دانلود جزوه و پاورپوینت و مقاله طرح درس

پاورپوینت تفسير سوره مبارکه بقره (⭐⭐⭐)

پاورپوینت تفسير سوره مبارکه بقره (⭐⭐⭐)

پاورپوینت-تفسير-سوره-مبارکه-بقره-(⭐⭐⭐)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل :  powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد اسلاید : 91 اسلاید

 قسمتی از متن powerpoint (..ppt) : 
 

1
2
تفسير سوره مبارکه بقره
مشخصات سوره
› اهميت: ان لکل شي سناما و سنام القرآن سوره البقره
› اسامي و اوصاف: بقره، ذروه، سنام، فسطاط، سيدالقرآن، زهراء
› آمار: آيات: 286، کلمات: 6156، حروف: 26256، نزول: 87
› مکان و زمان نزول: مدينه، يک و سال و نيم اول هجرت:
› فضاي نزول سور:
› سور مکي
› سور مدني
3
تفسير سوره مبارکه بقره
› فضاي نزول: شرايط اجتماعي، اقتصادي و ... يثرب
› تاثير فضاي نزول و معارف سوره:
› فضاي نزول بر معارف سوره
› معارف سوره بر فضاي نزول
› معارف سوره: نبوت، تاريخ انبياء، خلافت انسان، ...
› غرر آيات: آيات خلافت انسان، سه آيه آخر، آيه الکرسي
› هدف سوره: اقتضاي بندگي: ايمان به همه رسل و کتب
› فضيلت قرائت سوره: روايات متعدد
4
تفسير سوره مبارکه بقره
آيه شريفه 1
› ويژگي حروف مقطعه:
› از مختصات قرآن
› مشترک سور مکي و مدني
› شروع 29 سوره با اين حروف
› يک تا پنج حرفي بودن اين حروف
› يک، دو يا آيه يا بخشي از آيه يک
تفسير سوره مبارکه بقره
› تکرار يک، دو، شش يا هفت بار
› 14 حرف بدون تکرار
› محتواي مشترک سور حاوي اين حروف: وحي و رسالت
› رابطه حروف با محتواي سوره
› جملات: صراط علي حق نمسکه، صح طريقک مع السنه
› اوصاف خاص اين حروف
5

 

دانلود فایل

برچسب ها: پاورپوینت تفسير سوره مبارکه بقره (⭐⭐⭐) , تفسير سوره مبارکه بقره , دانلود پاورپوینت تفسير سوره مبارکه بقره (⭐⭐⭐) , تفسير , سوره , مبارکه , بقره , پاورپوینت , (⭐⭐⭐) ,

[ بازدید : 11 ]

[ پنجشنبه 27 مرداد 1401 ] 5:42 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق تفسیر آيه و236و237وسوره بقره 44 ص ( ورد)

تحقیق تفسیر آيه و236و237وسوره بقره 44 ص ( ورد)

تحقیق-تفسیر-آيه-و236و237وسوره-بقره-44-ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 43 صفحه

 قسمتی از متن word (..docx) : 
 

‏آيه ‏و236و237و‏سوره بقره:
‏آيه 237_236‏ سوره مبارکه بقره:
‏آيه و ترجمه
‏لا جُنَاحَ عَلَيْكمْ إِن ‏طلَّقْتُمُ النِّساءَ مَا لَمْ تَمَسوهُنَّ أَوْ تَفْرِضوا لَهُنَّ فَرِيضةً وَ ‏مَتِّعُوهُنَّ عَلى المُْوسِع قَدَرُهُ وَ عَلى الْمُقْترِ قَدَرُهُ مَتَعَا ‏بِالْمَعْرُوفِ حَقاًّ عَلى المُْحْسِنِينَ(236)
‏وَ إِن طلَّقْتُمُوهُنَّ مِن ‏قَبْلِ أَن تَمَسوهُنَّ وَ قَدْ فَرَضتُمْ لَهُنَّ فَرِيضةً فَنِصف مَا فَرَضتُمْ ‏إِلا أَن يَعْفُونَ أَوْ يَعْفُوَا الَّذِى بِيَدِهِ عُقْدَةُ النِّكاح وَ أَن ‏تَعْفُوا أَقْرَب لِلتَّقْوَى وَ لا تَنسوُا الْفَضلَ بَيْنَكُمْ إِنَّ اللَّهَ ‏بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ(237)
  ‏ترجمه :
236 - ‏اگر زنان ‏را قبل از آميزش جنسى يا تعيين مهر، (به عللى ) طلاق دهيد، گناهى بر شما نيست . (و ‏در اين موقع ،) آنها را (با هديه اى مناسب ،) بهرهمند سازيد! آن كس كه توانايى ‏دارد، به اندازه توانايياش ، و آن كس ‍ كه تنگدست است ، به اندازه خودش ، هديه اى ‏شايسته (كه مناسب حال دهنده و گيرنده باشد ) بدهد! و اين بر نيكوكاران ، الزامى است .
237 - ‏و اگر زنان را، پيش از آنكه با آنها تماس بگيريد و (آميزش جنسى كنيد) ‏طلاق دهيد، در حالى كه مهرى براى آنها تعيين كردهايد، (لازم است ) نصف آنچه را ‏تعيين كردهايد (به آنها بدهيد) مگر اينكه آنها (حق خود را) ببخشند، يا (در صورتى كه ‏صغير و سفيه باشند، ولى آنها، يعنى ) آن كس كه گره ازدواج به دست اوست ، آن را ‏ببخشد. و گذشت كردن شما (و بخشيدن تمام مهر به آنها) بپرهيزكارى نزديكتر است . و ‏گذشت و نيكوكارى را در ميان خود فراموش نكنيد، كه خداوند به آنچه انجام مى دهيد، ‏بيناست !
 ‏تفسير:
‏چگونگى اداى مهر
‏باز در ادامه احكام طلاق در اين دو آيه ‏احكام ديگرى بيان شدنخست مى فرمايد: ((‏گناهى بر شما نيست ‏اگر زنان را قبل از اينكه با آنها تماس پيدا كنيد (و آميزش جنسى انجام دهيد) و ‏تعيين مهر نمائيد، طلاق دهيد)) (‏لا جناح عليكم ان طلقتم النساء ‏ما لم تمسوهن او تفرضوا لهن فريضة ).
‏البته اين در صورتى است كه مرد يا زن و مرد ‏بعد از عقد ازدواج و پيش از عمل زناشويى ، متوجه شوند كه به جهاتى نميتوانند با هم ‏زندگى كنند، چه بهتر كه در اين موقع با طلاق از هم جدا شوند، زيرا در مراحل بعد كار ‏مشكلتر مى شود. و به هر حال اين تعبير، پاسخى است براى آنها كه تصور مى كردند طلاق ‏قبل از عمل زناشويى يا قبل از تعيين مهر، صحيح نيست ، قرآن مى گويد: چنين طلاقى ‏گناهى ندارد و صحيح است (و اى بسا جلو مفاسد بيشترى را بگيرد).
‏بعضى نيز ((‏جناح )) ‏را در اينجا به معنى ((‏مهر)) ‏گرفتهاند كه بر دوش شوهر سنگينى مى كند ‏يعنى به هنگام طلاق قبل از عمل زناشويى و تعيين مهر هيچ گونه مهرى بر عهده شما نيست . ‏گر چه بعضى از مفسران شرح زيادى درباره اين تفسير گفته اند، ولى به كار بردن كلمه ‏جناح ، به معنى مهر مانوس نيست .
‏بعضى نيز احتمال داده اند كه معنى جمله بالا ‏اين است : كه طلاق زنها قبل از آميزش در همه حال جايز است (خواه در حال عادت ‏ماهيانه باشند يا نه ) در حالى كه بعد از آميزش حتما بايد در حال پاكى خالى از ‏آميزش ‍ باشد اين تفسير بسيار بعيد به نظر مى رسد، زيرا با جمله ((‏او تفرضوا لهن فريضة )) ‏سازگار نيست .
‏سپس ‏به بيان حكم ديگرى در اين رابطه ميپردازد و مى فرمايد: در چنين حالى بايد آنها را (‏با هديه مناسبى ) بهرهمند سازيد
)) (‏و متعوهن ).
‏بنابراين ‏اگر نه مهرى تعيين شده و نه آميزشى حاصل گشته ، شوهر بايدهديه اى كه مناسب با شئون زن باشد، بعد از طلاق به او ‏بپردازد ولى در پرداخت اين هديه ، قدرت توانائى شوهر نيز بايد در نظر گرفته شود، و ‏لذا در دنباله آيه مى گويد: بر آن كس كه توانائى دارد به اندازه توانائيش ، و بر آن ‏كس كه تنگدست است به اندازه خودش هديه شايسته اى لازم است ، و اين حقى است بر ‏نيكوكاران (على الموسع قدره و على المقتر قدره متاعا بالمعروف حقا على المحسنين ).
((‏موسع )) ‏به معنى توانگر، و ((‏مقتر)) ‏به معنى تنگدست است (از ماده قتر به ‏معنى بخل و تنگ نظرى نيز آمده است ) مانند: (و كان الانسان قتورا).
‏بنابراين ‏توانگران بايد به اندازه خود و تنگدستان نيز درخور تواناييشان اين هديه را ‏بپردازند، و شئون زن نيز در اين جهت در نظر گرفته شده است .
‏جمله ((‏متاعا بالمعروف )) ‏ميتواند اشارهاى به همه ‏اينها باشد يعنى هديه اى به طور شايسته و دور از اسراف و بخل ، و مناسب حال دهنده و ‏گيرنده .
‏از آنجا كه اين هديه اثر قابل ملاحظه اى در جلوگيرى از حس انتقامجويى و ‏رهايى زن از عقدههايى كه ممكن است ، بر اثر گسستن پيوند زناشويى حاصل شود، در آيه ‏فوق آن را وابسته به روحيه نيكوكارى و احسان كرده و مى گويد: حقا على المحسنين : ((‏اين عمل بر نيكوكاران لازم است )) ‏يعنى ‏بايد آميخته با روح نيكوكارى و مسالمت باشد.
‏ناگفته پيدا است تعبير به ((‏نيكوكاران )) ‏نه به خاطر اين است كه حكم مزبور ‏جنبه الزامى ندارد بلكه براى تحريك احساسات خيرخواهانه افراد در راه انجام اين ‏وظيفه است و گرنه همانطور كه اشاره شد اين حكم جنبه الزامى دارد.
‏نكته جالب ‏ديگرى كه از آيه استفاده مى شود اين است كه : قرآن از هديهاىكه مرد بايد به زن بپردازد تعبير به ((‏متاع )) ‏كرده است و متاع در لغت به معناى ‏چيزهائى است كه انسان از آنها بهرهمند و متمتع مى شود و غالبا به غير پول و وجه نقد ‏اطلاق مى گردد زيرا از پول بطور مستقيم نميتوان استفاده كرد بلكه بايد تبديل به ‏متاع شود روى همين جهت قرآن از هديه تعبير به متاع كرده است .
‏و اين موضوع از ‏نظر روانى اثر خاصى دارد زيرا بسيار مى شود كه هديهاى از اجناس قابل استفاده مانند ‏خوراك و پوشاك و نظاير آن كه براى اشخاص برده مى شود هر چند كم قيمت باشد اثرى در ‏روح آنها ميگذارد كه اگر آن را تبديل به پول كنند هرگز آن اثر را نخواهد داشت و لذا ‏در رواياتى كه در اين زمينه به ما رسيده مى بينيم غالبا ائمه اطهار نمونه هاى هديه ‏را امثال لباس و مواد غذائى و يا زمين زراعتى ذكر كرده اند.
‏ضمنا از آيه به خوبى ‏استفاده مى شود كه در ازدواج دائم تعيين مهر از قبل لازم نيست و طرفين مى توانند ‏بعد از عقد روى آن توافق كنند و نيز استفاده مى شود كه اگر قبل از تعيين مهر و ‏آميزش جنسى ، طلاق صورت گيرد مهر واجب نخواهد ‏بود و هديه مزبور جانشين ((‏مهر)) ‏مى شود.
‏بايد توجه كرد كه زمان و ‏مكان در مقدار ((‏هديه مناسب )) ‏مؤ ثر است .
‏در آيه بعد سخن از زنانى به ميان آمده كه براى آنها تعيين مهر شده است ولى قبل ‏از آميزش و عروسى ، جدا مى شوند، مى فرمايد: اگر آنها را طلاق دهيد پيش از آنكه با ‏آنان تماس پيدا كنيد (و آميزش انجام شود) در حالى كه مهرى براى آنها تعيين كردهايد، ‏لازم است نصف آنچه را تعيين كردهايد به آنها بدهيد
(‏و ان طلقتموهن من قبل ان تمسوهن و قد ‏فرضتم لهن فريضة فنصف ما فرضتم ).
‏اين حكم قانونى مساله است ، كه به زن ‏حق مى دهد نصف تمام مهريه را بدون كم و كاست بگيرد هر چند آميزشى حاصل نشده ‏باشد.
‏ولى بعدا به سراغ جنبه هاى اخلاقى و عاطفى ميرود و مى فرمايد: ((‏مگر اينكه آنها حق خود را ببخشند)) (‏و يا اگر ‏صغير و سفيه هستند، ولى آنان يعنى ) آن كس كه گره ازدواج به دست او است آن را ‏ببخشد)) (‏الا ان يعفون او يعفو الذى بيده عقدة النكاح ).
‏روشن است كه ولى در صورتى ميتواند از حق صغير صرف نظر كند كه مصلحت صغير ‏ايجاب نمايد.
‏بنابراين حكم پرداخت نصف مهر، صرف نظر از مساله عفو و بخشش است .
‏از آنچه گفتيم روشن مى شود كه منظور از ((‏الذى بيده عقدة ‏النكاح )) (‏كسى كه گره ازدواج به دست او است ) ولى صغير يا ‏سفيه است ، زيرا او است كه حق دارد اجازه ازدواج بدهد، ولى بعضى از مفسران چنين ‏پنداشتهاند كه منظور شوهر است ، يعنى هر گاه شوهر تمام مهر را قبلا پرداخته باشد (‏آن چنان كه در ميان بسيارى از اعراب معمول بوده ) حق دارد نصف آن را باز پس گيرد ‏مگر ‏اينكه ببخشد و صرف نظر كند.
‏اما دقت در آيه نشان مى دهد كه صحيح همان تفسير ‏اول است ، زيرا روى سخن در آيه با شوهران است ، به همين دليل آنها را مخاطب قرار ‏داده و مى گويد: ((‏و ان طلقتموهن )) (‏اگر ‏آنها را طلاق داديد) در حالى كه جمله او ((‏يعفو الذى بيده عقدة ‏النكاح )) ‏به صورت فعل غائب ذكر شده و مناسب نيست كه منظور از ‏آن ، شوهران باشند.
‏آرى در جمله بعد مى گويد: عفو و گذشت شما (و پرداختن تمام ‏مهر) به پرهيزكارى نزديك تر است و نيكوكارى و فضل را در ميان خود فراموش نكنيد ‏كه‏ ‏خداوند به آنچه انجام مى دهيد بينا است (و ان تعفوا اقرب ‏للتقوى و لا تنسوا الفضل بينكم ان الله بما تعملون بصير).
‏به طور مسلم مخاطب در ‏اين جمله شوهرانند و در نتيجه در جمله قبل سخن از گذشت اولياء و در اين جمله سخن از ‏گذشت شوهران است .
‏و جمله ((‏و لا تنسوا الفضل بينكم )) ‏خطابى است به عموم مسلمانان كه روح گذشت و بزرگوارى را در تمام ‏اين موارد فراموش نكنند.
‏رواياتى كه از پيشوايان معصوم (عليهم السلام ) به ما ‏رسيده است نيز آيه را به همين صورت تفسير مى كند، و مفسران شيعه با توجه به مضمون ‏آيه و روايات اهل بيت (عليهمالسلام ) نيز همين نظر را انتخاب كرده اند و گفته اند ‏منظور از اين عبارت اولياء زوجه هستند، البته مواردى پيش مى آيد كه سر سختى كردن در ‏گرفتن نصف مهر، آن هم قبل از عروسى ممكن است احساسات شوهر و اقوامش را جريحه دار ‏كند و در صدد انتقامجويى بر آيند و ممكن است حيثيت و آبروى زن را در معرض خطر قرار ‏دهد اين جا است كه گاه ، پدر براى حفظ مصلحت دختر خود ، لازم ميبيند كه از حق او ‏گذشت نمايد.
‏جمله ((‏و ان تعفوا اقرب للتقوى )) (‏عفو و گذشت شما به پرهيزكارى نزديك تر است )، وظيفه مردان را در ‏برابر زنان مطلقه خود بيان مى كند، كه اگر تمام مهر را پرداختهاند چيزى پس نگيرند و ‏اگر نپرداختهاند همه آن را بپردازند و از نيمى كه حق آنها است صرف نظر كنند، زيرا ‏مسلم است دختر يا زنى كه بعد از عقد يا پيش از عروسى از شوهر خود جدا مى شود ضربه ‏سختى مى خورد و از نظر اجتماعى و روانى مواجه با مشكلاتى است و بى شك گذشت شوهر و ‏پرداخت تمام مهر، تا حدى مرهم بر اين جراحات ميگذارد.
‏لحن مجموعه آيه ، بر اصل ‏اساسى ((‏معروف و احسان ،)) ‏در اين مسائل ‏تاكيد مى كند، كه حتى طلاق و جدائى آميخته با نزاع و كشمكش و تحريك روح‏ ‏انتقامجويى نباشد، بلكه بر اساس بزرگوارى و احسان و عفو و ‏گذشت ، قرار گيرد، زيرا اگر مرد و زنى نتوانند، با هم زندگى كنند و به دلائلى از هم ‏جدا شوند دليلى ندارد كه ميان آنها عداوت و دشمنى حاكم گردد.
‏آيه‏ ‏63و64و65و66و67و68و69و70و71‏فرقان:
‏آيه و ترجمه
‏وَ عِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ ‏يَمْشونَ عَلى الاَرْضِ هَوْناً وَ إِذَا خَاطبَهُمُ الْجَهِلُونَ قَالُوا ‏سلَماً(63)
‏وَ الَّذِينَ يَبِيتُونَ لِرَبِّهِمْ سجَّداً وَ قِيَماً(64)
‏وَ ‏الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا اصرِف عَنَّا عَذَاب جَهَنَّمَ إِنَّ عَذَابَهَا ‏كانَ غَرَاماً(65)
‏إِنَّهَا ساءَت مُستَقَرًّا وَ مُقَاماً(66)
‏وَ الَّذِينَ ‏إِذَا أَنفَقُوا لَمْ يُسرِفُوا وَ لَمْ يَقْترُوا وَ كانَ بَينَ ذَلِك ‏قَوَاماً(67)
  ‏ترجمه :
63 - ‏بندگان خاص ‏خداوند رحمن آنها هستند كه با آرامش و بى تكبر بر زمين راه مى روند و هنگامى كه ‏جاهلان آنها را مخاطب سازند به آنها سلام مى گويند (و با بى اعتنائى و بزرگوارى مى ‏گذرند).
64 - ‏آنها كسانى هستند كه شبانگاه براى پروردگارشان سجده و قيام مى ‏كنند.
65 - ‏آنها كسانى هستند كه مى گويند پروردگارا عذاب جهنم را از ما بر طرف ‏گردان كه عذابش سخت و پر دوام است !
66 - ‏آن بد جايگاه و بد محل اقامتى است .
67 - ‏آنها كسانى هستند كه هر گاه انفاق كنند نه اسراف مى كنند و نه سختگيرى ، ‏بلكه در ميان ايندو حد اعتدالى دارند.
 ‏تفسير:
‏صفات ويژه بندگان خاص خدا
‏از اين آيات به بعد بحث جامع و ‏جالبى پيرامون صفات ويژه بندگان خاص پروردگار كه تحت عنوان عبادالرحمان آمده ، مطرح ‏مى شود، و در حقيقت تكميلى است براى آيات گذشته كه مشركان لجوج هنگامى كه نام ‏خداوند رحمان برده مى شد از سر استهزاء و غرور مى گفتند: رحمان چيست ؟ و ديديم كه ‏قرآن ضمن دو آيه خداوند رحمان را به آنها معرفى كرد، اكنون نوبت اين رسيده است به ‏بندگان خاص اين خداوند رحمان را معرفى كند، جائى كه بندگان او اين قدر عالى مقام و ‏با شخصيتند عظمت خداى رحمان را بهتر مى توان درك كرد.
‏اين آيات دوازده صفت از ‏صفات ويژه آنان را بيان مى كند كه بعضى به جنبه هاى اعتقادى ارتباط دارند، و برخى ‏اخلاقى ، و پاره اى اجتماعى ، قسمتى جنبه فردى دارد و بخش ديگرى جمعى است ، و رويهم ‏رفته مجموعه اى است از والاترين ارزشهاى انسانى .
‏نخست مى گويد: بندگان خاص ‏خداوند رحمان كسانى هستند كه با آرامش و بى تكبر بر روى زمين راه مى روند (و عباد ‏الرحمن الذين يمشون على الارض هونا).
‏در واقع نخستين توصيفى كه از عباد الرحمن ‏شده است ، نفى كبر و غرور و خودخواهى است كه در تمام اعمال انسان و حتى در كيفيت ‏راه رفتن او آشكار مى شود زيرا ملكات اخلاقى هميشه خود را در لابلاى اعمال و گفتار ‏و حركات انسان نشان‏ ‏مى دهند، تا آنجا كه از چگونگى ‏راه رفتن يك انسان مى توان با دقت و موشكافى به قسمت قابل توجهى از اخلاق او پى ‏برد.
‏آرى آنها متواضعند، و تواضع كليد ايمان است ، در حالى كه غرور و كبر كليد ‏كفر محسوب مى شود، در زندگى روزمره با چشم خود ديده ايم و در آيات قرآن نيز كرارا ‏خوانده ايم كه متكبران مغرور حتى حاضر نبودند به سخنان رهبران الهى گوش فرا دهند، ‏حقايق را به باد مسخره مى گرفتند، و ديد آنها فراتر از نوك بينى آنها نبود، آيا با ‏اين حالت كبر ايمان آوردن امكان پذير است ؟!
‏آرى اين مؤ منان بنده خداوند ‏رحمانند، و نخستين نشانه بندگى همان تواضع است . تواضعى كه در تمام ذرات وجود آنان ‏نفوذ كرده و حتى در راه رفتن آنها آشكار است .
‏و اگر مى بينيم يكى از مهمترين ‏دستوراتى كه خداوند به پيامبرش ‍ مى دهد اين است كه و لا تمش فى الارض مرحا انك لن ‏تخرق الارض و لن تبلغ الجبال طولا: در روى زمين از سر كبر و غرور گام بر مدار چرا ‏كه نمى توانى زمين را بشكافى و طول قامتت هرگز به كوهها نمى رسد. (سوره اسراء آيه 37) ‏نيز به خاطر همين است كه روح ايمان تواضع مى باشد

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق تفسیر آيه و236و237وسوره بقره 44 ص ( ورد) , تفسیر آيه و236و237وسوره بقره 44 ص , دانلود تحقیق تفسیر آيه و236و237وسوره بقره 44 ص ( ورد) , تفسیر , آيه , و236و237وسوره , بقره , 44 , ص , تحقیق , ورد) ,

[ بازدید : 9 ]

[ يکشنبه 23 مرداد 1401 ] 1:00 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق تفسیر سوره بقره 7ص ( ورد)

تحقیق تفسیر سوره بقره 7ص ( ورد)

تحقیق-تفسیر-سوره-بقره-7ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 5 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏تفس‏ی‏ر‏ سوره بقره (آ‏ی‏ه‏ 1 تا 5)
‏سورةُ البَقَرة
‏بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
‏الم
‏الم :‏ از حروف مقطعه قرآن است‏ .
‏***
‏ ‏تفس‏ی‏ر‏: ‏ی‏ک‏ی‏ از منظور از حروفها‏ی‏ مقطعه ا‏ی‏ن‏ است که اعجاز قرآن از هم‏ی‏ن‏ حرفها‏یی‏ است که در اخت‏ی‏ار‏ همگان م‏ی‏ باشد همانند تنوع شگفت انگ‏ی‏ز‏ موجودات در عالم هست‏ی‏ که از عناصر محدود و معدود بوجود آمده اند. مطلب‏ی‏ که ا‏ی‏ن‏ موضوع را ثابت م‏ی‏ کند ا‏ی‏نست‏ که در 24 مورد از سوره ها‏یی‏ که با حروف مقطعه آغاز شده بلافاصله سخن از قرآن و عظمت آن به م‏ی‏ان‏ م‏ی‏ آ‏ی‏د‏.
‏***
‏ذلِكَ الْكِتابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدىً لِلْمُتَّقِينَ
‏ذلِكَ: آن (اسم اشاره ‏ی‏ دور برا‏ی‏ تعظ‏ی‏م‏ و تکر‏ی‏م‏ به کار رفته است)
‏الْكِتابُ‏: کتاب ( قرآن)
‏لا‏: نه ن‏ی‏ست
‏رَيْبَ‏: شک و ترد‏ی‏د
‏فِيهِ‏: در آن
‏هُدىً‏: راهنما- هدا‏ی‏ت‏ کننده (ما‏ی‏ه‏ ‏ی‏ هدا‏ی‏ت‏)
‏لِلْمُتَّقِينَ‏: برا‏ی‏ پره‏ی‏زکاران‏ اهل تقوا
‏(اهل تقوا کسان‏ی‏ هستند که دستورات خدا را اطاعت م‏ی‏ کنند و بر انجام واجبات و ترک محرمات مراقبت و مداومت دارند)
‏***
‏تفس‏ی‏ر‏:‏ چرا راهنما‏ی‏ متق‏ی‏ن‏ است ؟ چون دو دسته جاهل دار‏ی‏م‏ ‏ی‏ک‏ی‏ آنکه از خسارت و سقوط ترسان است لذا طالب ارشاد و حق‏ی‏قت‏ و هدا‏ی‏ت‏ م‏ی‏ باشد ا‏ی‏نان‏ همان متق‏ی‏ن‏ هستند و د‏ی‏گر‏ی‏ جاهل‏ی‏ لجوج است و ه‏ی‏چ‏ واهمه ا‏ی‏ از خطرات قطع‏ی‏ و جانگداز ندارد لذا به دنبال هدا‏ی‏ت‏ ن‏ی‏ز‏ نخواهد بود به ‏عبارت‏ د‏ی‏گر‏ نور هدا‏ی‏ت‏ فقط برا‏ی‏ ب‏ی‏داران‏ و روندگان مف‏ی‏د‏ است و نه خفتگان و ا‏ی‏ستاده‏ ها. به عبارت دق‏ی‏قتر‏ متق‏ی‏ن‏ دارا‏ی‏ دو هدا‏ی‏تند،‏ ‏ی‏ک‏ هدا‏ی‏ت‏ اول‏ی‏ که به خاطر آن متق‏ی‏ شدند و ‏ی‏ک‏ هدا‏ی‏ت‏ دوم‏ی‏ که خدا به خاطر تقوا‏ی‏شان‏ به ا‏ی‏شان‏ کرامت م‏ی‏ فرما‏ی‏د‏ که در آ‏ی‏ات‏ بعد‏ی‏ به آن اشاره م‏ی‏ شود. چون هدا‏ی‏ت‏ دوم‏ی‏ متق‏ی‏ن‏ بوس‏ی‏له‏ قرآن صورت م‏ی‏ گ‏ی‏رد‏ ، معلوم م‏ی‏ شود هدا‏ی‏ت‏ اول‏ی‏ و قبل از قرآن بوده و علت آن سلامت فطرت بوده است اما ا‏ی‏نکه‏ چرا بعض‏ی‏ فطرتشان سالم است و بعض‏ی‏ ناسالم و ‏ی‏ا‏ علت تامه اش خود انسان است؟؟؟
‏در‏ پاسخ م‏ی‏ گو‏یی‏م‏ ه‏ی‏چ‏ ‏ی‏ک‏ از ا‏ی‏نها‏ علت تامه ن‏ی‏ست‏ ول‏ی‏ همه ‏ی‏ آنها بمقدار اقتضاء اثر دارد. همانطور که متق‏ی‏ن‏ دارا‏ی‏ دو هدا‏ی‏تند،‏ آ‏ی‏ات‏ بعد‏ی‏ توض‏ی‏ح‏ م‏ی‏ دهد که کفار و منافق‏ی‏ن‏ ن‏ی‏ز‏ دارا‏ی‏ دو ضلالت و کور‏ی‏ هستند، ‏ی‏ک‏ی‏ ضلالت و کور‏ی‏ اول، که باعث اوصاف خب‏ی‏ثه‏ ‏ی‏ آنان از کفر و نفا‏ق‏ و غ‏ی‏ره‏ شد، دوم ضلالت و کور‏ی‏ ا‏ی‏ که ضلالت و کور‏ی‏ اولشان را ب‏ی‏شتر‏ کرد، اول‏ی‏ را بخود آنان نسبت داد و دوم‏ی‏ را بخودش ، که بعنوان مجازات دچار ضلالت و کور‏ی‏ ب‏ی‏شترشان‏ کرد‏ .
‏***
‏الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ
‏الَّذِينَ: کسان‏ی‏ که- (متق‏ی‏ن‏)
‏يُؤْمِنُونَ‏: ا‏ی‏مان‏ م‏ی‏ آورند ( باور م‏ی‏ کنند)
‏بِالْغَيْبِ‏: به (عالم) غ‏ی‏ب‏ (عالم غ‏ی‏ر‏ محسوسات)
‏غ‏ی‏ب‏ به معنا‏ی‏ پنهان است، چ‏ی‏زها‏یی‏ که با حواس ظاهر‏ی‏ قابل درک ن‏ی‏ستند‏ و مقصود از غ‏ی‏ب‏ ، خداوند ، فرشتگان ، حضرت مهد‏ی‏(ع) و ق‏ی‏امت‏ است)
‏يُقِيمُونَ‏: اقامه م‏ی‏ کنند- برپا م‏ی‏ دارند
‏الصَّلاةَ‏: نماز
‏مِمَّا‏: از آنچه
‏رَزَقْناهُمْ‏: روز‏ی‏ داده ا‏ی‏م‏ به آنها
‏يُنْفِقُونَ‏: انفاق م‏ی‏ کنند (هم‏ی‏شه‏ در راه خدا بخشش م‏ی‏ کنند)
‏***
‏تفس‏ی‏ر‏: متق‏ی‏ن‏ چه مشخصات‏ی‏ دارند؟؟؟ چون فطرت سالم‏ی‏ دارند ، با‏ی‏ن‏ حق‏ی‏قت‏ اعتراف دارند که موجود‏ی‏ محتاج هستند و احت‏ی‏اجشان‏ به چ‏ی‏ز‏ی‏ است که خارج از ذات خودشان است ‏ی‏عن‏ی‏ شخص‏ی‏ که سلامت فطرت داشته باشد خواه ناخواه ا‏ی‏مان‏ به موجود‏ی‏ دارد که هست‏ی‏ خودش و هست‏ی‏ همه ‏ی‏ عالم ، مست‏ند‏ به آن موجود است. پس متق‏ی‏ن‏ به غ‏ی‏ب‏ ا‏ی‏مان‏ دارند و افق د‏ی‏د‏ و جهان ب‏ی‏ن‏ی‏ آنها محدود به ماده محسوسات ن‏ی‏ست‏. رسالت قرآن ن‏ی‏ز‏ در ا‏ی‏ن‏ راستاست ‏ی‏عن‏ی‏ م‏ی‏ خواهد د‏ی‏د‏ انسان را از قشر تنگ و نازک عالم شهادت و محسوسات خارج ساخته و او را متوجه ‏ی‏ عالم پر عظمت غ‏ی‏ب‏ سازد. ملائک ، لوح محفوظ ، عرش و کرس‏ی‏ ، بهشت و جهنم و حت‏ی‏ روح و روان انسانها بخش‏ی‏ از عالم غ‏ی‏ب‏ هستند که متق‏ی‏ن‏ به آن ا‏ی‏مان‏ دارند. تأک‏ی‏د‏ قرآن برا‏ی‏ باز کردن افق د‏ی‏د‏ انسان به خاطر ا‏ی‏نست‏ که احساسات و رفتار افراد تابع جهان ب‏ی‏ن‏ی‏ و ا‏ی‏مان‏ آنهاست. شخص سل‏ی‏م‏ الفطره بعد از آنکه به چ‏ن‏ی‏ن‏ موجود غ‏ی‏ب‏ی‏ ا‏ی‏مان‏ آورد و معتقد شد که او حت‏ی‏ دق‏ی‏قه‏ ا‏ی‏ از حوائج موجودات غافل نم‏ی‏ ماند آنوقت باور م‏ی‏ کند که او لحظه ا‏ی‏ ن‏ی‏ز‏ از هدا‏ی‏ت‏ بندگانش غافل نم‏ی‏ ماند و راه نجات را به آنان نشان م‏ی‏ دهد. به ا‏ی‏ن‏ ترت‏ی‏ب‏ سر از مسئله توح‏ی‏د‏ و نبوت و معاد در م‏ی‏ آورد و در نت‏ی‏جه‏ ‏خود‏ را ملزم م‏ی‏ داند که در برابر آن مبدأ ‏ی‏کتا‏ خضوع کند چون خالق و رب او و رب همه عالم است و ن‏ی‏ز‏ خود را ملزم م‏ی‏ داند که در جستجو‏ی‏ هدا‏ی‏ت‏ او بر آ‏ی‏د‏ و وقت‏ی‏ به هدا‏ی‏ت‏ او رس‏ی‏د‏ ، آنچه در وسع او هست از مال و جاه و علم و فض‏ی‏لت‏ همه را در راه اح‏ی‏اء‏ آن هدا‏ی‏ت‏ و نشر آن د‏ی‏ن ، بکار م‏ی‏ بندد و ا‏ی‏ن‏ همان نماز و انفاق است اما نه نماز و زکات قرآن ، چون گفتار ما درباره ‏ی‏ شخص سل‏ی‏م‏ الفطره ا‏ی‏ است که م‏ی‏ پذ‏ی‏رد‏. به عبارت د‏ی‏گر‏ انسان به حسب فطرت سالم خود در م‏ی‏ ‏ی‏ابد‏ که مهمتر‏ی‏ن‏ کار بنده دو چ‏ی‏ز‏ است ‏ی‏ک‏ی‏ توجه به خدا و د‏ی‏گر‏ی‏ توجه به مردم و انفاق کردن در راه خدا
‏***
‏وَ الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِما أُنْزِلَ إِلَيْكَ وَ ما أُنْزِلَ مِنْ قَبْلِكَ وَ بِالْآخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ
‏***
‏يُؤْمِنُونَ: ا‏ی‏مان‏ م‏ی‏ آورند - ( تصد‏ی‏ق‏ م‏ی‏ کنند)
‏بِما‏: به آنچه
‏أُنْزِلَ‏: نازل شده
‏إِلَيْكَ‏: به تو
‏مِنْ‏ قَبْلِكَ: قبل از تو - پ‏ی‏ش‏ از تو
‏بِالْآخِرَةِ‏: به عالم آخرت
‏هُمْ‏: آنها
‏ ‏يُوقِنُونَ‏: ‏ی‏ق‏ی‏ن‏ دارند (صد در صد باور م‏ی‏ کنند)
‏***
‏تفس‏ی‏ر‏: خص‏ی‏صه‏ ‏ی‏ د‏ی‏گر‏ متق‏ی‏ن‏ ‏ی‏ا‏ انسانها‏ی‏ سل‏ی‏م‏ الفطره ا‏ی‏نست‏ که به هدا‏ی‏ت‏ اله‏ی‏ و وجوب آن باور دارند لذا هم به کلام رسول (ص) ا‏ی‏مان‏ م‏ی‏ آورند و هم بدون ه‏ی‏چ‏ تعصب‏ی‏ به آنچه خدا قبلا بر پ‏ی‏امبرانش‏ نازل کرده ا‏ی‏مان‏ دارند ز‏ی‏را‏ رحمت و هدا‏ی‏ت‏ خدا دائم‏ی‏ دانسته و آنرا منحصر به ه‏ی‏چ‏ عصر و نسل‏ی‏ نم‏ی‏ کنند. بلاخره ا‏ی‏نکه‏ به آخرت ‏ی‏ق‏ی‏ن‏ داشته و معتقد به جاودانگ‏ی‏ هستند ‏ی‏عن‏ی‏ آفر‏ی‏نش‏ انسان را ب‏ی‏هوده‏ نم‏ی‏ دانند لذا در هر اقدام‏ی‏ محکمه ‏ی‏ عدل خدا را از نظر دور نم‏ی‏ دارند. اما چرا بجا‏ی‏ ا‏ی‏مان‏ به آخرت فرمود ‏ی‏ق‏ی‏ن‏ به آخرت؟؟؟ ز‏ی‏را‏ گاه م‏ی‏ شود انسان به چ‏ی‏ز‏ی‏ ا‏ی‏مان‏ دارد ول‏ی‏ از لوازم آن غافل است اما وقت‏ی‏ به آن ‏ی‏ق‏ی‏ن‏ پ‏ی‏دا‏ کرد د‏ی‏گر‏ نسبت به آن و لوازمش ه‏ی‏چ‏ غفلت‏ی‏ نم‏ی‏ کند. خلاصه ا‏ی‏نکه‏ ا‏ی‏ن‏ پنج صفت‏ی‏ که خدا‏ی‏ تعال‏ی‏ آنها را زم‏ی‏نه‏ ‏ی‏ هدا‏ی‏ت‏ قرآن‏ی‏ خود قرار داده ، صفات‏ی‏ است که فطرت سالم در آدم‏ی‏ ا‏ی‏جاد‏ م‏ی‏ کند و در آ‏ی‏ات‏ م‏ورد‏ بحث به دارندگان چن‏ی‏ن‏ فطرت‏ی‏ وعده م‏ی‏ دهد که بزود‏ی‏ بوس‏ی‏له‏ ‏ی‏ قرآنش ا‏ی‏شان‏ را هدا‏ی‏ت‏ م‏ی‏ کند ، البته هدا‏ی‏ت‏ی‏ زائد بر هدا‏ی‏ت‏ دوم‏ی‏ دست نم‏ی‏ دهد. دل‏ی‏ل‏ بر ا‏ی‏نکه‏ هدا‏ی‏ت‏ دوم‏ی‏ از ناح‏ی‏ه‏ خدا‏ی‏ سبحان و فرع هدا‏ی‏ت‏ اول‏ی‏ است، آ‏ی‏ات‏ بس‏ی‏ار‏ی‏ است از جمله " خدا کسان‏ی‏ که ا‏ی‏مان‏ آوردند ، به قول ثابت در ح‏ی‏ات‏ دن‏ی‏ا‏ در آخرت پا بر جا م‏ی‏ کند و خلاصه آنچنانشان را آنچنانتر م‏ی‏ سازد)
‏پس‏ معلوم م‏ی‏ شود بقول معروف چشمه با‏ی‏د‏ از خودش آب داشته باشد تا با لا‏ی‏روب‏ی‏ ز‏ی‏ادترش‏ کرد
‏***
‏أُولئِكَ عَلى‏ هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ
‏أُولئِكَ: آنان - ( پره‏ی‏زکاران‏ )
‏عَلى‏‏‏: بر

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق تفسیر سوره بقره 7ص ( ورد) , تفسیر سوره بقره 7ص , دانلود تحقیق تفسیر سوره بقره 7ص ( ورد) , تفسیر , سوره , بقره , , تحقیق , ورد) ,

[ بازدید : 10 ]

[ يکشنبه 23 مرداد 1401 ] 0:58 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق تفسیر آیه 102 سوره بقره 9 ص ( ورد)

تحقیق تفسیر آیه 102 سوره بقره 9 ص ( ورد)

تحقیق-تفسیر-آیه-102-سوره-بقره-9-ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 10 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏بسم الله الرحمن الرحیم
‏تفسیر آیه 102 سوره بقره
‏تفسیر موضوعی قرآن صفحه 2
‏متن
‏‏و اتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ ‏الشَّیَاطِینُ‏ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَـانَ وَ مَا ‏کَفَــرَ سُلَیْمَانُ و َلَکِنَّ الشَّیْاطِینَ کَفَـرُواْ یُعَلِّمُـونَ النَّـاسَ ‏السِّحْرَ وَ مَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَـارُوتَ و َمَارُوتَ وَ ‏مَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولاَ إِنَّمَـا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ ‏تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُـونَ مِنْهُمَا مَـا یُفَـرِّقُـونَ بِهِ بَیْنَ الْمَـرْءِ ‏وَ زَوْجِـهِ وَ مَـا هُـم بِضَـآرِّینَ بِـهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ ‏وَ یَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ و لاَ یَنفَعُهُـمْ و َلَقَدْ عَلِمُـواْ لَمَنِ ‏اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الآخرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَ لَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ ‏أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ
‏ترجمه
‏یهود‏ از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مى خواندند پيروى مى كردند، سليمان ‏هرگز ‏دست به سحر نيالود و كافر نشد، ولكن شياطين كفر ورزيد و به مردم
‏تعليم سحر ‏دادند (و نيز ‏يهود‏) از آنچه بر دو فرشته باب‏ل(ه‏اروت‏ ‏و‏مارو‏ت) ‏نازل شد پيروى كردند، (آنها طريق سحر كردن را براى آشنائى به طرز ابطال آن به مردم ‏ياد مى دادند) و به هيچ كس چيزى ياد نمى دادند مگر اينكه قبلا به او مى گفتند ما ‏وسيله آزمايش شما هستيم ، كافر نشويد (و از اين تعليمات سوء استفاده نكنيد) ولى ‏آنها از آن دو فرشته مطالبى را مى آموختند كه بتوانند به وسيله آن ميان مرد و همسرش ‏جدائى بيفكنند (نه اينكه از آن براى ابطال سحر استفاده كنند) ولى هيچگاه بدون فرمان ‏خدا نمى توانند به انسانى ضرر برسانند، آنها قسمتهائى را فرا مى گرفتند كه براى ‏آنان زيان داشت و نفعى نداشت ، و مسلما مى دانستند هر كسى خريدار اين گونه متاع ‏باشد ‏سودی‏ در آخرت نخواهد داشت و چه زشت و ناپسند بود آنچه خود را به آن مى ‏فروختند اگر علم و دانشى مى داشتند!
‏تفسیر نمونه
‏تفسیر موضوعی قرآن صفحه 3
‏از احاديث چنين بر مى آيد كه در زمان سليمان پيامبر (صلى اللّه ‏عليه و آله و سلم ) گروهى در كشور او به عمل سحر و جادوگرى پرداختند سليمان دستور ‏داد تمام نوشته ها و اوراق آنها را جمع آورى كرده در محل مخصوصى نگهدارى كنند (اين ‏نگهدارى شايد به خاطر آن بوده كه مطالب مفيدى براى دفع سحر ساحران در ميان آنها ‏وجود داشت‏ه)
‏پس از وفات سليمان گروهى آنها را بيرون آورده و شروع به اشاعه و ‏تعليم سحر كردند، بعضى از اين موقعيت استفاده كرده و گفتند سليمان اصلا پيامبر نبود ‏بلكه به كمك همين سحر و جادوگريها بر كشورش مسلط شد و امور خارق العاده انجام مى ‏داد!
‏گروهى از بنى اسرائيل هم از آنها تبعيت كردند و سخت به جادوگرى دل بستند، ‏تا آنجا كه دست از تورات نيز برداشتند.
‏هنگامى كه پيامبر اسلام (صلى اللّه عليه ‏و آله و سلم ) ظهور كرد و ضمن آيات قرآن اعلام نمود سليمان از پيامبران خدا بوده ‏است ، بعضى از احبار و علماى يهود گفتند: از محمد تعجب نمى كنيد كه مى گويد سليمان ‏پيامبر است در صورتى كه او ساحر بوده ؟
‏اين گفتار يهود علاوه بر اينكه تهمت و ‏افتراى بزرگى نسبت به اين پيامبر الهى محسوب مى شد لازمهاش تكفير سليمان (عليه ‏السلام ) بود، زيرا طبق گفته آنان سليمان مرد ساحرى بوده كه خود را به دروغ پيامبر ‏خوانده و اين عمل موجب كفر است .
‏آيات فوق به آنها پاسخ مى گويد.‏ ‏به هر حال ‏این آیه بخش دیگری ‏از زشتكاريهاى يهود را معرفى مى كند كه پيامبر بزرگ ‏خدا سليمان را به سحر و جادوگرى متهم ساختند، مى گوي‏د:
‏(‏آنها از آنچه شياطين در عصر سليمان بر مردم مى خواندند پيروى ‏كردن‏د)‏(‏و اتبعوا ما تتلوا الشياطين على ملك ‏سليمان ‏)
‏ضمير در جمل‏ه ‏و اتبعوا ‏ممكن است اشاره به يهوديان معاصر پيامبر باشد و ‏يا معاصران سليمان و يا همه آنان .
‏منظور ازشياطين ‏نيز ممكن ‏است ، انسانهاى طغيانگر و يا جن و يا اعم از هر دو باشد.
‏سپس قرآن به دنبال اين ‏سخن اضافه مى كندسليمان هرگز كافر نشد (‏و ما كفر سليمان ‏)
‏تفسیر موضوعی قرآن صفحه 4
‏او هرگز به سحر توسل ‏نجست ، و از جادوگرى براى پيشبرد اهداف خود استفاده نكرد،ولى شياطين كافر شدند، و به مردم تعليم سحر دادن‏د(‏و لكن الشياطين كفروا يعلمون الناس ‏السحر‏)
‏آ‏نها (يهود) همچنين از آنچه بر ‏دو فرشته بابل ، هاروت و ماروت نازل گرديد پيروى كردند‏(‏و ما انزل على الملكين ببابل هاروت و ماروت‏)
‏آرى آنها ‏از دو سو دست به سوى سحر دراز كردند، يكى از سوى تعليمات شياطين در عصر سليمان ، و ‏ديگرى از سوى تعليماتى كه بوسيله هاروت و ماروت دو فرشته خدا در زمينه ابطال سحر به ‏مردم داده بودند.
‏در حالى كه دو فرشته ‏الهى‏ ‏تنها هدفشان اين بود كه مردم را به طريق ابطال سحر ساحران آشنا سازند‏ ‏ لذا‏ ‏به هيچكس چيزى ياد نمى دادند، مگر اينكه ‏قبلا به او مى گفتند: ما وسيله آزمايش تو هستيم كافر نشو‏ ‏و از اين تعليمات سوء استفاده مكن‏.‏(‏و ما يعلمان من احد ‏حتى يقولا انما نحن فتنة فلا تكفر‏)
‏خلاصه ، اين دو فرشته زمانى به ميان مردم ‏آمدند كه بازار سحر داغ بود و مردم گرفتار چنگال ساحران ، آنها مردم را به طرز ‏ابطال سحر ساحران آشنا ساختند ولى از آنجا كه خنثى كردن يك مطلب (همانند خنثى كردن ‏يك بمب ) فرع بر اين است كه انسان نخست از خود آن مطلب آگاه باشد و بعد طرز خنثى ‏كردن آن را ياد بگيرد، ناچار بودند فوت و فن سحر را قبلا شرح دهند.
‏ولى سوء ‏استفاده كنندگان يهود همين را وسيله قرار دادند براى اشاعه هر چه بيشتر سحر و تا ‏آنجا پيش رفتند كه پيامبر بزرگ الهى ، سليمان را نيز متهم ساختند كه اگر عوامل ‏طبيعى به فرمان او است يا جن و انس از او فرمان مى برند همه مولود سحر است آرى اين ‏است راه و رسم بدكاران كه هميشه براى توجيه مكتب خود، بزرگان را متهم به پيروى از ‏آن مى كنند.
‏به هر حال آنها از اين آزمايش الهى پيروز بيرون نيامدند از آن دو ‏فرشته مطالبى را مى آموختند كه بتوانند به وسيله آن ميان مرد و همسرش جدائى بيفكنند‏(‏فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه‏)

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق تفسیر آیه 102 سوره بقره 9 ص ( ورد) , تفسیر آیه 102 سوره بقره 9 ص , دانلود تحقیق تفسیر آیه 102 سوره بقره 9 ص ( ورد) , تفسیر , آیه , 102 , سوره , بقره , 9 , ص , تحقیق , ورد) ,

[ بازدید : 11 ]

[ شنبه 22 مرداد 1401 ] 7:47 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

پاورپوینت تفسير سوره مبارکه بقره (⭐⭐⭐)

پاورپوینت تفسير سوره مبارکه بقره (⭐⭐⭐)

پاورپوینت-تفسير-سوره-مبارکه-بقره-(⭐⭐⭐)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل :  powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد اسلاید : 91 اسلاید

 قسمتی از متن powerpoint (..ppt) : 
 

1
2
تفسير سوره مبارکه بقره
مشخصات سوره
› اهميت: ان لکل شي سناما و سنام القرآن سوره البقره
› اسامي و اوصاف: بقره، ذروه، سنام، فسطاط، سيدالقرآن، زهراء
› آمار: آيات: 286، کلمات: 6156، حروف: 26256، نزول: 87
› مکان و زمان نزول: مدينه، يک و سال و نيم اول هجرت:
› فضاي نزول سور:
› سور مکي
› سور مدني
3
تفسير سوره مبارکه بقره
› فضاي نزول: شرايط اجتماعي، اقتصادي و ... يثرب
› تاثير فضاي نزول و معارف سوره:
› فضاي نزول بر معارف سوره
› معارف سوره بر فضاي نزول
› معارف سوره: نبوت، تاريخ انبياء، خلافت انسان، ...
› غرر آيات: آيات خلافت انسان، سه آيه آخر، آيه الکرسي
› هدف سوره: اقتضاي بندگي: ايمان به همه رسل و کتب
› فضيلت قرائت سوره: روايات متعدد
4
تفسير سوره مبارکه بقره
آيه شريفه 1
› ويژگي حروف مقطعه:
› از مختصات قرآن
› مشترک سور مکي و مدني
› شروع 29 سوره با اين حروف
› يک تا پنج حرفي بودن اين حروف
› يک، دو يا آيه يا بخشي از آيه يک
تفسير سوره مبارکه بقره
› تکرار يک، دو، شش يا هفت بار
› 14 حرف بدون تکرار
› محتواي مشترک سور حاوي اين حروف: وحي و رسالت
› رابطه حروف با محتواي سوره
› جملات: صراط علي حق نمسکه، صح طريقک مع السنه
› اوصاف خاص اين حروف
5

 

دانلود فایل

برچسب ها: پاورپوینت تفسير سوره مبارکه بقره (⭐⭐⭐) , تفسير سوره مبارکه بقره , دانلود پاورپوینت تفسير سوره مبارکه بقره (⭐⭐⭐) , تفسير , سوره , مبارکه , بقره , پاورپوینت , (⭐⭐⭐) ,

[ بازدید : 11 ]

[ جمعه 21 مرداد 1401 ] 1:58 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

ساخت وبلاگ
بستن تبلیغات [x]