لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 2 بررسي رفتار كلي قابهاي ميان پر تحت اثر نيروهاي جانبي بررسي رفتار كلي قابهاي ميان پر تحت اثر نيروهاي جانبي چكيده: قاب ميان پر عبارتست از قابي كه درون آن با مصالح بنائي پر شده باشد، وجود همين ميانقاب باعث تغيير رفتار سازه تحت اثر بارهاي جانبي ميگردد. افزايش سختي و مقاومت در اين نوع قابها بسيار حائز اهميت بوده و بدين لحاظ در دهههاي اخير تحقيقات فراواني در زمينه هاي مختلف اثر ميانقابها بر رفتار سازهها انجام شده است . اثرات مطلوب و يا نامطلوب ميانقابها در زلزلهها و تاثير اين تغييرات بر رفتار كل ساره حداقل عاملي است كه آشنائي با رفتار قابهاي ميان پر را ملزم ميسازد. در اين مقاله سعي شده است چكيدهاي از تحقيقات انجام شده پيرامون نحوه رفتار قابهاي ميان پر وعوامل مؤثر بر سختي و مقاومت آنها ، نحوه توزيع تنش در ميانقابها، و حالتهاي شكست بصورت اجمالي بيان شود. مقاله اين هدف را دنبال ميكند كه مهندسان ، طراحان و دانشجويان بتوانند با ديد بازتري نسبت به تاثير وجود ميانقابها در سازهها نگاه كنند واز رفتار واقعي قابهاي ميان پر بر اثر بارهاي جانبي آگاه شوند. كلمات كليدي : ميانقاب، قاب ميان پر ، رفتار سازه ، حالتهاي شكست مقدمه: به قابهاي ساختماني كه درون آنها با ديوارهاي بنائي پر شده باشد قاب ميانپر گفته ميشود مصالح پركننده ممكن است از نوع آجري و يا بتني باشند كه به آنها ميانقاب نيز گفته ميشود. بهعبارت ديگر معمولاً در هر ساختمان ديوارهايي وجود دارد كه براي جدا كردن فضاها از همديگر (فضابندي) مورد استفاده قرار ميگيرند. چنانچه اين ديوارها در درون يك قاب واقع شوند در اين صورت به آنها جداگرهاي ميانقابي اطلاق ميشود. هنگاميكه درون قابي با ديوار پر شود خواص مكانيكي آن در برابر نيروهاي جانبي نظير سختي، مقاومت، نرمي و شكلپذيري و ... بهطور چشمگيري تغيير ميكند به گونهاي كه نميتوان با جمع سادة خواص قاب لخت و ديوار تنها به اين خواص دست يافت تفاوت رفتار قابهاي ميانپر با قابهاي لخت خود باعث تغيير رفتار سازه ميگردد. بهطوريكه وجود ميانقابها بهنحويكه در زلزلهها مشاهده شده، ممكن است اثرات مطلوب و يا نامطلوبي بر روي رفتار لرزهاي سازهها داشته باشد. 1 2 بررسي رفتار كلي قابهاي ميان پر تحت اثر نيروهاي جانبي دلايل اهميت ميانقابها: اثر ميانقابها بر رفتار سازهها تحت اثر بارهاي جانبي (لرزهاي) از ديدگاههاي مختلف حائز اهميت است در حقيقت وجود اين اثرات، ضرورت شناخت رفتار قابهاي ميانپر را ملزم ميسازد ،بطوركلي ميتوان عوامل زير را در اين زمينه مورد توجه قرار داد: 1- تحليل نادرست ناشي از تخمين نادرست پريود سازه: روشهاي معمول تحليل لرزهاي به يك تخمين خوب از پريود سازه بستگي دارد. از طرفي براي محاسبة پريود به سختي سازه احتياج داريم نتايج بهدست آمده توسط پژوهشگران نشان ميدهد كه سختي سازههاي داراي ميانقاب، تفاوت چشمگيري با سختي سازههاي بدون ميانقاب دارد بهطوريكه پولياكف با در نظر گرفتن اثر باد بر روي يك ساختمان 14 طبقه داراي ميانقاب و همچنين براثر مشاهدات انجام شده بر روي ساختمانهاي بلند در مسكو، سختي واقعي اين ساختمانها را بين 10 تا 20 برابر سختي آنها بدون در نظر گرفتن ميانقابها گزارش نموده است . در تحقيق ديگري كه توسط چوپرا بر روي يك ساختمان واقعي انجام شد نتايج زير براي پريود اصلي اين ساختمان بهدست آمد [M1] جدول 1- مقايسه پريود اصلي ساختمان Kajme International Building جهت ارتعاش X Y پريود به روش تحليلي و بدون در نظر گرفتن ميانقاب (ثانيه) 3.19 3.31 پريود از آزمايش پيش از زلزله سن فرناندو (ثانيه) 1.88 1.32 پريود مشاهده شده در هنگام زلزله سن فرناندو (ثانيه) 2.77 2.48 لذا ، در صورت عدم توجه به تغييرات سختي ناشي از وجود ميانقابها در حقيقت نميتوان تحليل لرزهاي درستي ارائه نمود و در نتيجه، طراحي براساس اين نتايج غير واقعي، نادرست خواهد بود . 2- اصلي اساسي در كار طراحي لرزهاي وجود دارد و آن اين است كه حتي المقدور از عناصري كه وزنشان به سازه تحميل شده است براي بالا بردن مقاومت استفاده شود بهطوريكه نسبت مقاومت به وزن سازه هرقدر ممكن است بيشتر شود دليل اين امر روشن است زيرا عناصري كه وزن قابل توجه دارند به همان ميزان نيروي زلزله را افزايش ميدهند و در مقابل اگر نقشي در باربري لرزهاي نداشته باشند سازه را در مقابل زلزله تضعيف خواهند كرد. لذا با توجه به وزن زياد ميانقابها از يكسو و نقش چشمگير آنها در افزايش مقاومت جانبي سازه از سوي ديگر كاملاً منطقي مينمايد كه در طراحي لرزهاي به كار گرفته شوند. [م1] 1 3 بررسي رفتار كلي قابهاي ميان پر تحت اثر نيروهاي جانبي 3- با توجه به افزايش شديد سختي ناشي از ميانقابها، ممكن است مركز سختي يك طبقه ساختمان فاصله زيادي با مركز جرم پيدا كند. (بهعلت نحوة آرايش نامتقارن ميانقابها در پلان ) در اين حال ساختماني را كه به هنگام طراحي (براساس سختي قابهاي خالي) متقارن و فارغ از پيچش فرض شده است با پيچشهاي مخربي مواجه ميشود لذا اگر قرار است از مقاومت حاصل از ميانقابها صرف نظر شود لااقل بايد تأثير آنها را در سختي منظور كرد تا از پيچشهاي ناخواسته جلوگيري شود. [م1] 4- اگر در سازههاي داراي ميانقاب ، برخي از طبقات فاقد ميانقاب ،و يا نسبت به طبقات مجاور داراي ميانقاب كمتري باشند (آرايش غير يكنواخت ميانقابها در ارتفاع ) در اينصورت طبقههاي به اصطلاح نرم در سازه بوجود آمده و رفتار جانبي سازه بشدت تغيير خواهد نمود. [F1] 5- چنانچه در سازهاي تعدادي از قابها ميانپر بوده و ساير دهانهها بدون ميانقاب باشند بهعلت سختي زياد قابهاي پرشده، عمدة نيروي زلزله، جذب اين دهانهها شده و بقيه دهانهها تقريباً بياثر ميشوند اين در حالي است كه در طراحي اين مسئله مورد توجه قرار نگرفته است و باعث اثرات نامطلوبي خواهد شد در قابهاي بتني اين نيروي تمركز يافته، موجب عكس العمل شديد ميانقاب در برابر قاب شده، ستون بتني را در محل اتصال خرد ميكند. در حاليكه در صورت آگاهي طراح از اثر ميانقاب ، ستون با گذاشتن تنگهاي اضافي در محل اتصال تقويت ميشد. [م1] 6- با توجه به توسعه روشهاي تحليل و در نظر گرفتن اثرات در تحليلهاي غير خطي، امروزه نقش ميانقابها بيش از گذشته در سازهها مورد توجه ميباشد زيرا ميانقابها باعث تغيير در سختي سازه و در نتيجه سبب تغيير در مقدار جابجايي آن ميشود لذا در صورت عدم توجه به تأثير ميانقابها بر رفتار سازه، نتايج تحليلهاي غير خطي دور از واقعيت خواهد بود. [S3] 7- افزون بر دلائل كلي كه در بالا بيان شد ميانقابها در معماري ايران تأثير مضاعف دارند زيرا تيپ غالب ساختمانهاي شهري، عبارتست از يك اسكلت فولادي با اتصالات خورجيني كه قابليت انتقال لنگر آنها نامشخص ميباشد مدل سازهاي اين نوع ساختمانها فاقد ظرفيت باربري افقي است بنابراين در مقابل زلزله ناپايدار تلقي ميشوند اما با توجه به اينكه اين قابها بهوسيله ديوار پر ميشوند، لذا مقاومت جانبي قاب از صفر به رقم قابل توجهي تبديل ميشود و ميانقابها در مقابل نيروهاي زلزله رأساً مقاومت ميكنند. بهطوريكه در زلزله سال 1369 منجيل عملكرد ساختمانهاي معمولي شهر رشت كه اكثراً فاقد سيستمهاي كلاسيك لرزه بر نظير بادبند، اتصالهاي صلب و ديوار برشي بتن مسلح بودند نشان داد كه ميانقابها بار اصلي مقاومت را به دوش داشته و با تركها و خرد شدنها انرژي زلزله را جذب كردهاند. [م1] نگاهي به ضوابط آئيننامه ايران در مورد ميانقابها: با توجه به اهميت وجود ميانقابها در طراحي لرزهاي سازهها آئيننامه 2800 در قسمتهاي مختلف پيشنهادهاي مختلفي ارائه نموده كه خلاصه آنها رابصورت زير ميتوان بر شمرد: 1 5 بررسي رفتار كلي قابهاي ميان پر تحت اثر نيروهاي جانبي 1- اين آئيننامه با كاهش 20% درصدي زمان تناوب اصلي سازه ،براي ساختمانهايي كه داراي ميانقاب ميباشند ، در حقيقت سختي قابهاي ميانپر و در نتيجه نيروي زلزله بيشتر وارد بر آنها را، مد نظر قرار داده است. 2- سياست كلي آئيننامه مخصوصاً براي ساختمانهاي با اهميت زياد كه داراي ميانقاب هستند آن است كه : بايد با جداسازي قاب از ميانقاب ، مانع ايجاد محدوديت ميانقاب براي حركت جانبي قاب شد .در غير اينصورت بايد اثرات اندركنشي قاب و ميانقاب ،و سختي ديوارها در تحليل سازه براي نيروهاي جانبي مد نظر قرار گيرند. اندركنش قاب و ميانقاب: قاب ميانپر را ميتوان جمع دو عنصر قاب و ديوار دانست. اگر نمودارهاي نيرو – جابهجايي را براي قاب خالي و ديوار بدون قاب در يك دستگاه مختصات رسم كرده، و با هم جمع كنيم نمودار حاصل به هيچ وجه بر نمودار مربوط به قاب ميانپر منطبق نيست. بلكه نمودار مربوط به قاب پر شده رفتار متفاوتي نسبت به مجموع رفتار قاب و ديوار دارد. خاصيت فوق نشانگر اين مطلب است كه بين قاب و ديوار اندركنش وجود دارد و رفتار قاب ميانپر يك رفتار مركب بين قاب و ديوار ميباشد. همانند رفتار بتن مسلح كه خواصش از جمع خواص فولاد و بتن بهدست نميآيد. بلكه بهصورت محيطي مركب مورد مطالعه قرار ميگيرد. [م1] جابجايي قاب ميان پر قاب خالي قاب خالي + ديواربدون قاب ديوار تنها قاب شكل 1- مقايسه خواص قاب ميانپر با مجموع خواص قاب و ميانقاب نيرو تبديل رفتار خمشي به رفتار خرپائي رفتار يك قاب صلب در برابر نيروهاي جانبي بصورت كنش خمشي، و رفتار يك ديوار بدون قاب تحت بار جانبي همانند يك تير طرهاي ميباشد. اين در حالي است كه رفتار قاب ميان پر كه شامل قاب و ميانقاب است بطور كلي با رفتار هر كدام از قاب وديوار تفاوت دارد و بصورت كنش خرپايي در مقابل نيروهاي جانبي مقاومت مينمايد.حاصل اين امر سختي و مقاومت بسيار بيشتر، و تغيير مكان و انعطاف پذيري كمتر ، قاب ميان پر در مقايسه با قاب خالي مي باشد. بدين ترتيب شايد سادهترين توضيحي كه براي رفتار قابهاي ميانپر بتوان يافت تبديل كنش خمشي به كنش خرپائي ميباشد. تنش و كرنش در ميانقاب تحت اثر بار جانبي بهخاطر وجود بارهاي جانبي، بين قاب و ميانقاب اندركنش ايجاد ميشود و نيروهاي اندركنشي كه بر روي محيط ديوار ايجاد شدهاند موجب ايجاد تنشهاي صفحهاي درون ديوار ميشوند. لازم به ذكر است كه نيروهاي اعمالي به ميانقاب كه در سطوح تماس قاب و ميانقاب وارد ميشوند به عواملي همچون مقدار نيروي خارجي، سختي نسبي قاب و ميانقاب و نحوة اتصال آن دو ، بستگي دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 51 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا فصل پنجم آشنايي با اصول كلي احياء قلبي ريوي حمله های قلبی اختلال ناگهانی در عمل عادی قلب پی آمدهای وخیمی بدنبال دارد. این حالت زمانی پیش می آید که یک تکه لخته خون را شریان کرونر را مسدود کند و باعث شود که خون به ماهیچه قلب نرسد(انسداد کرونر- ترمبوز) یا اینکه قلب به دلیل دیگری از کار بایستد. (ایست قلبی) انسداد کرونر عوارض و نشانه های *فشار ناگهانی در مرکز سینه(که گاهی اوقات می توان آنرا به دل درد شدید ناشی از عدم هضم غذا تشبیه نمود) این درد احتمالاً بسوی بازوها، گلو، آرواره یا پشت کشیده می شود. *سرگیجه و منگی ناگهانی که باعث می شود مصدوم بنشیند یا به دیوار تکیه دهد. پوست ممکن است خاکستری شود؛ لبها و دستها و پاها ممکن است کبود شوند(سیانوز) *عرق فراوان که ممکن است به تدریج ببیشتر شود. *تنگی نفس. *ضربان سریع که ممکن است ضعیف و نامنظم شود. *عوارض و نشانه های شوک. *بیهوشی ممکن است دست بدهد. *تنفس و ضربان قلب ممکن است بایستد. هدف به حداقل رساندن فعالیت قلب بوسیله قراردادن مصدوم در حالت مناسب و راحت.رساندن سریع مصدوم به بیمارستان، برای مسئول آمبولانس این موضوع را روشن کنید که احتملاً با یک حمله قلبی روبرو هستید. برای بکارگیری روشهای نجات زندگی آماده باشید. درمان 1- اگر مصدوم بهوش است، او را با ملایمت نگه دارید و در یک وضعیت نیمه خوابیده قرار دهید. سر و شانه هایش را تکیه بدهید و زانوهایش را خم کنید. نباید بگذارید که مصدم بیخودی حرکت کند چون اینکار باعث فشار اضافی به قلب خواهد شد. 2- پوششهای تنگ به دور گردن، سینه و کمر را شل کنید. 3- اگر مصدوم بیهوش شد اما به صورت عادی نفس می کشید او را در وضعیت بهبود قرار دهید. 4- اگر تنفس و ضربان ایستاد، روشهای نجات زندگی را بلافاصله شروع کنید. 5- میزان تنفس، نبض و سطح هوشیاری را هر 10 دقیقه یکبار آزمایش کنید. 6- مصدوم را به صورتی که وضعیت درمانی اش حفظ شود با برانکارد به بیمارستان برسانید. ایست قلبی این مورد بسیار وخیم است و در این حالت تپش قلب بطور کامل متوقف می شود. این حالت ممکن است ناشی از انسداد کامل کرونر باشد. عوارض و نشانه ها * مصدوم بیهوش می شود. * هیچ نبضی در گردن حس نمی شود. * تنفس و ضربان قلب قطع خواهد شد. * پوست خاکستری می شود. هدف نجات زندگی مصدوم بوسیله بکارگیری فوری روشهای نجات زندگی. درمان 1- روشهای زندگی را بلافاصله بکار بندید 2- انتقال سریع مصدوم به بیمارستان و اگر لازم شد در راه بیمارستان هم روشهای نجات زندگی را اعمال کنید .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..DOC) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 67 صفحه
قسمتی از متن word (..DOC) :
1 2 فصل اول مقدمه: 1-1-اصول كلي رادار و عملكرد آن رادار يك سيستم الكترومغناطيسي است كه براي تشخيص و تعيين موقعيت هدفها به كار مي رود. اين دستگاه بر اساس يك شكل موج خاص به طرف هدف براي مثال يك موج سينوسي با مدولاسيون پالسي(Pulse- Modulated) و تجزيه وتحليل بازتاب (Echo) آن عمل مي كند. رادار به منظور توسعه توانايي حسيهاي چندگانه انساني براي مشاهده محيط اطراف مخصوصاً حس بصري به كار گرفته شده است. ارزش رادار در اين نيست كه جايگزين چشم شود بلكه ارزش آن در عملياتي است كه با چشم نمي توان انجام داد. رادار نمي تواند جزئيات را مثل چشم مورد بررسي قرار دهد و يا رنگ اجسام را با دقتي كه چشم دارد تشخيص داد بلكه با رادار مي توان درون محيطي را كه براي چشم غير قابل نفوذ است ديد مثل تاريكي، باران، مه، برف و غبار و غيره. مهمترين مزيت رادار، توانايي آن در تعيين فاصله يا حدود هدف مي باشد. يك رادار ساده شامل آنتن فرستنده، آنتن گيرنده و عنصر آشكارساز انرژي يا گيرنده ميباشد. آنتن فرستنده پرتوهاي الكترومغناطيسي توليد شده توسط نوسانگر (Oscillator) را منتشر مي كند. بخشي از سيگنال ارسالي (رفت) به هدف خورده و در جهات مختلف منعكس مي گردد. براي رادار انرژي برگشتي در خلاف جهت ارسال مهم است. آنتن گيرنده انرژي برگشتي را دريافت و به گيرنده مي دهد. در گيرنده بر روي انرژي برگشتي عملياتي، براي تشخيص وجود هدف و تعيين فاصله و سرعت نسبي آن، انجام ميشود. فاصله آنتن تا هدف با اندازه گيري زمان رفت و برگشت سيگنال رادار معين ميشود. تشخيص جهت، يا موقعيت زاويه اي هدف توسط جهت دريافت موج برگتشي از هدف امكان پذير است. روش معمول بري مشخص كردن جهت هدف، به كار بردن آنتن با شعاع تشعشعي باريك مي باشد. اگر هدف نسبت به رادار داراي سرعت نسبي باشد، تغيير فركانس حامل موج برگشتي (اثر دوپلر) 1 2 (Doppler) معياري از اين سرعت نسبي (شعاعي) ميباشد كه ممكن است براي تشخيص اهداف متحرك از اهداف ساكن به كار برود.در رادارهايي كه بطور پيوسته هدف را رديابي مي كنند، سرعت تغيير محل هدف نيز بطور پيوسته آشكار ميشود. نام رادار براي تاكيد روي آزمايشهاي اوليه دستگاهي كه آشكارسازي وجود هدف و تعيين فاصله آن را انجام مي داده بكار رفته است. كلمه رادار (RADAR) اختصاري از كلمات: Radio Detection And Ranging است، چرا كه رادار در ابتدا به عنوان وسيله اي براي هشدار نزديك شدن هواپيماي دشمن به كار مي رفت و ضدهوائي را در جهت مورد نظر مي گرداند. اگر چه امروزه توسط رادارهاي جديد و با طراحي خوب اطلاعات بيشتري از هدف، علاوه بر فاصله آن بدست مي آيد، ولي تعيين فاصله هدف (تا فرستنده) هنوز يكي از مهمترين وظايف رادار مي باشد. به نظر مي رسد كه هيچ تكنيك ديگري به خوبي و به سرعت رادار قادر به اندازه گيري اين فاصله نيست. معمولترين شكل موج در رادارها يك قطار از پالسهاي باريك مستطيلي است كه موج حامل سينوسي را مدوله مي كند. فاصله هدف با اندازه گيري زمان رفت و برگشت يك پالس، TR به دست مي آيد. از آنجا كه امواج الكترومغناطيسي با سرعت نور در فضا منتشر مي شوند. پس اين فاصله، R، برابر است با: به محض ارسال يك پالس توسط رادار، بايستي قبل از ارسال پالس بعدي يك مدت زمان كافي بگذرد تا همه سيگنالهاي انعكاسي دريافت و تشخيص داده شوند. بنابراين سرعت ارسال پالسها توسط دورترين فاصلهاي كه انتظار مي رود هدف در آن فاصله باشد تعيين مي گردد. اگر تواتر تكرار پالسها (Pulse Repetiton Frequency) خيلي بالا باشد، ممكن است سيگنالهاي برگشتي از بعضي اهداف پس از ارسال پالس بعدي به گيرنده برسند و ابهام در اندازه گيري فاصله ايجاد گردد. انعكاسهايي كه پس از ارسال پالس بعدي دريافت مي شوند را اصطلاحاً انعكاسهاي مربوط به پريود دوم 1 3 (Second-Time-Around) گويند چنين انعكاسي در صورتي كه به عنوان انعكاس مربوط به دومين پريود شناخته نشود ممكن است فاصله راداري خيلي كمتري را نسبت به مقدار واقعي نشان بدهد. حداكثر فاصله اي كه پس از آن اهداف به صورت انعكاسهاي مربوط به پريود دوم ظاهر مي گردند را حداكثر فاصله بدون ابهام (Maximum Unambiguous Range) گويند و برابر است با: كه در آن=تواتر تكرار پالس بر حسب هرتز مي باشد. در شكل زير حداكثر فاصله بدون ابهام بر حسب تواتر تكرار پالس رسم شده است. شكل 1-1 حداكثر فاصل بدون ابهام بر حسب تواتر تكرار پالس اگر چه رادارهاي معمولي يك موج با مدولاسيون پالسي(pulse-Modulated Waveform) ساده را انتشار مي دهند ولي انواع مدولاسيون مناسب ديگري نيز امكان پذير است حامل پالس ممكن است داراي مدولاسيون فركانس يا فاز باشد تا سيگنالهاي برگشتي پس از دريافت در زمان فشرده شوند. اين عمل مزايايي درقدرت تفكيك بالا در فاصله (High Range Resolution) ميشود بدون اين كه احتياج به پالس باريك كوتاه مدت باشد. روش استفاده از يك پالس مدوله شده طولاني براي دسترسي به قدرت تفكيك بالاي يك پالس باريك، اما با انرژي يك پالس طولاني، به نام فشردگي پالس (Pulse Compression) مشهور است. 1 5 در اين مورد موج پيوسته (CW) را نيز مي توان به كاربرد و ازجابجايي تواتر دوپلر. براي جداسازي انعكاس دريافتي از سيگنالرفت و انعكاسهاي ناشي از عوامل ناخواسته ساكن(Cluttre) استفاده نمود. با استفاده از موج CW مدوله نشده نمي توان فاصله را تعيين كرد و براي اين كار بايد مدولاسيون فركانس يا فاز به كار رود. 2-1-فرم ساده معادله رادار معادله رادار برد رادار را به مشخصات فرستنده، گيرنده، آنتن، هدف و محيط مربوط مي سازد. اين معادله نه تنها جهت تعيين حداكثر فاصله هدف تا رادارمفيد است بلكه براي فهم عملكرد رادارو پايهاي براي طراحي رادار به كار مي رود. در اين قسمت فرم ساده معادله رادار ارائه مي گردد. اگر توان فرستنده رادار P1 و آنتن فرستنده ايزوتروپ (Isotropic) (در همه جهات يكسان تشعشع كند) باشد، چگالي توان (Power Density) (توان در واحد سطح) در فاصله R از رادار برابر است با توان فرستنده بر مساحت يك كره فرضي به شعاع R و يا: (3-1) چگالي توان تشعشعي از آنتن ايزوتروپ در رادارها از آنتنهاي سمت گرا (جهت دار) استفاده ميشود تا توان تشعشعي، P1 در يك جهت خاص هدايت گردد. بهره آنتن، G، معياري از افزايش توان تشعشعي آنتن درجهت هدف نسبت به توان تشعشعي ناشي از يك آنتن ايزوتروپ مي باشد و ممكن است به صورت نسبت حداكثر شدت تشعشع ناشي از يك آنتن مورد نظر به شدت تشعشع ناشي از آنتن ايزوتروپ بدون تلفات با همان توان ورودي تعريف گردد. (شدت تشعشع عبارت است از توان تشعشعي در واحدزاويه فضايي در جهت مورد نظر) بنابراين چگالي توان تشعشعي از يك آنتن با بهره G روي هدف برابر است با: (4-1) = چگالي تشعشعي از آنتن سمت گرا هدف با مقداري از توان تابش شده تلاقي كرده و مجدداً آن را درجهات مختلف تشعشع مي كند مقداري از توان رسيده به هدف كه با آن تلاقي كرده و دوباره به سمت رادار تشعشع شده بر حسب سطح مقطع راداري،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 55 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 1 فصل اول مقدمه: 1-1-اصول كلي رادار و عملكرد آن رادار يك سيستم الكترومغناطيسي است كه براي تشخيص و تعيين موقعيت هدفها به كار مي رود. اين دستگاه بر اساس يك شكل موج خاص به طرف هدف براي مثال يك موج سينوسي با مدولاسيون پالسي(Pulse- Modulated) و تجزيه وتحليل بازتاب (Echo) آن عمل مي كند. رادار به منظور توسعه توانايي حسيهاي چندگانه انساني براي مشاهده محيط اطراف مخصوصاً حس بصري به كار گرفته شده است. ارزش رادار در اين نيست كه جايگزين چشم شود بلكه ارزش آن در عملياتي است كه با چشم نمي توان انجام داد. رادار نمي تواند جزئيات را مثل چشم مورد بررسي قرار دهد و يا رنگ اجسام را با دقتي كه چشم دارد تشخيص داد بلكه با رادار مي توان درون محيطي را كه براي چشم غير قابل نفوذ است ديد مثل تاريكي، باران، مه، برف و غبار و غيره. مهمترين مزيت رادار، توانايي آن در تعيين فاصله يا حدود هدف مي باشد. يك رادار ساده شامل آنتن فرستنده، آنتن گيرنده و عنصر آشكارساز انرژي يا گيرنده ميباشد. آنتن فرستنده پرتوهاي الكترومغناطيسي توليد شده توسط نوسانگر (Oscillator) را منتشر مي كند. بخشي از سيگنال ارسالي (رفت) به هدف خورده و در جهات مختلف منعكس مي گردد. براي رادار انرژي برگشتي در خلاف جهت ارسال مهم است. آنتن گيرنده انرژي برگشتي را دريافت و به گيرنده مي دهد. در گيرنده بر روي انرژي برگشتي عملياتي، براي تشخيص وجود هدف و تعيين فاصله و سرعت نسبي آن، انجام ميشود. فاصله آنتن تا هدف با اندازه گيري زمان رفت و برگشت سيگنال رادار معين ميشود. تشخيص جهت، يا موقعيت زاويه اي هدف توسط جهت دريافت موج برگتشي از هدف امكان پذير است. روش معمول بري مشخص كردن جهت هدف، به كار بردن آنتن با شعاع تشعشعي باريك مي باشد. اگر هدف نسبت به رادار داراي سرعت نسبي باشد، تغيير فركانس حامل موج برگشتي (اثر دوپلر) (Doppler) معياري از اين سرعت نسبي (شعاعي) ميباشد كه ممكن است براي تشخيص اهداف متحرك از اهداف ساكن به كار برود.در رادارهايي كه بطور پيوسته هدف را رديابي مي كنند، سرعت تغيير محل هدف نيز بطور پيوسته آشكار ميشود. 1 2 نام رادار براي تاكيد روي آزمايشهاي اوليه دستگاهي كه آشكارسازي وجود هدف و تعيين فاصله آن را انجام مي داده بكار رفته است. كلمه رادار (RADAR) اختصاري از كلمات: Radio Detection And Ranging است، چرا كه رادار در ابتدا به عنوان وسيله اي براي هشدار نزديك شدن هواپيماي دشمن به كار مي رفت و ضدهوائي را در جهت مورد نظر مي گرداند. اگر چه امروزه توسط رادارهاي جديد و با طراحي خوب اطلاعات بيشتري از هدف، علاوه بر فاصله آن بدست مي آيد، ولي تعيين فاصله هدف (تا فرستنده) هنوز يكي از مهمترين وظايف رادار مي باشد. به نظر مي رسد كه هيچ تكنيك ديگري به خوبي و به سرعت رادار قادر به اندازه گيري اين فاصله نيست. معمولترين شكل موج در رادارها يك قطار از پالسهاي باريك مستطيلي است كه موج حامل سينوسي را مدوله مي كند. فاصله هدف با اندازه گيري زمان رفت و برگشت يك پالس، TR به دست مي آيد. از آنجا كه امواج الكترومغناطيسي با سرعت نور در فضا منتشر مي شوند. پس اين فاصله، R، برابر است با: به محض ارسال يك پالس توسط رادار، بايستي قبل از ارسال پالس بعدي يك مدت زمان كافي بگذرد تا همه سيگنالهاي انعكاسي دريافت و تشخيص داده شوند. بنابراين سرعت ارسال پالسها توسط دورترين فاصلهاي كه انتظار مي رود هدف در آن فاصله باشد تعيين مي گردد. اگر تواتر تكرار پالسها (Pulse Repetiton Frequency) خيلي بالا باشد، ممكن است سيگنالهاي برگشتي از بعضي اهداف پس از ارسال پالس بعدي به گيرنده برسند و ابهام در اندازه گيري فاصله ايجاد گردد. انعكاسهايي كه پس از ارسال پالس بعدي دريافت مي شوند را اصطلاحاً انعكاسهاي مربوط به پريود دوم (Second-Time-Around) گويند چنين انعكاسي در صورتي كه به عنوان انعكاس مربوط به دومين پريود شناخته نشود ممكن است فاصله راداري خيلي كمتري را نسبت به مقدار واقعي نشان بدهد. حداكثر فاصله اي كه پس از آن اهداف به صورت انعكاسهاي مربوط به پريود دوم ظاهر مي گردند را حداكثر فاصله بدون ابهام (Maximum Unambiguous Range) گويند و برابر است با: 1 3 كه در آن=تواتر تكرار پالس بر حسب هرتز مي باشد. در شكل زير حداكثر فاصله بدون ابهام بر حسب تواتر تكرار پالس رسم شده است. اگر چه رادارهاي معمولي يك موج با مدولاسيون پالسي(pulse-Modulated Waveform) ساده را انتشار مي دهند ولي انواع مدولاسيون مناسب ديگري نيز امكان پذير است حامل پالس ممكن است داراي مدولاسيون فركانس يا فاز باشد تا سيگنالهاي برگشتي پس از دريافت در زمان فشرده شوند. اين عمل مزايايي درقدرت تفكيك بالا در فاصله (High Range Resolution) ميشود بدون اين كه احتياج به پالس باريك كوتاه مدت باشد. روش استفاده از يك پالس مدوله شده طولاني براي دسترسي به قدرت تفكيك بالاي يك پالس باريك، اما با انرژي يك پالس طولاني، به نام فشردگي پالس (Pulse Compression) مشهور است. در اين مورد موج پيوسته (CW) را نيز مي توان به كاربرد و ازجابجايي تواتر دوپلر. براي جداسازي انعكاس دريافتي از سيگنالرفت و انعكاسهاي ناشي از عوامل ناخواسته ساكن(Cluttre) استفاده نمود. با استفاده از موج CW مدوله نشده نمي توان فاصله را تعيين كرد و براي اين كار بايد مدولاسيون فركانس يا فاز به كار رود. 2-1-فرم ساده معادله رادار معادله رادار برد رادار را به مشخصات فرستنده، گيرنده، آنتن، هدف و محيط مربوط مي سازد. اين معادله نه تنها جهت تعيين حداكثر فاصله هدف تا رادارمفيد است بلكه براي فهم عملكرد رادارو پايهاي براي طراحي رادار به كار مي رود. در اين قسمت فرم ساده معادله رادار ارائه مي گردد. اگر توان فرستنده رادار P1 و آنتن فرستنده ايزوتروپ (Isotropic) (در همه جهات يكسان تشعشع كند) باشد، چگالي توان (Power Density) (توان در واحد سطح) در فاصله R از رادار برابر است با توان فرستنده بر مساحت يك كره فرضي به شعاع R و يا: (3-1) چگالي توان تشعشعي از آنتن ايزوتروپ 1 4 در رادارها از آنتنهاي سمت گرا (جهت دار) استفاده ميشود تا توان تشعشعي، P1 در يك جهت خاص هدايت گردد. بهره آنتن، G، معياري از افزايش توان تشعشعي آنتن درجهت هدف نسبت به توان تشعشعي ناشي از يك آنتن ايزوتروپ مي باشد و ممكن است به صورت نسبت حداكثر شدت تشعشع ناشي از يك آنتن مورد نظر به شدت تشعشع ناشي از آنتن ايزوتروپ بدون تلفات با همان توان ورودي تعريف گردد. (شدت تشعشع عبارت است از توان تشعشعي در واحدزاويه فضايي در جهت مورد نظر) بنابراين چگالي توان تشعشعي از يك آنتن با بهره G روي هدف برابر است با: (4-1) = چگالي تشعشعي از آنتن سمت گرا هدف با مقداري از توان تابش شده تلاقي كرده و مجدداً آن را درجهات مختلف تشعشع مي كند مقداري از توان رسيده به هدف كه با آن تلاقي كرده و دوباره به سمت رادار تشعشع شده بر حسب سطح مقطع راداري، ، مشخص و طبق رابطه زير تعريف ميشود. (5-1) = چگالي توان سيگنال برگشتي در محل رادار در اين رابطه كه سطح مقطع راداري واحد سطح دارد كه مشخصه اي از هر هدف خاص بوده و معياري از اندازه هدف از ديد رادار مي باشد. آنتن رادار مقداري از توان بازگشتي از هدف رادريافت مي كند. اگر سطح موثر آنتن گيرنده Ae باشد، توان دريافتي توسط رادار برابر است با: (6-1) حداكثر برد رادار، فاصله اي است كه بالاتر از آن، هدف قابل آشكارسازي نباشد و آن موقعي است كه توان دريافتي رادار درست برابر حداقل توان قابل آشكارسازي،، باشد پس: (7-1) اين شكل اساسي معادله رادار است. توجه گردد كه پارامترهاي مهم آنتن در اين رابطه، بهره فرستندگي و سطح موثر گيرندگي آن مي باشند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 19 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بنام خدا مرور كلي اپيدميولوژي بيماري پريودنتال در حاليكه سطوح متوسط attachment loss در درصد بالايي از افراد ميانسال يافت مي شود ولي از دست رفتن شديد تنها در نواحي خاصي از دهان است بيماري پريودنتال شديد در دندان هاي معدودي و بين حدود 15-8 درصد جمعيت هر گروه سني است فرآيند بيماري عقيده قديمي پريودنتيت به عنوان يك بيماري آهسته و مداوم پيشرونده (continuous progressive) مفهوم فعلي بيماري پريودنتال دوره هاي كوتاه مدتي از طغيان با تخريب بافتي در دندان هاي مشخص و در نواحي مشخص تئوري هاي طغيان (Burst theories) در اكثريت جمعيت پيشرفت بيماري پريودنتال بسيار كند است اتيولوژي پلاك دنداني مهمترين علت بيماري پريودنتال رابطه پلاك و بيماري پريودنتال S شكل ژنژيويت مرتيط با پلاك پايين ژنژيويت contained
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : پاورپوینت نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 24 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
استاندارد حسابرسي شماره 20 هدف و اصول كلي حسابرسي صورتهاي مالي 1 انواع کلي خدمات حسابداران رسمي خدمات اطمينان بخش خدمات نااطمينان بخش 2 ماهيت خدمات اطمينان بخش • خدماتي است که خطر اطلاعاتي را براي استفاده کنندگان آن اطلاعات کاهش مي دهد. • در اين قبيل خدمات، حسابدار رسمي با بيان نتيجه گيري خود – که همراه با سطح معيني از اطمينان بخشي نسبت به اطلاعات مورد نظر مي باشد - اين وظيفه را انجام مي دهد. 3 انواع کلي خدمات اطمينان بخشي خدمات با اطمينان بخشي محدود خدمات با اطمينان بخشي معقول 4 مقايسه خدمات اطمينان بخش لحن گزارش خطر قابل پذيرش نوع خدمت منفي متوسط خدمات با اطمينان بخشي محدود مثبت کم خدمات با اطمينان بخشي معقول 5
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 51 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 تاسيسات الكتريكي آشنايي كلي با سيستم قدرت الكتريكي . تاريخچه فكر استفاده از منابع انرژي موجود در طبيعت در راه انجام مقاصد، از روزگاران نخست با بشر همراه بوده است. در ابتدا تنها انرژي قابل استفاده صرفا نيروي بدني بود كه اين قدرت را در تمدن هاي پيشرفته به وسيله اهرم ها و قرقره ها به صورتهاي مختلف تبديل مي نمودند. اولين منابع انرژي خارجي كه شناخته شد، استفاده از قدرت حيوانات و آب و باد بود كه به منظور حمل بار، آماده ساختن زمين و كار انداختن آسياب ها به كار گرفته مي شدند. تحول بزرگ در استفاده از منابع انرژي در حقيقت از زمان شناختن قدرت بخار آب توسط « جيمز وات» آغازشد كه با ساختن ماشين بخار توانست براي بشر عصر جديدي را آغاز نمايد. از اين پس سير تكاملي استفاده از منابع انرژي طبيعت به سرعت صورت گرفت. به طوري كه در حال حاضر با استفاده از توربين هاي آبي و بكاربردن قدرت اتمي در نيروگاههاي هسته اي، مسئله تبديل قدرتهاي عظيم تا حدود زيادي حل شده است. پس از شناخت منابع انرژي و توليد قدرت، موضوع قابل استفاده بودن و سهولت بكارگيري اين انرژي پيش مي آيد. براي اينكه انرژي توليد شده مفيد واقع شود بايد داراي خصوصياتي باشد كه عبارتند از: قابليت انتقال آسان. راندمان انتقال بالا. سهولت بكارگيري عمومي. قابليت كنترل توسط مصرف كننده . قابليت تبديل به صورت هاي مختلف انرژي. 3 ويژگي هايي كه ذكر شد در انرژي الكتريكي بيش از ساير انرژي ها جمع مي باشد چراكه مثلا اگر انرژي مكانيكي را در نظر بگيريم، انتقال آن حتي به فاصله چند صد متر احتياج به تجهيزات فوق العاده زيادي دارد و علاوه بر اين راندمان انتقال آن نيز مناسب نمي باشد. در مرحله بعدي توزيع و كنترل آن براي مصرف كننده و تبديل آن به صورتهاي ديگر انرژي به صورت مستقيم بي نهايت مشكل و حتي در مواردي غير علمي است. در صورتي كه انرژي الكتريكي با وجود پيشرفتهايي كه در اين فن حاصل شده كليه ويژگيهاي لازم را دارا مي باشد. كنترل آن توسط مصرف كننده صرفا به وسيله چند كليد امكان پذير بوده و تبديل آن به انواع انرژي ها از قبيل مكانيكي، نوراني، حرارتي، شيميايي و ... با لوازمي كه ساخته شده در كمال سادگي و سهولت انجام مي گيرد. بالاتر اين كه در محل مصرف داراي هيچ گونه آلودگي محيطي نيست. با عنايت به ويژگي هايي كه از انرژي الكتركي شناخته شد، فكر توليد و توزيع انرژي به صورت انرژي الكتريكي تقويت گرديد تا اين كه انرژي الكتريكي اول بار به صورت جريان دائم توليد و توزيع شد و اولين خط انتقال مربوط به آن در سال 1882 توسط «اسكار ميلر» و « مارلن ديرز» بين مونيخ و مير باخ كشيده شد. مهمترين اشكالي كه در توليد و توزيع انرژي الكتريكي به صورت جريان دائم به چشم مي خورد، دشواري تبديل ولتاژ در اين سيستم بود، چون براي مصرف كننده احتياج به ولتاژ محدودي بود و از اين جهت خطوط انتقال و توزيع نيز نبايد در اين ولتاژ كار مي كردند و از اين نظر تلفات قدرت سيستم زياد بود،به خصوص وقتي كه تقاضاي قدرت الكتريكي در منطقه اي افزايش مي يافت. در ولتاژ انتقال و توزيع محدود جريان دائم، دامنه جريان زياد مي گشت و اين امر باعث افزايش مجذوري تلفات قدرت و در نتيجه پايين آمدن بازده سيستم مي شد. براي رفع اين نقيصه با توجه به رابطه افت قدرت 2p = R.I يا بايستي سطح مقطع خطوط را قطورتر انتخاب مي نمودند كه خود باعث قوي تر شدن دكل ها، بست هاي مكانيكي ودر نتيجه غير اقتصادي تر شدن سيستم مي شد يا اين كه به نحوي بايستي دامنه جريان انتقالي را كاهش مي دادند كه اين امر در جريان دائم 3 با افزايش دامنه ولتاژ در توان ثابت انتقال امكان پذير نبود. پس بنا به دلايل فوق اين سيستم توزيع و انتقال انرژي در مسافتهاي طولاني و مقادير توان عظيم با مشكل مواجه شد و كارآيي خود را از دست داد. با مطرح شدن ماشين هاي جريان متناوب سينوسي كه از نظر ساختمان و نحوه ساخت، نسبت به ماشين هاي جريان دائم ساده تر بودند و با عنايت به اين امر كه تغيير سطح ولتاژ در سيستم جريان متناوب به سهولت انجام مي پذيرد، براي توليد، انتقال و توزيع انرژي الكتريكي از سيستم تك فاز جريان متناوب سينوسي به جاي جريان دائم استفاده گرديد. علت انتخاب شك موج سينوسي علاوه بر سادگي توليد آن، ثابت ماندن شكل آن در تبديل ولتاژ توسط ترانسفورماتورها بود، زيرا در غير اين صورت شكل موجي جرياني كه در محل هاي مختلف در اختيار مصرف كننده ها قرار مي گرفت متفاوت مي شد و اشكالات زيادي در استفاده از انرژي الكتريكي پديد مي آمد. اما ايده آل نبودن سيستم تك فازه در بهينه كردن ماشين هاي توليد و تبديل كننده انرژي الكتريكي و به ويژه عدم توانايي مطلوب آنها در ايجاد ميدان دوار و ساده كردن تبديل انرژي الكتريكي به مكانيكي، باعث به وجود آمدن مشكلاتي در بهره برداري ازاين سيستم گرديد . زماني كه «نيكلاتسلا» در سال 1888 مقاله اي راجع به سيستم تك فازه آشكار گشت. به وجود آمدن سيستم دوفاز محققين را بر آن داشت كه راجع به سيستم هاي چند فازه به طور كلي تحقق نمايند و تعداد فازهاي سيستم بهينه را بدست آوردند. نيتجه اين تحقيقات به توليد، انتقال و توزيع انرژي الكتريكي به صورت سه فاز منجر گرديد. از اين رو پس از سال 1891 كه اولين خط انتقال سه فاز فرانكفورت و لاوفن نصب شد، توسعه سيستم هاي قدرت سه فاز رو به فزوني گذاشت و تا كنون نيز اساس توليد، انتقال و ت 4 وزيع انرژي الكتريكي بر روي سيستم هاي سه فازه استوار است. از مزاياي اين سيستم، بهينه شدن دستگاه هاي توليد و تبديل انرژي با اين روش و ثابت بودن قدرت لحظه اي مجموع سه فاز نسبت به زمان است. اين امر توليد گشتاور ثابت در روي محور موتورها و نياز به گشتاور ثابت براي ژنراتورها را باعث شد. علاوه بر اين، سيستم انتقال و توزيع انرژي سه فاز داراي بازده بالاتري نسبت به سيستم انتقال و توزيع تك فاز است. توليد و مصرف انرژي الكتريكي بعد از آن كه ويژگيهاي انرژي الكتريكي شناخته شد، واحدهاي كوچك عهده دار توليد و توزيع انرژي الكتريكي گرديدند. پيشرفت سريع در ساختن دستگاه هاي الكتريكي احتياجات بشري را مرتفع مي ساخت و مصرف انرژي الكتريكي را با نرخ زيادي روز افزون مي نمود. زياد شدن مصرف انرژي الكتريكي، وابستگي زياد احتياجات روزمره را به انرژي الكتريكي موجب گرديد و به همين دليل ضرورت تامين پايداري شبكه احساس شد. بدين ترتيب توليد انرژي به صورت كوچك و واحدهاي منفرد مطرود و واحدهاي بزرگ توليد انرژي با يكديگر براي تامين برق مصرف كنندگان مرتبط گرديدند و از آن رو شبكه هاي به هم پيوسته به وجود آمدند. عامل ديگري كه در تسريع اين امر كمك نمود هم زمان نبودن پيك مصرف نيروگاه هاي مختلف در مكان هاي مختلف و در نتيجه امكان كمك كردن نيروگاه ها به يكديگر در توليد انرژي شبكه بود و در نتيجه بازده اقتصادي بالاتر و هزينه توليد انرژي الكتريكي را پايين مي آورد. مساله اي كه ايجاد شبكه هاي انتقال هم پيوسته قدرت را باعث شد، علاوه بر عوامل فوق متمركز نبودن مناطق مصرف و منابع انرژي بود. البته در اين مورد از انرژي آب آبشارها و سدها مي توان بدون هيچ گونه بحث و توضيح اضافي نام برد. ليكن در مورد نيروگاه هاي حرارتي چون انتقال سوخت به خصوص سوختهاي مايع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 63 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 مقدمه: الحمد لله رب الرض و السماء و صلوات الله و سلامه علي محمد و آل محمد و عجل الله تعالي في فرجهم. هدف اوليه اين پايان نامه ارتقاء كيفيت پارچه چادر مشكي داخلي بود. اما با تحقيقات انجام شده در اين زمينه به اين نتيجه رسيديم كه اين عمل به سادگي امكان پذير نيست و در توليد اين پارچه تكنيكهاي زيادي به كار مي رود كه از طرفي امتحان خود را به خوبي پس داده اند و از طرفي از نظر مباني نظري اطلاعات زيادي در اين مورد در دسترس نيست. به همين جهت تصميم بر آن شد كه ضمن انجام آزمايشات تعيين شده يك پايه گذاري اوليه جهت شروع تحقيقات بيشتر پيرامون اين تكنيكها انجام گيرد.لازم به ذكر است كه توجه به مباني نظري اين تكنيكها ميتواند در آينده موجب تحولاتي در صنعت نساجي گردد. در اين پايان نامه به طور مختصر به بيان اين تكنيكها و طرح سوالاتي مي پردازيم كه موجب گشايش گرههاي علمي پيرامون توليد پارچه چادر مشكي مي شود ان شاءالله. 2 فصل اول تاريخچه استفاده از چادر مشكي و به طور كلي حجاب از آغاز تاكنون 3 ارتباط چادر مشكي و حجاب علت عمده و اساسي استفاده از پارچه چادر مشكي پوشاندن تمام سطح بدن و برجستگيهاي بدن زن و همچنين جلوه ننمودن وي در سطح اجتماع مي باشد. بنابراين جهت يك بررسي ريشه اي و عميق مي بايست ابتدا به تاريخچه اين نوع پوشش و كلاً پوشش با اين نيت كه حجاب ناميده مي شود پرداخت. تاريخچه حجاب در بين ملل و اقوم مختلف با توجه به مدارك تاريخي قدر مسلم اين است كه قبل از اسلام حجاب در ميان بعضي ملل وجود داشته است. در ايران باستان و در ميان قوم يهود و احتمالاً در هند حجاب وجود داشته است و از آنچه در قانون اسلام آمده سخت تر بوده است. اما در عصر جاهليت عرب وجود نداشته و به وسيله ي اسلام در عرب پيدا شده است. ويل دورانت در صفحه 30 جلد 12 كتاب «تاريخ تمدن» ترجمه فارسي، راجع به قوم يهود و قانون تلمود مي نويسد: «اگر زني به نقض قانون يهود مي پرداخت چنانكه مثلاً بي آنكه چيزي بر سر داشت به ميان مردم مي رفت و يا در شارع عام نخ مي رشت يا با هر سنخي از مردان درد و دل مي كرد يا صدايش آن قدر بلند بود كه چون در خانه اش تكلم مي كرد همسايگان مي توانستند سخنان او را بشنوند در آن صورت مرد حق داشت بدون پرداخت مهريه او را طلاق دهد» در جمله ي «بي آنكه چيزي بر سرداشت» همان پوشش پارچه اي مانند روسري و چادر مي تواند اشاره شده است . همچنين وي در جلد اول همان كتاب و در صفحه 552 راجع به ايران باستان پس از داريوش مي گويد: «زنان طبقات بالاي اجتماع جرأت آن را نداشتند كه جز در تخت روان روپوش دار از خانه بيرون بيايند و ...» وي همچنين درباره تاريخچه حجاب در اسلام در جلد 11 «تاريخ تمدن» صفحه 111 مي گويد: 4 «حجاب و خواجه داري در ايام وليد دوم (127-126 هجري قمري) معمول شد.» او طوري سخن مي گويد كه گويي در زمان پيامبر گرامي اسلام (ص) كوچكترين دستور يا آيه اي درباره ستر و پوشش زنان مسلمان صادر نشده است و زنان قرن اول با بي حجابي كامل رفت و آمد مي كرده اند. در سنن ابوداود جلد 2 صفحه 382 از ام سلمه كه يكي از همسران پيامبر گرامي اسلام (ص) است نقل مي كند كه ام سلمه مي گويد: «پس از آنكه آيه سوره احزاب «يُدنيهنَ عَلَيهنَّ مِن جَلابيهنَّ» نازل شد، زنان انصار چنين كردند.» آيات 27 تا 31 سوره نور بيانگر وجوب رعايت ستر و حجاب براي زنان مسلمان است. پس مشخص مي شود كه حجاب اسلامي از همان صدر اسلام وجود داشته است. ضمن اينكه تاريخ اسلام اين ادعا را رد كرده است و احاديثي نيز از ائمه اطهار (ع) در مورد جزئيات و حدود رعايت حجاب اسلامي نقل شده است كه مي توان دراين مورد به كتب «وسائل الشيعه ، جلد 3» و نيز «كافي، جلد 5» رجوع نمود كه از كتب معتبر شيعه مي باشند. آنچه كه از بررسي اسناد تاريخي حاصل مي شود اين است كه حجاب اسلامي از نظر فلسفه وجودي، معقول ترين و منطقيترين علل را دارد و از نظر حدود نيز ضمن كامل بودن آنها از حجابهاي مانند آنچه در مورد برخي از زنان ايراني گفته مي شود سهل تر است. 1-3- از چادر دوره اشكاني تا چادر مشكي پوشش چادر ايراني در دوره اشكانيان نيز براي زن ايراني ذكر شده است كه در زير تصوير زن ايراني با حجاب دوره اشكانيان ديده مي شود. طبق تحقيقات انجام شده چادر مشكي به همراه چادر سفيد، روبنده و چاقور كه نوعي شلوار جوراب دار بوده است در دوره زنديه مورد استفاده بوده است و از آن زمان تاكنون چادر مشكي مورد مصرف بوده است و به عنوان پوشش زنان شيعه ايراني شناخته شداست. در زير تصويري از ز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 32 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
سابقه و تاريخچه شايد به طور رسمي و جدي، نخستين بار لعنت «بهره وري» در مقاله اي توسط فردي به نامه «كوئيزني» در سال 1766 ميلادي ظاهرشد. بعد از بيش از يك قرن يعني در سال 1883 – آن طور كه فرهنگ لغت شناسي لاروس بيان مي كند- فردي به اسم «ليتر» بهره وري را بدين گونه تعريف كرد: «قدرت و توانائي توليد كردن«، كه در واقع در اين جا بهره وري اشتياق به توليد را بيان مي كند» از اويل قرن بيستم اين واژه مفهوم دقيق تري، به عنوان رابطه بازده (ستانده)،وعوامل و وسايل به كار رفته براي توليد آن بازده (نهاده يا داده)، را به دست آورد. فردي به نام«ارلي» در سال 1900 بهره وري را ارتباط بين بازده و وسايل به كار رفته براي توليد اين بازده عنوان كرد. در سال 1950 «سازمان همكاري اقتصادي اروپائي يا OEEC»، تعريف كاملتري از بهره وري به اين شرح ارائه داد: «بهره وري خارج از قسمت بازده به يكي از عوامل توليد است، بدين ترتيب مي توان از بهره وري سرمايه، بهره وري سرمايه گذاري، بهره وري موادخام، بسته به اين كه بازده در ارتباط با سرمايه گذاري يا موادخام و غيره مورد بررسي قرار گيد، نام برد.» تعاريف ديگري از دهه شصت به بعد ارائه شدند كه اهم آنها به شرح زير است: 1/2- تعاريف و مفاهيم اساسي بهره وري و شرح تاريخي برخي تعاريف مهم قرن هيجدهم: كوئيزني 1766 ظهور واژه بهره وري براي نخستين بار در كتابها قرن نوزدهم: ليتر 1883 توان تولدي كردن قرن بيستم: ارلي 1900 ارتباط بين بازده و وسايل به كار رفته براي توليد اين مقدار بازده سازمان همكاري اقتصادي اروپائي (OEEC) 1950 خارج ثيمت بازده (ميزان توليد يا خروجي) به يكي از عوامل توليد ديويس 1955 تغييراتي كه در ميزان محصول بر اثر منابع به كار رفته ايجاد مي شود. فابرينكت 1962 هميشه نسبت بين بازده و نهاده كندريك و كريمر 1965 ارائه تعاريف فونكسينلف موضعي و وظيفه اي براي بهره وري عامل منحصر يا منفرد و بهره وري جمعي و كلي عوامل سيگل 1976 مجموعه نسبتهاي بازده به نهاده سومانث 1979 بهره وري كلي عوامل- نسبت بازده ملموس به ناده هاي ملموس (خروجي هاي ملموس به طور كلي/ وروديهاي ملموس). 2/2- تعريف سازمان بين المللي كار(LLO ): سازمان بين المللي كار بهره وري را اين طور بيان م يكند كه محصولات مختلف با ادغام چهار عامل اصلي توليد مي شوند. اين چهار عامل عبارتند از: زمين- سرمايه- كار و سازماندهي. نسبت تركيب اين عوامل بر محصولات، معياري براي سنجش بهره وري است. 3/2- تعريف آژانس بهره وري اروپا (EPA): آژانس بهره وري اروپا، بهره وري را به طرق زير مطرح مي سازد: 1- بهره وري ، درجه ي استفاده ي مؤثر از هر يك از عوامل توليد است. 2- بهره وري در درجه اول، يك ديدگاه فكري است كه همواره سعي دارد آنچه را كه در حال حاضر موجود است بهبود بخشد. بهره وري مبتني بر اين عقيده است كه انسان مي تواند كارها و وظايفش را هر روز بهتر و يا اخذ نتايج برتر از روز پيش، به انجام رساند و علاوه بر آن بهره وري مستلزم آن است كه به طور پيوسته تلاشهايي در راه انطباق فعاليت هاي اقتصادي با شرايطي كه دائماً در حال تغيير است، و نيز تلاشهايي به منظور به كارگيري نظريه ها و شيوه هاي جديد، انجام پذيرد. در واقع، بهره وري ايمان راسخ به پيشرفت انسانهاست. بدين ترتيب با بررسي تعاريف ياد شده، نهايتاً هدف از بهبود بهره وري، عبارت است از، استفاده بهينه از منابع مادي، نيروي انساني، تسهيلات و غيره به طريق علمي، كاهش هزينه هاي توليد، بازارها، افزايش اشتغال و كوشش براي افزايش دستمزدهاي واقعي و بهبود معيارهاي زندگي آن گونه كه به سودكارگر، مديريت و عموم مصرف كنندگان است. در نتيجه تعريف سومانث كه همانا مجموعه خروجيهاي جامع و ملموس به مجموعه وروديهاي جامع و ملموس است، در اين فضا و شرايط بهتر مي تواند موردتوجه قرار گيرد. 4/2- تعريف ايمگل از بهره وري نسبت ميان بازده و مرتبط به عمليات توليدي شخص و معين است. 5/2- تعريف ماندلا از بهره وري بهره وري به مفهوم نسبت بازده توليد به واحد منتبع معرف شده است كه با يك نسبت مشابه به دوره بايد مقايسه شده و به كار مي رود. 3- استعمال نادرست واژه بهره وري در غالب موارد به نحوي گونه گون و غير از آنچه به واقع هست، مورد استفاده قرار مي گيرد و لازم است درباره ي مفاهيم آن توضيحي بيشتري داده شود تا بدين وسيله بازدودن زنگارها و تاريكيها، گام در مبهمات زده نشود. واژه«بهره وري» عموماً با واژه «توليد» اشتباه و جا به جا به كار برده مي شود. بسياري افراد فكر مي كنند كه هرچه توليد بيشتر شود، لزوماً بهره وري نيز افزايش خواهد يافت. ين موضوع ضرورتاً صادق نيست. بدواً بهتر است مفاهيم توليد و بهره وري روشن و با هم مقايسه شوند. 1/3- توليد «توليد» مربوط مي شود به عمليات و فعاليت هاي فيزيكي ساختن كالاها و ايجاد و ارائه خدمات، حال آن «بهره وري» مربوط مي شود به استفاده همراه با كارايي منابع (نهاده ها)براي توليد كالاها و ارائه خدمات (بازده). اگر بخواهيم مطلب فوق را به صورت كمي بيان كنيم،»توليد« عبارت است از ميزان بازده(محصول)توليد شده؛ در حالي كه «بهره وري» حاكي است از نسبت ميان بازده (محصول) توليد شده، به منابع (نهاده هاي) به كار رفته. 1/1/3- مثال1 شركتي را در نظر بگيريد كه ماشين حساب توليد مي كند. اين شرك 10000 ماشين حساب را با 50 كارگر در 25 روز كار در ماه و 8 ساعت كتر در روز توليد مي كند رد اين حال 10000 ماشين حساب = ميزان توليد يك ماشين حساب در هر ساعت = 10000 ماشين حساب = بهره وري كار نفر ساعت حتل تصور بفرماييد اين شركت، توليد را به 12000 ماشين حساب در ازاي به كارگيري 10 كارگر اضافي- با همان 25 رو زكاري و 8 ساعت كار در روز افزايش دهد. در اين صورت 12000 ماشين حساب= ميزان توليد يك ماشين حساب در هر ساعت = 12000 ماشين حساب = بهره وري كار نفر ساعت اكنون به وضوح مشاهده مي شود كه ميزان توليد ماشين حساب 20 درصد بالا رفته است (از10000 عدد به 12000 عدد)، لكن در بهره وري كار تغييري حاصل نشده است. با محاسبات به آساني مي توان ثابت كرد كه حتي با افزايش توليد، بهره وري كار ممكن است كاهش پيدا كند؛ يا برعكس بهره وري كار همراه با افزايش توليد بالا رود. به هر حال نكته مهم آن است كه «توليد اضافي الزاماً معناي افزايش بهره وري را نمي دهد و همراه با بالا رفتن قدرت توليدي نيست». كاهش در ميزان«نفر ساعت مستقيم» نيز غالباً افزايش در بهره وري كار تلقي و تعبير مي شود. مثال زير اشتباه در تعبير لغت بهره وري را نشان مي دهد. 2/1/3- مثال 2- فرض كنيد كه در شركتي ميزان نفر ساعت كار مستقيم از 1000 درماه گذشته به 800 دراين ماه كاهش مي يابدو شايد مديران اين شركت عجولانه و بذدون مطالعه نتيجه گيري، قضاوت و ادعا كنند كه اين كاهش در نتيجه 20 درصد افزايش در بهره وري بوده است در حالي كه پس از بررسي معلوم شود كه در حقيقت اين كاهش در نفر ساعت كار مستقيم، همراه با 20 درصد كاهش در توليدات رخ داده باشد. در واقع افزايش ميزان غيبت در اين ماه، باعث كاهش نفر ساعت كار مستقيم شده و مبين ضعف مديريت باشد، به حاي ادهاي غلط افزايش بهره وري. در اين صورت اين شكرت استنباط نادرستي از مفهوم بهره وري داشته است. در غالب موارد، واژه هاي بهره وري، كاراييو اثر بخشي نيز به طور نابجا به كار گرفته شده يا با هم اشتباه مي شوند. 2/3- كارايي: نسبت بازده واقعي به دست آمده به بازدهيي استاندارد و تعييم شده (مورد انتظار) كارايي يا راندمان است، يا در واقع نسبت مقدار ماري كه انجام مي شود به مقدار كاري به بايد انجام شود. براي مثال، اگر ميزان بازده كارگري 120 قطعه در ساعت باشد و ميزان توليد تعيين شده- پس از بررسيهاي مهندسي روشها و كار سنجي- 180 قطعه در ساعت تعيين شده باشد، كارايي اين كارگر برابر يا در واقع 67/66 % است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 2 بررسي رفتار كلي قابهاي ميان پر تحت اثر نيروهاي جانبي بررسي رفتار كلي قابهاي ميان پر تحت اثر نيروهاي جانبي چكيده: قاب ميان پر عبارتست از قابي كه درون آن با مصالح بنائي پر شده باشد، وجود همين ميانقاب باعث تغيير رفتار سازه تحت اثر بارهاي جانبي ميگردد. افزايش سختي و مقاومت در اين نوع قابها بسيار حائز اهميت بوده و بدين لحاظ در دهههاي اخير تحقيقات فراواني در زمينه هاي مختلف اثر ميانقابها بر رفتار سازهها انجام شده است . اثرات مطلوب و يا نامطلوب ميانقابها در زلزلهها و تاثير اين تغييرات بر رفتار كل ساره حداقل عاملي است كه آشنائي با رفتار قابهاي ميان پر را ملزم ميسازد. در اين مقاله سعي شده است چكيدهاي از تحقيقات انجام شده پيرامون نحوه رفتار قابهاي ميان پر وعوامل مؤثر بر سختي و مقاومت آنها ، نحوه توزيع تنش در ميانقابها، و حالتهاي شكست بصورت اجمالي بيان شود. مقاله اين هدف را دنبال ميكند كه مهندسان ، طراحان و دانشجويان بتوانند با ديد بازتري نسبت به تاثير وجود ميانقابها در سازهها نگاه كنند واز رفتار واقعي قابهاي ميان پر بر اثر بارهاي جانبي آگاه شوند. كلمات كليدي : ميانقاب، قاب ميان پر ، رفتار سازه ، حالتهاي شكست مقدمه: به قابهاي ساختماني كه درون آنها با ديوارهاي بنائي پر شده باشد قاب ميانپر گفته ميشود مصالح پركننده ممكن است از نوع آجري و يا بتني باشند كه به آنها ميانقاب نيز گفته ميشود. بهعبارت ديگر معمولاً در هر ساختمان ديوارهايي وجود دارد كه براي جدا كردن فضاها از همديگر (فضابندي) مورد استفاده قرار ميگيرند. چنانچه اين ديوارها در درون يك قاب واقع شوند در اين صورت به آنها جداگرهاي ميانقابي اطلاق ميشود. هنگاميكه درون قابي با ديوار پر شود خواص مكانيكي آن در برابر نيروهاي جانبي نظير سختي، مقاومت، نرمي و شكلپذيري و ... بهطور چشمگيري تغيير ميكند به گونهاي كه نميتوان با جمع سادة خواص قاب لخت و ديوار تنها به اين خواص دست يافت تفاوت رفتار قابهاي ميانپر با قابهاي لخت خود باعث تغيير رفتار سازه ميگردد. بهطوريكه وجود ميانقابها بهنحويكه در زلزلهها مشاهده شده، ممكن است اثرات مطلوب و يا نامطلوبي بر روي رفتار لرزهاي سازهها داشته باشد. 1 2 بررسي رفتار كلي قابهاي ميان پر تحت اثر نيروهاي جانبي دلايل اهميت ميانقابها: اثر ميانقابها بر رفتار سازهها تحت اثر بارهاي جانبي (لرزهاي) از ديدگاههاي مختلف حائز اهميت است در حقيقت وجود اين اثرات، ضرورت شناخت رفتار قابهاي ميانپر را ملزم ميسازد ،بطوركلي ميتوان عوامل زير را در اين زمينه مورد توجه قرار داد: 1- تحليل نادرست ناشي از تخمين نادرست پريود سازه: روشهاي معمول تحليل لرزهاي به يك تخمين خوب از پريود سازه بستگي دارد. از طرفي براي محاسبة پريود به سختي سازه احتياج داريم نتايج بهدست آمده توسط پژوهشگران نشان ميدهد كه سختي سازههاي داراي ميانقاب، تفاوت چشمگيري با سختي سازههاي بدون ميانقاب دارد بهطوريكه پولياكف با در نظر گرفتن اثر باد بر روي يك ساختمان 14 طبقه داراي ميانقاب و همچنين براثر مشاهدات انجام شده بر روي ساختمانهاي بلند در مسكو، سختي واقعي اين ساختمانها را بين 10 تا 20 برابر سختي آنها بدون در نظر گرفتن ميانقابها گزارش نموده است . در تحقيق ديگري كه توسط چوپرا بر روي يك ساختمان واقعي انجام شد نتايج زير براي پريود اصلي اين ساختمان بهدست آمد [M1] جدول 1- مقايسه پريود اصلي ساختمان Kajme International Building جهت ارتعاش X Y پريود به روش تحليلي و بدون در نظر گرفتن ميانقاب (ثانيه) 3.19 3.31 پريود از آزمايش پيش از زلزله سن فرناندو (ثانيه) 1.88 1.32 پريود مشاهده شده در هنگام زلزله سن فرناندو (ثانيه) 2.77 2.48 لذا ، در صورت عدم توجه به تغييرات سختي ناشي از وجود ميانقابها در حقيقت نميتوان تحليل لرزهاي درستي ارائه نمود و در نتيجه، طراحي براساس اين نتايج غير واقعي، نادرست خواهد بود . 2- اصلي اساسي در كار طراحي لرزهاي وجود دارد و آن اين است كه حتي المقدور از عناصري كه وزنشان به سازه تحميل شده است براي بالا بردن مقاومت استفاده شود بهطوريكه نسبت مقاومت به وزن سازه هرقدر ممكن است بيشتر شود دليل اين امر روشن است زيرا عناصري كه وزن قابل توجه دارند به همان ميزان نيروي زلزله را افزايش ميدهند و در مقابل اگر نقشي در باربري لرزهاي نداشته باشند سازه را در مقابل زلزله تضعيف خواهند كرد. لذا با توجه به وزن زياد ميانقابها از يكسو و نقش چشمگير آنها در افزايش مقاومت جانبي سازه از سوي ديگر كاملاً منطقي مينمايد كه در طراحي لرزهاي به كار گرفته شوند. [م1] 1 3 بررسي رفتار كلي قابهاي ميان پر تحت اثر نيروهاي جانبي 3- با توجه به افزايش شديد سختي ناشي از ميانقابها، ممكن است مركز سختي يك طبقه ساختمان فاصله زيادي با مركز جرم پيدا كند. (بهعلت نحوة آرايش نامتقارن ميانقابها در پلان ) در اين حال ساختماني را كه به هنگام طراحي (براساس سختي قابهاي خالي) متقارن و فارغ از پيچش فرض شده است با پيچشهاي مخربي مواجه ميشود لذا اگر قرار است از مقاومت حاصل از ميانقابها صرف نظر شود لااقل بايد تأثير آنها را در سختي منظور كرد تا از پيچشهاي ناخواسته جلوگيري شود. [م1] 4- اگر در سازههاي داراي ميانقاب ، برخي از طبقات فاقد ميانقاب ،و يا نسبت به طبقات مجاور داراي ميانقاب كمتري باشند (آرايش غير يكنواخت ميانقابها در ارتفاع ) در اينصورت طبقههاي به اصطلاح نرم در سازه بوجود آمده و رفتار جانبي سازه بشدت تغيير خواهد نمود. [F1] 5- چنانچه در سازهاي تعدادي از قابها ميانپر بوده و ساير دهانهها بدون ميانقاب باشند بهعلت سختي زياد قابهاي پرشده، عمدة نيروي زلزله، جذب اين دهانهها شده و بقيه دهانهها تقريباً بياثر ميشوند اين در حالي است كه در طراحي اين مسئله مورد توجه قرار نگرفته است و باعث اثرات نامطلوبي خواهد شد در قابهاي بتني اين نيروي تمركز يافته، موجب عكس العمل شديد ميانقاب در برابر قاب شده، ستون بتني را در محل اتصال خرد ميكند. در حاليكه در صورت آگاهي طراح از اثر ميانقاب ، ستون با گذاشتن تنگهاي اضافي در محل اتصال تقويت ميشد. [م1] 6- با توجه به توسعه روشهاي تحليل و در نظر گرفتن اثرات در تحليلهاي غير خطي، امروزه نقش ميانقابها بيش از گذشته در سازهها مورد توجه ميباشد زيرا ميانقابها باعث تغيير در سختي سازه و در نتيجه سبب تغيير در مقدار جابجايي آن ميشود لذا در صورت عدم توجه به تأثير ميانقابها بر رفتار سازه، نتايج تحليلهاي غير خطي دور از واقعيت خواهد بود. [S3] 7- افزون بر دلائل كلي كه در بالا بيان شد ميانقابها در معماري ايران تأثير مضاعف دارند زيرا تيپ غالب ساختمانهاي شهري، عبارتست از يك اسكلت فولادي با اتصالات خورجيني كه قابليت انتقال لنگر آنها نامشخص ميباشد مدل سازهاي اين نوع ساختمانها فاقد ظرفيت باربري افقي است بنابراين در مقابل زلزله ناپايدار تلقي ميشوند اما با توجه به اينكه اين قابها بهوسيله ديوار پر ميشوند، لذا مقاومت جانبي قاب از صفر به رقم قابل توجهي تبديل ميشود و ميانقابها در مقابل نيروهاي زلزله رأساً مقاومت ميكنند. بهطوريكه در زلزله سال 1369 منجيل عملكرد ساختمانهاي معمولي شهر رشت كه اكثراً فاقد سيستمهاي كلاسيك لرزه بر نظير بادبند، اتصالهاي صلب و ديوار برشي بتن مسلح بودند نشان داد كه ميانقابها بار اصلي مقاومت را به دوش داشته و با تركها و خرد شدنها انرژي زلزله را جذب كردهاند. [م1] نگاهي به ضوابط آئيننامه ايران در مورد ميانقابها: با توجه به اهميت وجود ميانقابها در طراحي لرزهاي سازهها آئيننامه 2800 در قسمتهاي مختلف پيشنهادهاي مختلفي ارائه نموده كه خلاصه آنها رابصورت زير ميتوان بر شمرد: 1 5 بررسي رفتار كلي قابهاي ميان پر تحت اثر نيروهاي جانبي 1- اين آئيننامه با كاهش 20% درصدي زمان تناوب اصلي سازه ،براي ساختمانهايي كه داراي ميانقاب ميباشند ، در حقيقت سختي قابهاي ميانپر و در نتيجه نيروي زلزله بيشتر وارد بر آنها را، مد نظر قرار داده است. 2- سياست كلي آئيننامه مخصوصاً براي ساختمانهاي با اهميت زياد كه داراي ميانقاب هستند آن است كه : بايد با جداسازي قاب از ميانقاب ، مانع ايجاد محدوديت ميانقاب براي حركت جانبي قاب شد .در غير اينصورت بايد اثرات اندركنشي قاب و ميانقاب ،و سختي ديوارها در تحليل سازه براي نيروهاي جانبي مد نظر قرار گيرند. اندركنش قاب و ميانقاب: قاب ميانپر را ميتوان جمع دو عنصر قاب و ديوار دانست. اگر نمودارهاي نيرو – جابهجايي را براي قاب خالي و ديوار بدون قاب در يك دستگاه مختصات رسم كرده، و با هم جمع كنيم نمودار حاصل به هيچ وجه بر نمودار مربوط به قاب ميانپر منطبق نيست. بلكه نمودار مربوط به قاب پر شده رفتار متفاوتي نسبت به مجموع رفتار قاب و ديوار دارد. خاصيت فوق نشانگر اين مطلب است كه بين قاب و ديوار اندركنش وجود دارد و رفتار قاب ميانپر يك رفتار مركب بين قاب و ديوار ميباشد. همانند رفتار بتن مسلح كه خواصش از جمع خواص فولاد و بتن بهدست نميآيد. بلكه بهصورت محيطي مركب مورد مطالعه قرار ميگيرد. [م1] جابجايي قاب ميان پر قاب خالي قاب خالي + ديواربدون قاب ديوار تنها قاب شكل 1- مقايسه خواص قاب ميانپر با مجموع خواص قاب و ميانقاب نيرو تبديل رفتار خمشي به رفتار خرپائي رفتار يك قاب صلب در برابر نيروهاي جانبي بصورت كنش خمشي، و رفتار يك ديوار بدون قاب تحت بار جانبي همانند يك تير طرهاي ميباشد. اين در حالي است كه رفتار قاب ميان پر كه شامل قاب و ميانقاب است بطور كلي با رفتار هر كدام از قاب وديوار تفاوت دارد و بصورت كنش خرپايي در مقابل نيروهاي جانبي مقاومت مينمايد.حاصل اين امر سختي و مقاومت بسيار بيشتر، و تغيير مكان و انعطاف پذيري كمتر ، قاب ميان پر در مقايسه با قاب خالي مي باشد. بدين ترتيب شايد سادهترين توضيحي كه براي رفتار قابهاي ميانپر بتوان يافت تبديل كنش خمشي به كنش خرپائي ميباشد. تنش و كرنش در ميانقاب تحت اثر بار جانبي بهخاطر وجود بارهاي جانبي، بين قاب و ميانقاب اندركنش ايجاد ميشود و نيروهاي اندركنشي كه بر روي محيط ديوار ايجاد شدهاند موجب ايجاد تنشهاي صفحهاي درون ديوار ميشوند. لازم به ذكر است كه نيروهاي اعمالي به ميانقاب كه در سطوح تماس قاب و ميانقاب وارد ميشوند به عواملي همچون مقدار نيروي خارجي، سختي نسبي قاب و ميانقاب و نحوة اتصال آن دو ، بستگي دارد.