دانلود جزوه و پاورپوینت و مقاله طرح درس

تحقیق بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب 23ص

تحقیق بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب 23ص

تحقیق-بررسى-قاعده-فقهى-اصاله-الصحه-و-تعارض-آن-با-اصل-استصحاب-23صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 37 صفحه

 قسمتی از متن word (..docx) : 
 

1
‏«بسمه تعالی»
‏بررسى قاعده فقهى اصال‏ه‏ الصح‏ه‏ و
‏ تعارض آن با اصل استصحاب
‏فهرست‏:
‏چکیده‏
‏1- اصل صحت به مفهوم جواز‏ ‏تکلیفی‏
‏دلایل اصل صحت‏ ‏به معنای جواز تکلیفی ‏
‏2- اصل صحت به مفهوم وضعی‏ ‏
‏ادله اصل صحت به مفهوم وضعی‏
‏اجرای اصل صحت در عقود‏
‏موارد جریان اصل صحت در اعمال ، عقود و ایقاعات‏
‏لزوم تحقق عنوان عمل در معاملات ‏
2
‏مراد از اصل صحت، صحت واقعى است يا صحت‏به اعتقاد فاعل؟‏
‏اصل صحت از امارات است‏يا از اصول عمليه؟‏
‏حكم تعارض اصل صحت‏ ‏‏با استصحاب‏
‏اصل صحت در حقوق مدنى ايران‏
‏منابع‏ ‏
‏چکیده
‏يكى از قواعد مهم حقوق اسلامى قاعده‏ اصالة‏الصحة‏» است، كه كاربرد فراوانى در فقه و حقوق اسلامى دارد‏ ‏و ‏به اشكال مختلف مورد استفاده واقع مى‏گردد. اين اصل، معانى مختلفى در فقه و حقوق دارد كه ذيلا ‏ ابتدا ‏به تعريف و توضيح دو معناى معروف و مشهور آن پرداخته مى‏شود‏ و سپ‏س کاربرد اصاله الصحه‏ را بیان نموده و در‏ آخر به توضیح تعارض اصاله الصحه‏ و اصل استصحاب با بیان نمونه هایی از مواد قانونی می پردازیم:
‏1- ‏اصل صحت‏ ‏‏به مفهوم جواز تكليفى
‏منظور از اصل صحت در اين معنا، آن است كه اعمال ديگران را بايست‏حمل بر صحت و درستى كرد و مشروع و حلال انگاشت و مادامى كه دليلى بر نادرستى و حرمت آن پيدا نشده است، نبايستى در صورت دوران امر بين احتمال صحت و مشروعيت از يك طرف و عدم مشروعيت از طرف ديگر، اعمال افراد را نامشروع و نادرست پنداشت; مثلا اگر كسى را ببينيم مايعى مى‏نوشد و احتمال بدهيم كه آب يا شراب است، بنابر اصل صحت كه مسلمان فعل حرام انجام نمى‏دهد، بنا را بر حلاليت مى‏گذاريم و مى‏گوييم آن، آب آشاميدنى است، نه شراب‏.
3
‏اصل مذكور بر مبناى فطرت، استوار است و اين حقيقت را اثبات مى‏كند كه اسلام، آدمى را به دور از خطا و گناه مى‏شمارد و اصل را احتراز از زشتى و دنائت مى‏داند مگر آن كه عكس مطلب اثبات گردد و اين همان اصلى است كه در قوانين كيفرى كشورهاى مختلف راه يافته است زيرا تا هنگامى كه تقصير و خطاى كسى اثبات نشده است، او را مجرم نمى‏شناسند و كيفرش نمى‏دهند. علاوه بر تكليفى كه گفته شد، بايد باطنا و قلبا هم اعمال و رفتار ديگران را صحيح تلقى كنيم حال، ممكن است گفته شود قبول و تاييد قلبى و باطنى، امرى است غير ارادى كه تحت كنترل انسان نيست و قلب و ضمير شخص بدون اراده او به ارزيابى پديده‏ها مى‏پردازد ولى در واقع اين طور نيست زيرا زمينه انفعالى بشر قطعا و مستقيما بر روى قضاوتش نسبت‏به اعمال و رفتار ديگران تاثير مى‏گذارد يعنى اگر اين اصل نبود و مكلف نبوديم كه با‏ ‏ديدن كارهاى ديگران آنها را صحيح بپنداريم چه بسا پيش داورى‏هاى مبتنى بر‏ ‏شك و سوء ظن و بدبينى، قضاوت قلبى و باطنى ما را نيز نسبت‏ ‏‏به افعال ديگران تحت تاثير قرار مى‏داد كه در آن صورت هم اعمال مردم، ناصحيح و حرام تلقى مى‏گرديد و آثار سوء و مخربى به همراه داشت. ‏بنابراين، هر‏ ‏دو مرحله رفتار ما در مقابل اعمال ديگران در واقع مرتبط با‏ ‏هم و مكمل يكديگرند يعنى هم در ظاهر و هم در باطن بايد حكم كرد كه افراد اصولا فعل حرام و غيرصحيح مرتكب نمى‏شوند. اصل صحت‏به اين معنا به مفهوم جواز تكليفى است و امرى است‏‏ ‏شخصى يعنى آن اعمال و رفتارى كه از انسانها سر مى‏زند و به حكم اين اصل محمول به صحت تلقى مى‏گردد، مربوط به رابطه فاعل با خداى خودش است و اثر چندانى در زندگى ديگران ندارد و به موجب آن رفتار و اعمال، روابط و مناسبات مخصوصى با صاحب آن برگزار نمى‏گردد و به اصطلاح، جنبه تكليفى محض دارد و آثار وضعى بر آن مترتب نيست‏.
‏دلايل اصل صحت‏به معناى جواز تكليفى
4
‏در مورد اصل صحت‏به معناى مذكور يعنى حمل اعمال مسلمانان بر مشروعيت، دلايل بسيارى گفته‏اند كه در :‏زير به برخى از آنها اشاره مى‏شود‏:
‏الف: آيات قرآن كريم - در قرآن كريم، آيات زيادى وجود دارد كه دلالت‏بر اعتبار اصل صحت مى‏كند از آن جمله است ‏آيه شريفه و ‏«‏قولوا للناس حسنا‏» ‏مطابق تفسيرى كه در اصول كافى از قول امام معصوم‏عليه السلام در‏1-در ‏اين آيه آمده است درباره مردم تا هنگامى كه چگونگى كارشان معلوم نشده جز به خير سخن نگوييد‏.
‏2- ‏آيه شريفه ‏«‏و اجتنبوا قول الزور‏»‏ يعنى‏ از سخن‏ ‏دروغ و افترا‏ ‏بپرهيزيد‏.
‏3-‏آيه شريفه ‏«‏ان بعض الظن اثم‏»‏ يعنى همانا برخى از گمانها، گناه است‏. ‏
‏ب: روايات - در خصوص اعتبار اصل صحت، روايات فراوانى وارد شده است كه به برخى از آنها نيز اشاره مى‏شود
‏1- ‏در اصول كافى از اميرالمؤمنين على‏عليه السلام‏، نقل شده است كه آن حضرت فرمودن‏د:
‏ضع امر اخيك على احسنه حتى ياتيك ما يقلبك عنه و لاتظنن بكلمة خرجت من اخيك سوء و انت تجد لها فى الخير سبيلا‏ : ‏يعنى كار برادر دينى خود را به بهترين وجه تاويل كن تا آنگاه كه از او رفتارى آيد كه باورت را ‏دگرگون كند و نيز به گفتار برادرت تا وقتى كه تفسير نيك مى‏توانى كرد، گمان بد مبر.
‏2- ‏از امام صادق‏عليه السلام، روايت است كه به محمد بن فضل فرمود: يا محمد كذب سمعك و بصرك عن اخيك و ان شهد عندك خمسون قسامة انه قال و قال لم اقل و صدقه و كذبهم‏.

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب 23ص , بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب 23ص , دانلود تحقیق بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب 23ص , بررسى , قاعده , فقهى , اصاله , الصحه , و , تعارض , آن , با , اصل ,

[ بازدید : 13 ]

[ پنجشنبه 27 مرداد 1401 ] 16:26 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق بررسی قاعده ی اضطرار در فقه و حقوق ایران

تحقیق بررسی قاعده ی اضطرار در فقه و حقوق ایران

تحقیق-بررسی-قاعده-ی-اضطرار-در-فقه-و-حقوق-ایرانلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 22 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏بسم الله الرحمن الرحیم
‏بررسی قاعده ی اضطرار در فقه و حقوق ایران
‏چکیده :
‏اضطرار از عناوین ثانویه و قواعد مشهور فقهی است که در ابواب مختلف مورد استناد واقع شده و از جنبه های عبادی ،حقوقی و کیفری کار بر داشت و نقش مهمی در رفع حرج و حل مشکلات ف‏ر‏دی و اجتماعی دارد . البته فقها عمده ی بحث را در کتاب اطعمه و اشربه آورده اند. ریشه های اضطرار اکراه ، فقیه ،ضرر و ضرورت است . قران در برخی موارد صراحت تکلیف را از مضطر برداشته است . سیره ی عقلا هم اصل قاعده ی اضطرار را مورد تایید و اذعان قرار داده اند . شرایط این قاعده هم به این صورت است که خطر ‏باید مسلم الوقوع باشد یا بوسیله ی خود مضطر ایجاد نشده ‏ و مضطر بموجب شرع و قانون مکلف به تحمل ضرر نباشد . اضطرار شخصی است و رفع تکلیف میکند و در تشریع نقش خاصی ندارد . در غیر موارد پیش بینی شده توسط شارع اجازه داده شده تا از احکام عناوین اولی عدول شود و احکام عناوین ثانوی جایگزین آن گردد .
‏کلید واژه ها
‏اضطرار ، ضرورت، ضرر، حکم قانونی ، مصلحت ، مسئولیت کیفری
‏* استاد یار مدعو فقه و مبانی حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات ایران
‏** دانشجوی کارشناسی ارشد رشته فقه و مبانی حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران .
‏مقدمه :
‏در فقه اسلامی در میان قواعد مهم فقهی به قاعده ی اضطرار برخورد میکنیم که در فقه کاربرد زیادی هم دارد . مفاد این قاعده این است که ‏: به هنگام وجود یک اضطرار درست حرام و وجوب واجب برداشته میشود و صورت جواز را به خود میگیرد . بنابر این اموری که مورد نهی وضع شارع یا عقل قرار گرفته اند ، مانند حرمت تصرف در سال غیر بدون اجازه ی او ، در صورتی که‏ ضرورت یا اضطراری وجود داشته باشد (مانند عبور از آن مکان جهت نجات یک انسان ) از ممنوعیت خارج می شود . بر اساس این قاعده ضرورت ها و اضطرار ها موارد ممنوعی را مباح می سازند . در قانون مجازات اسلامی واژه ی اضطرار بکار نرفته اما ماده ی 55 آن قانون عامل ضرورت را پیش بینی کرده است . در حقیقت همان عامل اضطرار را پیش بینی کرده است . هر چند در تغییر این ماده و مدرک آن و محدوده جریان آن گفتگو هایی وجود دارد ولی به طور اجمالی یکی از قواعد مسلمی است که شارع مقدس ان را در شریعت خویش مجاز میداند . ‏در عین حال موضوع و مجرای این قاعده در مواردی است که :
‏نخست منع و نهی وجود داشته باشد دوم شخص مکلف مضطر به انجام آن باشد .
‏فقها در کتابهای فقه و اصول به طور پراکنده از این قاعده نام برده اند و متاسفانه این قاعده که در سراسر فقه کاربرد دارد و دارای آثار عملی است مورد بررسی مستقل قرار نگرفته است ‏و حتی فقهای بزرگ متاخر نظیر میرزا حسن بجنوردی صاحب القواعد الفقهیه با اینکه کتابهای تحقیقی و اجتهادی پر حجمی در قواعد نوشته از این قاعده به طور مستقل در کتاب خود یاد نکرده اند . با توجه به نقشی که این قاعده در حل معضلات و مشکلات زندگی فردی و اجتماعی دارد و با توجه به اینکه مورد استناد‏ در وضع قوانین است و اجرای آن نیز به این قاعده نیازمند است تحقیق در مورد این قاعده را ضروری دانسته ام .
‏در این مقاله در فصل اول به ماهیت اضطرار و تعریف لغوی و اصلاحی آن در حقوق مدنی و قانون مجازات اسلامی و فقه پرداخته شده است . در فصل دوم به ذکر ادله و میزان اعتبار هر کدام از این ادله ها و به نقد و بر رسی آنها پرداخته شده است و اما در فصل سوم شرایط این قاعده و رفع شبهات وسائلی که در این باب مطرح است و همچنین مواردی از کاربرد قاعده بیان شده است .
‏فصل اول : ماهیت اضطرار
‏اضطرار در لغت :
‏اضطرار در لغت مصدر باب افتعال از ریشه ی ضرر است . در کتابهای لغت آمده است ‏«‏ الاضطرار، الاحتیاج ال الشی و الا لجا ء الیه ‏»‏ یعنی اضطرار ‏ احتیاج پیدا کردن به چیزی و ناچار شدن به آن چیز است . ( قاعده ی اضطرار، ص 84) اقرب الموارد اضطرار را احتیاج و اجبار می داند . ضروره اسم مصدر برای مصدر اضطرار می باشد .
‏اضطرار در حقوق و قانون مدنی :
‏آیت الله خلیل قبله ای ، به تعریف به تعریف دکتر سید حسن امامی که می نویسد : ‏«‏ اضطرار حالتی است که معامله کننده در اثر وضعیت اقتصادی و یا اجتماعی خود ناچار به انجام معامله می شود ‏»‏ ‏به این تعریف این ایراد را وارد می کند که این تعریف تها مورد معامله را در بر میگیرد در صورتی که دامنه ی اضطرار وسیعتر و فراگیر تر است . ( قواعد فقه ، ص 30)
‏ بعضی از دانشمندان معاصر در تعریف اضطرار گفته اند : حالت اضطرار هنگا‏می صدق میکند که کسی عملا ولی برای اجتناب از ایراد زیانی بزرگتر به دیگری خسارت وارد می کند . این تعریف نیز مانند تعریف سابق جامع افراد نیست . زیرا گاهی انسان ‏به عملی مضطر می شود که مستلزم ضرر به دیگران نیست مانند اینکه کسی برای اجتناب از زیانی بزرگتر خسارت کوچکتری به خود وارد می کند . بلکه گاهی انسان برای دفع ضرر از خود مرتکب عملی می شود که نه جرم است و نه زیان بار ( همان ،ص 30)
‏در قانون مدنی اضطرار تعریف نشده و فقط در ماده ی 206 قانون مدنی حکم معامله اضطراری بیان شده است :

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق بررسی قاعده ی اضطرار در فقه و حقوق ایران , بررسی قاعده ی اضطرار در فقه و حقوق ایران , دانلود تحقیق بررسی قاعده ی اضطرار در فقه و حقوق ایران , بررسی , قاعده , ی , اضطرار , در , فقه , و , حقوق , ایران , تحقیق ,

[ بازدید : 13 ]

[ پنجشنبه 27 مرداد 1401 ] 13:10 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق جا یگاه و حدود قاعده درء 162 ص ( ورد)

تحقیق جا یگاه و حدود قاعده درء 162 ص ( ورد)

تحقیق-جا-یگاه-و-حدود-قاعده-درء-162-ص-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 144 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏109

‏بخش اول :
‏جا یگاه و حدود‏ قاعده درء

‏براي انجام هر تحقيق علمي در مبادي امر بايستي مفاهيم و مستندات و مدارك ، موضوع تحقيق مورد غورسي قرار گيرد تا هم خود محقق به سهولت به غايت تحقيق دست يازد و هم مخاطبين و خوانندگان در مطالعه آن نيازمند رجوع به منبع ديگري نباشند پس ما نيز گريزي از طي اين راه اندك طولاني نداريم بر همين اساس بخش اول تحقيقي را به كاوش پيرامون مفهوم قاعده فقهی و بررس‏ی مفاهيم و محتوي و دلالت قاعده‏‌‏(‏ادرئو‏ا‏الحدود بالشبهات‏)‏ ومستندات آن اختصاص مي‏‌‏دهيم تا تسلطي نسبي پيرامون آن پيدا كرده و در بخش ديگر تحقيق در باب تاثيرو چگونگي اعمال قاعده‏‌‏ درء؛درحقوق كيفري ماهوي با دق‏تي بايسته مطالب را ارائه نماییم‏
‏فصل اول:مفهوم قاعده و نسبت آن با مفاهیم نزدیک
‏3
‏مباحث اين فصل را اختصاص به مفهوم قاعده‏‌‏ فقهي قرار مي‏‌‏دهيم تا با برشمردن تمايزات و تشابهات آن با مفاهیم نزدیک و نيز تحليل مفهوم قاعده‏‌‏ فقهي بدين سوال كه آيا چنين رواياتي توان ايجاد قاعده‏‌‏ي فقهي را دارند؟ پاسخگو باشيم.
‏گفتاراول:مفهوم قاعده فقهي
‏قواعد فقه مركب اضافي است. براي فهم چنين عباراتي محققان بدواً دست به تجزيه آن مي‏‌‏زنندو بعد از فهم لغوي و‏ اصطلاحي هر يك و احاطه بر ريشه‏‌‏ هر كدام ؛ مجموع عبارت را باز تعريف مي نمايند ما نيز براي فهم بهتر بدواً واژه‏‌‏هاي قواعد و فقه را مستقلاً بررسي مي‏‌‏كنيم .
‏1: قواعد
‏قواعد جمع قاعده مي باشد كه در لغت به معناي پايه و اساس است‏ ‏. الراغب اصفهاني ، حسين بن محمد ، ‏المفردات في غريب القرآن‏ ؛ چ اول( بیروت : نشر دارالعلم الدار الشامیه؛1412 هـ ق) ، ص 679‏
‏ در قرآن كريم نيز معناي پايه واساس از عبارت ‏«‏ القواعد ‏»‏ قابل استنتاج می باشد جايي كه خداوند مي فرمايد ‏«‏ و إذ يرفع ابراهيم القواعد من البيت ‏»‏ ‏. سوره‏‌‏ي بقره ، آيه‏‌‏ي 127
‏ اين كلمه از حيث لغت براي چيزي وضع شده كه پايه واساس براي چيز ديگر است خواه مادي باشد ، خواه معنوي.‏ ‏. لنكراني ، محمد فاضل ، ‏القواعد الفقهيه‏ ؛ ج 1 ، چ 2 ، ( قم : مركز فقه الائمه الاطهار ؛ ‏1‏425/هـ)، ص8

‏و در اصطلاح علماي لغت بر معانیی اطلاق مي‏‌‏شود كه مترادف با اصل ، قانون ، مسأله ، ضابطه و مقصد مي‏‌‏باشد.‏ ‏. تهانوي ، محمد علي ، ‏موسوعه كشاف اصطلاحات الفنون‏ ؛ ماده‏‌‏ي قَعَدَ ، ج 2 ، ص 1295
‏ چنانكه برخي لغويان و دايره المعارف نويسان ، بي‏‌‏توجه به كاربرد اصطلاح ‏«‏ قاعده‏»‏در علمي ويژه آن را چنين معني كرده‏‌‏اند :‏«‏ القاعده = الضابط أوالامر الكلي ينطبق علي جزئيات‏ ‏. محمد حسن رباني ، ‏«‏ قاعده درء ‏»‏ ‏فقه‏ ؛ شماره‏‌‏ي سي و هفتم و هشتم ، سال دهم ( ) ، ص 178
‏ ‏»‏.اماب‏اید اذعان داشت كه در معني كلمه‏‌‏ ‏«‏ قاعده ‏»‏ هنگامي كه در علم خاصي استعمال مي شود مفهوم پايه و اساس بودن به ذهن متبادر نمي‏‌‏شود بلكه معني كلي يا غالبي بودن جلوه‏‌‏گر مي‏‌‏گردد چرا كه اگر شرط باشد كه قاعده براي علم بعنوان پايه و اساس باشد اقتضايش اين خواهد بود كه با انتفاع قاعده به علم نيز منتفي شود حال آنكه اگر يك قاعده ا‏ز قواعد فقه يا نحو يا رجال و...‏منتفي‏ شود علم منتفي يا محدود نمي‏‌‏شود‏.‏ ‏. لنكراني ، محمدفاضل ، همان ، ص 8
‏پس قاعده در اصطلاح يعني امر (‏‌‏ حكمي ) كلي كه بر‏ همه‏‌‏ مصاديق خود منطبق گردد.‏ ‏. قبله‏‌‏اي ، خليل ، ‏قواعد فقه بخش جزاء‏ ، چ اول ( تهران : انتشارات سمت ؛ 1380) ، ص 5
‏2: فقه
‏فقه مصدر مجرد است مص‏در مزيد فيه آن ‏«‏ تفقه ‏»‏ مي‏‌‏باشد‏ ‏. لطفي ،اسد‏الله ، ‏اصول فقه‏ ، چ3 ( ‏تهران : انتشارات مجد‏؛ 1385)‏، ص 13
‏ودر لغت به معناي فهم و ‏فهم دقيق و نافذ است كه به كنه و ‏غايت سخنها و گفتار وكردار پي برد‏.‏ ‏. فيض ، عليرضا ، ‏مبادي فقه و اصول‏ ، چ چهارم‏( تهران: انتشارات دانشگاه تهران ؛ 1369) ، ص 15
‏و در اصطلاح عبارت است از علم به ‏احكام شرعي فرعي مستنبط از ادله‏‌‏ تفصيلي.‏احكام شرعي كه در تبيين مفهوم اصطلاحي فقه آمده است شامل احكام تكليفي و وضعي و همچن‏ين شامل احكام واقعي و ظاهري است.گاهي به خود
‏4
‏احكام شرعي اطلاق فقه مي شود و به عبارتي به همه مسائل شرعي از طهارت تاديات فقه مي‏‌‏گويند.‏ ‏. قبله‏‌‏اي خوئي ، خليل ، همان ، ص 5
‏قيد فرعیه نمايانگر اين است كه علم فقه علم به احكام شرعي عملي است در برابر اصول عقايد و علم فقه ازر‏وي ادله تفصيلي كه اعم ازادله‏‌‏اجتهادي(‏كتاب ‏،سنت،اجماع،عقل)وادله‏‌‏فقاهتي(استصحاب،تخيير،برائت ،احتياط)است حاصل مي شود‏.‏ ‏. لطفي ، اسدالله ، همان ، ص 16
‏3: مفهوم قواعد فقه:
‏در تبيين مفهوم قاعده‏‌‏ فقهي انديشمندان اسلامي با عبارات متفاوت و مفهوم تا حدي يكسان ابراز عقيده كرده‏‌‏اند ؛ برخي معتقدند به قاعده‏‌‏اي اطلاق مي شود كه از ادله‏‌‏ي شرعيه استخراج و استنباط گرديده و بر مصاديق‏‌‏اش كه مجموعه‏‌‏اي از احكام فقهي است منطبق مي‏‌‏گردد، همچون انطباق كلي طبيعي‏ ‏. اگر عقل ، خود ذات موصوف را بطور كلي با صرف نظر از عمل توصيف مثلاً انسان را از آن جهت كه انسان است بدون توجه به اينكه كلي است يا كلي نيست تعقل كند ، دراين حالت ذات موصوف كه از اين جهت مورد لحاظ عقل قرارگرفته است ، كلي طبيعي ناميده مي شود و مقصود از آن طبيعت خود شي‏‌‏ء است بدون توجه به امر ديگري ]‏ براي مطالعه بيشتر ، ‏ر.ك به مظفر ، محمدرضا ، منطق ، صص 125 ‏–‏ 126[
‏ بر افراد مصاديق خود. عدده اي نيز مي‏‌‏گويند، قاعده فقهي فرمول بسيار كلي است كه منشاء استنباط احكام محدودتر واقع مي‏‌‏شود و اختصاص به يك مورد خاص ندارد بلكه مبناي احكام مختلف و متعدد قرار مي‏‌‏گيرد.‏ ‏. محقق داماد ، سيدمصطفي ، ‏قواعد فقه بخش مدني‏ ، ج 1 و 2 ، چ دهم ، ( تهران : مركز نشر علوم اسلامي ؛ 1382) ، ص 2
‏گروهي نيز قواعد فقهي را قواعدي مي‏‌‏دانند كه در طريق استفاده‏‌‏ي احكام قرار مي‏‌‏گيرند به طريق انطباق و تطبيق .‏ ‏. قبله‏‌‏اي خويي ، خليل ، همان
‏در جمع نظرات ابرازي درتعريف قاعده‏‌‏ فقهي مي‏‌‏توان چنين گفت ‏«‏ قضيه‏‌‏اي است كه دربر دارنده‏‌‏ي حكمي كلي بوده و منشاءآن ادله‏‌‏ي تفصيلي است كه صحت و سقم احكام محدود را با آن تطبيق مي‏‌‏دهند.‏»‏
‏ لذا مي‏‌‏توان بدين نتيجه رسيد كه قاعده‏‌‏ي فقهي از جهت محتوا با قواعد ساير علوم فرق مي‏‌‏كند نه از جهت تعريف و مفهوم چراكه قاعده‏‌‏ي ف‏قهي دربرگيرنده‏‌‏ احكام شرعي است
‏2- نسبت قواعد فقه با مفاهیم نزدیک
‏در متون فقه عبارات واصطلاحاتي وجود دارد كه بسي نزديك و شبيه به قواعد فقهي هستند و همين مماثلت ظاهري گاهي چنان است كه دانشمندان مسائل فقهي نيز در تفكيك و تمييز آنها دچار شك و ترديد مي شوند بر همين اساس ادامه بحث را به واكاويد‏ن در معيار تمييز آنها با قاعده‏‌‏ فقهي مي‏‌‏پردازيم تا بهتر بتوانيم بر مفاد و دلالت قواعد فقهي احاطه داشته باشيم .
‏2-1: ضابطه‏‌‏ فقهي
‏ بسياري ازنويسندگان ميان ضابطه‏‌‏ فقهي و قاعده‏‌‏ فقهي تمايز قائل نبوده و اين دو را مترادف مي‏‌‏دانند.‏ ‏. محقق داماد ، سيد مصطفي ، همان ، ص 24
‏برخي نيز قاعده‏‌‏ فقهي رااعم از ضابطه‏‌‏ فقهي مي‏‌‏دانند و معتقدند قاعده‏‌‏ فقهي در تمامي ابواب فقه جريان دارد اما ضابطه‏‌‏ فقهي منحصر در يك باب فقهي است .‏ ‏. اين تفاوت گذاري،‏از سيوطي و ابوالبقاء در ال‏كليات آورده شده است نقل از همان،‏ص 23
‏5
‏لكن اين گونه فرق گذاشتن صحيح نيست زيرا صحت آن مستلزم قبول لزوم جريان قاعده‏‌‏ فقهي در تمامي ابواب فقه است واين سخن ريشه‏‌‏ي علمي ندارد زيرا لازم نيست قاعده‏‌‏ فقهي جامع الاطراف در همه ابواب مختلف فقه باشد ، بلكه جامعيت آن براي مسائل يك باب هم كفايت مي‏‌‏كند.‏ ‏. لنكراني ،محمد فاضل ،همان ، ص 10
‏و هر چند گستره دلالت برخي از قواعد بسيار است اما برخي ديگر از قاعده‏‌‏ها تنها يك باب از فقه را فرا مي گيرد و در واقع اگر چه قاعده‏‌‏ معناي عام و فراگير دارد لكن به حكم همان گفته معروف ‏«‏ مامن عام إلا وقد خص ‏»‏ شايد تخصيص بخورد با وجود اين عموميت و فراگيري آن آسيب نمي‏‌‏پذيرد .
‏علي ايحال بطوركلي بايد گفت كه وجه تمايز قاعده فقهي با ضابطه‏‌‏ فقهي در دو نكته نمايانگر مي شود :
‏1- ضابطه‏‌‏فقهي بيشتر در مقام بيان ملاك و شرايط براي تحقق موضوع است ‏ ‏. همان ، ص 10-11
‏در واقع بيشتر درملاك و مميزاتي به كار مي رود كه امور راازهم جدا مي سازد وانطباق ( بار شدن ) موارد و جزئياتي را برآن بر نمي‏‌‏تابد‏ ‏. محمد حسن رباني ، همان ، ص 179
‏ و غالباً در مواردي به كار مي رود كه ماهيت اشياء رااز همديگر جدا مي كند. اين در حالي است كه قاعده‏‌‏ي فقهي درصدد بيان حكم كلي است كه ارتباط به احكام دارد نه موضوعات احكام .
‏2- تفاوت ديگر قاعده باضابطه فقهي در اين امر جلوه‏‌‏گر مي‏‌‏شود كه لازم نيست ضابطه‏‌‏ فقهي به شارع منتسب گردد وازادله‏‌‏ شرعي استنتاج شده باشد ؛ بلكه بسياري از ضوابط فقهي از عرف گرفته مي‏‌‏شود اما در قاعده فقهي شرط است كه مستند به ادله‏‌‏ تفصيلي شرعي باشد ‏.‏ ‏. لنكراني، محمد فاضل ، همان ، ص 13
‏2-2: قاعده‏‌‏ اصولی‏ :
‏مساله اصولي آن است كه در يك شكل منطقي كبراي قياسي قرار گيرد كه از آن حكم كلي شرعي استنتاج مي‏‌‏گردد.‏ ‏. بجنوردي ، ميرزا حسن ، منتهي الاصول ، ج 2، چ دوم، (قم: ناشر کتاب فروشی بصیرتی؛ بی تا) ، ص 377
‏به عبارت ديگر علم اصول فقه در بردارنده قواعدي است كه براي بدست آوردن احكام شرعي فرعي از منابع خود در هنگام تشكيل قياس بعنوان كبري در مقابل صغراي قياس مورد استفاده قرار مي‏‌‏گيرند فلذا مشخص مي شود كه ردپاي قاعده‏‌‏ اصولي و قاعده‏‌‏فقهي را بايد در جايي جستجو كرد كه صحبت از حكم شرعي مي‏‌‏شود خواه اين حكم از احكام واقعي ‏ ‏. حكم واقعي عبارت است از حكمي كه شارع مقدس به عنوان اولي براي موضوعي وضع كرده باشد و علم و جهل مكلف در آن دخالت نداشته باشد مثل حرمت شرب خمر
‏باشد يا ظاهري‏ ‏. حكم شرعي است كه شارع مقدس در ظرف جهل و شك به حكم واقعي ، وضع كرده و از طريق دلايل خاص خود بدست آمده باشد همچون احكامي كه از طريق اصول عمليه حاصل مي شود مثل برائت ، استصحاب ، تخيير و احتياط .
‏ و خواه از قبيل حكم اولي‏ ‏.احكامي است كه شارع مقدس بر طبق مصالح و مفاسدي كه در ذات موضوع قرار دارد آنها را صادر نموده است .
‏باشد يا ثانوي‏ ‏. احكامي است كه با لحاظ وضعيت خاص و استثنايي كه مكلف با آن مواجه مي شود صادر مي‏‌‏گردد مانند حالت عسر و حرج و اضطرار
‏ . اين وجه مشترك مانع تحقيق پيرامون نكات تمايز آنها نشده است در بيان نكات تفريق چنين ابراز عقيده شده است كه قواعد اصولي ابزاري هستند كه در استخراج احكام شرعي فرعي یا وظيفه

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق جا یگاه و حدود قاعده در 162 ص ( ورد) , جا یگاه و حدود قاعده در 162 ص , دانلود تحقیق جا یگاه و حدود قاعده در 162 ص ( ورد) , جا , یگاه , و , حدود , قاعده , در , 162 , ص , تحقیق , ورد) ,

[ بازدید : 10 ]

[ شنبه 22 مرداد 1401 ] 13:15 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب 23ص

تحقیق بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب 23ص

تحقیق-بررسى-قاعده-فقهى-اصاله-الصحه-و-تعارض-آن-با-اصل-استصحاب-23صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 37 صفحه

 قسمتی از متن word (..docx) : 
 

1
‏«بسمه تعالی»
‏بررسى قاعده فقهى اصال‏ه‏ الصح‏ه‏ و
‏ تعارض آن با اصل استصحاب
‏فهرست‏:
‏چکیده‏
‏1- اصل صحت به مفهوم جواز‏ ‏تکلیفی‏
‏دلایل اصل صحت‏ ‏به معنای جواز تکلیفی ‏
‏2- اصل صحت به مفهوم وضعی‏ ‏
‏ادله اصل صحت به مفهوم وضعی‏
‏اجرای اصل صحت در عقود‏
‏موارد جریان اصل صحت در اعمال ، عقود و ایقاعات‏
‏لزوم تحقق عنوان عمل در معاملات ‏
2
‏مراد از اصل صحت، صحت واقعى است يا صحت‏به اعتقاد فاعل؟‏
‏اصل صحت از امارات است‏يا از اصول عمليه؟‏
‏حكم تعارض اصل صحت‏ ‏‏با استصحاب‏
‏اصل صحت در حقوق مدنى ايران‏
‏منابع‏ ‏
‏چکیده
‏يكى از قواعد مهم حقوق اسلامى قاعده‏ اصالة‏الصحة‏» است، كه كاربرد فراوانى در فقه و حقوق اسلامى دارد‏ ‏و ‏به اشكال مختلف مورد استفاده واقع مى‏گردد. اين اصل، معانى مختلفى در فقه و حقوق دارد كه ذيلا ‏ ابتدا ‏به تعريف و توضيح دو معناى معروف و مشهور آن پرداخته مى‏شود‏ و سپ‏س کاربرد اصاله الصحه‏ را بیان نموده و در‏ آخر به توضیح تعارض اصاله الصحه‏ و اصل استصحاب با بیان نمونه هایی از مواد قانونی می پردازیم:
‏1- ‏اصل صحت‏ ‏‏به مفهوم جواز تكليفى
‏منظور از اصل صحت در اين معنا، آن است كه اعمال ديگران را بايست‏حمل بر صحت و درستى كرد و مشروع و حلال انگاشت و مادامى كه دليلى بر نادرستى و حرمت آن پيدا نشده است، نبايستى در صورت دوران امر بين احتمال صحت و مشروعيت از يك طرف و عدم مشروعيت از طرف ديگر، اعمال افراد را نامشروع و نادرست پنداشت; مثلا اگر كسى را ببينيم مايعى مى‏نوشد و احتمال بدهيم كه آب يا شراب است، بنابر اصل صحت كه مسلمان فعل حرام انجام نمى‏دهد، بنا را بر حلاليت مى‏گذاريم و مى‏گوييم آن، آب آشاميدنى است، نه شراب‏.
3
‏اصل مذكور بر مبناى فطرت، استوار است و اين حقيقت را اثبات مى‏كند كه اسلام، آدمى را به دور از خطا و گناه مى‏شمارد و اصل را احتراز از زشتى و دنائت مى‏داند مگر آن كه عكس مطلب اثبات گردد و اين همان اصلى است كه در قوانين كيفرى كشورهاى مختلف راه يافته است زيرا تا هنگامى كه تقصير و خطاى كسى اثبات نشده است، او را مجرم نمى‏شناسند و كيفرش نمى‏دهند. علاوه بر تكليفى كه گفته شد، بايد باطنا و قلبا هم اعمال و رفتار ديگران را صحيح تلقى كنيم حال، ممكن است گفته شود قبول و تاييد قلبى و باطنى، امرى است غير ارادى كه تحت كنترل انسان نيست و قلب و ضمير شخص بدون اراده او به ارزيابى پديده‏ها مى‏پردازد ولى در واقع اين طور نيست زيرا زمينه انفعالى بشر قطعا و مستقيما بر روى قضاوتش نسبت‏به اعمال و رفتار ديگران تاثير مى‏گذارد يعنى اگر اين اصل نبود و مكلف نبوديم كه با‏ ‏ديدن كارهاى ديگران آنها را صحيح بپنداريم چه بسا پيش داورى‏هاى مبتنى بر‏ ‏شك و سوء ظن و بدبينى، قضاوت قلبى و باطنى ما را نيز نسبت‏ ‏‏به افعال ديگران تحت تاثير قرار مى‏داد كه در آن صورت هم اعمال مردم، ناصحيح و حرام تلقى مى‏گرديد و آثار سوء و مخربى به همراه داشت. ‏بنابراين، هر‏ ‏دو مرحله رفتار ما در مقابل اعمال ديگران در واقع مرتبط با‏ ‏هم و مكمل يكديگرند يعنى هم در ظاهر و هم در باطن بايد حكم كرد كه افراد اصولا فعل حرام و غيرصحيح مرتكب نمى‏شوند. اصل صحت‏به اين معنا به مفهوم جواز تكليفى است و امرى است‏‏ ‏شخصى يعنى آن اعمال و رفتارى كه از انسانها سر مى‏زند و به حكم اين اصل محمول به صحت تلقى مى‏گردد، مربوط به رابطه فاعل با خداى خودش است و اثر چندانى در زندگى ديگران ندارد و به موجب آن رفتار و اعمال، روابط و مناسبات مخصوصى با صاحب آن برگزار نمى‏گردد و به اصطلاح، جنبه تكليفى محض دارد و آثار وضعى بر آن مترتب نيست‏.
‏دلايل اصل صحت‏به معناى جواز تكليفى
4
‏در مورد اصل صحت‏به معناى مذكور يعنى حمل اعمال مسلمانان بر مشروعيت، دلايل بسيارى گفته‏اند كه در :‏زير به برخى از آنها اشاره مى‏شود‏:
‏الف: آيات قرآن كريم - در قرآن كريم، آيات زيادى وجود دارد كه دلالت‏بر اعتبار اصل صحت مى‏كند از آن جمله است ‏آيه شريفه و ‏«‏قولوا للناس حسنا‏» ‏مطابق تفسيرى كه در اصول كافى از قول امام معصوم‏عليه السلام در‏1-در ‏اين آيه آمده است درباره مردم تا هنگامى كه چگونگى كارشان معلوم نشده جز به خير سخن نگوييد‏.
‏2- ‏آيه شريفه ‏«‏و اجتنبوا قول الزور‏»‏ يعنى‏ از سخن‏ ‏دروغ و افترا‏ ‏بپرهيزيد‏.
‏3-‏آيه شريفه ‏«‏ان بعض الظن اثم‏»‏ يعنى همانا برخى از گمانها، گناه است‏. ‏
‏ب: روايات - در خصوص اعتبار اصل صحت، روايات فراوانى وارد شده است كه به برخى از آنها نيز اشاره مى‏شود
‏1- ‏در اصول كافى از اميرالمؤمنين على‏عليه السلام‏، نقل شده است كه آن حضرت فرمودن‏د:
‏ضع امر اخيك على احسنه حتى ياتيك ما يقلبك عنه و لاتظنن بكلمة خرجت من اخيك سوء و انت تجد لها فى الخير سبيلا‏ : ‏يعنى كار برادر دينى خود را به بهترين وجه تاويل كن تا آنگاه كه از او رفتارى آيد كه باورت را ‏دگرگون كند و نيز به گفتار برادرت تا وقتى كه تفسير نيك مى‏توانى كرد، گمان بد مبر.
‏2- ‏از امام صادق‏عليه السلام، روايت است كه به محمد بن فضل فرمود: يا محمد كذب سمعك و بصرك عن اخيك و ان شهد عندك خمسون قسامة انه قال و قال لم اقل و صدقه و كذبهم‏.

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب 23ص , بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب 23ص , دانلود تحقیق بررسى قاعده فقهى اصاله الصحه و تعارض آن با اصل استصحاب 23ص , بررسى , قاعده , فقهى , اصاله , الصحه , و , تعارض , آن , با , اصل ,

[ بازدید : 13 ]

[ جمعه 21 مرداد 1401 ] 22:45 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق بررسی قاعده ی اضطرار در فقه و حقوق ایران

تحقیق بررسی قاعده ی اضطرار در فقه و حقوق ایران

تحقیق-بررسی-قاعده-ی-اضطرار-در-فقه-و-حقوق-ایرانلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 22 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏بسم الله الرحمن الرحیم
‏بررسی قاعده ی اضطرار در فقه و حقوق ایران
‏چکیده :
‏اضطرار از عناوین ثانویه و قواعد مشهور فقهی است که در ابواب مختلف مورد استناد واقع شده و از جنبه های عبادی ،حقوقی و کیفری کار بر داشت و نقش مهمی در رفع حرج و حل مشکلات ف‏ر‏دی و اجتماعی دارد . البته فقها عمده ی بحث را در کتاب اطعمه و اشربه آورده اند. ریشه های اضطرار اکراه ، فقیه ،ضرر و ضرورت است . قران در برخی موارد صراحت تکلیف را از مضطر برداشته است . سیره ی عقلا هم اصل قاعده ی اضطرار را مورد تایید و اذعان قرار داده اند . شرایط این قاعده هم به این صورت است که خطر ‏باید مسلم الوقوع باشد یا بوسیله ی خود مضطر ایجاد نشده ‏ و مضطر بموجب شرع و قانون مکلف به تحمل ضرر نباشد . اضطرار شخصی است و رفع تکلیف میکند و در تشریع نقش خاصی ندارد . در غیر موارد پیش بینی شده توسط شارع اجازه داده شده تا از احکام عناوین اولی عدول شود و احکام عناوین ثانوی جایگزین آن گردد .
‏کلید واژه ها
‏اضطرار ، ضرورت، ضرر، حکم قانونی ، مصلحت ، مسئولیت کیفری
‏* استاد یار مدعو فقه و مبانی حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات ایران
‏** دانشجوی کارشناسی ارشد رشته فقه و مبانی حقوق دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران .
‏مقدمه :
‏در فقه اسلامی در میان قواعد مهم فقهی به قاعده ی اضطرار برخورد میکنیم که در فقه کاربرد زیادی هم دارد . مفاد این قاعده این است که ‏: به هنگام وجود یک اضطرار درست حرام و وجوب واجب برداشته میشود و صورت جواز را به خود میگیرد . بنابر این اموری که مورد نهی وضع شارع یا عقل قرار گرفته اند ، مانند حرمت تصرف در سال غیر بدون اجازه ی او ، در صورتی که‏ ضرورت یا اضطراری وجود داشته باشد (مانند عبور از آن مکان جهت نجات یک انسان ) از ممنوعیت خارج می شود . بر اساس این قاعده ضرورت ها و اضطرار ها موارد ممنوعی را مباح می سازند . در قانون مجازات اسلامی واژه ی اضطرار بکار نرفته اما ماده ی 55 آن قانون عامل ضرورت را پیش بینی کرده است . در حقیقت همان عامل اضطرار را پیش بینی کرده است . هر چند در تغییر این ماده و مدرک آن و محدوده جریان آن گفتگو هایی وجود دارد ولی به طور اجمالی یکی از قواعد مسلمی است که شارع مقدس ان را در شریعت خویش مجاز میداند . ‏در عین حال موضوع و مجرای این قاعده در مواردی است که :
‏نخست منع و نهی وجود داشته باشد دوم شخص مکلف مضطر به انجام آن باشد .
‏فقها در کتابهای فقه و اصول به طور پراکنده از این قاعده نام برده اند و متاسفانه این قاعده که در سراسر فقه کاربرد دارد و دارای آثار عملی است مورد بررسی مستقل قرار نگرفته است ‏و حتی فقهای بزرگ متاخر نظیر میرزا حسن بجنوردی صاحب القواعد الفقهیه با اینکه کتابهای تحقیقی و اجتهادی پر حجمی در قواعد نوشته از این قاعده به طور مستقل در کتاب خود یاد نکرده اند . با توجه به نقشی که این قاعده در حل معضلات و مشکلات زندگی فردی و اجتماعی دارد و با توجه به اینکه مورد استناد‏ در وضع قوانین است و اجرای آن نیز به این قاعده نیازمند است تحقیق در مورد این قاعده را ضروری دانسته ام .
‏در این مقاله در فصل اول به ماهیت اضطرار و تعریف لغوی و اصلاحی آن در حقوق مدنی و قانون مجازات اسلامی و فقه پرداخته شده است . در فصل دوم به ذکر ادله و میزان اعتبار هر کدام از این ادله ها و به نقد و بر رسی آنها پرداخته شده است و اما در فصل سوم شرایط این قاعده و رفع شبهات وسائلی که در این باب مطرح است و همچنین مواردی از کاربرد قاعده بیان شده است .
‏فصل اول : ماهیت اضطرار
‏اضطرار در لغت :
‏اضطرار در لغت مصدر باب افتعال از ریشه ی ضرر است . در کتابهای لغت آمده است ‏«‏ الاضطرار، الاحتیاج ال الشی و الا لجا ء الیه ‏»‏ یعنی اضطرار ‏ احتیاج پیدا کردن به چیزی و ناچار شدن به آن چیز است . ( قاعده ی اضطرار، ص 84) اقرب الموارد اضطرار را احتیاج و اجبار می داند . ضروره اسم مصدر برای مصدر اضطرار می باشد .
‏اضطرار در حقوق و قانون مدنی :
‏آیت الله خلیل قبله ای ، به تعریف به تعریف دکتر سید حسن امامی که می نویسد : ‏«‏ اضطرار حالتی است که معامله کننده در اثر وضعیت اقتصادی و یا اجتماعی خود ناچار به انجام معامله می شود ‏»‏ ‏به این تعریف این ایراد را وارد می کند که این تعریف تها مورد معامله را در بر میگیرد در صورتی که دامنه ی اضطرار وسیعتر و فراگیر تر است . ( قواعد فقه ، ص 30)
‏ بعضی از دانشمندان معاصر در تعریف اضطرار گفته اند : حالت اضطرار هنگا‏می صدق میکند که کسی عملا ولی برای اجتناب از ایراد زیانی بزرگتر به دیگری خسارت وارد می کند . این تعریف نیز مانند تعریف سابق جامع افراد نیست . زیرا گاهی انسان ‏به عملی مضطر می شود که مستلزم ضرر به دیگران نیست مانند اینکه کسی برای اجتناب از زیانی بزرگتر خسارت کوچکتری به خود وارد می کند . بلکه گاهی انسان برای دفع ضرر از خود مرتکب عملی می شود که نه جرم است و نه زیان بار ( همان ،ص 30)
‏در قانون مدنی اضطرار تعریف نشده و فقط در ماده ی 206 قانون مدنی حکم معامله اضطراری بیان شده است :

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق بررسی قاعده ی اضطرار در فقه و حقوق ایران , بررسی قاعده ی اضطرار در فقه و حقوق ایران , دانلود تحقیق بررسی قاعده ی اضطرار در فقه و حقوق ایران , بررسی , قاعده , ی , اضطرار , در , فقه , و , حقوق , ایران , تحقیق ,

[ بازدید : 11 ]

[ جمعه 21 مرداد 1401 ] 19:50 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

ppt سيستمهاي عصبي و عضلاني وعقده هاي قاعده اي

ppt سيستمهاي عصبي و عضلاني وعقده هاي قاعده اي

ppt -سيستمهاي-عصبي-و-عضلاني-وعقده-هاي-قاعده-ايلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : ppt
نوع فایل :  powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد اسلاید : 65 اسلاید

 قسمتی از متن powerpoint (..ppt) : 
 

بنام خدا
1
2
سيستمهاي عصبي و عضلاني وعقده هاي قاعده اي
3
4
5

 

دانلود فایل

برچسب ها: ppt سيستمهاي عصبي و عضلاني وعقده هاي قاعده اي , سيستمهاي عصبي و عضلاني وعقده هاي قاعده اي , دانلود ppt سيستمهاي عصبي و عضلاني وعقده هاي قاعده اي , سيستمهاي , عصبي , و , عضلاني , وعقده , هاي , قاعده , اي , ppt ,

[ بازدید : 12 ]

[ سه شنبه 18 مرداد 1401 ] 8:16 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

ساخت وبلاگ
بستن تبلیغات [x]