لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 بررسي ساختار اجتماعي مناطق حاشيه نشين شهر ايلام چكيده: این بررسی به مطالعه و ارزیابی تطبیقی شاخصهای توسعه انسانی شهر- روستا در مناطق حاشیه نشین شهر ایلام(بان بور، بان چرمگ و کمربندی) در مقایسه با میانگین این شاخصها در سطح استان و کشور در سال 1385 می پردازد. آمارهای پایه ای داده ها مربوط به سال 1383 می باشد. جهت امکان مقایسه بهتر، آزمون بررسی ساختار اجتماعی- اقتصادی مناطق حاشیه نشین ایلام طراحی و بین خانوارهای نمونه اجراء گردید. اعتبار آزمون با کمک فرمول آلفای کرونباخ 62/0: α بدست آمد. نتایج جمع آوری اسنادی آمارها و مقایسه با نتایج آزمون حاشیه نشینی نشانگر توسعه نیافتگی و توزیع نابرابر هزینه- درآمد و دیگر شاخصهای توسعه انسانی بویژه مولفه های بهداشت و درمان و آموزش است. این نتایج همسویی بالایی با چارچوب نظری پژوهش(گیدنز، زیمل و مرتون) داشت. مهاجرت در این مناطق بیشتر در ساخت خویشاوندی و بر اثر دافعه اجتماعی- فرهنگی روستایی بوده است نه دافعه اقتصادی روستا یا جاذبه اقتصادی شهرها. آزمون فرضیات پژوهش و ترسیم شیب بتای اثرگذاری متغیر مستقل بر متغیرهای وابسته نمونه، نشانگر تاثیر بالای سواد سرپرست خانوار بیشتر بر سواد دختران و زنان این مناطق بصورت مثبت و همسو می باشد. در مجموع این بررسی یافته های نوینی در خصوص وضعیت ساختاری مناطق حاشیه نشین ایلام ارائه داده که در پایان نیز نمودارها و پیشنهاداتی آمده است. واژگان کلیدی: جامعه شناسی شهری، آسیب شناسی اجتماع شهری، مناطق حاشیه نشین ایلام، آمارها و شاخصهای توسعه مقدمه: حاشيهنشيني از پيامدهاي توسعه ناهمسو و بدريخت در نظام شهرنشيني است. بيش از 50 درصد از جمعيت جهان در شهرها سكونت دارند، فضاهايي منطقهاي كه بستري گسترده از ساختارهاي خرد و كلان ارتباطي، تعارضات اجتماعي و خشونتهاي سازمان يافته را ترسيم مينمايد. بسياري از مسائل اجتماعي-اقتصادي و سياسي در كشورهاي در حال توسعه ناشي از رشد و گسترش بدریخت نظامها و فضاهای شهرنشيني بوده است.(Homer-Dixon, 1995) در روند توسعه شهرنشيني به ويژه بعد از انقلاب صنعتي و قرن نوزدهم با دگرگوني ساختار اجتماعي-اقتصادي سنتي، توزيع نابرابر منابع و تسهيلات در فضاي منطقهاي توسعه يافته است که و با وضع مناسبات نوين اجتماعي، زمينهساز شكلگيري ساختار از ريخت افتاده اي از توسعه بودهايم. در اين ساخت به نقل از چارلز آبرامز« محدودههاي فاقد يا تقليل يافته ای از تسهيلات و خدمات شهري به وجود آمدند كه حاشيهنشينان بوده و در چرخه شهرنشيني دروازهبانان اجتماعي (social gate Keepers) ناميده شدند. (زاهدي،1382: 25) زماني كه ساختار كلان در توزيع سرمايه با ايجاد نابرابري برخي از فضاهاي منطقهاي مثل روستاها و شهرهاي كوچك را محروم مينمايد، به خلق پارهاي از نظامهاي وابسته ، حاشيهاي ، عقبمانده ، سكونتگاههاي غيرقانوني و مهاجر Marginal-Illegal دامن ميزند. (حاشيهنشيني 2، شيخاوندي، 1382: 122-121) ساكنيني كه با پذيرش يا رد اهداف ساختار كلان شهري از راه مناسبات غيرتعريف شده و وسايل غيرقانوني درصدد كسب امتيازات محروم شدهاند.(ر.ك: نظريه مرتون، مناسبات اهداف- وسيله) اين توزيع 2 بررسي ساختار اجتماعي مناطق حاشيه نشين شهر ايلام چكيده: این بررسی به مطالعه و ارزیابی تطبیقی شاخصهای توسعه انسانی شهر- روستا در مناطق حاشیه نشین شهر ایلام(بان بور، بان چرمگ و کمربندی) در مقایسه با میانگین این شاخصها در سطح استان و کشور در سال 1385 می پردازد. آمارهای پایه ای داده ها مربوط به سال 1383 می باشد. جهت امکان مقایسه بهتر، آزمون بررسی ساختار اجتماعی- اقتصادی مناطق حاشیه نشین ایلام طراحی و بین خانوارهای نمونه اجراء گردید. اعتبار آزمون با کمک فرمول آلفای کرونباخ 62/0: α بدست آمد. نتایج جمع آوری اسنادی آمارها و مقایسه با نتایج آزمون حاشیه نشینی نشانگر توسعه نیافتگی و توزیع نابرابر هزینه- درآمد و دیگر شاخصهای توسعه انسانی بویژه مولفه های بهداشت و درمان و آموزش است. این نتایج همسویی بالایی با چارچوب نظری پژوهش(گیدنز، زیمل و مرتون) داشت. مهاجرت در این مناطق بیشتر در ساخت خویشاوندی و بر اثر دافعه اجتماعی- فرهنگی روستایی بوده است نه دافعه اقتصادی روستا یا جاذبه اقتصادی شهرها. آزمون فرضیات پژوهش و ترسیم شیب بتای اثرگذاری متغیر مستقل بر متغیرهای وابسته نمونه، نشانگر تاثیر بالای سواد سرپرست خانوار بیشتر بر سواد دختران و زنان این مناطق بصورت مثبت و همسو می باشد. در مجموع این بررسی یافته های نوینی در خصوص وضعیت ساختاری مناطق حاشیه نشین ایلام ارائه داده که در پایان نیز نمودارها و پیشنهاداتی آمده است. واژگان کلیدی: جامعه شناسی شهری، آسیب شناسی اجتماع شهری، مناطق حاشیه نشین ایلام، آمارها و شاخصهای توسعه مقدمه: حاشيهنشيني از پيامدهاي توسعه ناهمسو و بدريخت در نظام شهرنشيني است. بيش از 50 درصد از جمعيت جهان در شهرها سكونت دارند، فضاهايي منطقهاي كه بستري گسترده از ساختارهاي خرد و كلان ارتباطي، تعارضات اجتماعي و خشونتهاي سازمان يافته را ترسيم مينمايد. بسياري از مسائل اجتماعي-اقتصادي و سياسي در كشورهاي در حال توسعه ناشي از رشد و گسترش بدریخت نظامها و فضاهای شهرنشيني بوده است.(Homer-Dixon, 1995) در روند توسعه شهرنشيني به ويژه بعد از انقلاب صنعتي و قرن نوزدهم با دگرگوني ساختار اجتماعي-اقتصادي سنتي، توزيع نابرابر منابع و تسهيلات در فضاي منطقهاي توسعه يافته است که و با وضع مناسبات نوين اجتماعي، زمينهساز شكلگيري ساختار از ريخت افتاده اي از توسعه بودهايم. در اين ساخت به نقل از چارلز آبرامز« محدودههاي فاقد يا تقليل يافته ای از تسهيلات و خدمات شهري به وجود آمدند كه حاشيهنشينان بوده و در چرخه شهرنشيني دروازهبانان اجتماعي (social gate Keepers) ناميده شدند. (زاهدي،1382: 25) زماني كه ساختار كلان در توزيع سرمايه با ايجاد نابرابري برخي از فضاهاي منطقهاي مثل روستاها و شهرهاي كوچك را محروم مينمايد، به خلق پارهاي از نظامهاي وابسته ، حاشيهاي ، عقبمانده ، سكونتگاههاي غيرقانوني و مهاجر Marginal-Illegal دامن ميزند. (حاشيهنشيني 2، شيخاوندي، 1382: 122-121) ساكنيني كه با پذيرش يا رد اهداف ساختار كلان شهري از راه مناسبات غيرتعريف شده و وسايل غيرقانوني درصدد كسب امتيازات محروم شدهاند.(ر.ك: نظريه مرتون، مناسبات اهداف- وسيله) اين توزيع 2 مناسبات و تسهيلات اثرات اقتصادي، اجتماعي و جنايي خواهد داشت. در اين پژوهش به ترسيم و بيان تحليلي اين ساختارها و اثرات آن در مناطق حاشيهاي و پيرامونی شهر ایلام پرداخته ميشود . طرح مسأله و بیان موضوع : طبق آمار ارائه شده در برنامه اسكان بشري سازمان ملل (2003) از هر سه نفر در جهان يك نفر در خلال 30 سال آينده، زندگي خود را در مناطق حاشيه شهرها و سكونتگاههاي غيرقانوني طي ميكند.(گاردين، 2003) در اين گزارش آمده 940 ميليون نفر در جهان (6/1جمعيت دنيا) در مناطق غيربهداشتي، بدون سرپناه و بدور از خدمات عمومي- امنيتي، شهري زندگي ميكنند؛ آفريقا با 20 درصد ، آمريكاي لاتين با 14% و 550 ميليون نفر از جمعيت آسيا در مكانهايي زندگي مينمايند كه در بيانيه سازمان مللUN,HSP مناطق حاشيهاي و غير قابل پذيرش ناميده شدهاند. كنيا- نايروبي منطقهاي حاشيه با 600 هزار نفر بزرگترين مركز حاشيهنشيني جهان با نام Kibera كامبوج، پنومپن جمعيت 230 هزار نفر حاشيهنشيني مهاجر برزيل، ريودوژانيرو منطقه حاشيهايFavelas پايهريزي شده در 1950 با 700 نفر با رشد بسيار سريع سريلانكا،كلمبو مركز قديمي شهر با صدها هزار نفر مصر، قاهره مناطق حاشيهاي در نواحي بياباني اطراف شهر كه از سوي دولت به مراكز نظامي و تخليه زبالهها انتقال يافت. هند، بمبئي دهها هزار حاشيهنشين كارگر در ايام فصل موسمي در مناطق dharavi و orangi جمعيت شهري كشورهاي در حال توسعه در 20 سال آينده (2025) با رشد بسيار انبوه با 70 ميليون نفر در سال به 4/4 ميليارد نفر خواهد رسيد. در گزارش Habitate UN. آمده در 30 سال آينده دو ميليارد نفر در سكونتگاههاي غيرقانوني، ناسالم و شلوغ اطراف شهرها خواهند بود. افريقا با بالاترين نرخ رشد 9/71 % ، اقيانوسيه 1/24%،آسياي مركزي و جنوبي 58% ، شرق آسيا 31% غرب آسيا، 1/33%، آمريكاي لاتين و حوزه كارائيب 9/31% ، آسياي جنوب شرقي 28% داراي جمعيت ساكن غيررسمي و ناسالم از نظر بهداشت و خدمات شهري هستند. گام يازدهم در هدف هفتم برنامه جهاني توسعه هزاره سازمان ملل(MDP,UN) به اسكان 100 ميليون نفر در سكونتگاههاي داراي امكانات بهداشتي و خدمات شهري اذعان دارد.(2005 اكتبر، UN. Habitat). مهمترين سؤال بعد از ارائه و دريافت اين آمارهاي شهرنشيني نزد پژوهشگران علم اجتماع اين است كه منبع اصلي اين افزايش درصد عظيم جمعيت فضاهاي شهري و اطرافآن چيست؟ پيتر گيزوسكي و توماس هومر ديكسون در پژوهش شهرنشيني و خشونت بستر مهمي از اين افزايش جمعيت را عامل مهاجرت روستائيان و مناطق فاقد امكانات رفاهي به شهرهاي بزرگ داراي توزيع بهينه تسهيلات و خدمات شهري ميدانند(Cizewsky.Thomass,1996). 3 جدول شماره 1: نرخ شهرنشيني برحسب مناطق جهان در حال توسعه
منطقه 80-1965 90-1980 2005-1990 آفريقاي جنوب صحرا 8/4 9/5 8/5 شرق آسيا 3/4 3/3 2/3 چين 3/2 5/13 1/12 آسياي جنوبي 9/3 4/3 0/4 خاورميانه و شمالآفريقا 6/4 4/4 7/4 آمريكاي لاتين 9/3 0/3 1/3 Source: Gizewsky –Thomas, "urban growth and violence, 1996.on ILO 1995 درصد بسياري از نرخ رشد شهرنشيني در جهان را مهاجرت مناطق روستايي به شهرها و كلانشهرها ميدانند، پديدهاي كه در كشورهاي درحال توسعه بسيار شديد ميباشد؛ چيزي كه آمارها نشان ميدهد: جدول 2: سهم مهاجرت در رشد شهرنشيني جهان در 95-1970
مناطق جهان حجم مهاجرت به شهرها (هزارنفر) جمعيتشهرنشيني (هزار نفر) درصد سهم مهاجرت در رشد شهرها 1995 1975 آفريقا- تانزانيا 417 8971 1602 96/84 آمريكاي لاتين، برزيل 1934 115674 66793 35/59 آسيا، ايران 505 31066 15240 84/47 Source: Gizewsky –Thomas, 1995 دلايل اصيل مهاجرت در نقاط مختلف جهان در پيوستار مهاجرتي شهر- روستا متفاوت است، (جاذبه شهري يا دافعه روستاها) مثلاً برعكس مناطق آسياي غربي و آمريكاي لاتين در نواحي آسياي جنوبي و آفريقا دافعه روستاها بزرگترين عامل مهاجرت بوده است. با وجود اين تمايزها در آينده(2015) سهم شهرنشيني و مهاجرت و سكونتگاههاي غيررسمي همچنان روندي رو به رشد خواهد داشت. (Ibid,1995)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 114 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 مقدمه: تحقيق حاضر سعي دارد كه در 2 بعد جداگانه برخي از علل مهاجرت نيروي كار در ايران را مورد بررسي قرار دهد. اگر بخواهيم عوامل اصلي مهاجرت را بطور كلي مورد تقسيمبندي قرار دهيم ميتوانيم دو دسته از عوامل را مؤثر بدانيم. گروه اول را عوامل فشار(Push Factors) مينامند كه شامل غيراقتصادي شدن فعاليتهاي كشاورزي، توزيع ناعادلانه زمين، رشد جمعيت و ثابت ماندن بازده توليد در بخش كشاورزي است. گروه دوم به عوامل كششي يا جذب(Pull Factors) موسومند كه شامل دوگانگي منطقهاي و نخصيص بيشتر منابع در بخشهاي شهري(خدمات و صنعت) و بهتر بودن سطح زندگي در مناطق شهري است. به منظور تجزيه وتحليل تأثير اين 2 دسته از عوامل از شاخصهاي درآمدهاي انتظاري در شهر از مدل هريس- تودارو استفاده ميشود. 3 در بحثهاي تئوريك و نظري به اين نتيجه ميرسيم كه نميتوان ديوار بلندي بين عوامل كشش و جذب ترسيم كرد. چون نوعي ارتباط متقابل بين اين 2 دسته از عوامل وجود دارد. به عقيدة آنها آنچه كه واقعاَ مهاجرت نيروي كار را تسريع ميكند همان دوگانگي منطقهاي است. اين 2 معتقدند كه مهاجرت در هر منطقهاي امري طبيعي است چون نوعي توالي در رشد بخشها وجود دارد و خودبهخود و به مرور زمان با جايگزين شدن عوامل توليدي بجاي يكديگر سهم نيروي كار در بخش كشاورزي در اشتغال كل كاهش مييابد و سهم بخش صنعت و خدمات افزايش مييابد. اما آنچه كه كشورهاي در حال توسعه را از كشورهاي پيشرفته متمايز ميسازد ناهمگوني در مهاجرت نيروي كار است. بطوري كه در اين كشورها محدود بودن امكانات توليد از يك طرف و محدود بودن ارتباطهاي بخش كشاورزي با ساير بخشهاي اقتصاد از طرف ديگر موجب ميشود تا اين كشورها تلاش بيشتري در جهت گسترش بخش صنعت شهري از خود نشان بدهند. 3 اين 2 گروه از عوامل اقتصادي همراه با عوامل غيراقتصادي مانند روابط و شيوه توليد، سازمان اجتماعي توليد و غيره موجب ميشوند تا از اهميت بخش كشاورزي در جريان توسعه كاسته شود و نقش پيشتاز به بخشهاي شهري واگذار شود به ويژه آنكه بخش عمدهاي از توليدات در بخش كشاورزي را كالاهاي مصرفي تشكيل ميدهند كه هر چند داراي ارتباطهاي پسين گستردهاي هستند ليكن ارتباطهاي پيشين آنها بسيار محدود و مشخص است. 5 در اين حالت بخش پيشتاز اقتصاد بخش صنعت خواهد بود تا از يك طرف به عنوان ستون اصلي و رشد عمل كند و از طرف ديگر از طريق توليد محصولات صنعتي مورد استفاده در بخش كشاورزي مانند تراكتور- پمپ آب- كمباين- كود- سم و غيره بخش كشاورزي را به جلو بكشد. بدين ترتيب بخش كشاورزي در مراحل اوليه توسعه اقتصادي قرباني جريان توسعه است و براي بهبود بايد انتظاري طولاني بكشد كه اين خود يكي از دلايل اصلي مهاجرت نيروي كار از روستاها به مناطق و مراكز شهري ميباشد. در تحقيق حاضر ابتدا بطور مجزا دوگانگي منطقهاي به عنوان عامل جذب و فشار مورد بررسي قرار گرفته است كه مشخص شود تا چه حد تفاوت در نرخهاي رشد منطقهاي و نابرابري در رابطة مبادلة بين محصولات كشاورزي و صنعتي بر مهاجرت تأثير داشته است و در نهايت در قسمت سوم نتيجهگيري و پيشنهادات ارائه خواهد شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 83 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 شهرهاي جديد شهرهاي جديد معمولاً با هدف جلوگيري از گسترش بي رويه شهرهاي بزرگ و جذب سرريز جمعيت آنها و نيز جلب مهاجرين احتمالي به عنوان موج گير تأسيس مي شوند. در شهرهاي جديد فاصله بسيار بيشتر از شهرك با شهر اصلي است و معمولاً خارج از نفوذ شهر هستند. موضوع شهرهاي جديد در ايران در حال حاضر يكي از سياست هاي اصلي وزارت مسكن در كنار بهسازي و احياي بافت قديم شهرها به خصوص شهرهاي بزرگ و توسعه بيروني (فيزيكي) شهرهاي موجود مي باشد كه محل بحث بسياري از كارشناسان اقتصادي، جامعه شناسي، معماران و شهرسازان و... مي باشد.در حال حاضر عليرغم تلاش هاي انجام شده جمعيتي در حدود ۲۰۰ هزار نفر در بيش از ده شهر جديد در كشور سكونت دارند و پيش بيني شده است در سال ۱۴۰۰ اين رقم به ۵/۳ ميليون نفر افزايش يابد. روند پيچيده تر شدن مسائل شهر و شهرنشيني (به ويژه مسأله مسكن) در سال هاي اخير سبب گرديد تا سياستگذاران آمايش زمين هاي شهري در سطح كشور از اواسط دهه ۶۰ به ايجاد موجي از طرح هاي آماده سازي زمين و نيز ايجاد شهرهاي جديد دست يابند. در حال حاضر براي ايجاد شهرهاي جديد كه حجم عمليات احداث آن در تاريخ شهرسازي ايران و حتي در ميان كشورهاي در حال توسعه نيز بي سابقه است، اهداف بسيار مهمي پيش بيني گرديده است كه هر يك از اين اهداف ناشي از تنگناها و نيازهاي موجود عرصه هاي شهري است. با اين وجود پس از گذشت چند سال از آغاز عمليات احداث شهرهاي جديد هنوز اين سؤال مطرح است كه ايجاد شهرهاي جديد چگونه مي تواند پاسخگوي اهداف پيش بيني شده باشد يا به عبارت ديگر تحت چه شرايطي و با ايجاد چه زمينه هايي اين راه حل مي تواند مطلوب و مفيد واقع شود و يا احياناً كارايي خود را از دست مي دهد و به صورت معضل جديدي در مي آيد. بدون شك نحوه اداره امور اين شهرها مؤثرترين شاخصي است كه به صورت مستقيم در چند و چون زندگي در شهرهاي جديد تأثير مي گذارند. از اين روست كه براي پاسخ به اين سؤال بايد شهرهاي جديد را به عنوان سكونتگاه هايي كه شرايط ويژه اي بر آنها حاكم است شناخت و هدف از ايجاد آنها را بررسي نمود. به طور كلي ضرورت هاي احداث نوشهرها در ايران به شرح زير است: ۱- ضرورت هاي ناشي از رشد فزاينده جمعيت و شهرنشيني ۲- ضرورت هاي ناشي از مسأله مسكن در شهرهاي بزرگ ۳- ضرورت هاي ناشي از تمركززدايي از كلان شهرها ۴- ضرورت هاي ناشي از كنترل ساخت و سازهاي بي رويه اطراف شهرها و برنامه ريزي فضايي 2 شهرهاي جديد شهرهاي جديد معمولاً با هدف جلوگيري از گسترش بي رويه شهرهاي بزرگ و جذب سرريز جمعيت آنها و نيز جلب مهاجرين احتمالي به عنوان موج گير تأسيس مي شوند. در شهرهاي جديد فاصله بسيار بيشتر از شهرك با شهر اصلي است و معمولاً خارج از نفوذ شهر هستند. موضوع شهرهاي جديد در ايران در حال حاضر يكي از سياست هاي اصلي وزارت مسكن در كنار بهسازي و احياي بافت قديم شهرها به خصوص شهرهاي بزرگ و توسعه بيروني (فيزيكي) شهرهاي موجود مي باشد كه محل بحث بسياري از كارشناسان اقتصادي، جامعه شناسي، معماران و شهرسازان و... مي باشد.در حال حاضر عليرغم تلاش هاي انجام شده جمعيتي در حدود ۲۰۰ هزار نفر در بيش از ده شهر جديد در كشور سكونت دارند و پيش بيني شده است در سال ۱۴۰۰ اين رقم به ۵/۳ ميليون نفر افزايش يابد. روند پيچيده تر شدن مسائل شهر و شهرنشيني (به ويژه مسأله مسكن) در سال هاي اخير سبب گرديد تا سياستگذاران آمايش زمين هاي شهري در سطح كشور از اواسط دهه ۶۰ به ايجاد موجي از طرح هاي آماده سازي زمين و نيز ايجاد شهرهاي جديد دست يابند. در حال حاضر براي ايجاد شهرهاي جديد كه حجم عمليات احداث آن در تاريخ شهرسازي ايران و حتي در ميان كشورهاي در حال توسعه نيز بي سابقه است، اهداف بسيار مهمي پيش بيني گرديده است كه هر يك از اين اهداف ناشي از تنگناها و نيازهاي موجود عرصه هاي شهري است. با اين وجود پس از گذشت چند سال از آغاز عمليات احداث شهرهاي جديد هنوز اين سؤال مطرح است كه ايجاد شهرهاي جديد چگونه مي تواند پاسخگوي اهداف پيش بيني شده باشد يا به عبارت ديگر تحت چه شرايطي و با ايجاد چه زمينه هايي اين راه حل مي تواند مطلوب و مفيد واقع شود و يا احياناً كارايي خود را از دست مي دهد و به صورت معضل جديدي در مي آيد. بدون شك نحوه اداره امور اين شهرها مؤثرترين شاخصي است كه به صورت مستقيم در چند و چون زندگي در شهرهاي جديد تأثير مي گذارند. از اين روست كه براي پاسخ به اين سؤال بايد شهرهاي جديد را به عنوان سكونتگاه هايي كه شرايط ويژه اي بر آنها حاكم است شناخت و هدف از ايجاد آنها را بررسي نمود. به طور كلي ضرورت هاي احداث نوشهرها در ايران به شرح زير است: ۱- ضرورت هاي ناشي از رشد فزاينده جمعيت و شهرنشيني ۲- ضرورت هاي ناشي از مسأله مسكن در شهرهاي بزرگ ۳- ضرورت هاي ناشي از تمركززدايي از كلان شهرها ۴- ضرورت هاي ناشي از كنترل ساخت و سازهاي بي رويه اطراف شهرها و برنامه ريزي فضايي 2 شهرهاي جديد شهرهاي جديد معمولاً با هدف جلوگيري از گسترش بي رويه شهرهاي بزرگ و جذب سرريز جمعيت آنها و نيز جلب مهاجرين احتمالي به عنوان موج گير تأسيس مي شوند. در شهرهاي جديد فاصله بسيار بيشتر از شهرك با شهر اصلي است و معمولاً خارج از نفوذ شهر هستند. موضوع شهرهاي جديد در ايران در حال حاضر يكي از سياست هاي اصلي وزارت مسكن در كنار بهسازي و احياي بافت قديم شهرها به خصوص شهرهاي بزرگ و توسعه بيروني (فيزيكي) شهرهاي موجود مي باشد كه محل بحث بسياري از كارشناسان اقتصادي، جامعه شناسي، معماران و شهرسازان و... مي باشد.در حال حاضر عليرغم تلاش هاي انجام شده جمعيتي در حدود ۲۰۰ هزار نفر در بيش از ده شهر جديد در كشور سكونت دارند و پيش بيني شده است در سال ۱۴۰۰ اين رقم به ۵/۳ ميليون نفر افزايش يابد. روند پيچيده تر شدن مسائل شهر و شهرنشيني (به ويژه مسأله مسكن) در سال هاي اخير سبب گرديد تا سياستگذاران آمايش زمين هاي شهري در سطح كشور از اواسط دهه ۶۰ به ايجاد موجي از طرح هاي آماده سازي زمين و نيز ايجاد شهرهاي جديد دست يابند. در حال حاضر براي ايجاد شهرهاي جديد كه حجم عمليات احداث آن در تاريخ شهرسازي ايران و حتي در ميان كشورهاي در حال توسعه نيز بي سابقه است، اهداف بسيار مهمي پيش بيني گرديده است كه هر يك از اين اهداف ناشي از تنگناها و نيازهاي موجود عرصه هاي شهري است. با اين وجود پس از گذشت چند سال از آغاز عمليات احداث شهرهاي جديد هنوز اين سؤال مطرح است كه ايجاد شهرهاي جديد چگونه مي تواند پاسخگوي اهداف پيش بيني شده باشد يا به عبارت ديگر تحت چه شرايطي و با ايجاد چه زمينه هايي اين راه حل مي تواند مطلوب و مفيد واقع شود و يا احياناً كارايي خود را از دست مي دهد و به صورت معضل جديدي در مي آيد. بدون شك نحوه اداره امور اين شهرها مؤثرترين شاخصي است كه به صورت مستقيم در چند و چون زندگي در شهرهاي جديد تأثير مي گذارند. از اين روست كه براي پاسخ به اين سؤال بايد شهرهاي جديد را به عنوان سكونتگاه هايي كه شرايط ويژه اي بر آنها حاكم است شناخت و هدف از ايجاد آنها را بررسي نمود. به طور كلي ضرورت هاي احداث نوشهرها در ايران به شرح زير است: ۱- ضرورت هاي ناشي از رشد فزاينده جمعيت و شهرنشيني ۲- ضرورت هاي ناشي از مسأله مسكن در شهرهاي بزرگ ۳- ضرورت هاي ناشي از تمركززدايي از كلان شهرها ۴- ضرورت هاي ناشي از كنترل ساخت و سازهاي بي رويه اطراف شهرها و برنامه ريزي فضايي 2 شهرهاي جديد شهرهاي جديد معمولاً با هدف جلوگيري از گسترش بي رويه شهرهاي بزرگ و جذب سرريز جمعيت آنها و نيز جلب مهاجرين احتمالي به عنوان موج گير تأسيس مي شوند. در شهرهاي جديد فاصله بسيار بيشتر از شهرك با شهر اصلي است و معمولاً خارج از نفوذ شهر هستند. موضوع شهرهاي جديد در ايران در حال حاضر يكي از سياست هاي اصلي وزارت مسكن در كنار بهسازي و احياي بافت قديم شهرها به خصوص شهرهاي بزرگ و توسعه بيروني (فيزيكي) شهرهاي موجود مي باشد كه محل بحث بسياري از كارشناسان اقتصادي، جامعه شناسي، معماران و شهرسازان و... مي باشد.در حال حاضر عليرغم تلاش هاي انجام شده جمعيتي در حدود ۲۰۰ هزار نفر در بيش از ده شهر جديد در كشور سكونت دارند و پيش بيني شده است در سال ۱۴۰۰ اين رقم به ۵/۳ ميليون نفر افزايش يابد. روند پيچيده تر شدن مسائل شهر و شهرنشيني (به ويژه مسأله مسكن) در سال هاي اخير سبب گرديد تا سياستگذاران آمايش زمين هاي شهري در سطح كشور از اواسط دهه ۶۰ به ايجاد موجي از طرح هاي آماده سازي زمين و نيز ايجاد شهرهاي جديد دست يابند. در حال حاضر براي ايجاد شهرهاي جديد كه حجم عمليات احداث آن در تاريخ شهرسازي ايران و حتي در ميان كشورهاي در حال توسعه نيز بي سابقه است، اهداف بسيار مهمي پيش بيني گرديده است كه هر يك از اين اهداف ناشي از تنگناها و نيازهاي موجود عرصه هاي شهري است. با اين وجود پس از گذشت چند سال از آغاز عمليات احداث شهرهاي جديد هنوز اين سؤال مطرح است كه ايجاد شهرهاي جديد چگونه مي تواند پاسخگوي اهداف پيش بيني شده باشد يا به عبارت ديگر تحت چه شرايطي و با ايجاد چه زمينه هايي اين راه حل مي تواند مطلوب و مفيد واقع شود و يا احياناً كارايي خود را از دست مي دهد و به صورت معضل جديدي در مي آيد. بدون شك نحوه اداره امور اين شهرها مؤثرترين شاخصي است كه به صورت مستقيم در چند و چون زندگي در شهرهاي جديد تأثير مي گذارند. از اين روست كه براي پاسخ به اين سؤال بايد شهرهاي جديد را به عنوان سكونتگاه هايي كه شرايط ويژه اي بر آنها حاكم است شناخت و هدف از ايجاد آنها را بررسي نمود. به طور كلي ضرورت هاي احداث نوشهرها در ايران به شرح زير است: ۱- ضرورت هاي ناشي از رشد فزاينده جمعيت و شهرنشيني ۲- ضرورت هاي ناشي از مسأله مسكن در شهرهاي بزرگ ۳- ضرورت هاي ناشي از تمركززدايي از كلان شهرها ۴- ضرورت هاي ناشي از كنترل ساخت و سازهاي بي رويه اطراف شهرها و برنامه ريزي فضايي
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 110 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
منظور از مطالعات حاضر بررسی و شناخت تحقیقات آب و هوایی و تعیین اقلیم حوضه مذکور می باشد که برای رسیدن به این مقصود لازم است آمار و اطلاعات ایستگاه های هواشناسی مجاور آن مورد بررسی و تجزیه قرار گیرد. برای تعیین پارامترهای هواشناسی از ایستگاه کلیماتولوژی فریدونشهر که در فاصله 30 کیلومتری شمالشرقی ونزدیکترین و کاملترین ایستگاه به حوضة مربوطه می باشد استفاده شده است و این ایستگاه در ارتفاع 2490 متری نسبت به سطح آزاد دریا و بین طول 0 عرض و 0 در 170 کیلومتری غرب اصفهان قرار دارد لذا پس از تحقیق و بررسی و تکمیل آمار 25 سالة فریدونهشر(1355 – 1354 الی 1379 – 1378) پارامتر های هواشناسی، محاسبه و نتیجة آن در جدول شمارة(1) درج شده است. نگاهی به موقعیت طبیعی منطقه و عوامل اصلی که سازند های بنیادی بشمار می آیند مشخص می سازد که آب وهوای منطقة مطالعاتی متأثر از دو ویژگی اصلی است. الف- کوهستانی بودن منطقه که تقریباً بر تمامی پدیده های هواشناسی اثر می گذارد و فاکتور اصلی تنوع اقلیمی آن به شمار می آید. ب- بخش های غربی منطقه در معرض جریانهای مرطوبی است که از بخش شمال غربی، غرب، و جنوب غربی، منطقه را تحت تأثیر قرار می دهد و در صعود هوا بر دامنة کوه ها بخش اعظم بار رطوبتی آن، بصورت نزولات جوی برف و باران تخلیه می گردد. ج- بخش شرقی در معرض ریزشهای هوایی است که در بخش غربی، تحت تأثیر فرسایش رطوبتی پشگفته قرار گرفته است و بدین دلیل میزان بارش از غرب به شرق کاهش می یابد. بطورکلی اساس گردشهای جوی اختلاف در جه حرارت بین قطبین و استواست. محرک های اصلی جریانهای هوا در ایران مراکز کم فشار و پرفشاری هستند که نیمکره شمالی و برروی فلات ایران تشکیل می شوند مرکز پرفشار بعنوان مرکز هدایت و صدور جریانات جوی مراکز کم فشار بعنوان مرکز مکش و جذب آنها عمل می کنند. معمولاً در عرض های جغرافیایی متوسط، حرکت توده ها و جریانات هوا از باختر به خاور می باشد وکشور ایران به دلیل قرار گرفتن در عرض جغرافیایی متوسط دارای جریانات کلی باختری می باشد که سیستم فشار زیاد دینامیکی جنب حاره بر روی آن کاملاً گسترش می یابد. 4-2- ریزشهای جوی ماهیانه: یکی از پارامترهای اساسی در مطالعات آبخیزداری بررسی و شناخت ریزشهای جوی ماهیانه بوده که با استفاده از آن در مدیریت آبخیزداری می توان پوشش گیاهی، آب و خاک را با برنامه ریزی و اجرای طرح های مناسب رشد و توسعه داد. برای محاسبات ریزشهای جوی میانگین ماهیانه و سالیانه از ایستگاه کلیماتولوژی فرویدونشهر استفاده شد است. لذا بررسی توزیع بارندگی ماهیانه که نشان دهنده رژیم بارندگی هر منطقه می باشد بیانگر مدیترانه ای بودن رژیم بارندگی منطقه است این رژیم در بهار و پائیز بر بخش وسیعی از ایران حاکم است بطور کلی در این رژیم، بارندگی ماهیانه کاهش یافته و بالاخره در فروردین ماه و اردیبهشت ماه بارنگی منظم در منطقه خاتمه می یابد. از این رو حجم عمده ریزشهای جوی در فصل پائیز و زمستان متمرکز می باشد و فصل خشک سال از اواخر اردیبهشت ماه تا اوایل مهر می باشد. توزیع و تغییرات بارندگی ماهیانه و فصلی فریدونشهر در جدول(3) و نمودارهای (1) و (2) رسم شده است. بررسی این نتایج که معرف رژیم بارندگی منطقه می باشد، نشان می دهند که بطور کلی بیشترین میزان بارندگی غالباً در اسفندماه ریزش می نماید و در برخی موارد بهمن ماه بعنوان پرباران ترین ماه شناخته شده است. جدول شماره(4) ریزشهای جوی ماهیانه فردونشهر از سال آبی 55-1354 الی 79-1378 درج شده است. براساس این جدول بیشترین بارندگی ماهیانه در آذرماه به میزان 270 میلیمتر و کمترین میزان بارندگی ماهیانه در ماههای فصل تابستان که بسیار ناچیز است. همچنین طی این دوره آماری سال آبی 72-1371 میلیمتر بارندگی مرطوبترین سال و سال آبی 64- 1363 با 9/292 میلیمتر خشکترین سال می باشد. در نمودارهای شماره(3) و (5) به ترتیب تغییرات ماهیانه حداقل، متوسط وحداکثر بارش – درصد تجمعی بارش ماهیانه و ضریب تغییرات بارش ماهیانه فریدونشهر ترسیم شده است. جدول شماره(3): توزیع بارندگی ماهیانه و فصلی ایستگاه فریدونشهر ماه Mm بارندگی درصد ماهیانه% Mm بارندگی فصلی درصد فصلی % فروردین 2/68 9/12 97 4/18 اردیبهشت 27 1/5 خرداد 8/1 35/0 تیر 1/1 22/0 1/1 2/0
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
از شار تا شهر فصل اول: شهر نشيني ، شهر گرايي و شهر سازي قبل از اسلام در دوران قبل از اسلام 3 شيوه شهر نشيني داشتيم كه عبارتند از: شيوه پارسي: اين شيوه از قرن نهم (ق.م) با ساختن اولين شار ؟ الهام گرفته از (شهر – تپه) هاي بين النحرين (زيگرات) شروع شده و با شكوفايي شارهاي پارسي از شوش – استمز پاسارگاد و ... به اوج خود رسيده است. شيوه يا ميان شيوه پارسي هلن: بعد از حركت بي بازگشت يونانيان به سمت شرق تلفيقي عظيم از فرهنگهاي غربي و شرقي آن روزگاران صورت پذيرد كه ؟ از فرهنگ (شهر – دولتهاي)يوناني و آميخته شده با فرهنگ (شهر - ؟) شرقي است. شيوه شهر نشيني قبل از اسلام، 3 مرحله متفاوتي در شهر گراي و شهر نشيني كه دوران را شامل مي شود كه عبارتند از: مرحله شكل گيري و پيدايش پديده شهر: كه رشد آن در دوران ماد و بالندگي آن در دوران هخامنش است بين قرنهاي نهم تا هفتم (ق.م) قبل از اين مرحله 2 گونه جامعه مفهوم داشته است: 1) جامعه ايلي (كوچ رو) 2) جامعه روستايي (يكجانشيني) از شار تا شهر فصل اول: شهر نشيني ، شهر گرايي و شهر سازي قبل از اسلام در دوران قبل از اسلام 3 شيوه شهر نشيني داشتيم كه عبارتند از: شيوه پارسي: اين شيوه از قرن نهم (ق.م) با ساختن اولين شار ؟ الهام گرفته از (شهر – تپه) هاي بين النحرين (زيگرات) شروع شده و با شكوفايي شارهاي پارسي از شوش – استمز پاسارگاد و ... به اوج خود رسيده است. شيوه يا ميان شيوه پارسي هلن: بعد از حركت بي بازگشت يونانيان به سمت شرق تلفيقي عظيم از فرهنگهاي غربي و شرقي آن روزگاران صورت پذيرد كه ؟ از فرهنگ (شهر – دولتهاي)يوناني و آميخته شده با فرهنگ (شهر - ؟) شرقي است. شيوه شهر نشيني قبل از اسلام، 3 مرحله متفاوتي در شهر گراي و شهر نشيني كه دوران را شامل مي شود كه عبارتند از: مرحله شكل گيري و پيدايش پديده شهر: كه رشد آن در دوران ماد و بالندگي آن در دوران هخامنش است بين قرنهاي نهم تا هفتم (ق.م) قبل از اين مرحله 2 گونه جامعه مفهوم داشته است: 1) جامعه ايلي (كوچ رو) 2) جامعه روستايي (يكجانشيني) اولين شهر – قدرت در زمان ماد در فلات ايران شكل گرفت كه همان هكمتانه – هكموان همدان است. شار مادي در اين مرحله عبارت است از : قلعه اي محكم و قوي بر فراز تپه يا نقطه سوق الجيشي خاص كه در ؟ و در پس ديوارهايش نقاط زيستي كوچك و بزرگ پراكنده اند. در اين مرحله قلعه مركز واقعي مديريت و سازماندهي منطقه وسيعي تحت لفظ خويش است. منطقه اي كه هر 3 جامعه ايلي - روستايي و شهري در آن مقدم گرفته اند. پارسيان شهر محل اقامت خود را از روي نقشه اي بنا مي كنند كه توسط موبدان تقديس شده بود و شهر ها هم به صورت مربعي بوده است به طول يك ميدان كه ؟ به ميل خود و به يك نفس بدور (700*700) پس از دولت هخامنش قدرت به روستا جامعه دولت سالار مي رسد كه سازمان اجتماعي را بر مبناي طبقات مشخص زير سامان مي دهد: اشرافيت دودماني: كه در رأس آن 7 دودمان متشكله جامعه هخامنش قرار گرفته است. ؟ و روحانيون: اين گروه اجتماعي منادي جنبه آسماني و مذهبي دولت پارسي است و به تعبيري ديگر چهره مذهبي آن را مي نمايد. اشرافيت دهقاني: اين طبقه اجتماعي بيان كننده نقش و قدرتي است كه جامعه روستايي در روزگاران باستان دارد. كه حضور اين اشرافيت در شهر پارسي نشان از يگانگي كار اجتماعي دارد. بازرگانان و پيشه وران: توليد صنعتي و مبادله از مهمترين دستاوردهاي اين طبقه بوده است. چهره شارهاي پارسي از ديدگاه ريخت شناسي شهري از فضاهاي زير تركيب شده است: اثر حكومتي: مجموعه اي مركب از كاخها، ؟ ، ايوانها، تأسيسات نظامي و اداري و ذخائر و انبارهاي آذوقه كه در با اهميت ترين نقطه سوق الجيشي شهر قرار گرفته و با ديوارهاي سنگيني محافظت مي گردد شارميدني: مجموعه اي مركب از محلات خاص براي استقرار طبقات خاص (ممتاز) با خانه هاي كم وبيش مشابه با بازاري در درون آن و محصور در ديواري سنگين با دروازه هايي براي ورود و خروج. شار بيروني: مجموعه اي مركب از محلات و خانه ها، بازارها و باغات و مزارع پراكنده در سطحي وسيع كه اكثريت جامعه شهري ان روزگاران در آن سكني داشتند. مرحله پيدايش (نو شهرها) و تجربه سازماندهي شبكه شهري در سازمان فضايي كشور: قرن سوم (ق.م) در اين مرحله بنيانگذاري شهرهاي جديد با مفهومي دوگانه از (شهر – دولت) يوناني و (شهر – قدرت) پارسي نقش تاريخي خود در سازماندهي فضايي كشور را بازي مي كند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 133 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1-1- مقدمه انسانها در بدو تولد همچون کاغذی سفیدند که هنوز چیزی بر آن نوشته نشده است و هر آنچه بر آنها بنویسیم در آینده همان را خواهیم خواند. بعبارت دیگر شخصیت اجتماعی و فرهنگی فرزندان توسط رسانه ها، خانواده، مدرسه و محیطهای اجتماعی دیگر ساخته می شود. عملکرد و تأثیر این منابع بر افراد یکسان نیست، اما بر اساس نتایج تحقیقات بیشترین تأثیر در روند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری انسان و در نتیجه شخصیت روانی و فرهنگی او تا قبل از 6 سالگی پایه ریزی می شود و افراد این زمان را بیشتر در خانواده می گذرانند. در مواقعی که خانواده بتواند با روابط آموزشی صحیح فرزند را به سمت خود جذب کند، تأثیر نیروهای دیگر به حداقل خواهد رسید (منادی، 1384). ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سالها نظر صاحب نظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط اطراف او را بوجود می آورد. کودک در خانواده پندارهای اولیه را دربارۀ جهان فرا می گیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می یابد، شیوه های سخن گفتن را می آموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می گیرد و سرانجام نگرشها، اخلاق و روحیاتش شکل می گیرد و به عبارتی اجتماعی می شود (حسینی نسب،احمدیان و روانبخش،1384). رابطۀ والدین با فرزندان یا شیوه های فرزندپروری در گذر از اعمالی است که اهداف گوناگون را در بر دارد. تربیت اخلاقی و روانی، شناسایی، رشد و پیشرفت استعدادهای فرزندان، آموزش مهارتهای اجتماعی، آشنا کردن با قوانین و هنجارهای جامعه از دید والدین از جملۀ این اهداف هستند. پارسونز 1-1- مقدمه انسانها در بدو تولد همچون کاغذی سفیدند که هنوز چیزی بر آن نوشته نشده است و هر آنچه بر آنها بنویسیم در آینده همان را خواهیم خواند. بعبارت دیگر شخصیت اجتماعی و فرهنگی فرزندان توسط رسانه ها، خانواده، مدرسه و محیطهای اجتماعی دیگر ساخته می شود. عملکرد و تأثیر این منابع بر افراد یکسان نیست، اما بر اساس نتایج تحقیقات بیشترین تأثیر در روند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری انسان و در نتیجه شخصیت روانی و فرهنگی او تا قبل از 6 سالگی پایه ریزی می شود و افراد این زمان را بیشتر در خانواده می گذرانند. در مواقعی که خانواده بتواند با روابط آموزشی صحیح فرزند را به سمت خود جذب کند، تأثیر نیروهای دیگر به حداقل خواهد رسید (منادی، 1384). ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سالها نظر صاحب نظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط اطراف او را بوجود می آورد. کودک در خانواده پندارهای اولیه را دربارۀ جهان فرا می گیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می یابد، شیوه های سخن گفتن را می آموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می گیرد و سرانجام نگرشها، اخلاق و روحیاتش شکل می گیرد و به عبارتی اجتماعی می شود (حسینی نسب،احمدیان و روانبخش،1384). رابطۀ والدین با فرزندان یا شیوه های فرزندپروری در گذر از اعمالی است که اهداف گوناگون را در بر دارد. تربیت اخلاقی و روانی، شناسایی، رشد و پیشرفت استعدادهای فرزندان، آموزش مهارتهای اجتماعی، آشنا کردن با قوانین و هنجارهای جامعه از دید والدین از جملۀ این اهداف هستند. پارسونز 1-1- مقدمه انسانها در بدو تولد همچون کاغذی سفیدند که هنوز چیزی بر آن نوشته نشده است و هر آنچه بر آنها بنویسیم در آینده همان را خواهیم خواند. بعبارت دیگر شخصیت اجتماعی و فرهنگی فرزندان توسط رسانه ها، خانواده، مدرسه و محیطهای اجتماعی دیگر ساخته می شود. عملکرد و تأثیر این منابع بر افراد یکسان نیست، اما بر اساس نتایج تحقیقات بیشترین تأثیر در روند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری انسان و در نتیجه شخصیت روانی و فرهنگی او تا قبل از 6 سالگی پایه ریزی می شود و افراد این زمان را بیشتر در خانواده می گذرانند. در مواقعی که خانواده بتواند با روابط آموزشی صحیح فرزند را به سمت خود جذب کند، تأثیر نیروهای دیگر به حداقل خواهد رسید (منادی، 1384). ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سالها نظر صاحب نظران و متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط اطراف او را بوجود می آورد. کودک در خانواده پندارهای اولیه را دربارۀ جهان فرا می گیرد، از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می یابد، شیوه های سخن گفتن را می آموزد، هنجارهای اساسی رفتار را یاد می گیرد و سرانجام نگرشها، اخلاق و روحیاتش شکل می گیرد و به عبارتی اجتماعی می شود (حسینی نسب،احمدیان و روانبخش،1384). رابطۀ والدین با فرزندان یا شیوه های فرزندپروری در گذر از اعمالی است که اهداف گوناگون را در بر دارد. تربیت اخلاقی و روانی، شناسایی، رشد و پیشرفت استعدادهای فرزندان، آموزش مهارتهای اجتماعی، آشنا کردن با قوانین و هنجارهای جامعه از دید والدین از جملۀ این اهداف هستند. پارسونز Parsons.1 نیز دو کارکرد اساسی یعنی اجتماعی کردن و شکوفایی شخصیت فرزند را برای خانواده در نظر می گیرد (اعزازی،1376، نقل از منادی،1384). بدون تردید خانواده و چگونگی روابط میان اعضای خانواده و کیفیت روابط والـدین با فــرزندان در شکل گیری شخصیت و رشد اجتماعی، عاطفی و عقلانی فرزندان نقش و اهمیت فراوانی دارد. همانطور که سهرابی و حسنی (1386) عنوان می کنند که شیوه های فرزندپروری والدین هم یک عامل ایجاد کننده و هم یک عامل بازدارندۀ رفتارهای ضد اجتماعی در نوجوانان است. مطالعاتی که نشان داده اند رفتارهای ضد اجتماعی در اثر شیوه های فرزندپروری نامناسب افزایش می یابند، بیشتر بر شیوه های فرزندپروری استبدادی یا سهل گیر تأکید دارند. اثرات و نفوذ خانواده در رشد کودک و نوجوان بی شمار است. خویشتن پنداری و احساس ارزشمندی نوجوانان از نگرشهای اعضای خانواده نسبت به او نشأت می گیرد. هرگاه والدین در هر یک از مراحل رشد به کودک مسئولیتی در خـــور توانش بدهند، به تدریج دربارۀ خــــود به عنوان یک فــرد قابل اعتماد و شایسته می اندیشد. اگر والدین صادقانه به او محـبت کنند، او دوست داشتن دیگران و یاری رساندن به دیگران را یاد می گیرد و بالاخره اگر والدین از اعتماد او نسبت به استقلال یافتن جلوگیری بعمل نیاورند، او قادر خواهد بود در خلال دورۀ نوجوانی به درجه و میزان لازمی از آزادی دست یابد و به تدریج خود را از وابستگی کودکانه رها سازد (نوابی نژاد،1373). تمامی این موارد در نهایت به افزایش شایستگی اجتماعی فرزند می انجامد. همانطور که ابوالقاسمی و همکاران (1390) شایستگی اجتماعی را توانایی عملکرد انسان در اجرای استقلال شخصی و مسئولیت پذیری اجتماعی، توانایی مراقبت از خود و یاری رساندن به دیگران می دانند. با توجه به اهمیت دورۀ نوجوانی و بحرانی بودن آن لزوم پژوهشی مبنی بر ارتباط شیوه های فرزندپروری والدین و شایستگی های اجتماعی فرزند- والد با پذیرش اجتماعی دانش آموزان نوجوان احساس می شد. امید است یافته های این تحقیق با توصیف وضعیت موجود شیوه های فرزندپروری والدین و ارتباط آن با شایستگی اجتماعی و پذیرش اجتماعی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 فهرست : اطلاعات جغرافیایی شهر مشهد.............................................................................................1 موقعیت جغرافیایی.................................................................................................................3 تاریخچه شهر مشهد..............................................................................................................3 تحول شهرنشینی در مشهد..................................................................................................8 مشهد پیش از اسلام.............................................................................................................10 مشهد در دوره اسلامی..........................................................................................................10 مشهد در دوره امویان............................................................................................................11 3 مشهد در دوره عباسیان.......................................................................................................11 از توس تا مشهد...................................................................................................................12 بناهای تاریخی شهر مشهد..................................................................................................12 منابع.....................................................................................................................................16 اطلاعات جغرافیایی شهر مشهد محدوده مورد مطالعه آمارگیری های ترافیک و مطالعات جامع حمل و نقل ترافیک مشهد شامل 141 ناحیه درونی و 16 ناحیه اطراف و 6 محور ارتباطی است. نواحی اطراف 3 شامل بخش های طوس (منهای 141 ناحیه) تبادکان، کنویست، میامی، سرجام، طرقبه، شاندیز، میان ولایت، درزآب، سنگ بست، گلمکان، بیزکی، ابروان، پایین ولایت، فریمان، قلندر آباد، بالابلند، سفید سنگ، پیوه ژن، رادکان، چناران، بقمچ است. شش محور ارتباطی محورهای سرخس، فریمان، تربت حیدریه، نیشابور، قوچان و کلات است.
اطلاعات جغرافیایی شهر مشهد سال 1385-1384 1 مساحت مناطق شهرداری مشهد 195 کیلومتر مربع 2 مساحت مناطق ترافیکی مشهد 275 کیلومتر مربع 3 متوسط عرض شهرمشهد 10 کیلومتر 4 متوسط طول شهرمشهد 20 کیلومتر 5 نوع آب و هوا نسبتا خشک 6 موقعیت از لحاظ زلزله خیزی درناحیه زلزله خیزبا خطرنسبی متوسط تا زیادقراردارد 7 طول جغرافیايی '36 59 8 عرض جغرافیايی '17 36 9 متوسط ارتفاع ازدریا 990 متر
ویژگی اجتمای-اقتصادی 1384(بهنگام سازی 1385(بهنگام سازی 1395(مطالعات جامع 4 ) ) ) 1 جمعیت ساکن 2399503 2457083 3072156 2 تعداد دانش آموزدر محل سکونت 921806 947812 1167419 3 تعداد دانشجو در محل سکونت 55448 57619 70352 4 تعداد دانشجو در محل تحصیل 46234 47544 54382 5 جمعیت شاغل 617071 632197 716037 6 تعداد کارمندان درمحل شغل 1188094 121252 - 7 تعداد اشتغال درمحل شغل - - 678896 8 تعداد واحد کسب تجاری 156517 199223 - 9 تعدادوسایل نقلیه سواری شخصی تحت مالکیت ساکنین مشهد 203408 236280 233483 10 تعدادا کلاس های ابتدایی و راهنمايی 18712 - 22818 11 تعداد کلاس دبیرستانی 4778 - 5824
برآورد جمعیت مناطق 12 گانه شهرداری شهرمشهد درسال 1385 منطقه شهرداري تعداد خانوار جمعيت مرد زن كل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 149 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 1 فهرست مطالب عنوان صفحه مقدمه فصل اول طرح تحقيق، كليات طرح و مسأله آن طرح مسئله موضوع تحقيق هدف تحقيق انگيزه تحقيق ضرورت تحقيق روش تحقيق جامعه آماري روش نمونه گيري نحوه جمع آوري اطلاعات فرضيات تحقيق تعريف مفاهيم و متغيرهاي مورد مطالعه گرايش كشش 1 1 فهرست مطالب عنوان صفحه مقدمه فصل اول طرح تحقيق، كليات طرح و مسأله آن طرح مسئله موضوع تحقيق هدف تحقيق انگيزه تحقيق ضرورت تحقيق روش تحقيق جامعه آماري روش نمونه گيري نحوه جمع آوري اطلاعات فرضيات تحقيق تعريف مفاهيم و متغيرهاي مورد مطالعه گرايش كشش 1 1 فهرست مطالب عنوان صفحه مقدمه فصل اول طرح تحقيق، كليات طرح و مسأله آن طرح مسئله موضوع تحقيق هدف تحقيق انگيزه تحقيق ضرورت تحقيق روش تحقيق جامعه آماري روش نمونه گيري نحوه جمع آوري اطلاعات فرضيات تحقيق تعريف مفاهيم و متغيرهاي مورد مطالعه گرايش كشش 1 1 فهرست مطالب عنوان صفحه مقدمه فصل اول طرح تحقيق، كليات طرح و مسأله آن طرح مسئله موضوع تحقيق هدف تحقيق انگيزه تحقيق ضرورت تحقيق روش تحقيق جامعه آماري روش نمونه گيري نحوه جمع آوري اطلاعات فرضيات تحقيق تعريف مفاهيم و متغيرهاي مورد مطالعه گرايش كشش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 70 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تحولات جمعيت شهر رامسر جمعيت شهر رامسر در طول يكدوره بيست ساله (از سال 1355 تا سال 1375) از 19293 نفر به 28954 رسيده و حدوداً 5/1 برابر شده است كه حاكي از رشد متوسط ساليانه به ميزان 05/2 درصد در طول بيست ساله مذكور است. ولي اين ميزان طي دوره اول (65ـ1355) از حدود 8/2 درصد به 3/1 درصد در طول دوره دوم (75ـ1365) رسيده است. جدول شماره 10 تحولات جمعيت رامسر را بر مبناي آمار رسمي حاصل از سرشماريهاي مركز آمار ايران را نشان ميدهد. براساس جدول فوق در هر دو دهه مورد بررسي رامسر به عنوان يك شهر مهاجر فرست عمل كرده (نرخ رشد جمعيت كشور طي دهه 55ـ1365 برابر 91/3 و طي دهه 75ـ1365 برابر 96/1 درصد و نرخ رشد جمعيت مناطق شهري طي دهه اول برابر 4/5 درصد و طي دهه دوم برابر 2/3 درصد است) و در هر دو دهه مورد بررسي نرخ رشد جمعيت اين شهر از نرخ رشد طبيعي جمعيت در سطح كشور كمتر بوده است. از مهمترين دلائل اين امر طي دهه 65ـ1355 را ميتوان به وقوع انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي عراق عليه ايران و حذف سياست كنترل مواليد از سوي دولت اشاره كرد كه باعث ايجاد بحران جمعيتي در سطح ملي بوده و به تخليه جمعيت شهرهاي كوچك و جذب آنها در مراكز جمعيتي بزرگتر انجاميده است كه امكان اشتغال بيشتري در آنها مي تحولات جمعيت شهر رامسر جمعيت شهر رامسر در طول يكدوره بيست ساله (از سال 1355 تا سال 1375) از 19293 نفر به 28954 رسيده و حدوداً 5/1 برابر شده است كه حاكي از رشد متوسط ساليانه به ميزان 05/2 درصد در طول بيست ساله مذكور است. ولي اين ميزان طي دوره اول (65ـ1355) از حدود 8/2 درصد به 3/1 درصد در طول دوره دوم (75ـ1365) رسيده است. جدول شماره 10 تحولات جمعيت رامسر را بر مبناي آمار رسمي حاصل از سرشماريهاي مركز آمار ايران را نشان ميدهد. براساس جدول فوق در هر دو دهه مورد بررسي رامسر به عنوان يك شهر مهاجر فرست عمل كرده (نرخ رشد جمعيت كشور طي دهه 55ـ1365 برابر 91/3 و طي دهه 75ـ1365 برابر 96/1 درصد و نرخ رشد جمعيت مناطق شهري طي دهه اول برابر 4/5 درصد و طي دهه دوم برابر 2/3 درصد است) و در هر دو دهه مورد بررسي نرخ رشد جمعيت اين شهر از نرخ رشد طبيعي جمعيت در سطح كشور كمتر بوده است. از مهمترين دلائل اين امر طي دهه 65ـ1355 را ميتوان به وقوع انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي عراق عليه ايران و حذف سياست كنترل مواليد از سوي دولت اشاره كرد كه باعث ايجاد بحران جمعيتي در سطح ملي بوده و به تخليه جمعيت شهرهاي كوچك و جذب آنها در مراكز جمعيتي بزرگتر انجاميده است كه امكان اشتغال بيشتري در آنها مي رفته است. در رابطه با كاهش نرخ رشد جمعيت شهر رامسر طي دهه دوم ضمن اشاره به پيگيري مجدد سياست كنترل مواليد از سوي دولت ميتوان به كاهش فرصتهاي اشتغال در اين شهر نيز اشاره كرد. جدول شماره 10ـ تحولات جمعيت و نرخ رشد سالانه شهر رامسر ؟؟ ساخت و تركيب سني جمعيت بررسي تركيب سنتي جمعيت شهر رامسر در سال 1375 نشان ميدهد كه از كل جمعيت رامسر 9622 نفر معادل 2/33 درصد در گروه سني كمتر از 15 سال و 17980 نفر معادل 1/62 درصد در گروه سني 64ـ15 سال و 1352 نفر معادل 7/4 درصد در گروه سني 65 سال و بيشتر قرار دارند، اين ارقام در مقايسه با تركيب جمعيت در سال 1365 بيانگر كاهش سهم افراد كمتر از پانزده سال طي دهه 75ـ1365 و افزايش افراد در سن كار طي همين مدت مي باشد بطوريكه سهم افراد كمتر از پانزده سال از 2/39 درصد از كل جمعيت شهر رامسر در سال 1365 به حدود 2/33 درصد از كل جمعيت شهر رامسر در سال 1375 كاهش پيدا كرده و طي همين مدت سهم افراد در سن كار از 1/58 درصد به 1/62 درصد افزايش پيدا كرده است. (جدول شماره 11). ارقام فوق در وهله اول نشاندهنده روند و پروسه تركيب سني از يك ساخت كاملاً جوان به يك ساخت متعادل سني بوده و ثانياً اين امر خود بيانگر بالابودن نيروي بالفعل آماده براي فعاليت در شهر رامسر ميباشد كه در برنامهريزيهاي اقتصادي و جمعيتي ميبايستي مدنظر بشد. جدول شماره 12 نشاندهنده تركيب سني جمعيت شهر رامسر بصورت تفصيلي در دو مقطع سرشماري سالهاي 1365 و 1375 ميباشد. در سال 1375 از جمعيت اين شهر 384 نفر را اطفال كمتر از يكساله، 2473 نفر را افراد 1ـ5 ساله، 3484 نفر را افراد 6ـ10 ساله، 3281 نفر را افراد 11ـ14 ساله، 5129 نفر را افراد 15ـ24 ساله، 12607 نفر را افراد 25ـ64 ساله و 1349 نفر را افراد 65 ساله و بيشتر تشكيل مي
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 70 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
تحولات جمعيت شهر رامسر جمعيت شهر رامسر در طول يكدوره بيست ساله (از سال 1355 تا سال 1375) از 19293 نفر به 28954 رسيده و حدوداً 5/1 برابر شده است كه حاكي از رشد متوسط ساليانه به ميزان 05/2 درصد در طول بيست ساله مذكور است. ولي اين ميزان طي دوره اول (65ـ1355) از حدود 8/2 درصد به 3/1 درصد در طول دوره دوم (75ـ1365) رسيده است. جدول شماره 10 تحولات جمعيت رامسر را بر مبناي آمار رسمي حاصل از سرشماريهاي مركز آمار ايران را نشان ميدهد. براساس جدول فوق در هر دو دهه مورد بررسي رامسر به عنوان يك شهر مهاجر فرست عمل كرده (نرخ رشد جمعيت كشور طي دهه 55ـ1365 برابر 91/3 و طي دهه 75ـ1365 برابر 96/1 درصد و نرخ رشد جمعيت مناطق شهري طي دهه اول برابر 4/5 درصد و طي دهه دوم برابر 2/3 درصد است) و در هر دو دهه مورد بررسي نرخ رشد جمعيت اين شهر از نرخ رشد طبيعي جمعيت در سطح كشور كمتر بوده است. از مهمترين دلائل اين امر طي دهه 65ـ1355 را ميتوان به وقوع انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي عراق عليه ايران و حذف سياست كنترل مواليد از سوي دولت اشاره كرد كه باعث ايجاد بحران جمعيتي در سطح ملي بوده و به تخليه جمعيت شهرهاي كوچك و جذب آنها در مراكز جمعيتي بزرگتر انجاميده است كه امكان اشتغال بيشتري در آنها مي تحولات جمعيت شهر رامسر جمعيت شهر رامسر در طول يكدوره بيست ساله (از سال 1355 تا سال 1375) از 19293 نفر به 28954 رسيده و حدوداً 5/1 برابر شده است كه حاكي از رشد متوسط ساليانه به ميزان 05/2 درصد در طول بيست ساله مذكور است. ولي اين ميزان طي دوره اول (65ـ1355) از حدود 8/2 درصد به 3/1 درصد در طول دوره دوم (75ـ1365) رسيده است. جدول شماره 10 تحولات جمعيت رامسر را بر مبناي آمار رسمي حاصل از سرشماريهاي مركز آمار ايران را نشان ميدهد. براساس جدول فوق در هر دو دهه مورد بررسي رامسر به عنوان يك شهر مهاجر فرست عمل كرده (نرخ رشد جمعيت كشور طي دهه 55ـ1365 برابر 91/3 و طي دهه 75ـ1365 برابر 96/1 درصد و نرخ رشد جمعيت مناطق شهري طي دهه اول برابر 4/5 درصد و طي دهه دوم برابر 2/3 درصد است) و در هر دو دهه مورد بررسي نرخ رشد جمعيت اين شهر از نرخ رشد طبيعي جمعيت در سطح كشور كمتر بوده است. از مهمترين دلائل اين امر طي دهه 65ـ1355 را ميتوان به وقوع انقلاب اسلامي و جنگ تحميلي عراق عليه ايران و حذف سياست كنترل مواليد از سوي دولت اشاره كرد كه باعث ايجاد بحران جمعيتي در سطح ملي بوده و به تخليه جمعيت شهرهاي كوچك و جذب آنها در مراكز جمعيتي بزرگتر انجاميده است كه امكان اشتغال بيشتري در آنها مي رفته است. در رابطه با كاهش نرخ رشد جمعيت شهر رامسر طي دهه دوم ضمن اشاره به پيگيري مجدد سياست كنترل مواليد از سوي دولت ميتوان به كاهش فرصتهاي اشتغال در اين شهر نيز اشاره كرد. جدول شماره 10ـ تحولات جمعيت و نرخ رشد سالانه شهر رامسر ؟؟ ساخت و تركيب سني جمعيت بررسي تركيب سنتي جمعيت شهر رامسر در سال 1375 نشان ميدهد كه از كل جمعيت رامسر 9622 نفر معادل 2/33 درصد در گروه سني كمتر از 15 سال و 17980 نفر معادل 1/62 درصد در گروه سني 64ـ15 سال و 1352 نفر معادل 7/4 درصد در گروه سني 65 سال و بيشتر قرار دارند، اين ارقام در مقايسه با تركيب جمعيت در سال 1365 بيانگر كاهش سهم افراد كمتر از پانزده سال طي دهه 75ـ1365 و افزايش افراد در سن كار طي همين مدت مي باشد بطوريكه سهم افراد كمتر از پانزده سال از 2/39 درصد از كل جمعيت شهر رامسر در سال 1365 به حدود 2/33 درصد از كل جمعيت شهر رامسر در سال 1375 كاهش پيدا كرده و طي همين مدت سهم افراد در سن كار از 1/58 درصد به 1/62 درصد افزايش پيدا كرده است. (جدول شماره 11). ارقام فوق در وهله اول نشاندهنده روند و پروسه تركيب سني از يك ساخت كاملاً جوان به يك ساخت متعادل سني بوده و ثانياً اين امر خود بيانگر بالابودن نيروي بالفعل آماده براي فعاليت در شهر رامسر ميباشد كه در برنامهريزيهاي اقتصادي و جمعيتي ميبايستي مدنظر بشد. جدول شماره 12 نشاندهنده تركيب سني جمعيت شهر رامسر بصورت تفصيلي در دو مقطع سرشماري سالهاي 1365 و 1375 ميباشد. در سال 1375 از جمعيت اين شهر 384 نفر را اطفال كمتر از يكساله، 2473 نفر را افراد 1ـ5 ساله، 3484 نفر را افراد 6ـ10 ساله، 3281 نفر را افراد 11ـ14 ساله، 5129 نفر را افراد 15ـ24 ساله، 12607 نفر را افراد 25ـ64 ساله و 1349 نفر را افراد 65 ساله و بيشتر تشكيل مي