لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 45 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
ابونصر فارابي (ارسطوي دوم) زندگي نامه(1) -1-1 پس از روزگار ترجمهي آثار يوناني به زبان تازي، نخستين حكيم و فيلسوف جامع ايراني بدون هيچ ترديدي فارابي است. ابونصر محمدبن طرخان بن اوزلغ فارابي، كه او را فيلسوف المسلمين نام دادهاند، بيشك يكي از بزرگترين فيلسوفان اسلام و يكي از نوابغ ايران است. در نام و اصل و نسب و منشأ او ميان عالمان رجال اختلاف است. ابن النديم در: الفهرست، و شهر زوري در: تاريخ الحكمأ، و ابن ابي اصيبعه در: طبقات الأطبأ نسبت او را فارسي ميدانند و برخي از دانشمندان روزگار ما هم بر اين عقيدهاند. -2-1 ما از روزگار زندگي و جريان حيات فارابي چيز زيادي نميدانيم و نيز به طور قطع و يقين نميدانيم كه سير تحصيل و كسب دانش و بينش او به چه نحوي بوده است. گفتهاند كه پدر فارابي «امير لشكر» بوده و اصل او پارسي، و خود فارابي در وسيع يكي از ديههاي فاراب ماورأالنهر متولد شده است.(2) فارابي يك بار به قصد تحصيل از ماورأالنهر به بغداد آمد و بيشتر علوم را در همان جا فرا گرفت. و در عربيت ورزيده شد، در حران به حلقهي درس معلمي نصراني در آمد به نام يوحنابن جيلان(3) و پيش همو و شايد گروهي ديگر از ترسايان مجموعههاي ثلاثي ورباعي(4) را فرا گرفت. فارابي بار ديگر به بغداد باز آمد و به خواندن كتابهاي ارسطو و تأملات فلسفي خويش پرداخت و بيشتر كتابهاي ارسطو را به دقت خواند و در وقوف و آگاهي به دقايق آن كتب مهارت يافت و سپس به خواندن كتاب «نفس» ارسطو آغاز كرد و آن را به كرات خواند، چنان كه در آخر كتاب نفس ارسطو، مكتوبي از او يافتند كه نوشته بود «اني قرأت هذا الكتاب مأئه مرة- من اين كتاب را صد بار خواندم.(5) » و هم از او نقل شده است كه من كتاب سماع طبيعي ارسطو را چهل بار خواندم و باز هم بدان نيازمندم(6). ارسطوي ثاني -3-1 فيلسوف ما چندان در تفسير و شرح و دقت در معاني افكار ارسطو تبحر يافت كه به قول قرطبي در طبقات الحكمأ، «مشكلات آن را حل و اسرار آن را كشف كرد و آنها را در كتابهاي صحيح عبارت، لطيف اشارت تدوين كرد و آنچه را كه الكندي(7) و ديگران در صناعت تحليل و شيوههاي تعليم از آنها غفلت كرده بودند بيان كرد و آنگاه در كتابي به نام احصأالعلوم آنها را تعداد كرد و تعاريف و اغراض آنها را به دست داد، به طوري كه طالبان علم همواره از نظر و دقت و طلب راهنمايي از آن بينياز نيستند.»(8) اين امور باعث شد كه فارابي را معلم الثاني يا ارسطوي دوم(9) لقب دادند. حاجي خليفه از حاشيهي مطالع نقل كرده است كه: «مترجمان مأمون از كتابهاي يونان ترجمههاي مخلوطي انجام داده بودند كه ترجمهي يكي با ترجمهي ديگري توافق نداشت، و اين ترجمهها همچنان بدون تحرير و شرح و پيرايش مانده بود؛ بلكه نزديك بود كه از ميان برود، تا اينكه حكيم فارابي به وجود آمد؛ آن گاه پادشاه زمان او يعني: منصور بن نوح الساماني از او خواست كه اين ترجمهها را گرد آورد و از ميان آنها ترجمهي ملحض و مهذب و پيراستهيي كه مطابق حكمت باشد بپردازد. فارابي اين دعوت را پذيرفت، و چنان كه او خواسته بود كرد، و كتاب خويش را تعليم ثاني نام نهاد، و از اين رو او را معلم ثاني لقب دادند. و اين كتاب همچنان به صورت مسوده در خزانه منصور مانده بود تا اينكه ابنسينا بر آن اطلاع يافت و از خلاصهي آن كتاب «شفا» را ساخت. و از بيشتر جاهاي شفا فهميده ميشود كه خلاصهي تعليم ثاني است.»(10) َ نظرابن خلدون درباره فارابي -4-1 اين قول را كه حاجي نقل كرده است و از چند نظر قابل ترديد و تأمل است فقط براي مزيد اطلاع نقل كرديم و الا درباره علت ملقبشدن فارابي به معلم ثاني قول معقول و صحيح آن است كه ابن خلدون گفته است: «ارسطو را معلم اول بدين جهت گفتهاند كه او آنچه از مباحث و مسائل منطق متفرق و پراگنده بود جمع كرد و در تهذيب آنها كوشيد و بناي آن را استوار كرد و اول علوم حكيمه و فاتحهي آنها قرار داد، و به سبب آنكه فارابي در اين راه كوشيد و تمام آن مسائل را از ترجمههاي پراگنده و مشوش گرد آورد و در كتابي خلاصه كرد او را شبيه ارسطو كرد و از اين رو او را معلم ثاني لقب دادند.»(11) َ تو داناتري يا ارسطو؟ -5-1 گويا فارابي به ارزش كار خود واقف بوده است كه وقتي از او پرسيدند: «آيا تو داناتري يا ارسطو؟» در جواب گفت: «اگر من در زمان او بودم البته بزرگترين شاگرد او بودم.»(12) َ فارابي موسيقيدان -6-1 چون فارابي روزگاري در بغداد زيست و در آموختن فلسفه تا سر حد كمال كوشيد و بر رموز و دقايق اين علم آگاهي يافت از بغداد به حلب رفت، و شك نيست كه يكي از علل كوچ او اضطرابات سياسي بود كه در بغداد به هم رسيده بود.(13) امير حلب در اين روزگار سيف الدوله حمدان بود. آوردهاند كه چون ابونصر فارابي به مجلس سيفالدوله در آمد- و آن مجلس، مجمع فضلأ در همهي معارف بود او را به خدمت سيفالدوله در آوردهاند در حالي كه لباس تركان پوشيده بود، و او هميشه اين لباس را ميپوشيد، سيفالدوله او را گفت: بنشين. فارابي گفت: كجا بنشينم؛ اينجا كه منم يا آنجا كه تويي؟! سيفالدوله گفت: آنجا كه تويي. پس فارابي از روي شانههاي مردم به گذشت و خود را به مسند سيفالدوله رسانيد. سيف الدوله را بندگان خاصي بود كه با آنها به زبان ويژهيي سخن گفتي و كم كسي آن را شناختي؛ با آن زبان به حاجبان گفت: «اين شيخ ادب فرو گذاشت، من از او مطالبي بپرسم، اگر نتواند همه را پاسخ دهد او را بيرون كنيد يا بسوزانيدش!» ابونصر به آن زبان ويژهي پادشاه گفت: «يا امير، صبر كن كه كارها همه به عواقب آن وابسته است.» سيفالدوله شگفت ماند. پرسيد: آيا تو اين زبان را ميداني؟ گفت: آري، من هفتاد زبان ميدانم. آن گاه با عالمان حاضر در مجلس به سخن پرداخت، و در همهي فنون سخن او برتر و بهتر بود سخن ديگران فروتر، تا جملگي فروماندند و خواستند تا تقريرات او بنويسند؛ سيفالدوله آنها را از آن كار منصرف كرد و با ابونصر خلوت كرد و او را گفت: -آيا چيزي ميخوري؟ - ابونصر: نه - آيا چيزي مينوشي؟ - ابونصر: نه - سيفالدوله: ميخواهي كه چيزي بشنوي؟ - ابونصر: آري پس سيفالدوله به احضار خنياگران دستور داد. تمام كساني كه در اين فن ماهر بودند با انواع آلات موسيقي حاضر آمدند. هيچ يك از آنها چيزي ننواخت مگر اينكه فارابي بر او عيب گرفت و گفت: خطا كردي!(14) سيفالدوله گفت: در اين صنعت هم چيزي ميداني؟ ابونصر: آري دانم و نيكو دانم! آن گاه از ميان خويش كيسهيي بيرون كرد و باز كرد و از آن چوبهايي به در آورد و آنها را تركيب كرد و بنواخت. حاضران مجلس همه بخنديدند؛ ابونصر آن را باز گشاد و اين بار به طرزي ديگر تركيب كرد و بنواخت، همهي حاضران بگريستند؛ فارابي بار ديگر آن را بگشود و تركيب آن را تغيير داد و به گونهيي ديگر بنواخت؛ اين بار همهي مجلسيان به خواب رفتند. فارابي آنها را خوابيده گذاشت و بيرون آمد. گفتهاند: آلتي كه قانون ناميده ميشود از ساختههاي اوست(15).
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
آزمایشگاه مکانیک خاک............................................................................................ & 1 آزمایشگاه مکانیک خاک مقدمه : هدف آزمایش : جداسازی دانه های در اندازه های مختلف که هر بخش بصورت درصدی از کل نمونه بیان می شود . نتایج مربوط به دانه بندی در مسائلی همچون میزان نفوذپزیری در خاک، موئینگی، طراحی فیلتر و زهکش، احداث سد های خاکی و... استفاده می شود . تئوری آزمایش : مانده روی الک 200 شن و ماسه عبوری از الک 200 رس و سیلت D>4.75mm ذرات درشت دانه 2- 4.75mm ماسه درشت ASTM 0.425-2mm ماسه متوسط 0.075mm-0.425mm ماسه ریز درشت دانه وسایل مورد نیاز انجام ازمایش 1.کیسه ی الک استاندارد 2.ترازو آزمایشگاه مکانیک خاک............................................................................................ & 3 3.تکان دهنده (Shaker ) 4.فرچه برای تمیز کردن مراحل انجام ازمایش : برای انجام ازمایش یک نمونه 2.5 kg را برداشته و بروی ظرفهای الک استاندارد که شامل الک هایی به شماره های 4 ،8 ،16 ،30 ،40 ،50 ،100 ،200 و در نهایت دارای یک سینی است و ریزیم . این ظرف ها با مدت 5 دقیقه تکان می دهیم تا نمونه به طور کامل در بین الک ها قرار گیرد . پس از اتمام کار هر کدام از الک ها را جدا کرده و توسط ترازو ، نمونه خاک قرار گرفته در ان را وزن کرده ودر جدول زیر یادداشت می کنیم . نحوه ی انجام ازمایش : نمونه به میزان 150 تا 200 gr تهیه شده از الک عبوری 40 اماده می کنیم . سپس مقداری اب به نمونه افزوده و پس از یکنواخت سازی رطوبت در تمامی نقاط نمونه ، ان را فنجان قرار می دهیم . با استفاده از شیار کش ، شیاری را در ان ایجاد می کنیم . دستک دستگاه را با سرعتی معادل 2 ضربه در ثانیه می چرخانیم تا زمانیکه شیار در طول 13mm بسته شود وتعداد ضربات را یادداشت می کنیم . ( میزان رطوبت باید به گونه ای باشد که شیار در ضربات بین 15-35 ضربه بسته شود ) سپس قسمتی از خاک را برداشته و برای انجام ازمایش تعیین درصد رطوبت ان را در خاک اوون قرار می دهیم . مجددا فنجان را تمیز کرده ، رطوبت خاک را افزایش داده و مراحل بالا را تکرار می کنیم . نمونه های قرار داده در داخل اوون را پس از آزمایشگاه مکانیک خاک............................................................................................ & 3 24 ساعت بیرون اورده و ان را وزن می کنیم و سپس جدول زیر را کامل می کنیم . محاسبات ازمایش : حد روانی درصد رطوبتی است که شیار در 25 ضربه بسته می شود و همچنین حد روانی را در هر کدام از مراحل انجام ازمایش از فرمول زیر بدست می آوریم: حد خمیری : وسایل مورد نیاز انجام ازمایش : 1.کاردک 2.شیشه سطح 3.شیشه تعیین درصد رطوبت 4.بطری اب مراحل انجام ازمایش : آزمایشگاه مکانیک خاک............................................................................................ & 4 یک نمونه خاک گذری از الک شماره 40 را انتخاب کرده . به ان مقدار اب اضافه کرده به صورتیکه رطوبت در تمام سطح نمونه پخش شده باشد . سپس ان را به روی شیشه به صورت فیتیله در می اوریم . در صورتی که خاک در ضخامت فیتیله ای 3.2mm ترک خورده و یا خرو شده رطوبت خاک در حد خمیری است . سپس ان را در داخل اوون قرار داده و پس از 24 ساعت ان را بیرون می اوریم و وزن می کنیم . سپس با توجه به رابطه زیر PL بدست می اید : مکانیک خاک عمران 1-1 – تاریخچ آزمايشـگاه فنـي و مكانيـك خاك : از سال 1368 فعاليت خود را در امور كنتـرل كيفي و بررسی خصوصيات فيزيكي و مكانيكي خاكها و مصالح ساختماني و نيـز امور ژئوتكنيك آغاز نموده و اکنون با بیش از 17 سال تجربه در امور مربوطه با نبروهای متخصص و مجرب در محـل پروژه هاي عمـرانـي در سطح استان فارس و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 38 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
0 موضوع تحقیق : استرس و فشارهای روانی در محیط کار 0 موضوع تحقیق : استرس و فشارهای روانی در محیط کار 0 موضوع تحقیق : استرس و فشارهای روانی در محیط کار 0 موضوع تحقیق : استرس و فشارهای روانی در محیط کار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 39 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
خاستگاه حكومت علوي،الهي يا مردمي؟ پيش گفتار 1ـ خاستگاه تاريخي حكومت علوي 2ـ خاستگاه جامعه شناختي حكومت علوي 3ـ خاستگاه قانوني حكومت علوي 4ـ خاستگاه ديني حكومت علوي 5 ـ خاستگاه سياسي حكومت علوي يك ـ ديدگاه مشروعيت الهي حكومت علوي دو ـ ديدگاه مشروعيت الهي ـ مردمي حكومت علوي سه ـ ديدگاه مشروعيت مردمي حكومت علوي تأملاتي پيرامون ديدگاه سوم تأمل اول: ديدگاه سوم از نگاه عقل عملي و فلسفه سياسي تأمل دوم: ديدگاه سوم از نگاه كتاب و سنت تأمل سوم: ديدگاه سوم از نگاه ادله خاصه حكومت علوي تأمل چهارم: ديدگاه سوم از نگاه اجماع فريقين تأمل پنجم: نقد اجمالي ادله نقلي ديدگاه سوم تأمل ششم: ديدگاه سوم در بوته تجربه تأمل هفتم: نقش مردم در حكومت علوي بر مبناي مشروعيت الهي پيش گفتار خاستگاه حكومت علوي را مي توان از زواياي گوناگون تاريخي، جامعه شناختي، حقوقي، ديني و سياسي، مورد كاوش قرار داد. اين مقاله پس از عبوري سريع از خاستگاههاي يادشده، محور خود را جستجو پيرامون خاستگاه سياسي حكومت علوي قرار مي دهد. در باره خاستگاه سياسي حكومت علوي، با سه ديدگاه: الهي، الهي ـ مردمي و مردمي مواجهيم. نخست اين سه ديدگاه، با استناد به گفتار مدعيان آنها مطرح مي شود. آنگاه با توجه به ديرينه بودن گفتمان ديدگاه اول و دوم كه يكي مربوط به پيروان آن حضرت و ديگري مربوط به ديگر فرق مسلمان است، با عنايت به سرشاري منابع و تأليفات پيرامون آن دو، سمت و سوي اصلي بحث را متوجه ديدگاه سوم كه جنبه كاربردي بيشتري هم دارد و از مباحث زنده سياسي جامعه است، نموده و پس از ذكر مستندات اين ديدگاه با تأملات هفت گانه، به ارزيابي آن از نگاه عقل، كتاب، سنت و اجماع و عملكرد تجربي آن در طول تاريخ خواهيم پرداخت و در پايان به نقش مردم در حكومت علوي بر مبناي خاستگاه الهي آن اشارتي مختصر خواهد شد. |48| 1ـ خاستگاه تاريخي حكومت علوي در پي قتل عثمان و بلاتكليف ماندن مسأله زمامداري و خلافت، نخبگان و خواصّ، مركب از چهره هاي شاخص مهاجرين و انصار و ديگر افراد مؤثر در جامعه اسلامي آن برهه، به همراهي تعداد زيادي از مردم مدينة النبي(ص)، در مسجد رسول خدا براي چاره انديشي و شور و مشورت در اين مسأله مهم و حياتي گرد آمدند. مسجد مملو از جمعيت شد. انگشت اشاره و ارشاد برخي از خواصّ و سابقين در عرصه ايمان و جهاد، همچون: عمار ياسر، ابن تيهان، ابوايوب انصاري و سخنان روشن گرانه ايشان در فضل و سابقه و جهاد و قرابت اميرالمؤمنين(ع)، زمينه هاي پيش آمده در اثر حوادث بيست و پنج ساله گذشته را فعليت بخشيد و همگي بر علي(ع) اجماع و اتفاق كردند. سيل خروشان علاقه و احساسات خواصّ و عوام به سوي بيت امام(ع) به جريان افتاد. انبوه جمعيت در درب خانه مولا گرد آمدند و يكصدا آن امام همام را براي پذيرش حكومت و ولايت تحت فشار قرار دادند، حادثه اي كه در تاريخ خلافت، براي نخستين بار و آخرين مرتبه اتفاق مي افتاد [1]. خود حضرت در وصف بيعت گويد: "و بسطتم يدي فكففتها و مددتموها فقبضتها، ثم تداككتم عليّ تداكّ الاِبل الهيم علي حياضها يوم ورودها حتي انقطعت النعل و سقطت الرّداء و وطيء الضعيف و بلغ من سرور الناس ببيعتهم ايّاي ان ابتهج بها الصغير و هدج اليها الكبير و تعامل نحوها العليل و حسرت اليها الكعاب؛ [2] دستم را گشوديد، بازش داشتم و آن را كشيديد، نگاهش داشتم، همچون شتران تشنه كه روز آب خوران به آبگير درآيند، بر من هجوم آورديد، چندان كه كفش از پاي در آمد و ردا افتاد و ناتوان پايمال گرديد و خشنودي مردم در اثر بيعت با من بدانجا رسيد كه خردسال از آن شادمان شد و سالخورده لرزان لرزان به سوي آن روان گرديد و بيمار، براي بيعت، خود را سر پا نگه مي داشت و دختران جوان نقاب از چهره كشيدند، براي مشاهده آن منظره."> در نخستين گام؛ امام(ع) كه اوضاع را آشفته مي ديد و زمينه هاي اجتماعي را براي انجام اصلاحات و بازگشت به خطوط اصلي ترسيم شده در كتاب الهي و سنت نبوي فراهم نمي ديد و مي دانست دگرگوني جامعه، آن قدر الوان و رنگارنگ شده و ابرفتنه همه جا را پوشانده و مسير |49| حركت ناآشنا گرديده كه جامعه تحمل ارزشهاي علوي و بازگشت به دوران رسول خدا(ص) را از كف داده است، پيشنهاد بيعت و خلافت را ردّ كرد و فرمود: مرا رها كنيد و از ديگري تقاضا كنيد. اگر از من بگذريد، همچون يكي از شما خواهم بود و شايد از شما شنواتر و مطيع تر باشم نسبت به كسي كه شما برمي گزينيد. من اگر وزير باشم بهتر است تا امير شما باشم. [3] اما پافشاري مردم پايان نداشت، امام مجبور به پذيرش حكومت و بيعت گرديد، ولي فرمود: پس در مسجد: "فان بيعتي لا تكون خفية و لا تكون الّا في المسجد؛ [4] همانا بيعت من مخفيانه و در گوشي نخواهد بود و محل آن جايي جز مسجد رسول خدا(ص) نمي باشد."> طبق نقل برخي مورخان، روز شنبه، نوزدهم ذيحجه از سال سي و پنج هجري، براي بيعت آشكار و علني با چهارمين خليفه بعد از رسول خدا(ص)، پير و جوان، زن و مرد، مهاجر و انصار، راهي مسجد شدند و با مشاركت سياسي بي نظير و بي سابقه و عشقي وصف ناپذير، در برابر ديدگان همه، كار بيعت به انجام رسيد و پايه هاي حكومت علوي با اين خاستگاه تاريخي، بر گزينش آزاد و اراده قلبي توده ها، استقرار يافت و به تلألؤ و پرتوافكني پرداخت. [5] در گزارش مبدأ شروع و خاستگاه حكومت امام(ع) در بستر تاريخ، اختلافي ميان هفتاد و دو فرقه مسلمانان مشاهده نمي شود و تأييد همگاني پشتوانه آن است. 2ـ خاستگاه جامعه شناختي حكومت علوي غرض از خاستگاه جامعه شناختي، همان مبدأ پذيرش و مقبوليت اقتدار سياسي و حاكميت، نزد اقشار مردم است. طبق انديشه ماكس وبر، جامعه شناخت بلندآوازه آلماني؛ حكومتهايي كه مي خواهند از سوي شهروندان اطاعت شوند، مي كوشند، قدرت خويش را توجيه و آن را مشروع قلمداد نمايند. در ديدگاه جامعه شناختي وبر، قدرت از سه طريق: سنتي، كاريزمايي و عقلاني ـ حقوقي، مشروعيت خويش را عينيت مي بخشد. نكته مهم در تحليل نقطه نظرات وبر آن است كه نگاه وبر به مسأله مشروعيت، نگاهي جامعه شناختي است. وي "مشروعيت" را چيزي مي داند كه با "مقبوليت" تفاوت چنداني ندارد. وي دنبال يافتن پاسخ اين پرسش است كه: سلطه هاي مختلف، از چه مسيري و با چه توجيهي، نزد مردم مقبوليت كسب مي كنند؟ وي راههاي سه گانه |50| يادشده را پاسخ اين پرسش مي داند [6]. با لحاظ مقدمه بالا، آيا خاستگاه جامعه شناختي و مقبوليت حكومت علوي در ميان آحاد مسلمانان از چه مجرايي بوده و چگونه توجيه مي شود؟ پاسخ به اين پرسش، چندان دشوار نيست و مي توان مدعي شد از جهت جامعه شناختي هم، ديدگاهها نسبت به خاستگاه حكومت علوي يكسان و هم افق است. هر چند ويژگي هاي شخصيتي و خصوصيات فردي آن امام(ع) از حيث علم، شجاعت، تدبير، تقوا و سوابق او بويژه در دوران رسول خدا(ص) قبل از هجرت و پس از هجرت و درخشندگي او در نبردهاي بدر و احد و خيبر و فتح مكه، از يك سو، و قرابت و نزديكي به پيامبر(ص) و از قريش بودن، طبق روايتي كه اهل سنت نقل مي كنند "الائمة من قريش [7]" از سويي ديگر، زمينه را براي مقبوليت سنتي و كاريزمايي وي فراهم مي نمود، ولي به هر حال آنچه محور خاستگاه اجتماعي حكومت او را تشكيل مي دهد؛ همان بيعت و پذيرش مردم، بويژه شوراي مهاجر و انصار است. از نگاه جامعه شناختي سياسي، آنچه در روز بيعت با او، در صحنه سياسي مدينه رخ نمود، در حدي از مقبوليت عقلاني ـ حقوقي بود كه براي تاريخ چند صد ساله خلافت، پيش از او و پس از او، استثنايي و منحصر به فرد است. چنان كه خود امام(ع) بر اين خاستگاه اجتماعي حكومت خويش بارها تكيه مي كند. و در برابر بيعت شكناني چون طلحه و زبير، با بانگ رسا اعلام مي كند: هر چند كتمان حقيقت مي كنيد، اما به خوبي واقفيد؛ مادامي كه مردم مرا نخواستند، من آنها را نخواستم و آنها را اراده ننمودم، و تا هنگامي كه آنان پيش قدم نشدند و بيعت ننمودند، دست خود را براي بيعت دراز نكردم. خود شما دو نفر، از كساني هستيد كه مرا برگزيديد و بيعت كرديد. مي دانيد؛ بيعت مردم با من، با توسل به قوه قهريه و زور، يا براي رسيدن آنان به متاعي اندك كه به آنها داده مي شود، نبود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 40 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 مقدمه : شنوايي شناسي معادل فارسي واژه (Audiology ) است که به معناي شناخت، بررسي و تحقيق در زمينه علم شنوايي مي باشد و مسائلي از قبيل ارزيابي هاي کمي و کيفي شنوايي، تشخيص اختلالات شنوايي و تعادل، حفاظت و پيشگيري از اختلالات مربوط به سيستم شنوايي و همچنين انجام توانبخشي شنوايي براي افراد کم شنوا و نا شنوا را در بر دارد. قدمت شنوايي شناسي به جنگ جهاني دوم بر مي گردد. زيرا مشکلات متعدد ايجاد شده در سربازان بازگشته از جنگ و ناشنوايي هاي تمارضي احتياج مبرم به شنوايي شناسي را بيشتر از هميشه مشخص مي کرد. به درستي مشخص نيست که چه کسي اولين بار از عبارت شنوايي شناسي استفاده کرد اما يکي از کساني که در طرح و ترويج اين عبارت و شناساندن اين رشته تخصصي نقش به سزايي داشته، Reymond Carhart بوده است. شنوايي شناسي در دهه 40 ميلادي آکادميک گرديد و با پيشرفتي که تا کنون داشته است، امکان ادامه تحصيل در آن تا درجه دکترا وجود دارد و نه تنها تا کنون از اهميت آن کاسته نشده است بلکه به واسطه صنعتي شدن جوامع و همچنين افزايش جمعيت سالمندان - به دليل توفيقات بشر در غلبه بر بيماري ها- جايگاه جديدي يافته است. 2 اين رشته تحصيلي در ايران نسبتا˝ نو پا بوده و اولين بار در سال 1355 در مقطع کارشناسي در دانشکده علوم توانبخشي، که در آن زمان به طور مستقيم زير نظر وزارت علوم بوده، تاسيس شده است (البته قبل از آن چند دوره در مقطع کارداني در دانشگاه شهيد بشتي تدريس شده است). مقطع کارشناسي ارشد اين رشته نيز در سال 1371 راه اندازي گرديده و هر سال تعداد محدودي دانشجو در اين مقطع پذيرفته مي شوند. شنوايي سنجي ديد کلي 4 شنوايي شايد مهمترين حسي باشد به نحوي که بدون بهرهمندي از آن توانايي انسان در ايجاد ارتباط با پيرامون خود بطور محسوسي کاهش مييابد. اين توانايي بالا در ايجاد و ارتباط ، انسان را در مقايسه با ساير موجودات از جايگاه ويژهاي برخوردار ميسازد. متأسفانه تعدادي از بيماريها با ايجاد اختلال در سيستم شنوايي باعث محدوديت در اين توانمندي ميشوند. بنابراين بررسي اختلالات شنوايي دقت بيشتري را طلب ميکند. شنوايي سنجي با صداي خالص ، متداولترين روش شنوايي سنجي در کلينيک محسوب ميشود، با اينحال اين روش تنها قادر به تشخيص کم شنوايي متقارن و دو طرفه حسي - عصبي بوده در حالي که علت اختلال قابل تشخيص نميباشد. شنوايي سنجي گفتاري در صورت دسترسي از دو حيث کمک کننده است، اول اينکه اختلال شنوايي سنجي گفتار نسبت به تون خالص از ارزش تشخيصي بيشتري برخوردار است و اين روش ميتواند اختلال در ناحيه حلزون و اختلال عصبي يا اختلال مرکزي را مشخص کند. شنوايي سنجي با صداي خالص PTA) Pure - tone audionetry) با استفاده از دستگاه شنوايي سنج با صداي خالص ، اصواتي با فرکانسهاي مختلف به فرد ميدهند و آستانه شنواييهاي تعيين شده براي انتقال هوايي و انتقال استخواني بطور جداگانه اندازهگيري شده و به ترتيب توسط خطوط ممتد و نقطه چين بهم متصل ميشوند. 5 اديوگرام اديوگرام داراي دو ستون است. ستون عمودي شدت صوت را نشان ميدهد (برحسب دسي بل). در اين ستون عدد صفر بيانگر حداقل شدت صوتي است که بيش از نيمي از افراد نرمال ميتوانند بشنوند. اگر فردي قادر به شنيدن يک فرکانس مفروض در 10_دسي بل باشد، يعني وي ميتواند فرکانس مذبور را بهتر از يک فرد ميانگين بشنود. شنوايي طبيعي وقتي است که آستانه شنوايي گوش از 25 دسي بل بالاي صفر بيشتر نباشد. ستونهاي افقي فرکانسهاي بکار رفته را نشان ميدهند. معمولا هفت فرکانس از 250 تا 8000 هرتز که بيشتر سر و کار داريم مورد بررسي قرار ميگيرند. محاسبه ميزان کاهش شنوايي براي محاسبه ميزان کاهش شنوايي ، ميانگين شنواييها را براي فرکانسهاي 500 ، 1000 و 2000 بر حسب هرتز حساب ميکنند. در حد آستانه شنوايي انتقال هوايي و استخواني را اندازه گرفته و انتقال هوايي را به خط ممتد و انتقال استخواني را به نقطه چين و بالاتر از انتقال هوايي ترسيم ميکنند. گوش راست را با رنگ قرمز و گوش چپ را با رنگ آبي ، نشان ميدهند. در شنوايي نرمال دو خط بر هم منطبق هستند و در نمودار هر دو بالاي 20 هرتز هستند. در کاهش شنوايي عصبي دو خط برهم منطبق هستند و هر دو زير 20 هرتز ميباشند. در کاهش شنوايي انتقالي دو خط بيش از 10 هرتز باهم فاصله دارند.