لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
آثار تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام در كلام امام جعفر صادق عليه السلام امام جعفر صادق عليه السلام درباره آثار تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام گويد: من سبح الله فى دبر الفريضة تسبيح فاطمة عليهاالسلام مائة مرة و اءتبعها ب (لا اله الا الله ) مرة ، غفر له (1271) ترجمه : هر كس پس از به جاى آوردن نماز واجب ، خداوند متعال را به تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام - كه مجموعا صد مرتبه است - مورد تقديس وئ تحميد قرار دهد و آن را با ذكر لا اله الا الله - يك مرتبه - به اتمام برساند، مورد عفو و آمرزش خداوند قرار مى گيرد. و نيز در جاى ديگر فرمايد: من سبح فاطمة عليهاالسلام قبل اءن يثنى رجليه ، بعد انصرافه من صلاة الغداة غفرالله له ، و يبداء بالتكبير (1272) ترجمه : هر كه بعد از نماز واجب و قبل از آنكه روى از قبله برگرداند، خداوند متعال را به تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام مورد تقديس قرار دهد و تسبيح را با الله اكبر آغاز نمايد، خداوند او را مورد عفو و بخشش قرار مى دهد. سيد رضى الدين على بن طاووس (664 ه ) در كتاب فلاح السائل روايت ديگرى را از كتاب محمد بن على بن محبوب ، به نقل از عبدالله بن سنان ، از امام جعفر صادق عليه السلام نقل نموده كه آن حضرت فرمود: من سبح تسبيح فاطمة فى دبر المكتوبة من قبل اءن يبسط رجلية ، اءوجب الله له الجنة (1273) ترجمه : هر كه پس از اتمام نماز واجب و قبل از (روى برگرداندن از جانب قبله )، آنكه زانوهاى خود را از حالت (تشهد) نماز تغيير دهد، خداوند را به تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام تقديس نمايد، خداوند بهشت را بر او واجب مى كند - يعنى او را در بهشت جاى مى دهد. و قاضى نعمان مغربى (363 ه ) در كتاب دعائم الاسلام ، از امام صادق عليه السلام روايت نموده : من سبح تسبيح فاطمة عليهاالسلام قبل اءن يثنى رجليه من صلاة الفريضة غفر له (1274) ترجمه : هر كس پس از اتمام نماز واجب و قبل از آنكه حالت نماز را بر هم زند - در همان حالت نشسته و رو به قبله - تسبيح حضرت فاطمه را به جاى آورد گناهان او بخشيده مى شود. همان طور كه پيش از اين گفتم ، ذكر - هر چه كه باشد - راءسا نمى تواند موجب بخشش گناهان و ورود در بهشت باشد و به نظر نگارنده چنين امرى با مسلمات شريعت همخوانى ندارد زيرا خداوند متعال در قرآن كريم ، براى غفران و بخشش گناهان بندگان ترتيب خاصى معين نموده و در آيات متعدد تصريح كرده است كه بعد از تحقق آن امور غفران و بخشش الهى نصيب گناهكاران مى گردد. برخى از اين آيات عبارتند از: من تاب من بعد ظلمه و اءصلح فان الله يتوب عليه ، ان الله غفور رحيم (1275) من عمل منكم سوءا بجهالة ، ثم تاب من بعده ، و اءصلح ، فانه غفور رحيم (1276) الذين عملوا السيئات ، ثم تابوا من بعدها، و آمنوا، ان ربك من بعدها لغور رحيم (1277) ثم تابوا من بد ذلك و اءصلحوا، ان ربك من بعدها لغور رحيم (1278) انى لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدى (1279) همان گونه كه مشاهده مى كنيد در اين آيات دو مرحله خاص براى بخشش گناهان پيش بينى شده است : 1 - توبه 2 - اصلاح اعمال و افعال و در صورت تحقق اين دو امر است كه خداوند متعال گناهان ما را مى بخشد، مقام ربوبى خودش در همين آيات بر اين ترتيب تاءكيد و تصريح نموده سپس مى فرمايد: (ان ربك من بعدها لغفور رحيم )(1280) و يا مى فرمايد: (انى لغفار لمن تاب و...)(1281) بنابراين ملاك غفران و چگونگى آن در كلام قرآن مجيد كاملا واضح و مشخص است . فصل سوم : آموختن تسبيح به كودكان امام صادق عليه السلام فرمايد: انا ناءمر صبياننا بتسبيح فاطمة الزهرا عليهاالسلام كما ناءمرهم بالصلاة فالزمه ، فانه ما يلزمه عبد فشقى (1282) ترجمه : ما به كودكانمان همان طور به ذكر تسبيح فاطمه زهرا عليهاالسلام امر مى كنيم كه به نماز امر مى كنيم . فصل چهارم : زنان و تسبيح حديث پيامبر رسول خدا به زنان مهاجر فرمودند: عليكن بالتسبيح و التهليل و التقديس ، و لا تغفلن فتنسين الرحمة ، و اءعقدن بالانامل ، فانهن مسئولات مستنطقات (1283) ترجمه : بر شما باد اذكار تسبيح و تهليل و تقديس و از آن غفلت نكنيد تا رحمت شما را فرا گيرد و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
امام صادق(ع) و دانش پزشکی................................................................................. & 2 امام صادق (ع) و پزشکی دانش پزشكى امام صادق علیه السلام و طبیب هندی بدون تردید، علوم حضرات معصومین علیهم السلام اكتسابى نیست و آنچه از ذهن شفاف و نورانى آن بزرگواران انعكاس مىیابد، اشعههایى از انوار الهى است كه از پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله تا معصوم چهاردهم امام زمان(عج) نسلى بعد از نسل، به یادگار مانده و زمینیان را بهرهمند ساخته است. اگر غیر از این بود، مىبایست علوم آنها مقطعى و زودگذر باشد و جز در عصر خویش، كاربردى آن هم در همه زمینهها، بدون كمترین تخلف نداشته باشد و در برخورد با شخصیتهاى علمى هم عصر خود و عالمان قرون بعد، منفعل گردد. جستجوى مفصل این نكته را به عهده خوانندگان محترم گذاشته و تنها مناظره زیر را كه به علم پزشكى امام صادق علیه السلام اشاره دارد. نقل به مضمون مىكنیم. روزى امام صادق علیه السلام به مجلس منصور دوانیقى وارد شد. طبیب هندى كنار خلیفه نشسته بود. او كتابهایى كه در موضوع «علم طب» نگاشته شده بود را براى خلیفه مىخواند تا ضمن سرگرم ساختن او بر معلومات خلیفه بیفزاید. امام صادق علیه السلام در گوشهى مجلس نشست. بارانى از هیبت و ابهت از چهره حضرت مىبارید. مدتى گذشت. هنگامى كه طبیب از خواندن كتابها فارغ شد، نگاهاش به امام صادق علیه السلام دوخته شد. لحظاتى مشغول تماشاى سیماى حضرت شد. ابهت و صلابت امام تنش را لرزاند. نگاهاش را به سوى خلیفه برگرداند و با این سؤال سكوت را شكست: امام صادق(ع) و دانش پزشکی................................................................................. & 2 - این مرد كیست؟ - او عالم آل محمد(صلی الله علیه و آله) است. - آیا میل دارد از اندوختههاى علمى من بهرهمند گردد؟ - نگاه خلیفه روى امام قرار گرفت. قبل از این كه چیزى بگوید،امام لب به سخن گشود: - نه! - طبیب كه از پاسخ امام شگفتش زده بود، پرسید: - چرا؟ - چون بهتر از آنچه تو دارى، در اختیار دارم. - چه چیز در اختیار دارى؟ - گرمى را با سردى معالجه مىكنم و سردى را با گرمى، رطوبت را با خشكى درمان مىكنم و خشكى را با رطوبت و آنچه را كه پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله) فرموده به كار مىبندم و نتیجه كار را به خداوند وامىگذارم. سپس به سخن جدش رسول الله اشاره كرده، افزود: «معده خانه هر بیمارى و پرهیز، سر هر درمان است.» طبیب هندى براى این كه سخنان امام را سبك جلوه دهد، پرسید: - مگر طب غیر از اینها است كه گفتى؟! - امام فرمود: - گمان مىكنى من مثل تو اینها را از كتابهاى طبى آموختهام؟! - حتما، غیر از این، راهى براى فراگیرى علم طب وجود ندارد. امام صادق(ع) و دانش پزشکی................................................................................. & 3 - نه، به خدا سوگند، جز از خداوند، از دیگرى نیاموختهام. اكنون بگو كدام یك از من و تو در علم طب داناتریم؟ - كار من طبابت است و حتما در طب از شما عالمترم. - پس لطفا به سوالهایم پاسخ گویید. - بپرسید. - چرا سر آدمى یك پارچه نیست و از قطعات مختلف به وجود آمده است؟ - نمىدانم. - چرا پیشانى مانند سر انسان از مو پوشیده نیست؟ - نمىدانم. - چرا بر روى پیشانى خطوط مختلفى نقش بسته است؟ - نمىدانم. - چرا ابروها در بالاى دیدگان انسان قرار گرفته است؟ - نمىدانم. - چرا چشمهاى انسان به شكل لوزى ساخته شده است؟ - نمىدانم. - چرا بینى میان دو چشم قرار گرفته است؟ - نمىدانم. - چرا سوراخهاى بینى در زیر آن خلق شده است؟ - نمىدانم. - چرا لب فوقانى و سبیل در قسمت بالاى دهان آفریده شده است؟ - نمىدانم. - چرا دندانهاى جلو، تیز و دندانهاى آسیاب، پهن و دندانهاى انیاب (نیش)، دراز آفریده شده است؟ امام صادق(ع) و دانش پزشکی................................................................................. & 5 - نمىدانم. - چرا كف دست و پا، مو ندارد؟ - نمىدانم. - چرا مرد ریش دارد ولى زن فاقد ریش است؟ - نمىدانم. - چرا ناخن و موهاى سر انسان روح ندارند؟ - نمىدانم. - چرا قلب، صنوبرى شكل آفریده شده است؟ - نمىدانم. - چرا ریه در دو قسمت آفریده شده و در جاى خود متحرك است؟ - نمىدانم. - چرا كلیهها مانند لوبیا خلق شدهاند؟ - نمىدانم. - چرا كاسه زانوها رو به جلو قرار دارد؟ - نمىدانم. - چرا میان كف پا، گود است و با زمین تماس ندارد؟ - نمىدانم. - اى طبیب هندى! ولى من به فضل خداوند، به حكمت و پاسخ این سوالها آگاهام. طبیب كه چارهاى جز تسلیم شدن نداشت، گفت: - پاسخها را بگویید تا بهرهمند گردم. آنگاه امام به ترتیب به یكایك سوالهاى مطرح شده، چنین پاسخ گفتند: - به این جهت سر از قطعات مختلف تشكیل شده و شكافهایى برایش قرار داده شده است تا صداع (سردرد) آن را نیازارد. - خداوند مو را بالاى سر رویانده تا به وسیله آن روغن لازم به مغز برسد و بخار مغز از طریق موها خارج شود. همین طور، پوششى براى سرما و گرما باشد. ولى در پیشانى مو نیافریده تا چشمها مزاحمى نداشته باشند و بتوانند به راحتى نور بگیرند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 35 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
آثار تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام در كلام امام جعفر صادق عليه السلام امام جعفر صادق عليه السلام درباره آثار تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام گويد: من سبح الله فى دبر الفريضة تسبيح فاطمة عليهاالسلام مائة مرة و اءتبعها ب (لا اله الا الله ) مرة ، غفر له (1271) ترجمه : هر كس پس از به جاى آوردن نماز واجب ، خداوند متعال را به تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام - كه مجموعا صد مرتبه است - مورد تقديس وئ تحميد قرار دهد و آن را با ذكر لا اله الا الله - يك مرتبه - به اتمام برساند، مورد عفو و آمرزش خداوند قرار مى گيرد. و نيز در جاى ديگر فرمايد: من سبح فاطمة عليهاالسلام قبل اءن يثنى رجليه ، بعد انصرافه من صلاة الغداة غفرالله له ، و يبداء بالتكبير (1272) ترجمه : هر كه بعد از نماز واجب و قبل از آنكه روى از قبله برگرداند، خداوند متعال را به تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام مورد تقديس قرار دهد و تسبيح را با الله اكبر آغاز نمايد، خداوند او را مورد عفو و بخشش قرار مى دهد. سيد رضى الدين على بن طاووس (664 ه ) در كتاب فلاح السائل روايت ديگرى را از كتاب محمد بن على بن محبوب ، به نقل از عبدالله بن سنان ، از امام جعفر صادق عليه السلام نقل نموده كه آن حضرت فرمود: من سبح تسبيح فاطمة فى دبر المكتوبة من قبل اءن يبسط رجلية ، اءوجب الله له الجنة (1273) ترجمه : هر كه پس از اتمام نماز واجب و قبل از (روى برگرداندن از جانب قبله )، آنكه زانوهاى خود را از حالت (تشهد) نماز تغيير دهد، خداوند را به تسبيح حضرت فاطمه عليهاالسلام تقديس نمايد، خداوند بهشت را بر او واجب مى كند - يعنى او را در بهشت جاى مى دهد. و قاضى نعمان مغربى (363 ه ) در كتاب دعائم الاسلام ، از امام صادق عليه السلام روايت نموده : من سبح تسبيح فاطمة عليهاالسلام قبل اءن يثنى رجليه من صلاة الفريضة غفر له (1274) ترجمه : هر كس پس از اتمام نماز واجب و قبل از آنكه حالت نماز را بر هم زند - در همان حالت نشسته و رو به قبله - تسبيح حضرت فاطمه را به جاى آورد گناهان او بخشيده مى شود. همان طور كه پيش از اين گفتم ، ذكر - هر چه كه باشد - راءسا نمى تواند موجب بخشش گناهان و ورود در بهشت باشد و به نظر نگارنده چنين امرى با مسلمات شريعت همخوانى ندارد زيرا خداوند متعال در قرآن كريم ، براى غفران و بخشش گناهان بندگان ترتيب خاصى معين نموده و در آيات متعدد تصريح كرده است كه بعد از تحقق آن امور غفران و بخشش الهى نصيب گناهكاران مى گردد. برخى از اين آيات عبارتند از: من تاب من بعد ظلمه و اءصلح فان الله يتوب عليه ، ان الله غفور رحيم (1275) من عمل منكم سوءا بجهالة ، ثم تاب من بعده ، و اءصلح ، فانه غفور رحيم (1276) الذين عملوا السيئات ، ثم تابوا من بعدها، و آمنوا، ان ربك من بعدها لغور رحيم (1277) ثم تابوا من بد ذلك و اءصلحوا، ان ربك من بعدها لغور رحيم (1278) انى لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدى (1279) همان گونه كه مشاهده مى كنيد در اين آيات دو مرحله خاص براى بخشش گناهان پيش بينى شده است : 1 - توبه 2 - اصلاح اعمال و افعال و در صورت تحقق اين دو امر است كه خداوند متعال گناهان ما را مى بخشد، مقام ربوبى خودش در همين آيات بر اين ترتيب تاءكيد و تصريح نموده سپس مى فرمايد: (ان ربك من بعدها لغفور رحيم )(1280) و يا مى فرمايد: (انى لغفار لمن تاب و...)(1281) بنابراين ملاك غفران و چگونگى آن در كلام قرآن مجيد كاملا واضح و مشخص است . فصل سوم : آموختن تسبيح به كودكان امام صادق عليه السلام فرمايد: انا ناءمر صبياننا بتسبيح فاطمة الزهرا عليهاالسلام كما ناءمرهم بالصلاة فالزمه ، فانه ما يلزمه عبد فشقى (1282) ترجمه : ما به كودكانمان همان طور به ذكر تسبيح فاطمه زهرا عليهاالسلام امر مى كنيم كه به نماز امر مى كنيم . فصل چهارم : زنان و تسبيح حديث پيامبر رسول خدا به زنان مهاجر فرمودند: عليكن بالتسبيح و التهليل و التقديس ، و لا تغفلن فتنسين الرحمة ، و اءعقدن بالانامل ، فانهن مسئولات مستنطقات (1283) ترجمه : بر شما باد اذكار تسبيح و تهليل و تقديس و از آن غفلت نكنيد تا رحمت شما را فرا گيرد و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 73 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
- 1 - موضوع تحقيق: صادق هدايت فهرست زنرگي نامه آثار شرح حال طبقه بندي آثار هدايت بوف كور عروسك پشت پرده نگاهي به اقتباس هاي سينمايي هدايت 3 5 6 6 7 9 10 - 3 - مدرنيسم در آثار هدايت گروه ربعه هدايت از زبان احسان طبرسي گزارش كمان شكن دريافتي از بوف كور دست نوشته هاي هدايت چند نامه از هدايت هدايت و مرگ 13 18 19 23 25 45 46 47 زندگي نامه صادق هدایت در سال 1280 هجری شمسی در يك خانواده اشرافی رو به زوال در تهران متولد شد و در سال 1330 در پاریس به وسیله گاز به زندگی خود پایان داد؛ یعنی حدوداً 50 سال زندگی کرد. پدرِ پدربزرگش از رجال دوره ناصری و مفسر کتاب افضل السفها و روضه الصفا نادری و بعضی آثار دیگر بود. پدربزرگش یعنی جعفر قلی خان نیرالملک، رئیس مدرسه مشهور دارالفنون و مدتی هم وزیر علوم بود (بین سالهای 1275 تا 1283 به مدت هشت سال). از ديگر پستهاي او: مدیر موسسه نظام، رئیس معارف استان فارس، حاکم مراغه، رئیس هیئت شیلات، مدیر کل ثبت اسناد و املاک و مدتی هم رئیس الوزراء حاکم وقت بود. پدر صادق هدایت، یعنی هدایت قلی خان اعتضاد الملک، در زمان قاجار مناصب بالایی داشت؛ سالها حاکم شهرهای مختلف بود. مشاور نخست وزیران دولت قاجار بود و سالها مدیر کل ادارات و سازمان های بزرگ بود. با سقوط دولت قاجار و روی کار آمدن دولت پهلوی، منصبی در حد دولت قاجار به او ندادند، ولی باز هم جزء مدیران مهم دوران محمدرضا پهلوی بود. مادر هدایت زیورالملوک نام داشت. دختر مخبرالسلطنه بزرگ و نوه اعتضاد الملک بود. برادر بزرگ صادق هدایت، یعنی محمود هدایت، حقوقدان بود. البته در زمان رضاخان نخست وزیر و معاون دیوان عالی کشور بود. برادر دیگرش عیسی، از افسران ارتش رضاخان بود؛ او سرلشکر و رئیس دانشکده افسری رضاخان بود. مخبرالسلطنه پسر عموی صادق هدایت، در سالهایی که هدایت بورسیه شده بود و در اروپا مشغول به تحصیل بود، نخست وزیر رضاخان بود. درواقع در بعضی تذکره ها نوشته اند که به خاطر نفوذ خانوادهاش در دستگاه دولتي بود که هدايت بورسیه گرفت و در اروپا مشغول به تحصیل شد. مخبرالسلطنه پسرعموي صادق هدايت، همان کسی بود که نهضت خیابانی را در آذربایجان متلاشی کرد. شوهر خواهر هدایت، سپهبد علی رزمآرا، نخست وزیر دولت محمدرضا بود كه به علت کارهایی که انجام داده بود، توسط فدائیان اسلام مهدور الدم اعلام شد و پس از مدتي اعدام انقلابی شد. خلاصه اينكه در کل، در طایفه هدايت، مدير و سرلشکر و وزیر زیاد بود؛ این را محمد علی همایون کاتوزیان در کتاب صادق هدایت از افسانه تا واقعیت می گوید. بنابراین دیده می شود که صادق هدايت در یک خانواده اشرافی روبه زوال، ولی بانفوذ که هم دررژیم پهلوی و هم دررژیم قاجار دارای مناصب بودند زندگي ميكرد. - 3 - صادق هدایت مدتی در دارالفنون درس خواند، ولي به علت ناراحتی چشم مدتی ترک تحصیل کرد. بعد در مدرسه مسیحی تهران تحت نظر کشیشان و مدرسان فرانسوی ادامه تحصیل داد. (البته بیشتر کسانی که در تاريخ معاصر ما به عنوان پیشروان شعر نو و داستان نو و شخصیت های مشهور جهانی مطرح شده اند، عمدتاً فارغ التحصیل این مدارس و از خانوادههای مرفه بودند.) هدایت در سال 1305 یعنی در 25 سالگی جزء محصلین اعزامی با بورسیه دولت، به بلژیک سفر کرد. در آنجا چند رشته عوض کرد و در كل، در تحصیل موفق نبود و طي نامه نگاری های زیادی كه با اقوام خود در ايران کرد، اصرار داشت اورا به فرانسه منتقل کنند. خانواده اش هم به دلیل نفوذی که در دربار داشتند، او را به فرانسه اعزام کردند و در آنجا در رشتهي دیگری شروع به تحصیل کرد که در آن هم موفق نبود و کلاً از حد دیپلم در زمان خودش فراتر نرفت. يك بار در فرانسه خواست خودش را در دریاچه بیاندازد و غرق کند که موفق نشد. پس از مدتي به ایران برگشت و مدت محدودي مشغول به کار شد. پس از آن، حدود یک سال به هند رفت و در آنجا زبان پهلوی را آموخت و چند متن پهلوی و يك کتاب کوچک پهلوی را هم به فارسی ترجمه کرد. در سال 1316 مجدداً به ایران برگشت و در بانک ملی استخدام شد، اما بعد از مدتی استعفا داد و به استخدام وزارت فرهنگ درآمد. بعد از مدتی در سال 1320، به عنوان مترجم در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران مشغول به كار شد. تا پایان زمانی که در ایران بود یعنی سال 1329، مشغول به همین کار بود که در اواخر سال 1329 برای خود کشی به پاریس رفت و درآنجا در 19 فروردین 1330، در خانهاش شیر گاز را باز گذاشت وخودکشی کرد و در گورستان مسیحیان در پاریس به خاک سپرده شد. - 4 -