لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 27 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
سنگهاي آذرين آندزيت سنگهاي آذرين بيروني هستند كه از ماگماهاي آندزيتي ( بازيك ) توليد ميشوند. ماگماهاي آندزيتي معمولاً از آتشفشان هاي استراتوولكان به صورت گدازه با دماي بين نهصدتاهزاروصددرجهي سانتيگراد خارج ميشوند و ميتوانند منطقهاي در حدود چندين كيلومتر را بپوشانند. اين ماگماها ميتوانند فورانهاي انفجاري بسيار قوي همراه با مقدار زيادي مواد پيروكلاستيك توليد نمايند. آندزيتها سنگهاي دانهريز و تقريباً روشن ميباشند كه كانيها اصلي سازندهي آنها ( پلاژيوكلاز، پيروكسن، آمفيبول و بيوتيت ) در زمينهاي خاكستري رنگ تا سياه قرار گرفته است. پلاژیوکلاز آندزيتها به دليل مقاومت زياد در مقابل عوامل جوي درساختمانسازي به عنوان سنگنما بكار برده ميشوند. آندزیت بازالت ( سياه سنگ) يك سنگ سخت و سياه و دانه ريز ولكانيكي با كمتر ازپنجاه و دو درصدسيليس(SiO2) است. بافت سنگهاي بازالت ميتواند حفرهدار و يا متراكم باشد. ماگماهاي سازنده اين سنگها به دليل كم بودن ميزانSiO2 ،ويسكوزيته كمي دارند. به همين دليل گدازههاي بازالتي بر روي زمين ميتوانند سطحي تا حدودبیست کیلومتر را بپوشاند بازالت بازالتها كه معادل بيروني گابرو به شمار ميروند فراوانترين سنگ آذرين بيروني در پوسته اقيانوسها هستند در صورتي كه ماگماي بازالتي در زير آب فوران نمايند اشكال ويژهاي را كه به گدازههاي بالشتي(Pillow lava) معروفند ايجاد ميكند. وجود اين اشكال در تواليهاي سنگي قديمي در شناسايي محيطهاي دريايي و آبي قديمي به زمينشناسان كمك فراواني ميكند. گدازه های بالشتی فراوانترين كانيهاي سازندهي اين عبارتند از، اليوين، پيروكسن و پلاژيوكلاز. رنگ بازالت بر اساس ميزان و نوع كانيهاي موجود در سنگ بخصوص اليوين ميتواند از خاكستري روشن تا خاكستري تيره و سياه تغيير نمايد. دماي گدازههاي بازالتي معمولاً بين هزاروصد تا هزارودویست و پنجاه درجهي سانتيگراد ميباشد. در صورتي كه گدازههاي بازالتي به سرعت سرد شوند يك نوع شيشه بازالتي سياهرنگ ميسازد كه تاكيليتtachylite ناميده ميشوند. تاکیلیت ديوريت ديوريت يك سنگ حد واسط دانه درشت و ندرتاً نهانبلوراست كه رنگ آن معمولاً متمايل به سبز ميباشد كانيهاي اصلي سازندهي اين سنگ عبارتند از كوارتز، پلاژيوكلاز، فلدسپات، آمفيبول و بيوتيت. ديوريت از كلمهاي يوناني به همين شكل به معني تشخيص دادن گرفته شده است. اين سنگ در تزئين ساختمانها و بناها كاربرد فراوان دارد. گابرو گابروها سنگهاي آذرين دروني سخت، تيره، دانه درشت و بازيكي هستند كه درشتي بلور آنها بيانگر سردشدن آرام مواد مذاب در درون زمين است گاهي ميتوان آثار جريان مواد مذاب را در اين سنگ مشاهده نمود. گابرو فراوانترين و معمولي ترين سنگهاي پلوتونيك در پوستهي اقيانوسها و بعد از گرانيتها، فراوانترين سنگهاي پلوتونيك در نواحي قارهاي محسوب ميشوند. پيروكسن و پلاژيوكلاز دو كاني اصلي سازندهي اين نوع سنگ به شمار ميروند. نام آن از كلمهاي ايتاليايي به همين شكل گرفته شده است. گرانيت ( سنگ خارا ): فراوانترين و معموليترين سنگ پلوتونيك در نواحي قارهاي كه سازندهي بزرگترين باتوليتهاي جهان محسوب ميشوند. با توجه به گرانيتي بودن پوستهي قارهها ميتوان نتيجه گرفت كه اغلب اين سنگهاي اسيدي از ذوب پوسته تشكيل شدهاند. گرانيتها سنگهايي به رنگ روشن با كوارتز فراوان ( حداقل 25% ) و دانه درشتند. طول بلور كانيهاي سازندهي اين سنگها ممكن است به چندين سانتيمتر نيز برسد وجود اين بلورهاي درشت تجزيه سنگ را تسهيل كرده و در اثر تجزيه فلدسپات، آنها به كائولن تبديل ميشود . ساختار کائولن كانيهاي اصلي سازندهي آنها عبارتند از كواتز، فلدسپات، آمفيبول و بيوتيت. كانيهاي آپاتيت، زيركن، تورمالين، توپازو ....... به صورت كانيهاي فرعي در گرانيتها يافت ميگردند. سختي و مقاومت گرانيت سببب شده كه از آن به طور گسترده در تزئين ساختمانها و سنگفرش پيادهروها و .... به عنوان سنگ نما استفاده گردد. نام گرانيت از كلمه گرانوم Granum به معني دانه گرفته شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 62 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 سنگ شناسي (كليات سنگهاي رسوبي، آذرين و دگرگوني) سنگهاي آذرينIgneous Rocks - بافت در سنگهاي آذرين بافت سنگهاي آذرين به اندازه، شكل، چگونگي قرار گرفتن و رابطه فيزيكي كانيهاي موجود در سنگ اشاره مي كند. برخي سنگها از بلورهاي بسيار دانه درشت ساخته شده اند ، بلورهاي سازنده برخي ديگر بسيار ريز بوده و گروهي مخفي بلور و يا فاقد بلور مي باشند. به طور كلي سنگهاي آذرين داراي يكي از بافتهاي درشت بلور، ريز بلورو يا شيشهاي هستند. بافت پورفيري: بافت پورفيري يكي از معموليترين و فراوانترين بافتهاي سنگهاي آتشفشاني (ولكانيك) است. در اين سنگها بلورهاي درشت در يك زمينهي ريزدانه و يا شيشهاي قرارگرفتهاند. اين اختلاف اندازهي بين بلورها و زمينه سنگ ناشي از تغيير شرايط تبلور ماگما است. بلورهاي درشت در اعماق زمين به آرامي شكل ميگيرند و در اثر خروج ناگهاني مواد مذاب و سردشدن سريع آن در سطح زمين، زمينه ي ريزبلور يا شيشهاي شكل ميگيرد. اين بافت معمولاً در سنگهاي آتشفشاني، دايكها، سيلها، و يا تودههاي نفوذي كوچك ديده ميشود. بافت درشت بلور يا فانريتيك: در اثر انجماد آرام مواد مذاب در اعماق زمين، بلورها فرصت كافي براي رشد پيدا مي كنند و گاهي طولشان به چندين سانتي متر نيز مي رسد. اين نوع بافت فاقد بخش شيشهاي و غير متبلور بوده و كانيهاي سازنده آن داراي شكل بلورشناسي مشخصي هستند. بافتهاي درشت بلور انواع مختلفي چون بافت دانهاي، 2 بافت پگماتيتي ، بافت كروي و ... دارند. بافت ريز بلور يا آفانيتيك: اين نوع بافت مخصوص سنگهاي آذرين بيروني (آتشفشاني)، دايكها، سيلها و سطح خارجي تودههاي نفوذي است. در اين نوع بافت كه در اثر انجماد سريع ماگما پديد آمده است گاهي بلورهاي دانه ريز با چشم غير مسلح قابل تشخيص نميباشند. از انواع بافت ريز بلور ميتوان به بافت دانهاي ريز بلور اشاره كرد كه مشخصات بافت دانهاي درشت بلور را در مقياس كوچكتر دارا ميباشد. در اين نوع بافتها فضاي بين بلورها را شيشه و يا خميرهاي با بلورهاي بسياردانه ريز پر نموده است. بافت شيشهاي Hyaline: در اين نوع بافت تقريبا تمامي سنگ غير متبلور و شيشهاي است. اين بافت بيانگر سرد شدن بسيار سريع ماگما است و در ماگماهاي بازالتي بيشتر از ماگماهاي اسيدي و خنثي ديده ميشود. - شكل و ساخت تودههاي ماگمايي مواد آتشفشاني بر اساس انجماد در اعماق و يا سطح زمين اشكال متنوعي پديد ميآورند. تودههاي آذرين بيروني عمدتاً مخروط آتشفشاني، گدازه و مواد تخريبي يا آذرآواري را ايجاد ميكنند. تودههاي آذرين دروني نسبت به سنگهاي اطراف خود ( سنگهاي درونگير) اشكال متفاوتي ايجاد مينمايند كه بر حسب وضعيت نسبت به لايهبندي سنگهاي رسوبي و يا شيستوزيته ( تورق ) سنگهاي دگرگوني مجاور خود به دو دستهي تودههاي نفوذي همشيب و دگرشيب يا متقاطع تقسيم ميگردند. - باتوليت Batholithe Bothos : به معني عميق و lithos به معني سنگ مي باشد. باتوليتها توده هاي آذرين نفوذي بسيار بزرگي هستند كه وسعتي بالغ بر 100 كيلومتر مربع را اشغال مي كنند. با افزايش عمق، وسعت باتوليتها افزايش مي يابد و در زير آنها مواد رسوبي ديده نمي شود. حجم ماگماي سازنده اين توده ها به قدري زياد است كه انجماد كامل آن گاهي ميليونها سال به طول مي انجامد. توده هاي كوچك باتوليت كه وسعتي كمتر از 100 كيلومتر مربع داشته باشند، استوك خوانده مي شوند كه استوك سرچشمه كه عامل اصلي كاني سازي مس است از مثالهاي معروف آن است. دايك dike: تودههاي نفوذي لايهاي شكل كه طبقات دربرگيرندهي خود را قطع ميكنند و نسبت به آنها به صورت زاويه دار قرار ميگيرند(قطع لايه بندي). ضخامت دايك بين چند سانتيمتر تا چندين متر و طول آن ممكن است به دهها كيلومتر برسد. به دليل مقاومتر بودن جنس اين تودهها نسبت به سنگهاي اطرافشان، پس از فرسايش به صورت ديوارهاي ديده ميشوند. مدت انجماد كامل ماگما در دايكهاي سطحي به چند روز و در دايكهاي عميق به صدها سال ميرسد. 3 لاكوليت : در اثر تزريق مواد به درون لايههاي رسوبي اشكالي شبيه به عدسي پديد ميآيد به گونهاي كه سطح محدب آن به سمت بالا و سطح مسطح آن به سمت پايين قرار ميگيرد. اين اشكال را كه با سنگهاي درونگير خود هم شيب بوده و ممكن است قطرشان به چندين كيلومتر و ضخامتشان به يك كيلومتر برسد لاكوليت ناميده ميشوند. لاكوليتها نسبت طول به ضخامت كمتر از 10 بوده و طبقات رويي آنها معمولاً گنبدي شكل هستند. لوپوليت lopolith: تودههاي نفوذي پياله مانندي كه به صورت همشيب با طبقات درونگير خود ايجاد ميشوند و سطح بالاي آنها مقعر و سطح زيرينشان محدب است. گاهي قطر لوپوليتها به صد كيلومتر و ضخامت آنها به 1 كيلومتر نيز ميرسد. فاكوليت phacolite: فاكوليتها تودههاي نفوذي هم شيبي هستند كه لولاي چين و فضاي بين طبقات چين خورده را پر مي كنند و در قله تاقدسيها و يا قعر ناوديسها ديده مي شوند. سيل :sill تودههاي نفوذي با ضخامت كم و به صورت صفحهاي هستند كه به موازات طبقات رسوبي يا شيستوزيته ( تورق) سنگهاي دگرگوني تزريق شدهاند. سيلها، بافت متراكم و بدون حفره داشته و از نظر اندازهي بلورهاي سازنده داراي ساخت يكنواخت ميباشند. سن اين لايهها همواه از سنگهاي درونگيرشان كمتر است و به كمك اين مشخصه ميتوان آنها را از گدازهها كه تنها از لايههاي زيرين خود جوانترند تشخيص داد. نسبت طول به ضخامت در سيلها بيشتر از 10 ميباشد. - مشخصات ماگما تركيب : ماگما از عناصرSi, Al , Ca, Na, K, Fe, Mg, H, O تشكيل شده است. مهمترين تركيبات موجود در ماگما AL2o3,Sio2,H2o,Cao ميباشند. سنگهاي آذرين دروني نميتواند معرف خوبي براي تركيب شيميايي ماگما باشند چون كانيهاي مختلف بسته به نقطه انجماد خود در مراحل مختلف از ماگما جدا ميشوند و سنگهاي متفاوتي را تشكيل مي دهند. به همين خاطرنماينده و نشانگر قسمت خاصي از ماگما ميباشد ولي اگر گدازه به سرعت سرد شود در اين حالت مراحل تفريق ماگما صورت نگرفته و اين دسته سنگها به تركيب واقعي ماگما نزديكتر هستند. با بررسي اين دسته گدازهها آنها را به سه دسته كلي كه 45 تا 75 درصد وزني آنها را سيليس تشكيل ميدهند تقسيم كردهاند. 1) ماگماي بازالتي (ماگماي بازيك ) 2) ماگماي آنذريتي (ماگماي حد واسط) 3)ماگماي ريوليتي (ماگماي اسيدي) گازهاي محلول در ماگما در حدود 5% ماگما را تشكيل ميدهند. تعيين نوع و مقدار واقعي آنها بسيار مشكل است ولي ميتوان مهمترين آنها را، بخار آب همراه با دياكسيدكربن دانست كه 90% گازهاي خروجي آتشفشانها را تشكيل ميدهد. از جمله اين گازها در ماگما ازت، كلر، گوگرد و آرگون ميباشند. از مطالعات به عمل آمده در مورد منشاء بخارات آب ماگما چنين برداشت ميشود كه تمام بخار آب خارج شده از آتشفشان به صورت محلول در ماگما نبوده بلكه مقداري از آن از تبخير آبهاي زيرزميني در نتيجه حرارت ناشي از ماگما حاصل شده است. 4 دما : دما در ماگماي گرانيتي(اسيدي) و بازالتي(بازي) متفاوت است. دماي ماگما از 800 تا 1200 درجه متغير ميباشد. دماي ماگماي بازالتي از ماگماي گرانيتي بيشتر است. گرانروي يا وزيسكوزيته : گرانروي ماگماهاي مختلف متفاوت است هر چه گرانروي زياد شود سياليت آن كاهش مييابد. گرانروي بستگي با تركيب شيميايي، درصد سيليس، دما، فشار، بخارات و گازهاي مخلوط در ماگما و فاز جامد ماگما دارد. ماگماي بازالتي كمترين گرانروي و ماگماي گرانيتي بيشترين گرانروي را دارد. ماگماي بازي(بازالتي) همانند رودخانه در سطح زمين جريان مي يابد. - انواع سنگهاي آذرين آندزيت سنگ آذرين بيروني هست كه از ماگماي آندزيتي ( حدواسط ) توليد ميشود. ماگماهاي آندزيتي معمولاً از آتشفشان هاي استراتوولكان به صورت گدازه با دماي بين 900 تا 1100 درجهي سانتيگراد خارج ميشوند و ميتوانند منطقهاي در حدود چندين كيلومتر را بپوشانند. اين ماگماها ميتوانند فورانهاي انفجاري بسيار قوي همراه با مقدار زيادي مواد پيروكلاستيك توليد نمايند. آندزيتها سنگهاي دانهريز و تقريباً روشن ميباشند كه كانيها اصلي سازندهي آنها ( پلاژيوكلاز، پيروكسن، آمفيبول و بيوتيت ) در زمينهاي خاكستري رنگ تا سياه قرار گرفته است. آندزيتها به دليل مقاومت زياد در مقابل عوامل جوي در ساختمانسازي به عنوان سنگنما بكار برده ميشوند. بازالت (سنگ سياه ) يك سنگ سخت و سياه و دانه ريز ولكانيكي با كمتر از 52% سيليس(SiO2) است. بافت سنگهاي بازالت ميتواند حفرهدار و يا متراكم باشد. اين ماگماها به دليل كم بودن ميزانSiO2، ويسكوزيته كمي دارند. به همين دليل گدازههاي بازالتي بر روي زمين ميتوانند سطحي تا حدودKM 20را بپوشاند. بازالتها كه معادل بيروني گابرو به شمار ميروند فراوانترين سنگ آذرين بيروني در پوسته اقيانوسها هستند در صورتي كه ماگماي بازالتي در زير آب فوران نمايند اشكال ويژهاي را كه به گدازههاي بالشتي(Pillow lava) معروفند ايجاد ميكند. وجود اين اشكال در تواليهاي سنگي قديمي در شناسايي محيطهاي دريايي و آبي قديمي به زمينشناسان كمك فراواني ميكند. فراوانترين كانيهاي سازندهي اين سنگ عبارتند از، اليوين، پيروكسن و پلاژيوكلاز. رنگ بازالت بر اساس ميزان و نوع كانيهاي موجود در سنگ بخصوص اليوين ميتواند از خاكستري روشن تا خاكستري تيره و سياه تغيير نمايد. دماي گدازههاي بازالتي معمولاً بين 1100 تا 1250 درجهي سانتيگراد ميباشد. در صورتي كه گدازههاي بازالتي به سرعت سرد شوند يك نوع شيشه بازالتي سياهرنگ ميسازد كه تاكيليتtachylite ناميده ميشوند. ديوريت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 ماگماتيسم و سنگ هاي آذرين سنگ هاي آذرين مواد مذاب فقط در بخش هايي از داخل زمين ديده مي شوند که گرماي موجود، براي ذوب سنگ ها کافي است. اين مواد مذاب پس از تشکيل شدن، ممکن است که به سطح زمين برسند، يا اينکه در درون زمين سرد شوند. در اين موارد، سنگ هاي آذرين بيروني و دروني تشکيل مي شوند. ساخت هايي که پس از سرد شدن کاگما در درون پوسته زمين حاصل مي شوند، داراي شکل هاي مختلفي اند و بر اين اساس به آنها نام هاي مختلفي داده اند. به عنوان مثال باتوليت ها بزرگترين و وسيع ترين توده هاي آذرين عمقي اند که بلورهاي آن دانه درشت هستند. گاهي بر اثر فرسايش لايه هاي رسوبي، باتوليت ها بر سطح زمين ظاهر مي شوند. ساختارهاي ديگري نيز از مواد آذرين تشکيل مي شوند که به صورت تزريق در بين سنگ هاي مجاور هستند. ذوب و تبلور هنگامي که کاني ذوب مي شود، در نقطه ذوب فاصله يون ها از هم زيادتر شده و شدت ارتعاشات بر نيروي پيوند شيميايي فائق مي آيد و در نتيجه نظم ساختمان بلور از بين مي رود، حجم ماده زيادتر مي شود و چگالي آن کمتر مي شود. در حالت تبلور عکس پديده ذوب رخ مي دهد. تشکيل ماگما در تشکيل ماگما، چند عامل دخالت دارند. اولين عامل دما است. افزايش دما باعث سست شدن پيوندهاي يوني کاني ها مي شود و موجب ذوب سنگ ها مي شود. دومين عامل فشار است. افزايش فشار باعث محکم شدن پيوندهاي شيميايي مي شود، در نتيجه مانع از ذوب سنگ ها مي شود. هرچه عمق زياد شود، فشار افزايش مي يابد. براي ذوب سنگ ها در اعماق زياد، دماي بيشتري نسبت به سطح زمين لازم است. 3 سومين عامل آب است. چون آب در همه سنگ هاي پوسته زمين وجود دارد، لذا افزايش فشار بخار آب را بايد عاملي در ذوب سنگ ها به حساب آورد. در هنگام تشکيل ماگما کاني هايي که نقطه ذوب پايين تري دارند (زودگداز) زودتر از کاني هايي که نقطه ذوب بالاتري دارند (ديرگذاز) ذوب مي شوند. نوع کاني ها نوع کاني هاي سنگ هاي آذرين کاملاً بستگي به ترکيب شيميايي اين سنگ ها دارد. چنانکه سنگ هاي پرسيليس به علت وفور کوارتز و فلدسپات، ظاهري روشن داشته و سنگ هاي کم سيليس به علت وفور کاني هاي آهن و منيزيم دار رنگ تيره تر از خود ظاهر مي سازند. وقتي ماگماي داغ شروع به سرد شدن مي کند در دماهاي مختلف، کاني هايي با ترکيب هاي متفاوت مي توانند از مايع جدا شوند. يکي از پژوهش هاي بي سابقه در مورد تبلور ماگما توسط بوون ژئوفيزيکدان آمريکايي انجام شد. بافت بافت يک سنگ آذرين به اندازه، شکل و آرايش کاني هاي موجود در سنگ اشاره مي کند. سنگ هاي آذرين را از روي بافت، به سه نوع درشت بلور، ريزبلور و شيشه اي طبقه بندي مي کنند. هرقدر سرعت سرد شدن، کندتر باشد، بلورها درشت تر مي شوند. در بافت شيشه اي به علت سريع سرد شدن، ساختمان منظم بلورين وجود ندارد. بافتي به نام پورفيري نيز وجود دارد که در آن بلورهاي درشت در زمينه اي فاقد بلور يا ريزبلور قرار دارند. وجود بافت پورفيري حاکي از آن است که سنگ در دو مرحله سرد شده است. بافت حفره دار و اسفنجي نيز در سنگ پا و پوکه معدني ديده مي شود که به علت خروج گازها از گدازه در حال انجماد به وجود مي آيد. 3 طبقه بندي سنگ هاي آذرين سنگ هاي آذرين را بر اساس ترکيب شيميايي، نوع کاني هاي تشکيل دهنده و بيروني و دروني بودن يا بافت سنگ، طبقه بندي مي کنند. 4 موارد استفاده سنگ هاي آذرين بعضي از سنگ هاي آذرين به ويژه گرانيت ها و گابروها پس از برش و صيقل دادن به عنوان سنگ هاي تزئيني مصرف مي شوند. از رگه هاي سيليس در شيشه سازي، از رگه هاي فلدسپات در چيني سازي، از پوکه معدني به عنوان عايق در ساختمان ها و از سنگ پا براي ساييدن و پرداخت چوب استفاده مي شود. بعضي از فلزات باارزش مثل طلا، نقره، مس، جيوه، پلاتين و غيره توسط سنگ هاي آذرين فراهم مي شود. از فرسايش و هوازدگي کاني هاي سنگ هاي آذرين، خاک به وجود مي آيد که تکيه گاه و محل زيست و تغذيه موجودات زنده در سطح زمين است. ماگماتيسم: كليه فرايندهايي كه به پيدايش سنگهاي آذرين منتهي ميشود ماگماتيسم ناميده ميشود و شامل مراحل ذوب، جابجايي و انتقال، انجماد و حتي هضم است. اين واژه، از كلمه ماگما مشتق شده و شامل كليه سنگهايي است كه تركيب سيليكاته دارند و از حالت مايع به انجماد رسيدهاند. الف)منشا ماگما: با توجه به فراواني سنگهاي گرانيتي و بازالتي در سطح زمين، زمينشناسان دو نوع ماگماي اصلي و اوليه را قبول كردهاند و ساير سنگهاي حدواسط را نتيجه تفريق، تفكيك، هضم، و اختلاط ماگماهاي اصلي طي فرايندهاي پيچيده ميدانند. به طور كلي سنگهاي ماگمايي، حاصل ذوب سنگهاي پوسته يا گوشته فوقانياند. تركيب مگماي اوليه تابع عمق (فشار)، درجه حرارت، نوع سنگ مادر، درصد ذوببخشي و سيالات درگير است. ب)علل ماگماتيسم: بدون ذكر جزئيات، فقط خاطرنشان ميكنيم كه پيدايش ماگما در پوسته آبدار به عوامل زير بستگي دارد: 1ـ ازدياد درجه حرارت، به هر دليل و به طور موضعي