دانلود جزوه و پاورپوینت و مقاله طرح درس

تحقیق احكام ولايي در حكومت علوي 35 ص

تحقیق احكام ولايي در حكومت علوي 35 ص

تحقیق-احكام-ولايي-در-حكومت-علوي-35-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 35 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏احكام ولايي در حكومت علوي
‏مقدمه‏
‏احكام حكومتي و احكام اوليه‏
‏احكام حكومتي (ولايي)‏
‏الف) احكام اداري ـ سازماني‏
‏ب) احكام اجتماعي‏
‏1ـ برخود قاطع با دشمنان داخلي‏
‏عفو بازماندگان جنگ جمل‏
‏تخريب اماكن فتنه و فساد‏
‏2ـ مبارزه با خرافات‏
‏اخراج قصه سرايان از مسجد‏
‏برخورد با پيشگويان‏
‏شكستن نهادهاي يهوديان‏
‏3ـ برخورد با انحرافات فكري و عملي‏
‏مبارزه با صوفيگري‏
‏شكوه از رواج بدعتها‏
‏4ـ مبارزه با انحرافات اخلاقي‏
‏جداسازي معابر عمومي‏
‏جلوگيري از نشستن مردان در معابر عمومي‏
‏مجازات منحرفان و متجاوزان به حريم اخلاق جامعه‏
‏5ـ برخورد با تخلفات اجتماعي‏
‏ج) احكام اقتصادي‏
‏1ـ جعل ماليات‏
‏2ـ تعيين مقدار جزيه و خراج‏
‏3ـ معافيت مالياتي‏
‏4ـ تحليل خمس و انفال‏
‏5ـ پرداخت بدهي بدهكاران و نياز فقيران‏
‏6ـ رونق اقتصادي‏
‏7ـ نظارت بر فعاليتهاي اقتصادي‏
‏8ـ مبارزه با محتكران‏
‏9ـ ايجاد محدوديت شغلي‏
‏10ـ قيمت گذاري اجناس‏
‏11ـ ضمانت بعضي از مشاغل‏
‏12ـ ضرب اولين سكه اسلامي‏
‏13ـ پذيرش پرداخت زكات به اختيار مردم‏
‏د) احكام قضايي‏
‏1ـ حدّ سارق بيت المال‏
‏2ـ مجازات منكران رسول خدا(ص)‏
‏3ـ سپردن بدهكار به طلبكاران‏
‏4ـ عفو سارق‏
‏جمع بندي و نتيجه گيري‏
‏مصلحت فرد يا جامعه؟‏

‏مقدمه
‏امام علي(ع) در دوران حكومت كوتاه خود، جز به حاكميت اسلام و اجراي احكام و قوانين
آن نمي انديشيد تا در پرتو آن "عدالت در جامعه" برقرار شده و مردم در جامعه اي سالم و عادلانه
به "رشد و كمال معنوي" نايل شوند. هر چند موانع فراواني از سوي افراد و جريانات مختلف
ايجاد شد و حضرت براي رسيدن به هدف مقدس فوق، توفيق كامل نيافت، اما گفتار و سيره او را
در اداره جامعه، الگوي روشني براي مسلمانان، بلكه بشر به ارمغان گذاشت.
‏احكام و دستورهايي كه از سوي حضرت در عرصه هاي گوناگون اجتماعي و سياسي و
اقتصادي و يا نظامي صادر مي شد، در يك دسته بندي كلي دو گروهند:
‏گروه اول: ‏دستورهايي كه بر اساس آيات قرآن و سنت رسول خدا(ص) به عنوان تحقق
حكم شرعي انجام مي شد.
‏نامه ها و سخنرانيهاي حضرت، موارد فراواني از اين قبيل دستورها و احكام را در بر دارد.
دستور اقامه نماز، روزه داري، پرداخت زكات و دهها نمونه ديگر، در زمره اين گروه اند. در اين
عرصه امام علي(ع) شأن ابلاغ احكام الهي را دارد و مردم را به انجام دستورهاي الهي تشويق
مي كند.
‏گروه دوم: ‏احكام و دستورهايي است كه از امام(ع) به عنوان حاكم جامعه و مجري قوانين و
مقررات اسلامي و بر اساس مصالحي كه تشخيص مي داد، صادر مي شد؛ احكامي كه معمولاً در
اوضاع گوناگون زماني و مكاني و بنا بر مقتضيات از سوي حاكمان و مديران جامعه مقرر و به اجرا
گذاشته مي شود. از اين دسته احكام، به احكام حكومتي، ولايي و سلطاني ياد مي شود.
‏|376|

‏احكام حكومتي و احكام اوليه
‏احكام حكومتي تفاوتهايي با احكام دسته اول (اوليه) دارند كه به پاره اي از آنها اشاره
مي شود:
‏1ـ ‏احكام اوليه، قوانين و مقررات كلي است كه به نحو قضاياي حقيقيه جعل شده، ولي احكام
حكومتي، جزئي بوده و در اوضاع مختلف صادر مي شود و از قبيل قضاياي شخصيه است.
‏2ـ ‏دسته اول، قوانين و مقررات ثابتي بوده و در اوضاع مختلف تغيير نمي كنند، چون تابع مصالح و مفاسد واقعي اند كه از سوي خداوند (قانونگذار) مورد توجه قرار گرفته و بر آن اساس جعل شده اند، ولي دسته دوم متغيرند و در اوضاع گوناگون تغيير مي كنند، زيرا به تناسب مصالح وضع موجود، انديشيده مي شوند.
‏از بيان فوق روشن مي شود احكام حكومتي هرچند در مبحث قضاوت مورد توجه فقها قرار
گرفته و بعضي از آنان تعريفي متناسب با قضاوت ارائه كرده اند، ‏[1]‏ اما اختصاص به قضا نداشته و
اعم از آن است. از همين رو فقيه برجسته، صاحب جواهر در تعريف "حكم حكومتي" مي گويد:
‏"انشاء انفاذ مِن الحاكم ـ لا منه تعالي ـ لحكم شرعيٍ اَو وضعيٍ اَو موضوعهما في
شييء مخصوص، و لكن هل يشترط فيه مقارنته لفصل الخصومة (اي اَن يكون في
خصوص القضاء) كما هو المتيقن مِن ادلّته لا اقل من الشك و الاصل عدم ترتب الآثار
علي غيره، اَو لا يشترط لظهور قوله(ع): "اني جعلته حاكماً" في اَنّ له الاِنفاذ و الاِلزام
مطلقاً و يندرج فيه قطع الخصومة". ‏[2]‏
‏از بيان صاحب جواهر چند نكته استفاده مي شود:
‏اولاً ‏: حكم حكومتي از سوي حاكم انشا مي گردد، نه خداوند به عنوان قانونگذار؛
‏ثانياً ‏: متعلق اِنشاء حاكم، حكم تكليفي است يا حكم وضعي و يا موضوع يكي از آن دو؛
‏ثالثاً ‏: همان طور كه احتمال دارد حكم حاكم، مخصوص باب قضاوت باشد، احتمال دارد اعم
باشد، كه در اين صورت شامل باب قضاوت هم خواهد شد.
‏امام خميني از فقهايي است كه از آيات و روايات، اعم بودن دايره حكم حاكم را از باب
قضاوت استفاده كرده و آن را مدلّل ساخته است. ‏[3]‏
‏|377|

‏احكام حكومتي (ولايي)
‏بر آنيم كه نمونه هايي از احكام حكومتي امام علي(ع) را كه در دوران حكومت خويش، وضع
و ابلاغ و يا به اجرا گذاشت، مرور كنيم. برخي از اين احكام به امور قضايي، برخي اقتصادي،
بعضي اجتماعي و يا اداري و سازماني دولت اسلامي مربوط مي شود. شايد بعضي از احكام كه
مطرح مي شود، به طور قطعي حكم حكومتي نباشد و بعضي از علما تفاسير يا توجيهات ديگري
ارائه كرده باشند.

‏الف) احكام اداري ـ سازماني
‏بخشي از احكامي كه از سوي امام علي(ع) در دوران حكومتش صادر شد، احكامي است در
عزل يا نصب استانداران، كارگزاران، مأموران حكومتي، قضات و فرماندهان نظامي.
‏اما به عنوان حاكم جامعه هر شخصي را كه براي ولايت و اداره شهري، به مصلحت
نمي دانست، عزل و شخص ديگري را كه لايق منصب تشخيص مي داد، نصب مي كرد. عزل و
نصب و دستور عملهايي كه ابلاغ مي كرد و احكام مأموريتي كه صادر مي نمود، در زمره احكام
حكومتي قرار مي گيرد.
‏عزل عمر بن ابي سلمه مخزوني از ولايت بحرين و نصب نعمان بن عجلان زرقي به جاي او، ‏[4]‏
عزل اشعث بن قيس، والي آذربايجان و نصب قيس بن سعد، ‏[5]‏ عزل قيس بن سعد بن عباده انصاري
از مصر و نصب محمد بن ابي بكر،

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق احكام ولايي در حكومت علوي 35 ص , احكام ولايي در حكومت علوي 35 ص , دانلود تحقیق احكام ولايي در حكومت علوي 35 ص , احكام , ولايي , در , حكومت , علوي , 35 , ص , تحقیق ,

[ بازدید : 10 ]

[ پنجشنبه 20 مرداد 1401 ] 7:00 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق از انقراض حكومت ساساني تا پايان قرن سوم هجري 100 ص

تحقیق از انقراض حكومت ساساني تا پايان قرن سوم هجري 100 ص

تحقیق-از-انقراض-حكومت-ساساني-تا-پايان-قرن-سوم-هجري-100-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 100 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏از انقراض حكومت ساساني تا پايان قرن سوم هجري --> ادبيات پهلوي در سه قرن اول هجري
‏چنانكه ميدانيم زبان رسمي و ادبي ايران در دوره ساساني لهجه پهلوي جنوبي يا پهلوي پارسي بود. اين لهجه در دربار و ادارات دولتي و حوزه روحاني زرتشتي چون يك زبان رسمي عمومي بكار ميرفت و در همان حال زبان و ادب سرياني هم در كليساهاي نسطوري ايران كه در اواخر عهد ساساني تا برخي از شهرهاي ماوراءالنهر گسترده شده است، مورد استعمال داشت.
‏پيداست كه با حمله عرب و بر افتادن دولت ساسانيان برسميت و عموميت لهجه پهلوي لطمه‏اي سخت خورد ليكن بهيچ روي نميتوان پايان حيات ادبي آن لهجه را مقارن با اين حادثه بزرگ تاريخي دانست چه از اين پس تا ديرگاه هنوز لهجه پهلوي در شمار لهجات زنده و داراي آثار متعدد پهلوي و تاريخي و ديني بوده و حتي بايد گفت غالب كتبي كه اكنون بخط و لهجه پهلوي در دست داريم متعلق ببعد از دوره ساساني است.
‏تا قسمتي از قرن سوم هجري كتابهاي معتبري بخط و زبان پهلوي تأليف شده و تا حدود قرن پنجم هجري رواياتي راجع بآشنايي برخي از ايرانيان با ادبيات اين لهجه در دست است و مثلاً منظومه ويس و رامين كه در اواسط قرن پنجم هجري بنظم درآمده مستقيماً از پهلوي بشعر فارسي ترجمه شده و حتي در قرن هفتم «زرتشت بهرام پژدو» ارداويرفنامه پهلوي را بنظم فارسي درآورد.
‏در سه چهار قرن اول هجري بسياري از كتب پهلوي در مسائل مختلف از قبيل منطق، طب، تاريخ، نجوم، رياضيات، داستانهاي ملي، قصص و روايات و نظاير آنها بزبان عربي ترجمه شد و از آنجمله است: كليله و دمنه، آيين نامه، خداينامه، زيج شهريار، ترجمه پهلوي منطق ارسطو، گاهنامه، ورزنامه و جز آنها.
‏در همين اوان كتبي مانند دينكرت، بندهشن، شايست نشايست،ارداويرافنامنه، گجستك ابالش، يوشت فريان، اندرز بزرگمهر بختكان، ماديگان شترنگ، شكند گمانيك و يچار و امثال آنها بزبان پهلوي نگاشته شد كه بسياري مطالب مربوط بايران پيش از اسلام و آيين و روايات مزديسنا و داستانهاي ملي در آنها محفوظ مانده است. مؤلفان اين كتب غالباً از روحانيون زرتشتي بوده و باين سبب از تاريخ و روايات ملي و ديني ايران قديم اطلاعات كافي داشته‏اند. از اين گذشته در تمام ديوانهاي حكام عرب در عراق و ايران و ماوراءالنهر تا مدتي از خط و لهجه پهلوي استفاده ميشده است.
‏با همه اين احوال پيداست كه غلبه عرب و رواج زبان ديني و سياسي عربي بتدريج از رواج و انتشار لهجه پهلوي ميكاست تا آنجا كه پس از چند قرن فراموش شد و جاي خود را بلهجات ديگر ايراني داد.
‏خط پهلوي هم بر اثر صعوبت بسيار و نقص فراوان خود بسرعت فراموش گرديد و بجاي آن خط عربي معمول شد كه با همه نقصهايي كه براي فارسي زبانان داشت و با همه نارسايي بمراتب از خط پهلوي آسانتر است.
‏بهمان نسبت كه لهجه پهلوي رسميت و رواج خود را از دست ميداد زبان عربي در مراكز سياسي و ديني نفوذ مي‏يافت و برخي از ايرانيان در فراگرفتن و تدوين قواعد آن كوشش ميكردند اما هيچگاه زبان عربي مانند يك زبان عمومي در ايران رائج نبود و بهيچ روي بر لهجات عمومي و ادب ايراني شكستي وارد نياورد و عبارت ديگر از ميان همه ملل مطيع عرب تنها ملتي كه زبان خود را نگاه داشت و از استقلال ادبي محروم نماند ملت ايرانست.
‏از انقراض حكومت ساساني تا پايان قرن سوم هجري --> نفوذ لغات عربي در لهجات ايراني
‏پيداست كه اين نفوذ سياسي و ديني و همچنين مهاجرت برخي از قبايل عرب بداخله ايران و آميزش با ايرانيان و عواملي از اين قبيل باعث شد كه لغاتي از زبان عربي در لهجات ايراني نفوذ كند. اين نفوذ تا چند قرن اول هجري بكندي صورت ميگرفت و بيشتر ببرخي از اصطلاحات ديني (مانند: زكوة، حج، قصاص...) واداري(مانند: حاكم، عامل، امير، قاضي، خراج...) و دسته‏يي از لغات ساده كه گشايشي در زبان ايجاد ميكرد يا بر مترادفات ميافزود(مانند: غم، راحت، بل، اول، آخر...) منحصر بود و حتي ايرانيان پاره‏اي از اصطلاحات ديني و اداري عربي را ترجمه كردند مثلاً بجاي «صلوة» معادل پارسي آن «نماز» و بجاي «صوم» روزه بكار بردند.
‏در اين ميان بسياري اصطلاحات اداري(ديوان، دفتر، وزير...) و علمي(فرجار، هندسه، استوانه، جوارشنات، زيج، كدخداه...) و لغات عادي لهجات ايراني بسرعت در زبان عربي نفوذ كرد و تقريباً بهمان نسبت كه لغات عربي در لهجات ايراني وارد شد از كلمات ايراني هم در زبان تازيان راه يافت.
‏بايد بياد داشت كه نفوذ زبان عربي بعد از قرن چهارم هجري و خصوصاً از قرن ششم و هفتم ببعد در لهجات ايراني سرعت و شدت بيشتري يافت.
‏نخستين علت اين امر اشتداد نفوذ دين اسلام است كه هر چه از عمر آن در ايران بيشتر گذشت نفوذ آن بيشتر شد و بهمان نسبت كه جريانهاي ديني در اين كشور فزوني يافت بر درجه محبوبيت متعلقات آن كه زبان عربي نيز يكي از آنهاست، افزوده شد.
‏دومين سبب نفوذ زبان عربي در لهجات عربي در لهجات ايراني خاصه لهجه دري، تفنن و اظهار علم و ادب بسياري از نويسندگانست از اواخر قرن پنجم به بعد.
‏جنبه علمي زبان تازي نيز كه در قرن دوم و سوم قوت يافت از علل نفوذ آن در زبان فارسي بايد شمرده شد.
‏اين نفوذ از حيث قواعد دستوري بهيچروي(بجز در بعض موارد معدود بي اهميت) در زبان فارسي صورت نگرفته و تنها از طريق مفردات بوده است و حتي در مفردات لغات عربي هم كه در زبان ما راه جست براههاي گوناگون از قبيل تلفظ و معني آنها دخالتهاي صريح شد تا آنجا كه مثلاً بعضي از افعال معني و وصفي گرفت (مانند:لاابالي= بي‏باك. لايعقل= بي‏عقل، لايشعر= بي‏شعور، نافهم...) و برخي از جمعها بمعني مفرد معمول شده و علامت جمع فارسي را بر آنها افزودند مانند: ملوكان، ابدالان، حوران، الحانها، منازلها، معانيها، عجايبها، مواليان، اواينها...
‏چنانكه در شواهد ذيل مي‏بينيم:
‏ببوستان ملوكان هزار گشتم بيش گل شكفته برخساركان تو ماند
‏(دقيقي)
‏وگر بهمت گويي دعاي ابدالان نبود هرگز با پاي همتش همبر
‏(عنصري)
‏گر چنين حور در بهشت آيد همه حوران شوند غلمانش
‏(سعدي)
‏زنان دشمنان در پيش ضربت بياموزند الحانهاي شيون
‏(منوچهري)
‏بيابان درنورد و كوه بگذار منازلها بكوب و راه بگسل
‏(منوچهري)
‏من معانيهاي آنرا ياور دانش كنم گر كند طبع تو شاها خاطرم را ياوري
‏(ازرقي)
‏گذشته از اين نزديك تمام اسمها و صفتهاي عربي را كه بفارسي آوردند با علامتهاي جمع فارسي بكار بردند(مانند: شاعران، حكيمان، زائران، امامان، عالمان. نكتها، نسخها، كتابها...)
‏بدين جهات بايد گفت لغات عربي كه در زبان فارسي آمده بتمام معني تابع زبان فارسي شده و اصولاً تا اواخر قرن پنجم جمعهاي عربي نيز بنحوي كه امروز ميان ما معمول است تقريباً مورد استعمالي نداشته است.
‏از انقراض حكومت ساساني تا پايان قرن سوم هجري --> آغاز ادب فارسي

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق از انقراض حكومت ساساني تا پايان قرن سوم هجري 100 ص , از انقراض حكومت ساساني تا پايان قرن سوم هجري 100 ص , دانلود تحقیق از انقراض حكومت ساساني تا پايان قرن سوم هجري 100 ص , از , انقراض , حكومت , ساساني , تا , پايان , قرن , سوم , هجري , 100 , ص , تحقیق , ساسا ,

[ بازدید : 9 ]

[ پنجشنبه 20 مرداد 1401 ] 6:31 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق اصول و شيوه‌هاي حكومت اسلامي در آينه

تحقیق اصول و شيوه‌هاي حكومت اسلامي در آينه

تحقیق-اصول-و-شيوه‌هاي-حكومت-اسلامي-در-آينهلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 37 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏اصول و شيوه‌هاي حكومت اسلامي در آينه
‏كلام امام علي عليه السلام
‏شايد ساده‌ترين و كوتاه‌ترين تعريفي كه بتوان از نهج البلاغه ارائه داد اين باشد كه بگوييم: نهج البلاغه كلام اميرالمومنين، علي عليه السلام است كه از حدود هزار سال پيش به صورت كتابي در سه بخش خطبه‌ها، نامه‌ها و كلمات قصار تدوين شده است. اما در حقيقت اين بيان قطره‌اي از دريا و ذره‌اي از دنياي اين كتاب عظيم را نيز در برنمي‌گيرد. كتابي كه منبعث از وحي و زيباترين و منطقي‌ترين و كامل‌ترين ادامه دهنده مسير قرآن است.
‏سنت تاريخ بشر همواره بر اين اساس بوده است كه امور جديد به مرور زمان كهنه شده و جوان‌ها، پير و كم كم از صحنه ذهن جامعه محو و به دست فراموشي سپرده مي‌شوند. به عبارت ديگر فرسودگي، كهولت، محو شدن، بي رنگ شدن با گذشت زمان ولو مهم‌ترين حوادث عالم، از مهم‌ترين قوانين تاريخ بشر و بلكه خاصيت عالم ماده است. ولي در اين ميان مسائلي استثنائي وجود دارد كه از اين سنت تبعيت نمي‌كند و گذشت زمان، اثري روي آن نمي‌گذارد بلكه برعكس به جاي كمرنگ شدن، روز به روز نامي‌تر و پرجوش‌تر و پررنگ‌تر جلوه مي‌كند. از جمله اين موارد، قرآن كريم است كه در راس تمام امور قرار دارد. و پس از آن نهج البلاغه نيز از سنخ همين گونه امور است. چنان كه امروز ملاحظه مي‌كنيم علاوه بر هشتاد و يك شرح و ترجمه‌اي كه علامه اميني -رحمه الله- در الغدير در شرح حال مرحوم سيدرضي براي نهج البلاغه نقل مي‌كند، باز هم شرح فراواني بر اين اثر عظيم نوشته شده و مي‌شود و باز هم مي‌بينيم كه مسائل ناگفته در نهج البلاغه فراوان است و هر سخن جديدي نيز كه در مورد آن بيان مي‌گردد، تازگي دارد.
‏اميرمومنان عليه السلام در پاسخ به ‏كساني كه او را در برابر معاويه متهم به نداشتن ‏«‏سياست‏»‏ مي‏‌‏كردند فرمود: به خدا ‏قسم، معاويه از من زيرك‏‌‏تر و سياستمدارتر نيست، ولي او حيله باز و فاجر است و اگر ‏از حيله گري و مكاري نفرت نداشتم از زيرك‏‌‏ترين مردم بودم، لكن هر مكر و حيله‏‌‏اي ‏همراه با فسق و فجور است و فسق و فجور هم كفر را همراه خود دارد و هر مكار و ‏حيله‏‌‏گري روز قيامت همراه خود پرچم و نشاني دارد كه با آن شناخته مي‏‌‏شود.
‏دليل اين امر آن است كه نهج البلاغه از همان جايي جوشيده كه قرآن از آنجا جوشيده است. نهج البلاغه فرسوده و كهنه نمي‌شود همانگونه كه قرآن فرسوده و كهنه نمي‌شود و اين واقعيتي عيني و انكارناپذير است، چنان كه خطبه‌ها و كلمات حضرت علي عليه السلام كه در جامعه اسلامي آن روز بيان فرموده بودند، امروزه نيز در صحنه اجتماع كاربردي قوي دارد كتاب نهج البلاغه در عين حالي كه مباحثي درباره معارف الهي، بحث‌هاي اخلاقي و تهذيب نفس و... دارد اما عمده مباحث آن را مسائل مربوط به حكومت تشكيل مي‌دهد، به ويژه بخش نامه‌ها كه بيشتر مباحث آن سياسي و مربوط به نظام حكومت اسلامي است. در اين ميان، عهدنامه مالك اشتر يا فرمان تاريخي امام علي عليه السلام به يار و صحابي وفادار خود مالك اشتر نخعي، يكي از درخشان‌ترين فصول نهج البلاغه است كه در آن قوانين حكومت ديني اسلامي از زبان امام خطاب به مالك اشتر بيان شده است. اما حقيقت اين است كه تمام انسان‌ها در همه مكان‌ها و زمان‌ها مخاطب اين فرمان و پيمان هستند. به عبارت ديگر، احكام و فرامين انسان سازي و فشرده‌اي از افكار و انديشه‌هاي علي عليه السلام به صورت بسيار دقيق و عميق در اين نامه بيان شده و در آن تكليف تمامي افراد بشر چه به عنوان يك انسان در جامعه و چه به عنوان حاكمي مسئول در جامعه اسلامي براي اجراي احكام اسلام روشن شده است . سفارش‌هاي آن حضرت در اين نامه خطاب به مالك اشتر و بلكه خطاب به نوع انسانيت، هرگاه به درستي در جامعه اجرا شود ضامن ايجاد عدالت و امنيت و آرامش جامعه انساني و بلكه ضامن ايجاد حكومتي ديني براساس ملاك‌هاي اسلام است .
‏امير مومنان عليه السلام خطاب به مالك ‏اشتر: ‏مهرباني بر مردم را ‏پوشش قلبت قرار ده و به آنها محبت روا دار و لطف و مهر داشته باش و براي آنان چون ‏حيواني درنده و ضرر رسان نباش كه خوردنشان را مغتنم شماري . ‏در زمان حضرت امير عليه السلام كوردلان و ‏جاهلاني بودند كه امام را متهم به بي‏‌‏سياستي مي‏‌‏كردند و مثال معاويه را به عنوان ‏سياستمداري آگاه مي‏‌‏ستودند، چنان كه امام عليه السلام در قسمتي از خطبه خويش، ‏دردمندانه در اين خصوص مي‏‌‏فرمايند: ‏«‏به خدا قسم، معاويه از من زيرك‏‌‏تر و ‏سياستمدارتر نيست. ولي او حيله باز و فاجر است و اگر از حيله‏‌‏گري و مكاري نفرت ‏نداشتم از زيرك‏‌‏ترين مردم بودم. ولي هر مكري همراه با فسق و فجور است و فسق و فجور ‏هم كفر را همراه خود دارد، و هر مكاري روز قيامت همراه خود پرچم و نشاني دارد كه با ‏آن شناخته مي‏‌‏شود. قسم به خدا كه مكارها نمي‏‌‏توانند مرا غافلگير كنند و فريب بدهند ‏و قدرتمندان نمي‏‌‏توانند مرا تحت فشار و در حال ضعف قرار دهند.»
‏البته در برخي نوشته‌هاي مخالفين شيعه، اين اظهار نظر به چشم مي‌خورد كه علي عليه السلام با همه فضائل و كمالات، آگاهي به علم سياست و حكومت نداشت و مشكلات دوران پنج ساله حكومت ايشان نيز از عدم سياستمداري ايشان ناشي شده بود.
‏اينگونه قضاوت‌ها كه معلول عدم شناخت كافي از اسلام و شخصيت آن حضرت عليه السلام است، بدين سبب است كه اينان اين حقيقت را نمي‌بينند كه علي عليه السلام براي اجراي اسلام و احياي مكتب و با التزام به اصول اسلامي و انساني حكومت مي‌كرد، در حالي كه معاويه و يا ديگر حاكمان به ظاهر موفق و سياستمدار آن دوران، به خاطر ارضاي حس برتري طلبي و رياست خواهي و تمايلات شهواني خويش تلاش مي‌كردند و عجيب است كه اين افراد، اينگونه حيله‌هاي شيطاني معاويه و عمروعاص و طلحه و زبير و... را به حساب سياستمداران، و تلاش حضرت علي عليه السلام در عزل برخي واليان و قطع مستمري زورمندان را به حساب بي‌سياستي مي‌گذراند. در حالي كه قطع نظر از علم امامت و تعليمات خاص پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله، سرعت عمل و هوش اميرالمومنين عليه السلام در متن حوادث و جريانات سياسي و نظامي و اقتصادي كشور، سندي قطعي در سياستمداري امام عليه السلام و احاطه ايشان بر فنون و رموز كشورداري است.
‏در دوران حكومت اميرالمومنين عليه ‏السلام، هنگامي كه دو لشگر در برابر هم قرار مي‏‌‏گرفتند، هر دو لشگر نماز مي‏‌‏خواندند ‏و در ماه رمضان روزه مي‏‌‏گرفتند و از ميان هر دو بانگ تلاوت قرآن شنيده مي‏‌‏شد و به ‏جز تعداد اندكي صحابي وفادار چون عمار ياسر و مالك اشتر، بسياري ديگر از مسلمانان ‏مردد بوده و اختلاف داشتند و اين از مهم‏‌‏ترين خصوصيات ويژه دوران اميرالمومنين عليه ‏السلام و رنج‏‌‏هاي ايشان بود.
‏اين نكته قابل توجه است كه حتي در زمان خود حضرت امير المومنين عليه السلام نيز كوردلان و جاهلاني بودند كه امام را متهم به بي‌سياستي مي‌كردند و مثال معاويه را به عنوان سياستمداري آگاه مي‌ستودند، چنان كه امام عليه السلام در قسمتي از خطبه خويش، دردمندانه در اين خصوص مي‌فرمايند:
‏« ... واللهِ ما معاويةُ بِاَدْهَي مِنّي وَ لكنَّهُ يَغْدِرُ وَ يَفْجُرُ، وَ لَولا كَراهِيَةُ الغَدْرِ لَكُنتُ مِن اَدْهَي الناسِ. وَ لكن كُلُّ غُدَرَةٍ فُجَرَةٌ وَ كُلُّ فُجَرَةٍ كُفَرَةٌ . وَ لِكُلِّ غَادِرٍ لِواءٌ يُعرَفُ بِهِ يَومَ القِيامَةِ، وَاللهِ مَا اُسْتَغفَلُ بِالمَكِيدَةِ وَ لا اُسْتَغمَزُ بِالشَّدِيدَةِ.» (1)
‏« به خدا قسم، معاويه از من زيرك‌تر و سياستمدارتر نيست. ولي او حيله باز و فاجر است و اگر از حيله‌گري و مكاري نفرت نداشتم از زيرك‌ترين مردم بودم. ولي هر مكري همراه با فسق و فجور است و فسق و فجور هم كفر را همراه خود دارد، و هر مكاري روز قيامت همراه خود پرچم و نشاني دارد كه با آن شناخته مي‌شود. قسم به خدا كه مكارها نمي‌توانند مرا غافلگير كنند و فريب بدهند و قدرتمندان نمي‌توانند مرا تحت فشار و در حال ضعف قرار دهند.»
‏امام عليه السلام در اين جملات، حيله‌گري و فريبكاري را فسق و آن را ملازم با كفر و مايه رسوايي در قيامت معرفي مي‌كند و پايبندي به اصل دين را مانع روي آوري به حيله‌گري مي‌داند.
‏به هر جهت، با مراجعه به بسياري از جملات امام عليه السلام در نهج البلاغه روشن مي‌شود كه علي عليه السلام نه تنها سياستمدار است بلكه مجري سياستي صحيح در جامعه است و با آگاهي كامل از ريزه‌كاري‌هاي سياست و كشورداري و مردم‌داري، كه آنها را از متن اسلام و معارف قرآن بيرون مي‌كشيد، با تكيه بر اصول و مباني اسلامي و انساني، برخورد و دستورالعمل سياسي خود را صادر مي‌نمود.

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق اصول و شيوه‌هاي حكومت اسلامي در آينه , اصول و شيوه‌هاي حكومت اسلامي در آينه , دانلود تحقیق اصول و شيوه‌هاي حكومت اسلامي در آينه , اصول , و , شيوه‌هاي , حكومت , اسلامي , در , آينه , تحقیق ,

[ بازدید : 10 ]

[ چهارشنبه 19 مرداد 1401 ] 14:55 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

دانلود مقاله در مورد حكومت علوي و جريان هاي اجتماعي 25 ص

دانلود مقاله در مورد حكومت علوي و جريان هاي اجتماعي 25 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-حكومت-علوي-و-جريان-هاي-اجتماعي-25-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 25 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏حكومت علوي و جريان هاي اجتماعي
‏مقدمه‏
‏الف) استقرار عدالت‏
‏ب) استقرار آزادي اجتماعي‏
‏تشكل همسو‏
‏موضع امام‏
‏تشكلهاي بي تفاوت يا چالشي‏
‏جبهه سوم: بي تفاوتها‏
‏موضع امام‏
‏الف) انديشه‏
‏ب) رفتار‏
‏اشراف‏
‏عامل پنهان يا نفاق‏
‏حزب عثمانيه‏
‏خوارج‏
‏خاستگاه خوارج‏
‏موضع امام‏
‏قوميت حمراء‏
‏رويكردي ديگر از امام‏
‏ناكثين‏
‏خاستگاه ناكثين‏
‏موضع امام‏
‏قاسطين‏
‏موضع امام‏

‏مقدمه
‏موضوع اين نوشتار، موضع گيريهاي امام علي(ع) در برابر جريانهاي اجتماعي كه در زمان
ايشان پديد آمدند يا تداوم يافته اند، است. شاخص درخشاني مانند امام علي(ع) هر زمان مورد
توجه انسانها، با باورهاي متفاوت مي باشد. اين رويكرد بدين لحاظ است كه امام، فردي است كه
در همه ابعاد وجودي، انساني ممتاز است و نيز از فرزانگان الهي است كه فرصت حكومت كردن
براي وي پديدار شده است. بعد سياسي و اجتماعي زندگاني وي، به ويژه زمان زمامداريش، بيش
از هر فرازي، مورد پژوهش است. بر اين اساس، جريانهاي متفاوت اجتماعي، گرچه خود،
موضوع مهمي هستند كه به لحاظ همانند بودن آنها در بستر زمان، همواره موضوع تحقيق و
بهره وري اند، لكن جريانهاي اجتماعي زمان حكومتداري امام، از آن جهت كه موضع گيريهاي
حضرت را در پي دارد، از اهتمامي ويژه برخوردار است؛ زيرا، روش امام، الگوي هر زمان است.
‏از سوي ديگر، رويكردهاي امام، گاهي به گونه اي متفاوت جلوه گر است كه در نگاه نخست،
ممكن است ميان آنها تضاد مشاهده شود.
‏تحليل جريانهاي متفاوت اجتماعي، غبار چشم ره رسيدگان را مي زدايد تا با ديده زلال بين و
حقيقت ياب بنگرند كه اين تفاوتها، به لحاظ تفاوت فضاي سخن و تفاوت مخاطبان بوده است كه
‏|406|

هر يك، سخن مناسب خويش را مي طلبيده است. اين دو ويژگي، تحليل جريانهاي اجتماعي
زمان امام را، اهميتي ديگر بخشيده است. قصد ما، تحليل اين جريانها است، ولي محدوديت حجم
نوشته چاره اي جز ايجاز و فشرده گويي، باقي نمي گذارد، گرچه اميد است اخلال و كاستي در آن
راه نيافته باشد.
‏چون آشنايي به خاستگاه اين جريانها، در تحليل صحيح آنها، ياري مي رساند، پيش از
پرداختن به جريانها، نگاهي به برخي خاستگاههاي اين جريانها، بايسته مي نمايد.
‏سوژه هاي فكري و فرهنگي و نيز موضع گيريهاي سياسي نهاد سياسي جامعه، همواره، زمينه
خيزش جريانهاي اجتماعي است. حكومتداري امام علي(ع) از شاخصه هاي منحصر به فردي
برخوردار است كه زمينه حضور انواع جريانهاي اجتماعي متفاوت و چه بسا متضاد را موجب
گشته است. در اينجا به دو ويژگي عمده اشاره مي شود.

‏الف) استقرار عدالت
‏از ويژگيهاي مهم حكومت علوي، استقرار عدالت اجتماعي در ابعاد گوناگون فرهنگي و
اجتماعي و اقتصادي است. امام همام، براي مستقر ساختن عدالت، از هيچ تلاشي فروگذار نكرد،
بلكه به عنوان يك ارزش مهم بر آن پاي فشرد و در هيچ شرايطي، از آن عدول نكرد. امام، در
استقرار عدالت در بعد اقتصادي، اين رفتار را متبلور ساخت كه اگر قرار بود اموال ِشخصي اش را
تقسيم كند، عدالت را محور قرار مي داد تا چه رسد به اموال عمومي:
‏"لو كان المال لي لسويتُ بينهم فكيف و إنّما المالُ مال الله؛ ‏[1]‏
‏اگر مال، از خودم بود، مساوي تقسيم مي كردم تا چه رسد به مالي كه از آن ِخداست.">
‏حضرت، نه تنها از روز نخست بر اين اصل پافشاري كرد، بلكه به اصلاح ِبي عدالتي هاي
گذشته نيز پرداخت:
‏"وَ الله! لو وَجَدته قد تزوج به النساء و ملك به الإماء، لرددتُهُ؛ فإنَّ في العدل ِسعة و مَنْ
ضاق عليه العدلُ فالجورُ عليه أضيق؛ ‏[2]‏
‏به خدا سوگند! اگر بيابم كه با بيت المال، همسر انتخاب كرده باشند و يا كنيزاني مالك
شده باشند، همه را باز خواهم گرداند، زيرا، در عدل، گشايشي است و آنان كه از
عدالت در تنگنا باشند، ظلم بر آنان بيشتر تنگنا فراهم خواهد آورد.">
‏|407|
‏امام، در همان روزهاي نخست حكومتي، اقدام به تجديد ساختار مديريتي كرد. مديران و
استانداران پيشين را كه نوعاً، از ميان بني اميه و هواداران آنان بودند، تغيير داد و هيچ گونه
توصيه اي را در باره ابقاي آنان نپذيرفت، حتي در مورد معاويه، از سوي مغيرة و حتي عبدالله
بن عباس، بارها پيشنهاد شد كه "با توجه به قدرت وي، چند صباحي او را تحمل كن"، ولي امام، در
پاسخ آنان گفت: "من، دو روز، معاويه را تحمل نخواهم كرد."> ‏[3]‏

‏ب) استقرار آزادي اجتماعي
‏آزادي اجتماعي در عرصه هاي گوناگون فرهنگي و سياسي، از ويژگي مهم ديگر نظام سياسي
امام علي(ع) است.
‏نهادهاي سياسي كه از پايگاه مردمي بهره مندند، از استقرار آزادي اجتماعي هراسي ندارند،
بلكه اين محور را در جهت اهداف ارزشي خويش ديده و از آن استقبال مي كنند، در مقابل،
نهادهاي سياسي استبدادي و ضد ارزشي، هماره، از آزادي اجتماعي مردم در هراسند، زيرا،
آزادي اجتماعي به چالشهاي وسيع براي آنان منتهي خواهد شد.
‏امام علي(ع) در استقرار آزادي اجتماعي، مردم را در انتخاب حكومت آزاد گذاشت و گفت،
پيمان و بيعت با من، با رضايت مردم بايد صورت گيرد:
‏"و لا تكون إلّا عن رضا المسلمين؛ ‏[4]‏
‏بيعت با من، جز با رضايت مردم نبايد باشد.">
‏امام مردم را در امور اجتماعي خويش، كاملاً آزاد گذاشت و سهيم كرد و امور عمومي را با
مشاوره و مشاركت مردم تحقق بخشيد و در بيان خواسته ها و ابراز انديشه ها، تا آن مقدار به مردم
آزادي داد كه هر كس در هر شرايط، سخت ترين و تندترين سخن خويش را در حضور همگان،
حتي در حضور رهبري مطرح مي كرد و از رفتار امام، انتقاد مي كرد و امام هم نه تنها از انتقادها
برنمي آشفت، بلكه شفاف، خود را پاسخگو مي دانست. به همين سبب، زيباترين شكل حكومت
مردمي، در حكومت علي(ع) شكل گرفت.
‏اين دو شاخصه، به همراه ويژگيهاي ديگر رفتار سياسي امام، زمينه ساز جريانهاي اجتماعي
گرديد، جريانهايي كه بسياري از آنها، همگون نشان مي دادند. اين ويژگيها خاستگاه دو نوع
جريان همخوان و چالشي را موجب شد.
‏|408|
‏به ديگر سخن، اين ويژگي، همان گونه كه سبب شكل گيري يك جريان مهم اجتماعي
آرمان خواه شد، خاستگاه جريانهاي چالشي و بي تفاوت نيز گشت كه تحليل هر دو گروه، پيامي
براي زمانهاي مشابه است. اين جريانها را در دو محور عمده، مي توان بررسي كرد.

‏تشكل همسو
‏ويژگيهاي حكومتداري امام، زمينه شكل گيري يك طيف عظيم از هواداران و ياران امام شد.
احزاب و افراد آرمان خواه كه به ارزشهاي الهي و انساني مي انديشيدند، تحقق آرمانهاي خويش
را در روش امام مشاهده مي كردند و به همين جهت، نه تنها از استقرار عدالت نمي رنجيدند و از
آزادي اجتماعي بهره وري سوء نمي كردند، بلكه عدالت را، يك آرمان ارزشي مي دانستند و از
آزادي اجتماعي نيز به عنوان بستري مناسب براي رشد و بالندگي جامعه بهره مي بردند.

 

دانلود فایل

برچسب ها: دانلود مقاله در مورد حكومت علوي و جريان هاي اجتماعي 25 ص , حكومت علوي و جريان هاي اجتماعي 25 ص , دانلود دانلود مقاله در مورد حكومت علوي و جريان هاي اجتماعي 25 ص , حكومت , علوي , و , جريان , هاي , اجتماعي , 25 , ص , دانلود , مقاله , مورد ,

[ بازدید : 13 ]

[ چهارشنبه 19 مرداد 1401 ] 1:32 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

دانلود مقاله در مورد حكومت اسلامي و رهبري آن از نظر امام خمينی 19 ص

دانلود مقاله در مورد حكومت اسلامي و رهبري آن از نظر امام خمينی 19 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-حكومت-اسلامي-و-رهبري-آن-از-نظر-امام-خمينی-19-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 18 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏حكومت اسلامي و رهبري آن از نظر امام خميني(ره)
‏1 ـ مفهوم حكومت اسلامي‏
‏2 ـ ضرورت عقلي ايجاد حكومت اسلامي‏
‏3 ـ هدف از ايجاد حكومت اسلامي‏
‏4 ـ ويژگي هاي حكومت اسلامي‏
‏5 ـ شرايط زمامدار حكومت اسلامي در عصر غيبت‏
‏6 ـ منابع حقوق اسلامي و ضرورت "ولايت فقيه" در زمامداري حكومت اسلامي‏
‏دلايل نقلي در اثبات ولايت فقيه‏
‏7 ـ تشكيل حكومت اسلامي توسط فقها در عصر غيبت‏
‏8 ـ حدودِ اختيارات زمامدار حكومت اسلامي "وليّ فقيه">‏
‏الف) صلاحيت فقيه عادل در قضاوت:‏
‏ب) صلاحيت فقيه عادل در تصرف خُمس:‏
‏ج) صلاحيت فقيه عادل در امور حسبيه و تصدي امر حكومت:‏
‏در اين مقاله تلاش بر اين است تا با بررسي كتاب هاي فقهي و فتاوي امام خميني(س)
مفهوم حكومت اسلامي, تمايز آن با ساير نظام هاي سياسي, شرايط حاكم اسلامي و
حوزه اختيارات و صلاحيت ولايت فقيه در سرپرستي حكومت اسلامي را مطالعه و
بررسي كنيم.
‏به اعتقاد انديشمندان, دولت مجموعه اي است متشكل از سه ركن اقتدار سياسي,
قلمرو و جمعيت. بنابراين دولت همان حاكميتي است كه اركان سه گانه فوق را به هم مرتبط
مي سازد. ‏[1]‏ در ابتدا بايد خاطر نشان ساخت كه در اين مقاله هر جا سخن از حكومت اسلامي
به ميان مي آيد مقصود دولت اسلامي و يا حاكميت سياسي اسلام است.

‏1 ـ مفهوم حكومت اسلامي
‏امام خميني (س) در نظريات فقهي خود درباره اداره نظام اسلامي و اجراي احكام شرع از
استقرار و ايجاد "حكومت اسلامي" و يا "دولت اسلامي" نام برده اند و در خصوص ِتمايز
‏|25|

حكومت اسلامي از ساير حكومت ها, از منظر فقهي امام (س), "حكومت اسلامي" با
"سلطنت" متفاوت است.
‏"حكومت اسلامي از بدو تائسيس بر "سلطنت و ولايتعهدي" خط بطلان كشيده و
بساط آن را در صدر اسلام در ايران و روم شرقي و مصر و يمن بر انداخته
است."> ‏[2]‏
‏حكومت اسلامي از نوع "استبدادي" و يا "مشروطه سلطنتي" نيست, بلكه "حكومت اسلامي
حكومت قانون الهي بر مردم است". ‏[3]‏
‏"در حكومت اسلامي, حكومت كنندگان در اجرا و اداره مقيد به يك مجموعه
شرط هستند كه در قرآن كريم و سنت رسول اكرم (ص) معين شده است.
"مجموعه شرط" همان احكام و قوانين اسلام است كه بايد رعايت و اجرا
شود."> ‏[4]‏
‏بنابراين نقطه تمايز نظام اسلامي با ساير دولت هايي كه داراي حكومت هاي
استبدادي, مشروطه سلطنتي و يا ساير حكومت ها است از ديدگاه ايشان در "رعايت و
اجراي قوانين و مقررات اسلامي" است.

‏2 ـ ضرورت عقلي ايجاد حكومت اسلامي
‏در مورد دلايلي كه تشكيل حكومت اسلامي را خصوصاً در عصر غيبت امام معصوم
ضروري و مقتضي مي نمايد, امام خميني (س) به سيره نبوي استناد نموده اند.
‏دلايل ايشان عبارت اند از:
‏"سنت و رويّه پيغمبر اكرم (ص) دليل بر تشكيل حكومت است, زيرا اولاً: خود
تشكيل حكومت داد. و تاريخ گواهي مي دهد كه تشكيل حكومت داده, و به
اجراي قوانين و برقراري نظامات اسلام پرداخته و به اداره جامعه برخاسته است:
والي به اطراف مي فرستاده, به قضاوت مي نشسته, و قاضي نصب مي فرمود,
يا سفرايي به خارج و نزد ر…ساي قبايل و پادشاهان روانه مي كرده; معاهده و
‏|26|
‏پيمان مي بسته; جنگ را فرماندهي مي كرده و خلاصه, احكام حكومتي را به
جريان مي انداخته است.
‏ثانياً: براي پس از خود به فرمان خدا تعيين "حاكم" كرده است. وقتي
خداوند متعال براي جامعه پس از پيامبر اكرم (ص) تعيين حاكم مي كند, به اين
معناست كه حكومت پس از رحلت رسول اكرم (ص) نيز لازم است. و چون
رسول اكرم (ص) با وصيت خويش فرمان الهي را ابلاغ مي نمايد, ضرورت
تشكيل حكومت را نيز مي رساند." ‏[5]‏
‏از ديدگاه فقهي امام خميني (س) "ضرورت اجراي احكام ِشرع" همان طور كه تشكيل
حكومت اسلامي را در زمان رسول اكرم (ص) ايجاب مي نموده, دليلي است بر لزوم
ايجاد حكومت اسلامي و تشكيل آن در عصر حاضر.
‏"بديهي است ضرورت اجراي احكام, كه تشكيل حكومت رسول اكرم (ص) را
لازم آورده, منحصر و محدود به زمان آن حضرت نيست; و پس از رحلت
رسول اكرم (ص) نيز ادامه دارد."> ‏[6]‏
‏هم چنين "لزوم وحدت اسلامي" دليل ِعقلي ديگري است بر ضرورت ايجاد حكومت اسلامي
كه توسط امام خميني (س) ارائه شده است:
‏"ما براي اين كه وحدت اسلام را تائمين كنيم, براي اين كه وطن اسلام را از
تصرّف و نفوذ استعمارگران و دولت هاي دست نشانده آن ها خارج و آزاد كنيم,
راهي نداريم جز اين كه تشكيل حكومت بدهيم."> ‏[7]‏
‏مضافاً, ضرورت نجات محرومان و مبارزه با ظالمان, "وظيفه مسلمين و علماي
اسلامي" را در ايجاد دولت اسلامي مشخص و محرز مي كند:
‏"ما وظيفه داريم مردم مظلوم و محروم را نجات دهيم. ما وظيفه داريم پشتيبان
مظلومين و دشمن ظالمين باشيم. همين وظيفه است كه اميرالمومنين (ع) در
وصيّت معروف به دو فرزند بزرگوارش تذكر مي دهد و مي فرمايد: ‏وَ كُونا لِلظّالِم ِخَصماً, و
لِلمَظلُوم ِعَوناً". ‏[8]‏ "علماي اسلام موظف اند با انحصارطلبي و
‏|27|
‏استفاده هاي نامشروع ستمگران مبارزه كنند; و نگذارند عده كثيري گرسنه و
محروم باشند, و در كنار آن ها ستمگران غارتگر و حرام خوار در ناز و نعمت به
سر ببرند.">
‏[9]‏
‏از سوي ديگر, پيرامون ضرورت ايجاد اركان حكومتي براي حكومت اسلامي,
امام خميني (س) ايجاد قوه مجريه و تصدي حاكم اسلامي براي اجراي احكام و مجموعه
مقررات و قوانين شريعت الهي را ضروري و الزامي دانسته اند:
‏"مجموعه قانون براي اصلاح جامعه كافي نيست. براي اين كه قانون مايه اصلاح
و سعادت بشر شود, به قوه مجريه احتياج دارد. به همين جهت, خداوند متعال
در كنار فرستادن يك مجموعه قانون, يعني احكام شرع, يك حكومت و دستگاه
اجرا و اداره مستقر كرده است. رسول اكرم (ص) در رائس تشكيلات اجرايي و
اداري جامعه مسلمانان قرار داشت. علاوه بر ابلاغ وحي و بيان و تفسير عقايد و
احكام نظامات اسلام, به اجراي احكام و برقراري نظامات اسلام همت گماشته
بود تا دولت اسلام را به وجود آورد‏."> ‏[10]‏
‏از ديدگاه فقهي امام خميني (س), تشكيل حكومت اسلامي يكي از احكام اوليه
اسلام است به طوري كه ايجاد آن مقدم بر تمامي احكام فرعيه حتي نماز, روزه و حج
است. چه اين كه حكومت اسلامي "شعبه اي از ولايت مطلقه رسول اللّه (ص)" است. ‏[11]‏

‏3 ـ هدف از ايجاد حكومت اسلامي
‏امام خميني (س) حفظ نظام جامعه اسلامي, جلوگيري از بي نظمي و هرج و مرج در ميان
امت اسلامي, حفظ حدود و ثغور كشور اسلامي از هجوم بيگانگان و اجراي احكام الهي
را از جمله اهداف اصلي در استقرار حكومت اسلامي مي دانند:
‏"با توجه به اين كه حفظ نظام جامعه از واجبات مورد تائكيد شرايع الهي است و
بي نظمي و پريشاني امور مسلمانان نزد خدا و خلق امري نكوهيده و ناپسند
است, و پر واضح است كه حفظ نظام و سدّ طريق اختلال, جز به استقرار
‏|28|
‏حكومت اسلامي در جامعه تحقق نمي پذيرد, لذا هيچ ترديدي در لزوم اقامه
حكومت باقي نمي ماند. علاوه بر آن چه گفتيم, حفظ مرزهاي كشور اسلامي
از هجوم بيگانگان و جلوگيري از تسلط تجاوزگران بر آن, عقلاً و شرعاً
واجب است. تحقق اين امر نيز جز به تشكيل حكومت اسلامي ميسّر نيست.">

 

دانلود فایل

برچسب ها: دانلود مقاله در مورد حكومت اسلامي و رهبري آن از نظر امام خمينی 19 ص , حكومت اسلامي و رهبري آن از نظر امام خمينی 19 ص , دانلود دانلود مقاله در مورد حكومت اسلامي و رهبري آن از نظر امام خمينی 19 ص , حكومت , اسلامي , و , رهبري , آن , از , نظر , امام , خمينی , 19 , ص , دانلود , مق ,

[ بازدید : 11 ]

[ چهارشنبه 19 مرداد 1401 ] 1:31 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

دانلود مقاله در مورد خاستگاه حكومت علوي،الهي يا مردمي؟ 39 ص

دانلود مقاله در مورد خاستگاه حكومت علوي،الهي يا مردمي؟ 39 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-خاستگاه-حكومت-علوي-الهي-يا-مردمي؟-39-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 39 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏خاستگاه حكومت علوي،الهي يا مردمي؟
‏پيش گفتار‏
‏1ـ خاستگاه تاريخي حكومت علوي‏
‏2ـ خاستگاه جامعه شناختي حكومت علوي‏
‏3ـ خاستگاه قانوني حكومت علوي‏
‏4ـ خاستگاه ديني حكومت علوي‏
‏5 ـ خاستگاه سياسي حكومت علوي‏
‏يك ـ ديدگاه مشروعيت الهي حكومت علوي‏
‏دو ـ ديدگاه مشروعيت الهي ـ مردمي حكومت علوي‏
‏سه ـ ديدگاه مشروعيت مردمي حكومت علوي‏
‏تأملاتي پيرامون ديدگاه سوم‏
‏تأمل اول: ديدگاه سوم از نگاه عقل عملي و فلسفه سياسي‏
‏تأمل دوم: ديدگاه سوم از نگاه كتاب و سنت‏
‏تأمل سوم: ديدگاه سوم از نگاه ادله خاصه حكومت علوي‏
‏تأمل چهارم: ديدگاه سوم از نگاه اجماع فريقين‏
‏تأمل پنجم: نقد اجمالي ادله نقلي ديدگاه سوم‏
‏تأمل ششم: ديدگاه سوم در بوته تجربه‏
‏تأمل هفتم: نقش مردم در حكومت علوي بر مبناي مشروعيت الهي‏

‏پيش گفتار
‏خاستگاه حكومت علوي را مي توان از زواياي گوناگون تاريخي،
جامعه شناختي، حقوقي، ديني و سياسي، مورد كاوش قرار داد. اين مقاله پس از
عبوري سريع از خاستگاههاي يادشده، محور خود را جستجو پيرامون خاستگاه
سياسي حكومت علوي قرار مي دهد. در باره خاستگاه سياسي حكومت علوي، با
سه ديدگاه: الهي، الهي ـ مردمي و مردمي مواجهيم. نخست اين سه ديدگاه، با
استناد به گفتار مدعيان آنها مطرح مي شود. آنگاه با توجه به ديرينه بودن گفتمان
ديدگاه اول و دوم كه يكي مربوط به پيروان آن حضرت و ديگري مربوط به ديگر
فرق مسلمان است، با عنايت به سرشاري منابع و تأليفات پيرامون آن دو، سمت و
سوي اصلي بحث را متوجه ديدگاه سوم كه جنبه كاربردي بيشتري هم دارد و از
مباحث زنده سياسي جامعه است، نموده و پس از ذكر مستندات اين ديدگاه با
تأملات هفت گانه، به ارزيابي آن از نگاه عقل، كتاب، سنت و اجماع و عملكرد
تجربي آن در طول تاريخ خواهيم پرداخت و در پايان به نقش مردم در حكومت
علوي بر مبناي خاستگاه الهي آن اشارتي مختصر خواهد شد.
‏|48|

‏1ـ خاستگاه تاريخي حكومت علوي
‏در پي قتل عثمان و بلاتكليف ماندن مسأله زمامداري و خلافت، نخبگان و خواصّ، مركب از
چهره هاي شاخص مهاجرين و انصار و ديگر افراد مؤثر در جامعه اسلامي آن برهه، به همراهي
تعداد زيادي از مردم مدينة النبي(ص)، در مسجد رسول خدا براي چاره انديشي و شور و مشورت
در اين مسأله مهم و حياتي گرد آمدند. مسجد مملو از جمعيت شد. انگشت اشاره و ارشاد برخي از
خواصّ و سابقين در عرصه ايمان و جهاد، همچون: عمار ياسر، ابن تيهان، ابوايوب انصاري و
سخنان روشن گرانه ايشان در فضل و سابقه و جهاد و قرابت اميرالمؤمنين(ع)، زمينه هاي پيش
آمده در اثر حوادث بيست و پنج ساله گذشته را فعليت بخشيد و همگي بر علي(ع) اجماع و اتفاق
كردند. سيل خروشان علاقه و احساسات خواصّ و عوام به سوي بيت امام(ع) به جريان افتاد.
انبوه جمعيت در درب خانه مولا گرد آمدند و يكصدا آن امام همام را براي پذيرش حكومت و
ولايت تحت فشار قرار دادند، حادثه اي كه در تاريخ خلافت، براي نخستين بار و آخرين مرتبه
اتفاق مي افتاد ‏[1]‏. خود حضرت در وصف بيعت گويد:
‏"و بسطتم يدي فكففتها و مددتموها فقبضتها، ثم تداككتم عليّ تداكّ الاِبل الهيم علي
حياضها يوم ورودها حتي انقطعت النعل و سقطت الرّداء و وطيء الضعيف و بلغ من
سرور الناس ببيعتهم ايّاي ان ابتهج بها الصغير و هدج اليها الكبير و تعامل نحوها
العليل و حسرت اليها الكعاب؛
‏[2]‏
‏دستم را گشوديد، بازش داشتم و آن را كشيديد، نگاهش داشتم، همچون شتران تشنه
كه روز آب خوران به آبگير درآيند، بر من هجوم آورديد، چندان كه كفش از پاي در
آمد و ردا افتاد و ناتوان پايمال گرديد و خشنودي مردم در اثر بيعت با من بدانجا
رسيد كه خردسال از آن شادمان شد و سالخورده لرزان لرزان به سوي آن روان گرديد
و بيمار، براي بيعت، خود را سر پا نگه مي داشت و دختران جوان نقاب از چهره
كشيدند، براي مشاهده آن منظره.">
‏در نخستين گام؛ امام(ع) كه اوضاع را آشفته مي ديد و زمينه هاي اجتماعي را براي انجام
اصلاحات و بازگشت به خطوط اصلي ترسيم شده در كتاب الهي و سنت نبوي فراهم نمي ديد و
مي دانست دگرگوني جامعه، آن قدر الوان و رنگارنگ شده و ابرفتنه همه جا را پوشانده و مسير
‏|49|

حركت ناآشنا گرديده كه جامعه تحمل ارزشهاي علوي و بازگشت به دوران رسول خدا(ص) را از
كف داده است، پيشنهاد بيعت و خلافت را ردّ كرد و فرمود: مرا رها كنيد و از ديگري تقاضا كنيد.
اگر از من بگذريد، همچون يكي از شما خواهم بود و شايد از شما شنواتر و مطيع تر باشم نسبت به
كسي كه شما برمي گزينيد. من اگر وزير باشم بهتر است تا امير شما باشم. ‏[3]‏
‏اما پافشاري مردم پايان نداشت، امام مجبور به پذيرش حكومت و بيعت گرديد، ولي فرمود:
پس در مسجد:
‏"فان بيعتي لا تكون خفية و لا تكون الّا في المسجد؛ ‏[4]‏
‏همانا بيعت من مخفيانه و در گوشي نخواهد بود و محل آن جايي جز مسجد رسول
خدا(ص) نمي باشد.">
‏طبق نقل برخي مورخان، روز شنبه، نوزدهم ذيحجه از سال سي و پنج هجري، براي بيعت
آشكار و علني با چهارمين خليفه بعد از رسول خدا(ص)، پير و جوان، زن و مرد، مهاجر و انصار،
راهي مسجد شدند و با مشاركت سياسي بي نظير و بي سابقه و عشقي وصف ناپذير، در برابر
ديدگان همه، كار بيعت به انجام رسيد و پايه هاي حكومت علوي با اين خاستگاه تاريخي، بر
گزينش آزاد و اراده قلبي توده ها، استقرار يافت و به تلألؤ و پرتوافكني پرداخت. ‏[5]‏
‏در گزارش مبدأ شروع و خاستگاه حكومت امام(ع) در بستر تاريخ، اختلافي ميان هفتاد و دو
فرقه مسلمانان مشاهده نمي شود و تأييد همگاني پشتوانه آن است.

‏2ـ خاستگاه جامعه شناختي حكومت علوي
‏غرض از خاستگاه جامعه شناختي، همان مبدأ پذيرش و مقبوليت اقتدار سياسي و حاكميت،
نزد اقشار مردم است. طبق انديشه ماكس وبر، جامعه شناخت بلندآوازه آلماني؛ حكومتهايي كه
مي خواهند از سوي شهروندان اطاعت شوند، مي كوشند، قدرت خويش را توجيه و آن را مشروع
قلمداد نمايند. در ديدگاه جامعه شناختي وبر، قدرت از سه طريق: سنتي، كاريزمايي و عقلاني ـ
حقوقي، مشروعيت خويش را عينيت مي بخشد. نكته مهم در تحليل نقطه نظرات وبر آن است كه
نگاه وبر به مسأله مشروعيت، نگاهي جامعه شناختي است. وي "مشروعيت" را چيزي مي داند كه
با "مقبوليت" تفاوت چنداني ندارد. وي دنبال يافتن پاسخ اين پرسش است كه: سلطه هاي
مختلف، از چه مسيري و با چه توجيهي، نزد مردم مقبوليت كسب مي كنند؟ وي راههاي سه گانه
‏|50|

يادشده را پاسخ اين پرسش مي داند ‏[6]‏.
‏با لحاظ مقدمه بالا، آيا خاستگاه جامعه شناختي و مقبوليت حكومت علوي در ميان آحاد
مسلمانان از چه مجرايي بوده و چگونه توجيه مي شود؟ پاسخ به اين پرسش، چندان دشوار نيست
و مي توان مدعي شد از جهت جامعه شناختي هم، ديدگاهها نسبت به خاستگاه حكومت علوي
يكسان و هم افق است. هر چند ويژگي هاي شخصيتي و خصوصيات فردي آن امام(ع) از حيث
علم، شجاعت، تدبير، تقوا و سوابق او بويژه در دوران رسول خدا(ص) قبل از هجرت و پس از
هجرت و درخشندگي او در نبردهاي بدر و احد و خيبر و فتح مكه، از يك سو، و قرابت و نزديكي
به پيامبر(ص) و از قريش بودن، طبق روايتي كه اهل سنت نقل مي كنند "الائمة من قريش ‏[7]‏" از
سويي ديگر، زمينه را براي مقبوليت سنتي و كاريزمايي وي فراهم مي نمود، ولي به هر حال آنچه
محور خاستگاه اجتماعي حكومت او را تشكيل مي دهد؛ همان بيعت و پذيرش مردم، بويژه
شوراي مهاجر و انصار است. از نگاه جامعه شناختي سياسي، آنچه در روز بيعت با او، در صحنه
سياسي مدينه رخ نمود، در حدي از مقبوليت عقلاني ـ حقوقي بود كه براي تاريخ چند صد ساله
خلافت، پيش از او و پس از او، استثنايي و منحصر به فرد است. چنان كه خود امام(ع) بر اين
خاستگاه اجتماعي حكومت خويش بارها تكيه مي كند. و در برابر بيعت شكناني چون طلحه و
زبير، با بانگ رسا اعلام مي كند:
‏هر چند كتمان حقيقت مي كنيد، اما به خوبي واقفيد؛ مادامي كه مردم مرا نخواستند، من آنها را
نخواستم و آنها را اراده ننمودم، و تا هنگامي كه آنان پيش قدم نشدند و بيعت ننمودند، دست خود
را براي بيعت دراز نكردم. خود شما دو نفر، از كساني هستيد كه مرا برگزيديد و بيعت كرديد.
مي دانيد؛ بيعت مردم با من، با توسل به قوه قهريه و زور، يا براي رسيدن آنان به متاعي اندك كه به
آنها داده مي شود، نبود.

 

دانلود فایل

برچسب ها: دانلود مقاله در مورد خاستگاه حكومت علوي , الهي يا مردمي 39 ص , خاستگاه حكومت علوي , دانلود دانلود مقاله در مورد خاستگاه حكومت علوي , خاستگاه , حكومت , علوي , الهي , يا , مردمي , 39 , ص , دانلود , مقاله , مورد , مرد ,

[ بازدید : 11 ]

[ چهارشنبه 19 مرداد 1401 ] 1:21 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

دانلود مقاله در مورد مبارزه با فساد در حكومت علوي 41 ص

دانلود مقاله در مورد مبارزه با فساد در حكومت علوي 41 ص

دانلود-مقاله-در-مورد-مبارزه-با-فساد-در-حكومت-علوي-41-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 41 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏مبارزه با فساد در حكومت علوي (ع)
‏هدف و انگيزه از پذيرش حكومت‏
‏شرايط جامعه اسلامي در دوران خليفه سوم‏
‏انواع مفاسد‏
‏شيوه هاي امام(ع) براي مبارزه با فساد موجود‏
‏الف) مبارزه با فساد در بعد نظري:‏
‏ب) مبارزه با فساد در بعد عملي:‏
‏1ـ موضوعات مربوط به خودكنترلي‏
‏2ـ موضوعات مربوط به نظارت و كنترل دقيق بر عملكرد كارگزاران‏
‏3ـ اقدامات عملي و برنامه اصلاحات‏
‏بركناري و عزل كارگزاران دوره عثماني‏
‏دستگاه قضايي و مبارزه با فساد‏
‏مبارزه مستمر و پيگير با فتنه و فساد‏
‏مبارزه با مفاسد اقتصادي‏
‏مبارزه با تبعيض و بي عدالتي‏
‏مبارزه با مفاسد اخلاقي و اجتماعي‏
‏مبارزه با تحريفات و انحرافات‏
‏مبارزه با خرافات و تحريف‏
‏مبارزه با بدعتها‏
‏بازرسي و نظارت عالي‏
‏دو نوع بازرسي و رسيدگي‏
‏پيگيري گزارش بازرسان و مأموران ويژه‏
‏شرايط و صفات بازرسان‏
‏حفاظت اطلاعات و حفاظت كارگزاران‏
‏نظارت عمومي‏
‏دولت كارآمد‏
‏مبارزه با فساد، اصلي ثابت براي دولتها‏
‏از اهداف بلند انبيا(ع) مي توان "برقراري قسط و عدل در جامعه" و "حمايت
از محرومان و مبارزه با ستمگران" و "برقراري نظم و انضباط و حاكميت قانون
عدل و قانون خدا در جامعه" و "برقراري امنيت فردي و اجتماعي" و "برخورد با
عوامل ناامني و فتنه و فساد" و "ايجاد محيطي سالم و سازنده و پاك و شايسته
براي رشد استعدادها و فضايل" و "ارتقاي سطح بينش مادي و معنوي جامعه
بشري" و "فضاسازي براي عزت و كرامت انسانها و تكامل الهي جامعه" را
شمرد.
‏البته، محدود كردن كارايي اديان الهي به بُعد حكومت و برقراري اهداف
يادشده، بدون توجه به اهداف معنوي، همان قدر ناروا و ستم است كه محدود
كردن مكتب انبيا(ع) به اهداف معنوي و رهبانيت و گوشه گيري و انزواي سياسي.
هر دو ديدگاه، انحرافي و ناصحيح و نارواست. ديدگاه حق در باره مكتب انبيا(ع)
جامع نگري ميان حيات دنيا و سعادت آخرت و ارتباط دنيا با آخرت و دين با
حكومت و برقراري عدالت آميخته با تقوا و فضيلت و معنويت است.
بايد اهداف بلند حكومت علوي(ع) را نيز در همين موارد، جست.
‏|254|
‏امام علي(ع) انگيزه خود را از پذيرفتن حكومت، برقراري قسط و عدل و
امنيت و دفاع از مظلومان و ستمديدگان و مقابله با ظالمان و ستمگران و تقسيم
عادلانه بيت المال در ميان مسلمانان و ايجاد زمينه هاي لازم براي رشد و پويايي
و عزت و سربلندي جامعه اسلامي و ... عنوان كرده و شهادتش نيز براي تحقق
چنين اهداف بلندي بوده است.
‏در اين نوشتار، بيشتر، سعي خواهد شد تا گوشه هايي از اهداف بلند حكومت
علوي(ع) و شرايط و وضعيت و نيازها و شيوه هاي مبارزه آن حضرت با مفاسد
اجتماعي و سياسي و فرهنگي، بازگو شود و راهكارها و سياستهاي آن حضرت
در برخورد با مفاسد گوناگون حكومتي، اداري، اجتماعي، سياسي، ارائه گردد و
شرايط مطلوب و قابل قبول براي حكومت اسلامي تبيين گردد.

‏هدف و انگيزه از پذيرش حكومت
‏با توجه به شرايطي كه در بيست و پنج سال بعد از زمان رحلت رسول اكرم(ص) يعني از سال
11 هجري تا سال 35 هجري در دنياي اسلام به وجود آمده بود و مجموعه اوضاع سياسي و
اجتماعي و فرهنگي و انحرافات و تحريفهايي كه مخصوصاً در ثلث سوم اين دوران پديد آمده
بود و عناصر ناباب و ناسالم بر دنياي اسلام حاكم شده بودند و حكومت به جاي شايسته سالاري و
لياقت پروري به دست افراد ناباب و غير مسؤول افتاده بود و بيت المال به عنوان تيول قشري
خاص از اربابان زر و زور و قدرت تبديل شده بود و عدالت و مواسات و مساوات و برادري و
وحدت اسلامي از جامعه رخت بر بسته بود و ضعف و سستي و كسالت و تنبلي و تن پروري
جايگزين شجاعت و شهامت و فتوت و مردانگي شده بود و غيرتها و تعصبهاي غلط جاهلي
مجدداً در پي احيا شدن بود و روابط جاي ضوابط را گرفته بود، امام(ع) با توجه به شرايط موجود
و پيش بيني آينده در آغاز از پذيرفتن ولايت و حكومت سر باز زده و فرمود:
‏"دعوني و التمسوا غيري فانّا مستقبلون امراً له وجوه و الوان؛ ‏[1]‏
‏من را رها كنيد و سراغ ديگري برويد، زيرا ما با امري روبه رو هستيم كه داراي
چهره ها و شكلها و رنگهاي گوناگون است.">
‏اما آنگاه كه پذيرفت اين بار سنگين را بر حسب وظيفه و تكليف و امانت الهي بر دوش
‏|255|

گيرد، فرمود:
‏"وَ اعلموا اِنّي ان اجبتكُم ركبت بكم ما اَعْلم وَ لَم اضغ الي قول القائل وَ عتَب العاتب؛ ‏[2]‏
‏اگر مهار مركب حكومت در اختيار من قرار گيرد من طبق تشخيص و وظيفه خود
عمل خواهم كرد و گوش به حرف اين و آن و يا ملامت كسي نخواهم داد و بر طبق
علم و دانايي و توانايي خود اقدام خواهم نمود.">
‏و آنگاه كه حكومت را پذيرفت اهداف خود و فلسفه حكومت و برنامه ها و سياستها و اصول
كار خود را در مواقع مختلف اعلام داشت كه از آن جمله اينهاست:
‏1ـ مبارزه با سيري ظالم و گرسنگي مظلوم:
‏"لولا حُضورَ الحاضِر وَ قيامُ الحُجَّة بِوجود النّاصِر وَ ما اَخَذ اللهُ عَلي العُلَماء ان لا يُقارّوا
عَلي كظة ظالِم وَ لا سَغب مَظلوم لالقيت حَبْلها عَلي غاربها وَ لسقيت آخرها بِكأس
اَوَّلِها؛ ‏[3]‏
‏اگر گروهي براي ياري من آماده نبودند و حجت خداوند با وجود ياوران بر من تمام
نمي گشت و پيمان الهي با دانايان در باره عدم تحمل پرخوري ستمكاران و گرسنگي
ستمديدگان نبود، مهار اين زمامداري را به دوش مي انداختم و انجام آن را مانند
آغازش با پياله بي اعتنايي سيراب مي كردم و در آن هنگام مي فهميديد كه اين دنياي
شما در نزد من از اخلاط دماغ يك بز ناچيزتر است.">
‏2ـ احياي دين و اصلاح طلبي:
‏"اللهُمَّ اِنّك تَعلم اِنَّه لَم يَكُن الذي كان مِنّا مُنافسة في سُلطان وَ لا التِماس شيء من
فُضول الحُطام ...؛ ‏[4]‏
‏پروردگارا تو مي داني كه مطالبه و اقدام ما براي به دست آوردن حكومت نه براي
تلاش و رقابت در ميدان سلطه گري بوده و نه براي خواستن زيادتي از مال دنيا، بلكه
همه هدف ما ورود به نشانه هاي دين تو و اظهار اصلاح در شهرهاي تو بوده است،
باشد كه بندگان ستمديده تو امن و امان يابند و آن كيفرها و احكام تو كه از اجرا باز
ايستاده است به جريان بيفتد و بر پا گردد.">
‏3ـ اقامه حق و رفع باطل:
‏"وَ الله لهي احب اليَّ مِن امرَتِكُم الاّ ان اقيم حقّا او ادْفَع باطِلا؛ ‏[5]‏
‏|256|
‏به خدا سوگند اين كفش بي ارزش، در نزد من بهتر از زمامداري بر شماست مگر اينكه
حقي را بر پا دارم يا باطلي را از بين ببرم.">
‏4ـ احياي معالم و ارزشهاي عصر نبوي(ص):
‏"وَ اِنّ مَسيري هذا لَمثلُها فَلانقبنَّ الباطِل حَتّي يخرُج الْحَق مِن جنْبه؛ مالي وَ لقُرَيش؛ ‏[6]‏
‏و اين مسيري كه امروز در پيش گرفته ام مانند مسيري است كه از روز اول براي
پيروزي اسلام به پيش گرفته بودم؛ قطعاً باطل را خواهم شكافت و حق را از پهلوي
آن بيرون خواهم آورد؛ قريش از من چه مي خواهد ...">
‏5ـ شايسته سالاري و حكومت انسانهاي شايسته:
‏"فَليسَت تصْلح الرّعية الا بِصَلاح الولاة وَ لا تَصْلح الولاة الا بِاستقامة الرَّعية؛ ‏[7]‏
‏پس رعيت صالح نمي شود مگر به اصلاح ولات و زمامداران، و زمامداران صالح
نمي شوند مگر با استقامت مردم.">
‏"قَد علمتُم اِنَّه لا ينبَغي انْ يكُون الوالي علي الفُروج وَ الدماء وَ المَغانم و الاحْكام وَ
امامة المُسلِمين البخيل ...؛ ‏[8]‏
‏شما مي دانيد كه نبايد والي و زمامدار بر نواميس و نفوس و خونهاي مسلمانان و اموال
و احكام و پيشوايي و زمامداري امت اسلامي، كساني باشند كه نسبت به اموال آنان
حريص باشند و نه جاهل در احكام و امور و نه جفاكار و نه حيف و ميل كننده و نه اهل
رشوه و نه تعطيل كننده سنت.">

 

دانلود فایل

برچسب ها: دانلود مقاله در مورد مبارزه با فساد در حكومت علوي 41 ص , مبارزه با فساد در حكومت علوي 41 ص , دانلود دانلود مقاله در مورد مبارزه با فساد در حكومت علوي 41 ص , مبارزه , با , فساد , در , حكومت , علوي , 41 , ص , دانلود , مقاله , مورد ,

[ بازدید : 10 ]

[ سه شنبه 18 مرداد 1401 ] 13:43 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

دانلود ppt انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى

دانلود ppt انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى

دانلود-ppt -انتقادگرى-و-انتقادپذيرى-در-حكومت-علوىلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : ppt
نوع فایل :  powerpoint (..pptx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد اسلاید : 14 اسلاید

 قسمتی از متن powerpoint (..pptx) : 
 

انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى
مقدمه
امروزه، يكى از جدّى ترين مسايل فلسفه سياسى، نقش مردم در تعيين نوع و هدايت سمت و سوى حكومت است. حضور مردم در صحنه سياسى، نمادهاى گوناگون دارد كه از مهمترين آنها، حضور نقادانه و جست و جوگرانه مردم در نوع رفتار و منش مسؤولان حكومتى است . بشرِ جايزالخطاء اگر به حال خود واگذارده شود، آن چنان در تهاجمِ انواعِ عواملِ فساد، خودباخته مى شود كه گاهى بى آن كه خود بفهمد، در كمند شيطان گرفتار آمده و در عين حال، در پندار خود، خويشتن را راه يافته مى يابد .
مفهوم انتقاد
جوهرى، در صحاح مى گويد: انتقد الدراهم: «أخرج منها الزيف ... ناقَدَهُ : ناقَشَهُ في الأمر؛ درهمهاى ناخالص را از مجموعه آن جدا كردن، انتقادِ درهمهاست و نقد كسى، به معناى مناقشه كردن با او در باره چيزى است.
عيب جويى و انتقاد
در روايات بسيارى، از عيب جويى و سرزنش مؤمن، به شدت نهى شده است.
امير مؤمنان عليه السلام مى گويد :
... و مَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بغير نَفْسِهِ، تَحَيَّر في الظلمات و ارْتبكَ في الهلكات، و مدّت به شياطينُه في طغيانه و زَيَّنَتْ له سيّ ءَ اعماله؛
نهى از منكر و انتقاد
از امورى كه تشابه و تجانس بسيار زيادى با انتقاد دارد، نهى از منكر است كه از اهمّ واجبات اسلام شمرده مى شود، ولى در عين حال، فرقهايى با هم دارند. از مهم ترين آن فرقها، اين است كه هر نهى از منكرى، خود، نوعى انتقاد هم هست، ولى ممكن است در جايى، انتقاد صورت پذيرد، ولى نهى از منكر بر آن منطبق نباشد.

 

دانلود فایل

برچسب ها: دانلود ppt انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى , انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى , دانلود دانلود ppt انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى , انتقادگرى , و , انتقادپذيرى , در , حكومت , علوى , دانلود , ppt ,

[ بازدید : 10 ]

[ دوشنبه 17 مرداد 1401 ] 14:05 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

دانلود ppt رابطه مسيحيت با حكومت

دانلود ppt رابطه مسيحيت با حكومت

دانلود-ppt -رابطه-مسيحيت-با-حكومتلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : ppt
نوع فایل :  powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد اسلاید : 53 اسلاید

 قسمتی از متن powerpoint (..ppt) : 
 

1
هوالجميل
2
رابطه مسیحیت و حکومت
جامعه مسیحیت که توصیف آن در کتاب عهد جدید آمده است ،کلیسای رسولان نامیده می شود و مقصود از آن ، جامعه رسولان و نسل اول مسیحیت است . این جامعه ازنظر زمانی به تقریب فاصله سال های 30 تا 100 یعنی از عید گلریزان تا تدوین آخرین بخش کتاب مقدس را در بر می گیرد.
پایه گذاری کلیسا
3
با ورود مسیحیت قدرت به دست کلیسا افتاد . قرون وسطی که هزار سال طول کشید .دراین دوران که ابتدا از طرف امپراطوران حمایت می شد به تدریج قدرت به دست کلیسا افتاد . تجربه معنی نداشت . به امور مافوق طبیعی اعتقاد داشتند . تعداد کلیساها رو به فزونی گذاشت .ثروت و نفوذ کلیسا بالا رفت یک سوم خاک اروپا به دست کلیسا افتاد و بیشتر اقوام در اثر ایمانی که کلیسا تلقین می کرد متحد شده بودند .
شکل گیری قدرت کلیسا
4
ثروت در روم جای خود را به فقر داده غرور و افتخارات جای خود را به لاقیدی داد. شهرها رو به خرابی رفت جاده ها مرمت نشد رفت و آمد و نقل و انتقال تجاری صورت نمی گرفت . تقریبا تمام امپراطوری به دست پاپ افتاد . اقوام ژرمنی وارد خاک روم شدند. صندوقهای کلیسا از صدقات اغنیا و فقرا پر شد . پس از آن تاریخ تشکیلاتی به این وسعت ندیده بود. عقل و ایمان در جا می زد.
5

 

دانلود فایل

برچسب ها: دانلود ppt رابطه مسيحيت با حكومت , رابطه مسيحيت با حكومت , دانلود دانلود ppt رابطه مسيحيت با حكومت , رابطه , مسيحيت , با , حكومت , دانلود , ppt ,

[ بازدید : 10 ]

[ دوشنبه 17 مرداد 1401 ] 8:34 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

ساخت وبلاگ
بستن تبلیغات [x]