لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 43 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1 2 فهرست مطالب مقدمه فصل اول: اصطلاح انتزاع و ظهور هنر انتزاعي آبستره (انتزاع) نقاشي انتزاعي و انواع آن دوره هاي تاريخي هنر انتزاعي پيروان هنر انتزاعي هنرمندان آبستره در سراسر جهان (بلژيك، ايتاليا، آمريكا و …) فصل دوم: آبستره مطلق آبستره اكسپرسيونيسم فصل سوم: آبستره (هنر انتزاعي) مقدمه: نگارگر امروز چنانكه بايد پيرو شيوه نو است و در پي سواد برداشتن از طبيعت نيست در پي آن است كه احساس اصيل و نيرومندي را كه در خاطرش نقش بسته آشكار كند و شكل ببخشد در اين مقصود از همه نقش هاي عالم و از خطوط و رنگهاي گوناگون و تركيب صورتهاي طبيعت مدد مي طلبد و هرچه او را به كار آيد به هم مي پيوندد غم آن ندارد كه بعضي شكل ها در دستش مي شكند و رنگها از راه به در مي روند و خط مستي مي كند و زنده و بي جان در هم مي آميزد اگر جلوه رنگها است كه خاطرات را از كف برده رنگ بر عالم مي باشد و منظري از عشق و عشوه و غوغاي رنگها مي سازد و يا غم وجود را در دل رنگهاي تيره و پر درد مي نشاند و يا در مستي رنگها نشاني از عالم بي خودي و بي خبري به دست مي دهد با دو خط كه نمودار ابرو و بيني است جوهر چهره اي را آشكار مي كند، چند گردش قلم آن سادگي باطني را كه در اشكال پيچيده و دشوار طبيعت نهفته است به ما مي سپارد اگر نكته اي در دلش رخنه كرده و او را آرام نمي گذارد آن نكته را خواه صورتي باشد و خواه حالتي بصد گونه مكرر مي كند و همه عالم را جلوه گاه آن نكته مي سازد تا ما نيز با آن نكته كه كوچك مي نمود خو مي كنيم ژرف و پهناور آن پا مي گذاريم. 1 2 فهرست مطالب مقدمه فصل اول: اصطلاح انتزاع و ظهور هنر انتزاعي آبستره (انتزاع) نقاشي انتزاعي و انواع آن دوره هاي تاريخي هنر انتزاعي پيروان هنر انتزاعي هنرمندان آبستره در سراسر جهان (بلژيك، ايتاليا، آمريكا و …) فصل دوم: آبستره مطلق آبستره اكسپرسيونيسم فصل سوم: آبستره (هنر انتزاعي) مقدمه: نگارگر امروز چنانكه بايد پيرو شيوه نو است و در پي سواد برداشتن از طبيعت نيست در پي آن است كه احساس اصيل و نيرومندي را كه در خاطرش نقش بسته آشكار كند و شكل ببخشد در اين مقصود از همه نقش هاي عالم و از خطوط و رنگهاي گوناگون و تركيب صورتهاي طبيعت مدد مي طلبد و هرچه او را به كار آيد به هم مي پيوندد غم آن ندارد كه بعضي شكل ها در دستش مي شكند و رنگها از راه به در مي روند و خط مستي مي كند و زنده و بي جان در هم مي آميزد اگر جلوه رنگها است كه خاطرات را از كف برده رنگ بر عالم مي باشد و منظري از عشق و عشوه و غوغاي رنگها مي سازد و يا غم وجود را در دل رنگهاي تيره و پر درد مي نشاند و يا در مستي رنگها نشاني از عالم بي خودي و بي خبري به دست مي دهد با دو خط كه نمودار ابرو و بيني است جوهر چهره اي را آشكار مي كند، چند گردش قلم آن سادگي باطني را كه در اشكال پيچيده و دشوار طبيعت نهفته است به ما مي سپارد اگر نكته اي در دلش رخنه كرده و او را آرام نمي گذارد آن نكته را خواه صورتي باشد و خواه حالتي بصد گونه مكرر مي كند و همه عالم را جلوه گاه آن نكته مي سازد تا ما نيز با آن نكته كه كوچك مي نمود خو مي كنيم ژرف و پهناور آن پا مي گذاريم. 1 2 فهرست مطالب مقدمه فصل اول: اصطلاح انتزاع و ظهور هنر انتزاعي آبستره (انتزاع) نقاشي انتزاعي و انواع آن دوره هاي تاريخي هنر انتزاعي پيروان هنر انتزاعي هنرمندان آبستره در سراسر جهان (بلژيك، ايتاليا، آمريكا و …) فصل دوم: آبستره مطلق آبستره اكسپرسيونيسم فصل سوم: آبستره (هنر انتزاعي) مقدمه: نگارگر امروز چنانكه بايد پيرو شيوه نو است و در پي سواد برداشتن از طبيعت نيست در پي آن است كه احساس اصيل و نيرومندي را كه در خاطرش نقش بسته آشكار كند و شكل ببخشد در اين مقصود از همه نقش هاي عالم و از خطوط و رنگهاي گوناگون و تركيب صورتهاي طبيعت مدد مي طلبد و هرچه او را به كار آيد به هم مي پيوندد غم آن ندارد كه بعضي شكل ها در دستش مي شكند و رنگها از راه به در مي روند و خط مستي مي كند و زنده و بي جان در هم مي آميزد اگر جلوه رنگها است كه خاطرات را از كف برده رنگ بر عالم مي باشد و منظري از عشق و عشوه و غوغاي رنگها مي سازد و يا غم وجود را در دل رنگهاي تيره و پر درد مي نشاند و يا در مستي رنگها نشاني از عالم بي خودي و بي خبري به دست مي دهد با دو خط كه نمودار ابرو و بيني است جوهر چهره اي را آشكار مي كند، چند گردش قلم آن سادگي باطني را كه در اشكال پيچيده و دشوار طبيعت نهفته است به ما مي سپارد اگر نكته اي در دلش رخنه كرده و او را آرام نمي گذارد آن نكته را خواه صورتي باشد و خواه حالتي بصد گونه مكرر مي كند و همه عالم را جلوه گاه آن نكته مي سازد تا ما نيز با آن نكته كه كوچك مي نمود خو مي كنيم ژرف و پهناور آن پا مي گذاريم. 1 2 اگر طبع خيال انگيز داشته باشد و دست در كام نهانخانه خاطر كند نقش هاي بديعي در برابر ديدگان ما مي گسترد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بزرگترين نشانه ظهور قُل كل متربّص فتربّصوا بگو همه منتظرند پس منتظر باشيد. ظهور حضرت حجت چنان واقعه عظيمي است كه نشانه عظمتي بس سترگ را مي طلبد .از طرفي اين نشان بايد راه را بر ادعاهاي دروغين مدعيان بربندد. واقعه « صيحه آسماني»، «فرياد آسماني»، « دست اشارتي از آسمان» و... همگي مصداقهاي اين امر عظيمند. سيطرة تكنولوژيكي انسان عصر فضا نيز بيشك نشانه اي عظيم را مي طلبد تا مرهم دردهاي رنج ديدگان زمين باشد! و چنين امري در ظهور نوادة پاك رسول اكرم مهدي موعود رخ مي نمايد.به طوري كه شياطين زميني و آسماني به دست و پا افتاده و در صدد تخطيه نداي آسماني برمي آيند.ولي « حقيقت ماندني و باطل رفتني است». اين مقاله مختصر كنكاشي در اين بزرگترين نشانة ظهور پاك مهدي (عج) است كه از سايت اينترنتي شبكه امام مهدي ارواحنا فداه برگرفته شده است. نگارنده كنكاشي را نيز در آينده نزديك تقديم خواهد كرد قُل كل متربّص فتربّصوا بگو همه منتظرند پس منتظر باشيد. حضرت امام رضا عليه السلام: « هُوَ الَّذى يُنادى مُناد مِنَ السَّماءِ بِاِسْمِه، يَسْمَعُهُ جَميعُ اَهْلِ الاَْرْضِ بِالدُعاءِ اِلَيْهِ.»(1) « او كسى است كه منادى از آسمان نام او را فرياد مى كند، و به سوى او مى خواند كه همه اهل زمين مى شنوند.» چون راه طولانى غيبت به انتها برسد و روزگار نشستن پايان پذيرد و پرده هاى حجاب، دامن از چشم خلق برچيند و هنگام ظهور و تجلى نور فرا رسد، از فراز گنبد گردون و از ميان آسمان نيلگون صداى دلرباى امين وحى و سيّد اهل آسمان ها حضرت جبرئيل عليه السلام در مشرق و مغرب عالم طنين انداز شود و عالميان را بر سر سفره بيعت الهى صلا زند.(2) و نام بلند آن حجت الهى و خليفه حضرت رسالت پناهى را با نام نامى پدر مطهرشان بر عالميان گوشزد نمايد، انشاء الله.(3) و اين است دعوت او: اى منتظران بپا خيزيد كه آن ذخيره الهى قيام كرده، به سوى او آييد كه اينك وقت قيام است و پايان انتظار. اى دلسوختگان! زمان خونخواهى حسين عليه السلام فرا رسيده.(4) و اى اهل ايمان وعده الهى تحقق يافته.(5) و هر قومى به زبان خويش ندا را متوجه شود، تا حجت بر همه تمام گردد و هيچ كس را عذر و بهانه اى نباشد. زيرا اوست كه تمام اديان را محو و نابود مى كند، و دين خدا را بر همه عالم غالب مى كند.(6) و اين ندا را رمزى ديگر نيز مى باشد، كه علامت حتمى ظهور باشد، امام صادق عليه السلام فرمودند: «علامت را بشناس»(7) تا به گمراهى نيفتى و در ضلالت قدم ننهى، دزدان راه و مدعيان دروغين نتوانند تو را به سوى خويش دعوت كنند، و اين نشانى روشن براى حقيقت است. و اين ندا; نداى فجرصادق است كه در صبح صادق دميده خواهد شد، و در آخر روز، شيطان آخرين تلاش خويش را براى گمراهى خلق مى نمايد، و مردم را به كفر و شرك مى خواند.(8) (اِنَّ الشَّيْطانَ لِلاِْنْسانِ عَدُوٌّ مُبينٌ)(9) ــــــــــــــــــــــــــــ 1 ــ بحار الانوار ج 52 ص 322 حديث 29. 2 ــ بحار الانوار: ج 52 ص 290 حديث 32. 3 ــ بحار الانوار ج 51 ص 38 . 4 ــ «ثم يخرج المنتصر و يطلب بدم الحسين و دماء أصحابه.» بحار الانوار ج 53 ص 145 حديث 2. 5 ــ(وَعَدَالله الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُواالصّالِحات لَيَسْتَخْلفَنَّهُمْ في الأرْضِ....) سوره نور آيه: 55 6 ــ ( هُوَ الّذي اَرسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدى وَدينِ الحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدّينِ كُلِّهِ...)سوره توبه، آيه: 33. 7 ــ «اعرف العلامة.» 8 ــ «ثمّ ينادى ابليس في آخرالنهار من الأرض: ألا إنّ الحق مع عثمان وشيعته» ارشادمفيد: باب 40 ح3. 9 ــ يعنى: بدرستى كه شيطان دشمن آشكارى براى انسان است. سوره يوسف: 5. معرفي به دوستان [ يكشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۸۴ - 11:50 ] [ پيام (2)|| آخرالزمان ] [نشانه های نوين آخرالزمان] [+] علامات پيش از ظهور يكشنبه ۲۷ شهريور ۱۳۸۴ علامات پيش از ظهور احاديثي كه حوادث ايّام نزديك به ظهور را ترسيم و محدوده آن عصر را مشخص ميكنند ميتوان به چهار قسمت زير دستهبندي كرد: 1. عصر ظهور در برخي از احاديث شريفه ما ويژگيهاي كلي و عمومي ظهور به همراه اشارهاي به برخي جريانات مشخص آن زمان ديده ميشود كه از جمله آنها ميتوان به حديث مفصلي كه گفتگوي آميخته باناباوري زياد سلمان با حضرت رسول(ص) را در مراسم حج بيان ميكند ـ كه در شمارههاي پيشين آورديم ـ اشاره كرد. 2. سالهاي ظهور احاديثي كه به بررسي سالهاي ظهور ميپردازند، حوادث، اتفاقات و نشانههاي بيشتري را بيان ميكنند و گستره محدودتري را به تصوير ميكشند كه از جمله آنها همان علاماتي است كه از كتاب الارشاد شيخ مفيد در پايان بخش پيشگوييهاي ائمه(ع) آورديم. در احاديث ديگر هم چنين آمده است: امام صادق(ع) فرمودند: زماني كه مردم در عرفات ايستادهاند، وقتي سواري كه بر شتري تيزپا نشسته آنها را از مرگ خليفه خبردار ميكند و با مرگ او فرج آل محمد(ص) و همه مردم ميرسد. 1 ابوبصير ميگويد: از امام صادق(ع) شنيدم كه ميفرمودند: كسي كه مرگ عبدالله را براي من ضمانت كند من هم ظهور قائم را براي او ضمانت ميكنم. سپس فرمودند: وقتي عبدالله بميرد مردم پس از او با كسي متحد نشوند! انشاءالله و اين جريان بدون امامتان آرام نميشود و حكومت و سلطنت سالانه و طولاني مدت از بين ميرود، مدت سلطنتهاي پادشاهان به ماه و روز نميكشد. پرسيدم: آيا اين دوران طول ميكشد؟ فرمودند: «هرگز!» 2 از امام باقر(ع) نقل شده كه فرمودند: وقتي بنيفلان به خاطر چيزي كه ميان آنهاست دچار تشتت و اختلاف شدند منتظر فرج باشيد و فرج شما جز با اختلاف بنيفلان محقق نميشود پس آنگاه كه گرفتار اختلاف شدند چشم انتظار صيحهاي در ماه رمضان و قيام قائم(ع) باشيد كه خدا هرچه را بخواهد انجام ميدهد. قائم قيام نميكند و شما هم آنچه را عاشقش هستيد نخواهيد ديد تا وقتي بنيفلان بر سر آنچه در بينشان است مبتلا به اختلاف و درگيري شوند و وقتي چنين شد مردم به آنها (ملكشان) طمع ميكنند و وحدت ويكپارچگيازبينميرودو سفياني شورش ميكند. سپسادامهدادند،بنيفلانبالاخره سلطنت خواهند كرد و پس از پادشاهي، آنها به اختلاف دچار ميشوند و سلطنتشان به باد ميرود و حكومتشان پراكنده و متشتت ميشود... 3 3. سال ظهور در اين قسمت احاديث به طور دقيق حوادثي را بيان ميكنند؛ خصوصاً در نيمه دوم سال كه از شورش سفياني در رجب شروع ميشود و با نداي آسماني در طبق نظام عددي يا رقمي و بر حسب تقويم اسلامي سال ظهور فرد است و روز طلوع آن خورشيد تابان هم شنبه دهم محرّم الحرام كه مصادف با عاشوراي حسيني است ماه رمضان و شهادت نفس زكيه در 25 ماه ذيحجة ادامه مييابد و به ظهور نور مبارك حضرت مهدي(ع) در عاشورايي كه با شنبه مصادف شده است ختم ميشود. اين روايات علامتهاي حتمي ظهور را كه مدتي پيش از آن واقعه عظيم واقع ميشود در برمي گيرد و از مسلماتي است كه به آنها يقين داريم و معتقديم در مورد آنها بدأ 4 (تقديم و تأخير ناشي از برخي علل) رخ نميدهد. همه مؤمنان لازم است كه اين نشانه را به خوبي بشناسند و كساني را كه به دروغ ادعاي مهدويت كردند با كمك آنها به راحتي و با قاطعيت تكذيب كنند. پس از وقوع اين علائم حتمي است كه فرج مؤمنين ميآيد و خداوند تبارك و تعالي درد سينههايشان را شفا داده و پريشاني را از دلهاي ايشان ميزدايد. تمامي ائمه(ع) وقتي كه از حضرت مهدي(ع) و علائم ظهور ايشان و نزديكي قيامشان صحبت ميكردهاند در برخي موارد متذكر ميشدهاند كه بعضي از اين نشانهها از حتميات ظهور است و به طوري كه اگر آنها محقق نشده باشند حضرت مهدي(ع) ظهور نخواهند كرد. 4. نشانههاي برپايي قيامت اين نشانهها كه عبارتند از خارج شدن جنبندهاي از زمين (دابةالارض) كه با مردم صحبت ميكند و طلوع خورشيد از مغرب و آتشي كه از عمق زمين خارج ميشود و مردم را به سوي محشر و قيامت سوق ميدهد و... از جمله رواياتي كه به تبيين آنها ميپردازد اين حديث است كه حضرت امير(ع) فرمودند كه حضرت رسول(ص) ميفرمودند: ده چيز حتماً پيش از قيامت خواهد آمد: سفياني، دجال،دود، جنبده (دابة)، خروج حضرت مهدي(ع) و طلوع خورشيد از مغرب و فرود آمدن عيسي و فرو رفتن زمين در مشرق و فرو رفتن درجزيره العرب و آتشي كه از اعماق زمين خارج ميشود و مردم را به سوي محشر سوق ميدهد. 5 بخش دوم ـ علامتهاي مخصوص سال ظهور به زودي به حوادثي كه در اين سال بروز پيدا ميكند اشاره ميكنيم. سالي كه به زودي با نشانهها و حوادث سال مشرف به ظهور امام بزرگوارمان حضرت مهدي(ع) است همراه خواهيم شد. آن گونه كه طبق ترتيب زماني آنها در روايات معصومين(ع) بيان شده تا به آرزو و هدف خويش نايل شويم مومنان تصوري كلي و فراگير از اين حوادث و نشانهها وبا علم به اينكه آنها جزء حتميات هستند داشته باشند. اين علائم حتمي آن طور كه در روايات زيادي از آنها ياد شده پنج نشانهاند؛ امام صادق(ع) فرمودند: پنج چيز قبل از قيامت قائم(ع) ميباشند: 1- يمني 2- سفياني 3- منادياي كه از آسمان ندا ميدهد 4ـ فرو رفتن (خسف) در بيابان 5ـ كشته شدن نفس زكيه. حوادث سال ظهور بسيار زيادند كه به بارزترين و آشكارترين آنها ـ البته با توجه به ترتيب زماني آنها به قدري كه با توجه به رواياتي كه در دسترس داريم و امكان آن وجود داشته باشد ـ اشاره ميكنيم. پيش از ورود به بحث لازم است به حوادثي كه به طور اجمالي به آنها اشاره شده و به طور كلي و عمومي بر سال ظهور و ويژگيهاي آن دلالت ميكند نظري بيفكنيم. 1. فرد بودن رقم سال ظهور از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمودند: حضرت جز در سال فرد مانند يك، سه، پنج، هفت يا نه قيام نميكنند. 7 اين حديث سال ظهور را به طور اجمالي معرفي ميكند و ليكن زمان ظهور مبارك حضرتش را برخي احاديث دقيقتر مشخص ميكنند. ابوبصير از امام صادق(ع) نقل كردهاند: در روز عاشورا كه روز به شهادت رسيدن حسين بن علي(ع) ميباشد قيام خواهند كرد: «گويا در روز شنبهاي كه عاشورا است با او هستم در حالي كه ميان ركن و مقام ايستاده و جبرئيل در مقابلش براي بيعت با او دعوت ميكند و شيعيان از نقاط مختلف زمين با طي الارض به سوي او ميشتابند كه با او بيعت كنند و خداوند تبارك و تعالي به وسيله ايشان زمين را همانطور كه از ظلم و جور پر شده از عدالت و دادگستري پر كند. با توجه به اين روايتها و ديگر روايات كه در دسترس داريم ميتوانيم بعضي از ويژگيهاي سالي را كه انشاءالله ظهور خواهند كرد بيان كنيم كه طبق نظام عددي يا رقمي و بر حسب تقويم اسلامي سال ظهور فرد است و روز طلوع آن خورشيد تابان هم شنبه دهم محرّم الحرام كه مصادف با عاشوراي حسيني است. 2. سالي همراه با باران فراوان از نشانههاي سال ظهور اين است كه در آن سال باران بسياري ميبارد و به خاطر اين بارش زياد محصولات و ميوهها و خرماهاي مختلف خراب شده و از بين ميروند چرا كه باران گاهي رحمت است و نعمت و گاه عذاب و نقمت. از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمودند: پيش از ظهور قائم(ع) در آن سال باران فراواني ميبارد كه محصولات و خرماهاي مختلف نخلستانها از بين ميرود ولي شما از اين حادثه شكايت نكنيد. 9 و سعيد بن جنيده چنين نقل كرده است: در سالي كه حضرت مهدي(ع) ظهور ميكنند بيست و چهار باران نازل ميشود كه اثرات و بركات آن مشهود خواهد شد. انشاءالله 10 و بر همين اساس است كه ميتوان به معناي چنين احاديثي پي برد كه: امام صادق(ع) فرمودند: در سال پيروزي حضرت فرات چنان شكافته ميشود كه آب وارد كوچههاي كوفه ميشود و در روايتي ديگر: در سال پيروزي فرات شكافته شده و آبهاي آن وارد كوچههاي كوفه ميشود. 11 3. ساليآكندهاززمينلرزههاوخوفوفتنههاي بسيار: امام صادق(ع) فرمودهاند: از نشانههاي قيام آن حضرت اين است كه در سالي پر از زلزله و سرما اتفاق ميافتد. 12
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 21 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بسم الله الرحمن الرحیم علائم ظهور اهمیت بحث 1. امید بخشی به مؤمنان و ایجاد روحیة مقاومت 2. آمادگی مؤمنان برای ظهور 3. هشدار به اهل معصیت و گناه برای توبه و بازگشت 4. عمیق تر کردن ایمان به اصل ظهور در دل مؤمنان و زدودن شک از قلب تردید کنندگان. شناخت (صیحة آسمانی جبرئیل است یا شیطان) 5. اتخاذ موضع صحیح حمایت (یمانی) مقاومت (سفیانی) 6. شناخت مدعیان دروغین محدودیت ها برای ایجاد امید در همة زمان ها 1. وقت ظهور معلوم نیست زمینه سازی ظهور در همة زمان ها 2. تعیین وقت ظهور ممنوع است (استعجال هم باعث گمراهی است) 3. امکان بداء در علائم وجود دارد. 4. روایات علائم، حجم زیادی دارند لذا اظهار نظر در مورد آنها ساده نیست. 5. مراد از فرج همیشه ظهور نیست. 6. تطبیق علائم بر موارد بیرونی دلایل قطعی می خواهد لذا باید کاملاً علمی و با احتیاط عمل کرد. 7. هر چند بعضی علائم امکان نمادین بودن دارد اما نمی توان این حکم را در مورد همه صادق دانست. 1. علائم حتمی (محتوم) ( در شش ماهة قبل از قیام واقع می شوند) : 1. سفیانی 2. خسف بیداء 3. یمانی 4. قتل نفس زکیه 5. ندای آسمانی 2. علائم غیر حتمی (موقوف، مشروط) ( امکان بداء در آنها وجود دارد) : سید حسنی خروج پرچم های سیاه دجال خورشید و ماه گرفتگی ... انواع علائم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
پيدايش و ظهور فراماسونري در ايران ‹‹ فراماسونري ›› واژه اي است كه درفرهنگ سياسي معادل نوعي تشكيلات مخفي است كه طرز تفكر اعضاي آن برمبناي اصالت انسان در برابر همه حقايق و واقعيتها شكل گرفته است ، در ايران با توجه به عملكرد لوژهاي فراماسونري اين واژه در برداشتي عام وكلي مترادف سرسپردگي به بيگانگان وبه تعبيري مجمع روشنفكران وابسته عنوان شده است . درمورد تاريخچه فراما سونرها درايران داستا نهاي متفاوتي نقل شده است ، اما ظاهرا در يك نكته نبايد ترديد كرد و آن اينكه تشكيل لوژهاي فراماسونري در ايران از شيوه هايي بوده كه نخستين بار انگليسيها آن را مورد استفاده قراردادند . انگليسيها درسال 1800 ميلادي هنگام سلطنت ‹‹ فتحليشاه قاجار ›› سه تن جاسوس كهنه كار خود ‹‹ سرهارد فورد جونز ›› ، ‹‹ جيمز موريه ›› و ‹‹ جي فريزر ›› را به ايران فرستادند تا با بررسي زمينه هاي تشكيل لوژفراماسونري اولين گامها را بردارند . اين سه تن سالها به ارزيابي رجال ، اشراف و روشنفكران ايراني پرداختند ود نهايت تعدادي از افراد مستعد آنها را به محفل فراماسونري كشاندند ، لوژهاي اوليه را بعدها ‹‹ ميرزا ملكم خان ›› گسترش داد. فراماسونري در تاريخ صد ساله اخير ايران مركز ثقل تجمع و هدايت جريان ‹‹ روشنفكري وابسته ›› محسوب مي شود ، بسياري از شخصيتهاي سياسي ، فرهنگي و اجتماعي دوران قاجار و پهلوي در لوژهاي مختلف عضويت داشتند ومملكت را آن گونه كه بيگانگان مي خواستند اداره مي كردند . فراماسونري درشهرهاي مختلفي مانند تهران ، شيراز و آبادان محافل سري دا شتند و با تشكيل هسته هاي مختلف درمراكز سياسي ، اقتصادي ، نظامي و بويژه فرهنگي نبض كشور را عملا در دست گرفته بودند . درتهران ، كليساي انجيلي آمريكاييها در خيابان ‹‹ قوام السلطنه ›› ( سي ام تير كنوني ) مركز جلسات فراماسونرها بود نشريه ‹‹ شرق الوند›› چاپ فرانسه سالها پيش نوشت ‹‹ امكان ندارد ما فراماسونرها نبرد خود را با اديان متوقف سازيم ، براي يك فراماسون ضرر است كه خود را از قيد دين و هرگونه اعتقاد به خدا آزاد سازد .›› فراماسونرها با اعتقاد به انسان مداري ، ليبراليسم فراگير وهمه جانبه ضديت با دين درنشر تعليم وتربيت غربي و مسخ فرهنگ ملي –مذهبي مردم ايران تلاشهاي سازمان يافته اي داشتند . روشنفكران وابسته اي كه به خدمت لوژها در مي آمدند همه همت خود را صرف تبليغ ارزشهايي مي كردند كه سنخيتي با باورهاي مردم نداشت . فراماسونرها طلايه دار وابستگي به بيگانگان بودند وباسازماندهي پنهان ، كنترل مملكت را در دست گرفته بودند فاسد كردن خانواده ها و از بين بردن ارزشهاي اخلاقي ، از اصول اعتقادي آنها به شمار مي آمد . مبلغان اصلي فراماسونري به صراحت اعلام مي كردند ‹‹ عفت و پاكدامني مطلق نزد ما فراماسونرهاي مرد وزن امر غلطي است زيرا چنين عفتي برخلاف اميال طبيعي انسان مي باشد .›› دربيوگرافي ‹‹ ملكم خان ›› آمده است : ملكم درتاريخ نشر مدنيت غربي مبتكر واقعي اخذ تمدن فرنگي بدون تصرف ايراني بود ، فلسفه عقايد سياسي او در واقع تسليم مطلق و بلا شرط درمقابل تمدن اروپايي بود .وي مي گفت : ‹‹ ماحتي نبايد به خود اجازه دهيم درصدد اختراع باشيم .›› ملكم خان عقيده داشت ايران درتمامي اركان سياسي و اقتصادي بايد اصول تمدن غربي را بپذيرد ، چرا كه آيين ترقي همه جا بالاتفاق حركت مي كند . نقش روشنفكرهاي وابسته درخود باختگي فرهنگي جريان روشنفكري درايران از دوران قاجار به بعد بيمار و و ابسته متولد شد ، در طول تاريخ اي سرزمين هميشه عناصر روشن بين ومتفكري وجود داشته اند كه با انديشه هاي پيشرو و متعالي خود فرهنگ مردم را غنا ميبخشيدند وملت را به حركت و پويش فرامي خواندند ، اما باگذشت زمان شعار اين افراد رو به كاهش نهاد وروشنفكري درايران بتدريج به جريان وابسته اي تبديل شدكه عناصر وسردمداران آن يا شيفته غرب بودند و يا كعبه آمال خود را درشرق جستجو مي كردند .مهمترين ويژگي كارنامه روشنفكران ، وابستگي است .آغاز نهضت مشروطيت وبروز افكار جديد درجامعه ، فرصت مناسبي بود كه روشنفكران وابسته با جديت بيشتري به نشر معيارها و مباني فرهنگي بيگانگان بپردازند .‹‹ فتحعلي آخوند زاده ›› سردمدار جريان روشنفكري وابسته به شرق بود و اگر از لحاظ تاريخي اولين باني نفوذ انديشه جديد در ايران نباشد به لحاظ تأثير عملي در تحقيق هدف شوم خود ، اولين عنصر مؤثر دراين زمينه بوده است . وي كه عملا در نظام فكري روسيه پرورش يافته بود در تأثير پذيري كامل از انديشه هاي بيگانگان به تأليف نمايشنامه هاي ايراني دست زد .دراين نمايشنامه ها كه به تقليد از نويسندگان اروپايي تحرير مي شد ، فرهنگ ملي و مذهبي ايران مورد استهزاء و تمسخر قرار مي گرفت و باهجو باورهاي مردم ، آرمانهاي بيگانه راه نجات از بدبختيها ، معرفي مي شد .مبارزه اوبادين و دينداري ، روح غالب اكثر نوشته هاي وي را تشكيل مي دهد و ذكر نمونه اي از آنها خالي از فايده نخواهد بود : ‹‹… اي كاش كسي پيداشده وملت ما رااز رسوم نكوهيده اسلام آزادنمودي ، اما نه به رسم نبوت وامامت كه خلاف مشرب من است ، بلكه به رسم حكمت و ‹‹ فيلسوفيت ›› و … ‹‹ اگر جهنم راست است ، خالق رحيم وعادل درنظرها يك وجود نامحبوب ، يك وجود مكروه ظالم مشاهد ه مي شود ، وهرآينه دروغ است ،پس اي ظالمان دين ،چرا بيچاره عوام را از نعمات پروردگار عالم محروم مي سازيد ؟ چرا عيش اوراتلخ مي كنيد و چرا نمي گذاريد علوم وصنايع ياد بگيرد .دنيا محل اقتباس است . اما بدانيد كه جهنم و بهشت مسلمانا ن هردو درشمار لغويات است (1).›› اهانتهاي بي شمار ميرزا فتحعلي به مقدسات و اعتقادات ديني قابل نقل نمي باشد . بي عفتي و هرزه درايي، ظاهرا شگرد ديرپاي استعمار است تا قداست اعتقادات نزد افكار عمومي شكسته شود و در مرحله بعد باسلاح عقل ، آن هم از نوع ناقص و منحرف ومحدود شده آن وبه رخ كشيدن رشد تكنولوژي غرب ، حقايق مخدوش و مهجور گردد . جناح مقابل روشنفكران وابسته به روس ، منورالفكرهايي قرار داشتند كه غرب را تمدن برتر تاريخ مي پنداشتند . ‹‹ ميرزا ملكم خان ›› از چهرهاي مشهور اين جناح است .اوسعي كرد باسياست به منظور خود دست يابد ، وي كه بنيانگزار يكي از لژهاي فراماسونري در ايران است شيوه ديگر ي را براي پيشبرد كارش اتخاذ كرد كه اوسعي نمود افكارش حتي ظاهر مذهبي نيز به خود بگيرد . ميرزا ملكم خان ‹‹ اخذ تمدن بدون تصرف ايراني ›› را مطرح كرد و سپس اين ايده بر انقلاب مشروطيت نيز حاكم شد . ميرزاملكم خان و روشنفكران وابسته امثال اوار عوامل مهم عقب ماندگي فرهنگي جهان سوم محسوب مي شوند ، خود باختگي و خودكم بيني اين گونه افراد دربرابر پيشرفتهاي صنعتي و مادي غرب آنها را خواسته يا ناخواسته به پايگاههاي داخلي مهاجمان فرهنگي مبدل مي سازد .تاريخ اكثر كشورهاي آفريقايي و آسيايي گواه اين مدعاست كه تأثير پذيري روشنفكران از معيارها وباورهاي غربي آنها را عملا به مدافعان سرسخت تقليد از غرب تبديل كرده است . روشنفكران وابسته كه درمحافل غربي از آنها باتعبير نخبگان فرهنگي ياد مي شود در شاخه هاي مختلف علم و ادب و هنر حضوري فعال دارند ودر آثار خود پنهان ويا پيدا تقليد از الگوهاي غربي راتنها راه رسيدن به رفاه و آسايش و خوشبختي توصيف مي كنند .باورهاي روشنفكران عمدتا بامعيارها توده هاي مردم متفاوت بوده تا جايي كه آنها از تاريخ و فرهنگ ملتت خود احساس شرم مي كنند . ‹‹ جلال آل احمد ›› ازجمله معدود روشنفكران مستقل به شمار مي آيد كه نجات كشور راتنها با تكيه برفرهنگ خودي و انديشه و افكار عمومي و مذهبي ممكن مي دانست . ‹‹ آل احمد ›› سالها بعد در زمينه جريانات روشنفكري ‹‹ مشروطيت ›› وپيامدهاي آن نوشت ‹‹ روزي كه شيخ فضل ا… نوري شهيد شد ، روزي بود كه نقش غربزدگي را همچون داغي بر پيشاني ما زدند و من نعش آن بزرگوار را برسر دارهمچون پرچمي مي دانم كه به علامت استيلاي غربزدگي پس از دويست سال كشمكش بربام سراي اين مملكت افراشته شد و اكنون درلواي اين پرچم ماشبيه به قومي از خود بيگانه ايم و درلباس و خانه وخورد وخوراك ومطبوعاتمان وازهمه خطرناكتر درفرهنگمان ‹‹ فرنگي مابانه ›› مي پروريم و فرنگي مابانه راه حل ومشكل را مي جوييم .›› آل احمد در كتابي با عنوان ‹‹ غربزدگي ›› بازهم اشاره و تأكيد براين نكته دارد ‹‹ مجموعه عوارضي كه درزندگي وفرهنگ وتمدن و روش انديشه مردمان نقطه اي ازعالم حادث شده است به هيچ سنتي به عنوان تكيه گاهي وبي هيچ تداومي در تاريخ وبي هيچ مدرج تحول يابنده اي ›› واشاره اي بسيار ظريف ودقيق به پيامدها ي آن : ‹‹ تاپيش از اين سه قرن اخير ، ما هميشه درحسد يا رقابت با غرب بوده ايم ن، اما اكنون ديگر احساس رقابت در ما فراموش شده و احساس درماندگي برجايش نشسته .عين غربيها لباس مي پوشيم ، عين غربيها غذا مي خوريم ، عين غربيها آرايش مي كنيم ، جوري كه انگار ملاكهاي خودمان منسوخ شده است . آل احمد در كتابي به نام ‹‹ خدمت و خيانت روشنفكران ›› مباني اصول و جريان حاكم برروشنفكري درايران را تا زمان پهلوي بررسي مي كند ، وي با شناخت دروني از جريان تاريخي روشنفكري از زمان مشروطيت به بعد 3 خصيصه را ويژگي عمده اين جريان مي داند . ‹‹ فرنگي مابانه ›› بي ديني يا تظاهر به آن ، سوم ‹‹ درس خواندگي ›› يا تعبير ديگر دانشگاهي بودند . آل احمد مي نويسد : ‹‹ روشنفكر ايراني انساني است كه نسبت به محيط بومي خود بيگانه است و بااطرافيان احساس همدري نمي كند ، وي آرايي جدا از همه مردم دارد و به گونه اي ديگر زندگي مي كند، با سنتها و گذشته خود و تاريخ ملت خويش بيگانه است و هرجا امكان يابد به ستيز با آن برمي خيزد ، بريدن از سنت ميراث تاريخي و ملي و احساس همدلي كردن با ارزشها و آداب بيگانه از مشخصات ديگر ا وست .›› ويژگي ديگر كه زنده ياد آل احمد به استناد عملكرد ، روشنفكران ايراني براي آنان برمي شمارد ‹‹ لا مذهبي ›› وضد يت با دين و ارزشهاي ديني است : ‹‹ يك واقعيت موجود است و آن اينكه روشنفكر غربزده ما به وسوسه حكومتهاي وقت ازهمان اول كه درس خواندن و ز فرنگ برگشتن را آموخت ، شروع كرد به لا مذهبي ، از كتابهاي جلاالدوله و ملكم خان بگير تا كسروي واز جنجال بها ييگري بگير تا حرف و سخن اصلي حزب توده ، اغلب آنها هميشه با يك دنباله روي كودكانه در دعواي مدام حكومت و روحانيت ، طرف حكومت را گرفتند . ازقضيه ‹‹ تحريم تنباكو ›› بگير تا كشتار بي رحمانه 15 خرداد 42 درتمام اين صد ساله اخير روشنفكران ايراني مردد درميان حكومت و مردم در آخرين دقايق ‹‹ طرف حكومت را گرفتند .›› تصويري كه اين روشنفكر ملي و مذهبي ازيك روشنفكر وابسته ارائه مي كند قابل تأمل است . ارزيابي نقش روشنفكران وابسته در تاريخ نوين ايران مشخص مي سازد كه عملكرد عناصر اصلي اين جريان با چنين تصويري منطبق است و آل احمد با تيز هوشي و روشن بيني خود اين واقعيتها را درتاريخ ثبت كرده است : ‹‹ عقيده نداشتند تحصيل در جامعه ودر اكثريت مردم ، روشنفكر ايران را هميشه آزار داده واو را وادار كرده است به آرزوهاي دور و دراز دامن بزند، روشنفكر ايراني را بانوع سرگرميهاي مشغول مي كنند تا از سياست دل زده شود ، رفاه نسبي وي كه به قيمت حرمان اكثريت فراهم آمده مانع از آن مي شود كه در غم ديگران شريك شود ، چنين مي شود كه كم كم خنگ مي شود يا ماليخوليايي يا هروئيني يا مدرنيسم ويا غربزده و يا از اثر افتاده و مهمتر از همه اينكه كم كم ايده آلها را رها مي كند و آدمي مي شود ازنظر اجتماعي بي خاصيت ، سلب حيثيت شده وعقيم كه به دليل بريدگي ازمردم غالبا در انجمنهاي در بسته و پاطوقهاي مخصوص خود زنگي مي كند .›› باكودتاي سوم اسفند 1229 و آغاز سلطنت رضاشاه ، تهاجم فرهنگي غرب به ايران كه پيش از آن بيشتر از كانال فكري و از طريق روشنفكران غرب زده صورت مي گرفت ، سلاح سياست وزور سرنيزه ، نيز مجهز شد و بيش از پيش بنيانهاي فرهنگي اسلام را مورد هجوم قرار داد و براي محو كامل فرهنگ اسلامي و سبطره همه جانبه فرهنگ مبتذل غرب برنامه ريزي دقيقي به عمل آمد . دراين باره رهبر انقلاب اسلامي حضرت آيت الله خامنه اي مي فرمايند (1): تهاجم فرهنگي ، عليه ملت ما مشخصا از دوران رضا خان شروع شد . البته قبل از او مقدمات تهاجم فراهم شده بود . قبل از او كارهاي فراواني كرده بودند و روشنفكرهاي وابسته را در داخل كشور ما كاشته بودند . من نمي دانم آيا جوانهاي نسل انقلاب تاريخچه 150 تا 200 سال اخير را درست خوانده اند يا نه و همه دغدغه من اين است كه جوان انقلابي امروز نداند كه ما بعد ازپشت سرگذاشتن چه دوراني امروز درايران مشغول چنين حركت عظيي هستيم .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 75 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
در اصل عبارت شده است و شايد معناي المحجه كه در عبارت آمده است محل اجتماع كاروانهاي حج, در زمان اميرمومنان(ع) و يا نام محلي باشد كه در آنجا درفشهاي هيئتها و نمايندگان, براي ورود به اردوگاه وي و يا ملاقات با آن حضرت اجتماع ميكنند. و عبارت "در آن روز بين شرق و غرب سه هزار هزار كشته ميشوند" يعني سه ميليون نفر و اينكه كلمه (هزار) را بين پرانتز گذارديم بدين جهت است كه آن كلمه, در روايت ديگري در بحارج 52 ص 274 وارد شده بود, و شايد هم آن كلمه از روايت افتاده باشد, البته اين بدين معني نيست كه قربانيان جنگ جهاني سه ميليون نفر خواهد بود, بلكه اين تعداد, كشتههاي آن روز و يا مقطع ديگري خواهد بود و اين يك مرحله از مراحل جنگ و آخرين آنهاست و قبلا ذكر شد كه مجموع خسارتهاي جاني جنگ و مرض طاعون كه قبل از آن جنگ, شيوع پيدا ميكند به دو سوم ساكنان جهان بالغ ميگردد. و در روايتي ديگر پنج هفتم جمعيت جهان, چنانكه از امام صادق(ع) روايت شده است كه فرمود: "پيشاپيش قائم دو نوع مرگ وجود دارد يكي مرگ سرخ و ديگري مرگ سفيد, تا از هر هفت نفر 5 نفر از بين بروند" . بحارج 52 ص 207. و در برخي از روايات, نه دهم مردم آمده ..., البته گاهي اختلاف روايات, بعلت تفاوت منطقهها و يا علل ديگري است اما بهرحال خسارتهاي مسلمانان در اين جنگ, اندك بوده و يا قابل ذكر نبوده است. خلاصه كلام اينكه: روايات شريفه دلالت دارند كه ترس و وحشت, اندكي قبل از ظهور و يا در سال ظهور آن حضرت, جهان را فرا ميگيرد و خسارتهاي سنگين و خورد كنندهاي بر مردم و بطور كلي بر غيرمسلمانها وارد خواهد شد و اين را ميتوان به جنگ عمومي و وسائل پيشرفته و نابودكننده آن, كه باعث ترس و وحشت همه مردم مي شود, تاويل و تفسير نمود, چون اگر روش اين جنگ بنحو كلاسيك بود, رعب و وحشت آن به اين اندازه كه روايات توصيف كردهاند فراگير نبود و يا دست كم يك قسمت و يا منقطههاي بيشتري وجود داشت مشمول اين ترس و وحشت و قتل و كشتار نميگرديد. اما روايات و قرينههايي وجود دارد كه تفسير آن را به موجي از جنگهاي منطقهاي ترجيح ميدهد, مخصوصاً با تعبيري كه از امام باقر(ع) در مورد ظهور وارد شده است كه فرمود: "و جنگها در زمين زياد ميشود" و اين تصريح ميكند كه آنها جنگهاي متعددي در همان سال هستند, بنابراين جمع بين اين روايت و روايتهايي كه بيانگر اختلاف و جنگ بين اهل شرق و غرب ميباشد, اين است كه اين نبردها بصورت جنگهاي منطقهاي بين آنان ايجاد ميشود و جنبه ويرانگري آن متمركز در غرب ميباشد. * * * اما زمان اين جنگ, آنچه كه از روايات استفاده ميشود آنست كه زمان آن بسيار نزديك به ظهور حضرت مهدي(ع) مثلا در همان سال ظهور خواهد بود ... و اگر بخواهيم بين روايتي كه اين جنگ و صفات آن را بيان كرده است جمع كنيم بهتر است بگوئيم جنگ, طي چند مرحله خواهد شد, زيرا اين جنگ اندكي قبل از ظهور حضرت آغاز, و سپس بقيه مراحل آن بعد از نهضت ظهور آن بزرگوار خواهد بود. و آزادسازي حجاز بدست آن حضرت, در اثناء آن جنگ ميباشد, سپس آن جنگ بعد از فتح عراق پايان ميپذيرد. و نبرد حضرت با روسها و يا با بقاياي آنها بعد از جنگ جهاني خواهد بود, زيرا در روايت آمده بود كه نخستين نيرويي را كه حضرت تدارك ميبينند به نبرد با تركان (روسها) اعزام نموده و آنها را نابود ميكند. اما اگر رواياتي را كه در مورد اين جنگ وارد شده است به جنگ هستهاي گستردهاي تفسير كنيم و به آنچه كه امروزه رسانهها درباره چنين جنگي, قلمفرسائي ميكنند توجه كنيم, بايد بگوئيم كه مدت اين جنگ بسيار كوتاه و آنطور كه مي گويند شايد بيش از يكماه نيانجامد. والله العالم. ايرانيان و نقش آنان در دوران ظهور قبل از پيروزي انقلاب اسلامي ايران, كشور ايران در تصور غربيها پايگاهي حياتي, آنهم در مرز شوروي و در قلب جهان اسلام بحساب ميآمد و از ديدگاه مسلمانها كشوري اسلامي و اصيل بشمار ميرفت كه "شاه" سرسپرده غرب و همپيمان اسرائيل بر آن حكومت ميكرد و براي خوش خدمتي به اربابانش, كشورش را دربست در اختيار و خدمت آنان قرار داده بود. علاوه بر آنچه كه در تصور ديگران بود, در ذهن يك فرد شيعه مانند من, كشوري بود كه در آن مرقد مطهر حضرت امام رضا(ع) و حوزه علميه قم وجود داشت و كشوري داراي تاريخي اصيل و ريشهدار در تشيع و علماء و انديشمندان شيعه و تاليفات گرنبها, زمانيكه به روايات وارده در خصوص مدح و ستايش ايرانيان برميخوريم و آنها را بررسي ميكنيم. بيكديگر ميگوئيم: اين روايات مانند روايتهايي است كه مدح و ستايش و يا مذمت گروهها و قبيلهها و بعضي كشورها را دربر دارد, نميتواند بدون اشكال باشد ... گرچه اين روايات صحيح و درست ميباشند, اما مربوط به تاريخ گذشته و احوال مختلف ملتهاي صدر اسلامي و قرنهاي اوليه آن است ..
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 63 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
63 بسم الله الرحمن الرحيم فهرست مطالب : اضمحلال تدريجي مشروطه تا ديكتاتوري رضاخان ...............................................3 بحران مشروطيت در ايران...........................................................................6 كودتاي رضاخان ،تمسخر مشروطه..................................................................8 ماهيت كودتاي سوم اسفند.............................................................................14 وضعيت مطبوعات ايران در دوره ديكتاتوري رضاخان...........................................22 الف)دوره وزارت جنگ رضاخان...................................................................23 ب)دوره نخست وزيري...............................................................................27 ج)دوره سلطنت........................................................................................31 هدف اصلي كشف حجاب ............................................................................33 آيت الله قمي و قيام عليه رضاخان....................................................................39 سوم شهريور ، هشغال ايران و پايان ديكتاتوري رضاخان........................................41 علت حمله متفقين به ايران............................................................................43 63 بسم الله الرحمن الرحيم فهرست مطالب : اضمحلال تدريجي مشروطه تا ديكتاتوري رضاخان ...............................................3 بحران مشروطيت در ايران...........................................................................6 كودتاي رضاخان ،تمسخر مشروطه..................................................................8 ماهيت كودتاي سوم اسفند.............................................................................14 وضعيت مطبوعات ايران در دوره ديكتاتوري رضاخان...........................................22 الف)دوره وزارت جنگ رضاخان...................................................................23 ب)دوره نخست وزيري...............................................................................27 ج)دوره سلطنت........................................................................................31 هدف اصلي كشف حجاب ............................................................................33 آيت الله قمي و قيام عليه رضاخان....................................................................39 سوم شهريور ، هشغال ايران و پايان ديكتاتوري رضاخان........................................41 علت حمله متفقين به ايران............................................................................43 2 اقدامات ذستگاه سياسي ايران ........................................................................44 اقدامات نظامي ايران .................................................................................45 استعفاي رضاخان .....................................................................................48 حكومت رضاخان به ايران خائنانه بود يا خادمانه .................................................50 ويژگي هاي حكومت رضاشاه پهلوي ...............................................................51 نقد و بررسي ..........................................................................................53 آلبوم تصاوير...........................................................................................57 پي نوشت...............................................................................................62 4 اضمحلال تدریجی مشروطه تا دیکتاتوری رضاخان کتاب "اضمحلال تدریجی مشروطه تا دیکتاتوری رضاخان" نوشته دکتر حسین آبادیان در 808 صفحه و شمارگان 3000 نسخه بهار سال 85 از سوی موسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی منتشر شد. این کتاب به واقع در ادامه کتاب "بحران مشروطیت در ایران" است و نویسنده تلاش کرده است تا نشان دهد خط سیر عملیات گروههای بحران ساز به کجا منتهی شد؟ در این اثر نویسنده بحث را از اولتیماتوم روسیه و سقوط مشروطه پی گرفته و نشان داده است که بریتانیا علیرغم شعارهای عوامفریبانه حمایت از مشروطه ایران نه تنها هیچ حمایتی از این جنبش نکرد بلکه روسیه را هم تشویق کرد به ایران حمله کند و مشروطه را تعطیل نماید. در این مسیر انگلیسی ها از اقدامات گروههای بحران ساز داخلی به بهترین وجه ممکن استفاده کردند و به واقع نقش اصلی در سقوط مشروطه را همین گروههای بحران سازی ایفا کردند. بعد از این رویداد تاریخی احزاب سیاسی و مطبوعات تعطیل شدند و زمام امور کشور به دست ناصرالملک افتاد که با عنوان نیابت سلطنت احمدشاه نیز یأس و نومیدی را در دل او می کاشت و وی را نسبت به ایران و ایرانی بدبین می کرد. در این اوضاع و احوال بود که جنگ اول جهانی شروع شد، بلافاصله بعد از جنگ ناصرالملک قدرت را به دست شاه جوان و بی تجربه سپرد و خود به فرنگ رفت. در این زمان همان گروههای بحران ساز دوره مشروطه باز هم به فعالیت های مخرب خود ادامه دادند، اینان که همان اعضای حزب دموکرات بودند باز هم کار را به جایی رسانیدند که قدرت های بزرگ کشور را به تصرف خود درآوردند و بیطرفی ایران را نقض نمودند. از این پس یک سلسله حوادث و وقایع روی داد که منجر به نا امنی اجتماعی، بحران اقتصادی و رواج قحطی فراگیر در کشور و نیز تاسیس جوخه های مرگ شد.