لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
ازدواج................................................................................................ & 2 ازدواج از نگاه قرآن و سنت همهي پيامبران(صلواتاللهعليهم) الهي در آموزههاي خود بر سعادت بشري پاي فشردهاند. هم چنين به دليل نقش ويژه ازدواج در اين راه، پيامبران، اصولي براي آن در نظر گرفتهاند . ازدواج آخرين و كاملترين دين الهي ، يعني اسلام، رنگ ويژهاي به خود گرفته است. به گونهاي كه در قرآن و احاديث ، بحثهاي مفصلي دربارهي آن به چشم ميخورد. پيشتر ديديم كه همهي دينها ـ با وجود انحرافهاي رخ داده در آنها ـ و تمدنها بر پايه ديدگاه خود دربارهي زن و رابطه جنسي، ديدگاههايي دربارهي ا زدواج ارايه كردهاند. اينك بايد ديد اسلام درباره اهداف ازدواج و ملاكهاي همسريابي و... چه ديدگاهي دارد و چه برنامههايي براي امر زناشويي تنظيم كرده است. با نگاهي گذرا به قرآن و روايات اهل بيت(عليهالسلام) ميتوان دريافت كه اسلام براي همه مراحل ازدواج ـ همانند: خواستگا ازدواج................................................................................................ & 2 ريء عقد، زفاف، توليد نسل، مهريه و... ـ برنامه در نظر گرفته و همه جنبههاي اين امر پسنديده الهي را روشن ساخته است. اينك در آغاز بحث به ديدگاه قرآن درباره ازدواج و احكام آن ميپردازيم. ازدواج از ديدگاه قرآن قرآن، كتاب هدايت و سعادت بشري و منبع شايستهاي براي درك مفاهيم و مسايل ازدواج است. بر خلاف ديگر كتابهاي مقدس كه رهبانيت و تجرد را مقدس ميشمارند يا آزادي و بيبند و باري در اخلاق جنسي را پيشنهاد ميكنند، قرآن راه ميانه را برگزيده است. خداوند متعال ميفرمايد: « وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ ؛ و به آنچه خدايت داده است، براي آخرت را بجوي و سهم خود را از دنيا فراموش مكن و هم چنان كه خدا به تو نيكي كرده است، نيكي كن و در زمين فساد مجوي، زيرا خدا، فسادگران را دوست نمي ازدواج................................................................................................ & 3 دارد».[1] بر اساس همان قاعده كلي ـ وابستگي ديدگاه هر دين و ملتي درباره ازدواج به ديدگاه آن دربارهي زن ـ هرگاه در جامعهاي زن جايگاه حقيقي خود را به دست آورده، ازدواج نيز از اهميت فراواني برخوردار شده است. بر عكس، هرگاه در جامعهاي، انسانيتي براي زن فرض نشود و تنها مانند كالاي قابل خريد و فروش بدان بنگرند، ميتوان حدس زد كه جايگاه ازدواج در آن جامعه چگونه خواهد بود. نمونه آن را در گفتارهاي پيشين ديديم. بنابراين، در آغاز بحث، ديدگاه قرآن و اسلام را نسبت به زن بررسي ميكنيم. 1ـ خداوند هيچ گاه در قرآن ميان زن و مرد، تفاوت نگذاشته و تنها به مردان خطاب نكرده است، بلكه با جملهي «يا ايها الناس» با آدمي سخن گفته است. هم چنين اگر در دايره محدودتر، به مؤمنان ندا داده است كه: «يا ايهاالذين آمنوا» باز منظور، زن و مرد مؤمن بوده است نه تنها مرد، البته تاريخ نشان داده است كه گاهي اين زنان بودهاند كه زودتر از مردان به اين نداي الهي، پاسخ مثبت داده ازدواج................................................................................................ & 4 اند. براي نمونه، حضرت خديجه نخستين زن مسلمان تاريخ است. 2ـ سخن در اين است كه: مرد و زن از يك مبدأ آفريده شدهاند يا از دو مبدأ گوناگون؟ آيا زن به تبع مرد ـ و نه به دليل اصل وجودياش ـ آفريده شده است؟ قرآن به اين پرسش چنين پاسخ ميدهد: « يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيرًا وَنِسَاء ؛ اي مردم! از پروردگارتان كه شما را از «نفس واحدي» آفريد و جفتش را [نيز] از او آفريد و از آن دو، مردان و زنان بسياري پراكنده كرد، پروا داريد».[2] از اين گفته درمييابيم كه همهي انسان ها اعم از زن و مرد از يك مبدأ و گوهر آفريده شدهاند ودر اين زمينه، مردان بر زنان هيچ گونه برتري ندارند. پس قرآن به اين نظريه كه وجود زن، اصلي نبوده و تابع وجود مرد است، پاسخ منفي ميدهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 37 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 اسراف و تبذير در قرآن و سنت پریسا اردکانیان 3 مقدمه دين مقدس اسلام بهرهبردارى مشروع از نعمتهاى الهى و زيباييهاى زندگى را مباح و روا و اسراف و زيادهروى را حرام و ناروا مىداند و اين بدان جهت است كه مسلمان به تناسب امكانات و توانايى و كارآيى خود، در برابر جامعه مسؤوليت دارد. در اين صورت فرد اسرافكار قهرا از اجراى مسؤوليت و تعهدات اجتماعى خود بازمىماند و از اين رهگذر بر پيكر جامعه ضربه مىزند. قرآن مجيد اين حقيقت را در ضمن مباحث اجتماعى در قالبهايى زيبا بيان مىكند و با هشدار به پيروان خود مىفرمايد: (و انفقوا فى سبيل الله ولاتلقوا بايديكم الى التهلكة) (1) يعنى در راه خدا انفاق كنيد و با دستهاى خود، خود را به هلاكت و نابودى نيفكنيد. از اين آيه شريفه چنين استفاده مىشود كه اگر مال در راه خدا و به سود جامعه و رفع نيازمنديهاى مردم مصرف نشود سرنوشت آن جامعه و ملتبه هلاكت و سقوط مىانجامد. صرفنظر از اهميتخوددارى از اسراف و تبذير در دين از نظر موقعيتخاص كشور اسلامى كه در محاصره حكومتهاى سلطهگر قرار گرفته اگر ما بتوانيم تجملات زندگى را حذف كنيم و رعايت اقتصاد و ميانهروى را در همه حال مدنظر و برنامه عمل قرار دهيم، به استقلال كشور كمك كردهايم و به پيروزى نهايى نزديكتر شدهايم 3 . در نتيجه اين شعار را در اقصى نقاط عالم و دنياى اسلام و بالاخص ايران اسلامى اعلام كردهايم كه ما از تنگناهاى اقتصادى نمىهراسيم و قدرت آن را داريم كه روى پاى خود بايستيم و به هيچ قدرتى جز خداوند متعال متكى نيستيم. مفهوم اسراف راغب اصفهانى مىگويد: «السرف تجاوز الحد فى كل فعل يفعله الانسان» (2) اسراف به معنى تجاوز از حد و معيار در هر كارى است كه از انسان سر بزند، گرچه استعمال آن در موارد زيادهروى در انفاق مال بيشتر است و گاهى به خروج از اعتدال در مقدار خرج مال و زمانى هم به چگونگى بذل مال و مورد آن اطلاق مىشود. اما بنا به مفهوم سخن راغب و روح معنى «كل فعل» و بر پايه شواهد فراوان در قرآن و حديث، اسراف به هر گونه تجاوزكارى و زيادهروى گفته مىشود و در هر حال اسراف عملى است ممنوع و محكوم، و مورد خشم و انزجار خداوند متعال است و از آن به شدت منع شده است. 4 خداوند در سوره اعراف مىفرمايد: «كلوا واشربوا ولاتسرفوا انه لايحب المسرفين» (3) بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست ندارد. مفهوم تبذير تبذير برخلاف اسراف و تنها واژهاى اقتصادى است. تبذير از ريشه «بذر» يعنى تفريق و پخش كردن چيزى; اصلش از ريختن و پاشيدن بذر است كه به طور استعاره درباره كسى كه مال خود را بيهوده تلف و پخش مىكند، به كار رفته است و نيز گفته شده است كه تبذير، انفاق مال در راه معصيت است. با اين توضيحات ملاحظه مىكنيم كه «اسراف» در برابر اقتصاد و ميانه روى قرار دارد و به هرگونه تجاوز از حد، در غير طاعةالله و به قصور از حقالله اطلاق مىشود. در قرآن كريم واژه قصد و مشتقات آن در معانى; راست، متوسط و معتدل به كار رفته است. مانند «واقصد فى مشيك» (4) در راه رفتن اعتدال را رعايت كن. فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخيرات (5) از ميان آنها عدهاى بر خود ستم كردند و عدهاى ميانهرو بودند و عدهاى به اذن خدا در نيكىها از همه «پيشى» گرفتند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 13 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 مقدمه صنعت مبلمان ، از سنت به مدرن صنعت چوب که با قدمت تاریخ بشر ، از انسان بدوی با انسان مدرن همگام با قافله تمدن بشری طی طریق کرده ، امروز با گذشت هزاران سال پررنگ تر از گذشته جایگاه اصیل خود را دربدنه اقتصاد مدرن جهان حفظ کرده است . صنعت بهره برداری از چوب با هدف تولید فرآورده های مورد نیاز بشر ، در مقاطع مختلف تاریخ با پیشرفت ها وجهش های علمی و تکنولوژیک انسان هماهنگ و همراه شد و ضعیتی را پدید آورد که ارزش تولیدات انواع مبلمان چوبی جهان به ارقام میلیاردی رسید . صنعت تولید مبلمان و مصنوعات چوبی که تا اواسط قرن بیستم به عنوان یکی از اصناف تولیدی هر کشور ، صرفاً منطبق با فرهنگ و نیاز بومی آن کشور به تولیدات محصولات مورد نیاز مردم می پرداخت ، رفته رفته به یکی از مهمترین شاخه های صنعتی مولد اشتغال و ثروت در درون کشورهای در حال توسعه و نیز یکی از شاخه های مهم تجارت بین الملل تبدیل شد . بنابرگفته کارشناسان ، تاریخ کهن چوب ایران حاکی از آن است که صنایع چوبی ، ریشه در تاریخ چن هزارساله این کشور دارد . 50 سال گذشته گذری بر خط سیر صنعت چوب و مبلمان ایران در 40 خورشیدی به صورت نشان می دهد این صنعت که تا اواسط دهه سنتی دنبال می شد به تدریج تحت تأثیرجهش های علمی و تکنولوژیک بهره برداری از چوب و تولید مبلمان در جهان ، حرکت رو به رشدی را آغاز کرد و کمتر از یک دهه ظهور و بروز جدیدی را درعرصه صنعت و اقتصاد ایران به نمایش گذاشت . 70 رشد ونمو مجدد اقتصاد ایران آغاز و پس ازبا آغازدهه باز سازی زیرساخت های اقتصاد کشور در این دهه ، شرایط رشد و توسعه مجدد صنعت چوب ومبلمان در ایران فراهم شد . روش های تبلیغاتی و بازاریابی : عنوان تعداد مبلغ (ریال ) 2 آگهی روزنامه کارت تبلیغاتی بروشور تلویزیون بازاریاب 1 1 1 1 (آگهی ) __ 000/5 000/4 000/10 000/000/1 15% قیمت فروش جمع کل 000/019/1 توجیه اقتصادی : ما با راه اندازی این سبک و کار و سرمایه ای معادل 000/781/143 ریال و هزینه های معادل 000/019/17 ریال توانسته ایم به مبلغ 000/981/2 ریال کسب کنیم . اما ، ما با استفاده از دستگاه های دقیق خارجی می توانستیم تولید خود را بهبود بخشیم و درنتیجه در آمد وسودی بیش تر کسب خواهیم کرد . 3 روش تأمین منابع مالی : ما از طریق موجودی های بانکی خود توانسته ایم سرمایه اولیه را فراهم کنیم وبرای سرمایه گذاری مجدد از وام های بانکی و درصورت نیاز از قرض الحسنه فامیلی نیز استفاده کردیم . مشخصات نیروی انسانی : عنوان سمت تاریخ تولد سابقه کاری تحصیلات مدیر حسابدار فروشنده سرپرست کارگر1 کارگر 2 کارگر 3 کارگر 4 بازاریاب 3/4/42 27/10/57 29/5/61 7/2/57 2/7/60 4/9/67 9/1/64 10/4/66 14/7/64 20 سال 4 سال 1 سال و 2 ماه 5 سال 1 سال 1سال و 1 ماه 2 سال 1 سال 1 سال دیپلم کارشناسی دیپلم کارشناس سیکل دیپلم دیپلم سیکل فوق دیپلم 4 چارت تشکیلاتی و سازماندهی : مدیر امورتولید امورفروش امور مالی حسابدار فروشنده بازاریاب سرکارگری کارگر کارگر کارگر کارگر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
ازدواج................................................................................................ & 2 ازدواج از نگاه قرآن و سنت همهي پيامبران(صلواتاللهعليهم) الهي در آموزههاي خود بر سعادت بشري پاي فشردهاند. هم چنين به دليل نقش ويژه ازدواج در اين راه، پيامبران، اصولي براي آن در نظر گرفتهاند . ازدواج آخرين و كاملترين دين الهي ، يعني اسلام، رنگ ويژهاي به خود گرفته است. به گونهاي كه در قرآن و احاديث ، بحثهاي مفصلي دربارهي آن به چشم ميخورد. پيشتر ديديم كه همهي دينها ـ با وجود انحرافهاي رخ داده در آنها ـ و تمدنها بر پايه ديدگاه خود دربارهي زن و رابطه جنسي، ديدگاههايي دربارهي ا زدواج ارايه كردهاند. اينك بايد ديد اسلام درباره اهداف ازدواج و ملاكهاي همسريابي و... چه ديدگاهي دارد و چه برنامههايي براي امر زناشويي تنظيم كرده است. با نگاهي گذرا به قرآن و روايات اهل بيت(عليهالسلام) ميتوان دريافت كه اسلام براي همه مراحل ازدواج ـ همانند: خواستگا ازدواج................................................................................................ & 2 ريء عقد، زفاف، توليد نسل، مهريه و... ـ برنامه در نظر گرفته و همه جنبههاي اين امر پسنديده الهي را روشن ساخته است. اينك در آغاز بحث به ديدگاه قرآن درباره ازدواج و احكام آن ميپردازيم. ازدواج از ديدگاه قرآن قرآن، كتاب هدايت و سعادت بشري و منبع شايستهاي براي درك مفاهيم و مسايل ازدواج است. بر خلاف ديگر كتابهاي مقدس كه رهبانيت و تجرد را مقدس ميشمارند يا آزادي و بيبند و باري در اخلاق جنسي را پيشنهاد ميكنند، قرآن راه ميانه را برگزيده است. خداوند متعال ميفرمايد: « وَابْتَغِ فِيمَا آتَاكَ اللَّهُ الدَّارَ الْآخِرَةَ وَلَا تَنسَ نَصِيبَكَ مِنَ الدُّنْيَا وَأَحْسِن كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ وَلَا تَبْغِ الْفَسَادَ فِي الْأَرْضِ إِنَّ اللَّهَ لَا يُحِبُّ الْمُفْسِدِينَ ؛ و به آنچه خدايت داده است، براي آخرت را بجوي و سهم خود را از دنيا فراموش مكن و هم چنان كه خدا به تو نيكي كرده است، نيكي كن و در زمين فساد مجوي، زيرا خدا، فسادگران را دوست نمي ازدواج................................................................................................ & 3 دارد».[1] بر اساس همان قاعده كلي ـ وابستگي ديدگاه هر دين و ملتي درباره ازدواج به ديدگاه آن دربارهي زن ـ هرگاه در جامعهاي زن جايگاه حقيقي خود را به دست آورده، ازدواج نيز از اهميت فراواني برخوردار شده است. بر عكس، هرگاه در جامعهاي، انسانيتي براي زن فرض نشود و تنها مانند كالاي قابل خريد و فروش بدان بنگرند، ميتوان حدس زد كه جايگاه ازدواج در آن جامعه چگونه خواهد بود. نمونه آن را در گفتارهاي پيشين ديديم. بنابراين، در آغاز بحث، ديدگاه قرآن و اسلام را نسبت به زن بررسي ميكنيم. 1ـ خداوند هيچ گاه در قرآن ميان زن و مرد، تفاوت نگذاشته و تنها به مردان خطاب نكرده است، بلكه با جملهي «يا ايها الناس» با آدمي سخن گفته است. هم چنين اگر در دايره محدودتر، به مؤمنان ندا داده است كه: «يا ايهاالذين آمنوا» باز منظور، زن و مرد مؤمن بوده است نه تنها مرد، البته تاريخ نشان داده است كه گاهي اين زنان بودهاند كه زودتر از مردان به اين نداي الهي، پاسخ مثبت داده ازدواج................................................................................................ & 4 اند. براي نمونه، حضرت خديجه نخستين زن مسلمان تاريخ است. 2ـ سخن در اين است كه: مرد و زن از يك مبدأ آفريده شدهاند يا از دو مبدأ گوناگون؟ آيا زن به تبع مرد ـ و نه به دليل اصل وجودياش ـ آفريده شده است؟ قرآن به اين پرسش چنين پاسخ ميدهد: « يَا أَيُّهَا النَّاسُ اتَّقُواْ رَبَّكُمُ الَّذِي خَلَقَكُم مِّن نَّفْسٍ وَاحِدَةٍ وَخَلَقَ مِنْهَا زَوْجَهَا وَبَثَّ مِنْهُمَا رِجَالاً كَثِيرًا وَنِسَاء ؛ اي مردم! از پروردگارتان كه شما را از «نفس واحدي» آفريد و جفتش را [نيز] از او آفريد و از آن دو، مردان و زنان بسياري پراكنده كرد، پروا داريد».[2] از اين گفته درمييابيم كه همهي انسان ها اعم از زن و مرد از يك مبدأ و گوهر آفريده شدهاند ودر اين زمينه، مردان بر زنان هيچ گونه برتري ندارند. پس قرآن به اين نظريه كه وجود زن، اصلي نبوده و تابع وجود مرد است، پاسخ منفي ميدهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 37 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 اسراف و تبذير در قرآن و سنت پریسا اردکانیان 3 مقدمه دين مقدس اسلام بهرهبردارى مشروع از نعمتهاى الهى و زيباييهاى زندگى را مباح و روا و اسراف و زيادهروى را حرام و ناروا مىداند و اين بدان جهت است كه مسلمان به تناسب امكانات و توانايى و كارآيى خود، در برابر جامعه مسؤوليت دارد. در اين صورت فرد اسرافكار قهرا از اجراى مسؤوليت و تعهدات اجتماعى خود بازمىماند و از اين رهگذر بر پيكر جامعه ضربه مىزند. قرآن مجيد اين حقيقت را در ضمن مباحث اجتماعى در قالبهايى زيبا بيان مىكند و با هشدار به پيروان خود مىفرمايد: (و انفقوا فى سبيل الله ولاتلقوا بايديكم الى التهلكة) (1) يعنى در راه خدا انفاق كنيد و با دستهاى خود، خود را به هلاكت و نابودى نيفكنيد. از اين آيه شريفه چنين استفاده مىشود كه اگر مال در راه خدا و به سود جامعه و رفع نيازمنديهاى مردم مصرف نشود سرنوشت آن جامعه و ملتبه هلاكت و سقوط مىانجامد. صرفنظر از اهميتخوددارى از اسراف و تبذير در دين از نظر موقعيتخاص كشور اسلامى كه در محاصره حكومتهاى سلطهگر قرار گرفته اگر ما بتوانيم تجملات زندگى را حذف كنيم و رعايت اقتصاد و ميانهروى را در همه حال مدنظر و برنامه عمل قرار دهيم، به استقلال كشور كمك كردهايم و به پيروزى نهايى نزديكتر شدهايم 3 . در نتيجه اين شعار را در اقصى نقاط عالم و دنياى اسلام و بالاخص ايران اسلامى اعلام كردهايم كه ما از تنگناهاى اقتصادى نمىهراسيم و قدرت آن را داريم كه روى پاى خود بايستيم و به هيچ قدرتى جز خداوند متعال متكى نيستيم. مفهوم اسراف راغب اصفهانى مىگويد: «السرف تجاوز الحد فى كل فعل يفعله الانسان» (2) اسراف به معنى تجاوز از حد و معيار در هر كارى است كه از انسان سر بزند، گرچه استعمال آن در موارد زيادهروى در انفاق مال بيشتر است و گاهى به خروج از اعتدال در مقدار خرج مال و زمانى هم به چگونگى بذل مال و مورد آن اطلاق مىشود. اما بنا به مفهوم سخن راغب و روح معنى «كل فعل» و بر پايه شواهد فراوان در قرآن و حديث، اسراف به هر گونه تجاوزكارى و زيادهروى گفته مىشود و در هر حال اسراف عملى است ممنوع و محكوم، و مورد خشم و انزجار خداوند متعال است و از آن به شدت منع شده است. 4 خداوند در سوره اعراف مىفرمايد: «كلوا واشربوا ولاتسرفوا انه لايحب المسرفين» (3) بخوريد و بياشاميد و اسراف نكنيد كه خداوند مسرفان را دوست ندارد. مفهوم تبذير تبذير برخلاف اسراف و تنها واژهاى اقتصادى است. تبذير از ريشه «بذر» يعنى تفريق و پخش كردن چيزى; اصلش از ريختن و پاشيدن بذر است كه به طور استعاره درباره كسى كه مال خود را بيهوده تلف و پخش مىكند، به كار رفته است و نيز گفته شده است كه تبذير، انفاق مال در راه معصيت است. با اين توضيحات ملاحظه مىكنيم كه «اسراف» در برابر اقتصاد و ميانه روى قرار دارد و به هرگونه تجاوز از حد، در غير طاعةالله و به قصور از حقالله اطلاق مىشود. در قرآن كريم واژه قصد و مشتقات آن در معانى; راست، متوسط و معتدل به كار رفته است. مانند «واقصد فى مشيك» (4) در راه رفتن اعتدال را رعايت كن. فمنهم ظالم لنفسه و منهم مقتصد و منهم سابق بالخيرات (5) از ميان آنها عدهاى بر خود ستم كردند و عدهاى ميانهرو بودند و عدهاى به اذن خدا در نيكىها از همه «پيشى» گرفتند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 28 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مبانى انديشه هاى سياسى اهل سنت مقدمه 1) دوران نصّگراى صحابه 2) ظهور فقه الخلافة رابطه قدرت و فقه الخلافة تأخير در تأسيس فقه الخلافة 3) انديشههاى جديد الف) زمينههاى تاريخى ب) مبانى كلامى نظريههاى جديد 1- اصول ثابت و شكل زمانى حكومت اسلامى الف) اصل لزوم تأسيس حكومت ب) اصل شورا ج) اصل وكالت 2- انديشه احياى خلافت اسلامى اركان انديشه سياسى رشيدرضا اصول و مبانى نظريه رشيد رضا الف) اجماع بر لزوم خلافت ب) اصل وجوب شورا ج) ولايت اهل حل وعقد د) اصل بيعت 3- نظريه علمانيت خلاصه و نتيجه مقدمه از ديدگاه بررسىهايى كه امروزه با عنوان فرانظريّه (Meta theory) مشهورند، انديشههاى سياسى اهل سنت وضعيت ويژهاى دارند. با توجه به ملاكهاى تاريخى و برون منطقى، اين انديشهها به سه دوره متمايز تقسيم مىشوند. هر كدام از اين دورهها كه در سطور آتى بررسى مىشوند، مبانى و الگوى انديشه پردازى خاصى دارند كه تمايز گفتارى آنها را نشان مىدهند. در اين مقاله، كوشش مىكنيم ضمن اشاره به ويژگىهاى عمومى اين سه دوره، مبانى و خصايص تفكر سياسى جديد در اهل سنت را به اجمال طرح نماييم. منظور از مبانى در اينجا، زمينهها و پايههاى تاريخى- كلامى است كه منظومه فكر سياسى اهل سنت با تكيه بر آنها تدوين شده، و بر اين اساس تاريخ و سنت اسلامى را باز تفسير مىنمايند. برخى از اين مبانى، چنان كه خواهد آمد، واضح و آشكارند و ما از آن ها به مبانى كلامى تعبير مىكنيم، اما بخشى ديگر وضوح بين ندارند، بلكه چنانكه بعضى از نويسندگان اشاره كردهاند، زمينه و ناخودآگاه انديشههاى اهل سنت را تشكيل مىدهند. [1] از يك ديدگاه، مبانى نوع دوم كه در اينجا با عنوان مبانى تاريخى اشاره مىكنيم- |122| در بازپردازى و تحول افكار سياسى اهل سنت، نقش تعيين كننده دارند. طبق اين تحليل، ساختار زندگى عمومى در هر زمانه كه در ناخودآگاه قدرت تجلى مىكنند، نه تنها انديشههاى سياسى هر دوره را تحت تأثير قرار مىدهند، بلكه حتى مبانى كلامى متناسب با آن را باز توليد و سامان مىدهند. برخلاف ديدگاه فوق، نظريه ديگرى كه تا حدودى سنتى و مانوس است به مبانى كلامى اصالت بيشترى مىدهند و شرايط تاريخى يا ناخودآگاه زمان را به عوامل غير عمده و درجه دوم تقليل و تحويل مىكنند. به نظر مىرسد كه اين نوع از بررسىها، چهارچوبههاى فكرى را بيش از حد واقع متصلب و انعطافناپذير تلقى مىكنند.[2] كوشش ما در اين مقاله استفاده از لوازم معرفتى و روش شناختى هردو ديدگاه فوق در بررسى مبانى انديشههاى جديد اهل سنت مىباشد. ابتدا مختصات دورانهاى سهگانه تاريخ انديشه سياسى اهل سنت را مورد اشاره قرار مىدهيم: 1) دوران نصّگراى صحابه اين دوره كه با رحلت پيامبر بزرگ اسلام(ص) و شكلگيرى خلافت مدينه آغاز مىشود، دورانى است كه انديشه و عمل سياسى مسلمانان با استناد به نصوص و سيره هدايت مىشود. مهمترين ويژگى اين مرحله از تاريخ تفكر مسلمين، فقدان يك منظومه يا نظريه سياسى منسجم، و نقش برجسته صحابه در داورى نهايى منازعات و تصميمات سياسى است. افكار عمومى تقريباً بر محور صحابه دور مىزد و اظهارنظرها و مواضع آنان ملاك نهايى مشروعيت حاكمان بود.[3] قطعنظر از مبانى متأخرى كه در باب عدالت صحابه و با ملاحظات ويژهاى تدوين شدهاند، صحابه پيامبر(ص) در اين دوران احترام و جايگاه تعيين كنندهاى در عرصه سياسى و زندگى عمومى مسلمين داشتند. چنين جايگاهى درواقع، مقبول خاص و عام، و فرمانروا و فرمانبردار بود. امام على بن ابى طالب(ع) آنان را با عنوان اهل شورا معرفى مىكند و خطاب به فرمانرواى نافرمان شام مىفرمايد: «وانما الشورى للمهاجرين والانصار فان اجتمعوا على رجل وسموه اماماً كان ذلك لله رضى |123| شورا از آن مهاجرين و انصار [صحابه] است و هرگاه آنان بر كسى توافق نموده و او را امام بنامند، اين امر مورد رضاى خداوند نيز خواهدبود.»[4] هر چند عبارت فوق در نظر بسيارى از نويسندگان شيعى، از مصاديق «الزموهم بما الزموا به انفسهم» تلقى شده است. اما گفتار امام(ع)، قطعنظر از مبانى مذهبى متفاوت، بيانگر نقش تعيين كننده صحابه در معادلات سياسى اين دوره است. اهل سنت، چنانكه اشاره خواهيم كرد، تفاسير متفاوتى در باب علل و سرشت اين مسئله، يعنى جايگاه ويژه صحابه و اهل شورا دارند [5]، نظريهها و نظريه پردازان دوران دوم تفكر اهل سنت، با حفظ مبناى مهمى كه توسط ابوالحسن اشعرى در باب عدالت صحابه تأسيس شده بود، عمل و مواضع سياسى صحابه را كاشف از ولايت حاكم اصلح و نه لزوماً افضل- مىدانستند و طبق اين تفسير، شوراى پس از تعيين خليفه را به گونهاى كمك فكرى خليفه و به هر حال التزام به آن را غير واجب مىديدند. اما برخلاف، اين ديدگاه كه ولايت خليفه را مورد تأكيد قرار مىدادند و التزام خليفه به نظر صحابه را غيرواجب مىدانستند، متفكران متعلق به دوران سوم، خليفه را نه ولى بلكه وكيل صحابه و اهل شورا تلقى مى كنند و با قول به وجوب شورا، حاكم اسلامى را ملزم به تصميمات برآمده از شور صحابه مىنمايند. به هرحال، طبق نظر اين انديشمندان، اگر ولايتى هم وجود دارد، بالاصالة از آن اهل شورا است و درست به همين لحاظ است كه خداوند هرگز پيامبر خود را مأمور به تعيين خليفه نكرده، و بلكه، برعكس، رسول الله(ص) طبق مفاد دليل شورا ملزم بوده كه سياست امت را به خود آنان واگذارد. به هرحال، اشارات ما به ديدگاههاى مذهبى در اين جا صرفاً به منظور تأكيد بر جايگاه صحابه در دولتهاى نصگراى مدينه و به عنوان يك امر واقع است. فراتر از تحليلهاى مذهبى و كلامى، ديدگاههاى ديگرى نيز در توضيح اهميت صحابه ارائه شده است. حميد ربّانى در كتاب خود تحت عنوان اقتدار در اسلام، احترام صحابه را منبعث از احترام كاريزمايى پيامبر(ص) دانسته و بدين ترتيب، ضمن استخدام الگوى كاريزماى وبرى، گرايش مردم به صحابه را ناشى از تعلّق خاطر مسلمين صدر اسلام نسبت به شخصيت ويژه |124| پيامبر(ص) مى داند. اساس اين نوع بررسىها روان شناسانه است.[6] برداشت ديگرى نيز وجود دارد كه تا حدودى به تحليلهاى ساختارگرايانه توجه دارد. طبق اين نظريهها جايگاه صحابه در دولت مدينه، ادامه سنتى است كه قبايل جاهلى در رابطه بين افراد قبيله با شيوخ و سادات داشتند. در سنت عربى به اين بزرگان با عنوان «سيد» و يا «شرفاء» و «وجوه» قبايل عرب اشاره و خطاب مىكردند.[7] اشاره به اين مطلب شايد خالى از فايده نباشد كه صحابه النبى(ص) على رغم تشابه موقعيت، تفاوتهاى قابل توجهى با «شرفاء» عرب جاهلى داشتند، يكى از اين تفاوتها به شقاق و اختلافى برمىگردد كه برخلاف شرفاى جاهلى در ميان صحابه النّبى(ص) نقش برجسته و دوران سازى داشت[8]. اين شقاق و اختلاف كه از حادثه سقيفه برخاسته بود، به تدريج گسترده شد و به معركه احاديث و آرا بدل گشت.[9] بدين ترتيب، سقيفه بنى ساعده اختلافات تاريخى اعراب قحطانى و عدنانى، مدنى و كلى، انصار و مهاجر، و سرانجام منازعات درونى قريش را تشديد نمود. اين منازعات نهايتاً در آل عبدمناف و بنىاميه و بنىهاشم متمركز گرديد. نتيجه مهم اين مناقشات تقسيم و تفرق صحابه و قرارگرفتن آنان در مواضع سياسى متعارض بود. متعاقب اين امر، احاديث و سيره نبوى نيز يكپارچگى خود را از دست داد و علاوه بر تفسيرها و دستهبندىهاى متفاوت، دچار افزودگىها و تحريفات گرديد.[10] در چنين وضعيتى، به نظر مىرسيد كه دور نصگرايى سياسى و به ويژه جايگاه سياسى صحابه به سر آمده است. مناقشات سياسى زمان خلافت امام علىابن ابىطالب(ع) كه خود نتيجه اين وضعيت بود، موجبات تشديد شكافها و افول تدريجى موقعيت صحابه در انظار و افكار عمومى گرديد. جنگ صفين كه در تاريخنگارى اسلامى به عنوان «فتنه اكبر» ناميده شده است، پايان نقش سياسى-اجتماعى صحابه، و ترور امام على(ع)، پايان دوران اول حيات فكرى سياسى مسلمانان را رقم زد. پرسشهاى برخاسته از اين وضعيت، به ناگزير، مقدمات نخستين نظريهسازيها در باب نظام سياسى اسلام را تدارك نمودند. در سطور آتى مبانى تاريخى و كلامى اين تحول را بررسى مىكنيم.