لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 7 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
عنوان گزارش : توسعه اقتصادی نام درس : توسعه اقتصادی و برنامه ریزی مقدمه : اردکان در لغت به معنای مکان مقدس ریشه در تاریخ کویر ایران داشته و دارد . قصه کویر تشنه و آب ، همان حدیث آشنا ولی نامکرر طلب تضرع عاشقی است به درگاه معشوق . همان فرهاد است در پی شیرین . فرهاد در عشق شیرین بیستون راکنده و کویر در عطش آب قنات را . آب روح کویر است و قنات رشته اتصال این دو . اگر قنات را از کویر بردارند کویر می میرد . کویریان نه تنها نومیدی و مرگ را در دل دریایی خود غرق کرده اند بلکه در کویر زندگی آفریدند و از ناممکن ها امکان شگفت انگیز زندگی پویا را آفریدند . هر چند کویر در نگاه اول تجلی خشونت ، خشکی ، بی آبی و پژمردگی است و بهینه گسترده ای از ریگ زارهای بی حد و مرز که زندگی را در کام خود می برد و از آسمانش باران آفتاب می بارد و از تنش طوفان های سهمگین شن . اما کویریان با مبارزه آرام با طبیعت سخت و خشن و نا آرام آن چنان زندگی ای را در کویر پروریده اند که از لحظه ای از امید و آفرینش خالی نیست . کویریان ساده اند بی پیرایه وقانع و از همه مهم تر روشن بین . روشن بینیشان از آن است که در سخت ترین تاریکی ها از پنجره ای شفاف کویر ، صاف ترین آسمان ها و زیباترین ستاره ها را نظاره می کنند . فرهنگ هر شهر و دیار نشانه وجهه و رنگ اجتماعی آن مرز و بوم است بطوری که هر گاه صحبت از فرهنگ درباره شهری می شود . آداب و رسوم آن شهر را ملموس و شفاف می سازد و فرهنگ آن شهر درگرو فرهنگ مردم شهر است و متناسب با رفتار و آداب و رسوم افراد ساکن در برخورد با خود و دیگران می باشد . دیگرانی که افراد مهاجر را شکل می دهد . طبق آخرین آمار و شهر اردکان با داشتن جمعیتی بالغ بر هفتاد هزار نفر یکی از پر جمعیت ترین شهر های کویری می باشد که از تمامی جهات به پیشرفت قابل ملاحظه ای دست یافته است . ( منبع : شهرداری اردکان ) هر شهر دارای تدابیری است که شورا و شهردار آن شهر این تدابیر و اندیشه ها را در جهت پیشرفت و رسیدن به کیفیت بالای فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی و سیاسی اتخاذ می کند شورا نهادی است که در قانون اساسی به آن توجه ویژه ای شده است و هر چه که از مدت فعالیت شورا می گذرد ثمرات این نهاد بیشتر جلوه می نماید . اما اگر بخواهیم تا شوراهای اسلامی شهر و روستا به نهاد می بالنده و پویا تبدیل شوند باید عزم ملی داشته باشیم و دولت و مجلس در محقق شدن این مسئله نقش کلیدی را بر عهده دارند . دولت با واگذاری برخی از امور دولتی به شوراها و شهرداری ها می تواند بیشتر به مسئولیت های اصلی خودش بپردازد و شهر اردکان از این قاعده مستثنا نیست طبیعتاً شورای اسلامی شهر اردکان تعهداتی نسبت به مردم دارد و باید به شعارهایی که داده است جامه عمل بپوشاند . آنچه که مردم از شوراها انتظار دارند این است که افرادی با عنوان شهردار انتخاب شوند که تنها به فکر کار و تلاش باشند و شهردار منتخب بگونه ای باشد که از مسائل سیاسی به دور باشد تا بتواند بدون دغدغه فکری برای مردم ارائه خدمات کند . ( منبع : تحقیقات از مردم شهر ) در حال حاضر شهر اردکان داری مشکلاتی است که می توان در زیر به آنها پرداخت : شهر اردکان دارای یک بنای بزرگ و عرفانی به نام مصلی می باشد که حتی در استان هم بی نظیر است . باید برای حفظ و نگهداری از آن اعتباراتی را در جهت توسعه این مصلی اتخاذ کرد . ( منبع : نشریه سیمای اردکان ) دوم باید اشاره داشت که شهر اردکان یکی از شهرها غنی از نظر دانشگاهی است و قریب به چهار الی پنج دانشگاه را در دل خود جای داده است : 1- دانشسرا و تربیت معلم : که در سال 1348 اولین دانشسرای دخترانه در اردکان دایر گردیده و سه سال بعد به دانشسرای مقدماتی پسرانه تبدیل شد و در ساختمانی که به همین منظور در بفروئیه احداث شده بود مستقر گردیده و تا شهریور ماه 1356 ادامه یافت و سپس تعطیل و در سال 1361 مرکز آموزشی مذکور تحت عنوان مرکز تربیت معلم شهید بهشتی فعالیت خود را شروع نمود و مدیریت آن یکسال بر عهده آقای محمود حیدری و دو سال بر عهده آقای رضا متالهی بود و سپس عهدهدار آن گردید . در سال 1367 با توجه به تغییراتی که در تقسیمات کشوری بوجود آمده محل مرکز تربیت معلم به هنرستان منتقل گردیده و با تلاش و همکاری سایر دست اندرکاران ساختمان وسیعی در جنوب شرقی شهر رو به روی دانشگاه پیام نور احداث گردید که در حال حاضر در اردکان در نوع خود بی نظیر است . ( منبع : کتاب تاریخ اردکان ) 2- دانشگاه پیام نور : در تابستان سال 1376 مرحوم دکتر طباطبایی از طریق آقای محمد رضا دشتی پیشنهاد تأسیس دانشگاه پیام نور را در اردکان ارائه نمود و سپس به اتفاق حجت الاسلام بهجتی امام جمعه اردکان راهی شدند و ایشان نامه ای برای رئیس وقت دانشگاه پیام نور نوشتند و لا عنایت حجت الاسلام خاتمی وزیر ارشاد اسلامی وقت و دکتر رضا داوری عضو شورای انقلاب فرهنگی تآسیس شعبه دانشگاه پیام نور در اردکان مورد موافقت قرار گرفت و هیئت مؤسسی متشکل از برخی افراد برای راه اندازی آن تشکیل گردیده این دانشگاه کار آموزشی خود را در همان سال و با 150 دانشجو در رشته آغاز و کار ساختمان آن نیز در همان زمان شروع گردید و در حال حاضر دارای بیش از 3000 نفر دانشجو می باشد که در چندین رشته مشغول به تحصیل هستند . ( منبع : کتاب تاریخ اردکان ) 3- دانشکده منابه طبیعی : اقدامات اولیه برای تأسیس دانشکده منابع طبیعی از سال 1373 آغاز گردید و با تصویب شورای عالی گسترش دانشگاهها مقرر شده از سال تحصیلی 74-75 این دانشکده وابسته به دانشگاه یزد در اردکان شروع به کار نمایه و در شهریور ماه 1374 دبیرخانه آن رسماً گشایش یافت ( منبع : کتاب تاریخ اردکان ) 4- دانشکده فرش : با توجه به این که قالی بافی یکی از صنایع دستی و مرسوم در اردکان محسوب می گردد لذا از سال ها قبل بحث تأسیس دانشکده فرش در اردکان مطرح بوده که با کوشش آقای روستایی فرماندار اردکان و با همکاری جهاد دانشگاهی آموزشکده فرش در این شهر دایر گردیده و در حال حاضر تعداد دانشجویان زیادی در این دانشکده اشتغال به تحصیل دارند . ( منبع : کتاب تاریخ اردکان ) 5- دانشکده آزاد اسلامی : که در سال 1376 توسط ریاست محترم دانشگاههای آزاد اسلامی دکتر جاسبی در زمان ریاست جمهوری حجت الاسلام محمد خاتمی افتتاح گردید و در حال حاضر با داشتن یک ساختمان بزرگ و چندین رشته متفاوت دانشجو می پذیرد . ( منبع : کتاب تاریخ اردکان ) و از نظر دانشگاهی یک شهر کاملاً غنی است ولی عدم وجود خوابگاه دانشجویی در این شهر می باشد زیرا مهمترین وسیله برای حفاظت از دانشجویان خوابگاه است که باید تدابیر لازم در این مورد اتخاذ شود . با احداث و راه اندازی دانشگاهها و تردد دانشجویان که باعث پیشرفت فرهنگ این شهر شده ، می توان گفت : در ابتدا فرهنگ شهر بصورت بسته و یا کوچک نمود می کرده ولی با افزایش جمعیت ، بالاخص جمعیت مهاجر و بویژه دانشجویان این فرهنگ بازتر و بزرگتر شده البته تا ثیر دیگری که افزایش جمعیت و افزایش دانشجویان در این شهر گذاشته و باعث توسعه شهر شده و جنبه اقتصادی آن است زیرا با ورود جمعیت ها و مهاجران امکانات خدماتی ، رفاهی ، آموزشی ، تفریحی ، ورزشی و بهداشتی نیز افزایش پیدا کرده و همه امکانات در دسترس افراد می باشد و این امر از نظر اقتصادی بر مردم شهر اردکان نیز تاثیر گذار بوده و اقتصاد آنان را از هر جهت بالا برده و امکان معیشت بهتر ؟؟؟ آنان را فراهم آورده است . داشته های مهم اردکان : 1- کانون فرهنگ تربیت امام خمینی : در اجرای برنامه مبارزه با تهاجم فرهنگی توسط دولت جمهوری اسلامی از سال 1370 کار ساختمان کانون فرهنگی تربیتی در زمینی به مساحت 42 هزار متر مربع و با زیر بنایی نزدیک به 6 هزار متر مربع آغاز گردید و این ساختمان که یکی از مجلل ترین ساختمان های این شهر می باشد دارای سالن آمفی تاتر با شکوه ، مسجد ، کلاسهای مختلف و سایر امکانات رفاهی مناسب می باشد و برای احداث این بنا نزدیک به 500 میلیون تومان هزینه شده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 طرح توجیهی توسعه اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی استان چهار محال (شهرستان بروجن) موسسه آموزشی تحقیقاتی علم و اندیشه صبا (شماره ثبت25) فهرست 1-صفحه عنوان 2-بیان مسله 3-پیشینه طرح 4-ضرورت اجرای طرح 3 5-اهداف اختصاصی 6-هدف کلی 7-هدف کاربردی 8-روش اجراء 9-هزینه های پرسنلی 10-هزینه های غیر پرسنلی 11-جدول زمان بندی 12- ضمائم - چهره ایران - چهره استان چهار محال و بختیاری - شهرستان بروجن - محل اجرای پروژه بیان مسئله کشور همیشه سر بلند ایران با آثار باستانی بر جا مانده از اقوام وملل گوناگون در طی تاریخ جاذبه های بس ارزشمند برای تبادل فرهنگ و ارتباطات درون و فراملیتی در خود گرد آورده است و از آنجا که از دیر باز این سرزمین در میان سرزمینهای وسیع آسیا از یک سو و قاره اروپا از سوی دیگر ،به عنوان چهار راهی بوده است که پیوند دهنده ،فرهنگ ها ، مدنیت ها و سیاستهای شرق با غرب بوده است از طرفی با ورود انسان به هزاره سوم میلادی و پدیدآیی دانش تجربی نو و پیشرفتهای فناوری این امکان فراهم شده که باز نمایی انسان از کره زمین به دهکده جهانی و بزرگراهها 4 ی اطلاعاتی تغییر یابد لذا در چنین موقعیتی ،جهانی شدن به معنی ره سپردن تمام جوامع به سوی جهانی وحدت یافته است که در آن همه امور در سطح جهان مطرح و نگریسته می شود.جهانی شدن فرآیندی است که منجر به وابستگی و برهم کنش متقابل و دو جانبه میان واحد های اقنصادی ،اجتماعی و سیاسی ملل مختلف در جهان می گردد اما تحریفی که از پدیده جهان شدن ، بیشتر مورد پذیرش قرار گرفته است آن است که این فرایند از پیامد های سرمایه داری نوین وعصر پست مورنیسم بوده و مهمترین ویژگی آن این است که تحت تاثیرگرایش های اقتصاد سرمایه داری به توسعه یافتن و جهانی شدن ایجاد گردیده است . لذا با توجه به تعریف اخیر آنچه اغلب در مورد پدیده جهانی شدن مورد توجه قرار می گیرد آثار سیاسی و به ویژه اقتصادی و تجاری آن است تا آنجا که ممکن است به نظر برسد مسائل فرهنگی بعنوان موضوعات ارزشی و معنوی کم تر تحت تاثیر این فرایند قرار دارند در صورتی که اگر مبادلات فرهنگی و آموزشهای مربوطه بصورت نوعی تجارت و داد و ستد اطلاعات در زمینه فرهنگ ها (گفتگوی تمدنها) در نظر گرفته شود آنگاه این تبادلات در قالب نظام های فرهنگی می توانند بعنوان بخشی مهم از فرایند جهانی شدن تلقی گردند که از پیامدهای آن این خواهد بود که دولتها و حکومتها در بازارهای جهانی برای به خدمت گرفتن، آشنایی با فرهنگها و آموزشهای مختلف در این رابطه، بعنوان یک ابزار سیاسی قدرتمند در جهت تولید و پرورش سرمایه های انسانی با یکدیگر رقابت کنند. لازم به ذکر است که پدیده جهانی شدن خود پیامد و تهدیدهایی را در جوامع انسانی ترسیم می کنند چرا که امکان و احتمال از بین رفتن و کم رنگ شدن تدریجی فرهنگ های بومی و منطقه ای در بسیاری از جوامع انسانی قابل انتظار می باشد لذا باید توجه داشت که نگاه ما نسبت به مسائل فرهنگی باید تا حدی متفاوت از مسائل اقتصادی و تجاری باشد و آنچه در طی فرآیند جهانی شدن در صنعت روی میدهد اصولا نباید در مورد فرهنگها که سرانجام منجر به هضم بسیاری از آنها در یک فرهنگ غالب می گردد روی دهد چرا که 4 فرهنگ هر قومیت و ملتی سرمایه و میراث جمعی آن است و بنابراین نباید به آسانی مورد بی توجهی قرار گیرد و نابود گردد. در همین زمینه در قران کریم نیز آیاتی وجود دارند که حاکی است اراده و حکمت خداوندی بر آن است که همواره اقوام و ملل مختلف وجود داشته باشند و نه یک قوم وملت واحد. از طرفی از آنجا که اکثر رسانه ها و کانالهای ارتباطی علمی و فناورانه بین المللی به چند زبان خاص، به ویژه زبان انگلیسی هستند، این احتمال بوجود می آید که زبانهای دیگر به مرور اهمیت و کارایی خود را از دست بدهند و بالاخره اینگونه چالشها و تهدیدهای مربوطه به زبان و فرهنگ می تواند به حوزه باورها ،ارزشها و اعتقادات دینی نیز تسری یابد. از طرفی در فرایند جهانی شدن به منظور پرورش و تربیت نیروهای انسانی متخصص مورد نیاز بازدرکار و متناسب با نیازهای اقتصاد سرمایه داری و جامعه جهانی، لذا بسیاری از منابع در زمینه آموزشهای فنی و حرفه ای و تربیت نیروهای متخصص و فنی متناسب با نیازها و تقاضاهای ارائه شده از سوی دهکده جهانی معطوف و هزینه شده لذا در مقابل به آموزش امور فرهنگی طبعا کمتر پرداخته می شود و لذا این امکان وجود دارد که انسانها به همان اندازه که در حرفه و رشته تخصصی خود دقیق می شوند نسبت به مسائل فرهنگی جامعه خود بی اطلاع و بیگانه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 58 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
2 تهاجم فرهنگی و راهکارهای مقابله با آن پیشگفتار: فرهنگ از مقولات سهل و ممتنع است که هم می توان برخورد سطحی و صوری با آن کرد و هم می توان به ذات معنایی و لایه های تو در تو، پیچیده و ظریف آن نظر افکند. هم می توان به مثابه یک ناظر صرف، از بیرون به آن نگریست و درباره آن به داوری نشست و هم می توان به عنوان یک ناظر بازیگر به اعماق و لایه های درونی آن دست یافت. اگر فرهنگ را " معرفت مشترک" تعریف کنیم و لایه های آن را از عمیق ترین تا سطحی ترین لایه به ترتیب جهان بینی، ارزش، هنجار، نماد ، تکنولوژی مادی (مهارت به کارگیری و ساخت اشیاء ) و تکنولوژی اجتماعی (مدیریت و سازماندهی اجتماعی) بدانیم، به طور قطع ، فهم و درک عمیق لایه های گوناگون فرهنگ، روش شناسی متناظر و متناسب با خود را می طلبد و این امر مستلزم شناخت پارادایم های شناخت شناسی، مفروضات هستی شنانختی آنها و اطلاع از توانمندی تکنیک های هر کدام از این روش شناسی هاست. با هر پارادایم و تکنیکی نمی توان به لایه های زیرین فرهنگ، به ویژه در سطوح جهان بینی و ارزش ها دست یافت مقاله فرهنگ شناسی، ضمن مرور بر تعاریف مختلف فرهنگ (عمومی) و ارائه تعریف پیشنهادی به بحث در مورد نحله های گوناگون شناخت شناسی و ملزومات هستی شناختی و تناسب آنها برای مطالعه فرهنگ می پردازد. 2 بدون تردید توجه به فرهنگ و هویت فرهنگی و تاریخی به عنوان عمیق ترین لایه نظام اجتماعی در تحولات و دگرگونی های اجتماعی و سیاستگذاری ها و رفتارهای اجتماعی لازمه پویایی و بقاء یک نظام اجتماعی است. تاریخ یکصد ساله ایران گواهی است روش بر اهمیت فرهنگ و هویت دینی و تأثیر آن بر میزان موفقیت سیاست های اقتصادی، فرهنگی و حتی برنامه های سیاسی هر زمان بیگانه با فرهنگ و هویت این مرز وبوم بوده ایم ، حاصلی جز ناکامی و شکست نداشته ایم. همان گونه که اشاره شد دست یابی به حاق و ذات بنیادین فرهنگ نیز کاری سهل الوصول نبوده و نیازمند روش شناسی مناسب و تحقیقات بنیادین و گسترده است. مقاله تاملی بر نقش نهادهای مردمی در همبستگی اجتماعی، ضمن ریشه یابی یکی از مؤلفه های فرهنگ، یعنی هنجارها و نهادهای اجتماعی و مرور بر کارکردها و تنوع آنها به نقش تعیین کننده آنها در ایجاد همبستگی اجتماعی و تحکیم هویت اجتماعی در سطوح مختلف می پردازد. تعامل و تعاطی فرهنگ و جامعه و ارتباطات فرافرهنگی و فراجامعه ای یکی دیگر از محورهای این مقاله است که ناظر به تغییر و تحول نهادهای اجتماعی و معنادار بودن این تغییر و تحول برای گروه ها و اقشار مختلف است. 3 این مقاله ضمن پرداختن به تعریف خرده فرهنگها و عوامل پیدایی و تنوع آنها، عامل انسانی دست یابی به وفاق اجتماعی و پایدار را در توجه به حق اجتماعی و مشارکت توسط سیاستگذاران و دولتمردان می داند. این مقاله با توجه به فرآیند تمایز یافتگی در جامعه ، شکل گیری خرده فرهنگ ها را امری اجتناب ناپذیر می داند و رویش و تقویت آنها به ویژه در بعد انجمنی و مدنی با عنایت به فرآیند انسجام و وحدت نمادین در جامعه را توصیه می کند. در اینجا فرصت را مغتنم شمرده و از تمامی کسانی که مرا در تهیه این پژوهش یاری رساندند تقدیر و تشکر نمایم. رحیمه رضایی 5 مقدمه : واقع آن است که فرهنگ عمومی یکی از پر رمز و رازترین مفاهیم است و اگربتوان مفهوم سهل و ممتنع را برای پدیده ای انسانی به کار گرفت ، عمده ترین مصداق آن فرهنگ عمومی یا در کل، فرهنگ است که هم می شود برخورد روزمره ای و ساده با آن کرد و هم می توان حق مطلب را در خصوص آن ادا کرد و سعی کرد با توجه به لایه های تو در تو، پنهانی و عمیق فرهنگ، به کنه و اعماق آن پی برد . دست یابی به اعماق فرهنگ نیز با کارهای تحقیقاتی روزمره، امکانپذیر نیست. با پر کردن چند پرسشنامه و پرسش چند سئوال از مردم که در واقع وجه سطحی و رویینی از رفتار آنها را می سنجد، به هیچ وجه نمی توان به لایه های عمیق فرهنگ عمومی پی برد و اگر می خواهیم برنامه ریزی فرهنگی درخدمت اهداف متعالی جامعه داشته باشیم، بدون شناخت این لایه ها، امکان پذیر نیست. سال هاست که درسیاست های فرهنگی کشور به ندرت شاهد نگاه کیفی و عمیق به فرهنگ هستیم و همواره نگاه غالب، نگاه کمی به فرهنگ بوده است. در هشت سال گذشته تحت عنوان توسعه فرهنگی و فرهنگ توسعه سعی کرده اند تا از بالا و از بیرون به فرهنگ نگاه کنند و برخلاف دهه اول انقلاب، آن را عقب مانده و ضد توسعه جلوه دهند. حال آنکه فرهنگ از درون باید مطالعه شود. باید در نگاه مردم، در تعبیر و تفسیر مردم، در فهم مردم و در نحوه استدلال مردم شریک بود و این امکان ندارد جز با ممارست های طولانی تاریخی و انتخاب روش های مطالعه مناسب .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 مقدمه: فهرست عنوان صفحه مقدمه ……………………………………………………………..………….1 جامعه شناسی فرهنگي …….………………………………………….3 ارتباط فرهنگ و جامعه شناسی ……………………..………….……4 پژوهشهاي جامعه شناسي فرهنگي ……….…………………………..6 منابع ……………….………..……………..………………………………11 3 مقدمه از يك ديدگاه، هر جامعه انسانی نيازمند چهار گونه فعاليت (يا چهار خرده نظام كنش) برای رفع حوائج خويش است: كنش های فرهنگی، اجتماعی، سياسی و اقتصادی. برای سامان بخشی به هر يك از اين مجموعه فعاليت ها، نهادها و ساز و كارهايی پديد آمده اند كه هر يك بخشی از نيازمندی های جامعه را برطرف می كند، و همه با هم انسجام و تعادل را برقرار می سازند. اين خرده نظام ها، گرچه از يكديگر متفاوت اند، بايد همخوانی و تجانس داشته باشند و گرنه عمل و كاركرد يكی با ديگری منافات پيدا كرده و يكپارچگی نظام اجتماعی را بر هم می زند. پس اصل تعادل و يكپارچگی نظام، مستلزم همخوانی و تجانس اجزا با يكديگر و با كل نظام و محيط كار است. در اين ديدگاه، خرده نظام فرهنگی در بالاترين جايگاه قرار دارد، به اين معنا كه ساير نظام ها، الگوهای رفتاری و هنجاری خود را از او می گيرند و نظم و ترتيب خود را بر اساس اطلاعات صادرشده از سوی او تنظيم می كنند. بنابراين خرده نظام فرهنگی، حساس ترين بخش جامعه است به نحوی كه ايجاد اختلال در آن موجب اختلال در ديگر نظام ها و نابسامانی كل جامعه می شود. عدم همخوانی هنجارها و ارزش های رسمی و هنجارها و ارزش های واقعی، يكی از عوامل اختلال در نظام فرهنگی ست. هر يك از خرده نظام ها، قلمرو وظايف معين و كاركرد مشخصی دارند. هرگاه يكی از آنها قلمرو خود را بسط دهد، بر ديگران مسلط شود و فضا را يرای ديگران تنگ کند، جامعه دستخوش عدم تعادل و بی ثباتی می گردد. به نظر «پارسونز» ، در جوامع سنتی، خرده نظام سياسی و در جوامع مدرن، خرده نظام اقتصادی بر جامعه مسلط اند. خرده نظام سياسی به دليل بهره مندی از ابزار قدرت، بيش از ديگران مشتاق بسط قلمرو خويش است. در جوامع مدرن اما به دليل گسترش ساز و كارهای نظارت و پراكنده بودن قدرت و نيز به دليل توسعه و قدرتمندی ساختارهای اقتصادی، نظام اقتصادی بر ساير اجزا مسلط گشته و حيطه های مختلف فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی را از خود متأثر ساخته است. 3 در جوامع مدرن ارزش ها و هنجارها، بيش از آن كه در دستان تفكر و خلاقيت فرهيختگان و هنرمندان ساخته شوند، در ظل روابط اقتصادی تعريف می گردند، و روابط انسانی و ارتباطات اجتماعی قبل از هر چيز تأمين كننده الزامات اقتصادی و رفاه مادی اند. اما در اينجا نابسامانی های جوامع مدرن، موضوع سخن نيست. در جوامعی كه اقتصاد، قدرتمند نيست و ساز و كارهای نظارت بر قدرت نيز كارايی كافی ندارند، آن اشتياق برای بسط قلمرو كه گفته شد گاه به فعليت می رسد. قدرت سياسی گسترش می يابد. هنجارها توسط او تعريف می شود و روابط اجتماعی و سپس ساختارهای سياسی و اقتصادی بر اساس آن هنجارها شكل می گيرند. در اين جا نيز معناسازی از كف متفكران خارج و اين بار به چنگ سياستمداران گرفتار می آيد. فرهنگ به دو شق رسمی و غيررسمی منقسم می شود و دوگانگی شخصيتی، پنهان كاری، رياكاری و دروغ گويی را نتيجه می دهد. خرده نظام اجتماعی، دو بخش خصوصی و رسمی پيدا می كند و «پارتی بازی» و «باندبازی» نتيجة آن می شود. نظام سياسی، مشروعيت اش در خطر می افتد و ساختار اقتصادی رونق نمی گيرد، چرا كه شبكه های اجتماعی خصوصی مستقل از قدرت، توان برداشتن بارش را ندارند و دخالت قدرت نيز راه به جايی نمی برد 4 … فرهنگ و جامعه شناسی: جامعه شناسی چشم اندازی روشن و فوق العاده روشنگر را درباره رفتار انسانی ارائه می كند. يادگيری جامعه شناسی به معنای رها ساختن تبیین های شخصی درباره جهان و نگريستن به تاثيرات اجتماعی است كه زندگی ما را شكل می دهد. جامعه شناسی واقعیت تجربه فردی را انكار نمی كند یا دست كم نمی گیرد اما با ایجاد حساسیت نسبت به جهان وسيع تر فعالیت اجتماعی، كه همه ما در آن در گیریم، آگاهی ژرف تری از ویژگی های فردی خودمان و دیگران به دست می آوریم. (جامعه شناسی/ انتونی گیدنز ۱۹۸۹). این نكته را می پذیرم كه جامعه شناسی می تواند ديدگاهی تقریبا روشن از رفتار انسانی ارائه دهد، اما این كافی نیست. امروزه و در شرایطی كه جوامع بشری لحظه به لحظه با بحران های متعدد روبرو می شوند، ما نياز به دانشی داریم كه بتواند ديدگاهی روشن از تعاملی متقابل بین فرد – جامعه و محیط ارائه دهد تا بتوانیم به نتيجه ای متقن و محكم دست يابيم و نتایج حاصل از پژوهش، مشاهدات، مطالعه و جمع بندی نتایج حاصل از تحقیقاتمان دقیق و منطقی باشد و این امر محقق نخواهد شد مگر آن كه بر انسان، جامعه و محیط او اشراف كامل داشته باشيم كه علم فرهنگ امكان ایجاد چنین وسعت ديدگاهی را برای ما فراهم خواهد آورد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1 جنگ فرهنگی مقدمه در ابتدای دهه 1370 بحث فراگیر عمومی در جامعه ایرانی ،مساله "تهاجم فرهنگی" بود.تهاجم فرهنگی ،هجوم فرهنگی،شبیخون فرهنگی و...مفاهیمی بود که در افواه گسترش یافت ودر برابر آن ،بحث از ضرورت دفاع فرهنگی ،امنیت فرهنگی ،بقاء فرهنگی و...مطرح شد. اکنون 15 سال از آن زمان می گذرد؛وتهاجم فرهنگی کیفی تر وکمی تر شده است.در مقابل ،دفاع فرهنگی نیز آرایش مقبولتری یافته است.ان تهاجم واین دفاع ،حکایت از یک "جنگ فرهنگی" تمام عیار دارد .مفاهیمی چون امانیسم(بشر محوری )به جای خدا محوری - سکولاریسم (عرفی نگری )- لیبرالیسم(اصالت اباحه)- فمنیسم(اصالت جنسیت یا زن گرایی)- و...شیوع روز افزونی یافته،در حوزه فرهنگ توده ای ،با استفاده از ابزار های هنری – رسانه ای و همچنین ورزشی ،در متن این هجوم فرهنگی ،جامعه با ابعاد گسترده تری روبرو شد.طرح مباحثی چون رویارویی تمدنها و فرهنگ ها ،از سوی استراتژیست های آمریکا یی و صهیونیستی،حکایت از همه جانبه بودن این منازعه داشته و دارد. حال انچه ضرورت می یابد،این است که اساساً "جنگ فرهنگی" چیست ؟ وابعاد وابزار وروش ان کدام است؟ در واقع با نهادینه شدن هجوم فرهنگی دشمن و دفاع فرهنگی خودی ،بایستی به تبیین و پاسخ به پرسشهای مزبور پرداخت تا با منطق این زد و خورد یا "جنگ فرهنگی" اشنا شد .در این نوشتار که با کوشش( مجید پر حلم )تهیه شده ،سعی بر ان است تا نوری اندک به زوایای پنهان و اشکار جنگ فرهنگی 2 تابانده شود. بدان امید که مورد قبول حضرت (عج )واقع شود.انشاءالله فصل اول ترمینولوژی در بحث از جنگ فرهنگی ابتدا باید به تبیین و تدقیق روشها نائل امد .اولین واژه که مطرح است واژه جنگ است. لفظ جنگ در ادبیات محاوره ای عامیانه به هر نوع زد و خورد اطلاق می شود.حال انکه این واژه دارای یک معنای تخصصی است که باید در خور شأن ان مورد برسی قرار گیرد،تا جنگ فرهنگی مفهوم سازی شناسی تخصصی شده باشد. 1-لایه های نظام اجتماعی ساختار طرح ریزی بنای اجتماعی ،دارای چهار لایه و سطح است،که نظام اجتماعی در این چهار سطح شکل می گیرد: سطح استراژیکی سطح میانی سطح تاکتیکی سطح تکنیکی نسبت این چهار سطح با یکدیگر را می توان برابر شکل زیر ،نسبت عموم وخصوص مطلق دانست . 2-منازعه اساساً انچه در فارسی برخورد گفته می شود،حاصل یک زد و خورد است. وقتی برخوردی بوجود می اید ،در این برخورد یک زدن ویک خوردن صورت گرفته است.واژه برخورد در فارسی معادل کلمه ی منازعه در عربی و conflict در انگلیسی است و هر سه واژه کلیت تقابل ودرگیری را به تفسیر می کشند 3 .تعریف اصلی و هدف اساسی منازعه "تحمیل اراده بر حریف " است. منازعه که حاصل یک زد و خورد است،ان طرف که می زند هدفش تحمیل اراده خود بر طرف مقابل است. منازعه،در چهار لایه و سطح نظام اجتماعی و مدیریتی ارزیابی می گردد: الف)منازعه تکنیکی:به منازعه سطح تکنیکی در فارسی پیکار و در انگلیسی martial گفته میشود. ب)منازعه تاکتیکی :به منازعه سطح تاکتیکی در فارسی رزم ودر انگلیسی combat گفته می شود. ج)منازعه میانی :به منازعه سطح میانی در فارسی نبرد و در انگلیسی battle گفته می شود. د)منازعه استراتژیک :به منازعه سطح استراتژیک در فارسی جنگ و در انگلیسی war گفته می شود. 3- جنگ فرهنگی با توجه به تقسیم بندی بالا،وقتی موضوع جنگ است ،سطح ان استراژیک است. پس به طبع این تقسیم بندی ، 4 نوع منازعه فرهنگی وجود دارد: جنگ فرهنگی نبرد فرهنگی رزم فرهنگی پیکار فرهنگی وقتی بحث از جنگ فرهنگی است ،منظور این است که نوع منازعه در سطح استراژیک (جنگ) و طیفی از منازعه که فرهنگی است. طبیعتاً در حوزه جنگ فرهنگی نباید به سه 4 حوزه پایین تر پرداخت و وارد مصادیق و جزئیات شد.برای مثال دستگاه مسئول در امور فرهنگی در سطح استراتژیک در جمهوری اسلامی ،شورای عالی انقلاب فرهنگی است که نظرات کلان ان کل کشور را در بر می گیرد .اگر به واژه مد پرداخته شود ، حوزه این مساله رزم فرهنگی و بحث تاکتیکی است .اگر موضوع تغییر در نظام فرهنگی کشور مانند رسانه های عمومی مطرح باشد، حوزه ان نبرد فرهنگی است . اما جنگ فرهنگی از مبانی فرهنگ ساز اغاز میگردد. مثلاً حوزه علم وتولید دانش که جزء مبانی جنگ فرهنگی است . فرضاً اگر دانشگاه فعلی را بر چینند و یک نظام فکری دیگری را جایگزین این دانشگاه کنند،یقیناًٌ در این جنگ فرهنگی موفق به تسخیر میدان منازعه شده اند. اما با دانشگاه مدرن و سکولار که با مبانی غیر از فرهنگ بومی اداره می شود در واقع در میدان حریف منازعه در حال اجرا است.لذا نباید خیلی توقع داشت که در چنین میدانی پیروزی خاصی بدست اید.مثلهایی که می توان برای روشن شدن مطلب ارائه نمود : پیکار فرهنگی شبکه ماهواره و اینترنت رزم فرهنگی ان دسته از گزاره های فرهنگی که عمومیت پیدا کنند مانند مد لباس نبرد فرهنگی مدل زندگی ،که از طریق رسانه های جمعی تبلبیغ می گرددو بی سر و صدا جزئی از فرهنگ مردم می گردد. مانند اداب معاشرت ،احترام به والدین و ... که یک گزاره را در بر نمی گیرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 جنگ نرم و ابزارهاي تغيير فرهنگی* مقدمه دیر زمانی است که توهم منحصر بودن قدرت به سلاح آتشین، ابطال شده است. اگر افرادی تا اواخر قرن بیستم وجود داشتند که گسترش قدرت نظامی را تنها راه افزایش توان یک کشور قلمداد میکردند، امروز کسی در غلط بودن این نظریه شکی ندارد. رخدادهای چند دهه گذشته اثبات کرده که داشتن تانک مهم نیست؛ مهم این است که چه کسی و با چه درجهای از ایمان، پشت تانک نشسته است. بسیار اهمیت دارد که یک سرباز، تا چه اندازه قانع شده باشد که «دشمن»، واقعاً دشمن است و مستحق نابودی است. این اقناع به وسیله قدرت نرم انجام میگیرد. از طرف دیگر، قدرت نرم موجب میشود كه دشمن قبل از اینکه دست به اسلحه ببرد، قدرت دفاع را از دست بدهد و از مقاومت منصرف گردد. پس به صورت خلاصه، قدرت نرم دو کارکرد اصلی دارد: 1. کارکرد ایجابی: مشروعیتبخشی به نیروی خودی (حق با ما است) و اقناع مردم برای پشتیبانی از صاحب قدرت؛ 2. کارکرد سلبی: مشروعیتزدایی از نیروی دشمن(این افراد شایسته نابودی هستند) و سلب مقاومت از آنها. در جنگ سخت، تصرف «سرزمین» دشمن و «نابودی» نیروهای او هدف است؛ اما در جنگ نرم، هدف، تفوق بر «افکار» و «استخدام» نیروهای دشمن است. در جنگهای خونین نظامی، نیروهای دشمن کشته و زخمی میشوند تا یک منطقه به اشغال درآید که با عوارض و تبعاتی همراه است؛ مثلاً دولت مهاجم، اشغالگر، منفور و نامشروع تلقی میشود. همچنین تهاجم به یک کشور هزینه بسياری را به اشغالگر تحمیل میکند و هزینه تداوم اشغال بهمراتب گزافتر از هزینه اشغال است. تجربه جنگ ویتنام نشان میدهد که ممکن است حتی یک ابرقدرت با وجود تلاش و کوشش نتواند سرزمینی را تصرف نماید. هنوز هم جنگ ویتنام لکه ننگی بر دامان آمریکا محسوب میشود و فراموش نشده است. مبارزات مردم فلسطین گواهی زنده است بر اینکه حتی در صورت اشغال یک کشور، نمیتوان صاحب آن کشور شد. صهیونیستها بیش از ۶۰ سال است که مردم فلسطین را سرکوب میکنندريال اما نتوانستهاند آنها را وادار به تسلیم نمایند. این مثالها نشان میدهد که چرا قدرت سخت بهتنهایی کافی نیست و به چه دليل توجه به قدرت نرم افزایش یافته است. همچنین تحلیل بر اساس قدرت نرم توضیح میدهد که چرا آمریکا در ظرف ۱۰ سال دوبار به عراق و افغانستان 2 حمله کرد و هر بار نیز پیروز شد؛ اما جرأت حمله به ایران را ندارد و تمام کارشناسان اذعان دارند که حمله به ایران شکست سختی را به دنبال خواهد داشت. عمده حوزه عملکرد قدرت نرم در فرهنگ است و با ابزارهای فرهنگی کارویژهها را محقق میسازد. در جنگ نرم، هدف دستیابی به سلطه فرهنگی است. پیامهای فرهنگیای که به طور عمده از غرب پخش میشود، بر مبنای مدل آمریکایی ساخته شده و احساسی از سلطهجویی فرهنگی را القا میکند. (ولتون ۱۳۸۷: ۱۵) فرهنگ بنا بر تعریف عبارت است از منبع دانش، تجربه، باورها، ارزشها ، نگرشها، معانی، سلسله مراتب، مذهب، زمان، نقشها، روابط مفاهیم جهان و اشیاي مادی که گروهی از مردم طی نسلها از طریق تلاشهای فردی و گروهی آن را کسب کردهاند. (ولتون ۱۳۸۷ : ۱۰۴) در مورد فرهنگ دو نکته قابل ذکر است: 1. فرهنگ، یک سامانه منسجم و هماهنگ است. در یک فرهنگ پایدار و پویا، مؤلفههای متضاد نباید وجود داشته باشد. زیرا ثبات این سامانه را تهدید میکند و ناچار باید یکی از این مؤلفهها به نفع دیگری تغییر نماید. مثلاً در اسلام، رعایت حجاب واجب است. حال اگر یک لباس مد شود که فاقد پوشش کافی باشد با دو عنصر فرهنگی متضاد مواجه خواهیم بود و قاعدتاً باید عنصر ضعیفتر حذف شود. خانوادههایی که مذهبیتر هستند، از پوشیدن این مدل از لباس صرفنظر خواهند کرد و خانوادههایی که از عمق مذهبی زیادی برخوردار نیستند و پوشاک برای آنها، هویت فرهنگی عمیقتری تولید میکند، حجاب را قربانی استفاده از آن لباس خواهند نمود. 2. تغییر فرهنگی: فرهنگ مانند یک رودخانه است که مدام در جریان است. اگرچه در ظاهر یک کلیت ثابت به نظر می رسد، اما در هر لحظه در حال تغییر است. البته این روند بسیار کند، آرام و تقریباً غیر قابل لمس میباشد. گاهی این تغییر فرهنگی با روشها و ابزارهای خاص سرعت و جهت میگیرد و موجب میشود که فرهنگ به صورت مصنوعی و با سرعت غیر طبیعی تغییر نماید. اربابان جنگ نرم در حوزه فرهنگ، معمولاً به دنبال دستیابی به روشهای تحقق این تغییر سریع و جهتدار فرهنگ هستند. فرهنگ، معمولاً دیرپا است و نمیتوان بهسرعت آن را متحول کرد. برای حذف یک مؤلفه فرهنگی و تثبیت یک عنصر فرهنگی دیگر، ممکن است گذر نسلها لازم باشد. البته بخشهایی از فرهنگ که عمق چنداني ندارند، میتوانند در کوتاهمدت، تحت تأثیر قرار گیرند و تغییر نمایند؛ مثلاً دین به عنوان بخش فرهنگی عمیق بسیاری از مردم، بهراحتی تحت تأثیر قرار نمیگیرد، اما سلیقه آنها در تغذیه و نوع پوشش، به عنوان بخش کمعمق فرهنگ، میتواند در کوتاهمدت تغییر نماید. 3 ابزارهای تغییر فرهنگی 1. ابزارهای درونی فرهنگها به صورت درونزاد در بستر تاریخ دچار تغییر و تحول میشوند. تضادهای فرهنگی بهتدریج بر طرف میشود و بسته به نیاز و تمایل انسانی، ممکن است برخی از مؤلفههای فرهنگی نسبت به بقیه بیشتر مورد توجه قرار گیرد و تقویت شود. یکی از مؤثرترین نظریاتی که در مورد تغییر فرهنگی، ارائه شده است، نظریه تکامل فرهنگی است. این نظریه می گوید: تکاملگرایی این اعتقاد را به وجود آورد که هر جامعهای میتواند علم، فناوری و فرهنگ و صنعت ایجاد کند و بدون محدودیت رشد نماید. دقیقاً همانگونه که انسان باستانی پیشرفت کرد و به انسانی که میتوانست ابزار به دست گیرد مبدل شد، سپس انسان راستقامت که آتش را پدید آورد و بعد انسان اندیشهورز که زبان و و فرهنگ را آفرید، جوامع کمتر توسعهیافته نيز میتوانند به سوی توسعه گام بردارند و به فرهنگ عالیتر دست یابند. (اسوالدو ۱۳۸۳: ۱۴۴) چنین تفکری سالهای سال بر مراکز علمی و دانشگاهی دنیا حاکم بوده است و توجیه مناسبی را برای تهاجم فرهنگی غرب فراهم کرده است. نظریه تکامل فرهنگی به غرب اجازه میدهد برای صدور فرهنگ خود به دیگر جوامع، تلاش نمایند و این اقدام در جهت اعتلای فرهنگ کشورهای عقبمانده، توجیه میگردد. بیتردید، این نظریه بر اقدامات استعماری تأثیر گذاشته است و اکنون نیز در خدمت سلاطین جنگ نرم قرار دارد. با این حال، بسیاری از استعمارستیزان و منتقدان مدرنیته به این نوع تفکر استعماری معترض هستند؛ زیرا گره زدن پیشرفتهای مادی به رشد فرهنگی، هیچ توجیه عقلانی ندارد و در عمل هم ثابت شده است که لزوماً کشورهای توسعهیافته، از فرهنگ غنیتری برخوردار نیستند. فرهنگ در گذر زمان، دچار فراز و فرود میشود و گاهی رشد و گاهی زوال مییابد. عواملی همچون: راهبران فرهنگی، اخلاق و تربیت عمومی و بسیاری از عوامل دیگر، در این روند مؤثر میباشد. اما رشد اقتصادی یا توسعه سیاسی، لزوماً نتیجه مستقیمی بر فرهنگ ندارد و نمیتوان گفت که جامعه دارای ثروت بیشتر یا سیاست توسعهیافتهتر، دارای فرهنگ عالیتری است. از طرف دیگر، تصور حرکت خطی فرهنگ، از بنیان نادرست است. کشورهای توسعهیافته نیز دارای فرهنگ یکسانی نیستند و از یک مسیر واحد به چنین جایگاه فرهنگیای نرسیدهاند؛ مثلاً دو کشور فرانسه و ایالات متحده توسعهیافته محسوب میشوند، اما از دو فرهنگ نسبتاً متفاوت برخوردارند. در فرهنگ فرانسه دین تقریباً زدوده شده است؛ ولی در فرهنگ آمریکا دین جایگاه بسیار مهم و اساسی دارد و حتی در تعیین منافع ملی تأثیر دارد. به هر حال، بسیاری از روشنفکران، با در نظر گرفتن نظریه تکامل فرهنگی، گمان میکنند شرق دچار توقف فرهنگی شده است و بنابراین، برای رسیدن به قافله تمدن غرب، باید هدایت جریان فرهنگی به بیرون چارچوبها 4 ی فرهنگ سنتی سپرده شود و با ابزارهای بیرونی به آنچه «فرهنگ تکاملیافته» خوانده میشود، برسیم. 2. ابزارهای برونی ارتباط فرهنگی: جوامع در محیط سترونشده فرهنگی حضور ندارند؛ بلکه دائما در معرض دریافت و ارسال پیامهای فرهنگی از محیط جهانی هستند که فرهنگ آنها را دچار تغییر و تحول مداوم مینماید. اگر عضوی از یک فرهنگ، پیامی را برای دریافت توسط عضوی از فرهنگ دیگر ایجاد نماید، ارتباط بینفرهنگی رخ داده است. این ارتباط میان آن دسته از مردم که ادراکات فرهنگی و سیستمهای نمادینشان به اندازه کافی مجزا هستند، انجام میگیرد. (سامووار ۱۳۷۹: ۹۸) ارتباط فرهنگی از گذشته وجود داشته است و موجب اعتلای فرهنگها میگردد. جوامع، در ارتباطهای فرهنگی، آسیبپذیری خود را کشف و ترمیم مینمایند؛ مثلاً حمام، قهوه و چای از شرق به غرب منتقل شد و مردم شرق، به کارگیری دوش حمام و سیگار را از جهان غرب فراگرفتند. بسیاری از هنرهای بومی و جهانسومی اساساً نتیجه ارتباط فرهنگی هستند و از ترکیب عناصر گوناگون جهانی از جمله غربی حاصل شدهاند. چاقوی فلزی همچون موهبتی به یاری سنن کندهکاری و مجسمهسازی جهان سوم آمد. نقاشی روغن و آکرلیک فقط در اثر تماس باغرب بود که رواج پیدا کرد. هنر اندوبله در جنوب آفریقا از مهره و منجوق به عنوان وسیله اصلی برای تزیین لباس و منسوجات استفاده میکند. این دانهها و مهرهها چیزی نیستند که بومی آفریقا باشند، بلکه در اوایل قرن ۱۹ از فرهنگ چکسلواکی به آنجا میرود. (کاوین ۱۳۸۷: ۱۹) در ارتباط فرهنگی، هیچ فشاری در کار نیست و مردم، خود عناصر فرهنگی را پسندیده و استفاده مینمایند. در ضمن، به فرهنگ بومی نیز آسیبی نمیرسد و نوعی انطباق و سازگاری میان عناصر جدید و کهن فرهنگی حاصل میگردد. هجوم فرهنگی: آیا وضعیت برابر در عصر جدید، میان فرهنگهای غربی و غیر غربی ادامه یافته است؟ یعنی میان فرهنگها یک ارتباط سالم و عادلانه برقرار است؟ آیا عرضه عناصر فرهنگی، فارغ از تمایلات سیاسی انجام میگیرد؟ آیا کشورهای غیر اروپایی در ارائه فرهنگ خود از امکانات و تواناییهای غرب برخوردارند؟ برخی معتقدند هنوز هم این وضعیت ادامه دارد و غرب فقط به عرضه فرهنگی میپردازد و مردم شرق این عناصر فرهنگی را انتخاب میکنند. هیچ فشاری در کار نیست و غرب فقط به نیازهای مردم شرق، پاسخ مناسبتر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 68 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 2 «به نام ايزد منّان» بررسي علل پيشرفت و تعالي فرهنگی ایران و موانع موجود در اين زمينه 3 تقديم به كساني كه دلسوزانه در جهت تعالي و پيشرفت كشور عزيزمان ايران گام برميدارند. بخصوص مادرعزيز فرهنگي ام كه با تلاش وافر خود در جهت شكوفايي استعدادهاي اين مرزوبوم تلاش مينمايند. 4 سخني چند: يكي از ابتكارات خوب و كارساز دولت جمهوري اسلامي طرح سؤالاتي تحت عنوان پرسش مهر بوده است، كه هرساله از طرف رياست جمهور محترم مطرح شده است. قطعاً هدف از طرح اين پرسشها استفادهي بهينه از نظرات مردم روشنفكر و هميشه در صحنه بوده است. كه براي رسيدن به رشد و تعالي همهجانبهي كشور عزيزمان ايران ضروري و اجتناب ناپذير بوده است. مهرماه امسال نيز مثل سالهاي گذشته اين پرسشها از جانب رياست جمهوري مطرح شد. يكي از اين سؤالها «عوامل و موانع پيشرفت فرهنگی ایران » بود. لذا در جهت نيل به اين اهداف متعالي و ارزشمند اقدام به گردآوري مطالبي چند در اين زمينه نموديم. و اميدواريم با ارائهي اين كار توانسته باشم گامي هرچند ناچيز در جهت پاسخ به سؤال رئيس جمهور محبوبمان برداشته باشم. باسپاس پرهام یزدان پناه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 166 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 به نام خدا بررسی میزان تأثیرفعالیت های فرهنگی مساجد بر روی جوانان ( مطالعه ی موردی بر روی جوانان 17-30 ساله ی منطقه ی مهرآباد جنوبی ) 1 به نام خدا بررسی میزان تأثیرفعالیت های فرهنگی مساجد بر روی جوانان ( مطالعه ی موردی بر روی جوانان 17-30 ساله ی منطقه ی مهرآباد جنوبی ) 1 به نام خدا بررسی میزان تأثیرفعالیت های فرهنگی مساجد بر روی جوانان ( مطالعه ی موردی بر روی جوانان 17-30 ساله ی منطقه ی مهرآباد جنوبی ) 1 به نام خدا بررسی میزان تأثیرفعالیت های فرهنگی مساجد بر روی جوانان ( مطالعه ی موردی بر روی جوانان 17-30 ساله ی منطقه ی مهرآباد جنوبی )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 24 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
جهانی شدن فرهنگ و واکنش های فرهنگی درس نظام های اداری تطبیقی پیشرفته مقدمه «جهانی شدن» از جمله مسائل مهمی است که در پرتو پیشرفت روز افزون تکنولوژی و ارتباطات، کشورهای در حال توسعه را به چالش جدی کشانده است. جهانی شدن زنجیره ای از دگرگونی هاست که عرصه های گوناگون فرهنگ، سیاست واقتصاد کشورهای جهان را در بر گرفته و گمان می رود، در نهایت به ایجاد یک نظام واحد جهانی بینجامد. انفعال و استحاله فرهنگ های دیگر در اصطکاک با فرهنگ غربی، با توجه به توانایی های برتر تبلیغاتی این فرهنگ اهمیت این فرایند را دو چندان کرده است . شناخت «جهانی شدن» برای کشورهایی که بر حفظ ارزش های فرهنگی خود اصرار دارند، برای شناخت تهدیدها و بحران هایی که این پدیده برای آنها به دنبال خواهد داشت، بسیار مهم است. با توجه به گستره «جهانی شدن» که ابعاد گوناگون حیات بشری را در بر می گیرد، تدوین این نوشتار تنها در بُعد فرهنگی این فرایند سامان یافته است . (Globalization) تعریف جهانی شدن هیچ اتفاق نظری بین دانشمندان در مورد تعریف دقیق این واژه وجود ندارد . برخی به تبیین این مفهوم در چارچوب کلی تحولات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی پرداخته اند، در حالی که جمعی دیگر کوشیدهاند جهانی شدن را به عنوان مفهومی صرفا اقتصادی تعریف کنند. به عبارت دیگر می توان تعاریف ارائه شده را به دو دسته کلی تقسیم نمود که در یک دسته، جهانی شدن به معنای عام آن تعریف شده و دسته ای دیگر تنها به جهانی شدن در یک بُعد اشاره دارند. از نظر گیدنز ( Giddens ) جهانی شدن تشدید روابط اجتماعی در سراسر جهان است که مکان های دور از هم را چنان به هم مرتبط می سازد که رخدادهای هر محل، زاده حوادثی است که کیلومترها دورتر به وقوع میپیوندد. در حالی که ساتکلیف ( Satklif ) و گلین ( Glin ) علاوه بر گسترش سرمایه داری، جهانی شدن را با «به هم پیوستگی بیشتر اقتصادها» مشخص می کنند. اگر چه تعاریف متعددی از این فرایند شده، اما میتوان تعریف مربوط به کمیته بین المللی در سال 1995 را که دربرگیرنده تمامی تعاریف است به عنوان تعریف جامع ذکر نمود: « جهانی شدن عبارت است از درهم آمیزی اقتصاد، جامعه شناسی، سیاست، فرهنگ و رفتارها از طریق نفی مرزها و حذف پیوستگی های ملی و اقدام های دولتی » در کنار واژه «جهانی شدن» ، واژه های نسبتا مترادف دیگری نیز وجود دارند که روشن ساختنِ نسبت و تفاوت آن ها با واژه «جهانی شدن » بی فایده نخواهد بود. واژه «جهانی کردن » یا «جهانی سازی» ، گرچه به فرایندهای وابستگی و همگونی جهانی معطوف است، اما بر این دلالت دارد که قصد، برنامه و آگاهی معینی پشت این فرایندها نهفته است. به بیان دیگر، «جهانی سازی» در برگیرنده این معنا و مفهوم است که نیروهایی توانمند در قالب دولت ملت و یا شرکت چندملیتی، در راستای علایق و منافع خود به کار همگون و یکدست سازی جهان پرداخته اند و به همین دلیل باید سخن از جهانی سازی گفت نه از جهانی شدن. ولی واژه جهانی شدن متضمن این معناست که بسیاری از نیروهای جهانی ساز و همگونی آفرین، غیر شخصی و فراتر از کنترل و قصد هر فرد یا گروهی از افراد هستند.