لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 96 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
چكيده: به فرمودهي اميرالمؤمنين عليه السلام در نهجالبلاغه پايبندي و تعصب ورزيدن به خصلتهاي نيكو، انسان دوستي، محبت و خدمت به انسانها و به طور كلي جريان يافتن همه امور زندگي در قلمروهاي معنوي بر مبناي حق از جمله عوامل حياتبخش يك تمدن اسلامي است. اين عوامل از جمله خصوصيات ويژه پرستاران است. پرستاران همواره در حد توانايي خود در اين راه گام برداشته و نتايج ارزندهاي را نيز دريافتهاند. لذا پرستاران ميتوانند نقش عمدهاي در اعتلاي تمدن اسلامي داشته باشند. در پي نامگذاري سال 2001 ميلادي از سوي رياست محترم جمهوري به نام سال گفتگوي تمدنها و بر اساس مصوبه كميته دانشگاهي گفتگوي تمدنها، كميسيونهاي نظري و تخصصي در دانشگاه علوم پزشكي و خدمات بهداشتي ايران تشكيل گرديد. اين مقاله با هدف كلي «بررسي نقش و جايگاه پرستاري در ساختار تمدنها و چگونگي كار كردن آنها» كه بيانگر نقش پرستاري در ساختار تمدن اسلامي نيز ميباشد انجام گرفته است. در اين مقاله با پرداختن به پرستاري در ايران باستان، صدر اسلام و پس از اسلام مورد توجه قرار گرفته است. همچنين پس از پرداختن به ارزشها در پرستاري و پيامدهاي اين رشته، پرستاري در ايران كنوني نيز معلوم گرديده است. كلمههاي كليدي (key word) 1- پرستاري در ايران كنوني 2- صدر اسلام 3- پيامدها 4- هدف مقدمه توافق و هماهنگي و سازگاري مطلق در جامعه، بدون اعتدال دلها امكانپذير نخواهد بود. جامعهاي كه مردم آن از اين حركت تكاملي برخوردارند، در پيشبرد علم و هنر و صنعت و اخلاق و ديگر معنويات موفقند. جهان معنوي پيرامون ما ارتباط بسيار نزديكي با جهان مادي دارد. جهان معنوي نيروئي فيضان دارد كه عالم ماده را نگهداري ميكند اين نيروي معنوي روح را زنده نگاه ميدارد. پرستار معنويت است و روح – معنويت جوئي انسان را به اعلاعلين راهنمايي مي كند و مي برد به جايي كه جز خدا نبيني ... در همين راستا تنظيم و گردآوري اين مقاله فرهنگي نشستيم، باشد تا بر خود باوريمان افزوده و از گرمي نيرويمان بطور موثرتري استفاده نمائيم و با عنايات بيچون خداوندي گامهايمان را به عرفات نزديكتر نمائيم. پيشاني از خاك برداريم و مرواريدهائي از اقيانوس جان بر گونههامان، اشك شوق در چشمانمان، بعنوان دستآوردي هر چه كوچك از هستي جان، شاديبخش خلقالله باشيم. تماس با عرفات لاتيناهي با پاكي دل مقدور است. با خدمات عرفاني ميتوان دائما در حال نيايش بود و از راه عالم پاك ماده با اشعه ملكوتي ارتباط برقرار كرد، ارتباط انسان با خويشتن، با خدا و با جهان هستي و همنوع. فصل اول: پرستاري در ايران باستان تا كنون مقدمه درك افكار و عقايد فرهنگي مسلط بر هر دورهاي در فهميدن سابقه و تاريخچه سيستم مراقبتهاي بهداشتي رايج آن عصر كمك زيادي ميكند. الگوي مراقبتهاي بهداشتي، رايج در زمانهاي گذشته تحت تأثير الگوهاي رايج پزشكي و پرستاري امروز، قرار گرفته و تغيير پيدا كرده است. دوره آريايي، زرتشت و هخامنشي قديميترين دوره تاريخ پزشكي در كشور ما دوره آريايي است كه آرياييها در زادگاه اول خود كه همان خوارزم امروزي است و به اصطلاح آنان آرياويژ بوده و به نظر ميرسد سي قرن قبل از ميلاد باشد، شروع شده است. تا هفتصد سال قبل از ميلاد اثري از علوم يوناني در ايران نبوده تا آن كه از پانصد سال قبل از ميلاد يعني دويست سال بعدع آثار علوم يوناني در ايران هويدا گرديده است. از خلال صفحات تاريخ ايران باستان روشن ميشود كه زرتشت خيلي بيشتر از مكاتب طبي يونان در عالم وجود داشته است. مكتب ديگر دوران ايران باستان، مكتب اكباتان ميباشد. اين مكتب قريب يكصد سال پس از زرتشت توسط يكي از شاگردان وي به نام «سئناپوراهوم ستوت) تأمين گرديد. وي با يكصد شاگرد، كار درمان بيماران را عهدهدار بود. طب در دوران قديم در همه كشورها با عقايد ديني همراه بود. درمان بيماران را با عقايد مذهبي توام ميدانستند و اصولا در همه جا ديده ميشد كه كار درمان بخشي به پرستشگاه Hospital مربوط ميشود و كلمه Hospital از لاتين آمده است از كلمه Hospe و Hotel مشتق شده است و Hospitium محلي براي پناه دادن و پذيرايي مسافرين و زوار بوده كه اداره امور اين اماكن با پرستاران زنان و مردان ديني بوده است. در ايران باستان هم عمدتا كار پزشكي با علماي دين و موبدان بوده است، چنانكه فردوسي به دنيا آمدن رستم و ساير امور طبي اين امر را به خوبي بيان ميدارد. در اوستا آمده است كه اولين طبيب ترتيا پدر گرشاسب پهلوان بوده است. اين مرد بر حسب عقيده زرتشتيان مرض و مرگ و زخم تيزه و تب سوزان را از بدنها دور ميكرد. آرياييها عموما علل بيماريها را از خشم خدايان ميدانستند و براي رفع قهر خدايان به قرباني كردن در برابر آنان ميپرداختند. طبق نظرات ايرانيان باستان، عوامل بيماري متعدد بودند مانند برودت و حوادث، گرسنگي و تشنگي، عفونت و كثافت، اضطراب و پيري. بعلاوه زيادهروي و عادات ناپسند نيز بيماري را تشديد مينموده است. رعايت بهداشت شخصي و بهداشت همگاني به عنوان وظيفه براي زرتشتيان آمده است و تامين بهداشت از وظايف فرمانروايان بوده است. در بهداشت همگاني، طب زرتشت مراحل بسيار علمي را پيموده است. از جمله موارد بهداشتي كه بر آن تاكيد شده است، پاكيزه نگه داشتن آب از هر نوع پليدي بوده است و سلاطين هخامنشي در سفرها از هيچ آبي به جز آب ذخيره همراه خود استفاده نميكردند. در ايران باستان، كوشش بر آن بود كه زمين را از آلودگي محفوظ دارند و به اين خاطر مردگان را در زمين دفن نمي
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
2 فهرست : چکیده تاریخ ایران بیش از اسلام ایلامیان مهاجرت آریائیان به ایران مادها هخامنشیان سلوکیان اشکانیان ساسانیان چکیده : جاناتان جونز anathan Jones) گزارشگر روزنامه گاردين از برداشت خود از نمايشگاه آثار باستاني ايران «امپراطوري گمشده» كه در لندن برگزار شده است در تاريخ هشتم سپتامبر 2005 و در مقالهاي، تحت عنوان «امپراطوري شر» (The Evil Empire) امپراطوري ايران باستان را امپراطوري شر خوانده و ايرانيان باستان را نخستين تبهكاران تاريخ 2 ناميده. در همان حال اسكندر مقدوني كه ميليونها نفر را از «بوسفور و آسياي صغير و فينيقيه و سوريه تا هند و سمرقند و آسياي ميانه تا چين را از دم تيغ گذراند و تخت جمشيد را به آتش كشيد ، اسكندر كبير و نجاتدهنده دموكراسي خوانده است.وی در ادامه نوشته دموكراسي در كشاكش جنگ اسكندر عليه استبداد ايراني زاده شد . واگر يونانيان پيروز نميشدند استبداد و بربريت حاكم ميشد و ايرانيان را با داروغه ناتينگهام و ژنرال كاستر مقايسه كرده است . پروفسور آرتور اپام پوپ دانشمند ايرانشناس که جنازه اش بنا به وصیتش درساحل زاينده رود،در نزديكي پل خواجو بخاك سپرده شده .اوکه ترويج و اعتلاي ارزش و اعتبار هنر و فرهنگ كشور ایران رادر دل داشت. می گویند وی با مشاهده عبور ماشینها از روی پل خواجو درازکش بر زمین خوابید تا از تخریب این بنا جلوگیری کند . البته این کار او با خنده ومسخره نمودن ما ایرانیان پایان یافت.وی در چهارشنبه19 شهريورماه سال 1348 در شهر شيراز،در آستانة89 سالگي مرد.وی درباره ایران باستان مينويسد: از اينكه فلات ايران در آخرين مرحله عصر حجر، يعني در حدود اواخر هزاره پنجم (ق.م) داراي يك تمدن بسيار پيشرفته بوده شكي نيست .و فنون كشاورزي، فلزكاري و علم نوشتن اعداد، نجوم و رياضي و مباني ديني و فلسفي از سرزميني كه امروز ايران خوانده ميشود آغاز شد و سرچشمه بسياري از اين امور در فلات فرهنگي ايران است . . مقدمه نگاهی به تاریخچه ایران و ارزش مادی ومعنوی این تمدن نگاهی به تاریخچه ایران و ارزش مادی ومعنوی این تمدن وهمچنین باری را که این تمدن کهن بردوش می کشد تا ایران امروز را به عظمت گذشته برساند را با نگاهی به 4 مساله دیپلماسی درگیر ایران – مساله هسته ای – در سالروز آغاز جنگ هشت ساله ایران و جشن فراموش شده مهرگان تلفیق کنم . آری پیامی از سوی مام وطن می شنوم که با بر شمردن این همه سالروز و مساله سعی در گفتن آن دارم. در ضمن پاسخی دهم بر توهین روزنامه گاردین .واین بحث را به زبان طنز خواهم آورد چه می دانم هیچ زبانی به برندگی و صداقت طنز نیست . موضوعی که اینک می خواهم به آن بپردازم نیاز به پیشنیازی دارد که فهرست وار اول گفته می شود تا بعد بهتر بتوانیم نتیجه گیری کنیم . 1- آیا میدانید ایران چگونه بنا نهاده شد ؟ منظورم امپراطوری باشکوه و عظیم ایران که سر آغاز تمدن بزرگی بود ؟ مطمئنا هر ایرانی میداند که که کوروش کبیر نخستین شاه هخامنشی با اتحاد ماد و پارس براین امر همت گمارد و به دست این مرد خارق العاده وجانشین پر افتخار او داریوش اول , سراسر آسیا تسخیر شد و ایران به نخستین امپراطوری بزرگ جهان بدل گشت که 320 سال دوام یافت . از نیل تا جیحون و از دریای اژه تا رود کنگ عصر نوینی آغاز شده و ثبات بی سابقه ای ایجاد گردیده بود , حکومت مقتدر بر پا شد و شبکه ارتباطی کارآمدی تجارت را تشویق می کرد و ثروت هنگفتی پدید آورده بود .مجموعه کاخها و معابد پاسارگاد وسرامد معماری جهان کهن –تخت جمشید –که معرف سبک معماری هخامنشی است و منشاء قدرت دین و مذهب و هوش سر شار وهنر و ذوق ایرانی است.بالاخره آن وجود مقدس در نبردی با سکها در شمال ایران کشته شد کشته ای که هرگز از یاد نخواهد رفت. جسدش را برای دفن کردن به مزارش درپاسارگاد منتقل نمودند .مزارش دارای 6 پله است که رو به بالا از ارتفاعشان کاسته می شود . 2- ساخت تخت جمشید که یکی از برترین بناهای تاریخی جهان است. در حدود 2500 سال پیش به دستور داریوش بزرگ شروع شد و توسط جانشینان وی ادامه یافت و تغیراتی در 4 ساختمان اولیه آن انجام شد. بر اساس خشت نبشته های پیدا شده در آنجا تمام کسانی که در تخت جمشید کار می کردند حقوق می گرفتند و در آن زمان قانون بیمه داشته اند. زنان نیز آنجا کار می کرده اند.تخریب آن را به اسکندر مقدونی نسبت می دهند.. 3- ایران یک کشور باستانی و بسیار زیباست که از نظر جاذبه های طبیعی یکی از پنج کشور اول و از نظر آثار باستانی یکی از ده کشور اول کره زمین می باشد. هخامنشیان بخش مهمی از تاریخ ایران است تاریخ ایران بیش از اسلام اگر بخواهیم تاریخ ایران پیش از اسلام را بررسی کنیم باید از مردمانی که در دوران نوسنگی در فلات ایران زندگی میکردند نام ببریم. پیش از مهاجرت آریائیان به فلات ایران، اقوامی با تمدنهای متفاوت در ایران میزیستند که آثار زیادی از آنها در نقاط مختلف فلات ایران مانند تمدن جیرفت (در کرمانِ کنونی) و شهر سوخته در سیستان، و تمدن ساکنان تمدن تپه سیلک (در کاشان)، تمدن اورارتو و ماننا (در آذربایجان)، تپه گیان نهاوند و تمدن کاسیها (در لرستان امروز) بجای مانده است. اما تمدن این اقوام کم کم با ورود آریائیان، در فرهنگ و تمدن آنها حل شد. برای بررسی تاریخ ایران پیش از اسلام باید از دیگر تمدنهای باستانی آسیای غربی نیز نام ببریم. شناخت اوضاع و رابطه این مناطق ایران در رابطه با تمدنهای دیگر نظیر سومر - اکد، کلده - بابل - آشور، و غیره نیز مهم است. ایلامیان ایلامیان یا عیلامیها اقوامی بودند که از هزاره سوم پ. م. تا هزاره نخست پ. م. ، بر بخش بزرگی از مناطق جنوب و غرب ایران فرمانروایی داشتند. بر حسب تقسیمات جغرافیای سیاسی امروز، ایلام باستان سرزمینهای خوزستان، فارس، ایلام و بخشهایی از استانهای بوشهر، کرمان، لرستان و کردستان را شامل میشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
0 موضوع تحقیق : تخت سلیمان فهرست مطالب 1 عنوان صفحه مقدمه 2 تاریخچه و موقعیت 2 شیز شهری ناشناخته از ایران باستان 7 موقعیت مکانی 9 کوه زندان سلیمان 9 آبگرم تخت سلیمان 10 قلعه بلقیس 11 چطور به این مکان برویم 11 منابع 14 مقدمه در زمان ساسانیان ایرانیان سه آتشگاه بزرگ و برجسته داشتند. نام آتشهایی که در این آتشگاهها نگهداری میشد یکی بُرزین مهر به معنای آتش عشق والا و ویژه برزیگران بود که در نزدیکی نیشابور خراسان جای داشت. دیگری فَربغ بود به معنای آتش فرّ ایزدی که در کاریان فارس و ویژه موبدان و بلندپایگان بود و سومی گُشَسب که در تکاب آذربایجان قرار داشت. آتشگاه آذرگشسب ویژه ارتشیان بود و در شهر و محلی بنام شیز یا گَنجَک بر روی کوه اَسنَوند قرار داشت. آذرگشسب به معنای آتش اسب نر است که برپایه افسانههای ایرانی سبب نامیدن آن این بوده که کیخسرو بهنگام گشودن بهمن دژ در نیمروز با تیرگی شبانه که دیوان با جادوی خود پدید آوردند روبرو شد. آنگاه آتشی بر یال اسب وی فرود آمد و جهان را دیگر باره روشن کرد و کیخسرو پس از پیروزی و گشودن بهمن دژ، به پاس این یاوری اهورایی، آتش فرودآمده را در آنجا بنشاند و آن آتش و جایگاه به نام آتش اسب نر (گشسب یا گشنسب) نامور گشت. این محل را هم اکنون با نام تخت سلیمان مینامند. تاریخچه و موقعیت 2 مجموعه آثار باستاني تخت سليمان كه در 45 كيلومتري شمال شرقي شهر ستان تكاب در استان آذربايجان غربي قرار گرفته، با وسعتي معادل 5/12 هكتار به عنوان يكي از محوطه هاي تاريخي مهم كشور محسوب مي گردد. در اين منطقه نشانه ها و بقاياي استقرار از هزاره اول ق.م تا قرن 11 ه.ق ملاحظه مي شود. اما اوج شكوه و آباداني تخت سليمان مربوط به دوره ساساني مي باشد. كه ساختمان آتشكده آذر گشنسب در آنجا احداث و به عنوان مهمترين معبد مورد احترام حكومت مذكور ايفا مي نمايد و آتش جاودان آن به مدت 7 قرن نماد اقتدار آئين زردتشت محسوب مي شده و آتشكده ساساني آذر گشنسب از زمان حكومت ايلخانيان به بعد « تخت سليمان » نام گرفت. وسيع ترين تاسيسات مذهبي و اجتماعي مجموعه مربوط به دوره ساساني است كه تاكنون شناسايي و از زير خاك بيرون آورده شده است. بقاياي آثار معماري اين مجموعه متعلق به يكي از بزرگترين نمادهاي مذهبي، سياسي و فرهنگي اواخره دوره ساساني در قرن 6 م به شمار مي آيد. بعد از زوال حكومت ساساني و پذيرش دين مبين اسلام توسط ايرانيان ، اين مجموعه عظيم كه در جنگهاي ايران و روم در زمان خسرو و پرويز به شدت آسيب ديده بود، ديگر رمق تجديد حيات نيافت، اما تا قرن 4 هـ.ق تعداد اندكي از معتقدان آئين باستان ايران در اين محل اسكان داشته و آتشكده نيز در مقياس كوچكتري مورد استفاده بوده است، در زمان حكومت آباقاخان مغول با انجام تعميرات وسيع و چشمگير و احداث بناهاي جديد، از اين مكان به عنوان پايتخت باستاني و تفرجگاه استفاده مي شده، بعدا" نيز محل مذكور توسط عامه مردم به صورت شهركي كم اهميت با مشاغل متنوعي تا قرن 11 هـ.ق ادامه حيات مي دهد. 3 جهانی شناخته شد و طرحهای بزرگی برای بازسازی و کاوش در آن در دست تهیه است. محوطه باستانی تخت سليمان در آذربايجان، به مساحت 74 کيلومتر مربع چهارمين اثر تاريخي است كه سكوت 24 ساله ايران در عرصه بين المللي را شكست و در سال 1382 در فهرست آثار جهاني يونسكو به ثبت رسيد و بار ديگر كارشناسان يونسكو را بر آن داشت تا اثر ارزشمند ديگري از ايران را مورد بررسي قرار دهند . اين محوطه تاريخي يادگاري از دوران ساساني است. آن زمان كه سه آتشكده بسيار مهم در ايران وجود داشت و اكنون تنها آثاري از آتشكده آذر گشسب به جاي مانده و با نام تخت سليمان خوانده مي شود. اين آتشكده از نظر مسايل اعتقادي، باورهاي ديني و نقشي كه در حيات سياسي و اجتماعي دوران ساسانيان داشت از اهميت بسياري برخوردار بود و نماد اقتدار حكومت ساسانيان محسوب مي شد. به ويژه پس از جنبش مزدكيان و شكل گيري آن، «خسرو انوشيروان» به عمران و آبادي اين آتشكده با عنوان عامل وحدت ملي و يكسان سازي دين كشوري توجه ويژه اي كرد. در زمان حمله روميان به ايران و غلبه بر خسرو پرويز آتشكده، آذرگشسب غارت و ويران شد. حمله رومي ها، اعراب و پذيرش دين اسلام از سوي ايرانيان تغييراتي در وضعيت آباداني آتشكده پديد آورد و اغتشاشات اواخر دوره ساسانيان نيز موجب شد هيچ تجديد بنايي در اين محل انجام نشود. اين آتشکده در سال ۶۲۴ ميلادي به وسيله هراکليوس ويران شد و بعدها به طور كامل متروك و بدون هيچ كاربري رها شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 56 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا معماری روم باستان معماری روم قدرت روم که پس از اتروسکها بر ایتالیا حاکم و جانشین ایشان شد. اقوام ستیزه ایتالیا را مطیع حکومت واحد روم گردانیده و سرانجام ملتهای اروپای غربی و مدیترانه و خاور نزدیک را در زیر پرچم امپراطور روم گرد آورد .که به گفته مورخ بزرگ روم « انقلابی پدید آورد که تا ابد در یاد ها خواهد ماند ،و امروز نیز ملتها آ« را احساسا می کنند.» در واقع اگر در بررسی امروزمان می بینیم که نبوغ یوناننین با تابش هر چه بیش تر در عرصه هنر ،علم ، فلسفه ، تاریخ، و به طور کلی در قلمرو عقل و تخییل می درخشید نبوغ رومی در عرصه فعالیتهای دنیوی حقوق و کشورداری پر تو افکنی می کند 15 .و به اعتقاد بسیاری دیگر هنر رومی از هنر یونانیان متولد گردید . هنر رومی به واقع انتشار دهنده میراث هنر یونانیان بوده است. و هر چند عده ای اعتقاد بر این دارند که معماری رومی ریشه در معماری اتروریایی داشته است اما در واقع دارای خصوصیاتی یو نانی مآبی بوده است . اما آنچه که معماری رومی را متمایز از معماری اقوام دیگر همچون یونانیان میکنند را شاید بتوان به صورت ذیل توجیح کرد . که در واقع تمرکز قدرت های نظامی مالی و اداری روم باستان، دیر تر با تمرکز توان علمی و فرهنگی همراه شد و چنان که دانسته شده است، مدتی، توانمندترین شخصیتهای زبده، دانش و هنر زمان، را از دور و نزدیک جذب خود کرده است .و این امر تا آنجا که به تولید فضای معماری و به ویژگیهای آن باز می گرداند دارای پیاوردهایی به شرح ذیل است: -توان اجرایی متکی بر ثروتهای مادی با یا بی ( رشادتهای که به رومیان نسبت داده شده است) بر سایر تلاشها مقدم بوده و رشد دهنده و بر انگیزاننده تولید در زمینه های دیگر است . - آنچه پیشتر در جهان یا از حوزه پر تحرک مدیترانه شقی با فراست و ظرافت ساده پرداخته شده بود و به همراه دستا آوردهای اتروسکها تنها فضاهایی را به شمار می آورد که می توانستند مورد بهره ورداری سریع حکومت تازه به قدرت رسیده قرار گیرند . شور و ذوقی که از تحرک اجتماعی و از امکانات مادی و اجرا بهره می برد و از اینها منبعث می نمود به تدریج به تولیدات تازه ای در معماری ، مجسمه سازی، نقاشی، موسیقی ، نمایش، رقص و شعر منتهی شد که دارای اصالت بودند و توانستند بپایند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تمدن بین النهرین و ایران باستان بین النهرین منطقه ای است در آسیای غربی در امتداد رودهای دجله و فرات که از جنوب به شمال – از خلیج فارس تا کوههای ارمنستان – و از شرق به غرب – از فلات ایران تا صحرای شام امتداد دارد. نواحی مرکزی بین النهرین روزگاری به واسطه وجود شبکه بسیار وسیع و غنی آبهای طبیعی بسیار حاصلخیز بوده است لیکن پس از سپری شدن هزاران سال و تغییرات جوی و جغرافیایی ، اکنون اغلب زمینهای این منطقه بایر و کم آب است. بین النهرین مهد تمدن بشری در مطالعات تاریخ جهان باستان مکرر به منابعی بر می خوریم که از شرق نزدیک و بین النهرین به عنوان مهد تمدن بشری یاد کرده اند. این عقیده مبتی بر قراینی است که در ذیل به چند نمونه آن اشاره می کنیم الف: ابتدایی ترین و بهترین آثار کهن به دست آمده از کشاورزی نظام یافته – که نشانه زندگی گروهی و اجتماعات بشری است- در این منطقه یافت نشده است. ب: ابزارسازی و دانش استفاده از فلزات از عواملی است که بنیان اقتصادی و توان فنی جوامع اولیه رانشان می دهد. سومریها (اولین اقوام تشکل یافته و قدرتمند منطقه بین النهرین) اولین قومی بوده اند که به فن استفاده از فلزات آگاهی داشتند. هیچ کس نمی داند که آنها چگونه شیوه استخراج فلزت را فرا گرفته اند. لیکن مسلم است که نخستین بهره گیری از فلزات در بین النهرین صورت گرفته است. ج- خط و نوشته را شاید بتوان مهمترین اختراع بشری در طول تاریخ دانست چرا که نوشته ها مجرای انتقال اطلاعات و ثبت و ضبط تاریخ هستند. از سوی دیگر ظهور خط در یک جامعه کهن خود نشانه ای است از رشد فکری و علمی و فرهنگی مردم آن اجتماع. سومریان با اختراع «خط میخی» دوره ای راآغاز کردند که به عنوان «آغاز خط نویسی» شهر دارد. این دوره ب نخستین سلسله پادشاهی سومر ، یعنی حدود 3000 تا 2500 ق.م مقارن بود و قدمت آن به بیش از سلسله پادشاهی مصر باز می گردد . «خط میخی» رواج خود راتا هزاره اول پیش از میلاد همچنان حفظ کرد. * نمونه ای از خط میخی رادر کتیبه و نقش برجسته تصویر 1-3 مشاهده می کنید. د: وجود شهرهای مستقلکه از آنها با نام دولتشهر یاد می شود نشانی از قدرت سیاسی و مدیریت شهری بوده است. در این منطقه انتقال از زندگی و اقتصاد ساده کشاورزی و روستایی به نظام پیچیده زیست و اقتصاد متمرکز شهری به سرعت انجام شد. از این رو بین النهرین بستر اولین جوامعی بود که نام «تمدن» (شهر نشینی) را شایسته خود ساخت. البته می توان شکل گیری سریع شهرهای بین النهرین را، که اغلب دارای استحکامات و برج و بارو دراطراف شهر بوده ، نتیجه اوضاع خاص سیاسی و تهاجمات مکرر نظامی دانست که از ویژگیهای اجتماعی تاریخ این تمدن است. به رغم قراین بی شمار باستان شناسی ،نمی توان تمدن بین النهرین را به طور قطع و یقین اولین تمدن و مهد تمدن بشری اعلام کرد چرا که همواره راه برا ی اکتشاف آینده و پیشرفت دانش بشری نسبت به گذشته خود باز است. اما اجمالاً و با جرات می توان ادعا کرد که اطلاعات گرد آمده تا به امروز این احتمال را قوتی قرب بهیقین می بخشد . همین دلایل کافی است که ما باب تمدنهای باستانی را با تمدن بین النهرین بگشاییم. سفالگری سفالگری پیشرفته از مظاهر شهر نشینی هر تمدن کهن به شمار می رود. این صنعت از ابتدایی ترین شکل خود – یعنی ساخت ظروف از گل خام – تا نوع پیشرفته اش – یعنی کار بر روی چرخ سفالگری و کوره پز کردن مصنوعات – تحولاتی را طی نموده که با رشد فکری و تسلط فنی انسانهای سازنده آن همراه بوده است. قدمت ابتدایی ترین نمونه ظروف لین در بین النهرین به 8000 سال قبل از میلاد بر می گردد که در کشورهای کنونی ایران و سوریه یافت شده اند. این نوع ظروف ابتدایی را درآفتاب خشک می کردند. در هزاره پنجم پیش از میلاد با ظروفی روبرو هستیم که بر روی چرخ سفالگری به طور حرفه ای و دقیق ساخته شده اند. این چرخها با پا به حرکت در می آمدند. بیشتر ظروف مکشوف از حفاریهای بین النهرین دارای نقوش زیبای هندسی و یا نقش جانوران در قالب اشکال هندسی زیبا می باشند. کودکان همواره قسمت مهمی از زندگی بشر را تشکیل می داده اند و بازی نقشی مهم درجهان کودکان ایفا کرده است. بدین لحاظ است که در میان مصنوعات هنرمندان قدیم به اسباب بازیهایی بر می خوریم که از جنسهای مختلف از جمله سفال ، برای سرگرمی کودکان ساخته شده اند. معماری بهترین نمونه های معماری بین النهرین همانند دیگر تمدنهای باستانی به بنای معبد مربوط می شود. دولتشهرهای سومری قدرت خود را منتصب به خدای شهر می دانستند و پادشاهان ، نماینده خدا بر روی زمین و پاسدار خزاین او محسوب می شدند. در ادیان سومری نوعی اتصال و هماهنگی میان دین و دنیا – یا به عبارت دیگر اقتصاد و معنویت – وجود داشته است. این ویژگی با شرایط اجتماعی خاص بین النهرین – سنخیت داشت. بین النهرین بر خلاف همتای معاصر خود یعنی مصر (که تاریخی آرام و ساکت داشت) همواره درافت و خیزهای نظامی و سیاسی بود. برج بارو و استحکامات شهرها از همین امر حکایت می کنند. بدیهی است که دینی مستقل از مسایل روز نمی توانسته راهگشای مردمی با شرایط خاص آن روز باشد. کاهنان و خدمه معابد ،ضمن اجرای آئینها و مناسک دینی ، مسئول تنظیم و کتابت مخارج شهر و داراییهای خداوند شهر بودند. مکتوبات به دست آمده از این نسخ در زمره نخستین نمونه هایی است که «خط» به خدمت حسابرسی و ثبت جزئی ترین پرداخت ها و دریافتها و موجودی انبارها دئرآمده است. معابد عظیم تمدن بین النهرین را «زیگورات» می نامند. زیگورتها بناها ی بسیار عظیم و کوه مانندی بودند که به لحاظ زیبایی و عظمت چیزی از اهرام مصر کم نداشتند. قدمت زیگوراتها به حدود 3500 سال قبل از میلاد باز می گردد. «معبد سفید» اوروک (تصویر 5-3) نمونه ای از این معابد است که نسبت به اهرام مصر قدمت بیشتری دارد. مصالح بنای زیگوریتها خشت خام بود و به همین دلیل در قیاس با معابد سنگی و آجری مصر از دوام کمتری برخوردار بوده اند. اما صرف نظر از نوع مصالح ،زیگوریتها از طرح زیبا و مبتنی بر دانش وسیع معاری برخوردار بوده اند. زیگوریت شهر «اور» یکی از زیباتنرین این معابد است . سنت ساخت زیگوراتها و دولتشهرها حتی پس از سومریان ادامه یافت. در اواسط هزاره دوم پیش از میلاد، آشوریها پس از پایان یافتن اقتدار «اکد» (2180-2340 ق.م.) و «بابل» به قدرت رسیدند. آنها نیز همانند سومریان بناهای خود رابا آجر می ساختند اما از آنجا که محل استقرار آشوریها ناحیه شمالی بین النهرین بود ، و در این ناحیه سنگ به وفور یافت می شد ما شاهد استفاده از تخته سنگهای وزین و حجیم در قسمتهای پایینی محوطه های مهم داخل بنا و دروازه ها هستیم. ]اواسط هزاره اول ق.م. اوج شکوفایی و قدرت امپراتوران آشور به شمار می رود [. رواج استفاده از سنگ ،زمینه مساعدی برای خلق نقش برجسته ها و مجسمه های گوناگون بود. پادشاه آشور دستور داده بود که در دو سوی دروازه های شهر پیکره های غول آسا و رعبت انگیزی از شیران نعره زن بسازند و داخل محوطه نیز بر بود. از نقشهای بی مانندی از صحنه های نبرد سربازان امپراتوری که همواره با سرکوب دشمنان همراه بود. زیگوریتهای این دوره بیشتر به شکل هرمهای پلکانی نزدیک شدند. زیگورات خرساباد که به دستور سارگون دوم ، امپراتور قدرتمند آشوری بنا شده بود ، هفت سطح (پلیکانی) داشته که امروز تنها چهار (سطح) از آن باقی است. ارتفاع هر طبقه 5/5 متر بود و هر طبقه با رنگ جداگانه ای رنگ آمیزی شده بود. می توان تصور کرد که این معبد زیبایی هفت رنگ نمایی دل انگیز به ارگ سارگون می بخشیده است. در تصویر 7-3 طرحی از ارگ سارگون دوم را ، که با استناد به بقایای نکشوف تهیه شده ، مشاهده می کنید. زیگورات هفت طبقه در قسمت فوقانی تصویر دیده می شود،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 119 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
زرتشت January 19th, 2009, 14:51 * نخستين مناسبت در دي ماه جشنهاي چهارگانه ديگان است چون در دي ماه چهارروز به نام خدا ناميده ميشود. اين جشنها با «اورمزد روز » آغاز ميشود و با «ديبهدين» پايانميپذيرد. http://t-z-a.org/images/Mehregan.jpg ١- اورمزد و دي ماه : در نخستين روز دي ماه باستاني / ٢٥ آذرماه خورشيدي ٢- دي بهآذر و ديماه در هشتمين روز دي ماه باستاني/ ٢ دي ماه خورشيدي ٣- ديبه مهر وديماه در پانزدهمين روز دي ماه باستاني/ ٩ دي ماه خورشيدي ٤- ديبهدين و ديماه در بيست و سومين روز دي ماه باستاني/١٧ دي ماه خورشيدي * مناسبت ديگر يادواره درگذشت اشوزرتشت است كه در روز خير(خور) ايزد برابر با يازدهمين روز از ديماه باستاني و پنجم ديماه خورشيدي در سراسر مناطق زرتشتينشين گيتي به ويژه ايران برگزار ميشود. اين روز يكي از روزهاي تعطيل ويژه زرتشتيان ايران است. مناسبت اين يادروز به كوتاهي از اين قرار است: پيامبر ايران باستان اشوزرتشت پس از پايان رسالت خود كه آموزش راستي و آرامش به انسانها بود، در شهر بلخ به سرميبرد. در سن هفتادو هفت سالگي هنگاميكه گشتاسب كياني و پسرش اسفنديار فرمانرواي بلخ كه آن زمان از پايتخت خارج شده بودند، فرمانرواي توراني ارجاسب كه دشمن ديرينه ايرانيان بود از فرصت استفاده كرد و توربراتور فرمانده سپاه خود را با لشكري بسيار به ايران فرستاد. لشكر توراني دروازههاي شهر بلخ را با همه دلاوريهاي ايرانيان در هم شكستند و هنگاميكه اشوزرتشت پيامبر ايراني با لهراسب و گروهي از پيروانش در آتشكده بلخ به نيايش مشغول بودند، با يورش سپاهيان مهاجم همگي جان باختند. اشوزرتشت گرچه جان به جان آفرين سپرد و از ديدهها پنهان گشت، ولي روان پاكش همراه با اندرز و آموزشهاي جاودانهاش پيوسته زنده ماند. طوري كه پس از هزاران سال نام بلندش بر سرزبانها و فروغ مهرش در درون دلهاست. * مناسبت سوم برگزاري «گهنبار» است كه از روز مهر تا ورهرام ١٦ تا ٢٠ دي ماه باستاني و ١٠ تا ١٤ دي ماه خورشيدي چهره ميديارم گاه خوانده ميشود. اين گهنبار ويژه پيدايش جانوران است. ميديارم به چم (معناي) ميانه آرامش است و زماني برگزار ميشود كه هنگام آرامش و استراحت كشاورزان و دامداران است. * روزهاي نبر (نخوردن گوشت) نيز در دي زرتشت January 19th, 2009, 14:51 * نخستين مناسبت در دي ماه جشنهاي چهارگانه ديگان است چون در دي ماه چهارروز به نام خدا ناميده ميشود. اين جشنها با «اورمزد روز » آغاز ميشود و با «ديبهدين» پايانميپذيرد. http://t-z-a.org/images/Mehregan.jpg ١- اورمزد و دي ماه : در نخستين روز دي ماه باستاني / ٢٥ آذرماه خورشيدي ٢- دي بهآذر و ديماه در هشتمين روز دي ماه باستاني/ ٢ دي ماه خورشيدي ٣- ديبه مهر وديماه در پانزدهمين روز دي ماه باستاني/ ٩ دي ماه خورشيدي ٤- ديبهدين و ديماه در بيست و سومين روز دي ماه باستاني/١٧ دي ماه خورشيدي * مناسبت ديگر يادواره درگذشت اشوزرتشت است كه در روز خير(خور) ايزد برابر با يازدهمين روز از ديماه باستاني و پنجم ديماه خورشيدي در سراسر مناطق زرتشتينشين گيتي به ويژه ايران برگزار ميشود. اين روز يكي از روزهاي تعطيل ويژه زرتشتيان ايران است. مناسبت اين يادروز به كوتاهي از اين قرار است: پيامبر ايران باستان اشوزرتشت پس از پايان رسالت خود كه آموزش راستي و آرامش به انسانها بود، در شهر بلخ به سرميبرد. در سن هفتادو هفت سالگي هنگاميكه گشتاسب كياني و پسرش اسفنديار فرمانرواي بلخ كه آن زمان از پايتخت خارج شده بودند، فرمانرواي توراني ارجاسب كه دشمن ديرينه ايرانيان بود از فرصت استفاده كرد و توربراتور فرمانده سپاه خود را با لشكري بسيار به ايران فرستاد. لشكر توراني دروازههاي شهر بلخ را با همه دلاوريهاي ايرانيان در هم شكستند و هنگاميكه اشوزرتشت پيامبر ايراني با لهراسب و گروهي از پيروانش در آتشكده بلخ به نيايش مشغول بودند، با يورش سپاهيان مهاجم همگي جان باختند. اشوزرتشت گرچه جان به جان آفرين سپرد و از ديدهها پنهان گشت، ولي روان پاكش همراه با اندرز و آموزشهاي جاودانهاش پيوسته زنده ماند. طوري كه پس از هزاران سال نام بلندش بر سرزبانها و فروغ مهرش در درون دلهاست. * مناسبت سوم برگزاري «گهنبار» است كه از روز مهر تا ورهرام ١٦ تا ٢٠ دي ماه باستاني و ١٠ تا ١٤ دي ماه خورشيدي چهره ميديارم گاه خوانده ميشود. اين گهنبار ويژه پيدايش جانوران است. ميديارم به چم (معناي) ميانه آرامش است و زماني برگزار ميشود كه هنگام آرامش و استراحت كشاورزان و دامداران است. * روزهاي نبر (نخوردن گوشت) نيز در دي ماه عبارتند از : - ششم دي برابر با ماه روز - هشتم دي برابر با گوش روز - پانزدهم دي برابر با رام روز - بيست و ششم دي برابر با وهمن روز زرتشت January 19th, 2009, 14:50 برابر با سالنامهي زرتشتيان، امسال روز سوم آذرماه برابر است با جشن آذرگان، يعني برابري آذر روز با آذرماه؛ برابري اين روز با ماه آن را جشني ساخته است بهنام « آذرگان» كه آن را « آذرجشن» نيز ميگويند. آذر يا آتش در آيين مزديسني، پاك و پاككننده به شمار ميرود و از اين نگاه مورد احترام است. توجه زرتشيتان به آتش از لحاظ فروغ و شعاع آن است كه نموداري از فروغ ايزدي است و در هنگام نيايش و ستايش اهورامزدا، آتش و نور را پرستش سوي خود قرار دادهاند. نيا را هميبود آيين و كيش پرستيدن ايزدي بود بيش بدان گه بدي آتش خوبرنگ چو مر تازيان راست محراب سنگ نياكان ما در اين روز به آتشكدهها ميرفتهاند و ستايش و نيايش اهورامزدا را به جا ميآوردهاند. به گفته پژوهشگران ، از روزي كه ايرانيان و هندوان در پهنه گيتي شناخته شدند، مردميبودند كه آتش را در پرستشگاههاي خود گراميو بزرگ ميداشتند. به گواهي اوستا و ودا- كتاب مقدس هندوها- سرودهاي آتش هماره در سرزبانهاي نياكان پارساي ما بود. در سنگ نوشتههايي كه از هخامنشيان به جاي مانده، ديده ميشود كه داريوش در برابر آتشدان به ستايش ايستاده است همچنين در روي هزاران سكه پادشاهان روزگاران پيش، آتشدان ديده ميشود. پس از چيره شدن تازيان بر ايران و چندين سده پس از آن، باز در سراسر ايران آتشكدهها روشن بود، يا آن گونه كه نويسندگان پيش نوشتهاند برخي از آنها خاموش و ويران و برخي ديگر مسجد شدند. آتش در دين هاي ديگر نيز مقدس بوده است. به طوري كه مي دانيم حضرت موسي در كوه «طور» شعلهي آتش را از دور مشاهده كرد و از ميان آتش نداي الهي را شنيد و به مقام پيامبري رسيد. در قرآن مجيد نيز ضمن بيان قدرت خدا و شرح نعمتهاي او، به اهميت آتش اشاره ميكند؛ بدين مضمون كه : « خداوند متعال چنان خدايي است كه قرار داده است براي شما از درخت سبز آتش را كه شما از آن حرارت و روشنايي به دست ميآوريد و گرم ميشويد.» در ايران باستان، آتش داراي اهميت و تقدس بوده و احترام و ارزش در خور خويش را داشته است، در اوستا از آتش به عنوان يك پديده اهورايي ياد شده و داور ميان نيكوكاران و دروغكاران است. يسناي شصت و دوم يكي از نمونهها به شمار ميرود، در خرده اوستا نيز نقش اساسي دارد. در خرده اوستا همراه با دو بند از سرودهاي گاتها به عنوان « آتش نيايش »انتخاب شده است و در همه آيينهاي شادي مانند سدرهپوشي، گواهگيري، جشن ها و گشايش ساختمانها، توسط موبد سراييده ميشود. آتش نيايش در حقيقت سرود شادي و شادماني است و از قديم پس از افروختن آتش، خوانده ميشده است. يسناي ٦٢ متني بسيار قديمياوستايي ست كه درباره آتش است. در اساطير ايراني آتش هفتمين آفرينش مادي خداوند است. نخست آسمان، دو ديگر آب، سديگر زمين، چهارم گياه، پنجم گوسفند، ششم مردم و هفتم آتش كه درخشش او از روشني بيكران، از جاي هرمز است نخستين مناسبت در ماه مهر آغاز سال تحصيلي است كه به همين مناسبت « مهرماه و آغاز پاييز » را « بهار» دانش نام نهادهاند. به گفته برخي از پژوهشگران، دليل آغاز سال تحصيلي در مهرماه نيز همزماني آن با جشن مهرگان بوده كه اهميتي همچون نوروز داشته است. و به دليل فروشكوه و خجستگي اين جشن، ماه مهر را آغاز سال تحصيلي قرار دادهاند. * جشن مهرگان مناسبت ديگر اين ماه است كه از روز دهم يعني برابري مهرروز و مهرماه آغاز ميشود. اين جشن در روزگاران ديرين در نخستين روز از پاييز برگزار ميشد. مهرگان پس از نوروز بزرگترين جشن ايراني و هندي است اين آيين، در ستايش ايزد«ميثره» يا « ميترا »و بعدها «مهر» است كه از مهر روز آغاز شده تا رام روز به اندازهي شش روز ادامه دارد. « مهريشت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تاریخ مذهبی ایران باستان مهر پرستی یا آیین مهر یا میترائیسم از دینهای باستانی ایرانیان بود که بر پایه ایزد ایرانی مهر و دیگر ایزدان ایرانی بنیاد شده بود. مهرپرستی در حدود بیش از 5000 سال پیش در میان ایرانیان ساکن دشت مغان به وجود آمده اما بنا به دلایل مذهبی پیدایش آنرا به زمان تولد عیسی پیامبر ترسایان نزدیک می کنند!این آیین از سده نخست میلادی درشاهنشاهی روم همه گیر شد کرد و بنا به روایتی دیگر مدت پیش از آن به اروپا راه یافت. این دین در سدههای سوم و چهارم میلادی (میلادی) به اوج خود رسید و بویژه در میان سربازان رومی باورمندان بسیاری داشت. پس از فرمان تئودوس در ۳۹۱ میلادی که طی آن همه کیشها و آیینهای غیرمسیحی ممنوع اعلام شد آیینهای مهرپرستی نیز در مغربزمین رفته رفته از رواج افتاد. گرچه نمادها و پرستش گاههای آن در سراسر اروپا و مفاهیم آیین ترسایی (مسیحی) و رفتارهای ترسایان (مسیحیان) بهقی مانده. مانند سالروز تولد مسیح که معادل با شب یلدا سالروز تولد میترااست و بنا به دلایل تقویمی (اشکال تقویم رومی ها در محاسبه کبیسه) جا به جه شده است و حتی نام مسیح برای عیسی پسر عمران از همین آیین گرفته شده. چلیبا یا گردونه مهر که نماد اصلی ترسایی (مسیحیت) صلیب، برگرفته از آن است نماد دیگری از زایش دوباره آیین مهری در دل ترسایی است. پیشینه و مفاهیم پیش از ظهور زرتشت آریائیان در قالب زروانیگری، مهرپرستى نیز اختیار کردند.(کلمه مهر را دارمستتر بهمعنى دوستى و محبت مىداند. یوستى مىگوید که مهر واسطه و رابطه فروغ محدث و فروغ ازلى و بهعبارت دیگر واسطه بین آفریدگار و آفریدگان است. در گاتها کلمه میترا بهمعنى عهد و پیمان آمده است. مهر در اوستا از آفریدگان اهورامزدا محسوب شده و ایزد محافظ عهد و پیمان است و از این رو فرشته فروغ و روشنائى است تا هیچ چیز بر او پوشیده نماند. ماه هفتم سال و روز شانزدهم هر ماه و یشت دهم اوستا و جشن مهرگان مخصوص او است. کیش مهر از ایران به بابل و آسیاى صغیر رفت و سپس پرستیده شد و به این گونه آئین مهرپرستى پدیدار گشت. (فرهنگ معین)) در کتیبههاى هخامنشى میثر (Mithra) آمده که تلفظ اوستائى مهر است. در سانسکریت میترا (Mitra) و در پهلوى میتر (Mitr) و در پارسى مصطلح امروز مهر خوانده مىشود. کهنترین سند نوشته شده الواح گلینى است متعلق به ۱۴۰۰ سال پیش از میلاد مسیح که در کاپاتوکا (Kapatuka) از شهرهاى آسیاى صغیر، در محلى بهنام بغازکوى پیدا شد. در کنار نام این دو خدا، نام دو خداى کهن هند و ایرانى ایندرا Indra) نساتى (Nasatya) نیز آمده است. در اوستا میترا مقام شامخى دارد و در زمان پیش از اوستا و رستاخیز زرتشتی، بزرگترین خدا بهحساب مىآمد. این نشانه א که صلیب (چلیپا) شکسته نامیده شده است، در حقیقت صلیب شکسته نیست. این نشانه آریائى است، زیرا در ایران و هند هزاران سال پیشینه دارد. این نشانه א نخستینبار در حدود خوزستان یافت شده و مربوط به هفت هزار سال پیش از میلاد مىباشد به این ترتیب پیشینه تاریخى آن در ایران بسى کهنتر از پیشینه آن نزد آریائىهاى هند است و هرتسفلد (Herzfeld) آن را گردونه خورشید نامیده است. در گرمى (Germi) مغان آذربایجان گورهاى خمرهاى از دوره اشکانى بهدست آمده که در میان آنها پارچهاى بسیار زیبا یافت شده است که داراى این نقش مىباشد. همچنین این نگاره بر دهانه پارهاى از خمرههاى سفالین که مردهها را در آن مىگذاشتهاند دیده شده است در مواردى دیگرى چون جام تپهحسنلو، جام زرکلاردشت، گردنبند عقیق مربوط به دوره اشکانی، گردنبند زرینى مربوط به ۷ هزار سال ق م در رودبار گیلان این نگاره به چشم مىخورد. گردونه خورشید نخست به این شکل א بوده و کمکم خطوط منحنى از بین رفته گاهى بهصورت + و گاهى با خطوط شکسته ولى با زاویههاى ۹۰ درجه ترسیم شده و شکل هندسى و ترکیب کامل یافته است. اقوام باستانى بسیارى از جانوران را مىپرستیدهاند و از همین جا توتمیسم (Totemisme) پیدا شده است. یکى از این حیوانات بز کوهى است که مظهر سودرسان طبیعت، یعنى خورشید بوده است این نقش بر ظروف بازمانده از سدههاى پیش از میلاد دیده شده و مهمتر از همه رابطهاى است که مردم باستانى میان هلال ماه و خورشید و شاخ بز کوهى قرار داده بودند. در بسیارى از سفالها در میان انحناى شاخ این جانور و نیز بر پشت آن نشانه + یا א دیده مىشود. مثلاً بر لیوان سفالین مربوط به ۳۱۰۰ سال پیش از میلاد که در سیلک کاشان بهدست آمده نگاره + در زیر انحناى شاخ گوزن پیدا است. در کتاب مذاهب بزرگ جهان تصویرى است که از کف پاى بودا و بر آن نگارههائى است که شناساننده و باورها و آئین و سمبولهاى او است از جمله بر چهار انگشت پاى وى نشانه گردونه مهر دیده مىشود. شمال و شمال باخترى ایران مرکز مهرپرستان بوده است. پلوتارک(پلوتاریک یا پلوتارخوس - Plutarkus = در سال ۴۶ پس از میلاد زاده شده و در سال ۱۲۰ در گذشته.) مىگوید: ”هرمزد در عالم معنوى به نور همانند است و اهریمن به تاریکى و میان این دو مهر قرار دارد“.(اوستا - یشتها، گزارش پورداود ص ۴۰۱) زرتشت براى گسترش مزداپرستى از اهمیت ایزدان دیگر کاست و مهر را که پایه خدائى گرفته بود یکى از ایزدان کیش خود بهشمار آورد. با نگرش به اینکه نشانه گردونه مهر به شاهین و فروهر هم بسیار نزدیک است مىتوان پنداشت در زمانى که از اهمیت مهر کاسته شده نشانه مقدس میترائیسم رفتهرفته به شاهین مبدل شده و این شاهین و نگاره فروهر تمام جاذبه معنوى و روحانى این نشانه را گرفته و مظهر فر و شکوه مینوى گردیده است. هماکنون این نقش را به گونهاى دیگر بر کاشى کارى سر درب خاورى آرامگاه بایزید در بسطام مىتوان دید. میترا بهمعناى رفیق و همدم یکدل و یارىکننده است. آدیتها فرزندان آدیت (Adit) بوده و جزءِ هفت خدایانى هستند که در آسمان زندگى کردهاند و مافوق آنها وارونا است.(Varunan) که برشش خدا سرورى دارد و آدیت خوانده مىشود، و میترا بلافاصله پس از او قرار دارد. در کتب هندوئی، میترا در شکل و هیئت خداوند خورشید کمتر ظاهر مىشود، که مشهورترین آنها سورى (Surya) یا سویترى (Savitri) است که خود هفتمین آدیتیَ نیز هست. وارونا، خداى آسمان و ربالنوع شب نیز هست. میترا خداى روشنائى و نور و خداى موکل روز است. براى این دو خداى شب و روز، مراسم مشترکى برپا مىکنند. میترا و وارونا از خدایان کهن هندوها هستند و گاهى آنها را بزرگترین خدایان خوانده با اورانوس (Uranos) یونانیان برابر مىدانند. میترا، خداوند آبها و دریاها نیز هست و یکى از صفات او اود - دام (Ud-dama) یعنى محاصرهکننده است و همسر او وارونى (Varuni) الهه شراب است و در اساطیر گاهى با نامهاى چون سورا (Sura) یا ماد (Mada) نیز خوانده مىشود. در تأویلات اساطیری، بهویژه با وجود مشابهاتى در اوستا و منابع پهلوى و آئین مهر بین میترا و گاوکشى رابطهاى مىتوان دید. خدایان در صدد برآمدند گاو مقدس را که وهجرگا آفریده بود از بین ببرند و سرانجام همین کار را کردند. کشته شدن گاو مقدس و جارى شدن خون او بر روى زمین موجب رستاخیز طبیعت و بهوجود آمدن انواع جانوران و گیاهان شد. بعدها در پردههاى نقاشى در مهراب(مهرآب - دریا پنجرهاى که به طرف آفتاب باز مىشد و مؤمنان به طرف خورشید اهورامزدا را پرستش مىکردند (بهمعناى مکانى بهطرف خورشید)) همه مهرابهها با تغییراتى جزئی، قربانى کردن گاو را ترسیم کردند. غار با سقف نیلگون و تزئین ستارهای، کنایه از آسمان و کل جهان بود و بههمین جهت محل ورود و حواشى غار را با گل و گیاه تزئین مىکردند و جریان آبى را به داخل مهرابه جهت شستشو برمىگرداندند. همین امر باعث شد که در فصل بهار قربانى گاو انجام شود و چنین تفسیر گردید که اگر خون گاو بر روى مزارع و دشتها و بیشهزارها بریزد، طراوت و فراوانى در طبیعت از سر گرفته مىشود. دم گام داراى نقش موثرى است، زیرا خوشههاى گندم از آن تولید مىشود. پس از رستاخیز بهار و گذر تابستان و پائیز، ناگهان زمستان همه چیز را تباه مىکرد، سبزى و طراوت و شادابى و زندگى طبیعت خاموش و راکد مىماند، اما با طلیعه بهار، قتل گاو منجر به آفرینش دوباره زندگى بر روى زمین مىشد. در بابل، سومر، چین، ژاپن، سوریه، روم، یونان، مصر، هند و جاهائى دیگر این روایت و همانند آن موجود بود. و بهتدریج کشتن گوسفند و بز و خروس باب شد. بهموجب بند هش و برخى دیگر از منابع پهلوى چون زمینه خرد، جاماسپنامه و دینکرد، اهریمن به نخستین آفریده اهورامزدا در نبرد میان خیر و شر دست یافت و گاو کشته شد، آنگاه از خون و پیکر آن انواع گیاهان و جانوران در پهنه زمین بهوجود آمد و آنگاه که اهریمن در صدد برآمد که نطفه گاو را از بین ببرد، نطفه به کره ماه انتقال یافت، بههمین سبب رویش گیاه و ازدیاد نسل جانوران با ماه پیوند