لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
رعد و برق زدگي نگراني اصلي در مورد آسيبهاي ناشي از رعدوبرق، احتمال ايجاد ايست قلبي يا تنفسي است. اكثراً رعدوبرق مستقيماً به يك مصدوم برخورد نميكند بلكه ابتدا به اماكن مجاور اصابت كرده و سپس به مصدوم بر مي خورد. اقدامات و كمكهاي اوليه 1- ABC را بررسي كرده و چنانچه فردي دچار ايست قلبي تنفسي شده بود CPR را شروع كنيد. 2- در صورت بروز شوك، آن را درمان كنيد. 3- كمكهاي اوليه در مورد سوختگي را انجام و مصدوم را سريعاً ارجاع دهيد. توصيه هاي ضروري در زمان وقوع رعدوبرق 1- زير درختان تك و بلند در مناطق باز قرار نگيريد. 2- از قرار گرفتن در مناطقي كه صاعقه را به خود مي گيرد مانند ايستادن روي تپه بپرهيزيد. 3- از آبهاي سرباز دوري كنيد. 4- وسايل فلزي را از خود دور كنيد. 5- از دوچرخه يا موتورسيكلت پياده شويد. 6- از سيم برق و خطوط فلزي دوري كنيد. 7- چمباتمه بزنيد ولي روي زمين دراز نكشيد. سوختگي تابشي تشعشعات ناشي از انرژيهاي زياد مانند تشعشعات هسته اي، نور آفتاب مي تواند بر روي پوست و يا تشعشعات نور مثل برف و جوشكاري روي قسمتهاي مختلف چشم اثر تخريبي بگذارد. تابش نور مستقيم بصورت طولاني بر روي پوست باعث ايجاد سوختگي درجه يك بصورت درد و سوزش و قرمزي مي گردد. اقدامات و كمكهاي اوليه -در سوختگي پوست در اثر نور مستقيم آفتاب، فرد را به مكان سايه منتقل كرده و كمپرس سرد روي محل سوختگي قرار دهيد. - در صورت تمايل بيمار به وي آب و نوشيدني خنک بدهيد. - عرق سوز بثورات قرمز شديداً آزاد دهنده و سوزش آور است كه عمدتاً در هواي داغ تشكيل مي شود اين حالت وقتي رخ مي دهد كه باكتري ها و سلولهاي پوستي مرده ,غدد عرق را مسدود كنند . اين بثورات بخصوص مناطقي را درگير مي كنند كه عرق در آنجا گير مي افتد و نمي تواند تبخير شود مثلاً (انتهاي پا) اقـدامات 1- قرارگرفتن درشرايط خنك 2- پوست را به ملايمت با آب سرد خيس كنيد تا خنك شود. اقدامات در برف كوري (آسيب چشم در اثر نور طولاني و زياد) شامل شستشوي چشم و پوشانيدن چشم بوسيله پارچه تميز و ارجاع مصدوم به مراكز درماني است. سوختگي شيميايي چشم پاشيدن مواد شيميايي به درون چشم، در صورتي كه سريعاً درمان نشود، ميتواند آسيب جدي ايجاد كند. اين مواد ميتوانند سطح چشم را تخريب كنند و منجر به تشكيل بافت جوشگاهي و حتي كوري شوند. اولويت ارائهكننده كمكهاي اوليه، عبارت است از شستن چشم به منظور رقيقسازي و پخش كردن ماده شيميايي. هنگام شستشوي چشم، دقت كنيد كه آب آلوده روي شما يا مصدوم پاشيده نشود. قبل از شروع درمان مصدوم، در صورت امكان دستكش محافظ بپوشيد. تشخيص ممكن است موارد زير وجود داشته باشند: درد شديد در چشم ناتواني در باز كردن چشم آسيبديده تورم و قرمزي در اطراف چشم اشك ريزش شديد شواهدي از ماده شيميايي يا ظرف محتوي آن در محيط اطراف نكتـه مصدوم را از دست زدن به چشم آسيبديده يا خارج كردن لنز تماسي با زور، منع كنيد. در صورت امكان، دستكش يكبار مصرف بپوشيد. حداقل به مدت 10 دقيقه، چشم آسيبديده را زير جريان آب سرد ملايم بگيريد. دقت كنيد كه تمام قسمتهاي پلك (داخل و خارج آن) كاملاً شسته شود. ممكن است استفاده از يك شستشودهنده چشم يا ليوان براي ريختن آب روي چشم، سادهتر باشد. اگر چشم در اثر اسپاسم ناشي از درد بسته شده است، پلكها را با ملايمت اما محكم بكشيد تا از هم باز شوند. دقت كنيد كه آب آلوده روي چشم سالم پاشيده نشود. از مصدوم بخواهيد كه يك پانسمان چشمي استريل يا يك تكه پارچه تميز بدون كرك روي چشم آسيب ديده قرار بدهد. اگر مدتي طول ميكشد تا مصدوم تحت مراقبت طبي قرار گيرد، با استفاده از باند اين لايه پوششي را به صورت شل در محل خود ببنديد. در صورت امكان، ماده شيميايي را شناسايي كنيد. سپس، شرايط انتقال مصدوم به بيمارستان را مهيا كنيد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 تقویت بعد مدیریت دانشجویان در شرایط بحرانی مدیریت بحران مدیریت بحران «تصمیمگیری در شرایط بحرانی» ممكن است فكر كنید همین كه با بحران رو به رو شدید و مشكلات عملی و مسائلی كه آن را دربر گرفته است سرو سامان دادید ، برای شما كفایت میكند و همه چیز خاتمه یافته است .اما نه ، نمیتوانید به سادگی از عواقب و اثرات آن رها شوید. مدیریت بحران از جمله موقعیتهایی به شمار میرود كه در آن گاهی این احساس به انسان دست میدهد كه دنیا با او سر دشمنی دارد. توجه كنید روشی كه برای سرو سامان دادن به یك بحران به كار میبندید ، نه تنها برعواقب ناشی از بحران مؤثر است بلكه تأثیر عظیمی در روحیه گروه ، همكاران شما و همچنین بر موقعیت شما در داخل این گروه به جا میگذارد. اینكه ۵ یا ۵۰۰ نفر را رهبری كردهاید ، تفاوت چندانی ندارد. ولی این چند ساعت عملكرد شما زمینهای را به وجود میآورد كه بسیار مشكل بتوان آن را در كوتاه مدت تغییر داد. اگر مسئله را به نحو نادرستی جمع و جور كرده باشید ، این بحران موجب لطمه خوردن به حرمت شما و از دست رفتن وفاداری و روحیه گروه و همكاران شما میشود. اما اگر مسئله را به نحو مطلوبی سر و سامان داده باشید ، موجب افزایش شدید علاقهمندی كاركنان و اعضای گروه و تقویت هویت سازمان و مستحكم شدن موقعیت شما میشود. در ساعت سه بعد از نیمه شب یكی از شبهای اسفند ۱۳۶۴ سروان صداقت ، مسئول اداره گذرنامه فرودگاه مهرآباد مطابق شبهای كشیك در حال انجام وظیفه بود. در همین زمان ، یك خانم بیمار تبعه كشور آلمان در حالی كه بر روی برانكارد قرار داشت و در حالت اغما بسر میبرد به همراه سفیر كشور آلمان و یك پزشك ایرانی وارد قسمت ترانزیت فرودگاه مهرآباد شدند. بیمار در وضعیت خوبی نبود و پزشك معالجش در حالی كه پایه سرم را در دست داشت از او مراقبت میكرد. پس از ورود ، سفیر آلمان به سرعت خود را به سروان صداقت رساند و با كمك پزشك ایرانی كه مطالب او را ترجمه میكرد به وی گفت : این خانم یك ماه قبل ، از كوه سقوط كرده و نخاع شوكی وی آسیب دیده است. تا به حال سه بار در یكی از بیمارستانهای تهران مورد عمل جراحی قرار گرفته است و طبق تشخیص پزشكان نیاز به یك عمل جراحی دارد كه به علت فقدان وسایل و تجهیزات مورد نیاز انجام 2 دادن آن در ایران میسر نیست. ما ترتیبی دادهایم كه بیمار ،امشب به محض رسیدن به فرودگاه فرانكفورت به بیمارستان منتقل شده ، تحت عمل جراحی قرار گیرد . به همین جهت از شما میخواهم كه به بیمار و پزشك همراهش اجازه داده شود با پرواز امشب ، تهران را ترك كنند. (گفتنی است براساس قوانین و مقررات ، هیج ایرانی یا خارجی بدون همراه داشتن گذرنامه معتبر حق خروج از كشور را ندارد ، به علاوه خارجیان ملزم هستند ۴۸ ساعت قبل از پرواز به اداره اقامت اتباع بیگانه مراجعه كرده ، اجازه خروج دریافت دارند.) سروان صداقت كه با مسئلهای غیرعادی روبرو شده بود از سفیر درخواست كرد گذرنامه و سایر مدارك معتبر بیمار و همچنین مدارك مربوط به پزشك ایرانی را كه قرار بود همراه بیمار به كشور آلمان سفر كند ارائه دهد ، اما سفیر پاسخ داد كه در شرایط حاضر به هیچ وجه دسترسی به مدارك بیمار میسر نیست و تهیه گذرنامه معتبر برای خروج پزشك ایرانی نیز به علت كمبود وقت و استثنائی بودن مورد ، امكانپذیر نیست. در آن شب ، تنها پرواز به سوی فرانكفورت متعلق به شركت هواپیمایی KLM بود و تا ساعت ۲ بعدازظهر روز بعد هیچ پروازی به فرانكفورت انجام نمیشد. سروان در آن شب با بحران و مشكلی غیرمنتظره مواجه شده بود و نمیدانست چه كند. از یك طرف جان یك انسان مطرح بود و با یك تصمیم اشتباه ممكن بود به مرگش منجر شود و از طرفی با قوانین و مقررات محدودكننده مواجه بود كه با یك تصمیم اشتباه باید تبعات سنگین آن را میپذیرفت. سروان ابتدا به رئیس خود زنگ زد و از او كسب تكلیف كرد. رئیس وی از اینكه سروان در آن وقت شب او را از خواب بیدار كرده بود عصبانی شد و در پاسخ به وی گفت كه طبق مقررات عمل كند و بلافاصله گوشی را گذاشت. سروان صداقت طبق مقررات موجود در سازمان با مسئول رده بالاتر یعنی رئیس گذرنامه مركزی و سپس با رئیس شهربانی وقت و آنگاه با وزارت خارجه تماس گرفت . ولی هیچ موفقیتی به دست نیاورد. وقت به سرعت میگذشت و او فشار عصبی شدیدی احساس میكرد. حال اگر شما در موقعیت بحرانی سروان بودید چه تصمیمی اتخاذ میكردید؟ و چگونه آن را توجیه مینمودید ؟ بحران چیست ؟ در پزشكی وضعیت بحران به وضعیتی اطلاق میشود كه ارگانیسم دچار بینظمی شده و به خطر افتاده است. بحران را میتوان شرائط غیرعادیدانست كه در آن مشكلات ناگهانی و پیشبینی ناپذیر پدید میآید نظیر آتشسوزی ، اغتشاش، زلزله، 3 شورش، ورشكستگی، اعتصاب … و سایر مواردی كه به تصمیمگیری فوری نیاز دارد و درچنین شرایطی ، ضوابط ، هنجارها و قوانین مرسوم دیگر كارساز نیست. امروزه با پیچیده شدن محیط و پویائی سریع آن ، هرلحظه امكان بروز یك بحران برای سازمان وجود دارد. در یك موقعیت بحرانی ، فرهنگ سازمان تغییر یافته و به سمت یك فرهنگ خلاق و متغیر گرایش پیدا میكند. این امر خود باعث ایجاد فرصتهایی جهت حفظ و تداوم حیات سازمان میشود. به عنوان مثال بحران مالی آسیای جنوب شرقی در چند سال پیش ، شوك بزرگی را برای اقتصاد این كشورها به همراه داشت ، اما تحقیقات نشان میدهد كه این بحرانها در عین حال فرصتهایی را به همراه داشتند كه منجر به شكوفائی اقتصاد آنان شد. بنابراین هنگام مواجه با یك وضعیت نمیتوان مطمئن بود كه وضعیت مذكور یك محدودیت (تهدید) محسوب میشود یا یك موقعیت (فرصت). برای مثال گاهی فرصتهای از دست رفته ، در مراحل بعدی مسائلی را برای سازمان ایجاد میكنند ، همچنین گاهی هنگام مواجهه با یك محدودیت ، فرصتهای جدیدی ایجاد میشود. به همین دلیل برخی از مدیران بر این باورند كه در دل هر مسئله، فرصتی نهفته است. با وقوع بحران ، واكنشهای روانی متعددی رخ میدهد كه عبارتند از : ناباوری ، وحشت ، قبول شكست ، قضاوتهای غلط ، اقدامات غیرمنتظره ، كوتهنظری ، هیجان زیاد و مقصر دانستن این و آن. موارد فوق واكنشهایی هستند كه در ابتدای هر بحران از طرف افراد بروز میكند و علاوه بر آن ، هرچند كه ممكن است نوع بحرانها متفاوت باشند ولی همه آنها نقاط مشتركی دارند : ۱- نیاز به تصمیمگیری بدیع دارند. ۲- عدم واكنش سریع معمولاً پیامد نامطلوب دارد. ۳- راهحلها محدود هستند. ۴- زمان به نفع تصمیمگیران نیست. ۵- تصمیمات غلط ، عواقب وخیم دارند. ۶- شدت گرفتن غیرمنتظره رویدادها وضعیت بحرانی را تشدید میكند. با توجه به مطالب ذكر شده هر مدیر یا مسئول ممكن است با این سؤال مواجه شود كه : چگونه باید با بحران برخورد كرد ؟ 4 برخورد با بحران از منظر تصمیمگیری : واضح است كه واكنشها و نحوه تصمیمگیری افراد به هنگام بحران به چگونگی برداشت آنها از اوضاع وابسته است. طبیعی است كه هرچه برداشت از وضع پیش آمده جدیتر باشد و خطر بیشتری برای منافع خود و سازمان احساس كنند به همان میزان وضع را بحرانی میكنند. به قول «چارلز هرمان» در چنین وضعیتی سه عامل نقش زیادی دارند. براساس این سه عامل سناریوهای مختلفی را میتوان ترسیم كرد : الف- اینكه وضعی كه پیش آمده منافع خود ،گروه و سازمان را تا چه حد مورد تهدید قرار داده است. ب- زمان لازم برای عكس العمل چقدر است .(فرصت) ج- برای سازمان تا چه حد غیرمنتظره بوده است.(غافلگیری) البته نباید از نظر دور داشت كه امروزه تصمیم سریع مدیران سازمانها ، تأثیر اساسی در موفقیت یا شكست آن سازمان دارد. وقتی كه مدیران با یك وضعیت بحرانی روبرو میشوند ، شناخت صحیح مسئله و ارائه راه حل مناسب در زمان معین میتواند فرصتهایی را برای سازمان بوجود آورد. روانشناسی برخورد با بحران : تصمیمگیران باید : ۱- برای محدود كردن عواقب سوء بحران و كنترل وضعیت ،تصمیمات فوری اتخاذ كنند ، آنگونه كه «میتنز برگ» میگوید : بحران در اثر وقوع ناگهانی و غیرمنتظره حادثه یا اتفاقی بوجود میآید كه توجه فوری به آن برای اخذ تصمیمی فوری ضروری است. ۲- اولین كسانی كه قرار است مطالب آنها را بشنوند شناسایی كرده و برای تأثیر بر آنها برنامه خاصی داشته باشند. ۳- روی حل مسئله تمركز كنند و به هیچ وجه تمركز خود را بر روی مسائل غیرواقعی نگذارند. ۴- روی خلاقیت تمركز كنند و آنگاه خواهند دید كه دنیای آنها پر از امكانات نامحدود است. ۵- از حداكثر انرژی خود برای پیدا كردن راه حل استفاده كنند. «انسوف» در این مورد میگوید : در اثر تغییر و تحولاتی ،بقاء و حیات سازمان به مخاطره افتاده است و سازمان برای رهایی از نابودی باید فوقالعاده تلاش كند. ۶- عصبانی نشوند ، فریاد نكشند یا یك نفر را پیدا نكنند كه گناهان را به گردن او بیندازند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 پيدايش منظومه شمسي مسئله پيدايش زمين اهميت زيادي دارد. بدون داشتن تصور درستي درباره پيدايش زمين نميتوان ساختمان دروني كنوني زمين و رويدادهايي را كه در اعماق آن رخ ميدهد، درك كرد. در اعصار باستان تصورات مربوطه به پيدايش زمين و ساير سيارات منظومه خورشيدي داراي جنبه مذهبي بود. از جمله در عصر يونان قديم هومر (Homere) زمين را به صورت قرص فرض ميكرد. كه اطراف آن را دريايي بزرگ احاطه كرده است و يونان را مركز آن ميدانست و چنين بيان ميداشت كه اين قرص روي ستونهاي محكمي كه بر دوش ربالنوع اطلس استوار است. شرقيها از جمله معتقدين دين برهما تصور ميكردند كه ستونهاي مزبور بر روي چهار فيل عظيمالجثه قرار گرفته است. دراينجا نظريات مختلف پيدايش زمين را به دو دسته كلي 1- نظريههاي تصادفي يا دوتايي 2- نظريههاي تكاملي يا انفرادي تقسيم ميكنيم. 1- نظريات تصادفي : در اين دسته نظريات تصور ميشود كه زمين و سيارات در نتيجه تأثير متقابل خورشيد و يك جرم سماوي ديگر تشكيل شدهاند و بدين جهت آنها را نظريههاي دوتايي نيز ميخوانند. در اينجا فقط از نظر سابقه تاريخي و به اختصار به آنها اشاره ميكنيم. 1-1 نظريه بوفون : در سال 1745 بوفون فرانسوي نظر داد كه تشكيل زمين و سيارات ممكن است نتيجه جدا شدن قطعاتي از خورشيد در اثر برخورد با يك ستاره دنبالهدار باشد. با شناخت امروزي از ستارههاي دنبالهدار اين نظريه را مردود ميدانند. ولي در آن زمان كليسا بوفون را متهم به انكار اسطوره كتاب مقدس درباره 2 آفرينش كرد. و او بناچار از نظريات خويش چشم پوشيد. اين دو دانشمند آمريكايي در فاصله 1901 تا 1905 نظريهاي را عرضه كردند كه براساس اين 2-1 : نظريات چمبرلين و مولتن نظريه در اثر عبور ستارهاي از نزديك خورشيد، در اثر نيروي جاذبه زايدهاي از خورشيد به سمت ستاره خارج شده و دماي زياد گازهاي تحت فشار آن سبب ايجاد انفجارات متعدد شده و قسمتهاي سنگينتر اين قطعات جدا شده هسته اوليه سيارات را تشكيل داده است. 3-1 : نظريه جفريز- جنيز: اين نظريه در سالهاي 1918 و1919 عنوان شد. در اين نظريه فرض ميشود، كه خورشيد در زمان تشكيل سيارات حجم خيلي زيادتري داشته و عبور ستاره ديگري از نزديك آن سبب شده است كه توده باريك و درازي از خورشيد جدا شود. اين توده به علت ناپايداري به قطعاتي تقسيم شده است به هنگام نزديك شدن اين توده هابه خورشيد در اثر نيروي جاذبه خورشيد قسمتهايي از بعضي سيارات جدا شده و اقمار آنها را تشكيل داده است. 4-1 : نظريه راسل: راسل منجم امريكايي در سال 1935 پيشنهاد كرد كه ممكن است خورشيد در بدو امر يك ستاره دوتايي و ستاره دومي به مراتب از خورشيد كوچكتر بوده است و در اثر برخورد بين اين ستاره كوچك و ستاره اصلي سيارات منظومه شمسي بوجود آمدهاند. 4 2- نظريات تكاملي: s اين نظريهها تشكيل سيارات را براساس تكامل تدريجي آنها بيان ميكند كه در زير آنها را به ترتيب قدمت بررسي ميكنيم. 1-2 : نظريه كانت: براساس اين نظريه كه در سال 1755 بيان شد. خورشيد امروزي در مركز تودهايي از گاز و ذرات جامد ريز، موسوم به نبولا (Nebula ) قرار داشته و نبولا در اثر نيروي جاذبه حول خورشيد درگردش بوده است بعداً در اثر سردشدن در اين توده اوليه، مراكز مختلفي بوجود آمده، كه دور هريك از اين مراكز، قسمتي از نبولاي اصلي به گردش درآمده و سيار ات و اقمار آنها را تشكيل داده است. 2-2 : نظريه لاپلاس: در سال 1769، لاپلاس كتابي بنام شرح سيستم جهان منتشر كرد كه نظرياتي راجع به منشأ سيارات بيان شده است. برطبق نظريه لاپلاس، سيارهها از يك ماده رقيق كه اطراف خورشيد اوليه، را فراگرفته و ابعاد آن از حدود ابعاد منظومه فعلي بيشتر بوده است، بوجود آمدهاند بتدريج ماده رقيق ياد شده خنك و متراكم شده و در اثر تراكم سرعت گردش آن زياد شده است و پس از مدتي نيروي گريز از مركز كه به قسمتهاي بيروني توده اثر ميكرده، از نيروي جاذبه خورشيد بيشتر شده و در نتيجه كمربندهايي نظير آنچه كه امروز به دور زحل ديده ميشود بوجود آمده، و بعدها در اين 4 كمربندها شكافهايي بوجود آمده، و بتدريج سيارات بوجود آمدهاند. 3-2 : نظريه ليگونده (Ligonde ) : در اواخر قرن نوزدهم، ليگونده فرضيه شهابي تشكيل منظومه شمسي را بيان كرد. وي معتقد بود تراكم ماده معلول دو علت است يكي برخوردهاي غيرالاستيك ذرات و ديگري وجود نيروي چسبندگي بين آنها، و نتيجه گرفت كه در اثر وجود اين دو نيرو، ماده در يك قرص دوار متراكم شده و بعدها سيارات از آن بوجود آمدهاند. 4-2 : نظريه كويپر: در سال 1949 كويپر تحقيق درباره منشأ منظومه شمس را آغاز كرد. وي معتقد شد كه سيارات در اثر يك رشد دائمي و به هم پيوستن قطعات كوچك بوجود نيامدهاند بلكه در اول به صورت جرم سياره بزرگتر از اندازه فعلي تشكيل شده و با از دست دادن مقداري ماده به صورت سيارات كنوني درآمد. كويپر پيدايش جرم بزرگ اوليه را در نتيجه بروز آشفتگي در ماده ابري اوليه ميداند وي معتقد بود كه ماده اوليه ابري شكل و خورشيد در يك زمان بوجود آمدهاند و خورشيد خود نيز محصول تراكم ماده ابري شكل است كه سيارات اوليه از آن تشكيل شدهاند. او معتقد بود كه سيارههاي اوليه موقعي تشكيل شدهاند كه خورشيد هنوز شروع به تشعشع نكرده بود. 5-2 : نظريه يوري:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تفکر مستقل روبن هرش ( متولد 1927) رياضيدان و فيلسوف امريکايي است که در ده 1980 مکتب انسانگرايي را در فلسفه رياضيات مطرح کرد. انسان گرايي رياضيات را يک پديده اجتماعي - تاريخي - فرهنگي ميداند که براساس احتياجات علوم و زندگي شکل ميگيرد، اشياء رياضي را شبيه پول، کارت دعوت و ... موجودي در شعور جمعي و احکام ريضاي را شبيه قانون، مذهب و ... مؤلفه اي از آگاهي اجتماعي ما تلقي مينمايد و معتقد است که بدون انسانها ،رياضياتي وجود ندارد. داستان واقعي و جذاب زير از نظر فلسفه آموزش رياضي حاوي نکات بديع و ارزشمندي در راستاي ديدگاه لاکاتوش و لوديگ ويتگنشتاين دارد. اين دو فيلسوف، با تصور صورت گرايانه از رياضيات مخالف اند. اولي به ساز و کار کشف در رياضيات و نقشي که نوعي " ابطال " در پيشرفت رياضيات دارد توجه دارد، و از اين نظر رياضيات غيرصوري را شبيه علوم تجربي ميداند. دومي نيز، به خصوص در فلسفه اخير خود، رياضيات را نوعي " بازي زباني " و بنابراين مرتبط با زندگي اجتماعي انسان ميشمرد. ليزا از من خواسته بود تا با دوقلوهايي که متقاضي ورود به سال هفتم بودند مصاحبه اي انجام دهم. مؤسسه Santa Fe Preparatory School تمايلي به جذب دانش آموزاني که پيش معلم سرخانه درس خوانده اند، آن هم بدون اطمينان يافتن از ميزان آمادگي آنها براي محيط جديد، ندارد. لودويگ و ايمره 5/99 درصد از کل نمره حساب را کسب کرده بودند اما نوعي پاسخ مضحک نيز در جوابهايشان وجود داشت. به نظر ميرسيد که آن دو قرباني تربيتي سخت ميباشند. هر دو کت و کروات پوشيده بودند و رفتارشان نيز بسيار محترمانه بود. روبن: چرا ميخواهيد به اين مؤسسه بياييد؟ لوديگ: مادرمان فکر ميکند که وقتش رسيده ياد بگيريم چگونه با ديگران برخورد داشته باشيم. ايمره: فکر ميکنيم اينجا از مدارس عمومي بهتر باشد. روبن: نظر خودت در اين باره چيست؟ ايمره: خوب است. لودويگ: مطمئناً خوب است. روبن: بسيار خوب، آيا رياضي را دوست داريد؟ ايمره: درس خوبي است. لودويگ: امتحان ساده اي بود. روبن: بعداً ميفهميد که هر چه بالاتر برويد، رياضيات سخت تر ميشود. ( بچهها عکس العملي نشان ندادند. ) روبن: شما هر دو در امتحان به يک سؤال جواب اشتباه داده ايد. آي اين سؤال را به ياد داريد؟ 2،4، 8، 16؟ لودويگ: بله يادم است، سوال ساده اي بود. روبن: جواب تو 16 بود. ايمره: اشتباه است. ولي جواب من درست است. روبن: تو جواب داده اي 2. ايمره: بله و جواب درست هم همين است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تهیه شیر و پنیر از سویا شیر سویا حتما مشاهده کرده اید که دانه های سویا به شکل لوبیاست و لوبیای سویا نام دارد. با خیس کردن دانه های لوبیای سویا در آب و خرد کردن و فشار دادن سویاهای خیس خورده مایعی بدست می آید که شیرسویا ( SOY MILK )نام دارد. شما می توانید در منزل نیز آن را تهیه کنید. این ماده غذایی در چین بسیار مصرف می شود. شیرسویا، مزه لوبیا می دهد که چینی ها آن را دوست دارند، ولی ممکن است شما این طعم را دوست نداشته باشید. البته با روش های خاص در کارخانه می توان این طعم را کاهش داد . ارزش تغذیه ای شیر سویا : شیرسویا منبع غنی پروتئین با کیفیت بالا، ویتامین های گروه B و ایزوفلاوون هاست. لاکتوز (قند شیر) را ندارد، بنابراین برای کسانی که دچار مشکل " عدم تحمل لاکتوز " هستند و همچنین برای افرادی که نسبت به شیرگاو حساسیت دارند و نمی توانند شیر بخورند، جایگزین خوبی است. در کشور های دیگر هنگام تهیه شیرسویا در کارخانه، مواد طعم دهنده (وانیل، کاکائو ) و مقدار زیادی کلسیم یا ویتامین به آن اضافه می کنند. طرز تهیه شیر از سویا در منزل: برای تهیه 1 لیتر شیر سویا، حدود 125گرم لوبیای سویا مورد نیاز است. برای تهیه شیر سویا به صورت زیر عمل می کنیم: 1- خیس کردن و گرفتن پوست لوبیاهای سویا: لوبیاهای سویا را پاک کنید و مدت 10 تا 16 ساعت در آب خیس کنید. در صورت دلخواه می توانید پوست دانه های سویا را بگیرید. گرفتن پوست دانه های سویا باعث می شود مراحل تهیه شیر از سویا بهتر صورت گیرد. یک روش دیگر این است که دانه های سویا را قبل از خیس کردن کمی شکاف دهید. در این حالت پوسته ها به راحتی شل شده و با شستن از سویا جدا می شوند. اگر سویا را شکاف دهید ، زمان لازم برای خیس خوردن آن 6 تا 8 ساعت می شود. 2- حرارت دادن دانه های سویا: سویاها را حرارت دهید تا آنزیم های مولد طعم لوبیا، از بین بروند. برای این کار می توانید مدت 2دقیقه سویاهای خیس خورده را داخل مایکروویو قرار دهید یا اینکه داخل فر بگذارید. 3- خرد کردن دانه های سویا: لوبیاهای سویای خیس خورده را به همراه 1 لیتر آب داخل مخلوط کن بریزید و مخلوط کنید. یا اینکه می توانید سویا های خیس خورده را کاملاً آسیاب کنید و با 1 لیتر آب مخلوط کنید. سپس مایع مخلوط شده را آبکش کنید. 4- جوشاندن شیر سویا: مایعی که از آبکش رد شده است، شیر سویا نام دارد. شیر سویا را مدت 5 تا 10 دقیقه بجوشانید. بعد از خنک شدن، شیر سویا آماده مصرف است و می توانید تا 3 روز آن را در یخچال نگه دارید. 5- طعم دادن به شیر سویا: برای بهبود طعم شیر سویا، می توانید مقداری نمک به آن اضافه کنید، زیرا شیر گاو هم حاوی مقدار زیادی نمک است. شکلات، وانیل یا طعم دهنده های میوه ای نیز، مناسب هستند. توفو توفو (TOFU) ماده غذایی است، که شبیه پنیر است. و با افزودن مواد انعقاد دهنده به شیر سویا بدست می آید. . در حقیقت توفو، همان پنیری است که با انعقاد شیر سویا به دست می آید. پنیر سویا نیز همانند پنیر معمولی باید در آب سرد و در یخچال نگهداری شود. ارزش تغذیه ای توفو: توفو همانند سایر فرآورده های سویا، LDL (کلسترول بد) خون را کاهش می دهد و مقدار HDL (کلسترول خوب) را در حد طبیعی حفظ می کند، در نتیجه احتمال بیمارهای قلبی را کاهش می دهد. * پنیر سویا نیز همانند شیر سویا منبع غنی پروتئین و ویتامین های گروه B است که در رژیم گیاهخواریمی تواند جایگزین گوشت شود. * توفو بر خلاف شیر سویا، حاوی مقدار زیادی کلسیم است که برای جلوگیری از پوکی استخوان مفید است. * هضم پنیر سویا (توفو ) خیلی آسان است ، زیرا فیبر موجود در دانه های سویا طی عملیات کارخانه ای از آن جدا می شوند. * توفو همانند سایر فرآورده های سویا، LDL (کلسترول بد) خون را کاهش می دهد و مقدار HDL (کلسترول خوب) را در حد طبیعی حفظ می کند، در نتیجه احتمال بیمارهای قلبی را کاهش می دهد. * توفو منبع غنی ایزوفلاوون هاست. ایزوفلاوون ها خطر پوکی استخوان را کاهش می دهند. همچنین احتمال سرطان سینه، سرطان پروستات و عوارض یاسئگی مثل گرُ گرفتگی و اختلالات روحی را کم می کنند. طرز تهیه توفو در منزل: 1- برای تهیه 400 گرم پنیر سویا، حدود 2 لیتر شیر سویا و دو قاشق چایخوری سولفات کلسیم طبیعی لازم است. برای تهیه پنیر سویا به صورت زیر عمل می کنیم: 1- جوشاندن شیر سویا : شیر سویا را در یک ظرف بریزید و 5 تا 10 دقیقه به آرامی بجوشانید. سپس آن را خنک کنید تا دمای شیر به 70 درجه سانتیگراد برسد. 2- سولفات کلسیم، یک ماده منعقد کننده و در حقیقت "مایه پنیر" است. دو قاشق چایخوری سولفات کلسیم طبیعی را در یک لیوان آب گرم حل کنید. هر چقدر مقدار سولفات کلسیم کمتر باشد، توفو نرم تر و هر چقدر مقدار سولفات کلسیم بیشتر باشد، توفو سفت تر می شود. 3- محلول حاوی سولفات کلسیم را به آرامی در شیر سویای گرم بریزید و آن را هم بزنید. اگر بعد از افزودن محلول سولفات کلسیم ، باز هم قسمتی از شیر به حالت شل باقی مانده بود، یک مقدار دیگر سولفات کلسیم اضافه کنید. 4- اگر تمامی شیر سویا، منعقد شد( دلمه بست) و مایع آبكی زرد رنگی روی آن دیده شد ، یك پارچه سفید تمیز را در یك آبكش قرار دهید و شیر منعقد شده را روی پارچه بریزید . لبه های پارچه را روی پنیر برگردانید. سپس یك بشقاب ملامین پهن را روی پارچه ی حاوی پنیر قرار داده و یك وزنه یك كیلویی را مدت 20 دقیقه روی بشقاب بگذارید تا آب زردرنگ پنیر از آن جدا شود. بعد از این مدت پنیر آماده است. آن را برش دهید و در یك ظرف آب سرد قرار دهید. سپس ظرف را در یخچال نگه دارید و هر روز آب آن را عوض كنید. مویرگها (Capillaries) ، کوچکترین رگهای خونی هستند که شامل شبکیه پیچیدهای از لولههای نازک هستند و بطور گسترده تبادلات بین بافتها و خون از طریق دیواره آنها انجام میگیرد. دید کلی شریانچهها به رگهای خونی بسیار ظریفی منتهی میشوند که به مویرگ موسومند. مویرگها در حدود 9-7 میکرومتر قطر دارند و فضای درونی آنها برای جاگیری یک گویچه قرمز کفایت میکند. دیواره مویرگ متشکل از یک ردیف سلول پهن و نازک به نام آندوتلیوم ، تیغه پایه میباشد. همراه با مویرگها در فواصلی نامنظم ، سلولهایی به نام پری سیت دیده میشوند که بوسیله تیغه پایه محصور شدهاند و با زواید بلند خود مویرگ را در بر میگیرند. این سلولها ، سلولهای متمایز نشدهای هستند که قادرند در مواقع لازم به سلولهای عضلانی دیواره رگ و یا سلولهای پیوندی ، تمایز یابند. گرچه عقیده بر این است که سلولهای آندوتلیال با داشتن فیلامنتهای انقباضی دارای خاصیت انقباضی میباشند، ولی سلولهای پری سیت نیز حاوی فیلامنتهای انقباضی هستند. مویرگها در ارگانهای مختلف برای تامین نیازهای آنها تغییراتی پیدا میکنند که از این نظر مویرگها سه دسته هستند. مویرگهای پیوسته (Continuous Copillaries) مویرگهای پیوسته یا سوماتیک بوسیله عدم وجود منفذ در دیوارهشان مشخص میشوند، بوسیله اتصال محکم به یکدیگر چسبیدهاند. این نوع مویرگها در انواع مختلف عضله ، بافت همبند ، غدد برون ریز (اگزوکرین) و سیستم عصبی دیده میشود. در برخی مناطق به غیر از بافت عصبی ، وزیکولهای پینوسیتوزی متعددی در هر دو سطح سلول آندوتلیال دیده میشوند. این وزیکولها به صورت منفذ در سیتوپلاسم این سلولها دیده میشوند و مسئول انتقال درشت مولکولها در هر دو جهت در سیتوپلاسم آندوتلیوم میباشند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 ثابت تعادل شیمیایی تمام فرآیندهای برگشت پذیر ، تمایل رسیدن به یک حالت تعادلی را دارند. برای یک واکنش برگشت پذیر ، حالت تعادل وقتی برقرار میشود که سرعت واکنش رفت برابر با سرعت برگشت باشد. در یک واکنش تعادلی ، از تقسیم ثابت سرعت واکنش رفت Kf بر ثابت واکنش برگشت ، Kr ، ثابت دیگری بدست میآید که ثابت تعادل شیمیایی ، K ، نامیده میشود. مقدار عددی ثابت تعادل مقدار عددی K با دما تغییر میکند. تعداد مجموعه غلظتها برای سیستمهای تعادلی این واکنش ، بی نهایت زیاد است. ولی در هر صورت برای کلیه سیستمهای تعادلی در دمای معین وقتی که غلظتهای A2 ، B2 ، AB در رابطه بالا قرار گیرند، همواره به یک مقدار K منجر میشوند. بطور کلی ، برای هر واکنش برگشت پذیر: wW + xX ↔ yY + zZ عبارت ثابت تعادل به صورت زیر است: K = {Y}y{Z}z/{W}w{X}x بطور قرار دادی ، جملات غلظت مواد طرف راست معادله شیمیایی در صورت کسر عبارت ثابت تعادل نوشته میشود. 2 ثابت تعادل Kc ثابت تعادلی که در آن غلظتهای مواد بر حسب مول بر لیتر بیان میشوند، گاهی به صورت Kc نشان داده میشود. برای واکنش: (H2(g) + I2(g) ↔ 2HI(g مقدار Kc برای سیستمهای تعادلی در 425 درجه سانتیگراد عبارت است از: Kc = {HI}2/{H2} {I2} = 54/5 مقدار عددی ثابت تعادل از طریق آزمایش تعیین میشود. اگر غلظتهای مواد (برحسب mol/lit) موجود در هر مخلوط تعادلی در 425 درجه سانتیگراد در عبارت Kc منظور شوند، نتیجه برابر با 54/5 خواهد شد. مخلوط تعادلی را میتوان هم از موادی که در سمت راست معادله شیمیایی قرار دارند و هم از مواد سمت چپ این معادله و هم از مخلوط آنها تهیه کرد. وضع تعادل و Kc مقدار ثابت تعادل معیاری برای تشخیص وضع تعادل است. توجه داشته باشید که جملات مربوط به غلظت مواد طرف راست معادله شیمیایی در صورت کسر عبارت ثابت تعادل نوشته میشود. نکات اساسی مربوط به عبارت ثابت تعادل جملات غلظت مواد سمت راست معادله شیمیایی در صورت عبارت Kc و جملات غلظت مواد سمت چپ معادله در مخرج عبارت Kc نوشته میشود. جملات غلظت مواد مایع و جامد خالص در عبارت ثابت تعادل نوشته نمیشود. ولی مقدار Kc این جملات را در بردارد. 3 اگر در یک تعادل معین دما تغییر نکند، Kc ثابت میماند ولی در دماهای مختلف، مقدار c تغییر میکند. مقدار Kc برای هر تعادل معینی، وضع آن تعادل را نشان میدهد. اگر مقدار Kc بزرگ باشد، واکنش از چپ به راست تقریبا کامل است و اگر مقدار Kc کوچک باشد، واکنش از راست به چپ کامل است. چنانچه مقدار Kc بسیار بزرگ و نه بسیار کوچک باشد، وضع تعادل بینابینی است. ثابت تعادل Kp فشار جزئی یک گاز ، اندازهای از غلظت آن است. از اینرو ، ثابتهای تعادل واکنشهایی را که دارای مواد گازی هستند، میتوان بر حسب فشارهای جزئی گازهای واکنش دهنده نوشت. اینگونه ثابت تعادلی را با Kp نشان میدهیم. برای تعادل: (N2(g) + 3H2(g) ↔ 2NH3(g Kp = {PNH3}2 / {PN2} {PH2}3 رابطه بین Kpو Kc Kp = Kc (RT)∆n واحدهای Kpو Kc برای کارهای دقیق بایستی از ثابت های تعادل که از اندازه گیریهای ترمودینامیکی بدست میآیند، استفاده شود. ثابتهای تعادل ترمودینامیکی بر حسب فعالیت و نه بر حسب غلظت (mol/L برای Kc) یا فشار (atm برای Kp) بیان میشود. ولی در غلظتهای پایین و در فشارهایی تا چند اتمسفر میتوان غلظتها و فشارها را با دقت قابل قبولی بکار برد. در ضمن توجه شود که فعالیت دارای واحد نیست. زیرا فعالیت از تقسیم کردن غلظت یا فشار واقعی یک ماده بر غلظت یا فشار آن ماده در حالت استاندارد بدست میآید. در نتیجه ثابتها 4 ی تعادل ترمودینامیکی ، کمیتهای بدون واحد هستند. به همین علت ، تمام ثابتهای تعادل غالبا بدون واحد بیان میشوند. ثابت تعادل بررسي واكنشهاي شيميايي كه شامل فرايندهايي كه در آن پيوندها شيميايي (پيوندهاي كووالان) يا اندركنشهاي غيركووالان تشكيل و يا گسيخته ميشوند برميگرديم. از آنجا كه سيستمهاي مايع از اهميت زيادي برخوردارند، فرض ميكنيم كه اين فرايندها در سيستم مايع همگن حاوي يك فاز انجام مي شود، در يك واكنش شيميايي در حال تعادل داريم: aA+bB«mM+nN در معادله اخير A و B مواد واكنشگر و M و N. محصولات و n, m, b, a ضرايب استوكيومتري در واكنش موازنه شده ميباشند. فعلا نيازي به حالت تعادل در سيستم نميباشد ولي دما و فشار ثابت در نظر گرفته ميشوند. تغييرات انرژي آزاد مولي به صورت تفاوت بين انرژي آزاد حالت نهايي منهاي حالت اوليه تعريف ميشود پس داريم: از آنجا كه سيستم واكنش ما شامل يك مخلوط ميباشد به منظور بيان انرژي آزاد واكنشگرها و محصولات از كميت پتانسيل شيميايي استفاده ميكنيم پس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
مقدمه درختان كهنسال با برگ هاي ستبر و سترگ و ريشه هايي بلند و عظيم در دل خاك كشيده سايه اي است براي رهگذران ثمره اي براي گرسنگان و تكيه گاهي براي رميدگان ، فرهنگ اين گونه است. فرهنگ مجموعه اي از عناصر است كه هركدام داراي كاركردي ويژه اند. ارزش ها باورداشت ها ، آداب و رسوم زندگي ، ابزارها و فنون مختلف و حتي نوع پوشش و مسكن نيز با تاثير پذيري از فرهنگ است. كه در نگاه بيننده نوعي خاص از هويت را نمايانگر مي شود. عناصر فرهنگي در واقع پاسخگوي چيستي و كيستي انسان اند. فرهنگ چونان سيمرغي است كه در ديروز و امروز پرو بال مي زند تا نوعي ديگر از پديده ها را ترسيم كند. خصوصيت فرهنگ آن است كه با فرود جامعه يا هشر در مي آميزد و آن را فرهنگي مي كند ، هيچ فرهنگي نمي تواند برون جامعه وجود داشته باشد و در مقابل ، هيچ جامعه بدون فرهنگ نيز وجود ندارد. برخي از جوامع خصوصيات و عناصر فرهنگي را در خود دارند كه براي كل جهان ارزشمند و تعين كننده است. از جملة اين عناصر ، شهرهاي تاريخي اند كه با قدمت گاه چندين هزار ساله و با دستاوردهاي فراوان و متنوع ، از سنت و فرهنگ مردم تاثير پذيرفته اند. اين شهرهاي تاريخي و فرهنگي همانند درختان كهنال به باغبان و پرستاري نياز دارند تا آنها را حفاظت و تيمار كند و جاني تازه به ريشه هاي آن ببخشد تا رهگذران يا در واقع همان گردشگران ـ از آن بهره ببرند. جايگاه شهروند در طراحي شهري در بسياري از شهرهاي پيشرفته جهان ، آنچه در نگاه نخست رخ مي نمايد احساس وجود كنترل و نظارت بر ساخت و ساز در فضاهاي شهري است. اين امر در زيبايي ظاهري بدنه خيابان ها ، نما و ارتفاع ساختمان ها و حفظ بافت هاي با ارزش شهر تبلور مي يابد. محمد رضا پور جعفر با تاكيد بر اين مطلب ، به اهميت طراحي شهري اشاره مي كند و آن را ضرورتي اساسي براي شهرها و مكمل برنامه ريزي شهري بر مي شمارد. موضوع جالب توجه ديگر از نگاه وي اهميت دادن به انسان در برنامه ريزي و طراحي شهري در آن شهر است. اين چيزي است كه در شهرهاي ايران تا كنون جايگاه شايسته اي نداشته است. به گفته وي ، در بيشتر شهرهاي مورد بازديد ، اهميت ماشين كمتر از كشور ما بود ، زيرا آنها پي برده اند كه در نسبت بين انسان و ماشين در شهرسازي اشتباهي صورت گرفته است. در واقع شهر را براي ماشين طراحي كردن و خيابان ها را به آنها اختصاص دادن ، خيلي عاقلانه نبوده است. آنها براي جبران اين نقايص در هرجا كه ممكن بود فضاهاي رفت و آمد به عبور پيادگان اختصاص داده و ورود ماشين را به فضا ممنوع كرده اند. ( شهرداريها 44) شهر فرهنگي چگونه شهري است شهر فرهنگي اين است كه فرهنگ غالبي در شهر وجود دارد كه اين فرهنگ بر ساير شهرها و خودش بسيار تاثير مي گذارد از همين رو آن شهر پايتخت فرهنگي به شمار مي آيد. مثلاً براي آذري زبانان كشورمان پايتخت فرهنگي فرهنگ آذري كشور تبريز است در حالي كه ممكن است كالا و خدمات اين فرهنگ چندان در خور توجه نباشد اما به هرحال داراي قدرت سياسي ـ فرهنگي است. يا در مقايسه دو شهر پاريس و وين مي توان وين را پايتخت فرهنگي به شمار آورد با وجود اينكه كالا و خدمات فرهنگي در پاريس بسيار گسترده تر و جالب توجه تر توليد مي شود. ليكن وين ميراثي كه چهره هاي برجسته و سنت هاي فرهنگي قديمي ، تاترها ، كنسرت ها و نظاير اينها در آن شهر برجاي نهاده اند و بطور كلي سابقه فرهنگي آن به عنوان پايتخت فرهنگي تلقي مي گردد. فرهنگ شهري شهر فرهنگي شهري برشمرده شد كه داراي عناصر ، فضا ، بافت و منابع فرهنگي باشد ، اما منظور از فرهنگ شهري چيست ؟ ناصر برك پور ، فرهنگ شهري را اينگونه تعريف مي كند : « فرهنگ شهري آداب و رفتار و سكونت در شهر است و از آنجا كه فرهنگ پديده أي است اكتسابي و قابل آموزش به ساكنان است از سوي ديگر با توجه به چهار كاركرد اصلي شهر كه عبارتند از سكونت ، كار و فعاليت ، ارتباط و فراغت مي توان فرهنگ شهري را نيز با اين كاركردها مرتبط دانست. هنگامي كه از فرهنگ شهري مردم شهرها سخن به ميان مي آيد منظور قواعد ، هنجارها ، سنت ها ، ارزش هايي است كه با اين چهار حوزه سكونت ، كار ، ارتباطات و فراغت مرتبط اند.» به نظر ناصرالدين غراب اين تعريف بيشتر توصيف فرهگن شهر نشيني است و نه فرهنگ شهري. به نظر وي فرهنگ شهر را مي توان از سه وجه تعريف كرد : « يكي فرهنگ به معناي شيوه زندگي است كه در برگيرنده مجموعه اي از هنجارها ، ارزش ها ، باورها و نگرش هايي است كه نوع زندگي در شهر را امكانپذير مي كند. بنابراين كسي كه در شهر زندگي مي كند بايد از يك سري قواعد و اصول در عمل پيروي كند. برخي از اين قواعد ريشه در تاريخ دارند و برخي ديگر زاييده مقتضات زمانه اند. معناي دوم از فرهنگ در شهر خيلي ذهني تر است به جاي توجه به شيوه زندگي به شهر به عنوان مجموعه كالبدي و فيزيكي در فضايي معين و نمادهايي كه معناي خاصي را براي شهرنشينان تداعي مي كند توجه مي كند. اين معنا ممكن است حس تعلق و خاطره انگيزي را براي شهرنشينان تقويت كند و با لايه هاي ذهني و رواني آنها ارتباط يابد پس در اين تعريف از فرهنگ توجه به وجه نمادين شهر و زندگي در آن مورد تاكيد است. معناي سومي از فرهنگ شهري وجود دارد كه توجه به منابع فرهنگي از جمله بناهاي تاريخي ، خرده فرهنگ ها ، صنايع دستي ، آداب و رسوم ، فلكور و منابعي است كه زاده زيست بوم شهري اند. بنابراين فرهنگ شهري مفهومي عام و گسترده است كه فرهنگ شهرنشيني در دل آن جاي مي گيرد و با آن برابر نيست . از آنجايي كه بخش عمده اي از مشكلات و نابساماني هاي موجود در اداره جهان شهر حاصل از عدم توافق يا بي توجهي شهرنشينان فرهنگ شهري نسبت ميدهند و بر اين باورند كه بايد فرهنگ شهري را آموزش داد ، در حاليكه منظور اصلي آنها آموزش فرهنگ و آداب شهرنشيني است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
چه چيز از ما يک معلم خوب ميسازد؟ من ده سال است که درس ميدهم. در طي اين مدت در مدارس دولتي، دانشگاه ها، دبستان هاي خاص، مدارس سواد آموزي و بازآموزي بزرگسالان کار کرده ام. کوچکترين شاگردم يک دختر 6 ساله و بزرگترين آنها يک مهاجر جامائيکايي، يک مادر بزرگ 63 ساله بود که تازه ميخواست سواد ياد بگيرد. من حتي به بچه هاي معلول هم درس داده ام. گستردگي تجربياتم زندگي معلمي ام را غني کرده است اما مرا از لذت همکارانم محروم کرده است: اين احساس که وارد کلاس تازه اي در ترم جديد ميشوم و ميدانم بچهها چه ميخواهند و بهترين راه دادن آن به بچهها چيست. منظورم اين نيست که بدون هيچ ديدگاه و ايده اي و کورکورانه به کلاس ميروم. در اغلب موارد وقت کافي براي جمع آوري محتواي مناسب و چيزي که بچهها با آن کار کنند را دارم. اما آن چيزي که ندارم حس همانندي اي است که به معلمي دست ميدهد که سالها در يک کلاس و يک پايه با همان درسها کار ميکنند. من فکر نمي کنم چيزي که در ترم قبل مفيد بوده، اين ترم هم به درد بخورد. به خاطر وضعيت دايماً در حال تغييرم، من وقت زيادي را به فکر کردن درباره هنر و عمل معلمي، جدا از محتواي تدريس، سن بچه ها، اندازه کلاس يا برنامه آموزشي، تخصيص داده ام. هر جا که ميروم معلم هاي نمونه اي را ميبينم که دلم ميخواهد بدانم چرا آنها اينقدر خوب هستند و چيزي که کشف کرده ام شباهت ذاتي اي معلم هاي خوب به هم، بدون توجه به تفاوتهاي بنيادي اي مثل سبک، شخصيت، اهداف و الگوهاي برهم کنش آنها با دانش آموزان است. من تا آنجا پيش ميروم که بگويم شباهت هاي معلم هاي خوب با هم - در هر مقطع و برنامه اي - بيش از آن چيزهاي مشترکي است که با ساير همکارانشان در موفقيت هاي مشابه دارند. براي فهميدن جمله پر ادعاي بالا، سعي کنيد اين تمرين را انجام بدهيد. آرام بنشينيد، چشم هايتان را ببنديد، و سه تن از بهترين معلماني را که تا به حال داشته ايد، در نظر بياوريد. سعي کنيد به خاطر بياوريد که آنها چگونه بودند، چه شکلي بودند، چطور حرف ميزدند و رفتار ميکردند، کلاس و دفتر کارشان چه شکلي بود و به عنوان دانش آموز چه احساسي را به شما انتقال ميدادند. وقتي از تصوير هر کدام آنها راضي شديد، چشم هايتان را باز کنيد و به اين جملات پارکر پالمر فيلسوف و آموزگار فکر کنيد: مسأله تدريس خوب، مسأله تکنيک نيست. من از دانش آموزان سراسر کشور خواسته ام که معلمان خوب خود را براي من توصيف کنند. بعضي از آنها معلماني را توصيف کردند که دايم سخن راني ميکردند. بعضي آدمهايي را توصيف کردند که جز تسهيل کار گروهي کار ديگري نمي کردند و بعضي معلماني مابين اين دو را شرح ميدادند. اما همه آنها افرادي را توصيف کردند که نوعي ظرفيت ارتباط داشتند، که خودشان را به دانش آموزان و دانش آموزان را به هم و همه را به موضوع تدريس ارتباط ميدادند. آيا معلمان محبوب شما هم همين وصف را دارند؟ وقتي درباره کيفيت تدريس کسي حرف ميزنيم به جنبه هايي مانند تکنيک، محتوا و ارائه توجه داريم. ولي همه ما افرادي را ميشناسيم که دانش بي اندازه دارند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بسم الله الرحمن الرحیم تفسیر آیه 102 سوره بقره تفسیر موضوعی قرآن صفحه 2 متن و اتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَـانَ وَ مَا کَفَــرَ سُلَیْمَانُ و َلَکِنَّ الشَّیْاطِینَ کَفَـرُواْ یُعَلِّمُـونَ النَّـاسَ السِّحْرَ وَ مَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَـارُوتَ و َمَارُوتَ وَ مَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولاَ إِنَّمَـا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُـونَ مِنْهُمَا مَـا یُفَـرِّقُـونَ بِهِ بَیْنَ الْمَـرْءِ وَ زَوْجِـهِ وَ مَـا هُـم بِضَـآرِّینَ بِـهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَ یَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ و لاَ یَنفَعُهُـمْ و َلَقَدْ عَلِمُـواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الآخرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَ لَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ ترجمه یهود از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مى خواندند پيروى مى كردند، سليمان هرگز دست به سحر نيالود و كافر نشد، ولكن شياطين كفر ورزيد و به مردم تعليم سحر دادند (و نيز يهود) از آنچه بر دو فرشته بابل(هاروت وماروت) نازل شد پيروى كردند، (آنها طريق سحر كردن را براى آشنائى به طرز ابطال آن به مردم ياد مى دادند) و به هيچ كس چيزى ياد نمى دادند مگر اينكه قبلا به او مى گفتند ما وسيله آزمايش شما هستيم ، كافر نشويد (و از اين تعليمات سوء استفاده نكنيد) ولى آنها از آن دو فرشته مطالبى را مى آموختند كه بتوانند به وسيله آن ميان مرد و همسرش جدائى بيفكنند (نه اينكه از آن براى ابطال سحر استفاده كنند) ولى هيچگاه بدون فرمان خدا نمى توانند به انسانى ضرر برسانند، آنها قسمتهائى را فرا مى گرفتند كه براى آنان زيان داشت و نفعى نداشت ، و مسلما مى دانستند هر كسى خريدار اين گونه متاع باشد سودی در آخرت نخواهد داشت و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن مى فروختند اگر علم و دانشى مى داشتند! تفسیر نمونه تفسیر موضوعی قرآن صفحه 3 از احاديث چنين بر مى آيد كه در زمان سليمان پيامبر (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) گروهى در كشور او به عمل سحر و جادوگرى پرداختند سليمان دستور داد تمام نوشته ها و اوراق آنها را جمع آورى كرده در محل مخصوصى نگهدارى كنند (اين نگهدارى شايد به خاطر آن بوده كه مطالب مفيدى براى دفع سحر ساحران در ميان آنها وجود داشته) پس از وفات سليمان گروهى آنها را بيرون آورده و شروع به اشاعه و تعليم سحر كردند، بعضى از اين موقعيت استفاده كرده و گفتند سليمان اصلا پيامبر نبود بلكه به كمك همين سحر و جادوگريها بر كشورش مسلط شد و امور خارق العاده انجام مى داد! گروهى از بنى اسرائيل هم از آنها تبعيت كردند و سخت به جادوگرى دل بستند، تا آنجا كه دست از تورات نيز برداشتند. هنگامى كه پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه و آله و سلم ) ظهور كرد و ضمن آيات قرآن اعلام نمود سليمان از پيامبران خدا بوده است ، بعضى از احبار و علماى يهود گفتند: از محمد تعجب نمى كنيد كه مى گويد سليمان پيامبر است در صورتى كه او ساحر بوده ؟ اين گفتار يهود علاوه بر اينكه تهمت و افتراى بزرگى نسبت به اين پيامبر الهى محسوب مى شد لازمهاش تكفير سليمان (عليه السلام ) بود، زيرا طبق گفته آنان سليمان مرد ساحرى بوده كه خود را به دروغ پيامبر خوانده و اين عمل موجب كفر است . آيات فوق به آنها پاسخ مى گويد. به هر حال این آیه بخش دیگری از زشتكاريهاى يهود را معرفى مى كند كه پيامبر بزرگ خدا سليمان را به سحر و جادوگرى متهم ساختند، مى گويد: (آنها از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مى خواندند پيروى كردند)(و اتبعوا ما تتلوا الشياطين على ملك سليمان ) ضمير در جمله و اتبعوا ممكن است اشاره به يهوديان معاصر پيامبر باشد و يا معاصران سليمان و يا همه آنان . منظور ازشياطين نيز ممكن است ، انسانهاى طغيانگر و يا جن و يا اعم از هر دو باشد. سپس قرآن به دنبال اين سخن اضافه مى كندسليمان هرگز كافر نشد (و ما كفر سليمان ) تفسیر موضوعی قرآن صفحه 4 او هرگز به سحر توسل نجست ، و از جادوگرى براى پيشبرد اهداف خود استفاده نكرد،ولى شياطين كافر شدند، و به مردم تعليم سحر دادند(و لكن الشياطين كفروا يعلمون الناس السحر) آنها (يهود) همچنين از آنچه بر دو فرشته بابل ، هاروت و ماروت نازل گرديد پيروى كردند(و ما انزل على الملكين ببابل هاروت و ماروت) آرى آنها از دو سو دست به سوى سحر دراز كردند، يكى از سوى تعليمات شياطين در عصر سليمان ، و ديگرى از سوى تعليماتى كه بوسيله هاروت و ماروت دو فرشته خدا در زمينه ابطال سحر به مردم داده بودند. در حالى كه دو فرشته الهى تنها هدفشان اين بود كه مردم را به طريق ابطال سحر ساحران آشنا سازند لذا به هيچكس چيزى ياد نمى دادند، مگر اينكه قبلا به او مى گفتند: ما وسيله آزمايش تو هستيم كافر نشو و از اين تعليمات سوء استفاده مكن.(و ما يعلمان من احد حتى يقولا انما نحن فتنة فلا تكفر) خلاصه ، اين دو فرشته زمانى به ميان مردم آمدند كه بازار سحر داغ بود و مردم گرفتار چنگال ساحران ، آنها مردم را به طرز ابطال سحر ساحران آشنا ساختند ولى از آنجا كه خنثى كردن يك مطلب (همانند خنثى كردن يك بمب ) فرع بر اين است كه انسان نخست از خود آن مطلب آگاه باشد و بعد طرز خنثى كردن آن را ياد بگيرد، ناچار بودند فوت و فن سحر را قبلا شرح دهند. ولى سوء استفاده كنندگان يهود همين را وسيله قرار دادند براى اشاعه هر چه بيشتر سحر و تا آنجا پيش رفتند كه پيامبر بزرگ الهى ، سليمان را نيز متهم ساختند كه اگر عوامل طبيعى به فرمان او است يا جن و انس از او فرمان مى برند همه مولود سحر است آرى اين است راه و رسم بدكاران كه هميشه براى توجيه مكتب خود، بزرگان را متهم به پيروى از آن مى كنند. به هر حال آنها از اين آزمايش الهى پيروز بيرون نيامدند از آن دو فرشته مطالبى را مى آموختند كه بتوانند به وسيله آن ميان مرد و همسرش جدائى بيفكنند(فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه)