لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
19 فهرست مطالب عنوان صفحه مقدمه 3-1 پيشگفتار 5-4 سينما حضوري غايب و تئاتر حضور زنده 11-6 تفاوت تکنيک بازيگري در سينما و تئاتر 25-11 خاتمه 26-25 منابع 27 2 مقدمه : تئاتر هنري بسيار قديمي از زمان قرون وسطي وجود داشته است ولي سينما در حقيقت سالها بعد پديد آمد و در ابتدا ي کار به علت هجوم سيل عظيمي از مردم به سوي اين هنر که برايشان جذاب بود باعث گشت کار تئاتر کسادگردد و مخالفاني براي سينما قدبرافراشتند و آن را ضدخلاق و ترويج دهنده فساد دانستند و در حقيقت نوعي جنگ ميان نهاد قديمي و جديد پديد آمد و بالاخره سينما پيروز شد با وجود سنگ اندازهاي زياد و ماندگار شد . در نظر سطحي فيلمهاي سينمايي داستاني شباهت نزديک به نمايشهاي تئاتر نشان مي دهند ريشه فيلمها تجاري سالهاي اوليه قرن حاضر را نيز بايد در همين يافت اما از چند جنبه اساسي با تئاتر فرق دارد : سينما با لقوه توان بصري دقيق و روشنتر هنرهاي تصويري را در خود دارد و به علاوه قابليت روايي آن نيز از تئاتر بيشتر است . در قلمرو روايي آن نيز از تئاتر بيشتر است . در قلمرو روايي در امر روانشناسي و درامر رفتاري ويليام وايل در گزينش نمايشنامه روبا ه هاي کوچک نوشته ليلياني هلمن هيچ ترديدي به خود راه نداد و همه آن را باهمان تماميت تئاتري خود به فيلم برگردانده . مقوله سينما و تئاتر هر دو از جهاتي در هنر جايگاهي دارند و از جهاتي هم در مقوله لذت بدن انسان و به گونه اي سرگرم کردن وي مي توان به حساب آورد ولي لذتي که از اين دو انسان مي برد بسيار با هم تفاوت دارند لذت تئاتر يک لذت والاتر و اصيل تر و حتي مي توان گفت اختلافي تر از لذت فيلم ديدن در سينما مي باشد ظاهراً و جدانمان بيدار مي شود در حقيقت انگار سينما نوعي کاهش ناگزير ولتاژ و اتصال کوتاه مرموز زيبايي شناختي ما را از تنش خاکي که بخش عمده تئاتر است محروم مي سازد تفاوتهاي شايان ديگري در اين ميان وجود دارد - سينما چيست؟ آندره بازن «ترجمه محمد شهبا»، صفحه 54. «از هر نظر که بخواهيم به تئاتر و سينما نگاه بيندازيم در حقيقت از تمامي جهات به هم نزديک اند و هم دوراند . ولي در اين ميان برهم تاثيراتي متقابل دارند در سينما مي توان با استفاده از فنون مختلف ما نند کم کردن يا افزودن سرعت روي هم قرار دادن تصويربا فيلمبرداري با حرکت دوربين روي 2 - Travelling را نمي توان بر روي صحنه تئاتر نشان داد و به روشي آن را تقليد کند اما ميتوان کاري را که در سينما انجام مي گيرد و تئاتر توانسته آن را تقليد کند و آن فلاش يک است بازگشت به گذشته است و حتي بسياري از کارگردانيان در تئاتر خود از فيلم هاي سينمايي استفاده نمودند مثل آيزنشتاين در يک نمايشنامه خود به نام زرنگترين که دم به تله مي دهد که در سال 1924 به اجرا نهاد از صفحه هايي که به صورت فيلم پخش مي شود استفاده نمود.» تئاتر بر سينما بسيار ژرف مي باشد به طور کلي در بسيا ر از فيلمهاي سينمايي ميتوان تئاتر را لمس نمود مخصوصاً در فيلمهاي خانوادگي و خصوصي و روانشناسي و باز ميتوانيم ببينيم اين فيلمها بر عکس فيلمهاي پرجنب و جوش و بسيار چشمگير بر تعداد محوري شخصيت متمرکز ميشود و در مکاني بسته نقش خود را ايفا ميکنند و روابط و کشمکشها را بسيار دقيق نشان ميدهند مثل اينگماربرگمن فيلمساز يست که در آثار خود از صحنه تئاتري بهره برده است مانند صحنههاي از زندگي زناشويي لبخندهاي يک شب تابستان يا فريادها و نخها مي توان تئاتر را کاملا حس نمود . در نهايت به جاي آنکه اين دو وسيله بيان را رقيب يکديگر بدانيم بهتر است که آنها راچون دوشکل نمايشي در نظر بگيريم که هر يک هنر خاص خود و توانايي غني کردن يکديگر را دارند . 4 پيش گفتار: غالبا از خود پرسيده ام که از صفحه تئاتر يا پرده سينما کدام يک را بيشتر دوست دارم معمولا پاسخ هر دوبوده است . البته نفس کارچه روي صفحه و چه در پرده سينما يکسان است منتهي تنها ازنظر تکنيک با هم متفاوتند . و زماني که در روز جلسه اول تاريخ سينما قضيه تحقيق سينما و .... مطرح گشت در ذهن خود فورا به سراغ سئوال قديم خود که سينما و تئاتر چه تفاوت و شباهتي دارند و اين موضوع را براي تحقيق انتخاب نمودم و منابع زيادي در اين رابطه يافتم و براي سوال خود جوابي پيدا کردم و زماني که خواستم به نگارش اين تحقيق بپردازم ديدم گستردگي اين تحقيق بسيار زياد است، رفتم و اين جوابي قانع کننده بسيار زياد است پس تصميم گرفتيم که ابتدا تئاتر اين دو را نسبت به هم نوشته و بعد در مورد يک تفاوت شايان ذکر اين دو که همان بازديگر نيست رو مورد توجه قرار دهم و دراين تحقيق و به ايجاد رسيدم که تئاتر و سينما بسيار از هم تأثير گرفتند در اين منابع گاهي ذکر صحنهاي از يک فيلم شده بو و من فورا به سراغ آن صحنه از فيلم رفته و شباهت آن تئاتر را مي بافتم و تفاوتهاي زيادي نيز دارند در حقيقت دليل اصلي اين که من در تحقيق خود بازيگري در سينما و تئاتر را باهم مقايسه کردم دليل خواندن اين جمله در کتاب سينما چيست آندره بازن بود: 1- در تئاتر وجود انسان بسيار اهميت دارد ولي درام در سينما مي توان بدون بازيگري باشد مثلا دري که به شدت بسته مي شود رقص برگي در باد و امواجي که خود رابه ساحل مي کوبند ومي توانند تئاتري دراماتيک را تشديد کنند در برخي از شاهکارهاي سينما يي انسان تنها به صورت سياهي لشکر است و به عبارت ديگر طبيعت نقش اول را ايفا ميکند و انسان نقش دوم را مثل فيلم نانوک و مرد آرام موضوع مبارزه انسان با طبيعت است باز نميتوان آن را با کنش تئاتري مقايسه کرد زيرا که سرچشمه و محرک اصلي کنش طبيعت است نه انسان». و اين جمله مرا واداشت تا به اين برسم که تفاوت بازيگري در سينما و تئاتر در چه ميباشد. و علت ديگر اين بود که من هرگز درک نکردم چرا بازيگر خوب تئاتر در سينما خوب کار نمي
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : ppt نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 15 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بسم الله الرحمن الرحیم تاريخچة سينما در ايران از پيدايش تا پايان دورة پهلوي اول طي ديداري كه مظفرالدين شاه از فرانسه در جريان سفر به فرنگ در سال 1279 ش. داشت، با ديدن دستگاه نمايش فيلم شيفته و مجذوب آن گرديد. يك دستگاه آن را خريد تا به ايران بياورد. ميرزا ابراهيم خان عكاس باشي كه در شمار همراهان مظفرالدين شاه بود، از اين سفر فيلم برداري كرد و از اين رو به عنوان نخستين فيلم بردار ايراني به شمار آمد. در سال 1286 ابراهيم صحاف باشي در خيابان «چراغ گاز» تهران (اميركبير فعلي) اولين سالن سينما را تأسيس كرد. اما فعاليتهاي او بعد از حدود يك ماه متوقف شد. صحاف باشي را به دليل مشكلات مالي، دستگير و به هندوستان تبعيد كردند. پس از آن، كار سينماداري و فيلم سازي در ايران را افراد غير ايراني دنبال كردند افرادي چون روسي خان، ايوانف، اسماعيلوف، لوين و ياكوبسن. روسي خان در سال 1286 سالن نمايشي در خيابان علاءالدوله (فردوسي) تاسيس كرد. همزمان با او، شخصي به نام آقايوف در خيابان چراغ گاز، در قهوه خانة زرگرآباد اقدام به نمايش فيلم كرد. هر چند فعاليت آنها پاي مردم را به سينما باز كرد ، اما نخستين كسي كه بهره برداري همگاني از سينما را رواج داد شخصي به نام آراداشس باتماگرايان، معروف به اردشير خان ارمني بود كه در سال 1291سالن نمايشي در خيابان علاءالدوله باز كرد و در پي آن سالن هاي ديگري نيز در تهران تاسيس شد. پس از كودتاي 1299، به دستور رضاشاه سينماها تعطيل شدند ولي بعد از مدت كوتاهي به دستور سيد ضياء اجازة بازگشايي يافتند. در سال 1304 خان بابا معتضدي به عنوان اولين فيلم بردار حرفه اي ايران كار خود را آغاز كرد و تا سال 1310 به فعاليت پرداخت. وي از مجلس مؤسسان و مراسم تاج گذاري رضاشاه فيلم گرفت كه اين فيلمها نخستين فيلم هاي خبري ايران محسوب مي شوند. در سال 1305 علي وكيلي، گراند سينما را نمايش ميداد تأسيس كرد. اين سينما به صورت منظم و در روزهاي مشخصي از هفته فيلم. رونق سينماداري باعث شد كه وكيلي به فكر تأسيس سينماي ديگري بيفتد و به همين دليل سينما سپه را در خيابان سپه بنا نهاد. در سال 1309 اوانس اوگانياس، روسي تبار تحصيل كردة رشتة سينما در مسكو كه به ايران مهاجرت كرده بود، «مدرسة آرتيستي سينما» را در ايران تاسيس كرد. همچنين اولين فيلم صامت ايراني در تهران به نام «آبي و رابي» را ساخت و به نمايش درآورد. از ديگر فعاليتهاي سينمايي در سال 1309، افتتاح سينما پلاس در محل سابق سينما تهران بود با افتتاح اين سينما مردم تهران براي نخستين بار سينماي مجلل و بزرگي را ديدند. اين سينما كه توسط مرتضي قلي خان بختياري با مخارج هنگفت ساخته شده بود، فيلم هاي ناطق پخش مي كرد كه باعث جذب بيشتر مردم به سينما شد. ابراهيم مرادي از ديگر كارگردانان پيشگام سينماي ايران در بندرانزلي «استديو جهان نما» را تأسيس كرد. وي به آثار رمانتيك اروپايي و امريكايي علاقه داشت و در سال 1310 فيلمي با نام «انتقام برادر» يا «روح و جسم» ساخت. عبدالحسين سپنتا سومين فيلمساز ايراني، بيشتر علاقمند مضامين حماسي بود. وي در سال 1311 اولين فيلم ناطق ايراني را با نام «دختر لر» در بمبئي ساخت. استقبال از اين فيلم موجب فراهم آمدن مقدمات ساخت چند فيلم ديگر شد. علاوه بر فعاليت افراد مذكور در رواج صنعت سينما در ايران، بايد به نقش كنسول گري ها، كمپاني ها و كنسرسيوم هاي خارجي در ورود و نمايش فيلم براي نيروهاي شاغل خود و مردمان بعضي شهرستانهاي كشور در دوران مورد نظر اشاره كرد. با پايان گرفتن دهة اول قرن 14شمسي، سينما در ايران به عنوان يك هنر پذيرفته شد. يعني علاوه بر سينما، فيلم و تماشاگر، منتقد و مقامهاي مسئول ناظر بر فيلم نيز جاي خود را پيدا كرده بودند. با بالا رفتن تعداد سالن هاي سينما، هيأت دولت در سال 1309 قانون «نمايش و سينماها» را تصويب كرد. اين قانون سينماداران را موظف به دريافت اجازة كتبي براي افتتاح سينما و نمايش فيلم كرد. براي دريافت مجوز نمايش فيلم، بايد مسئولان فيلم را پيش از نمايش مي ديدند. در اين زمان امور سينماداري در اختيار وزارت معارف بود و نمايندگان اداره كل شهرباني و وزارت معارف فيلم ها را بازبيني و سانسور مي كردند. در سال 1313 سينماي علمي براي محصلين مدرسة دارالفنون تاسيس شد كه يكي اقدامات براي بهر ه گيري از سينما در خدمت آموزش به شمار مي آيد. سينماي ايران از سال 1315 به دليل تغيير فضاي سياسي كشور و اعمال سانسور شديد توسط شهرباني و مواجهه با جنگ جهاني دوم، دچار بحران شد. اين وضعيت تا چند سال پس از سقوط رضا شاه نيز ادامه داشت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : ppt نوع فایل : powerpoint (..ppt) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 15 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..ppt) :
بسم الله الرحمن الرحیم تاريخچة سينما در ايران از پيدايش تا پايان دورة پهلوي اول طي ديداري كه مظفرالدين شاه از فرانسه در جريان سفر به فرنگ در سال 1279 ش. داشت، با ديدن دستگاه نمايش فيلم شيفته و مجذوب آن گرديد. يك دستگاه آن را خريد تا به ايران بياورد. ميرزا ابراهيم خان عكاس باشي كه در شمار همراهان مظفرالدين شاه بود، از اين سفر فيلم برداري كرد و از اين رو به عنوان نخستين فيلم بردار ايراني به شمار آمد. در سال 1286 ابراهيم صحاف باشي در خيابان «چراغ گاز» تهران (اميركبير فعلي) اولين سالن سينما را تأسيس كرد. اما فعاليتهاي او بعد از حدود يك ماه متوقف شد. صحاف باشي را به دليل مشكلات مالي، دستگير و به هندوستان تبعيد كردند. پس از آن، كار سينماداري و فيلم سازي در ايران را افراد غير ايراني دنبال كردند افرادي چون روسي خان، ايوانف، اسماعيلوف، لوين و ياكوبسن. روسي خان در سال 1286 سالن نمايشي در خيابان علاءالدوله (فردوسي) تاسيس كرد. همزمان با او، شخصي به نام آقايوف در خيابان چراغ گاز، در قهوه خانة زرگرآباد اقدام به نمايش فيلم كرد. هر چند فعاليت آنها پاي مردم را به سينما باز كرد ، اما نخستين كسي كه بهره برداري همگاني از سينما را رواج داد شخصي به نام آراداشس باتماگرايان، معروف به اردشير خان ارمني بود كه در سال 1291سالن نمايشي در خيابان علاءالدوله باز كرد و در پي آن سالن هاي ديگري نيز در تهران تاسيس شد. پس از كودتاي 1299، به دستور رضاشاه سينماها تعطيل شدند ولي بعد از مدت كوتاهي به دستور سيد ضياء اجازة بازگشايي يافتند. در سال 1304 خان بابا معتضدي به عنوان اولين فيلم بردار حرفه اي ايران كار خود را آغاز كرد و تا سال 1310 به فعاليت پرداخت. وي از مجلس مؤسسان و مراسم تاج گذاري رضاشاه فيلم گرفت كه اين فيلمها نخستين فيلم هاي خبري ايران محسوب مي شوند. در سال 1305 علي وكيلي، گراند سينما را نمايش ميداد تأسيس كرد. اين سينما به صورت منظم و در روزهاي مشخصي از هفته فيلم. رونق سينماداري باعث شد كه وكيلي به فكر تأسيس سينماي ديگري بيفتد و به همين دليل سينما سپه را در خيابان سپه بنا نهاد. در سال 1309 اوانس اوگانياس، روسي تبار تحصيل كردة رشتة سينما در مسكو كه به ايران مهاجرت كرده بود، «مدرسة آرتيستي سينما» را در ايران تاسيس كرد. همچنين اولين فيلم صامت ايراني در تهران به نام «آبي و رابي» را ساخت و به نمايش درآورد. از ديگر فعاليتهاي سينمايي در سال 1309، افتتاح سينما پلاس در محل سابق سينما تهران بود با افتتاح اين سينما مردم تهران براي نخستين بار سينماي مجلل و بزرگي را ديدند. اين سينما كه توسط مرتضي قلي خان بختياري با مخارج هنگفت ساخته شده بود، فيلم هاي ناطق پخش مي كرد كه باعث جذب بيشتر مردم به سينما شد. ابراهيم مرادي از ديگر كارگردانان پيشگام سينماي ايران در بندرانزلي «استديو جهان نما» را تأسيس كرد. وي به آثار رمانتيك اروپايي و امريكايي علاقه داشت و در سال 1310 فيلمي با نام «انتقام برادر» يا «روح و جسم» ساخت. عبدالحسين سپنتا سومين فيلمساز ايراني، بيشتر علاقمند مضامين حماسي بود. وي در سال 1311 اولين فيلم ناطق ايراني را با نام «دختر لر» در بمبئي ساخت. استقبال از اين فيلم موجب فراهم آمدن مقدمات ساخت چند فيلم ديگر شد. علاوه بر فعاليت افراد مذكور در رواج صنعت سينما در ايران، بايد به نقش كنسول گري ها، كمپاني ها و كنسرسيوم هاي خارجي در ورود و نمايش فيلم براي نيروهاي شاغل خود و مردمان بعضي شهرستانهاي كشور در دوران مورد نظر اشاره كرد. با پايان گرفتن دهة اول قرن 14شمسي، سينما در ايران به عنوان يك هنر پذيرفته شد. يعني علاوه بر سينما، فيلم و تماشاگر، منتقد و مقامهاي مسئول ناظر بر فيلم نيز جاي خود را پيدا كرده بودند. با بالا رفتن تعداد سالن هاي سينما، هيأت دولت در سال 1309 قانون «نمايش و سينماها» را تصويب كرد. اين قانون سينماداران را موظف به دريافت اجازة كتبي براي افتتاح سينما و نمايش فيلم كرد. براي دريافت مجوز نمايش فيلم، بايد مسئولان فيلم را پيش از نمايش مي ديدند. در اين زمان امور سينماداري در اختيار وزارت معارف بود و نمايندگان اداره كل شهرباني و وزارت معارف فيلم ها را بازبيني و سانسور مي كردند. در سال 1313 سينماي علمي براي محصلين مدرسة دارالفنون تاسيس شد كه يكي اقدامات براي بهر ه گيري از سينما در خدمت آموزش به شمار مي آيد. سينماي ايران از سال 1315 به دليل تغيير فضاي سياسي كشور و اعمال سانسور شديد توسط شهرباني و مواجهه با جنگ جهاني دوم، دچار بحران شد. اين وضعيت تا چند سال پس از سقوط رضا شاه نيز ادامه داشت.