لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بررسي تطبيقي مفهوم مصلحت از ديدگاه امام خميني(ره) و انديشمندان غربي الف) مصلحت از ديدگاه انديشمندان غربي "ارسطو, آكوئيناس, هابز و آدام اسميت" 1) مصلحت در انديشه ارسطو 2)مصلحت در انديشه آكوئيناس 3) مصلحت در انديشه هابز 4) مصلحت در انديشه آدام اسميت امام خميني و مصلحت 1) مصالح كشور: "نقل عين عبارات امام" 2) مصالح مسلمين: "در پاسخ به طلاب" 3) در رابطه با مجمع تشخيص مصلحت: 4) مصلحت اسلام: (68/1/2) 5) مصلحت نظام: "پاسخ به استعفاي قائم مقام رهبري" 6) مصلحت زجر كشيده ها: 7) مفهوم صلاح: 8) تحليل مصلحت از ديدگاه امام خميني: نتيجه گيري پيش از ورود در بحث ذكر نكاتي لازم است: 1) اگر همه مباحث حكومتي در دو سطح "منشأ" حكومت و حاكميت و "اعمال" حكومت و حاكميت قابل تقسيم باشد, بحث در مفهوم مصلحت [1] مربوط به سطح اعمال حاكميت مي باشد; يعني اگر در منشأ حكومت, مشروعيت حاكميت به هرگونه توجيه شود (الهي ـ غير الهي, مردمي ـ غير مردمي و…) در بحث "مصلحت عمومي" سخن بر سر آن است كه اين حكومت صلاح عموم را لحاظ مي كند و در "مصلحت دولت" خير و صلاح نظام را محور قرار مي دهد. مبحث مصلحت عمومي چنان مي تواند موضوعيت داشته باشد كه در مسئله "اعمال حاكميت" هم, چه از نوع "فردي", "گروهي" و يا "جمهور" حكومت كنند, باز مصلحت عمومي مي تواند ميزان داوري حكومت حَسَن و قبيح باشد, چنان چه در مباحث ارسطو خواهد آمد. |139| 2) در بررسي تطبيقي مقاله حاضر از سويي مفهوم مصلحت از ديدگاه انديشمندان "غربي" در مقايسه با انديشمندان "اسلامي" مي آيد. به اعتبار ديگر مفهوم مورد بحث از نگاه "ديني و غير ديني" مورد مداقه قرار مي گيرد. و از حيث ديگر در يك مقايسه "درون ديني" نگرش "اهل سنت" و "تشيع" ملاحظه و تطبيق مي گردند. همين جا قابل ذكر است در حالي كه مفهوم مصلحت هم در غرب سابقه دار است "حدود 52 قرن" و هم در اهل سنت قرن هاست كه مورد ملاحظه و مطالعه بوده است, اما اين مفهوم در نگرش سياسي و حكومتي شيعي, پديده اي كم سابقه و نوظهور است و به صورت كاملاً مشخص و محوري در جمهوري اسلامي ايران و از سوي حضرت امام خميني, آن هم در سال هاي آخر عمرشان مورد بحث و تأكيد قرار گرفته است. 3) مفهوم "مصلحت", اگر در لغت به آساني قابليت تعريف داشته باشد, در اصطلاح با توجه به ديدگاه انديشمندان ياد شده كار آساني نيست; مثلاً در حالي كه مفهوم مصلحت را مرحوم "دهخدا" به نحو زير معرفي كرده است: مأخوذ از تازي مصلحه, مقابل مفسده, خلاف مفسدت, صواب, شايستگي, صلاح, آن چه كه صلاح و نفع تشخيص شود. و مصلحت آميز, يعني مطابق صلاح كار, بر وفق مصلحت و مقتضا". [2] اما مفهوم اصطلاحي, با مراجعه به متون قابل حصول, تعريفي از آن نيامده است كه كار مطابقه را دشوار مي كند و يا با توجه به خصلت مفاهيم علوم انساني تعريف به "حدّ تام" و "جامع و مانع" اصلاً ممكن نيست. به عنوان شاهد مي توان به مقاله اي از "بريان باري" در باب "مصلحت عمومي" اشاره نمود كه پس از طرح و نقد و بررسي تعاريف متعدّد, نهايتاً اين گونه اظهار نظر مي كند كه "به نظر من تمام تعاريف ديگري كه از مصلحت ارائه شوند يا نامربوط اند, و يا آن كه به جملاتي از سنخ تعريفي كه من كردم قابل تحويل اند. به اين ترتيب, تنها تعبيري كه مي شود از اين سؤال كرد اين است كه مصالح شما چيستند يا كدامند?… اين تعريف با ايجاز كمتر اين گونه مي شود, يك سياست يا قانون و يا رسم و عادت در صورتي مي تواند به مصلحت كسي باشد كه شرايط ذيل را تأمين كند. يك سياست يا قانون و يا رسم و عادت در صورتي به مصلحت كسي |140| هست كه بر امكانات او براي تحصيل هر آن چه كه بخواهد تحصيل كند, بيفزايد. توجه داشته باشيد كه اين تعريف در واقع تعريفي از "به مصلحت فلاني" است نه تعريف از "مصلحت علي الاطلاق". [3] 4) شيوه تنظيم مطالب اين نوشتار بر اين مدار است كه با مراجعه به نوشته هايي از مؤلفان و انديشمندان مورد بحث يا درباره آن ها, به صورت "استقرايي", هرجا سخن از "مصلحت" به نحوي مطرح شده است, استقصا و استخراج شده و در تحت عناوين گزينشي در متن به صورت مستقل از يكديگر مطرح شده اند. به عبارت ديگر در ذيل بحث هر يك از انديشمندان, وجهه اصلي توصيف, سازماندهي و ارائه مباحث است و تحليل و تبيين و تطبيق و نتيجه گيري به بخش آخر اين نوشتار وانهاده شده است. 5) آن چه كه دغدغه اصلي نوشتار حاضر است آن كه آيا مفهوم "مصلحت عمومي" در يك نگاه ديني و با فرهنگ ديني مي تواند شكل بگيرد? چنان چه مي بينيم, حتي انديشمندان اسلامي كه به فيلسوفان يوناني اقتدا كرده اند, مثلاً فارابي نيز, براساس سنّت ديني نتوانسته اند مفهوم مصلحت عمومي را در جامعه اسلامي و در آرمان شهر ِخود جاي دهند. چنان چه به حق گفته شده "با توجه به تفسيري كه فارابي از فضيلت و سعادت ارائه مي دهد, معلم ثاني نه مي تواند در تميز ميان مدينه هاي فاضله و مدينه هاي تغلب به انديشه يوناني اقتدا كند و نه مي تواند ضابطه يونانيان "مصلحت عمومي" را در تميز ميان نظام هاي سياسي مطلوب و منحرف در فلسفه مدني خود وارد سازد… ضابطه مصلحت عمومي كه مفهومي بنيادين در فلسفه سياسي يوناني است, در نزد فارابي جاي خود را به تعاون در جهت وصول سعادت مي دهد كه البته بخشي از آن اختياري و ارادي است و بخشي ديگر از سويي به فطرت هر يك از افراد و تأثيرات اجرام سماوي در سرشت آنان مربوط بوده و…". [4] "غزالي" نيز به عنوان يك متكلم ديني با طرح مفهوم "مصلحت" در ارتباط با كسب سود يا دفع ضرر براي مردم بلافاصله از آن بدين نحو فاصله مي گيرد كه "ولسنا نعني به ذلك فان جلب المنفعه و دفع المضره مقاصد الخلق و صلاح الخلق في تحصيل مقاصدهم, لكنا |141| نعني بالمصلحه المحافظه علي مقصود الشرع."> [5] و ما آن را "مصلحت را" به آن معنا نمي كنيم, چون كسب سود و دفع ضرر از خواسته هاي مردم است و صلاح مردم در به دست آوردن غاياتشان. ولي ما مصلحت را معنا مي كنيم بر محافظه بر مقصود شرع. به عبارت واضح تر, در نگاه ديني با توجه به محوريت خدا و دين, آيا اصلاً مصلحت مردم و جامعه مي تواند جايگاه اساسي و اصيل يابد? يا آن كه خواسته هاي مردم جنبه تبعي و طفيلي و حاشيه اي دارد و از اين رو مفهوم مصلحت عمومي نمي تواند در فرهنگ ديني و در جوامع خدامحور شكل بگيرد? پاسخ به اين پرسش ها فرضيه نوشتار حاضر را بدين نحو مي سازد كه عل رغم قرائت هاي مختلف از اسلام و مذاهب متفاوت اسلامي در باب مصلحت, "در نگاه شيعي و بر اساس مباني حضرت امام خميني(ره) مفهوم مصلحت عمومي به صورت اساسي و ريشه اي قابليت طرح و شرح و بسط را دارد." يعني در عين خدامحوري, به نحوي مردم و حقوق و خواسته هاي آن ها نيز موضوعيت يافته و مدار فعاليت هاي حكومت بر مبناي ولايت فقيه مي گردد. اينك پس از ذكر اين مقدمات, مباحث در دو بخش ارائه مي شود: بخش نخست به بررسي ديدگاه دانشمندان غربي اختصاص دارد و بخش دوم به طرح نظريه امام خميني(ره). الف) مصلحت از ديدگاه انديشمندان غربي "ارسطو, آكوئيناس, هابز و آدام اسميت" در اين قسمت ديدگاه هر يك از انديشمندان فوق, جداگانه مورد تأمل قرار مي گيرد. 1) مصلحت در انديشه ارسطو با توجه به متون مربوط به انديشه هاي سياسي ارسطو مفهوم مصلحت را در موارد زير مي توان استخراج و دسته بندي نمود: |142| 1ـ1) مصلحت و حكومت: در ارتباط و نقش مصلحت در حكومت, مي توان نقش اين مفهوم را در انواع حكومت و اقسام اقتدار و هدف حكومت و… ديد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 بررسي تحول مفهوم محله در ايران 1 دانشگاه آزاد اسلامي واحد مشهد دانشكده معماري و شهرسازي طرح نهايي كارشناسي رشته شهرسازي موضوع : بررسي تحول مفهوم محله در محلات شهرهاي دوران معاصر در ايران مقدمه پيدايش مفاهيمي چون محله و چگونگي زندگي جمعي مردم ريشه در رفتار اجتماعي آنها داشته كه آن هم برگرفته از فرهنگ خاص آن زمان و مكان مي باشد .محله در گذشته داراي مفاهيم و ارزشهاي خاص سكونتي براي گروههاي قومي نژادي ، مذهبي و صنفي بوده كه در يك ساختار كالبدي منسجم و پيوسته ، علاوه بر خدمات دهي به ساكنين ، باعث ايجاد حس هويت و تعلق در اهالي محله و همبستگي و انسجام در كل بافت محله مي كرده است . تحولات صورت گرفته طي دهه هاي اخير در شهرسازي ايران باعث ايجاد تغيير و تحولاتي در مفهوم كاركردي محلات در قسمتهاي مختلف شهرها شده است . درجه كم رنگ شدن كاركرد محله در بافتهاي مختلف شهرهاي ايراني متفاوت بوده و آنچه كه مسلم است تحولات اجتماعي ، فرهنگي صورت گرفته در اكثر محلات باعث تغيير محله كهن ايراني و ظهور ساخت جديدي از مجتمع هاي زيستي در شهرها شده است . طرح مسئله در نظام كهن شهرهاي ايراني مناطق مسكوني با تفكر سيستم محله اي شكل مي گرفت و محله در نخستين گام ، بنياني بود اجتماعي كه با مفاهيمي چون احساس تعلق و مشاركت همراه بود . محله به عنوان يك بلوك ساختماني نقش مهمي در شناسايي ، جهت يابي و شناخت شهر و خوانايي آن دارد . در گذشته فعاليتهاي اجتماعي در داخل محلات از اهميت بالايي برخوردار بوده زيرا حركتهاي مثبت و منفي اجتماع داخل محلات تأثير مستقيمي بر كل شهر و سيستم حكومتي وقت داشته است ، امري كه فقدان آن در محلات امروز به روشني ديده مي شود به راستي خلاء وجود چنين فعاليتها و گروههاي متحد اجتماعي در محلات امروز ناشي از چه مواردي است كه اينگونه ساكنين را بي تفاوت و روابط اجتماعي را كم رنگ كرده است ؟ مي توان اساسي ترين سؤال در خصوص محله و مفاهيم آن در كشور ما را به اين صورت عنوان كرد كه " بطور كلي محلات در گذشته داراي چه خصوصيات عملكردي و كاركردي ، بصري و .. بوده اند كه امروزه بعد از گذشت قرنها هنوز مي توان حس هويت ، تعلق ، صميميت و پايداري روابط را در آنها يافت ؟ به عبارتي محلات در دوران معاصر تا چه اندازه سعي در حفظ ارزشهاي حاكم بر محلات گذشته شهرهاي كهن كشور مان داشته اند ؟ 2 بررسي تحول مفهوم محله در ايران 1 هدف تحقيق اين پژوهش ، تلاشي است در راستاي بررسي الگوها ، ارزشها و شاخصهاي حاكم بر محلات در دوره هاي مختلف گذشته در ايران و اشاره به وضعيت محلات در دوران معاصر ، باتوجه به تغيير الگوهاي زندگي ، ورود اتومبيل و همچنين تأثير طرحها و ضوابط شهرسازي در شكل گيري فضاهاي مسكوني ، اشاره به كمبودها و فقر امكانات و خدمات رفاهي در اين فضاها و نيز نگاهي خواهيم داشت به روابط اجتماعي موجود در محلات شهرهاي امروزي تا بتوان در آينده با توجه به موارد ونتايج حاصل شده از اين تحقيق ، راهكارهايي را جهت ساماندهي و ارتقاء كيفيت محله ها ارائه دهيم . 3 بررسي تحول مفهوم محله در ايران 1 نمودار فرايند تحقيق بطوركلي روند انجام تحقيق مطابق جدول فوق پيش رفته است : فصل دوم مباني نظري در بخش مباني نظري كه شامل كل فصل دوم تحقيق مي باشد به بررسي تعاريف ، مفاهيم و شاخصهاي مربوط و موثر بر شكل گيري محلات و روابط ساكنان آنها در دورانهاي گذشته و معاصر در ايران پرداخته شده است كه بطور كلي موارد مطرح شده در بخش مباني نظري را مي توان طبق دسته بندي ارائه شده در ذيل معرفي كرد : شهر و جايگاه محله در آن تاريخچه محله در جهان مفهوم استخوانبندي شهر و مشخصات آن انواع بافتهاي شهري بر اساس رشد و توسعه فضايي شهرهاي ايران بررسي و شناخت محله : خصوصيات محلات در گذشته ( از لحاظ كالبدي ، اجتماعي ، دسترسي) ، خصوصيات محله در دوران معاصر ( از لحاظ كالبدي ، اجتماعي ، دسترسي) 4 بررسي تحول مفهوم محله در ايران 1 لازم به ذكر است كه مبناي بررسي خصوصيات محلات در نمونه هاي انتخابي در شهر مشهد با توجه به كليه شاخصهاي مطرح شده در بخشهاي كالبدي ، اجتماعي و دسترسي در دوران قديم و دوران معاصر مي باشد كه در هريك از بخشها موارد زير عنوان شده است : بررسي خصوصيات محلات در گذشته 1. سازمان كالبدي محلات - بافت - وسعت و اندازه محله - سيماي محله - محدوده و موقعيت محله ها نسبت به يکديگر -شکل - مركز محله - اصول حاكم بر سازمان بصري محلات : اصل محصور کردن فضا ، اصل ايستايي و پويايي فضاهاي محصور ، اصل وحدت نما ، اصل فضاي متباين ، اصل مقياس و تناسب ، اصل قلمر ، اصل سلسله مراتب 2.سازمان دسترسي: - انواع راهها - سلسله مراتب کارکردي ـ فضايي راهها - کارکردهاي اجتماعي راهها - عوامل مؤثر در نحوۀ شکل گيري راهها: شكل راهها ( ارگانيك ، مستقيم ) خصوصيات سطوح جانبي راهها ( طراحي شده ، طراحي نشده ) جنس و بافت راهها ( ساده ، متنوع و مزين ) راهها و عناصر شاخص ابعاد و تناسبات فضايي راهها پوشش معابر ( سرباز ، سرپوشيده ) 3. سازمان اجتماعي - جمعيت و ترکيب اجتماعي محلات مسکوني - روابط اجتماعي حاکم بر محله هاي مسکوني : - نحوه اداره محله ها
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 61 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 1 پيش در آمد : دي شيخ با چراغ همي گشت كرد شهر گز ديو و دد ملو لم وانسانم آرزوست 1 1 پيش در آمد : دي شيخ با چراغ همي گشت كرد شهر گز ديو و دد ملو لم وانسانم آرزوست 1 1 پيش در آمد : دي شيخ با چراغ همي گشت كرد شهر گز ديو و دد ملو لم وانسانم آرزوست 1 5 طبق روايت هاي مختلف از آدم (ع) تا خاتم (ص )يكصد و بيست و چهار هزار پيغمبر و ائمه و اوليا همه وهمه آمده اند تا انسان را كه (صاحب اختيار وجبر ) است هدايت كنند و او را به سرمنزل مقصود و خوشبختي برسانند . ولي از بدو تولد اولين فرزندان آدم ، هابيل و قابيل مي بينيم كه انسان براي ارضاي نيازهاي خود چه اعمالي را انجام نميدهد تا به لذت هاي آني خود برسد. همانطوريكه هابيل براي حس برتري جويي و خود خواهي و هوا و هوس خود برادرش هابيل را مي كشد و اين اولين خوني است كه بر روي زمين ريخته مي شود . اما پيامبران و ائمه و اوليا آمده اند . تا انسان را كه ( اشرف مخلوقات ) است به مكارم اخلاقي برسانند وبه همين دليل بيشتر روي تهذيب نفس انسانها كار كرده اند اما بايد توجه داشت كه در درون انسان دو نيروي متضاد اهريمني وخدايي به طور فطري قرار داده شده است كه هميشه اين دو نيرو با هم در جدال و كشمكش هستند و اين انسان است كه بايد به تقويت نيروي دروني خود بپردازد تانيروي اهريمني را وادار به عقب نشيني كند بدين گونه ميدان ديد و وسعت عملياتي نيروي خدايي بيشتر ميگردد وچنانچه اين پيشرفت و روند ادامه داشته باشد ، نيروي اهريمني بصورت زندانياي در مي آيد كه در غل و زنجير نيروي خدايي اسير ميگردد ولي به محض اينكه انسان از جاده راستي و درستي منحرف گردد ، نيروي اهريمني قوي گشته و غل و زنجير را از هم گسسته و به مركز فرماندهي نيروي خدايي يعني عقل نزديك مي گردد و آن را مورد حمله و تهاجم قرار مي دهد و آنقدر اين حمله را ادامه مي دهد تا انسان را مسخر خود كند تا از اينجا به بعد است كه ديگر انسان هر روز و هر روز به گمراهي و كجروي بيشتر تمايل پيدا مي كند و از نيروي خدايي خود فاصله گرفته و خويشتن خود را گم مي كند و سرانجام بدي بر تمام وجود او حاكم گشته و او را دركام خود فرو مي برد . تا به ورطه هلاكت و نيستي سوق دهد و به همين دليل است كه پيامبران و ائمه و اوليا را مي فرستد كه دراين راههاي پرخوف وخطر ، دست گير رهروان راه حقيقت و يا ديگر سالكان وادي طريقت باشند تا انسانها را با چراغ هدايت و روشنگر و بيدار كننده خود به راه درست و مستقيم بكشانند . چه اگر اين فرستادگان و برگزيدگان ودوستان خدا نبودند ، جهان يكباره به دست بشر نابود و معدوم مي شد و آثاري از انسان و انسانيت باقي نمي ماند . بايد اين برگزيدگان باشند ، تاپيروان و سالكان وادي معرفت را به سرمنزل مقصود هدايت برسانند چنانچه گفته اند : طي اين مرحله بي همرهي خضر مكن ظلمات است بترس از خطر گمراهي و آدمي بعد از پيامبران و ائمه نياز به اولياء ، راهبر ، ولي، هادي و مرشد دارد . مثل انسان و اينها مانند سفر دريايي و كشتي است . چون اينها درياي عرفان و بحر بي پايان دانش و بينش و حكمت ومعرفت معنوي را طي كرده اند و به قله رفيع وادي بيكران طريقت وسير وسلوك روحاني و مرتبه كمال و سعادت انساني رسيده اند وانسانها براي اين سفر در درياي معرفت و شناخت نياز به كشتي دارند و سفر دريا بدون كشتي امكان پذير نيست ،اما اين كشتي همان راهبر يا شيخ وهادي ومرشد مي باشد . و اين پير يا مرشد است كه باعث بي خطر شدن سفر در درياي پر تلاطم و طوفانزاي زندگي انسان مي شود و با صبر و متانت و وقار خود لنگر كشتي را به ساحل نجات مي اندازد و انسان را به سلامت در ساحل خوشبختي پياده مي كند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 136 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 چکیدهی مطالب مجموعهی حاضر، پژوهشي در موضوع «ابهام در مورد معامله و لزوم رفع آن» است. ابهام در مورد معامله، علت و منشأ هاي گوناگوني دارد، در اغلب موارد به اين است كه طرف قرارداد، تصور درستي از موضوع تعهّد نداشته باشد. البتّه مقصود آن نيست كه موضوع عقد، از هر جهت مجهول باشد زيرا كمتر موردي يافت مي شود كه طرف قرارداد، هيچگونه شناختي از آنچه كه دريافت مي كند، نداشته باشد. بلكه آنچه كه بيشتر مورد گفتگو است، مجهول نسبي است. يعني مورد معامله از يك جهت معلوم و از برخي جهات ديگر، مجهول باشد. از سوي ديگر، وقتي مي گوييم علم به مورد معامله، شرط درستي قرارداد است، مقصود آن نيست كه موضوع تعهد بايد از همه ي جهات، حتي آنچه كه از ديد دو طرف، بي اهمّيّت است، معلوم باشد! چرا كه احاطه كامل به مورد معامله (معلوم مطلق) حتّي براي مالك آن نيز اغلب، غيرممكن است پس بايد ديد كدام مجهول نسبي، موضوع تعهد قرار مي گيرد و كداميك از ويژگيهاي مورد معامله بايد مشخص شود تا قرار داد از حالت غرري بودن، خارج گردد؟ ابهام در مورد معامله، صور گوناگوني را شامل مي شود: گاهي ذات مورد معامله و زماني، مقدار و يا ساير اوصاف مورد معامله مجهول است و گاهي نيز اصل وجود يا امكان دستيابي به موضوع تعهّد، مورد ترديد مي باشد و گاهي موضوع تعهّد بين دو يا چند شي ء معلوم مردّد مي باشد و بالاخره گاهي ابهام، ناشي از جهل و اشتباه متعاملين است كه ممكن است اراده و قصد آنها را تحت تأثير خود قرار دهد. اگرچه ابهام در مورد معامله به معناي خاص اش، منحصر به جايي است كه ذات مورد معامله و مقدار يا اوصاف آن، مجهول باشد، امّا در معناي عام خود – همانگونه كه بيان شد – داراي مصاديق گوناگوني است كه در هر مورد، براي رفع آن بايد اقدام مقتضي را به عمل آورد تا معامله غرري نگردد، آنچه که موضوع بحث این نوشتار است، معنای خاص آن میباشد. هر چند که در لزوم رفع ابهام به حدیث نبوی غرر استناد می شود ولی شایان ذکر است که غرر در معانی بسیاری استعمال شده و بسیاری از آنها مناسب مقام نیست و حتی از مسألهی اصلی، اجنبی است! و سر انجام آنچه که از این اختلاف آرا در معنای غرر، مهمتر به نظر می رسد، بازتاب عملی این تشتّت آرا، در چگونگی رفع ابهام از مورد معامله است. چنانکه برخی گفتهاند: حدیث غرر مربوط به کمیات است پس در رفع ابهام از اوصاف، نمی توان به آن استناد کرد! بلکه روایات بیع سلف با الغای خصوصیت ملاک عمل خواهد بود. بر این اساس و با توجه به اینکه اغلب احکام معاملات، از احکام امضایی است که در آنها، شارع مقدس، جز در اندک مواردی، عرف رایج عقلا را در باب معاملات، مورد تأیید و امضا قرار داده است؛ چنین به نظر میرسد که بهترین دلیل بر لزوم رفع ابهام از مورد معامله، همان سیره و بنای عقلا است که در هر عصری، متناسب با عرف رایج ایشان، شیوهی رفع ابهام در هر مورد نیز تبیین میگردد. ابهام در مورد معامله، در سرنوشت آن و وضعيّت عقد و انشای آن و سرانجام روابط طرفين آن، بطور مستقيم اثر گذار است. بطوري كه براي صحّت قرارداد و كسب نتيجه مطلوب در هر مورد بايد براي رفع آن اقدام نمود. با وجود ابهام، نه تنها ادلّه و عمومات شامل معامله ی مورد نظر نخواهد شد، بلکه متعلق نهی شارع واقع خواهد گشت و فراتر از آن، انشای عقد نیز به دلیل عدم تطابق ایجاب و قبول ،دچار اشکال خواهد شد. هنگامی که معامله باطل باشد، قبض و تصرف در مورد آن، چهرهی شرعی و قانونی نداشته و ضمان آور است که به دنبال آن، لزوم رد فوری مال به مالک مطرح میشود، تا جایی که گیرنده، ضامن عین و منافع مورد معامله خواهد بود. اما هزینه 2 ی بازپرداخت، چنانچه که بیشتر از معمول باشد، به عهدهی مشتری نخواهد بود مگر آنکه عین مورد معامله را به شهر دیگری منتقل کرده باشد. نكته ي ديگري كه در اينجا قابل بررسي و تأمل است اينكه آيا نسبت به لزوم رفع ابهام، مورد یا موارد استثنايي وجود دارد؟ اگر واقعاً ابهام مطرح است، چگونه با وجود آن به صحّت قرارداد حكم مي شود؟! معاملات اکثراً به طور طبیعی، مقداری غرر در بر دارند، ولی تطبیقات غرر در فقه نشان میدهد غرری موجب بطلان است که از حد طبیعی در میگذرد و قرارداد را همچون قمار بر پایه های موهوم مبتنی میسازد. عدم رعایت اصل لزوم رفع ابهام از مورد معامله در بیشتر موارد موجب بطلان عقد است ولی مجهول بودن مهر در عقد نکاح و ابهام در شرط ضمن عقد، تحت شرایطی از این قاعده مستثنی می باشد. قابل تعیین بودن مورد معامله نیز در بیشتر سیستم های حقوقی روا دانسته شده و کنوانسیون بیع بین المللی نیز آن را در رفع ابهام کافی میداند. اگرچه «اصل لزوم رفع ابهام» ویژهی بیع نیست و در سایر امور نیز جریان دارد ولی موارد خاصی از آن استثنا شده و علم اجمالی به مورد معامله، کافی دانسته شده است. هدف شارع از استثنای چنین مواردی ترویج احسان، گسترش زمینهی همیاری در سطح جامعه و مشارکت مردم در سرمایه و نیروی کار است. اهداف مزبور، از طریق سهلگیری در رعایت قواعد اولیه، همچون «اصل لزوم رفع ابهام» تحقق مییابد. در عین حال، استثنای اینگونه عقود، قلمرو خاصی را در بر میگیرد. آنچه که بیان شد اشاره ای گذرا به جوانب مختلف بحث در موضوع این پایان نامه است که به فضل الهی، در طیّ چند بخش به آنها خواهیم پرداخت. من ا... التوفيق و عليه التكلان محمد رضا شيرازي مقدمه اگر چه از دیرباز، افراد جوامع مختلف بشری، تحت تاثیر عوامل گوناگون درونی و بیرونی، از جمله نیازها و ضرورتها و گاهی عواطف انسانی و نوع دوستی، خود را نیازمند تعامل با یکدیگر یافتند ولی به تدریج، با پذیرش اصل مالکیت و رسمیت یافتن آن، مسأله شکل دیگری به خود گرفت، بطوری که تنوع نیازها از یک سو، و بالا رفتن سطح خواستهها و توقعات به تناسب پیشرفتهای علمی و صنعتی در گذر زمان از سوی دیگر، محدودیتهایی را برای تعامل انسانها بوجود آورد، به گونهای که در داد و ستدها، به جوانب مختلف و از جمله خصوصیات و ویژگیهای مورد معامله، بیشتر دقت کنند و برخی از نکاتی را که پیش از این، نادیده میگرفتند؛ مورد توجه قرار دهند. به تدریج همگام با رشد جمعیت، تنگناهای نظام عرضه و تقاضا به تناسب موقعیّتهای گوناگون اقتصادی و جغرافیایی و سیاسی و ...و سر انجام افزون طلبی فرصت طلبان سودجو، ارزش پایاپای کالاها را دگرگون ساخت، تا آنجا که در برخی از دادوستدها، ارزش واقعی عوضین نادیده گرفته شد و سرانجام از میزان تعهد و پایبندی به قراردادها کاسته و زمینه برای ایجاد اختلاف و نزاع در جامعه فراهم گشت. 3 اینها و واقعیات بسیار دیگری، بزرگان و اندیشمندان هر دوره را بر آن داشت که ضمن حل اختلافات، برای پیشگیری از بروز نزاعها با توجه به عرف و امکانات و مقررات پذیرفته شده در هر عصر، چاره اندیشی کنند و ضمن احترام به اصل آزادی قراردادها، قوانین و ضوابط معینی را جهت حفظ و رعایت ارزش متعادل عوضین در معاملات گوناگون، وضع و تدوین نمایند، تا با استحکام بخشیدن به قراردادها از یک سو، لزوم پایبندی به تعهدات را – به عنوان یک اصل ثابت و مسلم – در میان افراد جامعه از سوی دیگر، نهادینه کنند. طبیعی است که اساسی ترین رکن هر قرارداد را «مورد معامله» تشکیل میدهد و معامله و تعهد بدون موضوع، همچون جسم بی جان است. بنابراین، مورد معامله با توجه به نوع قرارداد، باید از شروط و ویژگیهایی برخوردار باشد که برخی از آنها، در جهت احراز صحت و استحکام قرارداد، اجتناب ناپذیر و برخی دیگر، قابل اغماضاند. پیرامون موضوع و اهمیت آن عنوان و موضوع این پژوهش «ابهام در مورد معامله و لزوم رفع آن» است، پس ابتدا باید دید منظور از معامله چیست؟ ابهام و جلوههای آن، در مورد معامله کدامند؟ ابهام چه تأثیری در معامله، از خود به جا میگذارد و چگونه وضعیت عقد و روابط طرفین آن را تحت تأثیر خود قرار میدهد؟ آیا هر نوع ابهام در مورد معامله، در هر سطح و مرحلهای که باشد، مبطل عقد است؟ چه میزانی از ابهام در مورد معامله در قراردادهای گوناگون، قابل چشم پوشی است و به صحت عقد، آسیب نمیرساند؟ آیا در عقود معینی که مورد تأیید شارع واقع شده، مورد یا موارد استثنایی – موارد خاصه – یافت میشود که در آنها، ابهام در مورد معامله، مبطل عقد قلمداد نشده باشد؟ در چه سطحی؟... اینها و سؤالات دیگری که به تناسب موضوعات مختلف، در عقود متفاوت مطرح میشود، بیانگر اهمیت و ضرورت بحث، پیرامون موضوع این نوشتار است. ضمن آنکه ثبات و استحکام قراردادهایی که روابط سالم اجتماعی و اقتصادی افراد جامعه را در مسیر رشد و صلاح فرد و جامعه، تضمین و تداوم میبخشد، جلوهی دیگری از جایگاه والای موضوع است. در تمامی ابواب فقه، در معاملاتی همچون بیع، اجاره، مشارکتها و ...، رفع ابهام از مورد معامله به عنوان شرط درستی قرارداد، مطرح است و تا حدود و ثغور این ضوابط و احکام، تبیین نگردد؛ گسترش بازرگانی و توسعه اقتصادی با مانع بزرگی روبهرو خواهد بود. فقه اسلامی که در آن، هیچگونه بن بستی وجود ندارد؛ در پرتو اجتهادی پویا، همگام با تحولات روز، پاسخگوی نیاز جوامع بشری است، اما چنانچه مفهوم و گستره ی موضوعاتی چون «غرر» و «ربا» را به درستی مشخص نکند؛ روابط سالم تجاری و اقتصادی جامعه، با اشکال روبرو بوده و خواهد بود، و این حقیقت، بیانگر اهمیت نقش اجرایی و کاربردی موضوع این نوشتار است! اما راهبرد عملی و اجرایی در راستای موضوع این پایان نامه، بازیافت جایگاه و نقش سیره و بنای عقلا در رفع ابهام از مورد معامله است، که با بررسی دلایل عام یا خاصی که دربارهی موضوع مورد بحث وارد شده، احراز خواهد شد. به بیان دیگر، ادلّهی وارده در این باب – علیرغم اشکالات و اختلاف برداشتهایی که در مورد آنها مطرح است. – چیزی جز ارشاد به حکم عقل و سیرهی عقلا نیست! به ویژه آنکه این روش، سیرهی مستمر و متصل به عصر معصومین (ع) بوده و نفس رویدادها و پرسش و پاسخ هایی که در این زمینه وارد شده، مؤید این بنای ایشان است که همواره در معاملات خود به حفظ و رعایت ارزش متعادل عوضین، به عنوان یک اصل ثابت و شرط بنایی اهتمام جدی داشتهاند و به تناسب نوع قرارداد از هر گونه ابهامی در مورد معامله، که با موازین شرعی و عرفی منافات داشته، اجتناب نموده اند. پس باید گفت که سیره و بنای عقلا در هر عصری با رعایت ضوابط شرعی، بهترین ملاک رفع ابهام از مورد معامله بوده و خواهد بود. 5 پیشینهی موضوع فقهای عظام، در کتابهای مبسوط فقهی مربوط به معاملات، در بحث از شرایط عوضین، بخشی را به معلوم بودن مورد معامله اختصاص دادهاند و در بحث از هریک از عقود، شرایطی را با توجه به موضوع آن، برای صحت عقد عنوان نمودهاند. در برخی از کتابهای مربوط به «قواعد فقه» نیز قاعدهای را به «قاعده ی غرر» اختصاص دادهاند و در ضمن آن، بحثهای مربوط به ابهام و جهل در مورد معامله را مطرح ساختهاند. در این نوشتار، با توجه به موضوع آن، ابهام در مورد معامله را در عقود مختلف با ارائه مباحث مربوط به لزوم رفع ابهام و چگونگی رفع آن، مورد بررسی قرار خواهیم داد. گسترهی موضوع بحث در یک تحقیق، هرچه دامنهی موضوع محدودتر باشد، امکان ژرف نگری و رسیدن به هدف، بیشتر خواهد بود. لذا باید توجه داشت که موضوع این نوشتار، غیر از قاعدهی غرر است و همچنانکه خواهد آمد، جهل به مورد معامله با غرری بودن قرارداد، تفاوت دارد؛ هرچند که قاعدهی غرر، به عنوان یکی از دلایل لزوم رفع ابهام مطرح میشود. با وجودی که واژهی غرر در کاربرد اهل لغت و فقها در معانی متفاوتی به کار رفته، اما همانگونه که خواهیم گفت، بحث از وجود مورد معامله و امکان تسلیم آن و یا تردید در مورد معامله با جهل در مورد آن، تفاوت دارد، اگرچه همهی اینها از قاعده ی غرر نشأت میگیرد. بدین لحاظ، سعی بر این است که پس از بررسی معنای غرر از دیدگاههای مختلف، بحث را در معنای خاص آن – جهل به مورد معامله – دنبال کنیم و تا حد امکان از طرح مباحث جانبی اجتناب ورزیم. با وجود این، موضوع پژوهش، تمامی معاملات را شامل است، و میتوان گسترهی آن را وسیع دانست؛ هرچند که قاعده ی کلی در همهی عقود تقریباً یکسان است و میتوان مباحث مربوط را تحت یک عنوان کلی و به صورت متمرکز ارائه داد. شیوهی نگارش و ارائهی مطالب در این مجموعه، سعی میشود که در هر مسئله، با استناد به منابع فقهی موجود، ابعاد گوناگون موضوع، تحقیق شود. با رعایت اختصار، ابتدا طرح بحث و سپس بررسی اقوال و آرای فقها همراه با ادلّهی هریک و سرانجام پس از جرح و تعدیل، جمع بندی و نتیجهگیری و در صورت لزوم، ارائهی نظر خواهد شد. در بیان آرای مختلف، سعی شده است که از نظریات و مبانی فقهی اهل سنت و حقوقدانان بنام، به طور گزیده استفاده شود و در گزینش مباحث، آنچه که مستقیماً به موضوع بحث مربوط میشود، مورد توجه قرار گیرد. بخش اوّل : كليّات و مفاهيم در اين بخش ، ابتدا مورد معامله را تعريف نموده و به دنبال آن، مقصود از معامله و سپس تحت عنوان ابهام به مفهوم جهل و انواع آن ، خواهيم پرداخت تا گسترهي بحث در موضوع اين نوشتار تبيين گردد . الف) تعريف مورد معامله (موضوع قرارداد ) در متون فقهي از مورد معامله به « معقود عليه» تعبير مي شود ودر تعريف آن گفته اند : «معقود عليه ، هر چيزي است كه تحصيل يا استيفاي آن، به وسيله ي عقد انجام مي شود »1- المظفر، محمدرضا، اصول الفقه، ص 337 امّا چنين به نظر مي رسد كه در اينجا تسامحي رخ داده است زيرا عقد ، متضمّن تعهّد و تعهّد متعلّق به مال يا عمل است. پس مال يا عمل ، با يك واسطه موضوع عقد قلمداد مي شود . بدين ترتيب «مورد معامله» به معناي موضوع تعهّد است كه ممكن است مال يا عمل باشد ، و مال يا عين معيّن است و يا كلّي در معيّن ويا كلّي در ذمّه ! عين معيّن نيز يا « عين حاضره يا مرئيّه » است و يا « عين غائبه » اهميّت اين تقسيم ها ، از آن روست كه نحوه ي رفع ابهام در اقسام گوناگون ، يكسان نيست .چنانچه که در بيع ، مثمن بايد عين باشد نه منفعت و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 آشنایی با مفهوم « صادرات و بازاریابی » و برخی اصطلاحات بازرگانی 2 مقدمه : در برنامه سوم و چهارم ، صادرات به عنوان یک عنصر موثر و کلیدی در توسعه اقتصادی کشور محسوب شده است و بر آمادگی زیرساختهای فرهنگی و اجتماعی جهت بکارگیری استراتژی های صادراتی تأکید گردیده است . توسعه صادرات و ورود صحیح به بازارهای جهانی و حفظ شرایط ماندگاری در آن حاصل نمی شود مگر با ایجاد یک راهبرد مشخص و پایدار صادراتی که بصورت قانون غیر قابل تغییر درآمده و هر کدام از دستگاههای اجرایی مرتبط با امر صادرات و همچنین اتحادیه ها و تشکلهای صادراتی و سازمانهای خدمات رسانی تجاری از قبیل بانکها ، بیمه ، حمل و نقل و . . . به وظایف خود به خوبی عمل نمایند و در جامعه نیز آمادگی فرهنگی تولید بهترین کالا برای صادرات بوجود آید . در این گزارش بطور مختصر و مفید به مفهوم صادرات و بازاریابی می پردازیم با این شعار که : « در دنیای آینده ، بازاریابی جهانی و جهان بازاری شدن ملاک عمل قرار می گیرد . » تعریف صادرات : صادرات عبارتست از ارتباط و کارکردن با بازارهای حرفه ای و حرفه ای های بازار در آن سوی مرزها . صادرات نقطه آغاز ارتباط برقرار کردن با دیگران است . صادرات برای رشد و توسعه اقتصادی کشور است که از فروش تولیدات یا خدمات به کشورهای دیگر برای کسب درآمد ارزی حاصل می شود و در برقراری موازنه تجاری وایجاد تعادل اقتصادی کمک شایانی می نماید . 3 شرایط صادرات : اولین شرط صادرات ، تسلط بر مهارتهای ارتباطی با انسانها و گروههای خارجی است . دومین شرط صادرات کار کردن است – کار به مفهوم جهانی یعنی هدف گرا کار کردن . سومین شرط صادرات ، پیکار نمودن در میدان رقابت است . چهارمین شرط صادرات ، پشتکار داشتن در امر صادرات است . اصول و قواعد صادرات یکی از قواعد و مقررات صادرات شناخت اصول و ضوابط حرفه ای و بین المللی بازار است . بازار سه اصل دارد : هیچ چیز ثابت نیست . هیچ کس کامل نیست . هیچ چیز مطلق نیست . حرفه ای های بازار پنج ویژگی دارند : تخصص داشتن علمی ، اخلاقی ، رفتاری و کاری در امر صادرات تعهد داشتن به صادرات تعلق داشتن به صادرات تداوم داشتن در امر صادرات تحول داشتن در امر صادرات 4 صادرات نیازمند حرفه ای شدن است چون کل صادرات شکارگاهی است که به قدرت فرصتهایی بدست می آید برای شکار ، در بازارهای جهانی فرصتها به ندرت بدست می آید و به سرعت از بین می رود . صادرات یعنی بازاریابی فرامرزی یعنی حرکت در آنسوی مرزهای ملی که از نظر فرهنگی ، اقتصادی ، سیاسی ، اجتماعی و اقلیمی با ما فرق دارند و لذا شیوه های برخورد ما هم باید متناسب با آن باشد . اصول بازاریابی در تمام دنیا یکی است ولی شرایط محیطی و فرهنگی فرق دارد بنابراین در بازاریابی جهانی نکات زیر را باید مورد توجه قرار داد : تلاش برای متمایز ساختن محصول و شرکت تولیدات انعطاف پذیر به جای تولیدات انبوه سرعت و نوآوری در ارائه خدمات بهتر و بیشتر بازار گرایی و توجه به نیازها و خواسته های روز بازار تلاش برای ایجاد ارزش افزوده بیشتر نسبت به سایر محصولات رقبا توجه به تشکل گرایی و هم گرائی در بازار ارتباط نزدیک و دائمی با توزیع کنندگان و مشتریان توجه به تحقیق و بررسی بازار به شکل های مختلف حضور هدفمند در نمایشگاهها و انجام تبلیغات هدفمند توجه به خدمات فراگیر ( خدمات قبل از فروش ، خدمات در جریان فروش و خدمات بعد از فروش ) مطالعه جدی در مورد بهره وری و مدیریت کیفیت و ا ستانداردهای بین المللی آشنایی و استفاده از تکنیک های مدرن فروش از جمله E-Commerce
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 34 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
مزیت رقابتی در سطح بنگاه: مفهوم و تئوری مقدمه رقابت پذیری بین المللی( IC ) برای تمامی کشورها حائز اهمیت است، چون هر کشور حداقل در بلند مدت باید بتواند با فروش محصولات خود در بازارهای بین المللی، هزینه های وارداتش را به منظور دستیابی به وضعیت پایدار اقتصادی تامین کند. رقابت پذیری بین المللی را می توان به عنوان توانایی بنگاه، بخش یا کشور برای عرضه کالا و خدمات با قیمت بالقوه رقابتی که حداقل، در بردارنده هزینه فرصت منابع مورد استفاده باشد، تعریف کرد(فری بیرن،1986) مقدمه تئوری های مزیت رقابتی اساسا در سطح بنگاه ارائه شده اند، ولی این تئوری ها قابل تعمیم به سطوح صنعت و کشور نیز می باشند. آنچه موجب تمایز مزیت رقابتی در سطوح بنگاه و صنعت می شود عمدتا مربوط به عوامل ایجاد کننده مزیت است. در سطح بنگاه در سطح صنعت در سطح کشور ویژگی های منابع دانش ضمنی بنگاه تمایز محصول صرفه های ناشی از مقیاس دسترسی به کانال های توزیع سیاست های دولت منحنی های یادگیری علامت تجاری موقعیت جغرافیایی دسترسی به مواد اولیه ساختارهای اقتصادی فرهنگی ساختار ارزشی ساختار تاریخی رقابت پذیری در سطوح مختلف متاثر از: