دانلود جزوه و پاورپوینت و مقاله طرح درس

تحقیق ايمان به خدا 44 ص

تحقیق ايمان به خدا 44 ص

تحقیق-ايمان-به-خدا-44-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 51 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏2
‏مقدمه :
‏نرمان كازينز در كتاب جالبش »‏ تشريح يك بيماري«‏ داستان آموزنده‌اي درباره پابلو كاسالز موسيقيدان برزگ فرن بيستم تعريف مي‌كند. داستاني است از ايمان و تجديد حيات كه مي‌توان از آن درسها گرفت.
‏كازنيز، جريان ملاقتش با كاسالزرا كه كمي قبل از جشن تولد 90 سالگي وي انجام شده بود شرح مي دهد. مي‌گويد آن روز ديدن پيرمرد كه روزي تازه را آغاز مي كرد تا حدي دردناك بود. ضعف پيري و بيماري آرتريست طوري او را از پا درآورده بود كه براي پوشيدن لباس نياز به كمك داشت. با پاهائي لرزان، قامتي خميده و سري فروافتاده راه ميرفت. دستهايش ورم كرده و انگشتانش خشكيده بود. بسيار پير و يي اندازه خسته بنظر مي‌رسيد.
‏پيش از آنكه لب به غذا بزند به سمت پيانو براه افتاد. پيانو از جمله سازهائي بود كه در نواختن آن مهارت داشت. با دشواري بسيار خود را پشت صندلي پيانو جا داد. با تلاش و تقلاي فراوان انگشتان متورم و خشكيده‌اش را به سوي كلاويه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي پيانو كشاند.
‏آنگاه گوئي معجزه‌‌‌اي رخ داد. كاسالز ناگهان و به تمامي در برابر چشمان حيرت زده كازينر دگرگون شد. حالت روحي نيرومندي پيدا كرد كه گوئي در جسم او نيز اثر بخشيد و شروع به حركت و نواختن كرد. سرعت و نرمش حركات بدن و انگشتانش چنان بود كه فقط از يك پيانيست جوان، سالم و قوي، با بدني نرم ساخته‌‌‌‌ بود. كازينز مي‌گويد »‏ انگشتانش همجون شاخه درختي كه در برابر گرماي روحبخش خورشيد قرار گيرد به نرمي از هم باز شد و بطرف كليدها رفت. قامت خود را راست كرد. گوئي به راحتي نفس مي‌كشيد
‏2
‏مقدمه :
‏نرمان كازينز در كتاب جالبش »‏ تشريح يك بيماري«‏ داستان آموزنده‌اي درباره پابلو كاسالز موسيقيدان برزگ فرن بيستم تعريف مي‌كند. داستاني است از ايمان و تجديد حيات كه مي‌توان از آن درسها گرفت.
‏كازنيز، جريان ملاقتش با كاسالزرا كه كمي قبل از جشن تولد 90 سالگي وي انجام شده بود شرح مي دهد. مي‌گويد آن روز ديدن پيرمرد كه روزي تازه را آغاز مي كرد تا حدي دردناك بود. ضعف پيري و بيماري آرتريست طوري او را از پا درآورده بود كه براي پوشيدن لباس نياز به كمك داشت. با پاهائي لرزان، قامتي خميده و سري فروافتاده راه ميرفت. دستهايش ورم كرده و انگشتانش خشكيده بود. بسيار پير و يي اندازه خسته بنظر مي‌رسيد.
‏پيش از آنكه لب به غذا بزند به سمت پيانو براه افتاد. پيانو از جمله سازهائي بود كه در نواختن آن مهارت داشت. با دشواري بسيار خود را پشت صندلي پيانو جا داد. با تلاش و تقلاي فراوان انگشتان متورم و خشكيده‌اش را به سوي كلاويه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هاي پيانو كشاند.
‏آنگاه گوئي معجزه‌‌‌اي رخ داد. كاسالز ناگهان و به تمامي در برابر چشمان حيرت زده كازينر دگرگون شد. حالت روحي نيرومندي پيدا كرد كه گوئي در جسم او نيز اثر بخشيد و شروع به حركت و نواختن كرد. سرعت و نرمش حركات بدن و انگشتانش چنان بود كه فقط از يك پيانيست جوان، سالم و قوي، با بدني نرم ساخته‌‌‌‌ بود. كازينز مي‌گويد »‏ انگشتانش همجون شاخه درختي كه در برابر گرماي روحبخش خورشيد قرار گيرد به نرمي از هم باز شد و بطرف كليدها رفت. قامت خود را راست كرد. گوئي به راحتي نفس مي‌كشيد
‏3
«‏ فكر نواختن پيانو، روحي تازه به او داده بود كه جسمش را نيز زنده كرده‌‌ بود. ابتدا آهنگي از ‏باخ‏ را با ظرافت و مهارتي كم نظير نواخت. سپس به يكي از كنسرتوهاي ‏برامس‏ پرداخت. انگشتانش گوئي در روي كليدهاي پيانو با يكديگر به مسابقه برخاسته بودند. كازينز مي‌نويسد : »‏بدن او بكلي در موسيقي ذوب شده بود. ديگر از آن بدن خشك و چروكيده اثري نبود. بلكه نرم و شكوهمند و فارغ از بيماري آرتريت مي نمود.«‏ هنگامي كه از پشت پيانو برخاست بكلي با زمانيكه پشت پيانو نشست فرق داشت. قامتش كشيده‌تر و بلندتر بنظر مي‌آمد. از قدمهاي لرزانش اثري برحا نبود. بيدرنگ به سوي ميز صبحانه شتافت. با اشتها غذا خورد و آنگاه براي قدم به ساحل دريا رفت.
‏ما معمولاَ ايمان را بعنوان اعتقاد مذهبي يا گرايش به كيش معين، در نظر مي‌گيريم، كه در بسياري از موارد هم درست است. اما اساساَ ايمان عبارت از هر نوع اصل راهنما، باور يقين و يا گرايش است كه به زندگي معني بخشد و آنرا جهت دهد. محركهاي خارجي در اطراف ما فراوانند. اعتقادات و باورهاي ما، صافي‌هائي پيش ساخته و سازمان يافته اند كه ادراكات ما را از جهان بيروني تصحيح مي‌كنند. باورها، فرماندهي مغز را بعهده دارند. وقتي به درستي چيزي يقين داريم، گوئي به مغز خود فرماني صادر مي كنيم كه وقايع بيروني را به نحوي معين متصور سازد. كاسالز به موسيقي و هنر ايمان داشت. و اين چيزي بود كه به زندگي او زيبائي و نظم و اصالت داده بود. و چيزي بود كه مي توانست هرروز، معجزه‌اي تازه در زندگي او بيافريند. ايماني كه به قدرت فوق تصور هنر داشت، چنان نيروئي به او مي‌داد كه درك آن تا حدي دشوار است. ايمانش هرروز او را از پيرمردي خسته، به نابغه‌اي پرشور بدل مي‌ساخت. و اگر عميق‌تر بنگريم، به ايمانش زنده بود.
‏3
‏جان استوارت ميل روزگاري نوشت »‏يك انسان با ايمان، معادل نودونه فرد علاقمند است «‏ و درست به اين علت است كه ايمان دري به سوي بهروزي مي‌گشايد. ايمان مستقيماَ به سيستم عصبي فرمان مي‌دهد. وقتي به درستي امري ايمان داشته باشيد، كاملاَ در حالت روحي خاصي فرو ميرويد كه مقتضي آن ايمان است. اگر ايمان بدرستي بكار گرفته شود بزرگترين نيرويي است كه منشاء خيروخوبي در زندگاني مي‌شود. از سوي ديگر، همان طور كه ايمان و اعتقادات صحيح مي‌توانند نيروبخش باشند، عقايدي كه فكر و عمل را محدود مي سازند اثرات ويرانگر دارند. در طول تاريخ، مذاهب، نيروبخش ميليونها انسان بوده اند و انسان ها را قادر به كارهايي ساخته اند كه فوق تصور آنها بوده است. ايمان سبب مي شود كه غني ترين منابع نيروهاي دروني خود را بيدار ساخته ، اين منابع را در جهت رسيدن به اهداف خود بكار گيريم.
‏ايمان همچون نقشه و قطب نمائي است كه ما را به سوي هدف راهنمائي مي كند، و به كمك آن يقين پيدا مي‌كنيم كه به مقصد موردنظر خواهيم رسيد. مردمي كه ايمان نداشته و يا نتوانند آنرا در خود ايجاد كنند، در مجموع ناتوانند. به قايقي بي موتور و بي سكان مي‌مانند. اگر ايمان قوي داشته باشيد، با قدرت دست به عمل مي‌زند و دنياي دلخواه خود را مي سازيد. ايمان به شما كمك مي‌كند كه بدانيد چه ميخواهد، و به شما نيرو مي‌دهد كه به خواسته خود برسيد.

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق ايمان به خدا 44 ص , ايمان به خدا 44 ص , دانلود تحقیق ايمان به خدا 44 ص , ايمان , به , خدا , 44 , ص , تحقیق ,

[ بازدید : 13 ]

[ سه شنبه 25 مرداد 1401 ] 23:42 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق ايمان و تقوا 29 ص

تحقیق ايمان و تقوا 29 ص

تحقیق-ايمان-و-تقوا-29-صلینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 31 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏چكيده
‏ايمان آن است كه آدمي دين حق را به ‏دل بشناسد و به زبان اقرار كند و به اعضاي تن وظايف آن را انجام دهد
‏بنابراين انسان باتقوا كسي است كه افكار، كردار و گفتار خويش را با معيار عقل و ‏شرع تنظيم كند و هيچ كاري را بدون مشورت آن دو انجام ندهد و فرمان آنها را نيز زير ‏پا نگذارد.
‏در اين تحقيق درباره اين دو فضيلت اخلاقي سخن خواهيم گفت. ‏روش تحقيق اسنادي مي باشد و اميدواريم مورد تأييد قرار گيرد.

‏چكيده
‏ايمان آن است كه آدمي دين حق را به ‏دل بشناسد و به زبان اقرار كند و به اعضاي تن وظايف آن را انجام دهد
‏بنابراين انسان باتقوا كسي است كه افكار، كردار و گفتار خويش را با معيار عقل و ‏شرع تنظيم كند و هيچ كاري را بدون مشورت آن دو انجام ندهد و فرمان آنها را نيز زير ‏پا نگذارد.
‏در اين تحقيق درباره اين دو فضيلت اخلاقي سخن خواهيم گفت. ‏روش تحقيق اسنادي مي باشد و اميدواريم مورد تأييد قرار گيرد.

‏مقدمه
‏از جمله فضايل اخلاقي مي توان ‏ايمان‏ و ‏تقوا‏ كه دو ركن اساسي ‏دين محسوب ميشوند ‏را نام برد.
‏در ساختار اخلاق اسلامي، ‏ايمان به عنوان عالي ترين صفت نفساني هدايت گر مورد تأكيد فراوان واقع شده و به ‏همين دليل تحصيل مبادي و مقدمات آن همانند علم و يقين نيز به شدت مورد ترغيب و ‏تشويق قرار گرفته است و ابزارها و راه هايي كه مي تواند آدمي را به اين صفات نفساني ‏ارزشمند برساند، همانند تفّكر و الهامات پسنديده، جايگاه ويژه اي در نظام ‏اخلاقي اسلام دارند. در مقابل صفات نفساني معارض و مانع پيدايش ايمان در آدمي، از ‏قبيل ‏«‏جهل‏»‏ اعم از بسيط و مركب، ‏«‏شك و حيرت‏»‏، ‏«‏جُربزه‏»‏ و ‏«‏خاطرات نفساني نكوهيده» و ‏«وسوسه هاي شيطاني» همواره مورد مذمّت و نهي واقع شده اند.
‏و اما تقوا :‏ ‏در تعريف تقوا گفته اند: «حفظ كردن نفس است از آنچه بيم ضررش مي رود‏ ‏. ‏مفردات، راغب اصفهاني، واژه وقي.
.‏» ‏بخشي از ضررها را عقل سليم تشخيص مي دهد و ‏بخشي را شرع مقدس بيان كرده است و با توجه به اين كه خواسته هاي عقل سالم مورد ‏امضاي شرع مي باشد معناي اصطلاحي تقوا در سخن امام صادق ـ عليه السلام ـ خلاصه مي ‏شود:
‏«... ‏اَن لا يفْقِدَكَ اللهُ حَيْثُ اَمرَكَ و لا يَراكَ حيثُ نَهاكَ‏ ‏.‏ بحارالانوار، ج 67،ص 285.
‏» ‏(‏تقوا يعني) آنجا كه خداوند ‏دستور داده حاضر باشي، تو را غايب نبيند و آنجا كه نهي كرده، تو را مشاهده نكند.

‏ايمان‏ ‏. ‏احمد ديلمي و مسعود آذربايجاني ـ اخلاق اسلامي، ص 65
‏در باب حقيقت ايمان ‏و شرايط آن از ديرباز گفت وگوهاي دامنه داري در ميان پيروان مكاتب الهي ـ به ويژه ‏متكلمان مسلمان ـ صورت گرفته است‏ ‏. ‏ر.ك: جوادي، محسن: نظرية ايمان در عرصه كلام و قرآن، ص 19 ـ 180
. ‏در قرآن كريم و روايات كه دو منبع اصلي اخلاق اسلامي اند، در بيان اهميت و جايگاه ‏ايمان گفته هاي فراواني وجود دارد كه خلاصه اي از آن در زير مي آيد.
‏1- ‏ارزش ‏ايمان
‏در بيان منزلت و جايگاه رفيع ايمان همين بس كه پيامبر ـ صلي الله عليه و ‏آله ـ در نصايح خويش به ابوذر مي فرمايد:
‏اي ابوذر، هيچ چيز در نزد خداوند، ‏محبوب تر از ايمان به او و خودداري از آنچه نهي مي كند، نيست‏ ‏. ‏. شيخ طوسي، امالي، ص 531، ح 1162.
.
‏روشن است كه خودداري از نواهي خداوند فقط ‏در ساية ايمان به او مقدور است و در واقع از بركات ايمان به خداوند است. امام صادق ‏ـ عليه السّلام ـ نيز در اين باره مي فرمايد:
‏خداوند دنيا را هم به كساني كه ‏دوستشان دارد و هم به كساني كه بر آنها غضبناك است، مي دهد ولي ايمان را نمي دهد ‏مگر به آنان كه دوستشان مي دارد‏ ‏. ‏كافي، ج 2، ص 215، ح 4، و نيز ر.ك: همان،‌ح 3.
.
‏و هم ايشان در توصيف منزلت و جايگاه مؤمن مي فرمايند:
‏هر گاه حجاب از چشمان ‏مردم برداشته شود و به وصل ميان خداوند و بندة مؤمن او نظر كنند، آنگاه گردن هاي ‏آنها در مقابل مؤمنان خاضع، امور مؤمنان براي آنان آسان و اطاعت از مؤمنان برايشان ‏نرم و لطيف، خواهد شد‏ ‏. ‏همان، ج 8، ص 365، ح 556
.
‏اين همه ‏منزلت و جايگاه بلندي كه در روايات براي ايمان بيان شده است، به دليل نقشي است كه ‏ايمان در سعادت و كمال آدمي دارد. ايمان از يك سو آخرين حلقة وصل به مقام خليفة ‏الهي و جوار قرب معنوي است و از سوي ديگر بر اساس آنچه در قرآن و روايات آمده است، ‏مبدأ و مفتاح همة‌صفات پسنديدة نفساني و نيكي هاي رفتاري، ايمان است.
‏2- ‏ماهيت ‏ايمان

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق ايمان و تقوا 29 ص , ايمان و تقوا 29 ص , دانلود تحقیق ايمان و تقوا 29 ص , ايمان , و , تقوا , 29 , ص , تحقیق ,

[ بازدید : 11 ]

[ سه شنبه 25 مرداد 1401 ] 23:41 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

تحقیق چرا به خدا ايمان دارم ( ورد)

تحقیق چرا به خدا ايمان دارم ( ورد)

تحقیق-چرا-به-خدا-ايمان-دارم-(-ورد)لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل :  word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت )
تعداد صفحه : 3 صفحه

 قسمتی از متن word (..doc) : 
 

‏چرا به خدا ايمان دارم !
‏در وبلاگ " ‏لمس تنهايي ماه ‏" ماجرايي متاثر كننده از دختري را خواندم كه فقر مطلق و تصميمات نا بجاي پدرش وحشتناك ترين سرنوشتها را برايش رقم زده و متاسفانه وارد مسيري بي بازگشت شده است! .
‏تحصيل در رشته زيست شناسي باعث شد خدا را در همه جا احساس كنم . قوانين تكامل , تعادل , رشد , تجزيه , توليد مثل , فتوسنتز و هر چيزي كه با آن فكر مي كنم نشاني از خالق يكتا مي دهند ! و چه درد آور است براي من ! وقتي مي بينم كه دخترك اينگونه نا اميدانه فرياد بزند : " ‏اصلا خدا نداريم ! چون اگر خدا بود چرا ما بايد به خاطر يك لقمه نان اين كارها را بكنيم ولي عده اي در ناز و نعمت زندگي كنند ‏" .
‏نه قصد نصيحت كردن دارم و نه سرزنش ويا حتي همدردي ! چون موقعيت زجر آور او را حتي براي لحظه اي لمس نكرده ام ! ولي مقاله زير كه نوشته دكتر كرسي موريسن رئيس پيشين فرهنگستان علوم نيويورك است را تنها و تنها براي‏ ‏تفكر‏ در موجوديت خداوند به او تقديم مي كنم كه آگاه شدن از اين حقيقت اولين گام در ‏تفكر‏ به ديگر پديده ها و عللي است كه با مشيت و حكمت پروردگار بوجود مي آيند و شايد بتوان برخي از آنها را آزمايش الهي ناميد ! اميدوارم راه گشا باشد و گامهاي بعدي در مسير درست هر چه استوارتر برداشته شوند.
‏----------------------------------------------------------------------‏-------------------------
‏هفت دليل علمي براي اثبات خداوند بزرگ‏(1)
‏ما اكنون در سپيده دم عصر علم هستيم وبا اينهمه , در اين سپيده دم عصر علم ,هر شناخت تازه , هر گونه افزايش نور, دليل و برهان تازه اي براي ما به ارمغان مي آورد . ايمان متكي بر شناخت و آگاهي است و دانشمند در هر مرحله خودش را به خدا نزديكتر حس مي كند .
‏درباره خودم بايد بگوييم كه من در علم هفت دليل عمده براي پشتيباني از ايمان خود نسبت به خداوند پيدا كرده ام .
‏برهان اول‏ و غير قابل رد را رياضيات براي من فراهم آورده است . شما خودتان اين برهان را عملا آزمايش كنيد . ده سكه يا ده ژتون را كه از شماره يك تا ده نمره گداري كرده ايد , توي جيبتان بريزيد و خوب تكان دهيد , اكنون سعي كنيد اين سكه ها را به تربيب شماره از جيبتان خارج كنيد به اين معني كه از سكه يا ژتون شماره يك شروع كنيد تا به ترتيب به سكه شماره ده برسيد . از لحاط رياضي , يك بر 10 احتمال دارد كه شما در همان قدم اول سكه شماره يك را بيرون بكشيد ويك بر صد احتمال است كه بتوانيد پشت سر هم سكه هاي شماره 1 وشماره 2 را از جيبتان خارج كنيد , احتمال اينكه پشت سر هم سكه شماره 1 , 2 و3 را خارج كنيد يك بر هزار است و احتمال اينكه هر ده سكه را به ترتيب پشت سر هم بيرون بكشيد يك بر ده ميليارد است !. واين رقم , رقم وهم آوري است ! آن هم تنها براي 10 اتفاق كه حتما بايد پشت سر هم رخ دهند! .
‏حال سعي مي كنيم همين استدلال را بر شرايطي كه امكان پيدا شدن زندگي بروي زمين فراهم آورده است اطلاق كنيم . در چنين صورتي ناگزير خواهيم بود كه اعتراف داشته باشيم كه از لحاظ رياضي هيچگونه توالي تصادفي نمي توانسته است همه اين شرايط را يك جا جمع كند! شرط اول : زمين با سرعت 1600 كيلومتر در ساعت به دور محور خود مي چرخد . فرض كنيم كه اين حركت مثلا ده مرتبه كندتر شود , نتيجه اين خواهد شد كه در جريان روزهايي كه ده مرتبه بلندتر از روزهاي ما هستند گرماي خورشيد تمام نباتات ما را مي سوزاند و اگر چيزي هم زنده بماند در جريان شب هايي كه ده مرتبه بلندتر از شبهاي ما خواهد بود منجمد مي شود !.
‏شروط ديگر زندگي ما : خورشيد منبع حيات ما است , در سطح , دمايي دارد كه به 5500 درجه سانتيگراد مي رسد و اين دماي 5500 درجه را درجه حرارت سطحي خورشيد مي نامند , اما كره زمين دقيقا در فاصله اي قرار گرفته است كه به اين آتش جاودان امكان بدهد كه ما را به آن اندازه كه احتياج داريم گرم كند , اگر ميزان فاصله ما از خورشيد دورتر بود يخ مي زديم و اگر اين فاصله كمتر مي شد به طوري كه فقط يك ونيم برابر بيشتر از اين تشعشعات به ما مي رسيد كباب مي شديم .
‏درباره فصول بايد بگوييم كه اين فصول را " ميل " يا انحناي محور زمين روي زاويه23 درجه پديد مي آورند . اگر اين "ميل" وجود نداشت تبخير درياها فقط در دو جهت شمال وجنوب بود وقارهاي يخ به تدريج در دو قطب انباشته مي شد .
‏ماه كه قمر زمين است حركت درياها را كنترل مي كند اگر فاصله ماه كمي نزديكتر به زمين بود آنگاه جزر ومدهاي غول آسا دو بار در روز تمام خشكي هاي زمين را فرا مي گرفت .
‏اكنون پوسته زمين را در نظر بگيريد . فرض كنيد تنها 3 متر بر قطر آن افزوده شود . آنگاه اكسيژن كه براي هر زندگي ضرورت دارد از بين مي رود . بر عكس فرض كنيد كه عمق اقيانوسها چند متر بيشتر شود در آن صورت به علت كمبود كربن و اكسيژن زندگي نباتي از بين مي رود .
‏اين واقعيت ها در كنار وافعيت هاي بسيار ديگر نشان مي دهد كه اگرظهور زندگي منوط ومربوط به تصادف بوده باشد . احتمال يك چنين چيزي يك در ميلياردها ميلياردخواهد بود!
‏من دليل ‏و ‏برهان دوم ‏خود را در همان منابع و ذخايري مي دانم كه يك موجود زنده براي زنده ماندن در اختيار دارد . در اينجا هم وجود معرفتي كه همه چيز را پيش بيني كرده به چشم مي خورد . انسان هنوز راز حيات را كشف نكرده است واز اين رو نمي داند حيات چيست و پيدايش سلول چگونه بوده است. حيات نه وزن دارد ونه حجم ولي با اينهمه , زندگي نيروي عظيمي را در اختيار دارد .! زندگي هوا و خشكي و آب را تسخير كرده است . بر همه عناصر تسلط يافته است , ماده را وا داشته است كه حل شود و از نو تركيبات خود را به هم در آميزد .
‏حيات , مجسمه سازي است كه همه شكلها را ساخته و پرداخته است . زندگي , هنرمندي است كه برگها را نقاشي كرده و گلها را رنگ آميزي كرده است . زندگي , آهنگسازي است كه به پرندگان نغمه هاي عشق و به حشرات اواها و نداها را آموخته است . حيات با كربن و آب , قند ساخته و اكسيژن را كه براي حيوانات نغمه زندگي فراهم مي اورد را آزاد كرده است.
‏به سلول نگاه كنيد ! شفاف و تقريبا غير مرئي . اين ياخته يگانه , اين قطره كوچك ژله اي , جرثومه حياتي را در بر دارد كه به همه موجودات كوچك وبزرگ جان مي دهد . اين ياخته نيرومندتر از درختان ما , حيوانات ما و همه ملت ماست زيرا كه حيات از آن سرچشمه گرفته است .
‏طبيعت خالق حيات وزندگي نيست. صخره هاي سوخته و درياهاي بيمزه هيچيك آن شرايطي را كه لازمه ظهور حيات وزندگي است را نداشته اند . پس حيات را جز خداوند بزرگ چه چيزي مي توانسته بر روي زمين پديد آورد ؟!.
‏دليل سوم ‏من به اين قرار است‏ : رفتار حيوانات به زباني گويا وجود خداي خالق و مهربان را اعلام مي دارد كه غريزه اي در نهادشان پديد آورده است واگر اين غريزه وجود نمي داشت مطلقا ناتوان مي بودند . بچه ماهي هاي آزاد سالها را در دريا مي گذرانند . روزي از روزها به سوي آب شيرين رودخانه هايي بر مي گردند كه در آنجا تولد يافته اند . ماهي آزاد را كه از شطي بالا مي رود را در نظر بگيريم . سرسختانه در سمت آن شطي قرار خواهد گرفت كه شعبه اي كه شاهد تولد او بوده است در آن مي ريزد . چه چيزي او را با چنين دقتي به سوي اين نقطه باز مي اورد؟ اگر ماهي ازاد را به شعبه ديگر رود منتقل كنيد بي درنگ خواهد دانست كه ديگر در مسير خودش نيست . براي آنكه به شط باز گردد و بعداُ جريان آب را سربالا تا رسيدن به شعبه اي كه زادگاهش بوده است در پيش بگيرد مبارزه خواهد كرد ...زيرا كه بايد سرنوشت خودش را به همان گونه اي كه نوشته شده است , در آن شعبه به پايان برساند .
‏روشن كردن راز مار ماهي ها بسي دشوارتر است . اين موجودات حيرت آور در دوره بلوغ , مردابها و رودخانه هايي كه تا آن زمان محل زندگيشان بوده ترك كرده , سپس همه شان , از هر كجا كه آمده باشند به سفري دراز دست زده و به سوي مغاك دريايي كه در سواحل جزاير برمودا واقع شده است روي مي آورند . مار ماهي هاي اروپا براي اينكه به اين محل برسند بايد هزار كيلومتر راه را طي كنند . مار ماهي ها وقتي به درياي ساراگاس رسيدند توليد مثل كرده و ميميرند ! آن وقت بچه هايي كه تولد يافته اند و هنوز درباره دنيايي كه پيرامونشان را فرا گرفته است چيزي نمي دانند و جز پهنه بي كران آب شور چيزي نمي بينند , راهي كه پدرها و مادرهايشان پيموده اند را در پيش مي گيرند و نه فقط خود را به سواحلي كه پدر و مادرشان از انجا به راه افتاده بودند مي رسانند بلكه خود را دقيقا به آن جويباركوچك , به آن مرداب روستايي و به هر كجا كه قبلا والدينشان آنجا زندگي كرده اند مي رسانند !!! هرگز يك مار ماهي آمريكا در قاره اروپا به دام نيافتاده و هيچگاه يك مار ماهي اروپايي در آبهاي آمريكا يافت نخواهد شد ! همه چيز حتي تعويق بلوغ يك ساله مارماهي اروپايي نيز پيش بيني و تدبير شده است تا اين مار ماهي اروپايي به هنگام عزيمت نيروي لازم براي سفر طولاني را داشته باشد .
‏دليل چهارم‏ : هيچ حيواني هرگز اين امتحان را نداده است كه تا 10 بشمرد ! ويا اينكه معني عدد 10 را درك كند . غريزه حيوان مانند يگانه نتي است كه ساز " ني " دارد .نتي كه شايسته تحسين بوده اما محدود است . مغز انسان محتوي همه سازهاي اركستر است . در واقع , ما انسانها در سايه عقل خودمان مي توانيم آنچه هستيم در نظر بگيريم , براي اينكه بارقه اي از معرفت جهاني را به دست آوريم .
‏شگفتيهاي " ژن" ‏پنجمين برهان ‏را برايم فراهم آورد. و من در اين ميان به كشف اين نكته فائق مي آيم كه همه زندگي پيش بيني شده است !.
‏ژن چيز بسيار كوچكي است . تصور كنيد كه بتوانيد ژنهايي را كه منشاء همه انسانهاي روي زمين است گرد آوريد ! بسيار خوب ! تمام اين ژنها توي يك انگشتانه جاي مي گيرند ! هر سلول زنده حاوي ژنوم است . ژنها خصوصيات هر موجود را تعيين مي كنند . يك انگشتانه ژنوم كه بتواند خصوصيات چهارميليارد انسان را تعيين كند موضوع وهم آوري است... اما حقيقت حقيقت است ! . و وافعيت را نمي شود انكار كرد!.
‏و در اينجاست كه تكامل , در ياخته , در كياني كه ژنها را در بر مي گيرد و منتقل مي كند , آغاز مي شود . و وقتي اين ژن بسيار بسيار ذره بيني بتواند بر همه زندگي فرمان دهد , بايد گفت كه اين نكته نشانه پيش بيني و هنري است كه تنها از دست معرفت خلاقه اي ساخته است . هيچ فرض ديگر نمي تواند پاسخگوي واقعيت قضايا باشد .
‏دليل ششم‏ : مشيت , اين حكمت فائقه اي كه بر طبيعت حكمراني مي كند , منشائي جز منشاء خدايي نمي تواند داشته باشد .

 

دانلود فایل

برچسب ها: تحقیق چرا به خدا ايمان دارم ( ورد) , چرا به خدا ايمان دارم , دانلود تحقیق چرا به خدا ايمان دارم ( ورد) , چرا , به , خدا , ايمان , دارم , تحقیق , ورد) ,

[ بازدید : 11 ]

[ شنبه 22 مرداد 1401 ] 9:19 ] [ دیجیتال مارکتر | غلام سئو ]

[ ]

ساخت وبلاگ
بستن تبلیغات [x]