لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 89 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
حقوق جزاي عمومي جلد دوم بزهکار و مسئولیت کیفری در بینش نظامهای حقوقی کهن، بزهکار همواره در آینة افعال خویش شناخته میشد. زیرا، پیشینیان جرم را پدیدهای زیانآور و ناشی از افعال مادی صرف به شمار میآوردند و مسؤولیت را متوجه کسی میدانستند که از فعل او زیانی به دیگری میرسید. تفاوتی نمیکرد که این فعل از انسان یا حیوان یا نبات و حتی اشیاء بیجان صادر میشد. تنها تحقق جنبة موضوعی فعل و نتیجة خسارت بار آن مهم بود. از این رو، کودک و نوجوان به همان اندازه مسؤول افعال خویش شمرده میشدند که پیرو کلان. جرم چه به عمد و چه به خطا به یک میزان مسؤولیت داشت. علاوه بر آن، در حقوق قدیم، مسؤولیت ناشی از جرم نه تنها بر فاعل مادی بلکه بر خویشان و بستگان او نیز بار میشد. زیرا، فرد در جامعههای باستانی جزء جداییناپذیر اجتماع خود به شمار میآمد و به یک معنی شخصیت مستقل نداشت. به این ترتیب، مسؤولیت جمعی در قبال جرم از سهم بزهکار به جبران عمل خود تا حدودی بسیار میکاست و او را به عنوان عامل انسانی و موضوع عدالت کیفری گمنام رها میساخت. تأثیر این نوع بینش از فعل مجرمانه را میتوان در بنیادهای حقوقی معاصر مانند ضمان عاقله که شاهد مثالی از مسؤولیت گروهی است به وضوح مشاهده کرد. بر این اساس، بسیاری از جرمشناسان در روزگار ما مدعیاند که حقوق کیفری کهن فقط جرم و مجازات را میشناخت و در مجموع از مجرم غافل بود. ادعای آنان را نباید به این دلیل که جرمشناسی امروز پدیده جنایی را واقعیتی انسانی و اجتماعی و روانشناسی بزهکار را فصلی از این دانش جدید میشناسد غفلت دیگران تلقی کرد. پیشینیان به بسیاری از آحاد نفسانی انسان وقوف داشتند و تأثیر آن را بر رفتار آدمی میشناختند. ولی بر خلاف جرمشناسان امروز که به شخصیت واقعی یا روانشناسی فردی و خلق و خوی خاص یکایک بزهکاران توجه دارند، نظر آنان به بزهکاران خصوصا از این جهت معطوف بود که بتوانند بر اساس ضوابط عینی یا برونی هر یک را در طبقه و تقسیمات پیشاپیش تعیین شده نظیر دیوانگان، صغار، تکرارکنندگان جرم جا دهند. به عبارت دیگر، شخصیت بزهکاران نه بر اساس شناسایی ذهنی که اکنون در روانشناسی جنایی معمول است بلکه بر مبنای شناسایی عینی تأویل میشد. دستاوردهای جرمشناسی در یک سدة اخیر هر چند بزهکاران را بهتر به عدالت کیفری شناساند، ولی این معرفت در محدودة مقولات حقوقی کیفری کلاسیک همچنان باقی ماند. از دیدگاه حقوقی بزهکار کسی است که مرتکب جرم شده و یا در تحقق آن مداخله داشته است. این تعبیر با آنچه از شخصیت ناسازگار بزهکار در جرمشناسی تعریف میشود تفاوت معرفت شناختی دارد. از این رو در گفتار نخست به مفهوم بزهکار خواهیم پرداخت و در گفتار دوم موضوع مسؤولیت بزهکار را بررسی خواهیم کرد. زیرا، برای محکومیت به مجازات کافی نیست که کسی در ارتکاب جرم مباشرت یا معاونت داشته باشد، بلکه باید از نظر اخلاقی نیز قابل و سزاوار شناخته شود. گفتار نخست مفهوم بزهکار در بینش قانونگذار ما مفهوم بزهکار با مفهوم بزه پیوندی نزدیک دارد. بزهکار یا مجرم در نظام کیفری ما کسی است که فعلی مغایر با اوامر و نواهی قانونگذار مرتکب شود. و چون برای تحقق جرم علاوه بر عنصر مادی محتاج به وجود عنصر دیگری یعنی عنصر روانی است، جرم از نظر قانونی هنگامی رخ داده است که افعال مادی تشکیل دهندة آن (عنصر مادی) از موجودی واجد ادراک و اختیار (عنصر روانی) صادر شده باشد. پس باید در این گفتار وضع بزهکار و نسبت او را یک بار با عنصر روانی و بار دیگر با عنصر مادی بسنجیم. الف) بزهکار و عنصر روانی جرم همچنانکه گفتیم، چون جرم با اجتماع عناصری از جمله عنصر روانی (قصد سوء و خطا) تحقق مییابد، در نتیجه برای ارتکاب جرم و بزهکار بودن باید پیش از همه از توانایی درک و اراده برخوردار بود. چنین کیفیاتی را در ظاهر باید در وجود انسانها یعنی اشخاص طبیعی جستجو کرد. در برابر اشخاص طبیعی اشخاص حقوقی که از اجتماع اشخاص حقیقی تشکیل یافتهاند نیز خود را واجد شخصیت میدانند. آیا اشخاص مذکور قادرند مرتکب جرم شوند و همانند اشخاص طبیعی مورد بازخواست قرار گیرند؟ پاسخ این پرسش را پس از شرحی که دربارة اشخاص طبیعی آوردهایم در جای خود خواهیم داد. 1- اشخاص طبیعی شخص در اصطلاح حقوقی به موجود مختاری اطلاق میشود که اهلیت دارا شدن حقی را داشته باشد یا به تکلیفی ملتزم گردد. در طبیعت، انسان، یگانه موجودی است که دارای اراده است و میتواند ملزم به تکلیف گردد و یا از حقی برخوردار شود. نه اشیاء و نه جانوران هیچ یک در افعال خود اراده و درکی از آنچه میکنند ندارند در جامعههای نخستین، برای تمام موجودات اعم از حیوان و جماد قائل به روح بودند. هر حرکت و جنبشی که از شیئی دیده میشد، آن را فعلی ارادی تصور میکردند. از این رو، اگر جانور یا شیء بیجان صدمهای به دیگری وارد میکرد مسؤول شناخته میشد و گاه طی مراسمی محکومیت مییافت و به کیفر میرسید. ولی در روزگار ما، شرط ادراک و اختیار مانع از آن است که هر جنبندهای مسؤول افعال خویش قلمداد گردد. زیرا، دستورهای قانونگذار یا خطابات شارع که عموما متضمن تکالیفی است همواره متوجه کسانی است که آن را میفهمند و در ایفای آن آزادند. پس با این فرض، تنها انسان ممکن است از دستور قانونگذار تخطی کند و مقصر شناخته شود. هر آینه منظور از انسان، انسان زنده است. زیرا انسان مرده فاقد اراده و شعور است. اصطلاح شخص طبیعی که مقصود همان انسان است در یک سدة اخیر در برابر شخص حقوقی رایج شده است. شخص یا شخصیت حقوقی امروزه در نظامهای حقوقی اعتباری روزافزون کسب کرده است. ولی چگونه میتوان در قبال فعالیتهای ناقض قانون او را متهم ساخت و از او تکلیف خواست، این موضوعی است که به بحث پیرامون مسؤولیت کیفری اشخاص حقوقی برمیگردد. 2- اشخاص حقوقی در قوانین کشور ما از شخصیت حقوقی یا به اختصار شخصیت تعریفی نشده است. ولی در علم حقوق، شخصیت عبارت است از قابلیت و اهلیت داشتن یا دارا شدن حقوق و تکالیف و اجرای آنها است. اصطلاح اشخاص حقوقی در زبان فارسی، در برابر اشخاص حقیقی یعنی اشخاص طبیعی که دارندگان اصلی حقوق و تکالیف در اجتماع هستند به کار میرود. و مقصود از آن، گروهها، جمعیتها و انجمنهایی است با حقوق و تکالیف مشترک و متمایز از حقوق و تکالیف افرادی که آنها را تشکیل دادهاند. در واقع، مفهوم شخصیت حقوقی تعبیری اعتباری از تأسیسی حقوقی است که به مرور زمان و با پیشرفت تمدن پدید آمده است. بدینگونه، نهادهای مذکور میتوانند همانند آنچه قانون برای اشخاص حقیقی شناخته است از حقوق و تکالیفی برخوردار گردند، مگر حقوق و تکالیفی که با طبیعت انسان ملازمه دارد، مانند وظیفة ابوت و زوجیت و مانند آنها. اشخاص حقوقی از این حیث که در قبال اشخاص دیگر اعم از حقیقی و حقوقی میتوانند طرف تعهد واقع شوند دارای مسئولیت مدنیاند. در این باره اختلاف نظر نیست که اشخاص حقوقی مسؤول دیون و تعهدات خود هستند و بستانکاران میتوانند حقوق خود را از هر نوع از اموال و داراییهای آنها استیفا کنند و در مراجع قضایی درخواست توقیف اموال آنها یا تأمین مطالبات خود را نمایند. ولی، در این مسأله که اشخاص حقوقی در اعمال خود به ارتکاب جرم متهم و مسؤول قلمداد شوند میان حقوقدانان اختلاف است. مخالفان عقیده دارند که جرم را فقط اشخاص حقیقی که نماینده اشخاص حقوقی محسوب میشوند مانند مدیرعامل شرکت یا رییس هیأت مدیره و یا قائم مقام آنها ممکن است مرتکب شوند. در نتیجه شخصا در قبال عمل خود ملتزم خواهند بود. حال چگونه میتوان اشخاص حقوقی را به دلیل جرایمی که اشخاص حقیقی نظیر مدیرعامل یا نمایندگان آنها مادتا مرتکب شدهاند بزهکار شناخت؟ آنها عقیده دارند اشخاص حقوقی را نمیتوان مقصر شناخت و به چند دلیل به کیفر رساند؛ نخست، کیفرهای مقرر در قانون (اعدام، حبس، تبعید خاص اشخاص حقیقی است و نسبت به اشخاص حقوقی قابل اعمال نیست. دوم، کیفر دادن اشخاص حقوقی در نهایت به معنی مجازات یکایک اعضای پدیدآورندة شخصیت حقوقی است از جمله اعضایی که در ارتکاب جرم بیتقصیرند و این امر بر خلاف اصل شخصی بودن مجازاتها است که به موجب آن فقط مرتکبان جرم سزاوار کیفرند. سوم، مجازات اشخاص حقوقی با هدف اصلاح و تربیت بزهکاران مغایر است. چگونه میتوان با تحمیل مجازات به اشخاص حقوقی، نتیجة تربیتی از این اقدام به دست آورد؟ موافقان به هر یک از پرسشهای مذکور چنین پاسخ دادهاند: نخست، طیف انواع مجازاتها گسترده است، اگر اجرای بعضی از کیفرها نظیر کیفرهای سالب آزادی دربارة اشخاص حقوقی ممتنع است، هیچ چیز مانع از اجرای کیفرهای مالی مانند جریمة نقدی و مصادره اموال در حق آنان نیست. چون اشخاص حقوقی دارایی مستقل دارند. علاوه بر آن، میتوان کیفرهایی را به نحوی با طبع اشخاص حقوقی متناسب و منطبق ساخت. مثلا به جای حبس به تعطیل موقت و به جای اعدام به انحلال شخصیت حقوقی حکم داد. دوم، این نکته درست است که از اجرای کیفرها ممکن است همواره اشخاصی بیگناه متحمل صدمه و زیان شوند. ولی این وضع، خاص مجازات اشخاص حقوقی نیست. در اجرای مجازات اشخاص حقیقی نیز مصداق پیدا می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 120 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
×1Ø پوششهاي بر پايه آب (Water - borne coating ) ×1Ø پوششهاي بر پايه آب (Water - borne coating ) ×2Ø استفاده از آب به عنوان يك حلال رنگ هميشه به علت هزينه پايين وعدم خطر آتش سوزي ومسموميت زايي جالب بوده است واحتمالا آب اولين حلالي بوده كه توسط بشر در رنگ هاي ابتدايي در نزد نقاشان در طول قرن ها استفاده مي شده است . دو غاب آهك يكي از روكش هاي لايه مواد در زمره رنگ هاي لعابي است كه هم اكنون از هر نظر قديمي ومنسوخ است ودراستفاده امروزي از جهت هزينه مارپيچي حلالها ورعايت آلودگي محيط واسطه انتقال آبي يك نيروي محرك براي گسترش استفاده از آب است كه به عنوان يك حلال رنگ تهيه شده است . امروزه رنگهايي كه پايه آنها بر آب است به دو گروه اصلي تقسيم ميشوند : ×3Ø الف) عصاره پليمر كه در درجه اول در ساختن رنگ ها استفاده مي شود . ب) قابل حل در آب يا لزجت آب كه دراصل براي رنگ هاي صنعتي بخصوص آستر فلزات بوسيله گالوانيزه كردن به كار مي رود. يك كاربرد جالب رنگي كه پايه اش برآب است در رنگ تزييني هوا خشك كن و روكش هاي تحتاني است وعمل قابل توجهي براي توليد اموسيونهاي مناسب انجام شده است ادعا شده است كه رزين هاي رنگ مي توانند بطور رضايت بخشي امولسيونه شوند با استفاده از آميختن يك امولسيونه كننده با دارا بودن ارزش HLB مناسب ( در زير ) امولسيونهاي پليمري : ماهيت امولسيون :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 123 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بنام خدا تاريخچه و مبدأ پيدايش هلو هلو بومي مناطق گرم چين مي باشد، ولي به نظر مي رسد كه سالها قبل از معرفي شدن به اروپا كه از آنجا به آمريكاي شمالي برده شد در ايران كشت مي شده است. بجز سيب، هلو وسيعترين درخت ميوه خزانه دار كشت شده در آمريكا مي باشد و درختي است نسبتاً كم عمر كه داراي اندازه متوسط تا كوچك مي باشد. از نظر ژنتيكي، هلو خيلي كمتر از سيب و گلابي متغير مي باشد و ميوه هر نهال بذري كشت مي شود و حداقل قابل خوراك مي باشد و طبيعتاً زودبار مي دهد لذا اصلاح ارقام جديد آسان مي باشد. اغلب ارقام هلو كه امروز بكار مي روند محصول برنامه هاي اصلاح نژاد آزمايشي مي باشند. برنامه هاي اصلاح نژاد موفقيت آميز در مناطق مختلف دنيا منجر به توليد ارقام تجارتي خيلي بيشتري از آنچه كه در مورد سيب و گلابي يافت مي شود گرديده است كه كشت مي شود. (1) بنام خدا تاريخچه و مبدأ پيدايش هلو هلو بومي مناطق گرم چين مي باشد، ولي به نظر مي رسد كه سالها قبل از معرفي شدن به اروپا كه از آنجا به آمريكاي شمالي برده شد در ايران كشت مي شده است. بجز سيب، هلو وسيعترين درخت ميوه خزانه دار كشت شده در آمريكا مي باشد و درختي است نسبتاً كم عمر كه داراي اندازه متوسط تا كوچك مي باشد. از نظر ژنتيكي، هلو خيلي كمتر از سيب و گلابي متغير مي باشد و ميوه هر نهال بذري كشت مي شود و حداقل قابل خوراك مي باشد و طبيعتاً زودبار مي دهد لذا اصلاح ارقام جديد آسان مي باشد. اغلب ارقام هلو كه امروز بكار مي روند محصول برنامه هاي اصلاح نژاد آزمايشي مي باشند. برنامه هاي اصلاح نژاد موفقيت آميز در مناطق مختلف دنيا منجر به توليد ارقام تجارتي خيلي بيشتري از آنچه كه در مورد سيب و گلابي يافت مي شود گرديده است كه كشت مي شود. (1) بنام خدا تاريخچه و مبدأ پيدايش هلو هلو بومي مناطق گرم چين مي باشد، ولي به نظر مي رسد كه سالها قبل از معرفي شدن به اروپا كه از آنجا به آمريكاي شمالي برده شد در ايران كشت مي شده است. بجز سيب، هلو وسيعترين درخت ميوه خزانه دار كشت شده در آمريكا مي باشد و درختي است نسبتاً كم عمر كه داراي اندازه متوسط تا كوچك مي باشد. از نظر ژنتيكي، هلو خيلي كمتر از سيب و گلابي متغير مي باشد و ميوه هر نهال بذري كشت مي شود و حداقل قابل خوراك مي باشد و طبيعتاً زودبار مي دهد لذا اصلاح ارقام جديد آسان مي باشد. اغلب ارقام هلو كه امروز بكار مي روند محصول برنامه هاي اصلاح نژاد آزمايشي مي باشند. برنامه هاي اصلاح نژاد موفقيت آميز در مناطق مختلف دنيا منجر به توليد ارقام تجارتي خيلي بيشتري از آنچه كه در مورد سيب و گلابي يافت مي شود گرديده است كه كشت مي شود. (1) بنام خدا تاريخچه و مبدأ پيدايش هلو هلو بومي مناطق گرم چين مي باشد، ولي به نظر مي رسد كه سالها قبل از معرفي شدن به اروپا كه از آنجا به آمريكاي شمالي برده شد در ايران كشت مي شده است. بجز سيب، هلو وسيعترين درخت ميوه خزانه دار كشت شده در آمريكا مي باشد و درختي است نسبتاً كم عمر كه داراي اندازه متوسط تا كوچك مي باشد. از نظر ژنتيكي، هلو خيلي كمتر از سيب و گلابي متغير مي باشد و ميوه هر نهال بذري كشت مي شود و حداقل قابل خوراك مي باشد و طبيعتاً زودبار مي دهد لذا اصلاح ارقام جديد آسان مي باشد. اغلب ارقام هلو كه امروز بكار مي روند محصول برنامه هاي اصلاح نژاد آزمايشي مي باشند. برنامه هاي اصلاح نژاد موفقيت آميز در مناطق مختلف دنيا منجر به توليد ارقام تجارتي خيلي بيشتري از آنچه كه در مورد سيب و گلابي يافت مي شود گرديده است كه كشت مي شود. (1)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 138 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
سيمان و خواصّ آن 1ـ مقدمه جهت احداث هر ساختمان مانند واحدهاي مسكوني ، ساختمانهاي اداري ، مراكز آموزشي، سدهاي خاكي و مخزني، راههاي گوناگون، تأسيسات دريايي و … عوامل گوناگون مورد مطالعه قرار ميگيرند كه نتيجه هر مطالعه، انتخاب پرامتر ويژهاي در آن زمينه است. از جمله زمينههايي كه در هر عمليات ساختماني بايد بررسي شود، مصالح مصرفي آن پروژه است. با عنايت به اهميت اين مطلب، هدف از فراگيري درس مصالح ساختماني ً آشنايي با روش توليد، خواص و كاربردهاي انواع گوناگون مصالح كسب توانايي جهت انتخاب مناسب آنها با توجه به مقتضيات هر پروژه ً ميباشد. 1ـ1ـ مبناي انتخاب مصالح پس از مطالعه مشخصات هر پروژه ساختماني و تعيين نوع و ويژگيهاي مصالح مورد نياز، بايد در بين مصالح موجود و توجه به خصوصيات هر يك از آنها، مواد مطلوب را انتخاب نمود. خواص مصالح گوناگون به دو روش زير بررسي و مطالعه ميشود و در اختيار مصرف كنندگان قرار ميگيرد كه عبارتند از : 1ـ بر اساس استاندارد 2ـ بر اساس گواهي نامه فني سيمان و خواصّ آن 1ـ مقدمه جهت احداث هر ساختمان مانند واحدهاي مسكوني ، ساختمانهاي اداري ، مراكز آموزشي، سدهاي خاكي و مخزني، راههاي گوناگون، تأسيسات دريايي و … عوامل گوناگون مورد مطالعه قرار ميگيرند كه نتيجه هر مطالعه، انتخاب پرامتر ويژهاي در آن زمينه است. از جمله زمينههايي كه در هر عمليات ساختماني بايد بررسي شود، مصالح مصرفي آن پروژه است. با عنايت به اهميت اين مطلب، هدف از فراگيري درس مصالح ساختماني ً آشنايي با روش توليد، خواص و كاربردهاي انواع گوناگون مصالح كسب توانايي جهت انتخاب مناسب آنها با توجه به مقتضيات هر پروژه ً ميباشد. 1ـ1ـ مبناي انتخاب مصالح پس از مطالعه مشخصات هر پروژه ساختماني و تعيين نوع و ويژگيهاي مصالح مورد نياز، بايد در بين مصالح موجود و توجه به خصوصيات هر يك از آنها، مواد مطلوب را انتخاب نمود. خواص مصالح گوناگون به دو روش زير بررسي و مطالعه ميشود و در اختيار مصرف كنندگان قرار ميگيرد كه عبارتند از : 1ـ بر اساس استاندارد 2ـ بر اساس گواهي نامه فني سيمان و خواصّ آن 1ـ مقدمه جهت احداث هر ساختمان مانند واحدهاي مسكوني ، ساختمانهاي اداري ، مراكز آموزشي، سدهاي خاكي و مخزني، راههاي گوناگون، تأسيسات دريايي و … عوامل گوناگون مورد مطالعه قرار ميگيرند كه نتيجه هر مطالعه، انتخاب پرامتر ويژهاي در آن زمينه است. از جمله زمينههايي كه در هر عمليات ساختماني بايد بررسي شود، مصالح مصرفي آن پروژه است. با عنايت به اهميت اين مطلب، هدف از فراگيري درس مصالح ساختماني ً آشنايي با روش توليد، خواص و كاربردهاي انواع گوناگون مصالح كسب توانايي جهت انتخاب مناسب آنها با توجه به مقتضيات هر پروژه ً ميباشد. 1ـ1ـ مبناي انتخاب مصالح پس از مطالعه مشخصات هر پروژه ساختماني و تعيين نوع و ويژگيهاي مصالح مورد نياز، بايد در بين مصالح موجود و توجه به خصوصيات هر يك از آنها، مواد مطلوب را انتخاب نمود. خواص مصالح گوناگون به دو روش زير بررسي و مطالعه ميشود و در اختيار مصرف كنندگان قرار ميگيرد كه عبارتند از : 1ـ بر اساس استاندارد 2ـ بر اساس گواهي نامه فني سيمان و خواصّ آن 1ـ مقدمه جهت احداث هر ساختمان مانند واحدهاي مسكوني ، ساختمانهاي اداري ، مراكز آموزشي، سدهاي خاكي و مخزني، راههاي گوناگون، تأسيسات دريايي و … عوامل گوناگون مورد مطالعه قرار ميگيرند كه نتيجه هر مطالعه، انتخاب پرامتر ويژهاي در آن زمينه است. از جمله زمينههايي كه در هر عمليات ساختماني بايد بررسي شود، مصالح مصرفي آن پروژه است. با عنايت به اهميت اين مطلب، هدف از فراگيري درس مصالح ساختماني ً آشنايي با روش توليد، خواص و كاربردهاي انواع گوناگون مصالح كسب توانايي جهت انتخاب مناسب آنها با توجه به مقتضيات هر پروژه ً ميباشد. 1ـ1ـ مبناي انتخاب مصالح پس از مطالعه مشخصات هر پروژه ساختماني و تعيين نوع و ويژگيهاي مصالح مورد نياز، بايد در بين مصالح موجود و توجه به خصوصيات هر يك از آنها، مواد مطلوب را انتخاب نمود. خواص مصالح گوناگون به دو روش زير بررسي و مطالعه ميشود و در اختيار مصرف كنندگان قرار ميگيرد كه عبارتند از : 1ـ بر اساس استاندارد 2ـ بر اساس گواهي نامه فني
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 96 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 مقدمه در سالهاي اخير فرهنگ بيش از پيش در كانون توجه قرار گرفته است . بسياري از مباحث جاري در كشور، چه در حوزه اقتصاد يا سياست رنگي فرهنگي دارد. غالباً از صفت فرهنگ براي توضيح مجموعه عوامل ناشناخته استفاده مي شود و اين كاربرد اصطلاح فرهنگ ،بر ابهام معنايي اين اصطلاح بيش از پيش مي افزايد. در عين حال اين مسأله از واقعيت ديگري نيز خبر مي دهد . بخش فرهنگ از يك سو تحت تأثير تحولات ( مثل رشد اقتصادي يا توسعه اجتماعي ) و از سوي ديگر به دليل دگرگونيهاي دروني آن ( مثل افزايش توليد كنندگان و مصرف كنندگان و يا تفكيك اجتماعي درون فرهنگ و ... ) وضعيت متفاوتي پيدا كرده است . بر اين مجموعه بايد گسترش ارتباطات را نيز افزود كه مفهوم مرزهاي فرهنگي را دگرگون مي كند . چنين تحولات ، فرهنگ را به صورتي روز افزون بسط مي دهد و از درون همين گسترش است كه مسائل تازه اي پيش روي جامعه و دست اندركاران فرهنگي قرار مي گيرد . طبعأ در زمينه اي اين چنين بسط يابنده و در حال دگرگوني ، سياستگذاري فرهنگي مفهومي ثابت نخواهد داشت ، رويكردها و برداشتهاي تازه اي در مورد سياستگذاري فرهنگي نياز است تا آن را با شرايط در حال دگرگوني متناسب كند . چنين مسأله اي هم بر اهداف و دامنه سياستگذاري و هم بر فرايند آن اثر مي گذارد . سياستگذار فرهنگي ، ضمن حفظ گوهر بنيادين اهداف خود ، بنا به مقتضيات اجتماعي و اقتصادي ناگزير است تعبيري متناسب از اهداف ارائه كند و از سوي ديگر ، پيچيدگي روز افزون فرهنگ ، او را به اطلاعات و داده هاي فرهنگي نيازمند مي كند . از اين رو ، اتكاء سياستگذاري فرهنگي به پژوهش هاي فرهنگي ، بسيار ضروري است . اگر پژوهش هاي فرهنگي را زمينه سياستگذاري فرهنگي بدانيم ، لاجرم مي بايد به موضوعات زير توجه كرد : الف ) برنامه ريزي فرهنگي ب ) مباحث نظري فرهنگي ج ) روش شناسي 1 مقدمه در سالهاي اخير فرهنگ بيش از پيش در كانون توجه قرار گرفته است . بسياري از مباحث جاري در كشور، چه در حوزه اقتصاد يا سياست رنگي فرهنگي دارد. غالباً از صفت فرهنگ براي توضيح مجموعه عوامل ناشناخته استفاده مي شود و اين كاربرد اصطلاح فرهنگ ،بر ابهام معنايي اين اصطلاح بيش از پيش مي افزايد. در عين حال اين مسأله از واقعيت ديگري نيز خبر مي دهد . بخش فرهنگ از يك سو تحت تأثير تحولات ( مثل رشد اقتصادي يا توسعه اجتماعي ) و از سوي ديگر به دليل دگرگونيهاي دروني آن ( مثل افزايش توليد كنندگان و مصرف كنندگان و يا تفكيك اجتماعي درون فرهنگ و ... ) وضعيت متفاوتي پيدا كرده است . بر اين مجموعه بايد گسترش ارتباطات را نيز افزود كه مفهوم مرزهاي فرهنگي را دگرگون مي كند . چنين تحولات ، فرهنگ را به صورتي روز افزون بسط مي دهد و از درون همين گسترش است كه مسائل تازه اي پيش روي جامعه و دست اندركاران فرهنگي قرار مي گيرد . طبعأ در زمينه اي اين چنين بسط يابنده و در حال دگرگوني ، سياستگذاري فرهنگي مفهومي ثابت نخواهد داشت ، رويكردها و برداشتهاي تازه اي در مورد سياستگذاري فرهنگي نياز است تا آن را با شرايط در حال دگرگوني متناسب كند . چنين مسأله اي هم بر اهداف و دامنه سياستگذاري و هم بر فرايند آن اثر مي گذارد . سياستگذار فرهنگي ، ضمن حفظ گوهر بنيادين اهداف خود ، بنا به مقتضيات اجتماعي و اقتصادي ناگزير است تعبيري متناسب از اهداف ارائه كند و از سوي ديگر ، پيچيدگي روز افزون فرهنگ ، او را به اطلاعات و داده هاي فرهنگي نيازمند مي كند . از اين رو ، اتكاء سياستگذاري فرهنگي به پژوهش هاي فرهنگي ، بسيار ضروري است . اگر پژوهش هاي فرهنگي را زمينه سياستگذاري فرهنگي بدانيم ، لاجرم مي بايد به موضوعات زير توجه كرد : الف ) برنامه ريزي فرهنگي ب ) مباحث نظري فرهنگي ج ) روش شناسي 2 د ) مطالعات و پژوهش هاي موردي . كتاب حاضر ، تدوين مطالعات و پژوهش هاي موردي است كه به صورت مقاله و گزارش درباره فرهنگ عمومي تدوين شده است كه در گرد هم آيي هاي علمي – فرهنگي ارائه و يا در نشريات تخصصي و فصلنامه فرهنگ عمومي چاپ شده است . درخواست هاي مكرر و استقبال متخصصان و پژوهشگران از مقالات و مطالعات ذكر شده و از سوي ديگر عدم امكان چاپ مجدد فصلنامه ها و نشريات ؛ دبيرخانه شوراي فرهنگ عمومي را بر آن نمود تا با تدوين آنها در مجموعه كتاب هاي « جامعه و فرهنگ » امكان دسترسي را براي پژوهشگران مهيا نمايد . ديدگاههاي ارائه شده در كتاب ، به منزله اهداف سياستگذاري شوراي فرهنگ عمومي محسوب نمي شود و بايد آن را از منظر گشايش باب بحث نگريست . از اين رو تفاوت ها و اختلاف نظرها در ديدگاهها نيز اجتناب ناپذير است . اگر اين مجموعه بتواند چشم انداز تازه اي به مباحث فرهنگي بگشايد ، تلاش تمام افراد اعم از نويسندگان ، تدوين كنندگان ، مديران و كارشناسان به بار نشسته است . ارزشها و سنت نوشته : ادوارد شيلز ترجمه : حسين ايماني جاجرمي در جامعه ما دوگانه سازي سنت و مدرنيسم ، الگوي غالب بحث در باب ارزشهاي اجتماعي است . بر حسب اين الگوهاي غالب ، مشكلات و ناهنجاريهاي اجتماعي به ناسازگاري ميان ارزشهاي سنتي و ارزشهاي مدرن نسبت داده مي شود . در اينچنين دوگانه سازي ارجحيت ارزشهاي مدرن و كاستن از اقتدار سنت ، پيشاپيش منظور شده است . در مقاله اي كه پيش روست ، نگارنده دركي پيچيده تر از ناسازگاري هاي ارزشي به دست مي دهد ، به جاي روايتي تك ذهني از سنت ، آن را حاوي ارزشهاي بنيادين ناسازگار مي يابد ؛ هر وضع اجتماعي را بستر تنازعات پيچيده ارزشها مي يابد ؛ در نهايت سنت را اصلي ترين منبع انتشار ارزشها مي خواند اما صراحت افراط بخشيدن به ارزشها را كه در حيات روزمره مردم جريان دارند و روشنفكران بدان اشتغال دارند را بعضأ خطر آفرين مي خواند . 4 به عقيده من هم هر مقاله اي كه درباره « سنت » نوشته شود و از « ارزش ها » سخن به ميان آورد لازم است اين دو مفهوم را به هم پيوند زند . آنان كه روال امور جهان را نمي پسندند ، در بحث هاي خود اين دو مفهوم را به هم پيوند مي زنند . آنهائي كه دست كم در اصول ، از خود پرستي ( Egotism ) ، فردگرائي ( Individualism )، لذت جويي ( Hedonism ) بيزارند و مخالف اين عقيده هستند كه انسان بايد صرفاً در پي اهداف مادي ، كسب مالكيت ، سود جستن و مصرف باشد و اين اهداف به ظاهر ملموس را با اهداف كمتر ملموس آرماني ( كه در نقدهاي جهان معاصر ارزش ناميده مي شود ) مقايسه مي كنند . آنها در نقدهايشان به طور ضمني اشاره مي كنند كه روي گرداني از ارزشها به معناي طرد سنت نيز هست . سنت حامل ارزشهاست و ارزشها را سنت منتقل مي كند . بدون ارزشها ، سنتها چيزي براي انتقال ندارند و بدون سنتهاي ارزشي ، ارزشها به نسلهاي جديد منتقل نخواهد شد . اين انتقاد نسبتاً محافظه كارانه صرفاً برداشتي شخصي نيست . من در اين مقاله مي كوشم كه ارتباط ميان ارزشها و سنتها را توضيح دهم . 1- « ارزش » ممكن است معياري براي ارزشيابي ( Evaluation ) باشد ، يا ممكن است قالبي نمادين ( Symbolic Configuration ) براي مبارزه باشد (يعني حالت يا موقعيتي آرماني كه كنشگر طالب آن است ) ، يا ممكن است حالت يا موقعيتي آرماني باشد كه سنجه يا معيار ارزيابي حالت يا موقعيت موجود يا ممكن قرار مي گيرد . ارزش ممكن است عامل يا كنش ، نگرشي ارزشيابانه يا معياري براي ادراك يك كنش باشد . اين معاني متعدد واژه « ارزش » همانند نيستند اما بسيار به هم مربوطند . من در سراسر اين مقاله واژه ارزش را براي اشاره به تمامي اين معاني به كار مي برم . ويژگي مشترك واژه « ارزش » در سراسر اين مقاله قالبي نمادين دارد كه فاقد جنبه فيزيكي ورواني است . قالب نماديني كه واژه « ارزش » بدان اشاره مي كند ، هستي عيني ( Objective existence ) دارد يعني فاقد هستي فيزيكي يا عصبي فيزيكي است . عينيت اين واژه همانند قضاياي منطقي يا رياضيات است . البته حتي اگر ارزش در شيء يا موقعيتي مادي متجسد شود باز هم قالبي نمادين دارد . ( مانند شهر يا باغي موجود ؛ يا الگوي اجتماعي موجود ؛ يا مانند خانواده اي معين يا گروهي از دوستان يا يك دانشگاه ؛ حتي اگر ارزش موقعيتي آرماني باشد كه براي رسيدن به آن مبارزه مي شود يا آرماني باشد كه معيار قضاوت درباره اوضاع موجود قرار مي گيرد