دانلود جزوه و پاورپوینت و مقاله طرح درس

تحقیق آیت الله طالقانی 32ص

تحقیق آیت الله طالقانی 32ص

تحقیق-آیت-الله-طالقانی-32صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..DOC) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 31 صفحه

 قسمتی از متن word (..DOC) : 
 

‏2
‏آیت الله طالقانی
‏شرح زندگي
‏سيد محمود طالقاني به سال‏1289 ه. ش. در روستاي گلگرد طالقان از توابع استان تهران، ديده به جهان گشود و نزد پدري همچون آيت‏الله سيد ابوالحسن طالقاني که از علماي برجسته تهران به شمار مي‏رفت ، پرورش يافت. پدري که حضرت امام خميني در باره مقام و منزلت او چنين مي‏گويد:
‏«رحمت‏خداوند بر پدر بزرگوار او که در راس پرهيزکاران بود.»
‏در باره زهد و پرهيزکاري آسيد ابوالحسن طالقاني، آيت‏الله سيدحسين بدلا که با وي حشر و نشر داشته چنين مي‏گويد:
‏«علي‏رغم اين که محل رجوع عام و خاص مردم بود ولي به هيچ وجه من الوجوه از وجوهات شرعيه و سهم مبارک امام عليه السلام استفاده نمي‏کرد و زندگي روزمره خويش را به وسيله تعمير ساعت تامين مي‏کرد».
‏سيد محمود طالقاني در 10 سالگي به مکتب خانه روستاي گلگرد مي‏رود و پس از طي اين دوره روانه مدرسه ملارضا در ميدان امين السلطان تهران مي‏شود و شروع به تعلم دروس حوزوي مي‏نمايد. پس از اندکي وارد مدرسه رضويه قم مي‏شود و در نهايت در مدرسه فيضيه سکني مي‏گزيند. دروس سطح حوزه علميه را نزد آياتي چون نجفي مرعشي، اديب تهراني و حجت‏به پايان مي‏برد. بنا به گفته سيدتقي طالقاني، سيد محمود داراي هوشي فوق‏العاده بود و در مدت اندکي دروس سطح را به پايان رساند. وي مي‏گويد:
‏«با آنکه سيد محمود خيلي جوان بود، سطح را تمام کرد و وارد حلقه درس آيت‏الله حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي مؤسس حوزه علميه قم گرديد.
‏طالقاني در کنار دروس فقه و اصول حوزه (که درس معمول و رايج در حوزه‏هاست و هر طلبه‏اي الزاما آن را بايد بخواند)، فلسفه و حکمت را نزد آياتي همچون تقي اشراقي و ميرزا خليل کمره‏اي طي کرد. سيد محمود در سال 1310 ه.ش. پدر خويش را در سن 72 سالگي از دست مي‏دهد و پس از فوت پدر به وي پيشنهاد مي‏شود که در تهران امام جماعت مسجدي شود و به وعظ و خطابه مردم مشغول گردد. ولي از آنجا که سيد محمود به درس و بحث علاقه داشت، حوزه را به امام جماعتي و مريد و مرادي ترجيح داد و براي تکميل تحصيلات خود عازم نجف اشرف گرديد. در آنجا از محضر آيت‏الله سيد ابوالحسن اصفهاني، شيخ محمدحسين غروي و آقاضياء عراقي بهره‏مند گرديد و از دست مرجع بزرگ جهان تشيع آيت‏الله ابوالحسن اصفهاني موفق به اخذ درجه اجتهاد گرديد. در قم نيز آيت‏الله عبدالکريم حائري يزدي به وي اجازه استنباط و اجتهاد احکام الهي مي‏دهد و از آقايان نجفي مرعشي و شيخ عباس قمي اجازه نقل حديث و روايت دريافت مي‏کند.
‏در آستانه جنگ دوم جهاني (1317 - 1318) وارد تهران مي‏شود و پس از تشکيل خانواده، فعاليت‏هاي علمي و فرهنگي خويش را در آنجا آغاز مي‏کند. خود طالقاني در اين زمينه چنين مي‏گويد:
‏«پس از دوره تحصيلي که بيشتر در حوزه قم بود و مدتي هم در نجف و دريافت اجازه اجتهاد از مراجع قم و نجف به اصرار دوستان و آشنايان به تهران برگشتم (سال 18 -17) چون احساس کردم که جوانان ما از جهت عقايد و ايمان در معرض خطر قرار گرفته‏اند و به پيروي از روش مرحوم پدرم جلساتي براي عده‏اي از جوانان و دانشجويان در باره بحث در اصول و تفسير قرآن تشکيل دادم و در دنباله اين جلسات بعد از شهريور 1320 انجمن‏ها و کانون‏هاي اسلامي تشکيل شد، مانند کانون اسلام، انجمن تبليغات اسلامي، اتحاديه مسلمين، که هر کدام داراي نشريات منظم و فراخور افکار و وضع روز بود. من با همه آنها براي پيشرفت تعاليم اصول اسلامي همکاري مي‏کردم، قسمتي از تفسير قرآن و نهج‏البلاغه را در مجله آئين اسلام مي‏نوشتم. اين انجمن‏ها هر يک به سهم خود با فقر شرايط مادي و مانوس نبودن مردم با چنين اجتماعات و تبليغات، آثار خوبي از خود نشان داد .... مشکل بزرگتري که دين و ملت پس از شهريور 20 با آن مواجه شد، گسترش سريع اصول مارکس و تشکيل حزب توده بود. هميشه هيات حاکمه ايران دچار اين اشتباه [بوده] است که هر عقيده و فکري را که با مصلحت و وضع خود مضر تشخيص داده‏اند، خواسته‏اند با فشار و زور و زندان و کشتن، از بين برده و يا محدود سازند با آنکه فکر و عقيده را هيچ وقت نمي‏توان با اين طريق از بين برد و به فرض آنکه زير پرده رفت، هر وقت فرصتي بدست آيد با وضع ديگري آشکار مي‏شود».
‏3
‏طالقاني پس از اقامت در تهران با آيت‏الله کمره‏اي حشر و نشر پيدا مي‏کند و اين دو، در راه نشر معارف اسلامي و جلوگيري از خطر سستي عقايد جوانان و گرايش آنان به اصول و انديشه‏هاي مارکسيم همکاري لازم را با يکديگر به عمل مي‏آورند و علاوه بر اين نوع فعاليت‏ها، از فعاليت علمي هيچ گاه غافل نمي‏شد. آقاي کمره‏اي از آن دوران که با آقاي طالقاني مانوس بوده است، چنين مي‏گويد:
‏«ما با هم جلساتي داشتيم و در اين جلسات نهج‏البلاغه را با آقاي طالقاني مجاهد، در مورد نقشه پياده کردن دولت اميرالمؤمنين مورد مطالعه قرار داديم. بخصوص خطبه بيعت‏با اميرالمؤمنين را که خطبه‏اي است انقلابي. درصدد برآمديم دو نفري نهج‏البلاغه را تجزيه کنيم و کتب و کلمات را که مشتملات نهج‏البلاغه است، هر خطبه‏اي را به ضميمه قطعات مناسب آن در يکجا جمع‏آوري کنيم. نهج‏البلاغه بيست و دو کتاب شد، مقدماتي بر آن نوشتيم و در معيت آقاي طالقاني در ماه رمضان پس از نماز در مسجد شاه‏آباد و در مسجد مرحوم حاج سيدمصطفي حجازي من ديکته مي‏کردم و صفحه را تصفح مي‏کردم و قطعات متناسب را تعيين مي‏کردم و آقاي طالقاني يادداشت مي‏کردند. الان دفترچه تجزيه نهج‏البلاغه به خط آقاي طالقاني در کتابخانه من موجود است‏».
‏طالقاني فعاليت علمي، فرهنگي و حتي سياسي خود را با اين پيش فرض آغاز کرد که اگر روحانيان و مجتهدان مصلح به جوانان مبارز و حرکت‏بخش طرح و نقشه مهندسي اجتماعي اسلام را ارائه ندهند، به طور طبيعي جوانان سرشار از انرژي و فعاليت‏به سمت امثال مارکس، لنين و استالين جذب خواهند شد و از آنان پاسخ سؤال خود را خواهند خواست. طالقاني نسبت‏به جوانان، ديدي عاشقانه و مشفقانه داشت و اگر با جوانان، از هر مکتب و ايدئولوژي‏اي که بودند، با مهرباني و نرم خويي رفتار مي‏کرد به اين دليل بود که اعتقاد داشت جوان پاک است و زمينه رشد و تعالي و تکامل او بسيار است. بدين سان طالقاني از شهريور 20 به بعد فعاليت‏خويش را بيشتر در جبهه فرهنگي جهت ارائه انديشه و معارف ناب اسلامي قرار داد. به خاطر همين فعاليت‏هاي فرهنگي و اسلامي که از سال‏هاي‏17 - 1318 آغاز کرده بود و عمامه به سر بود، رژيم رضاخان وي را دستگير و به مدت 50 روز زنداني مي‏کند که در نهايت‏با ضمانت آزاد مي‏گردد.
‏پس از پايان جنگ دوم جهاني (1317 - 1322) و به دنبال شورش کمونيست‏ها و تجزيه‏طلبان در آذربايجان به رهبري پيشه‏وري، طالقاني از سوي علما و مجامع ديني و مذهبي به آن منطقه اعزام مي‏شود و پس از بررسي مسائل و توقف ده روز در آنجا، در باره اوضاع و احوال آن منطقه چنين مي‏گويد:
‏ 
‏«تجزيه نشدن آذربايجان از ايران چندين علت داشت. ولي از جنبه داخلي مي‏دانيد که مؤثرترين ضربه به تجزيه‏طلبان، بنا به اعتراف رئيس دولت وقت (قوام السلطنه)، فوت مرحوم آيت‏الله ابوالحسن اصفهاني مرجع شيعيان بود. عزاداري ايشان چنان آذربايجان را تکان داد که تجزيه‏طلبان با هر قدرت تا مدتها نتوانستند از بروز نتايج اين احساسات جلوگيري کنند و مردم مسلمان آن سرزمين عملا به آنان فهماندند که عميق‏تر و پايدارتر از اين قدرتهاي موقت قدرت ايمان است که بالاخره دست متجاوز را کوتاه مي‏کند. لذا پس از برگشت‏به تهران از مشاهدات و مطالعات خود بيش از پيش متوجه شدم که انحرافهاي فکري عده‏اي از مردم و جوانان و عواقت آن خطر بزرگي براي تماميت و استقلال کشور دارد که ممکن است‏به نابودي و تجزيه آن بکشد و تکليف شرعي خود دانستم که اهتمام بيشتري در تشکيل جلسات مرتب و مفصل و منظم که مدتها در راه آن مي‏کوشيدم براي سخنراني، بحث و انتقاد بر محور اصول برهاني خداپرستي و رد و انتقاد بر اصول ماترياليستي و کمونيستي بنمايم. در نتيجه سپاهي از دانشجويان براي بحث و فهم اصول اسلامي و مقايسه آن با اصول مادي تشکيل دادم که در دانشگاه و خارج از دانشگاه آثار آن آشکار و هويدا گرديد و بر محور همين فکر و نظر، انجمن اسلامي دانشجويان که در سال 1322 تشکيل شده بود و پس از آن (انجمن اسلامي) معلمين و اطباء تشکيل گرديد.»
‏3
‏طالقاني تشکيل انجمن‏هاي اسلامي پزشکان، معلمان و دانشجويان دانشگاه‏ها را در دهه 20 که بحراني‏ترين دهه براي رژيم و مخالفان آن بود، با اهداف ذيل تبيين و تحليل مي‏کند:
‏الف) وظيفه کلي و ديني اين بود که جوانان با بحث آزاد، اصول دين را دريابند. زيرا از نظر علماي اسلام اصول دين را بايد با تحقيق و برهان و بحث آزاد دريافت.
‏ب) وظيفه خاص ديگري که پيش آمده بود، مبارزه‏اي منطقي با اصول ماترياليسم بود که اذهان جوانان و تحصيلکرده‏هاي ما را مي‏رفت فرا گيرد.
‏طالقاني با توجه به اين مقدمات و با آن ديد اسلامي و جهاني خود، احساس تکليف سنگين مي‏کند که اصول اعتقادي، اجتماعي و اقتصادي اسلام را براي مسلمانان داخل و خارج کشور احيا کند. اين وظيفه را نخست نسبت‏به کشور خود احساس مي‏کند که سابقه تاريخي و درخشاني در علم و تحقيق، بخصوص علوم اسلامي دارد. از اين رو، طالقاني علاوه بر فعاليت‏سياسي بيشتر به مسائل فرهنگي و آموزشي توجه داشت و بدين خاطر مسجد هدايت را از دهه 20 محل وعظ و خطابه خود قرار داد. او مسجد هدايت را نمونه‏اي از مساجد صدر اسلام در مکه و مدينه کرد که در آن مجاهدين و مبارزين گرد هم مي‏آمدند و به شور و مشورت مي‏پرداختند. يکي از نمازگزاران قديمي مسجد هدايت در اين باره چنين مي‏گويد:
‏«از زماني که مسجد هدايت‏به شکل کنوني آن ساخته شد، رفته رفته دانشگاهيان و جوانان تمايل زيادي به آمدن به آنجا از خود نشان دادند. مطالبي که در آنجا به وسيله آيت‏الله طالقاني بيان مي‏شد براي همگان تازگي داشت و ما هيچ کدام مطالب را آنگونه از زبان هيچکس تا آن روز نشنيده بوديم. جذبه و بحث و گيرايي و ملموس بودن صحبت‏ها، جوانان را بيشتر جذب مي‏کرد. شبهاي جمعه از هفتاد و هشتاد کيلومتري تهران مي‏آمدند براي شنيدن صحبت‏هاي آقا.»
‏طالقاني در مسئله نهضت ملي نفت که دو گروه مليون و مذهبيون فعاليت داشتند که در نهايت اين دو گروه به وادي اختلاف کشانده شدند، سعي در متحد کردن آن‏ها داشت و همواره در تلاش بود که جلو تفرقه نيروهاي مبارز عليه رژيم را بگيرد. در اين باره خود ايشان مي‏گويد:
‏«عوامل استبداد داخلي و جاسوسان اطراف اين قدرتها شروع به تفحص کردند و نقطه ضعفها را يافتند. به فدائيان اسلام گفتند شما بوديد که اين نهضت‏ها را پيش برديد، فدائيان گفتند ما حکومت تامه اسلامي مي‏خواهيم، به آنها مي‏گفتند دکتر مصدق بي دين است، يا به دين توجهي ندارد و خواسته‏هاي شما را نمي‏خواهد انجام دهد، آنها به دکتر مصدق مي‏گفتند فدائيان اسلام جواناني پر شور و تروريست هستند، بايد از آنها بپرهيزيد و من که خود در اين ميان مي‏خواستم بين اين دو تفاهم ايجاد کنم، ديدم نمي‏شود، امروز صحبت مي‏کردم، اما فردا مي‏ديدم که دو باره چهره‏ها عوض شده ; باز خصومت و توطئه.»
‏5
‏طالقاني بعد از کودتاي 28 مرداد روش جديدي در مبارزه بر ضد رژيم در پيش گرفت و به کار جمع‏آوري نيروهاي قديمي اعم از ملي و اسلامي و تشکيل هسته‏هاي جديد مبارزات اسلامي پرداخت و موفق به تشکيل نهضت مقاومت ملي گرديد که تا سال‏1339 فعال بود. در اين دوره عناصر ارزنده‏اي از اين نهضت‏بازداشت‏شدند و از جمله طالقاني به زندان رفت که يک سال به طول انجاميد. طالقاني در اين دوره علاوه بر فعاليت‏سياسي و مذهبي در راستاي نشر فرهنگ اسلامي، در مسير پژوهش‏هاي سياسي‏اش کتاب «تنبيه الامه و تنزيه المله‏» آيت‏الله نائيني را با مقدمه و پاورقي و توضيحات خود به چاپ مي‏رساند. سپس دست‏به تاليف کتاب «اسلام و مالکيت‏» مي‏زند که در طي يک سال بنا به گفته خود طالقاني دو بار تجديد چاپ مي‏شود.
‏طالقاني براي ايجاد جامعه‏اي به دور از جنگ و خونريزي و داراي امنيت و عدالت در گستره جهان اسلام و در نهايت جهان بشريت، به همفکري و مشورت علما و انديشمندان اسلامي مي‏پرداخت. وي در اين راستا در طول دهه 1330 به همراه عده‏اي از علما در کنگره شعوب المسلمين کراچي شرکت کرد و در کنگره بين‏المللي قدس که همه ساله از نيمه دوم دهه 30 در بيت‏المقدس تشکيل مي‏شد، حضور داشت و در سال 1338 به نمايندگي از آيت‏الله بروجردي براي شرکت در کنگره اسلامي دارالتقريب در قاهره به کشور مصر رفت و پيام آقاي بروجردي را به شيخ شلتوت رئيس الازهر رساند.
‏در سال‏1339 به دنبال شروع انتخابات دوره بيستم مجلس شوراي ملي، فعاليت‏هاي طالقاني به اوج خود مي‏رسد و مسجد هدايت‏به ستاد مبارزاتي عليه استبداد و خفقان تبديل مي‏شود. به دنبال اوجگيري اين مبارزات، جلسات مسجد هدايت‏به وسيله عوامل رژيم سرکوب و تعطيل مي‏شود، اما اين جلسات در منزل اشخاص مختلف تشکيل مي‏شود. طالقاني به همراه شهيد مطهري در اين جلسات به تحليل مسائل اجتماعي و افشاي رژيم مي‏پردازند.
‏طالقاني در سال 1340 در تشکيل نهضت آزادي مشارکت نموده و در همان سال به زندان مي‏افتد. وي در باره انگيزه‏ها و اهداف پيوستن خود به اعضاي مؤسس نهضت آزادي چنين مي‏گويد:
‏«ايمان و خلوص نيت و استقلال فکري و اصالت‏خانوادگي که مؤسسين آن داشتند، با اخصي از علما و روحانيون که در اين مورد صاحب‏نظرند و تشخيص تکليف ديني و استعانت و استخاره از قرآن کريم عضويت آن را در هيات مؤسس اوليه پذيرفتم، با توجه به گرفتاريهاي ديگر و انجام وظايف روحانيت قبول اين مسؤوليت‏برايم دشوار بود ... تنها مسؤوليتي که در اين جمعيت‏به عهده گرفته‏ام، همان راهنمائي به اصول و احکام عاليه اسلام است که جزء مرامنامه باشد و پاسخ به پرسشها و روشن کردن افراد و جوانان و جوابگويي مسائل مطروحه در اين حدود»
‏دولت ايران در سال 1341 لايحه انجمن‏هاي ايالتي و ولايتي رامطرح مي‏کند که مورد مخالفت علما و مراجع تقليد ايران قرار مي‏گيرد و هر کدام از آن‏ها با تلگراف‏هاي جداگانه‏اي به شاه خواستار عدم تصويب اين لايحه در مجلس شوراي ملي مي‏شوند. طالقاني نيز در زمره علماي مخالف بوده است. در نهايت رژيم مجبور به عقب‏نشيني مي‏شود و رسما اعلام مي‏کند که از تصويب اين لايحه صرف‏نظر کرده است. اما در بهمن 1341 رژيم ترفند ديگري به کار مي‏گيرد و آن، اصول و لوايح شش گانه‏اي بود که از سوي شاه به مردم عرضه مي‏شود تا آنان در باره لوايح به صورت رفراندوم اظهار نظر کنند. روحانيون، علما و مراجع اين بار نيز مخالفت مي‏کنند و طالقاني نيز که به اتفاق ديگر روحانيون و سران نهضت آزادي با اين مسئله مخالفت نموده بود راهي زندان قزل قلعه مي‏شود. وي در اين باره مي‏گويد:
‏«روز سوم بهمن ماه 1341 مامورين سازمان امنيت‏بدون اجازه و تشريفات قانوني وارد خانه من شدند و مرا، با حال کسالت و بيماري به زندان قزل قلعه بردند. به چه گناهي و به چه جرمي؟! و به استناد به کدام يک از موارد قوانين اساسي و حقوق بشري، هنوز نمي‏دانم ... مقارن با زنداني کردن من عده زيادي از علما از پيرمرد نود ساله تا جوان‏ها از سران جبهه ملي و نهضت آزادي ايران تا کاسب و کارگر و بازاري و دانشجو را در تهران و شهرستان‏ها به زندان کشيدند. به چه بهانه؟! به اين بهانه که روز ششم بهمن قرار است‏شش ماده مصوبه در معرض تصويب و رفراندوم گذارده شود تا آزادانه؟! مردم! راي موافق و مخالف! خود را ابراز دارند. ما هم صاحب راي بوديم و نه خود و هيچ مرجع صلاحيتدار و نه ملت ما را از مهجورين در اظهار نظر نشناخته، چرا بايد زنداني شويم و از دادن راي و اظهارنظر محروم باشيم ... با آنکه علما طبق نص صريح اصل دوم متمم قانون اساسي نسبت‏به هر طرحي از جنبه اسلامي حق نظر و قبول يا رد آن را دارند ... پس از آنکه به زندانم کشيدند به حسب معمول و براي پرونده سازي و صورت قانوني درست کردن، اشخاصي که آماده براي بازجوئي و ساختن پرونده هستند و براي همين کار پرورش يافته‏اند، در تاريخ‏9/11/1341 مشغول بازجوئي شدند، محور سؤالات در باره شش ماده بود.»

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق آیت الله طالقانی 32ص , آیت الله طالقانی 32ص , دانلود تحقیق آیت الله طالقانی 32ص , آیت , الله , طالقانی , 32ص , تحقیق ,

[ بازدید : 11 ]

[ چهارشنبه 26 مرداد 1401 ] 14:45 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق آیت لله بهبهانی 27 ص

تحقیق آیت لله بهبهانی 27 ص

تحقیق-آیت-لله-بهبهانی-27-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 27 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏آیت لله بهبهانی
‏آیت الله سید عبد الله فرزند سید اسماعیل مجتهد بهبهانی در حدود سال 1260 قمری به دنیا آمد. وي تحت توجهات پدر عالم و مجاهدش در نجف اشرف تحصيل علوم ديني را آغاز کرد و در حوزه ی درس آیات عظام شیخ مرتضی انصاری، میرزا محمد حسن شیرازی و سید حسین کوه کمری شرکت جست. سید عبدالله پس از اخذ اجتهاد، در سال 1295 ق. به تهران مراجعت کرد و پس از اخذ اجتهاد، در سال 1295 ق. به تهران مراجعت کرد و پس از فوت پدر، مقام مذهبی او را احراز نمود.
وي قبل از انقلاب مشروطيت نيز جزو روحانيون و علماي بنام پایتخت بود و در حل و عقد امورات مختلف تأثيرگذار بود. وي با آغاز مشروطيت به صف مبارزان پيوست و با ياري و همکاري آيت الله سيد محمد صادق طباطبايي
‏3
‏رهبري اصلی مشروطه خواهان‏ را به عهده گرفت. ایشان از ‏روحانيون طراز اول تهران‏ و ‏رهبر آزاديخواهان دوره مشروطيت‏ به شمار مي آيد که در راه تحقق آرمان انقلابی خویش، صدمات فراوانی دید و مدتی به عتبات تبعید گشت. وی ‏تصميم داشت با توجه به مبانی اسلامی یک قانون اساسی اسلامی در چهار چوب دستورات اسلام پی ريزی نمايد، و بدعتها و قوانين مغاير اسلام را از بين ببرد‏ که در اين راه زحمات فراواني را متحمل شد و عاقبت به شهادت وي منتهي گشت.
‏وی در واقعه ی ‏به توپ بستن مجلس ‏توسط محمد علی شاه قاجار، به اسارت قزّاقان درآمد و بعد از شکنجه های بسیار، به باغشاه برده شد. آیت الله بهبهانی، پس از ‏اعلان مشروطیت‏، فعالانه در برگزاری انتخابات و تشکیل مجلس ملی شرکت جست. اگرچه خود هیچ مقام دولتی را نپذیرفت ولی در همه ی کارها نظارت کامل داشت. در ‏مجلس دوم ‏که نمایندگان به دو گروه تندرو و میانه رو تقسیم شده بودند، به حمایت از میانه روها برخاست. در این حال تندروان کمر به قتل او بستند. و سرانجام اين عالم رباني در 24 تير 1289 شمسي برابر با هشتم رجب 1328 ق. توسط اشخاص نقابداری که به منزلش هجوم بردند، به درجه شهادت نائل گرديد. پس از شهادت سيد در اين روز مجلس شوراي ملي و بازار تعطيل و عزاي عمومي اعلام گرديد. در پي آن نيز در تمامي شهرهاي ايران مجالس ترحيم برگزار شد و پيکر اين شهيد انقلاب به ياري مير سيد علي بهبهاني به
‏3
‏ نجف اشرف‏ انتقال يافت و در مقبره خانوادگي به خاک سپرده شد.
‏قائد مشروطه!
‏تورج ام‏ی‏ن‏ی
‏تقر‏ی‏با‏ در اکثر کتاب ها‏ی‏ تار‏ی‏خ‏ مشروطه ا‏ی‏ن‏ امر به عنوان مبنا پذ‏ی‏رفته‏ شده است که س‏یّ‏د‏ عبدالله بهبهان‏ی‏ و س‏یّ‏د‏ محمّد طباطبا‏یی‏ ، دو تن از مشهورتر‏ی‏ن‏ علما‏ی‏ زمان مشروط‏ی‏ت‏ ، در راهبر‏ی‏ و به پ‏ی‏روز‏ی‏ رساندن آن انقلاب ، مهم تر‏ی‏ن‏ نقش را داشته اند. من در نوشتار ذ‏ی‏ل‏ ، نگاه‏ی‏ ‏کل‏ی‏ به حالات و رفتارها‏ی‏ ‏ی‏ک‏ی‏ از ا‏ی‏ن‏ دو تن در مواجهه با موضوع مشروطه و مبان‏ی‏ نظام پارلمان‏ی‏ م‏ی‏ اندازم تا نشان دهم که صحّت ‏ی‏ا‏ سقم روا‏ی‏ت‏ ها‏ی‏ تار‏ی‏خ‏ ها‏ی‏ مشروط‏ی‏ت‏ در باره آن عالم د
‏5
‏ی‏ن‏ی‏ در چه حدّ است و چه مقدار م‏ی‏ توان به آن روا‏ی‏ات‏ اعتماد نمود.

‏در‏ سلسله مقالات اقل‏ی‏ت‏ ها‏ی‏ مذهب‏ی‏ و نهضت مشروطه ، من به ا‏ی‏ن‏ نکته به صورت گذرا اشاره نمودم که بهبهان‏ی‏ و طباطبا‏یی‏ آلت دست و ابزار‏ی‏ برا‏ی‏ اسلام نما‏یی‏ ها‏ی‏ ازل‏ی‏ان‏ پشت پرده بودند. ا‏ی‏نک‏ جا‏ی‏ آن است که من مقال خود را بسط دهم تا بب‏ی‏ن‏ی‏م‏ آن جا که آن دو تن سخن از نظام قان‏ونمند‏ در ا‏ی‏ران‏ رانده اند ، آ‏ی‏ا‏ آن سخن از خودشان بوده است ‏ی‏ا‏ آن که حرف ها‏یی‏ بوده است که د‏ی‏گران‏ در دهان آنها نهاده و از اتفاق نت‏ی‏جه‏ ا‏ی‏ هم عا‏ی‏د‏ آنان شده است.
‏دقت‏ در رفتارها‏ی‏ س‏ی‏اس‏ی‏ و اجتماع‏ی‏ بهبهان‏ی‏ و طباطبا‏یی‏ م‏ی‏ تواند گره ذهن‏ی‏ مورخ‏ی‏ن‏ بزرگ‏ی‏ همچون کسرو‏ی‏ و اخلاف او را باز کند. کسرو‏ی‏ در باره ا‏ی‏ن‏ دو تن متناقض سخن گفته و گاه از بهبهان‏ی‏ و طباطبا‏یی‏ تمج‏ی‏د‏ و گاه‏ی‏ ن‏ی‏ز‏ تنق‏ی‏د‏ کرده و در جا‏یی‏ ا‏ی‏شان‏ را آگاه به امور و در جا‏ی‏ د‏ی‏گر نادان نسبت به مسائل معرف‏ی‏ نموده است.(1) به اعتقاد من ا

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق آیت لله بهبهانی 27 ص , آیت لله بهبهانی 27 ص , دانلود تحقیق آیت لله بهبهانی 27 ص , آیت , لله , بهبهانی , 27 , ص , تحقیق ,

[ بازدید : 11 ]

[ چهارشنبه 26 مرداد 1401 ] 6:29 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی ( ورد)

تحقیق تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی ( ورد)

تحقیق-تفسیر-نمونه-آیت-الله-مکارم-شیرازی-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 9 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏ص 401
‏حسد گاهی در شکل محبوب‏ :
‏جملۀ " حسدأ من عند انفسهم " ( انگیزۀ آنها حسدی از ناحیۀ خودشان است ) ممکن است اشاره به این باشد که حسد گاهی در شکل هدف منعکس می شود و آب ‏و رنگ دینی به آن می دهند ، ولی حسدی که آنها در این زمینه نشان می دادند حتی این رنگ را نیز نداشت ‏بلکه صرفأ جنبه شخصی داشت .(1) این احتمال وجود دارد که اشاره به حسدی باشد که در جان آنها ریشه دوانده است .
‏(1) تفسیر المنار ذیل آیۀ مورد بحث . سوره بقره آیۀ 110 جزء اول
‏ص 424
‏ سوره نساء ، آیه 53 ‏–‏ 55 حسدها ، در جنایات ص423 و حسد در روایتی از حضرت علی (ع) :
‏"حسد" که در فارسی از آن تعبیر به "رشک" می کنیم به معنی آرزوی زوال نعمت از دیگران است ، خواه آن نعمت به حسود یا نرس‏د ، بنابراین کار حسود در ویران کردن و آرزوی ویران شدن متمرکز می شود ، نه اینکه آن سرمایه و نعمت حتمأ به او منتقل گردد . حسد سر چشمۀ بسیاری از نابسامانیهای اجتماعی است از جمله اینکه :
‏1- حسود ‏تمام یا بیشتر نیروها و انرژیهای بدنی و فکری خود را که باید در راه پیشبرد اهداف اجتماعی به کاربرد در ‏مسیر نابودی و ویران کردن آنچه هست صرف می کند ، و از این رو هم سرمایه های وجودی خود را از بین برده و هم سرمایه های اجتماعی را .
‏2- حسد انگیزۀ قسمتی از جنایات دنیا است و اگر عوامل و علل اصلی قتلها ، دزدیها ، تجاوزها و مانند آن را بررسی کنیم خواهیم دید که قسمت قابل توجهی از آنها از عامل حسد مایه می گیرد ، شاید ‏بخاطر همین است که آن را به شراره ای از آتش تشبیه کرده اند که می تواند موجودیت حسود و با جامعه ای را که درآن زندگی می کند به خطر بیندازد .
‏یکی از دانشمندان می گوید " حسد و بد خواهی " از خطرناکترین صفات است و باید ‏آن را به منزلۀ موحشترین دشمن سعادت تلقی کرد و در دفع آن کوشید . جوامعی که افراد آن را اشخاص حسود و تنگ نظر تشکیل می دهند جوامعی عقب افتاده هستند ، زیرا همانطور که گفتیم حسود همیشه می کوشد تا دیگران را به عقب بکشد و این درست بر خلاف روح تکامل و ترقی است .
‏3- از ‏همۀ اینها گذشته حسد اثرات بسیار نا مطلوبی روی جسم و سلامت انسان می گذارد ‏، و افراد ‏حسود معمولأ افرادی رنجور و از نظر اعصاب و دستگاههای مختلف بدن غالبأ ناراحت و بیمارند ، زیرا امروز این حقیقت مسلم شده که در بیماریهای جسمانی در بسیاری از موارد عامل روانی ‏دارند ، و در طب امروز بحثهای مشروحی تحت عنوان بیماریهای " روان تنی " دیده می شود که به این فسمت از بیماریها اختصاص دارد . جالب اینکه در روایات پیشوایان اسلام روی ‏این موضوع تکیه شده است :
‏در روایطی از حضرت علی (ع) می خوانیم :" صحة الجسد من قلة الحسد : تندرستی از کمی حسد است " و در جای دیگر می فرماید : " العجب لعقلة الحاد عن سلامة الاجساد : عجیب است که حسودان از سلامت جسم خود بکلی غافلند " و حتی درباره ای از احادیث می خوانیم که حسد پیش از آنکه به محسود زیان برساند از حسود شروع می کتد ، و تدریجاً ‏او را به قتل می رساند !
‏4- از نظر معنوی حسد نشانۀ کمبود شخصیت و نادانی و کوتاه فکری و ضعف و نقص ایمان است . زیرا حسود در واقع خود را ‏ناتوان تر از آن می بینید که مقام محسود و بالاتر از آن برسد ‏و لذا سعی می کند محسود را به عقب برکرداند ، به علاوه او عملاً به حکمت خداوند که بخشندۀ اصلی این نعمت ها ست معترض است و نسبت به اعطای نعمت به افراد از طرف خداوند ایراد دارد ، و لذا در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم " الحسد اصلة من عمی القلب و الجود لفضل الله تعالی و هما جناحان للکفر و با لحسد وقع ابن آدم نی حسرة الابد و هلک مهلکا لا ینجونه اب‏داً : حسد و بدخواهی از تاریکی قلب و کوردلی ‏است و از انکار نعمتهای خدا به افراد سرچشمه می گیرد ، و این او ( کوردلی و ایراد بر بخشش خدا ) دو بال گفر هستند ، به سبب حسد بود که فرزند آدم در یک ‏حسرت جاودانی فرو رفت و به هلاکتی افتاد که هرگز از آن رهائی نمی یابد " (1)
‏قران مجید می گوید : نخستین قتل و کشتاری که در روی زمین واقع شده عامل حسد بود (2)
‏و در نهج البلاغه از علی (ع) ‏،نقل شده که فرمود " ان الحسد یأ کل الایمان کما تأکل النار الحطب : حسد تدریجاً ایمان را می خورد همانطور که آتش هیزم را تدریجاً از بین می برد .(3)
‏چه این که شخص حسود تدریجاً سوء ظنش ‏به خدا و حکمت و عدالت او بیشتر می شود و همین سوء ظن است که او را از وادی ایمان بیرون می کشد . زیانهای ‏معنوی و مادی ، فردی ، اجتماعی حسد فوق العاد و زیاد است و آنچه گفتیم در حقیقت فهرستی از آن به شمار می رود .
‏(1) مستدرک الوسائل جلد 2 ص 327
‏(2) مائده آیه 27 .
‏(3) نهج البلاغه خطبۀ 86‏ .
‏جزء ششم ،سوره مائده آیه 27-29 ، ص 349
‏نقش قتل بر اثر حسد ‏:
‏بعضی از مفسران معتقدند که قبول عمل یکی ، ورد عمل دیگری ، از طریق وحی به آدم به آنها اعلام گشت و عتت آن هم چیزی جز این نبود که هابیل مردی با صفا و فداکار و با گذشت در راه خدا بود ولی ‏فابیل مردی تاریکدل و حسود و لجوج بود ، و سخنانی ‏که قرآن در همین آیات بعد از این دو برادر نقل می کند بخوبی روشنگر چگونگی روحیه آنها است .
‏4- از این آیات بخوبی استفاده می شود که سرچشمۀ حسد بوده ، و این موضوع ما را به اهمیت این رذیله اخلاقی و اثر فوق العاده آن در رویدادهای اجتماعی آشنا می سازد .
‏ص157
‏کینه و حسد
‏سوره اعراف آیه 42-43 جزء هشتم
‏در حقیقت یکی از بزرگترین ناراحتیهای انسانها در زندگی دنیا که سرچشمۀ پیکارهای وسیع اجتماعی می شود و علاوه بر خسارتهای سنگین جانی و مالی آرامش روح رابه کلی بر هم می زند همین " کینه توزی " و "حسد " است . بسیاری را می شناسم که از زندگی هیچ چیز کم ندارد ، تنها ‏رنج و عذاب الیم آنها حسد نسبت به وضع دیگران ، و کینه توزی است که زندگی مرفه آنها را عرصۀ تاخت و تاز لشکر اندوه و غم و فعالیتهای خسته کنندۀ ، بی دلیل می سازد . بهشتیان بکلی از بدبختیهای ناشی از اینگونه صفات ب کنارند ، نه کینه ای دارند و نه حسدی و نه عواقب شوم این صفات زشت ، آنها با هم در نهایت دوستی و محبت و صفا و صمیمیت و آرامش زندگی می کنند ، همه از وضع خود راضیند ، حتی آنها
‏که در مقامات پائینتری قرار دارند نسبت به وضع کسانی که مقام آنها بالاتر است ، رشک و حسد نمی برند ، و به این ترتیب بزرگترین مشکل همزیستی سالم آنها حل شده است . ‏بعضی از مفسران روایتی نقل کرده اند که " هنگامی که بهشتیان به سوی بهشت روان شدند بر در بهشت درختتی می بینید که از ریشۀ آن سرچشمه جاری است " .
‏ص326
‏ ‏نق‏ش ویرانگر حسد در زندگی انسانها :
‏حسد گاهی در 6 مفهوم غبطه ، حسد ، بخل ، ایثار‏:‏
‏درس مهم دیگری که از این ‏داستان که چگونه حسد می تواند آدمی را تا سر حد کشتن برادر و یا تولید دردسرهای شدید برای او پیش ببرد و چگونه اثر این آتش درونی مهار نشود ، هم دیگران را به آتش می کشد و هم خود انسان را .
‏* اصولاً هنگامی که نعمتی به دیگری می رسد و خود شخص از او محروم می ماند ، چهار حالت مختلف در او پیدا می شود :
‏* ‏نخست اینکه آرزو می کند همانگونه که دیگران دارند ، او هم داشته باشد ، این حالت را "غبطه " می خواند و حالتی است که قابل ستایش ‏چرا که انسان را به تلاش و کوشش سازنده ای ‏وا می دارد ، و هیچ اثر مخربی در اجتماع ندارد
‏* دیگر این که آرزومی کند آن نعمت از دیگران سلب شود . و برای این کار به تلاش و کوشش بر می خیزد این همان حالت بسیار مذموم "حسد " است ، که انسان را به تلاش و کوشش مخرب درباره دیگران وا می دارد ، بی آنکه تلاش سازنده ای دربارۀ خود کند .

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی ( ورد) , تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی , دانلود تحقیق تفسیر نمونه آیت الله مکارم شیرازی ( ورد) , تفسیر , نمونه , آیت , الله , مکارم , شیرازی , تحقیق , ورد) ,

[ بازدید : 9 ]

[ شنبه 22 مرداد 1401 ] 16:33 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق آیت الله طالقانی 32ص

تحقیق آیت الله طالقانی 32ص

تحقیق-آیت-الله-طالقانی-32صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..DOC) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 31 صفحه

 قسمتی از متن word (..DOC) : 
 

‏2
‏آیت الله طالقانی
‏شرح زندگي
‏سيد محمود طالقاني به سال‏1289 ه. ش. در روستاي گلگرد طالقان از توابع استان تهران، ديده به جهان گشود و نزد پدري همچون آيت‏الله سيد ابوالحسن طالقاني که از علماي برجسته تهران به شمار مي‏رفت ، پرورش يافت. پدري که حضرت امام خميني در باره مقام و منزلت او چنين مي‏گويد:
‏«رحمت‏خداوند بر پدر بزرگوار او که در راس پرهيزکاران بود.»
‏در باره زهد و پرهيزکاري آسيد ابوالحسن طالقاني، آيت‏الله سيدحسين بدلا که با وي حشر و نشر داشته چنين مي‏گويد:
‏«علي‏رغم اين که محل رجوع عام و خاص مردم بود ولي به هيچ وجه من الوجوه از وجوهات شرعيه و سهم مبارک امام عليه السلام استفاده نمي‏کرد و زندگي روزمره خويش را به وسيله تعمير ساعت تامين مي‏کرد».
‏سيد محمود طالقاني در 10 سالگي به مکتب خانه روستاي گلگرد مي‏رود و پس از طي اين دوره روانه مدرسه ملارضا در ميدان امين السلطان تهران مي‏شود و شروع به تعلم دروس حوزوي مي‏نمايد. پس از اندکي وارد مدرسه رضويه قم مي‏شود و در نهايت در مدرسه فيضيه سکني مي‏گزيند. دروس سطح حوزه علميه را نزد آياتي چون نجفي مرعشي، اديب تهراني و حجت‏به پايان مي‏برد. بنا به گفته سيدتقي طالقاني، سيد محمود داراي هوشي فوق‏العاده بود و در مدت اندکي دروس سطح را به پايان رساند. وي مي‏گويد:
‏«با آنکه سيد محمود خيلي جوان بود، سطح را تمام کرد و وارد حلقه درس آيت‏الله حاج شيخ عبدالکريم حائري يزدي مؤسس حوزه علميه قم گرديد.
‏طالقاني در کنار دروس فقه و اصول حوزه (که درس معمول و رايج در حوزه‏هاست و هر طلبه‏اي الزاما آن را بايد بخواند)، فلسفه و حکمت را نزد آياتي همچون تقي اشراقي و ميرزا خليل کمره‏اي طي کرد. سيد محمود در سال 1310 ه.ش. پدر خويش را در سن 72 سالگي از دست مي‏دهد و پس از فوت پدر به وي پيشنهاد مي‏شود که در تهران امام جماعت مسجدي شود و به وعظ و خطابه مردم مشغول گردد. ولي از آنجا که سيد محمود به درس و بحث علاقه داشت، حوزه را به امام جماعتي و مريد و مرادي ترجيح داد و براي تکميل تحصيلات خود عازم نجف اشرف گرديد. در آنجا از محضر آيت‏الله سيد ابوالحسن اصفهاني، شيخ محمدحسين غروي و آقاضياء عراقي بهره‏مند گرديد و از دست مرجع بزرگ جهان تشيع آيت‏الله ابوالحسن اصفهاني موفق به اخذ درجه اجتهاد گرديد. در قم نيز آيت‏الله عبدالکريم حائري يزدي به وي اجازه استنباط و اجتهاد احکام الهي مي‏دهد و از آقايان نجفي مرعشي و شيخ عباس قمي اجازه نقل حديث و روايت دريافت مي‏کند.
‏در آستانه جنگ دوم جهاني (1317 - 1318) وارد تهران مي‏شود و پس از تشکيل خانواده، فعاليت‏هاي علمي و فرهنگي خويش را در آنجا آغاز مي‏کند. خود طالقاني در اين زمينه چنين مي‏گويد:
‏«پس از دوره تحصيلي که بيشتر در حوزه قم بود و مدتي هم در نجف و دريافت اجازه اجتهاد از مراجع قم و نجف به اصرار دوستان و آشنايان به تهران برگشتم (سال 18 -17) چون احساس کردم که جوانان ما از جهت عقايد و ايمان در معرض خطر قرار گرفته‏اند و به پيروي از روش مرحوم پدرم جلساتي براي عده‏اي از جوانان و دانشجويان در باره بحث در اصول و تفسير قرآن تشکيل دادم و در دنباله اين جلسات بعد از شهريور 1320 انجمن‏ها و کانون‏هاي اسلامي تشکيل شد، مانند کانون اسلام، انجمن تبليغات اسلامي، اتحاديه مسلمين، که هر کدام داراي نشريات منظم و فراخور افکار و وضع روز بود. من با همه آنها براي پيشرفت تعاليم اصول اسلامي همکاري مي‏کردم، قسمتي از تفسير قرآن و نهج‏البلاغه را در مجله آئين اسلام مي‏نوشتم. اين انجمن‏ها هر يک به سهم خود با فقر شرايط مادي و مانوس نبودن مردم با چنين اجتماعات و تبليغات، آثار خوبي از خود نشان داد .... مشکل بزرگتري که دين و ملت پس از شهريور 20 با آن مواجه شد، گسترش سريع اصول مارکس و تشکيل حزب توده بود. هميشه هيات حاکمه ايران دچار اين اشتباه [بوده] است که هر عقيده و فکري را که با مصلحت و وضع خود مضر تشخيص داده‏اند، خواسته‏اند با فشار و زور و زندان و کشتن، از بين برده و يا محدود سازند با آنکه فکر و عقيده را هيچ وقت نمي‏توان با اين طريق از بين برد و به فرض آنکه زير پرده رفت، هر وقت فرصتي بدست آيد با وضع ديگري آشکار مي‏شود».
‏3
‏طالقاني پس از اقامت در تهران با آيت‏الله کمره‏اي حشر و نشر پيدا مي‏کند و اين دو، در راه نشر معارف اسلامي و جلوگيري از خطر سستي عقايد جوانان و گرايش آنان به اصول و انديشه‏هاي مارکسيم همکاري لازم را با يکديگر به عمل مي‏آورند و علاوه بر اين نوع فعاليت‏ها، از فعاليت علمي هيچ گاه غافل نمي‏شد. آقاي کمره‏اي از آن دوران که با آقاي طالقاني مانوس بوده است، چنين مي‏گويد:
‏«ما با هم جلساتي داشتيم و در اين جلسات نهج‏البلاغه را با آقاي طالقاني مجاهد، در مورد نقشه پياده کردن دولت اميرالمؤمنين مورد مطالعه قرار داديم. بخصوص خطبه بيعت‏با اميرالمؤمنين را که خطبه‏اي است انقلابي. درصدد برآمديم دو نفري نهج‏البلاغه را تجزيه کنيم و کتب و کلمات را که مشتملات نهج‏البلاغه است، هر خطبه‏اي را به ضميمه قطعات مناسب آن در يکجا جمع‏آوري کنيم. نهج‏البلاغه بيست و دو کتاب شد، مقدماتي بر آن نوشتيم و در معيت آقاي طالقاني در ماه رمضان پس از نماز در مسجد شاه‏آباد و در مسجد مرحوم حاج سيدمصطفي حجازي من ديکته مي‏کردم و صفحه را تصفح مي‏کردم و قطعات متناسب را تعيين مي‏کردم و آقاي طالقاني يادداشت مي‏کردند. الان دفترچه تجزيه نهج‏البلاغه به خط آقاي طالقاني در کتابخانه من موجود است‏».
‏طالقاني فعاليت علمي، فرهنگي و حتي سياسي خود را با اين پيش فرض آغاز کرد که اگر روحانيان و مجتهدان مصلح به جوانان مبارز و حرکت‏بخش طرح و نقشه مهندسي اجتماعي اسلام را ارائه ندهند، به طور طبيعي جوانان سرشار از انرژي و فعاليت‏به سمت امثال مارکس، لنين و استالين جذب خواهند شد و از آنان پاسخ سؤال خود را خواهند خواست. طالقاني نسبت‏به جوانان، ديدي عاشقانه و مشفقانه داشت و اگر با جوانان، از هر مکتب و ايدئولوژي‏اي که بودند، با مهرباني و نرم خويي رفتار مي‏کرد به اين دليل بود که اعتقاد داشت جوان پاک است و زمينه رشد و تعالي و تکامل او بسيار است. بدين سان طالقاني از شهريور 20 به بعد فعاليت‏خويش را بيشتر در جبهه فرهنگي جهت ارائه انديشه و معارف ناب اسلامي قرار داد. به خاطر همين فعاليت‏هاي فرهنگي و اسلامي که از سال‏هاي‏17 - 1318 آغاز کرده بود و عمامه به سر بود، رژيم رضاخان وي را دستگير و به مدت 50 روز زنداني مي‏کند که در نهايت‏با ضمانت آزاد مي‏گردد.
‏پس از پايان جنگ دوم جهاني (1317 - 1322) و به دنبال شورش کمونيست‏ها و تجزيه‏طلبان در آذربايجان به رهبري پيشه‏وري، طالقاني از سوي علما و مجامع ديني و مذهبي به آن منطقه اعزام مي‏شود و پس از بررسي مسائل و توقف ده روز در آنجا، در باره اوضاع و احوال آن منطقه چنين مي‏گويد:
‏ 
‏«تجزيه نشدن آذربايجان از ايران چندين علت داشت. ولي از جنبه داخلي مي‏دانيد که مؤثرترين ضربه به تجزيه‏طلبان، بنا به اعتراف رئيس دولت وقت (قوام السلطنه)، فوت مرحوم آيت‏الله ابوالحسن اصفهاني مرجع شيعيان بود. عزاداري ايشان چنان آذربايجان را تکان داد که تجزيه‏طلبان با هر قدرت تا مدتها نتوانستند از بروز نتايج اين احساسات جلوگيري کنند و مردم مسلمان آن سرزمين عملا به آنان فهماندند که عميق‏تر و پايدارتر از اين قدرتهاي موقت قدرت ايمان است که بالاخره دست متجاوز را کوتاه مي‏کند. لذا پس از برگشت‏به تهران از مشاهدات و مطالعات خود بيش از پيش متوجه شدم که انحرافهاي فکري عده‏اي از مردم و جوانان و عواقت آن خطر بزرگي براي تماميت و استقلال کشور دارد که ممکن است‏به نابودي و تجزيه آن بکشد و تکليف شرعي خود دانستم که اهتمام بيشتري در تشکيل جلسات مرتب و مفصل و منظم که مدتها در راه آن مي‏کوشيدم براي سخنراني، بحث و انتقاد بر محور اصول برهاني خداپرستي و رد و انتقاد بر اصول ماترياليستي و کمونيستي بنمايم. در نتيجه سپاهي از دانشجويان براي بحث و فهم اصول اسلامي و مقايسه آن با اصول مادي تشکيل دادم که در دانشگاه و خارج از دانشگاه آثار آن آشکار و هويدا گرديد و بر محور همين فکر و نظر، انجمن اسلامي دانشجويان که در سال 1322 تشکيل شده بود و پس از آن (انجمن اسلامي) معلمين و اطباء تشکيل گرديد.»
‏3
‏طالقاني تشکيل انجمن‏هاي اسلامي پزشکان، معلمان و دانشجويان دانشگاه‏ها را در دهه 20 که بحراني‏ترين دهه براي رژيم و مخالفان آن بود، با اهداف ذيل تبيين و تحليل مي‏کند:
‏الف) وظيفه کلي و ديني اين بود که جوانان با بحث آزاد، اصول دين را دريابند. زيرا از نظر علماي اسلام اصول دين را بايد با تحقيق و برهان و بحث آزاد دريافت.
‏ب) وظيفه خاص ديگري که پيش آمده بود، مبارزه‏اي منطقي با اصول ماترياليسم بود که اذهان جوانان و تحصيلکرده‏هاي ما را مي‏رفت فرا گيرد.
‏طالقاني با توجه به اين مقدمات و با آن ديد اسلامي و جهاني خود، احساس تکليف سنگين مي‏کند که اصول اعتقادي، اجتماعي و اقتصادي اسلام را براي مسلمانان داخل و خارج کشور احيا کند. اين وظيفه را نخست نسبت‏به کشور خود احساس مي‏کند که سابقه تاريخي و درخشاني در علم و تحقيق، بخصوص علوم اسلامي دارد. از اين رو، طالقاني علاوه بر فعاليت‏سياسي بيشتر به مسائل فرهنگي و آموزشي توجه داشت و بدين خاطر مسجد هدايت را از دهه 20 محل وعظ و خطابه خود قرار داد. او مسجد هدايت را نمونه‏اي از مساجد صدر اسلام در مکه و مدينه کرد که در آن مجاهدين و مبارزين گرد هم مي‏آمدند و به شور و مشورت مي‏پرداختند. يکي از نمازگزاران قديمي مسجد هدايت در اين باره چنين مي‏گويد:
‏«از زماني که مسجد هدايت‏به شکل کنوني آن ساخته شد، رفته رفته دانشگاهيان و جوانان تمايل زيادي به آمدن به آنجا از خود نشان دادند. مطالبي که در آنجا به وسيله آيت‏الله طالقاني بيان مي‏شد براي همگان تازگي داشت و ما هيچ کدام مطالب را آنگونه از زبان هيچکس تا آن روز نشنيده بوديم. جذبه و بحث و گيرايي و ملموس بودن صحبت‏ها، جوانان را بيشتر جذب مي‏کرد. شبهاي جمعه از هفتاد و هشتاد کيلومتري تهران مي‏آمدند براي شنيدن صحبت‏هاي آقا.»
‏طالقاني در مسئله نهضت ملي نفت که دو گروه مليون و مذهبيون فعاليت داشتند که در نهايت اين دو گروه به وادي اختلاف کشانده شدند، سعي در متحد کردن آن‏ها داشت و همواره در تلاش بود که جلو تفرقه نيروهاي مبارز عليه رژيم را بگيرد. در اين باره خود ايشان مي‏گويد:
‏«عوامل استبداد داخلي و جاسوسان اطراف اين قدرتها شروع به تفحص کردند و نقطه ضعفها را يافتند. به فدائيان اسلام گفتند شما بوديد که اين نهضت‏ها را پيش برديد، فدائيان گفتند ما حکومت تامه اسلامي مي‏خواهيم، به آنها مي‏گفتند دکتر مصدق بي دين است، يا به دين توجهي ندارد و خواسته‏هاي شما را نمي‏خواهد انجام دهد، آنها به دکتر مصدق مي‏گفتند فدائيان اسلام جواناني پر شور و تروريست هستند، بايد از آنها بپرهيزيد و من که خود در اين ميان مي‏خواستم بين اين دو تفاهم ايجاد کنم، ديدم نمي‏شود، امروز صحبت مي‏کردم، اما فردا مي‏ديدم که دو باره چهره‏ها عوض شده ; باز خصومت و توطئه.»
‏5
‏طالقاني بعد از کودتاي 28 مرداد روش جديدي در مبارزه بر ضد رژيم در پيش گرفت و به کار جمع‏آوري نيروهاي قديمي اعم از ملي و اسلامي و تشکيل هسته‏هاي جديد مبارزات اسلامي پرداخت و موفق به تشکيل نهضت مقاومت ملي گرديد که تا سال‏1339 فعال بود. در اين دوره عناصر ارزنده‏اي از اين نهضت‏بازداشت‏شدند و از جمله طالقاني به زندان رفت که يک سال به طول انجاميد. طالقاني در اين دوره علاوه بر فعاليت‏سياسي و مذهبي در راستاي نشر فرهنگ اسلامي، در مسير پژوهش‏هاي سياسي‏اش کتاب «تنبيه الامه و تنزيه المله‏» آيت‏الله نائيني را با مقدمه و پاورقي و توضيحات خود به چاپ مي‏رساند. سپس دست‏به تاليف کتاب «اسلام و مالکيت‏» مي‏زند که در طي يک سال بنا به گفته خود طالقاني دو بار تجديد چاپ مي‏شود.
‏طالقاني براي ايجاد جامعه‏اي به دور از جنگ و خونريزي و داراي امنيت و عدالت در گستره جهان اسلام و در نهايت جهان بشريت، به همفکري و مشورت علما و انديشمندان اسلامي مي‏پرداخت. وي در اين راستا در طول دهه 1330 به همراه عده‏اي از علما در کنگره شعوب المسلمين کراچي شرکت کرد و در کنگره بين‏المللي قدس که همه ساله از نيمه دوم دهه 30 در بيت‏المقدس تشکيل مي‏شد، حضور داشت و در سال 1338 به نمايندگي از آيت‏الله بروجردي براي شرکت در کنگره اسلامي دارالتقريب در قاهره به کشور مصر رفت و پيام آقاي بروجردي را به شيخ شلتوت رئيس الازهر رساند.
‏در سال‏1339 به دنبال شروع انتخابات دوره بيستم مجلس شوراي ملي، فعاليت‏هاي طالقاني به اوج خود مي‏رسد و مسجد هدايت‏به ستاد مبارزاتي عليه استبداد و خفقان تبديل مي‏شود. به دنبال اوجگيري اين مبارزات، جلسات مسجد هدايت‏به وسيله عوامل رژيم سرکوب و تعطيل مي‏شود، اما اين جلسات در منزل اشخاص مختلف تشکيل مي‏شود. طالقاني به همراه شهيد مطهري در اين جلسات به تحليل مسائل اجتماعي و افشاي رژيم مي‏پردازند.
‏طالقاني در سال 1340 در تشکيل نهضت آزادي مشارکت نموده و در همان سال به زندان مي‏افتد. وي در باره انگيزه‏ها و اهداف پيوستن خود به اعضاي مؤسس نهضت آزادي چنين مي‏گويد:
‏«ايمان و خلوص نيت و استقلال فکري و اصالت‏خانوادگي که مؤسسين آن داشتند، با اخصي از علما و روحانيون که در اين مورد صاحب‏نظرند و تشخيص تکليف ديني و استعانت و استخاره از قرآن کريم عضويت آن را در هيات مؤسس اوليه پذيرفتم، با توجه به گرفتاريهاي ديگر و انجام وظايف روحانيت قبول اين مسؤوليت‏برايم دشوار بود ... تنها مسؤوليتي که در اين جمعيت‏به عهده گرفته‏ام، همان راهنمائي به اصول و احکام عاليه اسلام است که جزء مرامنامه باشد و پاسخ به پرسشها و روشن کردن افراد و جوانان و جوابگويي مسائل مطروحه در اين حدود»
‏دولت ايران در سال 1341 لايحه انجمن‏هاي ايالتي و ولايتي رامطرح مي‏کند که مورد مخالفت علما و مراجع تقليد ايران قرار مي‏گيرد و هر کدام از آن‏ها با تلگراف‏هاي جداگانه‏اي به شاه خواستار عدم تصويب اين لايحه در مجلس شوراي ملي مي‏شوند. طالقاني نيز در زمره علماي مخالف بوده است. در نهايت رژيم مجبور به عقب‏نشيني مي‏شود و رسما اعلام مي‏کند که از تصويب اين لايحه صرف‏نظر کرده است. اما در بهمن 1341 رژيم ترفند ديگري به کار مي‏گيرد و آن، اصول و لوايح شش گانه‏اي بود که از سوي شاه به مردم عرضه مي‏شود تا آنان در باره لوايح به صورت رفراندوم اظهار نظر کنند. روحانيون، علما و مراجع اين بار نيز مخالفت مي‏کنند و طالقاني نيز که به اتفاق ديگر روحانيون و سران نهضت آزادي با اين مسئله مخالفت نموده بود راهي زندان قزل قلعه مي‏شود. وي در اين باره مي‏گويد:
‏«روز سوم بهمن ماه 1341 مامورين سازمان امنيت‏بدون اجازه و تشريفات قانوني وارد خانه من شدند و مرا، با حال کسالت و بيماري به زندان قزل قلعه بردند. به چه گناهي و به چه جرمي؟! و به استناد به کدام يک از موارد قوانين اساسي و حقوق بشري، هنوز نمي‏دانم ... مقارن با زنداني کردن من عده زيادي از علما از پيرمرد نود ساله تا جوان‏ها از سران جبهه ملي و نهضت آزادي ايران تا کاسب و کارگر و بازاري و دانشجو را در تهران و شهرستان‏ها به زندان کشيدند. به چه بهانه؟! به اين بهانه که روز ششم بهمن قرار است‏شش ماده مصوبه در معرض تصويب و رفراندوم گذارده شود تا آزادانه؟! مردم! راي موافق و مخالف! خود را ابراز دارند. ما هم صاحب راي بوديم و نه خود و هيچ مرجع صلاحيتدار و نه ملت ما را از مهجورين در اظهار نظر نشناخته، چرا بايد زنداني شويم و از دادن راي و اظهارنظر محروم باشيم ... با آنکه علما طبق نص صريح اصل دوم متمم قانون اساسي نسبت‏به هر طرحي از جنبه اسلامي حق نظر و قبول يا رد آن را دارند ... پس از آنکه به زندانم کشيدند به حسب معمول و براي پرونده سازي و صورت قانوني درست کردن، اشخاصي که آماده براي بازجوئي و ساختن پرونده هستند و براي همين کار پرورش يافته‏اند، در تاريخ‏9/11/1341 مشغول بازجوئي شدند، محور سؤالات در باره شش ماده بود.»

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق آیت الله طالقانی 32ص , آیت الله طالقانی 32ص , دانلود تحقیق آیت الله طالقانی 32ص , آیت , الله , طالقانی , 32ص , تحقیق ,

[ بازدید : 10 ]

[ پنجشنبه 20 مرداد 1401 ] 7:23 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق آیت لله بهبهانی 27 ص

تحقیق آیت لله بهبهانی 27 ص

تحقیق-آیت-لله-بهبهانی-27-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 27 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏آیت لله بهبهانی
‏آیت الله سید عبد الله فرزند سید اسماعیل مجتهد بهبهانی در حدود سال 1260 قمری به دنیا آمد. وي تحت توجهات پدر عالم و مجاهدش در نجف اشرف تحصيل علوم ديني را آغاز کرد و در حوزه ی درس آیات عظام شیخ مرتضی انصاری، میرزا محمد حسن شیرازی و سید حسین کوه کمری شرکت جست. سید عبدالله پس از اخذ اجتهاد، در سال 1295 ق. به تهران مراجعت کرد و پس از اخذ اجتهاد، در سال 1295 ق. به تهران مراجعت کرد و پس از فوت پدر، مقام مذهبی او را احراز نمود.
وي قبل از انقلاب مشروطيت نيز جزو روحانيون و علماي بنام پایتخت بود و در حل و عقد امورات مختلف تأثيرگذار بود. وي با آغاز مشروطيت به صف مبارزان پيوست و با ياري و همکاري آيت الله سيد محمد صادق طباطبايي
‏3
‏رهبري اصلی مشروطه خواهان‏ را به عهده گرفت. ایشان از ‏روحانيون طراز اول تهران‏ و ‏رهبر آزاديخواهان دوره مشروطيت‏ به شمار مي آيد که در راه تحقق آرمان انقلابی خویش، صدمات فراوانی دید و مدتی به عتبات تبعید گشت. وی ‏تصميم داشت با توجه به مبانی اسلامی یک قانون اساسی اسلامی در چهار چوب دستورات اسلام پی ريزی نمايد، و بدعتها و قوانين مغاير اسلام را از بين ببرد‏ که در اين راه زحمات فراواني را متحمل شد و عاقبت به شهادت وي منتهي گشت.
‏وی در واقعه ی ‏به توپ بستن مجلس ‏توسط محمد علی شاه قاجار، به اسارت قزّاقان درآمد و بعد از شکنجه های بسیار، به باغشاه برده شد. آیت الله بهبهانی، پس از ‏اعلان مشروطیت‏، فعالانه در برگزاری انتخابات و تشکیل مجلس ملی شرکت جست. اگرچه خود هیچ مقام دولتی را نپذیرفت ولی در همه ی کارها نظارت کامل داشت. در ‏مجلس دوم ‏که نمایندگان به دو گروه تندرو و میانه رو تقسیم شده بودند، به حمایت از میانه روها برخاست. در این حال تندروان کمر به قتل او بستند. و سرانجام اين عالم رباني در 24 تير 1289 شمسي برابر با هشتم رجب 1328 ق. توسط اشخاص نقابداری که به منزلش هجوم بردند، به درجه شهادت نائل گرديد. پس از شهادت سيد در اين روز مجلس شوراي ملي و بازار تعطيل و عزاي عمومي اعلام گرديد. در پي آن نيز در تمامي شهرهاي ايران مجالس ترحيم برگزار شد و پيکر اين شهيد انقلاب به ياري مير سيد علي بهبهاني به
‏3
‏ نجف اشرف‏ انتقال يافت و در مقبره خانوادگي به خاک سپرده شد.
‏قائد مشروطه!
‏تورج ام‏ی‏ن‏ی
‏تقر‏ی‏با‏ در اکثر کتاب ها‏ی‏ تار‏ی‏خ‏ مشروطه ا‏ی‏ن‏ امر به عنوان مبنا پذ‏ی‏رفته‏ شده است که س‏یّ‏د‏ عبدالله بهبهان‏ی‏ و س‏یّ‏د‏ محمّد طباطبا‏یی‏ ، دو تن از مشهورتر‏ی‏ن‏ علما‏ی‏ زمان مشروط‏ی‏ت‏ ، در راهبر‏ی‏ و به پ‏ی‏روز‏ی‏ رساندن آن انقلاب ، مهم تر‏ی‏ن‏ نقش را داشته اند. من در نوشتار ذ‏ی‏ل‏ ، نگاه‏ی‏ ‏کل‏ی‏ به حالات و رفتارها‏ی‏ ‏ی‏ک‏ی‏ از ا‏ی‏ن‏ دو تن در مواجهه با موضوع مشروطه و مبان‏ی‏ نظام پارلمان‏ی‏ م‏ی‏ اندازم تا نشان دهم که صحّت ‏ی‏ا‏ سقم روا‏ی‏ت‏ ها‏ی‏ تار‏ی‏خ‏ ها‏ی‏ مشروط‏ی‏ت‏ در باره آن عالم د
‏5
‏ی‏ن‏ی‏ در چه حدّ است و چه مقدار م‏ی‏ توان به آن روا‏ی‏ات‏ اعتماد نمود.

‏در‏ سلسله مقالات اقل‏ی‏ت‏ ها‏ی‏ مذهب‏ی‏ و نهضت مشروطه ، من به ا‏ی‏ن‏ نکته به صورت گذرا اشاره نمودم که بهبهان‏ی‏ و طباطبا‏یی‏ آلت دست و ابزار‏ی‏ برا‏ی‏ اسلام نما‏یی‏ ها‏ی‏ ازل‏ی‏ان‏ پشت پرده بودند. ا‏ی‏نک‏ جا‏ی‏ آن است که من مقال خود را بسط دهم تا بب‏ی‏ن‏ی‏م‏ آن جا که آن دو تن سخن از نظام قان‏ونمند‏ در ا‏ی‏ران‏ رانده اند ، آ‏ی‏ا‏ آن سخن از خودشان بوده است ‏ی‏ا‏ آن که حرف ها‏یی‏ بوده است که د‏ی‏گران‏ در دهان آنها نهاده و از اتفاق نت‏ی‏جه‏ ا‏ی‏ هم عا‏ی‏د‏ آنان شده است.
‏دقت‏ در رفتارها‏ی‏ س‏ی‏اس‏ی‏ و اجتماع‏ی‏ بهبهان‏ی‏ و طباطبا‏یی‏ م‏ی‏ تواند گره ذهن‏ی‏ مورخ‏ی‏ن‏ بزرگ‏ی‏ همچون کسرو‏ی‏ و اخلاف او را باز کند. کسرو‏ی‏ در باره ا‏ی‏ن‏ دو تن متناقض سخن گفته و گاه از بهبهان‏ی‏ و طباطبا‏یی‏ تمج‏ی‏د‏ و گاه‏ی‏ ن‏ی‏ز‏ تنق‏ی‏د‏ کرده و در جا‏یی‏ ا‏ی‏شان‏ را آگاه به امور و در جا‏ی‏ د‏ی‏گر نادان نسبت به مسائل معرف‏ی‏ نموده است.(1) به اعتقاد من ا

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق آیت لله بهبهانی 27 ص , آیت لله بهبهانی 27 ص , دانلود تحقیق آیت لله بهبهانی 27 ص , آیت , لله , بهبهانی , 27 , ص , تحقیق ,

[ بازدید : 9 ]

[ چهارشنبه 19 مرداد 1401 ] 19:03 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

ساخت وبلاگ
بستن تبلیغات [x]