لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 73 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 فصل اول موضوع علم و ارزشهاي اخلاقي تعريف اخلاق اخلاق در لغت بمعني خويها و خصلتها و سرشت ها مي باشدكه جمع خلق است و در اصطلاح ، فني است كه بحث از ملكات انسان مي كند كه متعلق به قواي نباتي و حيواني و انساني انسان مي باشد و هم چنين كار اين فن تميز دادن فضائل آن ملكات از رزائلش مي باشد تا انسان بواسطه آراستن خود به فضائل و خالي كردن خود از رزائل كمال وجودي يابد . 2 فصل اول موضوع علم و ارزشهاي اخلاقي تعريف اخلاق اخلاق در لغت بمعني خويها و خصلتها و سرشت ها مي باشدكه جمع خلق است و در اصطلاح ، فني است كه بحث از ملكات انسان مي كند كه متعلق به قواي نباتي و حيواني و انساني انسان مي باشد و هم چنين كار اين فن تميز دادن فضائل آن ملكات از رزائلش مي باشد تا انسان بواسطه آراستن خود به فضائل و خالي كردن خود از رزائل كمال وجودي يابد . 2 اخلاق : « بِمَعني نَفْس الاَفعالِ الَّتي تَسْتَحِقُ المَدْحِ اَوِ لذَّمَّ » اخلاق به افعالي گفته مي شود كه سزاوار ستايش يا نكوهش باشند . معمولاً در مورد اخلاق گفته مي شود كه ( عبارت است از علم زيستن يا علم چگونه زيستن ) ولي آنچه مربوط به اخلاق است تنها اين نيست كه ( چگونه بايد زيست ) بلكه اين است كه ( براي اينكه با ارزش و مقدس و متعالي زيست كرده باشيم چگونه بايد زيست ) . البته ناگفته ماند كه يك چيز را در تمام اين تعريفات بايد بعنوان اصل موضوع اتخاذ كرد و آن آزادي و مختار بودن است ، يعني اخلاق رسيدن به كمال انساني از راه انجام دادن كارهاي نيك و از بين بردن كارهاي زشت است . 4 اختياراً بايد گفت : چيزي كه كار را اخلاقي يا غير اخلاقي مي كند اراده و اختيار است و لذا موجوداتي كه از راه اراده و اختيار بي بهره اند خارج از اين بحث اند و براي همين هيچ گاه نمي گويند : فلان حيوان كار خلاف اخلاق مرتكب شد و يا فلان حيوان كار اخلاقي انجام داد . موضوع علم اخلاق موضوع علم اخلاق همانطوري كه از تعريفش پيداست شكوفا نمودن خصائص نيك انسان و از بين بردن خصائص پست انساني است ، بنابراين موضوع علم اخلاق انسان را از حيث رفتار و كردار و گفتار مي باشد . هدف و غايت علم اخلاق هدف علم اخلاق را از موضوعش مي توان يافت ، بدينگونه كه وقتي موضوعش شكوفا نمودن خصائص خوب انساني و مضمحل نمودن صفات رذبله او باشد نتيجه اين كار بوجود آوردن يك مدينه فاضله بوسيله انسانهاي خود ساخته خواهد بود ، زيرا تمام زشتي ها از ناحيه بودن صفات حيواني و نبودن صفات انساني بوجود مي آيند و وقتي موضوع علم اخلاق ( كه نابود كردن صفات رذيله و شكوفا كردن صفات حسنه باشد ) محقق شود ، ديگر جائي براي زشتي ها كه شامل افراد بسياري مانند دزدي ، تجاوز ، خيانت ، دروغ و غيبت و رشوه و غيره باشد ، نخواهد ماند ، در نتيجه انسان از حيوانيت محض بيرون آمده و به سوي الهي شدن پيش خواهد رفت و در نتيجه الهي خواهد شد، پس غايت اخلاق ، الهي شدن انسان است و به همين معني اشاره دارد . روايتي كه مي فرمايد :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 73 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 فصل اول موضوع علم و ارزشهاي اخلاقي تعريف اخلاق اخلاق در لغت بمعني خويها و خصلتها و سرشت ها مي باشدكه جمع خلق است و در اصطلاح ، فني است كه بحث از ملكات انسان مي كند كه متعلق به قواي نباتي و حيواني و انساني انسان مي باشد و هم چنين كار اين فن تميز دادن فضائل آن ملكات از رزائلش مي باشد تا انسان بواسطه آراستن خود به فضائل و خالي كردن خود از رزائل كمال وجودي يابد . 2 فصل اول موضوع علم و ارزشهاي اخلاقي تعريف اخلاق اخلاق در لغت بمعني خويها و خصلتها و سرشت ها مي باشدكه جمع خلق است و در اصطلاح ، فني است كه بحث از ملكات انسان مي كند كه متعلق به قواي نباتي و حيواني و انساني انسان مي باشد و هم چنين كار اين فن تميز دادن فضائل آن ملكات از رزائلش مي باشد تا انسان بواسطه آراستن خود به فضائل و خالي كردن خود از رزائل كمال وجودي يابد . 2 اخلاق : « بِمَعني نَفْس الاَفعالِ الَّتي تَسْتَحِقُ المَدْحِ اَوِ لذَّمَّ » اخلاق به افعالي گفته مي شود كه سزاوار ستايش يا نكوهش باشند . معمولاً در مورد اخلاق گفته مي شود كه ( عبارت است از علم زيستن يا علم چگونه زيستن ) ولي آنچه مربوط به اخلاق است تنها اين نيست كه ( چگونه بايد زيست ) بلكه اين است كه ( براي اينكه با ارزش و مقدس و متعالي زيست كرده باشيم چگونه بايد زيست ) . البته ناگفته ماند كه يك چيز را در تمام اين تعريفات بايد بعنوان اصل موضوع اتخاذ كرد و آن آزادي و مختار بودن است ، يعني اخلاق رسيدن به كمال انساني از راه انجام دادن كارهاي نيك و از بين بردن كارهاي زشت است . 4 اختياراً بايد گفت : چيزي كه كار را اخلاقي يا غير اخلاقي مي كند اراده و اختيار است و لذا موجوداتي كه از راه اراده و اختيار بي بهره اند خارج از اين بحث اند و براي همين هيچ گاه نمي گويند : فلان حيوان كار خلاف اخلاق مرتكب شد و يا فلان حيوان كار اخلاقي انجام داد . موضوع علم اخلاق موضوع علم اخلاق همانطوري كه از تعريفش پيداست شكوفا نمودن خصائص نيك انسان و از بين بردن خصائص پست انساني است ، بنابراين موضوع علم اخلاق انسان را از حيث رفتار و كردار و گفتار مي باشد . هدف و غايت علم اخلاق هدف علم اخلاق را از موضوعش مي توان يافت ، بدينگونه كه وقتي موضوعش شكوفا نمودن خصائص خوب انساني و مضمحل نمودن صفات رذبله او باشد نتيجه اين كار بوجود آوردن يك مدينه فاضله بوسيله انسانهاي خود ساخته خواهد بود ، زيرا تمام زشتي ها از ناحيه بودن صفات حيواني و نبودن صفات انساني بوجود مي آيند و وقتي موضوع علم اخلاق ( كه نابود كردن صفات رذيله و شكوفا كردن صفات حسنه باشد ) محقق شود ، ديگر جائي براي زشتي ها كه شامل افراد بسياري مانند دزدي ، تجاوز ، خيانت ، دروغ و غيبت و رشوه و غيره باشد ، نخواهد ماند ، در نتيجه انسان از حيوانيت محض بيرون آمده و به سوي الهي شدن پيش خواهد رفت و در نتيجه الهي خواهد شد، پس غايت اخلاق ، الهي شدن انسان است و به همين معني اشاره دارد . روايتي كه مي فرمايد :