لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 مقدمه : نهضت مشروطيت ايران يكي از مهم ترين رويدادهايي است كه در چرخة تاريخي ميهنمان به وقوع پيوسته. با اين انقلاب مردم ايران خواستار تغيير بنيادي در ساختار سياسي و تغييرات اساسي در ساختار فرهنگي كشور گرديدند. در جريان اين جنبش شاهد حضور گسترده مردم كوچه و بازار و همراهي آنان با روحانيون هستيم. اكنون كه حدود يك قرن از اين واقعه مي گذرد ضرورت توجه به انگيزة پيدايش اين رخداد كه موجب تحولات شگرف و بنيادي در جامعه شد و كاوش و تفسير نقش و كاركرد گروههاي مختلف همچنان تازه مي نمايد و قابل توجه مي باشد. در اين تحقيق سعي شده كه به اختصار به شرحي از علل پيدايش و شكل گيري اين نهضت و اتفاقات پس از نهضت اشاره شود. 1 زمينه هاي شكل گيري انقلاب : زمينه هاي شكل گيري انقلاب مشروطيت از ابتداي دورة قاجارية آغاز شد. حوادثي همچون شكست ايران در دو جنگ با روسيه و انعقاد قراردادهاي گلستان و تركمنچاي ، برقراري كاپيتولاسيون به ضرر ملت ايران ، بي اعتباري دولت مردان در خارج از كشور به علت بي لياقتي، توسعة ارتباط بين ايران و بعضي ممالك ارويايي و آگاهي جمعي از ايرانيان از وضع ممالك اروپا، امتيازهايي كه دولت روس و انگليس با رقابت در ايران به دست مي آورند(از جمله امتياز تنباكو و رويتر ) از دست رفتن قسمتي از خاك ايران در شمال شرق و ظلم و جور و تعدي عمال حكومت و شاهزادگان قاجار جزئي از عواملي بود كه نفرت كلي مردم را از ترتيب اداره مملكت برانگيخت و مبارزات غير فعال مردم ايران را به تدريج به مبارزه فعال تبديل كرد. فرياد اعتراض نيرومند تر شد و كم كم شكل عصيان گرفت. در خواست هاي مردم براي عدالت ، آزادي و پيشرفت روزافزون بود و آنان خواهان اصلاحات سياسي بودند. دو خط فكري مقاصد سياسي ـ اجتماعي را تغذيه مي كردند : علما اصلاحات اجتماعي ـ مذهبي را تشويق مي نمودند و روشنفكران تحصيل كرده يا متاثر از غرب الگوهاي اجتماعي دموكراسي اروپايي را دنبال مي كردند. مقابلة بين ملت و دولت زمينة عمومي تخاصمات بود. نفوذ و اقتدار شاه به عنوان رئيس دولت در تضاد با اقتدار علما به عنوان رهبران مردم قرار گرفت. بعد از جنبش تنباكو (كه مردم و علما به قدرت خويش در صحنة سياست ملي پي بردند ) حكومت سعي نمود علما را به عنوان مهمترين مخالفان خويش در تصميم گيريهاي سياسي بيش از پيش مداخله دهد، روحانيون نيز كاملاً با درگير شدن در امور سياسي موافق بودند. به علت بي ثباتي نظام سياسي ، مظفرالدين شاه در طول 7 سال 5 مرتبه نخست وزيران خود را عوض كرد. در اولين سال سلطنت مظفرالدين شاه (1275 ه. ش) عبدالحسين ميرزا فرمانفرما به جاي امين السلطان نخست وزير شد كه سياستهاي نخست وزير قبلي را ادامه داد . يك سال بعد امين الدوله به نخست وزيري منصوب شد. او با مداخلة علما در امور سياسي مخالف بوده وي دست به يك سري اصلاحات زد. از جمله اينكه مقرري محدودي براي شاه و ديگر اعضاء دربار تعيين كرد كه همين كار باعث مخالفت درباريان با وي شد و در سال 1277 ه. ش مجبور به استعفاء شد و امين السلطان به جاي او منصوب گرديد. امين السلطان سوء مديريتش در زمان ناصر الدين شاه تجربه شده بود و سياست خارجي او در راستاي منافع روسها بود. 1 زير نظر او تسهيلات گمرك كه توسط نوژ بلژيكي اداره مي شد در خدمت منابع روسها قرار گرفت. 1 علماؤ تجار و برخي از مقامات سياسي بر عليه امين السلطان با يكديگر متحد شدند و بر اثر فشار آنان مظفرالدين شاه او را عزل كرد و به جاي او در سال 1282 ه. ش عين الدوله را به عنوان نخست وزير منصوب نمود. عين الدوله يك فرد مستبد بود . نفوذ نوز از طريق او به جا ماند و رفتار تند و بد حكمرانان با مردم ادامه يافت. عليرغم تغيير نخست وزيران در زمان مظفرالدين شاه تغيير عمده اي در سياستها به وجود نيامد ونظام همچنان استبدادي و شاه ضعيف و خوشگذران بود. مردم در همه جا توسط عوامل حكومتي سركوب مي شدند، هيچ گونه حق قانوني و سياسي براي آنان در نظر گرفته نشده بود. حدود 8 درصد از جمعيت كشور در مناطق روستايي زندگي مي كردند و نسبت ماليات به درآمدشان حدود 30تا40 درصد بود. علما در نزد مردم محترم شمرده مي شدند و ارتباط نزديكي با ديگر گروههاي از همين قشر داشتند. ارتباط طبقات مذهبي با تجار نزديك و متضمن منافع دو جانبه بود. به طور كلي سازمان مذهبي مانند زمان جنبش تنباكو بود اما برخي تفاوتها در آن بروز نموده بود ، از جمله اينكه سازمان مذهبي از همان درجه از وحدت در رهبري كه در جنبش تنباكو داشت برخورد نبود، بعد از فوت ميرزاي بزرگ شيرازي ، مرجع عمده و عامي براي اجتماع شيعيان جهان وجود نداشت. در تهران شيخ فضل الله نوري، سيد عبدالله بهبهاني و سيد محمد طباطبايي از برجسته ترين مجتهدين بودند. همچنين نظام و سائل ارتباط جمعي (كه مهمترين آنها مدارس و مساجد است ) كه در جنبش تنباكو عمدتاً توسط علما اداره مي شد. به علت انتشار چندين روزنامه ،كمي از كنترل علماخارج شده بود.پرقدرت ترين متحدين علمابازاريان بودند. در شرايط اقتصادي ـ سياسي آن زمان كه بستن بازار وسيله سياسي پرقدرتي تلقي مي گشت، يك فراخوان از جانب مذهبي مي توانست منجر به بسته شدن بازار يا تحريم يك كالا شود. انقلاب مشروطه در چنين شرايط اجتماعي ، سياسي ، و مذهبي ظهور نمود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 بررسی جایگاه خاص ایل بختیاری در انقلاب مشروطه چکیده: یک ائتلاف بزرگ مردم شهری و عشایری علیه محمد علی شاه قاجار بوجود آمد و ایل بختیاری به رهبری حاج علی قلی خان سردار اسعد باپیوستن به این ائتلاف یک نقش بزرگ ملی را در کشور خود و دگرگونی رژیم به عهده گرفت ،حضور این ایل از دو زاویه قابل توجه است : اول-نقش رهبری سردار اسعد بر ایل بختیاری و میزان گستردگی فهم وی از مشروطیت . دوم – روابط قبیله ای و اطاعت از رئیس ایل در حمایت از مشروطیت . پس از پیروزی انقلاب مشروطه مقام نیابت سلطنت به حاج علی قلی خان سردار اسعد به پاس زحماتش پیشنهاد شد اماوی به اشتباه از پذیرش آن خودداری کرد و همچنین اشتباه سبب شد تا با پیدایش شرایط جدید سیاسی در آینده کشور ، بزرگان بختیاری ناجاراً و جبراً از صحنه سیلست ایران حذف گردند. فرضیه: تمایل و مساعی خان های بختیاری به تثبیت و گسترش حوزه نفوذ خود، عامل تعیین کننده در ورود آنها به جریان مشرطیت بوده است. کوشش های خان های بختیاری برای حضور در جریانات مشروطیت در قالب مجموعه تلاش های سران ایلات وعشایر در قرون متمادی تاریخ ایران برای بدست آوردن قدیت سیاسی به خوبی قابل توجیه است. در دوره تاریخ ایران بعد از اسلام و به ویژه از زمان آغاز ورود قبایل ترک آسیای میانه به داخل خاک ایران تا فروپاشی سلطنت قاجار، تمام حکومت های ایران توسط سران مهاجم عشایری تشکیل شد که به اتکای پشتوانه ای که از یک نیروی جنگیده ایلی داشتند برای تأسیس سلطنت جدید آخرین سلطان سلسله در شرف فروپاشی پیش از خود را مورد یورش قرار داده بودند. سلجوقیان، مغولان، صفویان که مورد حمایت هفت قبیله بزرگ غرب و شمال غرب کشور بودند، افشارها، قارجاریان و زندیان از جمله این سلطنت ها بودند.بدین صورت به نظر می رسد بختیاری ها آخرین گروه از این قبال بودند که در یک تلاش تا حدود زیادی نافرجام شرکت نمودند. در ادامه این مطلب به شاخص بندی و استدلال پیرامون این فرضیه پرداخته خواهد شد.الف) مساعی سران طوایف بختیاری در سه قرن اخیر برای بدست آوردن حکومت و یا کسب استقلال نسبی در حوزه ایلی خود. ب) ورود خان های بختیاری به مشروطیت و تلاش آن ها برای بدست گرفتن قدرت سیاسی.ج) بهره برداری از منافع مادی و موقعیت های سیاسی و تلاش برای امنیت منابع در آمد خود 2 . مقدمه ناصر اللدین شاه در روز جمعه هفدهم ذی القعده سال 1313 ه.ق توسط میرزا رضا کرمانی کشته شد و در روز یکشنبه 25 ذی الحجه ولیعهد اومظفرالدین میرزا ، بدون تشریفات وارد پایتخت شده ودر سن 44 سالگی پس از 30 سال ولیعهدی بر تخت سلطنت نشست. تحولات فکری ایران قبل از بر تخت نشستن او(مظفرالدین شاه ) مسیر خود را سپری کرد. مردم ایران که از ظلم و جور و فساد و فقر بیگا نگان 3 امتیازسرکشی وخود سری حکام ، خسته شده بودند با الهام از قیام امام حسین (ع) در مقابله با ظالم و ستمکار (( و به عللی از قبیل ستم پادشاهان ، مالیاتهای سنگین ، بی لیاقتی شاهان ، تحمل دو قرارداد ننگین در زمان فتحعلی شاه ، امتیازات بیگانگان ، نوشته هایث متفکران ( از قبیل : میرزا میرزا صالح شیرازی ، سید جمال الدین اسد آبادی و میرزا آقا خان کرمانی و ... روزنامه ها، بحران مالی عدم عدالت در زمینه داخلی و شکست روسیه از ژاپن مسافرتهای پر خرج شاهان قاجار تحصیل دانشجویان در اروپا وتاثیر یافتن از قانون اروپاییان ، از دست رفتن ایالات و دریافت قرض در زمینه خارجی ، یک ائتلاف بزرگ با شرکت مردم شهری و عشایر علیه شاه قاجار بوجود آوردند ، و بختیاریها قادر بودند که به این ائتلاف پیوسته و خوا نین آن ایل یک نقش بزرگ ملی را در کشور خود و دگرگونی رژیم به عهده گیرند و سرداراسد در بین این خوانین از همه بیشر شایستگی آن را داشت که نقشی مهم را ایفا نمایند تا نقطه ای افتخار آفرین در تاریخ ایران محسوب می شود. حضور ایل بختیاری در انقلاب مشروطه از دو زاویه میتوان حضور ایل بختیاری را در انقلاب مشروطه مورد توجه قرار داد . اول : زاویه فهم سردار اسعد نسبت به مشروطیت که خود از راهبران آن بود . دوم: روابط قبیله ای عقب مانده بخصوص ارتش سردار اسعد که اکثر آنان فهم درست 4 ی از مشروطیت نداشتند و فقط به اطاعت از رئیس ایل به حرکت در آمده اند. آنان در مقابل رئیس قبیله مطیع محض بودند و هر چهخان می گفت بدون چون و چرا انجام می دادند چنانکه (( حاج سیاح)) که برای تشویق بختیاریها به حمایت از مشروطیت به منطقه آنان سفر کرده بود ، در این خصوص می نویسد : ((روزی یکی از تفنگچیها را که پیاده بود به کالسکه دعوت کرد م. ودر ضمن صحبت پرسیدم. می دانی مثلا کجا وبرای چه کار می رویم ؟ گفت :خیر مطیع سرداریم هر چه اوامر کند اطاعت می کنیم. گفتم : من چندین مرتبه به مکه مشرف شده ام و پیرمردی هستم که همیشه خیرخواه بیچارگان و ضعفا بوده ام ، چندین مرتبه هم کربلا و مشهد مشرف شده ام ، اگر حضرت سردار امر کند که مرا بکشی چه خواهی کرد؟ گفت: می کشمت ، التماس هم بخرجم نخواهد رفت پاولویچ علت پیوستن بختیلریها را به انقلابیون مشروطه خواه ، مسائل اقتصادی دانسته و بعضی از اشخاص نیز معتقدند که بختیاریها به عشق غارت رفتند تا مشروطیت اما این نظریات توسط بسیاری از مورخان و اندیشمندان پذیرفته نیست . چنانکه (( غلامرضا میرزائی )) در این خصوص می نویسد:شاید منظور پالویچ از این سخن آن است که بیکاری باعث جذب آنان به انقلابیون شد. دراین صورت محمد علی شاه قبل از انقلابیون از آنها تقاضای نیرو کرد. ولی در مجموع سیصد پنجاه نفر به سپاه او پیوستند. اگر چنین مشکلی داشتند ، در سپاه محمد علی شاه حت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 17 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
دستاوردهای انقلاب اسلامی دستاوردهای انقلاب اسلامی سطح ملی سطح منطقه ای سطح جهانی سطح تاریخی نظام جمهوری اسلامی فرهنگی سیاسی و حقوقی اقتصادی نظا می سطح ملی تشکیل نظام دینی در دنیای پست مدرن نظام جمهوری اسلامی سطح ملی تشکیل نظام دینی در دنیای پست مدرن سیاست داخلی بر پایه استقلال ، آزادی ، جمهوری اسلامی سیاست خارجی بر پایه نه شرقی ، نه غربی ، جمهوری اسلامی منابع قدرت در جمهوری اسلامی 1- تکیه بر عنایات الهی راه را نشان می دهد امداد غیبی تضمین پیروزی 2- تکیه بر توده های مردم ( مستضعفین ) 3- پیروی از ولایت فقیه 4- نابودی ترس از مرگ و آمادگی برای شهادت 5- تبدیل تهدیدات به فرصتها 6- داشتن فرصت و زمان 7- تبدیل عوامل بالقوه به بالفعل 8- تحمیل اراده ها بر دشمن 9- مقاومت و پایداری 10- سازش پذیری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 24 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا
آموزش مجازی جلوه ای از انقلاب علمی سوم
آ موزش مجازي؛ جلوه اي از انقلاب علمي سوم چكيده آ امروزه استفاده از رايانه، زندگي بشر را در تمامي وجوه دگرگون ساخته است. مطالعات انجام شده در ارتباط با برنامههاي توسعه اغلب کشورها، نشان دهنده محوري بودن نقش فناوري اطلاعات و ارتباطات در اين گونه برنامههاست. فناوري اطلاعات و ارتباطات را مي توان به عنوان ابزاري نيرومند و قوي براي ارتقاي کيفيت و کارايي آموزش مورد استفاده قرار داد، به گونه اي که شيوه هاي سنتي آموزش را دستخوش تغيير قرار دهد و ديگر نيازي به حضور فيزيکي در کلاسهاي درس نباشد. اين مقاله سعي دارد تا با معرفي آموزشهاي مجازي و الكترونيك، بررسي وضعيت آموزش مجازي در ايران و بيان اين مسئله که ديگر در هزاره سوم، آموزش مجازي تنها يک امر جايگزين به شمار نمي رود، بلكه يك ضرورت است، توجه و عنايت هر چه بيشتر طراحان و برنامه ريزان آموزشي را به خود معطوف دارد و گامي هر چند کوچک در جهت پايه ريزي زيرساختهاي لازم، به منظور مهيا سازي بستر فرهنگي براي حرکت به سمت مجازي شدن بردارد. مقدمه اگر تا ديروز آموزش تنها از معلمان و مربيان سود مي برد و کتاب به عنوان اصلي ترين منبع اطلاعاتي در امر آموزش محسوب مي شد، امروزه آموزش با ابزارها و محيطهاي جديد ارتباطي روبرو شده است. پيشرفتهاي اخير در صنعت رايانه و اطلاع رساني، ورود و ظهور شبکه هاي اطلاع رساني محلي، منطقه اي و بين المللي و بويژه اينترنت، چند رسانه ها، فناوريهاي ارتباطي، ابزارها و روشهاي جديد را پيش روي طراحان، برنامه ريزان و مديران و مجريان برنامه هاي آموزشي قرار داده است. نفوذ فناوريهاي جديد اطلاعاتي به مراکز آموزشي(از مدارس تا دانشگاهها) و حتي منازل، روابط ساده معلمي و شاگردي را به طور کلي دگرگون ساخته است. به اين ترتيب، الگوهاي سنتي يادگيري متحول شده اند و کاربران با حجم گسترده اي از اطلاعات و دانش مواجه هستند.. در حال حاضر بسياري از کشورهاي پيشرو در زمينه ارتباط از راه دور، در حال ايجاد و راهاندازي دانشگاهها و کلاسهاي مجازي يا توسعه نظامهاي سنتي خود هستند. ايجاد و اداره اين موسسات علاوه بر فوايد بسيار آن، مشکلات و چالشهايي را نيز به همراه خواهد داشت. اما آنچه مسلم است، دانشگاههاي مجازي محل مناسبي براي ظهور و بروز استعدادها، خلاقيتها و نوآوريها خواهند بود.
فناوري اطلاعات و ارتباطات و نقش آن در آموزش انفورماتيک و تله ماتيک(تکنولوژي رسانههاي بزرگ که به زيربناي گسترده سخت افزاري نياز دارند) به کمک رايانه و مخابرات، مجموعه اي را پديد آوردهاند که منشا انقلاب سوم، بر پايه صنعت اطلاع رساني شده اند. انقلابي که محور آن دسترسي به اطلاعات، جستجو و بازيابي اطلاعات در مدت زمان محدود و هزينه معقول است و نهايتا موجبات تحقق دهکده جهاني و جامعه اطلاعاتي را پديد مي آورد. فناوري اطلاعات، زيست شناسي و ژنتيک مولکولي و فناوري نانو، امروزه به عنوان مولفه هاي انقلاب علمي سوم محسوب مي شوند. فناوري اطلاعات شاخه اي از فناوري است که با استفاده از سخت افزار، نرم افزار و شبکه، مطالعه و کاربرد داده و پردازش آن در زمينه هاي ذخيره، ويرايش، انتقال، مديريت، جابهجايي، مبادله، کنترل، سويچينگ و ... را امکان پذير ميسازد. فناوري اطلاعات و ارتباطات خود به تنهايي نقش مهمي را در توسعه جوامع ايفا مي کند. آموزش، تجربه اي است مبتني بر يادگيري که به منظور ايجاد تغييرات نسبتا ماندگار در فرد صورت مي گيرد. يادگيري، به عنوان يکي از نيازمنديهاي اساسي انسان، تحت تاثير روشهاي نوين ناشي از کاربرد فناوري اطلاعات قرار گرفته است.فناوري اطلاعات همچنين موجب افزايش کارايي فرايند آموزش مي گردد. از مهمترين دستاوردهاي فناوري اطلاعات ميتوان به موارد زير اشاره کرد:افزايش کيفيت يادگيري و آموخته هاي دانش آموزان و دانشجويان؛ سهولت دسترسي به حجم بالايي از اطلاعات و دانشهاي موجود در جهان؛ دسترسي سريع و بموقع به اطلاعات در زمان بسيار اندک؛ _ کاهش برخي هزينه هاي آموزشي؛ _ بالا بردن کيفيت، دقت و صحت مطالب درسي و علمي؛ _ ارتقاي علمي دانش آموزان و دانشجويان.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 انقلاب اسلامی انقلابی در سال ۱۳۵۷ خورشیدی در ايران با شرکت اکثریت مردم، احزاب و روشنفکران ایران انجام پذيرفت. این انقلاب نظام پادشاهی ایران را سرنگون، و پیشزمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی به رهبری روحالله خمینی در ایران را فراهم کرد. تفکرات و شخصيتهای اسلامی در اين انقلاب حضور برجسته ای داشتند. روحالله خمینی اين انقلاب را انقلاب اسلامی خواند. [۱] اين انقلاب با نام انقلاب ۱۳۵۷ نيز شناخته ميشود.بازه اصلی انقلاب از ۲۹ بهمن ۱۳۵۶ با اولین راهپیمایی عظیم مردم تبریز شروع میشود و تا قیام مردم تهران در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به طول مى كشد. پس از آن با تصویب قانون اساسی جدید سید روح الله خمینی به پرنفوذترین رهبر کشور تبدیل میشود.[نیازمند منبع] در این میان، پس از آنکه تظاهرات و اعتصابات مردم کشور را فلج کرده بود، محمدرضا پهلوی به اجبار کشور را ترک کرد (دی ۱۳۵۷) و پس از اعلام بیطرفی نظامیان نسبت به درگیریهای خیابانی، سید روحالله خمینی به ایران بازگشت. قیام مردم تهران در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ آخرین ضربهای بود که سلسلهٔ پهلوی را متلاشی کرد.در رفراندوم دوازده فروردین ۱۳۵۷ زمانی که ایرانیان با اکثریتی قاطع (٪۹۸٫۲) در قالب یک همهپرسی ملی نظام سلطنتى را نفى و با نوع حکومت جمهوری اسلامی (به عنوان نظام حکومتی آینده) موافقت کردند، پادشاهی ایران رسماً به جمهوری اسلامی ایران تبدیل شد.سلطنت پهلوى معتقد به حفظ رژیم با كمك ارتش و سرویسهای امنیتی بود؛ انقلاب حکومت سلطنتی را برانداخت و حکومتی دینى برپایهٔ تفسیر خاصی از شیعه به نام ولی فقیه جایگزین نظام قبلى گردید. 2 پیشینه و علل انقلاب ۱۳۵۷ ایران بعد از تجربه نهضت مشروطه و کودتای ۲۸ مرداد و به دنبال حوادث ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ به وقوع پیوست. ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کودتای ۲۸ مرداد و تانک سواری مخالفان محمد مصدق نوشتار اصلی: کودتای ۲۸ مرداد بریتانیا پس از کوتاه شدن دست خود از صنعت نفت ایران، منابع بسیاری را در منطقه و خصوصاً ایران از دست داده بود، با قطع امید از رسیدن به توافق، وارد مطالعه طرح یک کودتای نظامی شد. ۱۶ آذر ۱۳۳۲ از مهمترین حرکتهای سیاسی و دانشجویی در تاریخ ایران، اعتراض دانشجویان در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به ورود معاون رئیس جمهور آمریکا، ریچارد نیکسون، به خاک ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد بود. دانشجویان دانشکدههای فنی، حقوق و علوم سیاسی، علوم، دندانپزشکی، پزشکی و داروسازی در دانشکدههای خود تظاهراتی علیه رژیم کودتا برپا کردند. روز ۱۵ آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و مأموران در زد و خورد با دانشجویان، شماری را مجروح و گروهی را دستگیر و زندانی کردند. این درگیریها منجر به مرگ سه تن از دانشجویان به دست مأموران حکومت پهلوی شد. ۲ 3 فروردین ۱۳۴۲ حمله به مدرسه فیضیه قم در روز ۲ فروردین ۱۳۴۲ شمسی مطابق با روز درگذشت جعفر صادق (از امامان شیعه) روی داد. پس از این که نظام سلطنتی پهلوی لایحهٔ انجمنهای ایالتی و ولایتی و نیز لوایح ششگانه و انقلاب سفید (شاه و ملت) را مطرح کرد، برخی روحانیون و در رأس آنها آیتالله خمینی نسبت به برخی موارد آن همچون حقّ رای دادن زنان که شاه به زنان ایرانی اعطا کرده بود، اعتراض کردند. سید روحالله خمینی نوروز سال ۴۲ را عزای عمومی اعلام کرد. ۱۵ خرداد۱۳۴۲ در سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، ماموران امنیتی به خانه سید روحالله خمینی در قم حمله کردند و او را که روز پیش از آن در روز عاشورا در مدرسه فیضیه قم، سخنانی بر ضد حکومت گفتهبود، دستگیر و به زندانی در تهران منتقل کردند. چند ساعت بعد از حادثه گروهی از طرفداران وی در قم به خیابان های تهران و قم ریختند و دست به تظاهرات زدند. در این روز تعدادی از تظاهرکنندگان کشته شدند. ۴ آبان ۱۳۴۳ سید روحالله خمینی در این روز بر ضد تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی در شهر قم به سخنرانی پرداخت، وی در این سخنرانی سعی کرد ضمن تبیین نظرات خود در مورد لایحه مذبور خطر آن برای مردم و استقلال و تمامیت ارضی کشور را گوشزد کند.در طی این سخنرانی وی بارها به آمریکا و شخص شاه حمله لفظی کرد. ۱۳ آبان ۱۳۴۳ 4 در پی سخنرانی آیتالله خمینی در روز ۴ آبان بر ضدّ تصویب لایحه کاپیتولاسیون، حکومت وقت تصمیم به تبعید وی به ترکیه گرفت، در روز ۱۳ آبان ۱۳۴۳ ماموران ساواک (سازمان امنیت و اطلاعات کشور) آیتالله خمینی را در قم دستگیر و با هواپیمای نظامی به ترکیه تبعید کردند. ۲۰ مهر ۱۳۵۰ جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران در تخت جمشید و با حضور سران و سفرای بسیار از کشورها در ۲۰ مهر ۱۳۵۰ آغاز شد.به عقیده بسیاری از ناظران هدف محمدرضا شاه پهلوی از برگزاری این جشنها، یادآوری قدرت و ابهّت باستانی ایران، بهرخکشیدن ثبات، امنیت و قدرت فعلی (خصوصاً برای همسایگان عرب) و همچنین تاریخ پربار ایران بود. ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ در ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ محمدرضا پهلوی دستور تشکیل حزب سراسری و واحد رستاخیز را اعلام کرد، این نخستین بار در تاریخ نوین سیاسی ایران بود که این کشور به روش تکحزبی اداره میشد. ۲۵ اسفند ۱۳۵۴ در آخرین روزهای سال ۱۳۵۴ دو مجلس سنا و ملّی طرح تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی را مطرح و تصویب کردند، این امر ظاهراً در راستای سکولاریزهکردن حکومت برداشته میشد؛ ولی عملاً آتش خشم مخالفین را برافروخت و مخالفتهایی را نیز برانگیخت. وقایع سال ۱۳۵۷
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 205 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
به نام حضرت دوست انقلاب مشروطيت در تبريز و بزرگان آن زمان به نام حضرت دوست انقلاب مشروطيت در تبريز و بزرگان آن زمان به نام حضرت دوست انقلاب مشروطيت در تبريز و بزرگان آن زمان تقديم به : بزرگ مردان تاريخ ايران زمين و مردم عزيز ميهن اسلاميمان، ايران و همچنين دوستان و هم سالانمان كه اميدواريم با قدم نهادن در راه علم و دانش سرزمينمان ايران را بر سه زبان جهانيان بيندايد و همچنين به مسئولين آموزش و پرورش كه به ما اين فرصت را دادند تا قدمي در راه علم برداريم و گزارشي تهيه نماييم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 چكيده ـ در حال حاضر انقلاب تكنولوژي عميقاً نحوه تفكر عمل و بسياري از فرآيندهاي كاري را در زندگي ما تغيير داده است. تحولات بزرگ جامعه بشري، ما را به سويي ميكشاند كه آموزش از راه دور امري اجتنابناپذير خواهد شد و گاهاً ميتوان در اين عرصه فرصتهايي را يافت كه نتيجه فرآيند اموزش را غنيتر نموده و چه بسا با در اختيار گرفتن امكانات كمك آموزشي ديداري و شنيداري پيشرفته در اين نوع آموزش، ارائه دروس و مطالب را بسيار جذابتر كرد. در اين مقاله با مروري بر بكارگيري مفهوم E-Learning در كلاس مجازي، مزايا و معايب و ويژگيهاي بكارگيري اين روش بيان گرديده است. در ادامه به ارائه اجزاء عمده و اصلي تشكيلدهنده يك كلاس مجازي پرداخته و سپس يك نمونة عملي شامل چند خصوصيت كليدي پيادهسازي شدة چنين كلاسي از جمله ارسال و دريافت تصوير، صوت و ويدئو را تشريح خواهيم كرد. در اين بخش مفاهيمي چون فشرده 2 سازي، همزماني و ... مدنظر قرار گرفته و مثال پيادهسازي شده در يك شبكه محلي تست شده است. مقدمه فناوري اطلاعات و ارتباطات (ICT) وجه تمايز بنيادين عصر ما با دوران گذشته است. تقسيمبندي دنياي حاضر به جوامع اطلاعاتي، جوامع صنعتي و جوامع سنتي با ميزان بهرهگيري و كاربرد فناوري اطلاعات و ارتباطات رابطه مستقيم دارد. از طرفي ميزان توسعه و كاربرد فناوري اطلاعات و ارتباطات در امر آموزش مهمترين شاخص پيشرفت به شمار مي 3 رود. آموزش از راه دور سالها است كه نهادينه شده و مفاهيم طراحي آموزش، نحوه ارائه، اجرا و ارزشيابي برنامههاي آموزشي در آن كاملاً روشن گرديده است. با توسعه ICT در كشورها ارائه سرويسهاي IT-Based رشد شتاباني گرفته و در اين ميان آموزش مجازي Virtual Education يا آموزش الكترونيكي (E-Learning) براهميتترين عامل جهشهاي علمي / پژوهشي ژ فرهنگي و در نتيجه تعميق شكافهاي رو به رشد ميباشد. لذا، براي كاهش اين فاصلهگذار به جامعه اطلاعاتي نه يك انتخاب بلكه يك اجبار است. گرچه گذار به جامعه اطلاعاتي مستلزم تغييرات بسيار گسترده در ساختارهاي اقتصادي و اجتماعي و لزوم سياستگذاري مجدد كلان ميباشد ولي اين تحول لزوماً يك آفت يا معضل نبوده و چالش 5 هاي منطقي دولتها در اين گذار ميتواند فرصتهاي خوبي را ايجاد كند. تركيب آموزش از راه دور با اينترنت منجر به ابداع روش جديدي از نحوه تدريس بنام يادگيري توسعه يافته يا فراگير و E-Learning شده است. مفهوم يادگيري توسعه يافته در دانشگاههاي مجازي و بر روي شبكههاي رايانهاي همانند اينترنت، LAN، و ... ديگر فناوريهاي ارتباطي و اطلاعاتي قابل اجرا بوده و رويكردهاي جديدي در طراحي آموزشي، ارائه، اجرا و ارزشيابي برنامههاي آموزشي ايجاد كرده است. در سالهاي اخير موسسات فراواني (به خصوص در آمريكا) اقدام به برگزاري دورههاي علمي و فني مبتني بر روش E-Learning كردهاند كه از نمونههاي موفق و پايدار ميتوان به دورههاي تخصصي شركتهاي كامپيوتري Microsoft، SISCO، Sun Microsystems، Oracel و ... اشاره كرد. انجمن مهندسان برق و الكترونيك آمريكا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 83 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 گرداب شیطان
اگر «لاشرقیه و لا غربیه» از لوازم ذاتی اسلام و حکومت منتسب به آن است،یعنی که با تخطی از این اصل در واقع انقلاب از ماهیت اسلامی خویش دور میشود . در جهان امروز این نخستین بار است که انقلابی بر مبنای این اصل «نه شرقی ونه غربی» واقع می شود و در تاریخ ظهور تمدن غرب، در این چند قرن ، هرگز نمیتوان تمدنی را سراغ کرد که نتوانسته باشد در برابر هجوم تمدن غربی تاب بیاورد و انقلابی راکه بعد از پیروزی ، برای تاسیس نظام حکومتی ، بر قدرت های استکباری اتّکا نیافته باشد . چه بسا بوده اند انقلاب هایی که درطول مبارزه بر تفکری نسبتاً مستقل از غرب و شرق مبتنی بوده اند ، اما بعد از تاسیس نظام ، چون مورچه ای که در گرداب های شنی مورچه خوار ها بلغزند ، اسیر یکی از قدرت های شیطانی جهان گشته اند. انقلابی همچون انقلاب ما ، «انقلاب در ارزش» هاست اگر چه «ارزش» نیز از آن الفاظی است که به تبع زدگی ما و از طربق ترجمه کتاب های فلسفی غرب به زبان ما راه یافته است .در انقلابی اینچنین، که با اتکا به نظام فکری مستقلی وقوع یافته است، باید متوقع بود که آن تفکر مستقل در صورت یک«نظام ارزشی» تازه ظهور یافته و جایگزین نظام ارزشی گذشته گردد و لهذا ، اصل «نه غربی، نه شرقی، جمهوری اسلامی» در واقع صورت تبلور یافته همان تفکری است که انقلاب ما بر ان متکی است.... و اما چرا انقلاب های دیگری که در قرون جدید وقوع یافته اند آنچنان که باید بر استقلال خود پای فشارند و حکومت های مستقلی مبتنی بر ارزش های انقلابی خویش تاسیس کنند؟ بخشی از جواب مسلماً به این حقیقت برمی گردد که هیچ تفکری جز اسلام ناب محمدی(ص) نمی تواند به معنای کامل لفظ ، مستقل و غیر وابسته باشد و مصداق لا شرقیه و لا غریبه.... و انقلاب هایی که در دوره جدید وقوع یافته اند، اگر چه بعضاً از نوعی ناسیونالیسم رنگ پذیرفته از دین منشا گرفته اند، اما نه اینچنین است که بتوان آنها را به طور مطلق «انقلاب دینی» یا «انقلاب اسلامی»دانست.بخش دیگری از جواب را نیز باید در رهبری پیامبرانه حضرت امام (ره) جست و جو کرد جز در تاریخ صدور اول اسلام هرگز نظیری نداشته است .و اما آنچه مطرح نظر ماست و مقصد تحریر این نوشتار، امر دیگری است که مقدمه حاضر زمینه پرداختن به آن را فراهم داشته است: جهان امروز واحد یکپارچه و به هم پیوسته ای است که در جهات خاصی نطام یافته است و لهذا ،نباید توقع داشت که در آن جز برای زندگی کسانی که به غایات این نظام واحد و سازمان دهی جهانی آن تن سپرده اند ،عرصه گشوده ای موجود باشد . بسیاری از دشمنان ما نیز به این مقدمات برهانی متمسک می شوند برای تحصیل نتیجه ای دیگر: اینکه، «در دنیایی اینچنین باید به نظام واحد جهانی تسلیم شد و هر تلاشی جز این ، خلاف جریان آب شنا کردن است .»اینها کسانی هستند که نه تنها نتایج مترتب بر این تسلیم یعنی بردگی و استثمار و وابستگی و عدم استقلال ، بت پرستی و ضلالت و فساد....را پذیرفته اند، بلکه غالباً مشتاقانه به آن دل سپرده اند : و در صدق این مقدمات نیز بیش تر کسانی شک می کنند که نتوانسته اند وحدت جهانی حاکم بر نظام صنعتی و تبعات فرهنگی آن را دریابند. وقتی سیر تکوینی یک انقلاب جوان به تاسیس نظام حکومتی منجر شد، رهبران انقلاب نیازمند به قانون اساسی و اصول اجرایی مدونی هستند که بنیان بنای تازه را بر ان استوار دارند ، اصولی تبلور یافته از آن نظام ارزشی خاصی که تفکر انقلاب در آن جلوه کرده است . چه خواهند کرد؟ تاریخ جهان در این عصر جدید دو انقلاب بزرگ را در برابر امپرایالیسم تجربه کرده است، یکی در چین و دیگری در شوروی؛ و اگر چه ما ماهیتاً میان این سه چهره از «ملت واحد کفر» کمونیسم روسی و چینی و امپرالیسم تفاوت اساسی قایل نمی شویم ، اما تامل در سرنوشت این انقلاب ها می تواند محل عبرتی عظیم باشد. هیچ یک از این دو انقلاب نتوانستند اصالت واستقلال خویش را در برابر آمریکا که مظهر ان واحد جهانی و شیطان بزرگ است حفظ کنند و سرنوشت هر دو به همین جا منتهی گشته است که ما شاهد آن هستیم . برای اشاعه تفکر آمریکایی در روسیه و چین حتماً لازم نیست که به آنها اجازه افتتاح پیتزا فروشی ویا و یدئو کلوپ در میدان های بزرگ مسکو و پکن داده شود، بلکه «تعلیمات واحد نظام جهانی آموزش»برای آنکه دانشجویان چینی را بدان جا بکشانند که خود را قربانی «دموکراسی امریکایی» کنند کافی است . نظام فکری حاکم بر حهان نظام واحدی است که درطول چند قرن ظهور تمدن غربی تدوبن بافته است و یک انقلاب جوان کحا میتواند فرصت و رخصت آو را پیدا کند که تعلیمات دانشگاهی خویش را بر مبنای معتقدات و نظام ارزشی خویش تدوین کند؟ تعلیمات دانشگاهی را به مثابه مصداق 2 بارز این معضل عنوان کردیم و اگر نه، همین مشکل درتمامی دوره ها آموزش از دبستان گرفته تا .... وجود دارد . یک، انقلاب جوان درست بعد از پیروزی و کسب قدرت سیاسی ، به محض مواجهه با ضرورت باز سازی بعد از انقلاب ، ناگزیر به سراغ اصول مدونی خواهد رفت که نظام یکپارچه جهانی در طول این قرن ها به آن دست یافته است.....و همین تجربه امروزی ما برای اثبات این مدعا کافی است : از اصطلاحات فنی تا سناریو های تفصیلی توسعه اقتصادی ، مآخوذ از تجربیات کسانی که نه در غایات ونه در روش ها با ما اشتراک حقیقی ندارند و نداشته اند. ما در پی شکوفایی حیات فطری انسان هستیم و آنان در جست وجوی استیلای مطلق بر طبیعت ومکیدن منابع آن و توسعه استعمار و استثمار بوده اند. در وسعت جهانی که غربی ها آن را «جهان سوم» نامیده اند، بجز ایران ، حتی یک کشور یا انقلاب دیگر وجود ندارد که بعد از تاسیس نظام حکومتی ، در برابر ضرورت «توسعه اقتصادی » لزوماً متوجه به جناح غرب زدگان و وابسته گان به تفکر اجنبی نشده باشد . با علم به این تجربه تاریخی است که بی صدر و قطب زاده و دکتر یزدی ...خود را برای قبضبه رئوس مدیریت ها در حکومت جمهوری اسلامی محق می دانستند و حتی به نقل از مرحوم شریعتی بنی صدر از سال ها پیش از پیرزی انقلاب خود را عنوان اولین رئیس جمهور ایران معرفی می کرده است . اگر ضرورت « توسعه اقتصادی به شیوه های معمول در جهان » اصل انگاشته شود، آنگاه دیگر چاره ای نیست جز آنکه شیرازه کار به دست کسانی سپرده شود که «تکنیک» دستیابی به این آرمان را می شناسند لاجرم انقلاب روی به «تکنو کراسی» خواهد آورد. تنها استثنای موجود در جهان انقلاب اسلامی ایران است و در اینجا نیز از میان عواملی که ما را تا به امروز از خطر لغزیدن در گرداب شیطان محفوظ داشته اند، دو عامل ، یکی درونی و دیگری بیرونی ، بیش تر از سایرین دارای اهمیت هستند: 1.رهبری حضرت امام خمینی (ره) . معرفت کامل و شامل حضرت ایشان نسبت به اسلام ، حتی المقدور نقص عدم تدوین اصول را جبران می کرد و اجازه نمی داد که این معضل اساسی خود را نمایان سازد. ما اصول مدونی در زمینه فلسفه سیاسی اسلام ، سیاست خارجی و دا خلی ، و دیگر علوم انسانی از اقتصاد گرفته تا جامه شناسی نداشته ایم ؛ ما اصول مدونی در نظام حکومتی اسلام وظایف و اختیارات مقام ولایت وحدود آن ، نسبت آن با قوای سه گانه و دیگر اجزا ، و نسبت اجزا با یکد یگر و با کل نطام .... نداشته ایم؛ و قس علی هذا . حضرت امام (ره) خود همه راه را به تنهایی پیموده بود و حالا بازگشته بود تا امت را نیز با خود به معراج برد، او سال های سال در چگونگی تشکیل حکومت اسلامی در قرن بیستم اندیشیده بود، قابلیت ها را سنجیده بود ، فطرت ناس را شنا خته بود.... و به امدادهای غیبی پشتیبان انسان های مجاهد و متقی و مر تضی و متوکل امیدی بحق بسته بود . حضرت امام (ره) در شیوه حکومت ، بر سیره و سنت اجداد طاهرین خویش باقی بود و کار را بر قابلیت ها وعقل و اختیار اصحاب وامت خویش استوار کرده بود و هرگز آنان را به ما لا یطاق تکلیف نمی فرمود ؛ اگر نه، منظر حرکت تاریخی ما به تقصیل در برابر ابصار قلو ب ایشان گشوده بود. 2.جنگ تحمیلی. جنگی با این وسعت که بر ما تحمیل شد هرگز اجازه نداد که «یوتوپبای توسعه یافتگی» افق آرمانی حرکت ما را بپو شاند و اگر چه جنگ فقط یک عامل بیرونی است و نمی تواند در عرض عامل رهبری حضرت امام(ره)قرار گیرد ، اما به هر تقدیر ، نباید که ضرورت های تاریخی را از نظر دور داشت. در جهان امروز هرگز فرصت و رخصت آنکه شما الفاظ را آنچنان که نظام فکریتان اقتضا دارد معنا کنید، وجود ندارد ؛ نظام آموزشی و فرهنگ واحد جهانی هرگز این اجازه را به شما نمی دهد . هنوز کلمه «باز سازی» از دهان شما خارج نشده ، آقایان پژوهشگران محترم ، انسیکلوپدی ها و سایر کتاب های مرجع را گشوده اند و ده ها صفحه در مفهوم باز سازی نوشته اند . بگویید«آموزش»، و ببنید اصلا پبش از آنکه فرصت یابید تا این لفظ را به معنای «تعلیم و تربیت قرآنی» بازگردانید ، آقایان پژوهشگران همان بلا را بک بار دیگر بر سر شما آورده اند؛ میگویید «توسعه».... و باز هم شیوه ها ی عملی کار نیز کاملآ موون شده موجود است و هنوز بسم الله نگفته ، ده ها سناریو از جانب آقایان سرازیر میشود که همه رسیدن به «یوتوپیای موهم توسعه یافتگی»را به شما نشان می دهد . و البته به شهادت تاریخ بلادیده جهان سوم ، این همه جز « در باغ سبز » هیچ نیست وحتی یک «نمونه تا ریخی وجود ندارد که کشوری غیر اروپایی باشد «درعین حفاظت از گوهر و ذات خویش » به تو سعه یافتگی یا دموکراسی رسیده باشد. تذکری که در کتاب «نامه سر گشاده به سر آمدن جهان سوم» وجود دارد نیز همین است. نویسنده این کتاب، احمد بابا میسکه، رهبر جنبش ضد استعمار در موریتانی، عضو سابق جبهه پولیساریو و سفیر پیشین موریتانی در سازمان ملل است. او می نویسد: 3 جوامع انسانی در سراسر تاریخ طو لا نیشان سر نوشت های گوناگونی داشته اند و فرهنگ ها و تمدن ها ی گوناگونی نیز متقابل و اختلاط و مزج وترکیب ، پدید آورده اند. مصیبت اینست که اکنون بر همه این تمدن ها ، یک تمدن از میان آنها ، چیره شده تو خفه شان می کند. همه جوامع انسانی غیر اروپایی به عیان می بینند که سرچشمه حیات و قریحه شان خشکیده و تا عمق وجود ،مورد تجاوز قرار گرفته اند. هر کشور هر چه در مبارزه با وابستگی مستقیم کامیاب تر میشود ،بیش تر به سوی «تجدد» خواهی گام بر می دارند ، و بیشتر در لجه نفی و انکار گوهر و ذات خویش و انهدام تمدنش فرو می رود. او می گوید که تمدن حاکم،«فرهنگ» را تا حد «فولکور» تنزل داده است، و در معنای این سخن نیز باید درست تامل کرد، تا آنجا که وقتی در سخنان خود احمد بابامیسکه نیز دقت کنی، می بینی که او نیز نتوانسته است خود را «سیطره فرهنگی» آن نظام ارزشی جهانی که به طبع فرهنگ جهانی غرب بر همه اذهان حاکم گشته است نجات بخشد؛ می بینی که او نیز در «تقدس» دموکراسی و تو سعه یافتگی تردیدی نداردو فقط فریاد و فغانش از آن است که چرا هیچ کشور جهان سومی نمی تواند وابستگی به غرب به این دو هدف مقدس دست پیدا کند!و البته این حد از خود آگاهی را نیز باید در میان روشنفکران جهان سوم مغتنم دانست.روشنفکران جهان سوم ، و خصوصاً روشنفکران مسلمان ایرانی، به معنایی که خود در ذهن خویش برای دموکراسی تراشیده اندعشق می ورزند، حال آنکه در نزد غربی ها دموکراسی هرگز بدین مفهوم نیست . در نزد روشنفکران ما چه بسا دموکراسی با ولایت فقیه نیز جمع میگردد،حال آنکه اصلاً دموکراسی یعنی ولایت مردم، و این مفهوم صراحتاً با تئوکراسی که حکومت خداست معارضه دارد. در دموکراسی حق قانون گذاری اصالتاً به «مردم»به مثابه مصداق جمعی بشر باز میگردد و این معنا با حکومت اسلامی که حق قانون گذاری را به خدا و خبرگان و فقها در استنباط و استخراج احکام خدا باز میگرداند قابل جمع نیست،و البته اگر لفظ«دموکراتیک» را از سر مساحمه مردمی تر جمه کنیم، آنگاه میتوان اظهار داشت که ولایت فقیه حکومتی دموکراتیک است. اما واقعاً جای این پرسش وجود دارد که چرا ما باید تن به مسامحه بسپاریم و الفاظ را از شان و معنای حقیقی و نفس الامری خویش خارج کنیم و در محل هایی نامتناسب به کار بریم ؟چه ضرورتی ما را به این کار وامیدارد؟ لفظ «دموکراسی»را فقط از باب مثال ذکر کردیم وا گر نه ، این حقیقت درباره سایر ارزش ها موجود در نظام واحد جهانی و حتی درباره خود تمدن غربی هم وجود دارد . روشنفکران ما دل به خیالی واهی سپرده اند و خود ساخته را میپرستند.آنها اگر با ذات تمدن غرب شهودی بی واسطه پیدا کند و ماهیت آن را بی پرده ببیند ،خواهند دید که این بهشت جز سرابی موهوم هیچ نیست. بعد از ارتحال امام (ره) و تمام شدن جنگ و آغاز دوران بازسازی، ما اکنون در وضع تاریخی خاصی قرار گرفته ایم که کاملاً بی سابقه است. کسی که ضرورت و وجوب راهی که حضرت امام (ره) آ غاز فرمودند تردیدی ندارند، اما هر چه هست، در غیاب وجود مبارک ایشان اگر چه شاگردان پرورده مکتب او ،خصوصاً رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای، مفسران صدیقی برای راه امام هستند، اما به هر تقدیر،ما ناچار هستیم که به تحریرات و تقریرات و سیره عملی منقول ایشان اکتفا کنیم و روی پای خود بایستیم. عامل بیرونی جنگ نیز دیگر وجود ندارد و ما پای در دوران باز سازی نهاده ایم.دشمن برای راندن ما بسوی دام گسترده خویش و جذب ما در «گرداب لغزنده شیطان» همواره از شیوه های مرسوم «جنگ روانی» نیز به طور گسترده سود می جسته است و اگر چه ما همواره از این جبهه عافل بوده ایم و با ساده لوحی بسیار، حیله ها و مکاید تبلیعاتی شیطان را نادیده گرفته ایم،اما هرگز نباید تآثیرات جنگ روانی را در برابر جنگ سیاسی، اقتصادی یا نظامی دست کم گرفت. اگر دوران موشک باران شهرهای قم و تهران را یک بار دیگر با دقت کافی بررسی کنیم خواهیم دید که دشمن از تبلیعات روانی چه سودی می برد. شیوه معمول و رابج دشمن در این موارد، گذشته از پخش اکاذیب و شایعات، آن است که آنها میان شرایط خاص حاکم بر جامعه از لحاظ اقتصادی، اجتماعی، و سیاسی با غایات و اهداف شیطانی خویش مشترکاتی را جست وجو می کند و با تأکید اثباتی و یا انکاری بر آن مشترکات ، ما را جست و جو می کنند و با تاکید اثباتی و یا انکاری بر آن مشترکات، ناآگاهانه به سوی دام می لغزانند.اگر در مقاله «نکته» ، نوشته سعیدی سیرجانی در جریده «اطلاعات»، دقت کنید شیوهای را که عرض کردیم به روشنی خواهید یافت. پندهای نویسنده مقاله ظاهراً به قصد خیر خواهی و برای «قطع نفوذ و سلطه آمریکا»انجام می گیرد، اما در نهایت، همه استدلال ها منجر به آن میشود که «راه مبارزه با آمریکا در رها کردن خط امام (ره) وروی آوردن به توسعه اقتصادی به مفهوم مصطلح جهانی است» و اینچنین، می خواهند ما را دیگر باره به دوران لعزنده شیطان، یعنی سیستم واحد جهانی که همان نظام بسط یافته سلطه آمریکا بر جهان است، برانند. در سر مقاله جریده «آدینه» نیز نویسنده با اتخاذ شیوه ای که عرض شد، نخست خود را در بعضی تحلیل هایی که از جانب مسولین نظام ارائه میشود شریک می کند و سپس با تاکید اثباتی و انکاری بر مشترکات سعی میکند ما را سوی این تحلیل براند: 4 - جنگ ما را از توسعه اقتصادی کشور که هدف اصلی انقلاب بود باز داشت و ما را از جایگاه قبلی مان «!» در صف دراز عقب ماند گان «؟!»عقب تر راند. - هدف همه انقلاب ها رسیدن به توسعه اقتصادی به مفهوم مصطلح جهانی است. - توسعه مدرن اقتصادی موکول به بر قراری صلح واقعی است. و بعد، در نهایت، مقاله با پیشنهاد وابستگی، منتها در تحت نقاب «سیاست متعادل خارجی»، ختم میگردد. ما قصد نقد تفضیلی این قبیل مقالات را که به یک باره سطح غالب نشریات را در هر یک به شیوه ای خاص پوشانده ، نداریم؛اما در نهایت،ذکر نتیجه ای را که مورد نظر آنها ست لازم میدانیم و آن این است که: - دوران«زندگی انقلابی» به پایان رسیده و «شرایط جدیدی»«!»پیش آمده است. - در این شرایط جدید«!»دیگر به هیچ جز خوردن و خوابیدن نباید اندیشید و بر عهده مسولین است که زمینه های اقتصادی لازم را فراهم آورند. - مفهوم «باز سازی» همان «توسعه اقتصادی» است. و چون بزرگ ترین مانع بر راه قبول این نتایج،فرهنگی است که همراه با انقلاب اسلامی و تعلیمات گران قدر حضرت امام امت (ره) در جامعه اشاعه یافته، پس باید مانع اساسی را با ایجاد شک در معتقدات و مقبو لات انقلابی مردم از سر راه برداشت. مردم ما از امام فقیدشان آموخته اند که ما برای توسعه اقتصادی انقلاب نکرده ایم، و اینها می نویسند که هدف همه تحولات بزرگ اجتماعی دستیابی به توسعه اقتصادی است. البته توسعه اقتصادی امری است که ما درطی مسیر به سوی اهدافمان لزوماً به آن دست خواهیم یافت، اما همه می دانند که توسعه اقتصادی به مفهوم مصطلح جهانی نمی تواند«هدف» ما باشد. اصالت دادن به توسعه اقتصادی به مثابه «هدف»ملازم با دست برداشتن از آن افق معنوی است که نا پیش روی داریم ،حال آنکه قصد دولتمردان ما این است که ما با حفظ و صیانت از همه دستاوردها ی معنوی انقلاب_استقلال، آزادی،عزت اسلام و مسلمین ،جمهوری اسلامی و ... به مراتب والایی از عزت اقتصادی نیز دست یابیم. در مقاله «نکته»، نویسنده نابخردانه به ام الشعائر ما یعنی «مرگ بر آمریکا» حمله ور میشود و تسخیر لانه جاسوسی را که حضرت امام «انقلاب دوم» خواندند تحقیر می کند و در نهایت نتیجه می گیرد که ملتی میتواند شدیدترین لطمه ها را بر نظام سرمایه دار آمریکا وارد آورد که با طرح نقشه ای سنجیده و برنامه ای بخردانه را از خریداری محصولات و مصنوعاتش بی نیاز کند! مگر موجودیت آمریکا فقط به محصولاتش منتهی میشود که راه مبارزه با آمریکا فقط به همین جا ختم شود؟ و گذشته از آن، دیگر کدام خفته ای است که نداند سلطه اقتصادی آمریکا گسترش جهانی دارد و محصولاتش صنعتی غالب کشور های جهان را باید در واقع محصولات آمریکایی دانست؟ **** تذکر آخر اینکه: نباید فراموش کرد که همواره «ضعف های» ماست که شیطان رابه طمع می اندازد و در این مورد نیز ضعف های ما را باید در ایجاد شرایط آماده برای تبلیغات و عملیات روانی دشمن دخیل دانست. آنچه که مسلم است این است که ساختمان نظام جمهوری اسلامی بر اصولی شکل گرفته است که ضعف های فردی و جزئی را در موجودیت کلی خود مستحیل و این امکان را از بین میبرد که خدای ناکرده در ذات اسلامی نظام تغییری حادث شود و دشمنان داخلی و خارجی از این لحاظ امید در باد بسته اند؛ اما از سوی دیگر، هرگز از این حقیقت عافل شد که آنچه دشمن را طمع کار میکند این است که مع الاسف نشانه های بسیاری از گرایش های لیبرالیستی و غرب گرایانه درغالب موسسات وابسته به دولت و علی الخصوص در مراکز فرهنگی هنری آن به چشم میخورد که چهره مشوهی از نظام جمهوری اسلامی در دیدگان نامحرم می نشاند.نگاهی جامع به کتاب فروشی ها، گالری های خصوصی و غیر خصوصی، موزه ها، تئاتر ها و سینما ها، رادیو و تلوزیون، فعالیت های فرهنگی و هنری پارک ها، هتل ها و دیگر موسسات تحت پوشش بنیادهای دولتی و نیمه دولتی....، با صرف نظر از استثنائاتی معدود، دوستان انقلاب را سخت به اضطراب و حیرت می اندازد ودشمنان را به طمع.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
فهرست مطالب آثار و نتايج انقلاب اسلامى ايران 1 پيش گفتار 1 طرح موضوع و مسأله 2 اهميت و ضرورت موضوع 2 ملاك اقتصادى 3 حساسترين مسأله در شناخت انقلاب اسلامى 4 اهميت ملاكها در ارزيابى آثار و نتايج انقلاب اسلامى 4 مهمترين ملاكها در ارزيابى انقلاب اسلامى 5 اهداف انقلاب اسلامى بعنوان ملاك ارزيابى 6 اصل سوم قانون اساسى 6 امكانات بعنوان ملاك ارزيابى 8 تلفيق اهداف و امكانات 17 مقايسه با كشورهاى پيشرفته 18 مقايسه با كشورهاى همطراز 20 مقايسه انقلاب با قبل از انقلاب 22 نتيجه گيرى 26 منابع: 27 آثار و نتايج انقلاب اسلامى ايران پيش گفتار جوانى زيباترين، درخشانترين و به يادماندنىترين فراز زندگى است كه همانند آن را نمىتوان يافت. وقتى صحبت از جوانى است بايد طراوت، تازگى و احساس كردن را باور كرد. جوانى دوران تجربه و بلوغ نيز هست و آميختگى آن با زيبائىهاى دلانگيز فطرت، دنياى ديگرى پديد آورده و در ژرفاى آن، نگاهى ديگر و شورى ديگر. و جوان از ميان تمام اين «ديگرها» به يك «خود» خواهد رسيد. او در اين تجربه نو به دنبال رابطهاى تازه است با يك حقيقت گمشده، با يك كشش اصيل و يك جاذبه ريشهدار و در اين راه، پيوند خويش را با آرام دلها برقرار مىكند. با سرود هستى همنوا مىشود و مىخواند ترانه دلانگيز «بودن» را و سرود حماسى «حركت» را. «بودن» يك كشف مهم است. يك نجواى پنهان با «خويشتن» و «حركت» جهت مىخواهد و «پرسش»! پرسشى براى رسيدن. و چه زيباست پرسيدن و رسيدن! دانستن و خواستن! گوهر ارزشمند جوانى را بايد باز شناخت. اين جام جهان نما ابعاد و زواياى ناشناختهاى دارد كه بايد در پرتو يك «نيروى درونى» و يك «نور حقيقى» به بالندگى برسد. ما، «نيروى درونى» را «ايمان» و «نور حقيقى» را «انديشه» ناميدهايم. كانون انديشه جوان با انگيزه «انديشه بيشتر براى شناخت بهتر» تا كنون به تحقيق و تأليف آثار متعددى ويژه نسل نو همت گمارده است. اين بار نيز، بحث و بررسى پيرامون موضوع «آثار و نتايج انقلاب اسلامى» ما را بر آن داشت تا با همكارى محقق ارجمند جناب آقاى دكتر محمد باقر حشمتزاده اين اثر از سلسله جوان را تقديم محضرتان نمائيم. شما بايد بتوانيد پس از مطالعه اين دفتر به سؤالات زير پاسخ گوئيد. 1- مهمترين ملاكها در ارزيابى آثار انقلاب اسلامى كدام است؟ 2- در مجموع، دستاوردهاى انقلاب اسلامى را چگونه ارزيابى مىكنيم؟ منتظر نظرات خوب شما هستيم. كانون انديشه جوان طرح موضوع و مسأله انقلاب اسلامى براى تحقيق و بررسى، يك موضوع كلان است. از لحاظ متدولوژى و روش تحقيق سؤالات و مجهولات اساسى زير در اين رابطه طرح مىشود: 1- تاريخچه و مراحل انقلاب اسلامى چه بوده است؟ 2- زمينهها، علل و عوامل شكلگيرى و پيروزى انقلاب اسلامى چه بودهاند؟ 3- اهداف و شيوههاى انقلاب اسلامى چه هستند؟ 4- در مقايسه با ساير انقلابها ويژگيهاى انقلاب اسلامى چه هستند؟ 5- انقلاب اسلامى در مسير خود با چه آفات و موانعى روبرو بوده است؟ 6- پىآمدها، آثار و نتايج انقلاب اسلامى چه هستند؟ در يك پژوهش بنيادى و گروهى بايد پاسخهاى مستند و مستدل به سؤالات فوق ارائه نمود. در آن صورت نسبت به انقلاب اسلامى شناختى وسيع، عميق و دقيق بدست خواهد آمد. سؤال دوم از لحاظ علمى و فلسفى دشوارترين مجهول است. زيرا پرسش از علت و چرايى پديدهها مشكل و سخت است. براى مثال در حاليكه بيش از دويست سال از انقلاب فرانسه و بيش از هشتاد سال از انقلاب روسيه مىگذرد هنوز هم درباره علل و چرايى آنها نظريهپردازى مىشود. (1) اهميت و ضرورت موضوع در بين مجهولات فوق سؤال ششم حساسترين، سياسىترين و كاربردىترين پرسش مىباشد. در حاليكه سؤال دوم عمدتاً در آكادمىها، دانشگاهها و پژوهشگاهها مطرح مىباشد، سؤال ششم بطور وسيع و عميق در عرصه جامعه و در بين دولت و ملّت، دوست و دشمن و داخل و خارج طرح مىشود. اين مدعا مبتنى بر اين استدلال است كه انسانهاى ذيربط با انقلاب اسلامى اعم از موافق و مخالف، واقعيت آن را پذيرفتهاند و مىگويند به هر دليلى و متأثر از هر علّتى انقلاب اسلامى، دولت شاهنشاهى را براندازى كرده و جمهورى اسلامى را مستقر كرده است. پس مهم آن است كه ببينيم اين پديده كلان چه آثار و نتايجى در عمل ببار آورده است؟ و اين فضاى جديد چه تأثيرى بر زندگى ما داشته است؟ در اين ميان آثار و نتايج اقتصادى انقلاب دانسته و ندانسته، كم يا زياد، مستقيم و غير مستقيم، بحق يا ناحق، بيشتر مورد توجه و استناد قرار مىگيرد. ملاك اقتصادى براى مثال در بسيارى از محافل كه گفتگوهايى بين توده مردم صورت مىگيرد مباحث به گرانى و تورم كشيده مىشود و در اين رابطه قيمت اجناس و كالاهاى اساسى، قبل و بعد از انقلاب با هم مقايسه مىشود. در اين موارد تبعاً مخالفان، قيمت بالاى كالاها و خدمات در شرايط كنونى را مهمترين دليل براى ناكامى و ناتوانى انقلاب مىدانند، در مقابل موافقان، ضمن توجه به اين امر، به برخى از تحولات اساسى اقتصادى و صنعتى استشهاد مىكنند و از خدمات رسانى به روستاها، افزايش توليد برق و گاز، لولهكشى، جاده كشى و... سخن مىگويند. در اين موارد بعضاً مىگويند كه اصولاً ماديات و اقتصاد هدف اصلى و اولى انقلاب نبوده و لذا به آثار و دستاوردهاى سياسى و فرهنگى انقلاب اشاره مىكنند. در زمينه اهميّت اقتصاد به عنوان ملاك و معيار سنجش نتايج انقلاب اسلامى مىتوان به تبليغات كشور در ايام بزرگداشت پيروزى انقلاب در دههى فجر و همچنين ايام هفته دولت در شهريور ماه اشاره نمود. در اين مقاطع نيز ديده مىشود كه دولتمردان و مقامات رسمى نيز بخش عمدهاى از گفتارشان درباره آثار و نتايج اقتصادى انقلاب اسلامى است. در اين مناسبتها عمدتاً آمارهايى از فعاليتهاى عمرانى و اقتصادى كشور ارائه شده و با قبل از انقلاب مقايسه مىشوند. اين مقدار توجّه به اقتصاد كه به صورت دانسته يا ندانسته مبذول مىشود مىتواند ناشى از چند عامل باشد: اولاً انسان از بدو تولد، دو دسته نيازهاى مادى و معنوى را بصورت بالقوّه با خود دارد. ابتدا نيازهاى مادى فعليت مىيابند، گرچه نيازهاى معنوى از لحاظ ارزشى تقدم و اولويت دارند و اينها نيز در وقت خودشان از قوّه به فعل مىآيند. به اين ترتيب ملاحظه مىشود كه نيازهاى مادى از نظر فعليت تقدم دارند و لذا تحريك پذيرى آنها بيشتر است. ثانياً متأثر از تمدن غرب، جوّ نظام جهانى بشدت اقتصادى و مادى است و صنعت و اقتصاد بزرگترين ارزش و دستاورد فرهنگ و تمدن غربى شده است. در چنين شرايطى براى ارزش گذارى هر پديده انسانى و اجتماعى، از جمله انقلابها، چنين القاء مىشود كه چه دستاورد مادى و اقتصادى داشته است؟ يعنى عملاً ارزش پديدهها تابع نتايج مادى و اقتصادى شده است. البته اين حد افراط در اقتصاد و امور مادى تنگناهايى در آن تمّدن ايجاد كرده است و خلأهايى در آنجا بوجود آورده است كه اتفاقاً انقلاب اسلامى با پيامهاى انسانى و ارزشى خود مىتواند براى آنها جالب و جاذب باشد امّا در وضعيّت كنونى به هر حال نتايج مادى و اقتصادى پديدهها و ميزان رفاهى كه براى شهروندان دارند در ارزيابى و ارزش گذارى آنها نقش اصلى را دارد.