لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 43 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
به نام خدا جلسه مدیران ناحیه یک اصفهان اردیبهشت 91 دوره های مختلف آموزش 1- دوره 6 ساله (3 سال اول- سیکل اول و سه ساله دوم –سیکل دوم) از مهر ماه 1336 2-دوره 4 ساله از مهر ماه سال 53 3- دوره سه ساله متوسطه به شیوه نیم سال واحدی(96 واحد هر سال در نیمسال و یک تابستان از مهر ماه 1371) 4- دوره سه ساله متوسطه به شیوه سال واحدی از مهر ماه 1378 به بعد اصلاحات آیین نامه ی آموزشی دوره سه ساله متوسطه روزانه 1- شماره بخشنامه اداره کل ارسالی به مناطق و نواحی 410/130897/1700-7/2/91 موارد قابل توجه : 1- سیاست وزارت متبوع در توزیع متوازن دانش آموزان دوره متوسطه بر توسعه آموزشهای فنی و حرفه ای و کار دانش می باشد لذا با توجه به فرصت پدید آمده برنامه ریزی لازم جهت توسعه آموزشهای مذکور انجام پذیرد . اصلاحات آیین نامه ی آموزشی دوره سه ساله متوسطه روزانه 2- استفاده از بند 7- 111 آیین نامه آموزشی ممنوع است . 3- دوره های تابستان از همین الان به گونه ای برنامه ریزی شود که دانش آموزان با رغبت بیشتری شرکت نمایند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 29 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا سازمان بهزيستی استان اصفهان معاونت امور فرهنگی و پ يشگيری آشنايی با مرکز اجتماعی درمان مدار اصفهان مقدمه اولين مرکز اجتماع درمان مدار کشوردرتاريخ 14/10/79 به همت سازمان بهزيستی استان اصفهان تاسيس گرديد.اين مرکز به عنوان علمی و نوين ، جايگزين مراکز سنتی باز پ روری معتادين گرديد. رويکرد اجتماع درمان مدار نسبت به اعتياد رويکرد جديدی است . از اين ديگاه ، اختلال سوء مصرف مواد به کل شخصيت فرد مربوط ميشود ( شامل زمينه های شناختی ، رفتاری ، خلقی ، طبی ، اجتماعی و روانی ) ، و وابستگی جسمی فرد در بافت روانشناختی و الگوی زندگی او در نظر گرفته ميشود . مشکل شخص است نه مواد . از ديگاه اجتماع درمان مدار افراد معتاد در عملکرد روانی و اجتماعی اختلال دارند ، برخی از ويژگيهای آنها عبارت است از : از ديدگاه اجتماع درمان مدار افراد معتاد در عملکرد روانی و اجتماعی اختلال دارند ، برخی از ويژگيهای آنها عبارت است از : تحمل ضعيف در مقابل ناکامی ، اعتماد به نفس پ ائين ، مشکل با منابع قدرت ، مشکل با مسئوليت پ ذيری ، کنترل ضعيف روی تکانه ها ، افکار غير واقع بينانه ، ريا کاری خود فريبی و....برای بهبودی افراد لازم است الگوهای منفی رفتاری و تفکر و احساساتی که زمينه ساز مصرف مواد ميشوند تغيير يافته ، وسبک زندگی عاری از مواد رشد يابد . هدف اساسی اجتماع درمان مدار ايجاد تغييرات کلی در سبک زندگی معتاد است تا بتواند : 1- از مصرف مواد مخدر پ رهيز نمايد 2- صداقت فردی پ يدا کند 3- مهرتهای اجتماعی مفيد کسب نمايد 4- عقايد ضد اجتماعی و رفتارهای غير قانونی خود را حذف کند . معرفی اجتماع درمان مدار برنامه اجتماع درمان مدار ( Therapeutic Community ) يا به طور اختصار( T.C ) يک برنامه غير داروئی است که مراجعان آن بصورت اقامتی (شبانه روزی ) و طولانی مدت (24 – 3 ماه ) در فرآيند درمان خود سايرمقيمان مشارکت دارند. کار اصلی ( T.C ) جدا سازی افراد از مجموعه فضای قبلی محيط زيست شان و قرار دادن آنها در يک محيط عاری از مواد مخدر است . در اين محيط سبک زندگی آنها تغيير داده شده و زندگی سالم و بدون مواد را تجربه ميکنند. تغيير در ساختار شخصيتی مقيمان از طريق آموزشها ، خدمات گروه درمانی ، رفتار درمانی ، روان درمانی مدد کاری و ....صورت ميگيرد . برنامه های T.C در 5 مقوله کلی (شامل : کار ، رفتار ، تفريح وبازی ، احساس و تفکر ) خلاصه ميشود . اين برنامه ها نه تنها مورد تاکيد بلکه مورد اغراق هم قرار ميگيرند. زيرا تمام فعاليتها ئی که در T.C انجام ميشود جنبه درمانی و رشدی دارند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 29 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا سازمان بهزيستی استان اصفهان معاونت امور فرهنگی و پ يشگيری آشنايی با مرکز اجتماعی درمان مدار اصفهان T.C) ) مقدمه اولين مرکز اجتماع درمان مدار کشوردرتاريخ 14/10/79 به همت سازمان بهزيستی استان اصفهان تاسيس گرديد.اين مرکز به عنوان علمی و نوين ، جايگزين مراکز سنتی باز پ روری معتادين گرديد. رويکرد اجتماع درمان مدار نسبت به اعتياد رويکرد جديدی است . از اين ديگاه ، اختلال سوء مصرف مواد به کل شخصيت فرد مربوط ميشود ( شامل زمينه های شناختی ، رفتاری ، خلقی ، طبی ، اجتماعی و روانی ) ، و وابستگی جسمی فرد در بافت روانشناختی و الگوی زندگی او در نظر گرفته ميشود . مشکل شخص است نه مواد . از ديگاه اجتماع درمان مدار افراد معتاد در عملکرد روانی و اجتماعی اختلال دارند ، برخی از ويژگيهای آنها عبارت است از : از ديدگاه اجتماع درمان مدار افراد معتاد در عملکرد روانی و اجتماعی اختلال دارند ، برخی از ويژگيهای آنها عبارت است از : تحمل ضعيف در مقابل ناکامی ، اعتماد به نفس پ ائين ، مشکل با منابع قدرت ، مشکل با مسئوليت پ ذيری ، کنترل ضعيف روی تکانه ها ، افکار غير واقع بينانه ، ريا کاری خود فريبی و....برای بهبودی افراد لازم است الگوهای منفی رفتاری و تفکر و احساساتی که زمينه ساز مصرف مواد ميشوند تغيير يافته ، وسبک زندگی عاری از مواد رشد يابد . هدف اساسی اجتماع درمان مدار ايجاد تغييرات کلی در سبک زندگی معتاد است تا بتواند : 1- از مصرف مواد مخدر پ رهيز نمايد 2- صداقت فردی پ يدا کند 3- مهرتهای اجتماعی مفيد کسب نمايد 4- عقايد ضد اجتماعی و رفتارهای غير قانونی خود را حذف کند . معرفی اجتماع درمان مدار برنامه اجتماع درمان مدار ( Therapeutic Community ) يا به طور اختصار( T.C ) يک برنامه غير داروئی است که مراجعان آن بصورت اقامتی (شبانه روزی ) و طولانی مدت (24 – 3 ماه ) در فرآيند درمان خود سايرمقيمان مشارکت دارند. کار اصلی ( T.C ) جدا سازی افراد از مجموعه فضای قبلی محيط زيست شان و قرار دادن آنها در يک محيط عاری از مواد مخدر است . در اين محيط سبک زندگی آنها تغيير داده شده و زندگی سالم و بدون مواد را تجربه ميکنند. تغيير در ساختار شخصيتی مقيمان از طريق آموزشها ، خدمات گروه درمانی ، رفتار درمانی ، روان درمانی مدد کاری و ....صورت ميگيرد . برنامه های T.C در 5 مقوله کلی (شامل : کار ، رفتار ، تفريح وبازی ، احساس و تفکر ) خلاصه ميشود . اين برنامه ها نه تنها مورد تاکيد بلکه مورد اغراق هم قرار ميگيرند. زيرا تمام فعاليتها ئی که در T.C انجام ميشود جنبه درمانی و رشدی دارند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 35 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بسم لله الرحمن الرحیم مسجد جامع اصفهان سیر تحول مسجد جامع اصفهان مرحله اول ( قرن دوم – سال 156 هجری قمری ) بنیاد مسجد جامع اصفهان در محل فعلی ( محله سبزه میدان ) سیر تحول مسجد جامع اصفهان مرحله دوم ( قرن سوم – 226هجری قمری ) به دلیل وسعت شهر فضای مسجد پاسخگوی جمعیت نبود در نتیجه مسجد تخریب شده و مسجد جدید بر روی آن ساخته شد. سیر تحول مسجد جامع اصفهان مرحله سوم ( قرن چهارم – سال 324 هجری قمری ) انتخاب اصفهان به عنوان مرکز فرمانروایی آل بویه و در نتیجه ایجاد تحولات دیگری در این مسجد از قبیل : مرمت کلی بنا کم کردن فضای صحن و ایجاد یک دهانه با ستونهای آجری دارای نقوش هندسی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 35 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بسم لله الرحمن الرحیم مسجد جامع اصفهان سیر تحول مسجد جامع اصفهان مرحله اول ( قرن دوم – سال 156 هجری قمری ) بنیاد مسجد جامع اصفهان در محل فعلی ( محله سبزه میدان ) سیر تحول مسجد جامع اصفهان مرحله دوم ( قرن سوم – 226هجری قمری ) به دلیل وسعت شهر فضای مسجد پاسخگوی جمعیت نبود در نتیجه مسجد تخریب شده و مسجد جدید بر روی آن ساخته شد. سیر تحول مسجد جامع اصفهان مرحله سوم ( قرن چهارم – سال 324 هجری قمری ) انتخاب اصفهان به عنوان مرکز فرمانروایی آل بویه و در نتیجه ایجاد تحولات دیگری در این مسجد از قبیل : مرمت کلی بنا کم کردن فضای صحن و ایجاد یک دهانه با ستونهای آجری دارای نقوش هندسی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 35 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بسم لله الرحمن الرحیم مسجد جامع اصفهان سیر تحول مسجد جامع اصفهان مرحله اول ( قرن دوم – سال 156 هجری قمری ) بنیاد مسجد جامع اصفهان در محل فعلی ( محله سبزه میدان ) سیر تحول مسجد جامع اصفهان مرحله دوم ( قرن سوم – 226هجری قمری ) به دلیل وسعت شهر فضای مسجد پاسخگوی جمعیت نبود در نتیجه مسجد تخریب شده و مسجد جدید بر روی آن ساخته شد. سیر تحول مسجد جامع اصفهان مرحله سوم ( قرن چهارم – سال 324 هجری قمری ) انتخاب اصفهان به عنوان مرکز فرمانروایی آل بویه و در نتیجه ایجاد تحولات دیگری در این مسجد از قبیل : مرمت کلی بنا کم کردن فضای صحن و ایجاد یک دهانه با ستونهای آجری دارای نقوش هندسی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 63 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
سی و سه پل این پل كه در نوع خود شاهكارى بىنظیر از آثار دوره سلطنت شاه عباس اول است، به هزینه و نظارت سردار معروف او الله وردىخان بنا شده. این پل در حدود 300 متر طول و 14 متر عرض دارد و طویل ترین پل زاینده رود است كه در سال 1005 هجرى ساخته شده است. در دوره صفویه،مراسم جشن آبریزان یا آبپاشان ارامنه در كنار این پل صورت م یگرفت. ارامنه جلفا، مراسم «خاج شویان» را نیزدر محدوده همین پل برگزار میكردهاند. پل مزبور یكی از شاهكارهای معماری و پل سازی ایران و جهان محسوب میشود. و به روایتی دیگر: این پل در سال (1011 ه.ق) باهتمام اللهوردیخان سپهسالار شاه عباس و بنا به فرموده شاه مزبور شروع به ساختمان گردید و به طورى كه در عالم آراى عباسى نوشته شده داراى چهل چشمه (دهانه) بوده كه از هر چشمه آب خارج مىگردیده، پلى بسیار عریض و طویل و مرتفع، شالوده آن با سنگ و آهك ریخته شده و با آجر و گچ بالا رفته و دو طرف پل غرفات و غلام گردشهاى بلند فوقانى ساخته و چشمه هاى زیرینش زیاد با عرض و مرتفع و طول آن 350 قدم و عرضش بیست قدم و شش معبر باین شرح داشته است: 1- راه وسط كه مخصوص عبور سواره و گردونهها بوده است. 2 و 3 دو طرف پل كه از میان گالالریها ى زیبا مىگذشت و به پیادهرو تخصیص داشت. 4 و 5 پشت بامهاى گالارى از دو طر ف كه دور آن نرده داشته و موقع طغیان رود تفرجگاه باشكوهى بوده است، سرانجام گالاریهاى پل به وسیله پلههاى ظریف بزیر پل متصل مىشد و از زیر پل هم موقع كم آبى عبور مىكردند. 6 از زیر پل بود. مساحت این پل را سیاحان انگلیسى چهارصد و نود یارد تعیین كردهاند. هفت دهانه این پل گرفته شده و اكنون 33 دهانه دارد و از این رو به پل 33 چشمه شهرت دارد. این پل را بنامهاى: پل شاه عباسى - پل اللهوردیخان - پل جلفا - پل چهل چشمه - پل سى و سه چشمه خواندهاند و وجه تسمیه هر یك چنین است: 1- پل شاه عباسى از آن جهت گویند كه شاه عباس اول دستور بناى آن را داده است و چون بمباشرت و اهتمام اللهوردیخان ساخته شده به پل اللهوردیخان معروف گردیده و از لحاظ اینكه معبر مردم به جلفا بوده آن را پل جلف هم گفتهاند و چون در ابتداء چهل چشمه داشته پل چهل چشمه و اینك سى و سه چشمه دارد به پل سى و سه چشمه اشتهار دارد. این پل براى اتصال خیابان چهار باغ كهنه عباسى به خیابان چهارباغ بالا و باغ هزار جریب و عباس آباد ساخته شده است. این پل در جشن آبریزگان و آب پاشان محل اجتماع شاه و بزرگان و شعراء و رجال و سایر مردم بوده است. شرحى را كه سرپرسى سایكس انگلیسى راجع به این پل نوشته از نظر اینكه بسیار دقیق و وضع پل را در آخر قرن سیزدهم و اوائل قرن چهاردهم هجرى مجسم مىنماید عیناً در اینجا نقل مىگردد: خیابان با شكوه چهارباغ از یك طرف به پل اللهوردیخان كشیده مىشود، كه با این كه حالیه روى بویرانى نهاده معذا از پل هاى درجه اول عالم به شمار مىآید، اینجا از یك شاهراه سنگ فرش شده وارد مدخل عمومى پل مىشوند شكل فوق العاده و شگفت آور این پل كه 388 یارد طول آنست مقابل یك جاده سنگ فرش شدهاى به عرض 30 پا بدین قرار ایت كه در آن سه معبر در سه سطح مختلف تعبیه شده كه یكى از آنها راه معمولى روى پل است كه در دو طرف آن طاق نماهاى سرپوشیده ساختهاند. طاقنماها از طرفى برودخانه و از طرفى به همین جاده مشرف مىباشند، در بالا و پائین این طاقنماها كه با تابلوى نقاشى شده تزیین یافته بود هر كدام یك پیاده روهائى است كه با پله كانها باین راه اصلى وصل مىشود و در كنار سطح رودخانه معبر دیگرى است كه به طول رودخانه امتداد مىیابد. تنها انتقاد مخالفى كه براى ساختمان این پل مىشود كرد و آن از تصویر هم نمایان است آنكه، پل مزبور در مقابل جریان ضعیف و باریك زنده رود در بیشتر فصول سال بیش از، انداغزه جنبه ظرافت دارد. در تاریخچه ابنیه تاریخى اصفهان درباره این پل تاریخى چنین نوشته است: در انتهاى جنوبى خیابان چهارباغ پل اللهوردیخان است كه به نام بانى و سازنده آن خوانده مىشود و در همان موقعى كه شاه عباس دستور كاشتن درختان چهارباغ را مىداده رفیق و سپهسالار شاه نیز در ساختمان این پل به وسیله آجر و سنگ تراش فعالیتى به خرج مىداد، وضعیت این پل با قدیمش تفاوت زیادى نكرده است. ایوانچهها و غرفههاى زیبا و متناسب طرفین پل كه جاى نشستن اهالى و عبور و مرور است به همان حالت اولیه باقى مانده است. طول این پل 295 متر و عرضش 13/75 متر مىباشد. نوشتهاند كه در ابتدا چهل چشمه داشته و به تدریج سى و سه چشمه شده در سنوات اخیر قسمت زیادى از بستر رودخانه را تصرف كرده و اشجارى غرس نموده بودند به طورى كه چند چشمه پل از عبور آب محروم گشته ممكن بود بكلى متروك شود وى در سال 1330 كه آقاى مصطفى خان مستوفى ریاست شهردارى اصفهان را داشت شهامت و شجاعت به خرج داد و اراضى مزبور را از تصرف غاصبین خارج و مجراى عبور آب چشمهها را باز كرد و اقدام به ساختمان دیوارهاى سنگى در طرف شما رودخانه نموده كه نوز آثارش پابرجا و عملیاتش زبانزد مردم این شهر است. در دوره صفویه ارامنه حق داشتند تا میدانى كه اول پل احداث شده بود جمع شوند و مالالتجاره و صنایع خویش را با صنعتگران اصفهانى تبدیل نمایند و حق نداشتند از این پل عبور كرده داخل شهر شوند در جل این پل مجسمه رضا شاه كبیر بر روى ستونى بارتفاع 5 متر دیده مىشود كه اسبى سوار و به طرف شما متوجه است اطراف این مجمسه فعلاً میدان 24 اسفند و با میدان مجسمه نامیده مىشود. در شمال شرقى پل یعنى اول خیابنى كه به طرف شرق امتداد دارد ساختمان آجرى است كه بیاد مقبره كمال الدین اسماعیل )قبرش در جهانباره است( ساخته شده و خیابان مزبور به نام آن بزرگوار نامیده مىشود كه به طرف پل جوئى و خواجو امتداد دارد. به طورى كه ملاحظه شد گفتار تاریخچه ابنیه تارخى اصفهان وضع پل زاینده رود را در گذشته و حال تشریح كرده و اقتضاء داشت كه براى استحضار سرگذشت پل ایام گوناگون درج گردد. تاورنیه سیاح فرانسوى راجع باین پل در سفرنامه خود كه نظم الدوله ابوتراب نورى آن را ترجمه كرده چنین نوشته است: پلى كه در وسط خیابان تقاطع مىكند موسوم به پل اللهوردیخان كه بانى آن بوده است مىباشند و آن را پل جلفا هم مىگویند. این پل تمام از آجر و سنگ بنا شده و سطح آن بیك میزان است. دو طرف آن از وسطش پستتر نیست، 350 قدم طول و بیست قدم عرض دارد و زیر آن چندین چشمه و طاق از سنگ ساخته شده كه خلى پست و كم ارتفاع است، در دو كناره پل راهروى به عرض هشت نه پا و به طول تمام امتداد پل كه چندین طاق با پایههاى مرتفع به ارتفاع 25 یا 30 پا سقف آن را نگاهداشتهاند دیده مىشود، اشخاصى كه مىخواهند هوا خورى كنند وقتى كه خیلى گرم نباشد از بالاى سقف راهروها عبور مىنمایند، اما معبر معمولى از زیر آن راهروها است كه به منزله نرده و نگهبان است و روزه نهائى به طرف رودخانه دراد كه هواى لطیف و خنك از آنه داخل راهرو مىشود. زمین راهرو از سطح پل خیلى بلندتر است و به توسط پله به راحتى بالاى آنها مىروند. فضاى وسط پل مخصوص عبور گارى و دواب است و تقریباً 35 پا عرض دارد. یك معبر دیگر هم دارد كه در تابستان و وقع كمى آب به واسطه خنكى خیلى مطبوع است و آن از میان خود رودخانه است در خط مخصوصى كه تخته سنگها نزدیك هرم اتفاق افتاده مىتوان از روى آنها رد شد بدون اینكه پاتر بشود. از تمام دهنههاى زیر پل به واسطه درهائى كه به هر چشمه گذرادهاند مىتوان عبور نمود از پلكانى كه در قطر پا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 فهرست مطالب : سابقه تاریخی و آثار باستانی اصفهان ........................... صفحه 3تا6 عالی قاپور در میدان نقش جهان ...................................... صفحه7 مسجد امام در میدان نقش جهان ................................... صفحه7تا8 محله های اصفهان ................................................. صفحه8تا10 معماری اصفهان ....................................................... صحفه10 دوران سلجوخی ....................................................... صفحه 11 دوران صفوی ..................................................... صفحه11تا12 کوه کلاه قاضی ................................................. صحفه 12تا 14 آتشگاه.............................................................. صحفه 14تا15 ساختمان آتشگاه ........................................................ صفحه15 بازارها ........................................................... صفحه 15تا20 چهلستون .......................................................... صفحه21تا22 2 فهرست تصاویر : تصاویر اصفهان ..................................... صفحه3 عالی قاپور ........................................... صفحه 7 مسجد امام ............................................. صفحه7 آتشگاه ................................................ صفحه 14 بازار اصفهان ........................................ صفحه16 بازار اصفهان ....................................... صحفه 17 بازار قیصریه ....................................... صفحه 18 بازار قیصریه ....................................... صفحه 20 3 سابقه تاريخی وآثار باستانی اصفهان: اصفهان يكی از شهرهای مبنايی براي كشور ايران در طول تاريخ بوده وهست اين شهر از معدود مراكز باستا ن شناسی ارزشمند جهانی وبسياری از آثار باستانی آن در ليست آثار بشری به ثبت رسيده است اگر از تاريخ اين شهر سخن به ميان آيد سرگذشت آن تا اعماق اساطير وافسانه ها ريشه دارد تاريخ اين شهر از يك سو به سليمان ونوح متصل واز سوی ديگر پايگاه نهضت كاوه آهنگر بر عليه ضحاك خونخوار معرفی می گردد. اهميت اصفهان به اندازه ای است كه در اكثر دائره المعارفهای بزرگ جهان مدخلی به آن اختصاص يافته و سفرنامه هايی از محاسن وشكوه ظاهری و باطنی آن از پژوهندگانی چون تاورنيه ,شاردن و... به نگارش درآمده ومظاهر تمدن آن همانند سبك معماری ,مكتب فلسفی ومنهج فقهی آن چشمگير است. دائره المعارف بستانی تاريخ اصفهان را از قرن سوم پيش از ميلاد مسيح ذكر كرده است ولی دكتر لطف الله هنرفر در مقدمه كتاب آشنايی با شهر تاريخی اصفهان نوشته است موجوديت تاريخی اين شهر به هزاره سوم قبل از ميلاد هم می رسد . 4 در هر حال نام اصفهان در ابتدا انزان بوده وسپس به گابيان يا گی تبديل شده است در دوران عيلاميان شعبه ای از مادها به سوی اصفهان رهسپار شدند وبا توجه به اين كه اصفهان تحت تسلط ايلاميان قرار داشت از پيشرفت آنها جلوگيری به عمل آمد. در اين دوران جاده تجارتی كه خليج فارس را به ناحيه اصفهان مربوط می ساخت به اين شهر اهميت خاصی می بخشيد ياقوت حموی اصفهان را سواران ناميده كه مشتق از واژه های اسپهان وسپاه است احتمالا وجه تسميه اين شهر به دليل وجود پادگان نظامی در آن بوده است . اردشير بابكان بنيانگذار سلسله ساسانی اصفهان را به تصرف خود درآورد اين شهر كه محل فرمانروايی يكی از هفت خاندان بزرگ بود با ظهور اسلام در زمان خليفه دوم به تصرف مسلمانان درآمد وپس از اين كه اصفهان اسلام را پذيرفت برای مدتی جی اميده شد در قرن چهارم هجری مرداويج بنيانگذار سلسله زياری اصفهان را ضميمه تصرفات خود كرد . ركن الدوله ديلمی دو محله مسلمان نشين شهرستان ويهوديه را به همديگر ملحق نمود اصفهان در دوره آل بويه وسلجوقيان پايتخت بوده وآثاری كه از دوره ديالمه وجود دارد مبين اين مطلب است كه درزمان اين سلسله نيز اصفهان كاملا مورد توجه قرار گرفته بود دردوره سلاجقه به ويژه در مدتی كه خواجه نظام الملك وزير دوتن از پادشاهان اين دوره بود اصفهان بسيار ترقی كرد وبعد از فروپاشی سلاجقه واستقرار حكومت اتابكان در نقاط مختلف كشوردستخوش حملات گرديد كه قتل عامهای دوران مغول و تيمور وهمچنين جهانشاه قره قويونلو از ا ين نمو نه می-
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 52 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمهاي بر پيشينه تاريخي باغ ايراني انسان كاشف طبيعت و عامل برقراري تداوم و پايداري بقاء و عاملي در تجلي امكانات و استعدادهاي نهاني طبيعت شناخته شده و اوست كه با تصور در طبيعت، رزاهاي نهاني خود را آشكار ساخته و گهگاه از چهره به ظاهر خصمانه و شرارت آلودش، زيبايي، صفا و صميمت ميتراود. در اين فلسفه روابط انسان و طبيعت به صورت يكپارچه مشاهده ميشود و انسان نه جزئي جداشدني از طبيعت و نه حاكم مافوق آن است. شعر و ادب هنرهاي تزئيني ايران خواه از زمان هخامنشيان و خواه از زمان سامانيان و دورة اسلامي، هميشه سرشار از احترام و علاقه به طبيعت است. طبيعت كليت و مظهر تجلي وجود است، مقام خاص و مقدسي دارد و در آن همه چيز در حالت نظم و تعادل قرار دارد. در باغ ـ اين طبيعت از پيش انديشيده ـرابطه انسان و طبيعت در نهايت هماهنگي است. باغ به كمك اشكال منظم هندسي، رابطه ميان طبيعت و دنياي دروني تصور ميشود. باغ مفهوم عرفاني و مذهبي طبيعت و نظم جهاني را منعكس و مفاهيم فضاها را مطرح ميكند. در باغ، خواه طبيعي و خواه ساخته دست انسان، آدمي با محيط اطراف خود در صلح و صفا بود. در باغ، انسان و طبيعت در همسويي كامل بودند. زمين وحشي و عقيم. در باغ به كمال مقدر خويش دست مي يافت. قرآن كريم در آيههاي متعددي، خوشيهاي بهشت را توصيف ميكند. شادي و لذت عميق كساني را كه به خداي خويش ايمان آوردند و سرانجام آرامش، بركت و آسايش يافتند و براي هميشه در باغهايي جاي گرفتند كه آب از زير آنها جاري است؟ در سايههاي خنك و براي هميشه، آراسته به چشمههاي سرشار. باغ، ايراني نه تنها جاي امن و آرام كه در عين حال جايي است براي تفكر آرام يا مذاكرات فلسفي. جايي است براي تأمل و تحقيق، جايي كه روح خسته آدمي ميتواند تازه شود و آرامش يابد و منظرههاي تازه بر او مكشوف گردد. آرمان باغ بسيار نيرومند و با دوام بود. هر شهر و هر قصري باغهايي داشت كه بسياري از آنها عمومي بودند. همه آنها براي مراسم نوروز باز بودند. كلاريخو توصيف ميكند كه جادههاي زيبا داراي محوطههاي باز بودند به صورت چهارراههاي بزرگي كه در ميان آنها، آبنمايي براي نوشيدن آب وجود داشت و ميدان مركزي يك پارك بزرگ بود، گرداگرد آن درختان تبريزي بلند با آلاچيق پوشيده از ياسمن و گلسرخ. بيشك آرمان باغ در همه هنرها به طور كامل نفوذ كرده به فرشهاي بزرگ، همه آفرينشهاي شاعرانه و مجسمكننده گل و گياه كامل بهشت است. نيلوفر آبي در سراسر اعصار و در تمامي آسيا يك نماد مقدس آسماني بود. آرايش معماري در سراسر اعصار منحصر به گل و گياه بوده و ميباشد. تاريخچه باغ ايراني باغ ايراني بيشتر حاكي از نيازهاي روحي و كمتر متناسب با نيزهاي آب قابل سنجش است. از زمانهاي قديم بخش اساسي از زندگي ايران و معماري آن بوده و در موجوديت آتشكدههاي بزرگ و تقويت نمادين آنها، سهم داشته است. از زمان سومريان، باغ، معبد و قصر سلطنتي را احاطه ميكرد. بيشك باغ در چنين اقليم خشكي همه چيز از آسايش و زيبايي داشت تا عرضه كند. ولي هنگاميكه مبارزه به خاطر زنده ماندن بيش از لذت شخصي اهميت داشت. اين يك موضوع فرعي بود. از آنجا كه همه چيز را از مشيت خداوند ميدانستند. دعا ضرورت داشت. تصور ميشد مطمئنترين راه جلب توجه جادوي است: ايجاد فضايي هرچه شبيهتر به آنچه مورد نياز است و تشويق به تقليد از آن ـ در مقياس بسيار وسيعتر. به عنوان مثال، ايجاد باغي در كنار يك معبر يا كاخ ممكن است قادر مطلق را به تكميل تلاش كوچك انسان در راه آباداني زمين تشويق كند . زندگي در ايران به آب وابسته و در واقع آب عامل اصلي زندگي است. ايرانيان به منظور بهرهگيري نسبي از منابع آب، با قدرت تخيل و ابداع، چاره انديشي كرده بودند و كاريزهايي عميق كه از ٨٠ الي ١٦٠ كيلومتر طول داشتند. حفر مينمودند. حتي در ٣٥٠٠ سال پيش از ميلاد، آرايش سفال پيش از تاريخ، علاقه شديد به آب و حاصلخيزي را نشان ميدهد. اين نقش هاي كهن، همه عناصر آن را به صورت واقعي يا نمادي، ثبت كردهاند : كوه، ابر، بركه، جنگل، پرندگان آبي و درختان كه هدف عمده از آنها دريافت پاسخ مساعد از قدرتهاي آسماني بود. در سفال سامرا، طرح نمونهوار باغ ديده شده است؛ به صورت دو نهر متقاطع با پرندگان و درختان در هر يك از چهارگوشه. در مفرغهاي لرستان (حدود ١٠٠٠ قبل از ميلاد) . باز درخت را همراه با آب روان ترسيم كردهاند كه مطلوبترين منظره در يك سرزمين خشك است. پس از آب، درختان مهمترين نقش را در شكلگيري باغ ايراني دارند. ايرانيان قديم معتقد به فرشته مقدسي بودند به نام (اوروزا) كه صدمه زدن به گل و گياه، موجب ناراحتي و خشم او ميشد. كوروش كبير در سارد، باغ بزرگي ساخته و به دست خود در آن درخت كاشته شد. گزنفون yenophon در كتاب خود به نام (اكونوميگوس) نقل كرده است كه كوروش شخصاًُ ليزاندر را به تماشاي باغ خود در سارد برده است كه: ليزاندر از مشاهدة زيبايي درختها، نظم و دقت فواصل آنها و مستقيم بودن رديفها و زاويهها و روايح معطر و متعددي كه هنگام گردش به مشام آن دو مي رسيده، تحسين و تمجيد ميكند. باغهاي هخامنشي داراي طرحهاي مستطيل دقيق با خيابانها و درختان متقاطع بود. سنگ نگارههاي به جا مانده از دوران هخامنشي با درختان راست قامت، به خوبي اهميت باغ در ميان ايرانيان و نيز نظم هندسي موجود در باغهاي ايراني را نشان ميدهند. باغ در عصر شاهنشاهي ساسانيان نيز بر پايه اصول گذشته شكل ميگيرد: تركيب هندسي منظم، ميان اسة اصلي، خيابانهاي عمود برهم و كرتهاي راست گوشه، باغها بسيار وسيع بودند و با دقت طراحي و مراقبت ميشدند: گاه نزديك به ٢٥ كيلومتر مربع مساحت داشتند. باغي كه توسط خسروپرويز پس از هفت سال كار ايجاد شد، اصلاحي جسورانه و زيبا در محيط بود. در دوران اسلامي، باغهاي انبوهي كاخ را احاطه ميكرد و از لحاظ معماري به صورت بخشي از آن در نظرگرفته ميشد، به صورتي كه باغ تمامي جوانب اصلي بنا را به صورت قرينه فرا ميگرفت. سراسر محوطه به قطعات مستطيلي تقسيم ميشد كه از ميان آنها جويهاي كوچكي ميگذشت . اين باغها به پيروي از پيشينيان ايراني ساخته ميشدند. از همان سدههاي نخستين هجري، باغسازي به شيوة ايراني به فراسوي مرزها ميرود و به مرور زمان گسترة خود را وسيعتر ميكند. باغهاي زيباي آندلسي (الحمرا) و باغهاي باربري كشمير نمونههايي از باغهايي هستند كه تحت تأثير باغسازي ايراني شكل گرفتند. شيوة باغسازي در كشورهاي شرقي از باغسازي ايران الهام گرفته است. بابرشاه از شاهان مغولي حاكم بر هند شيوة باغآرايي ايراني را به سرزمين هند برد و باغهايي در آگرا واقع در شمال هند احداث كرد كه معدودي از آنها تا به امروز موجود است و سپس جهانگير يكي از جانشينان وي چندين باغ در منطقه كشمير ايجاد نمود. در كتاب تاريخ تمدن ـ عصر ايمان ـ ويل دورانت آمده كه باغ به سبك ايراني مورد تقليد ساير ملل نيز قرار گرفت و هم در بين اعراب و مسلمين و هم در هندوستان رواج يافته است و در قرون وسطي موجب الهام اروپائيان گرديده است. در اروپاي قرون وسطايي كه در شهرها به باغ عمومي و فضاي سبز مفهومي نداشت، بيشتر شهرهاي ايران در محاصرة باغهاي سرسبز و انبوه كه پناهگاهي براي آسايش ساكنان آنها بوده است و از نظر زيبايي، طراوت و داشتن باغهاي بزرگ و بيشمار در دنياي آنروز به خود ميباليدهاند. باغ ايراني، نقش زيبا و دل انگيز و رازآميزي از جهان نگري ايراني است. باغ در فرهنگ كهن ومعنوي ما، تجليگاه يكي از دلنشين ترين و چشم اندازهاي پيوستگي و ارتباط بين انسان و طبيعت است. ارتباطي كه از منظر و ديدگاه عارفانه نگرش ايرانيان به جهان هستي مايه مي گيرد. بنابر اين باغ ايراني بخشي از هويت فرهنگي ايران زمين است. باغ ايراني حاصل شعور و ذوق آفريني آرماني مردمي است كه با شعور مكاشفه در پي وحدت درون و برون هستند. پس باغ تظاهر عالي ترين مرتبه تعالي و يگانگي حس و حال دروني و بيروني ماست و نماد شادي و طراوت روح و جان ما محسوب مي شود. باغ در تفكرات ايراني مي تواند تمثيل قطعه اي از بهشت، باغ بهشت ، باشد. بهشتي كه از اسطوره هاي كهن ديني و اديان آسماني متولد شده است. ايجاد مكان و فضاي بهشت گونه در باغ سازي نخستين انگيزه ايرانيان در طراحي پرديس ها محسوب مي شود، فضايي كه با گل و گياه و درخت و سبزه و آب سرشار از شادابي و احساس زندگي و زنده بودن است. باغ در ادبيات عرفاني و كلاسيك ايران نيز جايگاه و منزلتي رويايي و آسماني داشته و تمثيل مكاني فرح بخش و روح بخش و پر طراوت براي زيستن آدمي است و سرانجام باغ ايراني مكاني بي انتهاست براي انديشيدن و مكاشفه. مينياتور و باغ ملكوت مينياتور ايراني عالم خيال ناب است. جادوي جاودانه نقش و رنگ است. افسون قلم است بر پرنيان كاغذ. دريچه اي است گشوده به باغ هاي بي انتهاي خيال. مكاشفه حس و حال هنرمند است براي درك و شهود معنويت ناپيدا و رازآميز جهان هستي. و سرانجام مينياتور ايراني ذات انديشه هاي پاك و عارفانه انساني است كه توانسته است بينش معنوي و اشراق انديشه را به نمايش در آورد. پس مينياتور يعني انعكاس شگفت انگيز و سكرآور عوالم (لاهوتي و ناسوتي) بر صفحه اي كوچك و كمترين فضاي ممكن. اما جايگاه و نقش باغ در تركيب مينياتورهاي ايراني به مثابه اصلي ترين عنصر بصري در ساختار و كليت اين هنر مي تواند مورد ارزيابي قرار گيرد. در نگاه نخستين به يك مينياتور با طبيعت دلنشيني روبه رو هستيم كه هنرمند با شيوه اي نمادين از اجزايي همچون كوه و صخره، ابر و آسمان، درخت و درختچه(سرو - چنار)، بوته ها و شكوفه هاي الوان با ظرافت و زيبايي تمام، ترسيم كرده است تا محيطي شاداب و لطيف وشاعرانه را براي بيننده فراهم سازد. براي نمايش طبيعتي چنين زيبا و رؤيايي ، نگارگران ما از حداكثر خلاقيت و مهارت خود بهره مي گيرندتا با استقرار صحيح و اصولي اين عناصر، باغي بهشت گونه بيافرينند در خور ادراك معنوي. سابقه چنين تفكري (ايجاد عالم ملكوتي) از زمانهاي كهن همراه اسطوره ها و اديان آسماني وارد تفكر فلسفي ما شده و بخشي از فرهنگ هنري ما را شكل داده است. اين سنت و اعتقاد ديني در طي تاريخ به يك نظام قابل قبول در باغ سازي و باغ آرايي نگارگري تبديل شده است. از سوي ديگر گل و گياه و طبيعت به عنوان عناصر اساسي و تزييني اجتناب ناپذير همواره در هنر مينياتور موقعيت خود را حفظ كرده اند. در نگاه دوم مي بينيم كه باغ در مينياتور ايراني تأكيدي است بر ستايش طبيعت زيبا (گل و گياه و طبيعت) در فضاهاي كوچك مينياتوري با در نظر گرفتن باورها و اسطوره ها و تفكرات ديني و معنوي در واقع تمثيل بهشت است. اين باغ زماني در قالي هاي ايراني نمايان مي شود و زماني ديگر در نقوش اسليمي و ختايي و گل هاي شاه عباسي كاشي ها، و گاه در گچبريهايي كه با نظم خاص چيده شده اند. به هر تقدير كشف زيباشناسي مينياتور قبل از هر عنصر تعيين كننده به شكوه ((باغ)) باز مي گردد. و نهايتاً به نوعي همگامي با طبيعت و مضمون و محتواي ادبي و شاعرانه كمك مي كند. وجود طيف هاي رنگي و استفاده از رنگ هاي شاد و متضاد در آفرينش چنين فضايي حاصل ذوق و مهارت خوب هنرمندان است. صحنه پردازي بسيار رؤيايي و دل انگيز در كل فضاي مينياتور بدون دخالت نماها و منظرهاي علمي به گونه اي معنويت هنر ايراني ختم مي شود. نكته قابل توجه در ترسيم باغ اين است كه هر چند كه طبيعت در مينياتور ايراني تقليد صرف نيست و هنرمند مي كوشد تا برداشتي متفاوت از عناصر طبيعي را در نقاشي خود متجلي سازد اما دريافت بيننده از اين باغ و فضا به برداشتي كاملاً طبيعي و تاثيرگذار است. همان نشاطي كه از ديدن باغ طبيعي به ما دست مي دهد ديدن باغ مينياتور براي بيننده پديد مي آورد. در اين جا ديگر باغ درمينياتور مظهر زندگي و جاودانگي است و زيستن بي حضور باغ حياتي بي معني است . يعني حذف طبيعت از حيات . طبيعتي كه سرشار از روح معنويت و صفاست. پس باغ پيوند ميان سرشت طبيعي و معنوي ايرانيان با جهان محسوس و مادي است. هنرمندان ايراني با زيبايي تمام توانسته اند اين پيوند و ارتباط ميان دل و درون و جهان بيروني را برقرار سازند. كلام آخر اين كه باغ ايراني ((باغ آرزوهاست))، نمايش نمادين و تمثيلي يك مكان رازآميز برداشتي ماهرانه از طبيعت خدا براي آفريدن طبيعتي ديگر براي خلق خدا. نمايش و توصيف باغ در يك مينياتور مينياتور ((مجلس مباحثه)) داراي هفده صورت يا چهره (هفده پرسوناژ)، بر اساس مكتب هرات. اثر استاد حسين صفوي، سال 1320 شمسي. در اين اثر زيبا و خيال انگيز، هنرمند سعي كرده است تا اصول و ويژگي هاي مكتب هرات را به دقت مورد نظر قرار دهد. اجراي دقيق معماري ساختمان يا كوشك با تمام جزئيات و ريزه كاري ها توسط هنرمند بيانگر توانمندي هنري اوست. استفاده از نقوش بسيار جذاب و دلنشين براي ساخت و ساز كاشي ها و به كارگيري نقوش كره (مشبك) در تعبيه در و پنجره ها با طراحي بسيار عالي و در خور توجه صورت گرفته است. هنرمند در جاي جاي ساختمان به ويژه در كتيبه درها و كاشي ها از نقوش سنتي و تزييني كاملاً بهره برده است. رنگ بندي استادانه و پخته و بغايت در كاربرد رنگ ها و بالاخره تركيب رنگ هاي متضاد اصل انكارناپذير در آراستن باغ مينياتور است. درهاي ورودي و پنجره ها با نقوش خاتم نقاشي شده اند و هنرمند از هنر تشعير در القاء ظرافت هاي خاص مينياتور بهره گرفته است.