لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
برخرود با کودک در خانه و مدرسه هريك از شما خبرهاي تكان دهنده اي را در روزنامه هاو يا از ساير رسانه ها درباره ي مشكلات و مسايل كودكان و نوجوانان خوانده ياشنيده ايد . به نظرشما علت چيست ؟ o عدم آگاهي دست اندركاران تعليم و تربيت نسبت به نقش و وظايف خود ؟ o عدم توجه به روان شناسي كودك ؟ o تكراركوركورانه روش هاي تربيتي نادرست ؟ o عدم توجه به روش هاي برقراري رابطه انساني ؟ o و ... محيط مطلوب پس از زمينه ي مناسب وراثتي , مهمترين و ضروري ترين نياز براي رشد يك انسان محسوب مي شود. اگر ما در نقش ” معلم ـ مربي“ توانستيم خود را بسازيم و با كودك درست رفتار كنيم , كودك هم درست رفتار مي كند .( انعكاس رفتار)* دراين راستا ميان كودك و مربي بايد فضايي انساني , صميمانه و صادقانه بوجود آورد و سعي كرد به طور عملي و عيني يك الگو و سرمشق مطلوب براي كودك بود. آنچنان كه طبق ضرب المثل معروف : ” دوصدگفته چو نيم كردار نيست .“ ,كودك بيشترين اثر را از اعمال و كردار ما مي پذيرد تا گفتار ما . سخن از آموزش اصول برقراري ارتباط انساني ,بهداشت رواني ,پيشگيري و ساختن انسان ها است . با آغاز دوره ي آموزش رسمي , حساس ترين ايام يك دانش آموز در محيط آموزشگاه سپري مي شود . از اين رو قابل تعجب نيست كه ريشه ي اكثر مشكلات رفتاري و ناهنجاري هاي عاطفي ,اجتماعي و رواني را بايد در همين محيط جستجو كرد. خشونت و پرخاشگري ,ناسزاگويي ,فرار از مدرسه ,افت تحصيلي , ترك تحصيل ,اعتياد و نظاير آن جلوه هايي از عدم برقراري ارتباط درست با كودكان و نوجوانان است . زماني كه با يك پديده ـ ي رفتاري روبه رو مي شويم , شايسته است سه مرحله را طي كنيم : 1. شناسايي كامل و همه جانبه ي آن پديده ي رفتاري (جلوگيري از جزيي نگري ) 2. توجه به ريشه يابي و علت يابي رفتار ( طرح چراها) 3. انديشيدن به راه يابي ( چه بايد كرد ؟ چه راه حلي ؟ چه اقدامي ؟ و ...) حال بايد كودك و نوجوان را باور نمود و اوراپذيرفت . داشتن يك رابطه ي خوب و انساني مقدماتي ترين و ضروري ترين مرحله ي كار با كودك يا نوجوان است . • انعكاس رفتار : كودكان چگونه رفتار مي كنند ؟ همانطور كه با آنها رفتار مي شود . ـ اگر سلوك و رفتار با كودك همراه با نام خدا و ياد خداباشد , كودك خداشناسي را مي آموزد . ـاگر سلوك و رفتار با كودك همراه درستي و صداقت باشد , كودك درستكاري و راستگويي را مي آموزد . ـ اگر سلوك و رفتار با كودك همراه با بردباري و تحمل باشد , كودك صبر و استقامت را مي آموزد . ـ اگر سلوك و رفتار با كودك همراه عدالت و مساوات باشد , كودك عدالت خواهي را مي آموزد . ـ اگر به رفتارهاي درست كودك توجه شود يا پاداش داده شود , فردي قدرشناس بار مي آيد . ـ اگر سلوك و رفتار با كودك همراه دشمني و خصومت باشد , كودك عنادورزي و كينه توزي را مي آموزد . ـ و .... اهميت و ضرورت برقراري رابطه ي انساني : داشتن رابطه ي انساني و درست , با كودك و نوجوان ,حياتي ترين مرحله ي كار و اثربخش ترين عامل موفقيت در تعليم و تربيت او محسوب مي شود . رابطه ي انساني موفق , رابطه اي است كه تغييرات مطلوب را در فرد ايجاد مي كند و بين دونفر تفاهم لازم را بوجود مي آورد . نخست شما با كودك رابطه برقرار مي كنيد و سپس تعليم و تربيت او آغاز مي شود . زماني كه از رابطه يا ارتباط صحبت مي شود , سخن از ارتباط دو انسان است كه بطور متقابل و دوجانبه بايكديگر رابطه دارند . منظور ازارتباط اين است كه مربيان و معلمان احساسات ,انتظارات و نگرش هاي خود نسبت به دانش آموزان را بيان مي كنند و به طور متقابل احساسات , انتظارات و نگرش هاي او را درك مي كنند و مورد توجه قرار مي دهند . بنابراين اگر رابطه ” مربي ـ معلم “ با دانش آموز نادرست است ,قبل از هرگونه اقدامي بايد ريشه يابي كنيم . چرا؟ كودكي كه با او رابطه ي انساني ,رفاقت و دوستي برقرار شده است , احساس امنيت رواني ,اعتماد به نفس و پذيرش مي كند . از اين رو مهارت برقراري ارتباط , رابطه ي انساني با انسان ديگر است . بنابراين : برقراري رابطه انساني با كودك , ضروري ترين و حياتي ترين مرحله ي تعليم و تربيت به شمار مي آيد و بدانيد كه نوجوان امروز , كودك ديروز و جوان فردا است . اصول برقراري ارتباط : 1. اصل دانايي 2. اصل آموزش پذيري و تربيت پذيري 3. اصل آشناسازي با واقعيت ها 4. اصل اعتدال 5. اصل اغماض و انعطاف پذيري 6. اصل الگوپذيري و تقليد 7. اصل اهميت بازي 8. اصل ايجاد امنيت رواني 9. اصل برخورد مثبت و مثبت فكر كردن 10. اصل برقراري ارتباط عاطفي و كلامي 11. اصل پاسخگويي به پرسش هاي كودك و نوجوان 12. اصل پذيرش و احترام متقابل 13. اصل پرهيز از برچسب زدن و پيش داوري 14. اصل پرهيز از خجالت دادن و سرزنش كردن 15. اصل پرهيز از دستور دادن و تهديد كردن 16. اصل پرهيز از مشاجره 17. اصل تشويق و تاييد كردن 18. اصل تعديل انتظارها باتوانايي هاي كودك و نوجوان 19. اصل توجه به تفاوت ها و شباهت هاي فردي 20. اصل توجه به نيازهاي همه جانبه 21. اصل ثبات عاطفي 22. اصل خود تصميم گيري و مشاركت 23. اصل خودشناسي 24. اصل خودنمايي مطلوب و ابراز وجود 25. اصل رازداري 26. اصل شناخت و آگاهي 27. اصل شكيبايي و بردباري 28. اصل صداقت و اعتماد 29. اصل عامل بودن و عمل گرايي 30. اصل قاطع و جدي بودن 31. اصل محبت 32. اصل مستقل سازي 33. اصل مسووليت پذيري 34. اصل مهار احساسات 35. اصل هماهنگي عاملان تربيت سخن آخر : سخن آخر اين كه هيچگاه از ياد خدا غافل نشويد و بدانيد كه كودك امانت الهي نزد شما است و شما موظف هستيد از اين امانت الهي به بهترين وجه مراقبت و نگهداري كنيد . درارتباط با كودك همواره بايد خداوند متعال را ناظر و حاضر دانست و درگفتار و رفتار اين اعتقاد را بايد نشان داد . ( اصل خدامحوري ) از سوي ديگر بايد عاشق بود و كودك را دوست داشت . دريك كلام بايد : باكودك و نوجوان رفيق بود و با او براساس رفق و مدارا رفتار كرد . معلمان و مربيان و مديران موفق كساني هستند كه با اطرافيان خود رابطه انساني برقرار مي كنند و همواره توكلشان به خدا است و از حضرت دوست ياري مي جويند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
برخرود با کودک در خانه و مدرسه هريك از شما خبرهاي تكان دهنده اي را در روزنامه هاو يا از ساير رسانه ها درباره ي مشكلات و مسايل كودكان و نوجوانان خوانده ياشنيده ايد . به نظرشما علت چيست ؟ o عدم آگاهي دست اندركاران تعليم و تربيت نسبت به نقش و وظايف خود ؟ o عدم توجه به روان شناسي كودك ؟ o تكراركوركورانه روش هاي تربيتي نادرست ؟ o عدم توجه به روش هاي برقراري رابطه انساني ؟ o و ... محيط مطلوب پس از زمينه ي مناسب وراثتي , مهمترين و ضروري ترين نياز براي رشد يك انسان محسوب مي شود. اگر ما در نقش ” معلم ـ مربي“ توانستيم خود را بسازيم و با كودك درست رفتار كنيم , كودك هم درست رفتار مي كند .( انعكاس رفتار)* دراين راستا ميان كودك و مربي بايد فضايي انساني , صميمانه و صادقانه بوجود آورد و سعي كرد به طور عملي و عيني يك الگو و سرمشق مطلوب براي كودك بود. آنچنان كه طبق ضرب المثل معروف : ” دوصدگفته چو نيم كردار نيست .“ ,كودك بيشترين اثر را از اعمال و كردار ما مي پذيرد تا گفتار ما . سخن از آموزش اصول برقراري ارتباط انساني ,بهداشت رواني ,پيشگيري و ساختن انسان ها است . با آغاز دوره ي آموزش رسمي , حساس ترين ايام يك دانش آموز در محيط آموزشگاه سپري مي شود . از اين رو قابل تعجب نيست كه ريشه ي اكثر مشكلات رفتاري و ناهنجاري هاي عاطفي ,اجتماعي و رواني را بايد در همين محيط جستجو كرد. خشونت و پرخاشگري ,ناسزاگويي ,فرار از مدرسه ,افت تحصيلي , ترك تحصيل ,اعتياد و نظاير آن جلوه هايي از عدم برقراري ارتباط درست با كودكان و نوجوانان است . زماني كه با يك پديده ـ ي رفتاري روبه رو مي شويم , شايسته است سه مرحله را طي كنيم : 1. شناسايي كامل و همه جانبه ي آن پديده ي رفتاري (جلوگيري از جزيي نگري ) 2. توجه به ريشه يابي و علت يابي رفتار ( طرح چراها) 3. انديشيدن به راه يابي ( چه بايد كرد ؟ چه راه حلي ؟ چه اقدامي ؟ و ...) حال بايد كودك و نوجوان را باور نمود و اوراپذيرفت . داشتن يك رابطه ي خوب و انساني مقدماتي ترين و ضروري ترين مرحله ي كار با كودك يا نوجوان است . • انعكاس رفتار : كودكان چگونه رفتار مي كنند ؟ همانطور كه با آنها رفتار مي شود . ـ اگر سلوك و رفتار با كودك همراه با نام خدا و ياد خداباشد , كودك خداشناسي را مي آموزد . ـاگر سلوك و رفتار با كودك همراه درستي و صداقت باشد , كودك درستكاري و راستگويي را مي آموزد . ـ اگر سلوك و رفتار با كودك همراه با بردباري و تحمل باشد , كودك صبر و استقامت را مي آموزد . ـ اگر سلوك و رفتار با كودك همراه عدالت و مساوات باشد , كودك عدالت خواهي را مي آموزد . ـ اگر به رفتارهاي درست كودك توجه شود يا پاداش داده شود , فردي قدرشناس بار مي آيد . ـ اگر سلوك و رفتار با كودك همراه دشمني و خصومت باشد , كودك عنادورزي و كينه توزي را مي آموزد . ـ و .... اهميت و ضرورت برقراري رابطه ي انساني : داشتن رابطه ي انساني و درست , با كودك و نوجوان ,حياتي ترين مرحله ي كار و اثربخش ترين عامل موفقيت در تعليم و تربيت او محسوب مي شود . رابطه ي انساني موفق , رابطه اي است كه تغييرات مطلوب را در فرد ايجاد مي كند و بين دونفر تفاهم لازم را بوجود مي آورد . نخست شما با كودك رابطه برقرار مي كنيد و سپس تعليم و تربيت او آغاز مي شود . زماني كه از رابطه يا ارتباط صحبت مي شود , سخن از ارتباط دو انسان است كه بطور متقابل و دوجانبه بايكديگر رابطه دارند . منظور ازارتباط اين است كه مربيان و معلمان احساسات ,انتظارات و نگرش هاي خود نسبت به دانش آموزان را بيان مي كنند و به طور متقابل احساسات , انتظارات و نگرش هاي او را درك مي كنند و مورد توجه قرار مي دهند . بنابراين اگر رابطه ” مربي ـ معلم “ با دانش آموز نادرست است ,قبل از هرگونه اقدامي بايد ريشه يابي كنيم . چرا؟ كودكي كه با او رابطه ي انساني ,رفاقت و دوستي برقرار شده است , احساس امنيت رواني ,اعتماد به نفس و پذيرش مي كند . از اين رو مهارت برقراري ارتباط , رابطه ي انساني با انسان ديگر است . بنابراين : برقراري رابطه انساني با كودك , ضروري ترين و حياتي ترين مرحله ي تعليم و تربيت به شمار مي آيد و بدانيد كه نوجوان امروز , كودك ديروز و جوان فردا است . اصول برقراري ارتباط : 1. اصل دانايي 2. اصل آموزش پذيري و تربيت پذيري 3. اصل آشناسازي با واقعيت ها 4. اصل اعتدال 5. اصل اغماض و انعطاف پذيري 6. اصل الگوپذيري و تقليد 7. اصل اهميت بازي 8. اصل ايجاد امنيت رواني 9. اصل برخورد مثبت و مثبت فكر كردن 10. اصل برقراري ارتباط عاطفي و كلامي 11. اصل پاسخگويي به پرسش هاي كودك و نوجوان 12. اصل پذيرش و احترام متقابل 13. اصل پرهيز از برچسب زدن و پيش داوري 14. اصل پرهيز از خجالت دادن و سرزنش كردن 15. اصل پرهيز از دستور دادن و تهديد كردن 16. اصل پرهيز از مشاجره 17. اصل تشويق و تاييد كردن 18. اصل تعديل انتظارها باتوانايي هاي كودك و نوجوان 19. اصل توجه به تفاوت ها و شباهت هاي فردي 20. اصل توجه به نيازهاي همه جانبه 21. اصل ثبات عاطفي 22. اصل خود تصميم گيري و مشاركت 23. اصل خودشناسي 24. اصل خودنمايي مطلوب و ابراز وجود 25. اصل رازداري 26. اصل شناخت و آگاهي 27. اصل شكيبايي و بردباري 28. اصل صداقت و اعتماد 29. اصل عامل بودن و عمل گرايي 30. اصل قاطع و جدي بودن 31. اصل محبت 32. اصل مستقل سازي 33. اصل مسووليت پذيري 34. اصل مهار احساسات 35. اصل هماهنگي عاملان تربيت سخن آخر : سخن آخر اين كه هيچگاه از ياد خدا غافل نشويد و بدانيد كه كودك امانت الهي نزد شما است و شما موظف هستيد از اين امانت الهي به بهترين وجه مراقبت و نگهداري كنيد . درارتباط با كودك همواره بايد خداوند متعال را ناظر و حاضر دانست و درگفتار و رفتار اين اعتقاد را بايد نشان داد . ( اصل خدامحوري ) از سوي ديگر بايد عاشق بود و كودك را دوست داشت . دريك كلام بايد : باكودك و نوجوان رفيق بود و با او براساس رفق و مدارا رفتار كرد . معلمان و مربيان و مديران موفق كساني هستند كه با اطرافيان خود رابطه انساني برقرار مي كنند و همواره توكلشان به خدا است و از حضرت دوست ياري مي جويند .