لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 136 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 چکیدهی مطالب مجموعهی حاضر، پژوهشي در موضوع «ابهام در مورد معامله و لزوم رفع آن» است. ابهام در مورد معامله، علت و منشأ هاي گوناگوني دارد، در اغلب موارد به اين است كه طرف قرارداد، تصور درستي از موضوع تعهّد نداشته باشد. البتّه مقصود آن نيست كه موضوع عقد، از هر جهت مجهول باشد زيرا كمتر موردي يافت مي شود كه طرف قرارداد، هيچگونه شناختي از آنچه كه دريافت مي كند، نداشته باشد. بلكه آنچه كه بيشتر مورد گفتگو است، مجهول نسبي است. يعني مورد معامله از يك جهت معلوم و از برخي جهات ديگر، مجهول باشد. از سوي ديگر، وقتي مي گوييم علم به مورد معامله، شرط درستي قرارداد است، مقصود آن نيست كه موضوع تعهد بايد از همه ي جهات، حتي آنچه كه از ديد دو طرف، بي اهمّيّت است، معلوم باشد! چرا كه احاطه كامل به مورد معامله (معلوم مطلق) حتّي براي مالك آن نيز اغلب، غيرممكن است پس بايد ديد كدام مجهول نسبي، موضوع تعهد قرار مي گيرد و كداميك از ويژگيهاي مورد معامله بايد مشخص شود تا قرار داد از حالت غرري بودن، خارج گردد؟ ابهام در مورد معامله، صور گوناگوني را شامل مي شود: گاهي ذات مورد معامله و زماني، مقدار و يا ساير اوصاف مورد معامله مجهول است و گاهي نيز اصل وجود يا امكان دستيابي به موضوع تعهّد، مورد ترديد مي باشد و گاهي موضوع تعهّد بين دو يا چند شي ء معلوم مردّد مي باشد و بالاخره گاهي ابهام، ناشي از جهل و اشتباه متعاملين است كه ممكن است اراده و قصد آنها را تحت تأثير خود قرار دهد. اگرچه ابهام در مورد معامله به معناي خاص اش، منحصر به جايي است كه ذات مورد معامله و مقدار يا اوصاف آن، مجهول باشد، امّا در معناي عام خود – همانگونه كه بيان شد – داراي مصاديق گوناگوني است كه در هر مورد، براي رفع آن بايد اقدام مقتضي را به عمل آورد تا معامله غرري نگردد، آنچه که موضوع بحث این نوشتار است، معنای خاص آن میباشد. هر چند که در لزوم رفع ابهام به حدیث نبوی غرر استناد می شود ولی شایان ذکر است که غرر در معانی بسیاری استعمال شده و بسیاری از آنها مناسب مقام نیست و حتی از مسألهی اصلی، اجنبی است! و سر انجام آنچه که از این اختلاف آرا در معنای غرر، مهمتر به نظر می رسد، بازتاب عملی این تشتّت آرا، در چگونگی رفع ابهام از مورد معامله است. چنانکه برخی گفتهاند: حدیث غرر مربوط به کمیات است پس در رفع ابهام از اوصاف، نمی توان به آن استناد کرد! بلکه روایات بیع سلف با الغای خصوصیت ملاک عمل خواهد بود. بر این اساس و با توجه به اینکه اغلب احکام معاملات، از احکام امضایی است که در آنها، شارع مقدس، جز در اندک مواردی، عرف رایج عقلا را در باب معاملات، مورد تأیید و امضا قرار داده است؛ چنین به نظر میرسد که بهترین دلیل بر لزوم رفع ابهام از مورد معامله، همان سیره و بنای عقلا است که در هر عصری، متناسب با عرف رایج ایشان، شیوهی رفع ابهام در هر مورد نیز تبیین میگردد. ابهام در مورد معامله، در سرنوشت آن و وضعيّت عقد و انشای آن و سرانجام روابط طرفين آن، بطور مستقيم اثر گذار است. بطوري كه براي صحّت قرارداد و كسب نتيجه مطلوب در هر مورد بايد براي رفع آن اقدام نمود. با وجود ابهام، نه تنها ادلّه و عمومات شامل معامله ی مورد نظر نخواهد شد، بلکه متعلق نهی شارع واقع خواهد گشت و فراتر از آن، انشای عقد نیز به دلیل عدم تطابق ایجاب و قبول ،دچار اشکال خواهد شد. هنگامی که معامله باطل باشد، قبض و تصرف در مورد آن، چهرهی شرعی و قانونی نداشته و ضمان آور است که به دنبال آن، لزوم رد فوری مال به مالک مطرح میشود، تا جایی که گیرنده، ضامن عین و منافع مورد معامله خواهد بود. اما هزینه 2 ی بازپرداخت، چنانچه که بیشتر از معمول باشد، به عهدهی مشتری نخواهد بود مگر آنکه عین مورد معامله را به شهر دیگری منتقل کرده باشد. نكته ي ديگري كه در اينجا قابل بررسي و تأمل است اينكه آيا نسبت به لزوم رفع ابهام، مورد یا موارد استثنايي وجود دارد؟ اگر واقعاً ابهام مطرح است، چگونه با وجود آن به صحّت قرارداد حكم مي شود؟! معاملات اکثراً به طور طبیعی، مقداری غرر در بر دارند، ولی تطبیقات غرر در فقه نشان میدهد غرری موجب بطلان است که از حد طبیعی در میگذرد و قرارداد را همچون قمار بر پایه های موهوم مبتنی میسازد. عدم رعایت اصل لزوم رفع ابهام از مورد معامله در بیشتر موارد موجب بطلان عقد است ولی مجهول بودن مهر در عقد نکاح و ابهام در شرط ضمن عقد، تحت شرایطی از این قاعده مستثنی می باشد. قابل تعیین بودن مورد معامله نیز در بیشتر سیستم های حقوقی روا دانسته شده و کنوانسیون بیع بین المللی نیز آن را در رفع ابهام کافی میداند. اگرچه «اصل لزوم رفع ابهام» ویژهی بیع نیست و در سایر امور نیز جریان دارد ولی موارد خاصی از آن استثنا شده و علم اجمالی به مورد معامله، کافی دانسته شده است. هدف شارع از استثنای چنین مواردی ترویج احسان، گسترش زمینهی همیاری در سطح جامعه و مشارکت مردم در سرمایه و نیروی کار است. اهداف مزبور، از طریق سهلگیری در رعایت قواعد اولیه، همچون «اصل لزوم رفع ابهام» تحقق مییابد. در عین حال، استثنای اینگونه عقود، قلمرو خاصی را در بر میگیرد. آنچه که بیان شد اشاره ای گذرا به جوانب مختلف بحث در موضوع این پایان نامه است که به فضل الهی، در طیّ چند بخش به آنها خواهیم پرداخت. من ا... التوفيق و عليه التكلان محمد رضا شيرازي مقدمه اگر چه از دیرباز، افراد جوامع مختلف بشری، تحت تاثیر عوامل گوناگون درونی و بیرونی، از جمله نیازها و ضرورتها و گاهی عواطف انسانی و نوع دوستی، خود را نیازمند تعامل با یکدیگر یافتند ولی به تدریج، با پذیرش اصل مالکیت و رسمیت یافتن آن، مسأله شکل دیگری به خود گرفت، بطوری که تنوع نیازها از یک سو، و بالا رفتن سطح خواستهها و توقعات به تناسب پیشرفتهای علمی و صنعتی در گذر زمان از سوی دیگر، محدودیتهایی را برای تعامل انسانها بوجود آورد، به گونهای که در داد و ستدها، به جوانب مختلف و از جمله خصوصیات و ویژگیهای مورد معامله، بیشتر دقت کنند و برخی از نکاتی را که پیش از این، نادیده میگرفتند؛ مورد توجه قرار دهند. به تدریج همگام با رشد جمعیت، تنگناهای نظام عرضه و تقاضا به تناسب موقعیّتهای گوناگون اقتصادی و جغرافیایی و سیاسی و ...و سر انجام افزون طلبی فرصت طلبان سودجو، ارزش پایاپای کالاها را دگرگون ساخت، تا آنجا که در برخی از دادوستدها، ارزش واقعی عوضین نادیده گرفته شد و سرانجام از میزان تعهد و پایبندی به قراردادها کاسته و زمینه برای ایجاد اختلاف و نزاع در جامعه فراهم گشت. 3 اینها و واقعیات بسیار دیگری، بزرگان و اندیشمندان هر دوره را بر آن داشت که ضمن حل اختلافات، برای پیشگیری از بروز نزاعها با توجه به عرف و امکانات و مقررات پذیرفته شده در هر عصر، چاره اندیشی کنند و ضمن احترام به اصل آزادی قراردادها، قوانین و ضوابط معینی را جهت حفظ و رعایت ارزش متعادل عوضین در معاملات گوناگون، وضع و تدوین نمایند، تا با استحکام بخشیدن به قراردادها از یک سو، لزوم پایبندی به تعهدات را – به عنوان یک اصل ثابت و مسلم – در میان افراد جامعه از سوی دیگر، نهادینه کنند. طبیعی است که اساسی ترین رکن هر قرارداد را «مورد معامله» تشکیل میدهد و معامله و تعهد بدون موضوع، همچون جسم بی جان است. بنابراین، مورد معامله با توجه به نوع قرارداد، باید از شروط و ویژگیهایی برخوردار باشد که برخی از آنها، در جهت احراز صحت و استحکام قرارداد، اجتناب ناپذیر و برخی دیگر، قابل اغماضاند. پیرامون موضوع و اهمیت آن عنوان و موضوع این پژوهش «ابهام در مورد معامله و لزوم رفع آن» است، پس ابتدا باید دید منظور از معامله چیست؟ ابهام و جلوههای آن، در مورد معامله کدامند؟ ابهام چه تأثیری در معامله، از خود به جا میگذارد و چگونه وضعیت عقد و روابط طرفین آن را تحت تأثیر خود قرار میدهد؟ آیا هر نوع ابهام در مورد معامله، در هر سطح و مرحلهای که باشد، مبطل عقد است؟ چه میزانی از ابهام در مورد معامله در قراردادهای گوناگون، قابل چشم پوشی است و به صحت عقد، آسیب نمیرساند؟ آیا در عقود معینی که مورد تأیید شارع واقع شده، مورد یا موارد استثنایی – موارد خاصه – یافت میشود که در آنها، ابهام در مورد معامله، مبطل عقد قلمداد نشده باشد؟ در چه سطحی؟... اینها و سؤالات دیگری که به تناسب موضوعات مختلف، در عقود متفاوت مطرح میشود، بیانگر اهمیت و ضرورت بحث، پیرامون موضوع این نوشتار است. ضمن آنکه ثبات و استحکام قراردادهایی که روابط سالم اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه را در مسیر رشد و صلاح فرد و جامعه، تضمین و تداوم میبخشد، جلوهی دیگری از جایگاه والای موضوع است. در تمامی ابواب فقه، در معاملاتی همچون بیع، اجاره، مشارکتها و ...، رفع ابهام از مورد معامله به عنوان شرط درستی قرارداد، مطرح است و تا حدود و ثغور این ضوابط و احکام، تبیین نگردد؛ گسترش بازرگانی و توسعه اقتصادی با مانع بزرگی روبهرو خواهد بود. فقه اسلامی که در آن، هیچگونه بن بستی وجود ندارد؛ در پرتو اجتهادی پویا، همگام با تحولات روز، پاسخگوی نیاز جوامع بشری است، اما چنانچه مفهوم و گستره ی موضوعاتی چون «غرر» و «ربا» را به درستی مشخص نکند؛ روابط سالم تجاری و اقتصادی جامعه، با اشکال روبرو بوده و خواهد بود، و این حقیقت، بیانگر اهمیت نقش اجرایی و کاربردی موضوع این نوشتار است! اما راهبرد عملی و اجرایی در راستای موضوع این پایان نامه، بازیافت جایگاه و نقش سیره و بنای عقلا در رفع ابهام از مورد معامله است، که با بررسی دلایل عام یا خاصی که دربارهی موضوع مورد بحث وارد شده، احراز خواهد شد. به بیان دیگر، ادلّهی وارده در این باب – علیرغم اشکالات و اختلاف برداشتهایی که در مورد آنها مطرح است. – چیزی جز ارشاد به حکم عقل و سیرهی عقلا نیست! به ویژه آنکه این روش، سیرهی مستمر و متصل به عصر معصومین (ع) بوده و نفس رویدادها و پرسش و پاسخ هایی که در این زمینه وارد شده، مؤید این بنای ایشان است که همواره در معاملات خود به حفظ و رعایت ارزش متعادل عوضین، به عنوان یک اصل ثابت و شرط بنایی اهتمام جدی داشتهاند و به تناسب نوع قرارداد از هر گونه ابهامی در مورد معامله، که با موازین شرعی و عرفی منافات داشته، اجتناب نموده اند. پس باید گفت که سیره و بنای عقلا در هر عصری با رعایت ضوابط شرعی، بهترین ملاک رفع ابهام از مورد معامله بوده و خواهد بود. 5 پیشینهی موضوع فقهای عظام، در کتابهای مبسوط فقهی مربوط به معاملات، در بحث از شرایط عوضین، بخشی را به معلوم بودن مورد معامله اختصاص دادهاند و در بحث از هریک از عقود، شرایطی را با توجه به موضوع آن، برای صحت عقد عنوان نمودهاند. در برخی از کتابهای مربوط به «قواعد فقه» نیز قاعدهای را به «قاعده ی غرر» اختصاص دادهاند و در ضمن آن، بحثهای مربوط به ابهام و جهل در مورد معامله را مطرح ساختهاند. در این نوشتار، با توجه به موضوع آن، ابهام در مورد معامله را در عقود مختلف با ارائه مباحث مربوط به لزوم رفع ابهام و چگونگی رفع آن، مورد بررسی قرار خواهیم داد. گسترهی موضوع بحث در یک تحقیق، هرچه دامنهی موضوع محدودتر باشد، امکان ژرف نگری و رسیدن به هدف، بیشتر خواهد بود. لذا باید توجه داشت که موضوع این نوشتار، غیر از قاعدهی غرر است و همچنانکه خواهد آمد، جهل به مورد معامله با غرری بودن قرارداد، تفاوت دارد؛ هرچند که قاعدهی غرر، به عنوان یکی از دلایل لزوم رفع ابهام مطرح میشود. با وجودی که واژهی غرر در کاربرد اهل لغت و فقها در معانی متفاوتی به کار رفته، اما همانگونه که خواهیم گفت، بحث از وجود مورد معامله و امکان تسلیم آن و یا تردید در مورد معامله با جهل در مورد آن، تفاوت دارد، اگرچه همهی اینها از قاعده ی غرر نشأت میگیرد. بدین لحاظ، سعی بر این است که پس از بررسی معنای غرر از دیدگاههای مختلف، بحث را در معنای خاص آن – جهل به مورد معامله – دنبال کنیم و تا حد امکان از طرح مباحث جانبی اجتناب ورزیم. با وجود این، موضوع پژوهش، تمامی معاملات را شامل است، و میتوان گسترهی آن را وسیع دانست؛ هرچند که قاعده ی کلی در همهی عقود تقریباً یکسان است و میتوان مباحث مربوط را تحت یک عنوان کلی و به صورت متمرکز ارائه داد. شیوهی نگارش و ارائهی مطالب در این مجموعه، سعی میشود که در هر مسئله، با استناد به منابع فقهی موجود، ابعاد گوناگون موضوع، تحقیق شود. با رعایت اختصار، ابتدا طرح بحث و سپس بررسی اقوال و آرای فقها همراه با ادلّهی هریک و سرانجام پس از جرح و تعدیل، جمع بندی و نتیجهگیری و در صورت لزوم، ارائهی نظر خواهد شد. در بیان آرای مختلف، سعی شده است که از نظریات و مبانی فقهی اهل سنت و حقوقدانان بنام، به طور گزیده استفاده شود و در گزینش مباحث، آنچه که مستقیماً به موضوع بحث مربوط میشود، مورد توجه قرار گیرد. بخش اوّل : كليّات و مفاهيم در اين بخش ، ابتدا مورد معامله را تعريف نموده و به دنبال آن، مقصود از معامله و سپس تحت عنوان ابهام به مفهوم جهل و انواع آن ، خواهيم پرداخت تا گسترهي بحث در موضوع اين نوشتار تبيين گردد . الف) تعريف مورد معامله (موضوع قرارداد ) در متون فقهي از مورد معامله به « معقود عليه» تعبير مي شود ودر تعريف آن گفته اند : «معقود عليه ، هر چيزي است كه تحصيل يا استيفاي آن، به وسيله ي عقد انجام مي شود »1- المظفر، محمدرضا، اصول الفقه، ص 337 امّا چنين به نظر مي رسد كه در اينجا تسامحي رخ داده است زيرا عقد ، متضمّن تعهّد و تعهّد متعلّق به مال يا عمل است. پس مال يا عمل ، با يك واسطه موضوع عقد قلمداد مي شود . بدين ترتيب «مورد معامله» به معناي موضوع تعهّد است كه ممكن است مال يا عمل باشد ، و مال يا عين معيّن است و يا كلّي در معيّن ويا كلّي در ذمّه ! عين معيّن نيز يا « عين حاضره يا مرئيّه » است و يا « عين غائبه » اهميّت اين تقسيم ها ، از آن روست كه نحوه ي رفع ابهام در اقسام گوناگون ، يكسان نيست .چنانچه که در بيع ، مثمن بايد عين باشد نه منفعت و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 بررسي پل های تاریخی ایران از ديدگاه معماري و سازه اي چكيده خلاقیت و ذکاوت بشر و تلفیق آن با تجربه اش به تولید شاهکار های توأم مهندسی و معماری در بناهای خصوصی و عمومی از جمله پل سازی انجامید که در این میان جدا از ذوق زیبایی شناختی معماران، تدبیر آنها در ترکیب قطعات کوچک و مصالح طبیعی چون خاک و سنگ برای ساختن قطعات و حجم های بزرگ شگفت انگیز بوده است که بهترین و زیباترین پل های قدیمی در سراسر دنیا حاصل این خلاقیت است. با بررسی پل های تاریخی ایران مي توان نتيجه گرفت که عوامل گوناگونی در شکل و چگونگی ساخت آن نقش داشتند. گاهی پل ها علاوه بر عملکردشان به نوعی تندیس نیز تبدیل می شدند. پل هایی که شکل آنها را دلایل سازه ای تعیین نمی کرد، بلکه ابتدا از حس زیبایی شناسی طراحی سرچشمه می گرفتند. این عنصر همان قدر که برای صنعتگران و مهندسان جذاب بوده، برای هنرمندان نیز به عنوان سوژه ای بی جان جالب بوده است. در اين تحقيق سعي شده است تا مشخصه هاي معماري و سازه اي پل هاي قديمي مورد بررسي قرار گيرد. بی تردید شناخت و بررسی عناصری چون "پل های قدیمی ایران" که به لحاظ اهمیت و جایگاه ویژه شان در مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و هنری شاخص هستند می توانند موضوعات بکری برای شناخت بیشتر مهندسی و معماری بومی این سرزمین باشند. کلمات کلیدی : پل های تاریخی ایران ، کانه ، کنو، طاق ، گوم مقدمه: پل سازی از اولین هنرهای بشر است و به جرأت می توان گفت که عمری برابر با پیدایش انسان دارد. شاید دستیابی به پاسخ این سؤال که فن پل سازی دقیقا از چه زمانی آغاز شده مشکل باشد، ولی بدون شک از همان هنگام که بشر توانست برای گذر از جویها و رودخانه ها، ابتدایی ترین راه یعنی استفاده از تنه درخت را برگزیند، کار پل سازی آغاز شده است. در تمام چند هزار سالی که از شکل گیری جوامع بشری روی کره خاکی می گذرد تا انقلاب صنعتی اروپا در قرن نوزدهم، مهندسی و معماری پل هرگز از هم جدا نبوده اند. در دنیای کهن، ایرانیان و رومیان و چینی ها در حرفه پل سازی سرآمد دیگر اقوام بودند. گستردگی سرزمین ایران و استقرار آن در مسیر شاهراههای بازرگانی از یک سو و نیاز انسان به سفر چه به قصد تجارت و زیارت و چه برای سیاحت و لشکرکشی ها، از سوی دیگر، لزوم احداث راهها و گذرگاه های طولانی را از کهن ترین زمان ها مورد توجه قرار داده است. مسلماً در این تشکیلات وسیع و راه های طولانی که قطعا می بایست صدها رودخانه بزرگ و کوچک را قطع کند، پل و پل سازی از اهميت زيادي برخوردار بوده است]1[. هنر و مهندسی ایرانیان در این عرصه به خلق شاهکار های ماندگار در دنیا انجامید که اگرچه تعداد کثیری از آنها از بین رفته و یا در معرض ویرانی اند، اما در این میان هنوز هم می توان آثاری را یافت که علاوه بر استحکام مهندسی، به دلیل زیبایی منظر، شکل قوس ها، ظرافت ساختار و محاسبات سازه ای بی نظیرند. از عوامل مهم دیگر بر چگونگی ساختار پل ها، نوع مصالح مورد استفاده بوده است. معماران ایرانی از دیرباز در ساخت و ساز همواره تابع اصول پنج گانه شان بودند. (اصول پنج گانه معماری ایرانی: 1- مردم واری (داشتن مقیاس انسانی)، 2- پرهیز از بیهودگی، 3- نیارش(دانش ایستایی و سازه)، 4- خودبسندگی، 5- درون گرایی). آنان تلاش می کردند ساختمایه مورد نیاز خود را از نزدیکترین جاها بدست آورند و چنان ساختمان می کردند که نیازمند به مصالح جاهای دیگر نبوده و خودبسنده باشند. بدین گونه کار ساخت و ساز با شتاب بیشتری انجام می شد و ساختمان با طبیعت پیرامون خود سازوارتر می آمد و هنگام نوسازی آن نیز همیشه مصالح مورد نیاز در دسترس بود. بوم آورد بودن مصالح اصلی بوده است که به وضوح در معماری تاریخی ایران پدیدار است]2[. امروزه امکانات معمارانه کاملا شناخته شده است و اهمیت نمود هر بنایی به اصل استفاده از حداقل مصالح برتری دارد. این در حالی است که اعتبار قائل شدن برای ظاهر ساختمان از دید مهندسان کاملا مطرود است. خطای اصلی بناهای زشت و بی قواره صرفا به دلیل ارزان تمام شدن آنهاست و برداشت غلط اغلب مهندسان این است که معماران فقط زمانی دست به کار می شوند که بخواهند ساختمانی که شکل و جزئیات آن را مهندسان سازه داده اند زیباتر کنند. اگر معمار پلی را زیبا بسازد، چنین متصور می شود که سرمایه به هدر رفته و ارزشهای مدنی و شهری ناشی از معماری را به کلی نادیده می گیرند]3[. تعريف پل و تاریخچه پل سازی در ایران پل واژه ای فارسی است و بیش از هزار سال پیش فردوسی آن را درست به مفهوم امروزی در شاهنامه به کار برده است:"یکی رود بُد پهن در شوشتر/که ماهی نکردی بروبرگذر/پزانوس گفتا اگر هندسی (اگر ادعای مهندسی داری)/پلی این را چنان چون رسی/که ما بازگردیم و این پل به جای/بماند به دانایی رهنمای."]1 [ پل یک ساختار مهندسی است که دو نقطه بریده شده در طبیعت را به هم متصل می کند و امکان عبور را فراهم می آورد. این دو نقطه می توانند طرفین یک رودخانه یا آبراه یا دو سوی یک دره تنگ باشند که عبور از آن بدون عنصری رابط مقدور نیست. در طول تاریخ، ساخت راه و جاده یکی از نشانه های شکوفایی تمدن ها بوده و پل سازی تابعی از پیشرفت و رونق راه سازی به شمار می آمده است. تعداد 363 پل تاریخی ایران حکایت از اهمیت این بنا در میان آثار معماری تاریخی این سرزمین دارد و شاید تعداد واقعی پل های قدیمی ایران دو برابر این رقم باشد.اما متاسفانه تنها 43 مورد آن در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است ]4 [. به طور کلی پل ها را از نظر سیر تکاملی تاریخی و نیز از لحاظ مهندسی به سه گروه می توان تقسیم کرد. پل های معلق که در آنها گذرگاه پل از رسنی که به دو ساحل رود و بر فراز سکوها به طور موازی متصل کرده بودند آویزان می شد. نوع دیگر که گذرگاه آن به صورت تیری است و در دو انتها بر ساحل تکیه دارد نیز دارای سابقه تاریخی بسیار قدیمی است. پل های قوسی شکل نوع سوم پل به شمار می روند که می توان آنها را از لحاظ مهندسی در درجه بالاتری نسبت به پلهای تیری قرار داد. ساختن این نوع پل از منطقه بین النهرین و ایران آغاز گشته است. 2 قدیمی ترین پلی که در منابع تاریخی به آن اشاره شد پلی است منسوب به "ناخوشو" خواهرزاده "شیلخاخا" دومین پادشاه سلسله آباراتی که حدود 1800 سال پیش از میلاد روی کرخه ساخته شده است. در کتاب تاریخ هرودوت نیز اشاره به پلی بر روی فرات شده که از قرار معلوم قدیمی ترین پل بوده که تا حدی جنبه مهندسی داشته است. این پل 4000 متر طول و 9 متر عرض داشته است. گذرگاه این پل از چوب و بر روی پایه سنگی میانی ساخته شده بود و پایه های آن طوری بوده که در قسمت بالا دست پل عمل تقسیم آب را انجام می داده و در قسمت پایین دست پل نقش آیرودینامیکی داشته است. پل سازی از قدیم مورد توجه ایرانیان بوده و از زمان هخامنشیان پل هایی در ایران ساخته شده است. بدلیل احتیاجی که در این سرزمین به آبیاری وجود داشته است و از آنجا که سطح بعضی از رودخانه ها پایین تر از زمین های اطراف بوده، پل هایی در ایران ساخته می شده که عمل سد را نیز انجام می داده است]5[. به نظر می رسد یکی از مهم ترین دوره های پل سازی در ایران دوره هخامنشیان باشد. زیرا در این دوره با تشکیل اولین امپراتوری تاریخ راه ها بسیار اهمیت پیدا کردند. اما از این دوره به غیر از پایه های چند پل چیزی باقی نمانده است. دلیل این مسأله می تواند عدم آشنایی با تکنیک های پیشرفته ی طاق زنی باشد و به احتمال زیاد فاصله ی بین پایه های سنگی با تیر های چوبی پر می شده که چوب از مصالح ماندگار نبوده است. پیش از هخامنشیان، آشوریان که مقر حکومتشان شهر بابل بود نیز پل هایی احداث کردند. یکی از مهم ترین پل های این دوره "پل بابل" است که "باغ های معلق بابل" نیز نامیده می شود و صحبتش در داستان های اساطیری فراوان بوده است. باغ های معلقه توسط "سمیرامیس" اولین ملکه بابل بنا گردید (در حدود 800 ق.م) و عبارت بود از یک پل ضربی و درخت ها گل های زیادی که در کنار و بالای آن کاشته بودند و از آنجا که عکس این اشجار در آب می افتاد به آن حدائق معلقه نام نهادند. پس از آشوریان اورارتوها و مادها نیز از پل برای ایجاد ارتباط بین دهکده ها و استحکاماتشان استفاده کردند که اطلاعات چندانی از آثار آنان در دست نیست. در دوره ی ساسانیان با تحول عظیمی که در تکنیک های طاق زنی همراه با یک دوره ی طولانی آرامش و رونق به وجود آمد یکی از مهم ترین دوره های پل سازی ایران شکل گرفت که با وجود گذشت نزدیک به 1500 سال هنوز 74 پل از این دوره باقی مانده که برخی کاملا سالم مانده اند. جز اینها پل هایی هم وجود دارند که در دوره های بعد روی پایه های پل های ساسانی ساخته شده اند. از مهم ترین پل های این دوره، پل دختر در استان لرستان بر روی کرخه است. پس از اسلام تا قرن چهارم پل سازی عملا تحت تاثیر تکنیک ها و روشهای ساسانی بود و با وجود پل های بسیار بزرگ و تماشایی، نوآوری خاصی در آن پدید نیامد. پل کلهر و پل کشکان در استان لرستان از مهم ترین پل های این دوره اند. شاید حمله مغول یکی از دلایل باقی نماندن پل های این دوره باشد]6 [. از دوره های ایلخانان و تیموریان نیز با وجود تخریب ها، تعدادی پل به جا مانده است. پل های بابامحمود در فلاور جان(دوره ی ایلخانی) و پل دختر میانه(دوره ی تیموری) از نمونه آثار آن دوره هاست. شاید بخش مهمی از پل های دوره صفوی حاصل بازسازی های وسیع پل های این دوره باشد. دوره صفوی با 143 پل درخشان ترین دوره پل سازی ایران است. با روی کار آمدن شاه عباس و از هنگامی که اصفهان به پایتختی برگزیده شد، این شهر آیینه تمام نمای هنر معماری دوران صفوی گردید. آنان برای عبور از رودخانه ی زاینده رود،پل های عظیمی احداث کرند که برخی از این پل ها مستقیما زیر نظر شاهان صفوی و دستگاه حکومتی ساخته می شد و ابتکارات بیشتری در آن به کار می رفت. پل های سی و سه پل، خواجو و جویی علاوه بر تامین عبور و مرور، محل تفرج شاه و درباریان و گاه سفرای کشور های خارجی در این عصر به شمار می رفته است. اهمیت این پل ها نه فقط به دلیل قرار گرفتن در مرکز شهر، بلکه به خاطر کاربردشان به عنوان فضای شهری است. زیرا پل صرفا راهی برای عبور از رودخانه نیست و با ساختن گردشگاه هایی در داخل و زیر پل ها،به جای دور کردن مردم از آب، امکان دسترسی و لذت بردن از حرکت زاینده رود را فراهم کرده اند. با توجه به کوتاه بودن دوره زندیه و افشاریه، پل های زیادی از این دوره باقی نمانده اند. تنها پنج پل از زندیه و یک پل از افشاریه تا امروز شناسایی گردیده است. از جمله پل خاتون در جاده خوی-سلماس از دوره زندیه و پل کلات در کلات نادری از زمان افشاریه. دوره ی قاجار نیز یکی از دوره های مهم معماری ایرانی از نظر پل سازی است. در تبریز پنج پل از دوره ی قاجار به جای مانده است. پل های سه گانه ی زنجان شامل میربهاءالدین،حاج سید محمد و سردار از نمونه های عالی پل سازی در امتداد راه های برون شهری در این دوره اند]4 [. مشخصه های معماری پل های قدیمی ایران پل از معدود بناهایی است که معماری و سازه آن بسیار به هم وابسته اند. در واقع معماری پل، ترکیبی از سازه هاست که خود تحت تاثیر شکل بستر رود، استحکام زمین و میزان آب عبوری از زیر آن، چه در مواقع عادی و چه در طغیان های دوره ای است. بنابراین فرم پل ها رابطه مستقیم با شکل و نوع سازه آن داشت. معماری پل های ایران خصوصیات گوناگون و بی نظیری دارد، به طوریکه هریک از آنها چه به لحاظ زیبایی و چه از نظر طراحی معماری شایان بررسی اند. اغلب پل های شهری، حتی دالان، اتاق و فضاهایی داشتند که صرفا برای تفرج و توقف ساخته شده بود و گاهی همین پل ها به وسیله ایجاد قرارگاه های نظامی در قسمت ورودی تجهیز می شدند تا مانع یورش های نظامی از این طریق گردند. بدین وسیله این عنصر نه تنها عاملی برای وصل بود، بلکه از حیث رفاهی، فرهنگی و اقتصادی نیز مورد توجه قرار می گرفت. در ادامه برخی از خصوصیات و فضاهای معماری در پل های ایرانی به ترتیب اهمیت مورد بررسی قرار می گیرد. طاق: یکی از نکات برجسته معماری پل های تاریخی ایران، شکل طاق دهانه های آن است. با بررسی قوس دهانه ها، تکامل تدریجی آن از دوره هخامنشی تا ساسانی، توفیق معماران آن عصر در احداث طاق های هلالی مرتفع به خصوص پوشش دهانه های بزرگ عملا روشن می شود. هرچند از دوران قبل از اسلام طاق جناغی در برخی پل ها مثل پل بند "درودزن" استفاده شده بود، اما در دوران اولیه اسلامی به تدریج طاق های تیزه دار یا جناغی در انواع مختلف برای ساخت طاق ها برگزیده شد و تا قرن دهم ادامه یافت و بعد از آن در دوره صفوی فرم طاق دهانه های پل به خیز کمتری تمایل پیدا کرد و طاق هایی چون "پنج او هفت معمولی" که به نام شاه عباس به طاق "عباسی" معروف است رواج یافت. به رغم اینکه در معماری ایران انواع قوس ها و طاق ها استفاده می شده ولی در پل ها فقط تعداد کمی از انواع طاق ها کاربری داشت که متعارف ترين آنها طاق هلوچین یا بیز، طاق تیزه دار، طاق چمانه و طاق چهار بخش مي باشند. در شکل 1 که تصویری است از پل خاتون در سرخس نمونه ای از این طاق ها مشاهده می شود. 4 شکل 1-نمونه ای از طاق هلوچین(وسط پل)و طاق تیزه دار(سمت راست) کانه یا کنو: یکی دیگر از ابتکارات معماران قدیم ایران در پل سازی ایجاد "کنو" بود. دهلیز هایی که بر روی پایه ها و اغلب عمود بر آن ها ساخته می شد تا فشار وارد بر پایه ها رابه حداقل برساند و جلوی رانش طاق ها را نیز بگیرد، کانه،کنو و یا کوره پوش تعريف مي گردد. با بررسی بناهای تاریخی به جای مانده از دوران ساسانی می توان دریافت که "کنو" از ابداعات دوران ساسانی بوده است. مهندسین و باستان شناسان بر این عقیده اند که منظور از ایجاد کانه در پل ها افزایش مقطع جریان آب در هنگام طغیان بوده است.در شکل 2 که تصویری است از پل سردار در زنجان کانه ها مشاهده می شوند. شکل 2-کانه(دهلیز های طرفین طاق وسط) مشخصات سازه ای در هر پل سه نیروی عمده در تعامل باهم فعال اند که عبارتند از: نیروی محوري، نیروی خمشی و نیروی برشی. تعیین مقدار این نیروها و تعبیر آنها به شکل قطعات و اتصالات پل، در ارتباط با ظرفیت و عملکرد پل اهمیت فراوانی دارد. اگر محاسبات مهندسی دقیق انجام شود نه تنها موجب پایداری و ایستایی آن در برابر نیروها می شود بلکه باعث صرفه جویی بسیار خواهد شد. طرح و ابعاد و اجزای بیش از حد لزوم نه تنها وزن پل را افزایش می دهد بلکه هزینه آن را نیز بالا می برد. مهندسین و معماران قدیم ایرانی با بضاعت اندکی که در این زمینه داشتند، ابداعات و ابتکارات جالبی را در زمینه سازه پل ها ارائه می کردند که هم نیاز به یک فضای معماری را برطرف می ساخت و هم نقش سازه ای داشت. فرم چشمه طاق ها،کنو ها، احداث اتاق بر روی پل و ایجاد میل راهنما از راه حل های کاربردی و اندیشمندانه آنان بوده است. پی سازی یا شالوده ریزی از مهمترین مسائلی که در هنگام احداث پل و سد، مهندسان همواره با آن روبرو بوده اند پی کنی یا شالوده ریزی پایه های پل است. به خصوص هنگامی که رودخانه مورد نظر پر آب، عمیق یا عریض بوده است. به همین دلیل شرایط پی ریزی پل ها کاملا متفاوت بوده و برای این منظور از راه های مختلف بهره می گرفته اند. در طول رودخانه محل هایی وجود دارد که بستر عریض و جریان آب در آن غالبا آرام است و در گذشته عبور از آن در غیر مواقع سیلابی به وسیله اسب، 4 شتر و قاطر امکان پذیر بوده است. این محل ها اصطلاحا به "گدار" معروف بوده اند. به هنگام ساختن شاهراه هایی که به رودخانه منتهی می شد، حتی الامکان سعی می شد که از محل این گدارها برای احداث پل استفاده نشود. در صورتیکه در هنگام تابستان بستر آن خشک می شد بیشتر مشکلات حل گردیده و پی کنی به صورت معمول انجام می گرفت. اما اگر در این فصل نیز رودخانه دارای آب جاری بود، در مواقع کم آبی با حفر کانال انحرافی مسیر رودخانه را منحرف کرده و سپس در محل تعیین شده بر روی مسیر طبیعی پایه ی پل را بنا نهاده، آنگاه مسیر آب را از کانال انحرافی به مسیر اولیه بر می گرداندند. حسن این عمل این بود که رودخانه مسیر طبیعی خود را می پیمود، درحالیکه در غرب برای ساختن پل بر عکس ایران کانالی انحرافی ساخته و بر روی آن پل را احداث کرده سپس رودخانه را از مسیر طبیعی به کانال جدیدالتاسیس هدایت می کردند. یکی دیگر از روش های شالوده ریزی بدین صورت بود که تعدادی چاه به تناوب در بستر رودخانه و در محل مورد نظر حفر و "گوم" گذاری می نمودند و سپس داخل چاه ها را با شفته آهک و ساروج پر می کردند. طرز حفر چاه ها به این نحو بود که گومی را در بستر رودخانه قرار می دادند و شن و گل و لای را از داخل آن خارج می کردند.گوم به تدریج در اثر وزن خود نشست می کرد و دو مرتبه گوم دیگری بر روی آن می گذاشتند و تا عمق مورد نظر این عمل را ادامه می دادند.این چاه ها در واقع تبدیل به پی هایی می شدند که پل بر روی آن ساخته می شد]6 [. بر اساس مدارک تاریخی پل های سی و سه پل و مارنان اصفهان را به این ترتیب ساخته اند.در شکل 3 طرحی از یک نوع گوم چوبی آورده شده است. شکل 3-طرح یک نوع گوم چوبی با استفاده از شمع های قیر اندود بستر سازی در مرحله دوم پس از پی سازی، مسئله ی مهم دیگر یعنی استحکام بخشی بستر رودخانه در اطراف پی ها و پایه های پل مطرح می شد. مهندسین و معمارانی که با دید وسیع تری به چگونگی استحکام بیشتر پل می نگریستند به این امر مهم دقت بیشتری مبذول می داشتند. بدین طریق که در زیر بعضی از پل ها، کف رودخانه را موافق جریان آب شیب ملایمی داده و با سنگ بستر رودخانه را فرش می کردند. جالب ترین نمونه بستر سازی را می توان در پل شادروان دید. در این مورد آمده است:"...از دهانه تا زیر پل را به یک تراز فرش کرده و با سرب مذاب رخنه های سنگ را مسدود کردند..."به نظر می رسد که تمام این اقدامات برای دور ساختن عملیات تخریبی آب در زیر دست پل و پی های آن بوده است. سازه های مهم و موثر: اگرچه تمام اعضای یک پل از اهمیت یکسان برخوردارند، اما عضو های سازه ای نقش بیشتری در ایستا بودن پل دارند. پایه ها،موج شکن یا آب بر،مهاربندهای چوبی در طاق ها و پشتبند از این دسته اند. پایه ها:یکی از مسائل اصلی که از فرم هندسی طاق ها به خصوص قوس های بیضی شکل ناشی شده و در رفتار مکانیکی آنها تاثیر دارد،نیروی رانشی طاق هاست که باید به کمک تکیه گاه و دیوار های قطور و ضخیم خنثی شود. خنثی کردن این رانش که ضامن حفظ تعادل قوسها و عامل مهم جلوگیری از خراب شدن آن نیز به شمار می آمد، با احداث پایه های ضخیم و مصالح محکم و مقاوم امکان پذیر بود.به طوریکه نیروی مایل قوس ها در 3/1 ضخامت آن قرار می گرفت و بر اساس همین قاعده است که پایه های پل ها در عهد ساسانی دارای مقطع مستطیل شکل و دارای ابعاد بزرگتری می باشند. موج شکن یا آب بر: در اکثر پایه های پل ها چه در خلاف جریان آب و چه موافق آن،پیش آمدگی مثلثی شکل یا نیم دایره ای ساخته می شد که اصطلاحا به ان موج شکن و یا اب بر می گفتند. مهاربند های چوبی: یکی از مهمترین مسائل در طاق ها وجود رانشی است که در تکیه گاه های قوس دهانه ها به وجود می آید. از روش های جلوگیری از رانش شدید، استفاده از مهار چوبی با مقاومت کافی است که با اتصال به دو قوس کنار نیروی کششی داخل قوس را به وجود می آورد و از حرکت در حین اجرا جلوگیری می شد. پس از اتمام طاق زنی، مهار چوبی را قطع می کردند. استفاده از این مهار هنگامی صورت می گرفت که معمار به استحکام طاق ها یا پایه ها جهت تحمل فشار وارده اطمینان کافی نداشت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 بررسی اندیشههای شهید مدرس از نظر سیاستگذاری عمومی چکیده: نوشتار حاضر با محور قراردادن یكی از شخصیتهای مهم سیاسی ایران ـ شهید مدرسـ در دورانی كه مجلس مقننه به تازگی در ایران ایجاد شده بود، به نقش واسطهای او در چارچوب سیاستگذاریهای كشور میپردازد. مدرس و سیاستگذاری عمومی، نگاهی دوباره به فعالیتهای این شخصیت سیاسی از چارچوب دانش سیاستگذاری است. الف – مفاهیم اولیه سیاستگذاری عمومی یكی از رشتههای تازه تأسیس علوم سیاسی است كه در ارتباطی تنگاتنگ با سایر علوم قرار دارد و به كار تنظیم عملكرد عوامل تصمیم گیرنده در یك كشور، با هدف بهینه سازی شرایط عمومی اجرای تصمیمات و نیل به اهداف از پیش تعیین شده میآید. سیاستگذاری عمومی را با تعاریفی گوناگون شناسانیدهاند كه از آن میان، برخی تعاریف ساده، كوتاه، اما پر معنا همچون: ‹‹علم عمل عمومی›› یا ‹‹علم دولت در عمل1››، از جایگاهی ویژه برخوردار است. پدیدهی سیاستگذاری عمومی از نگاه نظری و مفهومی بر پایههایی چند گانه بنا نهاده شده است. از این رهگذر، مفاهیمی همچون: مرجعیت در ابعاد كلان و غیر كلان، واسطهگری و واسطهها و سرانجام، چرخهی سیاستگذاری عمومی، از جمله اركان اصلی در این دانش به حساب میآیند2 مرجعیتها در واقع دلایل وجودی و اثباتی سیاستها هستند و سیاستها با ارجاع به آنها معنا مییابند و توجیه میشوند. بنابراین تغییر سیاستها در وهلهی نخست، مستلزم تغییر در مرجعیت آنهاست. مرجعیتها در نگاه غیر كلان، به مرجعیت یك قسمت، یك بخش یا یك حوزهی خاص مثلا كشاورزی ، صنعت و نظیر آن باز میگردد و در نگاه كلان، مجموعهی سیستم یا نظام كلی را در بر میگیرد. بنابراین، مرجعیت یك سیاست، به سیاستگذاری مربوط به آن، معنا میبخشد و به چرایی شكلگیری یك سیاست (به آن شكلی كه وجود دارد) پاسخ میدهد 3 . واسطهها، از دیگر اركان سیاستگذاری محسوب میشوند. اینها بازیگرانی هستند كه به دلیل وجود یك سیاست یا اجرای آن، به یكدیگر مرتبط میشوند. واسطهها در ارتباط مستقیم با مرجعیت سیاستها هستند. كار واسطهها، بوجود آوردن تصاویری است كه درك یك مسأله از طریق گروههای موجود در یك جامعه و سپس توصیف راه حلهای مناسب آن را امكانپذیر میسازد، بنابراین واسطهها با موقعیت استراتژیكی خود در نظام تصمیمگیری، سازندگان چارچوبی علمی هستند كه بر اساس آن، بحثها و گفت و گوها در مورد مسائل مختلف سیاستی صورت میپذیرد و در نهایت به اتخاذ یك تصمیم یا مجموعهای از تصمیمات منتهی میشود و سرانجام، مرجعیتی برای یك سیاست تعیین گشته یا تغییر مینماید. بنابراین نقش واسطهها در تصمیم گیریها، نقشی كم بدیل و بی مانند است زیرا آنها، دیدگاه خویش را به تصمیم گیران منتقل مینمایند و آنگاه بر تصمیمات اتخاذ شده تأثیر میگذارند. سرانجام، چرخهی سیاستگذاری عمومی، جان كلام دانش سیاستگذاری عمومی است. از خلال این چرخه كه شامل مراحلی همچون: شناسایی مسأله، تحلیل و گسترش برنامه، اجرای برنامه، ارزیابی برنامه و پایان برنامه است 3، مشكلات پیدا و نهان مراجع درك میشوند، مشكلات به مسائل تبدیل میگردند، حل مسائل به شیوههای گوناگون، مورد توجه و ارزیابی قرار میگیرد، فرایند تصمیم سازی فعال میشود، تصمیم اتخاذ شده به اجرا در میآید و در نتیجه، فعالیتهای یاد شده، مورد ارزیابی و سپس تأیید یا اصلاح و تغییر قرار گرفته و چرخه به فعالیت خود ادامه میدهد. فعالان اصلی این چرخه؛ تصمیم گیران رسمی و غیر رسمی در جامعه هستند كه به صورت فردی یا گروهی، مسائل را تا سطح ورود به تقویم سیاستگذاری، یعنی برنامهی كاری تصمیم گیران اصلی و فعال سازی فرایند تصمیم سازی، پیش میبرند. ب – زمینه ظهور بازیگرانی نوین در دوره پیش از مشروطیت ، به دلیل عدم تمایز ساختاری در عرصهی قدرت و انباشت مجموعهای متنوع از قدرت در فردی واحد با عنوان پادشاه، سیاستگذاری، قالبی كوچك مییافت و تا حد تصمیم گیری فردی كه در نهایت، تناسب تصمیم با مقتضیات زمانی و مكانی در آن سنجیده میشد، تنزل میكرد. مشاورانی همچون صدر اعظمها، آنهم به شرطی كه خوش فكر و پاك نهاد بودند، شاید میتوانستند مطلوب و مثبت را بر تصمیمات شاه بر جای گذارند و تصمیمگیران بیرونی یعنی قدرتهای بزرگ و نمایندگان آنها بویژه سفرای روسیه و انگلستان، نفوذ و تأثیر خود را به گونهای دیگر بر تصمیمات كلان كشوری تحمیل میكردند. از این رهگذر، مرجعیت كلان سیاستها، جایی در دستان این بازیگران محدود و كم شمار بود و نهادهای برخاسته از مردم و متكی به آنها یا اساسأ وجود نداشت، چنان كم رنگ بود كه در سایهی تعیین كنندگان مرجعیتهای كلان، چیزی به حساب 3 نمیآمد. با ظهور جنبش مشروطه خواهی، به عنوان حركتی تفكیك طلب در قوای كشوری و بر هم زنندهی انباشت قدرت در نقاطی مشخص و محدود، زمینههای دخالت عامهی مردم از نگاهی كلان و منتخبان آنها رد مجلس شورا، به شكلی خاص، در سیاستگذاری كشور فراهم آمد. پیش از این، سرزمین ایران، تا آن زمان كه اسناد تاریخی حكایت دارند، تجربهگر تجربهای مستمر از پادشاهیهای خودكامه و اقتدارگرا بود. مرجعیتهای كلان و غیر كلان، فارغ از دغدغهی اندیشیدن به حقوق ملت، از جمله حق حضور در تعیین سرنوشت خویش، تعیین میشد. در این حال، آمیزهای از كم خردی، بی مسئولیتی و قدرت طلبی پادشاهی خود سر از یك سو و نكته سنجی، آیندهنگری و هوشمندی قدرتهای بزرگ صاحب منافع در منطقه، خطوط اصلی چهرهی مرجعیت كلان سیاستگذاری را در ایران ترسیم میكرد. ظهور پدیدهی مجلس با ادعای داشتن حق برتر در تعیین مرجعیت كلان سیاستها در جامعه، بی شك میتوانست در تعارضی پر حرارت، با انگیزهها و رویكردهای نظام پادشاهی و منافع قدرتهای خارجی قرار گیرد. از این رهگذر زمینههای ظهور بازیگرانی نوین فراهم آمده بود. اینك حاضران در مجلس یعنی نمایندگان مردم، ایفاگر مهمترین نقشها در این زمینه محسوب میشدند. این افراد اگر چه نمایندگان و برگزیدگان مردم بودند، اما خود، به واسطههایی تبدیل میگردیدند كه زبان عمومی جامعه را به زبان قابل فهم برای دیگر عوامل مؤثر در تصمیم سازی تبدیل كرده و با وارد كردن مسائل حوزههای گوناگون به تقویم سیاستگذاری ، راه را برای یكی از پراهمیتترین مسائل در عرصهی سیاستگذاری عمومی ، یعنی تنظیم رابطهی كلان – غیر كلان هموار میساختند. در چنین شرایطی است كه مدرس، گام در مجلس گذارده و به عنوان یكی از وكلای مردم ، تا 5 دوره در این منصب به فعالیت میپردازد. ج – مدرس ؛ واسطهای در سیاستگذاری عمومی كار واسطهگری در سیاستگذاری عمومی با سه مؤلفهی اصلی در ارتباط است. این سه مؤلفه یعنی: مرجعیت كلان، مرجعیت غیر كلان و رابطهی كلان – غیر كلان، در واقع پایههای سیاستگذاری را تشكیل میدهند. بر این اساس، مهمترین فعالیتهای مدرس در مجلس، در چارچوب پرداختن 5 به این سه وظیفه در سیاستگذاری عمومی و از منظر یك واسطه در این كار ، جای میگیرد. 1. نگاه مدرس به مجلس نگاه مدرس به مجلس، حكایت از جایگاه مجلس در اندیشهی او دارد. او در این خصوص گفته بود كه ما بر هر كس قدرت داریم. از رضاخان هم هیچ ترس و واهمهای نداریم. ما قدرت داریم پادشاه را عوض كنیم. رئیس الوزراء را بیاوریم، سؤال كنیم، استیضاح كنیم، عزل كنیم. برای مجلسی كه میتواند سلطنت را تغییر دهد، عوض كردن وزیر جنگ نباید مسألهای باشد .... هیچ قوهای در مقابل ما كه برای اصلاح مملكت میكوشیم نمیتواند عرض اندام كند. 4 از این بیان مدرس چنین بر میآید كه او هر سه حوزهی مرجعیت كلان، مرجعیت غیر كلان و تنظیم رابطه كلان – غیر كلان را جزئی از وظایف مجلس به شمار میآورد و بدین ترتیب، این نهاد را نه تنها همسنگ پادشاه، بلكه برتر از او نیز میدانست از نظر مدرس مجلس نهادی است كه صلاحیت وضع قوانین و دخالت در تعیین مرجعیت كلان و مرجعیتهای غیر كلان را در كار سیاستگذاری كشور داراست و فعالیتهای مجلس، تنها در این چارچوب است كه معنا پیدا میكند. مجلس از نگاه مدرس، برترین قدرت در كشور و مافوق دیگر قدرتها محسوب میشد. 2. جامعیت، بنیانی برای مرجعیت یكی از واژههایی كه در ادبیات سیاسی مدرس، كاربردی قابل تأمل دارد، جامعیت یا عصبیت در معنای اتحاد، انسجام و یگانگی است. نمونهی چنین اندیشهای را در تفكرات دوركهایم و بحثهای او از دو نوع همبستگی مكانیكی و ارگانیكی نیز میتوان سراغ گرفت. 5 مدرس، این اندیشه را در پاسخ بدین پرسش مطرح میكند كه: قومیت هر قوم و بقا و شرافت آن به چیست؟ و سپس در پاسخ از حفظ ‹‹جامع›› آن قوم سخن میگوید و اینكه بقای هر قوم منوط به حفظ جامع بین افراد آن قوم كالجراد المنتشر، افرادی هستند متشتت و هیچ اثر و فایدهی اجتماعی بر آن افراد كثیره، مترتب نخواهد بود. ترقی و تعالی هر قوم به این خواهد شد كه جامع میان خودشان از نگهداری كنند و به واسطهی ترقی آن جامع، ترقی كنند.6 بحث از جامعیت یا عصبیت با كار ـ ویژهی تنظیم كنندگی اجتماعی، مدرس را به سوی مؤلفههای تقویتكنندهی این جامعیت میكشاند. تقویت جامعیت به همبستگی بیشتر اجتماعی منجر میشود و همبستگی بیشتر اجتماعی، كار تنظیم سیاستها را چه در عرصهی كلان و چه در عرصهی غیر كلان، تسهیل مینماید. وجود یك جامعیت قدرتمند كه از آبشخور مؤلفههایی همچون اسلام گرایی و ایران گرایی سیراب میشود، نه تنها كار دستیابی و پذیرش مرجعیتهای كلان و غیر كلان را در سیاستگذاری تسهیل میكند، بلكه راهیابی مسائل گوناگون جامعه را نیز به تقویم سیاستگذاری عمومی ، با سهولت بیشتری امكانپذیر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 190 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراك دانشكده علوم انساني، گروه حقوق جزا و جرم شناسي عنوان: بررسی ماده 128 و تبصره آن از ق.آ.د.ک (وکیل مدافع متهم در تحقیقات مقدماتی) «نرفع درجات من نشاء و فوق كل ذي علم عليم» سمن رويان، غبار غم چو بنشينند بنشانند پري رويان قرار دل چوبستانند، بستانند رشك گوشه گيران را چو دريابند، دُر يابند 1 دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراك دانشكده علوم انساني، گروه حقوق جزا و جرم شناسي عنوان: بررسی ماده 128 و تبصره آن از ق.آ.د.ک (وکیل مدافع متهم در تحقیقات مقدماتی) «نرفع درجات من نشاء و فوق كل ذي علم عليم» سمن رويان، غبار غم چو بنشينند بنشانند پري رويان قرار دل چوبستانند، بستانند رشك گوشه گيران را چو دريابند، دُر يابند 1 دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراك دانشكده علوم انساني، گروه حقوق جزا و جرم شناسي عنوان: بررسی ماده 128 و تبصره آن از ق.آ.د.ک (وکیل مدافع متهم در تحقیقات مقدماتی) «نرفع درجات من نشاء و فوق كل ذي علم عليم» سمن رويان، غبار غم چو بنشينند بنشانند پري رويان قرار دل چوبستانند، بستانند رشك گوشه گيران را چو دريابند، دُر يابند 1 دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراك دانشكده علوم انساني، گروه حقوق جزا و جرم شناسي عنوان: بررسی ماده 128 و تبصره آن از ق.آ.د.ک (وکیل مدافع متهم در تحقیقات مقدماتی) «نرفع درجات من نشاء و فوق كل ذي علم عليم» سمن رويان، غبار غم چو بنشينند بنشانند پري رويان قرار دل چوبستانند، بستانند رشك گوشه گيران را چو دريابند، دُر يابند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 111 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 بررسی فقهی اصل حسن نیت در قراردادها از نظر مذاهب خمسه 2 فهرست مطالب چکیده 6 بیان مسئله 8 اهمیت موضوع 12 هدفهای تحقیق 12 سوالات تحقیق 13 سوال اصلی تحقیق 13 سوالات تحقیق 13 فرضیه ها 13 روش تحقیق 13 ابزار گردآوری اطلاعات 14 روش تجزیه و تحلیل اطلاعات 14 متغیرها 15 فصل اول: 16 کلیات، بیان مفاهیم 16 مبحث اول: مفهوم حسن نیت 17 گفتار اول: مفهوم اصطلاحی حسن نیت 17 گفتار دوم: مفهوم فقهی حسن نیت 19 مبحث دوم: اصول مرتبط با اصل حسن نیت 22 گفتار اول: اصل لزوم 22 بند اول: مبانی اصل لزوم 24 الف: مبانی فقهی 25 1: كتاب 26 2: سنت 26 3: بناى عقلا 27 4: اجماع 27 ب: مبانی قانونی 28 گفتار دوم: اصل وفای به عهد 29 بند اول: وفای به عهد ریشه تعهدات 30 3 بند دوم: مبانی وفای به عهد در قرآن 35 بند سوم: آیه «تجاره عن تراض» 39 گفتار سوم: اصل صحت 40 بند اول: تعریف اصل صحت 42 بند دوم: مبانی اصل صحت 44 الف: مبانی فقهی 45 ب: مبانی قانونی 46 فصل دوم: احسان در فقه و حقوق 50 مبحث اول: جایگاه احسان 50 گفتار اول: تحلیل احسان در نظر برخی از فقهای اهل تسنن 55 گفتار دوم: مستندات احسان 61 مبحث دوم: نظرات حقوق دانان راجع به ماهیت احسان در اداره فضولی 66 گفتار اول: شرایط اداره 67 گفتار دوم: آثار اداره فضولی مال غیر 69 گفتار سوم: تعهدات مدیر فضولی 69 گفتار چهارم: تعهدات مالک 70 مبحث سوم: نظرات فقیهان در رابطه با احسان 70 مبحث چهارم: جایگاه احسان در حقوق 77 گفتار اول: قصد احسان یا اداره برای دیگری 80 گفتار دوم: اختلاف نفع شخصی و احسان 81 گفتار سوم: اثر اشتباه 82 گفتار چهارم: اثر اکراه 83 مبحث پنجم: احسان در حقوق تطبیقی 85 فصل سوم: 91 قاعده احسان در قراردادها 91 مبحث اول: قرارداد 92 گفتار دوم : قرارداد 95 مبحث دوم: احسان به عنوان یک قاعده 101 گفتار اول: قلمرو قاعـــده 102 4 گفتار دوم: مصادیق قاعده 103 بند اول: موارد دفع ضرر 103 بند دوم: مورد جلب منفعت 105 بند چهارم: اقدامهـــای انسان دوستانه ی عمومی 107 مبحث سوم: نقش حسن نیت در احسان 109 گفتار اول: خیرخواهی رکن معنوی احسان 109 گفتار دوم: حسن نیت رمز تاثیر احسان 110 مبحث چهارم: تاثیر حسن نیت در قراردادها 110 نتیجه گیری 113 منابع و ماخذ 120 منابع فارسی 120 منابع عربی 122 منابع لاتین 124 سایت 124
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 125 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
فهرست مطالب عنوان صفحه فصل اول : كليات مدمه طرح مسئله اهميت و ضرورت تحقيق اهداف تحقيق فصل دوم : پيشينه تحقيق مروري بر تحقيقات داخلي و خارجي پيشينه نظري ( نظريه هاي تبيين كننده موضوع ) چارچوب نظري مدل تحليلي فرضيه هاي تحقيق تعاريف مفهومي ( نظري ) و عملي ( عملياتي ) فصل سوم ( روش تحقيق ) جامعه آماري جمعيت نمونه ابزار و وسايل گردآوري داده ها فصل چهارم : تجزيه و تحليل داده ها آمار توصيفي آمار استنباطي نتيجه گيري تقديـم به: پدر عزيزمان آن كه وجودم برايش رنج بود و وجودش همه برايم مهر، توانش رفت تا به توانايي برسم و آنكه فروغ نگاهش، گرمي كلامش و روشني رويش سرمايه هاي جاوداني زندگي من است آن كه راستي قامتم در شكستگي قامتش تجلي يافت. و در سكوت سختي ها را پذيرا شد و با فداكاري و ايثارش مرا توان تحصيل بخشيد و اينك وجود گرم و مهربانش پشتوانه زندگيم است. در برابر وجود گراميش زانوي ادب به زمين مي نهم و با دلي مملو از عشق و محبت و خضوع به دستانش بوسه مي زنم. مادر عزيزمان او كه با گذشت بي پايانش همواره آفتاب روشني بخش زندگيم بوده و هستي و سعادتم را مرهون فداكاريها و گذشتهاي بي دريغش ميدانم كه پناهگاه دوران كودكيم و قلب پاكش منبع دعاي خير زندگيم بوده و هر چه هست و نيست ثمره ساليان عمر اوست كه تقديمش مي دارم. تقدیر و تشكر: من ستايشگر آن معلمي هستم كه انديشيدن را به من آموخته نه انديشه را. سپاس و ستايش پروردگار يكتا كه چراغ توفيق را فرا راهم گذاشت تا اين آزمون از زندگي علمي خويش را به سربلندي پشت سر گذاشته و به من توفيق كسب مدارج علمي را داد. بر خود لازم مي دانم كه از تمامی اساتيد و پرسنل دانشگاه كه به نحوي حق تعليم و تربيت برگردنم دارند تشكر و سپاسگزاري نمايم. بخصوص از استاد ارجمند: استادي كه دانش را به زيور دوستي و محبت آراسته اند و ياد روزهاي تكرار نشدني و ارزشمند و پرخاطره با ايشان تا پايان زندگي برايمان خاطره انگيز است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 30 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بسم الله الرحمن الرحيم تشخيص مسموميت غذائي ناشي از كلستريديوم بوتولينم تشخيص در آزمايشگاه رفرانس كار با نمونه ها بايد با حداكثر دقت صورت گيرد ترجيحاً افراد آزمايشگاه با توكسوئيد بوتولينم ايمن گردند هفت نوع آنتي ژنيك توكسين G,F,D,C,E,B,A موارد انساني G گزارش نشده است F,D,C موارد تك گزارش شده است تشخيص كار آمدترين : تشخيص اختصاصي توكسين در سرم يا مدفوع تشخيص غير مستقيم مشاهده توكسين در مواد غذايي جدا سازي ارگانيسم مسئول از نمونه هاي غذا و تأييد نوع توكسين نوع نمونه هاي ارسالي - باقيمانده مواد غذايي سرم مدفوع در 4+ نگهداري و ارسال گردد شستشوي معده نمونه هاي ترشحات زخم در ترانسپورت بيهوازي