لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
Page 1 of 29 چكيده مقدمه تقاضاي ماندههاي حقيقي پول (نظريه برگزيده) نتيجه پينوشتها تقاضاي پول در اقتصاد اسلامي چكيده اقتصاددانان مسلمان دربارة تقاضاي پول در اقتصاد اسلامي با يكديگر اختلاف نظر دارند. منشأ اين اختلاف، كاركرد پول به صورت ذخيرة ارزش به مفهوم كينزي آن است. در اين مقاله، ابتدا نظريات اقتصاددانان مسلمان دربارة كاركرد ذخيرة ارزش پول بررسي و نقد شده و با توجه به جواز كنز پول به مفهوم اقتصادي آن و جواز بورسبازي در چارچوب احكام شريعت به اين نتيجه رسيديم كه نگهداري پول به انگيزة بورسبازي در چارچوب شريعت جايز است؛ پس ميتوان گفت: در اقتصاد اسلامي، تقاضاي پول به انگيزة بورسبازي وجود دارد. پس از آن بر نظريههاي تقاضاي پول در اقتصاد اسلامي كه به وسيلة اقتصاددانان مسلمان ارائه شده، مروري اجمالي كرده و سرانجام، مورد نظر خود را ابتدا از ديدگاه خُرد و سپس از ديدگاه كلان ارائه كردهايم. مقدمه Page 3 of 29 پول در علم اقتصاد كلان اغلب با كاركردهاي آن در جامعه به صورت اثباتي تعريف ميشود؛ زيرا اين علم به تحليل رفتار گروههاي اقتصادي و عكسالعمل آنها در برابر تغيير متغيرهاي اقتصادي ميپردازد و از اين ديدگاه، ماهيت پول اهميتي ندارد؛ بلكه كاركرد آن در جامعه مهم است. اقتصاد دانان اغلب پول را چنين تعريف ميكنند: پول هر آن چيزي است كه سه وظيفة واسطه در مبادلات، واحد محاسبه و ذخيره ارزش را انجام دهد.2 تا پيش از مارشال، نظريههاي پولي كاركرد وسيلة در مبادله بودن پول را در قالب نظرية مقداري پول تحليل ميكردند؛ زيرا تلقي اقتصاددانان اين بود كه كاركرد اصلي پول واسطة مبادله بودن است و دو كاركرد ديگر براي آن است كه پول بتواند نقش اصلي خود را بازي كند.3 به عبارت ديگر، كاركرد پول به صورت ذخيرة ارزش، از كاركرد آن به صورت واسطة در مبادله بودن مستقل نيست. براي نخستين بار نظرية تقاضاي موجودي نقد مكتب كمبريج كه به وسيلة مارشال و پيگو به تكامل ميرسد، بر نقش پول به صورت وسيلة ذخيرة ارزش تأكيد ميكند. پول كه وسيلة مبادله است، جدا كردن عمل خريد را از فروش ميسر ميسازد و ميتواند به صورت وسيلة ذخيرة موقت ارزش، در فاصلة ميان فروش يك كالا و خريد كالاي ديگر عمل كند. مكتب كمبريج تقاضاي فرد براي نگهداري پول در اين فاصله را تحليل و عوامل مؤثر بر آن را بررسي ميكند. اين همان تقاضاي نگهداري پول به انگيزة معاملاتي در نظرية پولي كينز است. از نگاه مكتب كمبريج نيز نقش ذخيرة ارزش بودن پول، نقش تبعي است و نقش اصلي پول واسطه در مبادله بودن است. كينز همچون مكتب كمبريج توجه خود را به صورت ذخيرة ارزش معطوف كرد و نظرية خود را بر تقاضاي نگهداري پول با سه انگيزة معاملاتي، احتياطي و سفته بازي پايه گذاشت. در تقاضاي پول با انگيزة سفتهبازي، كينز اين انديشه را مطرح كرد كه در برخي حالات مردم ترجيح ميدهند ثروت خود را به شكل پول نگهداري كنند و آن وقتي است كه انتظار داشته باشند قيمتها و نرخ بهره در آينده كاهش يابد. در اين صورت، پول، كار كرد ذخيرة ارزش را به صورتي مستقل از كاركرد واسطة معامله بودن خواهد داشت و پول، دارايي بيبازده شمرده ميشود. Page 3 of 29 اقتصاددانان مسلمان اغلب با نگرش كينزي تقاضاي پول در اقتصاد اسلامي را مطالعه كردهاند؛ يعني تقاضاي پول را از جهت انگيزههاي آن تقسيم كرده و به تحليل هر قسم پرداختهاند؛ از اين رو، خود به خود اين پرسش مطرح شده كه آيا در اقتصاد اسلامي با فرض حرمت بهره، تقاضاي پول به انگيزة سفته بازي وجود دارد. به عبارت ديگر، آيا پول ميتواند در اقتصاد اسلامي به مفهومي كه كينز ميگويد ذخيرة ارزش باشد؟ پاسخ به اين پرسش نه فقط در تحليل تقاضاي پول در اقتصاد اسلامي، بلكه در تحليل كل اقتصاد اثر مهمي دارد. پاسخ مثبت به اين پرسش به مفهوم آن است كه بخش پولي اقتصاد اسلامي به صورتي مستقل از بخش واقعي اقتصاد بر متغيرهاي اقتصادي مؤثر است و بايد جداگانه مطالعه شود. در اين صورت ميتوان از الگويIS-LM با جايگزين كردن متغير ديگري به جاي نرخ بهره استفاده كرد، اما پاسخ منفي به مفهوم آن است كه بخش پولي، از بخش واقعي مستقل نيست و مطالعة بخش واقعي ما را از مطالعة بخش پولي بينياز ميكند. در اين صورت بايد همچون كلاسيكها نظريههاي پولي در قالب نظرية مقداري پول بيان شود. اقتصاددانان مسلمان در پاسخ به پرسش پيشين اختلاف و در نتيجه، توابع گوناگوني را براي تقاضاي پول در اقتصاد اسلامي معرفي كردهاند. در اين مقاله ما نيز از پاسخ همين پرسش آغاز كرده و پس از نقل اظهار نظرهاي گوناگون در اين باره اثبات ميكنيم كه در اقتصاد اسلامي نيز پول، ذخيرة ارزش (به مفهوم كنيزي آن) است. پس از آن، بر توابع تقاضاي پول كه به وسيلة اقتصاددانان مسلمان معرفي شده مروري خواهيم كرد و در پايان تابع مورد نظر خود را مي شناسانيم. Page 4 of 29 - پول و كاركرد ذخيرة ارزش اقتصاددانان مسلمان در تجويز كاركرد ذخيرة ارزش با يكديگر اختلاف كردهاند. محمود ابوالسعود به كلي چنين كاركردي را براي پول نفي، و ادلة متعددي را براي مدعاي خود ذكر ميكند. برخي از ادلة او چنين است: 1. پول، كالاي عادي نيست تا به سبب ذاتش تقاضا شود و ارزش ذاتي ندارد؛ 2. زير بناي زندگي اقتصادي توليد، و اين توليد است كه متضمن هر ارزشي است؛ اما پول نميتواند جايگاه ارزش باشد؛ زيرا ارزش ذاتي پول در كنار وظيفة آن به صورت وسيلة مبادلة طيبات ناچيز است. 3. وقتي به پول ويژگي بقا داده شود، اين ويژگي، بهرهاي را كه در شريعت حرام شده است را تجويز ميكند.4 همان گونه كه پيشتر گفتيم، اگر پول نتواند ذخيرة ارزش كند نميتواند نقش واسطة معامله را در جامعه به عهده گيرد؛ زيرا كسي كه چيزي را ميفروشد، در همان زمان چيز ديگري را نميخرد و به طور معمول بين فروش يك كالا و خريد كالاي ديگر فاصله ميافتد. اگر پول نتواند در اين فاصله، ارزش را در خود ذخيره كند، هيچ كس حاضر نخواهد بود كالاي خود را بدهد و چنين پولي را بگيرد؛ از اين رو محمد منذر قحف در اعتراض به قول ابوالسعود ميگويد: پول معامله گران را قادر ميسازد تا وقت مناسب را براي معاملة خود بر گزينند؛ بنابراين فردي كه در حال حاضر خرما دارد و در آينده نيازمند سيب است، وجود پول به او امكان ميدهد كه خرماي خود را به كسي كه امروز به خرماي او نياز دارد، بفروشد و پول آن را به خانه آورد و پس از دو روز به بازار رود و سيب مورد نياز خود را بخرد؛ از اين رو، پول بايد در طول زمان امتداد داشته باشد و اين امتداد زماني پولي در حقيقت جزئي از وظيفة پول در تسهيل معاملات است؛ بنابراين، پول، ذخيرة ارزش است و آن را از زماني به زمان ديگر انتقال ميدهد.5
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 سخن نخست سخن گفتن و يا نوشتن از انقلاب ايران كار چندان سادهاي نيست زيرا نه تنها، همانطور كه ديگران هم گفتهاند، هرگونه بررسي و تحليلياز يك واقعه تاريخي عظيم لاجرم از پشت عينك باورها و تفكراتتحليل كننده انجام خواهد شد و چه بسا رنگ و صبغهاي از چنينبرداشتهايي را بخود بگيرد و ناگزير از جاده واقعبينيِ صرف و تحليلمنصفانه و بيطرفانه خارج شود، بلكه همچنين بجرأت ميتوان گفت كهجوامع جهان سوم نوعاً از يك عارضه همگاني رنج ميبرند و آن ابتلابه يك فضاي فرهنگي ـ اجتماعي قبول و يا ردّ كامل آراء موافق يامخالف هريك از رويدادهاي اجتماعي ـ تاريخي بوجود آمده در فضاياجتماعي آنهاست، عادتِ مذمومي كه نه تنها بر قضاوتهاي تاريخي،اجتماعي، سياسي، فرهنگي، بلكه بر روابط فردي و قضاوتهاي شخصيآحاد مردم آن جوامع نيز حكمفرماست و همگان بسهولت قضاوتهايمثبت و منفيِ ارزشي ميكنند و بر امري يا صد درصد مهر تأييد وتصديق ميزنند و يا اينكه كاملاً آن را رّد و تكذيب ميكنند، پديدهايكه در كشورهاي اسلامي همجوار خود در مورد قضاوت درباره حركتاخوان المسلمين در مصر، و يا ناسيوناليسم عربي ناصر، يا بقدرترسيدن حزب بعث در عراق و سوريه، و بالاخره راجع به انقلاباسلامي ايران بوضوح مشاهده ميكنيم. و اما در مورد انقلاب عظيم اسلامي ايران و بررسي ريشههاياقتصادي، سياسي و ... آن مطالب زيادي در ايران و كشورهاي غربينوشته شده و حق هم همين بوده است، چرا كه بنابر سخن آنتونيپارسونز، سفيركبير انگليس در ايران در زمان انقلاب، انقلاب ايران ازلحاظ عمق و دامنة شمول بسهولت با انقلاب كبير فرانسه و يا انقلابكبير روسيه، قابل مقايسه است و انقلابي است كه، بنابر گفته استادشهيد مرتضي مطهري، بخلاف بسياري از انقلابات تاريخي ديگر كه ازلحاظ تنها يك بُعد اقتصادي، يا مذهبي، يا سياسي و غيره اهميت دارند،داراي ابعاد برجسته گوناگون ميباشد. و اما در يك تحليل كلي از كتب و مقالاتي كه راجع به انقلاباسلامي ايران نوشته شده ميتوان تقسيمبندي زير را بدست داد: الف: كتب و مقالاتي كه توسط صاحبنظران و علماء و سياستمدارانايراني ( در داخل و يا خارج كشور) نوشته شدهاند. ب: كتب و مقالاتي كه توسط پژوهشگران و انديشمندان خارجي(عمدتاً غربي و بخصوص آمريكايي) به رشته تحرير درآمدهاند. از آنجائيكه مجموعه آثار دسته اول عمدتاً از خصيصة تأييد و ياتكذيب كامل كه پيش از اين گفتيم برخوردارند، لذا در ادامه ايننوشتار عمده تاكيد و ارجاعات خويش را بر روي آثار و نوشتههايعلماي مغرب زمين و تحليل ايشان از علل و عوامل و زمينههاي وقوعانقلاب اسلامي در ايران قرار ميدهيم تا خداي ناكرده به صفت"خودگويي و خودخندي" و قضاوت جانبدارانه متهم نشويم. 2 سخن نخست سخن گفتن و يا نوشتن از انقلاب ايران كار چندان سادهاي نيست زيرا نه تنها، همانطور كه ديگران هم گفتهاند، هرگونه بررسي و تحليلياز يك واقعه تاريخي عظيم لاجرم از پشت عينك باورها و تفكراتتحليل كننده انجام خواهد شد و چه بسا رنگ و صبغهاي از چنينبرداشتهايي را بخود بگيرد و ناگزير از جاده واقعبينيِ صرف و تحليلمنصفانه و بيطرفانه خارج شود، بلكه همچنين بجرأت ميتوان گفت كهجوامع جهان سوم نوعاً از يك عارضه همگاني رنج ميبرند و آن ابتلابه يك فضاي فرهنگي ـ اجتماعي قبول و يا ردّ كامل آراء موافق يامخالف هريك از رويدادهاي اجتماعي ـ تاريخي بوجود آمده در فضاياجتماعي آنهاست، عادتِ مذمومي كه نه تنها بر قضاوتهاي تاريخي،اجتماعي، سياسي، فرهنگي، بلكه بر روابط فردي و قضاوتهاي شخصيآحاد مردم آن جوامع نيز حكمفرماست و همگان بسهولت قضاوتهايمثبت و منفيِ ارزشي ميكنند و بر امري يا صد درصد مهر تأييد وتصديق ميزنند و يا اينكه كاملاً آن را رّد و تكذيب ميكنند، پديدهايكه در كشورهاي اسلامي همجوار خود در مورد قضاوت درباره حركتاخوان المسلمين در مصر، و يا ناسيوناليسم عربي ناصر، يا بقدرترسيدن حزب بعث در عراق و سوريه، و بالاخره راجع به انقلاباسلامي ايران بوضوح مشاهده ميكنيم. و اما در مورد انقلاب عظيم اسلامي ايران و بررسي ريشههاياقتصادي، سياسي و ... آن مطالب زيادي در ايران و كشورهاي غربينوشته شده و حق هم همين بوده است، چرا كه بنابر سخن آنتونيپارسونز، سفيركبير انگليس در ايران در زمان انقلاب، انقلاب ايران ازلحاظ عمق و دامنة شمول بسهولت با انقلاب كبير فرانسه و يا انقلابكبير روسيه، قابل مقايسه است و انقلابي است كه، بنابر گفته استادشهيد مرتضي مطهري، بخلاف بسياري از انقلابات تاريخي ديگر كه ازلحاظ تنها يك بُعد اقتصادي، يا مذهبي، يا سياسي و غيره اهميت دارند،داراي ابعاد برجسته گوناگون ميباشد. و اما در يك تحليل كلي از كتب و مقالاتي كه راجع به انقلاباسلامي ايران نوشته شده ميتوان تقسيمبندي زير را بدست داد: الف: كتب و مقالاتي كه توسط صاحبنظران و علماء و سياستمدارانايراني ( در داخل و يا خارج كشور) نوشته شدهاند. ب: كتب و مقالاتي كه توسط پژوهشگران و انديشمندان خارجي(عمدتاً غربي و بخصوص آمريكايي) به رشته تحرير درآمدهاند. از آنجائيكه مجموعه آثار دسته اول عمدتاً از خصيصة تأييد و ياتكذيب كامل كه پيش از اين گفتيم برخوردارند، لذا در ادامه ايننوشتار عمده تاكيد و ارجاعات خويش را بر روي آثار و نوشتههايعلماي مغرب زمين و تحليل ايشان از علل و عوامل و زمينههاي وقوعانقلاب اسلامي در ايران قرار ميدهيم تا خداي ناكرده به صفت"خودگويي و خودخندي" و قضاوت جانبدارانه متهم نشويم. 3 و اما در مورد تحليل علل و عوامل و ريشههاي وقوع انقلاباسلامي در ايران مايليم اين عوامل را به سه دسته و يا گروه زير تقسيمكنيم، هر چند كه اين نحوه تقسيمبندي به هيچ وجه جامع و مانع نبوده وصرفاً بمنظور تسهيل در پيشبرد بحث ميباشد. 1. عوامل صنعتي ـ اقتصادي. 2. عوامل اجتماعي ـ فرهنگي. 3. عوامل سياسي ـ مذهبي.
عوامل صنعتي ـ اقتصادي در بُعد علل و عوامل صنعتي ـ اقتصادي انقلاب اسلامي ايران بطوركلي دو نظر عمده در مغرب زمين ابراز شده است: يكي اينكه وقوعانقلاب در ايران به خاطر سرعت بيش از حد و غير قابل تحمل صنعتيكردن جامعه توسط شخص شاه و رژيم پهلوي بوده است، و ديگرياينكه، سواي ساير مسائل و مشكلات فرهنگي، اجتماعي، سياسي، ومذهبي، حتي خود اين صنعتي كردن و يا به اصطلاح امروزي نوسازيصنعت ايران و به تبع آن رشد و شكوفايي اقتصادي كشور در دورانحكومت پهلوي دستخوش مشكلات و چالشهاي جدي بوده است. طبيعي است كه ما با نظر اول، هر چند معدود طرفداراني هم در بينعلماء و متفكرين مغرب زمين دارد، بهيچوجه نميتوانيم موافقت داشتهباشيم. چرا كه وقتي نويسندهاي مثل امين سِيْكَل (Amin Saikal)مينويسد: «در نتيجه، به خوبي روشن شد كه سياستهاي كلي شاه در زمينه توسعهاقتصادي ـ صنعتي و نظامي در حدي است كه بالاتر از قدرت جذبايرانيان، در آن سطح كه شاه پيشبيني كرده بود قرار دارد.» پذيرش سخن وي بدين معناست كه تصور كنيم در آن زمان عموم ويا اكثريت مردم ايران افرادي عقبمانده و غير آشنا به مفاهيم نوينصنعتيسازي و توسعه اقتصادي بودهاند و لذا از درك ماهيت سياستهايمثبت رژيم عاجز مانده و در مقابل آن به مقاومت و مخالفتبرخاستهاند. در حالي كه حقيقتاً چنين نبوده و بلكه بطوريكه ذيلاًخواهيم ديد برنامههاي مزبور بشدت توام با مفاسد و نابهنجاريهاي متعددبودهاند و همين نيز زمينه مخالفت و بالمآل انقلاب مردم را فراهم آوردهاست. و اما اشكالات عمدهاي كه در نگاه اول در برنامههاي توسعهصنعتي ـ اقتصادي شاه بچشم ميخورند عبارتند از: 3 1. سوءاستفادههاي كلان مادي بنظر ميرسد دامنه سوءاستفادههاي مالي درباره اطرافيان شاه، وصاحبان قدرت و نفوذ در دستگاه پهلوي از كل پروژههاي صنعتي،كشاورزي، ساختماني، راهسازي و نظامي زمان رژيم گذشته تا آن حدگسترده و وسيع بوده است كه نه تنها از ديد هيچ يك از پژوهشگرانخارجي كه علل و عوامل انقلاب اسلامي ايران را بررسي كردهاند پنهاننمانده است، بلكه حتي خواص اطرافيان و نزديكان شاه سابق نيز اجباراًبه آن اعتراف كردهاند، چنانچه اشرف پهلوي دركتاب "چهرهها درآيينه"(ص 103) و پرويز راجي در كتاب "خاطرات آخرين سفيرشاه در لندن" (صص 186، 230، 269، و غيره) بدان اشاره كردهاند.علاوه بر اين، خود شاه نيز در كتاب "پاسخ به تاريخ"چنين مطلبي رااذعان ميكند. آنتوني پارسونز سفير كبير انگليس نيز در خاطرات دورانسفارت خود در ايران كه مصادف با سالهاي انقلاب بوده است در ذكرعوامل سقوط رژيم پهلوي از استبداد، فساد مالي، سركوب، و خشونترژيم نام ميبرد و در جاي ديگري (ص 28 كتاب فوقالذكر)ميگويد كه بيشترين موارد فساد مالي مربوط به خانواده پهلوي ودربارشاه بود. 2. اسراف و تبذير از جمله نارسائيهاي اقتصادي كه ناظران و پژوهشگران خارجي درمورد نحوه اجراي پروژههاي صنعتي دوران رژيم گذشته ذكر كردهانديكي هم مسأله اسراف و تبذير در هزينه انجام پروژهها و يا بعضي ازبرنامههاي دربار پهلوي نظير برگزاري جشنهاي دو هزار و پانصد سالهشاهنشاهي و نظاير آنها ميباشد بهگونهاي كه بنابر نقل يكي از اينمنابع مطالعاتي، گاهي هزينه صوري اجراي يك طرح و يا پروژه صنعتيبه چندين برابر هزينه واقعي آن بالغ ميگرديد. بديهي است وقتيهيچگونه بازرسي و رسيدگي حقيقي نسبت به درآمد و مخارج و درنتيجه ثروت هنگفت دربارپهلوي وجود نداشت و سيستم حكومتي وسياسي آن روز ايران به كسي اجازه نميداد تا در اين زمينهها اظهار نظر،چه رسد به تحقيق و تفحّص، نمايد و سررشته مصرف درآمد كشور وبيتالمال عمومي يكسره در دست شاه و دربار و عدهاي از وزراء ووكلاي مطيع آنها بود، بايد هم انتظار داشت كه از محلّ اينگونهدرآمدها، دربار پهلوي و بويژه شخص رضاخان و بعدها پسرشمحمدرضا صاحب ثروتهاي بادآورده كلاني شده باشند كه تعجب همهناظران خارجي اوضاع ايران در زمان پهلويها را برانگيخته است.