لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 عنوان درس : جغرافياي جمعيت ايران بررسي اجمالي جغرافياي جمعيت شهرستان رودسر فهرست فصل 1: آشنايي با شهرستان رودسر شامل : تاريخ – جاذبه هاي گردشگري و تاريخي تقاضا زيارتي و تاريخي و مذهبي – بناهاي مذهبي گويش مردم اشكورات در غالب ترانه محلي فصل 2 : جمعيت جمعيت شهرستان رودسر در مقايسه با كل استان گيلان در غالب جداول فصل 3: نيروي انساني وضعيت نيروي انساني شهرستان رودسر در مقايسه با كل استان گيلان در غالب جداول ضمائم : تصاويري از مناطق اشكورات 2 فصل 2 جمعيت براي تهيه و تنظيم امارهاي اين فصل از نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال 1375 سرشماريهاي قبل و نتايج امارگيري جاري جمعيت سال 1370 استفاده شده است . همچنين آمار مربوط به وقايع حياتي ( تولد ، وفات ، ازدواج و طلاق) كه توسط ادراه كل ثبت احوال ثبت مي شود ، مورد استفاده قرار گرفته است. تعاريف و مفاهيم به كار رفته در اين فصل به شرح زير است : خانوار : از چند نفر تشكيل مي شود كه با هم در يك اقامتگاه زندگي مي كنند ، با يكديگر همخرج هستند و معمولا با هم غذا مي خورند . فردي كه به تنهايي زندگي مي كند نيز، خانوار تلقي مي شود . خانوار معمولي : خانوار با تعريف فوق ، اكثر افراد كشور را در بر مي گيرد و به همين دليل ، اين گونه خانوارها «خانوار معمولي» نيز ناميده مي شوند . خانوار معمولي ساكن : خانواري كه در اقامتگاه ثابت سكونت دارد ، خانوار معمولي ساكن ناميده مي شود . 3 خانوار معمولي غير ساكن : خانواري كه در زمان سرشماري در اقامتگاه ثابتي سكونت ندارد خانوار معمولي غير ساكن ناميده يم شود اين دسته از خانوارها سه گروه زير را در بر مي گيرد : خانوارهايي كه در زمان سرشماري در كوچ به سر مي برند و يا درخارج شهرها و اباديها در زير چادر زندگي مي كنند . خانوارهاي يكه در محل ثابتي زندگي نمي كنند و به طور مداوم محل زندگي خود را تغيير مي دهند مانند كوليها. خانوارهايي كه محل زندگي مشخصي ندارند و شبها معمولا در پاركها ، خرابه ها ، زير پلها و ... بيتوته مي كنند. خانوار دستجمعي : مجموعه افرادي كه به ديلي داشتن هدف يا ويژگيهاي مشترك مانند انجام خدمت وظيفه ، تحصيل ، بيماري رواني و ... در يك موسسه از قبيل پادگان ، خوابگاه دانشجويي ، اسايشگاه رواني و ... با هم زندگي مي كنند ، يك خانوار دستجمعي به حساب مي ايند . سن : منظور از سن ، تعداد سال هاي كاملي است كه از زمان تولد فرد گذشته است . 4 شهر ( نقطه شهري ) : منظور از شهر هر يك از نقاطي است كه داراي شهرداري باشد . در سرشماريهاي قبل از سال 1365 ، كليه مراكز شهرستانها ( بدون در نظر گرفتن تعداد جمعيت انها ) و نقاطي كه تعداد جمعيت آنها در موقع سرشماري ، پنج هزار نفر و بيشتر بوده شهر به حساب آمده است . آبادي ( نقطه روستايي ) : به مجموعه يك يا چند مكان و اراضي به هم پيوسته ( اعم از كشاورزي و غير كشاورزي ) گفته مي شود كه خارج از محدوده شهرها واقع شده و داراي محدوده ثبتي يا عرفي مستقل باشد . اگر آبادي در زمان سرشماري ، محل سكونت خانوار يا خانوارهايي باشد داراي سكنه و در غير اينصورت خالي از سكنه تلقي شده است. سرپرست خانوار : منظور از سرپرست خانوار يكي از اعضاي خانوار است كه در خانوار به اين عنوان شناخته مي وشد در صورتي كه اعضاي خانوار قادر به تعيين سرپرست خانوار نباشد ، مسن ترين عضو خانوار به عنوان سرپرست خانوار تلقي مي شود . در خانوارهاي يكنفره ، همان شخص سرپرست خانوار است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 23 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
Steppe (جلگه هاي وسيع بدون درخت) اين نوع گياه اساساً در منطقة Mesaoria رشد مي كند كه دماي آن دچار تغييرات فصلي مي شود و بارندگي در آن شايع است. درخت در اين پوشش گياهي به ندرت ديده مي شود و مي توان آن را جزء يكي از انواع گونه هاي علفي و گياهن پيازدار محسوب كرد. بارش زمستاني ، آغاز رشد است كه البته طول مدت اين بارندگي و رشد 2 الي 3 ماه است. در تابستان و پائيز تنها بوته ها و گياهان تيغ دار (خاردار) ديده مي شوند . (Prosopis Farcta) , (ZIziph us lotus) Gonnara در نمونة بارز آن هستند. جريان ها (جريانات رودخانه اي) قبرس هيچ نوع جرياني در جزيره وجود ندارد. رودخانه ها در زمستان و تابستان جريان دارند. اما البته در حال حاضر فقط در زمستان هاي باراني جريان دارند. (Yalia)yayla , (pedios)kanlidere دو جريان عمده در TRNC هستند. جغرافياي اقتصادي قبرس فعاليت هاي اقتصادي در قبرس بصورت زير تقسيم بندي مي شوند. كشاورزي صنايع تجارت و بازرگاني توريست و گردشگري 1- كشاورزي عمده ترين محصولات كشاورزي: a) غلات : پرورش و توليد غلات عمده ترين تجارت در جزيره است. گندم و جو در چندين منطقه در TRNC رشد مي كنند. گندم : اين محصول بطور عمده در Mosaoria , Gecitkale رشد مي كند. جو: بيشتر در Mesaoria پرورش مي يابد. وقتي به حد نصاب رسيده مازاد آن صادر مي شود. مركبات: مركبات در تمام جزيره پرورش يافته و عمدتاً به انگلستان ، نروژ و هلند صادر مي شوند. انگور: پس از مركبات ، انگور ، عمده ترين منبع در آمد در قبرس است. كه در صنايع مشروب سازي هم استفاده مي شود. همچنين انگورها در روستاهاي dAkdogan , Mehmetcilk , Yigitkoy در TRNC رشد مي كنند. Carob: اين نوع محصول عمدتاً در شبه جزيره ها و دامنة كوههاي Besparmak در TRNC پرورش مي يابد و بهترين محصولات كيفي از اين نوع در ناحية Tylliria در قبرس رشد مي كنند. در مديترانه ، قبرس، اولين كشوري است كه سود بيشتري از اين محصول مي برد. اين محصولات عمدتاً به انگلستان صادر مي شوند. (زيتون) Olive ها: اين محصولات هم مانند Carob ها در شبه جزيرة Karpaz و دامنه كوههاي Besparmak رشد و پرورش مي يابند. البته مقدار كمي از ان هنوز به انگلستان صادر مي شود. ميوه ها: مهمترين ميوه ها ، شامل انواع سيب ، هلو ، گلابي، آلو ، گيلاس ، زدآلوو آلوي وحشي اند كه همگي در مناطق كوهستاني جنوب قبرس رشد مي كنند. ساير ميوه ها: انارع خربره و هندوانه: كه در چندين منطقه در TRNC رشد مي كنند، اما عمدتاً در Guzdyurt , Akdeniz , Doganci , Gaziveren , Bostancl و روستاهاي Taspmar پرورش مي يابند. تنباكو: اغلب فضاهاي پرورش زيتون در حاشية TRNC قرار گرفته اند يعني در سواحل Karpaz peninsula مي باشند. پنبة خام: پنبة خام در شبه جزيرة Karpaz و در غرب Mesaoria پرورش مي يابد. سيب زميني: در مكانهايي در اطراف Guzelyurt Bogrzici , Beyarmudu Duzce و روستاهاي اطراف Lefkosa پرورش مي يابد. هويج: در مكان هايي مشابة سيب زميني رشد مي كند و يك محصول صادراتي است. پرورش و رشد سبزيجات اوليه يك تجارت عمده در TRNC است. پرورش حيوانات در قبرس: پرورش حيوانات در اقتصاد قبرس بسيار مهم است و مخصوصاً يك تجارت عمده در روستاها محسوب مي شود. اما بعلت كمبود غذاي دام، آب ، ابزار و لوازم مدرن مكانيكي و كاهش روشهاي مختلف پرورش مناسب يك تجارت نامناسب محسوب مي شود. تمام انواع حيوانات مثل گاو ، گوسفند و بز در انواع مناطق TRNC پرورش مي يابند. تصوير شمارة ص 30: اين تصوير آب و هوا و دماي مديترانه اي را در اواسط فوريه نشان مي دهد. تصاوير بر اساس درجه فارنهايت مي باشند. تصوير شمارة 2: دماي اواسط آگوست را در مديترانه نشان مي دهد (بر اسا فارنهايت). گياهان مديترانه اي: انواع مختلفي از زندگي گياهي در آبگيرهاي مديترانه اي رشد مي كنند كه مثال زدني مي باشند. انسان ابتدا در اين مناطق اقامت گزيد و سپس با خانگي كردن محصولات و ميوه هاي وحشي مثل انگور، درخت زيتون ، انجير، Carob و غلات (يعني كاشت آن ها در محيط زندگي و خانه) باعث توسعة اين مهارت ها و ايجاد اين نوع تمدن گشت. در طول زمان 8000 سال ، او انسان براي ساختمان سازي چوب را بريد ، بر روي آن حكاكي نمود بعنوان سوخت از آن استفاده كرد و از آن جوهر مازو تهيه كرد و سپس به كشاورزي و ايجاد باغهاي ميوه پرداخت و براي پرورش گوسفند و بز از علفها براي چرانيدن استفاده نمود و بهمين دليل امروزه پوشش گياهي اندكي باقي مانده است. همة آنچه اكنون در دره هاي كشاورزي باقي مانده است، بقاياي زندگي گياهي در مراحل توليد و زوال است. بنابر اين ما بايد به فكر پرورش گياهاني مثل بوته ها و تيغها و گياهان كوتاه عمر باشيم كه در روند تدريجي مراحل تغيير گياهان ، آب و هوا و خاك ، تغيير مي كند. جنگل جزء پوشش گياهي را بطور ناپيوسته در مناطق مديترانه اي مشاهده مي كنيم. و در ادامه بايد گفت كه در طول زمان طولاني ، درخت ها افتاده (خشك شده) و بوته ها در اثر فرسايش خاك خشك شده و دامنه ها به شيب هاي صخره اي و سنگلاخي با بوته هاي پراكنده تبديل شده و وضعيت در چند مايل اطراف سواحل مديترانه اي بهمين صورت است. وضعيت آب و هوائي آب و هواي مديترانه اي اساساً متغير است و هيچ معيار خاصي براي توصيف آن وجود ندارد. تصاوير كاملاً واضح است. بارش باران در ماههاي اكتبر و اوريل بيشتر است، ولي زمستانهاي آن سرد نيست و ميانگين آن بالاي F ْ40 (C ْ 3/4) تابلاي F ْ 50 (C ْ 10) در طول ماههاي سردسال است. جنگلها ناپيوسته اند. تابستانها بسيار گرم است با ميانگين دمايي بالاتر از F ْ 70 و در آفريقاي شمالي بعضاً به بالاي F ْ 86 (C ْ 30) مي رسد. (تصوير شمارة 2). روزهاي تابستان بسيار روشن و آفتابي است و دورة lagrande chalear به آن مي گويند. كه ميانگين تابش خورشيد در آن 10 ساعت در روز در طول ماههاي ژوئن تا آگوست است. اين فصل گرم براي رسيدن انواع ميوه هاي مديترانه اي كاملاً مناسب است. بيشترين فصل رشد گياهان در اين دورة گرم سال است و دوباره وقتي شروع مي شود كه اولين بارانها از راه برسد كه معمولاً در ماه اكتبر است. (تصوير شمارة 3) بعضي از انواع گل ها در اواخر پائير و اوائل زمستان مي رويند و بعضي ها هرگز رشد فعالي در تمام طول زمستان ندارند. اوايل بهار زماني است كه بيشتر گلهاي هميشگي مديترانه اي مي رويند و دورة گل دهي در اواخر آوريل به اوج مي رسد وقتي كه انواع گياهان ساليانه در دامنه ها و اطراف تژه ها مي رويند. در ماه ژوئن اين گياهان مي ميرند و اما بسياري ديگر دانههاي خود را مي افشانند و در ميان گلها فقط مي توان انواع خارها و گياهان خانواده نعنا را مشاهده نمود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 عنوان درس : جغرافياي جمعيت ايران بررسي اجمالي جغرافياي جمعيت شهرستان رودسر فهرست فصل 1: آشنايي با شهرستان رودسر شامل : تاريخ – جاذبه هاي گردشگري و تاريخي تقاضا زيارتي و تاريخي و مذهبي – بناهاي مذهبي گويش مردم اشكورات در غالب ترانه محلي فصل 2 : جمعيت جمعيت شهرستان رودسر در مقايسه با كل استان گيلان در غالب جداول فصل 3: نيروي انساني وضعيت نيروي انساني شهرستان رودسر در مقايسه با كل استان گيلان در غالب جداول ضمائم : تصاويري از مناطق اشكورات 2 فصل 2 جمعيت براي تهيه و تنظيم امارهاي اين فصل از نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال 1375 سرشماريهاي قبل و نتايج امارگيري جاري جمعيت سال 1370 استفاده شده است . همچنين آمار مربوط به وقايع حياتي ( تولد ، وفات ، ازدواج و طلاق) كه توسط ادراه كل ثبت احوال ثبت مي شود ، مورد استفاده قرار گرفته است. تعاريف و مفاهيم به كار رفته در اين فصل به شرح زير است : خانوار : از چند نفر تشكيل مي شود كه با هم در يك اقامتگاه زندگي مي كنند ، با يكديگر همخرج هستند و معمولا با هم غذا مي خورند . فردي كه به تنهايي زندگي مي كند نيز، خانوار تلقي مي شود . خانوار معمولي : خانوار با تعريف فوق ، اكثر افراد كشور را در بر مي گيرد و به همين دليل ، اين گونه خانوارها «خانوار معمولي» نيز ناميده مي شوند . خانوار معمولي ساكن : خانواري كه در اقامتگاه ثابت سكونت دارد ، خانوار معمولي ساكن ناميده مي شود . 3 خانوار معمولي غير ساكن : خانواري كه در زمان سرشماري در اقامتگاه ثابتي سكونت ندارد خانوار معمولي غير ساكن ناميده يم شود اين دسته از خانوارها سه گروه زير را در بر مي گيرد : خانوارهايي كه در زمان سرشماري در كوچ به سر مي برند و يا درخارج شهرها و اباديها در زير چادر زندگي مي كنند . خانوارهاي يكه در محل ثابتي زندگي نمي كنند و به طور مداوم محل زندگي خود را تغيير مي دهند مانند كوليها. خانوارهايي كه محل زندگي مشخصي ندارند و شبها معمولا در پاركها ، خرابه ها ، زير پلها و ... بيتوته مي كنند. خانوار دستجمعي : مجموعه افرادي كه به ديلي داشتن هدف يا ويژگيهاي مشترك مانند انجام خدمت وظيفه ، تحصيل ، بيماري رواني و ... در يك موسسه از قبيل پادگان ، خوابگاه دانشجويي ، اسايشگاه رواني و ... با هم زندگي مي كنند ، يك خانوار دستجمعي به حساب مي ايند . سن : منظور از سن ، تعداد سال هاي كاملي است كه از زمان تولد فرد گذشته است . 4 شهر ( نقطه شهري ) : منظور از شهر هر يك از نقاطي است كه داراي شهرداري باشد . در سرشماريهاي قبل از سال 1365 ، كليه مراكز شهرستانها ( بدون در نظر گرفتن تعداد جمعيت انها ) و نقاطي كه تعداد جمعيت آنها در موقع سرشماري ، پنج هزار نفر و بيشتر بوده شهر به حساب آمده است . آبادي ( نقطه روستايي ) : به مجموعه يك يا چند مكان و اراضي به هم پيوسته ( اعم از كشاورزي و غير كشاورزي ) گفته مي شود كه خارج از محدوده شهرها واقع شده و داراي محدوده ثبتي يا عرفي مستقل باشد . اگر آبادي در زمان سرشماري ، محل سكونت خانوار يا خانوارهايي باشد داراي سكنه و در غير اينصورت خالي از سكنه تلقي شده است. سرپرست خانوار : منظور از سرپرست خانوار يكي از اعضاي خانوار است كه در خانوار به اين عنوان شناخته مي وشد در صورتي كه اعضاي خانوار قادر به تعيين سرپرست خانوار نباشد ، مسن ترين عضو خانوار به عنوان سرپرست خانوار تلقي مي شود . در خانوارهاي يكنفره ، همان شخص سرپرست خانوار است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بافت اكولوژيكي شهر اشغال زمين شهري را در جريان زمان در الگوهاي ديناميكي مختلف مي توان نشان داد. اين روش را اولين بار «تونن» روي اراضي روستايي معمول داشته ، و از سال 1920 به اين طرف در ايالات متحده آمريكا و سپس در فرانسه نظر جامعه شناسان به نحوة اشغال زمين و بافت اكولوژيكي شهر جلب شده است و بر اين اساس گروهي از محققان امريكايي زير نظر «برگس» در ساختار اكولوژيكي سكونتگاههاي شهر شيكاگو به مطالعه و تحقيق پرداخته اند. روش تحقيق آنان در اكولوژي شهري بي شباهت به روشهاي معمول در اكولوژي گياهي نبوده ، چه به همان گونه كه در اكولوژي گياهي فرايندهاي «هجوم و استيلا» و «تسلط و حاكميت» و بالاخره جانشيني و يا به سخن ديگر «توالي و تسلسل» مكورد توجه اكولوژيست ها است، در اكولوژي شهري نيز همين فرايندها از مركز رو به پيرامون شهر مورد توجه جامعه شناسان شهري است. حصول شرايط «ارتقاء اجتماعي» در جامعه سرمايه داري، مبتني بر پويايي بازرگاني و صنعتي و سودآوري خدمات ، بر لغزش مكاني انسانها در محدودة جغرافيايي شهرها سبب شده و در نتيجه به حركت دائمي انسانها و جابجا يي طبقه يي، با طبقة ديگر اجتماعي در فضاي جغرافيايي شهر منتهي مي شود. براي فهم اين فرايند نگاهي داريم بر نظرية برگس جامعه شناس آمريكايي و نظريه پردازان ديگري كه در اين زمينه بحث هايي داشته اند: الف- برگس اولين بار روش دواير متحد المركز متداخل را در بافت اكولوژيكي شهر شيكاگو مورد آزمون قرار مي دهد و به اين نتيجه مي رسد كه هر شهر از مركز رو به پيرامون خود روي اشعه دواير متحدالمركز گسترش يافته و قشر حلقوي متوالي را به دور هسته خود مي تند و در اثبات اين نظر برگس روي شهر شيكاگو پنج منطقه متوالي را به شرح زير تشخيص مي دهد: بخش مركزي شهر با عنوان (C . B . D) كه مركز تمركز امور اداري، اجتماعي و بازرگاني شهر است. بعد از مركز شهر، منطقة انتقالي و يا گذرگاهي است. در اين منطقه، محلات سكونتگاهي قرار دارد كه به وسيلة بخشي از فعاليت هاي مركز شهر اشغال شده و در اين قشر گتوهاي سياهان و كلني هاي مهاجران شكل گرفته است و در همين نوار حلقه يي گروهي از كارگران در جنب واحدهاي صنعتي سكني گرفته اند. منطقه يا قشر شماره 3 سكونتگاه كارگران صنايع است و در عين حال سكني مهاجراني است كه بعداً به شهر مهاجرت كرده اند (مهاجران دسته دوم). در منطقه شماره 4، طبقة ثروتمندان بيشتر در خانه هاي اختصاصي سكونت دارند و در بخشي از اين قشر، خانه هاي آپارتماني و هتل هاي سكونتگاهي نيز جايگزين شده است. آخرين منطقه ، پيرامون شهر را مي پوشاند كه حومه ها و حتي شهرهاي اقماري را نيز در بر مي گيرد. اين منطقه كه پنجمين قشر حلقوي شهر است محل مهاجرت ها و جابجايي روزانة كارگران است برگس عقيده داشت كه اين طرح حلقه يي ساده به تبع ناهمواريها و راههاي ارتباطينظم كاملا هندسي خود را ممكن است از دست بدهد، وانگهي هر منطقه به سوي منطقة بيروني خود در حال گسترش و چنگ – اندازي است چرا كه بر اثر رشد منطقه 1 شهري مناطق گتو (سيسيل كوچك و شهر چينيان) به سوي بيرون از مرز خويش جابه جا مي شود و اين حركت زماني شدت مي يابد كه فرزندان مهجران منطقه 2 بتوانند در منطقه 3 محل كار و اشتغالي را براي خود داشته باشند. «سيلوي رمبر» استاد جغرافياي شهري دانشگاه استراسبورگ عقيده دارد كه «طرح و الگوي متحدالمركز برگس در منتهي درجة گروههاي نژادي انجام گرفته است» حال اين سئوال مطرح است كه در اين منطقه بندي نگرشهاي ديگري به ويژه اقتصادي مورد توجه نبوده است؟ چرا كه هر قدر از مركز شهر رو به پيرامون آن پيش به رويم به همان اندازه دسترسي به امكانات و وسايل زندگي كمتر شده و در نتيجه قيمت پائين مي آيد. اصولا در حواشي و پيرامون شهرها بي نظمي هاي موجود در دواير متداخل ناشي از مسير خطوط راه آهن است. جابه جايي انسانها به منظور انجام خريدهاي روزانه و يا براي رفتن به سر كار با مشكلاتي روبرو است و اين جابه جايي وقت و تعرفه حمل و نقل بيشتري مي طلبد و خستگي مفرطي هم در پي دارد و در نتيجه بهاي زمين نيز در سطحي نازل است و بر اين اساس گروههاي اجتماعي كم درآمد به كنار شهر و حومه مي لغزند، مگر در يك حالت استثنايي ، و آن زماني است كه مركز شهر فرتوت و از لحاظ شرايط زيست محيطي ناسالم است فقرا و تهيدستان با پرداخت نازلترين اجاره بها در اين مساكن كم ارزش سكونت اختيار كرده و به جابه جايي روانة پاندولي تن مي دهند. بر اين مبنا شومبا ردولوو به خلاف سيلوي رمبر عقيده دارد منطقه بندي متحدالمركز برگس تنها بر مبناي سطح زندگي و بقة اجتماعي شكل نمي گيرد بلكه فرايندهاي جمعيتي ، تراكم و جابجايي وسيال بودن جمعيت و نيز فرايندهاي اقتصادي، تكنيكي و عوامل تاريخي را در شكل يا بي ساخت شهري با دواير متحدالمركز نقشي است و بر اين اساس شومبا ردولوو بر مبناي پراكندگي و تراكم جمعيت و جمعيت فعال و نيز به مقتضاي جايگزيني موسسات و واحدهاي بزرگ صنعتي تئوري پيشنهادي برگسس را با اختلافي (كه بر اثر رشد ستاره يي شكل پاريس بر مبناي توسعة طرق ارتباطي در بستر گذرگاههاي طبيعي رودخانه يي پيش آمده است) روي شهر پاريس پياده مي كند و هفت منطقة متداخل متحدالمركز را به شرح زير تشخيص مي دهد: اولين منطقه هستة پاريس است كه شكل بيضي دارد، و به سوي مغرب مي لغزدو اين هسته مركز بازرگاني و مالي پاريس كه به تدريج از جمعيت خالي مي شود. منطقة دوم در حقيقت منطبق بر منطقة انتقالي برگس است كه منطقة بيمار گونه ايست. برگس در مورد شيكاگو، اين منطقه را از نظر مادي و معنوي منطقة نامطلوب خوانده است اما به نظر شومباردلوو اين جا منطقة برخورد فرهنگ ها و باورها و رفتارهاي اجتماعي است. در اين منطقه بين معايب اجتماعي و گروههاي جمعيتي روابطي است و نزديكي انسانها به هم به تبادل فرهنگي وسيعي مي انجامد، چرا كه اختلاط و تركيب فرهنگهايي با ريشة مختلف به زايش فرهنگهاي ديگري سبب مي شود و بي جهت نيست كه نژاد شناسان اين منطقه را كانون «برخورد فرهنگها و باورها» مي نامند و در همين منطقه است كه جمعيت كشورها و نواحي مختلف و طبقات اجتماعي گوناگون به نوعي از سازگاري و هم زيستي تن مي دهند. منطقه سوم ، در واقع منطقه تباين هاست: نصف جمعيت، مقيم و ساكن منطقه است و نصف ديگر فعال هستند و كاري را تعقيب مي كنند. اين منطقه بين مركز و حومه هاي آن ، منطقه گذرگاهي واقعي است. در اين جا بيشتر صنايع كوچك ، متوسط جايگزين شده و تنها منطقه يي از پاريس بزرگ است كه جمعيت آن از اواخر قرن 19 به اين طرف رو به ازدياد مي رود. چهارمين منطقه محل جايگزيني صنايع مهمو بسيار بزرگ فرانسه است. مساكن آن فشرده و جمعيت فعال آن انبوه است، محلات كارگر نشين با تراكم بسياري از جمعيت ديده مي شود كه از 80 سال به اين طرف رو به افزايش سريع است در همين منطقه صنايع بزرگي چون «سيتروئن» و «پانهار» جايگزين شده است. پنجمين منطقه حومه هاي متوسط پاريس را با جمعيت فعال ضعيف در بر گرفته است جمعيت ساكن اين حومه ها به سبب آن كه حومه هاي خوابگاهي هستند، زياد است. ششمين منطقهحومه هاي پيرامون پاريس را با روستاهاي كهن كه امروز به شكل شهرك در آمده اند مي پوشاند. اين شهرك ها از لحاظ ماهيت سكونتگاهي هستند و تراكم و رشد سريع جمعيت آنها با گذشته اختلاف زيادي نشان مي دهند. هفتمين منطقه ، كاملا در حاشيه قرار گرفته و هنوز در منطقة شهري پاريس وارد نشده است ولي به طور آشكار از نفوذ پاريس كنا نيست. جابه ايي روزانه بين پاريس و اين منطقه بسيار ضعيف است و دقيقاً بين منطقه ششم و هفتم است كه مرز منطقه شهري پاريس مشخص مي شود. ب – همرهويت در سال 1939 الگوي فضايي ديگري در زمينة ساخت شهري ارائه مي دهد ه به نام الگوي قطاعي شناخته شده است. مبناي شاخص مناطق ساخت شهري در طرح هويت اجاره بهاي خانه در شهرهاي امريكا بوده است. طرح ساخت قطاعي به منزلة تكميل نظريه متحدالمركز برگس بود، هويت در طرح پيشنهادي خود علاوه بر «فاصله» و «جهت» را نيز از مركز شهر رو به پيرامون و حاشية شهري مورد توجه قرار مي دهد. چرا كه توسعة شهري هميشه به مانند قشر حلقه يي متحدالمركز انجام نمي گيرد. گاهي اين توسعة قطاعي شكل بر محور شعاع معيني از مركز رو به پيرامون شهر در حال گسترش است و يا اينكه اين توسعه به گونه ايكه در مورد پاريس ديديم ستاره يي شكل تحقق مي يابد. برطبق نظريه هويت استقرار مساكن انساني به تبع شرايط اقتصادي گروههاي اجتماعي در جهت و سمت معيني از شهر شكل مي گيرد، آنجا كه عوارض نابهنجار جغرافيايي وجود ندارد و فضاهاي باز و شرايط زيست محيطي مناسب و افق هاي آرام بخش طبيعي را با چشم اندازهاي زيبا بتوان در اختيار طبقة مرفه جامعه گذاشت ، به همان گونه كه جامعه مرفه شهر شيكاگو همه در كنار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 1 فهرست : فصل اول :جغرافياي طبيعي و اوضاع اقليمي 1 {موقعيت جغرافيايي، آبهاي داخلي (1)،عوارض طبيعي،آب وهوا (2)،ايالات و بنادر مهم (3) } فصل دوم :جغرافياي انساني 5 { جمعيت ،تركيب و پراكندگي آن (6)، رشد جمعيت (7) ، زبان . خط (8)} فصل سوم : جغرافياي سياسي 8 { اهميت استراژيك كشور در منطقه ، عرض جغرافيايي(8) ، نفت ، توريسم (9) } فصل چهارم : اديان و مذاهب 11 فصل پنجم : اوضاع اجتماعي ، فرهنگي و آموزشي 12 (سيستم و نظام آموزشي(12)، سطح علمي و فرهنگي جامعه،ميزان باسوادها (13)،مراكز فرهنگي(14) فصل ششم :رسانه هاي گروهي 16 {مطبوعات ، روزنامه ها (15)، مجلات (16)، راديو و تلويزيون (17)} فصل هفتم : اوضاع اقتصادي 19 1 3 {سيستم و ويژگيهاي اقتصادي (18)، بخشهاي مختلف اقتصادي (19) } جغرافياي طبيعي و اوضاع اقليمي موقعيت جغرافيايي ايالات متحده مكزيك در آمريكاي مركزي واقع و از شما به ايالات آمريكا، جنوب به گواتمالا و بليز و از شرق به خليج مكزيك و درياي كارائيب و از طرف غرب به اقيانوس كبير و خليج كاليفرنيا محدود ميشود. اين كشور از نظر مساحت مرتبه سوم را در بين كشورهاي آمريكاي لاتين داراست و وسعت آن بالغ بر 1958201 كيلومتر ميباشد كه 1908691 كيلومتر مربع خاك و 49510 كيلومتر مربع را آب تشكيل ميدهد. آبهاي داخلي كشور مكزيك، رودخانههاي مهم كم دارد. بادهاي مرطوب شمال شرقي و نيز طوفانهاي استوايي شديد موجب كثرت مقدار آب قسمتهاي خارجي سراشيبي سلسلهي گوهاي سيرامادرا شده و سيلابها از ميان درههاي تنگ به طرف اقيانوس آرام يا خليج مكزيك جريان مييابند. مهترين رودخانهي فلات مركزي و قمست صحرا مانند منطقهي كاليفرنياي سفلي معروف به ريوكونچوز به سمت شمال يعني ناحيه روگراند جريان يافته و قسمتي از مرز مشترك مكزيك با آمريكاي شمالي را تشكيل داده و به خليج مكزيك ميريزد، شبكهي رودخانههاي گريكولاراوزامانيستو و پاپالون قريب به 40% از مجموع آب 1 3 رودخانههاي مكزيك را تشكيل ميدهد. اين رودخانهها از دشتهاي رسوبي ميگذرد و به علت كافي نبودن زهكشي، باتلاقهايي را ايجاد ميكند. 15% ديگر آب رودخانههاي مكزيك درههاي مناطق جنوبي و 8% از آب رودخانه ها را در قسمت شمال غربي درههاي ربوكلورادو را مشروب ميكند. عوارض طبيعي كشور مكزيك از نظر جغرافيايي و اقليمي به منزلهي پلي ميان آمريكاي شمالي و منطقهي حاره است در شمال آب و هواي مناطق استوايي را دارد. منطقه وسيع كشاورزي مكزيك از شمال به جنوب بين دو رشته كوه سيرامادرا غربي و رشته كوههاي شرقي آن كشور قرار گرفته است اين تنوع اقليم از عواملي است كه موجبات جلب جهانگرد را به كشور مكزيك فراهم آورده است مناطق خليجي معروف به وراكوروزا و تامپيكو در خليج مكزيك و نيز مانزانيلو و اكاپولكو در كنار اقيانوس آرام بسيار وسيع بوده و داراي سواحل پهناور ميباشد و سواحل آكاپولكو بخصوص محبوب جهانگردان دنياست. آب و هوا كشور مكزيك تقريبا“ به وسيلهي مدار رأسالسرطان به دو قسمت تقسيم و به همين جهت جبههاي هوايي ميتواند در مناطق شمالي، شرقي و مركزي اين كشور رخنه كند وجود اين عامل باعث برودت هوا و وزش باد و بارانهاي شديدي ميگردد. قسمت شمالي مكزيك بخشي از كمربند كويري نيمكره بوده و اقليم آن با داشتن گردبادهاي شديد مشخص است 1 4 چون مكزيك به وسيلهي اقيانوس آرام از يك طرف و خليج مكزيك و دريا كارائيب از سوي ديگر محصور گرديده، لذا قسمت عمدهاي از آن قملرو دستخوش بادهاي مرطوب است كه از ماه مي تا اوت از شرق به جانب غرب ميوزد و نيز جريانات هوايي شديد استوايي كه بين ماههاي اوت تا اكتبر در هر دو منطقه دريايي بوجود ميآيد. ايالات و بنادر مهم ايالت فدرال ايالت فدرال در داخل ايالت مكزيكو و در ارتفاع 10000 پا از سطح دريا واقع و يكي از پر جمعيت ترين ايالتهاي جهان به شمار ميرود. اين ايالت، مركز سياسي، تجاري، فرهنگي و صنعتي بوده و كليه وزارتخانهها و ارگانهاي مهم دولتي را در خود جاي داده است. مزكز ايالت، مكزيكوسيتي، وسعت آن 1479 كيلومتر مربع و بالغ بر 19947000 نفر جمعيت دارد ايالت فدرال در 27% توليد ناخالص ملي G.N.P كشور سهيم ميباشد. 2-ايالت كاليفرنياي سفلي ويژگي عمده اين ايالت، وضعيت و ساختار اقتصادي آن است كه با توجه به نزديكي به آمريكا به گونهاي است كه ميتواند از لحاظ كيفيت و قيمت توان رقابت با توليدات آمريكايي را داشته باشد. اين ايالت همچنين يكي از مراكز توريستي مكزيك به شمار ميرود. مركز ايالت را مكزيكالي و مهمترين بندر آن را اسنتادا تشكيل ميدهد. ايالت مذكور با 69921 كيلومتر مربع مساحت و 1657927 ميليون نفر جمعيت در 2% توليد ناخالص ملي مكزيك سهيم ميباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 جغرافياي مهاجرت جهاني شدن و مهاجرت از ديدگاه اقتصادي، گروهي از كارشناسان و جامعه شناسان معتقدند كه مهاجرت در حقيقت پاسخي است كه به تأخير روي داده در فرآيند توسعه كشورها داده مي شود، زيرا اگر افراد زندگي مطمئني در كشور خود داشته باشند، به سرزمين و كشور خود وابسته خواهند ماند و در همان محل زندگي خويش را تشكيل و ادامه خواهند داد. ولي اگر اميدي به اصلاح و بهبود شرايط زندگي خويش نداشته باشند، انگيزه كافي براي مهاجرت با هدف دستيابي به زندگي بهتر را خواهند داشت. هر اندازه دستمزدها و فرصت هاي شغلي بين كشورها يكسان نباشد، گرايش عمومي به مهاجرت افزايش خواهد يافت. مهاجرت را مي توان راه حلي دانست كه فرد يا خانواده براي گريز از شرايط نامطلوب زندگي مي يابد تحليل تاريخي فرايند مهاجرت نشان مي دهد كه بين مهاجرت و توسعه در زمينه هاي گوناگون ارتباط وجود دارد. شكاف بين سطح زندگي افراد همواره عامل و انگيزه اصلي در پديد آمدن جريانهاي مهاجرت نيست وانگهي هميشه اين گروههاي آسيب پذير جامعه نيستند كه مهاجرت مي كنند. در قرن ۱۹ مهاجرتهايي كه بين قاره ها صورت مي گرفت در كشورهايي آغاز شد كه انقلاب صنعتي در آنها پديد آمد نه در كشورهاي فقير اروپا. در دهه ۶۰ نيز مهاجرت هاي اروپايي نخست گريبانگير مناطق توسعه يافته تر نظير ايتاليا، اسپانيا و يونان شد. در واقع آغاز فرآيند توسعه(اعم از ورود اقتصاد تجاري يا راهبرد ملي توسعه) توازن بين جمعيت و اقتصاد را بر هم زد و شرايط را براي جابه جايي كارگران فراهم آورد. به اين ترتيب پيش بيني و آينده نگري افرادي را كه تصور مي كردند روزي به رفاه دست مي يابند، تغيير داد و هزينه جابه جايي آنها را فراهم آورد. بنابراين بدون آن كه سعي كنيم تأثير سياستهاي مهاجرتي در كشورهاي مهاجرپذير را بر فرآيند مهاجرت كاهش بدهيم، تحليل اقتصادي كه مبتني بر مشاهده فرآيند مهاجرت است، اهميت واقعي نيروهاي بازار بالاخص شرايط عرضه و تقاضاي نيروي 2 كار در كشورهاي مبدأ و مقصد را خاطرنشان مي سازد. تحولات ساختاري و تعامل بين شرايط عرضه و تقاضاي نيروي كار، به خوبي ظهور جريان مهاجرت را توجيه مي كند. سؤالي كه مطرح مي شود اين است كه آيا مهارتها قادر به تسهيل شرايط توسعه در كشورهاي مبدأ هستند؟ برخي از اقتصاددانان بر اين باورند كه مهاجرت را مي توان فرآيند تخصيص اعتبار و منابع بين كشورهاي مبد أ و مقصد دانست كه هر يك امكانات مختلفي از قبيل نيروي كار متخصص و غيرمتخصص، سرمايه و منابع طبيعي در اختيار دارند. از اين رو منابع كسب درآمد در اين كشورها متفاوت از يكديگر خواهد بود. وانگهي مهاجرت در كشورهايي كه با افزايش و انباشت نيروي كار مواجه هستند، باعث افزايش توليد حاشيه اي كساني مي شود كه در آن كشور باقي مانده اند. در نتيجه انتقال دستمزد و حقوق مهاجران به افراد باقي مانده در كشور مبدأ، سطح زندگي اين خانواده ها را بالا مي برد. به عبارت ديگر مهاجرت عدم تعادل و توازن اقتصادي را كه خود محصول آن است، كاهش مي دهد و توسعه را در سطح بين المللي جابه جا مي كند. البته بايد بين نتايج مثبت و كوتاه مدت مهاجرت بر سطح درآمد مهاجران و نتايج و پيامدهاي مهاجرت بر جمعيت غيرمهاجر تمايز قايل شد. اين مسئله نيز بايد به گونه اي مشخص شود كه آيا مهاجرت تأثير قابل ملاحظه اي بر عوامل توسعه بالاخص انباشت سرمايه و رشد فن آوري دارد يا نه؟ به واقع تحليل هاي ارائه شده، گواه وجود مكانيسم هايي است كه با آغاز مهاجرت توازن را در بخش هاي مختلف اقتصادي بر هم مي زند. به اين ترتيب مهاجرت كه بيشتر براي بهبود شرايط رفاهي مهاجران به كار مي رود (كه هدف اوليه مهاجران نيز به شمار مي رود) تأثير محدودي بر عوامل توسعه دارد. به علاوه، انتقال سرمايه تأثير دوگانه دارد: در كوتاه مدت، انتقال سرمايه موجب مي شود بسياري از اعضاي خانواده مهاجران در كشور مبدأ به زندگي خود ادامه بدهند و در بلندمدت افرادي كه تاكنون 3 رغبتي به مهاجرت نداشتند و نيز خانواده هاي مهاجران قبلي نيز تصميم به مهاجرت مي گيرند. تاريخ مهاجرت ها گواه اين مدعي است كه هر گونه رابطه مثبت بين مهاجرت و توسعه مستلزم وجود برخي نهادها و بازاريابي(نظير بازار كار، سرمايه و اعتبار) است كه عموماً نيز وجود ندارند و فقدان آنها يكي از دلايل مهاجرت به خارج از كشور مي باشد. وانگهي چنين رابطه اي مستلزم برخورداري از سياستهاي توسعه مناسبي است و امكان بهره وري مطلوب از انباشت سرمايه مهاجران را فراهم مي آورد. به اين ترتيب مهاجرت بين المللي اروپاييان به كشورهاي شمال آمريكا در كنار عواملي نظير تجارت و جريان يافتن سرمايه ، عامل مهمي در همگرايي دستمزدهاي واقعي بين ساكنان و مردم اين دو قاره به شمار مي رود. مهاجرتهاي انجام گرفته از جانب كشورهاي جنوب قاره اروپا به سمت كشورهاي صنعتي اروپايي پس از جنگ جهاني دوم كاهش اختلاف درآمدها، مشاركت ويژه كشورها به همگرايي اقتصادي، آزادسازي تجاري و جريان يافتن سرمايه به دنبال داشت. جهاني شدن و مهاجرت مهاجرتها در سطح بين المللي پس از دهه هشتاد در زمينه اي جديد و توأم با پارادوكس تازه صورت مي گرفت. از يك سو كشورهاي صنعتي بارها بر اين نكته تأكيد مي كردند كه سياستهاي آنها مبتني بر كنترل و تسلط بر جريان مهاجرت است. از سوي ديگر اين محدوديت ها زماني اعمال مي شود كه كشورهاي در حال توسعه با تحولات بنيادي در حوزه جمعيتي روبه رو بودند و بي آنكه بر ميزان شغل آفريني افزوده شود، نيروي آماده به كار با رشد سريعي افزايش مي يافت. همزمان باتشديد عدم توازن اقتصادي بين كشورهاي شمال و جنوب دلايل توجيهي مهاجرت ها نيز قوت مي گرفت. همين امر موجب شد كه مهاجرت هاي غيرقانوني و مسيرهاي ورود به كشورها و در نهايت تقاضاهاي پناهندگي گسترش يابد و مرز تمايز بين مهاجران اقتصادي و پناهندگان بيش از پيش نامشخص شود. 5 در همين حال، فرآيند جهاني شدن با گشودن مرزها به مبادلات تجاري، افزايش قابل توجه در جريان سرمايه، بين المللي شدن فرآيند توليد و مالكيت سرمايه به سرعت پيش مي رفت. حال اين سؤال مطرح مي شود كه آيا مهاجرتهاي بين المللي در اين شرايط افزايش يافته اند؟ آيا مهاجرت را مي توان بخشي از جريان جهاني شدن اقتصادها دانست؟ متأسفانه به دليل فقدان آمار در زمينه مهاجرت اعم از تعداد، گروه و علل آن نمي توان از وضعيت اين پديده در تمام دنيا، اطلاعات كافي به دست آورد. اما بر اساس اطلاعات موجود، در طول ۳۰ سال اخير تعداد مهاجران (افرادي كه در كشور محل زندگي خود به دنيا نيامده اند) از ۷۷ ميليون نفر در سال ۱۹۶۵ به ۱۱۱ ميليون نفر در سال ۱۹۹۰ رسيده است. اما نسبت مهاجران به جمعيت كل دنيا همچنان در رقم ۸/۲% ثابت باقي مانده است (تاپينوس و دلونه ۲۰۰۰). البته مهاجرتهاي موقتي غيرقانوني در اين آمار گنجانده نشده اند. حتي اگر اين گروهها را نيز به حساب آوريم، نمي توان گفت كه با مهاجرتهاي انبوه روبه رو هستيم. با اين حال، جغرافياي مهاجرت بسيار تغيير كرده است. در حالي كه نسبت مهاجران در كشورهاي در حال توسعه كاهش مي يابد، اين نسبت در كشورهاي توسعه يافته با افزايش روبه رو بوده است(از ۹۴/۳% به ۸۹/۵%). بالاترين نسبت در كشورهايي نظير آمريكا، كانادا و استراليا مشاهده مي شود (آمريكا ۳۰/۹%، كانادا ۴/۱۷% و استراليا ۱/۲۱%). در مقابل تعداد واقعي خارجيان در كشورهاي اروپايي بسيار بالاست و در طول اين مدت نيز از رشد زيادي برخوردار بوده اند(۳/۳ الي ۵%) همچنين ويژگي هاي مهاجرتها نيز تغيير يافته است. در اروپا همانند آمريكا مهاجرتهاي غيرقانوني و موقتي گسترش يافته است. وانگهي در اروپا مشاهده مي شود كه گروههاي خانوادگي دور هم جمع مي شوند و مهاجرتهاي موقتي سرانجام به مهاجرتهاي دائمي تبديل مي شوند. مهاجرت موقتي كه آنرا مي توان بر اساس قرارداد كاري بازمان مشخص كه فرد بايد در پايان مدت كشور را ترك كند و نيز قيد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 101 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
0 موضوع تحقيق : جغرافياي و صنعت توريسم كشور ژاپن 1 3 فهرست مطالب عنوان صفحه معرفي مختصر از كشور ژاپن 3 ملاحظات تاريخي 3 ملاحظات جغرافيايي 10 ملاحظات سياسي 10 ملاحظات اقتصادي 11 ملاحظات علمي 13 ارتباطات 16 جمعيت 17 زبان و مذهب 17 اشتغال 18 نقاط ديدني – توريسم 18 هزينه خوردگي در ژاپن: تاريخچه 23 واکسیناسیون در ژاپن 25 واکسن های اجباری-رایگان 26 هزينه تبليغات در ژاپن افزايش يافت 28 راهبردهاي جديد براي علم و تكنولوژي در ژاپن 29 واردات نفت ژاپن از ايران افزايش يافت 33 در ژاپن، مرکز سوانح رانندگی بجای دادگاه 35 اشاره: 35 امتیازات رسیدگی در مرکز حل اختلاف: 37 آمارها: 39 ژاپن سرزمين صنعت تابان 42 وضعيت اجتماعي : 43 اقليت مسلمان در ژاپن 44 صنعت توريسم و نحوه اداره آن در ژاپن 49 بازار جهانگردي ژاپن 50 تاريخچه آموزشي 53 نخستين نظام مدرسه اي 54 مدارس كيوتو 56 4 دوران سلحشوري و رزم آوري 56 بوديسم و آموزش 58 اولين مدارس مسيحي ژاپن 59 آموزش در دوران ادو 60 توسعة مدارس طبقاتي 62 تراكويا در دورة ادو 63 مدرنيسم آموزشي 65 اطلاعاتی در مورد بمب اتم : 71 چرا بمب روی هیروشیما ریخته شد : 72 هیروشیما قبل از بمباران 73 خسارات ناشی از اشعه حرارتی 73 خسارات ناشی از شدت انفجار 74 خسارات ناشی از اشعه 74 نگاهي به تئاتر در ژاپن 75 شکلهاي نمايش ژاپني عبارتند از: 75 اهمیت دانستن زبان ژاپنی برای ادامه تحصیل در این کشور تا چه حد است؟ 76 هزینه تحصیل در ژاپن چقدر است؟ 77 هزینه زندگی در ژاپن چقدر است؟ 78 آیا امکان گرفتن بورس تحصیلی وجود دارد؟ 79 مزایای درس خواندن در ژاپن چیست؟ 83 معایب درس خواندن در ژاپن چیست؟ 83 معرفی جايکا 84 همکاری با توجه به مالکيت 85 برنامه ريزی و ارزيابی پايانی 86 ژاپن براي اولين بار از قزاقستان نفت خريد 87 سال تحصيلي در ژاپن 89 امتحانات و شرايط ارتقاء به كلاس بالاتر 90 کمپين زنان ژاپني براي اصلاح قانون تبعيض آميز کار 91 منابع و ماخذ : 95
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 75 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
جغرافياي جزيرهالعرب جزيرهالعرب سرزمين خشكي است كه از سه سوي در حصار آب قرار گرفته است. در غرب آن درياي سرخ قرار دارد كه حد فاصل جزيرهالعرب و قارة آفريقاست؛ جنوب آن به اقيانوس هند محدود ميشود و در شرق آن درياي عمان و خليجفارس قرار گرفته است كه جزيرهالعرب را از ايران جدا ميسازد. تنها در قسمت شمالي با عراق و شامات پيوند زميني دارد. جزيرهالعرب از نظر جغرافيايي به چند بخش تقسيم ميشود: 1. حجاز؛ سواحل شرقي درياي سرخ و طبعاً شامل بخشي از ناحية غربي جريرهالعرب است. در اين باره بيشتر خواهيم نوشت. 2. تهامه؛ آن بخش از جزيرهالعرب است كه در جنوب حجاز قرار دارد. در تعريفي ديگر، خود حجاز دو ناحية غربي و شرقي دارد؛ ناحية شرقي آن، كه منطقهاي كوهستاني است «حجاز» ناميده ميشود و قسمت غربي آن، كه دشتي سرازير به سوي درياي سرخ است، «تهامه» نام دارد. 3. نجد؛ قسمت مياني جزيرهالعرب از شمال به جنوب است، كه در شرق حجاز قرار دارد. 4. عروض؛ به بخش وسيعي از جزيرهالعرب، كه در ناحية شرقي جزيره است، اطلاق ميشود. در اين قسمت، شهرهاي احساء و قطيف واقع است. در حاشية شرقي و جنوبشرقي جزيره، كشورهاي قطر، بحرين و عمان قرار دارند. 5. يمن؛ شامل نواحي جنوبي جزيرهالعرب است و يمن جنوبي و يمن شمالي را دربر ميگيرد كه خود دو كشور مستقلاند. بدين ترتيب، جزيرهالعرب افزون بر آنكه از لحاظ جغرافيايي به مناطق مختلف تقسيم ميشود، از لحاظ سياسي نيز كشورهاي چندي در آن قرار دارد. امروزه گستردهترين و مهمترين بخش جزيرهالعرب، كشور عربستان سعودي است. كشور عربستان سعودي در دوران ما، بخش بزرگي جزيرهالعرب را كشور عربستان سعودي تشكيل ميدهد؛ ديگر كشورهاي موجود در شبه جزيره، عبارتنداز يمن، كويت، بحرين، اماراتمتحدة عربي، قطر و عمان. كشور سعودي كه در گذشته به نام «الجزيرهالعربيه» شهرت داشته، اكنون به نام خاندان آل سعود شناخته ميشود؛ خانداني كه فعاليت خود را از قرن دوازدهم هجري در «نجد» آغاز كرد. در اين باره در جاي ديگري سخن خواهيم گفت. زماني كه ملك عبدالعزيز بر اين كشور سلطه يافت، نام آن را به «المملكهالعربيه السعوديه» تغيير داد. مساحت اين كشور 000/240/2 كيلومتر مربع است. در شمال با اردن و عراق، در جنوب با يمن جنوبي و شمالي و در شرق با امارات، بحرين قطر و عمان همسايه است. نشان عمومي اين كشور يك نخل در بالا، با دو شمشير در پايين است كه يكديگر را قطع كردهاند. هر دوي اينها به نوعي فرهنگ عربي را در كشور عربستان سعودي نشان ميدهد. جغرافياي جزيرهالعرب جزيرهالعرب سرزمين خشكي است كه از سه سوي در حصار آب قرار گرفته است. در غرب آن درياي سرخ قرار دارد كه حد فاصل جزيرهالعرب و قارة آفريقاست؛ جنوب آن به اقيانوس هند محدود ميشود و در شرق آن درياي عمان و خليجفارس قرار گرفته است كه جزيرهالعرب را از ايران جدا ميسازد. تنها در قسمت شمالي با عراق و شامات پيوند زميني دارد. جزيرهالعرب از نظر جغرافيايي به چند بخش تقسيم ميشود: 1. حجاز؛ سواحل شرقي درياي سرخ و طبعاً شامل بخشي از ناحية غربي جريرهالعرب است. در اين باره بيشتر خواهيم نوشت. 2. تهامه؛ آن بخش از جزيرهالعرب است كه در جنوب حجاز قرار دارد. در تعريفي ديگر، خود حجاز دو ناحية غربي و شرقي دارد؛ ناحية شرقي آن، كه منطقهاي كوهستاني است «حجاز» ناميده ميشود و قسمت غربي آن، كه دشتي سرازير به سوي درياي سرخ است، «تهامه» نام دارد. 3. نجد؛ قسمت مياني جزيرهالعرب از شمال به جنوب است، كه در شرق حجاز قرار دارد. 4. عروض؛ به بخش وسيعي از جزيرهالعرب، كه در ناحية شرقي جزيره است، اطلاق ميشود. در اين قسمت، شهرهاي احساء و قطيف واقع است. در حاشية شرقي و جنوبشرقي جزيره، كشورهاي قطر، بحرين و عمان قرار دارند. 5. يمن؛ شامل نواحي جنوبي جزيرهالعرب است و يمن جنوبي و يمن شمالي را دربر ميگيرد كه خود دو كشور مستقلاند. بدين ترتيب، جزيرهالعرب افزون بر آنكه از لحاظ جغرافيايي به مناطق مختلف تقسيم ميشود، از لحاظ سياسي نيز كشورهاي چندي در آن قرار دارد. امروزه گستردهترين و مهمترين بخش جزيرهالعرب، كشور عربستان سعودي است. كشور عربستان سعودي در دوران ما، بخش بزرگي جزيرهالعرب را كشور عربستان سعودي تشكيل ميدهد؛ ديگر كشورهاي موجود در شبه جزيره، عبارتنداز يمن، كويت، بحرين، اماراتمتحدة عربي، قطر و عمان. كشور سعودي كه در گذشته به نام «الجزيرهالعربيه» شهرت داشته، اكنون به نام خاندان آل سعود شناخته ميشود؛ خانداني كه فعاليت خود را از قرن دوازدهم هجري در «نجد» آغاز كرد. در اين باره در جاي ديگري سخن خواهيم گفت. زماني كه ملك عبدالعزيز بر اين كشور سلطه يافت، نام آن را به «المملكهالعربيه السعوديه» تغيير داد. مساحت اين كشور 000/240/2 كيلومتر مربع است. در شمال با اردن و عراق، در جنوب با يمن جنوبي و شمالي و در شرق با امارات، بحرين قطر و عمان همسايه است. نشان عمومي اين كشور يك نخل در بالا، با دو شمشير در پايين است كه يكديگر را قطع كردهاند. هر دوي اينها به نوعي فرهنگ عربي را در كشور عربستان سعودي نشان ميدهد. جغرافياي جزيرهالعرب جزيرهالعرب سرزمين خشكي است كه از سه سوي در حصار آب قرار گرفته است. در غرب آن درياي سرخ قرار دارد كه حد فاصل جزيرهالعرب و قارة آفريقاست؛ جنوب آن به اقيانوس هند محدود ميشود و در شرق آن درياي عمان و خليجفارس قرار گرفته است كه جزيرهالعرب را از ايران جدا ميسازد. تنها در قسمت شمالي با عراق و شامات پيوند زميني دارد. جزيرهالعرب از نظر جغرافيايي به چند بخش تقسيم ميشود: 1. حجاز؛ سواحل شرقي درياي سرخ و طبعاً شامل بخشي از ناحية غربي جريرهالعرب است. در اين باره بيشتر خواهيم نوشت. 2. تهامه؛ آن بخش از جزيرهالعرب است كه در جنوب حجاز قرار دارد. در تعريفي ديگر، خود حجاز دو ناحية غربي و شرقي دارد؛ ناحية شرقي آن، كه منطقهاي كوهستاني است «حجاز» ناميده ميشود و قسمت غربي آن، كه دشتي سرازير به سوي درياي سرخ است، «تهامه» نام دارد. 3. نجد؛ قسمت مياني جزيرهالعرب از شمال به جنوب است، كه در شرق حجاز قرار دارد. 4. عروض؛ به بخش وسيعي از جزيرهالعرب، كه در ناحية شرقي جزيره است، اطلاق ميشود. در اين قسمت، شهرهاي احساء و قطيف واقع است. در حاشية شرقي و جنوبشرقي جزيره، كشورهاي قطر، بحرين و عمان قرار دارند. 5. يمن؛ شامل نواحي جنوبي جزيرهالعرب است و يمن جنوبي و يمن شمالي را دربر ميگيرد كه خود دو كشور مستقلاند. بدين ترتيب، جزيرهالعرب افزون بر آنكه از لحاظ جغرافيايي به مناطق مختلف تقسيم ميشود، از لحاظ سياسي نيز كشورهاي چندي در آن قرار دارد. امروزه گستردهترين و مهمترين بخش جزيرهالعرب، كشور عربستان سعودي است. كشور عربستان سعودي در دوران ما، بخش بزرگي جزيرهالعرب را كشور عربستان سعودي تشكيل ميدهد؛ ديگر كشورهاي موجود در شبه جزيره، عبارتنداز يمن، كويت، بحرين، اماراتمتحدة عربي، قطر و عمان. كشور سعودي كه در گذشته به نام «الجزيرهالعربيه» شهرت داشته، اكنون به نام خاندان آل سعود شناخته ميشود؛ خانداني كه فعاليت خود را از قرن دوازدهم هجري در «نجد» آغاز كرد. در اين باره در جاي ديگري سخن خواهيم گفت. زماني كه ملك عبدالعزيز بر اين كشور سلطه يافت، نام آن را به «المملكهالعربيه السعوديه» تغيير داد. مساحت اين كشور 000/240/2 كيلومتر مربع است. در شمال با اردن و عراق، در جنوب با يمن جنوبي و شمالي و در شرق با امارات، بحرين قطر و عمان همسايه است. نشان عمومي اين كشور يك نخل در بالا، با دو شمشير در پايين است كه يكديگر را قطع كردهاند. هر دوي اينها به نوعي فرهنگ عربي را در كشور عربستان سعودي نشان ميدهد. جغرافياي جزيرهالعرب جزيرهالعرب سرزمين خشكي است كه از سه سوي در حصار آب قرار گرفته است. در غرب آن درياي سرخ قرار دارد كه حد فاصل جزيرهالعرب و قارة آفريقاست؛ جنوب آن به اقيانوس هند محدود ميشود و در شرق آن درياي عمان و خليجفارس قرار گرفته است كه جزيرهالعرب را از ايران جدا ميسازد. تنها در قسمت شمالي با عراق و شامات پيوند زميني دارد. جزيرهالعرب از نظر جغرافيايي به چند بخش تقسيم ميشود: 1. حجاز؛ سواحل شرقي درياي سرخ و طبعاً شامل بخشي از ناحية غربي جريرهالعرب است. در اين باره بيشتر خواهيم نوشت. 2. تهامه؛ آن بخش از جزيرهالعرب است كه در جنوب حجاز قرار دارد. در تعريفي ديگر، خود حجاز دو ناحية غربي و شرقي دارد؛ ناحية شرقي آن، كه منطقهاي كوهستاني است «حجاز» ناميده ميشود و قسمت غربي آن، كه دشتي سرازير به سوي درياي سرخ است، «تهامه» نام دارد. 3. نجد؛ قسمت مياني جزيرهالعرب از شمال به جنوب است، كه در شرق حجاز قرار دارد. 4. عروض؛ به بخش وسيعي از جزيرهالعرب، كه در ناحية شرقي جزيره است، اطلاق ميشود. در اين قسمت، شهرهاي احساء و قطيف واقع است. در حاشية شرقي و جنوبشرقي جزيره، كشورهاي قطر، بحرين و عمان قرار دارند. 5. يمن؛ شامل نواحي جنوبي جزيرهالعرب است و يمن جنوبي و يمن شمالي را دربر ميگيرد كه خود دو كشور مستقلاند. بدين ترتيب، جزيرهالعرب افزون بر آنكه از لحاظ جغرافيايي به مناطق مختلف تقسيم ميشود، از لحاظ سياسي نيز كشورهاي چندي در آن قرار دارد. امروزه گستردهترين و مهمترين بخش جزيرهالعرب، كشور عربستان سعودي است. كشور عربستان سعودي در دوران ما، بخش بزرگي جزيرهالعرب را كشور عربستان سعودي تشكيل ميدهد؛ ديگر كشورهاي موجود در شبه جزيره، عبارتنداز يمن، كويت، بحرين، اماراتمتحدة عربي، قطر و عمان. كشور سعودي كه در گذشته به نام «الجزيرهالعربيه» شهرت داشته، اكنون به نام خاندان آل سعود شناخته ميشود؛ خانداني كه فعاليت خود را از قرن دوازدهم هجري در «نجد» آغاز كرد. در اين باره در جاي ديگري سخن خواهيم گفت. زماني كه ملك عبدالعزيز بر اين كشور سلطه يافت، نام آن را به «المملكهالعربيه السعوديه» تغيير داد. مساحت اين كشور 000/240/2 كيلومتر مربع است. در شمال با اردن و عراق، در جنوب با يمن جنوبي و شمالي و در شرق با امارات، بحرين قطر و عمان همسايه است. نشان عمومي اين كشور يك نخل در بالا، با دو شمشير در پايين است كه يكديگر را قطع كردهاند. هر دوي اينها به نوعي فرهنگ عربي را در كشور عربستان سعودي نشان ميدهد.