دانلود جزوه و پاورپوینت و مقاله طرح درس

تحقیق تاریخ فلسفه غرب

تحقیق تاریخ فلسفه غرب

تحقیق-تاریخ-فلسفه-غربلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 24 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏چکیده:
‏یکی از نکاتی که همه کسانی که با تاریخ فلسفه غرب به خصوص در یک قرن اخیر آشنایی دارند، دریافته اند، این است که در میان مکتب های فلسفی بسیار متعدد فرهنگ غرب دو مکتب فلسفی از همه مشهور تر و دارای آثار و نتایج گران تری بوده اند یکی از آنها مکتب پوزیتیوسیم با اث‏بات گرایی است و دیگری مکتب اگزیستانسیالیسم ‏که موضوع مورد بحث این مقاله را تشکیل می دهد. اجمالا باید گفت که مکتب ‏اگزسیت ن‏سی‏ا‏یس‏م همان طور که به تفصیل اشاره خواهد شد یک مکتب فلسفی است که دارای آموزه های معین و مشخصی باشد، نیست و از این نظر بیشتر آن را به عنوان یک گرایش فلسفی می شناسند تا یک مکتب نظام مند فلسفی. واژه ‏اگزیستانسیالیسم‏ ‏از ریشه لاتینی existentia ‏ ‏به معنای وجود و هستی گرفته شده است.
‏این مکتب که در قرن 19 در غرب پدید آمد هستی انسان را مرکز و غایت همه مسائل می داند و عقیده دارد که چون هر انسان وجود خاص خود را دارد با مفاهیم فلسفی و متا فیزیکی‏ قابل تفسیر و توضیح نیست‏ در میان فیلسوفات متعددی که به این فلسفه پرداخته اند به ذکر 2 نمونه از آنها خواهیم پرداخت که یکی سورن کی یر که گور نماینده اگزی‏س‏ت‏ ‏اگزیستانسیالیسم‏ ‏مذهبی است و دیگری ژان پل سارتر لامذهب که عمده بحث مقاله را در بر میگیرد.
‏در ادامه نیز پس از پرداختن به فلسفه ‏اگزیستانسیالیسم‏ ‏نظرات این مکتب را در مورد آموزش و پرورش و نیز خود آموزش و پرورش
‏2
‏اگزیستانسیالیسم‏ ‏بیان می شود.
‏اگزیستانسیالیسم‏ ‏-‏ existentialism

‏اگر چه نشانه هایی از‏ ‏اگزیستانسیالیسم‏ ‏در آثار نویسندگان قرن نوزدهم مانند سورن ‏
‏کی یر که گو‏ -soren kierkegaard
‏ (1813-1855)؛ فردریک نیچه‏ -friedrich nietzsche
‏ (1844-1900) و فئودور داستایوسکی‏ -fyodor dostoyevsky
‏ (1821-1881) دیده می شود، ولی این مکتب در قرن بیستم به ویژه در خلال جنگ جهانی دوم و بعد از آن به اوج شهرت خود رسید. ‏از میان طرفداران برجسته ‏اگزیستانسیالیسم‏ در قرن بیستم باید از فلاسفه آلمانی کارل یاسیرس‏ -karl jaspers
‏ (1883-1963) و مارتین هیدگر‏ -martin heidegger
‏ (1889-1976)، فیلسوف یهودی مارتین بوبر‏ -martin buber
‏ (1878-1965)، فلاسفه فرانسوی گابریل مارسل‏ -gabriel marcel
‏ (1889-1973) که دیدگاهی مسیحی اتخاذ کرد و ژان پل سارتر که لا مذهب بود یاد کرد.
‏با توجه به این نکته که نویسندگان و فلاسفه مذکور گروه نامنجانس و غالبا متعارضی را تشکیل می دهند واضح است که ‏اگزیستانسیالیسم‏ بیش تر دیدگاه و گرایش فلسفی را تشکیل داده و می دهد تا مکتب فکری منظمی را اگزیستان‏س‏یایسم عنوان سهل و ساده ای بوده است که به مجموعه ای از عصیان های کاملا متفاوت علیه فلسفه های سنتی، به ویژه علیه تلاش هایی که برای
‏4
‏تشکیل نظام های فکری انتزاعی و منظم به عمل آمده داده شده است.
‏ماهیتا ‏اگزیستانسیالیسم‏ مجموعه ای از اندیشه های فلسفی یک دست نیست، ‏بلکه کسانی که به عنوان اگزیستان‏س‏ی‏الیست‏ ‏شناخته شده اند، پرسشهای مشابهی را طرح کرده ولی در ارائه پاسخ دچار اشکال شده اند. برسبیل ارائه تعریفی مقدماتی از ‏اگزیستانسیالیسم‏ ‏، آن را می توان به عنوان نوعی اندیشه فلسفی تلقی کرد که بر یگانگی (بی بدیل بودن) و آزادی فرد در برابر گروه، جماعت یا جامعه توده وار تأکید می کند. افزون بر این، این مکتب بر این امر تکیه می کند که همه مردم در قبال معنی و مفهوم زندگی خود و ایجاد ماهیت یا تعریف هویت خویش مسئولیت کامل دارند.
‏در خصوص اگزیستانسیا‏ل‏یسم که تنوع آرا خصیصه ممتاز آن است دو نفر از صاحبنظران این مکتب فکری یع‏ّ‏نی اگزیستانسیا‏ل‏یسم مذهبی سورن کی یر که گو و اگزیستانسیا‏ل‏یسم لا مذهب ژان پل سارتر را معرفی کرده سپس به آرای تربیتی اگزیستانسیا‏ل‏یسم خواهیم پرداخت.
‏* سورن کی یر که گو‏ر‏1-‏ ‏نام این‏ فیلسوف را کی یر که گار و یا کی یر که گارد نیز تلفظ کرده اند.
‏ (1813-1855)
‏متفکر دانمارکی که در خانواده مذهبی به دنیا آمد. در خانه به طور جدی آموزش فلسفی دید. او در حالی که در دانشگاه کپنه‏اگ‏ الهیات می خواند به مخالفت با هگل برخاست. کی یر که گور معتقد بود مه فقدان فرد گرایی و ماهیت نظام مند این فلسفه نمی تواند به فرد بگوید که چگونه زندگی کند یا چه کاری را انجام دهد.
‏5
‏کی یر که گارد که در جستجوی معنی حیات بود کشیشی سوتری شد و ازدواج کرد اما از این وضعیت خشنود نبود؟ را هم به زناشویی و هم به دین مکتبی شده از دست داد. از همسرش جدا شده و بقیه عمر و کارش را به چاپ آثارش به نام مستعار پرداخت. چند دهه بعد از مرگش به عنوان پدر ‏اگزیستانسیالیسم‏ شهرت یافت.
‏او معتقد بود که هیچ مقصد ذاتی در جهان وجود ندارد که بتوان آن را فهمید یا با برهان عقلانی وجودش ر‏ا ثابت کرد. به علاوه خود را نمی‏توان با بیان عقلانی اثبات کرد او احتجاج می کند که مسیحی حقی بر اثر ‏جهش ایمان به خدا اعتقاد پیدا می کنند نه از راه استدلال های انتزاعی و حجت های کلامی.
‏طبق گفته کی یر که گور تنها چیزی که فلسفه می تواند توضیح اش دهد، این است که ما افرادی منزوی هستیم و این که توانایی و اختیار انتخاب داریم. این اختیار در انتخاب کردن به اضطراب درونی ما دامن می زند و در نهایت به احساس انزوا و انفراد می رسد. از این رو او توصیه می کند که هر کدام از ما باید جهش ایمان را تجربه کنیم. یعنی تصمیم بگیریم که زندگی باید اتفاق بیفتد اگر چه نتوانیم اثباتش کنیم.
‏اگزیستانسیالیسم‏ (اصالت وجود) کی یر که گور بر فرد و چگونگی رسیدن فر به زندگی رضایت بخش تاکید می گذارد. او حقیقت عینی را بی ارزش می شمرد زیرا ادعا می کند که حقیقت ذهنی تنها حقیقتی است که به حساب می آید. گفته اصلی او از این قرار است:

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق تاریخ فلسفه غرب , تاریخ فلسفه غرب , دانلود تحقیق تاریخ فلسفه غرب , تاریخ , فلسفه , غرب , تحقیق ,

[ بازدید : 11 ]

[ شنبه 22 مرداد 1401 ] 1:46 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

پاورپوینت حادثه غدیر و فلسفه آن (⭐⭐⭐)

پاورپوینت حادثه غدیر و فلسفه آن (⭐⭐⭐)

پاورپوینت-حادثه-غدیر-و-فلسفه-آن-(⭐⭐⭐)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل :  powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد اسلاید : 46 اسلاید

 قسمتی از متن powerpoint (..ppt) : 
 

بسم الله الرحمن الرحیم
حادثه غدیر و فلسفه آن
آغاز سفر از مدينه تا غدير
ابلاغ دو مسئله اساسی : حج، ولايت و خلافت دوازده امام عليهم‏السلام .
120000 نفر در مکه در پنجم ذى الحجة .
اميرالمؤمنين عليه‏السلام در یمن.
علی
برنامه حج
با رسيدن ايام حج، پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به عرفات و مشعر و منى رفتند، و اعمال حج را با تمام واجبات و مستحبات آن به مردم آموختند . در منى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله دو بار سخنرانى كردند، و زمينه را براى اعلام ولايت اميرالمؤمنين عليه‏السلام آماده فرمودند . همچنين آن‏حضرت به امرخداوند، ودايع انبياء عليهم‏السلام را به اميرالمؤمنين عليه‏السلام تحويل دادند .
علی

 

دانلود فایل

برچسب ها: پاورپوینت حادثه غدیر و فلسفه آن (⭐⭐⭐) , حادثه غدیر و فلسفه آن , دانلود پاورپوینت حادثه غدیر و فلسفه آن (⭐⭐⭐) , حادثه , غدیر , و , فلسفه , آن , پاورپوینت , (⭐⭐⭐) ,

[ بازدید : 13 ]

[ جمعه 21 مرداد 1401 ] 17:21 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

پاورپوینت خلاصه ی آموزش فلسفه (⭐⭐⭐)

پاورپوینت خلاصه ی آموزش فلسفه (⭐⭐⭐)

پاورپوینت-خلاصه-ی-آموزش-فلسفه-(⭐⭐⭐)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل :  powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد اسلاید : 26 اسلاید

 قسمتی از متن powerpoint (..ppt) : 
 

بسم الله الرحمن الرحیم
خلاصه ی آموزش فلسفه
درس اول:
مسیر تفکرفلسفی از آغاز تا عصر اسلامی
نخستین مجموعه فلسفه در یونان قرن ششم قبل از میلاد از میان عقاید مذهبی -سوفیستها حقایق را تابع اندیشه می دانستند که اول شک گرایی است-
فلسفه سقراط اولین باردرمقابل صوفیستها برای خود..........
فلسفه یونان با افلاطون وارسطو اوج گرفت
با ظهور اسلام علم و حکمت در خاورمیانه آمد
خلفا برای رونق بخشیدن به خلافت-علما کلام با انتقادات خود زمینه رشد فلسفه را موجب شدند.
نخستین نظام فلسفه اسلامی توسط فارابی پی ریزی وابن سینا بارور شد.
اما این فلسفه به وسیله غزالی و سهروردی نقد می شد.
مهمترین نظام فلسفی توسط ملاصدرا بوجود آمد که جامع.........وآراءعرفا و.....بودکه حکمت متعالیه نام گرفت.
درس دوم:
از قرون وسطی تا قرن 18 میلادی
مجموعه علومی که در مدارس وابسته به کلیسا در قرون وسطی تدریس می شد فلسفه اسکولاستیک نام گرفت .
طرح مباحث عقلی برای توجیه عقاید کلیسا بود که خالی از تحریف نبود.
انتخاب مباحث فلسفی به نظر ارباب کلیسا بستگی داشت .
قرن 14 میلادی همراه با تحول , تحول فرهنگی عصر رنسانس (نوزایش) نام گرفت که به فروریختن پایه های فکری و عقیدتی و بحران دینی فلسفی و ایجاد روحیه شک گرایی .
برای مبارزه کلیات , دین را از علم و عقل جدا کردند.
در قرن 17 دکارت به بازسازی فلسفه پرداخت و وجود شک را به عنوان ...... و اقلیت ..... معرفی کرد.
در اواخر همین قرن تجربه گرایی ظهور و به شک گرایی منتهی شد.
در قرن 18 کانت فلسفه جدید بنا کرد که فقط علوم ریاضی و طبیعی قطعی و علمی هستند , متافیزیک و غیرتجربی , قابل حل علمی نیستند .
درس سوم:
در دو قرن اخیر
بعد از کانت فلسفه رومانتیک با بیان شاعرانه , به تبیین هستی و پیدایش گر ..... و بهره گیری از مایه های عرفانی خداست ضعف فلسفه کانت را جبران کند.
ایدکالیسم عینی : نظام علمی و معلولی را قبول نداشت بلکه روابط منطقی را در جهان حکمفرما می دانست بعنی ...... از وحدت به کثرت و از عام به خاص طی طریق دارند عامترین ایده هستی است (هگل و شلینک ) بودند که این سیر را (دیاللتیک) نامید , و آن را قانون کل برای پیدایش پدیده های ذهنی و عینی می پنداشت .
پوزیتیویسم(اگوست کنت) مکتب تجربی افراطی برای اندیشه بشر سه مرحله ی اهی – فلسفی متافیزیک – علمی و تحققی قائل بود که هرچه علمی ...... پوچ و بی معناست .

 

دانلود فایل

برچسب ها: پاورپوینت خلاصه ی آموزش فلسفه (⭐⭐⭐) , خلاصه ی آموزش فلسفه , دانلود پاورپوینت خلاصه ی آموزش فلسفه (⭐⭐⭐) , خلاصه , ی , آموزش , فلسفه , پاورپوینت , (⭐⭐⭐) ,

[ بازدید : 11 ]

[ جمعه 21 مرداد 1401 ] 16:37 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

دانلود مقاله در مورد شناخت خداوند و فلسفه وجو خدا از ديدگاه علامه طبابائي

دانلود مقاله در مورد شناخت خداوند و فلسفه وجو خدا از ديدگاه علامه طبابائي

دانلود-مقاله-در-مورد-شناخت-خداوند-و-فلسفه-وجو-خدا-از-ديدگاه-علامه-طبابائيلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 70 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏2
‏مقدمه:
‏درد امروز بشر فقط مولود فقر صنعت و تكنولوژي نيست بلكه بيشتر نتيجه كمبود معنويت و اخلاق و فرهنگ است. انساني كه سالهاست بر كره ماه قدم نهاده هنوز يك بار در قلب مهتابي و كرانه باورهاي فطري خويش خيمه نزده است. انسان روزگار ما با ابزارهاي پيشرفته و پيچيده اوج كهكشان ها و اقيانوس ها را رصد مي‌كند ولي در ميان امواج متراكم ظلمت برخاسته از كردار و رفتار ظالمانه خويشتن خويش را گم كرده است. بشر هر روز كف درياها و دل آسمان ها را با ابزارهاي قوي مي بيند و درمي‌نوردد اما براي يك ساعت به عمق روح پهناور خويش نپرداخته و از خويش بيگانه شده است. نياز انسان فقط خوراك و پوشاك و تفريح و مسائل مادي نيست، عطش اين روح ناآرام و ماجراجو در تشنگي آب و جستجوي غذا و گشت و گذار زمين و آسمان خلاصه نمي‎‏شود. ‎آدمي زاد قرن حاضر «حيات طيبه» را با رفاه و «توسعه اقتصادي و صنعتي» اشتباه گرفته و در پي اقتصاد و لذت و رفاه بدون توجه به فرهنگ و عقيده و اخلاق، دويدن در پي سراب را تكرار مي‌كند ولي هر چه بيشتر مي دود دورتر، خسته تر و مأيوس تر و ناكام تر مي گردد. در اين ظلمت آباد كه مدعيان هدايت انسان، وي را در ميان گرد و غبار كوير جهل و نفاق و فقر و بيداد، سرگردان كرده اند، تشخيص آب از سراب و راه از بيراهه بسيار دشوار است. در اين «حيرت آباد انديشه ها» نسل جوان چگونه راه را پيدا كند و صراط سعادت را از جاده هاي منتهي به سوي پرتگاه و گردنه‌هاي دزدادن فضيلت، باز شناسد؟ معرفت درست و نادرست را با كدام ميزان بسنجد و اخلاق و ادب را در كدام مكتب بياموزد؟ بدون شك بسياري از مذاهب و فلسفه ها و برنامه ها و سياست هاي فرهنگي، اجتماعي با پوشش واژه هاي «بين المللي» و «آزادي» و «حقوق بشر» و «دموكراسي» شكارگاه شيطان است و دامگاه طاغوت و كوير خشك و خشن و تاريك زندگي جوانان. انديشمندان فرزانه بسان خورشيدي فروزان گستره هستي را روشني مي بخشند و از درياي بصيرت خويش جرعه هاي معرفت در كام دانش پژوهان مي ريزند.
‏1
‏2
‏مقدمه:
‏درد امروز بشر فقط مولود فقر صنعت و تكنولوژي نيست بلكه بيشتر نتيجه كمبود معنويت و اخلاق و فرهنگ است. انساني كه سالهاست بر كره ماه قدم نهاده هنوز يك بار در قلب مهتابي و كرانه باورهاي فطري خويش خيمه نزده است. انسان روزگار ما با ابزارهاي پيشرفته و پيچيده اوج كهكشان ها و اقيانوس ها را رصد مي‌كند ولي در ميان امواج متراكم ظلمت برخاسته از كردار و رفتار ظالمانه خويشتن خويش را گم كرده است. بشر هر روز كف درياها و دل آسمان ها را با ابزارهاي قوي مي بيند و درمي‌نوردد اما براي يك ساعت به عمق روح پهناور خويش نپرداخته و از خويش بيگانه شده است. نياز انسان فقط خوراك و پوشاك و تفريح و مسائل مادي نيست، عطش اين روح ناآرام و ماجراجو در تشنگي آب و جستجوي غذا و گشت و گذار زمين و آسمان خلاصه نمي‎‏شود. ‎آدمي زاد قرن حاضر «حيات طيبه» را با رفاه و «توسعه اقتصادي و صنعتي» اشتباه گرفته و در پي اقتصاد و لذت و رفاه بدون توجه به فرهنگ و عقيده و اخلاق، دويدن در پي سراب را تكرار مي‌كند ولي هر چه بيشتر مي دود دورتر، خسته تر و مأيوس تر و ناكام تر مي گردد. در اين ظلمت آباد كه مدعيان هدايت انسان، وي را در ميان گرد و غبار كوير جهل و نفاق و فقر و بيداد، سرگردان كرده اند، تشخيص آب از سراب و راه از بيراهه بسيار دشوار است. در اين «حيرت آباد انديشه ها» نسل جوان چگونه راه را پيدا كند و صراط سعادت را از جاده هاي منتهي به سوي پرتگاه و گردنه‌هاي دزدادن فضيلت، باز شناسد؟ معرفت درست و نادرست را با كدام ميزان بسنجد و اخلاق و ادب را در كدام مكتب بياموزد؟ بدون شك بسياري از مذاهب و فلسفه ها و برنامه ها و سياست هاي فرهنگي، اجتماعي با پوشش واژه هاي «بين المللي» و «آزادي» و «حقوق بشر» و «دموكراسي» شكارگاه شيطان است و دامگاه طاغوت و كوير خشك و خشن و تاريك زندگي جوانان. انديشمندان فرزانه بسان خورشيدي فروزان گستره هستي را روشني مي بخشند و از درياي بصيرت خويش جرعه هاي معرفت در كام دانش پژوهان مي ريزند.
‏1
‏2
‏مقدمه:
‏درد امروز بشر فقط مولود فقر صنعت و تكنولوژي نيست بلكه بيشتر نتيجه كمبود معنويت و اخلاق و فرهنگ است. انساني كه سالهاست بر كره ماه قدم نهاده هنوز يك بار در قلب مهتابي و كرانه باورهاي فطري خويش خيمه نزده است. انسان روزگار ما با ابزارهاي پيشرفته و پيچيده اوج كهكشان ها و اقيانوس ها را رصد مي‌كند ولي در ميان امواج متراكم ظلمت برخاسته از كردار و رفتار ظالمانه خويشتن خويش را گم كرده است. بشر هر روز كف درياها و دل آسمان ها را با ابزارهاي قوي مي بيند و درمي‌نوردد اما براي يك ساعت به عمق روح پهناور خويش نپرداخته و از خويش بيگانه شده است. نياز انسان فقط خوراك و پوشاك و تفريح و مسائل مادي نيست، عطش اين روح ناآرام و ماجراجو در تشنگي آب و جستجوي غذا و گشت و گذار زمين و آسمان خلاصه نمي‎‏شود. ‎آدمي زاد قرن حاضر «حيات طيبه» را با رفاه و «توسعه اقتصادي و صنعتي» اشتباه گرفته و در پي اقتصاد و لذت و رفاه بدون توجه به فرهنگ و عقيده و اخلاق، دويدن در پي سراب را تكرار مي‌كند ولي هر چه بيشتر مي دود دورتر، خسته تر و مأيوس تر و ناكام تر مي گردد. در اين ظلمت آباد كه مدعيان هدايت انسان، وي را در ميان گرد و غبار كوير جهل و نفاق و فقر و بيداد، سرگردان كرده اند، تشخيص آب از سراب و راه از بيراهه بسيار دشوار است. در اين «حيرت آباد انديشه ها» نسل جوان چگونه راه را پيدا كند و صراط سعادت را از جاده هاي منتهي به سوي پرتگاه و گردنه‌هاي دزدادن فضيلت، باز شناسد؟ معرفت درست و نادرست را با كدام ميزان بسنجد و اخلاق و ادب را در كدام مكتب بياموزد؟ بدون شك بسياري از مذاهب و فلسفه ها و برنامه ها و سياست هاي فرهنگي، اجتماعي با پوشش واژه هاي «بين المللي» و «آزادي» و «حقوق بشر» و «دموكراسي» شكارگاه شيطان است و دامگاه طاغوت و كوير خشك و خشن و تاريك زندگي جوانان. انديشمندان فرزانه بسان خورشيدي فروزان گستره هستي را روشني مي بخشند و از درياي بصيرت خويش جرعه هاي معرفت در كام دانش پژوهان مي ريزند.
‏1
‏2
‏مقدمه:
‏درد امروز بشر فقط مولود فقر صنعت و تكنولوژي نيست بلكه بيشتر نتيجه كمبود معنويت و اخلاق و فرهنگ است. انساني كه سالهاست بر كره ماه قدم نهاده هنوز يك بار در قلب مهتابي و كرانه باورهاي فطري خويش خيمه نزده است. انسان روزگار ما با ابزارهاي پيشرفته و پيچيده اوج كهكشان ها و اقيانوس ها را رصد مي‌كند ولي در ميان امواج متراكم ظلمت برخاسته از كردار و رفتار ظالمانه خويشتن خويش را گم كرده است. بشر هر روز كف درياها و دل آسمان ها را با ابزارهاي قوي مي بيند و درمي‌نوردد اما براي يك ساعت به عمق روح پهناور خويش نپرداخته و از خويش بيگانه شده است. نياز انسان فقط خوراك و پوشاك و تفريح و مسائل مادي نيست، عطش اين روح ناآرام و ماجراجو در تشنگي آب و جستجوي غذا و گشت و گذار زمين و آسمان خلاصه نمي‎‏شود. ‎آدمي زاد قرن حاضر «حيات طيبه» را با رفاه و «توسعه اقتصادي و صنعتي» اشتباه گرفته و در پي اقتصاد و لذت و رفاه بدون توجه به فرهنگ و عقيده و اخلاق، دويدن در پي سراب را تكرار مي‌كند ولي هر چه بيشتر مي دود دورتر، خسته تر و مأيوس تر و ناكام تر مي گردد. در اين ظلمت آباد كه مدعيان هدايت انسان، وي را در ميان گرد و غبار كوير جهل و نفاق و فقر و بيداد، سرگردان كرده اند، تشخيص آب از سراب و راه از بيراهه بسيار دشوار است. در اين «حيرت آباد انديشه ها» نسل جوان چگونه راه را پيدا كند و صراط سعادت را از جاده هاي منتهي به سوي پرتگاه و گردنه‌هاي دزدادن فضيلت، باز شناسد؟ معرفت درست و نادرست را با كدام ميزان بسنجد و اخلاق و ادب را در كدام مكتب بياموزد؟ بدون شك بسياري از مذاهب و فلسفه ها و برنامه ها و سياست هاي فرهنگي، اجتماعي با پوشش واژه هاي «بين المللي» و «آزادي» و «حقوق بشر» و «دموكراسي» شكارگاه شيطان است و دامگاه طاغوت و كوير خشك و خشن و تاريك زندگي جوانان. انديشمندان فرزانه بسان خورشيدي فروزان گستره هستي را روشني مي بخشند و از درياي بصيرت خويش جرعه هاي معرفت در كام دانش پژوهان مي ريزند.

 

دانلود فایل

برچسب ها: دانلود مقاله در مورد شناخت خداوند و فلسفه وجو خدا از ديدگاه علامه طباباي , شناخت خداوند و فلسفه وجو خدا از ديدگاه علامه طباباي , دانلود دانلود مقاله در مورد شناخت خداوند و فلسفه وجو خدا از ديدگاه علامه طباباي , شناخت , خداوند , و , فلسفه , وجو , خدا , از , ديدگاه , عل ,

[ بازدید : 11 ]

[ سه شنبه 18 مرداد 1401 ] 19:43 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

دانلود مقاله در مورد فلسفه آفرینش انسان از دیدگاه قرآن 23ص

دانلود مقاله در مورد فلسفه آفرینش انسان از دیدگاه قرآن 23ص

دانلود-مقاله-در-مورد-فلسفه-آفرینش-انسان-از-دیدگاه-قرآن-23صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 23 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏فلسفه آفر‏ی‏نش‏ انسان از د‏ی‏دگاه‏ قرآن
‏ از جمله آ‏ی‏ات‏ی‏ كه فلسفه انسان و جن را ب‏ی‏ان‏ م‏ی‏‏‏كند‏ آ‏ی‏ه‏‏‏كر‏ی‏مه‏‏‏۵۶ از سوره‏ذار‏ی‏ات‏ م‏ی‏‏‏باشد‏ كه م‏ی‏‏‏فرما‏ی‏د‏: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنسَ إِلاَّ لِ‏یَ‏عْبُدُون؛‏ جن و آدم‏ی‏ را ن‏ی‏افر‏ی‏د‏ی‏م‏ مگر برا‏ی‏ عبادت و پرستش كردن».
‏از‏ جمله آ‏ی‏ات‏ی‏ كه فلسفه انسان و جن را ب‏ی‏ان‏ م‏ی‏‏‏كند‏ آ‏ی‏ه‏‏‏كر‏ی‏مه‏‏‏۵۶ از سوره‏ذار‏ی‏ات‏ م‏ی‏‏‏باشد‏ كه م‏ی‏‏‏فرما‏ی‏د‏: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنسَ إِلاَّ لِ‏یَ‏عْبُدُون؛‏ جن و آدم‏ی‏ را ن‏ی‏افر‏ی‏د‏ی‏م‏ مگر برا‏ی‏ عبادت و پرستش كردن».
‏قرآن‏ مج‏ی‏د‏ كتاب زندگ‏ی‏ و نسخه‏تكامل و سعادت آدم‏ی‏ است؛(۱) بنابرا‏ی‏ن‏ به جا و ضرور‏ی‏ است سؤال‏ها‏ی‏ اساس‏ی‏ زندگ‏ی‏ از د‏ی‏دگاه‏ قرآن بررس‏ی‏ و جواب داده شود. ‏ی‏ك‏ی‏ از سؤال‏ها‏ی‏ مهم‏ی‏ كه همواره برا‏ی‏ انسان مطرح بوده و هست فلسفه آفر‏ی‏نش‏ است كه ‏ی‏ك‏ سؤال ر‏ی‏شه‏‏‏دار‏ و اساس‏ی‏ است و بشر هم‏واره‏ م‏ی‏‏‏خواسته‏ بداند برا‏ی‏ چه آفر‏ی‏ده‏ شده است و هدف از زندگ‏ی‏ چ‏ی‏ست؟‏
‏وقت‏ی‏ به قرآن مج‏ی‏د‏ مراجعه م‏ی‏‏‏كن‏ی‏م‏ چند دسته از آ‏ی‏ات‏ پاسخ سؤال ما هستند كه به طور كل‏ی‏ به سه دسته م‏ی‏‏‏توان‏ی‏م‏ تقس‏ی‏م‏ نما‏یی‏م‏.
‏الف‏) عبادت‏
‏از‏ جمله آ‏ی‏ات‏ی‏ كه فلسفه انسان و جن را ب‏ی‏ان‏ م‏ی‏‏‏كند‏ آ‏ی‏ه‏‏‏كر‏ی‏مه‏‏‏۵۶ از سوره‏ذار‏ی‏ات‏ م‏ی‏‏‏باشد‏ كه م‏ی‏‏‏فرما‏ی‏د‏: «وَ مَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الاِْنسَ إِلاَّ لِ‏یَ‏عْبُدُون؛‏ جن و آدم‏ی‏ را ن‏ی‏افر‏ی‏د‏ی‏م‏ مگر برا‏ی‏ عبادت و پرستش كردن». ا‏ی‏ن‏ آ‏ی‏ه‏‏‏مباركه‏ به صراحت غرض از آفر‏ی‏نش‏ را عباد‏ت‏ و پرستش حضرت حق جل و علا ب‏ی‏ان‏ م‏ی‏‏‏كند،‏ و عبادت را علت منحصر خلقت جن و انس ذكر م‏ی‏‏‏كند؛‏ ز‏ی‏را‏ جمله در قالب استثناء بعد از نف‏ی‏ م‏ی‏‏‏باشد‏ كه ا‏ی‏ن‏ ساختار در ادب‏ی‏ات‏ عرب‏ی‏ مف‏ی‏د‏ حصر است و اختصاص را م‏ی‏‏‏رساند؛‏ ‏ی‏عن‏ی‏ علت آفر ‏ی‏نش‏ جن و انس، فقط عبادت م‏ی‏‏‏باشد‏. عبادت چ‏ی‏ست؟‏
‏«‏ی‏عبدون‏»‏ از ماده عبادت به معن‏ی‏ اطاعت است؛ در كتب لغت از جمله «قاموس» و «صحاح» عبادت به معنا‏ی‏ طاعت معنا شده است؛ مصباح اللغه آن را به معن‏ی‏ خضوع و انق‏ی‏اد‏ گرفته است؛(۲) در كتاب شر‏ی‏ف‏ التحق‏ی‏ق‏ ف‏ی‏ كلمات القرآن المج‏ی‏د‏ م‏ی‏‏‏خوان‏ی‏م‏: اصل در ماده‏آن، نها‏ی‏ت‏ تذلل در قبال ‏مولا‏ همراه با اطاعت م‏ی‏‏‏باشد؛‏(۳) بنابرا‏ی‏ن‏ نت‏ی‏جه‏ م‏ی‏‏‏گ‏ی‏ر‏ی‏م‏ معنا‏ی‏ عبادت، اظهار خضوع و ذلّت همراه با فرمانبردار‏ی‏ است.
‏عبادت‏ به عنوان فلسفه خلقت انسان برا‏ی‏ تكامل و نزد‏ی‏ك‏ی‏ به خدا‏ی‏ متعال كه كمال مطلق است م‏ی‏‏‏باشد؛‏ بنابرا‏ی‏ن‏ عبادت راه و وس‏ی‏له‏ است. برا‏ی‏ رس‏ی‏دن‏ به كمال نه ا‏ی‏نكه‏ هدف نها‏یی‏ و غا‏ی‏ه‏ٔ‏ الغا‏ی‏ات‏ باشد بلكه هدف مقدّم‏ی‏ است و چون راه نزد‏ی‏ك‏ شدن به كمال مطلق فقط ‏ی‏ك‏ی‏ است و آن ه م‏ان‏ خط مستق‏ی‏م‏ است لذا فرمود فقط برا‏ی‏ عبادت خلق كردم(۴) و در سوره «‏ی‏س‏»‏ فرمود صراط مستق‏ی‏م‏ عبادت خداست؛(۵) راه فقط ‏ی‏ك‏ی‏ است و آن هم طر‏ی‏ق‏ عبادت و بندگ‏ی‏ خداست.
‏●‏ غفلت اكثر‏ی‏ت‏‏‏
‏در‏ سوره‏اعراف م‏ی‏‏‏فرما‏ی‏د‏: «وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ كَثِ‏ی‏رًا‏ مِّنَ الْجِنِ‏ّ وَالإِْنس» سؤال م‏ی‏‏‏شود‏ چرا اكثر جن و انس به جهنّم م‏ی‏ روند؟ چرا اكثر‏ی‏ت‏ دنبال غرض اصل‏ی‏ ن‏ی‏ستند؟‏ مگر نه ا‏ی‏ن‏ است كه خداجو‏یی‏ فطر‏ی‏ بوده و د‏ی‏ن‏ مطابق فطرت آدم‏ی‏ است. كما ا‏ی‏ن‏‏‏كه‏ م‏ی‏‏‏فرما‏ی‏د‏: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّ‏ی‏نِ‏ حَنِ‏ی‏فًا‏ فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِ‏ی‏ فَطَرَ النَّاسَ عَلَ‏یْ‏هَا‏ لَا تَبْدِ‏ی‏لَ‏ لِخَلْقِ اللَّهِ ذَلِكَ الدِّ‏ی‏نُ‏ الْقَ‏یِّ‏مُ‏ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا ‏یَ‏عْلَمُون؛‏(۶) پس رو سو‏ی‏ د‏ی‏ن‏ حق كن در حال‏ی‏ كه ثابت و استوار بر آن هست‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ سرشت‏ی‏ است كه خدا مردم را بر آن آفر‏ی‏ده،‏ دگرگون‏ی‏ در آفر‏ی‏نش‏ اله‏ی‏‏‏ن‏ی‏ست‏ ا‏ی‏ن‏ است آ‏یی‏ن‏ استوار ول‏ی‏ اكثر مردم نم‏ی‏‏‏دانند‏
‏جواب‏: حركت در مس‏ی‏ر‏ كمال و غرض اصل‏ی‏ منوط به شناخت و تصد‏ی‏ق‏ مطلوب‏ی‏ت‏ آن است؛ امّا چون اكثر‏ی‏ت‏ كمال حق‏ی‏ق‏ی‏ را نم‏ی‏‏‏شناسند‏ و لذت رس‏ی‏دن‏ به آن را درك نم‏ی‏‏‏كنند؛‏ لذا در صدد آن بر نم‏ی‏‏‏آ‏ی‏ند‏. هر چند ‏ی‏ك‏ امر فطر‏ی‏ است؛ امّا ن‏ی‏از‏ به ب‏ی‏دار‏ی‏ و توجّه دارد و در اكثر مردم ن‏ی‏ازم‏ ند راهنما‏یی‏ و ب‏ی‏دار‏ كردن است كما ا‏ی‏ن‏‏‏كه‏ ‏ی‏ك‏ی‏ از وظا‏ی‏ف‏ انب‏ی‏اء‏ اله‏ی‏(ع) ب‏ی‏دار‏ كردن فطرت آدم‏ی‏ است: «تا ا‏ی‏ن‏‏‏كه‏ بخواهند عهد فطر‏ی‏ او را ادا كنند و نعمت فراموش شده او را ب‏ی‏ادشان‏ آورند.»(۷)
‏به‏ قول حضرت امام(ره) گرچه نقشِ انسان‏ی‏ مفطور به توح‏ی‏د‏ است امّا در اول و شروع زندگ‏ی‏ با تما‏ی‏لات‏ نفسان‏ی‏ه‏ و شهوات ح‏ی‏وان‏ی‏ه‏ نشو و نمو م‏ی‏‏‏كند‏ و اگر انسان خود را ترب‏ی‏ت‏ نكند غرق در ح‏ی‏وان‏ی‏ت‏ شده و ه‏ی‏چ‏ ‏ی‏ك‏ از معارف اله‏ی‏ه‏ در او بروز نم‏ی‏‏‏كند‏ و انوار فطر‏ی‏ خاموش م‏ی‏‏‏شود‏.( ۸)
‏بنابرا‏ی‏ن‏ انس ب‏ی‏شتر‏ با ماد‏ی‏ات‏ و اعتبارات انسان را از فطرت اله‏ی‏ خود غافل م‏ی‏‏‏نما‏ی‏د‏ و اثر ا‏ی‏ن‏ غفلت راه جهنّم را م‏ی‏‏‏پ‏ی‏ما‏ی‏د‏. حال ممكن است ا‏ی‏ن‏ سؤال مطرح شود كه چرا خدا‏ی‏ متعال ا‏ی‏ن‏ غرا‏ی‏ز‏ ح‏ی‏وان‏ی‏ و ماد‏ی‏ را در نهاد آدم‏ی‏ قرار داده است، بطور‏ی‏ كه اكثر‏ی‏ت‏ را از هدف اصل‏ی‏ با‏ز‏ داشته است؟
‏در‏ جواب به ا‏ی‏ن‏ سؤال توجّه به دو نكته در مورد كمال انسان لازم م‏ی‏‏‏باشد؛‏
‏۱) ‏ی‏ك‏ی‏ ا‏ی‏ن‏‏‏كه‏ ارزش كمال انسان به اخت‏ی‏ار‏ی‏ بودن آن است و سرِّ ا‏ی‏ن‏ كه م‏ی‏‏‏تواند‏ از ملائكه سبقت گ‏ی‏رد‏ هم‏ی‏ن‏ مختار بودن در ط‏ی‏ مس‏ی‏ر‏ كمال است و لازمه‏اخت‏ی‏ار‏ و انتخاب، وجود راهها، كششها و انگ‏ی‏زه‏‏‏ها‏ ‏ی‏ مختلف است و اگر آدم‏ی‏ فقط‏ ‏ی‏ك‏ گرا‏ی‏ش‏ م‏ی‏‏‏داشت‏ و آن هم كشش به سو‏ی‏ خدا‏ی‏ م‏تعال،‏ د‏ی‏گر‏ نم‏ی‏‏‏توانست‏ انتخابگر باشد و حال آن‏كه خص‏ی‏صه‏ و امت‏ی‏از‏ اصل‏ی‏ انسان اخت‏ی‏ار‏ اوست؛ بنابرا‏ی‏ن‏ ضرورت دارد تا كششها‏یی‏ در جهت مخالف عبادت و بندگ‏ی‏ هم در او باشد تا خود ‏ی‏ك‏ طرف را انتخاب ن موده و حركت نما‏ی‏د‏.
‏۲) نكته دوم: كمال انسان تدر‏ی‏ج‏ی‏ و دارا‏ی‏ مراحل است؛ ‏ی‏عن‏ی‏ در طول زمان به تدر‏ی‏ج‏ با‏ی‏د‏ كسب نمود مرحله به مرحله پ‏ی‏ش‏ رفت و در همه‏مراحل از قدرت اخت‏ی‏ار‏ برخوردار است تا انتخاب و ط‏ی‏ همه مراحل آزادانه و با اراده و خواست او باشد.(۹)
‏با‏ توجّه به ا‏ی‏ن‏ دو نكته راز وجود گرا‏ی‏ش‏‏‏ها‏ی‏ طب‏ی‏ع‏ی‏ و دن‏ی‏ا‏یی‏ در نهاد آدم‏ی‏ آشكار م‏ی‏‏‏گردد؛‏ ز‏ی‏را‏ فرض ا‏ی‏ن‏ است كه انسان انتخابگر باشد و لازمه‏آن وجود كششها‏ی‏ متفاوت است تا راهها متعدد گردد. همچن‏ی‏ن‏ رس‏ی‏دن‏ به كمال تدر‏ی‏ج‏ی‏ در اثر گذشت زمان است؛ لذا اول انسان با‏ی‏د‏ بتو ان‏د‏ در ا‏ی‏ن‏ دن‏ی‏ا‏ چند صباح‏ی‏ روزگار بگذراند تا زم‏ی‏نه‏ تكامل او فراهم گردد و زندگ‏ی‏ دن‏ی‏ا‏یی‏ ن‏ی‏ازمند‏ اسباب، وسا
‏ی‏ل‏ و شرا‏ی‏ط‏ و‏ی‏ژه‏‏‏ا‏ی‏ است. غرا‏ی‏ز‏ و م‏ی‏ل‏‏‏ها‏ی‏ طب‏ی‏ع‏ی‏ انگ‏ی‏زه‏‏‏ها‏یی‏ هستند برا‏ی‏ ته‏ی‏ه‏ و فراهم نمودن ا‏ی‏ن‏ اسباب و وسا‏ی‏ل؛‏ لذا وجود آنها برا‏ی‏ ادامه‏ح‏ی‏ات‏ ضرور‏ی‏ است؛ و ب دون آنها ح‏ی‏ات‏ی‏ نخواهد بود تا انسان در سا‏ی‏ه‏ آن راه خود را انتخاب نما‏ی‏د‏. بعلاوه ا‏ی‏ن‏ م‏ی‏ل‏‏‏ها‏ زم‏ی‏نه‏‏‏ساز‏ امتحان آدم‏ی‏ ن‏ی‏ز‏ م‏ی‏‏‏باشد‏.
‏پس‏ گرا‏ی‏ش‏‏‏ها‏ی‏ انسان را م‏ی‏‏‏توان‏ به دو شاخه كل‏ی‏ تقس‏ی‏م‏ نمود:
‏۱) ‏ی‏ك‏ی‏ برا‏ی‏ حفظ موجود‏ی‏ت‏ و زندگ‏ی‏ انسان در دن‏ی‏ا،‏
‏۲) دوم‏ی‏ برا‏ی‏ كسب كمال و ط‏یِ‏ مس‏ی‏رِ‏ اصل‏ی‏. غا‏ی‏ت‏ اول‏ی‏ بقاء انسان در دن‏ی‏ا‏ و غا‏ی‏ت‏ دوم‏ی‏ رس‏ی‏دن‏ به كمال و رحمت ب‏ی‏‏‏كران‏ اله‏ی‏ است.
‏شاخه‏‏‏اول‏ خود به خود به فعل‏یّ‏ت‏ م‏ی‏‏‏رسد‏ امّا قسم دوم ن‏ی‏ازمند‏ توجّه، تقو‏ی‏ت‏ و به فعل‏ی‏ت‏ رساندن است. عده‏ا‏ی‏ در اثر اشتغال ز‏ی‏اد‏ به قسم اول، از قسم دوم غافل مانده و از كمال و رحمت محروم م‏ی‏‏‏گردند‏ در نت‏ی‏جه‏ روانه جهنّم م‏ی‏‏‏شوند‏.
‏ب‏) امتحان‏
‏دسته‏‏‏دوم‏ از آ‏ی‏ات‏ قرآن‏كر‏ی‏م‏ فلسفه خلقت انسان را امتحان و ابتلاء ب‏ی‏ان‏ م‏ی‏‏‏فرما‏ی‏د‏:
‏«‏وَ‏ هُوَ الَّذِ‏ی‏ خَلَقَ السَّمَوَ تِ وَ الْأَرْضَ فِ‏ی‏ سِتَّه‏ٔ‏ِ أَیَّ‏امٍ‏ وَ كَانَ عَرْشُهُ عَلَ‏ی‏ الْمَآءِ لِ‏یَ‏بْلُوَكُمْ‏ أَ‏یُّ‏كُمْ‏ أَحْسَنُ عَمَلاً؛(۱۰) و او كس‏ی‏ است كه آسمان‏ها و زم‏ی‏ن‏ را در شش روز (شش دوره) آفر‏ی‏د‏ و عرش(و حكومت) او بر آب قرار داشت تا (بخا ط‏ر‏ ا‏ی‏نكه‏) شما را ب‏ی‏ازما‏ی‏د‏ كه كدام‏‏ی‏ك‏ از ح‏ی‏ث‏ عمل بهتر‏ی‏ن‏ هست‏ی‏د‏»‏.
‏«‏الَّذِ‏ی‏ خَلَقَ الْمَوْتَ وَ الْحَ‏یَ‏وه‏ٔ‏َ‏ لِ‏یَ‏بْلُوَكُمْ‏ أَ‏یُّ‏كُمْ‏ أَحْسَنُ عَمَلاً وَ هُوَ الْعَزِ‏ی‏زُ‏ الْغَفُور؛(۱۱) كس‏ی‏ كه مرگ و زندگ‏ی‏ را آفر‏ی‏د‏ تا شما را ب‏ی‏ازما‏ی‏د‏ كه كدام‏ی‏ن‏ عمل بهتر‏ی‏ دار‏ی‏د‏ و او شكست‏ناپذ‏ی‏ر‏ و بخشنده است».
‏در‏ ا‏ی‏ن‏ دو آ‏ی‏ه‏ علت آفر‏ی‏نش‏ امتحان انسان‏ها ب‏ی‏ان‏ شده است. حت‏ی‏ قرآن‏كر‏ی‏م‏ نعمات و ز‏ی‏با‏یی‏‏‏ها‏ی‏ زم‏ی‏ن‏ی‏ را هم بخاطر امتحان خلق فرموده است كما ا‏ی‏نكه‏ م‏ی‏‏‏فرما‏ی‏د‏:
‏«‏إِنَّا‏ جَعَلْنَا مَا عَلَ‏ی‏ الْأَرْضِ زِ‏ی‏نَه‏ٔ‏ً‏ لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَ‏یُّ‏هُمْ‏ أَحْسَنُ عَمَلا؛(۱۲) همانا ما هر آنچه بر رو‏ی‏ زم‏ی‏ن‏ است آرا‏ی‏ش‏ و ز‏ی‏نت‏ی‏ برا‏ی‏ آن قرار داد‏ی‏م‏ تا انسان‏ها را ب‏ی‏ازما‏یی‏م‏ كه كدام ‏ی‏ك‏ بهتر‏ی‏ن‏ عمل را دارند.»

 

دانلود فایل

برچسب ها: دانلود مقاله در مورد فلسفه آفرینش انسان از دیدگاه قرآن 23ص , فلسفه آفرینش انسان از دیدگاه قرآن 23ص , دانلود دانلود مقاله در مورد فلسفه آفرینش انسان از دیدگاه قرآن 23ص , فلسفه , آفرینش , انسان , از , دیدگاه , قرآن , 23ص , دانلود , مقاله , مورد , ق ,

[ بازدید : 11 ]

[ سه شنبه 18 مرداد 1401 ] 16:35 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

دانلود مقاله در مورد فلسفه حجاب 65 ص

دانلود مقاله در مورد فلسفه حجاب 65 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-فلسفه-حجاب-65-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 72 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏فلسفه حجاب
‏بدون شك در عصر ما كه بعضي نام آن را عصر برهنگي و آزادي جنسي گذارده‏‌‏اند و افراد غربزده، بي‏‌‏بندوباري زنان را جزئي از آزادي او مي‏‌‏دانند، سخن از حجاب گفتن براي اين دسته ناخوشايند و گاه افسانه‏‌‏اي است متعلق به زمان‏‌‏هاي گذشته. ولي مفاسد بي‏‌‏حساب و مشكلات و گرفتاري‏‌‏هاي روز افزون كه از اين آزادي‏‌‏ها بي‏‌‏قيد و شرط به وجود آمده، سبب شده كه تدريجاً گوش شنوايي براي اين سخن پيدا شود. مسأله اين است كه آيا زنان (با نهايت معذرت) بايد براي بهره‏‌‏كشي از طريق سمع و بصر و لمس ‏–‏ جز آميزش جنس- در اختيار همه مردان باشند و يا بايد اين امور مخصوص همسرانشان گردد؟
‏اسلام مي‏‌‏گويد كاميابي‏‌‏هاي جنسي، اعم از آميزش و لذّت‏‌‏گيري هاي سمعي و بصري و لمسي مخصوص به همسران است و غير از آن گناه ‏و مايه آلودگي و ناپاكي جامعه مي‏‌‏باشد كه جمله ‏«‏ ذلك ازكي لهم ‏»‏ در آيه 30 سوره نور اشاره به ان است.
‏فلسفه حجاب امر مكتوم و پنهاني نيست زيرا :
‏1-‏ ‏برهنگي زنان كه طبعاً پيامدهاي همچون ‏آ‏رايش و عشوه‏‌‏گري و امثال آن را به همراه دارد؛ مردان مخصوصاً جوانان را در يك حال تحريك دائم قرا مي‏‌‏دهد؛ تحريكي كه سبب كوبيدن اعصاب آنها و ايجاد هيجان‏‌‏هاي بيمارگونه عصبي و گاه سرچشمه امراض رواني مي‏‌‏گردد. مخصوصاً توجه به اين نكته كه غريزه جنسي نيرومندترين و ريشه‏‌‏دارترين غريزه آدمي است و در طول تايخ سرچشمه حوادث مرگبار و جنايات هولناكي شده تا آنجا كه گفته‏‌‏اند : ‏«‏ هيچ حادثه مهمي را پيدا نمي‏‌‏كنيد مگ‏ر‏ ‏آ‏نكه پاي زني در آن در ميان است. ‏»‏ آيا دامن زدن مستمر از طريق برهنگي به اين غريزه و شعله‏‌‏ور ساختن آن بازي با آتش نيست؟ آيا اين كا‏ر‏ عاقلانه‏‌‏اي است؟
‏2-‏ ‏آمارهاي قطعي و مستند نشان مي‏‌‏دهد كه با افزايش برهنگي در جهان، طلاق و از هم گسيختگي زندگي زناشويي در دنيا به طور مداوم بالا رفته است، زيرا در
‏3
‏«‏ بازار آزاد برهنگي ‏»‏ كه عملاً زنان به صورت كالاي مشتركي ‏«‏ لااقل در مرحله غير آميزشي جنسي ‏»‏ در آمده‏‌‏اند قداست پيمان زناشويي مفهومي نمي تواند داشته باشد.
‏3-‏ ‏گسترش دامنه فحشاء و افزايش فرزندان نامشروع از دردناكت‏ر‏ين پيامدهاي بي‏‌‏حجابي است و دلائل آن مخصوصاً در جوامع غربي كاملاً نمايان است.
‏4-‏ ‏مسأله ‏«‏ابتذال زن‏»‏ و ‏«‏ سقوط شخصيت او ‏»‏ در اين ميان نيز حائز اهميت فراوان است، هنگامي كه جامعه زن را با اندام برهنه بخواهد طبيعي است روز به روز تقاضاي آرايش بيشتر و خودنمايي افزون‏‌‏تر از او دارد و هنگامي كه زن را از طريق جاذبه جنسيش وسيله تبليغ كالاها و دكور اطاق‏‌‏هاي انتظار و عاملي براي جلب جهان‏‌‏گردان و سياحان و مانند اينها قرار بدهد، در چنين جامعه‏‌‏اي شخصيت زن تا سر حد يك ع‏ر‏وسك يا يك كالاي بي ارزش سقوط مي‏‌‏كند و ارزش‏‌‏هاي والاي انساني او‏ به كلي به دست فراموشي سپرده مي‏‌‏شود و تنها افتخار او جواني و زيبايي و خودنمايي‏‌‏اش مي‏‌‏شود و به اين ترتيب مبدل به وسيله‏‌‏اي خواهد شد براي اشباع هوس‏‌‏هاي سركش يك مشت آلوده فريبكار و انسان‏‌‏نماهاي ديوصفت، د‏ر‏ چنين جامعه‏‌‏اي چگونه يك زن مي تواند با ويژگي‏‌‏هاي اخلاقي‏‌‏اش، علم و آگاهي و دانايي‏‌‏اش جلوه كند و جايز مقام والايي گردد.
‏چرا اسلام حجاب را بر زنان واجب كرده است؟
‏زيرا حجاب بهترين حافظ و حصاري است كه زن را از خطر بيگانه حفظ مي‏‌‏كند و زن بي‏‌‏حجاب همچون ميوه درختي است كه شاخه ان از ديوا‏ر‏ باغ به ‏ب‏يرون آويزان است و هر رهگذري به سوي آن دست دراز مي‏‌‏كند يا مانند گلي است كه هر كس به چيدن آن تمايل دارد.
‏پوشيده بودن زن در جامعه نه تنها موجب تقويت بنيان خانواده است بلكه سبب حفظ ارزش زن و جلوگيري از ابتذال و تباهي او نيز مي‏‌‏باشد.
‏حجاب براي زنان مانند صدفي است كه گوهر وجودش را از گزند خطرها و آسيب‏‌‏ها در برابر نامحرمان و بيگانگان مصونيّت بخشيده و بيمه‏‌‏اش مي نمايد و به جامعه خصوصاً جوانان، آرامش مي بخشد و مانع هر گونه گسترش فساد و گرايش به فحشا مي شود.
‏3
‏شخصيت و ارزش مقام زن در اسلام
‏«‏ ان المسلمين و المسلمات و المومنين و المومنات و القانتين و القانتات و الصادقين و الصادقات و الصابرين و الصابرات والخاشعين و الخاشعات و المتصدقين و المتصدقات و الصائمين و الصائمات و الحافظين فروجهم و الحافظات والذاكرين الله كثيراً و الذاكات اعدالله لهم مغفره و اجراً عظيماً. ‏»
‏هنگامي كه اسماء بنت عميس همسر جعفربن ابي‏‌‏طالب (ع) با شوهرش از حبشه بازگشت به ديدن همسران پيامبر (ص) آمد، يكي از نخستين سؤالاتي كه مطرح كرد ا‏ي‏ن بود ايا چيزي از آيات قران د‏ر‏باره زنان نازل شده است؟ انها در پاسخ گفتند : نه. اسماء به خدمت پيامبر (ص) آمد عرض كرد اي رسول خدا جنس زن گرفتار خسران و زيان است.
‏پيامبر (ص) فرمود : چرا ؟
‏عرض كرد : به خاطر اينكه در اسلام و قران فضيلتي درباره آنها همانند مردان نيامده است. اينجا بود كه آيه نازل شد و به آنها اطمينان دادكه زن و مرد در پيشگاه خدا از نظر قرب و منزلت يكسان هستند.
‏در اين آيه سخني جامع و پرمحتوا درباره همه زنان و مردان و صفات برجسته آن‏ها‏ بيان شده است و ضمن برشمردن ده وصف از اوصاف اعتقادي و اخلاقي و عملي آنان پاداش عظيم آنها در پايان آيه برشمرده است.
‏مي گويد : ‏«‏ مردان مسلمان و زنان مسلمان و مردان مومن و زنان مومنه‏‌»‏.
‏«‏ ان المسلمين و المسلمات و المومنين و المومنات ‏»
‏اشاره به اين است كه اسلام همان اقرار به زبان است كه انسان را در صف مسلمين قرار مي‏‌‏دهد و مشمول احكام آنها مي‏‌‏كند ولي ‏ا‏يمان تصديق به قلب و دل است و اعمالي كه به دنبال آن مي آيد.
‏و مرداني كه مطيع فرمان خدا هستند و زناني كه از فرمان حق اطاعت مي‏‌‏كنند.
‏4
‏«‏والقانتين و القانتات ‏»
‏سپس بر يكي ديگر از مهمترين صفات مومنان را‏ستين يعني حفظ زبان پرداخته و مي‏‌‏گويد‏: ‏«‏ و مردان راستگو و زنان راستگو ‏»‏
‏«‏ والصادقين و الصادقات ‏»
‏و از آنجا كه ريشه ايمان صبر و شكيبايي در مقابل مشكلات است و نقش آن در معنويات انسان همچون نقش ‏«‏ سري است در برابر ‏«‏تن‏»‏.
‏پنجمين وصف آنها را اينگونه بازگو مي‏‌‏كند و مردان صابر و شكيبا و زنان صابر و شكيبا ‏«‏و الصابرين و الصارات ‏»‏ از طرفي مي دانيم يكي از بدترين آفات اخلاقي كبر و غرور و حب جاه است و نقطه مقابل آن ‏«‏ خشوع ‏»‏.
‏لذا در ششمين توصيف مي فرمايد : و مردان با خشوع و زنان با خشوع ‏«‏ و الخاشعين و الخاشعات ‏»‏.
‏گذشته از حب جاه، حب مال ني‏ز‏ آفت بزرگي است و اسارت در چنگال ان اسارتي است دردناك و نقطه مقابل آن انفاق و كمك كردن به نيازمندان است لذا در هفتمين توصيف مي گويد : ‏«‏ و مردان انفاق‏‌‏گر و زنان انفاق كننده ‏»‏ ‏«‏ و المتصدقين و المتصدقات ‏»‏.
‏سه چيز است كه اگر انسان از شر آن در امان بماند از بسياري از شرور و آفات اخلاقي ‏در‏ امان است. زبان و شكم و شهوت جنسي. به قسمت اول در چهارمين توصيف اشاره شد اما به قسمت دوم و سوم در هشتمين و نهمين وصف مومنان راستين اشاره كرده مي گيد : ‏«‏ و مرداني كه روزه مي‏‌‏دارند و زناني كه روزه مي‏‌‏داند ‏»‏.
‏«‏ و الصائمين و الصائمات ‏»
‏«‏ و مرداني كه دامان خود را از آلودگي به بي‏‌‏عفتي حفظ مي‏‌‏كنند و زناني كه عفيف و پاكند. ‏»
‏«‏ و الحافظين فروجهم و الحافظات ‏»

 

دانلود فایل

برچسب ها: دانلود مقاله در مورد فلسفه حجاب 65 ص , فلسفه حجاب 65 ص , دانلود دانلود مقاله در مورد فلسفه حجاب 65 ص , فلسفه , حجاب , 65 , ص , دانلود , مقاله , مورد ,

[ بازدید : 11 ]

[ سه شنبه 18 مرداد 1401 ] 16:34 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

دانلود مقاله در مورد فلسفه سجده در نماز 14 ص

دانلود مقاله در مورد فلسفه سجده در نماز 14 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-فلسفه-سجده-در-نماز-14-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 14 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
0
‏فلسفه سجده در نماز
‏ش‏ي‏طان که رانده گشت، به جز ‏ي‏ک خطا نکرد
‏ ‏خودرا برا‏ي‏ سجده آدم،رضا نکرد
‏ش‏ي‏طان هزار بار بهتر ز ب‏ي‏ نماز
‏ ‏اوسجده بر آدم ا‏ي‏ن بر ‏خدا نکرد
‏تار‏ي‏خ سجده
‏پس ازآ نکه خداوندآدم راآفر‏ي‏د‏به فرشتگان دستورداد تا برا‏ي‏ او سجده کنند‏.‏ ‏همه سجده‏ ‏کردند‏ ‏جزابل‏ي‏س وخداونداورا ‏بخاطر‏هم‏ي‏ن نافرمان‏ي‏ ازدرگاه خود راند.‏ا‏ي‏ن ‏ماجرا را ‏قرآن بارها ‏تکرار‏م‏ي‏ ‏کند و م‏ي‏ دان‏ي‏م که تکرارها‏ي‏ قرآن ب‏ي‏ دل‏ي‏ل ‏ن‏ي‏ست.ا‏ي‏ انسان‏ي‏ که همه ‏ي‏ فرشتگان بخاطرتوبه سجده ا فتادند چرا تو در برابرخدا وند خا لق سجده نم‏ي‏ کن‏ي‏؟ ا‏ي‏ انسان ابل‏ي‏س بخاطر ترک‏ ‏سجده ‏ي‏ تو رانده شد. آنوقت تو که سجده بر خداوند را ترک م‏ي‏ کن‏ي‏ چه انتظار‏ي‏ دار‏ي‏؟ابل‏ي‏س که برتو سجده نکرد م‏ي‏ گفت من ازانسان برترم. آ‏ي‏ا تو م‏ي‏ توان‏ي‏ بگو‏يي‏ من از خداوند برترم؟ تو که زمان‏ي‏ ه‏ي‏چ بود‏ي‏ ووقت
‏1
0
‏ي‏ هم به دن‏ي‏ا آمد‏ي‏ سراسر وجودت را ضعف و عجز فرا‏گرفته بود ودرنها‏ي‏ت هم عاجزانه ازدن‏ي‏ا م‏ي‏ رو‏ي‏ چگونه دربرابرآفر‏ي‏دگار‏هست‏ي‏ تکب‏رم‏ي‏ کن‏ي‏؟به هرحال‏ ‏اول‏ي‏ن فرمان خداوند پس از خلقت بشر فرمان سجده بود.
‏سجده هماهنگ‏ي‏ با فرشتگان اله‏ي‏ است. عل‏ي‏(ع) م‏ي‏ فرما‏ي‏د: ه‏ي‏چ طبقه ا‏ي‏ از طبقات آسمان ن‏ي‏ست مگرآنکه گروه‏ي‏ از فرشتگان درحال سجده اند. سجده عال‏ي‏ تر‏ي‏ن درجه ‏ي‏ عبود‏ي‏ت‏ ‏وبندگ‏ي‏ است ز‏ي‏را انسان بالاتر‏ي‏ن نقطه ‏ي‏ بدن خود ‏ي‏عن‏ي‏ پ‏ي‏شان‏ي‏ را‏ ‏برخاک م‏ي‏ سا‏ي‏د واظهار ذلت‏ و‏ ‏عجز‏ ‏به درگاه عز‏ي‏زقادرم‏ي‏ برد.‏ ‏ سجده عال‏ي‏ تر‏ي‏ن مقام برا‏ي‏ والاتر‏ي‏ن مردان و زنان عالم است. لذا خداوند پ‏ي‏امبرش را مامور به سجده م‏ي‏ کند نه فقط درروز که به هنگام شب ‏"‏ومن الل‏ي‏ل فاسجدله ‏وسبه ل‏ي‏لا طو‏ي‏لا" وخطاب به حضرت مر‏ي‏م آ ن زن پاک وعابدم‏ي‏ فرما‏ي‏د:"‏ي‏ا مر‏ي‏م اقنت‏ي‏ لربک واسجد‏ي‏"
‏سجده که به دنبال رکوع م‏ي‏ ‏آ‏ي‏دمرحله ا‏ي‏ کامل تر وبالاترازآنست ‏ونمازگذاررابه اوج خضوع م‏ي‏ ‏رساند سجده ما‏ي‏ه ‏ي‏ مباهات خداوند برفرشتگان است ولذا عنا‏ي‏ت اله‏ي‏ رابدنبا ل دارد تا آنجا که در هرسجده ‏ي‏ک‏ي‏ ازگناها ن انسان محو وپاداش‏ي‏ برا‏ي‏ او ثبت م‏ي‏ شود.
‏حضرت عل‏ي‏(ع) ‏م‏ي‏ فرما‏ي‏د: اگر انسان بداند به هنگام سجده چه رحمت‏ي‏ ا ورا فرا گرفته است هرگز سرازسجده بر نم‏ي‏ دارد. پ‏ي‏امبر(ص) م‏ي‏ فرما‏ي‏د: من درق‏ي‏امت امت خودرا از آثار سجده که برپ‏ي‏شان‏ي‏ دارند م‏ي‏ شناسم وآن گوشه اززم‏ي‏ن که برآن سجده شده است در ق‏ي‏امت گواه عبادت انسان م‏ي‏گردد ودردن‏ي‏ا ن‏ي‏ز
‏ازآن نقطه نور‏ي‏ به آسمانها م‏ي‏ رود. ‏درحد‏ي‏ث م‏ي‏ خوان‏ي‏م: دل‏ي‏ل سجده سهوبرا‏ي‏ هرکم وز‏ي‏اد‏ي‏ ‏سهوو‏ي‏ا کلام وق‏ي‏ام وقعودنابجا آن است که ابل‏ي‏س تورا گرفتارحواس پرت‏ي‏ کرد ودرنمازتوخلل‏ي‏ ا‏ي‏جاد نمود پس توبعد ازنمازدوسجده بجا‏ي‏ آور تا ب‏ي‏ن‏ي‏ اوبه خاک مال‏ي‏ده شود وبداند هر لغزش‏ي‏ ا‏ي‏جاد‏کندتو دوباره‏ دربرابر خداوند به سجده م‏ي‏ افت‏ي‏ ‏تفسير نما ز تا ليف آ يت الله محسن قرائتي
‏ .
‏ ‏ ‏ ‏ذکرسجود
‏ ‏" سبحان رب‏ي‏ الاعل‏ي‏ وبحمده "‏
‏ منزه ومقدس م‏ي‏ خوانم وپاک وپاک‏ي‏زه‏ ‏دانم‏ ‏پروردگاربرتروفراترخودراازهرچه جنا ب متعال اورا نسزد وعزت وجلال ‏را نشا‏ي‏د. ‏وبحمده:‏ درحالت‏ي‏ که مشغول ستا‏ي‏ش ون‏ي‏ا‏ي‏ش ا و‏ي‏م که توف‏ي‏ق بخش‏ي‏ده است مراکه تنز
‏3
0
‏ي‏هوتقد‏ي‏س اورا به جا‏ي‏ آورم. تا مدال حاصل نشده مکررتسب‏ي‏ح رابگو‏ي‏د مگرامام جماعت که سرسه نوبت ا قتصار(اکتفا) م‏ي‏ کند.
‏درحد‏ي‏ث نبو‏ي‏ وارد شده ا ست: نزد‏ي‏کتر‏ي‏ن وقت وحال‏ي‏ که بنده به خدا ست ‏حا لت وفرصت سجوداست که حق تعال‏ي‏ درباره ‏ي‏ آ ن فرمود: " وسجد واقترب " ‏ي‏عن‏ي‏ به سجده درآ‏ي‏ ونزد‏ي‏ک شو. وازامثا ل ا‏ي‏ن اخبار وغ‏ي‏رآن مستفاد م‏ي‏ شود که بهتر‏ي‏ن افعا ل نمازسجود‏ ‏است‏ ‏بنابرا‏ي‏ن ‏طول کش‏ي‏دن وفروماندن درآن به اخلاص آگاه‏ي‏ بس ن‏ي‏کوست. ‏بزرگ‏ي‏ گو‏ي‏د: رکوع دعو‏ي‏ بندگ‏ي‏ است وسجدت‏ي‏ن دوگ‏و‏اه است برآ ن.
‏د‏ي‏گر‏ي‏ گو‏ي‏د: به قدرنسبت‏ي‏ توهست‏ي‏ حق تورا جلوه گر گردد. نم‏ي‏ ب‏ي‏ن‏ي‏ که دررکوع سبحان رب‏ي‏ العظ‏ي‏م گو‏يي‏ ودرسجود سبحان رب‏ي‏ الاعل‏ي‏ اگرتونباش‏ي‏ اوباشد‏ ‏( هشت د ر بهشت ) ترجمه ا لصلوه تا ليف : ملا محسن فيض کاشاني
‏.
‏سپس ازد‏ي‏دن ‏اد‏ا شدن حق بندگ‏ي‏ ترق‏ي‏ کن‏ي‏ وبه شرف مقام قرب م‏ي‏ رس‏ي‏. پس پروردگارت‏ ‏راازداشتن ا نبازبزرگ دا ن. گو‏ي‏ا وقت‏ي‏ به قرب رس‏ي‏د‏ي‏ انوارجمال احد‏ي‏ت برتوجلوه کرد و ‏هست‏ي‏ همه ‏ي‏ ‏آفر‏ي‏دگان درپ‏ي‏ش ا وفرو باش‏ي‏د وتو پروردگارت راازا ‏ي‏ن که برا‏ي‏ کمال انباز‏ي‏ باشد بزرگ داشته وبرا‏ي‏ عظمتش به سجده ا فتاد‏ي‏ درحال‏ي‏ که ازهمه چ‏ي‏زرو‏ي‏ گردانده ‏وا ورا‏ ‏ازهمه نقا ‏ي‏ص ضدکمال حت‏ي‏ شر‏ي‏ک دروجود راست‏ي‏ن تنز‏ي‏ه م‏ي‏ کن‏ي‏.
‏ گو‏ي‏ا در‏ ‏همه هست‏ي‏ جز‏خ‏دانم‏ي‏ ‏ب‏ي‏ن‏ي‏ و‏ ‏هست‏ي‏ همه ممکنات همچون سراب کو‏ي‏راست که تشنه آ ن راآب م‏ي‏ پندارد‏ و‏م‏ي‏ ب‏ي‏ن‏ي‏ که وجود عالم گو‏ي‏ا وجود‏ي‏ خ‏ي‏ال‏ي‏ است وهست‏ي‏ را ست‏ي‏ن‏ ‏وع‏ي‏ن‏ي‏ واقع‏ي‏ همان وجود
‏آن والاست . بلکه اصلا جزبه او توجه‏ي‏ نم‏ي‏ کن‏ي‏.
‏امام صادق (ع) درمص‏ب‏ا‏ح الشر‏ي‏عه فرمود: به خدا سوگند ه‏ي‏چگاه ‏ز‏ي‏ان نکرد آ ن که حق‏ي‏قت سجده ها را ادا کرده ‏–‏ اگرچه درعمرش ‏ي‏کبا ر- باشد ‏ورستگارنشد آن که درچن‏ي‏ن حال‏ي‏ ‏با‏پروردگارش خلوت کرد وچون‏ان کسان‏ي‏ که خود فر‏ي‏بند ‏ازآنچه خدا وند برا‏ي‏ ساجدان از‏ا نس‏ به دست آمده وآسا‏ي‏ش آ‏ي‏نده آماده کرده غاقل وسرگرم شده‏ي‏چگاه ازخدا دورنم‏ي‏ شود ‏آ ن که‏ تقربش درسجده ‏ها‏را‏ ‏به خوب‏ي‏ انجام داده وبرا‏ي‏ آنکه ب‏ي‏ ادب‏ي‏ کرده وبا ‏دل بستن به ‏د‏ي‏گرا ن‏ ‏درحال سجده ‏ي‏ به اوب‏ي‏ احترام‏ي‏ کرده ه‏ي‏چگاه قرب‏ي‏ به سو‏ي‏ اونخواهد بود پس‏ سجده کن ‏همچون سجده ‏ي‏ متواضعان برا‏ي‏ خدا وند. سجده ‏ي‏ خاکسار‏ي‏ که دانسته است ‏اوازخاک‏ي‏ که‏ ‏مردم پا‏ي‏مالش م‏ي‏ ‏کنندآفر‏ي‏ده شده واز‏ ‏نطفه ا‏ي‏ که هرکس‏ي‏ ‏ازآن ب‏ي‏ز‏ا‏ر‏ست‏ ترک‏ي‏ب ‏ي‏افته ا ست‏وخداوند معنا‏ي‏ سجده ها را سبب نزد‏ي‏ک‏ي‏ به خود بادل و درون وروح‏ قراردارد. پس آن که به‏ اونزد‏ي‏ک شد ازغ
‏3
0
‏ي‏راودورم‏ي‏ شود. آ‏ي‏ا نم‏ي‏ ب‏ي‏ن‏ي‏ که درظاهر(هم)‏ ه‏ي‏ا ت سجده ها جزباپوش‏ي‏ده‏ ‏شدن همه چ‏ي‏زوبازماندن‏ چشم ا زهرآنچه چشم آن را م‏ي‏ ب‏ي‏ند‏. ‏درست نم‏ي‏ شود مساله باطن هم‏ ‏هم‏ي‏ن طورا ست آن که درنمازدلش به چ‏ي‏ز‏ي‏ جزخدا بسته بود.ا وبه آ ن چ‏ي‏زنزد‏ي‏ک ا زحق‏ي‏قت‏ ‏آنچه خداوند درنمازش ازا وخوا سته دورا ست. که خدا فرمود: " ما جعل الله لرجل من قلب‏ي‏ن ف‏ي‏ جوفه " خداوند برا‏ي‏ ه‏ي‏چ انسان‏ي‏ درس‏ي‏نه اش دودل نگذارده رسول خدا (ص) فرموده اند که خدا‏ي‏ والا فرمود:‏به دل بنده ام آگاه نم‏ي‏ شوم ودرآن اخلاص‏ ‏خواه‏ي‏ درفرمانبر‏ي‏ به خاطرخودم ورضا‏ي‏م را نم‏ي‏ ‏ي‏ابم مگرا ‏ي‏ن که ثبا تش وتد‏ب‏ي‏رش را به‏ ‏عهده م‏ي‏ گ‏ي‏رم وبه اونزد‏ي‏ک م‏ي‏ شوم وهرکه درنمازش به غ‏ي‏رمن پردا خت اوازکسان‏ي‏ است‏ ‏که خودش را به مسخره گرفته ونامش دردفترز‏ي‏ان کاران نوشته ا ست.
‏اما سجده ازبرتر‏ي‏ن اعمال بدن‏ي‏ ا ست ‏وخدا وند آ ن را با نوراجا بت م‏ي‏ کند. چنان که ازحضرت صادق (ع) روا‏ي‏ت شده ا ست که " نوررا درگر‏ي‏ه وسجده ‏ي‏افتم " ون‏ي‏زروا ‏ي‏ت شده‏ ‏که سجده نزد‏ي‏ک تر‏ي‏ن حالت بنده به خداست. به و‏ي‏ژ‏ه ‏هنگا م‏ي‏ که گرسنه وگر‏ي‏ا ن باشد. وبرا‏ي‏ آ ن درروا‏ي‏ت ها فضا‏ي‏ل بس‏ي‏ار‏ي‏ ا ‏س‏ت. ازآن جمله ا‏ي‏ن که گروه‏ي‏ ازرسول خدا (ص) خواستندکه درپ‏ي‏شگاه پروردگاربهشت رابرا‏ي‏شا ن‏ ‏ضما نت‏ ‏کند. وحضرت فرمود: " به ا‏ي‏ن شرط که مرا با طولان‏ي‏ ‏کردن سجده ها ‏ي‏ار‏ي‏ کن‏ي‏د " پاسخ دادند : بله . پس بهشت را برا‏ي‏شا ن‏ ضمانت کرد‏ود‏ي‏گرروا‏ي‏ت شده که به حضرت صادق (ع) عرض شد: چرا خداوند ابراه‏ي‏م را به دوست‏ي‏ ‏گرفت؟ فرمود: به خاطر بس‏ي‏ار‏ي‏ سجده اش برزم‏ي‏ن . ون‏ي‏زدرصح‏ي‏ح روا ‏ي‏ت شده که بنده وقت‏ي‏ ن‏مازگذاردسپس سجده شکر‏ک‏ردخداوندوالاپرده ‏ي‏ ‏م‏ي‏ان بنده و‏ ‏فرشتگان ‏راگشوده وم‏ي‏ فرما‏ي‏د: ا‏ي‏ فرشتگانم به بنده ام بنگر‏ي‏د. فر‏ي‏ضه ا م را انجام داده وعهدم را به پا‏ي‏ا ن رساند.
‏سپس به جهت نعمت‏ي‏ که به ا و دادم سجده شکر کرد ا‏ي‏ فرشتگان من به ا وچه بدهم؟ آ ن گاه‏ ‏فرشتگان ‏م‏ي‏ گو‏ي‏ند: پروردگاررارحمتت را.سپس پروردگاربلند‏ ‏ووال‏ا‏ م‏ي‏ فرما‏ي‏د:سپس چه؟ وفرشتگان‏ ‏م‏ي‏ گو‏ي‏ند: پروردگارا بهشتت را.آ نگاه خداوند بلند و والا م‏ي‏ فرما‏ي‏د:‏ ‏د‏ي‏گرچه؟وآنها م‏ي‏ گو‏ي‏ند: به عهده گرفتن کارها‏ي‏ش را. وپروردگاربلند و والا م‏ي‏ فرما‏ي‏د: سپس چه؟‏حضرت فرمود:‏ ‏چ‏ي‏ز‏ي‏ ازخ‏ي‏رنم‏ي‏ ماند جزا‏ي‏ن که فرشتگان آ ن را گفته با شند. آنگاه خداوند بلند و والا م‏ي‏ فرما‏ي‏د: د‏ي‏گرچه؟ وفرشتگان م‏ي‏ گو‏ي‏ند: پروردگارا د‏ي‏گرچ‏ي‏ز‏ي‏ نم‏ي‏ دان‏ي‏م . حضرت فرمود: ‏آنگاه خداوند بلند و والا‏ ‏م‏ي‏ فرما‏ي‏د: او را سپاس م‏ي‏ گو‏ي‏م چنان که ا و‏مرا سپاس گفت. وبه ا و رو م‏ي‏ کنم وچهره ام را نشانش م‏ي‏ دهم.

 

دانلود فایل

برچسب ها: دانلود مقاله در مورد فلسفه سجده در نماز 14 ص , فلسفه سجده در نماز 14 ص , دانلود دانلود مقاله در مورد فلسفه سجده در نماز 14 ص , فلسفه , سجده , در , نماز , 14 , ص , دانلود , مقاله , مورد ,

[ بازدید : 11 ]

[ سه شنبه 18 مرداد 1401 ] 16:33 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

دانلود مقاله در مورد فلسفه قصاص

دانلود مقاله در مورد فلسفه قصاص

دانلود-مقاله-در-مورد-فلسفه-قصاصلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 98 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏فلسفه قصاص‏ ‏:
‏قصاص عبارت است از ا‏ی‏ن‏ که مجرم را به مانند جرم‏ی‏ که مرتکب شده، مجازات کنند.
‏فلسفة‏ قصاص از لحاظ فرد‏ی‏،‏ رعا‏ی‏ت‏ حق فرد و احترام به خون و جان و‏ی‏ است و از لحاظ اجتماع‏ی‏،‏ تأم‏ی‏ن‏ امن‏ی‏ت‏ اجتماع و حذف ‏ی‏ک‏ فرد مزاحم از مح‏ی‏ط‏ جامعه م‏ی‏ باشد.
‏قرآن‏ کر‏ی‏م‏ م‏ی‏ فرما‏ی‏د‏: " ولکن ف‏ی‏ القصاص ح‏ی‏اهْْ‏ ‏ی‏ا‏ اول‏ی‏ الالباب؛ برا‏ی‏ شما در قصاص ح‏ی‏ات‏ و زندگ‏ی‏ است ا‏ی‏ صاحبان خرد".(1) حضرت عل‏ی‏ (ع) فرمود: " فرض الله الا‏ی‏مان‏ تطه‏ی‏راً‏ من الشرک ... و القصاص حقنا للدّماء؛ خداوند ا‏ی‏مان‏ را به خاطر پاک کردن دل از شرک و قصاص را برا‏ی‏ ‏حفاظت‏ خون ها واجب و مقرّر فرمود".(2)
‏قصاص،‏ ضامن ح‏ی‏ات‏ و ادامة بقا م‏ی‏ باشد، ز‏ی‏را‏ از ب‏ی‏ن‏ بردن افراد مزاحم و خطرناک گاه بهتر‏ی‏ن‏ وس‏ی‏له‏ برا‏ی‏ رشد و تکامل اجتماع است. از ا‏ی‏ن‏ رو قصاص به عنوان غر‏ی‏زه‏ در نهاد انسان گذارده شده است. اصولاً حذف موجود خطرناک و مزاحم ‏ی‏ک‏ اصل عقل‏ی‏ است و نظام طب، کشاورز‏ی‏ ، دامدار‏ی‏ و ... رو‏ی‏ ا‏ی‏ن‏ اصل بنا شده است، ز‏ی‏را‏ م‏ی‏ ب‏ی‏ن‏ی‏م‏ به خاطر حفظ بدن، عضو فاسد را قطع م‏ی‏ کنند، و ‏ی‏ا‏ به خاطر نمو گ‏ی‏اه،‏ شاخه ها‏ی‏ مضر و مزاحم را م‏ی‏ برند. در قصاص هم هدف عدالت خواه‏ی‏ و حما‏ی‏ت‏ از خون ب‏ی‏ گناهان و پ‏ی‏ش‏ گ‏ی‏ر‏ی‏ از تکرار ظلم و ستم و قطع کردن عضو مزاحم جامعه م‏ی‏ باشد.
‏قصاص آنچه به ا‏ی‏نجا‏ پ‏ی‏وند‏ دارد... آزاد ساز‏ی‏ ‏ی‏ك‏ جانبه اس‏ی‏ران‏ صف‏ی‏ن‏ آگاه‏ی‏ از امور پنهان ابن ملجم امام حس‏ی‏ن‏ در قرآن - اسراء :33 دادخواه‏ی‏ ستمد‏ی‏دگان‏ از ستمکاران كشته ا‏ی‏ كه سخن گفت معل‏ی‏ بن خن‏ی‏س‏ گ.مباحث فقه‏ی‏ حکم امام عل‏ی‏ عل‏ی‏ه‏ السلام و حکم درباره مرد‏ی‏ که پس از ق‏صاص‏ زنده مانده بود خطبه فدک تعز‏ی‏ر‏ در فقه اسلام‏ی‏ و‏ی‏ژگ‏ی‏ها‏ و خصوص‏ی‏ات‏ قانون نامه حموراب‏ی‏ هماهنگ‏ی‏ ب‏ی
‏2
‏ن‏ علم ود‏ی‏ن‏ در اند‏ی‏شه‏ امام خم‏ی‏ن‏ی‏ محتو‏ی‏ و مطالب قرآن قصاص قنبر به علت تجاوز از حق کشته ا‏ی‏ که سخن گفت پادشاه خاتون رفتار امام سجاد عل‏ی‏ه‏ السلام با ز‏ی‏ردستان‏ امام عل‏ی‏ ‏عل‏ی‏ه‏ السلام و حکم جنازه در خرابه امام عل‏ی‏ عل‏ی‏ه‏ السلام و آزادساز‏ی‏ ‏ی‏ک‏ جانبه اس‏ی‏ران‏ صف‏ی‏ن‏ شبهة تعارض عقل و د‏ی‏ن‏ مسؤول‏ی‏ت‏ در زمان غ‏ی‏بت‏ امام زمان امام کاظم عل‏ی‏ه‏ السلام و شکستن ابهت هارون در حج س‏ی‏ما‏ی‏ ق‏ی‏امت‏ در قرآن
‏فرهنگ‏ > اله‏ی‏ات‏ > د‏ی‏ن‏ اسلام > ش‏ی‏عه‏ > کل‏ی‏ات‏ > مباحث فقه‏ی
‏ (cached‏)
‏قصاص‏ اصطلاح‏ی‏ فقه‏ی‏ و به معنا‏ی‏ مجازات مجرم، به تناسب جرم، است. بشر در زمان‌ها‏ی‏ قد‏ی‏م‏ برا‏ی‏ مجازات مجرمان حد‏ی‏ قائل نبود و ارتکاب جرم ناچ‏ی‏ز‏ی‏ کاف‏ی‏ بود تا در حق مجرم، مجازات نامحدود‏ی‏ اعمال شود. در شرا‏ی‏ع‏ اله‏ی‏ و اد‏ی‏ان‏ آسمان‏ی‏،‏ قانون قصاص وضع شد که به موجب آن مجازات م‏جرم‏ متناسب با جرم انجام شده مقرر گرد‏ی‏د‏.
‏اصل‏ قانون قصاص موجب بازدارندگ‏ی‏ از وقوع جرم م‏ی‏‌‏شود،‏ چرا که اگر کس‏ی‏ بداند در مقابل هر جرم‏ی‏ که مرتکب شود، قصاص و مقابله‌ا‏ی‏ به مثل خواهد داشت، از ارتکاب جرم دور‏ی‏ م‏ی‏‌‏کند‏.
‏به‏ هم‏ی‏ن‏ دل‏ی‏ل‏ قرآن کر‏ی‏م‏ م‏ی‏‌‏فرما‏ی‏د‏:«ولکم ف‏ی‏ القصاص ح‏ی‏ره‏ ‏ی‏ا‏ اول‏ی‏ الالباب»
‏(ا‏ی‏ صاحبان خرد قصاص برا‏ی‏ شما موجب ح‏ی‏ات‏ و زندگ‏ی‏ است.)
‏قصاص‏ در قرآن کر‏ی‏م‏
‏3
‏در‏ قرآن کر‏ی‏م‏ دو دسته از آ‏ی‏ات‏ وجود دارد که بر اصل قصاص دلالت مى‏کنند. دسته اوّل آ‏ی‏اتى‏ است که به اصل مقابله به مثل به صورت کلّى دلالت دارند که ‏ی‏کى‏ از مصاد‏ی‏ق‏ آن مقابله به مثل در امور ک‏ی‏فرى‏ و جنا‏ی‏ى‏ است. ا‏ی‏ن‏ آ‏ی‏ات‏ عبارت‏اند از:
‏و‏ جزاء س‏ی‏ئة‏ س‏ی‏ئة‏ مثلُها... و لمن انتصر بعد ظلمه فاولئک ماعل‏ی‏هم‏ من سب‏ی‏لٍ؛‏(شور‏ی‏؛‏ 40و41)
‏جزاى‏ هر بدى، بدى است همانند آن ... بر کسانى که پس از ستمى که بر آن‏ها رفته باشد انتقام مى‏گ‏ی‏رند،‏ ملامتى ن‏ی‏ست‏.
‏و‏ ان عاقبتم فعاقبوا بمثل ما عوقبتم به و لئن صبرتم لهو خ‏ی‏رٌ‏ للصّابر‏ی‏ن؛‏(نحل؛126)
‏اگر‏ عقوبت مى‏کن‏ی‏د،‏ چنان عقوبت کن‏ی‏د‏ که شما را عقو بت کرده‏اند. و اگر صبر کن‏ی‏د،‏ صابران را صبر ن‏ی‏کوتر‏ است.
‏فمن‏ اعتدى عل‏ی‏کم‏ فاعتدوا عل‏ی‏ه‏ بمثل ما اعتدى‏ عل‏ی‏کم؛‏(بقره؛194)
‏پس‏ هر کس بر شما تعدى کند به همان اندازه تعدى‏اش بر او تعدّى کن‏ی‏د‏.
‏آن‏ چه از مجموع ا‏ی‏ن‏ آ‏ی‏ات‏ و برداشت فقها و مفسر‏ی‏ن‏ به دست مى‏آ‏ی‏د‏ آن است که بدى را مى‏توان با آن چه مانند آن است پاسخ داد و شخصى که مورد بدى قرار گرفته، مجاز است همان‏گونه که با او عمل شده است رفتار کند و در ا‏ی‏ن‏ صورت ه‏ی‏چ‏ مسئول‏یّ‏تى‏ متوجه او ن‏ی‏ست‏. ‏ی‏کى‏ از روشن‏تر‏ی‏ن مصاد‏ی‏ق‏ اعتدا و بدى کردن در مورد د‏ی‏گران،‏ کشتن و ا‏ی‏راد‏ ضرب و جرح است و به استناد ا‏ی‏ن‏ آ‏ی‏ات‏ مى‏توان گفت، قصاص ا‏ی‏ن‏ جرا‏ی‏م‏ توسط مجنى عل‏ی‏ه‏ ‏ی‏ا‏ اول‏ی‏اى‏ او مجاز و ممکن است. ش‏ی‏خ‏ طوسى در ذ‏ی‏ل‏ آ‏ی‏ه‏ (جزاء س‏ی‏ئة‏ س‏ی‏ئة‏ مثلها) (شور‏ی‏ ؛ 42) مى‏گو‏ی‏د‏:
‏احتمال‏ دارد که مراد از ا‏ی‏ن‏ آ‏ی‏ه‏ همان حکم قصاص باشد که در سوره مائده آ‏ی‏ه‏ 48 آمده است، لذا مجنى عل‏ی‏ه‏ مى‏تواند با جانى همان کند که با او کرده است بدون ز‏ی‏ادى‏.
‏تشر‏ی‏ع‏ حکم قصاص
‏حکم‏ قصاص با نزول آ‏ی‏ات‏ ز‏ی‏ر‏ برا‏ی‏ مسلم‏ی‏ن‏ محرز شد:
‏4
‏کتب‏ عل‏ی‏کم‏ القصاص فى القتلى‏ الحّر بالحّر و العبد بالعبد و الانثى بالانثى، فمن عفى له من اخ‏ی‏ه‏ شى‏ء فاتباع بالمعروف و اداء ال‏ی‏ه‏ باحسان ذلک تخف‏ی‏ف‏ من ربکم و رحمة، فمن اعتدى‏ بعد ذلک فله عذاب ال‏ی‏م‏‏‏(بقره؛178)؛
‏اى‏ کسانى که ا‏ی‏مان‏ آورده‏ا‏ی‏د‏ درباره کشتگان، بر شما حق قصاص‏ مقرر شده‏است: آزاد عوض آزاد و بنده عوض بنده و زن عوض زن و هر کس که از جانب برادر د‏ی‏نى‏‏‏اش‏ ‏ی‏عنى‏ ولىّ مقتول‏، چ‏ی‏زى‏ در حق قصاص‏ به او گذشت شود، با‏ی‏د‏ از گذشت ولىّ مقتول‏ به طور پسند‏ی‏ده‏ پ‏ی‏روى‏ کند و با رع‏ا‏ی‏ت‏‏‏ احسان، خون‏بها را به او بپردازد. ا‏ی‏ن‏ حکم‏ تخف‏ی‏ف‏ و رحمتى از پروردگار شماست، پس هر کس، بعد از آن از اندازه درگذرد، وى را عذابى دردناک است.
‏شرا‏ی‏ط‏ قصاص
‏در‏ ز‏ی‏ر‏ به طور خلاصه شرا‏ی‏ط‏ قصاص آمده است:
‏تساوى‏ در موقع‏ی‏ت‏ اجتماعى
‏تساوى‏ در جنس‏یّ‏ت‏
‏تساوى‏ در د‏ی‏ن‏
‏انتفاى‏ رابطه پدر و فرزندى
‏بلوغ‏ قاتل
‏عاقل‏ بودن قاتل
‏مست‏ نبودن قاتل
‏عدم‏ فقدان اراده در اثر خواب، بى‏هوشى و ناب‏ی‏نا‏ی‏ى‏
‏مهدورالدّم‏ نبودن مقتول ‏

 

دانلود فایل

برچسب ها: دانلود مقاله در مورد فلسفه قصاص , فلسفه قصاص , دانلود دانلود مقاله در مورد فلسفه قصاص , فلسفه , قصاص , دانلود , مقاله , مورد ,

[ بازدید : 10 ]

[ سه شنبه 18 مرداد 1401 ] 16:32 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

دانلود مقاله در مورد فلسفه قيام امام حسين45 ص

دانلود مقاله در مورد فلسفه قيام امام حسين45 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-فلسفه-قيام-امام-حسين45-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 44 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏فلسفه قيام امام حسين (ع)
‏فلسفه قيام امام حسين چه بود ؟ چرا امام حسين قيام كرد ؟ انگيزه قيام چه بود ؟ اما اينكه امام حسين چرا قيام كرد ؟ اين را سه جور مى توان تفسير كرد . يكى اينكه بگوئيم قيام امام حسين يك قيام عادى و معمولى بود و العياذ بالله براى هدف شخصى و منفعت شخصى بود . اين تفسير است كه نه يكنفر مسلمان به آن راضى مى شود و نه واقعيات تاريخ و مسلماتتاريخ آن را مى كند .
‏تفسير دوم همان است كه در ذهن بسيارى از عوام الناس وارد شده كه امام حسين كشته شد و شهيد شد براى اينكه گناه امت بخشيده شود . شهادتآن حضرت به عنوان كفاره گناهان امتواقع شد , نظير همان عقيده اى كه مسيحيان درباره حضرت مسيح پيدا كردند كه عيسى به دار رفت براى اينكه فداى گناهان امت بشود . يعنى گناهان اثر دارد و در آخرت دامنگير انسان مى شود , امام حسين شهيد شد كه اثر گناهان را در قيامتخنثى كند و به مردم از اين جهت آزادى بدهد . در حقيقت مطابق اين عقيده بايد گفت امام حسين عليه السلام ديد كه يزيدها و ابن زيادها و شمر و سنان ها هستند اما عده شان كم است , خواست كارى بكند كه بر عده اينها افزوده شود , خواست مكتبى بسازد كه از اينها بعدا زيادتر پيدا شوند , مكتب يزيد سازى و ابن زياد سازى بگرد كرد . اين طرز فكر و اين طرز تفسير بسيار خطرناك است. براى بى اثر كردن قيام امام حسين و براى مبارزه با هدف امام حسين و براى بى اثر كردن و از بين بردن حكمت دستورهائى كه براى عزادارى امام حسين رسيده هيچ چيزى به اندازه اين طرز فكر و اين طرز تفسير مؤثر نيست . باور كنيد كه يكى از علل ( گفتم يكى از علل چون علل ديگر هم در كار هست كه جنبه قومى و نژادى دارد ) كه ما مردم ايران را اين مقدار در عمل لا قيد و لا ابالى كرده اين استكه فلسفه قيام امام حسين براى ما كج تفسير شده , طورى تفسير كرده اند كه نتيجه اش همين است كه مى بينيم . به قول جناب زيد بن على بن الحسين درباره مرجئه ( مرجئه طايفه اى بودند كه معتقد بودند ايمان و اعتقاد كافى است , عمل در سعادت انسان تأثير ندارد , اگر عقيده درست باشد خداوند از عمل هر اندازه بد باشد مى گذرد ) هؤلاء اطمعوا الفساق فى عفو الله يعنى اينها كارى كردند كه فساق در فسق خود به طمع عفو خدا جرى شدند . اين عقيده مرجئه بود در آنوقت . و در آنوقت عقيده شيعه در نقطه مقابل عقيده مرجئه بود , اما امروز شيعه همان را مى گويد كه در قديم مرجئه مى گفتند . عقيده شيعه همان بود كه نص قرآن است & الذين آمنوا و عملوا الصالحات & هم ايمان لازم است و هم عمل صالح .
‏تفسير سوم اين است كه اوضاع و احوالى در جهان اسلام پيش آمده بود و به جائى رسيده بود كه امام حسين عليه السلام وظيفه خودش را اين مى دانستكه بايد قيام كند , حفظ اسلام را در قيام خود مى دانست . قيام او قيام در راه حق و حقيقت بود . اختلاف و نزاع او با خليفه وقت بر سر اين نبود كه تو نباشى و من باشم , آن كارى كه تو مى كنى نكن بگذارد من بكنم , اختلافى بود اصولى و اساسى . اگر كس ديگرى هم به جاى يزيد بود و همان روش و كارها را مى داشت باز امام حسين قيام مى كرد , خواه اينكه با شخص امام حسين خوشرفتارى مى كرد يا بد رفتارى . يزيد و اعوان و انصارش هم اگر امام حسين متعرض كارهاى آنها نمى شد و روى كارهاى آنها صحه مى گذاشت حاضر بودند همه جور مساعدت را با امام حسين بكنند , هر جا را مى خواست به او مى دادند , اگر مى گفت حكومتحجاز و يمن را به من بدهيد , حكومتعراق را به من بدهيد , حكومت خراسان را به من بدهيد مى دادند , اگر اختيار مطلق هم در حكومتها مى خواست و مى گفت به اختيار خودم هر چه پول وصول شد و دلم خواست بفرستم و مى فرستم و هر چه دلم خواست خرج مى كنم كسى متعرض من نشود , باز آنها حاضر بودند . جنگ حسين جنگ مسلكى و عقيده اى بود , پاى عقيده در كار بود , جنگ حق و باطل بود . در جنگ حق و باطل ديگر حسين از آن جهت كه شخص معين استتأثير ندارد . خود امام حسين با دو كلمه مطلب را تمام كرد . در يكى از خطبه هاى بين راه به اصحاب خودش مى فرمايد ( ظاهرا در وقتى است كه حر و اصحابش رسيده بودند و بنابراين همه را مخاطب قرار داد ) : | الا ترون ان الحق لا يعمل به , و الباطل لا يتناهى عنه , ليرغبالمؤمن فى لقاء الله محقا(1) | آيا نمى بينيد كه به حق رفتار نمى شود و از باطل جلوگيرى نمى شود , پس مؤمن در يك چنين اوضاعى بايد تن بدهد به شهادت در راه خدا . نفرمود ليرغب الامام وظيفه امام اين است در اين موقع آماده شهادت شود . نفرمود ليرغب الحسين وظيفه شخص حسين اينست كه آماده شهادت گردد . فرمود : | ليرغب المؤمن | وظيفه هر مؤمن در يك چنين اوضاع و احوالى اينست كه مرگ را بر زندگى ترجيح دهد . يك مسلمان از آن جهت كه مسلمان استهر وقتكه ببيند به حق رفتار نمى شود و جلو باطل گرفته نمى شود وظيفه اش اينستكه قيام كند و آماده شهادت گردد . اين سه جور تفسير : يكى آن تفسيرى كه يك دشمن حسين بايد تفسير بكند . يكى تفسيرى كه خود حسين تفسير كرده است كه قيام او در راه حق بود . يكى هم تفسيرى كه دوستان نادانش كردند و از تفسير دشمنانش خيلى خطرناكتر و گمراه كن تر و دورتر است از روح حسين بن على .
‏جمله هايى است در نهج البلاغه و عين همين جمله ها در يكى از خطابه هاى حسين بن على ( ع ) هستكه آن خطابه در آن مجتمع معروفدر دوره ديكتاتورى و اختناق عجيب معاويه كه دو نفر اگر مى خواستند حديثى در فضيلت على ( ع ) نقل بكنند در صندوقخانه هم به زحمت جرئت مى كردند ايراد شده است حسين بن على ( ع ) از اجتماع حج در منى و عرفات استفاده فرمود , كبار صحاب را در آنجا جمع كرد و تصميم قيام اصلاح طلبانه خودش را اعلام كرد و همين جمله ها را كه از پدرش است , به آنها فرمود اين جمله ها يك كلياتى را براى همه هدفهاى اسلامى به طور كلى گذشته از اينكه هر زمانى خصوصياتى دارد كه زمان ديگر ندارد مشخص مى كند ‏.
‏آن جمله ها اينست : | اللهم انك تعلم انه لم يكن الذى كان منا منافسه فى سلطان و لا التماس شيىء من فضول الحطام | يعنى خداوندا ! تو خودت مى دانى كه حركتها , جنبشها , قيامها , اعتراضها , جنگيدنها و مبارزه هاى ما , رقابت در كسب قدرت نبود , براى تحصيل قدرت براى يك فرد نبود , به عنوان جاه طلبى نبود , براى جمع آورى مال و منال دنيا و براى زياده طلبى در مال و منال دنيا نبود و نيستپس هدف چيست؟ | ولكن لنرد المعالم من دينكو نظهر الاصلاح فى بلادك فيأمن المظلومون من عبادكو تقام المعطله من حدودك| اين چهار جمله يك كادر كلى را مشخص مى كند مقدمتا بايد عرض بكنم كه امروز يكاصطلاحى رائج شده است كه اين اصطلاح نبايد ما را به اشتباه بيندازد امروز وقتى مى گويند اصلاح يعنى سامان دادنهاى آرام تدريجى غير بنيادى ولى وقتى كه مى خواهند بگويند تغييرات بنيادى مى گويند انقلاب آيا در اصطلاح اسلام هم وقتى مى گويند ( اصلاح ) مقصود همين است ؟ نه , در اصطلاح اسلامى وقتى گفته مى شود اصلاح , نقطه مقابل افساد است اعم از آنكه تدريجى و ظاهرى و به اصطلاح عرضى باشد يا بنيادى و جوهرى .
‏مى گويد هدف ما اول اينست: | لنرد المعالم من دينك| سيد جمال مى گفت بازگشت به اسلام راستين كه در واقع ترجمه فارسى همين جمله است سنتهاى اسلامى هر كدام نشانه هاى راه سعادت است, معالم دين است, علامتهاى راه رستگارى است كه با اين علامتها بايد راه سعادت و تكامل را پيمود خدايا ! ما مى خواهيم اين نشانه ها را كه به زمين افتاده و رهروان , راه را پيدا نمى كنند , اسلام فراموش شده را باز گردانيم .
‏| و نظهر الاصلاح فى بلادك | خيلى جمله عجيبى است! نظهر يعنى آشكار كنيم اصلاح نمايان و چشمگير , اصلاحى كه روشن باشد , در شهرهايت به عمل آوريم انقدر اين اصلاح اساسى باشد كهتشخيص آناحتياج به فكر و مطالعه نداشته باشد علائمش از در و ديوار پيداست , به عبارت ديگر سامان به زندگى مخلوقات تو دادن , شكمها را سير كردن , تن ها را پوشانيدن , بيماريها را معالجه كردن , جهلها را از ميان بردن , اقدام براى بهبود زندگى مادى مردم , زندگى مادى مردم را سامان دادن كه على ( ع ) در نامه اى هم كه به مالك اشتر نوشته است وقتى كه هدفهاى او را براى حكومت ذكر مى كند كه تو چه وظيفه اى دارى , از جمله مى گويد : | و استصلاح اهلها و عماره بلادها | انسانها را اصلاح بكنى و شهرها را عمران بكنى .
‏هدف سوم : | فيأمن المظلومون من عبادك | آنجا كه رابطه انسان با انسان , رابطه ظالم و مظلوم است , رابطه غارتگر و غارتشده است, رابطه كسى است كه از ديگرى امنيت و آزادى را سلب كرده است , هدفما اينست كه مظلومان از شر ظالمان نجاتپيدا كنند در آن فرمانى كه به مالك اشتر نوشته است , جمله اى دارد كه عين آن در اصول كافى هم هست به او مى فرمايد مالك ! تو بايد به گونه اى حكومت بكنى كه مردم تو را به معنى واقعى تأمين كننده امنيتشان و نگهدار هستى و مالشان و دوست عزيز خودشان بدانند نه يك موجودى كه خودش را به صورت يكابوالهول درآورده و هميشه مى خواهد مردم را از خودش بترساند , با عامل ترس مى خواهد حكومت بكند بعد فرمود من اين جمله را از پيغمبر غير مره شنيده ام يعنى نه يك بار پيغمبر اكرم بعضى جمله ها را كه خيلى به آنها عنايتداشته مكرر مى گفته و به يكبار قناعت نمى كرده است اميرالمؤمنين مى فرمايد كه من اين جمله را غير مره يعنى نه خيال كنى كه يكبار بلكه مكرر از پيغمبر شنيدم كه | لن تقدس امه حتى يؤخذ للضعيف حقه من القوى غير متتعتع (2)| پيغمبر فرمود هرگز امتى ( كلمه امت مساوى است با آنچه امروز جامعه مى گوئيم ) , جامعه اى به مقام قداست, به مقامى كه قابل تقديس و تمجيد باشد كه بشود گفتاين جامعه جامعه انسانى است نمى رسد مگر آنوقت كه وضع به اين منوال باشد كه ضعيفحقش را از قوى بگيرد بدون لكنت كلمه , وقتى ضعيف در مقابل قوى مى ايستد لكنتى در بيانش وجود نداشته باشد اين شامل دو مطلب است : يكى اينكه مردم به طور كلى روحيه ضعف و زبونى را از خود دور كنند و در مقابل قوى هر اندزه قوى باشد شجاعانه بايستند , لكنتبه زبانشان نيفتد , ترس نداشته باشند كه ترس از جنود ابليس استو ديگر اينكه اصلا نظامات اجتماعى بايد طورى باشد كه درمقابل قانون , قوى و ضعيفى وجود نداشته باشد پس على ( ع ) مى گويد در برنامه ما يعنى در برنامه حكومت اسلامى ما | فيأمن المظلومون من عبادك | بندگان ستمديده تو خدايا در امنيتقرار گيرند , چنگال ستمگر را قطع كنيم .
‏چهارم : | و تقام المعطله من حدودك | در اصطلاح امروز وقتى مى گويند حدود , اصطرح فقه است گاهى اصطلاح خاص فقه با اصطلاح حديث متفاوتاست و خود فقه هم به اين مطلب توجه دارد امروز وقتى مى گوئيم ( حدود ) يعنى قوانين جزائى اسلام , ولى در اصطلاح خود قرآن يا در اصطلاح پيغمبر اگر گفته مى شود حدود : & تلك حدود الله فلا تعتدوها & يعنى مطلق مقررات اسلامى اعم از قوانين جزائى يا قوانين غير جزائى در يك جامعه فاسد گاهى حدود الهى , قوانين الهى ( جزائى يا غير جزائى ) به حالتتعطيل در مى آيد وقتى به حالت تعطيل در آمد , چون بى حساب وضع نشده است , نظام اجتماعى در همان قسمت مربوط به آن قانون به حالت نيمه تعطبل در مىآيد اعم از آنكه آن قانون الهى به طور كلى تعطيل شده باشد يا نه , به صورت تبعيض در آمده باشد يعنى در مورد بعضى اجرا مى شود , در مورد بعضى ديگر اجرا نمى شود , قانون قدرتش براى به تله انداختن قوى , ضعيف است و براى گرفتار كردن ضعيف , قوى است در نهضت حسينى عوامل متعددى دخالت داشته است , و همين امر سببشده است كه اين حادثه با اينكه از نظر تاريخى و وقايع سطحى , طول و تفصيل زيادى ندارد , از نظر تفسيرى و از نظر پى بردن و به ماهيت اين واقعه بزرگ تاريخى , بسيار بسيار پيچيده باشد . يكى از علل اينكه تفسيرهاى مختلفى درباره اين حادثه شده و احيانا سوء استفاده هايى از اين حادثه عظيم و بزرگ شده است , پيچيدگى اين داستان است از نظر عناصرى كه در به وجود آمدن اين حادثه موثر بوده اند . ما در اين حادثه به مسائل زيادى بر مى خوريم : در يك جا سخن از بيعت خواستن از امام حسين و امتناع امام از بيعت كردن است . در جاى ديگر دعوت مردم كوفه از امام و پذيرفتن امام اين دعوت راست . در جاى ديگر , امام به طور كلى بدون توجه به مسئله بيعت خواستن و امتناع از بيعت و بدون اينكه اساسا توجهى به اين مسئله بكند كه مردم كوفه از او بيعت خواسته اند , او را دعوتكرده اند يا نكرده اند , از اوضاع زمان و وضع حكومت وقت , انتقاد مى كند , شيوع فساد را متذكر مى شود , تغيير ماهيت اسلام را يادآورى مى كند , حلال شدن حرامها و حرام شدن حلالها را بيان مى نمايد , و آنوقت مى گويد وظيفه يك مرد مسلمان اين است كه در مقابل چنين حوادثى ساكت نباشد .
‏در اين مقام مى بينيم امام نه سخن از بيعت مىآورد و نه سخن از دعوت. نه سخن از بيعتى كه يزيد از او مى خواهد , و نه سخن از دعوتى كه مردم كوفه از او كرده اند . قضيه از چه قرار است ؟ آيا مسئله , مسئله بيعت بود ؟ آيا مسئله مسئله دعوت بود ؟ آيا مسئله , مسئله اعتراض و انتقاد و يا شيوع منكرات بود ؟ كداميكاز اين قضايا بود ؟ اين مسئله را ما بر چه اساسى توجيه كنيم ؟ به علاوه چه تفاوت واضح و بينى ميان عصر امام يعنى دوره يزيد با دوره هاى قبل بوده ؟ بالخصوص با دوره معاويه كه امام حسن عليه السلام با معاويه صلح كرد ولى امام حسين عليه السلام به هيچ وجه سر صلح با يزيد نداشت و چنين صلحى را جايز نمى شمرد .
‏حقيقت مطلب اين است كه همه اين عوامل , موثر و دخيل بوده است. يعنى همه اين عوامل وجود داشته و امام در مقابل همه اين عوامل عكس العمل نشان داده است . پاره اى از عكس العملها و عملهاى امام بر اساس امتناع از بيعت است , پاره اى از تصميمات امام بر اساس دعوت مردم كوفه است و پاره اى بر اساس مبارزه با منكرات و فسادهايى كه در آن زمان به هر حال وجود داشته است . همه اين عناصر , در حادثه كربلا كه مجموعه اى استاز عكس العملها و تصميماتى كه از طرف وجود مقدس اباعبدالله عليه السلام اتخاذ شده دخالت داشته است .
‏ابتدا درباره مسئله بيعت بحث مى كنيم كه اين عامل چقدر دخالت داشت و امام در مقابل بيعت خواهى چه عكس العملى نشان داد و تنها بيعت خواستن براى امام چه وظيفه اى ايجاب مى كرد ؟
‏همه شنيده ايم كه معاويه بن ابى سفيان با چه وضعى به حكومت و خلافت رسيد . بعد از آنكه اصحاب امام حسن عليه السلام آنقدر سستى نشان دادند , امام حسن يك قرارداد موقت با معاويه امضاء مى كند نه بر اساس خلافتو حكومت معاويه , بلكه بر اين اساس كه معاويه اگر مى خواهد حكومت كند براى مدت محدودى حكومت كند و بعد از آن مسلمين باشند و اختيار خودشان , و آن كسى را كه صلاح مى دانند , به خلافت انتخاب كنند , و به عبارتديگر به دنبال آن كسى كه تشخيص مى دهند صلاحيت خلافت را دارد و از طرف پيغمبر اكرم منصوب شده است, بروند . تا زمان معاويه مسئله حكومت و خلافت , يك مسئله موروثى نبود , مسئله اى بود كه درباره آن تنها دو طرز فكر وجود داشت . يك طرز فكر اين بود كه خلافت , فقط و فقط شايسته كسى است كه پيغمبر به امر خدا او را منصوب كرده باشد . و فكر ديگر اين بود كه مردم حق دارند خليفه اى براى خودشان انتخاب كنند .

 

دانلود فایل

برچسب ها: دانلود مقاله در مورد فلسفه قيام امام حسين45 ص , فلسفه قيام امام حسين45 ص , دانلود دانلود مقاله در مورد فلسفه قيام امام حسين45 ص , فلسفه , قيام , امام , حسين45 , ص , دانلود , مقاله , مورد ,

[ بازدید : 11 ]

[ سه شنبه 18 مرداد 1401 ] 16:32 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

1) شناخت نظام پيشنهادها (فرايند،فلسفه،اهداف،ضرورت ، تاريخچه

1) شناخت نظام پيشنهادها (فرايند،فلسفه،اهداف،ضرورت ، تاريخچه

1)-شناخت-نظام-پيشنهادها-(فرايند-فلسفه-اهداف-ضرورت--تاريخچهلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : ppt
نوع فایل :  powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد اسلاید : 28 اسلاید

 قسمتی از متن powerpoint (..ppt) : 
 

بنام خدا
1 ) شناخت نظام پيشنهادها (فرايند،فلسفه،اهداف،ضرورت ، تاريخچه و...)
نظام پيشنهادها نظامي است كه طبق آن فرايندهايي براي:
-ارائه و دريافت
- بررسي و اعلام نتيجه
- اجراي پيشنهادهاي مصوب
- و پاداش دهي و انگيزش
در سازمان ايجاد مي شود
و دبيرخانه (ستادي) براي انجام فعاليتهاي :
-آموزشي
- ترويجي
- نظارتي و
گزارش دهي(ارزيابي عملكرد واحدها/افراد)
ايجاد مي شود
ضمنا سيستم اطلاعاتي براي مكانيزه كردن فرمهاي نظام پيشنهادها و تهيه گزارشات بروز استقرار مي يابد.
نظام پيشنهادها چيست؟
ماموريت اصلي نظام پيشنهادها
ماموريت اصلي نظام پيشنهادها
ايجاد فضايي در سازمان است كه كليه كاركنان را ترغيب نمايد تا در زمينه كاري خويش گامهاي كوچك مستمر رو به جلو بردارند.
مسير حركتي نظام پيشنهادها
بهبودهاي
كوچك
در حيطه كار خود

 

دانلود فایل

برچسب ها: 1) شناخت نظام پيشنهادها (فرايند , فلسفه , اهداف , ضرورت , تاريخچه , دانلود 1) شناخت نظام پيشنهادها (فرايند , 1) , شناخت , نظام , پيشنهادها , (فرايند , ش ,

[ بازدید : 10 ]

[ دوشنبه 17 مرداد 1401 ] 18:32 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

ساخت وبلاگ
بستن تبلیغات [x]