لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 آسيا (قاره) آسيا، وسيعترين و پرجمعيّتترين قارّة زمين، با وسعتي قريب 44 ميليون كمـ 2، يعني ـ از كل سطح زمين و بيش از722‘2 ميليون نفر جمعيت (1982م)، واقع در نيمكرة شمالي، از نزديكي خط استوا تا نزديكي قطب شمال؛ شماليترين حد اين قاره، شبهجزيره تايمير با ْ77 و َ40 عرض در اقيانوس منجمد شمالي و جنوبيترين نقطة آن، رأس شبهجزيرة مالاكا با ْ1 و َ16 عرض شمالي در نزديكي خط استوا واقع است (نيف، 211). وجه تسميه: منشأ نام آسيا به درستي معلوم نيست. بنا به روايت هرودوت (د ح 425ق م)، يونانيان تصور ميكردند آسيا براساس نام پرومته نامگذاري شده است. در مقابل ايشان، ليدپاييها معتقد بودند نام آسيا از نام آسيس ، پسر كوتيس ، گرفته شده است (همو، 285). متأخرين نام آسيا را مأخوذ از كلمة آسوري يا فنيقيِ آشو يا آسو به معناي طلوع آفتاب و سرزمين واقع در شرق ميدانند. در مقابل اين لفظ، در همين زبانها، لفظ ارب ، به معناي غروب آفتاب وجود دارد كه از آن نام اروپا (اعتمادالسلطنه، 64)، و عربستان (برونينگ، 9) منشأ گرفته است. بخش اوّل ـ سيماي طبيعي موقع جغرافيايي: آسيا از نظر اشكال گوناگون زمين و آب و هوا، متنوعترين خشكي بزرگ زمين است و از ديدگاه ارتباط با ساير قارهها داراي موقعيت ممتازي است. در جنوب غربي، اگرچه تعلق عربستان به قارة آسيا از لحاظ ساختمان طبيعي مورد ترديد است، اما به لحاظ همبستگيهاي فرهنگي، درياي سرخ و كانال سوئز را ميتوان مرز آسيا با آفريقا دانست (برونينگ، 10). مرز آسيا با اروپا نسبتاً مشخصتر است. مرز سنتي و قديمي اين دو قاره، كوههاي اورال و دنبالة شمالي آن، جزيره نوايازمليا (ارض جديد) است. البته، اين مرز را نميتوان حدي شاخص بين دو قاره به شمار آورد. در همين زمينه، لفظ اوراسيا نشان ميدهد كه اروپا تنها شبهجزيرهاي از آسياي بزرگ است (نيف، 211). بخش جنوبي مرز آسيا و اروپا، يعني تنگة داردانل و بوسفر و نيز درياي مرمره، به واسطة پيوندهاي تاريخي ـ فرهنگي مشخصتر است (برونينگ، 10). آسيا از طرف شمال شرقي تقريباً به سواحل آمريكاي شمالي ميرسد و تنگة باريك و كمعرض برينگ به عرض 85 كمـ ، اين دو قاره را از يكديگر جدا ميسازد. در آسياي جنوب شرقي، مرز طبيعي و همچنين فرهنگي را ميتوان جزاير سوندا و هالماهرا به شمار آورد، زيرا گينة نو بر روي لبة فرو رفتة قارة استراليا قرار دارد و سكنة بومي آن از نظر نژادي و فرهنگي با سكنه عمدتاً مالائيايي اين جزاير تفاوت دارند (همانجا). 2 زمينشناسي و اشكال ناهمواري: شالودة زمينشناسي آسيا را 3 عنصر ساختاري گوناگون تشكيل ميدهد. در شمال، شرق و بخشهاي مركزي، تودههاي قديمي مختلف، هستة اصلي قاره را ميسازند كه در زير آنها، سيبري مياني (خشكي آنگارا ) به عنوان اولين آنها شناخته شده و بزرگترين ناحيه را نيز در بر ميگيرد (نيف، 211؛ شاباد، 10-11). در مقابل اين خشكي، در جنوب، تودههاي چينخوردة هند و شبهجزيرة عربستان، يعني قسمتهايي از خشكي قديمي گوندوانا قرار دارند (بلنک 55؛ بومن، 20-23)، در ميان اين دو قسمت، کمربندی گسترده از رشتهکوههای جوانتر مربوط به آخر مزوزوئيک که در دوران سوم چينخوردهاند، قرار گرفته است (بلنک،66 به بعد). در حال 3 ی که در دورههای اوليه زمين، تودههای سخت و يخ بسته شمالی به واسطه کوهزايی به يکديگر میپيوستند و هسته خشکی آسيا را میساختند، در دوره ژوراسيک، قاره بزرگ جنوبی گوندوانا - که هند، عربستان، آفريقا و استراليا را در بر میگرفت ـ درهم شکسته شد و قسمتهای قارهای امروزی پديد آمدند (نيف، 212؛ اشميدر، 10-11). فشار حاصل از نشست تودههای رسوبی ژئوسنکلينال تتيس در دوران سوم، در چينخوردگيهای شديد امروزی که از قفقاز تا آسيای جنوب شرقی امتداد دارند، اهميت تعيين کنندهای داشته است (گروسه، 5؛ بومون 20). آسيای شمالی و جنوبی در ابتدا به واسطه اين روند تکتونيک، به صورت يک قاره مجزا درآمد. بخشی از مناطقی که پيشتر چينخورده بودند، به قطعات چندی تقسيم شدند و به صورت جزاير و سکّوهايی درآمدند و با اصولاً به شکل پديدههايی وسيع بالا آمدند يا فرو رفتند. البته، در اين ميان، تودههای آتشفشانی از اعماق زياد زمين فعاليت داشتند و با آتشفشانهای سطحی که امروزه هنوز فعال هستند، در ارتباط بودهاند. کوهزاييها به مرحله پايانی اين چنينخوردگيها مربوط بوده و عمدتاً در پليوس آغاز شدهاند (برونينگ، 13). درنتيجه، به سبب اين کوهزاييها، آسيای جنوبی، خاورميانه خشک و گرم، آسيای مرکزی با زمستانهای خشک و سرد و قسمتهای حاره و موسمی آسيای جنوب شرقی از يکديگر مجزا شدند (بلنک، 55). امروزه، همانگونه که زلزههای متعدد نشان میدهند، روند کوهزايی در آسيا هنوز ادامه دارد (نيف، 213). کوههای چينخورده جوان که در قاره آسيا بهطور کلی از غرب به شرق کشيده شدهاند، تکيهگاه واقعی اين واقعی به شمار م 4 یآيند. اين کوهها در غرب و بيشتر در آسيای مرکزی، دشتها و جلگههای مرتفعی را تشکيل میدهند که مهمترين عنصر ساختار سطحی زمين در آسيا هستند. اينگونه اشکال، جلگههای متفاوتی از فلات تبت با ارتفاع را تشکيل میدهند که مهمترين عنصر ساختار و سطحی زمين در آسيا هستند. اينگونه اشکال، جلگههای متفاوتی از فلات تبت با ارتفاع متوسط 000‘4 متر از سطح دريا تا چاله تورفان را که پايينتر از سطح دريا قرار گرفته است در بر میگيرند (ايست، 2). خشکيهای سکو مانند، عنصر ديگری از ساختار اشکال سطحی در آسيا به شمار میروند که در حاشيه کوههای چينخورده و جلگههای مرتفع قرار دارند. نمونههای مشخص آنها عبارتند از سکوی عربستان، سيبری و هند (برونينگ، 13). در کنار اين اشکال، دشتهای پست واقع در حاشيه که از نظر ساختار متفاوت هستند و به ولسطه عبور رودخانههای بزرگ قطع میشوند، چشماندازهای ويپهای برای درپايی و توسعه فرهنگهای انسانی و فضای زيستی برای نيمی از جمعيت جهان فراهم آوردهاند. اين نواحی، پيش از همه عبارتند از دشتهای دجله و فرات، سند، گنگ و براهماپوترا که از دوران باستان دارای اهميت بودهاند، و دشتهای رودخانهای واقع در آسيای جنوب شرقی و آسيای جنوبی و همچنين دشتهای وسيع سيبری زمينشناسی و اشکال سطحی زمين نقش تعيين کنندهای به عهده دارد (لومون، 25). بيش از هرجا، در جزاير ژاپن و آسيای جنوب شرقی، چشماندازهای خاص آتشفشانی همراه با قلل خاموش يا فعال وجود دارند. فعاليت اين آتشفشانها، معمولاً با زلزلههای دريايی و خشکي که صرفاً به علل تکتونيکی روی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 1 انجمن ملل جنوب شرقي آسيا ـ آسه آن : (THE ASSOCIATION OF SOUTH EAST ASIAN NATIONS) آسه آن (ASEAN) شامل كشورهاي اندونزي، مالزي، سنگاپور، فيليپين، تايلند و برونئي مي باشد. اين كشورها از سال 1993 شروع به قطع تعرفه هاي خود كرده و قصد دارند تا سال 2008 به يك منطقهآزاد تجحاري تبديل شوند. يكي ديگر از گروههاي منطقه اي در آسيا همكاري اقتصادي آسيا و پاسيفيك ((APEC)The Asia Pacific Economic Cooperative) مي باشد كه شامل 6 عضو (ASEAN) و ايالات متحده آمريكا، استراليا، كانادا، زلاندنو، ژاپن، كره جنوبي، چين، هنگ كنگ و تايوان مي باشد. برخي از متخصصين اعتقاد دارند كه رشد چين به دليل نفوذ سرمايه داري، و وجود چهار اژدها در آسيا (ژاپن، تايوان، سنگاپور، هنگ كنگ) كه در تجارت بسيار موفق بوده اند باعث خواهد شد كه قدرت از غرب به شرق انتقال پيدا كند. ساير گروههاي منطقه اي : بطور كلي در اروپا چهار گروه عمده بازار وجود دارند كه عبارتند از: منطقه اقتصادي اروپايي (EEA)، اتحاديه اروپا (EU) انجمن تجارت آ›اد اروپا (EFTA) و كشورهاي مستقل مشترك المنافع (CIS). در آفريقا چندين گروه بازار وجود دارد اما متأسفانه اين بازارها به دليل كوچكي و يا محدوديت هاي زيرساختي اقتصادي جهت توليد كالا، نتوانسته اند در تجارت و يا پيشرفتهاي اقتصادي موفقيتي حاصل نمايند. برخي از اين گروههاي منطقه اي عبارتند از: اتحاديه گمركي آفريقاي شرقي، جامعه اقتصادي كشورهاي آفريقاي غربي (WAEC)، جامعه اقتصادي مغرب و گروه كازابلانكا كه يك منطقه آزاد تجاري است و شامل كشورهاي مصر، غنا، گينه و موراكو مي شود. 1 2 در آمريكاي لاتين نيز گروههاي منطقه اي متفاوتي وجود دارد از قبيل بازار مشترك «اند» (Andean)، بازار مشترك آمريكاي مركزي، جامعه و بازار مشترك كارائيب و بازار مشترك جنوبي ائتلاف آمريكاي لاتين (LAIA). در آمريكاي لاتين نيز به دلايل مشكلات سياسي، فعاليتهاي نازل اقتصادي، و تفاوتهاي زياد توسعه اقتصادي بين كشورها اين توافقها نتوانسته اند موفقيتي را براي كشورهاي آمريكاي لاتين ايجاد نمايند. در آمريكاي شمالي گروههاي منطقه اي عبارتند از: موافقتنامه تجارت آزاد ايالات متحده ـ كانادا و موافقتنامه تجارت آ›اد آمريكاي شمالي (NAFTA). در خاورميانه دو توافق بازار (Market Agreement) وجود دارد: بازار مشترك اعراب (ACM) و سازمان همكاريهاي اقتصادي (ECO) بازار مشترك اعراب در سال 1964 با عضويت مصر، عراق، كويت، اردن و سوريه ايجاد گرديد. در آسيا نيز همانگونه كه قبلاً توضيح داده شد گروههاي منطقه اي آسه آن و اَپِك وجود دارد. بازارهاي بزرگ جديد (The Big Emeging Markets) : در سالهاي آتي انتظار مي رود كه برخي از كشورهاي جهان سوم تبديل به بازارهاي بزرگي شوند. در واقع ده بازار بزرگ كه پيش بيني مي شود در 20 سال آينده 30 درصد از كل واردات جهاني را به خود اختصاص دهند عبارتند از آرژانتين، آسه آن، برزيل، منطقه اقتصادي چيني (چين، هنگ كنگ، تايوان)، هندوستان، مكزيك، لهستان، آفريقاي جنوبي، كره جنوبي و تركيه. از هم اكنون برخي از دولتها و شركتها (به خصوص دولت و شركتهاي آمريكايي) جهت ايجاد زمينه، به مناسبات خود با اين كشورها شدت بخشيده اند. جدول 5ـ2 اين بازارها را نشان مي دهد. سيستم مالي بين المللي : 1 3 ثبات در اقتصاد بين المللي زمينه ساز صلح و پيشرفت است. از اين رو پس از جنگ جهاني دوم سازمانهايي همچون صندوق بين المللي پول (IMF) و بانك جهاني ايجاد شدند. صندوق بين المللي پول : صندوق بين المللي پول، جهت ثبات نرخ برابري ارز ايجاد شد، اما امروزه بيشتر در شناور بودن ارز براساس عرضه و تقاضا فعاليت مي كند. در سالهاي گذشته IMF علاوه بر دادن وامهاي كوتاه مدت به كشورهائي كه در موازنه پرداخت مشكل دارند به پرداخت وامهاي بلندمدت نيز اقدام نموده است. اين وامها كه بيشتر به كشورهاي در حال توسعه پرداخت مي شود در مقابل شروطي از قبيل كاهش تعرفه، كاهش تورم، پايين آوردن هزينه هاي دوليت و ايجاد واحدهاي بازرگاني مستقل مي باشد. بانك جهاني : بانك جهاني نيز عمدتاً به كشورهاي در حال توسعه وام مي دهد. وامها بلندمدت و معمولاً پانزده تا بيست و پنج ساله مي باشد. ايجاد سرمايه به منزله فعاليت اقتصادي بهتر و در نتيجه، بازارهاي بهتر براي شركتهاي بين المللي مي باشد. گروه هشت : اين گوره شامل كشورهاي صنعتي عمده جهان يعني ايالات متحده آمريكا، كانادا، بريتانيا، فرانسه، ايتاليا، آلمان و ژاپن مي باشد كه ابتدا گروه هفت ناميده مي شد و از سال 1998 با پيوستن روسيه به آن گروه هشت ناميده مي شود. اين گروه به صورت منظم جلساتي در مورد اقتصاد جهاني و سيستم پولي بين المللي بر پا مي كند. شركت كنندگان در اين جلسات وزراي امور مالي و رؤساي بانكهاي مركزي مي باشند. اندازه بازار : 1 4 محيط اقتصادي يكي از عوامل غيرقابل كنترل مدير بازاريابي بشمار مي رود. محيط اقتصادي از دو بعد داراي اهميت است، محيط اقتصادي كه بازاريابي بين الملل را تحت تأثير قرار مي دهد ـ كه در بخش اول اين فصل مورد بحث قرار گرفت ـ و محيط اقتصادي داخلي هر كشور كه شركت، قصد فروش كالاي خود را به آن دارد، بنابراين بازارياب درگير تجزيه و تحليل اقتصادي بازارهاي خارجي مي شود ضمن اينكه اين بازارها مي تواند شامل يكصد كشور و يا حتي بيشتر گردد. در اين بخش به 2 سؤال اساسي پاسخ داده خواهد شد: 1ـ بازار ما چه اندازه اي دارد؟ 2ـ بازار ما چه ويژگيهايي دارد؟ پاسخ به سؤال اول، پتانسيل بازارهاي خارجي و اولويت آنها را مشخص مي كند و پاسخ به سؤال دوم، ماهيت وظيفه بازاريابي يك شركت را تعيين مي كند. متغيرهاي زيادي در اندازه بازار تأثير مي گذارند، اما جمعيت، رشد جمعيت، توزيع جمعيت، توزيع درآمد، درآمد سرانه و توليد ناخالص ملي شاخصهايي هستند كه براي تعيين اندازه بازار بسياري از كالاها مي توانند مورد استفاده قرار گيرند. 1ـ جمعيت : مردم بازار را تشكيل مي دهند و اگر بقيه عوامل را ثابت فرض كنيم هر چقدر جمعيت بيشتر باشد، بازار بهتر خواهد بود. خريد بسياري از كالاها با جمعيت رابطه مستقيم دارد، مانند كالاهاي اساسي از قبيل دارو، مواد غذايي و مواد آموزشي. براي كالاهاي ارزان قيمت نيز جمعيت شاخص خوبي براي تعيين بازار آنها، بشمار مي رود محصولاتي از قبيل نوشابه، دوچرخه، چرخ خياطي و غيره. جدول 6ـ2 پرجمعيت ترين كشورهاي جهان را نشان مي دهد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 اقتصاد ، سياست و تكنولوژي اطلاعات پيشرفت سريع تكنولوژي اطلاعات جنوب شرق آسيا در سال 1997 با آشفتگي شديدي مواجه شد . اين سالي بود كه پيشرفت معجزه آساي مالي آسيايي ها از مسير خارج شد ، و مانند يك مارپيچ بحران اقتصادي از يك كشور به سرتاسر شرق و جنوب شرق آسيا حركت نمود . ضعف در اقتصاد كره ، ژاپن ، و تايلند به خوبي قابل استناد است ، و به نظر مي رسد هر يك از كشورها سرسختانه تلاش مي كنند تا مسائلشان را پوشش دهند . نهادهاي مالي در اين كشورها و تعدادي ديگر از كشورهاي آسيايي بواسطه ي وام هاي بدون برنامه ضعيف شدند ، شكست در جنبش اقتصادي ، اطمينان سرمايه گذاران را از بين برد . يكي از دلايل بر انگيزاننده بحران تمام عيار ، كاهش نرخ Thai Bhat در ماه جولاي بود . و در ماههاي متعاقب بعدي ، اين كاهش بسيار پيش رونده بود . اندونزي يكي از كشورهاي درگير در اين ضربه ي سخت بود ، كشوري كه در آن ارزش Rupiah (واحد پول اندونزي) در برابر پول هاي رايج بين المللي عمده كاهش نرخ سختي داشت . در سرتاسر جنوب شرق آسيا ، فرضي وجود دارد مبني بر اينكه ثبات حكومت به پيوستگي رشد " ثروت و در آمدهاي شخصي شهروندان " وابسته است . اين عقيده در انحطاط اقتصادي از سال 1997 تا سال 1998 به خوبي مورد آزمون قرار گرفت و ثابت شد . ممكن است چنين فرض شود كه انتقال حكومت در تايلند و اندونزي به مثابه پي آمد مستقيم يا غير مستقيم مشكلات مالي ، بوده است . از اين دو ، مورد قابل توجه تر اندونزي است كه در آن رييس جمهور سوهارتو پس از سرنگوني سوكارنو از سي سال قبل قدرت را در دست گرفت . البته ، در انحطاط دولت سوهارتو عوامل ديگري بجز ركود اقتصادي نيز موثر بود . اوضاع سياسي اندونزي در سال 1998 بعد از انتخاب بي جي حبيب در ماه ژانويه كه نشان از فساد رييس جمهوري سوهارتو داشت ، بسرعت رو به انحطاط رفت . در ماه هاي بعد ، اعتراضات دانشجويي در شهر هاي اصلي ، مخصوصاً جاكارتا تشديد شد . در خلال اين اغتشاش ، اينترنت توانايي تعيين كننده اي را در ارتباطات بين مخالفان و معترضين موجب شد . در دوازدهم مي همان سال زماني كه 5 دانشجو بوسيله ي پليس در اعتراضات دانشگاه تريساكتي كشته شدند ، اغتشاش اوج گرفت . عواقب بعدي اين امر ، تظاهرات در اطراف كشور بود كه خشونت بيشتري توليد كرد ، و در پانزدهم مي وقتي بيش از 500 تن از معترض كشته شدند شورش به نهايت رسيد ( “ 2 Indonesia awakes,” 1998). و بدينسان سوهارتو به عنوان چهره اي خونريز معرفي و غير قابل دفاع شد ، و در بيست و يكم مي 1998 ، دولت وي سقوط كرد . در يافتن پاسخ به بحراني مانند انتقال قدرت اندونزي ، رسانه هاي راديو و تلويزيون جنوب شرق آسيا خود را در تكنولوژي نوين كامپيوتر مستغرق يافتند . تكنولوژي هاي ديگري مانند شبكه هاي خبري تلويزيون ماهواره اي ، ويدئو ، ويدئو سي دي ها ، دي وي دي ها ، و تلويزيون هاي كابلي در خلال دهه ي 1970 و 1980 گسترش زيادي داشت . اما گسترش اينترنت ،چالش غير مترقبه ي بزرگي را در بازارهاي سخن پراكني ارائه نمود كه بسيار فراگير تر از معمول بود . در حالي كه حكومت ها جريان اطلاعات را در حريم هايشان كنترل مي كردند ، امكان كنترل تگنولوژي جديد به همان شيوه ي گذشته نبود . نيروي اپوزيسيون اندونزيايي ، در بهره برداري از اينترنت متخصص بود . آنها دريافتند كه اينترنت گنجايش عظيمي براي ارتباطات در سرتاسر مجمع الجزاير را موجب مي شود . اپوزيسيون ضد سوهارتو از اتاق هاي گفتگوي اينترنتي ، پست هاي ايميل ، و وب سايت ها در مبارزاتشان براي بيرون راندن حكومت از قدرت استفاده كردند . اين ابزارهاي ارتباطي از حكومت اتوريته اي كه در نهضت عمومي مصاف با رژيم جاكارتا فاقد منزلت بود ، توانايي بيشتري داشت . مقابله تنها از سوي مدعيان جديد حكومت صورت نمي گرفت ، اين نهضت همچنين متشكل از گروههايي بود كه براي استقلال و خودمختاري از حكمت مركزي اندونزي تلاش مي كردند . برجسته ترين استقلال طلب ها در استان هاي آسه ، تيمور 3 شرقي و ايرين جاوا مبارزه مي كردند . اما اينترنت فقط بوسيله ي گروه هاي اپوزيسيون و طرفدارانشان استفاده نمي شد ، شهروندان معمولي از رشد پر شتاب توانايي هاي وابسته به اطلاعات و سودمندي در وضعيت سياسي بنياد نهاده شده بر مبناي آن تهييج مي شدند . شايد مهمترين و بانفوذترين كانال اطلاعاتي اينترنتي در اندونزيUS-based Indonesia و فضاي ايميل " apakabar " باشد . اين فضا توسط شخصي به نام T. Basuki راه اندازي شده بود كه به مثابه عاملي براي " كمك به آگاهي اجتماعي اندونزيايي ها در نياز براي تغيير و تشويق كننده مباحثات باز و دموكراتيك بر روي مسائل" بود (Pabico, 1999) . البته صحت گزارش ها اغلب مشكوك بود . توصيفات نامنظم ناظران نبايستي چندان معتبر باشد ، و قضايايي ديگري نيز وجود داشت ، از جمله افسانه هاي منتشر شده در خلال "نت" كه كاملاً به جهت بهره برداري هاي سياسي انجام مي گرفت . در تحولات سياسي كشور اندونزي نقش حياتي بازي شده توسط اينترنت يگانگي نارضايتي بود ، براي اندونزيايي ها اهميتي نداشت كه آنها كجا زندگي مي كردند . وضعيت جغرافياي جزيره اي اندونزي ، معمولاً عملكردي بازدارنده در برابر كنش هماهنگ سراسري است ، اما اينترنت آنها را با همديگر هماهنگ كرد و نه تنها مردم پراكنده سرتاسر مجمع الجزاير را ، بلكه حتي آناني كه در خارج زندگي مي كردند نيز در پيوستگي نزديكي قرار داشتند . يكي از چنين اشخاص ساكن در خارج Abigail Abrash بود ، يك اندونزيايي كه به استخدام Robert F (مجمع يادبود كندي براي حقوق انساني در واشينگتن ، دي سي) در آمده بود . وقتي پريشاني و خشونت در جاكارتا مشكلاتي براي كنترل رويدادها بوجود آورد ، او بدون تاخير به ايالات متحده آمده بود . هنگامي كه گزارشگران ، گزارش هاي رسانه هاي خبري در مورد ميل ليست هاي اندونزي را از خبرنگاران در اندونزي دريافت و پخش مي كردند ، Abrash با حيرت در يافت كه " حتي شهر هاي دور افتاده در بورنئو اندونزي ( 4 Kalimantan) ، سيم كشي شده بود ." او راجع به اين موضوع معتقد است كه " در كشور گسسته اي مانند اندونزي ، به نظر مي رسد در چنين زماني "نت" كاربرد زيادي براي ايجاد ارتباط در بين مردم دارد ." گمنامي و وسعت در استفاده از اينترنت به گروه هاي اپوزيسيون امنيت بيشتري را عرضه مي كند . نويسنده يكي از گروه هاي چت مي گويد ، "گفته هاي يك يا دو نفر (مخالف سوهارتو) به آساني بارز و سركوب مي شود اما در مورد يك يا دو ميليون نفر موضوع به اين سادگي نيست " ( Marcus, 1998) . روزنامه هاي آنلاين و ديگر اخبار سايت ها منابع مهم در دسترسي هستند كه به اطلاعات در "نت" افزوده شده اند . شبكه هاي خبري بين المللي مانند BBC و CNN بوسيله ي استفاده كنندگان اينترنت مورد توجه بوده اند . Singapore’s Straits Times يكي از گسترده ترين شبكه هاي پوشش دهنده خبر در سرتاسر جنوب شرق آسيا است . اين روزنامه آن لاين پيشآمدهاي بزرگي مانند پي آمد ناشي از آشفتگي در اندونزي را گزارش مي كرد . اين روزنامه ادعا داشت در خلال سال 1998 ، نسبت به سال هاي قبل ، 40 درصد رشد داشته است كه 25 درصد اين رشد به سبب خوانندگان خارجي بوده است . روزنامه اذعان مي دارد كه پوشش آشفتگي ها در اندونزي و اخراج و محاكمه متعاقب معاون نخست وزير مالزي انور ابراهيم مسبب اين رشد بوده است . روزنامه نگار روزنامه ي آن لاين Straits Times ، Raoul Le Blond ، گواهي هاي عيني يي را شرح مي دهد كه از طريق ايميل از خوانندگانش دريافت كرده است . او گزارش كرد كه از اندونزيايي هاي چيني الاصل پيام هايي مبني بر درخواست انتشار روزنامه ي آن لاين دريافت كرده است زيرا "تمام رسانه هاي محلي آنان مسدود شده است " (“ST Interactive,” 1998)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 آسيا (قاره) آسيا، وسيعترين و پرجمعيّتترين قارّة زمين، با وسعتي قريب 44 ميليون كمـ 2، يعني ـ از كل سطح زمين و بيش از722‘2 ميليون نفر جمعيت (1982م)، واقع در نيمكرة شمالي، از نزديكي خط استوا تا نزديكي قطب شمال؛ شماليترين حد اين قاره، شبهجزيره تايمير با ْ77 و َ40 عرض در اقيانوس منجمد شمالي و جنوبيترين نقطة آن، رأس شبهجزيرة مالاكا با ْ1 و َ16 عرض شمالي در نزديكي خط استوا واقع است (نيف، 211). وجه تسميه: منشأ نام آسيا به درستي معلوم نيست. بنا به روايت هرودوت (د ح 425ق م)، يونانيان تصور ميكردند آسيا براساس نام پرومته نامگذاري شده است. در مقابل ايشان، ليدپاييها معتقد بودند نام آسيا از نام آسيس ، پسر كوتيس ، گرفته شده است (همو، 285). متأخرين نام آسيا را مأخوذ از كلمة آسوري يا فنيقيِ آشو يا آسو به معناي طلوع آفتاب و سرزمين واقع در شرق ميدانند. در مقابل اين لفظ، در همين زبانها، لفظ ارب ، به معناي غروب آفتاب وجود دارد كه از آن نام اروپا (اعتمادالسلطنه، 64)، و عربستان (برونينگ، 9) منشأ گرفته است. بخش اوّل ـ سيماي طبيعي موقع جغرافيايي: آسيا از نظر اشكال گوناگون زمين و آب و هوا، متنوعترين خشكي بزرگ زمين است و از ديدگاه ارتباط با ساير قارهها داراي موقعيت ممتازي است. در جنوب غربي، اگرچه تعلق عربستان به قارة آسيا از لحاظ ساختمان طبيعي مورد ترديد است، اما به لحاظ همبستگيهاي فرهنگي، درياي سرخ و كانال سوئز را ميتوان مرز آسيا با آفريقا دانست (برونينگ، 10). مرز آسيا با اروپا نسبتاً مشخصتر است. مرز سنتي و قديمي اين دو قاره، كوههاي اورال و دنبالة شمالي آن، جزيره نوايازمليا (ارض جديد) است. البته، اين مرز را نميتوان حدي شاخص بين دو قاره به شمار آورد. در همين زمينه، لفظ اوراسيا نشان ميدهد كه اروپا تنها شبهجزيرهاي از آسياي بزرگ است (نيف، 211). بخش جنوبي مرز آسيا و اروپا، يعني تنگة داردانل و بوسفر و نيز درياي مرمره، به واسطة پيوندهاي تاريخي ـ فرهنگي مشخصتر است (برونينگ، 10). آسيا از طرف شمال شرقي تقريباً به سواحل آمريكاي شمالي ميرسد و تنگة باريك و كمعرض برينگ به عرض 85 كمـ ، اين دو قاره را از يكديگر جدا ميسازد. در آسياي جنوب شرقي، مرز طبيعي و همچنين فرهنگي را ميتوان جزاير سوندا و هالماهرا به شمار آورد، زيرا گينة نو بر روي لبة فرو رفتة قارة استراليا قرار دارد و سكنة بومي آن از نظر نژادي و فرهنگي با سكنه عمدتاً مالائيايي اين جزاير تفاوت دارند (همانجا). 2 زمينشناسي و اشكال ناهمواري: شالودة زمينشناسي آسيا را 3 عنصر ساختاري گوناگون تشكيل ميدهد. در شمال، شرق و بخشهاي مركزي، تودههاي قديمي مختلف، هستة اصلي قاره را ميسازند كه در زير آنها، سيبري مياني (خشكي آنگارا ) به عنوان اولين آنها شناخته شده و بزرگترين ناحيه را نيز در بر ميگيرد (نيف، 211؛ شاباد، 10-11). در مقابل اين خشكي، در جنوب، تودههاي چينخوردة هند و شبهجزيرة عربستان، يعني قسمتهايي از خشكي قديمي گوندوانا قرار دارند (بلنک 55؛ بومن، 20-23)، در ميان اين دو قسمت، کمربندی گسترده از رشتهکوههای جوانتر مربوط به آخر مزوزوئيک که در دوران سوم چينخوردهاند، قرار گرفته است (بلنک،66 به بعد). در حال 3 ی که در دورههای اوليه زمين، تودههای سخت و يخ بسته شمالی به واسطه کوهزايی به يکديگر میپيوستند و هسته خشکی آسيا را میساختند، در دوره ژوراسيک، قاره بزرگ جنوبی گوندوانا - که هند، عربستان، آفريقا و استراليا را در بر میگرفت ـ درهم شکسته شد و قسمتهای قارهای امروزی پديد آمدند (نيف، 212؛ اشميدر، 10-11). فشار حاصل از نشست تودههای رسوبی ژئوسنکلينال تتيس در دوران سوم، در چينخوردگيهای شديد امروزی که از قفقاز تا آسيای جنوب شرقی امتداد دارند، اهميت تعيين کنندهای داشته است (گروسه، 5؛ بومون 20). آسيای شمالی و جنوبی در ابتدا به واسطه اين روند تکتونيک، به صورت يک قاره مجزا درآمد. بخشی از مناطقی که پيشتر چينخورده بودند، به قطعات چندی تقسيم شدند و به صورت جزاير و سکّوهايی درآمدند و با اصولاً به شکل پديدههايی وسيع بالا آمدند يا فرو رفتند. البته، در اين ميان، تودههای آتشفشانی از اعماق زياد زمين فعاليت داشتند و با آتشفشانهای سطحی که امروزه هنوز فعال هستند، در ارتباط بودهاند. کوهزاييها به مرحله پايانی اين چنينخوردگيها مربوط بوده و عمدتاً در پليوس آغاز شدهاند (برونينگ، 13). درنتيجه، به سبب اين کوهزاييها، آسيای جنوبی، خاورميانه خشک و گرم، آسيای مرکزی با زمستانهای خشک و سرد و قسمتهای حاره و موسمی آسيای جنوب شرقی از يکديگر مجزا شدند (بلنک، 55). امروزه، همانگونه که زلزههای متعدد نشان میدهند، روند کوهزايی در آسيا هنوز ادامه دارد (نيف، 213). کوههای چينخورده جوان که در قاره آسيا بهطور کلی از غرب به شرق کشيده شدهاند، تکيهگاه واقعی اين واقعی به شمار م 4 یآيند. اين کوهها در غرب و بيشتر در آسيای مرکزی، دشتها و جلگههای مرتفعی را تشکيل میدهند که مهمترين عنصر ساختار سطحی زمين در آسيا هستند. اينگونه اشکال، جلگههای متفاوتی از فلات تبت با ارتفاع را تشکيل میدهند که مهمترين عنصر ساختار و سطحی زمين در آسيا هستند. اينگونه اشکال، جلگههای متفاوتی از فلات تبت با ارتفاع متوسط 000‘4 متر از سطح دريا تا چاله تورفان را که پايينتر از سطح دريا قرار گرفته است در بر میگيرند (ايست، 2). خشکيهای سکو مانند، عنصر ديگری از ساختار اشکال سطحی در آسيا به شمار میروند که در حاشيه کوههای چينخورده و جلگههای مرتفع قرار دارند. نمونههای مشخص آنها عبارتند از سکوی عربستان، سيبری و هند (برونينگ، 13). در کنار اين اشکال، دشتهای پست واقع در حاشيه که از نظر ساختار متفاوت هستند و به ولسطه عبور رودخانههای بزرگ قطع میشوند، چشماندازهای ويپهای برای درپايی و توسعه فرهنگهای انسانی و فضای زيستی برای نيمی از جمعيت جهان فراهم آوردهاند. اين نواحی، پيش از همه عبارتند از دشتهای دجله و فرات، سند، گنگ و براهماپوترا که از دوران باستان دارای اهميت بودهاند، و دشتهای رودخانهای واقع در آسيای جنوب شرقی و آسيای جنوبی و همچنين دشتهای وسيع سيبری زمينشناسی و اشکال سطحی زمين نقش تعيين کنندهای به عهده دارد (لومون، 25). بيش از هرجا، در جزاير ژاپن و آسيای جنوب شرقی، چشماندازهای خاص آتشفشانی همراه با قلل خاموش يا فعال وجود دارند. فعاليت اين آتشفشانها، معمولاً با زلزلههای دريايی و خشکي که صرفاً به علل تکتونيکی روی