لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 فنآوري توليد فرآوردههاي صفحهاي 1ـ اصول كلي در خصوص اتصالات عرضي صفحهاي شامل قيف، دوبل، مواد مصنوعي 2ـ آشنايي با انواع شابلون شامل: شابلون حفاظتي، تسريعكننده، كنترلكننده، قطعات قوسدار و ... 3ـ اصول تهيه قطعات پيش ساخته شامل تهيه قطعات كابينت، تزئيني معرق و انواع آن و تهيه خاتم. 4ـ صفحات فشرده مختلف شامل نئوپان و ابعاد استاندارد آن، تخته فيبر، تخته لايه. 5ـ انواع يراقآلات در فرآوردههاي صفحهاي شامل انواع لولا؛ قفل، يراقهاي اتصالي، شببند، كشو، دستگيره 6ـ اصول پياده كردن نقشهي كابينت با نماي مركب شامل تجزيه تحليل نقشه مطالعه نقشه توليد و تبديل به نقشه اجرايي 7ـ اصول ساخت قطعات كابينت شامل نكات اساسي در برشكاري صفحات، اصول كم كني جهت دوبل زني، اصول سوراخكاري جهت اصول و مونتاژ قطعات، اصول ساخت شابلونهاي خطكشي و مونتاژ انواع آشپزخانه از نظر اجراي كابينت اصول موقعيتبرداري از پلان، دستيابي مثلث آشپزخانه اصول ترسيمات هندسي روي صفحات چوبي آناليز كردن نقشه اجرايي اصول تهيه ليست مواد مصرفي ـ برآورد قيمت تمام شده. 8 ـ اصول نصب كابينت شامل نحوهي نصب يونيت هوايي، اتصال فيكس در يونيت زميني هوايي، نحوه نصب پاسنگ نحوهي نصب پيشاني يونيت هوايي و چراغهاي هالوژني نصب سينك ظرفشويي ـ نصب زهوار جهت درز ديواره در يونيت زميني ـآببندي درزها 2 9ـ آشنايي با مبلمان اداري و فرآوردههاي صفحهاي فلزي شامل فلزات مستعمل و ابعاد آن ـ اتصالات جهت چوب و فلز ـ مواد كمكي و يراق آن ـ اصول تركيب صفحات چوبي با قوطيهاي فلزي ـ اصول سوراخكاري مواد مصرفي 10ـ فرآوردههاي صفحهاي جديد در مبلمان و كابينت تخته خرده چوب: فرآوردههاي سطحي كه از خرده چوب با انواع مواد نيوسلولزي توسط چسب تحت تاثير فشار و حرارت ايجاد ميشود تخته خرده چوب گويند. مواد اوليه چوب نيوسلولزي: يونجه ـ كاه گندم برنج ـ ساقه نيشكر ـ سر شاخه درخت پسته با گلاس ـ مراحل: 1ـ خرد كردن ــ درشت و متوسط و ريز (ضايعات) 2ـ الك كردن 3ـ خشك كردن 4ـ چسبزني 5ـ فرم دادن (تشكيل كمك خرده چوب) 6ـ پرس ــ يك طبقه، چند طبقه، دائمي. 7ـ خنك كردن صفحات 8 ـ برش 9ـ سنبادهزني آزمايشگاه هر چقدر سطح صافتر، وسيعتر و ضخامت آن يكنواختتر باشد و مقاومت آن بيشتر باشد تخته خرده چوب شما داراي كيفيت بهتري ميباشد. ميزان همكشيدگي در اثر انداختن 2 يا 24 ساعت در آب و ميزان چسبندگي چسب و خرده چوب. استاندارد ابعاد در ايران 122×240 183×410 طولهاي غير استاندارد 275ـ 250ـ 240 ـ 360 و 420ـ 410ـ305 ضخامتها:40ـ 38ـ35ـ32ـ 30ـ 28ـ 25ـ 22ـ20ـ 19ـ 18ـ 16ـ14ـ 12ـ10ـ8ـ6ـ4 خلاقيت نئوپان نئوپان غيرسطح (پشت صندلي ـ ميز ناهار ـ روكش شده) تخته چندلا 3 صفحات سطحي كه از لايههاي نازك چوب به صورت فرد توسط چسب تحت تاثير فشار و حرارت بوجود آمده باشند را تخته چندلا مينامند. طرز قرار گرفتن لايهها در اين صفحات بايستي به صورت متقاطع قرار گيرد. انواع تخته لايه از تخته لايه رديفي براي مكانهايي كه نياز باشد ضخامت تخته بيشتر از Mm16 باشد بهره ميگيريم. طول بلندتر و مقاومت بيشتر مثل چوب ضربه در صنعت نساجي و تيرهاي چوبي در سالنهاي ورزشي از تخته لايه استفاده ميكنيم. مراحل توليد تخته چندلا 1ـ يارد (در تنها صنعتي كه نبايد چوب خشك شود صنعت تخته لايه است) 2ـ برش (قطع سر و ته گرده بينه متناسب با اندازه دستگاه پيلر و حوضچه پخت) 3ـ پخت (اين مرحله براي گونههايي است كه حتماً بايد پخت شود تا پوست آن گرفته شود. كبوده نيازي به پخت ندارد.) 4ـ پوستكني (گونه راش حتماً بايد پخته شود تا پوست آن كنده شود) 5ـ لايهگيري (با دستگاه پيلر عمل لولهبري يا لايهگيري انجام ميشود) 6ـ گيوتين (قطع عرضي لايهها در اين مرحله است كه با توجه به خيس بودن لايهها از گيوتين استفاده ميشود) 7ـ خشك كردن (كه يا در هواي آزاد يا در كوره لايه خشككني انجام ميشود) 8 ـ درز كردن (صاف كردن لبههاي صفحه با دستگاه درزكن ـ از گيوتين نميتوان بهره گرفت چون لايههاي خشك را ميشكند) 9ـ اتوكردن (بيشتر جهت لايههايي است كه در هواي آزاد خشك شدهاند و داراي چين و چروك بيشتري هستند.) 10ـ چسب زدن (لايهها را يك در ميان دور و چسب ميزنند)، (چسب اوره و ملامين و فنل فرم آلدئيد گرما شل) 4 11ـ پرس گرم (در دو مرحلهي پيش پرس و پرس نهايي انجام ميشود) ـ خنك كردن (مرحلهي بسيار مهمي است كه براي تنظيم مسطح بودن تخته چندلا انجام ميشود) 12ـ دوربري (اندازهبري) استاندارد صفحات تخته چند لايه ضخامت: از Mm3 تا mm16 كه در تخته چند لايه رديفي تا mm40 هم توليد ميشود. ابعاد استاندارد: در سه لايي طول cm 220 ثابت و عرض آن cm70ـ 75ـ 80 و ...120 است. ملاك خريد و فروش سانتيمتري عرض است. صفحات چند لايي داراي استاندارد 105×220 و 120× 220 ميباشند اما با توجه به اينكه مكانهاي مختلف ابعاد مختلفي نياز دارد عرض متغير ولي طول آن ثابت ميماند. كه امروزه طول آن نيز از 220 به 240 تغيير كرده است. صفحات تخته چند لايه را بر مبناي نوع چسب مصرفي نيز تقسيمبندي ميكنيم: 1ـ تخته چند لايه مصرف داخل ساختمان (تا 20% رطوبت تحمل ميكند) 2ـ تخته چند لايه مصرف خارج ساختمان (تا 70% رطوبت تحمل ميكند) 3ـ تخته چند لايه مقاوم به آب (تا 100% رطوبت و خود آب تحمل ميكند) تقسيم بندي تخته چند لايه از نظر صفحه رو: 1ـ نقش و نگار خوب 2ـ فاقد ترك 3ـ فاقد گره زنده يا مرده (در درجههاي 2 گره زنده باشد عيبي ندارد و در درجههاي بعدي مرده هم طوري نيست) تخته فيبر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 48 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 تاريخچه مصرف چوب: چوب يكي از اولين موادي است كه بطور طبيعي و فراوان در دسترس بشر قرار داشته است. مصرف چوب در ايران تاريخ مدوني از اعصار باستاني ندارد. ولي طبق مطالعاتي كه توسط كاوشگران انجام شده است. مردمان بومي ايران قبل از مهاجرت آريائيها از حدود 4200 سال قبل از ميلاد مسيح چوب را براي خانهسازي مصرف كردهاند و البته استفاده مدرنتري در دسترس ميباشد. مصرف چوب در امپراطوري ايران مشخصتر است و در سنگ نوشتههايي كه از تخت جمشيد به دست آمده استفاده ازچوب سدر در پوشش و تزئينات كاخها مشخص شده است. از دوره اشكانيان آثار مدوني در دست نيست و ساسانيان بيشتر در معماري (طرح ساخمانهاي گنبدي شكل و طاق بازار) از چوب استفاده ميكردهاند. پس از پيشرفت دين حنيف اسلام در ايران آثاري را در ساختمانهاي مساجد، فرارها و اماكن مقدسه نظير درب، منبر، كندهكاريها و شبكهبنديها يافت كه اكثر آنها تا سالهاي اخير با وسائل دستي بوجود ميآمده است و همانطور كه صنايع چوب با پيدايش ماشين اره در اروپا تحول تازهاي يافت، در ساير نواحي دنيا به مرور زمان دستگاههاي دستي تبديل چوب به ماشينهاي تبديل تغيير يافت و در ايران نيز ابتدا چوببريها و سپس ساير كارخانههاي تبديل چوب مثل كبريتسازي، تخته چند لايهسازي، فيبرسازي، تخته خرده چوبسازي، مقواسازي و غيره آغاز به كار كردند كه عموما قدمت آنها به 50 سال هم نميرسد. 3 تعريف چوب و ساختمان دروني آن1: تعريف چوب بسته به اينكه اين ماده را در چه قسمت بخواهيم مورد مطالعه قرار دهيم فرق ميكند و بطور كلي ميتوان سه تعريف براي آن به كار برد: الف – تعريف گياه شناسي: چوب عبارتست ازت مجموعهاي از بافتهاي ثانويه لينيني شده گياهان آوندي كه در بين مغز و لايه زاينده (كالبسيوم) ساقه و ريشه و شاخهها قرار ميگيرد. نظير چوب راش، صنوبر، گلابي، كاج، انار و چنار و غيره. ب- تعريف تجاري: چوب عبارتست از قسمت داخلي ساقه، ريشه و شاخه درختان و درختچه كه قابل تبديل براي استفاده در مصارف گوناگون ميباشد و ميتوان با كار كردن بر روي آن به ارزش و مرغوبيت آن افزود نظير تهيه تخته چند لايه از چوب راش. ج- تعريف صنعتي: چوب عبارتست از ماده جامد متخلخل فيبري شكل، كه داراي ساختمان ياختهاي سازمان يافته، هر سونا يكسان و ناهمگن ميباشد و با توجه به اين موضوع و اينكه اين ماده حاصل زندگي درخت و دائما دستخوش تغييرات محيط است، در يك گونه بخصوص هم – خواصش در زمان و مكان تغيير مييابد. با توجه به تعريف فني (صنعتي) چوب و خواص ويژه آن، اين جسم داراي اختلافاتي با ساير مواد جامد ميباشد كه ذيلا از آنها نام برده ميشود: 1) چوب ناهمگن ميباشد. چون اجزاء تشكيل دهنده آن از انواع مختلف ياختهها مثل فيبر، اشعه چوبي (پارانشيم) و آوندها و غيره ميباشد. بعلاوه هر يك از اين عناصر در مواقع مختلف فصول رويش گياهي شكل خاصي دارند. (نظير چوب بهاره و تابستانه) 2) چوب هر سونا يكسان ميباشد. چون بافتهاي مختلف آن در جهات متفاوت قرار گرفتهاند. عدهاي در جهت راستاي درخت قرار دارند (مثل آوندها و الياف) و عدهاي در جهت عمود بر راستاي درخت قرار گرفتهاند (مثل اشعه چوبي). از خاصيت هرسونا يكسان بودن و ناهمگني چوب نتيجه 4 گيري ميشود كه چوب داراي سه جهت ميباشد. جهت طولي كه در جهت الياف، آوندها و فيبر (در پهن برگان) و تراكئيد (در سوزني برگان) ميباشد، كه در واقع موازي با طول درخت است. جهت مماسي كه براي توجيه بهتر آن ميتوان گفت كه چنانچه بخواهيم يك جزء تشكيل دهنده چوب نظير فيبر چوبي را از لحاظ ضخامت اندازهگيري كنيم جهت خط اندازهگيري ما بطور موازي با خط مماس بر دايره سالانه قرار ميگيرد و سرانجام جهت ديگر چوب، جهت شعاعي است كه هم جهت با خط فرضي مستقيمي است كه از ناحيه پوست به ناحيه مغز درخت متصل ميشود. 3) چوب داراي ساختمان شيميايي بخصوصي ميباشد. غشاء ياختههاي آن از مولكولهاي درشت مواد كلوئيدي و رشتهاي چون لينين و سلولز تشكيل يافته و وجود اين مواد كلوئيدي در غشاء ياختهها و بين آنها عامل مهم جذب رطوبت در چوب ميباشد. كه كيفيت جاذبالرطوبه بودن را به اين جسم ميدهد. اين خاصيت سبب ميشود كه: اولا : چنانچه چوب در محيط مرطوبي واقع شود آب را به شدت به خود جذب ميكند. ثانيا: چنانچه چوب در محيط خشكي قرار گيرد مقداري از آب خود را از دست بدهد. ودر هر دو حالت، خواص فيزيكي و مكانيكي آن هم تغيير پيدا ميكند. بطوريكه با جذب آب ابعادش در جهات مختلف زيادتر، وزن مخصوصش بيشتر و پايداريش در برابر نيروهاي مختلف كمتر ميشود ولي در حالت دفع آب تغيير خواص ذكر شده برعكس ميگردد. كاربرد و اختصاصات چوب1 نكته قابل توهي كه در مسير تكاملي مصرف چوب در جهان در بين اقوام مختلف به چشم ميخورد عبارتست از تجربياتي كه انسان از اعصار قديم در حين كار با اين جسم پيدا كرده است. با شناخت خواص چوب در برابر حرارت، الكتريسيته و صوت، اين ماده دامنه مصرف بسيار گستردهتري كسب نمود و به عنوان عايق حرارت و الكتريسيته براي ساختن افزارهاي مختلف، پوشش ديواره براي جلوگيري از انتقال حرارت و تشعشع حرارتي و تخفيف دهنده صوت مورد استفاده بيشتر قرار گرفت. ساختن كبريت جز با چوب و يا فرآورده 4 هاي آن ميسر نيست. زيرا چوب هيچگاه در برابر تابش آفتاب و حرارت زياد، به علت ضريب هدايت حرارتي بسيار كم و گرماي ويژه زياد، داغ نميشود و برعكس در حرارتهاي پائين يخ نميبندد. به همين ترتيب چون ضريب هدايت الكتريكي چوب كم است و يا بالعكس مقاومت الكتريكي زيادي دارد، عايق جريان الكتريسيته ميباشد. از سوي ديگر چوب داراي خاصيت ايجاد طنين صوت ميباشد و از اينرو براي ساخت آلات موسيقي نظير عود، تار، كمانچه، سه تار، گيتار و غيره بهترين ماده تشخيص داده شده و از قديم الايام مورد استفاده قرار ميگرفته است. معهذا شناخت ساير خواص آكوستيك (صوتي) نظير جذب و تخفيف شدت صوت و عايق بودن آن در برابر صدا سبب شده است كه چوب و فرآوردههاي چوبي به عنوان تنها ماده بيعيب در عايقكاري ديواره و سقف ساختمانهاي مسكوني چندين طبقه مورد استفاده قرار گيرد و كاربرد چوب در اين زمينه بخصوص در تالارهاي سخنراني، سينما و تئاتر واضحتر است. كه در واقع يك نوع استفاده غيرسنتي از چوب به شمار ميرود. مقدمتا بايد گفت كه، در ديد اول استفاده از چوب به دو شاخه استفاده سنتي و استفاده غيرسنتي (صنايع جديد) تقسيم ميشود. در شاخه استفاده سنتي كليه مصارفي كه از اعضار قديم انسان ميشناخته است و امروز هم كم و بيش رواج دارد قرار داده ميشود نظير: استفادههاي روستائي (داربست، قديم، تير و پايه در ساختمان) نرده بام، وسايل نخريسي و نساجي، در و پنجرههاي توپر (از چوب ماسيو)، قايقهاي به اشكال قديم (كه ماسيو يا توده چوب براي ساختن آن به كار ميرود)، گهواره، تابوت و اشياء خانگي، درودگري، كارگاهي، كندهكاري و صنايع دستي چوب كه در اكثر اين موارد ممكن است چوب به شكل طبيعي خود (خام) مصرف گردد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 48 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
1 تاريخچه مصرف چوب: چوب يكي از اولين موادي است كه بطور طبيعي و فراوان در دسترس بشر قرار داشته است. مصرف چوب در ايران تاريخ مدوني از اعصار باستاني ندارد. ولي طبق مطالعاتي كه توسط كاوشگران انجام شده است. مردمان بومي ايران قبل از مهاجرت آريائيها از حدود 4200 سال قبل از ميلاد مسيح چوب را براي خانهسازي مصرف كردهاند و البته استفاده مدرنتري در دسترس ميباشد. مصرف چوب در امپراطوري ايران مشخصتر است و در سنگ نوشتههايي كه از تخت جمشيد به دست آمده استفاده ازچوب سدر در پوشش و تزئينات كاخها مشخص شده است. از دوره اشكانيان آثار مدوني در دست نيست و ساسانيان بيشتر در معماري (طرح ساخمانهاي گنبدي شكل و طاق بازار) از چوب استفاده ميكردهاند. پس از پيشرفت دين حنيف اسلام در ايران آثاري را در ساختمانهاي مساجد، فرارها و اماكن مقدسه نظير درب، منبر، كندهكاريها و شبكهبنديها يافت كه اكثر آنها تا سالهاي اخير با وسائل دستي بوجود ميآمده است و همانطور كه صنايع چوب با پيدايش ماشين اره در اروپا تحول تازهاي يافت، در ساير نواحي دنيا به مرور زمان دستگاههاي دستي تبديل چوب به ماشينهاي تبديل تغيير يافت و در ايران نيز ابتدا چوببريها و سپس ساير كارخانههاي تبديل چوب مثل كبريتسازي، تخته چند لايهسازي، فيبرسازي، تخته خرده چوبسازي، مقواسازي و غيره آغاز به كار كردند كه عموما قدمت آنها به 50 سال هم نميرسد. 3 تعريف چوب و ساختمان دروني آن1: تعريف چوب بسته به اينكه اين ماده را در چه قسمت بخواهيم مورد مطالعه قرار دهيم فرق ميكند و بطور كلي ميتوان سه تعريف براي آن به كار برد: الف – تعريف گياه شناسي: چوب عبارتست ازت مجموعهاي از بافتهاي ثانويه لينيني شده گياهان آوندي كه در بين مغز و لايه زاينده (كالبسيوم) ساقه و ريشه و شاخهها قرار ميگيرد. نظير چوب راش، صنوبر، گلابي، كاج، انار و چنار و غيره. ب- تعريف تجاري: چوب عبارتست از قسمت داخلي ساقه، ريشه و شاخه درختان و درختچه كه قابل تبديل براي استفاده در مصارف گوناگون ميباشد و ميتوان با كار كردن بر روي آن به ارزش و مرغوبيت آن افزود نظير تهيه تخته چند لايه از چوب راش. ج- تعريف صنعتي: چوب عبارتست از ماده جامد متخلخل فيبري شكل، كه داراي ساختمان ياختهاي سازمان يافته، هر سونا يكسان و ناهمگن ميباشد و با توجه به اين موضوع و اينكه اين ماده حاصل زندگي درخت و دائما دستخوش تغييرات محيط است، در يك گونه بخصوص هم – خواصش در زمان و مكان تغيير مييابد. با توجه به تعريف فني (صنعتي) چوب و خواص ويژه آن، اين جسم داراي اختلافاتي با ساير مواد جامد ميباشد كه ذيلا از آنها نام برده ميشود: 1) چوب ناهمگن ميباشد. چون اجزاء تشكيل دهنده آن از انواع مختلف ياختهها مثل فيبر، اشعه چوبي (پارانشيم) و آوندها و غيره ميباشد. بعلاوه هر يك از اين عناصر در مواقع مختلف فصول رويش گياهي شكل خاصي دارند. (نظير چوب بهاره و تابستانه) 2) چوب هر سونا يكسان ميباشد. چون بافتهاي مختلف آن در جهات متفاوت قرار گرفتهاند. عدهاي در جهت راستاي درخت قرار دارند (مثل آوندها و الياف) و عدهاي در جهت عمود بر راستاي درخت قرار گرفتهاند (مثل اشعه چوبي). از خاصيت هرسونا يكسان بودن و ناهمگني چوب نتيجه 4 گيري ميشود كه چوب داراي سه جهت ميباشد. جهت طولي كه در جهت الياف، آوندها و فيبر (در پهن برگان) و تراكئيد (در سوزني برگان) ميباشد، كه در واقع موازي با طول درخت است. جهت مماسي كه براي توجيه بهتر آن ميتوان گفت كه چنانچه بخواهيم يك جزء تشكيل دهنده چوب نظير فيبر چوبي را از لحاظ ضخامت اندازهگيري كنيم جهت خط اندازهگيري ما بطور موازي با خط مماس بر دايره سالانه قرار ميگيرد و سرانجام جهت ديگر چوب، جهت شعاعي است كه هم جهت با خط فرضي مستقيمي است كه از ناحيه پوست به ناحيه مغز درخت متصل ميشود. 3) چوب داراي ساختمان شيميايي بخصوصي ميباشد. غشاء ياختههاي آن از مولكولهاي درشت مواد كلوئيدي و رشتهاي چون لينين و سلولز تشكيل يافته و وجود اين مواد كلوئيدي در غشاء ياختهها و بين آنها عامل مهم جذب رطوبت در چوب ميباشد. كه كيفيت جاذبالرطوبه بودن را به اين جسم ميدهد. اين خاصيت سبب ميشود كه: اولا : چنانچه چوب در محيط مرطوبي واقع شود آب را به شدت به خود جذب ميكند. ثانيا: چنانچه چوب در محيط خشكي قرار گيرد مقداري از آب خود را از دست بدهد. ودر هر دو حالت، خواص فيزيكي و مكانيكي آن هم تغيير پيدا ميكند. بطوريكه با جذب آب ابعادش در جهات مختلف زيادتر، وزن مخصوصش بيشتر و پايداريش در برابر نيروهاي مختلف كمتر ميشود ولي در حالت دفع آب تغيير خواص ذكر شده برعكس ميگردد. كاربرد و اختصاصات چوب1 نكته قابل توهي كه در مسير تكاملي مصرف چوب در جهان در بين اقوام مختلف به چشم ميخورد عبارتست از تجربياتي كه انسان از اعصار قديم در حين كار با اين جسم پيدا كرده است. با شناخت خواص چوب در برابر حرارت، الكتريسيته و صوت، اين ماده دامنه مصرف بسيار گستردهتري كسب نمود و به عنوان عايق حرارت و الكتريسيته براي ساختن افزارهاي مختلف، پوشش ديواره براي جلوگيري از انتقال حرارت و تشعشع حرارتي و تخفيف دهنده صوت مورد استفاده بيشتر قرار گرفت. ساختن كبريت جز با چوب و يا فرآورده 4 هاي آن ميسر نيست. زيرا چوب هيچگاه در برابر تابش آفتاب و حرارت زياد، به علت ضريب هدايت حرارتي بسيار كم و گرماي ويژه زياد، داغ نميشود و برعكس در حرارتهاي پائين يخ نميبندد. به همين ترتيب چون ضريب هدايت الكتريكي چوب كم است و يا بالعكس مقاومت الكتريكي زيادي دارد، عايق جريان الكتريسيته ميباشد. از سوي ديگر چوب داراي خاصيت ايجاد طنين صوت ميباشد و از اينرو براي ساخت آلات موسيقي نظير عود، تار، كمانچه، سه تار، گيتار و غيره بهترين ماده تشخيص داده شده و از قديم الايام مورد استفاده قرار ميگرفته است. معهذا شناخت ساير خواص آكوستيك (صوتي) نظير جذب و تخفيف شدت صوت و عايق بودن آن در برابر صدا سبب شده است كه چوب و فرآوردههاي چوبي به عنوان تنها ماده بيعيب در عايقكاري ديواره و سقف ساختمانهاي مسكوني چندين طبقه مورد استفاده قرار گيرد و كاربرد چوب در اين زمينه بخصوص در تالارهاي سخنراني، سينما و تئاتر واضحتر است. كه در واقع يك نوع استفاده غيرسنتي از چوب به شمار ميرود. مقدمتا بايد گفت كه، در ديد اول استفاده از چوب به دو شاخه استفاده سنتي و استفاده غيرسنتي (صنايع جديد) تقسيم ميشود. در شاخه استفاده سنتي كليه مصارفي كه از اعضار قديم انسان ميشناخته است و امروز هم كم و بيش رواج دارد قرار داده ميشود نظير: استفادههاي روستائي (داربست، قديم، تير و پايه در ساختمان) نرده بام، وسايل نخريسي و نساجي، در و پنجرههاي توپر (از چوب ماسيو)، قايقهاي به اشكال قديم (كه ماسيو يا توده چوب براي ساختن آن به كار ميرود)، گهواره، تابوت و اشياء خانگي، درودگري، كارگاهي، كندهكاري و صنايع دستي چوب كه در اكثر اين موارد ممكن است چوب به شكل طبيعي خود (خام) مصرف گردد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..docx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 26 صفحه
قسمتی از متن word (..docx) :
1 پاراوان چوبی تاریخچه هنر معرق روی چوب مقدمه تاریخی معرق در معنای كلام «اصولاً هر چیز رگه دار را گویند » ولی مفهوم آن در این نوع بخصوص هنر، ایجاد نقش ها و طرح های زیبایی است كه از دوربری و تلفیق چوب های رنگی روی زمینه ای از چوب یا پلی استر سیاه شكل می گیرد. تاریخ پیدایش این هنر به درستی مشخص نیست؛ ولی از تطبیق آن با هنر كاشی كاری ، بدون شك رابطه این دو هنر را درمی یابیم. برای آشنایی با ریشه ی این هنر ، صحبت از تاریخ تكوین به میان می آید و به عنوان مقدمه می توان از گنبد سرخ مراغه كه در زمان ایلخانیان ساخته شده است، یاد كرد؛ این گنبد نوع بسیار ساده ی كاشی كاری بدین سبك است. كاشی كاری معرق در دوران مغول نیز به همین منوال بود و تداول آن در عصر صفوی به اوج شكوفایی خود رسید و آثار ارزنده ای در هنر كاشی كاری پدید آمد. این شكوفایی در زمان افاغنه و زندیه رو به افول نهاد. در دوران قاجاریه نیز كاشی كاری معرق، تقلیدی ناقص از آثار گذشتگان بود. تا این دوران نقشهایی كه در كاشی كاری معرق به كار برده می شد نقش های اسلیمی بود. اما با سفر عده ای از هنرمندان به اروپا و گرایش آنان به هنر و فرهنگ اروپایی، تغییرات و دگرگونی های بسیاری در نقشهای كاشی كاری به عمل آمد و از آن پس طرح انسان و دیگر اشكال مانند اسلحه جنگی در هنر كاشی كاری دوران قاجاریه نمایان شد . از آن دوران تا به امروز، این هنر، چونان گذشته رونق نداشته است و تنها عده ی كمی از هنرمندان در زنده نگهداشتن آن كوشا بوده اند. 2 وجه تشابه كاشی كاری معرق با معرق كاری روی چوب در شیوه ی عمل است كه در هر دو ، نقش ها از تركیب قطعات رنگی جنس مورد نظر شكل می گیرد. یكی از نمونه های قدیمی موجود آمیزه ی این دو هنر، دری قدیمی و بزرگ، متعلق به عصر قاجاریه است كه در ضلع شمال غربی محوطه وزارت آموزش و پرورش فعلی قرار دارد. ارتفاع این ساختمان در حدود چهار و نیم متر و عرض آن سه متر است و سردری نیم دایره در بالای آن قرار گرفته است. هر طرف این در به سه قسمت مربع شكل تقسیم شده است: مربع بالایی آن شیشه و دو مربع پایینی چوب برجسته و مسطحی است كه نقشهای اسلیمی معرق كاری شده در این قسمت جای گرفته است. سابقه ی معرق كاری و آموزش آن در اداره كل هنرهای سنتی به سال 1309 ه . ش برمی گردد. در آن سال به پایمردی استاد حسین طاهرزاده بهزاد ، گروهی از هنرمندان نام آور هنرهای سنتی از سراسر كشور در تهران گرد هم آمده و مدرسه صنایع مستظرفه را بنیاد گذاشتند. این مؤسسه از دیرباز تا به امروز با عنوان های گوناگونی مانند: مدرسه صنایع قدیمه و هنرستان هنرهای ملی، اداره هنرهای ملی و مدتی نیز به عنوان یكی از واحدهای اداره كل آفرینش هنری و ادبی در وزارت فرهنگ و هنر سابق، در تعالی و تكامل هنرهای سنتی سهم بسزایی داشته است. این اداره كل در سال 1346 به اداره ی كارگاه های هنری تغییر نام داد و سرانجام در سال 1357 به عنوان یكی از واحدهای دفتر پژوهش و آفرینش به حیات خود ادامه داد . پس از پیروزی انقلاب، اداره ی مذكور به اداره ی كارگاه های هنری تغییر نام یافت و فعالیت های خود را در اداره ی كل هنرهای سنتی دنبال كرد. تا این زمان هنرجویان آن را منحصراً افراد علاقه مندی تشكیل می دادند كه طی فراگیری به استخدام رسمی درمی آمدند. 4 از سال 1360 به استناد موافقتنامه معاونت فرهنگی وقت، واحد آموزش مستقلی برای تعلیم هنرهای سنتی آغاز به كاركرد و سرانجام در سال 1362 تأسیس رسمی اداره آموزش این اداره كل، برای عموم مشتاقان به فراگیری هنرهای سنتی، سرآغاز نوینی بر تداوم این هنرها شد و در كنارآن كارگاه منبت و معرق به سرپرستی استاد سید كمال میرطیبی همچنان به فعالیت های هنری خود ادامه داد. در طی سالیان، معرق همپای حركت زمان پیشرفت كرد و تحولات و نوآوری های مختلفی در آن پدیدار شد. برای آشنایی با مسیر حركت این هنر، باید به اولین كارگاه منبت و معرق اشاره كرد كه در سال 1310 تحت سرپرستی استاد احمد امامی، تأسیس شد باید اشاره كرد و همچنین از اساتید متقدمی چون پرویز زابلی، عباس شهمیرزادی ، علی و خلیل امامی ، و احمد رعنا یاد كرد. ابتدا اهم فعالیت آن كارگاه، منبت كاری بود و به تدریج در كنار آن هنر معرق نیز پای گرفت. این هنر در آغاز برای تزئین سطح میز، بوفه، در و تكیه گاه صندلی به كار برده می شد، و تنها نقش های اسلیمی یا گره یا پنج رنگ محدود چوب های آبنوس، فوفل ، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار می گرفت و گاه برای تنوع، از برش های خاتم برای اشباع نقش ها استفاده می كردند. رنگ خاتم ها به همان پنج رنگ فوق الذكر محدود بود و به خاتم چوبی شهرت داشت. در آن ایام، شیوه معرق كاری در مقایسه با روش امروزی بسیار متفاوت بود و بیشتر به روش معرق هندی اجرا می شد. بدین طریق كه هنرمندان ابتدا به وسیله كارد مخصوص منبت، محل قرار گرفتن نقش ها را روی شیء مورد نظر مطابق طرح می كندند و سپس نقش ها را از چوب های رنگی به وسیله ی مته ای كه اختصاص به تعمیر چینی داشت و سوهان های مخصوص و ارّه ای به نام چكی، دوربُری می كردند و در محل مقرر قرار می دادند. 4 نخستین تاریخی كه در مورد اشباع نقش های كنده شده به وسیله چوب های رنگی موجود است تابلویی مربوط به سال 1313 با نقش دوسوار كار است كه به وسیله احمد رعنا ساخته شده و متعاقب آن تابلوی دیگری مربوط به سال 1314 با نقش یك زن است كه توسط عباس شهمیرزادی اجرا شده است. هم اكنون دو تابلوی مذكور در نمایشگاه اداره كل هنرهای سنتی نگهداری می شوند. عباس شهمیرزادی هنگام اجرای تابلوی بعدی خود ، به جای كندن سطح چوب به فكر ایجاد زمینه در اطراف نقش ها افتاد و از كنار هم قرار دادن قطعات چوب زمینه ای در اطراف نقش ها به وجود آورد. این تابلو، با مقطع بیضی، نشانگر نقش دو زن بود . نخستین نمونه های موجود این روش، دو تابلوی مربوط به سالهای 1317 و 1319 است كه نقش پیكار دو سوار با یك شیر را نشان می دهد. این تابلوها مربوط به امتحان كلاس معرق «علی و خلیل امامی» است و هم اكنون در موزه هنرهای ملی نگهداری می شوند. به دنبال این دگرگونی ها، در سال 1316 احمد رعنا با اثر ابداعی خود به نام شكارگاه، معرق را از حالت مسطح خارج كرد و به صورت نیم برجسته مطرح نمود كه همین شیوه تا امروز با نام منبت معرق متداول است. زمینه ی فكری این نوآوری از نقش های منبت كاری شده ی درهای كاخ مرمر شكل گرفت. تا سال 1334 اجرای معرق با همان پنج رنگ محدود، متداول بود تا این كه محمد طاهر امامی كه در پی تنوع رنگ بیشتری در معرق بود ، در اندیشه ی به كارگیری مواد شیمیایی رنگی شد و جهت آزمون، نقش هایی روی یك راكت تنیس روی میز با استفاده از مواد یاد شده به وجود آورد. بدین منوال در پی شناسایی گوناگونی ِ رنگ، انواع چوب های صنعتی شناخته شد. ( این پی گیری همچنان ادامه دارد. )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 57 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 تاریخچه چوب چوب يكي از اولين موادي است كه بطور طبيعي و فراوان در دسترس بشر قرار داشته است.از اين رو تاريخ استفاده از آن به زمانهاي خيلي دور مي رسد.نا آشنائي انسانهاي قديم به ادوات مناسب جهت تبديل اين جسم،به طوري كه تاريخ نشان مي دهد،مصرف آنرا محدود مي ساخته ولي با پيشرفت زندگي و امكانات بهتر تبديل چوب به صورت هاي مختلف هر چه بيشتر توسعه يافته است.بطور كلي ميتوان گفت با انكه انسان قبل از تاريخ پناهگاه زندگي خود را از غارنشيني آغاز كرد ولي از چوب پيش از ساير مواد استفاده نمود.در كاوشهاي باستان شناسي در كنار درياچه هاي سوئيس،ساووآ(در حوزه آلپ)،ايتاليا و بسياري از نقاط ديگر كه در گذشته در آب قرار داشته اند پايه هاي چوبي خانه هاي شناور مربوط به دوران پارينه سنگي،نوسنگي و عصر آهن هنوز به دست مي آيد كه نشانه قدمت استفاده از چوب در ساختمان،وسايل كار و منزل مي باشد و نشان مي دهد كه انسانهاي قديم چوب را به شكل خيلي ابتدايي بخصوص براي پايه و پوشش پناهگاه خود بكار مي بردند.جالب اينكه هنوز هم در بعضي نقاط جهان مثل اقيانوسيه و مالاكا،خانه هايي شناور در آب توسط بومي ها به همان صورتهاي ابتدايي ساخته مي شود. بطور كلي مصارف چوب در گذشته و تا حدود دويست سال پيش هنوز هم شكل سنتي خود را حفظ كرده بود و از قرنهاي متمادي بدون تغيير وتحول چشم گيري در جوامع انساني رايج بوده است.اين مصارف شامل استفاده ازچوب در تهيه؛دسته افزار،گهواره،خانه سازي،تختخواب،نرده بام،وسائل كشاورزي،كشتي و قايق سازي،وسائل نخ ريسي و بافندگي،وسائل جنگي و شكار،ميز و نيمكت،در سازي و گاري سازي،تابوت سازي و سوخت،بوده است. در اين ميان ملاحظه مي گردد كه نقش چوب در تكامل تمدن انسانها از اهميت ويژه اي برخوردار است بخصوص زماني كه تعمق كنيم كه در سواحل آبها تنها وسيله حمل و نقل،قايق و كشتي بوده و اين وسيله حركت تا چه اندازه در اشاعه تمدن و تكامل آن و در كشف نواحي و منابع ناشنا خته در كره زمين تاثير داشته و يكي از اسباب حفظ بقاء انسان در طي ادوار تاريخ گرديده است 3 . در موزه آلتونا در هامبورگ تكامل استفاده از چوب در كليه موارد مذكور و نقش حياتي اين ماده در تداوم و تكامل انسان ها آشكارا از روي وسائل چوبي كه در آنجا جمع آوري گرديده نمايان است.به همين ترتيب آثار چوبي كه در موزه علوم طبيعي لندن وجود دارد بازگو كننده آن است كه بشر از حدود 10000 سال قبل با نيزه چوبي به شكار مي رفته و در اروپاي شمالي از 5000سال قبل،از قايق و وسائل چوبي استفاده مي كرده است. مساله قبل توجه در تاريخچه مصرف چوب،تكامل صنايع چوبي در مصر قديم است كه از حدود 3200 سال قبل از ميلاد به خوبي به فنون كار با چوب آشنا بوده اند و در دوره آنتولي تيك (دوره سنگ و مس ) از فلز مس افزار هاي تبديل چوب ساخته اند.در بازديد از موزه انگلستان و لوور به آثار متعددي از صنايع چوب در مصر قديم بر مي خوريم كه در خور اعجاب و تحسين مي باشد و بطور كلي مي توان گفت كه در دره نيل درودگري،ساختن گاري،افزار كشاورزي،تهيه روكش هاي چوبي و تخته لايه (بخصوص براي استفاده در تابوتها و محفظه موميائي ها ) از ظرافت و دقت خاصي برخوردار بوده است.صنايع مستظرفه چوبي نيز نظير حكاكي بر روي چوب،منبت كاري و مبل سازي،كه نمونه بارز آن تخت سلطنتي توتان خامون ملكه مصر كه از چوب آبنوس ساخته شده است و مربوط به چهار هزار سال قبل مي باشد،رونق بسزائي داشته است.در كاوشگري ها از آثار مصر قديم،مراحل مختلف تخته چند لايه سازي به شرح زير مشخص شده است؛ _ تهيه لايه از توده چوب (چوب ماسيو ) توسط افزارهاي شكاف دهنده. _ مسطح كردن و تراش دادن و پرداخت كردن _ تهيه چسب _ جور كردن لايه ها و چسب زني. _ فشردن لايه هاي چسب خورده و تهيه تخته چند لايه. در امپراطوري چين در حدود يازده قرن قبل از ميلاد مسيح چوب به قدري اهميت و ارزش داشته است كه آئين نامه هائي براي تنبيه متخلفبن كه درختان را قطع مي كرده اند،وضع شده است.در معابد بودائي كه در هند و جنوب شرقي آسيا در اعصار بسيار قديم ساخته شده اند،مجسمه هاي چوبي به اشكال مختلف قرار داده شده است،كه ظرافت هنرهاي چوبي و اطلاع از خواص اين ماده را بازگو مي كند و غالب آنها از چوب خوش بوي صندل مي باشد 4 . در يونان نيز صنايع چوب رونق داشته است ولي مسلما قدمت آن به پايه هنر مصريان نمي رسد.در امپراطوري روم از چوب نيز وسائل زيبا مي ساختند و قدر مسلم آن است كه آثار روكش سازي چوبي كه در روم قديم ديده مي شود از مصر به بابل و آشور و از آنجا به روم انتقال يافته است.جالب توجه است كه روميان قديم به اهميت نقوش چوب در ريشه وطوقه درختان پي برده بودند و از آنها روكش هاي خوش نقش،بخصوص از چوب توسكا و پسته،مي ساختند.در قرون بعد از ميلاد صنايع چوب در اروپاي آن روز كه تحت سلطه روميها قرار داشت نيز توسعه فراوان يافت بطوري كه در سده سوم ميلادي روميها كشتي هاي عظيم حمل گندم ساخته بودند و بعد ها در حدود سال هاي 1000ميلادي علت تسلط اقوام واي كينگ و فرمان روائي آنان بر اروپاي شمالي وجود كشتيهائي بود كه( آثار آنها در موزه هاي ممالك اسكانديناوي از چوب بلوط مي ساختند (نظيركشتي جمع آوري شده است. پس از توسعه دين مسيح،صنايع هنرهاي چوبي تحت تاثير عقايد اين دين قرار گرفت و شاهكارهاي هنري،بازگو كننده آمال قلبي هنرمندان و كار ورزان در ساختمان كليسا ها،هنوز هم به چشم مي خورد.جالب اين كه در اغلب اين آثار چوب بلوط كه در شرائط طبيعي دوام زياد دارد مورد استفاده قرار گرفته است.همانطور كه قبلا گقته شد از زمان شروع قرون معاصر (حدود 200 سال پيش) صنايع چوب عصر جديدي آغاز كرد و سرانجام در سال 1808 در انگلستان اولين ماشين چوب بري كه شامل يك اره تسمه اي بود،كه در پيرامون دو گردونه مي چرخيد،ساخته شد و تدريجا در ساير نقاط اروپا اين روش معمول گرديد. از اين تاريخ چهره تبديل چوب در جهان عوض شد و چوب درختان قطور به سرعت به قطعات نازك براي مصارف مختلف قابل تبديل شد و استفاد ه از چوب ابعاد عظيم و متنوعي پيدا كرد. با كشف نيروي برق و سيستم تلگراف،ارتباط نقاط دور با يكديگر و انتقال انرژي مشكلي ايجاد مي كرد كه اين بار نيز تيرهاي چوبي حامل سيم تنها راه حل بشمار مي رفت بطوري كه در اوايل قرن نوزدهم مصرف تير ارتباطات بطور سر سام آوري بالا رفت و در حال حاضر هم اهميت خود را حفظ كرده است 4 . مصرف چوب به عنوان تكيه گاه (تراورس) خطوط قطار (ريل)،استفاده ديگري است كه اهميت چوب را در ارتباط انسانها در خشكي ها بازگو مي كند.به علاوه ساختن انواع و اقسام محفظه هاي متحرك چوبي مثل واگن،اطاق ماشين،قطار و اتومبيل هر يك باز گو كننده نقش چوب در تكامل تمدن انسانها مي باشد كه تا حال حاضر همچنان بر قرار است و تا پايان جنگ جهاني اول حدود چهار هزار مورد مختلف براي كار برد چوب مي شناختند. مصرف چوب در ايران تاريخ مدوني از اعصار باستاني ندارد.ولي طبق مطالعاتي كه توسط كاوشگران انجام شده است مردمان بومي ايران قبل از مهاجرت آريائي ها از حدود 4200 سال قبل از ميلاد مسيح چوب را براي خانه سازي مصرف مي كرده اند و البته استفاد ه از چوب در تهيه وسائل كشاورزي نيز رونق داشته است.ولي از زمان هخامنشيان كه تاريخ مدون تري در دسترس مي باشد مصرف چوب در امپراطوري ايران مشخص تر است و در سنگ نوشته هائي كه ازتخت جمشيد به دست آمده استفاده از چوب سدر در پوشش و تزئينات كاخها مشخص شده است. در كيش زردشت همه جا احترام به درخت از دستورهاي اصلي بشمار مي رفته است و بطوري كه از آثار سنگي تخت جمشيد و اشعار قديمي بر مي آيد درختان سرو،گز و كنار مقدس بوده اند.در عصر هخامنشيان افزار و ارابه هاي جنگي از چوب ساخته مي شد و مورخين يوناني پيروزي كورش را در فتح سارد مديون ارابه هاي چوبي و برجهاي چوبي براي حمله به قلاع دشمن ميدانند.واضح است كه تسلط هخامنشيان بر سرزمينهاي اطراف درياي سياه و مديترانه نيز مرهون وجود كشتيهاي عظيم و تجهيزات كافي حمل و نقل چوبي بوده است. از دوره اشكانيان آثار مدوني در دست نيست و ساسانيان بيشتر در معماري (طرح ساختمانهاي گنبدي شكل و طاق بازار )شكار،جنگ افزار و آلات موسيقي،از چوب استفاده مي كرده اند.مثلا بربط كه شكم بزرگي داشته است،بهترين ساز موسيقي زمان ساسانيان بوده و مادر سازهاي شكم دار امروزي نظير تار،سه تار،كمانچه،ويلون سل و غيره است
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 51 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 تعریف بافت مارپیچ: 1-1 طرح های مارپیچی : بافت مارپیچ : اساساً یک مفهوم ساده در بافت چوب(برای مثال آنچه که در بیرون کنده درخت دیده می شود.) است که خطهای اطراف آن در یک پیچیدگی موازی با محور هستند. حتی مشاهدات تصادفی زیادی نشانه های مارپیچی را در حرکت شکافهای اطراف درختان پیرمرده، یا اطراف تیرهایی که خوب آفتاب خورده و پخش اند، دیرکهای حصار و مانند اینها نشان می دهد. هنوز مسائل فنی بسیاری در استفاده از چوبهای خمیده و قوس دار، الوارهای اره شده و روکشهای ساخته شده از درختان دارای بافت مارپیچ اتفاق می افتد که برخی دانشمندان چوب(چوب شناسان) نظر داده اند که تنها نقص بزرگ جدی در رشد درختزارهای سوزنی برگ است (deuilliers 1974, Banks 1953, 1969 Rault and marsh 1952) نقص های فنی که برای استفاده الوار از نظر بافت مارپیچ روی می دهد اخیراً دلایل عمده ای هستند که توجه موضوعات نوشته شده بسیاری را جلب کرده اند، اما همچنین کارگران بسیاری راههای متفاوت در اینکه چگونه ممکن است بافت چوب از محور مشخص خود منحرف شود دیده بودند. آنها مشاهدات دیگری از ویژگی چوب بدست آوردند (اغلب دارای ارزش بالا)، از قبیل بافتهای بهم وابسته و بافت موج دار و روی دادهای کالبد شناسانه و تشریحی در راههای یکسان، پس بنابراین به عنوان قسمتی از پدیده های خارق العاده مشابه دانسته شده است. در این مفهوم کلی از مجموعه انحراف های بافت، هر مارپیچی ساده تنها یک عضو است، که می تواند تخته های اره شده تقریباً کم ارزش را ارائه دهد، یا ارزش آن را به طور فوق العاده بالا ببرد. در نتیجه جنگلبانان، کالبد شناسان چوب، ژنتیک شناسان، و فیزیولوژی دان ها (متخصصین فیزیولوژی) همه برای یافتن علت این الگوها و طرح های بافت و در نتیجه اغلب رخدادها در مطالعه ی ظاهر 3 «انحراف ها» تحریک شده اند، کار آنها ترقی بزرگی کرده است. این نتایج در قسمتهای دیگر ارائه خواهد شد، اما پرسش اساسی هنوز باقی مانده که چگونه بافت مارپیچ ممکن است مشخص باشد. چه توجیهی برای در برداشتن این چنین پدیده های خارق العاده همچون بافت های موج دار در این مقوله ی اساسی است؟ براستی ما باید همچنین، داشته های دیگران را سوال کنیم. (priestlevn945- vite1967). که آیا همه پیشنهادهای ظاهراً مساوی مارپیچ های ساده در ساقه انواع گوناگون درخت شبیه هستند یا اینکه یک شکلی تنها اختلاف معنایی را در بر دارد. در این قسمت این سوالها ما را به رسیدن در یک پاسخ قطعی هدایت نخواهد کرد، اما تنها تلاش می کند که نمونه های خیالی، تزئینی بافت که در چوب با آنها مواجه می شویم در دانسته های مارپیچی ما شرکت کند. در طول دوره آشکار می شود که یک مارپیچ (درجه اول) ساده یا به تعبیر دیگر مارپیچی که کاملاً در هدایتش سازگار است و در سراسر ساقه در شرایط عادی، کم است. جایی که مارپیچ های ساده توصیف شده بودند به سطح مقطع کنده درخت بر می گردد. با این همه مارپیچ های ساده به عنوان یک هدف آغازی برای بررسی جزئیات مناسب تر خواهند بود. مارپیچ ساده (درجه اول): یک مارپیچ از لحاظ ضخامت معین در دوره ی هدایتش از چرخش و زاویه آن با محور استوانه ای که آن را احاطه کرده اند تعریف می شود. 1-1-1-1 جهت مارپیچ : آن کاربرد رایج است که جهت مارپیچ گونه را بطوریکه بافت مارپیچ چپگرد (LH) بودند تعریف می کند هنگامی که در انتهای بالای محور قطب جغرافیایی از یک درخت اره شده، مشاهده شود که انحراف به چپ است. و بافت مارپیچ راست گرد هنگامی که انحراف به راست است. در مفهوم مشابه بافت چپ و زاویه راست بیان هایی هستند که درجه انحراف را توصیف می کنند. 3 بعضی نویسنده ها نیز حروف Z,S را برای جهت بافتها به کار برده اند، مخصوصاً برای نشان دادن جهت یابی بافت سلولی در مطالعات تشریحی، جهت حرکت مایل در نمونه های استفاده شده دیگر، بر شیب غیر مستقیم چپ و راست اشاره می کند. نظریه های بیشمار دیگری در توصیف جهت مارپیچ ها به کار رفته اند. انعکاس اشکال آشکار چنین کاری بدون چرخش بازوها و انحراف مچ ها انجام می شود، در مطبوعات آلمانی با عبارات (Sonnig) و (widersonnig) زیاد مواجه می شویم. معنای آنها «با خورشید » و «در برابر خورشید » است و بنابراین (در نیمکره شمالی) آنها به ترتیب به بافت مارپیچ چپ گرد (LH) و راستگرد (RH) منعکس می شوند. عبارات انگلیسی جهت حرکت عقربه های ساعت و خلاف جهت عقربه های ساعت به صورت مشابه به کاربرده شده نظریه مشاهده ساقه از بالا است که پایین می آید، و (1939 Misr) خاطرنشان کرد که این شاید ناشی از سیستم استفاده شده باشد که برش رشته های پیچانده شده را توصیف می کند. در این مقاله لذت بخش در مشاهدات ادبی و سنتی بافت مارپیچ (1949)Meyer عقیده چپگردی قبل از راست گردی را که بیانهایی چون پیچیدن از چپ به راست تمایل به چپ و در طرف چپ یا استفاده از راستگرد پیش از چپ گرد را در بر داشت. همچنین پیچیدن از راست به چپ، تمایل به راست و در طرف راست از شروع اولیه را دنبال کرد. در آغاز از مصر باستان (مبدأ از سانسکریت)، سرتاسر لاتین و بعد سرتاسر ایتالیا و فرانسه و انگلیس، او مثالهای بسیاری از پیروی سبکهای کلاسیک و بیشتر ادبیاتی اخیر بیان کرد. 4 متأسفانه با وجود سابقه ی تاریخی وسیع برای مفاهیم، درست نفهمیدن در گذشته ناشی شده، و لازم است از این آگاه باشد که نتایج معین بوسیله نویسنده ی مختلف مقایسه می شود. اطلاعات گسترده از (1845) Braun که بوسیله مولفان و گرد آورنده های بیشتر معیارهای قرن 19 کتابهای درسی گیاهشناسی و جنگلبانی مورد استفاده بودند، (1924 Champion) همچنین جهتهای مارپیچ را نشان داد که معکوس آنها در عرف رایج بودند. لغت آلمانی (Drehwachs) به معنی «رشد گردش» مفهوم را هدایت می کند، چیزی که اکنون ما بافت مارپیچ چپگرد (LH) می نامیم «گردش» به راست بود همچنان که ساقه بالا می رفت. پس (Rechtsdrehun) پیچ راست در این نتیجه های اولیه به یک مارپیچ چپگرد (LH) ارجاع داده می شود همانگونه که در بالا تعریف شده بود، و بیشتر نویسنده های اخیر (مثلاً Lohr) (1966) در رجوع به آن پافشاری کرده اند آنچنان که یک پیشنهاد مناسب تر «در گیاهشناسی» است. ازمشاهدات آغازین دیده شده که بعضی گونه ها،همچون گونه های Betula perdula تقریباً بافت مستقیم یکنواخت دارند، در حالی که بافت مارپیچ چپ گرد (LH) (مثل domestica Malus) یا بافت مارپیچ راست گرد (RH) (مثل Pyrus communis) جداً بر جسته است. (Buler 1946) 2-1-1-1 درجه مارپیچی مرسوم است که زاویه بافت همان مقدار که از محور جغرافیایی منحرف شده اندازه گیری می شود. و روش اندازه گیری در فصل دوم شرح داده خواهد شد. هر چند در نمونه های کمی "فراز روی زاویه " (آلمانی "steigungswinkel") استفاده شده بود، در چنین موردی ارزشهای داده شده مکمل زاویه بافت هستند اعم از چپ یا راست. بعضی انواع برای تولید بافت مارپیچ بی نهایت انگشت نما شده بودند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 92 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
دانشگاه آزاد اسلامي واحد كرج گروه مهندسي علوم و صنايع چوب و كاغذ پروژه جهت اخذ مدرك كارشناسي در رشته مهندسي علوم و صنايع چوب و كاغذ موضوع: آزمايشات غيرمخرب تخته خرده چوب با روشهاي فراصوتي و ارتعاشي استاد راهنما: دكتر مهران روحنيا تهيه و تنظيم: پيمان پورمحمدي خرداد 84 تقديم به پدر و مادر عزيز و مهربانم كه چهارسال گرفتاريهاي مرا تحمل كردند و اميدوارم كه فرزند خوب و شايستهاي براي آنها باشم. پيشگفتار اين پاياننامه نقطه عطفي مهم در برنامه مهندسي مكانيك خصوصاً در زمينه تكنولوژي چوب در دانشگاه تكنولوژي Lulea است موضوع اين كار توسط پروفسور Holzwissenschaftenfur، استاد دانشگاه زوريخ فراهم شد و آزمايشات غيرمخرب ويژگيهاي الاستيك (ارتجاعي) و شكنندگي تخته خرده چوب با روشهاي فراصوتي و فركانس ايگن را پوشش ميدهد. انتخاب اين موضوع با اين هدف انجام شد كه مرجع فارسي مناسبي براي مطالعات آينده علاقمندان فراهم شود و علاقمندان با فراغ خاطر بيشتر به مطالعه مهندسي مكانيك در زمينه تكنولوژي چوب بپردازند و باعث پيشرفت صنعت چوب و كاغذ شوند. چكيده در توليد تخته خرده چوب، ويژگيهاي مختلف تخته به منظور حفظ كيفيت تخته با محدوديتهاي مورد لزوم اندازهگيري ميشوند. روشهاي غيرمخرب براي اين منظور شامل آزمايشات فراصوتي و فركانس ايگن هستند. اين روشها براي اندازهگيري مقاومت تخته پس از پرس، در جهت مقاصد كنترل فرآيند پيشنهاد شدهاند. ثابت شده است كه روشهاي سرعت فراصوتي و فركانس ايگن ابزارهاي مناسبي براي انجام اين كار هستند. نتايج نشان ميدهند كه مدول يانگ و مقاومت خمشي را ميتوان با اين روشها تعيين نمود. چسبندگي داخلي را فقط با دقت نسبتاً كافي ميتوان با مدلهاي ارتجاع طبيعي تعيين كرد. استفاده از مدلهاي گوناگون اغلب مواقع مدلهاي معتبرتر و بهتري را براي مدول يانگ و مقاومت خمشي و پيشبينيهاي بهتري را براي چسبندگي داخلي ارائه ميدهند. اگر متغيرها ضعيف باشند مدلهاي گوناگون براي پيشبينيهاي پيچيده مناسب هستند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : word (..doc) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن word (..doc) :
2 فاضلاب یا پساب دید کلی آب شرط وجود حیات میباشد و اکثر قریب به اتفاق واکنشهای شیمیایی در محیط آبی صورت میگیرد. آب به علت پاره خواص ویژه اساسی نقش تنظیم کنندهای در طبیعت داشته و آن را در برابر تغییرات ناگهانی دما حفظ میکند. آب بعد از مصارف گوناگون (خانگی ، کشاورزی و صنعتی و …) تبدیل به پساب میشود. برای جلوگیری از آلودگی آب و محیط زیست توسط این پسابها باید راهکارهایی برا ی تصفیه و استفاده مجدد از آنها اتخاذ کرد. طبقه بندی آبهای آلوده آبهای آلودهای که پس از تصفیه دوباره میتوان استفاده کرد : آبهای آلودهای که در کارخانجات و مراکز صنعتی تولید شده و به شدت سمی هستند و نمیتوان برای مصارف خانگی استفاده کرد و برای برگشت دوباره به محیط زیست باید به صورت دقیق تصفیه شوند. آبهایی که مصارف خاصی داشته و قابل استفاده مجدد نمیباشند. مانند آبهای صنایع نوشابه سازی. انواع فاضلابها فاضلابهای صنعتی فاضلابهایی هستند که از صنایع مختلف حاصل میشوند و نسبت به نوع صنایع ، ترکیبات شیمیایی مختلفی دارند و وقتی وارد دریاها میشوند باعث آلودگی آب و مرگ آبزیان میگردتد. مواد شیمیایی موجود در فاضلابهای صنعتی بسته به نوع کارخانهها و محصول تولیدی آنها ترکیبات شیمیایی و درصد آنها در پسابهای صنعتی متفاوت است اما از 2 مهمترین این ترکیبات میتوان به آرسنیک ، سرب ، کادمیم و جیوه میتوان اشاره کرد. این مواد از طریق پساب کارخانجات تهیه کاغذ ، پلاستیک ، مواد دفع آفات نباتی ، استخراج معادن وارد آبهای جاری و محیط زیست میشود. از مهمترین فجایع آلودگی با جیوه به فاجعه آلودگی آب رودخانه میناماتا در ژاپن با ترکیبات ارگانومرکوریک که به عنوان کاتالیزور در کارخانه پلاستیک سازی استفاده میشود میتوان اشاره کرد که طی آن مردم اطراف رودخانه به مرض اسرار آمیزی میتلا شدند که ناشی از وجود جیوه فراوان در بدن آنهابود و هزاران نوزاد ناقص الخلقه و فوت تعدادی از مردم نتیجه آلودگی آب با پساب این کارخانه بود. فاضلابهای کشاورزی در این فاضلابها سموم کشاورزی مانند هیدروکربنهای هالوژنه ، DDT آلودین ، ترکیبات فسفردار نظیر پاراتیون وجود دارد. مخصوصا ترکیبات هالوژنه بسیار خطرناک هستند و هنگامی که توام با آب کشاورزی در لایههای زمین نفوذ نمایند یا به بیرون از محیط کشاورزی هدایت شوند، باعث ایجاد فاضلابهای کشاورزی فوقالعاده خطرناک میشوند. فاضلابهای شهری این فاضلابها از مصرف خانگی آب حاصل میشود. در این پسابها انواع موجودات ریز ، میکروبها و ویروسها و چند نوع مواد شیمیایی معین وجود دارد که عمدهترین آن آمونیاک و نیز مقداری اوره میباشد. این فاضلابها باید از مسیرهای سر بسته به محل تصفیه هدایت گردند. جهت خنثی سازی محیط قلیایی این فاضلابها که محیط مناسب برای رشد و نمو میکروبهاست از کلر استفاده میشود. 3 انواع آلایندههای موجود در فاضلابهای شهری آلایندههای بیولوژیکی : از دفع پسابهای بیمارستانی و مراکز بهداشتی شهری ناشی میشود. آلایندههای شیمیایی : بیشتر آلاینده های شیمیایی از دفع پسابهای خانگی شامل مصرف شوینده هاست که روز به روز مصرف آنها بیشتر میشود. این آلایندهها به علت وجود عامل حلقوی در امروزه در کشور ژاپن و آمریکا شوینده حلقوی را تبدیل به خطی نمودهاند که قابل تجزیه بیولوژیکی در تصفیه خانهها است. ولی در اکثر کشورها به علت ارزان بودن (LABS) هنوز هم از این ماده در صنعت شویندهها استفاده میشود. سایر آلوده کنندهها : مواد جامد و رسوبات ، مواد رادیواکتیو ، مواد نفتی و آلوده کننده های حرارتی مثل نیروگاهها. آلودگی آب درجهان حدود 69 % آب مصرفی جهان صرف کشاورزی و عموما آبیاری میشود. 23 % به مصرف صنایع میرسد و مصارف خانگی تنها حدود 8 % را شامل میشود. در کشورهای توسعه یافته کشاورزی و صنایع بیشترین مصرف آب را داشته و بالاترین نقش را در آلودگی آبها دارد. تصفیه آب و فاضلابها آب و فاضلابها برای استفاده و برای برگشت به محیط یا استفاده مجدد نیاز به تصفیه دارند. روشهای مختلفی برای تصفیه آبها و فاضلابها وجود دارد که بسته به مصارف آب و نوع آلودگی از این روشها استفاده میشود. عمدهترین روشهای تصفیه آب عبارتاند از: تصفیه مکانیکی آب 4 تصفیه شیمیایی آب تصفیه آب به روش اسمز معکوس تصفیه بیوشیمیایی آب فیلتراسیون آب فاضلاب و پس آبهای مراکز صنعتی ، کشاورزی و همینطور محلهای مسکونی از آلوده کنندههای عمده آبهای زیرزمینی و آبهای سطحی بویژه آبهای رودخانهها ، دریاها و دریاچهها هستند. با این فاضلابها و همینطور عوامل مؤثر در آلودگی فاضلاب و پس آبها آشنا میشویم. پتانسیل و ظرفیت اکسیداسیون ، معیاری برای تعیین آلودگی فاضلابها پتانسیل و ظرفیت اکسیداسیون آبها ، یکی از معیارهای مهم آلودگی آنهاست. بطوری که میدانیم اکسیژن محلول در آب ، عامل اساسی زندگی و رشد حیوانات و گیاهان است. زندگی این موجودات بستگی به حداقل اکسیژن محلول در آب دارد. ماهی بیش از سایر جانداران و بی مهرهگان در درجه دوم و باکتریها کمتر از تمام موجودات آبزی به اکسیژن محلول در آب نیاز دارند. در یک آب معمولی که ماهی در آن پرورش مییابد، غلظت اکسیژن محلول نباید کمتر از 5 میلیگرم در لیتر باشد و این مقدار در آبهای سرد به 6 میلیگرم در لیتر افزایش مییابد. در صورتی که مقدار اکسیژن محلول در آب کمتر از حداقل مجاز برای زندگی جانداران آبزی باشد، آن آب ، آلوده تلقی میگردد. وجود مواد آلی در آب ، موجب مصرف و تقلیل مقدار اکسیژن محلول میگردد. غالب ترکیبات آلی موجود در آب دارای کربن هستند و فعل و انفعال مهمی که در محیط آبی به کمک باکتریهای خاصی انجام میپذیرد به ترتیب زیر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : ppt نوع فایل : powerpoint (..pptx) ( قابل ويرايش و آماده پرينت ) تعداد اسلاید : 55 اسلاید
قسمتی از متن powerpoint (..pptx) :
بنام خدا صنایع چوب وسازه های چوبی برای بسته نگهداشتن وايمن بودن درها –قفسه ها –گنجه ها –کمد و... می توان از قفل های مختلف ومتعددی که دردسترس است استفاده کرد قفل بر حسب نوع کاربرد، ساختمان قفل، نوع کليد ،ابعاد ومحل نسب وانواع مختلف تقسيم بندی می شوند . قفل قفل قفسه ودرهای کوچک... قفل پشتی 1-قفل پشتی باکليد ساده... اين قفل ها در کارهای ظريف ودرهای قفسه از آن استفاده میشود. 2- قفل پشتی باکليد سوئيچی... این قفل ها دارای اطمینان بیشتری هستند و به نسبت کارساخته شده از نوع ظرفیتریا بزرگتر آن انتخاب می شود