لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 16 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بسم الله الرحمن الرحيم موضوع دانشمندان رياضي ايراني دانشمنداني که راجع به آن ها خواهيم خواند 1-حکيم عمر خيام 2-محمد بن موسي خوارزمي حکيم عمر خيام امام غياث الدين ابوالفتح عمر بن ابراهيم خيام نيشابوري يکي از حکما و رياضي دانان و شاعران بزرگ ايران در اواخر قرن پنجم و اوايل قرن ششم است. سال ولادت او دقيقاً مشخص نيست. او در شهر نيشابور به دنيا آمد. به اين علت به او خيام مي گفتند که پدرش به شغل خيمه دوزي مشغول بوده است . او از بزرگترين دانشمندان عصر خود به حساب مي آمد و داراي هوشي فوق العاده بوده و حافظه اي نيرومند و قوي داشت. در دوران جواني خود به فراگيري علم و دانش پرداخته به طوري که در فلسفه، نجوم و رياضي به مقامات بلندي رسيد و در علم طب نيز مهارت داشته به طوري که گفته شده او سلطان سنجر را که در زمان کودکي به مرض آبله گرفتار شده بود معالجه کرد . او به دو زبان فارسي و عربي نيز شعر مي سرود و در علوم مختلف کتابهاي با ارزشي نوشته است. خيام در زمان خود داراي مقام و شهرت بوده است و معاصران او همه وي را به لقبهاي بزرگي مانند امام، فيلسوف و حجة الحق ستوده اند. او در زمان دولت سلجوقيان زندگي مي کرد که قلمرو حکومت آنان از خراسان گرفته تا کرمان، ري، آذربايجان و کشورهاي روم، عراق و يمن و فارس را شامل مي شد . خيام معاصر با حکومت آلپ ارسلان و ملکشاه سلجوقي بود. در زمان حيات خيام حوادث مهمي به وقوع پيوست از جمله جنگهاي صليبي، سقوط دولت آل بويه، قيام دولت آل سلجوقي و... . خيام بيشتر عمر خود را در شهر نيشابور گذراند ودر طي دوران حيات خود فقط دو بار از نيشابور خارج شد سفر اول براي انجام دادن مراسم حج و سفر دوم به شهر ري و بخارا بوده است. خيام در علم نجوم مهارتي تمام داشت به طوري که گروهي از منجمين که با او معاصر بودند در بناي ساختن رصد خانه سلطان ملکشاه سلجوقي همکاري کردند و همچنين به درخواست سلطان ملکشاه سلجوقي تصميم به اصلاح تقويم گرفت که به تقويم جلالي معروف است. خيام در دوران زندگي خود از جهت علمي و فلسفي به معروفيت رسيد و مورد احترام علما و فيلسوفان زمان خود بود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
باغهاي ايراني - هندسه، ساختار و نظام منبع:کشاورزتنها باغهاي ايراني تركيب و شكلشان را از تعريف هندسي و ساختاري خود و از تطبيق نظامهاي پايدارشان يافتهاند. هندسه همچون نقشي كه در شكلگيري معماري ايراني دارد شالوده شكلگيري باغ نيز بهشمار ميآيد، تا آنجا كه مهمترين ويژگي و شاخصه باغ ايراني فضاي به غايت هندسي، منظم و از پيش طراحي آنهاست. اين شالوده هندسي در انتزاع مفاهيم، مباني و عناصر شكلدهنده باغ و نحوه تركيب اين عناصر و اجزاء كه در نهايت به ارايه شكل كلي آن ميانجامد نقش دارد. از سويي ديگر مجموعهاي از نظامها را نيز ميتوان باز شناخت كه در شكلگيري باغ مؤثرند. اين نظامها مجموعهاي از قاعدهها و اساس فكري، آداب طراحي و نحوه زندگي و حيات مردمان تا روشهاي نظمبخشي به فضاها را شامل ميگردند. برخي از اين نظامها همچون نظام مالكيت زمين، نظام اقتصادي و معيشتي و نظام اجتماعي، فراتر از آنكه بر شكلگيري باغ تاثير ميگذارند، شكل كلي سكونتگاهها و محيطهاي انساني را تعيين ميكنند و برخي از آنها بيشتر مختص شكلگيري فضاهاي معمارانه و آنچه بيشتر مورد توجه ما است يعني باغ ميگرداند. مجموعه اين نظامها هنگامي كه در ارتباط با هم قرار ميگيرند و يا صحيحتر اينكه بگوييم بر هم منطبق ميگردند، با مدد از آنچه از محيط طبيعي و مصنوع در اختيار ميگيرند و با در نظر داشتن اصول، هندسه و هنجارهاي معماري ايراني در محدودهاي تعريف شده نمادي از فردوس برين را شكل ميبخشند. اگر صحبت و بررسي آن مجموعه نظامهايي كه همچون نظام اقتصادي و نظام اجتماعي در سطحي كلان و در عرصه زيست مردمان تاثير گذارند را به فرصتي ديگر واگذاريم و اميد داشتهباشيم كه بتوانيم نقش آنها را در شكلگيري باغ مورد كنكاش قرار دهيم كه در جاي خود بسيار با اهميت است، بايد به مجموعهاي از نظامها همچون نظام اقتصادي، نظام كاركردي، نظام آبياري و نظام گياهي و همچنين نظام استقرار سخن به ميان آوريم. هر كدام از اين نظامها، اصول و قواعد مدرن اما نانوشتهاي بودهاست كه تعريف، طرحريزي، شكلريزي و شكلگيري بخشي از باغ را در ارتباط با ديگر بخشها به سامان ميرسانده، تا آنجا كه هيچ باغ ايراني شكل نگرفته مگر آنكه مجموعه اين نظامها تحت ساختار و هندسه كلي و نيز هنجار شكلبخشي فضاي معماري ايراني، عناصر و اجزاء و عرضهها را بطور توأمان در نظم خود آورده باشد. آنچه تذكر آن بجاست توجه به اين نكته است كه آنچه نظامهاي باغ دانسته ميشوند به مانند اصول معماري ايراني كه قابل بازشناسي اما غير قابل تفكيكاند، نه مفاهيمي جداي از هم كه جلوهها و وجوهي از تعريف مفهوموار باغاند و در اصل خود جزء بخشي از تعريف يكپارچه از موضوع دانسته نميشوند. بديهي است كه اين مجموعه نظامها، ابزار امروز ما براي شناخت هر چه دقيقتر باغ هستند و تصور اينكه هركدام از آنها به تنهايي وجود خارجي داشته باشند چندان صحيح نيست. شايد بتوان گفت اين نظامها كه در ارتباط با هندسه و ساختار فضايي معماري و باغسازي ايراني معني مييابند روايتي هندسي از موضوع مورد نظر همچون زمين، آب و گياهند. آشنایی با باغهای ایرانی آشنایی با باغهای ایرانی سفر > ایرانگردی - فاطمه حیدری - هما ایرانی بهبهانی: باغ ایرانی به عنوان یک ساختار کامل، بیانگر رابطه تنگاتنگ میان بستر فرهنگی و طبیعی است و نشانهای از سازگار نمودن و همسو کردن نیازهای انسان و طبیعت است. در گذشته باغ ایرانی بروز توان نهفتة محیط و ادراک پیچیدگیهای آن بود. خالق باغ با اتکا به دانش تجربی خود فضایی را ایجادمیکرد که باعث بقا و پویایی بستر طبیعی میشد. باغهای تاریخی از آثار مهم گذشته در ایران، به خاطر ارزشهای چند گانه محیطی، سودمندی و زیباییشناسی که کلیه حواس پنجگانه را درگیر میکند به عنوان میراث ملی و سندی با ارزش از هویت تاریخی و فرهنگی بایست شناسایی، فهرستبندی و به طور پویا و پیوسته حفاظت و نگهداری گردد. آغاز انتظامبخشی به باغ را باید در زمان هخامنشیان جستجو نمود. در باغهای سلطنتی پاسارگاد (قرن 6 قبل از میلاد) با توجه به شبکه منظم مسیر سنگفرش آبروها میتوان ادعا نمود که شکل چهار باغ و نظم چهار قسمتی در اینجا به ظهور رسیده است و در دوران پس از اسلام منشاء باغهای چهار قسمتی اسلامی بوده است. more آشنایی با باغ گیاهشناسی در دوره ساسانی ( 633-224 م) باغسازی گسترش فراوانی مییابد. جایگاه والای طبیعت در تفکر زرتشت به ویژه پرستش آب موجب گردید تا علاوه بر انتظام انسانی در باغ چشماندازها و انتظام بستر طبیعی نیز مطرح گردد. باغ قصرهای این دوره همانند تخت سلیمان و کاخ فیروزآباد بیستون در بسترهای طبیعی جذاب مانند دریاچه و چشمه مکانیابی گردیدند. تنوع هندسی مشخصترین ویژگی باغهای این دوره است. انتظامهای محوری، مرکزی و چهار بخشی در باغهای این دوره دیده میشود. با استقرار تمدن اسلامی در دوره بنیامیه در سامره و اندلس باغهایی احداث گردیدند که همچنان باغهای ساسانی مورد الگو برداری قرار گرفته بود. بسیاری از محققین با شکوهترین عصر باغسازی در ایران را در دوره صفوی میدانند. در این دوران باغات در گستره شهر به عنوان عنصر شکلدهنده ساختار فیزیکی شهر بودند و همچون منظومهای سبز تمامی ساختار شهر را تحت تاثیر قرار میدادند. باغسازی در دوران صفویه از قزوین شروع شد. این شهر به عنوان پایتخت صفوی انتخاب گردید و به صورت باغ شهر سازمان یافته بود که اکنون از باغهای درباری بجز چند ساختمان چیزی باقی نمانده است. در زمان شاه عباس، پایتخت از قزوین به اصفهان تغییر مکان داد. در اصفهان از همنشینی فضاهای شهری، خیابان، میدان و باغ ساختار هندسی این باغ شهر شکل گرفت. میدان نقش جهان به شکل مستطیل و خیابان چهارباغ به صورت خطی عمود بر رودخانه زاینده رود، 2 عنصر اصلی شکل دهندة شهر اصفهان بودند. در واقع نظام کالبدی شهر از تقاطع دو محور چهار باغ و رودخانه شکل گرفت. سیر تحول طراحی باغ در دوره صفویه نیز هماننده زنجیرهای به دورة تیموریان مرتبط بوده و در دوران قاجاریه به علت ارتباطات فرهنگی گسترده ایران با اروپا نشانههایی از الگوی باغسازی اروپایی در باغهای ایران نفوذ کرد و در دوران پهلوی به علت سهولت تردد بین ایران و دیگر کشورهای اروپایی احداث باغها و پارکهای اروپایی و یا آمیخته ای از آنها رواج یافت. ابتداییترین و سادهترین اصل هندسی باغ ایجاد محوری در میانه باغ و به موازات طول آن میباشد. بطور معمول دو طرف این محور درختان سایهانداز کاشته شده است. هندسه باغ از تقسیمات راست گوشه تشکیل شده است. مهمترین این تقسیمات، انتظام چهار بخشی است. انتظام باغ بر اساس هندسه محوری و تقارن است. این انتظام در قالیهای ایرانی نیز قابل جست و جو میباشد و عناصر این انتظام (آب، گیاه و معماری) در نگارگری ایرانی موجوداند و تصویری ایدهآل از باغ ایرانی را ارائه میدهند. شکل باغ ایرانی شامل انتظام آب، انتظام گیاه و انتظام معماری است. اغهای ایرانی ترکیب و شکلشان را از تعریف هندسی و ساختاری خود و از تطبیق نظامهای پایدارشان یافتهاند. هندسه همچون نقشی که در شکلگیری معماری ایرانی دارد شالوده شکلگیری باغ نیز بهشمار میآید، تا آنجا که مهمترین ویژگی و شاخصه باغ ایرانی فضای به غایت هندسی، منظم و از پیش طراحی آنهاست. این شالوده هندسی در انتزاع مفاهیم، مبانی و عناصر شکلدهنده باغ و نحوه ترکیب این عناصر و اجزاء که در نهایت به ارایه شکل کلی آن میانجامد نقش دارد.هندسه باغ ایرانی اصلی مهم در باغسازی ایرانی است. توجه به اشکال هندسی و ایجاد اشکال مربع برای ساده نشان دادن اجزاء باغ و تعیین محل دقیق کاشت درختان به گونه ای که ردیف درختان از هر طرف دیده شود، دارای اهمیتی خاص بوده است. درباغ ایرانی تأکید بر میان آسة اصلی است. گذرگاهی چهار جانب باغ را دور میزند. مسیرهای فرعی، باغ را به باغچهها تقسیم میکند و باغچهها کرتها را در بر دارند.(شیوه ی باغ آرایی و عناصر تشکیل دهنده ی باغ ایرانی،طاهره نصر). ویژگی باغها : ١- دیوار محصور دورشان دارند => درونگرا بودن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 42 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 ايران در حاشيه توسعه نايافتگي و پاسخ هاي ايراني • از لابه لاي اين همه قيل و قال تاريخي، آن چه اهميت فراوان دارد و نمي توان از ذکر آن پرهيز کرد، نقشي است که اسلاف لايه هايي از روشنفکران ايران (به تعبير خودشان روشنفکران ديني) در شکست مشروطه و ابتر ماندن فرآيند توسعه و مدرنيزاسيون در ايران ايفا کردند. به باور من اهميت اين انسان هاي دوزيست در سترون کردن جنبش هاي تحول خواه و نوجوي وطني، به مراتب از مهندسان مسلمان جواني که نيکفر تصوير کرده است، بيشتر است ... اخبار روز: http://www.iran-chabar.de/ سهشنبه ۴ بهمن ۱٣٨۴ - ۲۴ ژانويه ۲۰۰۶ در مفهوم توسعه در انگاره ي سيستم ها، فرآيند توسعه با تفکيک و تمايز زيرسيستم ها و نيز خودبسندگي در آن ها تعريف و مشخص مي شود. به عبارت ديگر، توسعه فرآيندي است که چنانچه در تقدير تاريخي جامعه اي بگنجد، مي تواند به تفکيک و تمايز پهنه هاي مختلف جامعه (هم چون پهنه ي قدرت، فرهنگ، هنر، ورزش، اقتصاد، دين، دانش، ... و دست 2 آخر پهنه ي زندگي فردي) و نيز استقلال آن ها بينجامد. در اين چشم انداز، توسعه مفهومي مثبت و مدرن است که از طريق توليد و انباشت اطلاعات (عقلانيت تکنولوژيک و عقلانيت دمکراتيک) عمل مي کند و مي تواند از طريق تحول در سيستم (ارگانيزه شدن، خودبسندگي و مينياتوريزه شدن)، به پيشرفت و کارآمدتر شدن آن کمک کند. برخي توسعه را به درون زا و برون زا تقسيم کرده اند و به نظر، منظورشان اين است که در توسعه ي درون زا فرآيند توسعه در و از درون خود جامعه شروع مي شود، و چنان چه غير از اين باشد، توسعه برون زا خواهد بود. در تکميل اين ادعا به مدل هايي هم چون کره ي جنوبي، تايوان و هنگ کنگ به عنوان نمونه هايي از فرآيند توسعه ي برون زا و به مدل هايي چون امريکا، انگليس و هند به عنوان نمونه هايي از توسعه ي درون زا اشاره مي شود. اما در عين حال مي توانيم توسعه را به توسعه ي فعال يا پيشرو و توسعه ي غير فعال يا پس رو نيز تقسيم کنيم. در اين ترمينولوژي، منظورمان از توسعه ي پيشرو آن است که فرآيند توسعه بدون وجود يک، يا چند "ديگري" توسعه يافته (الگو) در حال تجربه است، در حالي که در توسعه ي پس رو، يک يا چند ديگري توسعه يافته وجود دارد. مدل هايي چون امريکا 3 و اروپا نمونه هاي از توسعه ي پيش رو هستند و مدل هايي چون کره ي جنوبي و هند نمونه هاي از توسعه ي پس رو. با اين دو تعريف و به کمک انگاره ي سيستم ها، فرآيندهاي توسعه را در پهنه هاي مختلف مي توان به ۴ دسته ي متمايز تقسيم و تفکيک کرد: ۱- فرآيندهاي توسعه ي درون زا و پيش رو. ۲- فرآيندهاي توسعه ي درون زا و پس رو. ۳- فرآيندهاي توسعه ي برون زا و پيش رو. ۴- فرآيندهاي توسعه ي برون زا و پس رو. از اين منظر به باور من، کشورهاي (سيستم ها) مختلف در پهنه ها (زيرسيستم ها) ي مختلف از مدل هاي توسعه اي متفاوتي ممکن است برخوردار باشند. براي مثال و به طور مشخص پهنه ي ورزش ? به ويژه فوتبال- در کشورهاي در حال توسعه يا توسعه نايافته - و حتي بسيار فقير ? ممکن است از شرايط بسيار متفاوتي نسبت به ديگر پهنه ها برخوردار باشد، که يکي از دلايل آن به احتمال، مي تواند امکان بيشتر و آسان تر اعمال استاندارهاي جهاني بر اين پهنه ها باشد. در مقايسه با زير سيستم ورزش، زير سيستم هاي ديگر، به علت نبود استانداردهاي جهاني (زير سيستم دين و زير سيستم آموزش 4 و پرورش)، يا کمبود اين استانداردها (زير سيستم قدرت)، يا وجود مشکلات فراوان براي اعمال آن ها (زير سيستم حقوق و زير سيستم قدرت) از توسعه کمتري برخورداند(۱). توسعه در ايران به باور من، روند مدرنيزاسيون و فرآيندهاي توسعه اي که ايران تا کنون در پهنه هاي مختلف تجربه کرده است، با وجود قيل و قال ها خسته کننده و حتي خودستايي هاي تهوع آوري که برخي ملي گراها و سنتي ها در پي آنند، توسعه اي برون زا و پس رو بوده است. به عبارت ديگر، ايران در فرآيند توسعه جهاني، کشوري حاشيه اي به حساب مي آيد، از اين رو، مدرنيزاسيون و توسعه، در پهنه هاي مختلف، همواره به طور مستقيم يا غير مستقيم در سايه و پيرو گفتمان هاي مسلط مرکز شکل گرفته است. اين گزاره هم در مورد جريان هاي چپ و ليبرال ايراني صادق است، که به طور مستقيم اما با تاخيري قابل درک انعکاس گفتمان غالب مرکز بوده اند، و هم در مورد جريان هاي مذهبي و ملي گرا، که واکنشي انفعالي بوده اند به آن چه در مرکز مي گذرد و از اين نظر بايد آن ها را انعکاس غير مستقيم گفتمان مرکز به حساب آورد. از اين رو،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 81 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
به نام خدايي كه خالق همه ي اين زيبايي هاست در معماری ایرانی و در شکلگیری فضاهای مختلف و بخصوص فضاهای مسکونی، مسائل اعتقادی و خاص ایرانیان تأثیرگذار بوده است. یکی از این ویژگیها، احترام به زندگی خصوصی و حرمت قائل شدن برای آن است. دیگری عزت نفس ایرانیان است که این نیز به نحوی در خانههای ایرانی قابل مشاهده است. به شهادت تاريخ معماري اسلامي، خانه هايي كه مسلمانان براي خود بنا مي كردند بنوعي امتداد و گسترش مسجد تلقي مي شد. خانه هايي كه سادگي و طهارت مسجد را استمرار مي بخشيد. فرش هايي كه انسان با كفش هرگز بر آن پاي نمي گذارد. خلوت اتاقهاي عاري از هرگونه تجمل كه ميان خانه و مسجد پيوندي معنوي برقرار مي سازد خانه های ايراني خانه همان نگینی است که روزگاری در سرزمین مان پشت به دیوارهای ستبر کاهگلی و رو به حیاطی هر چند کوچک ، در دل خویش می نمود و همه زندگی خود را - چه زیبا و چه ملال آور ، برای ساکنین خود نگه می داشت و در دل بافتی محلی، متشکل از طبقات اجتماعی مختلف ، قرار می گرفت . گرچه رو به بیرون نداشت ، اما دل در بیرون داشت . همه ضخامت آن دیوار ها نمی گذاشت اهالی محل از حال هم بی خبر بمانند و اجتماعات مردمی در مسجد و حسینیه و چارسوق های بازار شکل می گرفت . خانه ، شکل تبلور فضای خصوصی در معماری ایران است .شکل این خانه در گذشته ، دارای خصوصیاتی مشترک در پهنه سرزمین ایران بوده است . بنای آن به صورت مجموعه ای یک تا دو طبقه ، گرداگرد حیاطی غالبا با حوضی در وسط بوده. این خانه سر به تو دارد . تمامی پنجره ها رو به حیاط باز می شوند و از زندگی پر جوش و خروش بیرون سر باز می زنند . شکل خانه نشأت گرفته از مقتضیات جوی ، زندگی خانوادگی و تعهدات دینی اسلامی است . مشکلات جوی همچون روزهای گرم تابستان و شبهای نسبتا خنک را در این خانه های سنتی با تمهیداتی مرتفع ساخته اند . قسمت های مختلف خانه برای زمان های متفاوتی از روز و سال مناسب اند . اتاق ها رو به حیاط باز می شوند و اغلب پنجره ای به بیرون خانه نیست .شکل بلند دیوارها و گودی حیاط ، میزان تابش نور آفتاب را بر آن محدود می کند . در شبهای تابستان ، آنگاه که همه بر بام خانه ها خفته اند ، هوای خنکی که در بام مسطح خانه جریان می یابد به راحتی به سوی حیاط راه می گشاید و در ساعات روز خنکای آن ، بر کف حیاط پرتو افکن گشته ، به یاری خنک شدن خانه می آید . اتاقها توسط حفاظهای مشبک و پنجره های رنگین با نوری نه تیره نه روشن تزئین شده اند . تاريخچه به نظر می رسد معماری در تعین بخشیدن جامع به روحیات مردم یك عصر و بیان نسبت انسان با عالم درون و بیرونش (هرچند نمادین و انتزاعی) تواناتر از هنرهای دیگر بوده و همچون آینه ای علاوه بر تجلی دادن نیازهای معنوی و مادی انسانها، كیفیت و كمیت زیست آنها را با زبانی خاص نمایانده است. شاید بارزترین جلوه معمارانه بشر، خانه و خانه سازی باشد: انسان پس از این که از غارها بیرون آمد و به زراعتگری پرداخت و از شکارچی سرگردان به کشاورز مستقر تبدیل شد، به ایجاد خانه اندیشید. خانه برای آدمیان در طول عصرها و نسل های متمادی، همیشه در بردارنده مفاهیمی بس والا و برین بوده است. سکونت در غار از آن روی که بشر آن را با دست های خود نساخته بود و نمی توانست وی را از بلایای طبیعی صیانت کند و ضمنأ بخشی از طبیعت ِیله و رهای پیرامون بود، هرگز تعلق خاطری برای وی ایجاد نمی کرد و انسان آن را بخشی و حصه ای از روح خود نمی دانست و نمی شمرد. به مرور زمان که انسان ها بی هم بودن و بی هم ماندن را- به گونه ای شهودی- مهم ترین درد خود تلقی کردند و دریافتند که هرگز نمی توانند بی مساعدت یکدیگر به رابطه های معنی دار بیندیشند و اندیشه و احساس خود را گردآورند، به خانه اندیشیدند. خانه و خانه سازی از این زمان به بعد، به مثابه حوالتی تاریخی برای بشر تلقی شد. به خصوص اقوامی که از موهبت اقلیم حاصل خیز هم برخوردار شده بودند، امر محتوم حیات ذوقی و زیست متعارف خود را در خانه سازی به جریان انداختند و به خانه و خانه داشتن به عنوان موهبتی که می توان بر آن تکیه کرد و افتخار نمود نگریستند. بشر در فرآیندِ خانه سازی به جایی رسید که هر قومی را که در این صناعت فرخنده جایگاه جمیلی داشت، به دیده تحسین می نگریست و صاحب تمدن می دانست. واژه خانه در طول روزگاران، چنان با عناصر حیاتی وجود انسان آمیخت که خانه دار شدن را عین سکونت خاطر و خانه به دوشی و خانه خرابی را نهایت درماندگی دانستند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
ثبت احوال در ايران: تحليلي از وضعيت قوانين مربوطه ژوئيه 2005 13 مجموعه اطلاعاتي يونيسف ايران- سال 2005 ثبت تولد در ايران تحليلي از وضعيت قوانين مربوطه يونيسف بهداشت، آموزش، برابري و پشتيباني براي هر كودك پيشرفت انسانيت For every child Health, Education, Equality, Protection ADVANCE HUMANITY ثبت احوال در ايران: تحليلي از وضعيت قوانين مربوطه ژوئيه 2005 2 تعريف: "ثبت ولادت" به معني ثبت رسمي تولد يك كودك در يك فرايند اداري دولتي است كه شاخهاي خاص از دولت هماهنگكننده آن ميباشد. اين مدركي دائمي و رسمي از وجود يك كودك است. مقدمه چرا ثبت احوال؟ ثبت ولادت يكي از حقوق اصلي انساني و وسيلهاي ضروري براي حفاظت از حق هويت هر كودك است. در سال 2000 ميلادي، حدود 50 ميليون كودك در سراسر جهان- بيش از دو پنجم متولدان- ثبت نشده بودند. در ايران در سال 1997 ميلادي آمارگيري خوشهاي شاخص چندگانه (MICS, MOH-UNICEF) نشان داد كه 13 درصد تولدها به ثبت نميرسند. ثبت احوال، بركنار از اينكه اولين نشانه پذيرش قانوني وجود يك كودك است، پايه و اساس تحقق شماري از حقوق و يك نياز عملي نيز ميباشد. از آن جمله ميتوان به موارد زير اشاره كرد: تضمين دسترسي به مراقبتهاي بهداشتي؛ تضمين دسترسي به ايمنسازي و واكسيناسيون؛ تضمين ثبت نام كودك در مدرسه در سن مناسب؛ اجراي قوانين مربوط به حداقل سن اشتغال، كه منجر به ناكام ماندن تلاشها براي جلوگيري از كار كودكان ميشود؛ مقابله موثر با مشكل ازدواج اجباري دختران قبل از رسيدن به سن قانوني و بدون ارائه مدرك اثبات سن؛ تضمين حمايت ويژه از كودكاني كه با قانون در تعارض هستند تا قانونا و عملا با آنها به عنوان يك فرد بزرگسال رفتار نشود؛ حمايت از افراد جوان در مقابل انجام خدمت نظام و مشموليت نظام وظيفه قبل از رسيدن به سن قانوني؛ تضمين حق تابعيت كودك، در هنگام تولد و در سنهاي بالاتر؛ حمايت از كودكاني كه بطور غير قانوني جابجا شدهاند و حمايت از آن كودكاني كه مجددا به خانواده باز ميگردند؛ گرفتن گذرنامه، بازكردن حساب بانكي، گرفتن اعتبار بانكي، راي دادن و يافتن اشتغال. اگر چه ثبت احوال تضميني براي آموزش، بهداشت، حمايت و مشاركت نيست، اما نبود آن باعث ميگردد تا حاشيهنشينان اجتماعي از اين حقوق اساسي محروم شوند. ثبت احوال در ايران: تحليلي از وضعيت قوانين مربوطه ژوئيه 2005 3 يك نظام ثبت احوال فعال، علاوه بر موارد مربوط به حمايت از كودكان، به هر كشور امكان ميدهد تا يك بانك اطلاعاتي به روز و مطمئن براي برنامه ريزي داشته باشد. اين هم براي نظام برنامه ريزي دولتي خوب است و هم براي نهادهاي اداري محلي كه مسئول برقراري خدمات اجتماعي از قبيل آموزش، بهداشت و غيره هستند. ايران در سال 1355 قانون ثبت احوال را به تصويب رساند. قانون صراحت دارد كه تمام ولادتها بايد ظرف 15 روز به ثبت برسد. وزارتخانههاي كشور، دادگستري و امور خارجه عهدهدار اجراي اين قانون هستند. تعداد مطلق ثبت ولادتها در سال 2003 ميلادي در جدول زير آمده است. جدول 1: تعداد ولادتهاي ثبت شده در سال 2003 ميلادي شهري روستايي كل 768845 402728 1171573 اگرچه آمارگيري خوشهاي شاخص چندگانه (MICS) نشان ميدهد كه نرخ ثبت ولادت 87% است، اما ارزيابي كشوري متداول سازمان ملل متحد در سال 2003 ميلادي ناهمگونيهاي گستردهاي را در بين مناطق مختلف نشان ميدهد. نظام ثبت احوال در مناطق دور افتاده روستايي هنوز با مشكلات بسياري روبرو است. حل مشكلاتي كه از عدم ثبت كودكان پيش ميآيد از توان يك سازمان واحد خارج است. در مناطق دور دست مادران و پدران خود از مزاياي شهروندي بي خبرند چه رسد به منافعي كه از ثبت ولادت كودكانشان نصيب آنها ميشود. با اين همه، يك برنامه سيار دو ماهه در پنج شهرستان سيستان و بلوچستان در سال 2004 ميلادي ميزان ثبت ولادت را به سه برابر همان مدت در سال 2003 ميلادي افزايش داد. ثبت احوال در ايران: تحليلي از وضعيت قوانين مربوطه ژوئيه 2005 4 جدول 2: ثبت ولادت در 5 شهرستان از استان سيستان و بلوچستان نام شهرستان تعداد ثبت ولادت در يك دوره دوماهه سال 2003 ميلادي تعداد ثبت ولادت در همان دوره دوماهه در سال 2004 1 سراوان 1040 2024 2 چابهار 1270 4979 3 ايرانشهر 1355 2917 4 نيكشهر 1109 1908 5 سرباز 840 3611 كل 5614 15455 مشخص شده كه عدم ثبت ولادتها هم به عدم ثبت ازدواجها (به ويژه در ميان قبيلههاي كوچنشين) و هم به عدم دسترسي به ادارات ثبت احوال در مناطق دور دست و دشوار روستايي مربوط ميشود. براي مثال، در استان سيستان و بلوچستان كه داراي 36 شهرستان است، 16 شهرستان فاقد ادارات ثبت احوال هستند. موانع قانوني كودكاني كه پدران غير ايراني دارند، هزينه ثبت احوال و محدوديتهاي فرهنگي مربوط به نامگذاري زود هنگام كودك از ديگر مشكلات ثبت ولادت هستند. برنامه سيار بخاطر تمركززدايي و در دسترس قرار دادن امكانات ثبت احوال در مناطق دور دست روستايي توانست برنامه موفقي باشد. سابقه پيمان نامه حقوق كودك در ايران ماده 7 پيمان نامه حقوق كودك چنين ميگويد: تولد كودك بلافاصله پس از به دنيا آمدن ثبت ميشود و از حقوقي مانند حق داشتن نام، كسب تابعيت و در صورت امكان شناسايي والدين و قرار گرفتن تحت سرپرستي آنها برخوردار ميباشد. كشورهاي طرف پيمان نامه اين حقوق را مطابق با قوانين ملي و تعهدات خود طبق اسناد بينالمللي مربوطه در اين زمينه، خصوصا در مواردي كه كودك در صورت عدم اجراي آنها آواره محسوب گردد، لازم الاجرا تلقي خواهند كرد. پيمان نامه حقوق كودك در 14 شهريور 1370 توسط نمايندگان دولت جمهوري اسلامي ايران امضا شد و در اسفند 1372 با ملاحظاتي كلي به تصويب مجلس شوراي اسلامي رسيد. ايران اين حق را براي خود محفوظ دانست تا از اجراي مفاد يا بندهايي از پيمان نامه حقوق كودك كه با قوانين محلي و استانداردهاي اسلامي مغايرت دارد خودداري نمايد. در 25 خرداد 1373 جمهوري اسلامي ايران به پيمان نامه حقوق كودك پيوست و پيمان نامه از تاريخ 21 مرداد سال 1373 لازم الاجرا شد. ماهيت كلي اين ملاحظات به اين معني است كه ايران ميتواند از پيمان نامه پيروي كند بدون آنكه قوانين و سياستهاي ملي موجود را كه در ارتباط با كودكان است تغيير يا تحكيم نمايد. اما از آنجايي كه دولت ايران به بقا، پيشرفت، پشتيباني و مشاركت كودكان متعهد است، مدتهاست كه تصميم گرفته اين ملاحظات را مورد بازنگري و بازنويسي قرار دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 16 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بسم الله الرحمن الرحيم موضوع دانشمندان رياضي ايراني دانشمنداني که راجع به آن ها خواهيم خواند 1-حکيم عمر خيام 2-محمد بن موسي خوارزمي حکيم عمر خيام امام غياث الدين ابوالفتح عمر بن ابراهيم خيام نيشابوري يکي از حکما و رياضي دانان و شاعران بزرگ ايران در اواخر قرن پنجم و اوايل قرن ششم است. سال ولادت او دقيقاً مشخص نيست. او در شهر نيشابور به دنيا آمد. به اين علت به او خيام مي گفتند که پدرش به شغل خيمه دوزي مشغول بوده است . او از بزرگترين دانشمندان عصر خود به حساب مي آمد و داراي هوشي فوق العاده بوده و حافظه اي نيرومند و قوي داشت. در دوران جواني خود به فراگيري علم و دانش پرداخته به طوري که در فلسفه، نجوم و رياضي به مقامات بلندي رسيد و در علم طب نيز مهارت داشته به طوري که گفته شده او سلطان سنجر را که در زمان کودکي به مرض آبله گرفتار شده بود معالجه کرد . او به دو زبان فارسي و عربي نيز شعر مي سرود و در علوم مختلف کتابهاي با ارزشي نوشته است. خيام در زمان خود داراي مقام و شهرت بوده است و معاصران او همه وي را به لقبهاي بزرگي مانند امام، فيلسوف و حجة الحق ستوده اند. او در زمان دولت سلجوقيان زندگي مي کرد که قلمرو حکومت آنان از خراسان گرفته تا کرمان، ري، آذربايجان و کشورهاي روم، عراق و يمن و فارس را شامل مي شد . خيام معاصر با حکومت آلپ ارسلان و ملکشاه سلجوقي بود. در زمان حيات خيام حوادث مهمي به وقوع پيوست از جمله جنگهاي صليبي، سقوط دولت آل بويه، قيام دولت آل سلجوقي و... . خيام بيشتر عمر خود را در شهر نيشابور گذراند ودر طي دوران حيات خود فقط دو بار از نيشابور خارج شد سفر اول براي انجام دادن مراسم حج و سفر دوم به شهر ري و بخارا بوده است. خيام در علم نجوم مهارتي تمام داشت به طوري که گروهي از منجمين که با او معاصر بودند در بناي ساختن رصد خانه سلطان ملکشاه سلجوقي همکاري کردند و همچنين به درخواست سلطان ملکشاه سلجوقي تصميم به اصلاح تقويم گرفت که به تقويم جلالي معروف است. خيام در دوران زندگي خود از جهت علمي و فلسفي به معروفيت رسيد و مورد احترام علما و فيلسوفان زمان خود بود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 24 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
باغهاي ايراني - هندسه، ساختار و نظام منبع:کشاورزتنها باغهاي ايراني تركيب و شكلشان را از تعريف هندسي و ساختاري خود و از تطبيق نظامهاي پايدارشان يافتهاند. هندسه همچون نقشي كه در شكلگيري معماري ايراني دارد شالوده شكلگيري باغ نيز بهشمار ميآيد، تا آنجا كه مهمترين ويژگي و شاخصه باغ ايراني فضاي به غايت هندسي، منظم و از پيش طراحي آنهاست. اين شالوده هندسي در انتزاع مفاهيم، مباني و عناصر شكلدهنده باغ و نحوه تركيب اين عناصر و اجزاء كه در نهايت به ارايه شكل كلي آن ميانجامد نقش دارد. از سويي ديگر مجموعهاي از نظامها را نيز ميتوان باز شناخت كه در شكلگيري باغ مؤثرند. اين نظامها مجموعهاي از قاعدهها و اساس فكري، آداب طراحي و نحوه زندگي و حيات مردمان تا روشهاي نظمبخشي به فضاها را شامل ميگردند. برخي از اين نظامها همچون نظام مالكيت زمين، نظام اقتصادي و معيشتي و نظام اجتماعي، فراتر از آنكه بر شكلگيري باغ تاثير ميگذارند، شكل كلي سكونتگاهها و محيطهاي انساني را تعيين ميكنند و برخي از آنها بيشتر مختص شكلگيري فضاهاي معمارانه و آنچه بيشتر مورد توجه ما است يعني باغ ميگرداند. مجموعه اين نظامها هنگامي كه در ارتباط با هم قرار ميگيرند و يا صحيحتر اينكه بگوييم بر هم منطبق ميگردند، با مدد از آنچه از محيط طبيعي و مصنوع در اختيار ميگيرند و با در نظر داشتن اصول، هندسه و هنجارهاي معماري ايراني در محدودهاي تعريف شده نمادي از فردوس برين را شكل ميبخشند. اگر صحبت و بررسي آن مجموعه نظامهايي كه همچون نظام اقتصادي و نظام اجتماعي در سطحي كلان و در عرصه زيست مردمان تاثير گذارند را به فرصتي ديگر واگذاريم و اميد داشتهباشيم كه بتوانيم نقش آنها را در شكلگيري باغ مورد كنكاش قرار دهيم كه در جاي خود بسيار با اهميت است، بايد به مجموعهاي از نظامها همچون نظام اقتصادي، نظام كاركردي، نظام آبياري و نظام گياهي و همچنين نظام استقرار سخن به ميان آوريم. هر كدام از اين نظامها، اصول و قواعد مدرن اما نانوشتهاي بودهاست كه تعريف، طرحريزي، شكلريزي و شكلگيري بخشي از باغ را در ارتباط با ديگر بخشها به سامان ميرسانده، تا آنجا كه هيچ باغ ايراني شكل نگرفته مگر آنكه مجموعه اين نظامها تحت ساختار و هندسه كلي و نيز هنجار شكلبخشي فضاي معماري ايراني، عناصر و اجزاء و عرضهها را بطور توأمان در نظم خود آورده باشد. آنچه تذكر آن بجاست توجه به اين نكته است كه آنچه نظامهاي باغ دانسته ميشوند به مانند اصول معماري ايراني كه قابل بازشناسي اما غير قابل تفكيكاند، نه مفاهيمي جداي از هم كه جلوهها و وجوهي از تعريف مفهوموار باغاند و در اصل خود جزء بخشي از تعريف يكپارچه از موضوع دانسته نميشوند. بديهي است كه اين مجموعه نظامها، ابزار امروز ما براي شناخت هر چه دقيقتر باغ هستند و تصور اينكه هركدام از آنها به تنهايي وجود خارجي داشته باشند چندان صحيح نيست. شايد بتوان گفت اين نظامها كه در ارتباط با هندسه و ساختار فضايي معماري و باغسازي ايراني معني مييابند روايتي هندسي از موضوع مورد نظر همچون زمين، آب و گياهند. آشنایی با باغهای ایرانی آشنایی با باغهای ایرانی سفر > ایرانگردی - فاطمه حیدری - هما ایرانی بهبهانی: باغ ایرانی به عنوان یک ساختار کامل، بیانگر رابطه تنگاتنگ میان بستر فرهنگی و طبیعی است و نشانهای از سازگار نمودن و همسو کردن نیازهای انسان و طبیعت است. در گذشته باغ ایرانی بروز توان نهفتة محیط و ادراک پیچیدگیهای آن بود. خالق باغ با اتکا به دانش تجربی خود فضایی را ایجادمیکرد که باعث بقا و پویایی بستر طبیعی میشد. باغهای تاریخی از آثار مهم گذشته در ایران، به خاطر ارزشهای چند گانه محیطی، سودمندی و زیباییشناسی که کلیه حواس پنجگانه را درگیر میکند به عنوان میراث ملی و سندی با ارزش از هویت تاریخی و فرهنگی بایست شناسایی، فهرستبندی و به طور پویا و پیوسته حفاظت و نگهداری گردد. آغاز انتظامبخشی به باغ را باید در زمان هخامنشیان جستجو نمود. در باغهای سلطنتی پاسارگاد (قرن 6 قبل از میلاد) با توجه به شبکه منظم مسیر سنگفرش آبروها میتوان ادعا نمود که شکل چهار باغ و نظم چهار قسمتی در اینجا به ظهور رسیده است و در دوران پس از اسلام منشاء باغهای چهار قسمتی اسلامی بوده است. more آشنایی با باغ گیاهشناسی در دوره ساسانی ( 633-224 م) باغسازی گسترش فراوانی مییابد. جایگاه والای طبیعت در تفکر زرتشت به ویژه پرستش آب موجب گردید تا علاوه بر انتظام انسانی در باغ چشماندازها و انتظام بستر طبیعی نیز مطرح گردد. باغ قصرهای این دوره همانند تخت سلیمان و کاخ فیروزآباد بیستون در بسترهای طبیعی جذاب مانند دریاچه و چشمه مکانیابی گردیدند. تنوع هندسی مشخصترین ویژگی باغهای این دوره است. انتظامهای محوری، مرکزی و چهار بخشی در باغهای این دوره دیده میشود. با استقرار تمدن اسلامی در دوره بنیامیه در سامره و اندلس باغهایی احداث گردیدند که همچنان باغهای ساسانی مورد الگو برداری قرار گرفته بود. بسیاری از محققین با شکوهترین عصر باغسازی در ایران را در دوره صفوی میدانند. در این دوران باغات در گستره شهر به عنوان عنصر شکلدهنده ساختار فیزیکی شهر بودند و همچون منظومهای سبز تمامی ساختار شهر را تحت تاثیر قرار میدادند. باغسازی در دوران صفویه از قزوین شروع شد. این شهر به عنوان پایتخت صفوی انتخاب گردید و به صورت باغ شهر سازمان یافته بود که اکنون از باغهای درباری بجز چند ساختمان چیزی باقی نمانده است. در زمان شاه عباس، پایتخت از قزوین به اصفهان تغییر مکان داد. در اصفهان از همنشینی فضاهای شهری، خیابان، میدان و باغ ساختار هندسی این باغ شهر شکل گرفت. میدان نقش جهان به شکل مستطیل و خیابان چهارباغ به صورت خطی عمود بر رودخانه زاینده رود، 2 عنصر اصلی شکل دهندة شهر اصفهان بودند. در واقع نظام کالبدی شهر از تقاطع دو محور چهار باغ و رودخانه شکل گرفت. سیر تحول طراحی باغ در دوره صفویه نیز هماننده زنجیرهای به دورة تیموریان مرتبط بوده و در دوران قاجاریه به علت ارتباطات فرهنگی گسترده ایران با اروپا نشانههایی از الگوی باغسازی اروپایی در باغهای ایران نفوذ کرد و در دوران پهلوی به علت سهولت تردد بین ایران و دیگر کشورهای اروپایی احداث باغها و پارکهای اروپایی و یا آمیخته ای از آنها رواج یافت. ابتداییترین و سادهترین اصل هندسی باغ ایجاد محوری در میانه باغ و به موازات طول آن میباشد. بطور معمول دو طرف این محور درختان سایهانداز کاشته شده است. هندسه باغ از تقسیمات راست گوشه تشکیل شده است. مهمترین این تقسیمات، انتظام چهار بخشی است. انتظام باغ بر اساس هندسه محوری و تقارن است. این انتظام در قالیهای ایرانی نیز قابل جست و جو میباشد و عناصر این انتظام (آب، گیاه و معماری) در نگارگری ایرانی موجوداند و تصویری ایدهآل از باغ ایرانی را ارائه میدهند. شکل باغ ایرانی شامل انتظام آب، انتظام گیاه و انتظام معماری است. اغهای ایرانی ترکیب و شکلشان را از تعریف هندسی و ساختاری خود و از تطبیق نظامهای پایدارشان یافتهاند. هندسه همچون نقشی که در شکلگیری معماری ایرانی دارد شالوده شکلگیری باغ نیز بهشمار میآید، تا آنجا که مهمترین ویژگی و شاخصه باغ ایرانی فضای به غایت هندسی، منظم و از پیش طراحی آنهاست. این شالوده هندسی در انتزاع مفاهیم، مبانی و عناصر شکلدهنده باغ و نحوه ترکیب این عناصر و اجزاء که در نهایت به ارایه شکل کلی آن میانجامد نقش دارد.هندسه باغ ایرانی اصلی مهم در باغسازی ایرانی است. توجه به اشکال هندسی و ایجاد اشکال مربع برای ساده نشان دادن اجزاء باغ و تعیین محل دقیق کاشت درختان به گونه ای که ردیف درختان از هر طرف دیده شود، دارای اهمیتی خاص بوده است. درباغ ایرانی تأکید بر میان آسة اصلی است. گذرگاهی چهار جانب باغ را دور میزند. مسیرهای فرعی، باغ را به باغچهها تقسیم میکند و باغچهها کرتها را در بر دارند.(شیوه ی باغ آرایی و عناصر تشکیل دهنده ی باغ ایرانی،طاهره نصر). ویژگی باغها : ١- دیوار محصور دورشان دارند => درونگرا بودن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : ppt نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 62 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
به نام خدا پيش طرح الگوي اسلامي-ايراني پيشرفت 1 بسم الله الرحمن الرحيم 2 بخشهايي از بيانات مقام معظم رهبري در نخستين نشست انديشه هاي راهبردي مورخ 89/9/10 اين كار (سلسله نشستهاي انديشه هاي راهبردي) متعلق به اشخاص و مقامات نيست، كار متعلق به بنده نيست؛ اين كارِ همه است. همهى ما در زمينهى اين كارى كه دارد انجام مي گيرد، مسئوليت داريم. هر كدام به قدر توانائىهاى خودمان، ظرفيتهاى خودمان، سعه و شعاع قدرتى كه در اختيار ما هست، در اين زمينه مسئوليم، كه بايد انشاءاللَّه دنبال كنيم. بايستى حلقههاى فكرى تشكيل شود، روى اينها بحث شود، حلاجى شود، دفاع شود، اشكال بشود، انقلت و قلت طلبگى انجام بگيرد تا انشاءاللَّه به يك نتائجى برسيم. 3 تبيين صورت مسئله در اين طرح، به دنبال طراحي و تدوين الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت با مختصات و ويژگي هاي مد نظر مقام معظم رهبري هستيم كه براي شناخت بهتر مسئله،توجه به نكات زير ضروري است: تعريف الگو: اين الگو، يك نقشه جامع است كه به ما مي گويد به كدام طرف، به كدام سمت، براي كدام هدف داريم حركت مي كنيم. (كاركرد مد نظر الگو) تبيين ويژگي هاي كلي الگو: اين الگو يك نقشهى جامع است. وقتى ميگوئيم الگوى ايرانى - اسلامى، يعنى يك نقشهى جامع. بدون نقشهى جامع، دچار سردرگمى خواهيم شد؛ همچنان كه در طول اين سى سال، به حركتهاى هفت و هشتى، بىهدف و زيگزاگ مبتلا بوديم و به اين در و آن در زديم. گاهى يك حركتى را انجام داديم، بعد گاهى ضد آن حركت و متناقض با آن را - هم در زمينهى فرهنگ، هم در زمينهى اقتصاد و در زمينههاى گوناگون - انجام داديم! اين به خاطر اين است كه يك نقشهى جامع وجود نداشته است. 4 تبيين صورت مسئله كاركردهاي مورد انتظار از الگو به عنوان يك سند بالادستي : اين الگو، يك سند بالادستى خواهد بود نسبت به همهى اسناد برنامهاى كشور و چشمانداز كشور و سياستگذارىهاى كشور. يعنى حتّى چشماندازهاى بيستساله و دهساله كه در آينده تدوين خواهد شد، بايد بر اساس اين الگو تدوين شود؛ سياستگذارىهائى كه خواهد شد - سياستهاى كلان كشور - بايد از اين الگو پيروى كند و در درون اين الگو بگنجد. ويژگي منعطف بودن الگو : اين الگو، يك الگوى غير قابل انعطاف نيست. آنچه كه به دست خواهد آمد، حرف آخر نيست؛ يقيناً شرائط نوبهنوى روزگار، ايجاد تغييراتى را ايجاب ميكند؛ اين تغييرات بايد انجام بگيرد. بنابراين الگو، يك الگوى منعطف است؛ يعنى قابل انعطاف است. هدفها مشخص است؛ راهبردها ممكن است به حسب شرائط گوناگون تغيير پيدا كند و حك و اصلاح شود 5
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : ppt نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 62 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
به نام خدا پيش طرح الگوي اسلامي-ايراني پيشرفت 1 بسم الله الرحمن الرحيم 2 بخشهايي از بيانات مقام معظم رهبري در نخستين نشست انديشه هاي راهبردي مورخ 89/9/10 اين كار (سلسله نشستهاي انديشه هاي راهبردي) متعلق به اشخاص و مقامات نيست، كار متعلق به بنده نيست؛ اين كارِ همه است. همهى ما در زمينهى اين كارى كه دارد انجام مي گيرد، مسئوليت داريم. هر كدام به قدر توانائىهاى خودمان، ظرفيتهاى خودمان، سعه و شعاع قدرتى كه در اختيار ما هست، در اين زمينه مسئوليم، كه بايد انشاءاللَّه دنبال كنيم. بايستى حلقههاى فكرى تشكيل شود، روى اينها بحث شود، حلاجى شود، دفاع شود، اشكال بشود، انقلت و قلت طلبگى انجام بگيرد تا انشاءاللَّه به يك نتائجى برسيم. 3 تبيين صورت مسئله در اين طرح، به دنبال طراحي و تدوين الگوي اسلامي- ايراني پيشرفت با مختصات و ويژگي هاي مد نظر مقام معظم رهبري هستيم كه براي شناخت بهتر مسئله،توجه به نكات زير ضروري است: تعريف الگو: اين الگو، يك نقشه جامع است كه به ما مي گويد به كدام طرف، به كدام سمت، براي كدام هدف داريم حركت مي كنيم. (كاركرد مد نظر الگو) تبيين ويژگي هاي كلي الگو: اين الگو يك نقشهى جامع است. وقتى ميگوئيم الگوى ايرانى - اسلامى، يعنى يك نقشهى جامع. بدون نقشهى جامع، دچار سردرگمى خواهيم شد؛ همچنان كه در طول اين سى سال، به حركتهاى هفت و هشتى، بىهدف و زيگزاگ مبتلا بوديم و به اين در و آن در زديم. گاهى يك حركتى را انجام داديم، بعد گاهى ضد آن حركت و متناقض با آن را - هم در زمينهى فرهنگ، هم در زمينهى اقتصاد و در زمينههاى گوناگون - انجام داديم! اين به خاطر اين است كه يك نقشهى جامع وجود نداشته است. 4 تبيين صورت مسئله كاركردهاي مورد انتظار از الگو به عنوان يك سند بالادستي : اين الگو، يك سند بالادستى خواهد بود نسبت به همهى اسناد برنامهاى كشور و چشمانداز كشور و سياستگذارىهاى كشور. يعنى حتّى چشماندازهاى بيستساله و دهساله كه در آينده تدوين خواهد شد، بايد بر اساس اين الگو تدوين شود؛ سياستگذارىهائى كه خواهد شد - سياستهاى كلان كشور - بايد از اين الگو پيروى كند و در درون اين الگو بگنجد. ويژگي منعطف بودن الگو : اين الگو، يك الگوى غير قابل انعطاف نيست. آنچه كه به دست خواهد آمد، حرف آخر نيست؛ يقيناً شرائط نوبهنوى روزگار، ايجاد تغييراتى را ايجاب ميكند؛ اين تغييرات بايد انجام بگيرد. بنابراين الگو، يك الگوى منعطف است؛ يعنى قابل انعطاف است. هدفها مشخص است؛ راهبردها ممكن است به حسب شرائط گوناگون تغيير پيدا كند و حك و اصلاح شود 5