لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه تربیت بدنی و ورزش جزء لاینکف تعلیم و تربیت و وسیله ای برای رسیدن به سلامت جسمی و روحی نسل جوان است . نباید چنین تصور کرد که ورزش کردن امری بی ارزش و تفننی است ، و صرفاً موجبات سرگرمی و مشغولیت کودکان و جوانان را فراهم می سازد ، بر عکس ، باید آن را جزء مهمی از فعالیتهای زندگی به شمار آورد . مفاهیمی مانند تندرستی ، بهداشت ، رشد فردی و اجتماعی و سلامت روحی ارتباط نزدیکی با تربیت بدنی و ورزش دارد . نگاهی به تاریخ نشان می دهد که ملتهای متمدن جهان همواره به نقش و اهمیت ورزش توجه داشته اتد و از آن در پرورش جوانان خود و آماده کردن آنها برای رفع مشکلات فردی و اجتماعی استفاده می کردند . آموزش تربیت بدنی باید بر مبنای یک برنامه همه جانبه ، شامل اصول و مبانی علمی و عملی ، به شکلی برنامه ریزی شود که از نظر آموزش و پرورش در رشد و پرورش کودکان رسا و موثر و موثر باشد . اهداف عمومی اهداف عمده تربیت بدنی در تاریخ زندگی انسان عبارت است از : حفظ سلامت ، تعمیم بهداشت ، رشد و تقویت قوای جسمی ، آمادگی برای فعالیتهای دفاعی ، کسب شادابی و نشاط ، و نیل به موفقیت در وظایف حرفه ای و شغلی . اهداف فوق با مقداری تغییر تا به امروز در نزد اکثریت جوامع بشری ترغیب می شود و بر حسب ضرورت تاریخی بر یک یا چند هدف تاکید بیشتری به عمل می آید . مقدمه تربیت بدنی و ورزش جزء لاینکف تعلیم و تربیت و وسیله ای برای رسیدن به سلامت جسمی و روحی نسل جوان است . نباید چنین تصور کرد که ورزش کردن امری بی ارزش و تفننی است ، و صرفاً موجبات سرگرمی و مشغولیت کودکان و جوانان را فراهم می سازد ، بر عکس ، باید آن را جزء مهمی از فعالیتهای زندگی به شمار آورد . مفاهیمی مانند تندرستی ، بهداشت ، رشد فردی و اجتماعی و سلامت روحی ارتباط نزدیکی با تربیت بدنی و ورزش دارد . نگاهی به تاریخ نشان می دهد که ملتهای متمدن جهان همواره به نقش و اهمیت ورزش توجه داشته اتد و از آن در پرورش جوانان خود و آماده کردن آنها برای رفع مشکلات فردی و اجتماعی استفاده می کردند . آموزش تربیت بدنی باید بر مبنای یک برنامه همه جانبه ، شامل اصول و مبانی علمی و عملی ، به شکلی برنامه ریزی شود که از نظر آموزش و پرورش در رشد و پرورش کودکان رسا و موثر و موثر باشد . اهداف عمومی اهداف عمده تربیت بدنی در تاریخ زندگی انسان عبارت است از : حفظ سلامت ، تعمیم بهداشت ، رشد و تقویت قوای جسمی ، آمادگی برای فعالیتهای دفاعی ، کسب شادابی و نشاط ، و نیل به موفقیت در وظایف حرفه ای و شغلی . اهداف فوق با مقداری تغییر تا به امروز در نزد اکثریت جوامع بشری ترغیب می شود و بر حسب ضرورت تاریخی بر یک یا چند هدف تاکید بیشتری به عمل می آید . تربیت بدنی که در آغاز پیدایش آن جنبه فردی و در نهایت ملی داشت اینک به صورت جمعی و بین المللی در آمده است تا وسیله ای برای بهره برداری مقاصد سیاسی کشورهای استعماری باشد . اهداف اختصاصی اهداف اختصاصی از تربیت بدنی آن اهداف جزئی و مهمی است که ما در آموزش از آن استفاده می کنیم ، مثلاً هدف از بازیهای گروهی تقویت حس اجتماعی پذیری کودک و حس تعاون و همکاری اوست و، یا هدف از پرتاب توپ به سمت سبد آموزش شوت بسکتبال در آینده است. اهداف اختصاصی مسائل مهمی از اهداف عمومی است که از اهمیت بیشتری برخوردار است و یک و یا چند برنامه آن هدف را دنبال می کند . هدف تربیت بدنی هدف اصلی تربیت بدنی ( که با هدف کلی آموزش و پرورش یکسان است ) تربیت همه جانبه کودکان و جوانان به عنوان افراد مفید و مسئولیت پذیر جامعه است. بنابرین برنامه آموزشی آنان باید به قدری اساسی و فراگیر باشد که جوانان بتوانند معلومات و تجربه های لازم را برای رسیدن به اهداف مقدس آموزش و پرورش کسب کنند . بنابراین برنامه های تربیت بدنی باید از نظر پرورش صحیح کودکان و جوانان دارای ویژگیهای زیر باشد : فرد را از نظر آمادگی بدن به سطح مطلوب برساند ؛ یعنی بتواند آمادگی و کارآیی بدن را تضمین کند و حتی در رفع نواقص کودکان استثنایی بشتابد . فرد بتواند به کمک آن در کاربرد بدن خود تسلط کامل داشته باشد و مهارتهای لازم را کسب کند . صفات و محاسن اخلاقی و اجتماعی را ایجاد کند . مهارتهای ایمنی و عادتهای سالم را ایجاد کند. برای ایام فراغت , برنامه سالم و مفید داشته باشد . باعث اعتماد به نفس شود . از برنامه های آموزشی و ورزشی , نتایج انسانی و تربیتی به دست آورد و بخصوص کودکان استثنایی را تا سر حد کمال یاری دهد . مهارتهای مفید بدنی برنامه تربیت بدنی باید به گونه ای طرحریزی شود که کودکان را بر تسلط کامل بدن خود قادر سازد و آنان بتوانند مهارتهای لازم بدنی را کسب کنند . حرکتهای ورزشی بایدمتضمن کارایی , چابکی و نیرومندی بدن باشد و مربیان ورزشی باید چنین مهارتهای لازم را جزء برنامه های تربیت بدنی منظور کنند . این مهارتها عبارتند از : الف ) تسلط بر عضله ها و حرکتهای بدن . تسلط بر عضله ها و حرکتها ی بدن ، به معنای اداره کردن بدن در نهایت استفاده از آن در موقع اجرای حرکت است . حفظ تعادل و اداره کردن و هماهنگی اعضا و عضله های بدن هنگام اجرای حرکتهای ورزشی ، نشانه تسلط ورزشکار بر بدن خویش است . در این برنامه کودک می اموزد ، موقع اجرای حرکتهای تعادلی ، دوها ، پرشها و حرکتهای ورزشی با وسایل ورزشی بر بدن خود تسلط داشته باشد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 37 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 پیشگفتار: از خداوند متعال می خواهم که فکر و نیت و زبان و قلم ما را اصلاح فرماید و با لطف و عنایت و رحمت خود ما را از انحراف و لغزش محفوظ بدارد و توفیق دهد که در راه رضای او و خدمت به خلق گامهای مفید و سودمند برداریم. در اینجا فرصت دارم که سپاس خود را به استاد محترم، سرکار خانم درخشان که با تذکرات سودمند خود مرا یاری داده اند تقدیم دارم و همچنین نهایت قدردانی و تشکر خود را از تنها شریک زندگیم که مشوق من در این راه بوده و نیز از بچه هایم که نهایت همکاری را با من در طی این چند سال داشته اند را بنمایم. با آرزوی توفیق روزافزون برای همۀ آنها مقدمه تحقیقات مختلف بر روی این نکته تاکید میکنند که افراد جامعه چه زن و یا چه مرد، در همۀ سنین می توانند کیفیت زندگی خود را با فعالیتهای جسمانی بهبود بخشند. فعالیتهای منظم ورزشی بطور وسیع، خطر مرگ ناشی از بیماریهای قلبی- عروقی را که امروزه از شایعترین شیوع علل مرگ و میر می باشد را کاهش دهد. 3 فعالیت های بدنی به سلامت روانی، پرورش عضلات، استخوانها و مفاصل کمک کرده و باعث عدم وابستگی به دیگران در دوران سالمندی می شود. فعالیت جسمانی و یا به عبارتی دیگر ورزش روزانه و مستمر باعث سوختن مواد غذایی و جلوگیری از چاقی می شود و همچنین موجب باز شدن ریه ها، اکسیژن گیری کافی، سرعت گردش خون و خون رسانی کافی به اعضای مختلف بدن را موجب می گردد. و بالاخره سبب رفع خستگی شده و در نهایت خواب راحت و آرامش اعصاب و روان را برای بشر به ارمغان می آورد. انسان چه شاهکار عجیبی است! چقدر در عقل ومنطق بالاست! چقدر در توایایی فکری نامحدود است! در شکل و حرکت چقدر سریع و قابل تحسین است! در عمل چقدر شبیه یک فرشته است! در ادراک چقدر به خدا نزدیک است. « شکسپیر » فصل اول: اصول، فلسفه و اهداف تربیت بدنی (ورزش) 1-1 ورزش1- Sport چیست: فرایندی است آموزشی، تربیتی که هدف آن بهبود بخشیدن به اجرا و رشد انسان از طریق فعالیت های جسمانی. به عبارتی دیگر ورزش بخشی از تعلیم و تربیت، وسیلۀ سالم سازی انسانها و در نهایت جامعه تعریف شده است. 2-1 ورزش و حوزه های وابسته به آن تندرستی، تفریحات سالم و حرکات موزون به عنوان حوزه های وابسته به تربیت بدنی و ورزش شناخته شده اند. هدف این حوزه ها پرورش تمام ابعاد وجودی انسان و بهبود سطح کیفی زندگی اوست. ارتقای سطح تندرستی، دنبال کردن فعالیتهای مفيد تفریحی، تجاربي هستند که همراه فعالیت های حرکتی در قلمرو تربیت بدنی و وورزش، استعداد بهبود زندگی را در تمام افراد بوجود می آورد. 3 1-2-1 تندرستی2- Good Health : نیل به تندرستی نیازمند کوشش همگانی هست تا سلامت و بهداشت مناسب برای عموم افراد جامعه را بوجود آورد. در این راستا تربیت بدنی و انجام حرکات جسمانی نقش حائز اهمیتی دارد. با معرفی دانش ورزش به جامعه بشری، آگاهی از خواص سلامت بخش فعالیت های جسمانی روبه افزایش است. پیشگیری از بیماریهای قلبی، فشار خون، دیابت، پوکی استخوان، چاقی و مشکلات روحی و روانی از جمله مزیت های فعالیت های جسمی مداوم است. یافته های علمی مؤید نقش بارز و معنی دار فعالیت های بدنی در حفظ تندرستی است. 2-2-1 تفریحات سالم: تفریحات سالم از دیگر حوزه های وابسته به تربیت بدنی و ورزش است. فعالیت های اختیاری که بوسیلۀ آنها فرد از نظر روحی و جسمی بازپروری می شود با تفریحات سالم افراد استفادۀ مفید و سازنده از اوقات فراغت را یاد می گیرد. 3-2-1 حرکات موزون: حرکات موزون سومین حوزۀ وابسته به تربیت بدنی و ورزش هست. این حرکات فعالیتهایی آمیخته از و هنر هستند. حرکات موزون هنری هستند که رابطه ایده ها و احساسات را نشان می دهند و مانند سایر رشته های هنری مکمل تجارب تربیتی بوده و در نبرد سطح کیفی زندگی مؤثر است. ارتقای سطح تندرستی، دنبال کردن فعالیت های مفید تفریحی و اظهارات خلاق از طریق حرکات موزون تجاربي هستند که زمینۀ بهبود زندگی را در افراد بوجود می آوردند. بخصوص اجرای این حرکات، در کودکان، فرصت ابتکار و تلاش فردی را به آنها می بخشد. 3-1 اهداف جسمانی تربیت بدنی این هدف به ساختن توان بدنی از طریق برنامه های تمرینی که موجب توسعه و تکامل دستگاه های مختلف بدن می شود، مربوط است. رشد بدنی، باعث توانایی در حفظ سازگاری، قابلیت برگشت به حالت اولیه و مقاومت در مقابل خستگی می شود این حقیقت که 4 « شخص هر چه فعالتر باشد اجرای بهتری خواهد داشت و سیستمهای ارگانیکی بدن هر چه کاملتر و کارآتر باشد، سلامت و تندرستی پایدارتر است» اساس این هدف است. اصطلاح ارگانیک شامل گردش خون، دستگاه گوارش ، تنظیم درجۀ بدن، تنفس و سایر سیستمهای بدن می باشد. فعالیت بدنی در کارایی این سیستمها مفید و موثر است. همچنین فعالیت شدید عضلانی نتایج سودمند متعددی را به دنبال دارد، قلب فردی که از آمادگی خوبی برخوردار است، کل بدن را بهتر خون رسانی می کند و با ضربانی کمتر نسبت به افراد غیر ورزشکار تغذیه سلولی و دفع ضایعات را بطور مؤثرتری انجام می دهد. از طلوع تا غروب آفتاب انسان به نیروی زیستی، استقامت و بنیۀ کافی را برای وظایف روزمره، آمادگی در مقابل وقایع اضطراری و هدایت مؤثر زندگی نیاز دائمی دارد. بنابراین ورزش فرد تمرین کرده را در روند تکاملی زندگی کمک کرده بطوریکه او به عنوان یک فرد سالم و بشاش قابلیت بهتری برای انجام وظایف روزمرۀ زندگی کسب خواهد کرد. 4-1 اهداف روانی تربیت بدنی ورزش به عنوان یکی از روشهای درمان فشار روانی در سه دهۀ گذشته به شکل قابل ملاحظه ای مورد توجه قرار گرفته است. ورزش در کاهش اضطراب نقش بسزایی دارد. همچنین فعالیتهای عمومی جسمانی نقش مثبتی در کاهش انقباضهای مداوم و غیرطبیعی عضلانی ناشی از ترس، هیجانات و مسائل عصبی- روانی دارد. در نتیجه اجرای این تمرینات تنش اضاف عضلات از بین می رود، رگها در حالت استراحت بیشتری قرار می گیرد. و جریان خون در رگها براحتی و سهولت انجام می پذیرد. همان یکی از محققین برجستۀ علوم و ورزشی توصیه می کند: برای اینکه تجربه ای در پیشبرد رشد روانی موثر باشد باید انسان لذت موفقیت را تجربه کند و این تجربه در بازی محقق می شود. با تجارب موفق از بازیها شخص اعتماد به خود را افزایش می دهد یعنی اعتماد به نفس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 51 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مقدمه تربیت بدنی و ورزش جزء لاینکف تعلیم و تربیت و وسیله ای برای رسیدن به سلامت جسمی و روحی نسل جوان است . نباید چنین تصور کرد که ورزش کردن امری بی ارزش و تفننی است ، و صرفاً موجبات سرگرمی و مشغولیت کودکان و جوانان را فراهم می سازد ، بر عکس ، باید آن را جزء مهمی از فعالیتهای زندگی به شمار آورد . مفاهیمی مانند تندرستی ، بهداشت ، رشد فردی و اجتماعی و سلامت روحی ارتباط نزدیکی با تربیت بدنی و ورزش دارد . نگاهی به تاریخ نشان می دهد که ملتهای متمدن جهان همواره به نقش و اهمیت ورزش توجه داشته اتد و از آن در پرورش جوانان خود و آماده کردن آنها برای رفع مشکلات فردی و اجتماعی استفاده می کردند . آموزش تربیت بدنی باید بر مبنای یک برنامه همه جانبه ، شامل اصول و مبانی علمی و عملی ، به شکلی برنامه ریزی شود که از نظر آموزش و پرورش در رشد و پرورش کودکان رسا و موثر و موثر باشد . اهداف عمومی اهداف عمده تربیت بدنی در تاریخ زندگی انسان عبارت است از : حفظ سلامت ، تعمیم بهداشت ، رشد و تقویت قوای جسمی ، آمادگی برای فعالیتهای دفاعی ، کسب شادابی و نشاط ، و نیل به موفقیت در وظایف حرفه ای و شغلی . اهداف فوق با مقداری تغییر تا به امروز در نزد اکثریت جوامع بشری ترغیب می شود و بر حسب ضرورت تاریخی بر یک یا چند هدف تاکید بیشتری به عمل می آید . تربیت بدنی که در آغاز پیدایش آن جنبه فردی و در نهایت ملی داشت اینک به صورت جمعی و بین المللی در آمده است تا وسیله ای برای بهره برداری مقاصد سیاسی کشورهای استعماری باشد . اهداف اختصاصی اهداف اختصاصی از تربیت بدنی آن اهداف جزئی و مهمی است که ما در آموزش از آن استفاده می کنیم ، مثلاً هدف از بازیهای گروهی تقویت حس اجتماعی پذیری کودک و حس تعاون و همکاری اوست و، یا هدف از پرتاب توپ به سمت سبد آموزش شوت بسکتبال در آینده است. اهداف اختصاصی مسائل مهمی از اهداف عمومی است که از اهمیت بیشتری برخوردار است و یک و یا چند برنامه آن هدف را دنبال می کند . هدف تربیت بدنی هدف اصلی تربیت بدنی ( که با هدف کلی آموزش و پرورش یکسان است ) تربیت همه جانبه کودکان و جوانان به عنوان افراد مفید و مسئولیت پذیر جامعه است. بنابرین برنامه آموزشی آنان باید به قدری اساسی و فراگیر باشد که جوانان بتوانند معلومات و تجربه های لازم را برای رسیدن به اهداف مقدس آموزش و پرورش کسب کنند . بنابراین برنامه های تربیت بدنی باید از نظر پرورش صحیح کودکان و جوانان دارای ویژگیهای زیر باشد : فرد را از نظر آمادگی بدن به سطح مطلوب برساند ؛ یعنی بتواند آمادگی و کارآیی بدن را تضمین کند و حتی در رفع نواقص کودکان استثنایی بشتابد . فرد بتواند به کمک آن در کاربرد بدن خود تسلط کامل داشته باشد و مهارتهای لازم را کسب کند . صفات و محاسن اخلاقی و اجتماعی را ایجاد کند . مهارتهای ایمنی و عادتهای سالم را ایجاد کند. برای ایام فراغت , برنامه سالم و مفید داشته باشد . باعث اعتماد به نفس شود . از برنامه های آموزشی و ورزشی , نتایج انسانی و تربیتی به دست آورد و بخصوص کودکان استثنایی را تا سر حد کمال یاری دهد . مهارتهای مفید بدنی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 بسم الله الرحمن الرحیم پروژه کار اموزی مراحل تدریس در ساعت درس تربیت بدنی : معلمان تربیت بدنی قبل از ورود به کلاس فعالیتهای لازم در ساعت اموزشی را سازماندهی کرده و بر مبنای اهداف تربیت بدنی ، نیاز دانش اموزان ، مدت کلاس ، وسایل و امکانات موجود ، شرایط جوی و ... بهترین و بیشتر بازده را نصیب دانش اموزان می نماید. این سه مرحله شامل موارد زیر است : مرحله امادگی مرحله پیاده نمودن هدف اموزشی (مرحله اصلی) مرحله بازگشت به حالت اولیه بدیهی است که این مراحل و انتخاب فعالیتهای هر از ان به دیگری بستگی دارد.در صورتی یک ساعت درس تربیت بدنی (45 دقیقه ) باشد و تقسیم بندی زمانی ان به شرح زیر خواهد بود . امادگی مرحله امادگی از دو بخش امادگی سازمانی و امادگی بدنی تشکیل یافته است. 2 الف – امادگی سازمانی که عبارت است از تعویض لباس ، تذکرات ، حضور و غیاب ، ایستادن در صف و ستون که در هر جلسه حدود 10 دقیقه را به خود اختصاص می دهد. ب- بخش امادگی : این بخش خود به دو قسمت تقسیم می شود : ب) امادگی عمومی یا گرم کردن :، شامل انواع راه رفتن ها ، دویدن ها و پرش ها است در پایه اول بهتر از حرکات تقلیدی و تشبیهی در این بخش استفاده شود.زیرا دانش اموزان پایه اول به این حرکات علاقه دارند و کاملا انها را انجام می دهند. ب) امادگی اختصاصی : در این بخش از نرمشهایی که مرتبط با هدف اموزش کلاس است استفاده می شود .به عنوان مثال اگر هدف اموزشی کلاس پرتابها باشد از نرمشهایی که منجر به تقویت عضلات اندام فوقانی ومفاصل این قسمت می شود باید استفاده کرد .در پایه اول این حرکات بیشتر تشبیهی بوده ولی در پایه های بالاتر می توان از شیرین کاریها ، حرکتهای مقاومتی ، حرکات با طناب و نرمشهای با وسیله و بدون وسیله استفاده کرد. این دو بخش نیز 20 درصد را بخود اختصاص می دهد. 2- مرحله پیاده کردن هدف یا مرحله اصلی هدف اصلی درس تربیت بدنی در این مرحله انجام می شود. پس از توضیحات و اموزش لازم ، معلم از بازیهای مختلف استفاده می کند .در این مرحله برای تقویت حرکات پایه و مهارتهای ورزشی ، از بازیهای مختلف استفاده می شود .بازیها علاوه بر تقویت حرکات و مهارتها دارای خصوصیاتی هستند که می توان از طریق انها برای تقویت ابعاد عاطفی ، اجتماعی و شناختی کودکان نیز اقدام کرد. به عنوان مثال مفاهیمی از قبیل صداقت ، راستگویی ، مسئولیت پذیری ، مسئولیت ، تعاون و همکاری شناخت اشکال هندسی و غیره را می توان در قالب بازیهای مختلف اموزش داد .این مرحله 50 درصد برنامه را بخود اختصاص می دهد. 3 3- مرحله بازگشت به حالت اولیه در مرحله اصلی ، ضربان قلب و سرعت دستگاه گوارش خون و تنفس دانش آموزان به اوج خود می رسد از نقطه نظر عاطفی نیز احتمالا تغییراتی به جهت برد و باخت و یا برخوردهای جسمانی به وجود آمده است .یکی دیگر از نتایج فعالیتهای انجام شده تعریق و نشستن گرد و غبار محیط بر بدن است به این ترتیب اقداماتی در هر یک از این مراحل باید انجام شود تا دانش آموزآماده حضور در کلاس بعدی شود. راه رفتن آرام ونفس گیری ، انجام حرکات کششی برای آرام کردن ضربان قلب به دستگاه گردش خون و تنفس ، مروری بر آموزش انجام شده و ارائه تذکرات مهم بهداشتی ، اخلاقی و اجتماعی و غیره در این بخش صورت می گیرد . این مرحله فرصت خوبی است برای ارائه نکات دانشی از قبیل رعایت نکات بهداشتی ، ایمنی و ... می باشد .سپس دانش آموزان به امر نظافت و شستشو می پردازند . این مرحله نیز 20 درصد برنامه را بخود اختصاص می دهد. 7-مدیریت کلاس آنچه کودکان در خصوص کلاس تربیت بدنی یاد می گیرند و آنچه در خارج از کلاس ، اتاق رختکن به هنگام شست وشو و نظافت پس از کلاس درس می آموزند ممکن است در تقابل با یکدیگر و در واقع ترکیبی از برداشت های مثبت و منفی باشد و لذا موارد زیر را باید به دقت در نظر گرفت . قبل از آموزش : معلم باید لباس به تن کند که امکان حرکت آزاد را برای او فراهم کند. معلم بهتر است با هرکسی از دانش آموزان با ذکر نام ، سلام و احوالپرسی کند. کلیه وسایل ورزشی کلاس باید آماده شده باشد و مواردی که وی در نظر دارد تعلیم دهد مشخص باشد. 4 مقررات اتاق رختکن : در مدارس ما معمولا اتاق رختکن ، همان کلاس درس دانش آموزان است .دانش آموزان باید البسه خود را در محل مشخصی در کنار هم قرار دهند و پی ازخروج بهتر است معلم در کلاس را قفل کند. البسه : استفاده از البسه ورزش از نظر بهداشتی ضروری است .فعالیت با لباس معمولی به هیچ وجه توصیه نمی شود زیرا تعریق و عدم ازادی عمل مضرات فراوانی را به همراه خواهد داشت . استفاده از شلوار گرم و لباس نخی و کفش ورزشی در حیاط مدرسه برای پسران مشکلی نخواهد داشت .در مورد دختران نیز توصیه می شود فضای مناسبی که امکان استفاده از چنین لباسی را برای انان فراهم می اورد مهیا شود. معلم باید از دانش اموزان بخواهد در فاصله زمانی معیین البسه ورزش خود را بشویند و با لباس تمیز د رکلاس حاضر شوند . اهمیت حفظ نظم ، اراستگی و پاکیزگی باید مورد تایید واقع شود . البته تمیزی محل نیز تاثیر شگرفی بر انگیزش دانش اموزان دارد. حضور و غیاب ، گرچه در سالهای اولیه دبستان وحضور وغیاب ضرورت چندانی نداردو معمولا همه در کلاس حضور دارند . ولی در پایه های بالاتر لازم است. با یکی از روشهای زیر به راحتی و به سرعت می توان این کار را انجام داد: 1- توسط سرگروه : سرگروه موظف است افراد غایب را شناسایی کند. محاسن : نوعی تمرین رهبری است و حضور و غیاب با سرعت انجام می شود. معایب : امکان دارد به علل عاطفی سرگروه از ارائه برخی از اسامی خوددرای کند یا اسامی و چهره ها را فراموش میکند. 2- از طریق تعیین محل استقرار : معلم نام و یا شمار اماکن خالی را یادداشت می کند. محاسن : روشی نسبتا سریع بر حضور و غیاب است و امکان انطباق اسامی یا چهره ها برای معلم بیشتر است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
28 مقدمه تربیت بدنی ، درسی است که اگر به طور صحیح ، برنامه ریزی شود و به وسیله ی معلمانی آگاه،آموخته شود ، می تواند نقشی بسیار کار آمد ، در رشد و تکامل کودک داشته باشد . هدف هر معلم ، از این برنامه ی تعلیم و تربیت ، باید کمک به دانش آموزان برای دستیابی به استعداد خویش ، مسئولیت پذیری و شرکت در جامعه ، به عنوان شهروندی مسئول باشد . بسیاری از مدیران مدارس ، در کشورهای صاحب نام در ورزش ، به تجربه دریافته اند که تربیت بدنی ، جزء جدانشدنی تعلیم و تربیت است و در مسیر تکامل و حتی روند کلی آموزش ، سهیم است . به گزارش معلمان کارآزموده ی ورزش ، دانش آموزان به دلیل بهره مندی از تربیت بدنی به مدرسه علاقه ی تازه ای پیدا کرده اند . این دسته از معلمان همواره دریافته اند که بهبود وضعیت جسمانی ، کودکان را باهوش تر کرده است و از این رو ، بهتر می توانند در روند آموزش قرار گیرند . آشکار است که آمادگی جسمانی ، سبب اعتماد به نفس بیشتر ، ثبات روحی و بهداشت روانی بهتر فرد می شود . بدیهی است که فعالیت و تمرین ورزشی ، با فراگیری درسی ، ارتباط بسیار دقیق و ظریفی دارد ، هرچند که پذیرش رابطه ی مستقیم دشوار ، و اثبات آن ، به سختی ممکن است . با این همه مدیران مدارس دریافته اند که تکامل کلی کودک ، لازمه ی آمادگی برای یادگیری است . برخی از پژوهش هایی که در این مورد ، انجام شده است ، رابطه ی بین هماهنگی و تعادل بدن ، با پیشرفت موضوعات تحصیلی ، بویژه در میان کودکان عقب افتاده را نشان می دهد . فعالیت هایی که بر روی رابطه ی حرکت و ادراک ، پایه گذاری شده اند بهبود روند پیشرفت مواد درسی ، در شماری از این کودکان را نشان می دهد . چگونگی این رویداد ، پیروی از دستورها و فرمان ها را می آموزد و اصلاح می شود و به این ترتیب ، بهبود موضوعات تحصیلی ، رخ می دهد . 28 بنابراین می بینیم که همه این موارد ، در پیشرفت موضوعات تحصیلی ، مهم هستند . هنگامی که کودک ، در یادگیری حرکت های شادی بخش ، شرکت می کند ، در این حال یادگیری مهارت های یاد شده است و طور ضمنی یاد می گیرد که چگونه بیاموزد . موفقیت و رضامندی ، شرط به دست آوردن تجربه های حرکتی است و شاید این موضوع ، مکانیسم عصبی مشابهی را بوجود می آورد که یادگیری نیز مهم است ، بنابراین ، این فریضه مطرح می شود که مشکل گشایی در تربیت بدنی ، اثری سودمند در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارد . همچنین ، تربیت بدنی می تواند مانند آزمایشگاهی برای رشد و تکامل روش اندیشیدن ، و ادراک دانش آموزان باشد . اگر تأکید بر یک روش آموزشی ، در راستای آمادگی جسمانی است ، در نتیجه ، رابطه یادگیری بهداشتی را باید بر ارزش های آن افزود ، زیرا تربیت بدنی ، به سهم خود ، می تواند از انحراف هایی چون سیگار کشیدن ، اعتیاد به مواد مخدر ، تغذیه یادگیری نا مناسب و دیگر ناراحتی های جسمی ، جلوگیری کند . شادمانی و رضامندی به انبساط ماهیچه یادگیری و آرامش عمومی ، کمک کرده و نیز ، به کسب موفقیت در ایجاد خود ارزیابی به طور قاطع عمل می کند . تعریف تربیت بدنی : بنابر آنچه که در پیشگفتار گفتیم ، می توان اظهار کرد که تربیت بدنی ، پرورش جسم و روان ، از راه حرکت است و مرحله ای از آموزش و تربیت عمومی است که در رشد کلی و تکامل نخستین کودک ، از راه فعالیت های جسمانی و تجربیات حرکتی ، مشارکت دارد . هدف های عمومی تربیت بدنی ، یکسان و بوجود آورنده یادگیری بالاترین حد تکامل برای فرد و نیز آموزش مورد نیاز برای هر شهروند مسئول است . امروزه تأکید در تربیت بدنی ، متمرکز بر ارزش فرهنگی و تربیتی آن ، همیاری کارآمد تر در تکامل آمادگی جسمانی ، مهارت ها و کیفیت های بهینه اجتماعی است ، به این منظور ، امروزه مربیان تربیت بدنی ، فراتر از امری معمولی ، در تکامل کلی کودک می نگرند . افزایش نمونه ها نشان میدهد که تربیت بدنی ، بعنوان یک ابزار تربیتی ، با تمرکز همه ی نیروی خود بر اکتشاف ، خلاقیت ، اندیشه ، پیشرفت در مشکل گشایی ، شیوه ی ادراک کمک به یادگیری ، ایجاد اعتماد به نفس تصویر خود و خود ارزیابی به طور مؤثر می تواند نقش خود را ایفا کند . 28 تندرستی ، قدرت و زنده دلی از عوامل اصلی زندگی عالی هستند . بنابراین ، تربیت بدنی با کمک به داشتن بدنی سالم و قوی که پایه های یک زندگی متعادل هستند ، با ارزش های بالا در ارتباط است . اگر تربیت بدنی نتواند برای دستیابی به این ارزش ها برای دانش آموزان ، فرصت هایی فراهم آورد ، هیچ بخش دیگری از مواد درسی می تواند این کاستی را جبران کند . در صورتی که کودک علاقمند به ارزیابی استعداد خویش باشد ، باید در راستای دستیابی به توانایی حرکتی بکوشد . همچنین ، لازم است که تربیت بدنی ، به چند و چون حرکتی کودک ، توجه کند . مدرسه ، محلی برای ایجاد الگوهای رفتاری است و بنابراین ، نوجوانان ، نه تنها باید مشارکت را بیاموزند بلکه باید یاد بگیرند که چگونه عادلانه مبارزه کنند . نوجوانان باید روش حل مسائل و دشواری هایی را بیاموزند که با آنها روبه رو می شوند ، و یاد بگیرند که با شیوه ی بهینه ی اجتماعی ، با آنها زندگی مسالمت آمیزی داشته باشند . ایجاد و حذف موقعیت ها در تربیت بدنی ، می تواند فرصت هایی برای هدایت صحیح رشد اجتماعی بوجود آورد و نیز تجاربی به کودک بیاموزد که شیوه های کار انفرادی ، اجتماعی ، به عنوان هم گروه ، هم کلاس و در رابطه با معلم را گسترش دهد . خصوصیات کودکان نه تا یازده ساله میانگین افزایش وزن این نوجوانان در سال 2/3 کیلوگرم و معدل رشد قد آنان پنج سانتیمتر است . به موازات افزایش سن ، میزان رشد قد و وزن نوجوانان کم می شود . معمولاً چهار دندان اصلی بالایی و دو دندان اصلی پایینی بین نه تا یازده سالگی بیرون می آید ؛ این دندانها در دخترها یک سال زودتر از پسرها می روید . در یازده سالگی تعداد دندانهای اصلی در نوجوانان بین 10 تا 28 عدد است . در این سن ، میانگین وزن نوجوانان 34 کیلوگرم ، میانگین قد آنان 40/1 سانتیمتر و میانگین اندازۀ سایر اعضای بدن آنان به شرح زیر است : طول دست 60 سانتیمتر ، دور سینه 65 سانتی متر ، دور بازو 20 سانتیمتر و دور پا در ناحیۀ ماهیچه 5/27 سانتیمتر است . قدرت و مهارت حرکتی و واقعیت های آن 28 در این سنین مهارتهای حرکتی و جسمانی از عوامل مهم مدیریت و سرگروهی نوجوانان است . در این سن مهارتهای جسمی ورزشی با سرعت چشمگیری پیشرفت می کند ، حرکتها با شکل بهتر ، کاملتر و صحیح تر انجام می گیرد و نظم و متانت بیشتری در راه رفتن و دویدن و سایر حرکات بدنی به چشم می خورد . نوجوانان به ورزش و مهارتهای دو و میدانی علاقه بیشتری نشان می دهند . مهارتهای لازم برای تسلط بر توپ بازی و تعادل و سرعت پا در زدن توپ و نیز مهارت زدن توپ با راکت و چوب بیسبال زیاد می شود . اختلافات جنسی در این سن بیشتر ظاهر می شود . دخترها در شیرینکاری ، شنا و حرکات موزون و پسرها در توپ بازی و فعالیت هایی که با نیرو و قدرت بدنی بیشتری سر و کار دارد ، مهارت بیشتری نشان می دهند . پسرها برخلاف دخترها به مسابقات و زورآزمایی علاقۀ بیشتری دارند . میزان افزایش پرش جفت و عمودی هر دو جنس یکسان است که معمولاً به 30 سانتیمتر در کلاس اول راهنمای می رسد ، ولی بهترین اندازۀ این پرش در پسرها 5/47 سانتیمتر و در دخترها 40 سانتیمتر است . میانگین پرش طول ( حالت ایستاده ) در کلاس پنجم در پسرها 43/1 متر و در دخترها 23/1 متر و در کلاس اول راهنمایی به 47/1 متر در پسرها و 30/1 متر در دخترها می رسد . رابطۀ رشد جسمی و مهارتهای حرکتی و روش تقویت و تحکیم آن هرچند در این سالها میزان رشد کم می شود ، نوجوانان پیشرفتهای زیادی در مهارتها و استقامت جسمی پیدا می کنند . از فعالیت جسمی نوجوانان در این سن کاسته نمی شود ، بلکه بالعکس بازیهای آنان در مقایسه با گذشته ، سخت تر و طولانی تر می شود . مربی نباید اجازه دهد که مقتضیات بازی یا علاقۀ تماشاگران ، به گونه ای به نوجوانان ورزشکار فشار آورد که آنان را خسته و فرسوده سازد ؛ بنابراین در این سنین بازیهای داخل مدرسه – که فشار چندانی ندارد – بهتر از ترتیب دادن مسابقات ورزشی با سایر دبستانهاست ؛ زیرا فشار مسابقات بین دبستانها شدید است و به سبب ایجاد خستگی بسیار برای سلامت دانش آموزان مفید خواهد بود . مهارت در بازی کردن با توپ یا طناب و پرداختن به ورزشهای سبک با وسایل ورزشی برای نوجوانان دهساله لذتبخش است . لوازم ورزشی اگر از نظر اندازه و تعداد مناسب باشد به پیشرفت آنان کمک می کند ، به خصوص در سالهای دبستانی یعنی دورۀ رشد سریع مهارت و قدرت و استقامت کودکان ، بسیار ضروری است و موجبات تقویت و رشد و نمو جسمی آنان را فراهم می سازد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
چکیده: استدلال من اين است كه مفهوم مدرن خود انساني (human self) يا سوژه فاعل شناسا (subject) نميتواند به سادگي و به شكل پست مدرنيستي رد شود، چرا كه از جمله شرايط طرح پرسشهاي از حيث انساني مهم پيرامون معناداري (يا بي معنايي) زندگي، حاجت به نگريستن به زندگي فردي به مثابه روايتي منسجم و داراي آغاز و پايان (مرگ) است. چنين پرسشهايي مسائل محوري انسانيشناسي فلسفي هستند. به هر حال نه تنها شيوههاي مدرن معنابخشي به زندگي مثل حكايت خطي در متون ادبي، بلكه شيوههاي ماقبل مدرن مثل تراژدي نيز، بايد به طور جدي در طرح اين مسائل اخذ شوند. سنت پراگماتيستي جايز دانسته كه با اين تكثر چارچوبها، جهان و زندگي مان را بر حسب هر كدام از آنها كه توانستيم. تفسير كرده و به مثابه بخشي از آن چارچوب بسازيم. نتيجه اين كه پراگماتيسم بالقوه توانايي دارد كه هم تعدد چنين چارچوبهاي تفسيري (يعني چارچوبهاي ماقبل مدرن، مدرن و پست مدرن) و هم الزام به ارزيابي و سنجش هنجارين اين چارچوبها را لحاظ كند. ما به هيچ وجه جايز نميدانيم كه هيچ يك از منابع ماقبل مدرن معناي انسان (مانند طالع بيني) جدي گرفته شود. اجتناب از نسبيگرايي، ادعايي مهم براي پراگماتيست است. 1. معمولا اين ايده كه «فراروايتهاي بزرگ» ديگر مردهاند، به مثابه كليد پديده فرهنگياي كه با نام پست مدرنيسم شناخته شده است، محسوب ميگردد. به نظر ميرسد معنايي كه عصر روشنگري از عقل، عقلانيت، دانش، حقيقت [يا صدق عينيت (truth)] و خود [نفس (self)] ارائه ميدهد، آنقدر كهنه و قديمي شده كه ديگر به طور جدي به كار نميرود. ديگر هيچ ديدگاه انحصاري و از منظر خدايي [مطلق] جهت روايتهاي برجسته و مهم پيرامون اين مفاهيم وجود ندارد. سلطه فرهنگي علم و (مخصوصا) فلسفه سيستماتيك به پايان رسيده است. مع هذا، هم چنان كه برخي متفكران پست مدرن خود تاكيد مي كنند. ما هنوز ناچار به تسليم در برابر روايتهاي كلان در زندگي فرديمان هستيم. ما واقعا نميتوانيم از مفهوم مدرنيستي نفس (خود) صرف نظر كنيم و فردي كه ميگويد مي توانيم، كيستي خود را فراموش كرده است. چکیده: استدلال من اين است كه مفهوم مدرن خود انساني (human self) يا سوژه فاعل شناسا (subject) نميتواند به سادگي و به شكل پست مدرنيستي رد شود، چرا كه از جمله شرايط طرح پرسشهاي از حيث انساني مهم پيرامون معناداري (يا بي معنايي) زندگي، حاجت به نگريستن به زندگي فردي به مثابه روايتي منسجم و داراي آغاز و پايان (مرگ) است. چنين پرسشهايي مسائل محوري انسانيشناسي فلسفي هستند. به هر حال نه تنها شيوههاي مدرن معنابخشي به زندگي مثل حكايت خطي در متون ادبي، بلكه شيوههاي ماقبل مدرن مثل تراژدي نيز، بايد به طور جدي در طرح اين مسائل اخذ شوند. سنت پراگماتيستي جايز دانسته كه با اين تكثر چارچوبها، جهان و زندگي مان را بر حسب هر كدام از آنها كه توانستيم. تفسير كرده و به مثابه بخشي از آن چارچوب بسازيم. نتيجه اين كه پراگماتيسم بالقوه توانايي دارد كه هم تعدد چنين چارچوبهاي تفسيري (يعني چارچوبهاي ماقبل مدرن، مدرن و پست مدرن) و هم الزام به ارزيابي و سنجش هنجارين اين چارچوبها را لحاظ كند. ما به هيچ وجه جايز نميدانيم كه هيچ يك از منابع ماقبل مدرن معناي انسان (مانند طالع بيني) جدي گرفته شود. اجتناب از نسبيگرايي، ادعايي مهم براي پراگماتيست است. 1. معمولا اين ايده كه «فراروايتهاي بزرگ» ديگر مردهاند، به مثابه كليد پديده فرهنگياي كه با نام پست مدرنيسم شناخته شده است، محسوب ميگردد. به نظر ميرسد معنايي كه عصر روشنگري از عقل، عقلانيت، دانش، حقيقت [يا صدق عينيت (truth)] و خود [نفس (self)] ارائه ميدهد، آنقدر كهنه و قديمي شده كه ديگر به طور جدي به كار نميرود. ديگر هيچ ديدگاه انحصاري و از منظر خدايي [مطلق] جهت روايتهاي برجسته و مهم پيرامون اين مفاهيم وجود ندارد. سلطه فرهنگي علم و (مخصوصا) فلسفه سيستماتيك به پايان رسيده است. مع هذا، هم چنان كه برخي متفكران پست مدرن خود تاكيد مي كنند. ما هنوز ناچار به تسليم در برابر روايتهاي كلان در زندگي فرديمان هستيم. ما واقعا نميتوانيم از مفهوم مدرنيستي نفس (خود) صرف نظر كنيم و فردي كه ميگويد مي توانيم، كيستي خود را فراموش كرده است. از منظر درون زندگي خود فرد، هيچ مرگ پست مدرني براي سوژه (فاعل آگاهي) ممكن نيست رخ دهد. به عكس، مرگ من، از زندگيام، فراتر ميرود. مرگ من حادثهاي قابل تجربه در زندگيام نيست (همان طور كه وينگشتاين در تراكتاتوس در بند 4311/6 بدان اشاره ميكند) حتي اكثر (يا شايد همه) ما اين احساس را داريم كه مرگ انسان به سختي در درون زندگياش قابل تصور است. به عبارت ديگر، مرگ ميبايد به شكل نسبتا متناقض گونهاي، نقطه فرضي پاياني يا آخرين حادثه زندگيام تلقي شود. اگر مرگ (يعني فنا و نابودي نفسم) در انتظارم نباشد، نميتوانم دريابم كه حياتي خاص و از حيث زماني و مكاني محدود را پيش رو دارم. حتي اگر نتوانم معناي مرگ را كاملا درك كنم، اين حقيقت كه مرگ در انتظار من است، مرا قادر ميسازد در مورد زندگيام به عنوان يك كليت منسجم همراه با آغاز و پايان بينديشم. تنها با توجه به چنين نحوه زندگي، مساله معنا و اهميت [زندگي] مطرح ميشود. بنابراين به نظر ميرسد هيچ گفتمان پست مدرنيستي پيرامون نابودي سوژه (فاعل شناسا) كه به بياعتمادي نسبت به روايت هاي كلان مربوط است، نميتواند ما را وادار كند اين حقيقت عاليمرتبه را در مورد زندگيمان رها سازيم. شايد حتي بتوان مانند كانت گفت: غير قابل اجتنابي مرگ، شرط استعلايي ضروري زندگي با معنا (يا بيمعنا) است. زندگي انسان، آن گونه كه ميدانيم، تنها به شرطي قابل فهم است كه در آن مرگ به شكل اجتناب ناپذيري پاياني براي آن (زندگي انسان) مفروض دارد، بدون مرگ، زندگي ما چيزي كاملا متفاوت است، چيزي كه ما اصلا نميتوانيم مفهوم روشني از آن داشته باشيم. (دست كم از نظرگاه شرايط انساني موجود.) بنابراين مرگ، نقش تعيين كنندهاي در فهمي كه انسانهاي مدرن از زندگيشان به مثابه يك روايت واحد، دارند، ايفا ميكند. در اينجا بهتر است مفهوم ذاتا مدرن روايتگري را با جزيياتش شرح دهيم. به كارگيري اين مفهوم (مفهوم روايتگري) در معنابخشي به زندگيمان عنصر محوري نگرش مدرن؛ يا به عبارت ديگر عنصر محوري دريافت نوعا مدرن از هويت فردي است. شخص مدرن، معمولا بدون توجه به اين امر، حياتش را مانند داستاني ميبيند و اين رهيافت روايت گونه به زندگي به شيوههاي گوناگوني در تاريخ تفكر مدرن، مفهوم بندي شده است (تيلور 1989.) نگريستن به زندگي انسان به مثابه پيشروي خطي، از نقطه شروع تا چند مرحله (مطابق با ماجراهاي يك رمان) و تا واپسين صفحه و مرحله آن؛ يعني مرگ، متعلق به شخص مدرن است. شخص پست مدرن ميتواند بفهمد كه زندگي ذهني (يا انتزاعي)اي كه او در پيش گرفته، در واقع زندگي يك سوژه منفرد واحد نيست و بنابراين آشكارا چنين سوژهاي به هيچ متعارفي يك شخص نميباشد. من نميگويم ما نبايد به اين معنا به پست مدرنيسم راه يابيم. انديشمندان ضد انسانگراي فرانسوي (همانند همتايان امريكاييشان) چيزهاي بصيرتي زياد براي گفتن در مورد شيوههايي دارند كه سوژه مدرن با آن شيوهها بر حسب ساختارهاي اجتماعي و سياسي (مثلا روابط قدرت) شكل گرفته است، ساختارهايي كه روايتهاي زندگي را در گام اول محتمل ميسازد (به جاي محوريت كاملا مستقلي كه ما به شيوه مدرنيستي مايل به انديشيدن به آن هستيم.) به علاوه تحولات جالب پساساختارگرايي اين كاوشها را در پي ميگيرد. برخي از آنها هنوز هم وجود دارند، هنوز از ديدگاه يك فرد، زندگي در محيط فرهنگي و طبيعياش، نميتواند كاملا از سوژه ناپيدا باشد، بيش از ناپيدايي كلياي كه اعمال شخصيتها در روايت ادبي دارند. روايتها در مورد اعمال شخصيتها در روايت ادبي دارند. روايتها در مورد اعمال هستند، (معمولا در مورد اعمال انساني، در برخي شرايط مشكلزا) براي ما انسانها به سهولت، روشي وجود ندارد تا از اين واقعيت انساني صرفنظر كنيم. انجام اين كار ميطلبد كه ما موجوداتي كاملا متفاوت از آنچه اكنون هستيم بشويم به ميزاني كه زندگي براي ما فهم پذير باشد، ما قطعا به همان ميزان قادر خواهيم بود و خود را مانند شخصيتهاي يك داستان بينگاريم كه در ميان مسائلي كه در محيط پيشروي آنها قرار دارد، اعمال نقش ميكنند. حتي خود نويسندگان پست مدرن (كه من اكنون نميتوانم به تشريح جزييات آثارشان بپردازم)، هم براي نوشتن نثر پست مدرن ميبايد خود را همچون سوژهاي كه ملتزم به فعل ارادي است در نظر گيرند. در واقع كمي مسخره است كه فلاسفه و جامعهشناسان علم پست مدرن (مثلا جوزف روز (1996) در آخرين اثرش) قويا به نياز به جدي گرفتن جنبه روايتي علم، تاكيد ميكنند و در نتيجه با پوزش از پست مدرنيسم، مفهومي به طور منسجم مدرنيستي را به كار ميگيرند. فيلسوفهاي مدرنيست علوم، لزوما نميخواهند كه با اين ايده مخالفت كنند كه علم مثل هر يك از ديگر فعاليتهاي انساني تا اندازهاي به واسطه روايتهاي گذشته شده در آن و در مورد آن، شكل ميگيرد. بر عكس، آنها با اعطاي جايگاه مهمي به روايت، در شكلدهي به جهانبيني علمي، به متفكران پست مدرن ميپيوندند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
22 عنوان مقاله: تعليم و تربيت منطقه ده آموزش و پرورش فهرست مطالب مقدمه تعريف تعليم و تربيت تربيت اخلاقي تربيت و رشد ذهني كودك تربيت عقلاني رشد و تربيت رواني و اجتماعي كودك تنگناها و بحرانهاي تربيتي نقش مطبوعات و ساير نهادهاي اجتماعي در تعليم و تربيت انتخاب شغل دوستي و رفاقت در نوجواني و جواني عشق ها يا بيداري عواطف بزهكاريهاي دوران نوجواني نگرانيهاي دائمي شخصي و مسائل مدرسه سالهاي پاياني دبيرستان و دغدغه هاي كنكور شغل و ازدواج تجربه هاي موفق آموزشي و تربيتي فهرست منابع و مآخذ 38 22 عنوان مقاله: تعليم و تربيت منطقه ده آموزش و پرورش فهرست مطالب مقدمه تعريف تعليم و تربيت تربيت اخلاقي تربيت و رشد ذهني كودك تربيت عقلاني رشد و تربيت رواني و اجتماعي كودك تنگناها و بحرانهاي تربيتي نقش مطبوعات و ساير نهادهاي اجتماعي در تعليم و تربيت انتخاب شغل دوستي و رفاقت در نوجواني و جواني عشق ها يا بيداري عواطف بزهكاريهاي دوران نوجواني نگرانيهاي دائمي شخصي و مسائل مدرسه سالهاي پاياني دبيرستان و دغدغه هاي كنكور شغل و ازدواج تجربه هاي موفق آموزشي و تربيتي فهرست منابع و مآخذ 38 1 مقدمه: معلم بزرگترين نعمت و سرمايهي جوامع بشري، انسان يعني عاليترين تجليگاه خلقت الهي است. انسان مستعد و متصف به همهي صفات و كمالات الهي است و آفريده شده تا به مقام خليفهي الهي برسد و اين سير بدون تعليم و تربيت او ميسر نمي شود. انبياء بعنوان اسوهي معلمين بشر آمده اند تا در سايهي كتاب مقدس الهي او را به اين مقام برسانند. بنابراين معلمي كه ادامه دهندهي راه تعليم و تربيت انبياء است چنين مسئوليت مهمي را به عهده دارد و اين ممكن نيست مگر به نيت قرب الهي و اخلاص طريقت او. پس از آن راه و روش تعليم و تربيت است و هر آن كس كه بي شناخت و از روش و راه در هر كار عمل نمايد جزء در طريق بيهودگي نكوشيده است. چه آن كه در تعليم و تربيت اين مسئله مهم تر و اساسي تر است. زيرا سروكار او با انسان است و انسان داراي قواي فطري و تفاوت استعدادي است و در اهميت روش امام صادق (ع) فرمودند: «عمل كننده بي بصيرت به رهنوردي ماند كه بيراهه رود. سرعت حركت او را به هدف نمي رساند جزء آن كه دورش ميكند.» امروزه روشها همراه با تحولات و رشد بشري رو به تكامل و پيشرفتگي است و معلم نيازمند است كه به ابزار و روشهاي نوين پا به عرصه تعليم و تربيت گذارد. وقتي سخن از تعليم و تربيت به زبان مي آيد، لازم است ابتدا مفهوم روشني از هر يك از اين دو واژه بيان شود. تربيت، عبارتست از فراهم كردن زمينه ها و عوامل براي به فعليت رساندن و شكوفا نمودن استعدادهاي انسان در جهت مطلوب در حالي كه تعليم عبارتست از فراهم كردن زمينه ها و عوامل براي اين كه متعلم دانشي را واجد شود نكته حائز اهميت در اين تعريف آن است كه معلم فقط زمينه را جهت فراگيري متعلم آماده مي كند و اين متعلم است كه خود، فعالانه به يادگيري مي پردازد. بنابراين با توجه به واژه و تعريف تربيت نكات مهم زير قابل توجه است: 2 1. از آن جايي كه انسان داراي استعدادهاي نهفته است تا تربيت صحيح نباشد اين استعدادها هم مورد بهره برداري قرار نمي گيرد. 2. عبارت فراهم كردن زمينه ها و عوامل حاكي از اين است كه مربي فقط زمينهي شكوفايي استعدادهاي متربي را فراهم مي كند و اين متربي است كه بايد فعالانه در جهت مطلوب حركت نمايد. 3. كلمه انسان نشان مي دهد كه موضوع تربيت، انسان است نه حيوان 4. متربي يا اثرپذير در تعريف فوق فقط انسان است اما مربي و اثرگذار مي تواند خداوند متعال، انسان باشد. 5. عبارت در جهت مطلوب نشان مي دهد كه اولاً تربيت داراي قصد و هدف است و يك عمل غيرعمدي و تصادفي نيست. 6. در ابتدا تعريف تربيت عبارت شناخت استعدادها ذكر نشده است. زيرا با اين كه شناخت استعدادها و قابليت هاي متربي براي ت. ت لازم است اما اين شناخت متن تربيت نيست بلكه مقدمهي آن است كه از آن در علوم ديگري همچون روان شناسي بحث مي شود. افلاطون مي گويد: در اثر تبيت، جسم و روح انسان به بلندترين پايه جمال و كمال مي رسد بنابراين عالي و مقدس تر از تربيت، فني نيست.» تعليم و تربيت به ويژه تربيت ديني مي تواند ارتباط آفريده با آفريدگار را مستحكم تر نمايد و او را به پذيرش تعهد و قبول مسئوليت وادارد. اساساً بعثت انبياء امامت معصومين (ع)، و ولايت فقها نيز بر همين هدف استوار است. تعليم و تربيت مي تواند به رشد و ارتقاء جسماني و روحاني انسان مدد نمايد و نيازهاي فردي، اجتماعي، اقتصادي انسان را تأمين كند. اساساً بايد دانست كه تمام امور زندگي بشر چه در حال فردي و چه اجتماعي، بطور مستقيم يا غيرمستقيم با امر تعليم و تربيت ارتباط دارد، زيرا انسان موجودي صاحب اختيار و داراي ارادهي آزاد است و اين اراده و اختيار تحت تأثير حالات دروني و گرايشهاي روحي اوست. در حديثي از رسول خدا (ص) در اهميت تربيت انسانها مي فرمايد: اگر خداوند به وسيلهي تو يك فرد را هدايت كند براي تو بهتر است از دنيا و آنچه كه در دنياست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 فهرست مطالب: مقدمه........................................................................................................................................2 تعلیم و تعلم ............................................................................................................................7 فضیلت علم .............................................................................................................................7 ارزش علم ...............................................................................................................................14 تربيت در نهج البلاغه ..............................................................................................................18 نهج البلاغه يك كتاب تربيتى ...............................................................................................18 ابعاد اساسى شخصيت على عليه السلام .............................................................................. 19 بعد شناخت.......................................................................................................................... 20 بعد جامعيت ..........................................................................................................................20 بعد وحدت............................................................................................................................21 نكتههاى تربيتى در نهج البلاغه جنبه عقلانى در شخصيّت آدمى ........................................23 عقل و تفكر در نهج البلاغه .................................................................................................24 2 علم و تفكر ..........................................................................................................................27 تربيت و عادت .....................................................................................................................29 تنبيه و پاداش ......................................................................................................................30 تقوا و تربيت .......................................................................................................................31 نتيجه ...................................................................................................................................34 مقدمه: الحمدلله رب العالمین وصلیالله علی سیدنا وحبیب قلوبنا وطبیب نفوسنامحمدصلی الله علیه وآله وآله الطاهرین ولاسیما بقیة الله فیالارضین واللعنة علی اعدائهم اجمعین الییوم الدین. قال الله عزوجل: لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاتهویزکیهم ویعلمهم الکتاب والحکمة وان کانوا من قبل لفی ضلال مبین -) آل عمران (3) آیه 164. ; خدا بر اهل ایمان منت گذاشت که رسولی از خود آنها در میان آنان برانگیخت که بر آنهاآیات خدا را تلاوت کند و نفوس آنان را از هر نقص و آلایش پاک گرداند و به آنان احکام شریعت وحقایق حکمتبیاموزد، هر چند که قبل از آن در گمراهی آشکاری بودند. 4 موضوع تعلیم و تربیت «انسان» است و طراحی نظام صحیح و جامعی برای تعلیم وتربیت انسان، تنها از ناحیه وحی ممکن خواهد بود. قرآن کتاب انسان سازی و علیعلیه السلامترجمان و مبین قرآن است. - نهجالبلاغه، خطبه 125: «هذاالقرآن انما هو خط مستور بینالدفتین لاینطق بلسان ولابد له من ترجمان.» چه کسی غیر از آن حضرت میتواند مفسر کتاب خدا باشد؟ همو که اعلم به وحی وسنت و سیره نبوی و اسبق به ایمان و اقرب به پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله است. -یکی از فضایل امیرالمؤمنینعلیه السلام حدیث اشباه است که مورد اتفاق فریقین میباشد. علامه امینی در جلد سوم الغدیر، صفحه 355 تحت عنوان «حدیث الاشباه» مینویسد: «هذا الحدیث الذی رواه الحموی فی معجمه نقلا عن تاریخ ابن بشران قد اصفق علی روایته الفریقان غیر ان له الفاظا مختلفة و الیک نصوصها: اخرج امام الحنابلة احمد عن عبدالرزاق باسناده المذکور بلفظ: من اراد ان ینظر الی آدم فی علمه و الی نوح فی فهمه و الی ابراهیم فی خلقه و الی موسی فی مناجاته و الی عیسی فی سنته و الی محمد فی تمامه وکماله فلینظر الی هذا الرجل المقبل فتطاول در قسمتی از خطبه قاصعه در معرفی خود میفرماید: من در دوران نوجوانی، بزرگان و شجاعان عرب را به خاک افکندم و شاخههای بلند درختقبیله ربیعه و مضر را درهم شکستم; شما به خوبی موقعیت مرا از نظر خویشاوندی و قرابت ومنزلت و مقام ویژه نسبتبه رسول خدا میدانید: او مرا در دامن خویش پرورش داد; من کودک بودم،او همچون فرزندش مرا در آغوش خویش میفشرد و در استراحتگاه مخصوصش جای میداد،بدنش به بدنم میچسبید و بوی پاکیزه او را استشمام میکردم; غذا را میجوید و در دهانممیگذاشت. هرگز دروغی در گفتارم نیافت و اشتباهی در کردارم پیدا ننمود ... . من همچون سایهای به دنبال آن حضرت حرکت میکردم و او هر روز نکته تازهایاز اخلاق نیک برای من آشکار میساخت و مرا فرمان میداد که به او اقتدا کنم. مدتی از سال،مجاور کوه حرا میشد، تنها من او را مشاهده میکردم و کسی جز من او را نمیدید. در آن روزغیر از خانه رسول خدا، خانهای که اسلام در آن راه یافته باشد وجود نداشت. تنها خانهآن حضرت بود که او و خدیجه و من نفر سوم آنها اسلام را پذیرفته بودیم. من نور وحی و رسالت رامیدیدم و نسیم نبوت را استشمام میکردم. به هنگام نزول وحی بر رسول خدا، صدای نالهایرا شنیدم; از آن حضرت پرسیدم: این ناله چیست؟ فرمود: این شیطان است که از پرستش خویشمایوس گردیده; تو آنچه را که من میشنوم میشنوی و آنچه را میبینم میبینی، تنها فرق میانمن و تو این است که تو پیغمبر نیستی، بلکه وزیر منی و بر طریق و جاده خیر قرار داری; من هموارهبا او بودم ... 4 - برای مطالعه ادله برتری علیعلیه السلام بر سایر صحابه، رجوع کنید به یوسفبن مطهر حلی، کشفالمراد فی تجرید الاعتقاد، المسالة السابعة فی ان علیاعلیه السلام افضلالصحابة. در جای دیگر میفرماید: یا کمیل ان رسول اللهصلی الله علیه وآله ادبه الله وهو ادبنی وانا اؤدب المؤمنین و اورث ادب المکرمین; -نهجالبلاغه، خطبه 192. ای کمیل! پیغمبر اکرمصلی الله علیه وآله را خدا تربیت کرد و آن حضرت مرا تربیت نمود و من نیز اهل ایمانرا تربیت نموده و آداب پسندیده را به آنها یاد میدهم. پس در وادی حیرت و سرگردانی انسانها بین مذاهب و مکاتب گوناگون، گوش جان بهفرمان مطاع مبارکش میسپاریم که فرمود: فاستمعوا من ربانیکم واحضروه قلوبکم واستیقظوا ان هتف بکم; -بحارالانوار، ج77، ص268. به سخن مرد خدا و مربی الهی خویش گوش فرا دهید و دلهای خود را در پیشگاه او حاضرسازید و هنگامی که به خاطر احساس خطر فریاد میکشد، بیدار شوید. برای بررسی صحیح و مفید مبحث «تعلیم و تربیت»، از دریای بیکران معارف الهینهجالبلاغه بهرهمند خواهیم گشت و گرچه غور در این بحر عظیم و استخراج مرواریدهایدرخشان آن غواص ماهری را باید، لکن:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 جایگاه آموزش و پرورش ( تعلیم و تربیت ) مقدمه : تعلیم و تربیت یکی از اساسیترین فعالیتهایی است که در طی یک فرایند نسل اول میکوشد تا قدرت آگاهی نسل بعد از خود را در همهٔ زمینهها پرورش داده و آنها را برای برخورد با مسائل گوناگون آماده سازد. تعلیم و تربیت به مثابهٔ جریانی است که باید در کنار آموزش دانش، قدرت تفکر را در فرد رشد دهد و تسلط او را بر محیط زندگی افزون کند. در آموزش و پرورش هم از علم صحبت میشود و هم از تفکر. هم پرورش عقلانیت مورد توجه است و هم از جنبه اجتماعی بودن انسان سخن به میان آمده است . اهمیت تعلیم و تربیت تا بدانجا است که در جای جای قرآن مجید سخن از آن آمده است و متعالیترین تربیت که همان تربیت الهی است بارها مورد تأکید قرار گرفته است. در طول تاریخ تغییر و تحولات بسیای در نحوهٔ تعلیم و تربیت در جوامع متمدن صورت گرفته و تحت شرایط مختلف روشهای متفاوتی اتخّاذ شده است. با سیر تکاملی تمدنها و تغییرات آرام فرهنگها بسته به شرایط خاص جامعه روشهای تعلیم و تربیت نیز تغییر یافته است. 2 تعلیم وتربیت در اسلام: تعلیم و تربیت اسلامی با نزول قرآن تولد یافت و پیامبر اسلام (ص) كه پروردگار او را به نیكی تربیت كرده بود، معلم و مربی آن شد. توالی این دو رویداد میمون و مبارك پرده از یك راز برمیدارد و آن اهمیت بسیار بالا یا كلیدی بودن دو عنصر برنامه و معلم در مجموعه نظام تربیتی اسلامی است. این سخن هرگز به معنی سبك انگاشتن دیگر عناصر نیست بلكه دقیقا تأكید بر این نكته است كه این دو یعنی برنامه و معلم در حكم عود استوار این خیمه ی بلندند. معلم، نقش برگشت ناپذیر و غیر قابل انكاری در چرخه ی آموزش ایفا می كند، معلم كانونی است كه چرخه ی آموزشی بر محور آن می چرخد و قوام و دوام این چرخه به موقعیت و جایگاه معلم بستگی دارد. به همین دلیل معلم مقام رفیع وارزشمندی را به خود اختصاص داده است. از این رو در روایات و مستندات دینی ما، بر نقش معلم و جایگاه وی به طور جدی تأكید شده و كار او را همانند نقش پیامبران و مصلحان الهی شمرده اند. مسلمانان بحثهای جستجوگرایانه ی خود را از قرآن كه اولین و مهمترین سند مدون تعلیم و تربیت است آغاز كرده اند و همین منبع بود كه دروازه های علوم و دانش را در معنی عام كلمه، كه اعم از علوم شرعی و مذهبی و نیزدستاوردهای مادی و تجربی است به روی آنان گشود. مقصود آن است كه مسلمانان با الهام از قرآن و به ویژه اولین آیات وحی، در زمینه ی علوم و معارف بشری به یك بینش یا دیدگاه كاملاً تازه و بی سابقه رسیدند و آن مسأله اتحاد یا وحدت در علوم بود. در این بینش، علوم ودانش های مختلف همه از یك منبع، كه همان فیض بخشی خواست الهی است سرچشمه می گیرند؛ بنابراین نه تنها با یكدیگر در تضاد نیستند بلكه همانند هم هستند بدین سان برنامه و محتوای آموزش اسلامی متاثر از این دو عنصر یا دو مقوله از شناخت بوده و شواهد تاریخی، حداقل در قرون اولیه به خوبی موید آن است. اما برخی از ضرورتهای زمانی و مكانی و همچنین زیربنایی بودن مسائل دینی موجب شد تا این دانش در اولویت قرار گیرد و توجه بیشتری به آن مبذول شود. و بعد از آن علم حدیث و تفسیر و فقه اضافه شد و آن گاه نوبت به علوم ادبی رسید و آموزش و تدریس علوم اكتسابی اعم از نظری و تجربی به تاخیر وارد برنامه ی درسی و نظامی تربیتی اسلام شدند. و از جمله این علوم كه در اوایل ظهور اسلام به برنامه ی درسی 3 افزوده شده است تاریخ، روانشناسی، جامعه شناسی، اخلاق، زبان شناسی، جغرافی، منطق و جز آنها را باید نام برد. همچنین تعلیم و تربیت كه نخست درسهایی همچون فلسفه، اخلاق، روانشناسی و شاید منطق مورد بحث و دقت نظر قرار می گرفت وبه تدریج در راه دستیابی به هویت مستقل خود گام برداشت. در بحث علوم طبیعی و تجربی به عنوان جزیی از مواد درسی، ما برآنیم كه به احتمال قوی دانش شیمی زودتر از دیگر دروس وارد برنامه ی آموزشی شده و آن هم در ارتباط با حوزه ی درسی امام صادق(ع) در مدینه بوده است. پس از شیمی به تدریج دانشهای دیگری همچون ریاضیات، نجوم، فیزیك، و پزشكی در عرصه ی برنامه های آموزشی درخشیدند و نوابغ و اندیشمندان بزرگی را به سوی خود فرا خواندند. محمدبن موسی خوارزمی، محمدبن زكریای رازی، ابوعلی سینا، حسن بن هیثم، ابوریحان بیرونی، عمر خیام، بهاء الدین عاملی و دهها نام دیگر كه نه تنها تاریخ علم، كه جامعه ی انسانی وامدار آنهاست. از آن جمله اند. پیشرفت سریع مسلمانان در زمینه ی این علوم به یك معجزه شباهت داشت. «تأثیر فرهنگ اسلامی در پیشرفت علوم ریاضی طب و شیمی شواهد بسیار دارد حتی در قرون سیزدهم ترجمه متون اسلامی و مشروح آنها در مدارس عامی آكسفورد،با شوق و علاقه دنبال می شد».(۹) به این ترتیب از اواخر قرن سوم تا نیمهی قرتن پنجم هجری تقریباً همه ی دانشمندان در همه ی شاخه های مختلف علوم، از فقه و تاریخ تا فزیك و شیمی و پزشكی مسلمان بودند به طوری كه نتیجه ی كارهای آنان به دورترین نقاط دنیا نیز رسیده بود. اما متاسفانه این راه ادامه پیدا نكرد و پس از آن به دورانی از ركود و بی حركتی می رسید كه می توان آن را نقطه تنزل یا انحطاط تدریجی نامید هرچند از بیان مفصل علتهای موثر در پیدایش این ركود و توقف در این مقاله معذوریم، ولی میتوانیم تك بعدی شدن برنامهی آموزشی و تاكید انحصاری نهادهای آموزشی بر علوم مذهبی و تاسیس نظامیه ها و در رأس همه نظامیه بعذاد، ضرورت پیروی انحصاری از مذهب اربعه و فتنه مغول در قرن و حوادث غم انگیز دیگری همچون دویست ساله صلیبی، برخوردهای نظامی بین دو دلت مقتدر به اصطلاح اسلامی یعنی صفویه و عثمانی، پایان حاكمیت اسلام در اندلس 5 ، نابودی بسیاری از تأسیسات فرهنی و آموزشی در این سرزمین و آغاز توطئه های گوناگون استعمار را می توان نام برد. راهكارهای تولید علم: ۱- استقلال فكری: امام خمینی(ره) رمز موفقیت را در استقلال فكری میداند ایشان می فرمایند: ما باید سالهای طولانی زحمت و مشقت بكشیم تا از فطرت ثانی خود متحول شویم و خود را بیابیم و روی پای خویش باشیم و مستقل گردیم ودیگر احتیاجی به شرق وغرب نداشته باشیم. و باید از همان بچه ها شروع كنیم و تنها مقصدمان تحول انسان غربی به انسان اسلامی باشد. اگر این مهم را انجام دادیم مطمئن باشید كه هیچكس و هیچ قدرتی نمیتواند به ما ضربه بزند. اگر ما از نظر فكری مستقل باشیم آنها چگونه می توانند به ما ضربه بزنند. تنها آنها میتوانند از داخل خود ما به ما ضربه بزنند، در داخل فردی را درست كنند و بعد توسط آن هرچه میخواهند انجام ، دهند... یكی از علل عقب ماندگی كشورها( عقب مانده) همین بود كه اصلاً فكر خودشان را نمی گذاشتند كه اینها به راه بیندازند و تبلیغات طوری شده بود كه می ترسیدند اصلاً وارد یك عملی بشوند.... شما مگر چه چیزتان از سایر بشر كمتر است، بشر همه جا یك جنس است و یك نوع است و یكی است. اینجا اگر بهتر نباشد از آنها بدتر نیست، لكن نگذاشتند كه این بهترها و این مغزهای متفكر به كار بیفتد، آن مغز متفكرهایی كه از ایران فرار كردند، آنها بودند كه تفكراتشان را برای آنها داشتند، برای خارجی ها به كار می انداختند... و امیدوارم كه مغزها را به كار بیندازید و آن خوف هایی را كه ایجاد كرده بودند در كشور ما هم كنار بگذارید و با شجاعت وارد شوید و كار خودتان را انجام بدهید. (۱۱) ۲- فكر دینی: فكر دینی و اسلامی كردن دانشگاهها و مراكز تعلیم و تربیت همانطور كه قبلاً متذكر شدیم میتواند در بهبود استقلال فكری و در نتیجه تولید علم تاثیر بسزایی داشته باشد، انسانهایی بوده اند كه همانند پیامبران به این طریق رفته اند و در هر دورهای از تاریخ بروز و ظهور داشتهاند و چراغ هدایت و رشد انسانها را در دست گرفتهاند و راه روشن را به نسلها نمایانده اند. حضرت امام خمینی یكی از این مربیان و معلمان الهی بوده اند. تعلیمات امام خمینی(ره) با توجه به همه ابعاد حیات و گسترش و تابناك