دانلود جزوه و پاورپوینت و مقاله طرح درس

تحقیق اعتياد و مواد مخدر به روايت آمار و ارقام

تحقیق اعتياد و مواد مخدر به روايت آمار و ارقام

تحقیق-اعتياد-و-مواد-مخدر-به-روايت-آمار-و-ارقاملینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 197 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏196
‏اعتياد و مواد مخدر به روايت آمار و ارقام
‏1
‏196
‏اعتياد و مواد مخدر به روايت آمار و ارقام
‏1
‏196
‏اعتياد و مواد مخدر به روايت آمار و ارقام
‏1
‏1
‏آمار كشفيات
‏جانشين فرمانده نيروي انتظامي گفت اين نيرو هرماه پانزده تن مواد مخدر را كشف و ضبط مي‌كند. وي افزود كشفيات مواد مخدر در سال گذشته فقط شصت و پنج تن بوده، در حالي كه در شش ماه اول امسال ميزان كشفيات به سي‌وپنج تن رسيده‌است. (سياست روز 6/8/82)
‏مأموران مبارزه با مواد مخدر رامسر توانستند بزرگترين باند تهيه و توزيع مواد مخدر را در غرب مازندران متلاشي كنند. اين كشف بزرگ در دهة گذشته بي‌سابقه بوده‌است. (كيهان –‏ 6/8/82)
‏فرمانده قرارگاه مرصاد گفت طي عمليات شعبان –‏ 2 در استان‌هاي كرمان و سيستان و بلوچستان، هفت شرور كشته، 30 قاچاقچي دستگير و 211 كيلوگرم انواع مواد مخدر كشف شد. (اطلاعات –‏ 6/8/82)
‏پليس آگاهي تهران موفق شد يك شبكة زيرزميني تهيه و توزيع قرص‌هاي روانگردان اكستاري را شناسايي و منهدم كند. (اطلاعات-ايران-جام‌جم

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق اعتياد و مواد مخدر به روايت آمار و ارقام , اعتياد و مواد مخدر به روايت آمار و ارقام , دانلود تحقیق اعتياد و مواد مخدر به روايت آمار و ارقام , اعتياد , و , مواد , مخدر , به , روايت , آمار , ارقام , تحقیق ,

[ بازدید : 10 ]

[ چهارشنبه 26 مرداد 1401 ] 13:14 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

دانلود مقاله در مورد حافظ؛ قرآن و چارده روايت 73 ص

دانلود مقاله در مورد حافظ؛ قرآن و چارده روايت 73 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-حافظ؛-قرآن-و-چارده-روايت-73-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 71 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏حافظ؛ قرآن و چارده روايت
‏در فرهنگ بشري هيچ خط از خطوط وابسته به زبانهاي معروف نيست كه نشان دهنده ي تلفظ كامل فصحاي آن زبان باشد. پديد آمدن لهجه ها و گويش ها در درون هر زبان هر امري طبيعي و ناگزير است. از سوي ديگر، خطها در جنب كاستي ها، كژي هايي هم دارند، يعني امكان تصحيف نويسي. در خط عربي ‏–‏ فارسي چندين حرف يا گروه حرف هست كه تفاوتشان با يكديگر فقط در نقطه است و در قديم تا قرنها اين نقطه ها را كتابت در نمي آوردند. بعدها هم كه رعايت آنها شايع شد، همچنان امكان تصحيف نويسي و تصحيف خواني وجود داشت، و همچنان وجود دارد. به اين دلايل و دلايلي كه بعداً گفته خواهد شد، اختلاف قرائات در هر متني، به ويژه متون كهن پيش مي آيد.
‏در همين ديوان حافظ اختلاف قرائات فراواني رخ داده است. حتي اگر نسخه ي اصلي از ديوان حافظ به خط خود او در دست بود، باز هم اين اختلافات پيش مي آمد. مگر آنكه هرگز از روي آن استنساخي نكرده باشند و نكنند و فقط همان متن واحد را، آن هم به طريق چاپ عكسي كاملاً روشن و خوانا به طبع برسانند. در اين صورت هم فقط يكي از علل اختلاف آفرين، يعني دخالت نسخه نويسان حذف مي شد، ولي بقيه ي علل به قوت خود باقي بود و پديد آمدن اختلاف قرائت و طرز خواندن و وصل و فصل اجزاي جمله و نظاير آن ناگزير بود. بعضي از معروفترين اختلاف قرائات شعر حافظ ‏–‏ كه فرآورده ي طبيعت و تفاوت زبان و خط و تصحيحات و تجديد نظرهاي خود او و تصحيفات نسخه نويسان و علل و عوامل ديگر، از جمله دخالت دقت يا بي دقتي و ذوق يا بي ذوق مصححان و طابعان ‏–‏ است از اين قرار است:
‏ورخود / ارخود / گر خود + مي دهد هر كسش افسوني / مي دمد‏…‏ + طفلِ يكشبه / طفل، يكشبه؛ سپهرِ بر شده پرويز نيست / سپهر، بر شده پرويز نيست + كشتي شكستگان / كشتي نشستگان + عَبوس زهد / عُبوس زهد (قرائت شاذّ) + به وجه خمار بنشيند / خمار ننشيند + زين بخت / زين بحث + مهيّا / مهنّا + آن تحمل كه تو ديدي / آن تجمل كه تو ديدي + بخور، دريغ مخور/ مخور دريغ و بخور + از سر فكر / از سر مكر + شيخ خام / شيخ جام + بخروشم از وي / نخروشم از وي + بادپيما / باده پيما + پيرانه سر مكن هنري / پيرانه سر بكن هنري + به هوس ننشيني / به هوس بنشيني + به آبي فلكت دست بگيرد / بي ادبيست + بدين قصه اش / بدين وُصله اش + صلاحِ كار / صلاحكار (قرائت شاذ)؛ در باب / دُرياب + گل نسرين / گل و نسرين + شكر ايزد / شكر آنرا + همه ساله / همه ي سال و دهها نظير اينها.
‏در قرآن مجيد نيز همين مسأله، حتي به طر عميقتر و سيعتر، پيش آمده است. همه ي قرآن شناسان و مورخان قرآن اتفاق نظر دارند كه قرآن در عهد رسول اكرم(ص) و با نظارت همه جانبه ي ايشان نوشته و در چندين نسخه جمع شده بود، ولي مدوّن بين الدّفـَتين، مانند يك كتاب عادي نبود. حتي اتفاق نظر ‏–‏ ولي در درجه ي كمتري ‏–‏ هست كه ترتيب توالي سوره ها را نيز از آغاز تا پايان، يا در مورد اكثر سوره هاي قرآن، خود حضرت رسول (ص) تعيين كرده بود. علت آنكه در حيات پيامبر(ص) قرآن به تدوين نهايي نرسيد اين بود كه تا آخرين سال، باب وحي گشوده بود، و علاوه بر آن گاه گاه از طريق وحي به پيامبر(ص) گفته مي شد كه جاي آياتي را جابجا كند. لذا امكان نداشت و پيامبر(ص) مأذون نبودن كه قرآن را به شكل نهائي مدون كنند. به ويژه كه شمار حافظان قرآن و اعتماد بر حفظ آنان بسيار بود. در عهد ابوبكر، علي المشهور بر اثر تكاني كه بر اثر شهيد شدن عده ي كثيري از قرّاء و حافظان قرآن در جنگ با مرتدان و مدعيان نبوت پيش آمد، به اهميت تدوين قرآن پي بردند و زيد بن ثابت يكي از جدي ترين و قديمي ترين كاتبان وحي را مأمور تهيه ي مقدمات اين امر حياتي كردند. او بر مبناي همه ي نوشته هاي كاتبان وحي و گرفتن دو شاهد از حافظان قرآن بر هر آيه ي مكتوب، اين امر سترگ را آغاز كرد كه در عهد خلافت عمر هم، به ويژه با پيگيري او و نيز ترتيب دادن هيأتي از كاتبان و حافظان وحي براي مشورت با زيد، جمع و كتابت و تدوين قرآن ادامه يافت.
‏علل عمده ي اختلاف قرائات چند امر بود از جمله: 1) اختلاف لهجات. چنان كه مثلاً تميمي ها به جاي «حتّي حين»، «عتّي عين» مي گفتند؛ 2) نبودن اِعراب در خط عربي و مصاحف امام؛ تا عهد علي بن ابي طالب(ع) كه به رهنمود ايشان و به پيگيري ابوالاسود دؤلي اقدامات اوليه اي صورت گرفت ولي كمال و تكميل ان دو سه قرن به طول انجاميد؛ 3) نبودن اعجام يا نقطه و نشان حروف. براي رفع اين نقيصه در اواخر قرن اول، در عهد حجاج بن يوسف، كوششهائي به ميان آمد ولي كمال و تكميل آن نيز تا آخر قرن سوم طول كشيد؛ 4) اجتهادات فردي صحابه و قاريان و به طور كلي قرآن شناسان كه هر يك استنباط نحوي و معنايي و تفسيري خاصي از يك آيه و كلمات آن داشتند؛ 5) دور شدن يا دور بودن از عهد اول اسلام و مهد اول اسلام
‏2
‏–‏ مكه و مدينه؛ 6) نبودن علائم سجاوندي و وقف و ابتدا و هر گونه فصل و وصلي كه بعدها علم قرائت و تجويد عهده دار تدارك آن شد. نمونه ي معروفي كه از اين كمبود زاده شده و اختلاف نظر كلامي دامنه دار و دراز آهنگي در ميان فريقين پديد آورده، وقف ياعدم وقف در كلمه ي «الله» و «العلم» در آيه ي هفتم سوره ي ال عمران است: ... و ما يعلم تأويله الاّ الله [ ] و الراسخون في العلم [ ] يقولون آمنّا به كلٌّ من عند ربنا؛ كه طبق علامات وقفي كه در تمامي يا اكثريت قرآنهاي خطي و چاپي آمده، پس از «الله» و «وقف لازم» تجويز شده است. ولي بعضي، و بلكه بسياري از مفسران شيعه اين وقف را نه در آنجا، بلكه پس از كلمه ي «العلم» لازم مي دانند. اين تفاوت در وقف، يا به تعبير امروز در نقطه گذاري، باعث تفاوت معنايي عميقي مي شود. چه در صورت اول و وقف پس از «الله»، معناي آيه اين مي شود كه تأويل آيات متشابهه را فقط خداوند مي داند؛ و راسخان در علم سر تسليم و ايمان و اذعان فرود مي آوردند. و در صورت دوم «الراسخون في العلم» عطف به «الله» مي شود، و چنين معنا مي دهد كه آنان نيز تأويل آيات متشابهه را مي دانند.
‏اختلاف قرائات در سراسر قرآن مجيد، طبق كتاب التيسير في القراءات السبع، تأليف ابوعمر و عثمان بن سعيد داني ( 372-444ق)، كه از معتبرترين و كهن ترين منابع ثبت قرائات هفتگانه و روايان چهارده گانه است، در حدود 1100 مورد، از مهم و غيرمهم است و بيشتر از دو سوم از آنها به ادغام يا اظهار يا حاضر / غايب خواند صيغه ي مضارع ( به اختلاف «يـ» و «تـ» بر سر فعل مضارع) مربوط مي شود
‏حال بايد ديد مراد از چارده روايت چيست؟ از قرّاء سبعه عده ي كثيري نقل كرده اند، ولي قران شناسان و قرائت شناسان بعدي، روايت دو تن از راويان هر قاري را كه از نظر ضبط و صحت سند و طول ملازمت و آموزش نزد قاريان يا مقريان هفتگانه، دقيقتر و پذيرفتني تر بوده است، به اصطلاح استاندارد كرده اند، لذا چهارده روايت پديد آمده است. در اينجا اسامي قاريان هفتگانه و راويان چهارده گانه ي آنها را ‏–‏ كه صاحبان چهارده روايت اند نقل مي كنيم:
‏1) عبدالله بن عامر دمشقي (متوفاي 118 ق). راوي اول او: هشام بن عمار (153-245ق)؛ راوي دوم او: ابن ذَكْوان، عبدالله بن احمد (173-242ق).
‏2) عبدالله بن كثير مكي (45-120ق). راوي اول: البَزّي، احمد بن محمد (170-ح 243ق)؛ راوي دوم: ابوعمر محمد بن عبدالرحمن ملقب به قُنْبُل (195-291ق).
‏3) عاصم بن ابي النَّجود (76-128ق). راوي اول: حفص بن سليمان (90- ح 180ق)؛ راوي دوم: شعبة بن عيّاش (95-194ق).
‏4) زَبّان بن علاء = ابوعمر و بصري (ح 68-154ق). راوي اول: حفص بن عمر الدوري (متوفاي 246ق)؛ راوي دوم: ابوشعيب سوسي، صالح بن زياد( 190-261ق).
‏5) حمزة بن حبيب كوفي (80-156ق). راوي اول: خَلاّد بن خالد كوفي = ابوعيسي شيباني (142-220ق)؛ راوي دوم: خَلَف بن هِشام (150-229ق).
‏6) نافع بن عبدالرحمن مدني (70-169ق). راوي اول: وَرْش، عثمان بن سعيد مصري 0110-197ق)؛ راوي دوم: قالون، عيسي بن مينا 0120- ح 220ق).
‏4
‏7) كسائي، علي بن حمزة (119-189ق). راوي اول: ليث بن خالد (متوفاي 240ق)؛ راوي دوم: حفص بن عمر الدوري (كه راوي ابوعمر و بصري، زبّان بن علاء هم بوده است). (براي تفصيل بيشتر ‏←‏ التيسير داني، استانبول 1930، صص 4-7؛ النشر ابن جزري، قاهر، ج 1، صص 99-174؛ ترجمه ي الاتقان تهران، اميركبير، 1363، ج 1، ص 246).
‏بايد گفت كه پس از احراز اعتبار و اشتهار اين روايات چهارده گانه، بعضي قرائت شناسان قرون بعد، سه قاري بزرگ ديگر را نيز پذيرفته اند، وديگر به روايات و قرائات ديگران اعتنا و اعتماد نكرده اند. سپس در قرون بعدتر، سه روايت و قرائت از اين ميان بر ساير قرائات تفوق يافته است كه عبارتند از روايت الدوري از ابوعمر و بصري؛ روايت ورش از نافع؛ و روايت حفص از عاصم. بعدها روايت عاصم بر روايت الدوري فايق شد و جز در مغرب، روايت ورش را هم تحت الشعاع قرار داد. و هنگامي كه عصر طبع قرآن فرا رسيد، عمدتاً روايت حفص از عاصم را مبنا قرار دادند و امرزه اكثريت قريب به اتفاق قرآنهاي سراسر جهان اسلام به اين روايت و قرائت است.
‏اينكه حافظ قرآن را به چارده روايت از برداشته به اين معني است كه در هر سوره، كلمات و تعابير هر آيه اي را كه داراي اختلاف قرائت بوده، بر طبق روايات چهارده گانه ي استاندارد كه بر شمرديم، باز مي شناخت؛ و في المثل مي دانسته است كه حفص ‏–‏ راوي عاصم، و به روايت از او ‏–‏ در آيه ي سيزدهم از سوره ي احزاب، «لا مُقام لكم» را به ضم ميم مقام خوانده است بقيه، يعني 13 راوي و 6 قاري ديگر، به فتح ميم خوانده اند. طبعاً در همه ي قرآنهاي چاپي موجود هم، كه روايت حفص از عاصم را مبنا قرار داده اند، طبق روايت او ضبط شده است‏.
‏به عبارت ديگر مي توان گفت كه حافظ حدود 1100 مورد اختلافات قرائت قرآني را (طبق ثبت كتاب التيسير كه از دير باز معتبر و مطرح بوده) از برداشته و نسبت به آنها چنان احاطه و استحضار ذهني داشته كه در هر مورد وجوه مختلف آن را با استناد به بعضي از راويان چهارده گانه ‏–‏ يعني به بعضي از چارده روايت ‏–‏ بيان مي كرده است. بديهي است كه درهر مورد از اختلاف قرائات، چهارده قول يا قرائت يا روايت نداريم، بلكه يكي يا گروهي از راويان، آن قرائت را روايت كرده اند و باقي قرائت ديگر را. و بندرت اتفاق افتاده است كه گروه قاريان و راويان در يك مورد، سه يا چهار نظر مختلف و متفاوت از هم داشته باشند.
‏حال نظري به معناي اين بيت حافظ:

‏عشقت رسد به فرياد ارخود به سان حافظ

‏قرآن زبر بخواني در چارده روايت


‏بيندازيم. اتفاقاً اين بيت نمونه اي بارز از ابيات حافظ است كه خود چند فقره و در چند مورد اختلاف آراء و اختلاف قرائت برانگيخته است. چارده روايت آسانترين مشكل اين بيت بود كه به تفصيل شرح شد. اولين لغزشگاه معنايي اين بيت در عبارت «عشقت رسد به فرياد است، كه بعضي ‏–‏ حتي از افاضل ‏–‏ چنين تصور مي كنند كه مراد از آن رسيدن عشق به مرحله ي فرياد است، يعني نوعي اوج گرفتن و به فرياد پيوستن عشق. منشأ اين اشتباه خواني و اشتباه انديشي آنست كه عادتاً عشق با آه و ناله و فرياد قرين است. ولي رسيدن عشق به اوجي به نام فرياد، چيز مهمي يا كمالي براي عشق نيست. آشنايان ره عشق اعم از عرفا و عشق ورزان ديگر نگفته اند كه بالاترين مرحله و معراج عشق، داد و فرياد» است. اتفاقاً فرياد و قيل و قال متعلق به مرحله ي فرودين و نازل عشق است، نه مرحله ي متعالي آن. به فرياد رسيدن يك تعبير عادي و مأنوس در زبان فارسي قديم و جديد است. حافظ خود مي گويد:
‏4
‏- به فريادم رس اي پير خرابات ‏...
‏- رحم كن بر من مسكين و به فريادم رس...
‏فريادرس هم از همين به فرياد رسيدن ساخته شده است. مراد حافظ از «عشقت رسد به فرياد» اين است كه عشق به فرياد تو مي رسد، به داد تو مي رسد، از تو دستگيري مي كند. يك منشأ ديگر اشتباه در اين قرائت غلط، جهش يا رقص يا جا به جا شدن ضمير است. در شعر فارسي از همان آغاز تا كنون اين امرسابقه دارد كه گاه محل ضمير در جمله جا به جا مي شود كه در شعر سعدي و حافظ نمونه فراوان دارد. سعدي گويد:

‏وگر به چشم ارادت نگه كني در ديو

‏فرشته ايت نمايد به چشم، كروبي

‏(گلستان، اول باب پنجم‏)


‏(يعني فرشته اي كروبي نمايد به چشمت. حافظ گويد:

‏شاه اگر جرعه ي رندان نه به حرمت نوشد

‏ التفاش به مي صاف مروّق نكنيم


‏مشكل ديگر اين بيت در ارخود يا ورخود يا گرخود است. ضبط قزويني ارخود، ضبط سودي گرخود و ضبط خانلري، جلالي نائيني ‏–‏ نذير احمد، عيوضي ‏–‏ بهروز ورخود است. بعضي ها در تفاوت معناي اين سه شكل مبالغه كرده اند و تصور كرده اند فقط با ورخود مي توان معناي درست اين بيت را پيدا كرد. حال آنكه ‏–‏ چنان كه خواهيم ديد ‏–‏ سودي با ضبط گرخود درست ترين و سر راست ترين معنا را به دست داده است.
‏بايد گفت كه اين سه شكل تفاوت محسوسي با هم ندارند و معناي هر سه برابر است با حتي اگر يا اگر هم. چنان كه حافظ در موارد ديگر گويد:

 

دانلود فایل

برچسب ها: دانلود مقاله در مورد حافظ , قرآن و چارده روايت 73 ص , حافظ , دانلود دانلود مقاله در مورد حافظ , قرآن , و , چارده , روايت , 73 , ص , دانلود , مقاله , مورد ,

[ بازدید : 13 ]

[ سه شنبه 25 مرداد 1401 ] 16:19 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق جنگ به روايت سردار حاج محمد كوثری ( ورد)

تحقیق جنگ به روايت سردار حاج محمد كوثری ( ورد)

تحقیق-جنگ-به-روايت-سردار-حاج-محمد-كوثری-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 13 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏جنگ به روايت سردار حاج محمد كوثری
‏اگر بنی صدر خیانت نمی كرد و فرماندهانی این چنین منصوب نمی كرد ‏دشمن نمی ‏توانست به این راحتی پیشروی كند
‏ 
‏ ‏با ‏شروع جنگ تحمیلی حاج محمد كوثری نیز چون دیگر فرزندان انقلابی این مرز و بوم، به ‏همراه ‏دیگر اقشار مختلف مردم به سوی مناطق غرب و جنوب كشور عازم شد‏‎.‎
‏ ‏كوثری ‏با قبول مسئولیت های مختلف در طول هشت سال دفاع مقدس همواره چون سربازی امین ‏بوده ‏است كه درخشان ترین مدال آن فرماندهی بسیجیان تهران در زمان تصدی فرماندهی لشكر 27 ‏‏محمد رسول الله(ص) در سه سال آخر جنگ و بیش از ده سال دوران سازندگی بوده است‏‎.‎
‏معاون ‏عملیاتی سپاه 11 قدر در دوران فرماندهی شهید همت، جانشینی محور عملیاتی سومار و تیپ ‏‏رزهی 20 رمضان از دیگر مسئولیت های حاج محمد كوثری در حلول 84 ماه حضور مداوم در ‏جبهه ‏های جنگ تحمیلی بوده است، بعد از لشكر محمد رسول الله نیز معاونت امنیت ستاد ‏كل نیروهای ‏مسلح را راهبری و هدایت كرد تا ‏امروز كه با مسئولیت نائب رئیسی كمیسیون ‏امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس با او به ‏گفتگو نشستیم و ازایشان خواستیم مروری برایمان از ‏ناگفته های جنگ كند و او نیز ‏اینگونه روایت كرد‏‎:‎
‏تشكیل ‏سپاه به زمانی بر می گردد كه بنی صدر از طرف حضرت امام (ره) به عنوان فرمانده كل ‏قوا ‏شناخته شد و امام فرماندهی كل قوا را به او تغویض كرد (در بهمن ماه 1358 حكم ‏ریاست جمهوری ‏بنی صدر تنفیذ كرد و در اسفند ماه 1358 فرماندهی كل قوا را تفویض ‏كردند) بهتر است به كمی قبل ‏تر بر گردیم یعنی زمانی كه خبرگان قانون اساسی تشكیل ‏شد و خواستند قانون اساسی را بنویسند در ‏آن مقطع بنی صدر و همراهانش یعنی جبهه ملی ‏و نهضت آزادی و به طور كلی كسانی كه مخالف نظام ‏جمهوری اسلامی بودند، می گفتند ‏باید «گارد ملی» تشكیل گردد نه سپاه پاسداران، اما در مقابل، ‏حضرت امام می فرمودند ‏كه باید سپاه پاسداران تشكیل شود، اختلاف از همان جا و همان زمان رخ ‏داد، یعنی ‏كسانی كه انقلابیون واقعی پیرو امام بودند می گفتند سپاه پاسداران، اما كسانی كه ‏ریگی در ‏كفش داشتند می گفتند گارد ملی، تفاوت در این بود كه سپاه پاسداران و ‏طرفداران تشكیل سپاه ‏خواهان حفظ ارزشهای انقلاب بودند و الگوی آنها ابا عبدالله ‏الحسین بود و فرمانده مستقیم آن امام ‏‏(ره) اما در آن طرف بنی صدر و كسانی خواهان ‏تشكیل گارد ملی بودند، به اسلام پایبند نبودند و می ‏خواستند ارگانی به وجود آورند ‏كه زیر نظر مستقیم خودشان باشد‎.‎
‏اگر ‏چه اردیبهشت 1358 سپاه تشكیل شد و رسماً كار خود را آغاز كرد و در این زمان كه جنگ ‏هنوز ‏رخ نداده بود اما حضرت امام(ره) چون آینده را می دید كه استكبار و ضد انقلاب،
‏انقلاب رها نمی ‏كند، چون منافع بسیار زیادی از دست آمریكا گرفته شده بود، لذا ‏نیروهایی می خواست كه مقتدر ‏باشند و سپاه كه بنیان و نیروهای اولیه اش از نیروهای ‏انقلابی بودند، تشكیل شد‎.‎
‏ 
‏از ‏همان ابتدا در سپاه یك تفكری بود و آن اینكه سپاه باید 90% عقیدتی و 10% نظامی ‏باشد، بودجه ‏ای به سپاه تخصیص داده نمی شد، پولی كه به سپاه می دادند از صندوق قرض ‏الحسنه جاوید بود، ‏سپاه اینگونه رشد كرد، اما درگیری سپاه با ضد انقلاب هر روز ‏دامنه و وسعت بیشتری پیدا می كرد. ‏متوسط عمر حضور افراد در سپاه در اوایل 4 ماه ‏بود و این به خاطر نداشتن امكانات، تجهیزات و نبود ‏آموزشهای لازم بود اما كم كم ‏سپاه پر بارتر شد، در زمانی كه جنگ بر ما تحمیل شد، سپاه «سلاح» آن ‏چنانی مانند ‏توپ، تانك، خودرو و حتی سلاح عادی به اندازه كافی نداشت. مثلاً زمانی كه من مرداد ‏‏‏58 با پاوه رفتم و از آنجا در سپاه ماندم اسلحه ای نبود، و اسلحه هایی كه افراد ‏از گاردیهای شاه در ‏زمان انقلاب گرفته بودند با خود می آوردند. اعزام نیرو توسط ‏افرادی از جمله مقام معظم رهبری، ‏مرحوم خلخالی، هادی غفاری و ... صورت می گرفت‏‎. ‎
‏ ‏چون ‏هیچ امكانات و تجهیزاتی نبود و بنی صدر كه فرماندهی كل قوا را به عهده داشت به فكر
‏این ‏نبود كه جنگ شده و جنگ بر ما تحمیل شده و همه را بسیج و هماهنگ كند و به وحدت ‏برساند، همه ‏اش به فكر این بود كه اختلاف بیندازد و به ارتش هم ابلاغ كرده بود كه ‏یك دانه فشنگ به سپاه ندهند ‏چه برسد به اسلحه‎. ‎
‏ ‏حضرت ‏امام (ره) 5 مهر 1358 فرمان تشكیل ارتش بیست میلیونی بسیج مستضعفین را صادر كرد، ‏‏دیده می شود كه تا یك سال بعد از این فرمان كه 2 یا 3 ماه هم از جنگ گذشت چیزی به ‏نام بسیج ‏نبود چون كه بنی صدر اعتقادی به بسیج نداشت، حتی بعضی از افراد به تمسخر ‏می گفتند كه ما در ‏همین اندازه هم مانده ایم، حالا می خواهند ارتش 20 میلیونی راه ‏اندازی كنند. نه تنها به سپاه امكاناتی ‏نمی دادند به خاطر اینكه زیر نظر امام بود، ‏بنی صدر سپاه را قبول نداشت، حتی آن زمانی كه فرماندهی ‏كل قوا بود، سپاه و بسیج هم ‏قبول نداشت، به خاطر اینكه به استكبار وابسته بود عامل استكبار بود، از ‏آنجا كه ‏امام نمی خواست مسئولیت داشته باشد و از طرف دیگر بنی صدر جو سازی می كرد كه ‏‏نیروهای مسلح نمی گذارند كه من كار كنم امام فرماندهی كل قوا را به او واگذار كرد. ‏البته امام ‏امت(ره) از بنی صدر ترس و واهمه ای نداشت از اینكه فرمانده كل قوا هم ‏به او تفویض كند، و با ‏اینكه درباره او شناخت داشت اما هراسی نداشت، همانطور كه می ‏دانیم طبق قانون اساسی فرماندهی ‏كل قوا بر عهده ولی فقیه می باشد اما از آنجا كه ‏بنی صدر جو سازی می كرد كه نیروهای نظامی با او ‏مخالفند و از اوتبعیت نمی كنند و

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق جنگ به روايت سردار حاج محمد كوثری ( ورد) , جنگ به روايت سردار حاج محمد كوثری , دانلود تحقیق جنگ به روايت سردار حاج محمد كوثری ( ورد) , جنگ , به , روايت , سردار , حاج , محمد , كوثری , تحقیق , ورد) ,

[ بازدید : 9 ]

[ شنبه 22 مرداد 1401 ] 10:51 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق اعتياد و مواد مخدر به روايت آمار و ارقام

تحقیق اعتياد و مواد مخدر به روايت آمار و ارقام

تحقیق-اعتياد-و-مواد-مخدر-به-روايت-آمار-و-ارقاملینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 197 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏1
‏196
‏اعتياد و مواد مخدر به روايت آمار و ارقام
‏1
‏196
‏اعتياد و مواد مخدر به روايت آمار و ارقام
‏1
‏196
‏اعتياد و مواد مخدر به روايت آمار و ارقام
‏1
‏1
‏آمار كشفيات
‏جانشين فرمانده نيروي انتظامي گفت اين نيرو هرماه پانزده تن مواد مخدر را كشف و ضبط مي‌كند. وي افزود كشفيات مواد مخدر در سال گذشته فقط شصت و پنج تن بوده، در حالي كه در شش ماه اول امسال ميزان كشفيات به سي‌وپنج تن رسيده‌است. (سياست روز 6/8/82)
‏مأموران مبارزه با مواد مخدر رامسر توانستند بزرگترين باند تهيه و توزيع مواد مخدر را در غرب مازندران متلاشي كنند. اين كشف بزرگ در دهة گذشته بي‌سابقه بوده‌است. (كيهان –‏ 6/8/82)
‏فرمانده قرارگاه مرصاد گفت طي عمليات شعبان –‏ 2 در استان‌هاي كرمان و سيستان و بلوچستان، هفت شرور كشته، 30 قاچاقچي دستگير و 211 كيلوگرم انواع مواد مخدر كشف شد. (اطلاعات –‏ 6/8/82)
‏پليس آگاهي تهران موفق شد يك شبكة زيرزميني تهيه و توزيع قرص‌هاي روانگردان اكستاري را شناسايي و منهدم كند. (اطلاعات-ايران-جام‌جم

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق اعتياد و مواد مخدر به روايت آمار و ارقام , اعتياد و مواد مخدر به روايت آمار و ارقام , دانلود تحقیق اعتياد و مواد مخدر به روايت آمار و ارقام , اعتياد , و , مواد , مخدر , به , روايت , آمار , ارقام , تحقیق ,

[ بازدید : 13 ]

[ پنجشنبه 20 مرداد 1401 ] 5:39 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

دانلود مقاله در مورد حافظ؛ قرآن و چارده روايت 73 ص

دانلود مقاله در مورد حافظ؛ قرآن و چارده روايت 73 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-حافظ؛-قرآن-و-چارده-روايت-73-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 71 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏حافظ؛ قرآن و چارده روايت
‏در فرهنگ بشري هيچ خط از خطوط وابسته به زبانهاي معروف نيست كه نشان دهنده ي تلفظ كامل فصحاي آن زبان باشد. پديد آمدن لهجه ها و گويش ها در درون هر زبان هر امري طبيعي و ناگزير است. از سوي ديگر، خطها در جنب كاستي ها، كژي هايي هم دارند، يعني امكان تصحيف نويسي. در خط عربي ‏–‏ فارسي چندين حرف يا گروه حرف هست كه تفاوتشان با يكديگر فقط در نقطه است و در قديم تا قرنها اين نقطه ها را كتابت در نمي آوردند. بعدها هم كه رعايت آنها شايع شد، همچنان امكان تصحيف نويسي و تصحيف خواني وجود داشت، و همچنان وجود دارد. به اين دلايل و دلايلي كه بعداً گفته خواهد شد، اختلاف قرائات در هر متني، به ويژه متون كهن پيش مي آيد.
‏در همين ديوان حافظ اختلاف قرائات فراواني رخ داده است. حتي اگر نسخه ي اصلي از ديوان حافظ به خط خود او در دست بود، باز هم اين اختلافات پيش مي آمد. مگر آنكه هرگز از روي آن استنساخي نكرده باشند و نكنند و فقط همان متن واحد را، آن هم به طريق چاپ عكسي كاملاً روشن و خوانا به طبع برسانند. در اين صورت هم فقط يكي از علل اختلاف آفرين، يعني دخالت نسخه نويسان حذف مي شد، ولي بقيه ي علل به قوت خود باقي بود و پديد آمدن اختلاف قرائت و طرز خواندن و وصل و فصل اجزاي جمله و نظاير آن ناگزير بود. بعضي از معروفترين اختلاف قرائات شعر حافظ ‏–‏ كه فرآورده ي طبيعت و تفاوت زبان و خط و تصحيحات و تجديد نظرهاي خود او و تصحيفات نسخه نويسان و علل و عوامل ديگر، از جمله دخالت دقت يا بي دقتي و ذوق يا بي ذوق مصححان و طابعان ‏–‏ است از اين قرار است:
‏ورخود / ارخود / گر خود + مي دهد هر كسش افسوني / مي دمد‏…‏ + طفلِ يكشبه / طفل، يكشبه؛ سپهرِ بر شده پرويز نيست / سپهر، بر شده پرويز نيست + كشتي شكستگان / كشتي نشستگان + عَبوس زهد / عُبوس زهد (قرائت شاذّ) + به وجه خمار بنشيند / خمار ننشيند + زين بخت / زين بحث + مهيّا / مهنّا + آن تحمل كه تو ديدي / آن تجمل كه تو ديدي + بخور، دريغ مخور/ مخور دريغ و بخور + از سر فكر / از سر مكر + شيخ خام / شيخ جام + بخروشم از وي / نخروشم از وي + بادپيما / باده پيما + پيرانه سر مكن هنري / پيرانه سر بكن هنري + به هوس ننشيني / به هوس بنشيني + به آبي فلكت دست بگيرد / بي ادبيست + بدين قصه اش / بدين وُصله اش + صلاحِ كار / صلاحكار (قرائت شاذ)؛ در باب / دُرياب + گل نسرين / گل و نسرين + شكر ايزد / شكر آنرا + همه ساله / همه ي سال و دهها نظير اينها.
‏در قرآن مجيد نيز همين مسأله، حتي به طر عميقتر و سيعتر، پيش آمده است. همه ي قرآن شناسان و مورخان قرآن اتفاق نظر دارند كه قرآن در عهد رسول اكرم(ص) و با نظارت همه جانبه ي ايشان نوشته و در چندين نسخه جمع شده بود، ولي مدوّن بين الدّفـَتين، مانند يك كتاب عادي نبود. حتي اتفاق نظر ‏–‏ ولي در درجه ي كمتري ‏–‏ هست كه ترتيب توالي سوره ها را نيز از آغاز تا پايان، يا در مورد اكثر سوره هاي قرآن، خود حضرت رسول (ص) تعيين كرده بود. علت آنكه در حيات پيامبر(ص) قرآن به تدوين نهايي نرسيد اين بود كه تا آخرين سال، باب وحي گشوده بود، و علاوه بر آن گاه گاه از طريق وحي به پيامبر(ص) گفته مي شد كه جاي آياتي را جابجا كند. لذا امكان نداشت و پيامبر(ص) مأذون نبودن كه قرآن را به شكل نهائي مدون كنند. به ويژه كه شمار حافظان قرآن و اعتماد بر حفظ آنان بسيار بود. در عهد ابوبكر، علي المشهور بر اثر تكاني كه بر اثر شهيد شدن عده ي كثيري از قرّاء و حافظان قرآن در جنگ با مرتدان و مدعيان نبوت پيش آمد، به اهميت تدوين قرآن پي بردند و زيد بن ثابت يكي از جدي ترين و قديمي ترين كاتبان وحي را مأمور تهيه ي مقدمات اين امر حياتي كردند. او بر مبناي همه ي نوشته هاي كاتبان وحي و گرفتن دو شاهد از حافظان قرآن بر هر آيه ي مكتوب، اين امر سترگ را آغاز كرد كه در عهد خلافت عمر هم، به ويژه با پيگيري او و نيز ترتيب دادن هيأتي از كاتبان و حافظان وحي براي مشورت با زيد، جمع و كتابت و تدوين قرآن ادامه يافت.
‏علل عمده ي اختلاف قرائات چند امر بود از جمله: 1) اختلاف لهجات. چنان كه مثلاً تميمي ها به جاي «حتّي حين»، «عتّي عين» مي گفتند؛ 2) نبودن اِعراب در خط عربي و مصاحف امام؛ تا عهد علي بن ابي طالب(ع) كه به رهنمود ايشان و به پيگيري ابوالاسود دؤلي اقدامات اوليه اي صورت گرفت ولي كمال و تكميل ان دو سه قرن به طول انجاميد؛ 3) نبودن اعجام يا نقطه و نشان حروف. براي رفع اين نقيصه در اواخر قرن اول، در عهد حجاج بن يوسف، كوششهائي به ميان آمد ولي كمال و تكميل آن نيز تا آخر قرن سوم طول كشيد؛ 4) اجتهادات فردي صحابه و قاريان و به طور كلي قرآن شناسان كه هر يك استنباط نحوي و معنايي و تفسيري خاصي از يك آيه و كلمات آن داشتند؛ 5) دور شدن يا دور بودن از عهد اول اسلام و مهد اول اسلام
‏2
‏–‏ مكه و مدينه؛ 6) نبودن علائم سجاوندي و وقف و ابتدا و هر گونه فصل و وصلي كه بعدها علم قرائت و تجويد عهده دار تدارك آن شد. نمونه ي معروفي كه از اين كمبود زاده شده و اختلاف نظر كلامي دامنه دار و دراز آهنگي در ميان فريقين پديد آورده، وقف ياعدم وقف در كلمه ي «الله» و «العلم» در آيه ي هفتم سوره ي ال عمران است: ... و ما يعلم تأويله الاّ الله [ ] و الراسخون في العلم [ ] يقولون آمنّا به كلٌّ من عند ربنا؛ كه طبق علامات وقفي كه در تمامي يا اكثريت قرآنهاي خطي و چاپي آمده، پس از «الله» و «وقف لازم» تجويز شده است. ولي بعضي، و بلكه بسياري از مفسران شيعه اين وقف را نه در آنجا، بلكه پس از كلمه ي «العلم» لازم مي دانند. اين تفاوت در وقف، يا به تعبير امروز در نقطه گذاري، باعث تفاوت معنايي عميقي مي شود. چه در صورت اول و وقف پس از «الله»، معناي آيه اين مي شود كه تأويل آيات متشابهه را فقط خداوند مي داند؛ و راسخان در علم سر تسليم و ايمان و اذعان فرود مي آوردند. و در صورت دوم «الراسخون في العلم» عطف به «الله» مي شود، و چنين معنا مي دهد كه آنان نيز تأويل آيات متشابهه را مي دانند.
‏اختلاف قرائات در سراسر قرآن مجيد، طبق كتاب التيسير في القراءات السبع، تأليف ابوعمر و عثمان بن سعيد داني ( 372-444ق)، كه از معتبرترين و كهن ترين منابع ثبت قرائات هفتگانه و روايان چهارده گانه است، در حدود 1100 مورد، از مهم و غيرمهم است و بيشتر از دو سوم از آنها به ادغام يا اظهار يا حاضر / غايب خواند صيغه ي مضارع ( به اختلاف «يـ» و «تـ» بر سر فعل مضارع) مربوط مي شود
‏حال بايد ديد مراد از چارده روايت چيست؟ از قرّاء سبعه عده ي كثيري نقل كرده اند، ولي قران شناسان و قرائت شناسان بعدي، روايت دو تن از راويان هر قاري را كه از نظر ضبط و صحت سند و طول ملازمت و آموزش نزد قاريان يا مقريان هفتگانه، دقيقتر و پذيرفتني تر بوده است، به اصطلاح استاندارد كرده اند، لذا چهارده روايت پديد آمده است. در اينجا اسامي قاريان هفتگانه و راويان چهارده گانه ي آنها را ‏–‏ كه صاحبان چهارده روايت اند نقل مي كنيم:
‏1) عبدالله بن عامر دمشقي (متوفاي 118 ق). راوي اول او: هشام بن عمار (153-245ق)؛ راوي دوم او: ابن ذَكْوان، عبدالله بن احمد (173-242ق).
‏2) عبدالله بن كثير مكي (45-120ق). راوي اول: البَزّي، احمد بن محمد (170-ح 243ق)؛ راوي دوم: ابوعمر محمد بن عبدالرحمن ملقب به قُنْبُل (195-291ق).
‏3) عاصم بن ابي النَّجود (76-128ق). راوي اول: حفص بن سليمان (90- ح 180ق)؛ راوي دوم: شعبة بن عيّاش (95-194ق).
‏4) زَبّان بن علاء = ابوعمر و بصري (ح 68-154ق). راوي اول: حفص بن عمر الدوري (متوفاي 246ق)؛ راوي دوم: ابوشعيب سوسي، صالح بن زياد( 190-261ق).
‏5) حمزة بن حبيب كوفي (80-156ق). راوي اول: خَلاّد بن خالد كوفي = ابوعيسي شيباني (142-220ق)؛ راوي دوم: خَلَف بن هِشام (150-229ق).
‏6) نافع بن عبدالرحمن مدني (70-169ق). راوي اول: وَرْش، عثمان بن سعيد مصري 0110-197ق)؛ راوي دوم: قالون، عيسي بن مينا 0120- ح 220ق).
‏4
‏7) كسائي، علي بن حمزة (119-189ق). راوي اول: ليث بن خالد (متوفاي 240ق)؛ راوي دوم: حفص بن عمر الدوري (كه راوي ابوعمر و بصري، زبّان بن علاء هم بوده است). (براي تفصيل بيشتر ‏←‏ التيسير داني، استانبول 1930، صص 4-7؛ النشر ابن جزري، قاهر، ج 1، صص 99-174؛ ترجمه ي الاتقان تهران، اميركبير، 1363، ج 1، ص 246).
‏بايد گفت كه پس از احراز اعتبار و اشتهار اين روايات چهارده گانه، بعضي قرائت شناسان قرون بعد، سه قاري بزرگ ديگر را نيز پذيرفته اند، وديگر به روايات و قرائات ديگران اعتنا و اعتماد نكرده اند. سپس در قرون بعدتر، سه روايت و قرائت از اين ميان بر ساير قرائات تفوق يافته است كه عبارتند از روايت الدوري از ابوعمر و بصري؛ روايت ورش از نافع؛ و روايت حفص از عاصم. بعدها روايت عاصم بر روايت الدوري فايق شد و جز در مغرب، روايت ورش را هم تحت الشعاع قرار داد. و هنگامي كه عصر طبع قرآن فرا رسيد، عمدتاً روايت حفص از عاصم را مبنا قرار دادند و امرزه اكثريت قريب به اتفاق قرآنهاي سراسر جهان اسلام به اين روايت و قرائت است.
‏اينكه حافظ قرآن را به چارده روايت از برداشته به اين معني است كه در هر سوره، كلمات و تعابير هر آيه اي را كه داراي اختلاف قرائت بوده، بر طبق روايات چهارده گانه ي استاندارد كه بر شمرديم، باز مي شناخت؛ و في المثل مي دانسته است كه حفص ‏–‏ راوي عاصم، و به روايت از او ‏–‏ در آيه ي سيزدهم از سوره ي احزاب، «لا مُقام لكم» را به ضم ميم مقام خوانده است بقيه، يعني 13 راوي و 6 قاري ديگر، به فتح ميم خوانده اند. طبعاً در همه ي قرآنهاي چاپي موجود هم، كه روايت حفص از عاصم را مبنا قرار داده اند، طبق روايت او ضبط شده است‏.
‏به عبارت ديگر مي توان گفت كه حافظ حدود 1100 مورد اختلافات قرائت قرآني را (طبق ثبت كتاب التيسير كه از دير باز معتبر و مطرح بوده) از برداشته و نسبت به آنها چنان احاطه و استحضار ذهني داشته كه در هر مورد وجوه مختلف آن را با استناد به بعضي از راويان چهارده گانه ‏–‏ يعني به بعضي از چارده روايت ‏–‏ بيان مي كرده است. بديهي است كه درهر مورد از اختلاف قرائات، چهارده قول يا قرائت يا روايت نداريم، بلكه يكي يا گروهي از راويان، آن قرائت را روايت كرده اند و باقي قرائت ديگر را. و بندرت اتفاق افتاده است كه گروه قاريان و راويان در يك مورد، سه يا چهار نظر مختلف و متفاوت از هم داشته باشند.
‏حال نظري به معناي اين بيت حافظ:

‏عشقت رسد به فرياد ارخود به سان حافظ

‏قرآن زبر بخواني در چارده روايت


‏بيندازيم. اتفاقاً اين بيت نمونه اي بارز از ابيات حافظ است كه خود چند فقره و در چند مورد اختلاف آراء و اختلاف قرائت برانگيخته است. چارده روايت آسانترين مشكل اين بيت بود كه به تفصيل شرح شد. اولين لغزشگاه معنايي اين بيت در عبارت «عشقت رسد به فرياد است، كه بعضي ‏–‏ حتي از افاضل ‏–‏ چنين تصور مي كنند كه مراد از آن رسيدن عشق به مرحله ي فرياد است، يعني نوعي اوج گرفتن و به فرياد پيوستن عشق. منشأ اين اشتباه خواني و اشتباه انديشي آنست كه عادتاً عشق با آه و ناله و فرياد قرين است. ولي رسيدن عشق به اوجي به نام فرياد، چيز مهمي يا كمالي براي عشق نيست. آشنايان ره عشق اعم از عرفا و عشق ورزان ديگر نگفته اند كه بالاترين مرحله و معراج عشق، داد و فرياد» است. اتفاقاً فرياد و قيل و قال متعلق به مرحله ي فرودين و نازل عشق است، نه مرحله ي متعالي آن. به فرياد رسيدن يك تعبير عادي و مأنوس در زبان فارسي قديم و جديد است. حافظ خود مي گويد:
‏4
‏- به فريادم رس اي پير خرابات ‏...
‏- رحم كن بر من مسكين و به فريادم رس...
‏فريادرس هم از همين به فرياد رسيدن ساخته شده است. مراد حافظ از «عشقت رسد به فرياد» اين است كه عشق به فرياد تو مي رسد، به داد تو مي رسد، از تو دستگيري مي كند. يك منشأ ديگر اشتباه در اين قرائت غلط، جهش يا رقص يا جا به جا شدن ضمير است. در شعر فارسي از همان آغاز تا كنون اين امرسابقه دارد كه گاه محل ضمير در جمله جا به جا مي شود كه در شعر سعدي و حافظ نمونه فراوان دارد. سعدي گويد:

‏وگر به چشم ارادت نگه كني در ديو

‏فرشته ايت نمايد به چشم، كروبي

‏(گلستان، اول باب پنجم‏)


‏(يعني فرشته اي كروبي نمايد به چشمت. حافظ گويد:

‏شاه اگر جرعه ي رندان نه به حرمت نوشد

‏ التفاش به مي صاف مروّق نكنيم


‏مشكل ديگر اين بيت در ارخود يا ورخود يا گرخود است. ضبط قزويني ارخود، ضبط سودي گرخود و ضبط خانلري، جلالي نائيني ‏–‏ نذير احمد، عيوضي ‏–‏ بهروز ورخود است. بعضي ها در تفاوت معناي اين سه شكل مبالغه كرده اند و تصور كرده اند فقط با ورخود مي توان معناي درست اين بيت را پيدا كرد. حال آنكه ‏–‏ چنان كه خواهيم ديد ‏–‏ سودي با ضبط گرخود درست ترين و سر راست ترين معنا را به دست داده است.
‏بايد گفت كه اين سه شكل تفاوت محسوسي با هم ندارند و معناي هر سه برابر است با حتي اگر يا اگر هم. چنان كه حافظ در موارد ديگر گويد:

 

دانلود فایل

برچسب ها: دانلود مقاله در مورد حافظ , قرآن و چارده روايت 73 ص , حافظ , دانلود دانلود مقاله در مورد حافظ , قرآن , و , چارده , روايت , 73 , ص , دانلود , مقاله , مورد ,

[ بازدید : 10 ]

[ چهارشنبه 19 مرداد 1401 ] 1:48 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

ساخت وبلاگ
بستن تبلیغات [x]