لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
تاریخ علم رایانه از ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد پرش به: ناوبری, جستجو تاریخچه علم رایانه خیلی قبل از نظم و انظباط پیشرفته علم رایانه که در قرن بیستم ظاهر شدهاست ٬ آغاز شدهاست . این ترقی از اختراعات مکانیکی و تئوریهای ریاضی به سمت عقاید و ماشینهای مدرن پیشرفتهاست و یک رشته آکادمی بزرگ و پایه یک صنعت جهانی خیلی بزرگ را تشکیل دادهاست . فهرست مندرجات [نهفتن] ۱ در آغاز تاریخ ۱.۱ در آغاز محاسبات ۲ الگوریتمها ۳ منطق دودویی ۴ ماشین تحلیلی ۵ تولد علم رایانه ۶ نظم و انظباط غیر منتظره ۶.۱ اساس تئوری ۷ شانون و تئوری اطلاعات ۸ وینر و فیزیولوژی ۹ اولین اشکال رایانه ۱۰ علم رایانه ۱۱ خلاصه تاریخچه ۱۲ منبع [ویرایش] در آغاز تاریخ [ویرایش] در آغاز محاسبات سریع ترین ابزار شناخته شده برای استفاده در محاسبات ٬ چرتکه بودهاست . و آن فکر در حدود 2400 سال قبل از دوران فعلی در شهر بابل اختراع شده بود . سبک اصلی آن با خطوط رسم شده توسط سنگریزهها به روی شنها استفاده میشدهاست . این اولین کامپیوتر شناخته شده و پیشرفته ترین سیستم محاسباتی شناخته شده تا 2000 سال پیش در یونان است . آباسی مدرن تری طراحی ابزار محاسباتی است که هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد . در 1115 سال پیش از دوران فعلی ٬ در چین باستان ارابه بندکشی جنوبی اختراع شده بود . آن اختراع اولین مکانیزم چرخ دنده شناخته شده بود که در چرخهای گوناگون مورد استفاده قرار میگرفتهاست و بعدا در کامپیوترهای قیاسی یا آنالوگ استفاده شدند . بعلاوه ٬ در حدود دو قرن پیش از دوران فعلی چینیها چرتکه ماهرتری را اختراع کردند . در سدهٔ پنجم پیش از دوران فعلی در هند باستان ٬ پانینی متخصص گرامر ٬ دستور زبان سانسکریت را در 3959 قانون شناخته شده قاعده دار وتدوین کردهاست . مثل آشتادهایی(Ashtadhyayi) که سیار فنی اسلوب داده شده بود . پانینی از قوانین تغییر شکل و بازگشتیها استفاده کرده بود و با این قبیل مهارتی که گرامرش داشت ٬ معادل قدرت محاسبه ماشین تیورینگ بود . بین 200 تا 400 سال پیش از این ٬ جاینا ریاضی دان هندی ٬ لگاریتم را اختراع کرد . از قرن سیزدهم جدول لگاریتم توسط ریاضی دانان مسلمان ابداع شد . مکانیزم ماشین آنتی کیترا ( قدیمی ترین رایانه دنیا ) بر این باور بودهاست تا کامپیوتر آنالوگ مکانیکی سریعتر شناخته شوند . آن ماشین برای اینکه موقعیتهای نجومی را محاسبه کند طراحی شده بود. آن ماشین در سال 1901 در لاشه کشتی آنتی کیترا در جزیره یونانی آنتی کیترا بین کیترا و کرت حدود 100 سال قبل کشف شده بود . قطعات مکانکی کامپیوتر آنالوگ دو باره در یک هزار سال اخیر در جهان اسلام و در قرون وسطی ظاهر شده و توسط ستاره شناسان مسلمان توسعه داده شده بود . مانند خط استوایی توسط آرزاشل ٬ چرخ دندههای مکانیکی توسط ابوریحان بیرونی و نیروی گشتاور توسط جابر ابن افلح . اولین ماشینهای قابل برنامه ریزی هم توسط مهندسان مسلمان اختراع شده بود .مانند نوازنده فلوت اتوماتیک توسط برادران بنو موسی (Banu Musa) و روباتهای شبه انسان توسط الجازاری . همچنین ریاضی دانان مسلمان مهمترین پیشرفتها را در رمز نگاری کرده بودند مانند پیشرفت در کشف نوشته رمزی و آنالیز فرکانس توسط آلکیندوس . زمانی که جان نپیر در اوایل قرن هفدهم لگاریتم را برای اهداف محاسباتی کشف کرده بود به دنبال آن یک دوره پیشرفت قابل توجه توسط مخترعان و دانشمندان در ساخت ابزار محاسباتی شروع شد . حدود سال 1640 ٬ بلیز پاسکال یک ریاضی دان اهل فرانسه ٬ اولین وسیله جمع مکانیکی را مبنی بر طراحی توصیف شده توسط قهرمان آلکساندر ٬ ریضی دان یونان ٬ ساختهاست . در ابتدا هیچ کدام از وسایل محاسباتی واقعا کامپیوتر در مفهوم پیشرفته نبودهاند . آن پیشرفت قابل توجه در ریاضیات و تئوری قبل از اولین کامپیوتر مدرن طراحی شده ٬ گرفته شدهاست . [ویرایش] الگوریتمها در قرن هفتم ٬ ریاضی دان هندی ٬ براهام گوپتا اولین توضیح سیستم اعداد هندو – عربی را داد و از صفر با یک حفره یا سوراخ و یک رقم دهدهی استفاده کرد . تقریبا حدود سال 825 ٬ ریاضی دان فارس ٬ خوارزمی کتابی تحت عنوان « محاسبات با اعداد هندو » نوشتهاست که عمدتا مسئول برای پخش سیستم شمارش هندی در خاور میانه و اروپا بودهاست ٬ حدود قرن دوازدهم ترجمه این کتاب به لاتین نوشته شده بود : «Algoritmi De Numero Indorum» در این کتاب مفاهیم جدید تری نمایان شدهاست تا یکسری گامها را در صحیح انجام دادن یک وظیفه اجرا کنند ٬ مانند کاربرد و استفاده محاسباتی قاعده دار در جمع . به وسیله اشتقاق از نام او ما لفظ الگوریتم را داریم . [ویرایش] منطق دودویی حدود سه قرن قبل ٬ پینگالا ریاضی دان هندی سیستم اعداد دودویی را کشف کرد . در این سیستم که امروزه هنوز در پردازش کامپیوترهای مدرن استفاده میشود ٬ با یک توالی و ترتیب صفرها و یکها میتوان هر عددی را نماین کرد . در سال 1703 گاتفرید لیبنیز ٬ منطق مجرد را توسعه دادهاست . ریاضیات تحت سیستم اعداد دودویی با دستنوشتههای او مفهوم پیدا کرد . در سیستم او علاوه بر صفرها و یکها ٬ صحیح و غلط (True / False) و وضعیتهای روشن و خاموش نمایان بودند . اما بیشتر از یک قرن قبل جرج بول ٬ در سال 1854 جبر بولی را منتشر کرد . اولین بار وسایل مکانیکی تحت یک الگوی دودویی که اختراع شده بود حرکت داده شده بود . انقلاب صنعتی ٬ مکانیزم کردن تعدادی وسایل را به جلو حرکت داده بود که این شامل بافندگی نیز میشد . در سال 1801 جوزف ماری کارگاه بافندگی را توسط کارتهای پانچ کنترل میکردهاست . جایی که یک حفره روی کارت سوراخ شده باشد یک از نوع دودویی ٬ و نقطه سورهخ نشده ٬ صفر از نوع دودویی را نشان میدهد . دستگاه بافندگی نساجی از یک رایانه فاصله دارد . اما با مثال توضییح میدهد که با سیستم دودویی میتوان ماشینها را حرکت داد . [ویرایش] ماشین تحلیلی ماشین تحلیلی نبود تا چارلز بابیج (Charles Babbage) ٬ که پدر علم محاسبه بودهاست آغاز رایانه مدرن با کار او روی ماشین تحلیلی شکل گرفتهاست . ای دستگاه به هر حال با همهٔ وظایف و کارهایی که در طراحی یک رایانه مدرن صورت گرفتهاست ٬ هرگز با موفقیت ساخته نشد . او اولین بار آن را در سال 1837 ٬ توصیف و تشریح کردهاست . بیش از 100 سال قبل هر دستگاه مشابهی با موفقیت ساخته شده بود . تفاوت بین ماشین بابیج و ماشینهای قبلی سادهاست : « او برنامه ریزی شده طراحی کردهاست . » در این هنگام همکار او ٬ ریاضی دان ٬ آدا لاولاک (Ada Lavelace) ٬ نخستین برنامههای کامپیوتری را در یک دستگاه جامع و فراگیر روی ماشین تحلیلی منتشر کردهاست . لاولاک به خاطر این کارش محبوب هست و اولین برنامه نویس کامپیوتر لحاظ شده بود . اما تعدادی محقق ادعا کردند برنامههای منتشرشده تحت نام او در اصل توسط بابیج ساخته شدهاست . [ویرایش] تولد علم رایانه قبل از دهه 1920کامپیوترها(گاهی اوقات کامپیوتورها) کارمندان از نوع انسان بودهاند که محاسبات را انجام میدادند . آنها معمولا تحت هدایت یک فیزیک دان بودهاند . هزاران کامپیوتر در تجارت ٬ دولت و تشکیل یک تحقیق کار میکردند و یا استخدام شده بودند . بیشتر این کامپیوترها زنان بودهاند و آنها مدرکی در حسابان داشتهاند . تعدای از آنها برای سالنامهها محاسبات نجومی را انجام میدادند . بعد از دههٔ 1920 ٬ بیان ماشین محاسبات ٬ به ماشینی که کار یک کامپیوتر انسانی را انجام میداده اطلاق میشدهاست . مخصوصا آنها با روشهای موثر قضیه جرج – تیورینگ مطابقت داشتهاند . این قضیه که روشی است برای یک ریاضی دان ٬ اگر توانایی تنظیم یک لیست دستورالعملها را بوسیله یک کارمند انسانی با مداد و کاغذ داشته باشد ٬ موثر است . به دلیل ضرورت خیلی زیاد و بدون قوه ابتکار و نبوغ . ماشینهایی که مقادیر متوالی را محاسبه میکردند به عنوان نوع آنالوگ یا قیاسی شناخته شدهاند . آنها از دستگاهی که کمیت عددی متوالی را نشان بدهد استفاده میکردند . مانند زاویه چرخش یک گلوله یا اختلاف در پتانسیل الکتریکی . ماشینهای دیجیتال در تقابل با آنالوگ ٬توانایی تحویل وضعیت یک مقدار عددی و ذخیره هر تک رقم را داشتند . ماشین دیجیتال قبل از اختراع قطعات سریعتر حافظه ٬ در ماشینهای مختلف یا دستگاههای تقویت نیرو استفاده میشدهاست . عبارت «Computing Machine» (ماشین محاسبه) به تدریج بعد از دهه 1940 از بین رفتهاست . درست بودن عبارت کامپیوتر از زمانی که ماشینهای دیجیتال الکترونیک رایج شدهاند شروع شدهاست . این کامپیوترها توانایی انجام محاسبات را که قبلا توسط کارمندان انسان انجام میشدهاست را داشتهاند . چون مقادیر ذخیره شده توسط ماشینهای دیجیتال مانند وسایل آنالوگ به خصوصیات فیزیکی محدود نبود ٬ یک کامپیوتر منطقی مبتنی برتجهیزات دیجیتال ٬ توانایی انجام هر چیزی را که میتوانست ماشین خالص را تولید کند ٬ داشتهاست . آلن تیورینگ که به عنوان پدر علم کامپیوتر شناخته میشدهاست ٬ این قبیل کامپیوترهای منطقی را که به عنوان ماشین تیورینگ شناخته میشود را اختراع کرده بود . که بعد از آن داخل کامپیوترهای مدرن و پیشرفته رشد پیدا کرد . به علاوه این کامپیوترهای جدید توانایی انجام محاسبات غیر عددی را مثل موسیقی داشتهاند . از زمانی که پردازشهای محاسباتی توسط کارمندان انسانی انجام میشدهاست ٬ این مطالعهٔ توانایی انجام محاسبات ٬ به وسیله آشکار ساختن چیزی که در مفهوم متداول آشکار نبودهاست ٬ یک علم را آغاز کردهاست . [ویرایش] نظم و انظباط غیر منتظره [ویرایش] اساس تئوری اساس ریاضی علم کامپیوتر مدرن توسط Kurt Godel با قضیه ناقصش در سال 1931 آغاز شده بود . در این قضیه او نشان داده که ٬ جایی محدود بوده که داخل یک سیستم قراردادی چیزی را نتواند رد یا اثبات کند . این قضیه به کاری توسط Godel و بقیه راهنمایی کرده تا این سیستمهای رسمی یا قراردای را تشریح یا تعریف کنند . که این شامل مفاهیمی مانند توابع بازگشتی mu(μ) و توابع تعریف پذیر Lambda(λ) میباشد . سال 1936 یک سال کلیدی برای علم کامپیوتر بودهاست . آلن تیورینگ و آلونزو جرج ٬ مستقلا و همچنین با هم الگوریتم را به طور رسمی ٬ با محدودههایی که میتوانست محاسبه کند و مدلی برای محاسبات مکانیکی خالص بود ٬ معرفی کردند . این عناوین توسط چیزی که اکنون قضیه جرج – تیورینگ نامیده میشود ٬ تحت پوشش قرار میگیرد . که یک فرضیه در مورد طبیعت وسایل محاسباتی مکانیکی مانند کامپیوترهای الکترونیکی ٬ میباشد . این قضیه ادعا کرده که هر محاسباتی که ممکن است (حل شدنی است ) میتواند توسط اجرای الگوریتم روی کامپیوتر انجام شود . که با زمان کافی و فضای ذخیره سازی در دسترس فراهم میشود . همچنین تیورینگ ٬ قضیه توصیف ماشین تیورینگ را شامل میشود . یک ماشین تیورینگ یک نوار طولانی نا محدود و یک هد یا سوزن نوشتن یا خواندن (R/W) دارد که همراه با نوار میتواند حرکت کند و تنها مقادیر مسیر را میتواند حرکت دهد . به طور شفاف همانند ماشینی است که هرگز نمیتواند بسازد ٬ اما با این وجود مدلی است که میتواند محاسبات هر الگوریتمی را که روی هر کامپیوتر مدرنی قابل اجراست ٬ تقلید کند . همچنین تیورینگ برای علم کامپیوتر مهم است چونکه نام او نمایانگر جایزه تیورینگ و آزمایش تیورینگ است . او در جنگ جهانی دوم همکاری موفقیت آمیز و بزرگی با کد شکنهای بریتانیایی داشتهاست و طراحی کامپیوترها و نرم افزارها را در دهه ا1940 کاملا ادامه دادهاست . در یک نشست خیلی بزرگ ماشینهای دیجیتال در کمبریج ٬ تورینگ گفت : « ما در تلاشیم تا ماشینی بسازیم تا همه نوع چیزهای متفاوت را به سادگی توسط برنامه نویسی سریع تر از راه اضافه کردن دستگاههای اضافی انجام دهیم . » در سال 1948 توسط بابی منچستر ٬ اولین کامپیوتر کاربردی که میتوانست برنامههای ذخیره شده را اجرا کند ٬ بر مبنای مدل ماشین تیورینگ ساخته شد . [ویرایش] شانون و تئوری اطلاعات تا حدود و نزدیکیهای دهه 1930 ٬ مهندسین برق توانایی ساختن مدارات الکترونیکی را داشتند تا مسائل منطقی و ریاضی را حل کنند ٬ اما بیش از همه طبق عادت عمومی ٬ نظریههایی که وقت زیادی نمیبرده انجام میدادهاند . این امر با انتشار قضیه Master در سال 1937 توسط الوود شانون (Elwood Shannon) تغییر کردهاست . که یک تحلیل نمادین از ایستگاه تقویت و مدارات سوئیچینگ است . در زمان گرفتن مدرک لیسانس در کلاس فلسفه ٬ شانون کار بولی را افشا کرده و تشخیص داده بود که آن کار میتواند از ایستگاههای تقویت الکترومکانیکی مرتب استفاده کند .( سپس در سوئیچهایی ٬ در مسیر یابی تلفن استفاده شدهاست . ) تا مشکلات منطقی را حل کند . این عقیده یعنی استفاده از خصوصیات الکترونیکی سوئیچها تا کار منطقی را انجام دهند ٬ پایه عقیدهای است که زمینه همه کامپیوترهای دیجیتال الکترونیکی است . و این قضیه شالوده طراحی مدار دیجیتالی کاربردی شدهاست . در این هنگام آن قضیه سریعا بین جامعه مهندسین الکترونیک در طول و بعد از جنگ جهانی دوم شناخته شدهاست . شانون رفت تا رشته تئوری اطلاعات را در سال 1948 پیدا کرد و نام آن را تئوری ریاضی ارتباطات قرار دادهاست . که احتمالا در مسئله چطور بهتر رمز کردن اطلاعات یک فرستنده که میخواهد انتقال دهد ٬ به کار برده میشود . این یک تئوری پایه برای تعدادی بخشهای مطالعاتی از جمله فشرده سازی اطلاعات و رمز نویسی میباشد . [ویرایش] وینر و فیزیولوژی از آزمایشهایی با سیستمهای ضد هوایی که عکسهای کشف شدهٔ هواپیمای دشمن را تفسیر میکردهاست ٬ نوربرت وینر (Norbert Wiener) اصطلاح فیزیو لوژی را از کلمهای یونانی اختراع کردهاست . او فیزیولوژی را در 1948 منتشر کردهاست که تاثیر آن هوش مصنوعی بودهاست . همچنین وینر ٬ محاسبات ماشین محاسباتی ٬ قطعات مموری یا حافظه و بقیه تشابهها را با آنالیز امواج مغز خود مقایسه میکردهاست . [ویرایش] اولین اشکال رایانه اولین اشکال کامپیوتر یک حشره موذی بود ٬ آن حشره بین دستگاههای تقویت روی هاروارد مارک 2 چسبیده بود . تا زمان اختراع کلمه "BUG" (اشکال) ٬ اغلب اما به طور غلط به گریس هوپر که یک افسر نیروی دریایی در ناوگان آمریکا بود نسبت داده میشدهاست . گمان میشد حشره در تاریخ 9 سپتامبر 1945 وارد سیستم شدهاست . بیشترین حسابهای دیگر حد اقل با این جزئیات ناسازگاری داشتهاست . طبق این حسابها تاریخ واقعی 9 سپتامبر 1947 بودهاست . زمانی که کاربران این وافعه همراه با این حشره و نشانه « اولین نمونه واقعی اشکال پیدا شده بود » بایگانی شدند . [ویرایش] علم رایانه علم کامپیوتر ( یا علم محاسبه ) مطالعه و دانش پایه نظری اطلاعات و محاسبات و پیاده سازی و کاربرد آنها در سیستمهای کامپیوتری میبا شد . علم کامپیوتر تعدادی زیر شاخه دارد . برخی از نتایج مشخص محاسبات اهمیت دارند . ( مانند گرافیکهای کامپیوتر ) ٬ در صورتی که دیگران خصوصیات مسائل محاسباتی را بازگو کردند ( مانند اصل پیچیدگی محاسباتی ) . هنوز دیگران روی رقابت در اجرای محاسبات تمرکز کردهاند . برای مثال مطالعه اصل زبان برنامه نویسی به شرح محاسبات نزدیک شدهاست . در صورتی که برنامه کامپیوتری ٬ زبانهای برنامه نویسی مشخصی دارد تا مسائل محاسباتی خاصی را حل کند . یک زیر شاخه دیگر ٬ اثر متقابل کامپیوتر بشری ٬ روی رقابت در ساخت کامپیوترها و محاسبات مفید ٬ قابل استفاده ٬ جهانی و در دسترس مردم ٬ تمرکز کردهاند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 عنوان تحقیق خلاصه ی 2/1 کتاب تاریخ زبان فارسی نوشته ی دکتر مهری باقری 2 فهرست: تحول زبان علل تحول زبان زبان های هند و اروپایی و نحوه دسته بندی این زبان ها خانواده ها ی زبانی دنیا زبان های ایرانی از کدام خانواده ها هستند؟ زبان های هند و اروپایی چگونه شناخته شد ؟ زبان هند و ایرانی تحول تاریخی زبان ادوار تاریخی زبان های ایرانی خط میخی فارسی باستان اید ئوگرام زبان اوستایی ( آثار موجود و ویژگی ها و علت کمال ) سایر زبان ها و خط های غیر ایرانی در سرزمین ایران باستان زبان های ایرانی میانه زبان های ایرانی جدید تحول زبان زبان صورت واحدی ندارد زیرا امری است اجتماعی ، و وسیله ی برقراری ارتباط و جامعه از جنبه های سیاسی و مذهب و آداب و رسوم و ... تغییر می کند تحول حاصل شده به ضرورت نیازهای آن جامعه را دگرگون می سازد ، این دگرگونی در تحول زبان تأثیر دارد . این تحولات طبق قوانین و قواعد معینی صورت می گیرد. با وجود دور شدن هر زبان از صورت اولیه ی خود ، می توان رابطه ی آن را با اصل خود تشخیص داد. همین نکته عامل توجه به تغییرات زبانی و کشف قواعد حاکم بر آن در پژوهش های زبانی است . تحول و تکامل زبان ، امر طبیعی و به طریق مشخص است ، از این رو دور شدن آن از فرم قدیمی یا تغییر آن ، خطا شمرده نمی شود . _ برخی واژگان مهجور و رواج کلمات دیگر به جای آنها : بغ = خدا بوم = سرزمین مرد = انسان تغییر در معنا و مفهوم واژگان مرد از ریشه ی mar به معنی مردن در اصل به معنی میرا و مردنی معنی کلی در فارسی باستان : انسان و آدمی در فارسی جدید محدودیت معنایی دارد : دلالت بر جنس مذکر از نوع آدمی _ تغییر در کلمات از لحاظ صرف : صرف اسم در دوره ی باستان به هشت حالت مختلف . _ علایم صرفی : تکواژ هاییکه به صورت لا حقه هایی به پایان صورت ساده ی واژه می پیوست . تغییر هر یک از این حالات هشت گانه به اعتبار شماره های سه گانه ( مفرد ، مثنی ، جمع ) و اجناس سه گانه ( مذکر ، مؤنث ، خنثی ) . یک اسم می توانست به هفتاد و دو صورت متفاوت صرف شود . 3 اثر حذف تکواژ پایانی در فارسی جدید : از بین رفتن سیستم صرف اسامی خارج شدن ساخت جنس دستوری و شمار مثنی _ خارج شدن برخی از واژه ها و جایگزینی واژه های دیگر: Hya مفرد مذکر در حالت فاعلی و ترکیبی از ضمیر اشاره و موصول به معنی « او » که کاربرد آن به کلی منسوخ شده و گاهی به جای آن از تکواژ « که » استفاده می شود . _ تغییر در ترکیب اجزای جمله : تحول قواعد نحوی و روابط همنشینی در دستگاه این زبان از دوره ی باستان تا دوره ی جدید . مثلا در فارسی باستان فعل پیش از کلمه ی دیگر در جمله آمده در فارسی امروز فعل در آخر عبارات می آید و در جملات اسمی واژه ی رابطه با مسند و مسند و الیه همنشین می شود . نتیجه : هر زبان در هر زمان از جهات متفاوت در حال تحول است . _ تفاوت آواها و شیوه ی ترکیب آنها با وضع پیشین . _ معمول شدن آوا های جدید با قوانین واج آرایی نوین . _ مهجور ماندن الفاظ در گذر زمان و جایگزینی واژه ها ی جدید . _ رواج الفاظ نوین که بر معانی جدید دلالت دارند . _ ایجاد طرز های نو در ساختمان جمله و عبارت در نتیجه از بین رفتن صورت قدیمی زبان و فراموش شدن آن . علل تحول زبانی : 1 _ علل خارجی ( برون زبانی ) 2 _ علل داخلی ( درون زبانی ) علل خارجی تحول زبانی : دگرگونی یک زبان هم آهنگ و همراه با تحولات جامعه ای که از آن به عنوان و سیله ی ارتباطی استفاده می کند است . تحولات جامعه منوط به تحولات معنوی ، سیاسی و اقتصادی و اجتماعی آن جامعه است . واژگان زبان بیش از هر چیز دیگر می توانند دگرگونی های اجتماعی را منعکس کنند. عوامل خروج پاره ای لغات کهن : تغییر شیوه های زیستن ، متروک ماندن پاره ای از مشاغل و در نتیجه آلات و ابزار مربوط به آنها ، ظهور مشاغل جدید و وسایل مدرن ، پیشرفت علوم و فنون و صنایع ، پیدایش رابطه ها و پدیده ه ها ی جدید ، مهاجرت ها و مسافرت ها ، ارتباط ها ی تجاری و فرهنگی با ملل دیگر . مثال لغات کهن : برگستوان ، قراگند ، چرخشت لغات جدید : کامپیوتر ، آنتن ، سوبسید تغییر معانی لغات جدید : یخچال ، پیکان ، سوار علل داخلی تحول زبانی کم کوشی : صرف کمترین انرژی در گفتار مثال : تبدیل چَوَند ( ( cavand به چند ( cand) و یا حذف ساخت دستوری جنس و شمارمثنی از دستگاه زبان و ساده شدن دستگاه افعال در زبان فارسی . خلاصه ی تحولات تاریخی هر زبان : تحول آوا ها و اصوات تحول ساخت کلمات ( تحولات صرفی ) تحول طرز و رابطه ی همنشینی کلمات در جمله تحولات نحوی تحول واژگان تحول معانی زبان های هند و اروپایی : فارسی ، هندی ، آلما نی ، انگلیسی ، روسی ، فرانسه ، ایتالیایی 4 بنابر محاسبات زبان شناسان ( در سال 1964 ) شمار زبان ها چهار تا هفت هزار بر آورد شده است . این زبان ها از زبان های مشخصی ( زبان مادر ) منشعب شده اند و تحول هر یک به طریقی خاص بوده است . نحوه ی دسته بندی این زبان ها: ساختمان صرفی و نحوی زبان ( اصطلاحا نوعی یا ساختمانی نامیده می شود ) مطابق این شیوه زبان های دنیا به سه دسته 1. تک هجایی 2. پیوندی 3. صرفی تقسیم می شوند. زبان های تک هجایی: هر هجا یک تکواژ است هر تکواژ از یک هجا تشکیل می شود . این هجا ها همیشه صورت ثابتی دارند و شکل آنها بر حسب نقش های مختلف دستوری تغییر نمی کند . طریق شناخت نوعی صرفی آنها ، تربیت همنشینی تکواژها بر روی زنجیره ی گفتار است . زبان های تک هجایی : چینی، سیامی، تبتی . زبان های پیوندی : ماده ی اصل کلمات همیشه صورت واحدی دارد . با اضافه شدن معانی ثانوی شکل ، فهم اصلی کلمه تغییر نمی کند. برای نشان دادن معانی فرعی ، عناصر دیگر زبان در کنار ماده ی اصلی قرار داده می شود . زبان های تصریفی: برخی از کلمات برای رساندن مفاهیم فرعی و ثانوی ، تغییر شکل می دهند . در زبان های صرفی کلمات وجود دارد که معنی مستقلی ندارد . وظیفه ی این کلمات که حرف نامیده می شود نشان دادن مفاهیم فرعی و رابطه ی خاص میان این کلمات است . این نوع طبقه بندی که ناظر بر ساختمان است چندان مورد توجه زبان شناسان قرار نگرفت ، زیرا مطالعات زبان شناسی نشان می دهد که همه ی زبان ها نمونه هایی از سه نوع خصوصیات یاد شده را دارند .. هیچ زبان به طور مشخص شامل تنها یک نوع ویژگی نیست . رده بندی از حیث خویشاوندی : در جامعه ی اروپا از قرن شانزده به بعد علم لغت و اشتقاق مورد توجه قرار گرفت . همین عامل تألیف فرهنگ های ریشه شناسی و تدوین کتاب های دستور تطبیقی و سنجشی و نیز مطالعات و بررسی های تاریخی زبان ها برای دست یافتن به موارد متشابه و اختلاف زبان ها و ارتباط آنها با یکدیگر شد . این نوع بررسی های تاریخی تطبیقی علت پی بردن دانشمندان به همسانی های موجود در میان برخی زبان ها بود . از قرن هجده به بعد ، زبان شناسان ، تشابهات دستوری و ساختمانی زبان ها را با شیوه ی جدید برای طبقه بندی زبان در پیش گرفتند .( رده بندی از حیث خویشاوندی ) . خانواده های زبانی دنیا : هند و اروپایی ، سامی و حامی ، اورالی ، یافینو – اوگری ، آلتایی زبان های منفرد : زبان های ویژه و مستقل هستند که رابطه ی خویشاوندی با زبان های دیگر ندارند تنها وجه اشتراک برخی از این زبان ها ، رابطه ی جغرافیایی آنهاست . محققان گروهی از این زبان ها را که در یک سرزمین یا یک منطقه از جهان رایج بوده اند با عنوان کلی می خواندند . مانند زبان های آسیایی ، چینی ، تبتی ، هندی ، مالاریا ، یولنزیایی . گویش های فراوان در میان مردم بومی آفریقای مرکزی و جنوبی ، بومیان آمریکا ، سرزمین هندوستان ، جنوب شرقی و مشرق آسیا رواج دارد از جمله زبان های منفرد به شمار می آیند . زبان های ایرانیاز کدام خانواده زبانی هستند؟ زبان ها ی ایرانی شاخه ای از خانواده ی زبانی « هند و اروپایی ) است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 تاریخ نگارش و جمع آوری قرآن : برای حفظ و صیانت از كتاب مقدس آسمانی مسلمین یعنی قرآن كریم یا از حافظه مردم و یا از كتابت و نگارش استفاده میشد. نزول تدریجی قرآن كریم، در مدت تقریباً بیست و سه سال كامل شد. براساس روایات، دلایل و شواهد بسیاری به صورت قطع و یقین، جمع آوری قرآن را در عصر رسول خدا ثابت میكند. در این مورد گروهی عالمان بر این عقیده هستند كه آنچه امروز در میان همه امتهای اسلامی به عنوان قرآن كریم موجود است، دقیقاً با همین شكل و ترتیب آیات و سوره ها، در زمان حیات رسول الله (ص) جمع آوری شده است و هیچگونه جابجائی در آن صورت نگرفته است. بنابراین نظم آیات و سوره تحت نظارت و به اشاره آن حضرت بوده است. از جمله طرفداران این نظریه میتوان به حارث محاسبی، خازن زرقانی، عبدالصبور شاهین، محمد غزالی و...اشاره كرد. (1) اما باید روشن شود كه معنای جمع آوری قرآن چیست و این كار به چه صورتی انجام میگرفت؟ معنای جمع و تدوین قرآن كلمه ‹‹جمع›› معمولاً به معنی گردآوری و افزودن چیزی به چیز دیگر است، در تاریخ علوم قرآن این كلمه را به معنای مختلف به كار برده اند. با نگاهی به روایات و احادیثی كه درباره مراحل مختلف جمع و گردآوری قرآن سخن به میان می آید به خوبی نشان می دهد كه این كلمه در مراحل مختلف به معانی مختلف و متناسب با مقصود به كار رفته است. بنابراین بر حسب زمان و به اقتضای كلام، معانی مختلفی را دربر گرفته است. 1- جمع به معنی حفظ كردن و به حافظه سپردن و از بركردن است. از اینجا به آن دسته صحابی كه قرآن از حفظ داشتند ‹‹حفاظ قرآن›› یا ‹‹جماع قرآن›› و یا جامعان قرآن یعنی جمع كنندگان قرآن می گفتند. این معنای جمع، بدون تردید در عهد رسول خدا رایج بوده است. بطور قطع در این زمان عده ای به نام ‹‹حفاظ یا قراء و یا جماع قرآن›› از آغاز تا پایان آنرا كاملاً و با دقتی درخور توجه، به خاطر سپردند و آنرا حفظ كردند كه در راس همه آنها پیامبر اكرم(ص) به عنوان نخستین حافظ قرآن قرار داشت . 2- جمع قرآن به معنی نوشتن یا نگارش بوده، منتها به صورت پراكنده و متفرق نوشته شده و در یك جلد جمع نشده و بعضی از سوره ها نیز مرتب بوده است. این مرحله دوم جمع آوری است كه طبق اسناد و گواهی با ارزش و معتبر، قطعاً همزمان با حیات رسول خدا (ص) به ثمر رسید و هیچ محققی در علوم قرآنی به آن تردید ندارد. 3- زمانی هم جمع به معنی اینكه قرآن به صورتی كه سوره های آن مانند آیات، مرتب شده باشد جمع آوری و تدوین گردید. این مساله ای است كه اكثر محققان علوم قرآنی را به پژوهش مشغول كرد. 4- معنی دیگر هم به تدوین و گردآوری یك متن و نص مرتب بر حسب قرائت متواتر رایجی نیز می گفتند. این نكته یادآوری شود كه منظور از تالیف هرگز نگارش و تصنیف نیست بلكه منظور همان جمع آوری كردن آیات و سوره هاست. آنهایی هم كه مرحله اول را قبول ندارند. جمع را سه دوره میبینند: جمع در زمان رسول خدا را ‹‹تالیف›› میگویند، اقدام ابوبكر را ‹‹جمع›› می نامند و آنچه را در زمان عثمان انجام شد ‹‹نسخ›› یا نسخه برداری و تكثیر نسخه میدانند. (4) 2 در نزد تعدادی از صحابی، قرآنهایی وجود داشته كه مخصوص خود آنان بوده است مانند مصحف علی (ع) و ابن مسعود و....رافعی میگوید: ‹‹بر این مطلب اتفاق نظر است كه علی بن ابی طالب، ابن مسعود، ابی بن كعب و زیدبن ثابت، از كسانی هستند كه قرآن را به طور كامل نوشته و قرآنهای ایشان برای قرآنهایی كه بعد نوشته شد، اصل قرار گرفت. (5) پس همه جا نمیتوان جمع را به معنی حفظ گرفت، معنی كلمه برحسب مورد فرق میكند. وقتی علی (ع) ردا به دوش نمیگیرد تا قرآن را جمع كند هرگز نمیتواند بدان معنی باشد كه به حفظ كردن و ازبركردن قرآن همت گماشته است. بلكه همچنانكه تاریخ شاهد است او و بسیاری از صحابه مجموع قرآن را نوشتهاند. در دوره نبوی هم، جمع همین معنی را میدهد. یعنی هم حفظ و هم نوشتن و هم گردآوری است. (6) اطلاق لفظ كتاب بر قرآن در زمینه جمع قرآن در زمان پیامبر گرامی (ص) امام شرفالدین استدلالی دارد مبنی بر اینكه لفظ ‹‹كتاب›› از دیر باز بر قرآن اطلاق میشده است. در حالی كه الفاظ تا زمانی كه مكتوب نشود و به رشته تحریر درنیاید، كتاب نامیده نمیشود. پس اطلاق لفظ كتاب بر قرآن، پس از نوشتن آیات بوده است و این امر نشان میدهد كه قرآن در عصر نزول نوشته میشده است.(7) ولی ما نمیتوانیم این نتیجهگیری را بپذیریم، زیرا چه بسا گفته شود كه اطلاق لفظ كتاب از سوی خداوند بر قرآن، به این جهت بوده است كه بعد از نزول تدریجی و تكمیل شدن همه آیات آن، مجموعهای مكتوب پدید آید، و اطلاق كتاب بر قرآن به اعتبار آن باشد نه فضیلت آن. سپس این استعمال به عنوان یك اصطلاح در میان مردم رواج یافته باشد بدون اینكه قرآن را نوشته باشند. كاتبان وحی پیامبر اكرم (ص) به منظور صیانت از نصوص قرآنی، علاوه بر استمداد از نیروی حافظه خود و حافظه مردم، دستور داد قرآن را بنویسند و همگان را به كار نوشتن تشویق میكرد. آنانكه دستاندركار نگارش قرآن بودهاند ‹‹كتاب وحی›› نامیده میشدند كه طبق مطالعات محققان اسلامی و گروهی از خاورشناسان شمار نویسندگان وحی به چهل و سه یا چهل و پنج نفر میرسد كه در زمان پیامبر به كتابت وحی اشتغال داشتند. (8) با عنایت به اینكه در اوایل بعثت در تمام قریش تنها هفده نفر خواندن و نوشتن میدانستند و در مدینه كمتر از این تعداد بوده است كه با تشویق پیامبر(ص) تعدادشان زیاد شد. (9) كاتبان وحی در مكه كتابت وحی در دوران اقامت رسول خدا در مكه شروع شد. زیرا اگر آیات مكی و مدنی را با هم مقایسه كنیم از یكصد و چهارده سوره قرآن هشتاد و شش سوره در مكه آمده و یا اینكه از مجموع 6236 آیه، نزدیك به 1600 آیه فقط مدنی است. البته آیات مكی كوتاهتر است. و به همین جهت اگر شمار كلمات را در نظر بگیریم به تقریب كمی، بیش از یك ثلث قرآن در مدینه و نزدیك دو ثلث آن در مكه نازل شده است. بدین ترتیب اهمیت نویسندگان وحی در مكه بیشتر نمودار میشود. بعلاوه كه آگاهیهای ما از دوران مكه نسبت به مدینه كمتر است. درباره اولین كاتب وحی در مكه، محققان، نام عبدالله بن سعدبن ابی سرح را نام میبرند و نخستین كسی كه از قریش در مكه برای رسول خدا (ص) نوشت، عبدالله بن سعدبن ابی سرح بود كه مرتد شده و در ایام فتح مكه به اسلام بازگشت. (10) 3 كاتبان وحی در مدینه در این دوره تعداد نویسندگان بیشتر شد. و نخستین نویسنده وحی در مدینه، نام ابی بن كعب را به میان میآوردند و اولین كسی كه در مدینه نگارش وحی را بعهده گرفت ابی بن كعب بود كه پیش از زیدبن ثابت، به این مهم در مدینه اشتغال داشت. (11) و براساس روایات، آنكه بیش از همه به نگارش وحی، موفق بود، در مرحله اول علی (ع) و سپس زیدبن ثابت بود. چون این دو بیش از دیگران با پیغمبر بودهاند. (12) مساله دیگر اینكه كاتبان همه در یك سطح قرار نداشتند، بعضی كتابت را خوب گرفته بودند و برخی در این فن كمبود داشتند. پارهای چون زید و ابی، سریانی و یا عبری هم میدانستند. كسانی مثل زید و ابی بیشتر به كار نوشتن وحی اشتغال داشتند وعده دیگر، هم آیات را مینوشتند و هم نامهها و رسالهها را تنظیم میكردند. كسانی كه بیش از همه یاور پیامبر در مكتوب كردن كتاب وحی بودند علی (ع) و عثمان بودند در غیاب آنها ابی در این كار معاضدت میكرد. بعد زید كتابت آموخت و بدین جمع پیوست. او چون جوان بود و خانهاش نزدیك خانه پیامبر بود هر لحظه كه احتیاج میشد در دسترس بود این بود كه پیامبر او را احضار كرده و دستور كتابت میفرمود. در مورد علی (ع) تقریباً همه تصریح دارند كه از كاتبان اولیه و مداوم وحی بوده است. (13) در مورد طرز نوشتن هم چنین بود كه هرگاه آیهای نازل میشد پیغمبر كس یا كسانی از نویسندگان وحی را احضار نموده و دستور نوشتن میفرمود. نویسندگان وحی آیات را با دقت مینوشتند و بر پیامبر گرامی میخواندند. گاه بود كه او خود انگشت بر روی كلمه مینهاد و آنرا میپرسید و یا دستور میداد كه هر آیهای را در كجا باید گذارد. در اواخر عمر گاهی بر روی درست نوشتن، واضح نوشتن بعضی از حروف كشیده و یا دندانهدار كردن حرفهایی نیز تذكراتی میفرمود. زمانی كه قبایلی اسلام میآوردند پیامبر تنی چند از یاران را برای آموزش قرآن و تعلیم احكام به نزد آنها میفرستاد. نوشت افزار معمول برای نگارش وحی در قرآن و حدیث عموماً ابزارهائی برای نگارش یاد شده است كه اكثر آنها كم و بیش مورد استفاده كتاب وحی در نگارش قرآن كریم همزمان با حیات پیامبر اكرم (ص) بوده است. در قرآن نام نوشت افزارهای زیر را به مناسباتی میبینیم. قرطاس: یعنی كاغذ كه در آیه ولوانزلنا علیك كتاباً فی قرطاس و...(14) قلم: كه به صورت مفرد و به صورت جمع ‹‹اقلام›› در چهار مورد در قرآن بكار رفته است (15) صحف: به معنی برگهایی از كاغذ كه روی آن نوشته شده است برگی كه از دو رو مكتوب باشد این واژه به همان صورت، در هشت مورد از آیات قرآنی آمده است. (16) رق: به معنی پوست نازك و ظریفی كه بر آن مینویسند و برگ سفید این كلمه در آیه در فی رق منشور بكار رفته است(17) این واژهها كه ابزاری برای نگارش میباشد در قرآن دیده میشود البته نه به عنوان اینكه این نوشتافزارها برای نگارش قرآن در زمان پیامبر بكار میرفت. نوشت افزار معمول برای نگارش قرآن در احادیث مربوط به نگارش قرآن در زمان پیامبر (ص) نوشت افزارهایی جالب به چشم میخورد كه مورد استفاده كتاب و نویسندگان وحی بوده است. و ما با استناد به همین احادیث به اسامی زیر اشاره میكنیم: 5 عسب: این كلمه، جمع عسیب و آن عبارت از جریده و چوبه نخل است كه برگهای آخر آن را میكندند و در قسمت پهنای آن، قرآن مینوشتند. لخاف: جمع لخفه و به معنی سنگهای سفید نازك و ظریف میباشد. اكتاف: جمع كتف به معنی استخوان شانه، معمولاً استخوان شانه شتر و یا گوسفند پس از خشك شدن به صورت آماده میساختند كه بتواند روی آن بنویسند. اقتاب: جمع قتب به معنی چوبهایی بود كه بر اشتران مینهادند تا بر آنها سوار شوند. رقاع: جمع رقعه كه دارای معنی گستردهای است و شامل برگ كاغذ یا درخت و گیاه و پوست حیوانات میشود. قراطیس: جمع قرطاس و به معنی كاغذ است. اصطلاحات فوق الذكر در روایات و تاریخچههای كه مربوط به نگارش قرآن در زمان پیامبر (ص) است كه به چند نمونه آن اشاره میكنیم: اجمع منالرقاع واللخاف والعسب و صدورالرجال و... زیدبن ثابت روایت شده است كه میگفت: ‹‹كنا عندرسول الله مؤلف القرآن حسن الرقاع›› (19) از امام صادق (ع) نقل شده است كه رسول خدا به علی (ع) فرمود: یا علی، قرآن در پشت سر خوابگاه من در صحیفهها و حریرها و كاغذها است آنرا جمع كنید و نگذارید قرآن ضایع گردد چنانكه یهودیان تورات را ضایع و تباه نمودند.(20) شواهد و دلایل درباره اینكه قرآن در زمان حیات خدا (ص) گردآوری شده بسیار است ولی در اینجا به اختصار به چند مورد اشاره میشود: دلیل اول: حكمت و مصلحت اندیشی با توجه به اینكه قرآن بر امت پیامبر (ص) حجت بوده و مایه قوام دعوت او و دربردارنده فرایض است و از ناحیه پروردگار نازل شده اگر آن حضرت قرآن را كنار مینهاد و آن را جمعآوری نمیكرد، در حكمت و مصلحت اندیشی پیامبر (ص) شك و تردید زیاد میشد. به گفته امام شرفالدین ‹‹كسی كه پیامبر اسلام (ص) را خاتمالانبیاء بداند و او را در اوج حكمت و نصیحت و سفارش نمودن در مورد خدا و قرآن و بندگان خدا بشناسد و به آیندهنگری و دوراندیشی او درباره آینده امتش آگاهی داشته باشد. اذعان خواهد نمود كه محال است پیامبر اكرم (ص) قرآن را پراكنده و از هم گسیخته رها كرده باشد و...›› (21) دلیل دوم: واقعیت تاریخی هیچ فردی نمی تواند در این واقعیت تردید كند كه رسول خدا (ص) نویسندگانی داشته است كه وحی را مینوشتند. و ایشان را شخص رسول خدا(ص) بدین منظور مشخص میفرمود. مورخان نیز نام نویسندگان را به صراحت یاد كردهاند و برخی آنان را تا چهل و سه نفر دانستهاند.(22) جز كتابهای تاریخی، نصوص زیادی در اختیار است كه بر این واقعیت دلالت دارد. بعلاوه كه خداوند متعال فرمود: رسول منالله یتلوا صحفا مطهره فیها كتب قیمه`.(23) نیز گویای این است كه قرآن نوشته میشده است. از زیدبن ثابت روایت شده است كه میگفت: ‹‹كنا عند رسول الله مولف القرآن من الرقاع›› یعنی من همواره وحی را برای رسول خدا (ص) مینوشتم و چنین بود كه وقتی وحی نازل میشد آن را در شرایط شدیدی دریافت میداشت سپس من وسیلهای آورده و در حالی كه پیامبر املاء م
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تاریخ مذهبی ایران باستان مهر پرستی یا آیین مهر یا میترائیسم از دینهای باستانی ایرانیان بود که بر پایه ایزد ایرانی مهر و دیگر ایزدان ایرانی بنیاد شده بود. مهرپرستی در حدود بیش از 5000 سال پیش در میان ایرانیان ساکن دشت مغان به وجود آمده اما بنا به دلایل مذهبی پیدایش آنرا به زمان تولد عیسی پیامبر ترسایان نزدیک می کنند!این آیین از سده نخست میلادی درشاهنشاهی روم همه گیر شد کرد و بنا به روایتی دیگر مدت پیش از آن به اروپا راه یافت. این دین در سدههای سوم و چهارم میلادی (میلادی) به اوج خود رسید و بویژه در میان سربازان رومی باورمندان بسیاری داشت. پس از فرمان تئودوس در ۳۹۱ میلادی که طی آن همه کیشها و آیینهای غیرمسیحی ممنوع اعلام شد آیینهای مهرپرستی نیز در مغربزمین رفته رفته از رواج افتاد. گرچه نمادها و پرستش گاههای آن در سراسر اروپا و مفاهیم آیین ترسایی (مسیحی) و رفتارهای ترسایان (مسیحیان) بهقی مانده. مانند سالروز تولد مسیح که معادل با شب یلدا سالروز تولد میترااست و بنا به دلایل تقویمی (اشکال تقویم رومی ها در محاسبه کبیسه) جا به جه شده است و حتی نام مسیح برای عیسی پسر عمران از همین آیین گرفته شده. چلیبا یا گردونه مهر که نماد اصلی ترسایی (مسیحیت) صلیب، برگرفته از آن است نماد دیگری از زایش دوباره آیین مهری در دل ترسایی است. پیشینه و مفاهیم پیش از ظهور زرتشت آریائیان در قالب زروانیگری، مهرپرستى نیز اختیار کردند.(کلمه مهر را دارمستتر بهمعنى دوستى و محبت مىداند. یوستى مىگوید که مهر واسطه و رابطه فروغ محدث و فروغ ازلى و بهعبارت دیگر واسطه بین آفریدگار و آفریدگان است. در گاتها کلمه میترا بهمعنى عهد و پیمان آمده است. مهر در اوستا از آفریدگان اهورامزدا محسوب شده و ایزد محافظ عهد و پیمان است و از این رو فرشته فروغ و روشنائى است تا هیچ چیز بر او پوشیده نماند. ماه هفتم سال و روز شانزدهم هر ماه و یشت دهم اوستا و جشن مهرگان مخصوص او است. کیش مهر از ایران به بابل و آسیاى صغیر رفت و سپس پرستیده شد و به این گونه آئین مهرپرستى پدیدار گشت. (فرهنگ معین)) در کتیبههاى هخامنشى میثر (Mithra) آمده که تلفظ اوستائى مهر است. در سانسکریت میترا (Mitra) و در پهلوى میتر (Mitr) و در پارسى مصطلح امروز مهر خوانده مىشود. کهنترین سند نوشته شده الواح گلینى است متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح که در کاپاتوکا (Kapatuka) از شهرهاى آسیاى صغیر، در محلى بهنام بغازکوى پیدا شد. در کنار نام این دو خدا، نام دو خداى کهن هند و ایرانى ایندرا Indra) نساتى (Nasatya) نیز آمده است. در اوستا میترا مقام شامخى دارد و در زمان پیش از اوستا و رستاخیز زرتشتی، بزرگترین خدا بهحساب مىآمد. این نشانه א که صلیب (چلیپا) شکسته نامیده شده است، در حقیقت صلیب شکسته نیست. این نشانه آریائى است، زیرا در ایران و هند هزاران سال پیشینه دارد. این نشانه א نخستینبار در حدود خوزستان یافت شده و مربوط به هفت هزار سال پیش از میلاد مىباشد به این ترتیب پیشینه تاریخى آن در ایران بسى کهنتر از پیشینه آن نزد آریائىهاى هند است و هرتسفلد (Herzfeld) آن را گردونه خورشید نامیده است. در گرمى (Germi) مغان آذربایجان گورهاى خمرهاى از دوره اشکانى بهدست آمده که در میان آنها پارچهاى بسیار زیبا یافت شده است که داراى این نقش مىباشد. همچنین این نگاره بر دهانه پارهاى از خمرههاى سفالین که مردهها را در آن مىگذاشتهاند دیده شده است در مواردى دیگرى چون جام تپهحسنلو، جام زرکلاردشت، گردنبند عقیق مربوط به دوره اشکانی، گردنبند زرینى مربوط به ۷ هزار سال ق م در رودبار گیلان این نگاره به چشم مىخورد. گردونه خورشید نخست به این شکل א بوده و کمکم خطوط منحنى از بین رفته گاهى بهصورت + و گاهى با خطوط شکسته ولى با زاویههاى ۹۰ درجه ترسیم شده و شکل هندسى و ترکیب کامل یافته است. اقوام باستانى بسیارى از جانوران را مىپرستیدهاند و از همین جا توتمیسم (Totemisme) پیدا شده است. یکى از این حیوانات بز کوهى است که مظهر سودرسان طبیعت، یعنى خورشید بوده است این نقش بر ظروف بازمانده از سدههاى پیش از میلاد دیده شده و مهمتر از همه رابطهاى است که مردم باستانى میان هلال ماه و خورشید و شاخ بز کوهى قرار داده بودند. در بسیارى از سفالها در میان انحناى شاخ این جانور و نیز بر پشت آن نشانه + یا א دیده مىشود. مثلاً بر لیوان سفالین مربوط به ۳۱۰۰ سال پیش از میلاد که در سیلک کاشان بهدست آمده نگاره + در زیر انحناى شاخ گوزن پیدا است. در کتاب مذاهب بزرگ جهان تصویرى است که از کف پاى بودا و بر آن نگارههائى است که شناساننده و باورها و آئین و سمبولهاى او است از جمله بر چهار انگشت پاى وى نشانه گردونه مهر دیده مىشود. شمال و شمال باخترى ایران مرکز مهرپرستان بوده است. پلوتارک(پلوتاریک یا پلوتارخوس - Plutarkus = در سال ۴۶ پس از میلاد زاده شده و در سال ۱۲۰ در گذشته.) مىگوید: ”هرمزد در عالم معنوى به نور همانند است و اهریمن به تاریکى و میان این دو مهر قرار دارد“.(اوستا - یشتها، گزارش پورداود ص ۴۰۱) زرتشت براى گسترش مزداپرستى از اهمیت ایزدان دیگر کاست و مهر را که پایه خدائى گرفته بود یکى از ایزدان کیش خود بهشمار آورد. با نگرش به اینکه نشانه گردونه مهر به شاهین و فروهر هم بسیار نزدیک است مىتوان پنداشت در زمانى که از اهمیت مهر کاسته شده نشانه مقدس میترائیسم رفتهرفته به شاهین مبدل شده و این شاهین و نگاره فروهر تمام جاذبه معنوى و روحانى این نشانه را گرفته و مظهر فر و شکوه مینوى گردیده است. هماکنون این نقش را به گونهاى دیگر بر کاشى کارى سر درب خاورى آرامگاه بایزید در بسطام مىتوان دید. میترا بهمعناى رفیق و همدم یکدل و یارىکننده است. آدیتها فرزندان آدیت (Adit) بوده و جزءِ هفت خدایانى هستند که در آسمان زندگى کردهاند و مافوق آنها وارونا است.(Varunan) که برشش خدا سرورى دارد و آدیت خوانده مىشود، و میترا بلافاصله پس از او قرار دارد. در کتب هندوئی، میترا در شکل و هیئت خداوند خورشید کمتر ظاهر مىشود، که مشهورترین آنها سورى (Surya) یا سویترى (Savitri) است که خود هفتمین آدیتیَ نیز هست. وارونا، خداى آسمان و ربالنوع شب نیز هست. میترا خداى روشنائى و نور و خداى موکل روز است. براى این دو خداى شب و روز، مراسم مشترکى برپا مىکنند. میترا و وارونا از خدایان کهن هندوها هستند و گاهى آنها را بزرگترین خدایان خوانده با اورانوس (Uranos) یونانیان برابر مىدانند. میترا، خداوند آبها و دریاها نیز هست و یکى از صفات او اود - دام (Ud-dama) یعنى محاصرهکننده است و همسر او وارونى (Varuni) الهه شراب است و در اساطیر گاهى با نامهاى چون سورا (Sura) یا ماد (Mada) نیز خوانده مىشود. در تأویلات اساطیری، بهویژه با وجود مشابهاتى در اوستا و منابع پهلوى و آئین مهر بین میترا و گاوکشى رابطهاى مىتوان دید. خدایان در صدد برآمدند گاو مقدس را که وهجرگا آفریده بود از بین ببرند و سرانجام همین کار را کردند. کشته شدن گاو مقدس و جارى شدن خون او بر روى زمین موجب رستاخیز طبیعت و بهوجود آمدن انواع جانوران و گیاهان شد. بعدها در پردههاى نقاشى در مهراب(مهرآب - دریا پنجرهاى که به طرف آفتاب باز مىشد و مؤمنان به طرف خورشید اهورامزدا را پرستش مىکردند (بهمعناى مکانى بهطرف خورشید)) همه مهرابهها با تغییراتى جزئی، قربانى کردن گاو را ترسیم کردند. غار با سقف نیلگون و تزئین ستارهای، کنایه از آسمان و کل جهان بود و بههمین جهت محل ورود و حواشى غار را با گل و گیاه تزئین مىکردند و جریان آبى را به داخل مهرابه جهت شستشو برمىگرداندند. همین امر باعث شد که در فصل بهار قربانى گاو انجام شود و چنین تفسیر گردید که اگر خون گاو بر روى مزارع و دشتها و بیشهزارها بریزد، طراوت و فراوانى در طبیعت از سر گرفته مىشود. دم گام داراى نقش موثرى است، زیرا خوشههاى گندم از آن تولید مىشود. پس از رستاخیز بهار و گذر تابستان و پائیز، ناگهان زمستان همه چیز را تباه مىکرد، سبزى و طراوت و شادابى و زندگى طبیعت خاموش و راکد مىماند، اما با طلیعه بهار، قتل گاو منجر به آفرینش دوباره زندگى بر روى زمین مىشد. در بابل، سومر، چین، ژاپن، سوریه، روم، یونان، مصر، هند و جاهائى دیگر این روایت و همانند آن موجود بود. و بهتدریج کشتن گوسفند و بز و خروس باب شد. بهموجب بند هش و برخى دیگر از منابع پهلوى چون زمینه خرد، جاماسپنامه و دینکرد، اهریمن به نخستین آفریده اهورامزدا در نبرد میان خیر و شر دست یافت و گاو کشته شد، آنگاه از خون و پیکر آن انواع گیاهان و جانوران در پهنه زمین بهوجود آمد و آنگاه که اهریمن در صدد برآمد که نطفه گاو را از بین ببرد، نطفه به کره ماه انتقال یافت، بههمین سبب رویش گیاه و ازدیاد نسل جانوران با ماه پیوند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 38 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 مقدمه مطالعه کائنات از زمین و آسمان و خورشید آغاز شد. انسانهای دوره ما قبل علم عقیده داشتند که در مرکز جهان هستند و خورشید و سایر سیارات به گرد زمین مرکزی میگردند. کپرنیک مرکز عالم را در نزدیکی خورشید فرض کرد که زمین نیز همراه سایر سیارات به گرد آن میچرخد. گالیله هم به کمک تلسکوپ خود واقعیاتی را جهت نظام جهانی پیشنهادی کپرنیک کشف کرد. کپلر ، اسحاق نیوتن ، … کائنات را فراتر از گذشته گسترش دادند و درگیری با مسایل کیهانی ادامه داشت تا اینکه آلبرت انیشتین در 1915 با ارائه نظریه نسبیت عام نشان داد که فضا و ماه محدود ، ولی نامحصور است که میتواند منبسط یا منقبض شود. او کائنات را دارای تاریخ دانست. در این دوره که به دوره کیهانی معروف شده فکر بشر معطوف به گذشته جهان شد و دانشمندان در سراسر جهان اکنون در فکر پاسخ به این سوالات هستند که : جهان در گذشته چگونه بوده است؟ آینده جهان چه خواهد بود؟ فرآیند تکوین کیهان تا کی ادامه خواهد یافت؟ و … علم نجوم چيست ؟ نجوم مطالعه مواد است و مقدمه ايست درباره فرايند بوجود آمدن آنچه در آنسوي جو زمين است كه اين جهان ، آسمان و گوي آسمان را از اتم هاي كوچك تا گيتي وسيع شامل مي شود . منجمان اجرام آسماني مانند سيارات ، ستاره ها ،ستاره هاي دنباله دار ، كهكشانها، سحابيها و مواد بين كهكشانها را مطالعه مي كنند . براي اينكه چگونگي تشكيل شدن ، چگونگي بوجود آمدن و منسب هر كدام را مشخص مي كنند و اينكه چگونه بر يكديگر تاثير مي گذارند و چه اتفاقي ممكن است براي آنها بيفتد . 2 بخشي از جهان ما ، زمين وانچه در آن اتفاق مي افتد اختر شناسي را شامل مي شود ،در واقع زمين آزمايشگاه ماست و هرچه كه درباره جهان مي دانيم از آنچه از زمين مي توانيم ببينيم و دريابيم ويا تصور كنيم سرچشمه گرفته است. چگونه علم نجوم بوجود آمد؟ قبل از اختراع تلسکوپ ، در نزدیکی قرن هفدهم ، نجوم بر مبنای مشاهده با چشم غیر مسلح پایه گذاری شده بود. در ابتدا مردم از محل ستارهها و سیارات در آسمان نقشه تهیه میکردند. متمدن ترینها برای نقشه برداری آسمان نظام داشتند و میدانیم که امروزه نجوم از نظریات یونانیان باستان سرچشمه میگیرد. در سال 150 میلادی یک منجم و ریاضیدان یونانی به نام کلودیوس بطلمیوس یک رساله درباره علم نجوم نوشت. او در آن 48 گروه ستارهای که صورت فلکی نامیده میشدند را فهرست کرد ، مانند جبار ، برساووش و ... که بیشتر از اسامی اساطیر گرفته شدهاند. همانطور که ما هنگام نگاه کردن به ابرها ، آنها را به اشکالی از اجسام آشنا تصور میکنیم، همانگونه بطلمیوس در گروهبندی ستارگان اشکال آشنا را مشاهده کرد. همچنین بطلمیوس متوجه شد که ستارگان در سرتاسر آسمان حرکت میکنند، او گفت که تمام اجرام آسمانی به دور زمین که مرکز جهان بیحرکت ایستاده، حرکت میکنند. این نظریه علمی برای قرنها پذیرفته شده بود. تئوری بطلمیوس راجع به جهان طرح زمین مرکز نامیده شد، زیرا در آن زمین در مرکز عالم قراردارد. نقش گالیلئو گالیله گالیله در پیزای ایتالیا در 1564 در اواسط دوره رنسانس متولد شد. گالیله فقط اولین کسی که تلسکوپ را روی ستارگان متمرکز کرد نبود، او همچنین دیدگاه متفاوتی نسبت به جهان ایجاد کرد. گالیله استاد نجوم ، ریاضی ، فیزیک ، فلسفه و تبلیغات بود . تصور او (و احتمالا واقعیت) از یک نبوغ ذاتی بود: زیرک ، شوخ و اما زننده بود. مردم مهم انجمن او را جستجو میکردند، تا وقتی که کار منفور و خطرناک حمایت از دیدگاه خورشید مرکزی کپرنیک راجع به منظومه شمسی را در کارهایش انتشار داد: ما این حقیقت را پذیرفتیم که خورشید در مرکز منظومه شمسی است و ما ممکن است گفته باشیم (هرکس میداند که خورشید به دور زمین می چرخد و فقط تعداد کمی دانشمند د 3 یوانه فکر میکنند غیر از این است). در سال 1543 نیکولاس کوپرنیکوس رساله پیشنهادیاش را که تمام سیارات به انظام زمین به دور خورشید میچرخند منتشر کرد. این پیشرفت غیر منتظره برای عدهای بطور محرمانه خوشایند بود، برای قدرتمندترین دولت اروپا در آن زمان (کلیسای کاتولیک روم) در وضع موجود مسلما منفعتی وجود داشت. با این همه عقاید نظام و تواناییاش رویه زمین مرکزی در جهان باقی ماند. گالیله بطور آشکارا از دیدگاه جهانی کپرنیک در مقابل کلیسا حمایت کرد. روش رهبر کلیسا با دیگر بدعت گذاران نادیده گرفتن آنها یا آسیب رساندن به آنها با برخی شرایط بود. اما کلیسا نمیتوانست گالیله را نادیده بگیرد. در سال 1634 گالیله به دادگاه کلیسا آورده شد و ادعا کرد که دست از عقاید بدعت گذارانهاش درباره منظومه شمسی برداشته است. روبرو شدن با شکنجه و مرگ ، گالیه را وادار به تسلیم شدن کرد. او هنگامی که اتاق محاکمه را ترک کرد زیر لب گفت بی اعتنا به آنچه مجبور به گفتن شده بود ادعا کرد که زمین هنوز به دور خورشید میچرخد. گالیله بقیه عمر خود را در زیر شیروانی خانهای تا سال 1642 گذراند 355 سال بعد در سال1992 کلیسا رسما طرح کپرنیک را در مورد منظومه شمسی پذیرفت. بسياري از ابزارهاي دريانوردي و نجوم توسط ايرانيان اختراع شده است. كهنترين سند دريانوردي ايرانيان، مهري است كه در چغاميش خوزستان بدست آمده است. تاريخ تمدن ناحيه چغاميش به ششهزارسال پيش از ميلاد ميرسد. اين مهر گلين، يك كشتي را با سرنشينانش نشان ميدهد. در اين كشتي يك سردار پيروز ايراني، بازگشته از جنگ، نشسته، و اسيران زانوزده در جلوي او ديده ميشوند. در اين مهر يك گاو نر و يك پرچم هلالي شكل هم ديده ميشوند. نقشهاي برجسته پاسارگاد نمايانگر توانمندي دريايي ايرانيان و فرمانروايي ايشان بر هفتدرياست. تاریخ نجوم را میتوان به سه گروه تقسیم کرد:دوره ی زمین مرکزی دوره ی کهکشانی و دوره ی کیهانی.اغاز دوره ی اول در تاریخ باستان است و پایان ان در قرن شانزدهم.دوره ی دوم از قرن هفدهم تا قرن نوزدهم طول کشید و دوره ی سوم در قرن بیستم اغاز شد و هنوز ادامه دارد. 1.دوره ی زمین مرکزی 4 منجمان نخستین معتقد بودند که زمین باید در مرکز جهان باشد و فرض می کردند که خورشید ماه و ستارگان به دور زمین ساکن میگردند.علاقه ی انان که به معنای امروزی کلمه چندان علمی نبود به طور عمده معطوف بود یه مسائل علمی به رابطه واقعی یا فرضی رویداد های اسمانی با حوادث زمینی و به جست وجوی اسمان به خاطر یافتن نشانه هایی از وقایع سعد و نحس. اما با این وجود کشف های برجسته ای در این دوران صورت پذیرفت. کرد.دایره البروج- مسیر ظاهری خورشید از میان ستارگان -به دقت تمام تعریف شد.دوره ی کامل کسوف و خسوف تعیین گردید و حتی در قرن دوم پیش از میلاد به حرکت محور زمین پی برده شد.پایان دوره ی زمین مرکزی در قرن شانزدهم با شخصیت بزرگ نیکو لائوس کوپر نیکوس پیوندی نزدیک دارد. 2.دوره ی کهکشانی می توان گفت که نجوم جدید با این دوره اغاز میشود.کوپر نیکوس نشان داد که زمین نه تنها مرکز جهان نیست بلکه فقط یکی از سیاراتی است که به دور خورشید مرکزی می گردد.معلوم شد که زمین که به هیچ روی منحصربه فرد نیست سیاره ای کاملا معمولی است که به طرز معمولی حرکاتی معمولی دارد.در حقیقت اشکار شد، که خورشید مرکزی خود ستاره ای از ستاره های بیشمار اسمان است یکی از بیلیون ها ستاره ی همانند دور و بر ما است که برخی بزرگتر و برخی کوچکتر از خورشید ، برخی سبکتر و بعضی سنگینتر از خورشیداند. در این دوره روش مطالعه ی نجوم پیوسته علمی تر شد و انگیزه ی اصلی آن میل به شناخت وفهم قوانین بنیادی حاکم بر حرکت اجرام آسمانی و توضیح چیز هایی بود که بشر به چشم می دید. پیشرفتی که از قرن شانزدهم تا پایان نوزدهم صورت گرفت نتیجه ی تلفیق کارآمدی از رصدهای پر دامنه وسایل پیشرفته وکار نبوغ آمیز علمی بود. رصد ها اطلاعات وسیعی که اهمیت بنیادی داشت با کار سخت رصد کنندگان دقیق که نام بزرگ تیخو برائه در صدرآانان است جمع آوری شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 14 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1 تاریخ هنر نقاشی در ایران به زمان غارنشینی برمیگردد. در غارهای استان لرستان تصاویر نقاشی شده از حیوانات و تصاویر کشف شده است. نقاشیها بوسیله (W.Semner) بر روی دیواره های ساختمانها در ملایر و فارس که به 5000 سال پیش تعلق دارند کشف شده است. نقاشی های کشف شده در مناطق تپه سیالک و لرستان بر روی ظروف سفالی، ثابت می کند که هنرمندان این مناطق با هنر نقاشی آشنایی داشته اند. همچنین نقاشیهایی از دوران اشکانیان، نقاشی های معدودی بر روی دیوار، که بیشتر آنها از قسمتهای شمالی رودخانه فرات بدست آمده، کشف شده است. یکی از این نقاشیها منظره یک شکار را نشان میدهد. وضعیت سوارها و حیوانات و سبک بکار رفته در این نقاشی ما را بیاد منیاتورهای ایرانی می اندازد. در نقاشیهای دوران هخامنشی، نقاشی از روی چهره بر سایر نقاشی های دیگر تقدم داشت. تناسب و زیبایی رنگها از این دوران، بسیار جالب توجه است. نقاشی ها بدون سایه و با همدیگر هماهنگی دارند. در بعضی از موارد، سطوح سیاه پر رنگ را محدود کرده اند. مانی، (پیامبر و نقاش ایرانی)، که در قرن سوم زندگی میکرد، یک نقاش با تجربه و ماهر بود. نقاشی های او یکی از معجزاتش بود. نقاشی (Torfan) که در صحرای گال استان ترکستان در چین بدست آمد، مربوط است بسال 840 تا 860 بعد از میلاد. 3 این نقاشی های دیوارنما مناظر و تصاویر ایرانی را نمایش میدهند. همچنین تصاویر شاخه های درختی در این نقاشی ها وجود دارند. باستانی ترین نقاشی های دوران اسلامی، که بسیار کمیاب است، در نیمه نخست قرن سیزدهم به وجود آمده بودند. مینیاتورهای ایرانی (طرح های خوب و کوچک) بعد از سقوط بغداد در سال 1285 میلادی بوجود آمدند. از آغاز قرن چهاردهم کتابهای خطی بوسیله نقاشی از صحنه های جنگ و شکار تزئین شدند. چین از قرن هفتم به بعد به عنوان یک مرکز هنری، مهمترین انگیزه برای هنر نقاشی در ایران بود. از آن به بعد یک رابطه بین نقاشان بودائی چینی و نقاشان ایرانی بوجودآمده است.
از لحاظ تاریخی، مهمترین تکامل در هنر ایرانی، تقبل طرحهای چینی بوده است که با رنگ آمیزی که ادراک ویژه هنرمندان ایرانی است مخلوط شده بود. زیبایی و مهارت خارق العاده نقاشان ایرانی واقعاً خارج از توصیف است. در قرن اول اسلامی، هنرمندان ایرانی زینت دادن به کتابها را شروع کردند. کتابها با سرآغاز و حاشیه های زیبا رنگ آمیزی و تزئین شده بود. این طرحها و روشها از یک نسل به نسل دیگر با همان روش و اصلوب منتقل می شد، که معروف است به "هنر روشن سازی". هنر روشن سازی و زیبا کردن کتابها در زمان سلجوقیان و مغول و تیموریان پیشرفت زیادی کرد. شهرت نقاشی های دوران اسلامی شهرت خود را از مدرسه بغداد داشت. مینیاتورهای مدرسه بغداد، کلاً سبک و روشهای نقاشی های معمولی پیش از دوره اسلامی را گم کرده است. این نقاشی های اولیه و بدعت کارانه فشار هنری لازم را ندارند. مینیاتورهای مدرسه بغداد اصلاً متناسب 3 نیستند. تصاویر نژاد سامی را نشان میدهد؛ و رنگ روشن استفاده شده در آن نقاشی را. هنرمندان مدرسه بغداد پس از سالها رکود مشتاق بودند که آیین تازه ای را بوجود آورده و ابتکار کنند. نگاه های مخصوص این مدرسه، در طرح حیوانات و با تصاویر شرح دادن داستانها است. اگر چه مدرسه بغداد، هنر پیش از دوره اسلامی را تا حدی در نظر گرفته بود، که بسیار سطحی و بدوی بود، در همان دوره هنر مینیاتور ایرانی در تمام قلمرو اسلامی از آسیای دور تا آفریقا و اروپا پخش شده بود.
از میان کتابهای مصور به سبک بغداد میتوان به کتاب "کلیله و دمنه" اشاره کرد. تصاویر نامتناسب و بزرگتر از حد معمول رنگ شده است؛ و فقط رنگهای معدودی در این نقاشیها بکار رفته است. بیشتر کتابهای خطی قرن سیزدهم، افسانه ها و داستانها، با تصاویری از حیوانات و سبزیجات تزئین شده است. یکی از قدیمی ترین کتابهای کوچک طراحی شده ایرانی بنام "مناف الحیوان" در سال 1299 میلادی بوجود آمده است. این کتاب مشخصات حیوانات را شرح میدهد. در این کتاب تاریخ طبیعی با افسانه 4 در هم آمیخته شده است. موضوعات این کتاب که تصاویر بسیاری دارد، برای آشنایی با هنر نقاشی ایرانی بسیار مهم است. رنگها روشن تر و از روش مدرسه بغداد که روشی قدیمی بود جلوتر است. پس از هجوم مغولان، یک مدرسه جدید در ایران به نظر میرسید. این مدرسه تحت تأثیر از هنر چینی و سبک مغول بود. این نقاشی ها همه خشک و بی حرکت و خالص و یکسان، مانند سبک چینی است. بعد از حمله مغول به ایران، آنها تحت تأثیر از هنر ایرانی، نقاشان و هنرمندان را تشویق کردند. در میان نقاشی های هنرمندان ایرانی میتوان سبک مغول هم مشاهده کرد، لطافت ها، ترکیبات آرایشی، و خطوط کوتاه خوب که میتوان آنها را بشمار آورد. نقاشی های ایرانی بصورت خطی و نه ابعادی می باشد. هنرمندان در این زمینه از خود یک خلاقیت و اصالت نشان داده اند. هنرمندان مغول دادگاه سلطنتی نه فقط به تکنیک بلکه به موضوعات ایرانی هم احترام گذاشتند. یک بخش از کارشان شرح دادن به آثار ادبی ایران مانند شاهنامه فردوسی بود. میان موضوعات مختلف بیشترین علاقه آنها به تصویریسم (کتابهای با تصاویر زیاد) بود. بر خلاف مدارس مغول و بغداد بیشترین کارها از مدرسه هرات بجا مانده است. مؤسس این سبک نقاشی مدرسه هرات بود؛ که از نیاکان تیموریان بودند و این مدرسه را بخاطر محل تأسیس آن مدرسه هراتی نامیدند. متخصاص هنر نقاشی بر این باورند، که نقاشی در ایران در دوران تیموری به اوج خود رسیده بود. در طول این دوره استادان برجسته ای، همچون کمال الدین بهزاد، یک متد جدید را به نقاشی ایران عرضه کرد. در این دوره (تیموریان) که از سال 1370 تا 1405 میلادی به طول انجامید؛ هنر نقاشی و کوچک
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
14 موضوع: تاريخ هنر چين فهرست مطالب عنوان صفحه مقدمه 1 صنايع دوره سنگي 4 هنر رسمي و عصر مفرغ 10 نقشه 21 1 مقدمه: چين، در سرتاسر تاريخ طولاني ثبت شدهاش، توانسته است مرزهايش را تقريباً بدون آنكه خود به تهاجمي دست زند حفظ كند. اين امر مسلم كه هر ادبيات و هم هنرها در چين در طي چندين هزاره وابستگي متقابل بسيار چشمگيري داشتهاند، خود مؤيد اين نظر است كه فرهنگ چين نيز به همين اندازه عاري از گسست بوده است. با اين همه، فرهنگ چيني كه تجلي آن را در هنرها و هنرهاي كاربردي مييابيم، سنتي ناب و خالص نبوده است. كنجكاوي و علاقه به نقشمايههاي خارجي كه از همسايگان شرقي و غربي وام گرفته ميشده به استادي در فن و گنجينهاي غني از سبكهاي مختلف شكل داده است، اما عشق به سنت، حفظ تجانس را تضمين كرده است. هرگاه نقشمايهها و سبكها جذب سنت چيني شدهاند، در طي قرون، هم سو با علاقه به كهنگرايي كه در بخش اعظم هنر چيني جاري است بارها از نو سربرداشتهاند. همين علاقه ما را به اين ديدگاه سوق ميدهد كه چين فرهنگ هنري كي پارچه و خود بسندهاي دارد. يكي از پرنفوذترين واردات پذيرش آيين بودايي و در قرن دوم قم بود كه فرهنگ ديني و فلسفي جديدي را با هنر و شمايلنگاري ملازم آن به چين آورد. در پي آن، سبكهاي جديد نقاشي فيگور و پيكرهسازي، و نيز الگوهاي جديد در طراحي معابد، اثاث و تزيينات آنها لازم افتاد؛ جذب اينها قرنها به طول انجاميد. بخش اعظم هنر بودايي از سنتهاي آسياي مركزي الهام ميگرفت كه خود ريشه در الگوي اصلي در شمال هند داشتند. در چين، شمايلنگاري بودايي نقشي مهم در پيكرهسازي و نقاشي داشته است. پيكرههاي بزرگ مقايس پيش از اين، قالب هنري بومي مهمي نبودند، اما در قرون پنجم و ششم ديگر نقش برجستههاي باابهت و پيكرهاي سنگي بيتكيهگاه براي غار. معبدها و بناها چوبي ساخته ميشد. در سدههاي ميانه، و بعدتر، سبكهاي هنري تبتي، مغولي و گوركانيان هند در چين در دورههاي محبوبيت و نفوذ يافتند، اما تأثير آنها در كل چندان گسترده نبود. رشد لايهبندي در جامعة چين تنوع بيشتر در سبكهاي هنري و تنوع بيشتر در مواد و مصالح كار را اقتضا ميكرد. از همان مراحل اوليه، مهارت در تزيينات سطح، چه باكنده 2 كاري روي سنگ يا ريختهگري فلزات، در چين به وجود آمد. نقشمايههاي به كار رفته به صورت تزيينات نقش شده بر سفالينهها تا به امروز باقي ماندهاند. از دورة زمامداري دودمان هان، نقاشي و خوشنويسي معتبرترين شاخهها هنر بياني بودهاند. اين هنرها، كه اهل قلم نيز دستي در آنها داشتند، با فلسفة زندگي آنان عجين است. خوشنويسي، كه از ديرباز يكي از قالبهاي جدي هنر تلقي ميشده است. بيانگر قدرت شخصيت خطاط است و بنابراين چيزي فراتر از كلمات نوشته شده را بيان ميدارد. در قرن بيستم، به دلايل سياسي و عقيدتي، شاهد تلاش براي وارد كردن سبك خارجي (به صورت نقاشي رنگ روغن و پيكرهسازي روسي) به منظور پركردن خلأ مفروض در هنرهاي بومي معاصر بودهايم. به سفارش حكومت مؤسساتي براي تعليم نقاشان و پيكرهسازي براي توليد «هنر رسمي» با سبك و شيوهاي بيگانه با سبكهاي تثبيت شدة چيني به وجود آمده است. اين امر در شكل فعلياش شايد حركتي گذرا باشد، اما به هر حال حركتي است كه با خود تغييري عظيم در آموزش هنر و درك بيشتر كاربردهاي هنر به همراه آورده است و شايد در چين تأثيراتي ماندگار داشته باشد. با اين كه هنرها و هنرهاي كاربردي در چين، پيوسته مفاهيم خارجي در جذب كردهاند، همگي گويي سبكي قابل شناسايي دارند؛ و اين گواهي است بر ثبات جامعة چين. در جامعهاي چين تجاري، تماس با خارج عمدتاً از طريق داد و ستد بوده است، گو كه در زمانهايي تجارت به معناي پيشكش دادن و گرفتن و مبادله به معناي اداي احترام بوده است. هر تلاشي براي شناساندن سبك چيني بايد پيچيدگي فرهنگياي را لحاظ كند كه طي پنج هزار سال ساخته شده بي آن كه چيزي را به دور بيندازد. كهنگرايي در چين، كه با پيچيدگي بسيار غريبي همراه بوده است، گويي سبب شده كه ذوقي متكي به خويش دست نخورده باقي ماند و سبكي چند وجهي خلق شود. 4 صنايع دوره نوسنگي حدود هزارة پنجم تا قرن هجدهم قبل ازميلاد در شبه قارة چين دورة نوسنگي مردماني ميزيستند كه در گسترهاي وسيع پراكنده بودند، در كنار درههاي رود زرد و شاخابههاي آن، در دشتهاي باتلاقي شاندونگ كنوني، و در سمت جنوب بر كنارة يانگ تسه و دورتر. دست كه از هزارة پنجم قم اين اقوام گوناگون در دهكدههايي سكونت داشتند، زمين را شخم ميزدند، شكار و ماهيگيري ميكردند. از همان اوايل اين دوره خوك و سگ را اهلي كردند و ظروف گلي و ابزاري ساده از سنگ و استخوان [1] ساختند. امروزه از روي شكل و نقوش سفالينههاي آنان ذوق بصريشان را ميتوان ارزيابي كرد. تا جايي كه ما ميدانيم، از دورة نو سنگي هيچ كندهكاري يا ديوارنگارهاي باقي نمانده است، و به نظر ميرسد كه هنرمندان اين جوامع سفالگران بودهاند. آنان ظروف سفالي را به روش فتيله چين، ورقهاي، يا حجمسازي در اشكال مختلف كه رفته رفته متنوعتر ميشد ميساختند و در دماي پايين ميپختند. در اغلب جوامع نوسنگي ظروف با دو كيفيت توليد ميشد. سفالينههاي خاكستري با اثر ريسمان فشرده بر آن براي استفادة روزمره به تعداد زياد توليد ميشد، اما ظروف با صناعت و تزيينات ظريفتر نيز يافت ميشدند. ظروف اولية منطقة شانشي (هزارة پنجم تا چهارم قم) و ظروف متعلق به جوامع ساكن شمال غرب (هزارة سوم تا دوم قم) يك دست و صيقل خورده بودند و نقوشي با گلابه به رنگهاي مشكي، قرمز و سفيد بر آنها ايجاد ميشد؛ در جانب شرق و جنوب، مردمان سفالينة مشكي ظروفي بيآرايه با اشكالي غريب ميساختند. تصوير دورة طولاني بين حدود 4000 قم تا حدود 1700 قم، كه هنوز كامل نشده است، نشان ميدهد كه نخستين سكونت گاهها در حوضة مركزي رود زرد و در درة رود وي شكل گرفتند. در ميان سكونت گاههاي كرانة رود زرد در دورة نوسنگي، سكونت گاه واقع در بانپو در نزديكي شيان كنوني بهتر از بقيه حفظ شده است؛ در آنجا دهكدهاي بزرگ در كرانة رود از حفاري بيرون آمده و حفظ شده است. محوطة بانپو كه احتمالاً در دو مرحله و در طي دورهاي طولاني (ح 4000 تا 3000 قم) مسكون بوده است، از سكونت گاهي گسترده تشكيل شده با يك تاحية مسكوني مشخص متشكل از خانههاي مدور كوچك [2، 3] و يك محل اجتماعات، يكي ناحية دفن مردگان دور از دهكده، و ناحية سفال
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 56 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 تاریخ هنر انسانها هنر را برای تسکین خود برگزیدهاند ، چه هنرمندان و چه مخاطبان اثر هنری در هنر مایه آرامش میجویند . آنچه در هنر به نظر اصل است ، زیبایی است . هرچند در هرزمانی زیبایی را به شکلهای مختلفی درک میکنند. بعضی هنر را آینه واقعیتهای موجود درجهان از طبیعت تا زندگی آدمها به حساب میآورند . یعضی زمانی نام هنر را بر چیزی میگذارند که سازنده اش با آن احساس آرامش کند و آنچه در نظر دارد به تمامی بیان کرده باشد . بعضی میگویند ؛ اگر مخاطب به درستی نفهمد که هنرمند چه میگوید ، اثر چه ارزشی میتواند داشته باشد . بعضی از شکل اثر حرف میزنند که اگر اثر هنری از قواعد و شکل درست هنر پیروی نکند ، یک اثر هنری خلق نکرده است . اما اکنون همه این گروهها بعد از قرنها بحث میدانند که اثر هنری درواقع همه اینهاست . و تک تک این گروهها حق دارند ولی بدون بقیه ناقص هستند . بسته به آنکه هنرمند چه ابزاری را برای بیان هنرش انتخاب کند ، هنرها شاخههای مختلفی را تشکیل دادهاند. همچنان که باید بدانیم بعضی سخنها را فقط با بعضی ابزارها میتوان گفت . مثلا شاید هیچوقت نتوانیم ،صرفا از روی یک شعر حافظ یک فیلم سینمایی بسازیم ، زیرا حافظ با دقت مطلبی را انتخاب کرده که صرفا با شعر بیان میشود . د راین صورت این اثر برای همیشه بصورت یک شعر باقی است و هیچکس خود آنرا به زبان دیگر درنمیآورد . و لی شده است که یک اثر هنری با یک ابزار دیگر بیان بسیار زیبایی به خود گرفته است . اما همچنان که گفته شد ،اصل در هنر زیبایی است . باهر ابزاری که میطلبد ،باید چیز زیبا را خلق کنیم و آنرا به جهان و آدمها هدیه کنیم . این میتواندبرای همیشه ماندگار باشد. مانند مجسمه سازی در دورهای از یونان یا نگارگری دوره عباسی در ایران . یکی از مسائل مهم در هنر امروز بصری شدن بیش از اندازه آن است ،بصری شدن یعنی آثار هنری از راه دیدن در ما تاثیر میگذارند . امروز هر کسی میداند که معنی یک قلب ، عشق است . یا همه وقتی تصویر میکی ماوس رامیبینیم ،در حالیکه بکلی با یک موش واقعی فرق میکند آنرا تشخیص میدهیم . همچنانکه بسیاری از رنگها تاثیرات خاصی روی بیننده خود میگذارند.این کاری است که هنرمندان در طول قرنها انجام دادهاند . و همچنان هم معانی جدیدی را در ذهن ما میکارند . هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند . اما باید بدانیم که همیشه هنرها درهم تاثیر میگذارند و گاه از هم جدا میشوند . یک عکاس میتواند از یک نقاشی ایده عکس بگیرد ،یا نقاشی با شنیدن یک موسیقی به فکر کشیدن یک تصویر بیافتد . یا طراحی صحنه از نقاشی ساده پردهها شروع کند ولی آنقدر دور شود که از دل آن نورپردازی ، طراحی لباس و رشته مجزایی بنام طراحی صحنه شکل بگیرد . همچنین بسیاری از رشتهها نه بصورت غیر مستقیم با هنر در ارتباط هستند ،مانند معماری که یک رشته مهندسی به حساب میآید ولی معمارباید یک هنرمند خوب هم باشد ، یا سینما بصورت عکس علاوه برآنکه هنر است با مسائل فنی و تکنیک های فنی دست و پنجه نرم میکند . درهر زمینهای سعی برآن شده علاوه برآنکه توضیحات به سادگی ارائه شود ،ولی یک قسمت برای دوستانی که علاقهمند هستند درآن رشته دست به تجربههای شخصی بزنند، در نظر گرفته شود. راهنماییهای سریع و فقط برای این دسته از دوستان جدا از مطالب اصلی آورده میشود 2 تاریخ هنر انسانها هنر را برای تسکین خود برگزیدهاند ، چه هنرمندان و چه مخاطبان اثر هنری در هنر مایه آرامش میجویند . آنچه در هنر به نظر اصل است ، زیبایی است . هرچند در هرزمانی زیبایی را به شکلهای مختلفی درک میکنند. بعضی هنر را آینه واقعیتهای موجود درجهان از طبیعت تا زندگی آدمها به حساب میآورند . یعضی زمانی نام هنر را بر چیزی میگذارند که سازنده اش با آن احساس آرامش کند و آنچه در نظر دارد به تمامی بیان کرده باشد . بعضی میگویند ؛ اگر مخاطب به درستی نفهمد که هنرمند چه میگوید ، اثر چه ارزشی میتواند داشته باشد . بعضی از شکل اثر حرف میزنند که اگر اثر هنری از قواعد و شکل درست هنر پیروی نکند ، یک اثر هنری خلق نکرده است . اما اکنون همه این گروهها بعد از قرنها بحث میدانند که اثر هنری درواقع همه اینهاست . و تک تک این گروهها حق دارند ولی بدون بقیه ناقص هستند . بسته به آنکه هنرمند چه ابزاری را برای بیان هنرش انتخاب کند ، هنرها شاخههای مختلفی را تشکیل دادهاند. همچنان که باید بدانیم بعضی سخنها را فقط با بعضی ابزارها میتوان گفت . مثلا شاید هیچوقت نتوانیم ،صرفا از روی یک شعر حافظ یک فیلم سینمایی بسازیم ، زیرا حافظ با دقت مطلبی را انتخاب کرده که صرفا با شعر بیان میشود . د راین صورت این اثر برای همیشه بصورت یک شعر باقی است و هیچکس خود آنرا به زبان دیگر درنمیآورد . و لی شده است که یک اثر هنری با یک ابزار دیگر بیان بسیار زیبایی به خود گرفته است . اما همچنان که گفته شد ،اصل در هنر زیبایی است . باهر ابزاری که میطلبد ،باید چیز زیبا را خلق کنیم و آنرا به جهان و آدمها هدیه کنیم . این میتواندبرای همیشه ماندگار باشد. مانند مجسمه سازی در دورهای از یونان یا نگارگری دوره عباسی در ایران . یکی از مسائل مهم در هنر امروز بصری شدن بیش از اندازه آن است ،بصری شدن یعنی آثار هنری از راه دیدن در ما تاثیر میگذارند . امروز هر کسی میداند که معنی یک قلب ، عشق است . یا همه وقتی تصویر میکی ماوس رامیبینیم ،در حالیکه بکلی با یک موش واقعی فرق میکند آنرا تشخیص میدهیم . همچنانکه بسیاری از رنگها تاثیرات خاصی روی بیننده خود میگذارند.این کاری است که هنرمندان در طول قرنها انجام دادهاند . و همچنان هم معانی جدیدی را در ذهن ما میکارند . هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند . اما باید بدانیم که همیشه هنرها درهم تاثیر میگذارند و گاه از هم جدا میشوند . یک عکاس میتواند از یک نقاشی ایده عکس بگیرد ،یا نقاشی با شنیدن یک موسیقی به فکر کشیدن یک تصویر بیافتد . یا طراحی صحنه از نقاشی ساده پردهها شروع کند ولی آنقدر دور شود که از دل آن نورپردازی ، طراحی لباس و رشته مجزایی بنام طراحی صحنه شکل بگیرد . همچنین بسیاری از رشتهها نه بصورت غیر مستقیم با هنر در ارتباط هستند ،مانند معماری که یک رشته مهندسی به حساب میآید ولی معمارباید یک هنرمند خوب هم باشد ، یا سینما بصورت عکس علاوه برآنکه هنر است با مسائل فنی و تکنیک های فنی دست و پنجه نرم میکند . درهر زمینهای سعی برآن شده علاوه برآنکه توضیحات به سادگی ارائه شود ،ولی یک قسمت برای دوستانی که علاقهمند هستند درآن رشته دست به تجربههای شخصی بزنند، در نظر گرفته شود. راهنماییهای سریع و فقط برای این دسته از دوستان جدا از مطالب اصلی آورده میشود 2 تاریخ هنر انسانها هنر را برای تسکین خود برگزیدهاند ، چه هنرمندان و چه مخاطبان اثر هنری در هنر مایه آرامش میجویند . آنچه در هنر به نظر اصل است ، زیبایی است . هرچند در هرزمانی زیبایی را به شکلهای مختلفی درک میکنند. بعضی هنر را آینه واقعیتهای موجود درجهان از طبیعت تا زندگی آدمها به حساب میآورند . یعضی زمانی نام هنر را بر چیزی میگذارند که سازنده اش با آن احساس آرامش کند و آنچه در نظر دارد به تمامی بیان کرده باشد . بعضی میگویند ؛ اگر مخاطب به درستی نفهمد که هنرمند چه میگوید ، اثر چه ارزشی میتواند داشته باشد . بعضی از شکل اثر حرف میزنند که اگر اثر هنری از قواعد و شکل درست هنر پیروی نکند ، یک اثر هنری خلق نکرده است . اما اکنون همه این گروهها بعد از قرنها بحث میدانند که اثر هنری درواقع همه اینهاست . و تک تک این گروهها حق دارند ولی بدون بقیه ناقص هستند . بسته به آنکه هنرمند چه ابزاری را برای بیان هنرش انتخاب کند ، هنرها شاخههای مختلفی را تشکیل دادهاند. همچنان که باید بدانیم بعضی سخنها را فقط با بعضی ابزارها میتوان گفت . مثلا شاید هیچوقت نتوانیم ،صرفا از روی یک شعر حافظ یک فیلم سینمایی بسازیم ، زیرا حافظ با دقت مطلبی را انتخاب کرده که صرفا با شعر بیان میشود . د راین صورت این اثر برای همیشه بصورت یک شعر باقی است و هیچکس خود آنرا به زبان دیگر درنمیآورد . و لی شده است که یک اثر هنری با یک ابزار دیگر بیان بسیار زیبایی به خود گرفته است . اما همچنان که گفته شد ،اصل در هنر زیبایی است . باهر ابزاری که میطلبد ،باید چیز زیبا را خلق کنیم و آنرا به جهان و آدمها هدیه کنیم . این میتواندبرای همیشه ماندگار باشد. مانند مجسمه سازی در دورهای از یونان یا نگارگری دوره عباسی در ایران . یکی از مسائل مهم در هنر امروز بصری شدن بیش از اندازه آن است ،بصری شدن یعنی آثار هنری از راه دیدن در ما تاثیر میگذارند . امروز هر کسی میداند که معنی یک قلب ، عشق است . یا همه وقتی تصویر میکی ماوس رامیبینیم ،در حالیکه بکلی با یک موش واقعی فرق میکند آنرا تشخیص میدهیم . همچنانکه بسیاری از رنگها تاثیرات خاصی روی بیننده خود میگذارند.این کاری است که هنرمندان در طول قرنها انجام دادهاند . و همچنان هم معانی جدیدی را در ذهن ما میکارند . هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند . اما باید بدانیم که همیشه هنرها درهم تاثیر میگذارند و گاه از هم جدا میشوند . یک عکاس میتواند از یک نقاشی ایده عکس بگیرد ،یا نقاشی با شنیدن یک موسیقی به فکر کشیدن یک تصویر بیافتد . یا طراحی صحنه از نقاشی ساده پردهها شروع کند ولی آنقدر دور شود که از دل آن نورپردازی ، طراحی لباس و رشته مجزایی بنام طراحی صحنه شکل بگیرد . همچنین بسیاری از رشتهها نه بصورت غیر مستقیم با هنر در ارتباط هستند ،مانند معماری که یک رشته مهندسی به حساب میآید ولی معمارباید یک هنرمند خوب هم باشد ، یا سینما بصورت عکس علاوه برآنکه هنر است با مسائل فنی و تکنیک های فنی دست و پنجه نرم میکند . درهر زمینهای سعی برآن شده علاوه برآنکه توضیحات به سادگی ارائه شود ،ولی یک قسمت برای دوستانی که علاقهمند هستند درآن رشته دست به تجربههای شخصی بزنند، در نظر گرفته شود. راهنماییهای سریع و فقط برای این دسته از دوستان جدا از مطالب اصلی آورده میشود 2 تاریخ هنر انسانها هنر را برای تسکین خود برگزیدهاند ، چه هنرمندان و چه مخاطبان اثر هنری در هنر مایه آرامش میجویند . آنچه در هنر به نظر اصل است ، زیبایی است . هرچند در هرزمانی زیبایی را به شکلهای مختلفی درک میکنند. بعضی هنر را آینه واقعیتهای موجود درجهان از طبیعت تا زندگی آدمها به حساب میآورند . یعضی زمانی نام هنر را بر چیزی میگذارند که سازنده اش با آن احساس آرامش کند و آنچه در نظر دارد به تمامی بیان کرده باشد . بعضی میگویند ؛ اگر مخاطب به درستی نفهمد که هنرمند چه میگوید ، اثر چه ارزشی میتواند داشته باشد . بعضی از شکل اثر حرف میزنند که اگر اثر هنری از قواعد و شکل درست هنر پیروی نکند ، یک اثر هنری خلق نکرده است . اما اکنون همه این گروهها بعد از قرنها بحث میدانند که اثر هنری درواقع همه اینهاست . و تک تک این گروهها حق دارند ولی بدون بقیه ناقص هستند . بسته به آنکه هنرمند چه ابزاری را برای بیان هنرش انتخاب کند ، هنرها شاخههای مختلفی را تشکیل دادهاند. همچنان که باید بدانیم بعضی سخنها را فقط با بعضی ابزارها میتوان گفت . مثلا شاید هیچوقت نتوانیم ،صرفا از روی یک شعر حافظ یک فیلم سینمایی بسازیم ، زیرا حافظ با دقت مطلبی را انتخاب کرده که صرفا با شعر بیان میشود . د راین صورت این اثر برای همیشه بصورت یک شعر باقی است و هیچکس خود آنرا به زبان دیگر درنمیآورد . و لی شده است که یک اثر هنری با یک ابزار دیگر بیان بسیار زیبایی به خود گرفته است . اما همچنان که گفته شد ،اصل در هنر زیبایی است . باهر ابزاری که میطلبد ،باید چیز زیبا را خلق کنیم و آنرا به جهان و آدمها هدیه کنیم . این میتواندبرای همیشه ماندگار باشد. مانند مجسمه سازی در دورهای از یونان یا نگارگری دوره عباسی در ایران . یکی از مسائل مهم در هنر امروز بصری شدن بیش از اندازه آن است ،بصری شدن یعنی آثار هنری از راه دیدن در ما تاثیر میگذارند . امروز هر کسی میداند که معنی یک قلب ، عشق است . یا همه وقتی تصویر میکی ماوس رامیبینیم ،در حالیکه بکلی با یک موش واقعی فرق میکند آنرا تشخیص میدهیم . همچنانکه بسیاری از رنگها تاثیرات خاصی روی بیننده خود میگذارند.این کاری است که هنرمندان در طول قرنها انجام دادهاند . و همچنان هم معانی جدیدی را در ذهن ما میکارند . هنرهای بصری به انواع مختلفی موجود هستند . اما باید بدانیم که همیشه هنرها درهم تاثیر میگذارند و گاه از هم جدا میشوند . یک عکاس میتواند از یک نقاشی ایده عکس بگیرد ،یا نقاشی با شنیدن یک موسیقی به فکر کشیدن یک تصویر بیافتد . یا طراحی صحنه از نقاشی ساده پردهها شروع کند ولی آنقدر دور شود که از دل آن نورپردازی ، طراحی لباس و رشته مجزایی بنام طراحی صحنه شکل بگیرد . همچنین بسیاری از رشتهها نه بصورت غیر مستقیم با هنر در ارتباط هستند ،مانند معماری که یک رشته مهندسی به حساب میآید ولی معمارباید یک هنرمند خوب هم باشد ، یا سینما بصورت عکس علاوه برآنکه هنر است با مسائل فنی و تکنیک های فنی دست و پنجه نرم میکند . درهر زمینهای سعی برآن شده علاوه برآنکه توضیحات به سادگی ارائه شود ،ولی یک قسمت برای دوستانی که علاقهمند هستند درآن رشته دست به تجربههای شخصی بزنند، در نظر گرفته شود. راهنماییهای سریع و فقط برای این دسته از دوستان جدا از مطالب اصلی آورده میشود