لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 36 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 محیط زیست بحران در راه است فعاليت هاى انسان نسل حدود نيمى از گونه هاى گياهى كره زمين را در معرض خطر انقراض قرار داده است. بررسى هاى قبلى حاكى از آن بود كه تنها قريب به ۱۳ درصد از كليه گونه هاى گياهى در خطر انقراض است وليكن بررسى هايى كه جديداً صورت گرفته مشخص ساخته است كه در بررسى هاى قبلى گياهان موجود در مناطق استوايى كه بر اثر تغييرات زيست محيطى مورد تهديد قرار گرفته اند به حساب نيامده است. مناطق استوايى زيستگاه بيشترين گونه هاى گياهى جهان است. پژوهشگران در گزارشى كه در مجله ساينس به چاپ رسيده اعلام كرده اند كه حدود ۸۳ درصد از گونه هاى گياهى اكوادور در خطر انقراض قرار دارند. محيط زيست كشور اكوادور از نقطه نظر غناى گياهى حرف اول را در ميان كشورهاى استوايىمى زند. از تعميم اين اطلاعات به سرتاسر جهان اين نتيجه به دست مى آيد كه ۲۲ تا ۴۷ درصد از كل گونه هاى گياهى جهان در خطر انقراض قرار دارند. گياه شناسان در مورد شمار گونه هاى گياهى جهان اتفاق نظر ندارند و تعداد گونه هاى گياهى را بين ۳۱۰ تا ۴۲۲ هزار گونه برآورد مى كنند. «پيتر يورگنسن» از باغ كشاورزى ميسورى مى گويد: «اكثر گونه هاى گياهى جهان 2 در مناطق استوايى مى رويند. از طرفى تقاضا براى به دست آوردن زمين هاى جديد كشاورزى براى تامين غذاى شمار فزاينده مردم در كشورهاى استوايى، بزرگترين عامل انقراض گونه هاى گياهى در جهان است.» به گفته وى در اين مناطق، جنگل هاى طبيعى بريده و سوزانده مى شوند و مرغزارها به كشتزارها و چراگاه ها تبديل مى شوند. وى در ادامه افزود: «گرمايش تدريجى زمين مى تواند فرآيند انقراض نسل گياهان را تشديد كند زيرا اراضى كشاورزى مانع از آن مى شوند كه گياهان در مقابل تغييرات اقليمى واكنش نشان داده و به طور طبيعى مهاجرت كنند.» در پايان بايد خاطرنشان كرد كه ممكن است در حال حاضر گرمايش هوا اثرى نداشته باشد اما در آينده اثر خود را نشان خواهد داد. هر چقدر كه فعاليت هاى مربوط به تكه تكه سازى زمين هاى كشاورزى بيشتر شود براى محيط زيست طبيعى نشان دادن واكنش دشوارتر خواهد بود. گياهانى كه براى يافتن مكانى خنك تر براى رشد مى بايست به اين سو و آن سو مهاجرت كنند قادر به انجام اين كار نخواهند بود زيرا كشاورزان در سر راه آنها قرار دارند. طبق آمار روزانه حدود ۳ تن منواكسيد كربن، ۴۵ تن هيدروكربن نسوخته، ۱۳۰ تن اكسيدهاى نيتروژن، ۳۰ تن گوگرد و 4 ۳۰ تن ذرات معلق وارد هواى از پيش آلوده تهران مى شود. هر چند همه به نقش چشمگير خودروها در آلودگى هواى تهران اذعان داريم، باز هم شاهد آنيم كه مسئولان صنعت كشور روياى توليد سالانه يك ميليون دستگاه خودرو را در سر مى پرورانند. كيفيت بد سوخت مصرفى در كشور، پايين بودن استانداردهاى خودروهاى توليد شده در كشور و همچنين ميزان بالاى مصرف سوخت از مهمترين دلايل آلودگى اين كلان شهر است. هرچند در چند سال اخير شركت هاى زيادى اقدام به توليد خودرو كرده اند اما هيچ كدام از اين خودروها در سال هاى اخير طراحى نشده اند و لاجرم از تكنولوژى روز بى بهره اند. به طورى كه به جز يكى دو خودرو هيچ كدام از كيفيت جهانى برخوردار نيستند. مصرف بيش از حد سوخت (بين سه تا چهار برابر متوسط جهانى) بيانگر همين موضوع است. به نظر مى رسد براى رهايى از اين معضل مسئولان بايد از سود هنگفت توليد خودروهاى از رده خارج به قيمت بالا چشم پوشى كرده و با سرمايه گذارى مناسب به توليد خودروهايى در استانداردهاى جهانى بينديشند.معضل ديگر آلودگى هواى تهران وجود تعداد زياد خودروهاى سوارى و نبود سيستم حمل و نقل عمومى است. امروزه عمده خودروهاى توليد شده در كشور خودروهاى سوارى است اما سيستم حمل و نقل عمومى همانند اتوبوس و مترو در 4 ايران هيچ گونه كارايى ندارد. (نكته جالب آنكه يكى از مسئولان ترافيك كشور در يك برنامه تلويزيونى در پاسخ به اين پرسش كه چرا سيستم حمل و نقل عمومى تقويت نمى شود يا تعداد اتوبوس ها را زياد نمى كنيد، پاسخى گفت به اين مضمون «وجود اتوبوس در شهر تهران باعث تشديد ترافيك مى شود!» مشكل ترافيك تهران به خودروهاى تك سرنشين مربوط مى شود!!) راه حل ديگر براى معضل آلايندگى خودروها استفاده از ديگر وسايط حمل و نقل و استفاده از خودروهاى دوگانه سوز يا گازسوز است. نقش اتوبوس هاى برقى در حمل و نقل تهران بسيار ناچيز و توليد خودروهاى گازسوز نيز به رغم حجم بالاى تبليغات بسيار كم است و به نظر مى رسد تبليغ فراوان درباره توليد آنها توجيه افكار عمومى و متقاعد ساختن آنها است كه مسئولان به فكر حل اين معضل هستند.عدم توجه به محيط زيست و تخريب باغ ها عامل ديگر افزايش آلودگى محيط زيست است. با توجه به سودآورى كلان ساخت و ساز و بساز بفروشى در تهران مى توان به انگيزه تبر به دستان پى برد. نكته جالب توجه در اين زمينه نيز آن است شهردارى به عوارض ساخت وساز و فروش تراكم همانند يك چاه نفت نگاه مى كند كه مى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
مدیریت بحران ما در این نوشته بر آن هستیم تایکی از پر اعتبار ترین کتب تجارت را به شما معرفی کنیم مدیریت بحران اثر بیاد ماندنی پیتر دراکر اندیشمند بزرگ معاصر است , دراکر بیانگذار مدیریت جدید و پدیده واقعی درمدیریت است در یک محیط تجاری که اغلب برای برنامه ریزی بلند مدت دچار کمبود میگردد , دراکر واندیشه هایش به عنوان سرمایه وسود بلند مدت محسوب می شود در مدیریت بحران دراکر برای مقابله با بحران راههای زیادی را پیشنهاد میکند. این مجموعه درسال 1980 نوشته شده در این اثر کلاسیک بجای بررسی و مطالعه تئوری دراکر با تصمیمات و عمل ارتباط موضوعات را برقرار کرده است . پیتر دراکر علاوه بر انتشار کتب متعدد در کار مشاوره با دول آمریکا , اروپا و خاور دور نیز موفق بوده است . اکنون به خلاصه مدیریت بحران می پردازیم: آنچه منظور ماست این است که در دوران بحران بیش از هر دوران دیگر مبنا ها وپایه ها وموارد دیگر اساسی وجود دارند که باید مدیریت اساسی بر آنها اعمال شود . مدیریتی که در آن فردا لحاظ شده باشد , این یعنی دور انداختن دیروز وداشتن هدف رشد برای فردا . اما بالاتر از هرچیزمدیران باید یاد بگیرند که رشد سالم و غیر سالم را از هم تمییز دهند. ممکن است بگوئید این نکات اساسی نکات واضحی هستند ولی معمولاً همه همین نکات اساسی بدیهی به نظرمی آیند چند مدیرروی آن کارمی کنند وچند نفرحتی روی آن فکرمی کنند . دوران بحران دورانی خطرناک است . بزرگترین خطر آن نادیده گرفتن خطرات جدید است که عمدتاً با آنچه همه می دانند هم خوانی ندارد. البته دوران آشفته دورانی سرشاراز امکانات وموقعیتها است اما برای آنان که واقعیتهای جدید را شناخته فهمیده واز آنها بهره برداری می کنند ومهمترازهرچیز .مان این موقعیتها است که ئه برای مدیراهمیت دارد.بنابراین یک موضوع اصلی نیاز به مدیرانی است که با واقعیات روبرو شوند وباوسوسه دنبال کردن آنچه همه می دانند مبارزه کنند به گفته ای دیگربادنبال کردن آنچه همه مطمئنند امابه احتمال زیاد تبدیل به خرافات می شود مبارزه کنند. مااینجا راجع به واقعیات جدید صحبت می کنیم منظوروعلا قه مااین خواهد بود دردوران آشفتگی چه اعمالی باید انجام شود وکارهای عملی که برای تصمیم گیری مهم هستند چه هستند . ما سعی می کنیم به مدیران بگوئیم چه بکنند . اولین سوالی که با آن روبروهستیم این است که مبادی واساسی که بایستی مدیریت شوند تا ما بتوانیم در دوران آشفتگی بنا داشته باشیم چه چیزهایی خواهد بود؟ سه نکته اساسی وجود دارد : v نقد ینگی v بهره وری v هزینه های آینده حتی درموقعی که تورم در حد منطقی وجود دارد می تواند الگوی کاری شما رااز شکل خود خارج کند . مورد سوم موجودی انبار درنظر بگیرد سود موجودی انبارهیچگاه سود واقعی نیست . اگر تورم ادامه پیدا کندموجودی انبار با قیمتهای فردا جایگزین می شود اما اگرتورم به عقب برگردد سود موجودی انبار به ضررموجودی انبارباز می گردد. به هرحال سود موجودی انبار ظاهری واندوخته ای است که تنها ممکن است به اندوخته تبدیل گردد. هنوز شماازحسابداری می شنوید که ارقام نباید تطبیق داده شوند چون هیچ روش بخصوص وثابتی برای این روش نیست واین مثل آن است , پزشکان هیچ داروئی برای مریضی که دارای تب سختی است نداشته باشندواورا کاملاً سالم اعلام کنند وبگویند تب زیاد اوفقط خیالات است به هرحال بیشترارقام که حسابدارهاتا قران آخربه آن می رسند همه تقریبی است بادرصد کمی از اشتباهات . سپس مدیریت دردوران آشفتگی باید باتطبیق ارقام با تورم آغاز گردد باماندن دریک محدوده واقعیتگرانه ازاحتمالات مدیری که موفق به این کارنمی شودسعی به فریب دادن دیگران دارد البته آتها خودرافریب می دهد. مدیریت بحران سازمانی موضوع مدیریت بحران در حوزه های مختلف مطرح است. سازمان ها به عنوان یکی از اجزای اصلی جامعه امروزی نیز از این امر مستثنی نیستند. مقاله حاضر به بررسی انواع بحران در حوزه سازمان می پردازد. مدیران پیشرو تلاش می کنند تا با استفاده از یافته های مدیریت بحران سازمانی و تلفیق آن با دستاوردهای مدیریت استراتژیک و مدیریت سیستم های کنترل، از امواج خطرناک پیش بینی نشده، اجتناب کنند. مقاله در ابتدا تعریف بحران سازمانی را مطرح میسازد، سپس با بیان انواع طبقه بندی بحرانها، تعریف مدیریت بحران و ضرورت آن، بحث را به طرف مدل های مدیریت بحران و نهایتا یک چارچوب استراتژیک برای آن سوق می دهد و نتیجه گیری میکند. مقدمه نگرش سنتی به مدیریت بحران، براین باور بود که مدیریت بحران یعنی فرو نشاندن آتش؛ به این معنی که مدیران بحران در انتظار خراب شدن امور مینشینند و پس از بروز ویرانی، سعی میکنند تا ضرر ناشی از خرابیها را محدود سازند. ولی به تازگی نگرش بهاین واژه عوض شده است. براساس معنای اخیر، همواره باید مجموعهای از طرحها و برنامههای عملی برای مواجهه با تحولات احتمالی آینده در داخل سازمانها تنظیم شود و مدیران باید درباره اتفاقات احتمالی آینده بیندیشند و آمادگی رویارویی با وقایع پیشبینی نشده را کسب کنند؛ بنابراین، مدیریت بحران بر ضرورت پیشبینی منظم و کسب آمادگی برای رویارویی با آن دسته از مسائل داخلی و خارجی تاکید دارد که به طور جدی شهرت، سودآوری و یا حیات سازمان را تهدید میکنند. باید توجه داشت که مدیریت بحران با مدیریت روابط عمومی متفاوت است. مدیر روابط عمومی برای خوب جلوه دادن سازمان تلاش میکند در حالی که مدیر بحران سعی دارد تا در شرایط دشوار، سازمان را در موقعیت خوب نگه دارد. مدیریت بحران به منزله یک رشته علمی، به طور کلی در حوزه مدیریت استراتژیک قرار میگیرد و بهطور خاص به مباحث کنترل استراتژیک مرتبط میشود (1). تعریف بحران سازمانی مفهوم بحران میتواند به معنای انحراف از وضعیت تعادل عمومی رابطه سازمان با محیط یا تعریفی از خصوصیت محیطی باشد که سازمان مجبور است به صورت مستمر از آن اگاهی داشته باشد. در هر یک از این دو نگرش، انجام مسائل بحران در یک دیدگاه مدیریت استراتژیک به بهترین وجه قابل درک است (2). «لاری اسمیت» رئیس مؤسسه بحران واژه بحران را به این صورت تعریف میکند: یک اغتشاش عمده در سازمان که دارای پوشش خبری گستردهای شده و کنجکاوی مردم درباره این موضوع بر فعالیتهای عادی سازمان اثر میگذارد و میتواند اثر سیاسی، قانونی، مالی و دولتی بر سازمان بگذارد(3). یک بحران سازمانی فقط یک فاجعه مانند یک رکود اقتصادی، سقوط یک هواپیما و یا محدود کردن شرکتهایی نیست که باعث تلفات عظیم و یا خسارات شدید محیطی میشوند بلکه میتواند دارای شکلهای متنوعی مانند بدنام شدن محصول، مخدوش شدن خدمات پشتیبانی کننده، تحریم کردن محصولات، اعتصاب، شایعات هستهای جنجالآمیز، دزدیده شدن، رشوهدهی و رشوهخواری، درگیری خصومتآمیز، بلایای طبیعی در جهت انهدام محصولات، خراب شدن سیستم اطلاعات سازمانی و یا سیستم اطلاعات شرکتهای مادر است. یک بحران سازمانی پدیدهای با احتمال وقوع کم و تاثیرگذاری زیاد است که قابلیت اجرایی سازمان را تهدید میکند و از مشخصه آن مبهم بودن عامل، مبهم بودن تاثیرات و وسایل حل آن است و تصمیمات مربوط به آن باید به سرعت اتخاذ شود. به هر جهت، بحرانها به صورت ناگهانی بروز نمیکنند و اغلب آنها علائم هشدار دهندهای دارند که مشکلات و معضلات بالقوهای را نشان میدهند. بحران شباهت جالبی با یک مدل زیستشناختی دارد، گون زالز ـ هیرو و پرات (1996) پیشنهاد میکنند که یک بحران میتواند شبیه به مکانیسمی باشد که مراحل تولد، رشد، بلوغ و افول یا مرگ را طی میکند. در زبان چینی واژه «ویجی» (WEIJI) معادل واژه بحران است که معنای خطر و فرصت را میدهد. این لغت اساس و شالوده مدیریت بحران را آشکار میکند یعنی: وقتی اداره کردن به درستی صورت گیرد یک خطر به عنوان یک بحران میتواند یا پیشگیری شود یا اثرات آن کاهش مییابد و یا حتی تبدیل به یک فرصت شود. اغلب هر بحران دانههایی از موفقیت را در خود دارد، همان طور که ریشههای شکست را نیز میتواند در خود داشته باشد (4). در تعریف بحران سازمانی بهتر است بین بحران(CRISIS) و واقعه ناگوار(DISASTER) تفاوت قائل شد. «برنت» بین این دو تفاوت قائل شده و میگوید: بحران توصیف کننده شرایطی است که در آن ریشههای پدیده میتواند مسائل و مشکلاتی مانند ساختارها و عملیاتهای مدیریتی نامناسب و یا شکست در تطابق با یک تغییر باشد در حالی که منظور از واقعه ناگوار این است که شرکت با تغییرات مصیبتبار پیشبینی نشده یا ناگهانی مواجه شده که کنترل کمی بر روی آنها دارد (5). انواع بحران برای اینکه بتوان بحرانها را شناسایی و تفکیک کرد بهتر است که آنها را دستهبندی کرده و مبناهایی را برای تفکیک آنها در نظر گرفت. الف ـ طبقهبندی بحرانها از لحاظ ناگهانی بودن یا تدریجی بودن آنها: بعضی از بحرانها به صورت ناگهانی و یک دفعه بهوجود میآیند و اثرات ناگهانی بر محیط درونی و بیرونی سازمان میگذارند. به این بحرانها، بحرانهای ناگهانی (ABRUPT CRISES) میگویند. در مقابل این بحرانها، بحرانهای تدریجی (CUMULATIVE CRISES) وجود دارند که از یکسری مسائل بحرانخیز شروع میشوند و در طول زمان تقویت شده و تا یک سطح آستانه ادامه و سپس بروز پیدا میکنند. برای مقایسه بحرانهای ناگهانی و تدریجی میتوان از 6 ویژگی کلیدی استفاده کرد. بحرانهای ناگهانی باسرعت بهوجود میآیند ، قابلیت پیش بینی کمی دارند ،صراحت و روشنی آنها متمرکز است، آشکارند، از یک رویداد مشخص یکدفعهای شروع می شوند، در یک زمان ثابت به وقوع می پیوندند، و از عدم انطباق سازمان با یک جنبه یا تعداد کمی از جنبه های محیطی حاصل می شوند.در مقایسه، بحرانهای تدریجی ،به صورت تدریجی و تجمعی به وجود می آیند، قابلیت پیش بینی زیادی دارند، واضح و روشن نیستند، نقطه شروع آنها از یک سطح آستانه است، با گذشت زمان احتمال وقوع آنها بیشتر می شود و از عدم انطباق سازمان با چندین جنبه از محیط به وجود می آیند (6). ب ـ طبقهبندی بحران از دیدگاه «پارسونز»: پارسونز سه نوع بحران را بیان میکند که عبارتند از : 1 ـ بحرانهای فوری: این بحرانها دارای هیچگونه علامت هشداردهندة قبلی نیستند و سازمانها نیز قادر به تحقیق در مورد آنها و نیز برنامهریزی برای دفع آنها نیستند. 2 ـ بحرانهایی که به صورت تدریجی ظاهر میشوند: این بحرانها به آهستگی ایجاد میشوند. میتوان آنها را متوقف کرد و یا از طریق اقدامات سازمانی آنها را محدود ساخت. 3 ـ بحرانهای ادامهدار: این بحرانها هفتهها، ماهها و یا حتی سالها به طول میانجامند. استراتژیهای مواجهه شدن با این بحرانها در موقعیتهای متفاوت بستگی دارد به فشارهای زمانی، گستردگی کنترل و میزان عظیم بودن این وقایع. میتوان از سه معیار سطح تهدید، فشار زمانی، و شدت وقایع، در طبقهبندی و شناسایی بحرانها استفاده کرد و میتوان از این طریق به مدیران نشان داد که چه زمانی یک پدیده و یا یک مشکل میتواند تبدیل به یک بحران شود. «بورنت» با استفاده از این سه معیار و نیز معیار تعداد گزینههای واکنش یا پاسخگویی، ماتریسی را برای طبقهبندی بحرانها پیشنهاد کرده که در آن 16خانه وجود دارد. سطح تهدید در دو سطح بالا و پایین ،تعداد گزینههای واکنشی در دو طبقه کم و زیاد، فشار زمانی در دو حد کم و شدید ، و درجه کنترل در دو سطح بالا و پایین در نظر گرفته شده اند. پدیده ها در این 16خانه به چهار سطح دستهبندی شدهاند. سطح یک زمانی است که سطح تهدید پایین، تعداد گزینه های واکنشی زیاد ، فشار زمانی کم ودرجه کنترل بالا است. سطح چهار زمانی است که سطح تهدیدها بالا ،تعداد گزینه های واکنشی کم یا زیاد ، فشار زمانی شدید و درجه کنترل پایین یا بالا باشد. «بورنت» میگوید هرچه سطح پدیده یا مشکل از سطح یک به سطح چهار نزدیک شود احتمال تبدیل آن مشکل یا پدیده به یک بحران بیشتر میشود (7). ج ـ طبقهبندی بحرانها از دیدگاه «میتراف»: وی برای طبقهبندی بحرانها از دو طیف استفاده میکند. یک طیف داخلی یا خارجی بودن بحرانها را مشخص میکند. اینکه بحران در داخل سازمان بهوقوع میپیوندد یا در خارج از سازمان. طیف دیگر فنی یا اجتماعی بودن بحرانها را نشان میدهد. همانطور که در نمودار شماره 1 ملاحظه میشود محور افقی نمودار بحرانهای داخلی و خارجی را از هم متمایز میسازد و محور عمودی، بحرانها را از حیث ماهیت فنی یا اقتصادی بودن در مقابل اجتماعی یا سازمانی بودن تفکیک میکند؛ به این ترتیب، میتوان چهار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 21 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 مدیریت بحران سازمانی چکیده موضوع مدیریت بحران در حوزه های مختلف مطرح است. سازمان ها به عنوان یکی از اجزای اصلی جامعه امروزی نیز از این امر مستثنی نیستند. مقاله حاضر به بررسی انواع بحران در حوزه سازمان می پردازد. مدیران پیشرو تلاش می کنند تا با استفاده از یافته های مدیریت بحران سازمانی و تلفیق آن با دستاوردهای مدیریت استراتژیک و مدیریت سیستم های کنترل، از امواج خطرناک پیش بینی نشده، اجتناب کنند. مقاله در ابتدا تعریف بحران سازمانی را مطرح میسازد، سپس با بیان انواع طبقه بندی بحرانها، تعریف مدیریت بحران و ضرورت آن، بحث را به طرف مدل های مدیریت بحران و نهایتا یک چارچوب استراتژیک برای آن سوق می دهد و نتیجه گیری میکند. مقدمه نگرش سنتی به مدیریت بحران، براین باور بود که مدیریت بحران یعنی فرو نشاندن آتش؛ به این معنی که مدیران بحران در انتظار خراب شدن امور مینشینند و پس از بروز ویرانی، سعی میکنند تا ضرر ناشی از خرابیها را محدود سازند. ولی به تازگی نگرش بهاین واژه عوض شده است. براساس معنای اخیر، همواره باید مجموعهای از طرحها و برنامهها 2 ی عملی برای مواجهه با تحولات احتمالی آینده در داخل سازمانها تنظیم شود و مدیران باید درباره اتفاقات احتمالی آینده بیندیشند و آمادگی رویارویی با وقایع پیشبینی نشده را کسب کنند؛ بنابراین، مدیریت بحران بر ضرورت پیشبینی منظم و کسب آمادگی برای رویارویی با آن دسته از مسائل داخلی و خارجی تاکید دارد که به طور جدی شهرت، سودآوری و یا حیات سازمان را تهدید میکنند. باید توجه داشت که مدیریت بحران با مدیریت روابط عمومی متفاوت است. مدیر روابط عمومی برای خوب جلوه دادن سازمان تلاش میکند در حالی که مدیر بحران سعی دارد تا در شرایط دشوار، سازمان را در موقعیت خوب نگه دارد. مدیریت بحران به منزله یک رشته علمی، به طور کلی در حوزه مدیریت استراتژیک قرار میگیرد و بهطور خاص به مباحث کنترل استراتژیک مرتبط میشود (1). تعریف بحران سازمانی مفهوم بحران میتواند به معنای انحراف از وضعیت تعادل عمومی رابطه سازمان با محیط یا تعریفی از خصوصیت محیطی باشد که سازمان مجبور است به صورت مستمر از آن اگاهی داشته باشد. در هر یک از این دو نگرش، انجام مسائل بحران در یک دیدگاه مدیریت استراتژیک به بهترین وجه قابل درک است (2). «لاری اسمیت» رئیس مؤسسه بحران واژه بحران را به این صورت تعریف میکند: یک اغتشاش عمده در سازمان که دارای پوشش خبری گستردهای شده و کنجکاوی مردم درباره این موضوع بر فعالیتهای عادی 3 سازمان اثر میگذارد و میتواند اثر سیاسی، قانونی، مالی و دولتی بر سازمان بگذارد(3). یک بحران سازمانی فقط یک فاجعه مانند یک رکود اقتصادی، سقوط یک هواپیما و یا محدود کردن شرکتهایی نیست که باعث تلفات عظیم و یا خسارات شدید محیطی میشوند بلکه میتواند دارای شکلهای متنوعی مانند بدنام شدن محصول، مخدوش شدن خدمات پشتیبانی کننده، تحریم کردن محصولات، اعتصاب، شایعات هستهای جنجالآمیز، دزدیده شدن، رشوهدهی و رشوهخواری، درگیری خصومتآمیز، بلایای طبیعی در جهت انهدام محصولات، خراب شدن سیستم اطلاعات سازمانی و یا سیستم اطلاعات شرکتهای مادر است. یک بحران سازمانی پدیدهای با احتمال وقوع کم و تاثیرگذاری زیاد است که قابلیت اجرایی سازمان را تهدید میکند و از مشخصه آن مبهم بودن عامل، مبهم بودن تاثیرات و وسایل حل آن است و تصمیمات مربوط به آن باید به سرعت اتخاذ شود. به هر جهت، بحرانها به صورت ناگهانی بروز نمیکنند و اغلب آنها علائم هشدار دهندهای دارند که مشکلات و معضلات بالقوهای را نشان میدهند. بحران شباهت جالبی با یک مدل زیستشناختی دارد، گون زالز ـ هیرو و پرات (1996) پیشنهاد میکنند که یک بحران میتواند شبیه به مکانیسمی باشد که مراحل تولد، رشد، بلوغ و افول یا مرگ را طی میکند. در زبان چینی واژه «ویجی» (WEIJI) معادل واژه بحران است که معنای خطر و فرصت را میدهد. این لغت اساس و شالوده مدیریت بحران را آشکار میکند یعنی: وقتی اداره کردن به درستی صورت گیرد یک خطر به عنوان یک بحران م 5 یتواند یا پیشگیری شود یا اثرات آن کاهش مییابد و یا حتی تبدیل به یک فرصت شود. اغلب هر بحران دانههایی از موفقیت را در خود دارد، همان طور که ریشههای شکست را نیز میتواند در خود داشته باشد (4). در تعریف بحران سازمانی بهتر است بین بحران(CRISIS) و واقعه ناگوار(DISASTER) تفاوت قائل شد. «برنت» بین این دو تفاوت قائل شده و میگوید: بحران توصیف کننده شرایطی است که در آن ریشههای پدیده میتواند مسائل و مشکلاتی مانند ساختارها و عملیاتهای مدیریتی نامناسب و یا شکست در تطابق با یک تغییر باشد در حالی که منظور از واقعه ناگوار این است که شرکت با تغییرات مصیبتبار پیشبینی نشده یا ناگهانی مواجه شده که کنترل کمی بر روی آنها دارد (5). انواع بحران برای اینکه بتوان بحرانها را شناسایی و تفکیک کرد بهتر است که آنها را دستهبندی کرده و مبناهایی را برای تفکیک آنها در نظر گرفت. الف ـ طبقهبندی بحرانها از لحاظ ناگهانی بودن یا تدریجی بودن آنها: بعضی از بحرانها به صورت ناگهانی و یک دفعه بهوجود میآیند و اثرات ناگهانی بر محیط درونی و بیرونی سازمان میگذارند. به این بحرانها، بحرانهای ناگهانی (ABRUPT CRISES) میگویند. در مقابل این بحرانها، بحرانهای تدریجی (CUMULATIVE CRISES) وجود دارند که از یکسری مسائل بحرانخیز شروع میشوند و در طول زمان تقو
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
بحران اقتصادی بحران اقتصادی در نظر اول عبارت است از پیدا شدن "اضافه تولید" یعنی پرشدن بازار از کالاهائی که مشتریِ قادر به پرداخت ندارد. وقتی در بازار مشتری نباشد و کالاها فروش نرود طبعاً تولید کالاها نیز کاهش یافته و متوقف میشود و به دنبال آن تعطیل کارخانهها و بیکاری وسیع و میلیونی کارگران بیش میآید که به نوبه خویش فروش کالاها را باز هم دشوارتر کرده و بر عمق بحران میافزاید. سیستم اعتباری سرمایه داری از کار باز میماند، بدهکاران توان پرداخت بدهی خود را در سر موعد از دست میدهند. بهای سهام شرکتها در بازار تنزل میکند، موسسات سرمایه داری یکی پس از دیگری ورشکست میشوند. به این ترتیب آنچه در نظر اول و گام نخست به صورت وجود کالای "زیادی" در بازار تظاهر کرده بود در سیر تکاملی خویش مجموعاً اقتصاد را درهم میریزد و فاجعهای پدید میآورد که به مراتب از شدیدترین سوانح طبیعی ویرانگرتر است. در بحران بزرگی که در سالهای ۱۹۳۳ - ۱۹۲۹ در گرفت، حجم تولید در جهان به ۴۴% رسید (کمتر از نصف میزان قبل از بحران شد) و بزرگترین کشورهای سرمایه داری از نظر حجم تولید به سطح ۲۰ یا ۳۰ سال پیش از بحران برگشتند. چهل میلیون نفر کارگر از کار بیکار شده به خیابانها ریخته شدند، هزاران مؤسسه ورشکست گردید. زیانی که از این بحران به اقتصاد جهانی وارد شد بیش از خسارات ناشی از جنگ اول جهانی بود. لبهٔ تیز بحران و نیروی ویرانگر آن علیه کارگران و تولیدکنندگان و سرمایه داران کوچک متوجه است تاریخ بحرانهای اقتصادی تاریخ بحرانهای اقتصادی سرمایه داری معلوم است. نخستین بحران بزرگ اقتصادی در ۱۸۲۵ در انگلستان پدید آمد و سپس هر ۸ تا ۱۲ سال یکبار تکرار شد و هر کشوری را که وارد مرحله سرمایه داری شده بود فرا گرفت. از بحران ۲۹ - ۱۹۳۳ به بعد بر اثر تنظیم دولتی بحران اقتصادی بحران اقتصادی در نظر اول عبارت است از پیدا شدن "اضافه تولید" یعنی پرشدن بازار از کالاهائی که مشتریِ قادر به پرداخت ندارد. وقتی در بازار مشتری نباشد و کالاها فروش نرود طبعاً تولید کالاها نیز کاهش یافته و متوقف میشود و به دنبال آن تعطیل کارخانهها و بیکاری وسیع و میلیونی کارگران بیش میآید که به نوبه خویش فروش کالاها را باز هم دشوارتر کرده و بر عمق بحران میافزاید. سیستم اعتباری سرمایه داری از کار باز میماند، بدهکاران توان پرداخت بدهی خود را در سر موعد از دست میدهند. بهای سهام شرکتها در بازار تنزل میکند، موسسات سرمایه داری یکی پس از دیگری ورشکست میشوند. به این ترتیب آنچه در نظر اول و گام نخست به صورت وجود کالای "زیادی" در بازار تظاهر کرده بود در سیر تکاملی خویش مجموعاً اقتصاد را درهم میریزد و فاجعهای پدید میآورد که به مراتب از شدیدترین سوانح طبیعی ویرانگرتر است. در بحران بزرگی که در سالهای ۱۹۳۳ - ۱۹۲۹ در گرفت، حجم تولید در جهان به ۴۴% رسید (کمتر از نصف میزان قبل از بحران شد) و بزرگترین کشورهای سرمایه داری از نظر حجم تولید به سطح ۲۰ یا ۳۰ سال پیش از بحران برگشتند. چهل میلیون نفر کارگر از کار بیکار شده به خیابانها ریخته شدند، هزاران مؤسسه ورشکست گردید. زیانی که از این بحران به اقتصاد جهانی وارد شد بیش از خسارات ناشی از جنگ اول جهانی بود. لبهٔ تیز بحران و نیروی ویرانگر آن علیه کارگران و تولیدکنندگان و سرمایه داران کوچک متوجه است تاریخ بحرانهای اقتصادی تاریخ بحرانهای اقتصادی سرمایه داری معلوم است. نخستین بحران بزرگ اقتصادی در ۱۸۲۵ در انگلستان پدید آمد و سپس هر ۸ تا ۱۲ سال یکبار تکرار شد و هر کشوری را که وارد مرحله سرمایه داری شده بود فرا گرفت. از بحران ۲۹ - ۱۹۳۳ به بعد بر اثر تنظیم دولتی بحران اقتصادی بحران اقتصادی در نظر اول عبارت است از پیدا شدن "اضافه تولید" یعنی پرشدن بازار از کالاهائی که مشتریِ قادر به پرداخت ندارد. وقتی در بازار مشتری نباشد و کالاها فروش نرود طبعاً تولید کالاها نیز کاهش یافته و متوقف میشود و به دنبال آن تعطیل کارخانهها و بیکاری وسیع و میلیونی کارگران بیش میآید که به نوبه خویش فروش کالاها را باز هم دشوارتر کرده و بر عمق بحران میافزاید. سیستم اعتباری سرمایه داری از کار باز میماند، بدهکاران توان پرداخت بدهی خود را در سر موعد از دست میدهند. بهای سهام شرکتها در بازار تنزل میکند، موسسات سرمایه داری یکی پس از دیگری ورشکست میشوند. به این ترتیب آنچه در نظر اول و گام نخست به صورت وجود کالای "زیادی" در بازار تظاهر کرده بود در سیر تکاملی خویش مجموعاً اقتصاد را درهم میریزد و فاجعهای پدید میآورد که به مراتب از شدیدترین سوانح طبیعی ویرانگرتر است. در بحران بزرگی که در سالهای ۱۹۳۳ - ۱۹۲۹ در گرفت، حجم تولید در جهان به ۴۴% رسید (کمتر از نصف میزان قبل از بحران شد) و بزرگترین کشورهای سرمایه داری از نظر حجم تولید به سطح ۲۰ یا ۳۰ سال پیش از بحران برگشتند. چهل میلیون نفر کارگر از کار بیکار شده به خیابانها ریخته شدند، هزاران مؤسسه ورشکست گردید. زیانی که از این بحران به اقتصاد جهانی وارد شد بیش از خسارات ناشی از جنگ اول جهانی بود. لبهٔ تیز بحران و نیروی ویرانگر آن علیه کارگران و تولیدکنندگان و سرمایه داران کوچک متوجه است تاریخ بحرانهای اقتصادی تاریخ بحرانهای اقتصادی سرمایه داری معلوم است. نخستین بحران بزرگ اقتصادی در ۱۸۲۵ در انگلستان پدید آمد و سپس هر ۸ تا ۱۲ سال یکبار تکرار شد و هر کشوری را که وارد مرحله سرمایه داری شده بود فرا گرفت. از بحران ۲۹ - ۱۹۳۳ به بعد بر اثر تنظیم دولتی بحران اقتصادی بحران اقتصادی در نظر اول عبارت است از پیدا شدن "اضافه تولید" یعنی پرشدن بازار از کالاهائی که مشتریِ قادر به پرداخت ندارد. وقتی در بازار مشتری نباشد و کالاها فروش نرود طبعاً تولید کالاها نیز کاهش یافته و متوقف میشود و به دنبال آن تعطیل کارخانهها و بیکاری وسیع و میلیونی کارگران بیش میآید که به نوبه خویش فروش کالاها را باز هم دشوارتر کرده و بر عمق بحران میافزاید. سیستم اعتباری سرمایه داری از کار باز میماند، بدهکاران توان پرداخت بدهی خود را در سر موعد از دست میدهند. بهای سهام شرکتها در بازار تنزل میکند، موسسات سرمایه داری یکی پس از دیگری ورشکست میشوند. به این ترتیب آنچه در نظر اول و گام نخست به صورت وجود کالای "زیادی" در بازار تظاهر کرده بود در سیر تکاملی خویش مجموعاً اقتصاد را درهم میریزد و فاجعهای پدید میآورد که به مراتب از شدیدترین سوانح طبیعی ویرانگرتر است. در بحران بزرگی که در سالهای ۱۹۳۳ - ۱۹۲۹ در گرفت، حجم تولید در جهان به ۴۴% رسید (کمتر از نصف میزان قبل از بحران شد) و بزرگترین کشورهای سرمایه داری از نظر حجم تولید به سطح ۲۰ یا ۳۰ سال پیش از بحران برگشتند. چهل میلیون نفر کارگر از کار بیکار شده به خیابانها ریخته شدند، هزاران مؤسسه ورشکست گردید. زیانی که از این بحران به اقتصاد جهانی وارد شد بیش از خسارات ناشی از جنگ اول جهانی بود. لبهٔ تیز بحران و نیروی ویرانگر آن علیه کارگران و تولیدکنندگان و سرمایه داران کوچک متوجه است تاریخ بحرانهای اقتصادی تاریخ بحرانهای اقتصادی سرمایه داری معلوم است. نخستین بحران بزرگ اقتصادی در ۱۸۲۵ در انگلستان پدید آمد و سپس هر ۸ تا ۱۲ سال یکبار تکرار شد و هر کشوری را که وارد مرحله سرمایه داری شده بود فرا گرفت. از بحران ۲۹ - ۱۹۳۳ به بعد بر اثر تنظیم دولتی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 12 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 مقدمه درقصه ي آفرينش حضرت آدم عليه السلام آمده است که ((چون ملک تعالي خواست که آدم را بيافريند جبرييل را بفرستاد تا از زمين خاک گيرد.جبرييل ارش خاک از زمين برگرفت.آنگاه حق تعالي باراني بفرستاد تا آن گل سرشته شد و آدم را بيافريد چنانکهخواست ودانست وجسد او را به صورتکرد به کمال قدرت خود)) قدر مسلم آن است که انسان سرشتي از((خاک))و((آب))دارد و بقا او بستگيبه اين دوعنصر خدادادي وحياتي است. من دراين تحقيق به بيان موضوعات اب و موضوعات مرتبط(اب وخاک اب وپوشش گياهي و...) و به خصوص بحران اب پرداخته ام .اميد وارم مطالب من در اي تحقيق مورد توجه شما خواننده گرامي قرار بگيرد وگا مي در راه پيشرفت وابادي کشورم ايران برداشته باشم . اب در زندگي روزانه وجود هر گونه حيات، متکي به وجود آب است. آب در بيشتر فرايندهاي متابوليسمي بدن، نقش حياتي دارد. هنگام گوارش غذا، مقادير قابل توجهي آب مورد استفاده قرار ميگيرد.تقريباً 70 درصد وزن بدن را آب تشکيل ميدهد. براي عملکرد درست، بدن ، روزانه به 1 تا 7 ليتر آب نياز دارد البته اين ميزان آب به مقدار فعاليت بدن ، دماي هوا ، رطوبت و ديگر عوامل بستگي دارد. آب از طريق ادرار ، مدفوع ، تعريق و همچنين از طريق بازدم به شکل بخار آب دفع ميشود. بدن انسان به آبي نياز دارد که نمک يا ناخالصي هاي ديگر ( مثل باکتري يا ديگر عوامل بيماريزا و يا مواد شيميايي) نداشته باشد. البته برخي مواد محلول در آب طعم و مزه آن را بهتر هم ميکند. امروزه ، با توجه به رشد روز افزون جمعيت ، ميزان سرانه آب آشاميدني کاهش يافته است. راه حل هاي تحت بررسي، توليد بيشتر آب ، بهبود توزيع و جلوگيري از هدر رفتن آن ميباشد. منبع کمياب در بسياري از کشورها ، آب نوعي منبع استراتژيک محسوب ميشود. بسياري از جنگها از جمله جنگ 6 روزه در خاور ميانه، بر سر به دست آوردن منابع آبي بيشتر صورت گرفت. البته کارشناسان، مشکلات بيشتري را هم پيش بيني ميکنند که بدليل رشد جمعيت، آلودگي آب ها و گرم شدن زمين حادث ميشود 2 اب اشاميدني آبهاي آشاميدني را از چشمه ها ، قنات ها و يا چاه ها استخراج ميکنند. بنابراين ، براي توليد بيشتر آب ، ميتوان چاههاي بيشتري ساخت. باران و دريا هم از ديگر منابع آبي هستند که البته به عنوان آب آشاميدني مناسب نيستند. اين گونه آبها را بايد تصفيه نمود. روش هاي معروف تصفيه آب ، تقطير و جوشاندن ميباشند. مهم ترين بحران آب ـ خشکسالي آب يكي از بزرگتري چالشهاي قرن حاضر بشريت است كه مي تواند به انقلاب آب منجر شود. چالش آب (فاصله يا خلا) بين توان تامين و نياز مصرف است كه لاجرم در طول زمان رو به افزايش است، زيرا از يك سو منابع آب محدود و محدودتر ميشود و همه ساله بخش قابل توجهي از منابع محدود آب به علت كيفيت از اولويت مصرف خارج مي شود كه نمود بارز آن فاضلابهاي شهري و صنعتي و پابهاي كشاورزي است كه در موارد زيادي اين تغيير كيفيت عامل تهديد كننده براي تغيير كيفيت منابع آب سالم نيز هست. از سوي ديگر مصارف و تقاضاي آب همواره رو به فزوني ميرود. انسان هر چه بيشتر رموز طبيعت را مي گشايد، به قانونمنديهاي بينظير آن پي مي برد. دخالت در اين چرخه منظم بدون در نظر گرفتن عواقب آن مي تواند محدوديتهاي منابع آب و چگونگي استفاده از آن را محدودتر كند. خشكسالي و كم بارندگي نيز از جمله عوارضي است كه با دخالت مطالعه نشده انسان در طبيعت محدوديت منابع آب را تشديد ميكند. عدم توزيع مناسب بارندگي، كاهش بارندگيهاي ساليانه به نسبت ميانگين بلند مدت (خشكسالي) از جمله عوامل و عوارضي است كه ر قانون طبيعت وجود دارد و به نسبت نياز انسان شدت و ضعف آن نمايان مي شود. بنابراين بايد به اصل محدوديت منابع آب در عمل اعتقاد پيدا كرد و به فاكتور خشكسالي به عنوان واقعيتي كه اتفاق ميافتد حدود و ثغور آن را شناسايي و براي كاهش تبعات آن برنامهريزي كرد. آب چالش بزرگ آينده با توجه به مواردي كه اعلام شد و مطالبي كه به دنبال ميآيد، ترديدي باقي نميماند كه آب يكي از بزرگتري چالشهاي پيش روي بشر است، زيرا: 4 - خلا بين منابع آب و تقاضاي انسان براي دستيابي به آن رو به تزايد است. - منابع آب مواره محدوديت داشته و با تغيير در كيفيت به سوي حدوديت بيشتر پيش ميرود. - توزيع بارندگي بر روي كره زمين نامتوازن است. - افزايش حجم فاضلابها و پسابها بر محدوديت منابع آب ميافزايد. - برداشت بيش از حد از سفرههاي آب زيرزميني اين منابع ارزشمند را با تحليل جدي مواجه كرده است. - رشد خدمات جانبي و مواد غذايي و ديگر محصولات، نياز به آب را همواره افزايش ميدهد. - عدم توان و توازن مالي و مباني تعرفهاي براي اجراي به موقع پروژههاي تامين و تقاضاي آب، غالب راهكارهاي انديشيده شده را با تاخير و عدم كارآيي مواجه ميسازد. - در بين وامل تشديد كننده چالش بزرگ آب نقش جمعيت بسار حايز اهميت است. رشد جمعيت مهمترين عامل تشديد كمبود آب رشد جمعيت در مصارف مستقيم و غير مستقيم آب عامل بسيار مهمي است. - جمعيت جهان طي 50 سال اخير از 5/2 به 6 ميليارد نفر افزايش يافته است. - ميانگين پتانسيل سرانه آب در 50 سال اخير 58% كاهش يافته است. - سالانه 30 ميليون نفر به جمعيت بهره گيرنده از آب در جهان اضافه مي شود اين ارقام نشانگر اثرات عميق رشد جمعيت جهاني بر منابع آب مصرفي است، با اين روند مصرف در پايان قرن حاضر، در صورت عدم چارهجويي اساسي در بخش مديريت تقاضا، نسل هاي آتي با بحران عظيم آب شيرين و كاهش شديد سهم سرانه آب روبرو خواهند شد. در كشور ما نيز وضع به راتب حادتر است. جمعيت حدود 6 ميليون نفري كشورمان طي 45 سال اخير به حدود 65 ميليون نفر افزايش يافته است و در طول اين دوره ميانگين پتانسيل سرانه آب حدود 90% كاهش يافته است. اين روند اگر چه در استانهاي مختلف كشور متفاوت است ليكن ميانگين بسيار كم سهم سرانه در كشور نشانه چالش پيش رو است. جمعيت كلان شهر فعلي تهران نيز كه در سال 1200 حدود 30 هزار نفر بوده است و در سال 1330 به حدود 75 ميليون نفر رسيده و در حال حاضر به 7 ميليون نفر افزايش يافته است، سرعت رشد جمعيت كاهش پتانسيل سهم سرانه آب را به دنبال داشته است. اين كاهش سهم سرانه با پذيرش اندكي خطا حدود 78% است به گونه اي كه از نظر معيارهاي جهاني اين شهر در طيف شهرهاي داراي بحران اب مي باشد. 4 خشكسالي و اثرات آن خشكسالي دورهاي است كه در آن بارش نزولات جوي نسبت به ميانگين دراز مدت آن كمتر است. كاهش جريانهاي سطحي، افت سطح آب زيرزميني و نقصان آب رودخانهها از تبعات مشهود خشكسالي است. خشكسالي را مي توان بدينگونه نيز تعريف كرد كه محصول يك دوره با شرايط خشك غير عادي است كه به اندازه كافي دوام داشته و با دم تعادل جوي در وضعيت هيدرولوژيكي يك ناحيه ايجاد مي شود. خشكسالي پديدهاي طبيعي است و در طول دورانهاي مختلف اتفاق افتاده است ليكن اثرات آن در سالهاي اخير كه رشد جمعيت و ميزان مصرف آب افزايش داشته است مشهودتر بوده است. در دورانهاي گذشته نيز به نوعي اسيبهاي ناشي از خشكسالي به علت عدم اشراف و آگاهي انسان بر رموز طبيعت و عدم چارهجويي هاي مناسب بعنوان بلايي آسماني تلقي شده است كه نمونه اي از آن در كتيبه هاي عهد هخامنشيان در ايران بدست آمده است. اثرات خشكسالي در كشور ما در حال حاضر به چالشي سنگين مبدل شده است زيرا همواره خسارات سگيني را با خود بهمراه دارد. براي مثال در سال 1380 خسارات وارده از خشكسالي در بخشهايي از كشور فقط در زمينه كشاورزي حدود 21000 ميليارد ريال بوده است. وضعيت خشکسالي در ايران در اساس آمارها مصرف آب در ايران حدود 90 تا 95 ميليارد متر مكعب است، اين موضوع به دليل پيش بيني گرم شدن زمين كه كاهش بارندگي در سالهاي آتي را در پي خواهد داشت به موازاتها با پديده هاي همچون رشد فزاينده بيابانهاي كويري و افزايش جمعيت مواجه هستيم لذا مجموعه اين عوامل موجب شده تا جمعيت كشور به آب شرب سالم و بيشتري نيازمند باشند، حتي برخي كارشناسان پيش بيني ميكنند در دهههاي آتي ايران نيازمند 120 ميليارد متر معكب آب خواهد شد. متاسفانه در حال حاضر بيش از 90 درصد از آبهاي كشور در بخش كشاورزي به مصرف ميرسد آن هم با راندمان حدود 35 درصدي كه خود نياز به بازنگري اساسي دارد. به عنوان مثال در سه دهه اخير بسياري از روستانشينهاي ما به علت خشكساليهاي پياپي مجبور به ترك روستاهاي خود شدهاند. بسياري از جنگلهاي ما در برخي قسمتها از جمله استان گلستان به شدت آسيب ديدهاند و موجب شده كه در 5 سال اخير 4 سال آن در مرداد ماه در اين بخش سيلهاي وحشتناكي جاري شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 94 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 تحقيق در باره بحران اشتغال در افغانستان 2 بودا در افغانستان تخريب نشد، از شرم فرو ريخت. چنانچه اين مقاله را به طور كامل بخوانيد حدود يك ساعت از وقت شما را خواهد گرفت. در همين يك ساعت، حداقل 12 نفر ديگر در افغانستان از جنگ و گرسنگي مي ميرند و 60 نفر ديگر از افغانستان آواره كشور هاي ديگر مي شوند. اين مقاله در توضيح علت اين مرگ و آوارگي است. اگر اين موضوع تلخ خيلي به زندگي شيرين شما مربوط نيست، از خواندن آن منصرف شويد. جايگاه افغانستان در ذهنيت مردم كرة زمين در سال 2000 در جشنوارة پوسان در كشور كره جنوبي حضور داشتم و در پاسخ اين سؤال كه فيلم بعدي تو دربارة چيست، مي گفتم: دربارة افغانستان. و بلافاصله مورد اين پرسش واقع مي شدم كه "افغانستان چيست؟" چرا اين چنين است؟ چرا تا اين اندازه مي تواند كشوري در جهان مهجور باشد كه مردم يك كشور آسيايي مثل كره جنوبي حتي نام افغانستان را به عنوان يك كشور ديگر آسيايي نشنيده باشند؟ دليل آن واضح است. افغانستان در جهان امروزه نقش مثبتي ندارد. نه به عنوان يك كشور اقتصادي كه از طريق يكي از كالاهاي آن به ياد آورده شود و نه به عنوان يك كشور صاحب علم كه جهان را از دانش خود بهرهمند كرده باشد و نه به عنوان يك كشور صاحب هنر كه اسباب افتخاري شده باشد. 4 در امريكا، اروپا و خاورميانه البته وضع فرق مي كند و افغانستان به عنوان يك كشور خاص شناخته مي شود. اما اين خاص بودن نيز معني مثبتي ندارد. آن ها كه نام افغانستان را مي شناسند آن را بلافاصله با يكي از اين كلمات به صورت تداعي ـ معاني به ياد مي آورند. قاچاق مواد مخدر، بنيادگرايي اسلامي طالبان، جنگ با روسيه، جنگ داخلي طولاني. در اين تصوير ذهني نه نشاني از صلح و ثبات است، نه نشاني از آباداني، پس نه هيچ توريستي را رؤياي سفر مي آورد و نه هيچ بازرگاني را طمع سود. پس چرا نبايد فراموش شود؟ تا آن جا كه مي توان در كتاب هاي لغت در مقابل كشور افغانستان نوشت : افغانستان كشوري توليد كنندة مواد مخدر، با ملتي خشن و جنگجو و بنيادگرا، كه زنان خود را زير چادرهايي بدون منفذ پوشانده اند. به همة اين ها اضافه كنيد " تخريب بزرگترين مجسمة بوداي جهان" را در باميان افغانستان، كه اخيراً تأثر همة كرة زمين را برانگيخت و تمام اهل فرهنگ و هنر را به دفاع از مجسمة بوداي تخريب شده واداشت. اما چرا كسي بجز نمايندة امور انساني دبيركل سازمان ملل از مرگ قريب الوقوع يك ميليون انسان در افغانستان به دليل فقر مفرط ناشي از خشكسالي اظهار تأسف نكرد؟ چرا هيچكس از دلايل اين مرگ ومير سخن نميگويد؟ چرا فرياد بلند همگان براي تخريب "مجسمة بودا" ست، اما كوچكترين صدايي براي جلوگيري از مرگ انسان هاي گرسنة افغان بر نمي آيد؟ آيا در جهان معاصر مجسمه ها از انسان ها عزيزترند؟ نگارنده به عنوان كسي كه به درون افغانستان سفر كرده است و تصاوير واقعي تر و زنده تري از اين كشور و مردمش را به چشم ديده و همين طور به عنوان كسي كه دو فيلم سينمايي را در فاصلة سيزده سال دربارة افغانستان ساخته است (اولي "بايسيكل ران" در سال 1366 و دومي " سفر قندهار " در سال 1379) و نيز به عنوان كسي كه براي تحقيق دو فيلمي كه ساخته، حدود ده هزار صفحه كتاب و اسناد گوناگون را مطالعه كرده است، تصوير متفاوتي از افغانستان با آنچه در ذهنيت مردم دنياست سراغ دارد. تصويري پيچيده تر، متفاوت تر، غم انگيزتر و اي بسا مظلوم تر. تصويري كه نيازمند توجه است تا فراموشي يا سركوب. اما كجاست سعديِ " بني آدم اعضاي يكديگرند ؟! " تا بيهودگي نصب شعرش را بر سردر سازمان ملل ببيند. 4 جايگاه افغانستان در ذهنيت مردم ايران تصور مردم ايران مبتني است بر همان تصويري كه مردم اروپا و امريكا و خاورميانه از افغانستان دارند، البته از كمي نزديكتر. كارگران ايراني، مردم جنوب شهر تهران و اهالي شهرستان هاي كارگري ايران، افغان ها را دوست ندارند و آنها را رقباي كارگري خود مي دانند و از طريق فشار به وزارت كار ايران خواستار بازگشت مهاجران افغان به داخل خاك افغانستان هستند. طبقة متوسط ايراني معمولاً افغان ها را آدم هاي اميني مي دانند كه مي توان، حداقل يكي از آنها را به عنوان آبدارچي يا خدمتكار درون دفتر كار خود گماشت. بسازبفروش ها، افغان ها را كارگران ساختماني خوبي كه بهتر از معادل ايراني خود كار مي كنند. و احياناً مزد كمتري هم ميگيرند، مي دانند. مسئولين مبارزه با قاچاق مواد مخدر مي دانند و راه حلي جز سركوب قاچاقچيان و بيرون كردن همة افغان ها، براي فيصله دادن هميشگي به اين مشكل پيشنهاد نمي كنند. پزشكان ايراني آنها را علت شيوع برخي از بيماري هايي كه پيش از اين در ايران سابقه نداشت، از جمله سرماخوردگي افغاني مي دانند و چون به جلوگيري از مهاجرت نمي توانند دل ببندند، راه حل را انجام واكسيناسيون از داخل افغانستان مي دانند كه در اين زمينه موفق شدند براي جلوگيري از شيوع فلج اطفال، هزينة واكسيناسيون را براي ملت افغانستان نيز بپردازند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 59 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 بحران هويت در جواني مقدمه : از ويژگي هاي عصر جديد جريان شتاب آلود زندگي است، حوادث و رويدادهاي گوناگون آن چنان با سرعت پديد مي آيند که فرصت تفکر و تامل را از آدمي سلب مي کند در نتيجه مجالي براي تفرج در دنياي درون جهان برون باقي نمي گذارد و انسان اين موجود سرگشته و درمانده نه تنها لذت تفکر را حس نمي کند بلکه انگيزه کافي براي انديشيدن در باب ضروريات زندگي در خود نمي يابد حاصل اين روند، بيگانگي او با خويشتن و جهان خارج از خويش است ولي آنچه دردآورتر عميقتر و دشوار تر رخ مي نمايد بيگانگي با خود (عالم درون) است. در کلام الهي از خود بيگانگي حاصل از خدا بيگانگي تلقي شده است آنجا که مي فرمايد در زمره آناني نباشيد که خداي را از ياد برند، پس خود را نيز از ياد بردند. امروزه از خود بيگانگي معماي بزرگ و معضل فکري انديشمندان و نويسندگان نام آور مي باشد. به گفته اريک فروم از زمان دکارت تاکنون هويت فرد از بزرگترين مشکلات فلسفه جديد بوده است. الکسيس کارل در بحث از انسان اين موجود ناشناخته چنين مي نويسيد. ما مي خواهيم معناي زندگي و مرگ را بدانيم چرا بايد زيست؟ به کجا مي رويم؟ سرنوشت روان ما چيست؟ وايتهد، رياضيدان و فيلسوف برجسته معاصر معتقد است که در عصر جديد انسان در لابه لاي شهرهاي بزرگ و جمعيت هاي انبوه و متراکم ، بخشي از حقيقت وجودي خويش را از دست داده است و احساس تعلق به جايي ندارد تعبيري که در حال حاضر براي از خود بيگانگي به کار مي رود فقدان هويت است که به عقيده ارکسيون مفهوم بحران هويت گوباتر و جامع تر است. او هر يک از مراحل رشد آدمي را توام با يک بحران مي داند ولي شروع بحران هويت را از دوره نوجواني دانسته و دامنه آن را به دوره جواني امتداد مي دهد. شايد بتوان اريکسون را موفقترين نظريه پردازي دانست که در عرصه روان شناسي ، مفهوم هويت را به ما شناسانده است. شايد بتوان هويت را به محورهاي مختصات تشبيه کرد. 2 در رياضيات نقطه با تعيين طول و عرض آن در دستگاه محورهاي مختصات قابل تعريف، محاسبه و عمليات رياضي است و در غير اين صورت نقطه را نمي توان در محاسبات رياضي وارد نمود لذااهمانگونه که در طول و عرض نقطه هويت آن را تشکيل مي دهد. ويژگيهاي گوناگون و متعددي نيز هويت آدمي را تعيين مي کند. ارزش و جايگاه بحث هويت بي نياز از ارائه دليل است وليکن تنها به ذکر يک مورد اکتفا مي شود. براساس قاعده عقلي، تعرف الاشياء با ضدادها» يعني هر چيزي با ضدش شناخته مي شود کافي است توجهي به آثار پيامدها و نتايج ناگوار «فقدان هويت» داشته باشيم و از عمق رنج و دردي که جوانان بي هويت احساس مي کنند. آگاه شويم بخش قابل توجهي از افسردگي ها و احساس پوچي و درون تهي شدن ها و روزمرگي ها نتيجه منطقي بي هويتي است. در اين تحقيق سعي شده است که علاوه بر تعيين جلوه هاي متنوع هويت که شامل هويت فردي ، خانوادگي، اجتماعي و فرهنگي و ... پرداخته و به ارتباط بين آنها اشاره شود و راه کارهاي تکوين و تقويت هر يک پيشنهاد گردد. منبع (نظريه ها در روان شناسي شخصيت) ، سعيد شاملو 3 موضوع پژوهش عبارت است از : بحران هويت و نوجواني بيان مساله: آيا بحران هويت در نوجواني وجود دارد. فرضيه تحقيق: بين نوجواني و بحران هويت رابطه وجود دارد. فايده و اهميت طرح تحقيق : من کيستم اين سوالي استکه ذهن هر نوجواني را به خود مشغول مي کند و به دنبال همين سوال است که در جست و جوي خويشتن و کسب هويت تلاش مي کند البته اين سوال به يکباره در نوجواني ظاهر نمي شود، بلکه ريشه هاي آن از دوران کودکي وجود داشته است. در جريان رشد کودکان به تدريج وجود خود را از ديگران به ويژه مادر متمايز مي کنند و خود را کمابيش مستقل و جدا از ديگران مي بينند اين روند از سالهاي کودکي آغاز مي شود. بحران هويت در دوران نوجواني و به موازات رشد فيزيکي ، شناختي و اجتماعي و عاطفي اهميتي خاص مي يابد. بسيار از نوجوانان با شور زيادي از خود سوال مي کنند که جايگاه اجتماعي من کجاست؟ شغل آينده من چيست؟ رشته تحصيلي من چه خواهد بود ارزش هاي مذهبي ، اخلاقي و فلسفي من چه خواهند بود؟ انتخاب راه ها و ارزش هاي ممکن براي نوجوانان چندان ساده نيست. چرا که آنها با طيف گسترده اي از انتخاب هاي ممکن مواجه مي شوند و با توجه به تنوع انتخاب بايد تصميم بگيرند. 5 تعريف اصطلاحات : 1. هويت: Identity درمطالعه شخصيت: خوداساس و مستمر فرد، مفهوم دروني و ذهني از خويش به عنوان يک شخص در اين کاربرد به طور معمول کيفيت مشخص مي شود: مثل هويت جنسي ، هويت قوي يا گروهي. 2. بحران هويت: Identity بحران هويت عبارت است از فقدان حاد احساس هويت خود فقدانن احساس طبيعي از تداوم زمان. فقدان اين احساس که شخص امروز و اين جا از نظر پايداري همان شخص ديروزي است که در اين جا بود. 3. اختلال هويت: Identity.D. اختلال هويت يکي از ملاکهاي اختلال شخصيت مرزي است. اختلال هويت عبارت است از بي ثباتي بارز و مستمرل خود انگاره يا احساس نقص. 4. هويت خود: Identity Egi احساس هويت که توانايي تجربه خود را به عنوان چيزي که تداوم و يکنواختي دارد و قدرت رفتار مطابق آن را تامين مي نمايد (اريکسون) مفهوم شناسي هويت : تاملي در معنا و مفهوم هويت ، حدود انتظارات ما را از اين بحث مشخص مي کند در فرهنگ معين آمده است هويت يعني ذات باري تعالي 2. هستي و وجود 3. آنچه موجب شناسايي مشخص باشد 4. حقيقت جزئيه يعني هرگاه ماهيت با تشخيص لحاظ و اعتبار شود هويت گويند و گاه هويت به معني وجودخارجي است و مواد تشخص است و هويت گاه با لذات و گاه بالعرض است. هويت يعني حقيقت شي يا شخص که مشتمل بر صفات جوهري او باشد. هويت در لغت به معناي شخصيت، ذات، هستي و وجود مي باشد. دهخدا در لغت نامه اش هويت را عبارت از تشخص دانسته و مي گويد و همين معني ميان حکيمان و متکلمان مشهور است. هويت از منظر اريکسون : اريک اريکسون که نام او با هويت پيوندي عميق دارد مي نويسيد: هويتي که نوجوان درصدد است تا به طور روشن با آن مواجه شود اين است که او کيست؟ نقشي که بايد در جامعه ايفا نمايد چيست؟ آيا او يک کودک است يا بزرگسال؟ آيا او توانايي اين را دارد که روزي به عنوان يک همسر يا پدر و مادر باشد؟ آيا او علي رغم نژاد مذهب يا زمينه هاي ملي که او را از نظر مردم کم ارزش جلوه مي دهد احساس اعتماد به نفس دارد؟
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 94 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
امام حسين(ع) و رهبرى بحران از مكه تا كربلا امام حسين(ع) و رهبرى بحران از مكه تا كربلا مقدمه زمينه بحران تعريف بحران بحران در زمان حكومت يزيد 1. تهديد هدفهاى عالى و حياتى 2. محدوديت زمانى 3. محدوديت شرايط مكانى حركت امام به سمت عراق 4. عواملى كه رهبر را با بروز ناگهانى خود غافلگيرمىكند. مشخصات وضعيت بحرانى امام حسين(ع) و مديريت بحران 1. ويژگيهاى رهبر 1-1. قاطعيت 1-2. داشتن هدف روشن 1-3. دين دارى همراه بصيرت 1-4. مشورت در امور 1-5. استقبال از سختىها 1-6. ديندارى همراه با غيرت و حميّت امام حسين(ع) و رهبرى بحران از مكه تا كربلا امام حسين(ع) و رهبرى بحران از مكه تا كربلا مقدمه زمينه بحران تعريف بحران بحران در زمان حكومت يزيد 1. تهديد هدفهاى عالى و حياتى 2. محدوديت زمانى 3. محدوديت شرايط مكانى حركت امام به سمت عراق 4. عواملى كه رهبر را با بروز ناگهانى خود غافلگيرمىكند. مشخصات وضعيت بحرانى امام حسين(ع) و مديريت بحران 1. ويژگيهاى رهبر 1-1. قاطعيت 1-2. داشتن هدف روشن 1-3. دين دارى همراه بصيرت 1-4. مشورت در امور 1-5. استقبال از سختىها 1-6. ديندارى همراه با غيرت و حميّت امام حسين(ع) و رهبرى بحران از مكه تا كربلا امام حسين(ع) و رهبرى بحران از مكه تا كربلا مقدمه زمينه بحران تعريف بحران بحران در زمان حكومت يزيد 1. تهديد هدفهاى عالى و حياتى 2. محدوديت زمانى 3. محدوديت شرايط مكانى حركت امام به سمت عراق 4. عواملى كه رهبر را با بروز ناگهانى خود غافلگيرمىكند. مشخصات وضعيت بحرانى امام حسين(ع) و مديريت بحران 1. ويژگيهاى رهبر 1-1. قاطعيت 1-2. داشتن هدف روشن 1-3. دين دارى همراه بصيرت 1-4. مشورت در امور 1-5. استقبال از سختىها 1-6. ديندارى همراه با غيرت و حميّت 2. ويژگيهاى پيرو وفادارى مقاومت الگوهاى كهنسال الگوى نادمان راز دار علاقهمند به رهبر جان نثار معتقد شجاع شهيد سياه و الگويى سفيد 3. استراتژى و سياستهاى مقابله 3-1. تاكتيكهاى نظامى 3-1-1. حفاظت شخصى 3-1-2. گزارشگر اطلاعاتى: 3-1-3. خنثى كردن توطئه ترور: 3-1-4. جمع آورى اطلاعات: 3-1-5. مصادره 3-1-6. جذب نيرو: 3-1-7. تصفيه نيرو: 3-1-8. آرايش اردوگاه:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 30 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 مدیریت در بحران مدیریت : قرآن كريم، كه مجموعه وحياني و اصلي ترين منبع هر پژوهش ديني و علمي است، چند مديريت را ارائه مي دهد كه همگي اسوه و راه گشا هستند: الف) مديريت خداوندي اين مديريت، مبتني بر ربوبيت خدا است. علامه طباطبايي «رب» را به معناي «مالك مدبر» معنا مي كند؛ يعني خداوند غير از آفرينش جهان و انسان، تدبير و مديريت كائنات را نيز دارد و علي رغم نظريه اعتزال، عالم را به حال خود رها نكرده است. نوع مديريت خداوند، از آيات فراواني قابل استنتاج است و براساس قاعده «تخلقوا باخلاق الله»، اقتباس از آن، نه تنها ممكن، بلكه لازم است. مديريت دستگاه عظيم فرشتگان، سازمان دهي و تقسيم كار گسترده آنان، نظارت و پي گيري كار آنان، نوع گزينش و انگيزش آنان، از جلوه هاي مديريت خداوندي است. هم چنين اداره طبيعت، به گونه اي كه همه چيز، مانند ساعت يا ماشين، به فعاليت مشغول است هم از اين قبيل است. اين مديريت بايد شناسايي شود و به الگويي وحياني براي مديران و مريدان تبديل گردد. ب) مديريت پيامبران 1- مديريت پيامبران (غير از رسول خدا(ص)مانند حضرت سليمان، موسي، هارون، داود و يوسف(ع) كه در قالب قصص زيبا ارائه شده و قواعد عام مديريتي از اين سيره هاي مديريتي قابل استنباط و به كارگيري است. 2- مديريت رسول خدا(ص) كه بخشي از آيات قرآن را (در سوره هاي احزاب، انفال، حجرات، نور و...) به خويش اختصاص داده است و به بيان چگونگي مديريت رسول خدا(ص) در ابعاد نظامي، اجتماعي، اخلاقي و اداري مي پردازد. 2 مدیریت در بحران مدیریت : قرآن كريم، كه مجموعه وحياني و اصلي ترين منبع هر پژوهش ديني و علمي است، چند مديريت را ارائه مي دهد كه همگي اسوه و راه گشا هستند: الف) مديريت خداوندي اين مديريت، مبتني بر ربوبيت خدا است. علامه طباطبايي «رب» را به معناي «مالك مدبر» معنا مي كند؛ يعني خداوند غير از آفرينش جهان و انسان، تدبير و مديريت كائنات را نيز دارد و علي رغم نظريه اعتزال، عالم را به حال خود رها نكرده است. نوع مديريت خداوند، از آيات فراواني قابل استنتاج است و براساس قاعده «تخلقوا باخلاق الله»، اقتباس از آن، نه تنها ممكن، بلكه لازم است. مديريت دستگاه عظيم فرشتگان، سازمان دهي و تقسيم كار گسترده آنان، نظارت و پي گيري كار آنان، نوع گزينش و انگيزش آنان، از جلوه هاي مديريت خداوندي است. هم چنين اداره طبيعت، به گونه اي كه همه چيز، مانند ساعت يا ماشين، به فعاليت مشغول است هم از اين قبيل است. اين مديريت بايد شناسايي شود و به الگويي وحياني براي مديران و مريدان تبديل گردد. ب) مديريت پيامبران 1- مديريت پيامبران (غير از رسول خدا(ص)مانند حضرت سليمان، موسي، هارون، داود و يوسف(ع) كه در قالب قصص زيبا ارائه شده و قواعد عام مديريتي از اين سيره هاي مديريتي قابل استنباط و به كارگيري است. 2- مديريت رسول خدا(ص) كه بخشي از آيات قرآن را (در سوره هاي احزاب، انفال، حجرات، نور و...) به خويش اختصاص داده است و به بيان چگونگي مديريت رسول خدا(ص) در ابعاد نظامي، اجتماعي، اخلاقي و اداري مي پردازد. 2 مدیریت در بحران مدیریت : قرآن كريم، كه مجموعه وحياني و اصلي ترين منبع هر پژوهش ديني و علمي است، چند مديريت را ارائه مي دهد كه همگي اسوه و راه گشا هستند: الف) مديريت خداوندي اين مديريت، مبتني بر ربوبيت خدا است. علامه طباطبايي «رب» را به معناي «مالك مدبر» معنا مي كند؛ يعني خداوند غير از آفرينش جهان و انسان، تدبير و مديريت كائنات را نيز دارد و علي رغم نظريه اعتزال، عالم را به حال خود رها نكرده است. نوع مديريت خداوند، از آيات فراواني قابل استنتاج است و براساس قاعده «تخلقوا باخلاق الله»، اقتباس از آن، نه تنها ممكن، بلكه لازم است. مديريت دستگاه عظيم فرشتگان، سازمان دهي و تقسيم كار گسترده آنان، نظارت و پي گيري كار آنان، نوع گزينش و انگيزش آنان، از جلوه هاي مديريت خداوندي است. هم چنين اداره طبيعت، به گونه اي كه همه چيز، مانند ساعت يا ماشين، به فعاليت مشغول است هم از اين قبيل است. اين مديريت بايد شناسايي شود و به الگويي وحياني براي مديران و مريدان تبديل گردد. ب) مديريت پيامبران 1- مديريت پيامبران (غير از رسول خدا(ص)مانند حضرت سليمان، موسي، هارون، داود و يوسف(ع) كه در قالب قصص زيبا ارائه شده و قواعد عام مديريتي از اين سيره هاي مديريتي قابل استنباط و به كارگيري است. 2- مديريت رسول خدا(ص) كه بخشي از آيات قرآن را (در سوره هاي احزاب، انفال، حجرات، نور و...) به خويش اختصاص داده است و به بيان چگونگي مديريت رسول خدا(ص) در ابعاد نظامي، اجتماعي، اخلاقي و اداري مي پردازد. 3 ج) مديريت صالحان خداوند در قرآن به بيان ويژگي هاي شخصيت هاي صالحي مانند حضرت خضر، ذوالقرنين و مادر و خواهر حضرت موسي و نيز ملكه سبا مي پردازد، كه اين بيان قرآن و ذكر سيره آنان مي تواند ما را به اصولي از مديريت راهنمايي كند. پيامبر اسلام(ص) پس از ورود به مدينه و تشكيل حكومت اسلامي، مديريت جامعه اسلامي را برعهده گرفتند. حضرت علي(ع) نيز در دوران 5ساله حكومت خويش جامعه اسلامي را اداره كرده اند. سيره نبوي و حتي سيره علوي مي توانند داراي دو بخش متمايز باشند: بخش اول سيره اي است تشكيل دهنده شأن نزول آيات، كه ويژگي وحياني و اتقان بيشتري دارد. بخش دوم، اين ويژگي را ندارد. هرچند اعتبار هر دو سيره، براي پژوهشگران، در جاي خود اثبات شده است. در ميان ديگر معصومين(ع) رويارويي با حكومت شش ماهه امام حسن(ع) و حركت عاشورايي امام حسين(ع) و سيره امام رضا(ع) در دوران ولايتعهدي، مي تواند مورد توجه قرارگيرد؛ به ويژه كه اخيراً در برخي تحقيقات، بر مديريت عاشورايي، به عنوان نمونه كاملي از مديريت توسعه و توسعه مديريت توجه شده است. در لابه لاي كلمات معصومين، مانند امام صادق(ع) درباره مديريت نامه اي از ايشان خطاب به نجاشي، حاكم اهواز نوشته شده كه مورد توجه است. همچنين رساله حقوق امام سجاد(ع) حاكي از بيان مناسبات انساني در مديريت اسلامي است. از سوي ديگر مجموعه گفتارهاي معصومين(ع) در جوامع روايي منبع ديگري براي مديريت اسلامي است. بنابراين، تلاش شده است از مجموعه ذخاير و خزاين گران سنگ اسلام بهره گيري شود تا هر چه بيشتر، بر عمق و غناي نوشتار افزوده شود، هرچند بيشتر تكيه ما بر قرآن و سنت نبوي و سپس سيره علوي است. كتاب هاي مديريت علمي يا علم مديريت، كه فراوانند و بيشتر ترجمه بوده و توسط دانشگاهيان تنظيم شده اند. برخي آثار غير ترجمه اي نيز وجود دارد كه به مديريت به عنوان يك علم و ابزار و فارغ از هرگونه آرمان گرايي و ديدگاه ديني نگريسته شده است. اين منابع، براي فهرست سازي بحث آشنايي با پرسش هاي فني و محورهاي مهم قابل بحث و همچنين آشنايي با تعاريف و واژه ها و اصطلاحات و ادبيات مديريتي متداول و نيز براي تحليل مقارنه اي بين علم و دين، در بعد مديريت مفيدند. مديريت در بحران ( تحليلي از جنگ خندق) پژوهشى موردى در مديريت پيامبر اكرم(ص) در غزوه احزاب زندگى رسول گرامى اسلام(ص) و ائمه اطهار(ع) سرشار از نكاتى است كه اگر با نگاهى نو به آن توجه شود، بسيارى از خط مشىها و سياستهاى اصولى در حوزههاى مختلف علمى، معرفتى، اجتماعى، سياسى، دفاعى و... شناسايى خواهد شد. بررسى دقيق و همه جانبه ابعاد مختلف زندگى اين بزرگان، مخصوصا با شيوههاى جديد و بابهرهگيرى از آخرين دستاوردهاى علمى، از ضرورتهاى جوامع اسلامى است. يكى از حساسترين و سرنوشتسازترين حوادث صدر اسلام، غزوه احزاب است. مورخان، اين غزوه را بيشتر از آن جهتبا اهميت مىدانند كه آخرين صحنه تهاجم دشمن به نيروهاى اسلام و نقطه اوج اقدامات دفاعى مسلمين بود. اما آنچه كمتر در منابع تاريخى مورد توجه قرار گرفته، مديريت اين حادثه سرنوشتساز و مهم است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 58 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 ملاحظات: هدف گرد آورنده از جمع آوري مطالب، ارزيابي متون مدون و نقد يك به يك موضوع بود. ولي متاسفانه بدليل عدم وجود منابع مختلف مديريت بحران و تجربه و سابقه فرهنگي كم و ضعيف كشور ما در اين زمينه، امكان مقايسه و نقد متعدد وجود نداشته . لذا اينجانب به اختصار به تشريح مطالب پرداخته و در انتها با توجه به پيشينه بسيار كم مديريت بحران در ايران به نقد از عملكرد اخير اين مديريت در زلزله بم پرداخته ام. با آرززو به اينكه روند رو به ترقي كشور حادثه خيزمان را در اين امر مهم (مديريت بحران) شاهد باشيم. 2 فهرست: روند برنامه ريزي براي دستيابي به طرح جامع مديريت بحران برنامه ريز شهري براي دستيابي به يك طرح آمادگي و مديريت بحران در زمين لرزه الگوي برنامه ريزي مقابله با بحران ناشي از زمين لرزه در يك شهر مدلهاي عمومي مديريت بحران مدل مديريت بحران در كشور تركيه زلزله بم شهر بم پيش از سانحه شهر بم پس از سانحه بررسي اقدامات انجام شده در شهر بم نقد و بررسي كلي از اقدامات انجام شده در بم فهرست ابنيه تاريخي خراب شده در زلزله بم پيشينه تاريخي ارگ بم در يك نگاه اقدامات انجام شده در پايگاه پژوهشي ارگ بم عكسهايي از ارگ بم قبل و بعد از خرابي عكسهاي هوايي آلبوم 4 مقدمه: ايران يكي از زلزله خيزترين كشورهاي جهان است. در قرن بيستم، به طور تقريبي هر ده سال يك زلزله مخرب با بزرگي بيش از 5/6 در كشور ما به وقوع پيوسته است. متاسفانه به دليل سيستم ساخت و ساز سنتي و غيرمقاوم در برابر زلزله خسارت جاني و مالي ناشي از اين زلزله ها بسيار بوده است. متوسط تلفات اين زلزله ها در قرن بيستم در ايران، تا بيش از 3 هزار نفر در سال گزارش شده است. درحالي كه پيشرفت علم زلزله شناسي و مهندسي زلزله در سطح جهاني، به خصوص در چند دهه اخير باعث كاذهش چشمگير تلفات جاني و خسارات مالي پيشرفته دنيا شده است. البته در همه كشورها طراحي ساختمانها در برابر زلزله به دلايل اقتصادي به گونه اي انجام نمي شود كه پس از يك زمينه لرزه بزرگ هيچ گونه خسارتي بع آن وارد نشود. فلسفه حاكم بر آيين نامه ها مبتني بر آن است كه غالب ساختمانها (ازجمله ساختمانهاي مسكوني) در زلزله هاي خفيف و متوسط حداقل خسارات سازه اي و غيرسازه اي را ببينند و در زلزله هاي شديد، بدون آنكه فرو ريزند، بتوانند مقاومت كنند. فقط طراحي ساختمانهاي با اهميت زياد با پذيرش هزينه بيشتر به گونه اي انجام مي شود كه حتي پس از وقوع زلزله هاي شديد نيز قابل استفاده و بهره برداري باشند. به عبارت ديگر، در آيين نامه ها به حداقل رساندن تلفات انساني هدف اول كاستن از تلفات مادي هدف دوم است. به همين دليل امروزه، علت زلزله شناسي و مهندسي زلزله صرفا ساخت ساختمانهاي ايمن نيست، زيرا متاسفانه هنوز قسمت بزرگي از ساختمانهاي موجود در دنيا و ازجمله در ايران، ايمني كافي ندارند و تخريب يا تقويت آنها در زلزله هاي احتمالي نيز، به دلايل اقتصادي، به صورت صددرصد امكان پذير نيست. از همين رو، شيوه هاي مديريت پس از وقوع زلزله در شهرهاي زلزله زده بايد مورد توجه واقع شوند تا نيازهاي بازماندگان و كساني كه از زلزله جان سالنم بدر برده اند به درستي تعيين و در زفع به موقع آنها اقدام شود. بنابراين بهتر است در ابتدا و قبل از اقدام به هر كاري در جهت برنامه ريزي براي دستيابي به يك طرح جامع مديريت بحران اقدام نمود. 4