لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 بررسي ساختار اجتماعي مناطق حاشيه نشين شهر ايلام چكيده: این بررسی به مطالعه و ارزیابی تطبیقی شاخصهای توسعه انسانی شهر- روستا در مناطق حاشیه نشین شهر ایلام(بان بور، بان چرمگ و کمربندی) در مقایسه با میانگین این شاخصها در سطح استان و کشور در سال 1385 می پردازد. آمارهای پایه ای داده ها مربوط به سال 1383 می باشد. جهت امکان مقایسه بهتر، آزمون بررسی ساختار اجتماعی- اقتصادی مناطق حاشیه نشین ایلام طراحی و بین خانوارهای نمونه اجراء گردید. اعتبار آزمون با کمک فرمول آلفای کرونباخ 62/0: α بدست آمد. نتایج جمع آوری اسنادی آمارها و مقایسه با نتایج آزمون حاشیه نشینی نشانگر توسعه نیافتگی و توزیع نابرابر هزینه- درآمد و دیگر شاخصهای توسعه انسانی بویژه مولفه های بهداشت و درمان و آموزش است. این نتایج همسویی بالایی با چارچوب نظری پژوهش(گیدنز، زیمل و مرتون) داشت. مهاجرت در این مناطق بیشتر در ساخت خویشاوندی و بر اثر دافعه اجتماعی- فرهنگی روستایی بوده است نه دافعه اقتصادی روستا یا جاذبه اقتصادی شهرها. آزمون فرضیات پژوهش و ترسیم شیب بتای اثرگذاری متغیر مستقل بر متغیرهای وابسته نمونه، نشانگر تاثیر بالای سواد سرپرست خانوار بیشتر بر سواد دختران و زنان این مناطق بصورت مثبت و همسو می باشد. در مجموع این بررسی یافته های نوینی در خصوص وضعیت ساختاری مناطق حاشیه نشین ایلام ارائه داده که در پایان نیز نمودارها و پیشنهاداتی آمده است. واژگان کلیدی: جامعه شناسی شهری، آسیب شناسی اجتماع شهری، مناطق حاشیه نشین ایلام، آمارها و شاخصهای توسعه مقدمه: حاشيهنشيني از پيامدهاي توسعه ناهمسو و بدريخت در نظام شهرنشيني است. بيش از 50 درصد از جمعيت جهان در شهرها سكونت دارند، فضاهايي منطقهاي كه بستري گسترده از ساختارهاي خرد و كلان ارتباطي، تعارضات اجتماعي و خشونتهاي سازمان يافته را ترسيم مينمايد. بسياري از مسائل اجتماعي-اقتصادي و سياسي در كشورهاي در حال توسعه ناشي از رشد و گسترش بدریخت نظامها و فضاهای شهرنشيني بوده است.(Homer-Dixon, 1995) در روند توسعه شهرنشيني به ويژه بعد از انقلاب صنعتي و قرن نوزدهم با دگرگوني ساختار اجتماعي-اقتصادي سنتي، توزيع نابرابر منابع و تسهيلات در فضاي منطقهاي توسعه يافته است که و با وضع مناسبات نوين اجتماعي، زمينهساز شكلگيري ساختار از ريخت افتاده اي از توسعه بودهايم. در اين ساخت به نقل از چارلز آبرامز« محدودههاي فاقد يا تقليل يافته ای از تسهيلات و خدمات شهري به وجود آمدند كه حاشيهنشينان بوده و در چرخه شهرنشيني دروازهبانان اجتماعي (social gate Keepers) ناميده شدند. (زاهدي،1382: 25) زماني كه ساختار كلان در توزيع سرمايه با ايجاد نابرابري برخي از فضاهاي منطقهاي مثل روستاها و شهرهاي كوچك را محروم مينمايد، به خلق پارهاي از نظامهاي وابسته ، حاشيهاي ، عقبمانده ، سكونتگاههاي غيرقانوني و مهاجر Marginal-Illegal دامن ميزند. (حاشيهنشيني 2، شيخاوندي، 1382: 122-121) ساكنيني كه با پذيرش يا رد اهداف ساختار كلان شهري از راه مناسبات غيرتعريف شده و وسايل غيرقانوني درصدد كسب امتيازات محروم شدهاند.(ر.ك: نظريه مرتون، مناسبات اهداف- وسيله) اين توزيع 2 بررسي ساختار اجتماعي مناطق حاشيه نشين شهر ايلام چكيده: این بررسی به مطالعه و ارزیابی تطبیقی شاخصهای توسعه انسانی شهر- روستا در مناطق حاشیه نشین شهر ایلام(بان بور، بان چرمگ و کمربندی) در مقایسه با میانگین این شاخصها در سطح استان و کشور در سال 1385 می پردازد. آمارهای پایه ای داده ها مربوط به سال 1383 می باشد. جهت امکان مقایسه بهتر، آزمون بررسی ساختار اجتماعی- اقتصادی مناطق حاشیه نشین ایلام طراحی و بین خانوارهای نمونه اجراء گردید. اعتبار آزمون با کمک فرمول آلفای کرونباخ 62/0: α بدست آمد. نتایج جمع آوری اسنادی آمارها و مقایسه با نتایج آزمون حاشیه نشینی نشانگر توسعه نیافتگی و توزیع نابرابر هزینه- درآمد و دیگر شاخصهای توسعه انسانی بویژه مولفه های بهداشت و درمان و آموزش است. این نتایج همسویی بالایی با چارچوب نظری پژوهش(گیدنز، زیمل و مرتون) داشت. مهاجرت در این مناطق بیشتر در ساخت خویشاوندی و بر اثر دافعه اجتماعی- فرهنگی روستایی بوده است نه دافعه اقتصادی روستا یا جاذبه اقتصادی شهرها. آزمون فرضیات پژوهش و ترسیم شیب بتای اثرگذاری متغیر مستقل بر متغیرهای وابسته نمونه، نشانگر تاثیر بالای سواد سرپرست خانوار بیشتر بر سواد دختران و زنان این مناطق بصورت مثبت و همسو می باشد. در مجموع این بررسی یافته های نوینی در خصوص وضعیت ساختاری مناطق حاشیه نشین ایلام ارائه داده که در پایان نیز نمودارها و پیشنهاداتی آمده است. واژگان کلیدی: جامعه شناسی شهری، آسیب شناسی اجتماع شهری، مناطق حاشیه نشین ایلام، آمارها و شاخصهای توسعه مقدمه: حاشيهنشيني از پيامدهاي توسعه ناهمسو و بدريخت در نظام شهرنشيني است. بيش از 50 درصد از جمعيت جهان در شهرها سكونت دارند، فضاهايي منطقهاي كه بستري گسترده از ساختارهاي خرد و كلان ارتباطي، تعارضات اجتماعي و خشونتهاي سازمان يافته را ترسيم مينمايد. بسياري از مسائل اجتماعي-اقتصادي و سياسي در كشورهاي در حال توسعه ناشي از رشد و گسترش بدریخت نظامها و فضاهای شهرنشيني بوده است.(Homer-Dixon, 1995) در روند توسعه شهرنشيني به ويژه بعد از انقلاب صنعتي و قرن نوزدهم با دگرگوني ساختار اجتماعي-اقتصادي سنتي، توزيع نابرابر منابع و تسهيلات در فضاي منطقهاي توسعه يافته است که و با وضع مناسبات نوين اجتماعي، زمينهساز شكلگيري ساختار از ريخت افتاده اي از توسعه بودهايم. در اين ساخت به نقل از چارلز آبرامز« محدودههاي فاقد يا تقليل يافته ای از تسهيلات و خدمات شهري به وجود آمدند كه حاشيهنشينان بوده و در چرخه شهرنشيني دروازهبانان اجتماعي (social gate Keepers) ناميده شدند. (زاهدي،1382: 25) زماني كه ساختار كلان در توزيع سرمايه با ايجاد نابرابري برخي از فضاهاي منطقهاي مثل روستاها و شهرهاي كوچك را محروم مينمايد، به خلق پارهاي از نظامهاي وابسته ، حاشيهاي ، عقبمانده ، سكونتگاههاي غيرقانوني و مهاجر Marginal-Illegal دامن ميزند. (حاشيهنشيني 2، شيخاوندي، 1382: 122-121) ساكنيني كه با پذيرش يا رد اهداف ساختار كلان شهري از راه مناسبات غيرتعريف شده و وسايل غيرقانوني درصدد كسب امتيازات محروم شدهاند.(ر.ك: نظريه مرتون، مناسبات اهداف- وسيله) اين توزيع 2 مناسبات و تسهيلات اثرات اقتصادي، اجتماعي و جنايي خواهد داشت. در اين پژوهش به ترسيم و بيان تحليلي اين ساختارها و اثرات آن در مناطق حاشيهاي و پيرامونی شهر ایلام پرداخته ميشود . طرح مسأله و بیان موضوع : طبق آمار ارائه شده در برنامه اسكان بشري سازمان ملل (2003) از هر سه نفر در جهان يك نفر در خلال 30 سال آينده، زندگي خود را در مناطق حاشيه شهرها و سكونتگاههاي غيرقانوني طي ميكند.(گاردين، 2003) در اين گزارش آمده 940 ميليون نفر در جهان (6/1جمعيت دنيا) در مناطق غيربهداشتي، بدون سرپناه و بدور از خدمات عمومي- امنيتي، شهري زندگي ميكنند؛ آفريقا با 20 درصد ، آمريكاي لاتين با 14% و 550 ميليون نفر از جمعيت آسيا در مكانهايي زندگي مينمايند كه در بيانيه سازمان مللUN,HSP مناطق حاشيهاي و غير قابل پذيرش ناميده شدهاند. كنيا- نايروبي منطقهاي حاشيه با 600 هزار نفر بزرگترين مركز حاشيهنشيني جهان با نام Kibera كامبوج، پنومپن جمعيت 230 هزار نفر حاشيهنشيني مهاجر برزيل، ريودوژانيرو منطقه حاشيهايFavelas پايهريزي شده در 1950 با 700 نفر با رشد بسيار سريع سريلانكا،كلمبو مركز قديمي شهر با صدها هزار نفر مصر، قاهره مناطق حاشيهاي در نواحي بياباني اطراف شهر كه از سوي دولت به مراكز نظامي و تخليه زبالهها انتقال يافت. هند، بمبئي دهها هزار حاشيهنشين كارگر در ايام فصل موسمي در مناطق dharavi و orangi جمعيت شهري كشورهاي در حال توسعه در 20 سال آينده (2025) با رشد بسيار انبوه با 70 ميليون نفر در سال به 4/4 ميليارد نفر خواهد رسيد. در گزارش Habitate UN. آمده در 30 سال آينده دو ميليارد نفر در سكونتگاههاي غيرقانوني، ناسالم و شلوغ اطراف شهرها خواهند بود. افريقا با بالاترين نرخ رشد 9/71 % ، اقيانوسيه 1/24%،آسياي مركزي و جنوبي 58% ، شرق آسيا 31% غرب آسيا، 1/33%، آمريكاي لاتين و حوزه كارائيب 9/31% ، آسياي جنوب شرقي 28% داراي جمعيت ساكن غيررسمي و ناسالم از نظر بهداشت و خدمات شهري هستند. گام يازدهم در هدف هفتم برنامه جهاني توسعه هزاره سازمان ملل(MDP,UN) به اسكان 100 ميليون نفر در سكونتگاههاي داراي امكانات بهداشتي و خدمات شهري اذعان دارد.(2005 اكتبر، UN. Habitat). مهمترين سؤال بعد از ارائه و دريافت اين آمارهاي شهرنشيني نزد پژوهشگران علم اجتماع اين است كه منبع اصلي اين افزايش درصد عظيم جمعيت فضاهاي شهري و اطرافآن چيست؟ پيتر گيزوسكي و توماس هومر ديكسون در پژوهش شهرنشيني و خشونت بستر مهمي از اين افزايش جمعيت را عامل مهاجرت روستائيان و مناطق فاقد امكانات رفاهي به شهرهاي بزرگ داراي توزيع بهينه تسهيلات و خدمات شهري ميدانند(Cizewsky.Thomass,1996). 3 جدول شماره 1: نرخ شهرنشيني برحسب مناطق جهان در حال توسعه
منطقه 80-1965 90-1980 2005-1990 آفريقاي جنوب صحرا 8/4 9/5 8/5 شرق آسيا 3/4 3/3 2/3 چين 3/2 5/13 1/12 آسياي جنوبي 9/3 4/3 0/4 خاورميانه و شمالآفريقا 6/4 4/4 7/4 آمريكاي لاتين 9/3 0/3 1/3 Source: Gizewsky –Thomas, "urban growth and violence, 1996.on ILO 1995 درصد بسياري از نرخ رشد شهرنشيني در جهان را مهاجرت مناطق روستايي به شهرها و كلانشهرها ميدانند، پديدهاي كه در كشورهاي درحال توسعه بسيار شديد ميباشد؛ چيزي كه آمارها نشان ميدهد: جدول 2: سهم مهاجرت در رشد شهرنشيني جهان در 95-1970
مناطق جهان حجم مهاجرت به شهرها (هزارنفر) جمعيتشهرنشيني (هزار نفر) درصد سهم مهاجرت در رشد شهرها 1995 1975 آفريقا- تانزانيا 417 8971 1602 96/84 آمريكاي لاتين، برزيل 1934 115674 66793 35/59 آسيا، ايران 505 31066 15240 84/47 Source: Gizewsky –Thomas, 1995 دلايل اصيل مهاجرت در نقاط مختلف جهان در پيوستار مهاجرتي شهر- روستا متفاوت است، (جاذبه شهري يا دافعه روستاها) مثلاً برعكس مناطق آسياي غربي و آمريكاي لاتين در نواحي آسياي جنوبي و آفريقا دافعه روستاها بزرگترين عامل مهاجرت بوده است. با وجود اين تمايزها در آينده(2015) سهم شهرنشيني و مهاجرت و سكونتگاههاي غيررسمي همچنان روندي رو به رشد خواهد داشت. (Ibid,1995)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 بررسی اندیشههای شهید مدرس از نظر سیاستگذاری عمومی چکیده: نوشتار حاضر با محور قراردادن یكی از شخصیتهای مهم سیاسی ایران ـ شهید مدرسـ در دورانی كه مجلس مقننه به تازگی در ایران ایجاد شده بود، به نقش واسطهای او در چارچوب سیاستگذاریهای كشور میپردازد. مدرس و سیاستگذاری عمومی، نگاهی دوباره به فعالیتهای این شخصیت سیاسی از چارچوب دانش سیاستگذاری است. الف – مفاهیم اولیه سیاستگذاری عمومی یكی از رشتههای تازه تأسیس علوم سیاسی است كه در ارتباطی تنگاتنگ با سایر علوم قرار دارد و به كار تنظیم عملكرد عوامل تصمیم گیرنده در یك كشور، با هدف بهینه سازی شرایط عمومی اجرای تصمیمات و نیل به اهداف از پیش تعیین شده میآید. سیاستگذاری عمومی را با تعاریفی گوناگون شناسانیدهاند كه از آن میان، برخی تعاریف ساده، كوتاه، اما پر معنا همچون: ‹‹علم عمل عمومی›› یا ‹‹علم دولت در عمل1››، از جایگاهی ویژه برخوردار است. پدیدهی سیاستگذاری عمومی از نگاه نظری و مفهومی بر پایههایی چند گانه بنا نهاده شده است. از این رهگذر، مفاهیمی همچون: مرجعیت در ابعاد كلان و غیر كلان، واسطهگری و واسطهها و سرانجام، چرخهی سیاستگذاری عمومی، از جمله اركان اصلی در این دانش به حساب میآیند2 مرجعیتها در واقع دلایل وجودی و اثباتی سیاستها هستند و سیاستها با ارجاع به آنها معنا مییابند و توجیه میشوند. بنابراین تغییر سیاستها در وهلهی نخست، مستلزم تغییر در مرجعیت آنهاست. مرجعیتها در نگاه غیر كلان، به مرجعیت یك قسمت، یك بخش یا یك حوزهی خاص مثلا كشاورزی ، صنعت و نظیر آن باز میگردد و در نگاه كلان، مجموعهی سیستم یا نظام كلی را در بر میگیرد. بنابراین، مرجعیت یك سیاست، به سیاستگذاری مربوط به آن، معنا میبخشد و به چرایی شكلگیری یك سیاست (به آن شكلی كه وجود دارد) پاسخ میدهد 3 . واسطهها، از دیگر اركان سیاستگذاری محسوب میشوند. اینها بازیگرانی هستند كه به دلیل وجود یك سیاست یا اجرای آن، به یكدیگر مرتبط میشوند. واسطهها در ارتباط مستقیم با مرجعیت سیاستها هستند. كار واسطهها، بوجود آوردن تصاویری است كه درك یك مسأله از طریق گروههای موجود در یك جامعه و سپس توصیف راه حلهای مناسب آن را امكانپذیر میسازد، بنابراین واسطهها با موقعیت استراتژیكی خود در نظام تصمیمگیری، سازندگان چارچوبی علمی هستند كه بر اساس آن، بحثها و گفت و گوها در مورد مسائل مختلف سیاستی صورت میپذیرد و در نهایت به اتخاذ یك تصمیم یا مجموعهای از تصمیمات منتهی میشود و سرانجام، مرجعیتی برای یك سیاست تعیین گشته یا تغییر مینماید. بنابراین نقش واسطهها در تصمیم گیریها، نقشی كم بدیل و بی مانند است زیرا آنها، دیدگاه خویش را به تصمیم گیران منتقل مینمایند و آنگاه بر تصمیمات اتخاذ شده تأثیر میگذارند. سرانجام، چرخهی سیاستگذاری عمومی، جان كلام دانش سیاستگذاری عمومی است. از خلال این چرخه كه شامل مراحلی همچون: شناسایی مسأله، تحلیل و گسترش برنامه، اجرای برنامه، ارزیابی برنامه و پایان برنامه است 3، مشكلات پیدا و نهان مراجع درك میشوند، مشكلات به مسائل تبدیل میگردند، حل مسائل به شیوههای گوناگون، مورد توجه و ارزیابی قرار میگیرد، فرایند تصمیم سازی فعال میشود، تصمیم اتخاذ شده به اجرا در میآید و در نتیجه، فعالیتهای یاد شده، مورد ارزیابی و سپس تأیید یا اصلاح و تغییر قرار گرفته و چرخه به فعالیت خود ادامه میدهد. فعالان اصلی این چرخه؛ تصمیم گیران رسمی و غیر رسمی در جامعه هستند كه به صورت فردی یا گروهی، مسائل را تا سطح ورود به تقویم سیاستگذاری، یعنی برنامهی كاری تصمیم گیران اصلی و فعال سازی فرایند تصمیم سازی، پیش میبرند. ب – زمینه ظهور بازیگرانی نوین در دوره پیش از مشروطیت ، به دلیل عدم تمایز ساختاری در عرصهی قدرت و انباشت مجموعهای متنوع از قدرت در فردی واحد با عنوان پادشاه، سیاستگذاری، قالبی كوچك مییافت و تا حد تصمیم گیری فردی كه در نهایت، تناسب تصمیم با مقتضیات زمانی و مكانی در آن سنجیده میشد، تنزل میكرد. مشاورانی همچون صدر اعظمها، آنهم به شرطی كه خوش فكر و پاك نهاد بودند، شاید میتوانستند مطلوب و مثبت را بر تصمیمات شاه بر جای گذارند و تصمیمگیران بیرونی یعنی قدرتهای بزرگ و نمایندگان آنها بویژه سفرای روسیه و انگلستان، نفوذ و تأثیر خود را به گونهای دیگر بر تصمیمات كلان كشوری تحمیل میكردند. از این رهگذر، مرجعیت كلان سیاستها، جایی در دستان این بازیگران محدود و كم شمار بود و نهادهای برخاسته از مردم و متكی به آنها یا اساسأ وجود نداشت، چنان كم رنگ بود كه در سایهی تعیین كنندگان مرجعیتهای كلان، چیزی به حساب 3 نمیآمد. با ظهور جنبش مشروطه خواهی، به عنوان حركتی تفكیك طلب در قوای كشوری و بر هم زنندهی انباشت قدرت در نقاطی مشخص و محدود، زمینههای دخالت عامهی مردم از نگاهی كلان و منتخبان آنها رد مجلس شورا، به شكلی خاص، در سیاستگذاری كشور فراهم آمد. پیش از این، سرزمین ایران، تا آن زمان كه اسناد تاریخی حكایت دارند، تجربهگر تجربهای مستمر از پادشاهیهای خودكامه و اقتدارگرا بود. مرجعیتهای كلان و غیر كلان، فارغ از دغدغهی اندیشیدن به حقوق ملت، از جمله حق حضور در تعیین سرنوشت خویش، تعیین میشد. در این حال، آمیزهای از كم خردی، بی مسئولیتی و قدرت طلبی پادشاهی خود سر از یك سو و نكته سنجی، آیندهنگری و هوشمندی قدرتهای بزرگ صاحب منافع در منطقه، خطوط اصلی چهرهی مرجعیت كلان سیاستگذاری را در ایران ترسیم میكرد. ظهور پدیدهی مجلس با ادعای داشتن حق برتر در تعیین مرجعیت كلان سیاستها در جامعه، بی شك میتوانست در تعارضی پر حرارت، با انگیزهها و رویكردهای نظام پادشاهی و منافع قدرتهای خارجی قرار گیرد. از این رهگذر زمینههای ظهور بازیگرانی نوین فراهم آمده بود. اینك حاضران در مجلس یعنی نمایندگان مردم، ایفاگر مهمترین نقشها در این زمینه محسوب میشدند. این افراد اگر چه نمایندگان و برگزیدگان مردم بودند، اما خود، به واسطههایی تبدیل میگردیدند كه زبان عمومی جامعه را به زبان قابل فهم برای دیگر عوامل مؤثر در تصمیم سازی تبدیل كرده و با وارد كردن مسائل حوزههای گوناگون به تقویم سیاستگذاری ، راه را برای یكی از پراهمیتترین مسائل در عرصهی سیاستگذاری عمومی ، یعنی تنظیم رابطهی كلان – غیر كلان هموار میساختند. در چنین شرایطی است كه مدرس، گام در مجلس گذارده و به عنوان یكی از وكلای مردم ، تا 5 دوره در این منصب به فعالیت میپردازد. ج – مدرس ؛ واسطهای در سیاستگذاری عمومی كار واسطهگری در سیاستگذاری عمومی با سه مؤلفهی اصلی در ارتباط است. این سه مؤلفه یعنی: مرجعیت كلان، مرجعیت غیر كلان و رابطهی كلان – غیر كلان، در واقع پایههای سیاستگذاری را تشكیل میدهند. بر این اساس، مهمترین فعالیتهای مدرس در مجلس، در چارچوب پرداختن 5 به این سه وظیفه در سیاستگذاری عمومی و از منظر یك واسطه در این كار ، جای میگیرد. 1. نگاه مدرس به مجلس نگاه مدرس به مجلس، حكایت از جایگاه مجلس در اندیشهی او دارد. او در این خصوص گفته بود كه ما بر هر كس قدرت داریم. از رضاخان هم هیچ ترس و واهمهای نداریم. ما قدرت داریم پادشاه را عوض كنیم. رئیس الوزراء را بیاوریم، سؤال كنیم، استیضاح كنیم، عزل كنیم. برای مجلسی كه میتواند سلطنت را تغییر دهد، عوض كردن وزیر جنگ نباید مسألهای باشد .... هیچ قوهای در مقابل ما كه برای اصلاح مملكت میكوشیم نمیتواند عرض اندام كند. 4 از این بیان مدرس چنین بر میآید كه او هر سه حوزهی مرجعیت كلان، مرجعیت غیر كلان و تنظیم رابطه كلان – غیر كلان را جزئی از وظایف مجلس به شمار میآورد و بدین ترتیب، این نهاد را نه تنها همسنگ پادشاه، بلكه برتر از او نیز میدانست از نظر مدرس مجلس نهادی است كه صلاحیت وضع قوانین و دخالت در تعیین مرجعیت كلان و مرجعیتهای غیر كلان را در كار سیاستگذاری كشور داراست و فعالیتهای مجلس، تنها در این چارچوب است كه معنا پیدا میكند. مجلس از نگاه مدرس، برترین قدرت در كشور و مافوق دیگر قدرتها محسوب میشد. 2. جامعیت، بنیانی برای مرجعیت یكی از واژههایی كه در ادبیات سیاسی مدرس، كاربردی قابل تأمل دارد، جامعیت یا عصبیت در معنای اتحاد، انسجام و یگانگی است. نمونهی چنین اندیشهای را در تفكرات دوركهایم و بحثهای او از دو نوع همبستگی مكانیكی و ارگانیكی نیز میتوان سراغ گرفت. 5 مدرس، این اندیشه را در پاسخ بدین پرسش مطرح میكند كه: قومیت هر قوم و بقا و شرافت آن به چیست؟ و سپس در پاسخ از حفظ ‹‹جامع›› آن قوم سخن میگوید و اینكه بقای هر قوم منوط به حفظ جامع بین افراد آن قوم كالجراد المنتشر، افرادی هستند متشتت و هیچ اثر و فایدهی اجتماعی بر آن افراد كثیره، مترتب نخواهد بود. ترقی و تعالی هر قوم به این خواهد شد كه جامع میان خودشان از نگهداری كنند و به واسطهی ترقی آن جامع، ترقی كنند.6 بحث از جامعیت یا عصبیت با كار ـ ویژهی تنظیم كنندگی اجتماعی، مدرس را به سوی مؤلفههای تقویتكنندهی این جامعیت میكشاند. تقویت جامعیت به همبستگی بیشتر اجتماعی منجر میشود و همبستگی بیشتر اجتماعی، كار تنظیم سیاستها را چه در عرصهی كلان و چه در عرصهی غیر كلان، تسهیل مینماید. وجود یك جامعیت قدرتمند كه از آبشخور مؤلفههایی همچون اسلام گرایی و ایران گرایی سیراب میشود، نه تنها كار دستیابی و پذیرش مرجعیتهای كلان و غیر كلان را در سیاستگذاری تسهیل میكند، بلكه راهیابی مسائل گوناگون جامعه را نیز به تقویم سیاستگذاری عمومی ، با سهولت بیشتری امكانپذیر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
اعم از اینکه امر مذکور مربوطه به وظائف آن ها بوده یا آنکه مربوط به مامور دیگری در آن سازمان باشد ، خواه آن کار را انجام داده یا نداده و انجام آن بر طبق حقانیت و وظیفه بوده یا نبوده باشد و یا آن که در انجام یا عدم انجام آن موثر بوده یا نبوده باشد به ترتیب زیر مجازات می شود. در صورتیکه قیمت مال یا وجه ما خود بیش از بیست هزار ریال نباشد به انفصال موقت از 6 ماه تا 2 سال و چنانچه مرتکب در مرتبه مدیر کل یا هم طراز مدیر کل یا بالاتر باشد به انفصال دائم از مشاغل دولتی و محکوم خواهد شد و بیش از این مبلغ تا دویس هزار ریال از یکسال تا سه سال حبس و جزای نقدی معادل قیمت مال یا وجه ماخوذ و انفصال موقت از شش ماه تا 3 سال محکوم خواهد شد و چنانچه مرتکب در مرتبه مدیر کل یا هم طراز از مدیر کل یا بالاتر باشد به جای انفصال موقت به انفصال دائم از مشاغل دولتی محکوم خواهد شد . در صورتیکه قیمت مال یا وجه ماخوذ بیش از دویست هزار ریال تا یک میلیون ریال باشد مجازات مرتکب دو تا پنج سال حبس به علاوه جزای نقدی معادل قیمت مال یا وجه ماخوذ و انفصال دائم از خدمات دولتی و تا 74 ضربه شلاق خواهد بود و چنانچه مرتکب در مرتبه پائین تر از مدیر کل یا هم طراز آن باشد بجای انفصال دائم به انفصال موقت از ش ماه تا 3 سال محکوم خواهد شد . در صورتیکه قیمت مال یا وجه ماخوذ بیش از یک میلیون ریال باشد مجازات مرتکب پنج تا ده سال حبس به علاوه جزای نقدی معادل قیمت مال یا وجه ماخوذ و انفصال دائم از مشاغل دولتی و تا 74 ضربه شلاق خواهد بود و چنانچه مرتکب در مرتبه پائین تر از مدیر کل یا هم طراز آن باشد بجای انفصال دائم به انفصال موقت از شش ماه تا سه سال محکوم خواهد شد . ب: عنصر مادی : عنصر مادی این جرم عبارت است از قبول وجه یا مال یا سند پرداخت وجه یا تسلیم مال مستقیماً یا غیر مستقیم از طرف مستخدم دولتی یا شهرداریها یا نیروهای مسلح برای انجام دادن یا انجام ندادن امری که مربوط به سازمانهای مزبور می باشد . برای تحقق عنصر مادی ارتشاء ضرورتی ندارد که رشوه به یکبار و دفعتاٌ پرداخت شود بلکه حتی اگر رشوه بطور خرد خرد و هر بار مقداری از آنچه مورد توافق قرار گرفته است پرداخت شود برای تحقق عنصر مادی کفایت می کند . همچنین راشی هر مقدار وجه که بعنوان رشوه بپردازد اگر بقدری باشد که در عرف بتوان عنوان رشوه به آن داد برای تحقق آن جرم کافی است زیرا قانونگذار حداقل برای میزان رشوه تعیین ننموده و هر مقدار آن تا بیست هزار ریال دارای مجازات انفصال موقت از 6 ماه تا 3 سال و انفصال دائم در صورتیکه مرتشی مدیر کل یا هم طراز آن نباشد ، می باشد. البته باید در نظر داشت در این بخش رشوه به اقسام متفاوت قابل تقسیم است که ذیلاً به بیان آن خواهیم پرداخت . 1- اقسام رشوه : 1-1) رشوه مادی : که عبارت از مال یا وجهی است که به مامور دلتی پرداخت می شود تا امر خلاف قانون و مورد نظر راشی را انجام دهد این همان رشوه مورد نظر قانون است و کیفر آن در ماده ی 3 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء و ... تشدید یافته است . 1-2) رشوه اهدائی : عبارت از رشوه ای است که راشی جهت فرار از مجازات و فریفتن مامور یا حاکمی که انجام امر بدست اوست مالی بعنوان هدیه می فرستد تا بدینوسیله محبت او را به خود جلب نموده و از وظیفه قانونی اش باز دارد . البته قبول و فرستادن هدیه در شرع و قانون مجاز می باشد و بین مردم نیز رایج است ولیکن همانطور که هرامر مشروعی اگر در جهت باطلی صرف شود غیر مشروع خواهد شد هدیه نیز همین حکم را دارد و اگر به منظور انجام یا عدم انجام کاری از طرف ارباب رجوع داده شود رشوه محسوب خواهد شد . - حضرت امیر المومنین علی علیه السلام در نامه معروف خود به مالک اشتر که از طرف او حاکم مصر بود مرقوم می فرمایند : (( ای مالک البته از مامورین و فرمانداران خود و ارباب رجوع به هیچ وجه چیزی بعنوان هدیه قبول ننما ، زیرا قبول هدیه به نجابت ، شرافت ، به تقوا و بی طرفی فرمانفرمایان و قضاوت صدمه می زند و عذت را ناچیز نموده و از ابهت والی می کاهد )). 1-3) رشوه بیانی : این نوع رشوه حربه موثری است که اشخاص متملق و چابلوس جهت فریفتن کارمند و برای پیشرفت مقاصد نامشروع خود بکار می برند چون بشر بنا به فطرت و خوی طبیعی خود خواستار آن است که دیگران او را به دیده ی تحسین نگریسته و به نیکی از او یاد کنند و از اینکه خوبیهای خود را می شنود خرسند شده و در خود احساس خوشحالی می نماید ، لذا از اینرو اشخاص متملق و چابلوس با استفاده از طرز فکر و روحیه طرف مقابل خود ( مستخدم دولتی ) حداکثر استفاده را نموده و شروع به مداحی نموده و چنان چه وی را ستایش می نمایند و مهارت به خرج می دهند که امر را برطرف مشتبد نموده تا عل=اقبت به مقصود نامشروع خود نائل می شوند در حالیکه از ته قلب او را مسخره نموده و به جهالتش می خندند. 1-4) رشوه مقامی : عبارت از وعده مقام به مامور بوده تا او را ترغیب نمایند که مطیع اراده آنان شده و بدینوسیله به انجام مقاصد نامشروع خویش موفق گردند. حب جاه و مقام همیشه در نهاد بشر بوده و با تحریک این حس می توان مامور را فریفته و او را وادار نمود که برخلاف وظیفه خویش عمل نماید . خوشبختانه دادن این نوع رشوه برای همگان مقدور نبوده و جزء در طبقات بالا و مقامات عالیه دیده نمی شود. 2) تفاوت رشوه با هدیه : هدیه تملیک مالی است به کس به منظور اکرام و ابراز محبت ، بنابراین به هدیه ای که برای تجیب و جلب قلوب داده می شود عنوان رشوه صادق نیست هرچند قباحت آن قابل انکار نیست و ذاتاً قبیح است . فرق بین رشوه و هدیه به همین است که رشوه مستقیماً برای حکم داده می شود ولی هدیه هبه ای است که بدان وسیله در قلب قاضی ایجاد محبت می کنند و وقتی که اسیر محبت شد در هنگام حکم بطور ناخود آگاه و یا آگاه به نفع بذل کننده که اسیرش نموده است حکم می نماید در حقیقت هدیه یعنی رشئوه غیر مستقیم و از این قبیل است بیح محاباتی یعنی فروختن متاعی که مثلاً پنج هزار تومان ارزش دارد به آقای قاضی به یکصد تومان یا عاریه دادن و وقف کردن چیزی برای قاضی که از این رهگذر قاضی را به نفع خود صید کند . لازم به ذکر است اجرت گرفتن ( قاضی ) از طرفین دعوا که بین آنان حکم می کند حرام است همانطور که رشوه گرفتن حرام است و حرمت رشوه مورد اجماع مسلمین اعم از شیعه و سنی است آیت الله محمد محمدی گیلانی – قضا و قضاوت در اسلام صفحه 71 به نقل از جواهر جلد 40 ص 131 حرمت رشوه برابر است با حرمت شرک و کفر به خداوند متعال ، بلکه می توان گفت رشوه اختصاص به بذل مال ندارد و اگر رشوه زبانی به قاضی بدهد و با وی قرار بگذارد که به نفع او ترویج و تبلیغ کند تا حکم برله وی دهد مشمول روایات فوق الذکر است چنانچه صاحب جواهر نیز این نظر را تقویت فرموده و می فرمایند ، هر چیزی که با تشبث به آن حاکم را در مقام حکم برله خود برانگیزد حرام است ، فرقی نمی کند که اصطلاحاً به آن رشوه گفته شود یا نشود مثلاً هدیه یک نوع هبه است قبلاً برای ایجاد محبت به قاضی داده می شود که هنگام حکم این اسیر محبت به نفع هدیه کننده حکم کند همانطور که گرفتن چنین هدیه ای حرام است دادن آن نیز حرام است آیت الله محمد محمدی گیلانی – قضا و قضاوت در اسلام ج: عنصر معنوی : جرم ارتشاء از جمله جرائم مطلق می باشد ، بعبارتی حصول نتیجه مجرمانه شرط لازم برای مجازات مرتکب آن نیست بلکه صرف دریافت رشوه از سوی مرتشی یا کارمند و یا پرداخت آن از سوی راشی یا ارباب رجوع برای تحقق این جرم کافی است . از طرف دیگر طرفین باید عالماً و آگاهانه این عمل را مرتکب شده باشند بنابراین اگر ارباب رجوع مبلغی را به عنوان رشوه بپردازد بدون اینکه صریحاً یا ضمناً به آگاهی طرف مقابل خود برساند و مستخدم دولت به تصور اینکه مبلغ پرداختی قسمتی از کارمزد وی است یا جهت تحکیم د.وستی و محبت است نه چیز دیگر ، این امر نسبت به مستخدم دولت ارتشاء نخواهد بود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 185 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 1 چكيده تحقيق: در اين تحقيق به بررسي ويژگي هاي شخصيتي زنان سردمزاج وعادي با آزمونMMPI پرداخته شد و پس از اينكه دو گروه 85 نفري نمونه هاي تحقيق، زنان سردمزاج و زنان عادي گزينش شدند آزمون MMPI مورد اندازه گيري قرارگرفت. در نهايت پس از محاسبه شاخص هاي آماري، از آزمون t استودنت گروههاي مستقل استفاده به عمل آمد و به آزمون 8فرضيه تحقيق مبادرت ورزيده شد. با توجه به فرآيند آزمون فرضيه مشخص گرديد كه همه فرضيه هاي تحقيق رد و فرضيه هاي صفر تحقيق تاييد گرديدند. 1 1 چكيده تحقيق: در اين تحقيق به بررسي ويژگي هاي شخصيتي زنان سردمزاج وعادي با آزمونMMPI پرداخته شد و پس از اينكه دو گروه 85 نفري نمونه هاي تحقيق، زنان سردمزاج و زنان عادي گزينش شدند آزمون MMPI مورد اندازه گيري قرارگرفت. در نهايت پس از محاسبه شاخص هاي آماري، از آزمون t استودنت گروههاي مستقل استفاده به عمل آمد و به آزمون 8فرضيه تحقيق مبادرت ورزيده شد. با توجه به فرآيند آزمون فرضيه مشخص گرديد كه همه فرضيه هاي تحقيق رد و فرضيه هاي صفر تحقيق تاييد گرديدند. 1 1 چكيده تحقيق: در اين تحقيق به بررسي ويژگي هاي شخصيتي زنان سردمزاج وعادي با آزمونMMPI پرداخته شد و پس از اينكه دو گروه 85 نفري نمونه هاي تحقيق، زنان سردمزاج و زنان عادي گزينش شدند آزمون MMPI مورد اندازه گيري قرارگرفت. در نهايت پس از محاسبه شاخص هاي آماري، از آزمون t استودنت گروههاي مستقل استفاده به عمل آمد و به آزمون 8فرضيه تحقيق مبادرت ورزيده شد. با توجه به فرآيند آزمون فرضيه مشخص گرديد كه همه فرضيه هاي تحقيق رد و فرضيه هاي صفر تحقيق تاييد گرديدند. 1 1 چكيده تحقيق: در اين تحقيق به بررسي ويژگي هاي شخصيتي زنان سردمزاج وعادي با آزمونMMPI پرداخته شد و پس از اينكه دو گروه 85 نفري نمونه هاي تحقيق، زنان سردمزاج و زنان عادي گزينش شدند آزمون MMPI مورد اندازه گيري قرارگرفت. در نهايت پس از محاسبه شاخص هاي آماري، از آزمون t استودنت گروههاي مستقل استفاده به عمل آمد و به آزمون 8فرضيه تحقيق مبادرت ورزيده شد. با توجه به فرآيند آزمون فرضيه مشخص گرديد كه همه فرضيه هاي تحقيق رد و فرضيه هاي صفر تحقيق تاييد گرديدند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 اصول و مبانی شهر سازی موضوع:بناهای تاریخی اردکان 2 جغرافیای اردکان موقعیت جغرافیائی شهرستان اردکان : شهرستان اردکان به عنوان پهناورترین شهرستان استان یزد ، در شمال این استان و در قلب کویر مرکزی ایران در مسیر بزرگراه تهران – بندرعباس قرار گرفته است ، این شهرستان از طرف شمال و شمال غربی به ناحیه کویر جندق و دشت طبس و نائین و از طرف مشرق و جنوب شرقی به کویر مرکزی ایران و شهرستان یزد و از طرف جنوب و مغرب به شهرستان میبد و باتلاق گاوخونی و کوههای منفرد کوتاه کویری محدود می شود . مساحت کل شهرستان اردکان 28945 کیلومتر مربع می باشد که از این مقدار 17% کوهستانی و 11% نیمه کوهستانی و 72% جاگه ای است و موقعیت جغرافیائی آن بین 31 درجه و 50 دقیقه تا 33 درجه و 25 دقیقه عرض شمالی و 53 درجه و 2 دقیقه تا 56 درجه و 20 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ می باشد ، ارتفاع شهر اردکان از سطح دریا بالغ بر 1035 متر است و ارتفاع متوسط این شهرستان از سطح دریا 1234 متر می باشد و بلندترین نقطه آن از سطح دریا کوه خونزا در خرانق می باشد که 3158 متر ارتفاع دارد و گوترین نقطه این شهرستان منطقه چاه افضل می باشد که ارتفاع آن به 750 متر می رسد . سابقه تاریخی : 4 اکثر مورخین بنای اردکان را مربوط به بعد از اسلام می دانند و معتقدند که قبل از تولد حضرت رسول اکرم (ص) این منطقه جرئی از دریای ساوه بوده که در شب تولد آن حضرت خشک گردیده و بعداً اردکان در این محل احداث شده است . اما در ترجمه دائرة المعارف اسلامی بنای اردکان را مربوط به قبل از میلاد مسیح ذکر نموده اند : بطلمیوس در کتاب مشهور خود الجغرافیا این شهر را به زبان یونانی به نام « ارتاکاوا » ذکر کرده است و این سند در نوع خود منحصر به فرد می باشد . در اطلس تاریخی ایران در نقشه شماره سه آن که مربوط به هزاره سوم و دوم پیش از میلاد می باشد نامی از اردکان برده شده است . اما به نظر مولف هیچکدام از آنها نمی تواند صحیح باشد و در اردکان هیچ اثر یا سندی که مربوط به قبل از اسلام باشد وجود ندارد . رباط حاجی ابوالقاسم رشتی : رباط یا کاروانسرای بزرگ و خوش طرحی که از آجر در وسط آبادی و بر کنار خیابان اصلی بنا شده و از آثاری است که چون به شکل و ترتیب رباطهای شاه عباسی ساخته اند جلب توجه می کند . رباط دارای بادگیر بلندی است که از فاصله دور مشخص شده است که نام واقف و بانی به خط نستعلیق در آن مذکور است ، بدین عبارت " هو الواقف علی السرائر ... و بعد وقف نمود قربه الی الله جناب سعادت ماب حاجی ابوالقاسم تاجر رشتی این رباط را برای انتفاع مترددین به نحو متعارف و برای حیازت خاکروبه و محلله آنجا که مضر انتفاعات مسلمانان نشود به این ترتیب که اولاً تعمیرات ضروریه رباط بشود و ثانیاً مصنعه ای « یک کلمه محو شده » جلو رباط که وقف است بر عامه مسلمانان از آب یا از آن اقسام انتفاعات منتفع شوند . « یک کلمه خوانده نشد » و کنند و همه را صرف تعمیر نمایند وجوه برر آب عقدا نمایند ، حتی اتمام کردن مصنعه فاطمه (( فاتحه )) خواند وابناالسبیل آنجا ، مقرر آنکه بدون اذن متولی احدی به جهت ضبط خاکروبه در آن تردد نکنند و تولیت آن را به جهت خود و سایر متولیان مزرعه قاسم آباد وقفی خود در قرب شهر به همان ترتیب قرار داد نمود ، و کان فی المحرم الحرام من شهور سنه 1262 " . این رباط مدتی در اختیار پاسگاه ژاندارمری عقدا بوده است و فعلاً در حال تعمیر اساسی می باشد . حاجی ابوالقاسم رشتی از تجار مشهور عصر خود بود که خز یزد در بلاد دیگر هم شهرت داشت . مولف " دستور الاعقاب " « که رساله ای در سیرت و ذم حاجی میرزا آقاسی است » از او به نام شاخص یاد کرده است « راهنمای کتاب 4 : 477 » در " کتابچه موقوفات یزد " تالیف 5 عبدالوهاب طراز موقوفات و خیرات و مبرات او بر شمرده شده است « فرهنگ ایران زمین ، جلد دهم » . اما در کتاب کاروانسراهای ایران که اشتباهاً این رباط را رباط اردکان نامیده است درباره آن چنین نگاشته است : تاریخ 1233 هجری بدستور یک بازرگان ثروتمند یزد به نام ارباب قاسم رشتی تاجر یزدی ساخته شد . این کاروانسرا با آب انباری که در برابرش ساخته شده مجموعه زیبائی را تشکیل می دهد که بدون شک کار معمارانی است که از دسته کاروانسراهای نوع زواره الهام گرفته اند البته طرح بنا از نوع خانواده کاروانسراهای عهد صفویه است و همان خصوصیات را شامل است مانند دهلیز در مدخل کاروانسرا و اصطبل های اطراف کاروانسرا ولی از نظر فن ساختمان به پای بهترین کاروانسراهای همزمان خود نمی رسد . مثلاً برای پوشش چهار گوشه کاروانسرا در داخل اصطبلها ، سازنده این بنا نتوانسته است راه حل مناسبی پیدا کند و طاقی در این گوشه ها زده است بی تناسب و حتی خطرناک است . چون ناحیه اردکان تابستانها ی بسیار گرمی دارد از ایوانهایی که مجاور تالاری است بادگیری برای خنک کردن هوای اطاق برپا ساخته اند . این کار در بیشتر ایالات ایران معمول است و ما راجع به بادگیرها و آب انبارها فصل بخصوصی را در این کتاب آورده ایم ضمناً چون مگس نیز دراین ناحیه فراوان است ترتیبی فراهم آورده اند که مستراحها نیز هواخور کافی داشته باشند . گذشته از خرابیهایی که در اثر عدم مهارت در ساختن بعضی از گنبدها ایجاد شده بنا بسیار خوب محفوظ مانده زیرا تمام آن از آجر است ، حتی پایه دیوارها . مدخل کاوانسرا بیش از اندازه ساده و محقر است و در ردیف بقیه قسمتهای ساختمانی این کاروانسرا نمی تواند قرار گیرد . رباط یغمیش « یقمیش » به فاصله چها فرسخ از شورآب در راه فرعی که به ورزنه « اصفهان » منتهی می شود رباطی مستحکم که گاه قلعه نامیده شد . به مساحت 3545 متر از سنگ و آجر قرار دارد که وضع ظاهری و عظمت بنا حکایت از اعتبار رباط و مرکزیت داشتن آن در دورانی می کند که راه اصفهان به یزد از ورزنه می گذشته یاغمیش بر سر آن راه واقع بوده است و ابتدای خاک یزد از یغمیش می شمرده اند صاحب جامع مفیدی « ج 3 ص 661 » در وصف این رباط می نویسد : « به سر حد یزد و اصفهان در میان بیابان واقع است . جائی است خوفناک و مکانی است پروحشت در قدیم الایام قلعه ای ساخته بودند از سنگ رخام اما خرابی تمام در بنیان آن راه یافته بود . ایالت و شوکت پناه جانی خان قورچی باشی در زمان آن برجهای عالی ترتیب داد و در مساحت آن چاهی حفر نمود که مترددین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بهاءالدین محمدبنحسین عاملی دانشمند و نظریهپرداز شیعه بهاءالدین محمد بن حسین عاملی معروف به شیخ بهائی (۸ اسفند ۹۲۵ خورشیدی، بعلبک تا ۸ شهریور ۱۰۰۰ خورشیدی، اصفهان) دانشمند نامدار قرن دهم و یازدهم هجری است که در دانشهای فلسفه، منطق، هیئت و ریاضیات تبحر داشت. در حدود ۹۵ کتاب و رساله از او در سیاست، حدیث، ریاضی، اخلاق، نجوم، عرفان ، فقه ، مهندسی و هنر بر جای مانده است. به پاس خدمات وی به علم ستارهشناسی یونسکو سال ۲۰۰۹ را به نام او سال نجوم و شیخ بهایی نامگذاری کرد. وی در بعلبک متولد شد. دوران کودکی را در جبل عامل در ناحیه شام و سوریه در روستایی به نام «جبع» یا «جباع» زیست، او از نژاد «حارث بن عبدالله اعور همدانی» بودهاست (از شخصیتهای برجسته آغاز اسلام، متوفی به سال ۶۴ خورشیدی). خاندان او از خانوادههای معروف جبلعامل در قرن دهم و یازدهم خورشیدی بودهاند. پدر او از شاگردان برجسته شهید ثانی بوده است. محمد ۱۳ ساله بود که پدرش عزالدین حسین عاملی به خاطر اذیت شیعیان آن منطقه توسط دولت عثمانی از یک سو و دعوت شاه طهماسب صفوی برای حضور در ایران، به سوی ایران رهسپار گردید و چون به قزوین رسیدند و آن شهر را مرکز دانشمندان شیعه یافتند، در آن سکنا گزیدند و بهاءالدین به شاگردی پدر و دیگر دانشمندان آن عصر مشغول شد. وقتی او ۱۷ ساله بود (۹۷۰ ق)، پدرش به شیخالاسلامی قزوین به توصیه شیخ علی مشار از سوی شاه طهماسب منصوب شد. ۱۴ سال بعد، در ۹۸۴ قمری، پدر شیخ برای زیارت خانه خدا از ایران خارج شد اما در بحرین فوت کرد. شخصیت علمی و ادبی و اخلاق و پارسای او باعث شد تا از ۴۳ سالگی شیخالاسلام اصفهان شود و در پی انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان (در ۱۰۰۶ قمری)، از ۵۳ سالگی تا آخر عمر (۷۵ سالگی) منصب شیخالاسلامی پایتخت صفوی را در دربار مقتدرترین شاه صفوی، عباس اول برعهده داشته باشد. شیخ در فاصلهٔ سالهای ۹۹۴ ق تا ۱۰۰۸ ق سفرهایی چند به خارج از قلمروی صفویه داشت.این سفرها برای زیارت، سیاحت، دانشاندوزی و همچنین به گفته برخی مورخان به سفارت سیاسی بوده است. مکه، مصر و شام از جمله مقصد این سفرها بوده است. وی در سال ۱۰۰۰ خورشیدی در اصفهان درگذشت و بنابر وصیت خودش جنازه او را به مشهد بردند و در جوار مقبرهٔ علی پسر موسی (رضا) جنب موزه آستان قدس دفن کردند. هماکنون قبر وی بین مسجد گوهرشاد و صحن آزادی و صحن امام خمینی در یکی از رواقها است. تاریخ تولد و مرگ شیخ بهایی تاریخ تولد و مرگ شیخ بهایی بر روی سنگ قبر و کاشیکاریهای دیوار اتاق مقبره اندکی متفاوت است: تاریخ تولد: کتیبه کاشیکاری دیوار: ۲۶ ذیحجه ۹۵۳ هجری قمری (برابر با پنجشنبه ۸ اسفند ۹۲۵ خورشیدی، و ۲۷ فوریه ۱۵۴۷)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بعثت رسول خدا(ص) چهل سال از عمر رسول خدا(ص)گذشته بود كه به طور آشكار فرشته وحى به آن حضرت نازل شد و آن بزرگوار به نبوت مبعوث گرديد. كيفيت نزول وحى پيش از اين گفتيم رسول خدا(ص)هر چه به چهل سالگى نزديك مىشد به تنهايى و خلوت با خود بيشتر علاقهمند مىگرديد و بدين منظور سالى چند بار به غار«حرا»مىرفت و در آن مكان خلوت به عبادت مشغول مىشد و روزها را روزه مىگرفت و به اعتكاف مىگذرانيد و بدين ترتيب صفاى روحى بيشترى پيدا كرده و آمادگى زيادترى براى فرا گرفتن وحى الهى و مبارزه با شرك و بت پرستى و اعمال زشت ديگر مردم آن زمان پيدا مىكرد. و بر طبق نقل علماى شيعه و روايات صحيح،بيست و هفت روز از ماه رجب گذشته بود و رسول خدا(ص)در غار«حرا»به عبادت مشغول بود،در آن روز كه به گفته جمعى روز دوشنبه بود حضرت خوابيده بود و اتفاقا على(ع)و جعفر برادرش نيز براى ديدن محمد(ص)و يا به منظور شركت در اعتكاف آن حضرت به غار آمده بودند و دو طرف آن حضرت خوابيده بودند. رسول خدا(ص)دو فرشته را در خواب ديد كه وارد غار شدند و يكى در بالاى سر آن حضرت نشست و ديگرى پايين پاى اوـآنكه بالاى سرش نشست نامش جبرئيلو آن كه پايين پاى آن حضرت نشست نامش ميكاييل بودـميكائيل رو به جبرئيل كرده گفت: به سوى كدام يك از اينها فرستاده شدهايم؟ جبرئيلـ به سوى آنكه در وسط خوابيده! در اين وقت رسول خدا(ص)وحشت زده از خواب پريد و چنانكه در خواب ديده بود در بيدارى هم دو فرشته را مشاهده فرمود. پيش از اين محمد(ص)بارها فرشتگان را در خواب ديده بود و در بيدارى نيز صداى آنها را مىشنيد كه با او سخن مىگفتند و بلكه همان طور كه قبل از اين اشاره كرديم از دوران كودكى خداى تعالى فرشتگانى براى حفاظت و تربيت او در خلوت و جلوت مأمور كرده بود كه با او بودند. ولى اين نخستين بار بود كه آشكارا فرشته الهى را پيش روى خود مىديد. گفتهاند:در اين وقت جبرئيل ورقهاى از ديبا به دست او داد و گفت:«اقرء»يعنى بخوان. فرمود:چه بخوانم!من كه نمىتوانم بخوانم! براى بار دوم و سوم همين سخنان تكرار شد و براى بار چهارم جبرئيل گفت: «اقرء باسم ربك الذى خلق،خلق الإنسان من علق،اقرء و ربك الأكرم،الذى علم بالقلم،علم الإنسان ما لم يعلم» . [بخوان به نام پروردگارت كه(جهان را)آفريد،(خدايى كه)انسان را از خون بسته آفريد،بخوان و خداى تو مهتر است،خدايى كه(نوشتن را به وسيله)قلم بياموخت.] جبرئيل خواست از جا برخيزد و برود،محمد(ص)جامهاش را گرفت و فرمود: نامت چيست؟گفت:جبرئيل. جبرئيل رفت و رسول خدا(ص)از جا برخاست و اين آياتى را كه شنيده بود تكرار كرد،ديد در دلش نقش بسته و ديگر از هيجانى كه به وى دست داده بود نتوانست در غار بماند از آنجا بيرون آمد و به سوى مكه به راه افتاد،افكار عجيبى او را گرفته و منظره ديدار فرشته او را به هيجان و وجد آورده بود.در روايات آمده كه به هر سنگو درختى كه عبور مىكرد،با زبان فصيح به او سلام كرده و تهنيت مىگفتند و در تواريخ است كه رسول خدا(ص)فرمود:همين كه به وسط كوه رسيدم آوازى از بالاى سر شنيدم كه مىگفت:اى محمد تو پيغمبر خدايى و من جبرئيلم،چون سرم را بلند كردم جبرئيل را در صورت مردى ديدم كه هر دو پاى خود را جفت كرده و در طرف افق ايستاده و به من مىگويد:اى محمد تو رسول خدايى و من جبرئيلم،در اين وقت ايستادم و بى آنكه قدمى بردارم بدو نظر مىكردم و به هر سوى آسمان كه مىنگريستم او را به همان قيافه و شكل مىديدم! مدتى در اين حال بودم تا آنكه جبرئيل از نظرم پنهان شد،و در اين مدت خديجه از دورى من نگران شده بود و كسى را به دنبالم فرستاده بود،و چون مرا ديدار نكرده بودند به خانه خديجه بازگشتند. بازگشت رسول خدا(ص)به خانه و سخنان خديجه پيغمبر بزرگوار الهى به خانه بازگشت و به خاطر آنچه ديده و شنيده بود دگرگونى زيادى در حال آن حضرت پديدار گشته بود.خديجه كه چشمش به رسول خدا(ص)افتاد بى تابانه پيش آمد و گفت:اى محمد كجا بودى؟كه من كسانى را به دنبال تو فرستادم ولى ديدارت نكردند؟ پيغمبر خدا آنچه را ديده و شنيده بود به خديجه گفت و خديجه با شنيدن سخنان همسر بزرگوار چهرهاش شكفته گرديد و گويا سالها بود در انتظار و آرزوى شنيدن اين سخنان و مشاهده چنين روزى بود و به همين جهت بى درنگ گفت: اى عمو زاده!مژده باد تو را،ثابت قدم باش،سوگند بدان خدايى كه جانم به دست اوست من اميد دارم كه تو پيغمبر اين امت باشى! و در حديثى است كه وقتى رسول خدا(ص)وارد خانه شد نور زيادى او را احاطه كرده بود كه با ورود او اتاق روشن گرديد.خديجه پرسيد:اين نور كه مشاهده مىكنم چيست؟فرمود:اين نور نبوت است!خديجه گفت:مدتها بود كه آن را مىدانستم و سپس مسلمان شد.و برخى از مورخين چون ابن هشام،معتقدند كه اين جريان درهمان«حرا»اتفاق افتاد و خديجه به دنبال رسول خدا (ص)به«حرا»رفته بود،و چند روز پس از ماجراى بعثت حضرت از كوه«حرا»به مكه بازگشت.و به هر صورت سخنان رسول خدا(ص)كه تمام شد لرزهاى اندام آن حضرت را فرا گرفت و احساس سرما در خود كرد از اين رو به خديجه فرمود: من در خود احساس سرما مىكنم مرا با چيزى بپوشان و خديجه گليمى آورد و بر بدن آن حضرت انداخت و رسول خدا(ص)در زير گليم آرميد. دنباله داستان را برخى از نويسندگان اين گونه نقل كردهاند كه:خديجه با اينكه از اين ماجرا بسيار خوشحال و شادمان شده بود اما به فكر آينده شوهر عزيز خود افتاد و دورنماى مبارزه با عادات ناپسند و برانداختن كيش بت پرستى و ساير اخلاق مذموم و زشت مردم مكه و سرسختى آنها را در حفظ اين آيين و مراسم در نظر خود مجسم ساخت و مشكلاتى را كه سر راه تبليغ دعوت الهى محمد بود به خاطر آورد و سخت نگران شد و نتوانست آرام بنشيند و در صدد برآمد تا نزد پسر عمويش ورقة بن نوفل برود و آنچه را از همسر خود شنيده بود بدو گزارش دهد و از او در اين باره نظريه بخواهد و راه چارهاى از وى بجويد. خديجه محمد(ص)را در خانه گذارد و لباس پوشيده پيش ورقه آمد و آنچه را شنيده بود بدو گفت. ورقه كه خود انتظار چنين روزى را مىكشيد و روى اطلاعاتى كه داشت چشم به راه ظهور پيغمبر اسلام بود،همين كه اين سخنان را از خديجه شنيد بى اختيار صدا زد: «قدوس،قدوس»سوگند بدانكه جانم به دست اوست اى خديجه اگر راست بگويى اين فرشتهاى كه بر محمد نازل شده همان ناموس اكبرى است كه به نزد موسى آمد و محمد پيغمبر اين امت است بدو بگو:در كار خود محكم و پا برجا و ثابت قدم باشد. ورقه اين سخنان را به خديجه گفت و اتفاقا روز بعد يا چند روز بعد پس از اين ماجرا خود پيغمبر را در حال طواف ديدار كرد و از آن حضرت درخواست كرد تا آنچه را ديده و شنيده بود به ورقه بگويد و چون رسول خدا(ص)ماجرا را بدو گفت،ورقه او را دلدارى داده و اظهار كرد:سوگند بدان خدايى كه جان ورقه به دستاوست،تو پيغمبر اين امت هستى و همان ناموس اكبرى كه نزد موسى مىآمد بر تو نازل گشته و اين را بدان كه مردم تو را تكذيب خواهند كرد و آزارت مىدهند و از شهر مكه بيرونت خواهند كرد و با تو ستيزه و جنگ مىكنند و اگر من آن روز را درك كنم تو را يارى خواهم كرد. آن گاه لبان خود را پيش برده و جلوى سر محمد(ص)را بوسيد. اما بسيارى از اهل تحقيق در صحت اين قسمت ترديد كرده و سند آن را نيز مخدوش دانسته و دست جعل و تحريف مسيحيان مغرض را در آن دخيل دانستهاند،و العلم عند الله. و به هر صورت خديجه بازگشت و رسول خدا همچنان كه خوابيده بود احساس كرد فرشته وحى بر او نازل گرديد و از اين رو گوش فرا داد تا چه مىگويد و اين آيات را شنيد كه بر وى نازل نمود: «يا ايها المدثر،قم فأنذر،و ربك فكبر،و ثيابك فطهر،و الرجز فاهجر،و لا تمنن تستكثر،و لربك فاصبر» . [اى گليم به خود پيچيده برخيز و(مردم را از عذاب خدا)بترسان،و خدا را به بزرگى بستاى،و جامه را پاكيزه كن،و از پليدى دورى گزين،و منت مگزار،و زياده طلب مباش،و براى پروردگارت صبر پيشه ساز.]با نزول اين آيات پيغمبر خدا با ارادهاى آهنين و تصميمى قاطع آماده تبليغ دعوت الهى گرديد و از جاى برخاسته دست بيخ گوش گذارد و فرياد زد:الله اكبر،الله اكبر،و در اين وقت بود كه موجودات ديگرى كه بانگ او را شنيدند با او هم صدا شده همگى اين جمله را تكرار كردند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
آشنایی با سبک هنری امپرسیونیسم - Impressionism دریافتگری یا امپرسیونیسم شیوه هنری گروه بزرگی از نگارگران آزاداندیش و نوآور فرانسه در نیمه دوم سده نوزدهم بود که بزودی جهانگیر شد. این شیوه مبتنی است بر نشان دادن دریافت و برداشت مستقیم هنرمند از دیدههای زودگذر با به کار بردن لخته رنگهای تجزیه شده و تابناک برای نمایش لرزشهای نور خورشید. در این روش اصول مکتبی طراحی دقیق و سایه روشن کاری و ژرفانمایی (پرسپکتیو) فنی و ترکیب بندی متعادل و معمارانه رعایت نمیشود. شیوه دریافتگری به عنوان انجمنی خصوصی از سوی گروهی از هنرمندان ساکن پاریس آغاز شد و این انجمن در سال۱۸۷۴ به نمایش همگانی آثار خود پرداخت. نام این جنبش از نام یک نقاشی از کلود مونه به نام دریافتی از طلوع آفتاب (به فرانسوی: Impression, soleil levant) گرفته شدهاست. نام امپرسیونیسم را نقادی به نام لویی لِروی در یک نقد هجوآمیز ساخت. دریافتگری همچنین نام نهضتی در موسیقی است. در این سبک نقاشان از ضربات «شکسته» و کوتاه قلم مو اغشته به رنگهای خالص و نامخلوط به جای ترکیبهای ظریف رنگها استفاده میکنند. مثلا، به جای ترکیب رنگهای ابی و زرد برای تولید سبز انها دو رنگ ابی و زرد را مخلوط نشده بروی بوم قرار میدهند تا رنگها «حس» رنگ سبز را در نظر بیننده به وجود بیاورد. انها در نقاشی صحنههای زندگی مدرن در عوض جزئیات، تأثیرات کلی واضح را نشان میدهند. ادگار دگا پیشینه درآخرین دهههای قرن ۱۹ میلادی (بین سالهای ۱۸۷۰-۱۸۸۰) حرکتی در نقاشی آغاز شد که در اساس مبتنی بر نور (به عنوان مادر رنگها) شکل گرفت و به زودی هنرهای دیگر نظیر موسیقی، مجسمه سازی و... را تحت تأثیر قرار داد. ویژگی ها موسسان این مکتب با هدف نقض هنر رسمی نیرو گرفتند. آنها از ارائه اشکال با خطوط محیطی واضح سربازدند و از روال رنگ آمیزی به پیروی از عرف و طبیعت سرپیچی کردند. استفاده از رنگهای خالص و شفاف با ضرب قلمهای مستقل و تا حدی سریع از ویژگیهای بارز آثار نقاش امپرسیونیست است. تئوری رسمی آنها بر این اصل نهاده شده بود که رنگها به جای آنکه بر روی جعبه رنگ با هم ترکیب شوند باید به طور خالص روی پرده نقاشی ریخته شوند. این هنرمندان در مورد به تصویر درآوردن پیکره آدمی به نحوی پذیرفتنی و باورپذیر که از دیرباز مشکلترین بخش هنر نقاشی بود بیتوجه بودند و گویی میلی به کوشش در این خصوص نداشتند، یا نمیخواستند که یک فضای قابل قبول ایجاد کنند که ارزش نام هنر را داشته باشد. کلود مونه سالشمار امپرسیونیسم ۱۸۵۸ کلود مونه که در آن زمان تنها ۱۵ سال داشت به کمک یوگن بودین تأثیر نور بر مناظر طبیعت را درک کرد. مونه بعدها به عنوان یکی از بزرگترین هنرمندان این سبک شناخته شد. ۱۸۶۳ رد آثار امپرسیونیستهای جوان و نمایش این آثار در تالار مردودین (تالار عدم پذیرش). این برحه را میتوان آغاز جدی امپرسیونیسم دانست. ۱۸۶۶ تالار مردودین (تالار عدم پذیرش) در این سال میزبان آثاری از ادگار دگا، فردریک بازیل، برشا موریسون و آلفرد سیسیلی شد. ۱۸۷۰ جنگ سال ۱۸۷۰ - این جنگ موجب جدایی موسسان گردید. فردریک بازیل درجنگ کشته شد، آگوست رنوار مجروح شد، ادگار دگا داوطلب جنگ شد، پل سزان در پروئنس پناه گرفت، کامی پیسارو، کلود مونه و آلفرد سیسلی به لندن رفتند. ۱۸۷۳ دوراند روئل (حامی مالی امپرسیونیستها) خود را قادر به فروش آثار امپرسیونیسم آینده ندید بنابراین در سال ۱۸۷۳ مجبور شد خرید خود را متوقف نماید. ۱۸۷۴ در این سال آنها آثار خود را در نادار، جایی که آثارشان را ارائه کردند ولی با عدم پذیرش تالار مواجه شدند، به معرض نمایش گذاردند. ۱۸۷۶ پل سزان حاضر نشد در نمایشگاه دوم در نادار شرکت کند، در این نمایشگاه ۷۴ اثر از ادگار دگا و همچنین آثاری از برت موریست به نمایش در آمد. ۱۸۷۹ حضور برث موریست در نمایشگاه سال ۱۸۷۹ بیانگر از هم پاشیدگی گروه شد. آگوست رنوار ترجیح داد تا آثار خود را به تالار رسمی بفرستد. ۱۸۸۰-۸۱ دگا به همراه پیسارو کوشید تا اتحاد گروه را حفظ نماید اما تلاشهای وی باشکست مواجه شد زیرا مونه، سیسیلی و آگوست رنوار در نمایشگاه پنجم که درآوریل سال ۱۸۸۰ افتتاح شد حضور پیدا نکردند با این وجود آثار هنری گاگویین برای اولین بار در این نمایشگاه به معرض نمایش گذاشته شد. در سال ۱۸۸۱ برخی از امپرسیونیستها از جمله پیسارو، دگا، گایلومین، و برت موریست به نادار برگشتند. ۱۸۹۴ در سال (۱۸۹۴) ۲۹ اثر هنری از میان ۶۵ اثر اهداء شده توسط کایبوت به موزه لوگزامبورگ با عدم پذیرش مواجه شدند. ۱۹۰۳ کامی پیسارو پدر امپرسیونیسم در سال ۱۹۰۳ چشم از جهان فرو بست. همه مردم بر این اعتقاد بودند که این جنبش مهمترین تحول هنری قرن به شمار میرود و همه اعضاء گروه او جزء بهترین نقاشان به شمار میروند. امپرسیونیستها علاوه بر تأثیر عمیقی که بر فرانسه داشتند بر دیگر کشورها نیز به ویژه آلمان، کره، همچنین بلژیک و دیگر نقاط اروپا تأثیر به سزایی داشت. در بهار 1874 گروهی از هنرمندان فرانسوی تحت نام انجمن هنرمندان گمنام، متشکل از نقاشان و مجسمه سازان و حکاکان و... گرد هم آمدند و یک استودیوی عکاسی( آتلیه نادار) را برای نمایش آثارشان اجاره کردند و در معرض دید عموم گذاشتند. با این کار شدید ترین و خصمانه ترین واکنش ها را که تا آن هنگام در دنیای هنری پاریس با آن مواجه بودند برانگیختند. در طی سده ی نوزده میلادی رابطه بین جامعه و هنرمند به طور روز افزونی تصنعی می شد تا اینکه سرانجام در همین نمایشگاه آثار امپرسیونیست ها به نقطه ی گسست خود رسید. امپرسیونیسم حقیقتاً نخستین و مهمترین جنبش مدرن هنری در سده نوزدهم محسوب می شود. امپرسیونیسم در لغت به معنای دریافتگری، دریافت آنی، یا دریافت حسی است. امپرسیونیسم مکتبی با برنامه و اصول معین نبود، بلکه تشکل آزادانه هنرمندانی بود که به سبب برخی نظرات مشترک و به منظور عرضه مستقل آثارشان در کنار هم قرار گرفتند.امپرسیونیسم صرفا یک سبک نقاشی نبود بلکه یک رویکرد نوین به هنر و زندگی بود. آثار نقاشی امپرسیونیست ها ثبت تغییرات گذرا و ناپایدار در طبیعت بود. نخستین هسته ی این جنبش توسط مونه، رنوار، سیسلی و پیسارو بود که وجه اشتراکشان گسست از آموزش های رسمی فرهنگستانی بود. این هنرمندان ابتدا نام خود را "انجمن هنرمندان نقاش مجسمه ساز و گراور گمنام" گذاشتند. اما بعدا نام یکی از تابلوهای مونه به نام امپرسیون طلوع آفتاب منتقد جوان لوئیس لروی(لویی لروا) را واداشت تا در مجله charivari( شاری واری) کل گروه را امپرسیونیست ها نام نهد و این نام که با لحنی تمسخر آمیز ابداع شده بود، بعداً از سوی خود هنرمندان گروه به عنوان گواهی بر حداقل یکی از جنبه های برجسته اهداف آنان پذیرفته شد. Monet Impression Rising Sun این گروه حدود هشت نمایشگاه گذاشتند که گوستاو کوربه دردومین نمایشگاه به آنان پیوست. اینان نظام آموزشی متداول و هنر "آکادمیک" را مردود می شمردند و نیز با اصل رمانتیسم که مهمترین مقصود هنر انتقال هیجان عاطفی هنرمند است، مخالف بودند. اما برعکس، این نظر رئالیست ها را می پذیرفتند که مقصود هنر باید ثبت پاره ای از طبیعت و زندگی به مدد روحیه علمی و فاغ از احساسات شخصی باشد. بر این اساس می توان امپرسیونیسم را ادامه ی منطقی رئالیسم در سده نوزدهم دانست. پس از آخرین نمایشگاه، گروه، متلاشی شد و مونه تنها کسی بود که همچنان به طور تعصب آمیز به ترویج ایده های امپرسیونیستی پرداخت. در سال 1874، به استثناي مانه كه به سالن رسمي وفادار ماند، كليه ي نقاشان گروه در معرض توهين و شماتت عامه قرار گرفتند. تا سال 1876، هفت نمايشگاه مشترك برگزار شد. در همين سال دورانتي نويسنده و منتقد هنري، كتاب نقاشي نو را – كه عنواني در خور توجه است – انتشار داد و جهت گيري نقاشان جوان را زيركانه تجزيه و تحليل كرد: اينان با طي طريق كشف و شهود، به تدريج نور خورشيد را به اشعه و عناصر آن تجزيه كردند و با هماهنگي كلي رنگ هاي قوس و قزحي كه به روي بوم پراكندند، وحدت آن را، از نو مي سازند. تمایل منظره پردازان امپرسیونیست به ثبت "بیان تصویری لحظه ها" به جای جنبه های پایدار موضوعات آنها را وادار می کرد تا با نقاشی در فضای باز و اتمام تابلو در نقطه ای پیش از آنکه شرایط نوری عوض شود، گنجینه ای غنی فراهم سازند. در نقاشی های آنها نه به رنگ خاکستری و سیاه بلکه به رنگ
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 موضوع این بخش آشکار ساز حرکت توسط سنسور PIR قطعات مورد نیاز نقشه مدار بلوک دیاگرام مدار آیسی LM324 آیسی CD 4538 جدول عملکرد آیسی 4538 درایو کردن یک سوییچ مطالب مرتبط در این پروژه با نحوه کار با سنسورهای PIR آشنا می شو ید.این سنسور در بهینه سازی انرژی در ساختمان ، دزد گیرها و موارد دیگر کاربرد دارد. سنسور PIR به هر جسم متحرکی که داری حرارت باشد.واکنش نشان می دهد.این جسم متحرک می تواند انسان یا حیوان باشد.حتی شما می توانید برای تست این مدار یک لیوان آب جوش را در بالای این سنسور حرکت داده و شاهد روشن و خاموش شدن LED به کار رفته در این مدار باشید.به جای LED می توانید بیزر(Buzzer) استفاده کنید .در صورت استفاده از بیزر به جای LED به جای روشن و خاموش شدن LED در صورت حرکت جسم متحرک صدای بوق را خواهید شنید. 2 قطعات مورد نیاز 1 عدد سنسور PIR 1 عدد آیسی LM324 1 عدد آیسی CD4538 5 عدد دیود 1N914 5 عدد مقاومت 1 مگا اهم 4 عدد مقاومت 10 کیلو اهم 1 عدد مقاومت 100 اهم 2 عدد خازن 10 میکرو فاراد 1 عدد خازن 1 میکرو فاراد 1 عدد خارن 103 1 عدد خازن 105 سیم تلفنی برد بورد 1 عدد ترانزیستور 2N3904 1عدد LED منبع تغذیه 6 تا 9 ولت 1 عدد بیزر 9 ولت رله 6 ولتی یک کنتاکت نقشه مدار اگر به سنسور PIR دقت کنید.داری سه پایه است.درنزدیکی یکی از پایه های زایده ای وجود دارد.این پایه،پایه شماره 1 است.حال اگر درجهت عقربه های ساعت به پایه ها نگاه کنید.پایه بعدی شماره 2 و بعد از آن شماره 3 یا گراند را خواهیم داشت. 4 پایه یک را با یک مقاومت 10 کیلو اهم به مثبت منبع تغذیه وصل کنید.پایه 2 و 3 را توسط یک مقاومت 100 کیلو اهم به یکدیگر و پایه 3 را نیز به منفی منبع تغذیه که در اینجا همان زمان است.،وصل کنید.از پایه 2 این سنسور به پایه 3 آیسی LM324 متصل کنید.پایه 2 این آیسی را با یک مقاومت 10 کیلواهم و خازن 10 میکروفاراد به زمین متصل نمایید.این خازن الکترولیت است.بنابراین در هنگام اتصال به مدار به سر مثبت و منفی آن توجه کنید.سر مثبت را به مقاومت 10 کیلواهم و سر منفی را به زمین متصل کنید. پایه یک و دو آیسی LM324 را توسط مقاومت 1 مگا اهم وخازن 103 را که با یکدیگر موازی شده اند.به یکدیگر متصل کنید. حال پایه یک آیسی LM324 را با یک مقاومت 10 کیلو اهم وخازن 10 میکروفاراد به پایه 6 آیسی LM324 متصل کنید.،توجه داشته باشید که سر مثبت خازن را به پایه 6 آیسیLM324 متصل شود. پایه 5 آیسی LM324 را از طریق یک دیود به پایه 12 همین آیسی متصل کنید.توجه داشته باشید که آند آن در پایه 5 و کاتد آن در پایه 12 باشد.سپس پایه 12 را با یک مقاومت 1 مگا اهم به زمین اتصال دهید.دوباره پایه 5 را با یک دیود به پایه 9 وصل کنید با این تفاوت که این بار کاتد دیود در پایه 5 باشد و آند آن در پایه 9 ، سپس پایه 9 را با یک مقاومت 1 مگا اهم به مثبت منبع تغذیه وصل کنید. 4 پایه های 6 و 7 را نیز مانند پایه 1و2 همین آیسی به ترکیب موازی مقاومت 1 مگا اهم و خازن105 متصل کنید.پایه 7 آیسی LM324 را به طور مشترک به پایه های 13 و 10 آیسی LM324 متصل کنید.پایه های 8 آیسی LM324 را از طریق دیود1N914 به پایه 4 آیسی 4538 متصل کنید.همین کار را برای پایه 14 آیسیLM324 تکرا کنید.،و آنرا نیز به پایه 4 آیسی 4538 به صورت مشترک وصل کنید.توجه داشته داشته باشید که آند دیودها در پایه های 8 و 14 و سر کاتد این دیودها به صورت مشترک به پایه 4 آیسی 4538 وصل شود.سپس پایه 4 آیسی 4538 را با یک مقاومت 1 مگااهم به زمین متصل کنید.پایه های 3 و 5 آیسی 4538 را با یک سیم به هم متصل کنید.وهر دوی آنها را به مثبت منبع تغذیه اتصال دهید.پایه های 1 و 8 را نیز به زمین متصل نمایید. پایه 2 آیسی 4538 را با یک مقاومت 1 مگا اهم به مثبت منبع تغذیه و از همین پایه با یک خازن 1 میکروفاراد الکترولیت به پایه 8 آیسی 4538 متصل کنید.،به گونه اییکه سمت منفی آنرا به زمین متصل کنید. پایه خروجی آیسی 4538 را که پایه 6 می باشد با یک مقاومت 100 اهم به مثبت یا آند LED وصل کنیدو سمت کاتد LED را نیز به زمین مدار وصل کنید. پایه 7 نیز خروجی این آیسی است با این تفاوت که این خروجی NOT یا برعکس پایه 6 است.برای کار با این پایه ،منفی LED یا کاتد آنرا به این پایه متصل کنید.ومثبت آنرا به مثبت منبع تغذیه متصل نمایید.تمامی موارد فوق در نقشه کاملا مشخص است. آیسی LM324 حاوی 4 عدد آپ امپ است.که جهت تقویت و مقایسه در این مدار به کار می رود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 موضوع این بخش آشکار ساز حرکت توسط سنسور PIR قطعات مورد نیاز نقشه مدار بلوک دیاگرام مدار آیسی LM324 آیسی CD 4538 جدول عملکرد آیسی 4538 درایو کردن یک سوییچ مطالب مرتبط در این پروژه با نحوه کار با سنسورهای PIR آشنا می شو ید.این سنسور در بهینه سازی انرژی در ساختمان ، دزد گیرها و موارد دیگر کاربرد دارد. سنسور PIR به هر جسم متحرکی که داری حرارت باشد.واکنش نشان می دهد.این جسم متحرک می تواند انسان یا حیوان باشد.حتی شما می توانید برای تست این مدار یک لیوان آب جوش را در بالای این سنسور حرکت داده و شاهد روشن و خاموش شدن LED به کار رفته در این مدار باشید.به جای LED می توانید بیزر(Buzzer) استفاده کنید .در صورت استفاده از بیزر به جای LED به جای روشن و خاموش شدن LED در صورت حرکت جسم متحرک صدای بوق را خواهید شنید. 2 قطعات مورد نیاز 1 عدد سنسور PIR 1 عدد آیسی LM324 1 عدد آیسی CD4538 5 عدد دیود 1N914 5 عدد مقاومت 1 مگا اهم 4 عدد مقاومت 10 کیلو اهم 1 عدد مقاومت 100 اهم 2 عدد خازن 10 میکرو فاراد 1 عدد خازن 1 میکرو فاراد 1 عدد خارن 103 1 عدد خازن 105 سیم تلفنی برد بورد 1 عدد ترانزیستور 2N3904 1عدد LED منبع تغذیه 6 تا 9 ولت 1 عدد بیزر 9 ولت رله 6 ولتی یک کنتاکت نقشه مدار اگر به سنسور PIR دقت کنید.داری سه پایه است.درنزدیکی یکی از پایه های زایده ای وجود دارد.این پایه،پایه شماره 1 است.حال اگر درجهت عقربه های ساعت به پایه ها نگاه کنید.پایه بعدی شماره 2 و بعد از آن شماره 3 یا گراند را خواهیم داشت. 4 پایه یک را با یک مقاومت 10 کیلو اهم به مثبت منبع تغذیه وصل کنید.پایه 2 و 3 را توسط یک مقاومت 100 کیلو اهم به یکدیگر و پایه 3 را نیز به منفی منبع تغذیه که در اینجا همان زمان است.،وصل کنید.از پایه 2 این سنسور به پایه 3 آیسی LM324 متصل کنید.پایه 2 این آیسی را با یک مقاومت 10 کیلواهم و خازن 10 میکروفاراد به زمین متصل نمایید.این خازن الکترولیت است.بنابراین در هنگام اتصال به مدار به سر مثبت و منفی آن توجه کنید.سر مثبت را به مقاومت 10 کیلواهم و سر منفی را به زمین متصل کنید. پایه یک و دو آیسی LM324 را توسط مقاومت 1 مگا اهم وخازن 103 را که با یکدیگر موازی شده اند.به یکدیگر متصل کنید. حال پایه یک آیسی LM324 را با یک مقاومت 10 کیلو اهم وخازن 10 میکروفاراد به پایه 6 آیسی LM324 متصل کنید.،توجه داشته باشید که سر مثبت خازن را به پایه 6 آیسیLM324 متصل شود. پایه 5 آیسی LM324 را از طریق یک دیود به پایه 12 همین آیسی متصل کنید.توجه داشته باشید که آند آن در پایه 5 و کاتد آن در پایه 12 باشد.سپس پایه 12 را با یک مقاومت 1 مگا اهم به زمین اتصال دهید.دوباره پایه 5 را با یک دیود به پایه 9 وصل کنید با این تفاوت که این بار کاتد دیود در پایه 5 باشد و آند آن در پایه 9 ، سپس پایه 9 را با یک مقاومت 1 مگا اهم به مثبت منبع تغذیه وصل کنید. 4 پایه های 6 و 7 را نیز مانند پایه 1و2 همین آیسی به ترکیب موازی مقاومت 1 مگا اهم و خازن105 متصل کنید.پایه 7 آیسی LM324 را به طور مشترک به پایه های 13 و 10 آیسی LM324 متصل کنید.پایه های 8 آیسی LM324 را از طریق دیود1N914 به پایه 4 آیسی 4538 متصل کنید.همین کار را برای پایه 14 آیسیLM324 تکرا کنید.،و آنرا نیز به پایه 4 آیسی 4538 به صورت مشترک وصل کنید.توجه داشته داشته باشید که آند دیودها در پایه های 8 و 14 و سر کاتد این دیودها به صورت مشترک به پایه 4 آیسی 4538 وصل شود.سپس پایه 4 آیسی 4538 را با یک مقاومت 1 مگااهم به زمین متصل کنید.پایه های 3 و 5 آیسی 4538 را با یک سیم به هم متصل کنید.وهر دوی آنها را به مثبت منبع تغذیه اتصال دهید.پایه های 1 و 8 را نیز به زمین متصل نمایید. پایه 2 آیسی 4538 را با یک مقاومت 1 مگا اهم به مثبت منبع تغذیه و از همین پایه با یک خازن 1 میکروفاراد الکترولیت به پایه 8 آیسی 4538 متصل کنید.،به گونه اییکه سمت منفی آنرا به زمین متصل کنید. پایه خروجی آیسی 4538 را که پایه 6 می باشد با یک مقاومت 100 اهم به مثبت یا آند LED وصل کنیدو سمت کاتد LED را نیز به زمین مدار وصل کنید. پایه 7 نیز خروجی این آیسی است با این تفاوت که این خروجی NOT یا برعکس پایه 6 است.برای کار با این پایه ،منفی LED یا کاتد آنرا به این پایه متصل کنید.ومثبت آنرا به مثبت منبع تغذیه متصل نمایید.تمامی موارد فوق در نقشه کاملا مشخص است. آیسی LM324 حاوی 4 عدد آپ امپ است.که جهت تقویت و مقایسه در این مدار به کار می رود.