دانلود جزوه و پاورپوینت و مقاله طرح درس

تحقیق انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى 41 ص

تحقیق انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى 41 ص

تحقیق-انتقادگرى-و-انتقادپذيرى-در-حكومت-علوى-41-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 64 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى
‏مقدمه
‏امروزه، يكى از جدّى ترين مسايل فلسفه سياسى، نقش مردم در تعيين نوع و هدايت سمت ‏و سوى حكومت است. حضور مردم در صحنه سياسى، نمادهاى گوناگون دارد كه از مهمترين ‏آنها، حضور نقادانه و جست و جوگرانه مردم در نوع رفتار و منش مسؤولان حكومتى است. ‏بشرِ جايزالخطاء اگر به حال خود واگذارده شود، آن چنان در تهاجمِ انواعِ عواملِ ‏فساد، خودباخته مى شود كه گاهى بى آن كه خود بفهمد، در كمند شيطان گرفتار آمده و در ‏عين حال، در پندار خود، خويشتن را راه يافته مى يابد.
‏خطر اين گونه مردمان، اگر ‏در پستهاى حكومتى قرار گيرند، صد چندان است. به گفته امير مؤمنان عليه السلام
: «‏فليست تصلح الرعيّة الّا بصلاح الولاة»؛[1] صلاح و فساد امت، به صلاح و فساد ‏حاكمان منوط است. هر چه دستگاههاى كنترل كننده فساد قدرت، زيادتر باشد، ضريب امنيت ‏معنوى و صلاح واليان بيشتر خواهد بود و شايد بر پايه همين فلسفه است كه خداوند، با ‏اين كه خود، براى ثبت اعمال بندگان، كافى است و نيازى به مراقبى ديگر نيست، فرشتگان ‏و جوارح را نيز مراقب رفتار آنها قرار داده است. در دعاى كميل آمده است: «و كُلُّ ‏سيّئةٍ أمرْتَ بإثباتها الكرام الكاتبين الذين وكّلتهم بحفظ ما يكون منّي و جعلتهم ‏شهوداً عليّ مع جوارحي و كنتَ أنْتَ الرّقيب علىّ من ورائهم ...؛[2] پروردگارا! ‏ببخش از من، هر گناهى را كه به فرشتگان نويسنده خودت، دستور ثبت آن را دادى؛ همانها
‏كه به حفاظت از اعمال من گمارده اى و آنان را شاهدان بر من، همراه با جوارحم قرار ‏دادى و خود، از وراى آنان، بر من مراقبى.»
‏حضور مستمر مؤمنان در صحنه و نقد و ‏ارزيابى دايمى نسبت به هم، بويژه از اركان و عاملان حكومت، نيك فطرتان و پاك ‏نهادانِ پندپذير را، همواره، در حال صلاح نگه داشته و سست نهادان فرعونْ منش را، يا ‏ساقط و يا كنترل و يا بى اعتبار خواهد ساخت و بر عكس، بى تفاوتى آنان، ميدان را ‏براى عناصر بدخواه دين و دنياى مردم و پيروان خط شيطان، خالى نگاه خواهد ‏داشت.
‏با توجه به مطلب بالا، شايسته است كه موضوع «نقد و انتقاد از دولتمردان» ‏از ديدگاه امام على عليه السلام بررسى شود
.
‏از آن جا كه دامنه بررسى همه جانبه ‏اين موضوع، نوشته اى مبسوط را مى طلبد، در اين جا، تنها، به برخى از عنوانهاى اساسى ‏اين موضوع مى پردازيم.
‏مفهوم انتقاد
‏جوهرى، در صحاح مى گويد: انتقد الدراهم: «أخرج منها الزيف ... ناقَدَهُ: ‏ناقَشَهُ في الأمر؛ درهمهاى ناخالص را از مجموعه آن جدا كردن، انتقادِ درهمهاست و ‏نقد كسى، به معناى مناقشه كردن با او در باره چيزى است.[3]
‏فيروزآبادى مى گويد: «‏ناقده: ناقشه»[4] و طريحى مى نويسد: «انتقدت الدّراهم: إذا أخرجت منها الزّيف»[5]. ‏اين، همان سخن جوهرى است.
‏در «منجد» آمده است:
«

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى 41 ص , انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى 41 ص , دانلود تحقیق انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى 41 ص , انتقادگرى , و , انتقادپذيرى , در , حكومت , علوى , 41 , ص , تحقیق ,

[ بازدید : 11 ]

[ چهارشنبه 26 مرداد 1401 ] 1:29 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق انگيزه هاى مخالفت با حكومت علوى

تحقیق انگيزه هاى مخالفت با حكومت علوى

تحقیق-انگيزه-هاى-مخالفت-با-حكومت-علوىلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 83 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏انگيزه هاى مخالفت با حكومت علوى
‏مقدمه
‏امام على بن ابى طالب(ع)، علاوه بر خلافت و جانشينى منصوص از رسول گرامى ‏اسلام(ص)، پس از كشته شدن خليفه سوم، در تاريخ بيست و پنجم ذى حجه سى و پنج هجرى (‏ششصد و چهل و چهار ميلادى)[1]، با همه استنكافش از پذيرفتن حكومت و خلافت، با ‏اقبال عمومى و اصرار آنان براى پذيرش منصب حكومت ظاهرى، مواجه شد، و با بيعت آنان و ‏در رأس همه، بيعت اصحاب پيامبر از مهاجران و انصار، عملاً متصدى امر حكومت و خلافت ‏بر مسلمانان گرديد.
‏در باره حكومت ظاهرى امام على(ع) و به تعبير ديگر، حكومت علوى، چند مسأله از ‏مسلّمات تاريخى است.
‏نخست اينكه امام(ع) در فضاى كاملاً آزاد سياسى ـ اجتماعى و با اقبال عمومى و ‏اشتياق توده هاى مردم مسلمان و بيعت از روى ميل و اختيار آنان، به حكومت رسيد؛ چون، ‏مردم پس از پشت سر گذاشتن دوران سخت و تلخ حكومت پيشينيان و انواع تبعيضها، بى ‏عدالتيها و فساد و تباهى، به اين نتيجه رسيدند كه تنها راه نجاتشان از آن اوضاع
‏نابسامان و جوّ تبعيض آميز و ستم آلود، پايان دادن به دوران حكومت خليفه پيشين و ‏تعيين خليفه جديد است، لذا پس از وى، به در خانه وصى و جانشين بحق پيامبر(ص) حضرت ‏على(ع) روى آوردند و دست بيعت به سويش گشودند و به طور جدى، خواهان حكومت علوى ‏بودند و در برابر عدم پذيرش امام(ع) اصرار ورزيده و آن حضرت را بر اجابت درخواست ‏خود در تنگنا قرار دادند. امام(ع) در اين باره فرموده است:
«‏ازدحام فراوانى كه مانند يالهاى كفتار بود [به هم فشرده و انبوه] مرا به قبول ‏خلافت وا داشت. آنان، از هر طرف، مرا احاطه كردند [و] چيزى نمانده بود كه دو نور ‏چشمم زير پا له شوند! آن چنان جمعيت به پهلوهايم فشار آورد كه سخت مرا به رنج ‏انداخت و ردايم از دو سو پاره شد! مردم همانند گوسفندانى [گرگ زده كه دور تا دور ‏چوپان جمع شوند مرا در ميان گرفتند.[2]
‏مانند شترهاى ماده اى كه به فرزندان خود روى آورند، به سوى من روى آورديد و مى ‏گفتيد: «بيعت! بيعت!». من، دستم را بستم و شما آن را مى گشوديد. من، آن را از شما ‏برمى گرفتم و شما به سوى خود مى كشيديد.»[3]
‏طبرى نيز نقل مى كند كه امام على(ع) در برابر اصرار مردم بر بيعت، فرمود: «اين ‏كار ـ بيعت ـ را نكنيد. اگر من، وزير و همكار امام مسلمانان باشم، بهتر از اين است ‏كه امير و حاكم بر مسلمانان باشم.»، اما آنان گفتند: «به خدا سوگند! ما، تو را رها ‏نمى كنيم تا اين كه با تو بيعت كنيم.»[4]
‏دوم اينكه امام(ع) پيش از اين، براى رسيدن به امامت و حكومت ظاهرى و زعامت سياسى ‏ـ كه آن را حق مسلّم خود مى دانست ـ از هر گونه تلاش و اقدام ممكن، خوددارى نورزيد، ‏اما پس از قتل عثمان، با وجود اقبال عمومى و اصرارشان براى حكومت و زعامت سياسى، از ‏پذيرش آن ابا ورزيد. راز اين اكراه و امتناع چيست؟
‏راز اين امتناع، براى پژوهندگانى كه از اوضاع آن مقطع زمانى آگاهى دارند و از ‏روحيات و ويژگيهاى شخصيتى امام على(ع) نيز شناختى، هر چند اجمالى، دارند، روشن است؛ ‏زيرا، منصب خلافت و حكومت ظاهرى براى آن حضرت، يك هدف و يك ارزش اصيل نبود تا آن را ‏به هر قيمتى كه شده و در هر شرايط سياسى و اجتماعى بپذيرد و از پذيرفتنش نيز خوشحال ‏شود، بلكه حكومت، براى آن بزرگ پيشواى دينى و برترين اسوه كمالات انسانى و الهى، ‏چنان كه خودش بارها بار فرمود[5]، وسيله اى براى پياده كرده احكام نورانى اسلام ناب
‏محمدى(ص) و نشر و تبليغ فرهنگ غنى قرآنى و بسط عدالت همه جانبه سياسى و اجتماعى و ‏اقتصادى و رفع تبعيض و ستم از جامعه اسلامى بود.
‏امام(ع) با ارزيابى اوضاع موجود و ملاحظه دگرگونيهايى كه در جامعه به وقوع ‏پيوسته و ضد ارزشها، جايگزين ارزشها شده و مردم، از فرهنگ اصيل اسلام ناب محمدى و ‏احكام قرآنى فاصله گرفته بودند، به خوبى مى دانست كه حكومت كردن بر چنين جامعه اى و ‏سامان دادن اوضاع نابه سامان اجتماعى و دفع تبعيض و فساد و بى عدالتى ها و باز ‏گرداندن اوضاع به وضعيت دوران پيامبر(ص) كارى بس دشوار و بلكه محال است، بنابراين، ‏از پذيرش حكومت خوددارى مى كرد.
‏دشوارى تغيير اوضاع، از آنجا ناشى مى شد كه از يك سو، عموم مردم، با فضاى آلوده ‏و وارونه دوران حكومتهاى پيشين، بويژه دوران عثمان، خو گرفته بودند و آماده پذيرش ‏احكام اسلام ناب و رعايت اصول ارزشى و عدالت اجتماعى و اقتصادى نبودند و از سوى ‏ديگر، كارگزاران نظام حكومتى ـ كه همگى، به جا مانده از دوران حكومت عثمان و يا ‏خلفاى پيش از او بودند و بسيارى از آنان، اگر نگوييم همه آنان، دستشان در اخذ و

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق انگيزه هاى مخالفت با حكومت علوى , انگيزه هاى مخالفت با حكومت علوى , دانلود تحقیق انگيزه هاى مخالفت با حكومت علوى , انگيزه , هاى , مخالفت , با , حكومت , علوى , تحقیق ,

[ بازدید : 10 ]

[ چهارشنبه 26 مرداد 1401 ] 0:17 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

دانلود ppt انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى

دانلود ppt انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى

دانلود-ppt -انتقادگرى-و-انتقادپذيرى-در-حكومت-علوىلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : ppt
نوع فایل :  powerpoint (..pptx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد اسلاید : 14 اسلاید

 قسمتی از متن powerpoint (..pptx) : 
 

انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى
مقدمه
امروزه، يكى از جدّى ترين مسايل فلسفه سياسى، نقش مردم در تعيين نوع و هدايت سمت و سوى حكومت است. حضور مردم در صحنه سياسى، نمادهاى گوناگون دارد كه از مهمترين آنها، حضور نقادانه و جست و جوگرانه مردم در نوع رفتار و منش مسؤولان حكومتى است . بشرِ جايزالخطاء اگر به حال خود واگذارده شود، آن چنان در تهاجمِ انواعِ عواملِ فساد، خودباخته مى شود كه گاهى بى آن كه خود بفهمد، در كمند شيطان گرفتار آمده و در عين حال، در پندار خود، خويشتن را راه يافته مى يابد .
مفهوم انتقاد
جوهرى، در صحاح مى گويد: انتقد الدراهم: «أخرج منها الزيف ... ناقَدَهُ : ناقَشَهُ في الأمر؛ درهمهاى ناخالص را از مجموعه آن جدا كردن، انتقادِ درهمهاست و نقد كسى، به معناى مناقشه كردن با او در باره چيزى است.
عيب جويى و انتقاد
در روايات بسيارى، از عيب جويى و سرزنش مؤمن، به شدت نهى شده است.
امير مؤمنان عليه السلام مى گويد :
... و مَنْ شَغَلَ نَفْسَهُ بغير نَفْسِهِ، تَحَيَّر في الظلمات و ارْتبكَ في الهلكات، و مدّت به شياطينُه في طغيانه و زَيَّنَتْ له سيّ ءَ اعماله؛
نهى از منكر و انتقاد
از امورى كه تشابه و تجانس بسيار زيادى با انتقاد دارد، نهى از منكر است كه از اهمّ واجبات اسلام شمرده مى شود، ولى در عين حال، فرقهايى با هم دارند. از مهم ترين آن فرقها، اين است كه هر نهى از منكرى، خود، نوعى انتقاد هم هست، ولى ممكن است در جايى، انتقاد صورت پذيرد، ولى نهى از منكر بر آن منطبق نباشد.

 

دانلود فایل

برچسب ها: دانلود ppt انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى , انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى , دانلود دانلود ppt انتقادگرى و انتقادپذيرى در حكومت علوى , انتقادگرى , و , انتقادپذيرى , در , حكومت , علوى , دانلود , ppt ,

[ بازدید : 10 ]

[ دوشنبه 17 مرداد 1401 ] 14:05 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

ساخت وبلاگ
بستن تبلیغات [x]