لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 26 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا پروتکل های تشریفات ،جشن ها و مراسم در رویداد های ورزشی مقدمه در رویداد های بزرگ ورزشی ، جشن ها و مراسم زیر برگزار می گردد : مراسم حمل مشعل مراسم اهتزاز پرچم مراسم افتتاحیه مراسم اختتامیه مراسم حمل مشعل Carring of flam روشن نمودن آتشدان بزرگ در ورزشگاه بزرگ المپیک از المپیک 1928 آمستردام آغاز شد. حمل مشعل به صورت امدادی از المپیک 1936 برلین با ایده پرفسور کارل دیم دبیر کل بازی های برلین انجام شد. نخستین سفر مشعل به وسیله هواپیما از دشت یونان از بازیهای المپیک 1956 ملبورن صورت گرفت. ادامه مراسم حمل مشعل در المپیک های اخیر مراسم حمل مشعل در قاره ها و کشور های مختلف توسط قهرمانان نامی جهان و هنر پیشه ها و شخصیت های معروف حمل شده است و فرصت بسیار خوبی را برای ایجاد فضای تبلیغی مناسب برای بازی های المپیک ، در سطح جهان فراهم نموده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
جشن نوروز ( انجمن دو ديگر ) کاشتن سبزه اسفند ماه، ماه پاياني زمستان، هنگام کاشتن دانه و غله است. کاشتن " سبزه عيد " به صورت نمادين و شگون، از روزگاران کهن، در همهً خانه ها و در بين همهً خانواده ها مرسوم است. در ايران کهن، " بـيست و پنج روز پيش از نوروز، در ميدان شهر، دوازده ستون از خشت خام بر پا مي شد، بر ستوني گندم، برستوني جو و به ترتيب، برنج، باقلا، کاجيله ( گياهي است از تيرهً مرکبان، که ساقه آن به 50 سانـتي متر است )، ارزن، ذرت، لوبـيا، نخود، کنجد، عدس و ماش ميکاشتـند؛ و در ششمين روز فروردين، با سرود و ترنم و شادي، اين سبزه ها را مي کندند و براي فرخندگي به هر سو مي پراکندند ". و ابوريحان نقـل مي کند که : " اين رسم در ايرانيان پايدار ماند که روز نوروز در کنار خانه هفت صنف از غلات در هفت اسطوانه بکارند و از رويـيدن اين غلات، به خوبي و بدي زراعت و حاصل ساليانه حدس بزنند ". امروز، در همهً خانه ها رسم است که ده روز يا دو هفته پيش از نوروز، در ظرف هاي کوچک و بزرگ، کاسه، بشقاب، پشت کوزه و ... دانه هايي چون گندم، عدس، ماش و ... مي کارند. موقع سال تحويل و روي سفره "هفت سين " بايستي سبزه بگذارند. در برخي از شهرهاي آذربايجان، سومين چهارشنبه به خيس کردن و کاشتن گندم و عدس براي سبزه هاي نوروزي اختصاص دارد. اين سبزه ها را در خانواده ها تا روز سيزده نگه داشته، و در اين روز زماني که براي " سيزده بدر " از خانه بـيرون مي روند، در آب روان مي اندازند. سفره هفت سين رسم و باوري کهن است که همهً اعضاي خانواده در موقع سال تحويل ( لحظهً ورود خورشيد به برج حمل ) در خانه و کاشانه خود در کنار سفره هفت سين گرد آيند. در سفره سفيد رنگ هفت سين، از جمله، هفت رويـيدني خوراکي است که با حرف " س " آغاز مي شود، و نماد و شگوني بر فراواني رويـيدني ها و فراورده هاي کشاورزي است - چون سيب، سبزه، سنجد، سماق، سير، سرکه، سمنو و مانند اين ها- مي گذارند. افزون بر آن آينه، شمع، ظرفي شير، ظرفي آب که نارنج در آن است، تخم مرغ رنگ کرده، تخم مرغي روي آينه، ماهي قرمز، نان، سبزي، گلاب، گل، سنبل، سکه و کتاب ديني ( مسلمانان قرآن و زردشتيان اوستا و ... ) نيز زينت بخش سفرهً هفت سين است. اين سفره در بيشتر خانه ها تا روز سيزده گسترده است. در برخي از نوشته ها از سفره هفت شين (هفت رويـيدني که با حرف شين آغاز مي شود) سخن رفته و آن را رسمي کهن تر دانسته اند. در ريشه يابي واژهً هفت سين نظرهاي ديگري چون هفت چين ( هفت رويـيدني از کشتزار چيده شده ) و هفت سيني از فراورده هاي کشاورزي نيز بيان شده است. پراکندگي نظرها ممکن است به اين سبب باشد که در کتاب هاي تاريخي و ادبي کهن اشاره اي به هفت سين نشده و از دورهً قاجاريه است که درباره باورها و رفتارها و رسم هاي عاميانهً مردم تحقيق و بحث و اظهار نظر آغاز شده است. نمي دانيم که آيا پيش از قاآني هم شاعري هفت سين را در شعر خود آورده است؟ سين ساغر بس بود ما را در اين نوروز روز گو نباشد هفت سين رندان دُرد آشام را هفت سين هفت سين به معناي هفت قلم شيئي كه نام آنها با حرف «س» (سين) آغاز ميشود، يكي از اجزاي اصلي آيينهاي سال نو است كه بيشينهي ايرانيان آن را برگزار ميكنند. اين اقلام سنتاً در سفرهي هفت سين چيده و به نمايش گذاشته ميشوند. اين سفرهاي است كه هر خانوادهاي بر روي زمين (يا بر روي ميز) در اتاقي كه معمولاً به ميهمانان گرامي اختصاص داده شده ميگسترد و اين اقلام بر روي آن قرار داده ميشود: در بالاي سفره (در دورترين فاصله از در) آينهاي گذاشته ميشود، كه در دو طرف آن شمعدانهايي داراي شمع نهاده شده (سنتاً مطابق با شمار فرزندان خانواده)، در پايين آن نسخهاي از قرآن (از شاهنامه يا ديوان حافظ نيز استفاده ميشود)، تُنگي كه معمولاً حاوي يك ماهي طلايي (بسياري از خانوادهها يك كوزه آب باران را كه قبلاً جمع آوري شده و/ يا كاسه آبي كه حاوي برگ سبز انار، نارنج، يا شمشاد است نيز ميافزايند)، ظرفهاي حاوي شير، گلاب، عسل، شكر، و (1، 3، 5 يا 7 عدد) تخم مرغ رنگآميزي شده گذاشته ميشود. مركز سفره عموماً با گلداني از انواع گلها، معمولاً سنبل و شاخههاي بيدمشك فروگرفته ميشود. كنار آن، سبزه و دستكم شش قلم ديگر كه با حرف سين آغاز ميشوند (تشريح شده در زير)، ظرفي حاوي ميوه (سنتاً سيب، پرتقال، انار، و به)، چند نوع نان (اغلب شيرين)، ماست و پنير تازه، شيرينيهاي گوناگون، آجيل (مخلوط خشك و بو داده شدهي تخمهاي نخودچي، خربزه، گندم برشته، برنجك، و فندق و گردو، كه همگي با كشمش آميخته شدهاند) قرار داده ميشود. اقلام سيندار سنتاً عبارتاند از: 1. سبزه، يعني، گندمي (يا جو، گاهي نيز عدس) كه به بلندي چند اينچ درون قطعه پارچهي سفيدِ نازكِ پيچانده شده به گرداگرد كوزهاي گلي روييده است (امروزه سبزه در يك ظرف سفالين كمگود رويانده ميشود)؛ 2. سپند (اسفند)، تخم سداب كوهي كه اغلب در يك بخورسوز گذاشته ميشود و درست پس از آغاز سال سوزانده ميشود؛ 3. سيب، پيشتر ياد شد؛ 4. سكه، چند عدد سكهي نو؛ 5. سير (سابقاً همراه با ريشههايي كه براي شباهت دادن به شرابههاي رنگين، قرمز رنگ ميشدند)؛ 6. سركه؛ 7. يك كاسه سمنو (شيرازيها و كردها سمني ميگويند). اين فقرهي آخر بدين شيوه تهيه ميشود: مقدار مناسبي گندم براي سه روز در آب (ترجيحاً آب باراني كه براي اين منظور فراهم شده) خيسانده ميشود و سپس بر روي يك سيني فلزي پهن گرديده و با پارچهاي سفيد پوشانده ميشود. هنگامي كه گندم اندكي روييد، بر روي تختهاي سنگي يا چوبي خُرد و بعد درون هاون كوبيده ميشود و شيرابهي آن با آب داغ، روغن و آرد مخلوط گرديده و همهي آن به وسيلهي زنان (هيچ مرد بالغي مجاز با مشاركت در اين فرايند نيست) به آهستگي پخته ميشود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 19 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
دانشگاه آزاد اسلامی جشن مهرگان مهر يا ميترا (در اوستا و پارسي باستان «ميـثْـرَه»، در سانسكريت «ميـتْـرَه»)، ايزد نامآورِ روشنايي، پيمان، دوستی و محبت، و ایزد بزرگ دين و آيين مهری است. بخش مهم و بزرگی از اوستا به نام «مهر یَـشت» در بزرگداشت و ستایش این ایزد بزرگ و کهن ایرانی سروده شده است. مهر یشت، دهمین یشت اوستا و از لحاظ مضمون همراه با فروردین یشت، کهنترین بخش آن بشمار میرود. مهر یشت از نگاه اشارههای نجومی و باورهای کیهانی از مهمترین و نابترین بخشهای اوستا است و کهنترین سند در باره آگاهی ایرانیان از کروی بودن کره زمین از بند 95 همین یشت فرا دست آمده است. از مهر یشت تا به امروز 69 بند کهن و 77 بند افزوده در عصر ساسانی، بازمانده است. مهر یشت در متن اصلی به نظم سروده شده و از کهنترین شعرهای بدست آمده ایرانی دانسته میشود. این یشت دلکش، سرشار از نیروی شاعرانه و سرچشمه سرودهای ایرانی در وصف دو ویژگی ارزشمند و اصیل ایرانیان یعنی راستی و پهلوانی دانسته میشود: «میستاییم مهرِ دارنده دشتهای پهناور را؛ او که آگاه به گفتار راستین است، آن انجمنآرایی که دارای هزار گوش است، آن خوشاندامی که دارای هزار چشم است، آن بلندبالای برومندی که در فرازنای آسمان ایستاده و نگاهبانی نیرومند و بخواب نرونده است..» (اوستای کهن، همان، صص 35 تا 56). با اينكه در گردونه مهر، هزاران جنگافزار جای دارد؛ اما اينها همه برای مبارزه با دشمنان راستی و پيمانشكنان بكار گرفته میشود و در رويارويی با مردمان او مهربانترين است: «… او كه به همه سرزمينهای ايراني، خانمانی پُر از آشتی، پُر از آرامی و پُر از شادی میبخشد.» (اوستای کهن، همان، بند 4، ص 35). نام «میثْـرَه» یک بار هم در «گاتها»ی زرتشت آمده که در آنجا به معنای «خویشکاری دینی» بکار رفته است (اوستا، گزارش استاد جلیل دوستخواه، جلد دوم، ص 1057). به اعتقاد فردیناند يوستی در «نامنامه ايرانی»، «ميثْـرَه» در اصل به معنای «روشنايیِ هميشگی» است (Justi, Ferdinand; Iranisches Namenbuch, Hildesheim, 1963) و اين معنا با روشنايیِ هميشگیِ ستاره قطبی ارتباطی كامل دارد. اما بعدها و بر اثر جابجايی ستاره قطبي، مفهوم «روشنايی هميشگی» به خورشيد و پرتوهای آن داده شد و در ادبيات فارسي «مهر» نام ديگری براي خورشيد دانسته شد. در بند 113 مهریشت، میترا و اهورا با یکدیگر ادغام شده و به گونه «میترا اهورا» آمده است. نام اصلی مهرگان "متراکانا" یعنی "متعلق به مهر" بوده است. مهر به معنای فروغ خورشید، مهربانی ودوستی است. جشن مهرگان آن گاه كه سالنماي زرتشتيان روز مهر از ماه مهر را نشان ميدهد ، مهرگاني ديگر از راه ميرسد. مهرگاني از راه ميرسد كه اگرچه امروز تنها يكي از جشنهاي ماهيانه زرتشتيان به شمار ميرود اما ديروز شكوهش با نوروز برابري ميكرد و گسترهي آن به سبب پيوندش با آيين مهر و ميترا از خاور تا باختر اين كرهي خاك را درنورديده بود و صد افسوس كه با تمام اين فر و شكوه در هزار توي تاريخ پرفراز و نشيب اين سرزمين، گرد فراموشي بر رخسار گرفت و امروز تنها اقليتي ديني در داخل و اقليتي قومي در خارج از كشور اين ميراث كهن را نگاهبانند . در سالنماي زرتشتيان هر روز ماه، نامي دارد كه نامهاي دوازده ماه نيز در ميان آنها ديده ميشود و يكي شدن نامهاي روز و ماه جشن گرفته ميشده است. در ميان جشنهاي ماهيانه، دو جشن تيرگان و مهرگان مناسبتي حماسي و ملي دارند و هر دو يادآور نجات و رهايي مردمانند. در تيرگان مرزهاي ايران را كه در پي شكست از توران ميرفت تا به تنگي دل مردمانش شود، پرتاب تيري كه از جان آرش نيرو ميگرفت به فراخي رسانيد. و در مهرگان پايههاي سلطنت ضحاك ماردوش كه ماران شانههايش از مغز جوانان خورش ميكردند ، با فرياد دادخواهي آهنگري كاوه نام لرزيدن گرفت و با افراشته شدن درفش كاوياني و خيزش ايرانيان به رهبري فريدون، 1000 سال ستم و بيداد ضحاك تازي به پايان رسيد دژ ضحاک در هشترود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
جغرافیای جشن نوروز جشن ایرانی نوروز امروزه در کشورهای گوناگون به عنوان جشن رسمی برگزار می شود. در برخی دیگر کشورها، نوروز با وجود رسمی نبودن هر ساله شمار فراوانی از مردم آن ها اقدام به برگزاری این جشن ایرانی می کنند. همانند سوریه که جشن نوروز نزد کرد های ساکن سوریه از اعتبار و احترام ویژه ای برخوردار است. نوروز در تاجیکستان جشن نوروز برای مردم تاجیکستان بویژه بدخشانیان تاجیکستان جشن ملی نیاکان است و از آن به عنوان رمز دوستی و زنده شدن کل موجودات یاد میکنند و به نام خیدیر ایام یعنی جشن بزرگ معروف است. مردم تاجیکستان به ویژه بدخشانیان تاجیک در ایام عید نوروز خانه را پاک کرده و به اصطلاح خانه تکانی میکنند، همچنین ظروف خانه را کاملا" شسته و تمیز میکنند تا گردی از سال کهنه باقی نماند و برابر رسم دیرینه نوروز قبل از شروع عید نوروز بانوی خانه وقتی که خورشید به اندازه یک سر نیزه بالا آمد دو جارو را که سرخ رنگ است و در فصل پاییز از کوه جمع آوری کردهاند و تا جشن نوروز نگاه داشتهاند در جلوی خانه راست میگذارند. چون رنگ سرخ برای این مردم رمز نیکی و پیروزی و برکت است. پس از طلوع کامل خورشید هر خانوادهای میکوشد هر چه زودتر وسایل خانه را به بیرون آورده و یک پارچه قرمز را بالای سردر ورودی خانه بیاویزد که این معنی همان رمز نیکی و خوشی ایام سال را در داخل خانه مرتب چیده و با باز کردن در و پنجره به نوعی هوای نوروزی و بهاری را که معتقدند حامل برکت و شادی است وارد خانه نماید. در این سرزمین پختن شیرینی ویژه و غذاهای متنوع جزء رسم و رسوم این ایام است، همچنین برگزاری مسابقاتی از قبیل، تاب بازی، تخم مرغ بازی، کبک جنگی، خروس جنگی، بزکشی، کشتی محلی نیز در این ایام به شادی آن میافزاید و یکی از غذاهای معروف این ایام باج نام دارد در این غذا کله پاچه گوسفند را با گندم پخته و دیگران را با آن مهمان میکنند. نوروز در افغانستان نوروز در افغانستان یا به عبارتی در بلخ و مرکز آن مزار شریف هنوز به همان فر و شکوه پیشین برکزار میشود. در روزهای اول سال همه دشتهای بلخ ودیوار و پشت بامهای گلی آن پر از گل سرخ میشود گویی بلخ سبدی از گل سرخ است یا به عبارتی مانند اجاق بزرگی که در آن لاله میسوزد این گل فقط در بلخ به وفور و کثرت میروید و از این رو جشن نوروز و جشن گل سرخ هر دو به یک معنی به کار میرود. در اولین روز عید نوروز علم امام علی با مراسم خاص و با شکوهی در صبح آن روز برافراشته میشود. با افراشته شدن آن جشن نوروز نیز رسما" آغاز میشود و تا چهل شبانه روز ادامه مییابد و در این چهل شبانه روز حاجتمندان و بیماران برای شفا در پای این علم مقدس به چله مینشینند. گفته شده بسیاری از بیماران لاعلاج در زیر همین علم شفا یافته اند. مردم این سرزمین بر این باورند که اگر بر افراشته شدن علم به آرامی و بدون لرزش و توقف از زمین بلند شود سالی که در پیش است نیکو و میمون است. از آیین و رسم نوروزی در سرزمین بلخ میتوان به شستشوی فرشهای خانه و زدودن گرد و غبار پیش از آمدن نوروز و انجام مسابقات مختلف از قبیل بزکشی، شتر جنگی، شتر سواری، قوچ جنگی و کشتی خاص این منطقه اشاره نمود. نوروز در ترکیه عثمانیان یا مردم ترکیه امروز عید نوروز را به عنوان یکی از معدود ایام جشن میگرفتند. در این روز حکیم باشی معجون مخصوصی که (نوروزیه) نامیده میشد جهت پادشاهان و درباریان تهیه مینمود که گفته شده است این معجون از چهل نوع ماده مخصوص تهیه میشده است که شفابخش بسیاری از بیماریها و دردها بوده و باعث افزایش قدرت بدنی میشده است. مردم این سرزمین نوروز را آغاز بهار طبیعت و شروع تجدید حیات و طراوت در جهان و برخی روز مقدس در مقابل شب قدر و شب برائت و برخی عامل اتحاد و همبستگی و حتی آن را زادروز امام علی و تعیین ایشان به خلافت و سالروز ازدواج ایشان با فاطمه دانسته اند. آیینهای نوروزی در کابل نوروز در مناطق کردنشین عراق و ترکیه نوروز تا نخستین سالهای تشکیل جمهوری ترکیه در میان ترکان ترکیه پایدار ماند و سپس رفته رفته اهمیت پیشین خود را از دست داد و تنها در مناطق کردنشین و در پارهای از مناطق شمال رسم وآیین نوروز موجودیت خود را حفظ کرده است. کردهای ترکیه سالها برای به رسمیت شناخته شدن نوروز در این کشور تلاش کردند. اکنون نوروز در ترکیه تعطیل رسمی بهشمار میرود. نوروز در جمهوری آذربایجان یکی از جشنهای بزرگ مردم اران (جمهوری آذربایجان) نوروز است. در جمهوری آذربایجان درباره پیدایش جشن نوروز اسطورهها و افسانههای گوناگونی نقل شده است. مثلا" در روایتی آمده است، سیاوش پسر کیکاووس به کشور افراسیاب سفر میکند افراسیاب از وی به نحو قابل توجهی پذیرایی میکند و حتی دخترش را به عقد وی در میآورد و سیاوش به یاد سفرش از دیار افراسیاب دیوار بخارا را بنا میکند. ولی دشمنان که از این امر ناخرسند بودهاند میان سیاوش و افراسیاب را بر هم زده به طوری که افراسیاب تصمیم به قتل سیاوش میگیرد و پس از کشته شدن سیاوش دستور میدهد جنازهاش را روی کنگرههای دیوار بخارا قرار دهند. زرتشتیان جسد وی را برداشته و در قدمتگاه دروازه شرقی دفن میکنند و مرثیههای بسیاری در وصف سیاوش و مرگش سرودند به طوری که این مرثیهها بین مردم گسترش یافت و در همین سیاوش مرثیهها روز دفن سیاوش را زرتشتیان نوروز نامیدند. مردم اران به واسطه اعتقادات شدید به آیین و مراسم نوروز برای با شکوه تر انجام شدن جشن نوروز برای این مراسم تدارک ویژهای میبینند. از قبیل: سرودن ترانهها پیش از نوروز، تدارک بساط شادی ایام نوروز، تهیه لوازم و مواد مورد نیاز سفره نوروز، تهیه چیستانهای نوروزی، ستایش و نفرینهای نوروزی، پند و امثال نوروزی، اعتقادات نوروزی، عادات نوروزی، تماشای نوروزی،آزردنیهای نوروزی و انجام آیین و مراسم نوروزی. درمیان مردم اران رسم بر این است پیش از رسیدن نوروز پوشاک نو خریده به خانه و حیاط سر و سامان داده فرش و پلاس نو بافته و به استقبال نوروز میروند، در رابطه با عید نوروز جای مهمی به اعتقادات و فالها داده میشود به طوری که در شب چهارشنبه سوری دختران نو رسیده در ته دل فالی گرفته و و مخفیانه پشت درنیمه باز به انتظار ایستاده و اگر در این هنگام حرف خوب و موافقی بشنوند آرزویشان برآورده شده و اگر حرف نامناسبی میشنیدند نیتشان عملی نمیگشته است. بنابر این برمبنای آیین عید مردم از بد گویی و حرف نامناسب دوری میجویند. در میان عادات نوروزی مراسم خاطره انگیزی همچون ارسال خوان سمنو، انداختن کلاه پوستین به درها، آویزان کردن کیسه و توبره از سوراخ بام در شب عید و درخواست تحفه عید در این سرزمین موسوم است. نوروز در قزاقستان مردم قزاقستان نوروز را اعتدال بهاری میدانند و بر این باورند که در این روز ستارههای آسمانی به نقطه ابتدایی میرسند و همه جا تازه میشود و روی زمین شادمانی بر قرارمیشود. همچنین قزاقها معتقدند که نوروز آغاز سال است و در میان آنان عبارات زیبایی دربارهٔ نوروز وجود دارد. نوروز روزی است که یک سال منتظرش بودهاند نوروز روزی است که خیر بر زمین فرود آمده و بالاخره نوروز روزی است که سنگ نیلگون سمرقند آب میشود: در شب سال تحویل تا شب قزیر صاحبخانه دو عدد شمع در بالای خانه اش روشن میکند وخانه اش را خانه تکانی کرده و چون مردم قزاق باور بر این دارند که تمیز بودن خانه در آغاز سال نو باعث میشود افراد آن خانه دچار بیماری و بدبختی نشوند آنان بر این مساله ایمان دارند و آن را هر ساله رعایت میکنند. در شب نوروز دختران روستایی قزاق با آخرین گوشت باقیمانده از گوشت اسب که سوقیم نام دارد غذایی به نام اویقی آشار همراه با آویز میپزند و از جوانهایی که دوستشان دارند پذیرایی میکنند. آنان نیز در قبال آن به دختران آینه و شانه و عظر هدیه میکنند که آن را سلت اتکیتر مینامند و به معنی علاقه آور میباشد. در عید نوروز جوانان یک اسب سرکش را زین کرده و عروسکی که ساخته دست خودشان است با آویز زنگولهای به گردنش درساعت سه صبح که ساعتی معین از شب قزیر است رها نموده تا از این طریف مردم را بیدار نمایند. عروسک در حقیقت نمادی از سال نو است که آمدن خود را سوار بر اسب به همه اعلام میکند. نوروز برای قزاقها بسیار مقدس بوده و اگر در این روز باران یا برف ببارد آن را به فال نیک گرفته و معتقدند سال خوبی پیش رو خواهند داشت. در عید نوروز مردم لباس نو و سفید به تن میکنند که نشانه شادمانی است. دید و بازدید اقوام دراین ایام با زدن شانهها به یکدیگر از آیین و رسوم مردم قزاق در ایام عید نوروز میباشد، همچنین پختن غذایی به نام نوروز گوژه (کوژه = آش) که تهیه آن به معنی خداحافظ با زمستان و غذاهای زمستانی است و از هفت نوع ماده غذایی تهیه میشود در این ایام جزو آیین و رسوم این سرزمین میباشد. مسابقات معروفی نیز در ایام نوروز در قزاقستان برگزار میشود که از مهمترین آنان میتوان به (قول توزاق) اشاره نمود که بین گروههای مرد و زن برگزار میشود. اگر برنده زنها باشند قزاقها معتقدند آن سال خوب و پربرکتی است اگر مردها پیروز شوند آن سال نامساعد خواهد بود. از دیگر مسابقات میتوان به کوکپار برداشتن بز از مکانی مشخص توسط سواران، آودار یسپاق، قیزقوو و آلتی باقان اشاره نمود. در عصر نوروز نیز مسابقه آیتیس آغاز میشود که مسابقه شعر و شاعری است. نوروز در ترکمنستان در کشور ترکمنستان طبق رسم قدیم و جدید دوبار در سال جشن نو گرفته میشود. یکی از این جشنها با استناد به تقویم میلادی که به تایید سازمان ملل رسیده به عنوان جشن بین المللی (سال نو) شناخته میشود و دیگری برگزاری عید نوروز به نشانهٔ احیای دوبارهٔ آداب و رسوم دیرینه مردم ترکمنستان است. مردم ترکمنستان عقیده دارند زمانی که جمشید به عنوان چهارمین پادشاه پیشدادیان بر تخت سلطنت نشست آن روز را نوروز نامیدند. مردم ترکمنستان دراین ایام با پختن غذاهای معروف نوروزی مانند: نوروز کجه، نوروز بامه، سمنی (سمنو) و اجرای بازیهای مختلف توسط جوانان ترکمن حال وهوای دیگری به این جشن و شادی میدهند. در ایام نوروز مسابقات مختلفی در ترکمنستان برگزار میشود که میتوان به مسابقات اسب دوانی، کشتی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی، خروس جنگی، شاخ زنی میش ها، شطرنج بازی، مهره بازی، تاب بازی اشاره نمود. دید و بازدید در ایام نوروز در میان مردم ترکمن از جایگاه و منزلت خاصی برخوردار میباشد. نوروز در قرقیزستان عید نوروز در قرقیزستان تنها یک روز آن هم در روز اول یا دوم فروردین ماه است که به 29 روز یا 30 روز بودن اسفند بستگی دارد. اگر اسفند 29 روز باشد اول فروردین و اگر 30 روز باشد در روز دوم فروردین برگزار میشود. تا قبل از فروپاشی شوروی سابق این مراسم به دست فراموشی سپرده شده بود ولی پس از فروپاشی دوباره حیات یافت و هر ساله با شکوهتر از سال قبل برگزار میشود. مراسم جشن این روز را در شهرها دولت تدارک میبیند و در روستاها بزرگان و ریش سفیدان در برگزاری آن دخالت دارند. در شهرها در میادین بزرگ و در روستاها در بیابانهای اطراف این جشن برگزار میشود. در قرقیزستان در این روز پختن غذاهای معروف قرقیزی مثل (بش بارماق) مانته برسک و کاتما مرسوم است که به صورت رایگان بین حاضران در جشن پخش میشود. در قرقیزستان در این روز افزون بر جشن برگزاری یکسری مسابقات از قبیل سوارکاری و غیره نیز مرسوم است و به گونه چشمگیری در این روز مسابقات دنبال میشود و جوایز ارزندهای به نفرات برتر داده میشود. == افسانه غذای عید قرقیزهااما == «کوجه سومولوک» افسانه خاص خود را دارد: سالها و سالها پیش در میان کوهها روستای کوچکی بود. در این روستا زن بیوهای زندگی میکرد که به زحمت از عهده سیر کردن شکم بچههایش بر میآمد. یک روز که در خانه چیزی برای خوردن نمانده بود و بچهها از شدت گرسنگی به گریه افتاده بودند، زن برای آرام کردن بچهها وانمود کرد قصد پختن غذا را دارد و به همین دلیل دور از چشم بچهها چند قلوه سنگ را توی دیگ پر از آب قرار داد و دیگ را هم روی اجاق گذاشت: «گریه نکنید، غذا رو بار گذاشتم؛ پختنش زیاد طول نمی کشه». بچهها که این حرف مادر ساکتشان کرده بود تا شب به انتظار غذا نشستند، اما آنقدر از غذا خبری نشد که آخر سر خواب شان برد. شکم خالی اجازه تا صبح خوابیدن را به بچهها نداد. آنها قبل از طلوع آفتاب بیدار شده و سراغ غذا را گرفتند. مادر که گیج شده بود، از سر ناچاری رفت سر اجاق و در دیگ را برداشت که یکهو دید سنگها بدل به غذای خوشبویی شدهاند که با محصولات زراعی مختلف درست میشود.... زن و بچهها که سر سفره نشستند، این احساس به آنها دست داد که سر سفره عید نشسته اند... و از آن روز سومولوک به غذای نوروزی قرقیزها بدل شد. نوروز در پاکستان در پاکستان نوروز را عالم افروز یعنی روز تازه رسیده که با ورود خود جهان را روشن و درخشان میکند مینامند. در میان مردم این سرزمین تقویم و روز شمار و یا سالنمای نوروز از اهمیت خاصی برخوردار است. بدین جهت گروهها و دستههای مختلف دینی و اجتماعی در صفحات اول تقویمهای خود به تفسیر و توضیح نوروز و ارزش و اهمیت آن میپردازند و این تقویم را در پاکستان (جنتری) مینامند. از آداب و رسوم عید نوروز در میان مردم پاکستان میتوان به خانه تکانی و یا به عبارتی پاکیزه کردن خانه و کاشانه و پوشیدن لباس و تهیه نمودن انواع شیرینی مثل (لدو) گلاب حامن، رس ملائی، کیک، برفی، شکرپاره، کریم رول، سوهن حلوا، و همچنین پختن غذاهای معروف این ایام و عیدی دادن و گرفتن و دید و بازدید اقوام اشاره نمود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 موضوع تحقیق: چگونگی به وجود آمدن جشن مهرگان 1 موضوع تحقیق: چگونگی به وجود آمدن جشن مهرگان 1 موضوع تحقیق: چگونگی به وجود آمدن جشن مهرگان 1 موضوع تحقیق: چگونگی به وجود آمدن جشن مهرگان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
جشن سده واژه سده : بيشتر دانشمندان نام سده را گرفته شده از صد مي دانند. ابوريحان بيروني مي نويسد: “سده گويند يعني صد و آن يادگار اردشير بابكان است و در علت و سبب اين جشن گفته اند كه هرگاه روزها و شب ها را جداگانه بشمارند، ميان آن و پايان سال عدد صد بدست مي آيد و برخي گويند علت اين است كه در اين روز زادگان كيومرث، پدر نخستين، درست صدتن شدند و يكي از خود را بر همه پادشاه گردانيدند” و برخي برآنند كه در اين روز فرزندان مشي و مشيانه به صد رسيدند و نيز آمده : “شمار فرزندان آدم ابوالبشر در اين روز به صد رسيد .” نظر ديگر اينكه سده معروف، صدمين روز زمستان از تقويم كهن است، زمستان در تقويم كهن 150 روزه و تابستان 210 روزه بوده است و برخي گفته اند كه اين تسميه به مناسبت صد روز پيش از به دست آمدن محصول و ارتفاع غلات است. زنده ياد استاد مهرداد بهار معتقد است كه واژه سده از فارسي كهن به معني پيدايش و آشكار شدن آمده و آن را برگزاري مراسمي به مناسبت چهلمين روز تولد خورشيد (يلدا) دانسته و مي نويسد: … جشن سده سپري شدن چهل روز از زمستان و دقيقا در پايان چله بزرگ قرار دارد. البته به جشني ديگر كه در دهم دي ماه برگزار مي شده و كمابيش مانند جشن سده بوده هم بايد توجه كنيم كه در آن نيز آتش ها مي افروختند. اگر نخستين روز زمستان را پس از شب يلدا – تولد ديگري براي خورشيد بدانيم، مي توان آنرا هماهنگ با جشن گرفتن در دهمين و چهلمين روز تولد، آيين كهن و زنده ايراني دانست. (در همه استان هاي كشور و سرزمين هاي ايراني نشين، دهم و چهلم كودك را جشن مي گيرند) و اين واژه “ sada”(اسم مونث) كه به معني پيدايي و آشكار شدن است ، در ايران باستان sadok و در فارسي ميانه sadag بوده و واژه عربي سذق و نوسذق (معرب نوسده) از آن آمده است. پيشينه اسطوره اي پيدايش آيين و جشن سده: از اسطوره هاي جشن سده تنها يكي به پيدايش آتش اشاره دارد. فردوسي مي گويد: هوشنگ پادشاه پيشدادي، كه شيوه كشت و كار، كندن كاريز، كاشتن درخت … را به او نسبت مي دهند، روزي در دامنه كوه ماري ديد و سنگ برگرفت و به سوي مار انداخت و مار فرار كرد. اما از برخورد سنگها جرقه اي زد و آتش پديدار شد. هم در كتاب “التفهيم” و هم “آثارالباقيه” ابوريحان، از پديد آمدن آتش سخني نيست بلكه آنرا افروختن آتش بر بامها مي داند كه به دستور فريدون انجام گرفت و در نوروزنامه آمده است كه : “آفريدون … همان روز كه ضحاك بگرفت جشن سده برنهاد و مردمان كه از جور و ستم ضحاك رسته بودند، پسنديدند و از جهت فال نيك، آن روز را جشن كردندي و هر سال تا به امروز، آيين آن پادشاهان نيك عهد را در ايران و دور آن به جاي مي آورند.” نوشتههای رضا مرادی غياث آبادی در زمينه فرهنگ ايران باستان و اخترباستانشناسیچه عاملي مانع گسترش جشن سده در ايران است؟ يكي از ويژگيهاي مهم جشنهاي ايراني در اين است كه برخلاف بسياري از ملل گوناگون، برگرفته از دستورهاي ديني و مذهبي نبوده و بيشتر از پديدههاي اقليمي، اجتماعي و كيهاني تأثير پذيرفتهاند. اما همواره و در طول زمان، پيروان برخي اديان كوشش كردهاند تا جشنهاي مهم و گسترده را به هر شكل ممكن به دين دوستداشته خود پيوند زنند، به آن رنگ و بوي مذهبي بدهند و جامهاي تازه بر تن آن بپوشانند. يكي از تازهترين چنين تغييرات و تحريفهايي، انتساب جشن سده به سنت ديني زرتشتيان است. پيش از اين در مقاله «جشن سده» به اين نكته پرداختم كه اين آيين يكي از كهنترين جشنهاي شناختهشده و ملي ايران است كه متعلق به همه مردم و منحصر به هيچيك از اقوام و اديان نيست. از اين جشن در هيچيك از متون زرتشتي نامي برده نشده و تا چند سال اخير توسط آنان برگزار نميشده است. از همين روي دانسته ميشود كه جشن سده بر خلاف خواست موبدان زرتشتي عصر ساساني و دورههاي پس از آن بوده است. اما در دوران معاصر و همزمان با توجه و علاقه روزافزون جوانان ايران به آيينها و فرهنگ ملي، خوشبختانه زرتشتيان نيز تصميم گرفتند تا اين جشن را مانند بسياري از ديگر مردمان ايراني برگزار كنند. متأسفانه اين تصميم نيكو بگونه نامناسبي به اجرا در آمد: نخست اينكه اينان كوشش كردند به همگان بباورانند كه جشن سده سنت ديني آنان بوده، از ديرباز آنرا برگزار كرده و تنها آنان هستند كه اين جشن را برگزار ميكنند. دوم اينكه در برگزاري مراسم، به شيوههاي كهن و مردمي آن بيتوجهي نشان دادند و اجراي آنرا در انحصار موبدان قرار داده و ديگران را موظف كردند تا تنها تماشاگر مراسم باشند. سوم اينكه با اجراي دعاخواني و سخنرانيهاي مقامات سياسي، جايگاه اين مردميترين جشن ايراني را به مراسمي مذهبي و سياسي كه اجراي آن در اختيار گروهي خاص است، تنزل دادند. چهارم اينكه تمامي سنتهاي مردمي، ترانهها، سرودها، بازيهاي گروهي، نمايشهاي همگاني و ديگر آيينهاي آنرا به كنار گزاردند و به دعا و موعظه پرداختند. چنين شيوهاي علاوه بر تحريف تاريخ و فرهنگ، موجب شده است كه جوان جستجوگر و دوستدار فرهنگ كهن كه آگاهي كمتري از مناسبتهاي ملي و شيوههاي برگزاري آن در نواحي گوناگون دارد، چنين بپندارد كه براي گراميداشت آيين نياكان، تنها راه ممكن شركت در چنين مراسمي است. اينان كه نميدانند شيوه اصيل و كهن برگزاري سده، نه در گرد آمدن بر حلقه مراسم ساختگي روحانيان، كه در فراواني شمار آتشها در هر كوي و برزن، و بر فراز هر كوه و بام است؛ با شور بسيار به چنين مراسمي ميشتابند و آنگاه است كه وقتي با دربان و كارت شناسايي و مزاحمتها روبرو ميشوند، خسته و نااميد باز ميگردند و خود را سرزنش ميكنند كه نتوانستهاند آيين نياكان را پاس دارند. از سوي ديگر، چنين تبليغي كه «اين مراسم خاص زرتشتيان است و ديگران حق ورود ندارند»، موجب شده تا عدهاي ديگر كه تصور ميكنند شكل درست برگزاري مراسم به همين گونه است و قصد برگزاري مستقل آنرا دارند، آنگاه كه براي اجراي مراسم و دريافت «مجوز» به مقامات مسئول مراجعه ميكنند، با پاسخ «شما زرتشتي نيستيد» روبرو ميشوند. در واقع بهانهاي نيز بدست «اعطا كنندگان مجوز» افتاده است. باز از سوي ديگر، متأسفانه عدهاي عجولانه و بدون بررسي كافي چنين گفته و نوشتهاند كه چون از جشن سده در هيچيك از متون زرتشتي نامي برده نشده است، پس اين جشن اصلاً آييني ايراني نيست و از كشورهاي ديگر به ايران آمده است. به گمان اين نگارنده، اينكه همميهنان زرتشتي تصميم گرفتهاند جشن سده را به مانند ديگر مردمان كرمان و خراسان و لرستان و كردستان و نواحي ديگر، برگزار كنند، تصميمي بسيار شايسته و نيكوست. اما ديني جلوه دادن اين جشن، برگزاري آن به شيوهاي ساختگي، دخالت دادن موبدان و شخصيتهاي سياسي در آن و انحصار برگزاري آن تنها در يك مكان، از موانع جدي گسترش اين جشن ملي و كهن ايران است و جا دارد جوانان و دوستداران باورهاي نياكان به اين نكته توجه داشته باشند كه همه جشنها و مناسبتهاي ايراني، در ذات خود داراي چنين ويژگياي هستند كه «براي برگزاري آنها نيازي به روحاني و نيازي به اجازه و كسب تكليف از هيچ شخصي نيست».
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 96 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 جشن انقلاب اسلامي: سال ها از پي هم سپري مي شوند نسل ها از پي نسل ها مي آيند و مي روند اما همچنان نقاط عطف تاريخ انقلاب اسلامي در تار و پود اين مرز و بوم در لا به لاي كتاب ها، در سينه انقلابيون و يا در امولسيون فيلم هاي رنگي و روفته آرشيوها خودنمايي مي كند (googel ، تلاش مردم به جشن انقلاب، همشهري). در سالروز پيروزي انقلاب اسلامي پرواز هزاران بادكنك و بالن هاي رنگي و بارش گل و كاغذهاي رنگي از چرخبال ها بر فراز ميدان آزادي روز 22 بهمن بر شادي حضور نوجواناني كه در جمع خانواده هاي خود به ميدان آزادي، استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي را فرياد مي كنند مي افزايد. رها شدن كبوتران سفيدي كه همانند پرچم ايران رنگ شده پيش از سخنراني رئيس جمهور ايران آسمان ميدان آزادي را جلوه اي ديگري مي بخشد. 3 Pocharkhen (thternet version oftlamshahri pailys supplement in , googel) در جشن انقلاب اسلامي برگزاري جنگ موسيقي سنتي، نورافشاني، جنگ شادي در سينما بهاران، تجليل از خانواده هاي معظم شهدا، برپايي نمايشگاه عكس از روزهاي انقلاب، مراسم شبي با قرآن و ايستگاههاي صلواتي را داريم (googel ، شادي در جشن انقلاب، همشهري). بيانات امام خميني (ره) براي برگزاري جشن انقلاب اسلامي: اين اعياد سالگرد انقلاب عظيم اسلامي است و براي ملت ايران و بلكه مسلمانان عالم يك عيد است اسلام توانست اين افتخار را بدست آورد كه بر سيطره سلطه قدرتهاي چپاولگر و جهانخواه پنجه بيندازد و يك ملت را نجات دهد. دهه فجر يادبود حيات دوباره ملت ايران و كشور عزيز ماست. مردم اين ايام را جشن مي گيرند و حق دارند جشن بگيرند شما عزيزان من! بدانيد؛ در دنيا هم هر جا مسلمانان آگاه و بيداري وجود دارند نسل جوان، زبدگان و نخبگان فرهنگي و سياسي آنها هم اين جشن را جشن خودشان محسوب مي كنند و اين بيداري را به نفع خود مي دانند (تلاش مردم به جشن انقلاب، بيانات) 3 آيت الله حائزي شيرازي، با تأكيد بر توجه ويژه به حضور خردسالان در جشن انقلاب اسلامي گفت: براي برگزاري جشن هاي انقلاب بايد از خردسالان شروع كنيم تا به 70 ساله ها برسيم. وي سرود ويژه خردسالان را موفق ترين سرودها در تأثيرگذاري برشمرد و با تأكيد بر لزوم ساخت سرودهاي انقلابي ويژه خردسالان، اظهار داشت: سرودهاي ما بايد گوياي اين باشد كه ما انسانيم و سيادت ديگران را نمي پذيريم و براي شكستن بت ها آمده ايم و بت جديد تأسيس نمي كنيم. نماينده ولي فقيه در استان فارس، با تأكيد بر لزوم برگزاري با شكوه جشن هاي دهه فجر، از اين جشن ها به عنوان جشن پيروزي عقل بر جهل ياد كرد و گفت: يك جشن موفق آن است كه صورت جشن به تنهايي نباشد و جشن نمائي و تظاهر به جشن نباشد بلكه از عمق وجود سرچشمه بگيرد ( 4 googel ، شادي در جشن انقلاب، ايسنا).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 26 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا پروتکل های تشریفات ،جشن ها و مراسم در رویداد های ورزشی مقدمه در رویداد های بزرگ ورزشی ، جشن ها و مراسم زیر برگزار می گردد : مراسم حمل مشعل مراسم اهتزاز پرچم مراسم افتتاحیه مراسم اختتامیه مراسم حمل مشعل Carring of flam روشن نمودن آتشدان بزرگ در ورزشگاه بزرگ المپیک از المپیک 1928 آمستردام آغاز شد. حمل مشعل به صورت امدادی از المپیک 1936 برلین با ایده پرفسور کارل دیم دبیر کل بازی های برلین انجام شد. نخستین سفر مشعل به وسیله هواپیما از دشت یونان از بازیهای المپیک 1956 ملبورن صورت گرفت. ادامه مراسم حمل مشعل در المپیک های اخیر مراسم حمل مشعل در قاره ها و کشور های مختلف توسط قهرمانان نامی جهان و هنر پیشه ها و شخصیت های معروف حمل شده است و فرصت بسیار خوبی را برای ایجاد فضای تبلیغی مناسب برای بازی های المپیک ، در سطح جهان فراهم نموده است.